معرفی بخش «داستان هدایت من»
بخشی که در این برنامه به معرفی آن میپردازیم، در حکم منبعی غنی و ورودیای مناسب برای ساختن باورهای توحیدی است.
این بخش برای من، نمونهی بهترین کتابی است که میتوانسته درباره «الگوهای باور ساز درباره هدایت» نوشته شود.
الگوهایی که مطالعه داستانهایشان، «مفهوم هدایت» را بهتر و عمیقتر به من یاد میدهد؛
مفهوم «حساب کردن روی نیرو و برکتی که موجود هست»، اما هنوز آن را نمیبینم چون اولین قدم را برنداشتهام؛
و یاد میگیرم تا:
هرگز امکان پذیری خواستههایم را، با امکانات و شرایط کنونیام نسنجم، چون وقتی ایمانم را نشان میدهم و قدمها را برمیدارم، هدایت میشوم و آن شرایط به نفع من، تغییر میکند.
یاد میگیرم تا درباره تحقق اهدافم، هرگز درگیر «چگونگی» نشوم، حساب و کتاب نکنم و فقط اولین قدم را با سرعت بردارم، چون قرار است به «چگونگی» هدایت شوم.
چون خداوندی که «إِنَّ عَلَینا لَلهُدی» را وظیفهی خودش دانسته است، همیشه سمت خودش را انجام میدهد…
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری معرفی بخش «داستان هدایت من»47MB10 دقیقه
سلامم را همراه با سبدی از زیباترین گلها تقدیم به استاد گرامی و مریم نازنین میکنم ??????????????????
هر کدام از ما داستانهای مربوط به خودمان را داریم و هر روز بنا به شرایط زندگی شخصی وفردی خود با خواسته ها ونا خواسته هایی روبرو میشویم و اون وقته که میتونیم خودمونو محک بزنیم وببینیم چقدر درست عمل میکنیم و نتایجی که بدست میاد نشانگره عملکرد درست و یا غلط ماست.
شب گذشته من به دلیل یه تضادی که مدتی است برام پیش اومده کمی بهم ریخته بودم و در ذهنم مرتب افکار منفی دور میزد وسعی میکردم کنترلش کنم و به دنبال راه حل میگشتم که واقعاً چیکار باید بکنم تا در احساس بد نمونم ومرتب با خودم حرف میزدم ودنبال راه حل مناسب بودم
به خودم میگفتم درسهایی که گرفتی الان وقت عمل به اونهاست و باید عملی کنی تا نتیجه حاصل بشه
شب موقع خواب از خدا خواستم که ای کاش میشد من میتونستم با استاد تلفنی صحبت کنم ومشکلمو بهش بگم و از ایشون راهکار بگیرم
خیلی توی این افکار غرق بودم وخوابم نمیبردوکلافه بودم وبالاخره خوابیدم
نمیدونم چقدر خوابیده بودم که خواب دیدم پیش استاد ومریم جون هستم و دارم با اونها صحبت میکنم و اینقدر این خواب واقعی بود که هنوزم که الان بیدارم و دارم این مطالب رو مینویسم باورم نمیشه که خواب بوده
با استاد کلی صحبت کردم ومیدیدم استاد و مریم جون چقدر مشغولن ولی خنده از. روی لبهاشون نمی افته بعد با خودم مقایسه کردم دیدم من چرا شاد نیستم و فقط مواقعی که باکسی روبرو میشم سعی میکنم خودمو خوشحال نشون بدم تا اونها ازناراحتی درون من خبر دار نشن و واقعاً من دارم ادای ادمای خوشحالو در میارم در حالی که من باید برای عبور از این بحران از مسیر لذت ببرم ورها باشم همونطور که استاد گفتن حتماً در نهایت هر چه که پیش بیاد به نفع من خواهد بود خدایا سپاسگزارم هدایتم کردی به جایی که روحم و ذهنم با هم پرورش پیدا میکنه?
یه حس قشنگی از صبح دارم و اون اینکه درک میکنم راهم درسته باید ادامه بدم و شک نداشته باشم وکمی صبور باشم.
نتیجه حاصل میشه وقتی ایمانم کامل باشه
نتیجه حاصل میشه وقتی فقط خدارو باور داشته باشم
این خواب برای من نشانه بود تا قلبم اروم بگیره و با اطمینان راهمو ادامه بدم مخصوصاً وقتی که صبح ابنستامو باز کردم دوستانی رو دیدم که با استاد دارن غذا میخورن خیلی لذت بردم
وخودومو اونجا حس کردم در کنار استاد
این هم زمانی رو به فال نیک میگیرم و احساسمو خوب نگه میدارم تا اتفاقهای خوب بیفته و حتماً میفته چون این یک قانونه ??فقط این منم که باید به قانون الهی عمل کنم .
صحبتهام کمی طولانی شد والبته که ما هم جایی رو بغیر از اینجا نداریم برای درد دل کردن و راهنمایی گرفتن ممنون که صبوری میکنید ومیخونید ???
واقعاً یکی از بهترین لذتهای من خوندن کامنتهای شیرین و پر محتوای همسفرای عزیزم در سفرنامه س و لذت بینهایت دیگرم دیدن فایلهای سفرنامه که اصل واساس همه چیزه انشالله که چشم زیبابینی وهدف اون که چیزی بغیر از درست زیستن ولذت بردن از لحظه لحظه های زندگیمون هست رو به جان دل بپذریم وبکار بگیریم??
خدایا ترا سپاسگزارم بخاطر نعمتهای بیکرانت
خدایا سپاس برای خانواده صمیمی وارزشمند عباسمنش
خدایا سپاس برای اینکه همه ما اینجا جمع شدیم تا از یک مسیر زیبا وخوش اب وهوا به یک مقصد مشترک با لیدری استاد جان جانان ومریم عزیزم طی مسیر کنیم ?????????????????
دوست عزیز مروا جان
بسیار زیبا نوشته ای
در این مدت کوتاه که همسفر شده ای اگاهی های خوبی کسب کرده ای مطالب را خیلی عمیق ودرست درک کرده ای
برایت هدایت هر چه تمامتر ارزو میکنم
از خواندن کامنت شما لذت بردم
??????????
سمیه جون دوست عزبز وهمفرکانسی خوبم
چقدر متن و کامنت شما دلنشین و روح نوازه و چقدر اگاهی های ناب در اون هست وبا خواندن اون احساس عجیبی در من ایجاد شد اثر این حس خوب بر میگرده به سمت خودت در پناه خداوند یکتا شاد باشی ??