اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
من یادمه یه کلاسی شرکت کردم که خیلی ارزون قیمت بود و شاگرد یه استاد معروف بود ولی راستش بعد کلاس هیچ پیشرفتی برام نداشت و روش تدریسش خوب نبود
البته در مقابل یه کلاسی هم شرکت کردم یه دوره آموزشی از یه سایت معتبر بود قیمت مناسبی هم داشت و با تکامل من که تازه کار بودم برای سطح من خوب بود
الان هم دارم با یه استاد که خیلی کیفیت کارش خوبه آموزش میبینم و استادم در برابر هزینه ای که میگیره خیلی خیلی بیشتر زمان میذاره و خیلی اصولی یاد میده
برای ابزار کارم هم همینطور،من چند مدل قیمت پایین میخریدم و الان کلی وسیله بی کیفیت دور خودم جمع کردم در آخر از،همون چند مدل ابزار با کیفیتم که تعدادشون کمتره استفاده میکنم کاش هربار میخواستم اون ابزار بی کیفیت رو به بهونه قیمت پایین بخرم اون پول رو نگه میداشتم با پول چند ابزار بی،کیفت یه ابزار خوب میخریدم و خوب که دقت میکنم بجز مساله مالی یکی از دلایلی که باعث شده جنس با کیفیت رو نخرم قضاوت دیگران هست اینکه بقیه بگن این همه پول داده چقدر خرج کرده برعکس جنس،بیکیفیت میخریدم میگفتم به به ارزون خریدم و کم براش پول دادم
من برای اینکه دو سه ماه زودتر گوشی بخرم یه گوشی قیمت پایینتری گرفتم و مدل یکم بالاتری پردازنده قویتری داشت و خیلی،هم اختلاف قیمت نداشتن
واقعا این درس بزرگی هست و باعث میشه قبل انتخاب فکر کنیم و تصمیم درست تری بگیریم و چیزهای با ارزش رو انتخاب کنیم
بی نظیر بود وواقعا حقیقت داشت البته استاد این از ریشه و اصل برمیگرده ،وقتی کوچک بودم یادمه خرید زمستون رو پدرم از میدان اصلی تره بار میکرد چون هم 6 تا بچه بودیم هم خانه ایی که کل زمستان از شهرستان مهمان داشتیم وتازه مسابقه ایی بود بین همسایه ها که تو فلان میوه رو 100 خریدی ولی من 50 وبعد مادرم بدنبال جایی که ارزون تر بخره میگشت ومن همه ی اون آموزه ها را به زندگی خود آوردم وچقدر باید کار کنم که فراوانی هست جنس ارزون بی حکمت نیست
20 ساله پیش یخچال ژاپنی خریدم که سرد خانه ی آن یخ نداشت ومن بهشدت به برفک یخچال آلرژی دارم وچندین بار هم دکتر رفتم ولی این آلرژی خوب نشد قیمت آن یخچال خیلی زیاد بود وتمام خانواده ناراحت بودند که چرا خریدی ومنم پشیمان از این خرید الان 20 سال میگذرد وبعد از من آنها دو بار یخچال تعویض یا تعمیر کردن ولی یخچال من عالییییییی کار میکندو واقعا ارزان خریدم بعد از آن تصمیم گرفتم اگه خریدی دارم حتما جنس خوب را انتخاب کنم
خدا به من و شما وهمه ی خانواده ی عباسمنش کمک کند که بهتر از دیروز باشیم
استاد چقدر فایل قشنگی بود :) برای من مثل هدایت بود. پاسخی بود که برای سوال های دیشبم داشتم.
و چقدر درست گفتید. من از موقعی که خودم میتونم به صورت مستقل تر برای خودم خرید کنم با هزینه های خودم کمتر پیش اومده دنبال کیفیت کمتر برم.
و همیشه سعی کردم بهترین و گرونترین رو بگیرم. اما یه موقعه هایی که میرفتم خرید قیمت میپرسیدم تا با توجه به قیمت بگیرم اونم بخاطر این بود باور کمبود داشتم و فکر میکردم که اگه من الان اینو یکم ارزونتر بگیرم اونو ارزونتر بگیرم برام پول بیشتری میمونه. چقدر منزجر کنندست این موضوع که سعی کنی دنبال قیمت باشی تا یکمی پول بیشتری دستت بمونه. اما جدیدا دوباره که میرم خرید سعی میکنم برگردم روال قبلیم و اصلا قیمت بزام مهم نباشه. این احساس ترس که اخرماه بی پول میشم، اخر ماه نمیتونم کاری کنم، تا اخرماه دوباره باید کار خاصی نکنم چون پول ندارم.
این باور کمبود این باور که هیچ پولی ندارم نمیتونم کاری بکنم.
اما نه من دارم با باور فراوانی این باور کمبود رو از بین میبرم. من نگران این نیستم دوباره تا اخر ماه بی پول بشم چون همه چی تو این جهان فراوانیه از پول و ثروت گرفته تا پرنده ها و درخت ها و میوه ها و لباسها و…. همه چی فراوانه. و من دیگه نگران هیچی نیستم اذیت بشم اخر ماه چرا؟ چون من ایمان به خدایی دارم که این جهان فراوان رو به من داده.
پول و ثروت و همه چیز این دنیا به یک اندازه به هممون متصله و خداوند عادله :) نیاز نیست به اینکه چطوری بهمون میرسه فکر کنیم. چون دست ها خداوند همه حا هست. و به طریقی که اصلا فکرسک نمیکنیم به ما میرسونه.
مثل عاقای مهربونی که یهو دیروز چطور پیدا شد درصورتی که هیچی نبود که من باهاش برم ولی من و با قیمت خیلی کم که باید چندین برابرش رو پرداخت میکردم تا برسم به مقصد من و رسوند اون مرد دستی از دستای خداوند بود. و چقدر خوشحال شدم و گفتم خدایا مرسی و تو تمام مسیرررر من خوشحال بودم. اون نتیجع ی کنترل ذهن و ایمان من بود. چون من گفتم اصلا نگران نیستم من اصلا ناراحت و عصبانی هیچی نبوذ چون گفتم خدا خودش میرسونه و خودش من و میرسونه و به راحتی هم برمیگردم. و همینطور هم شد. دیروز برای من مثل معجزه بود.
خدایا خیلیی دوستت دارم. قربونت برم که هموا داری که دوسم داری.
خیلییی دوستتون دارم استاد
خدایاشکرت بابت امروز بابت حال خدب امروز و اتفاق و حال خدبی که دیروز و دیشب جریان داشت. خدایا شکرت برای کنترل ذهنی که این روزا دارم برای ایمانی که تو قلبمه. برای پروانه های آبی که این روزا از خوشحالی تو قلبم بال بال میزنن.
من اینو شنیده بودم که هرچه بیشتر پول بدی بیشتر آش میخوری . یا هر گرونی بی علت نیست .
ولی تابحال ازین دیدگاهی که استاد فرمودن نگاه نکرده بودم اصلا فکر یا نظر خاصی هم نداشتم . فقط به خاطر الگو های اشتباه . از چیزای حراج و تخفیف و ارزون خوشم میومد فکر میکردم برد کردم چیز ارزون بخرم . وگرنه من اصلا روم نمیشه تخفیف بگیرم . البته یجورایی بدم هم میومد احساس میکردم اگه بخاطر تخفیف بخوام چونه بزنم آدم مستمندی هستم فقیرم بیچاره ام و…
ولی خوب خداروشکر استاد همیشه چشم آدم رو باز میکنه یه مسائلی که ما حتی به نظرمون هم نمیان ولی مهم هستن .
از وقتی این فایل رو شنیدم بازم رفتم دنبال چیزای ارزون ولی ایندفعه برای امتحان و تجربه بوو میخواستم ببینم واقعا همینجوریه
آخه من عادت بدی که دارم هر چیز رو تا خودم تجربه نکنم ازش درس نمیگیرم حتی اگه به ضررم باشه . حتی اگه بدونم کار درست چیه و کار غلط چیه .
خلاصه که اون لباس های ارزون یکماهه داغون شدن و انداختم آشغالی و یه مدت بعد رفتم یسری لباس دیگه گرفتم ولی با کیفیت
درسته که قیمت شون 2 برابر بود ولی ارزشش رو داره .
بله ارزش و کیفیت مهمه
البته من تو شغلم یه چیزی رو متوجه شدم یه تعداد کمی از آدم ها هستن که محصولاتشون رو واقعا از ارزش واقعی ش بیشتر میفروشند که مردم فکر کنند خیلی باارزش هستن . البته اینجوری زیاد پیش نمیاد ولی با یکم تحقیق و تست کیفیت محصول مشخص میشه ارزشش چقدر .
ازین به بعد دیگه دنبال جنس ارزون و حراج و بنجل نمیرم چون من ارزشمندم و لیاقت کالاهای با کیفیت را دارم . تا بتونم لذت کافی رو ببرم و راحت باشم .
پول همیشه هست
پول مثل نفس مثل هوا جریان داره میاد و میره پس بخاطر یه کم بیشتر پول رو نگهداشتن تو حساب خودم رو اسیر یک کالا بیکیفیت نمیکنم .
زندگی زیباست ای زیبا پسند
زندگی با کیفیت است ای خریدار باکیفیت
خداروشکر بخاطر این آگاهی ها
ازت یک عالم مچکرم استاد عزیزم که اینقدر با درایتی و از تجربه های نابت و از درس های زندگیت که اصلا نمیشه روش قیمت گذاشت به ما هدیه میدی.
الان در مغازه ساندویچی مشغول به کار هستم ،مسئول خرید خیارشور هابی را میخرید با قیمت پایین تر از قیمت بازار به خیال اینکه سود بیشتری حاصل کنیم ،اما دریغ از اینکه سود حاصل نمیشود بلکه گران تر از خیارشور خوب میشود و هزینه حمل و نقل نارضایتی مشتری دارد.
قیمت خیارشور خوب 120,000 تومان است.
قیمت خیارشوری که ما میخریم 80,000تومان است.
وقتی از 100 دبه چندتایی خراب میشود ،قیمت به 150,000 یا بیشتر میرسد و علاوه بر اونها مشکلات دیگری به بار می آورد.
که هیچ وقت وسایل دست دوم یا بی کیفیت نخریم وباور فراوانی رو در ذهنمون بسازیم من همیشه سعی کردم که وسایل آشپزخانه با کیفیت بخرم وخدارو شکر راضی بودم
اما یه تجربهای که توی زندگیم دارم اینکه چند سال پیش مایه ماشین نو سانتافه خریده بودیم که بخاطر یه مسئله ای فروختیم بعد از مدتی که اومدیم دوباره ماشین بخریم گرو ن شده بود و مجبور به خرید ماشین دسته دوم شدیم بعد مدتی ماشین خسارت بالا آورد بله اینم از وسایل دسته دوم
واز اون زمان بقول معروف توبه کردیم
من خودم هر زمان خرید میکنم یکی از خواهرام همیشه میگه گرون خریدی جایی دیگه ارزونتر بود
ولی من متوجه میشم که کیفیت این جنس خوبه
خدارو شکر که هر موقع میرم خرید یاد حرف استاد میفتم که باور فراوانی رو داشته باشم
وموقع خرید اصلا با فروشنده واسه تخفیف چونه نمیزنم البته دوره عزت نفس خیلی در این مورد کمکم کرده و هر چند وقت دوره رو گوش میدم که تداعی بشه واسم
خدایا شکرت به خاطراین مسیر فوقالعاده که هدایتم کردی
بله دقیقا من با موضوع این فایل موافقم چون براساس تجربه بهم ثابت شده هرجا قیمت ارزان برام ملاک بوده از روی باور کمبود حتی با وجودی که پول خرید جنس بهتر رو داشتم و جنس ارزان تر رو انتخاب کردم هزینه های اضافی از واقعا جاهایی که فکرش رو هم نمیکردم برام بوجود آمده که حتی همون لحظه حس کردم از کجا دارم میخورم.
و برعکس تجربه هزینه بیشتر کردن و جنس باکیفیت تر خریدن رو هم داشتم که هربار موقع استفاده مطمئن تر میشدم چقدر خرید خوبی داشتم و احساس رضایت داشتم .
نکته مهم فایل:
مبنای ارزان یا گران بودن یک کالا رو با نتیجه ای که توی زندگیت میزاره بسنج اگر دیدی نتیجه ای که میگیری خیلی خوبه و راضی کننده ست بدون هزینه ای که کردی در واقع مفت خریدی ولی اگر برات کارایی نداشته و مواقع حساس برات دردسرساز شده هرچی خریدی بدون خیلی گرون خریدی…
بحث ابتدای فایل هم که در مورد تکرار الگوهای قبلی ذهنی بود با وجود اینکه ممکنه الان شرایط خیلی تغییرکرده ولی ما همچنان از الگوهای اشتباه استفاده میکنیم بسیار تامل برانگیز بود برای من..
در مورد مسیر شغلیم هم امروز اقدامات جسورانه دیگه ای برداشتم و باید بگم هدفم برای مسیر کسب و کارم داره به وضوح بیشتری میرسه برام
الهی شکر پس پرقدرت تر ادامه میدم..
فقط موردی که از خداوند میخوام با نشانه هاش هدایتم کنه اینه که باوجودیکه بعد مدت ها بیکاری پیشنهاد کاری نداشتم و در فکر استارت کسب و کار خودم و ایجاد روند شغلی خودم هستم امروز دو پروژه بهم پیشنهاد شد که انجام بدم و میشه گفت کمی گیج شدم که الان کار درست چیه در کنار راه اندازی کار خودم پروژه قبول کنم تا به هر حال ورودی مالی داشته باشم یا پیشنهادات رو رد کنم و تمرکز کنم روی استارت کسب و کار خودم؟
من در روز هجدهم فایل هستم ولی با این تفاوت که از هجده روز بیشتر شده چون روی بعضی فایل ها دو روز میمونم و کامنت ها رو میخونم.
اولین کامنت من هست در این سفری که فراهم شده و دسته بندی شده و بسیار هم بجا و به ترتیب هست و من اولش که شروع کردم فایل های دانلودی رو و تصمیم گرفتم روی سایت استاد فقط تمرکز کنم و نه چیز دیگه ای، تا ده تا فایل اومدم جلو و بعد هدایت شدم به روز شمار تحول زندگی من.
در این فایل هم فهمیدم خیلی گران تموم شده برام خیلی چیزا. مثلا وقتم رو که گزاشتم روی گوش دادن به فایل های مختلف از اساتید مختلف . مثل ابزاری که شاید بدرد بخوره ولی مال یه کار دیگه هست و نه باز کردن یه پیچ خاص.
من هجده ساله در حال جستجو و یادگیری و خودشناسی هستم. چهار ، پنج ساله با صدای استاد آشنا شدم و یکساله توی سایت هستم و متفرقه فایل و مطلب میبینم. ولی ارزش فایل ها مثل ارزش ابزار زمانی هستند که در موقع و مناسب خودش باشه و به ترتیب خودش باشن.
چه چیزایی ارزان خریدم ولی گران تموم شدن؟
دو روز پیش موز حراج خریدیم نصف قیمت از وانت ولی یک سوم موز سالم توش در اومد و قابل خوردن بود و بقیه سیاه کرده بود و بو میدا دور ریختیم .ولی موز خوب و به اصطلاح ذهن فقیر من موز گران رو رفتیم چهار تا دونه خریدیم و سه چهار روز تو یخچال موندگاری داشت و خراب نشد
پیش فرض و واگویه ذهن من قبل از خرید، این هست که من که پول ندارم ارزون تر رو بخرم بهتره و یا اصلا نخرم . از ترس پول نداشتن در چند روز آینده، بیخیال خرید هام میشم و خیلی ذهن داغونی دارم . و همش روی کمبود و فقر هست .
احساس لیاقت و باور فراوانی که در این فایل و بخش هست بسیار مهم و جای کار کردن داره برای من . هر چقدر هم که ادا در بیارم من لایقم و دنیا پر از فراوانی هست بازهم ذهنیت قالب من که منو احاطه میکنه بر خلاف اگاهی هام هست که بدست میارم.
من اولین محصول رو بر اساس در امد فعلی کتاب چگونه فکر خدا رو بخوانیم خریدم. و بسیار برام مفید و ناب بود اگاهی هایی که بدست اوردم . و باید چندین بار دیگه بخونم و در بخش نظرات در حال مطالعه باشم تا در عمل هم ذهنیت من و باورهام درست بشن.
کل محصولات استاد رو در تلگرام(اسم تلگرام رو گزاشتم بازار دزدها که همه چی داخلش هست) گیرم اومد دانلود کردم سال 401 و یکماهه گوش دادم خخخخ و توقع داشتم به همه زندگی دیگه واقف میشم و میفهمم و ثروتمند میشم
در صورتی که از روی باور کمبود و حرص اینکه زود برسم به چیزایی که میخام بوده که تند تند گوش میدادم . بدو بدو گوش کن از دس در نره بقیه رسیدن تو هم برس
و نتایج برعکس میشد و اوضاع بدتر میشد . مثل همون داستان حراجی که زیاد میخام ارزون هم میخام.
و در نوشتن درک و فهم میاد بیرون چون الان که نوشتم درک کردم که چه مسیری اومدم.
سپاس از بستری که فراهم کردید برای من تا مشارکت کنم از طریق نوشتن و مطالعه.
ازاونجایی که ذهن فقیری داشتم تو خیلی از چیزها ازلباس گرفته تا وسایل خونه باعث شده ضرز کنم همیشه دنبال چیزای ارزون بودم که بخرم کفش اسپرت خیلی دوست دارم هروقت میرفتم بخرم اصلا کاری نداشتم چه مارکی هست فقط کافی بود ازش خوشم بیاد میگرفتم البته ارزونم باشه خلاصه همیشه نهایت یه ماه میپوشیدم من پیاده روری دوست دارم هرروز پیاده روری میکنم ازبس کفشم نامناسب بود باعث میشد زانو درد کمردرد بگیرم خلاصه یبار خواهرم گفت بیا همین کفشا که میگیری اورجینالش بگیر دیگه لازم نیست هرماه کفش بگیری اولش کلی سخت بود چیز گرون خریدن الی گرفتم الان هرکفشی دارم به جز اینکه دیگه خسته بشم یه مدل دیگه بگیرم وگرنه هرکدوم بالای دوسال میپوشم هنوزم کیفیت عالی دارن دیگه کم کم لباسامو با کیفیت میگیرم
با این فایل استاد فهمیدم خیلی جاها عدم احساس لیاقت کردم وذهنم فقیر بوده و باید اساسی روش کار بشه
خدایا شکرت بابت سایت استاد که منو درمسیر آگاهی قرار داد
با سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان مهربانم و سایر دوستان گلم
در مورد این فایل و موضوع خرید تین درس رو می ده که:
هر وقت می خوام هر چیزی رو بخرم با توجه به توانایی مالی ام در اون لحظه با کیفیت ترین رو بخرم ، البته با در نظر گرفتن تکاملم.
من با توجه به یاورهای فراوانی که در خودم دارم می سازم در هر خرید این موارد رو برای خودم یادآوری نی کنم که من فلان چیزی رو با بهترین کیفیت می خرم چون :
1. هر چه جنس با کیفیت تری می خرم در واقع به جهان نشون می دم که من آدم ارزشمند و لایقی هستم و جهان هم به همون میزان ارزش بیشتر را با ورود پول ببشتر به زندگی من جواب می دهد.
2. من با هر خریدی از تولید کننده و آدمهای بسیاری که در رسیدن این کالا به دست من دخالت داشتند حمایت می کنم و برای آنها ایجاد پول و ثروت می کنم و جهان هم دههها و صدها برابر آن را به من بر می گرداند. و من دوست دارم به گسترش کار و تولید افرادی کمک کنم که برای کیفیت محصول خود و من مصرف کننده ارزش قایل هستند و من هنگام استفاده از محصول آنها این احساس ارزشمندی رو با کیفیت عالی لمس می کنم.
3. خداوند از مصرف کننده حمایت می کند ، چون هدف خداوند از خلق جهان ، گسترش آن است و من دست خداوند برای گسترش جهان هستم ، پس خداوند از من حمایت می کند و هر چه من از تولید کننده بهتر و با کیفیت تر خرید می کنم ، جهان بیشتر به من پول و ثروت می رساند.
4. طبق قانون خلا در جهان هستی ، وقتی من پول خرج می کنم و خلا ایجاد می شود جای آن پر می شود. پس هر چی بیتر خرج می کنم بیشتر می آید
5. و حالا با درس این فایل :
من با خرید محصولات با کیفیت تر هزینه و بهای کمتری ، در کل ، پرداخت می کنم و هر چه محصول بی کیفیت تر باشد یا من حاضر به پرداخت بهای آنچه را که می خواهم استفاده کنم نباشم، جهان با هدایت من به راههای فرعی تر ، هزینهای پوای ، زمانی و انرژی لیشتری از من می گیرد.
یه موردی که یادم میاد و برای من درس شد تا همانطور که می خواهم از چیز با کیفیتتری استفاده کنم حاضر باشم که بهای آن رابپردازم و اینطوری جهان من رو به جاها و راههایی هدایت می کنه که واقعا محصولات با کیفیت و قیمتهای به نسبت واقعا مناسب یا به قول استاد با در نظر گرفتن همه چیز و در کل بسیار کمتر هدایت می کنه.
وقتی که با سخنهای استاد آشنا شدم و با گوش دادن فایلها اصل رو دریافت کردم که همه چیز به باورهای من بستگی داره و من می تونم به راحتی با تغییر باورهام به خواسته هام برسم نه با زور زدن و سختی کشیدن، دیگه به خودم گفتم آخ جون اصل رو فهمیدم و من با همین فایلهایی که در دستم هست (توسط دوستی چند فایل به دستم رسیده بود، هم از رایگان و هم محصول قانون آفرینش، که البته بعدها که از پشتیبانی پیگیر شدم برای پرداخت بها ، گفتند اونها از روی سایت برداشته شده و در حال حاضر نداریم ) من به ثروت بی انتاا می رسم.
و اون موقع احساسم واقعا با شنیدن آگاهی ها که همه رو عقلم و منطقم تایید می کرد، خیلی خوب و حتی عالی بود. و خوب فکر می کردم خوب حالاوهر چیزی که رخ بده با احساس خوب هدایت ربم است و راه درست و من می روم. اون موقع اتفاقات من رو به سمت شریک شدن با یکی از دوستانم هدایت کرد و آن هم با ضریبی از شراکت که شاید با توجه به فعالیت خوب من و موقعیت خوب من نسبت به اون دوست عقلایی نبود . و من اون موقع می گفتم اصلا نباید منطق رو به کار بگیرم و من چون هدایت ربم است می روم جلو. خلاصه چیزی حدود یکسال و نیم شد ما باهم شریک بودیم و من هر روز به خدا می گفتم پس کو شرایط مالی بهتر ، این شراکت فقط باعث شده من درآمد خودم رو بین بقیه تقسیم کنم به جای اینکه رشد مالی داشته باشم. تا اینکه دیگر کار به جایی رسید که تصمیم گرفتم جدابشم و لی همیشه این سوال با من بود که ایراد کارم کجا بود. و یک شب تصمیم گرفتم روانشناسی ثروت 1 رو بخرم و ببینم ایراد کارم چه بوده و به خودم گفتم اگر این آخرین پول توی حسابم باشه این کار رو باید بکنم وگرنه تا آخروعمر سوالم بی جواب می مونه. در این موقع درآمد من افت هم پیدا کرده بود. و البته اون موقع که آشنا شدم با استاد واقعا درآمد نسبتا خوبی داشتم و می تونستم روانشناسی ثروت 1 رو بخرم ولی ذهن فقیرم می خواست همه چیز رو ارزون بدست بیاره و حاضر نبود بهای اون رو پرداخت کنه.
و بعد که فایلها رو گوش دادم دیدم چقدر واضح استاد می گفتند شراکت خودش یه جور شرک هست که واقعا هم هست و من حالا حالاها باید خیلی چیزها یاد بگیرم و حهان با احساس خوب من رو با توجه به باورهام هدایت می کنه و هر چه باورهام درست باشه، وقتی احساس خوب هم باشه من به راههای مستقیم تری هدایت می شم.
البته این هدایت منم در حد باورهای اون موقع من مشتقیم بود چون بهای نشبتا کمی پرداخت کردم ولی فهمیدم باید حاضر باشم که بهای هر چیزی رو بدم اگر چیز با کیفیتی می خوام. و نتیجه بهتر رو می خوام.
و جالب اینکه وقتی من به این باور رسیدم در خیلی از جاها واقعا جهان من رو به چیزهای با کیفیت و از نظر قیمت مناسب هدایت می کنه.
مثلا من یه. دوره یوگا می خواستم بخرم و دقیقا موقع خریدم هدایت شدم به تخفیف استادم به مناسبت تولدش و کل دوره ها رو باقیمت مناسب خریدم. و …
خلاصه همه اینها رو گفتم که اول به یاد خودم بیاد و خودم رو تحسین کنم که چقدر عوض شدم و چقدر ذهنم فراوانی رو باور کرده ، وقتی پول و ثروت فراوان هست و جهان دایم داره به ما می ده و هر چه ببشتر خرج می کنیم بیشتر می ده. اصلا چه دلیلی داره که من پول چیزی نخوام بدم یا بخوام کمتر بدم. این پول که هست و همینطور داره میاد.
و استفاده از اون بدون پرداخت بها یعنی باور کمبود و اگر من فکر کنم که پول مثل رودخونه همیشه جاری هست و خروشان ، اگر کسی بگه بهای این محصول 4 لیوان آبه من 5 تا 6 تا هر چقدر بخوام بهش می دم چون تمومی نداره و چرا ندم .
یاوقتی پول دادن رو مقایسه می کنم با لبخند زدن به فردی که نمی شناسم (برای درک لیشتر فراوانی).
چرا وقتی حتی کسی رو نمی شناسم وقتی با هم چمتو چشم می شیم به راحتی لبخند روی لبهام هست ، چون فکر نمی کنم چیزی از کم بشه اگر به کسی لبخند بزنم یا دست کسی رو بگیرم وقتی مثلا یه کمکی برای رد شدن از خیابون یا هر چیز دیگه ، بخواد . ولی اگر بخوام جایی پول بدم حساب و کتاب می کنم ، چون باورم کمبود هست در مورد پول. پس خیلی خیلی باید کار بشه روی اون.
البته این داستانم رو گفتم ولی بعد وارد سایت شدم و کامنت برخی از بچه ها رو خوندم دیدم اونها با حرکت درست در مسیر و شروع کردن با فایلهای به ظاهر رایگان تونسته بودند به شرایط مالی بهتر و سپس خرید محصول بپردازند و خداوند چقدر وقتی ما نخوایم زرنگ بازی در بیاریم و حاضر باشیم بهای هر چیزی رو بدیم به راههای بهتر هدایت می شیم.
باز هم خدا رو شکر می کنم که همیشه هدایتگر ماست به مستقیم ترین راها با توجه به جایی که الان هستیم.
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته مهربان
من یادمه یه کلاسی شرکت کردم که خیلی ارزون قیمت بود و شاگرد یه استاد معروف بود ولی راستش بعد کلاس هیچ پیشرفتی برام نداشت و روش تدریسش خوب نبود
البته در مقابل یه کلاسی هم شرکت کردم یه دوره آموزشی از یه سایت معتبر بود قیمت مناسبی هم داشت و با تکامل من که تازه کار بودم برای سطح من خوب بود
الان هم دارم با یه استاد که خیلی کیفیت کارش خوبه آموزش میبینم و استادم در برابر هزینه ای که میگیره خیلی خیلی بیشتر زمان میذاره و خیلی اصولی یاد میده
برای ابزار کارم هم همینطور،من چند مدل قیمت پایین میخریدم و الان کلی وسیله بی کیفیت دور خودم جمع کردم در آخر از،همون چند مدل ابزار با کیفیتم که تعدادشون کمتره استفاده میکنم کاش هربار میخواستم اون ابزار بی کیفیت رو به بهونه قیمت پایین بخرم اون پول رو نگه میداشتم با پول چند ابزار بی،کیفت یه ابزار خوب میخریدم و خوب که دقت میکنم بجز مساله مالی یکی از دلایلی که باعث شده جنس با کیفیت رو نخرم قضاوت دیگران هست اینکه بقیه بگن این همه پول داده چقدر خرج کرده برعکس جنس،بیکیفیت میخریدم میگفتم به به ارزون خریدم و کم براش پول دادم
من برای اینکه دو سه ماه زودتر گوشی بخرم یه گوشی قیمت پایینتری گرفتم و مدل یکم بالاتری پردازنده قویتری داشت و خیلی،هم اختلاف قیمت نداشتن
واقعا این درس بزرگی هست و باعث میشه قبل انتخاب فکر کنیم و تصمیم درست تری بگیریم و چیزهای با ارزش رو انتخاب کنیم
سلام استاد بزرگوار ومریم مهربان
بی نظیر بود وواقعا حقیقت داشت البته استاد این از ریشه و اصل برمیگرده ،وقتی کوچک بودم یادمه خرید زمستون رو پدرم از میدان اصلی تره بار میکرد چون هم 6 تا بچه بودیم هم خانه ایی که کل زمستان از شهرستان مهمان داشتیم وتازه مسابقه ایی بود بین همسایه ها که تو فلان میوه رو 100 خریدی ولی من 50 وبعد مادرم بدنبال جایی که ارزون تر بخره میگشت ومن همه ی اون آموزه ها را به زندگی خود آوردم وچقدر باید کار کنم که فراوانی هست جنس ارزون بی حکمت نیست
20 ساله پیش یخچال ژاپنی خریدم که سرد خانه ی آن یخ نداشت ومن بهشدت به برفک یخچال آلرژی دارم وچندین بار هم دکتر رفتم ولی این آلرژی خوب نشد قیمت آن یخچال خیلی زیاد بود وتمام خانواده ناراحت بودند که چرا خریدی ومنم پشیمان از این خرید الان 20 سال میگذرد وبعد از من آنها دو بار یخچال تعویض یا تعمیر کردن ولی یخچال من عالییییییی کار میکندو واقعا ارزان خریدم بعد از آن تصمیم گرفتم اگه خریدی دارم حتما جنس خوب را انتخاب کنم
خدا به من و شما وهمه ی خانواده ی عباسمنش کمک کند که بهتر از دیروز باشیم
سربلند و پیروز باشید.
سلام استادد مهربونم
سلام خدای قشنگمممم، قربونت برم
سلامم مریم عزیزمم
سلامم بچه ها
استاد چقدر فایل قشنگی بود :) برای من مثل هدایت بود. پاسخی بود که برای سوال های دیشبم داشتم.
و چقدر درست گفتید. من از موقعی که خودم میتونم به صورت مستقل تر برای خودم خرید کنم با هزینه های خودم کمتر پیش اومده دنبال کیفیت کمتر برم.
و همیشه سعی کردم بهترین و گرونترین رو بگیرم. اما یه موقعه هایی که میرفتم خرید قیمت میپرسیدم تا با توجه به قیمت بگیرم اونم بخاطر این بود باور کمبود داشتم و فکر میکردم که اگه من الان اینو یکم ارزونتر بگیرم اونو ارزونتر بگیرم برام پول بیشتری میمونه. چقدر منزجر کنندست این موضوع که سعی کنی دنبال قیمت باشی تا یکمی پول بیشتری دستت بمونه. اما جدیدا دوباره که میرم خرید سعی میکنم برگردم روال قبلیم و اصلا قیمت بزام مهم نباشه. این احساس ترس که اخرماه بی پول میشم، اخر ماه نمیتونم کاری کنم، تا اخرماه دوباره باید کار خاصی نکنم چون پول ندارم.
این باور کمبود این باور که هیچ پولی ندارم نمیتونم کاری بکنم.
اما نه من دارم با باور فراوانی این باور کمبود رو از بین میبرم. من نگران این نیستم دوباره تا اخر ماه بی پول بشم چون همه چی تو این جهان فراوانیه از پول و ثروت گرفته تا پرنده ها و درخت ها و میوه ها و لباسها و…. همه چی فراوانه. و من دیگه نگران هیچی نیستم اذیت بشم اخر ماه چرا؟ چون من ایمان به خدایی دارم که این جهان فراوان رو به من داده.
پول و ثروت و همه چیز این دنیا به یک اندازه به هممون متصله و خداوند عادله :) نیاز نیست به اینکه چطوری بهمون میرسه فکر کنیم. چون دست ها خداوند همه حا هست. و به طریقی که اصلا فکرسک نمیکنیم به ما میرسونه.
مثل عاقای مهربونی که یهو دیروز چطور پیدا شد درصورتی که هیچی نبود که من باهاش برم ولی من و با قیمت خیلی کم که باید چندین برابرش رو پرداخت میکردم تا برسم به مقصد من و رسوند اون مرد دستی از دستای خداوند بود. و چقدر خوشحال شدم و گفتم خدایا مرسی و تو تمام مسیرررر من خوشحال بودم. اون نتیجع ی کنترل ذهن و ایمان من بود. چون من گفتم اصلا نگران نیستم من اصلا ناراحت و عصبانی هیچی نبوذ چون گفتم خدا خودش میرسونه و خودش من و میرسونه و به راحتی هم برمیگردم. و همینطور هم شد. دیروز برای من مثل معجزه بود.
خدایا خیلیی دوستت دارم. قربونت برم که هموا داری که دوسم داری.
خیلییی دوستتون دارم استاد
خدایاشکرت بابت امروز بابت حال خدب امروز و اتفاق و حال خدبی که دیروز و دیشب جریان داشت. خدایا شکرت برای کنترل ذهنی که این روزا دارم برای ایمانی که تو قلبمه. برای پروانه های آبی که این روزا از خوشحالی تو قلبم بال بال میزنن.
همتون رو به خدای بزرگ میسپارم.
روز هجدهم روزشمار تحول زندگی من
روز 18 سفرنامه من
سلام
من اینو شنیده بودم که هرچه بیشتر پول بدی بیشتر آش میخوری . یا هر گرونی بی علت نیست .
ولی تابحال ازین دیدگاهی که استاد فرمودن نگاه نکرده بودم اصلا فکر یا نظر خاصی هم نداشتم . فقط به خاطر الگو های اشتباه . از چیزای حراج و تخفیف و ارزون خوشم میومد فکر میکردم برد کردم چیز ارزون بخرم . وگرنه من اصلا روم نمیشه تخفیف بگیرم . البته یجورایی بدم هم میومد احساس میکردم اگه بخاطر تخفیف بخوام چونه بزنم آدم مستمندی هستم فقیرم بیچاره ام و…
ولی خوب خداروشکر استاد همیشه چشم آدم رو باز میکنه یه مسائلی که ما حتی به نظرمون هم نمیان ولی مهم هستن .
از وقتی این فایل رو شنیدم بازم رفتم دنبال چیزای ارزون ولی ایندفعه برای امتحان و تجربه بوو میخواستم ببینم واقعا همینجوریه
آخه من عادت بدی که دارم هر چیز رو تا خودم تجربه نکنم ازش درس نمیگیرم حتی اگه به ضررم باشه . حتی اگه بدونم کار درست چیه و کار غلط چیه .
خلاصه که اون لباس های ارزون یکماهه داغون شدن و انداختم آشغالی و یه مدت بعد رفتم یسری لباس دیگه گرفتم ولی با کیفیت
درسته که قیمت شون 2 برابر بود ولی ارزشش رو داره .
بله ارزش و کیفیت مهمه
البته من تو شغلم یه چیزی رو متوجه شدم یه تعداد کمی از آدم ها هستن که محصولاتشون رو واقعا از ارزش واقعی ش بیشتر میفروشند که مردم فکر کنند خیلی باارزش هستن . البته اینجوری زیاد پیش نمیاد ولی با یکم تحقیق و تست کیفیت محصول مشخص میشه ارزشش چقدر .
ازین به بعد دیگه دنبال جنس ارزون و حراج و بنجل نمیرم چون من ارزشمندم و لیاقت کالاهای با کیفیت را دارم . تا بتونم لذت کافی رو ببرم و راحت باشم .
پول همیشه هست
پول مثل نفس مثل هوا جریان داره میاد و میره پس بخاطر یه کم بیشتر پول رو نگهداشتن تو حساب خودم رو اسیر یک کالا بیکیفیت نمیکنم .
زندگی زیباست ای زیبا پسند
زندگی با کیفیت است ای خریدار باکیفیت
خداروشکر بخاطر این آگاهی ها
ازت یک عالم مچکرم استاد عزیزم که اینقدر با درایتی و از تجربه های نابت و از درس های زندگیت که اصلا نمیشه روش قیمت گذاشت به ما هدیه میدی.
See you later
به نام خدا
روز شمار تحول زندگی من روز 18
الان در مغازه ساندویچی مشغول به کار هستم ،مسئول خرید خیارشور هابی را میخرید با قیمت پایین تر از قیمت بازار به خیال اینکه سود بیشتری حاصل کنیم ،اما دریغ از اینکه سود حاصل نمیشود بلکه گران تر از خیارشور خوب میشود و هزینه حمل و نقل نارضایتی مشتری دارد.
قیمت خیارشور خوب 120,000 تومان است.
قیمت خیارشوری که ما میخریم 80,000تومان است.
وقتی از 100 دبه چندتایی خراب میشود ،قیمت به 150,000 یا بیشتر میرسد و علاوه بر اونها مشکلات دیگری به بار می آورد.
هیچ ارزانی بی دلیل نیست.
به نام الله
سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته دوستداشتنی
چقد خوبه ما آدما خودمون و اینقدر بالیاقت بدونیم
که هیچ وقت وسایل دست دوم یا بی کیفیت نخریم وباور فراوانی رو در ذهنمون بسازیم من همیشه سعی کردم که وسایل آشپزخانه با کیفیت بخرم وخدارو شکر راضی بودم
اما یه تجربهای که توی زندگیم دارم اینکه چند سال پیش مایه ماشین نو سانتافه خریده بودیم که بخاطر یه مسئله ای فروختیم بعد از مدتی که اومدیم دوباره ماشین بخریم گرو ن شده بود و مجبور به خرید ماشین دسته دوم شدیم بعد مدتی ماشین خسارت بالا آورد بله اینم از وسایل دسته دوم
واز اون زمان بقول معروف توبه کردیم
من خودم هر زمان خرید میکنم یکی از خواهرام همیشه میگه گرون خریدی جایی دیگه ارزونتر بود
ولی من متوجه میشم که کیفیت این جنس خوبه
خدارو شکر که هر موقع میرم خرید یاد حرف استاد میفتم که باور فراوانی رو داشته باشم
وموقع خرید اصلا با فروشنده واسه تخفیف چونه نمیزنم البته دوره عزت نفس خیلی در این مورد کمکم کرده و هر چند وقت دوره رو گوش میدم که تداعی بشه واسم
خدایا شکرت به خاطراین مسیر فوقالعاده که هدایتم کردی
روز هجدهم سفر نامه
به نام خداوند هستی بخش
ردپای شماره 18
بله دقیقا من با موضوع این فایل موافقم چون براساس تجربه بهم ثابت شده هرجا قیمت ارزان برام ملاک بوده از روی باور کمبود حتی با وجودی که پول خرید جنس بهتر رو داشتم و جنس ارزان تر رو انتخاب کردم هزینه های اضافی از واقعا جاهایی که فکرش رو هم نمیکردم برام بوجود آمده که حتی همون لحظه حس کردم از کجا دارم میخورم.
و برعکس تجربه هزینه بیشتر کردن و جنس باکیفیت تر خریدن رو هم داشتم که هربار موقع استفاده مطمئن تر میشدم چقدر خرید خوبی داشتم و احساس رضایت داشتم .
نکته مهم فایل:
مبنای ارزان یا گران بودن یک کالا رو با نتیجه ای که توی زندگیت میزاره بسنج اگر دیدی نتیجه ای که میگیری خیلی خوبه و راضی کننده ست بدون هزینه ای که کردی در واقع مفت خریدی ولی اگر برات کارایی نداشته و مواقع حساس برات دردسرساز شده هرچی خریدی بدون خیلی گرون خریدی…
بحث ابتدای فایل هم که در مورد تکرار الگوهای قبلی ذهنی بود با وجود اینکه ممکنه الان شرایط خیلی تغییرکرده ولی ما همچنان از الگوهای اشتباه استفاده میکنیم بسیار تامل برانگیز بود برای من..
در مورد مسیر شغلیم هم امروز اقدامات جسورانه دیگه ای برداشتم و باید بگم هدفم برای مسیر کسب و کارم داره به وضوح بیشتری میرسه برام
الهی شکر پس پرقدرت تر ادامه میدم..
فقط موردی که از خداوند میخوام با نشانه هاش هدایتم کنه اینه که باوجودیکه بعد مدت ها بیکاری پیشنهاد کاری نداشتم و در فکر استارت کسب و کار خودم و ایجاد روند شغلی خودم هستم امروز دو پروژه بهم پیشنهاد شد که انجام بدم و میشه گفت کمی گیج شدم که الان کار درست چیه در کنار راه اندازی کار خودم پروژه قبول کنم تا به هر حال ورودی مالی داشته باشم یا پیشنهادات رو رد کنم و تمرکز کنم روی استارت کسب و کار خودم؟
خدایا خودت مسیر درست رو بهم نشون بده
سلام و درود
من در روز هجدهم فایل هستم ولی با این تفاوت که از هجده روز بیشتر شده چون روی بعضی فایل ها دو روز میمونم و کامنت ها رو میخونم.
اولین کامنت من هست در این سفری که فراهم شده و دسته بندی شده و بسیار هم بجا و به ترتیب هست و من اولش که شروع کردم فایل های دانلودی رو و تصمیم گرفتم روی سایت استاد فقط تمرکز کنم و نه چیز دیگه ای، تا ده تا فایل اومدم جلو و بعد هدایت شدم به روز شمار تحول زندگی من.
در این فایل هم فهمیدم خیلی گران تموم شده برام خیلی چیزا. مثلا وقتم رو که گزاشتم روی گوش دادن به فایل های مختلف از اساتید مختلف . مثل ابزاری که شاید بدرد بخوره ولی مال یه کار دیگه هست و نه باز کردن یه پیچ خاص.
من هجده ساله در حال جستجو و یادگیری و خودشناسی هستم. چهار ، پنج ساله با صدای استاد آشنا شدم و یکساله توی سایت هستم و متفرقه فایل و مطلب میبینم. ولی ارزش فایل ها مثل ارزش ابزار زمانی هستند که در موقع و مناسب خودش باشه و به ترتیب خودش باشن.
چه چیزایی ارزان خریدم ولی گران تموم شدن؟
دو روز پیش موز حراج خریدیم نصف قیمت از وانت ولی یک سوم موز سالم توش در اومد و قابل خوردن بود و بقیه سیاه کرده بود و بو میدا دور ریختیم .ولی موز خوب و به اصطلاح ذهن فقیر من موز گران رو رفتیم چهار تا دونه خریدیم و سه چهار روز تو یخچال موندگاری داشت و خراب نشد
پیش فرض و واگویه ذهن من قبل از خرید، این هست که من که پول ندارم ارزون تر رو بخرم بهتره و یا اصلا نخرم . از ترس پول نداشتن در چند روز آینده، بیخیال خرید هام میشم و خیلی ذهن داغونی دارم . و همش روی کمبود و فقر هست .
احساس لیاقت و باور فراوانی که در این فایل و بخش هست بسیار مهم و جای کار کردن داره برای من . هر چقدر هم که ادا در بیارم من لایقم و دنیا پر از فراوانی هست بازهم ذهنیت قالب من که منو احاطه میکنه بر خلاف اگاهی هام هست که بدست میارم.
من اولین محصول رو بر اساس در امد فعلی کتاب چگونه فکر خدا رو بخوانیم خریدم. و بسیار برام مفید و ناب بود اگاهی هایی که بدست اوردم . و باید چندین بار دیگه بخونم و در بخش نظرات در حال مطالعه باشم تا در عمل هم ذهنیت من و باورهام درست بشن.
کل محصولات استاد رو در تلگرام(اسم تلگرام رو گزاشتم بازار دزدها که همه چی داخلش هست) گیرم اومد دانلود کردم سال 401 و یکماهه گوش دادم خخخخ و توقع داشتم به همه زندگی دیگه واقف میشم و میفهمم و ثروتمند میشم
در صورتی که از روی باور کمبود و حرص اینکه زود برسم به چیزایی که میخام بوده که تند تند گوش میدادم . بدو بدو گوش کن از دس در نره بقیه رسیدن تو هم برس
و نتایج برعکس میشد و اوضاع بدتر میشد . مثل همون داستان حراجی که زیاد میخام ارزون هم میخام.
و در نوشتن درک و فهم میاد بیرون چون الان که نوشتم درک کردم که چه مسیری اومدم.
سپاس از بستری که فراهم کردید برای من تا مشارکت کنم از طریق نوشتن و مطالعه.
حق به همراهتون
به نام خدای بزرگ
استاد به استادعزیز و همراهان گرامی
ازاونجایی که ذهن فقیری داشتم تو خیلی از چیزها ازلباس گرفته تا وسایل خونه باعث شده ضرز کنم همیشه دنبال چیزای ارزون بودم که بخرم کفش اسپرت خیلی دوست دارم هروقت میرفتم بخرم اصلا کاری نداشتم چه مارکی هست فقط کافی بود ازش خوشم بیاد میگرفتم البته ارزونم باشه خلاصه همیشه نهایت یه ماه میپوشیدم من پیاده روری دوست دارم هرروز پیاده روری میکنم ازبس کفشم نامناسب بود باعث میشد زانو درد کمردرد بگیرم خلاصه یبار خواهرم گفت بیا همین کفشا که میگیری اورجینالش بگیر دیگه لازم نیست هرماه کفش بگیری اولش کلی سخت بود چیز گرون خریدن الی گرفتم الان هرکفشی دارم به جز اینکه دیگه خسته بشم یه مدل دیگه بگیرم وگرنه هرکدوم بالای دوسال میپوشم هنوزم کیفیت عالی دارن دیگه کم کم لباسامو با کیفیت میگیرم
با این فایل استاد فهمیدم خیلی جاها عدم احساس لیاقت کردم وذهنم فقیر بوده و باید اساسی روش کار بشه
خدایا شکرت بابت سایت استاد که منو درمسیر آگاهی قرار داد
با سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان مهربانم و سایر دوستان گلم
در مورد این فایل و موضوع خرید تین درس رو می ده که:
هر وقت می خوام هر چیزی رو بخرم با توجه به توانایی مالی ام در اون لحظه با کیفیت ترین رو بخرم ، البته با در نظر گرفتن تکاملم.
من با توجه به یاورهای فراوانی که در خودم دارم می سازم در هر خرید این موارد رو برای خودم یادآوری نی کنم که من فلان چیزی رو با بهترین کیفیت می خرم چون :
1. هر چه جنس با کیفیت تری می خرم در واقع به جهان نشون می دم که من آدم ارزشمند و لایقی هستم و جهان هم به همون میزان ارزش بیشتر را با ورود پول ببشتر به زندگی من جواب می دهد.
2. من با هر خریدی از تولید کننده و آدمهای بسیاری که در رسیدن این کالا به دست من دخالت داشتند حمایت می کنم و برای آنها ایجاد پول و ثروت می کنم و جهان هم دههها و صدها برابر آن را به من بر می گرداند. و من دوست دارم به گسترش کار و تولید افرادی کمک کنم که برای کیفیت محصول خود و من مصرف کننده ارزش قایل هستند و من هنگام استفاده از محصول آنها این احساس ارزشمندی رو با کیفیت عالی لمس می کنم.
3. خداوند از مصرف کننده حمایت می کند ، چون هدف خداوند از خلق جهان ، گسترش آن است و من دست خداوند برای گسترش جهان هستم ، پس خداوند از من حمایت می کند و هر چه من از تولید کننده بهتر و با کیفیت تر خرید می کنم ، جهان بیشتر به من پول و ثروت می رساند.
4. طبق قانون خلا در جهان هستی ، وقتی من پول خرج می کنم و خلا ایجاد می شود جای آن پر می شود. پس هر چی بیتر خرج می کنم بیشتر می آید
5. و حالا با درس این فایل :
من با خرید محصولات با کیفیت تر هزینه و بهای کمتری ، در کل ، پرداخت می کنم و هر چه محصول بی کیفیت تر باشد یا من حاضر به پرداخت بهای آنچه را که می خواهم استفاده کنم نباشم، جهان با هدایت من به راههای فرعی تر ، هزینهای پوای ، زمانی و انرژی لیشتری از من می گیرد.
یه موردی که یادم میاد و برای من درس شد تا همانطور که می خواهم از چیز با کیفیتتری استفاده کنم حاضر باشم که بهای آن رابپردازم و اینطوری جهان من رو به جاها و راههایی هدایت می کنه که واقعا محصولات با کیفیت و قیمتهای به نسبت واقعا مناسب یا به قول استاد با در نظر گرفتن همه چیز و در کل بسیار کمتر هدایت می کنه.
وقتی که با سخنهای استاد آشنا شدم و با گوش دادن فایلها اصل رو دریافت کردم که همه چیز به باورهای من بستگی داره و من می تونم به راحتی با تغییر باورهام به خواسته هام برسم نه با زور زدن و سختی کشیدن، دیگه به خودم گفتم آخ جون اصل رو فهمیدم و من با همین فایلهایی که در دستم هست (توسط دوستی چند فایل به دستم رسیده بود، هم از رایگان و هم محصول قانون آفرینش، که البته بعدها که از پشتیبانی پیگیر شدم برای پرداخت بها ، گفتند اونها از روی سایت برداشته شده و در حال حاضر نداریم ) من به ثروت بی انتاا می رسم.
و اون موقع احساسم واقعا با شنیدن آگاهی ها که همه رو عقلم و منطقم تایید می کرد، خیلی خوب و حتی عالی بود. و خوب فکر می کردم خوب حالاوهر چیزی که رخ بده با احساس خوب هدایت ربم است و راه درست و من می روم. اون موقع اتفاقات من رو به سمت شریک شدن با یکی از دوستانم هدایت کرد و آن هم با ضریبی از شراکت که شاید با توجه به فعالیت خوب من و موقعیت خوب من نسبت به اون دوست عقلایی نبود . و من اون موقع می گفتم اصلا نباید منطق رو به کار بگیرم و من چون هدایت ربم است می روم جلو. خلاصه چیزی حدود یکسال و نیم شد ما باهم شریک بودیم و من هر روز به خدا می گفتم پس کو شرایط مالی بهتر ، این شراکت فقط باعث شده من درآمد خودم رو بین بقیه تقسیم کنم به جای اینکه رشد مالی داشته باشم. تا اینکه دیگر کار به جایی رسید که تصمیم گرفتم جدابشم و لی همیشه این سوال با من بود که ایراد کارم کجا بود. و یک شب تصمیم گرفتم روانشناسی ثروت 1 رو بخرم و ببینم ایراد کارم چه بوده و به خودم گفتم اگر این آخرین پول توی حسابم باشه این کار رو باید بکنم وگرنه تا آخروعمر سوالم بی جواب می مونه. در این موقع درآمد من افت هم پیدا کرده بود. و البته اون موقع که آشنا شدم با استاد واقعا درآمد نسبتا خوبی داشتم و می تونستم روانشناسی ثروت 1 رو بخرم ولی ذهن فقیرم می خواست همه چیز رو ارزون بدست بیاره و حاضر نبود بهای اون رو پرداخت کنه.
و بعد که فایلها رو گوش دادم دیدم چقدر واضح استاد می گفتند شراکت خودش یه جور شرک هست که واقعا هم هست و من حالا حالاها باید خیلی چیزها یاد بگیرم و حهان با احساس خوب من رو با توجه به باورهام هدایت می کنه و هر چه باورهام درست باشه، وقتی احساس خوب هم باشه من به راههای مستقیم تری هدایت می شم.
البته این هدایت منم در حد باورهای اون موقع من مشتقیم بود چون بهای نشبتا کمی پرداخت کردم ولی فهمیدم باید حاضر باشم که بهای هر چیزی رو بدم اگر چیز با کیفیتی می خوام. و نتیجه بهتر رو می خوام.
و جالب اینکه وقتی من به این باور رسیدم در خیلی از جاها واقعا جهان من رو به چیزهای با کیفیت و از نظر قیمت مناسب هدایت می کنه.
مثلا من یه. دوره یوگا می خواستم بخرم و دقیقا موقع خریدم هدایت شدم به تخفیف استادم به مناسبت تولدش و کل دوره ها رو باقیمت مناسب خریدم. و …
خلاصه همه اینها رو گفتم که اول به یاد خودم بیاد و خودم رو تحسین کنم که چقدر عوض شدم و چقدر ذهنم فراوانی رو باور کرده ، وقتی پول و ثروت فراوان هست و جهان دایم داره به ما می ده و هر چه ببشتر خرج می کنیم بیشتر می ده. اصلا چه دلیلی داره که من پول چیزی نخوام بدم یا بخوام کمتر بدم. این پول که هست و همینطور داره میاد.
و استفاده از اون بدون پرداخت بها یعنی باور کمبود و اگر من فکر کنم که پول مثل رودخونه همیشه جاری هست و خروشان ، اگر کسی بگه بهای این محصول 4 لیوان آبه من 5 تا 6 تا هر چقدر بخوام بهش می دم چون تمومی نداره و چرا ندم .
یاوقتی پول دادن رو مقایسه می کنم با لبخند زدن به فردی که نمی شناسم (برای درک لیشتر فراوانی).
چرا وقتی حتی کسی رو نمی شناسم وقتی با هم چمتو چشم می شیم به راحتی لبخند روی لبهام هست ، چون فکر نمی کنم چیزی از کم بشه اگر به کسی لبخند بزنم یا دست کسی رو بگیرم وقتی مثلا یه کمکی برای رد شدن از خیابون یا هر چیز دیگه ، بخواد . ولی اگر بخوام جایی پول بدم حساب و کتاب می کنم ، چون باورم کمبود هست در مورد پول. پس خیلی خیلی باید کار بشه روی اون.
البته این داستانم رو گفتم ولی بعد وارد سایت شدم و کامنت برخی از بچه ها رو خوندم دیدم اونها با حرکت درست در مسیر و شروع کردن با فایلهای به ظاهر رایگان تونسته بودند به شرایط مالی بهتر و سپس خرید محصول بپردازند و خداوند چقدر وقتی ما نخوایم زرنگ بازی در بیاریم و حاضر باشیم بهای هر چیزی رو بدیم به راههای بهتر هدایت می شیم.
باز هم خدا رو شکر می کنم که همیشه هدایتگر ماست به مستقیم ترین راها با توجه به جایی که الان هستیم.