قدم اصلی تحوّل زندگی - صفحه 13

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری قدم اصلی تحوّل زندگی
    587MB
    31 دقیقه
  • فایل صوتی قدم اصلی تحوّل زندگی
    30MB
    31 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

653 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    امیرحسین بابایی گفته:
    مدت عضویت: 1209 روز

    سلام به خانواده دوست داشتنی ام

    سلام به استاد بزرگوارم‌ استاد عباسمنش دوست داشتنی و فوق العاده

    خداوند را هزاران هزاران هزاران بار شکر می‌گویم بایت حضور شما در زندگی ام،

    شما همانی هستید که من از خدا میخواستم‌ و وارد زندگی من شدید به طور معجزه آسا…

    دیشب 2 تا فایل از افرادی دیگر که در زمینه‌ موفقیت فعالیت می‌کنند گوش دادم گفتم ببینم این ها چطور صحبت میکنن و قوانین را چطور توضیح می‌دهند!

    فقط توانستم 1 بار آن هم به زور گوش کنم و از گوشیم پاک کردم درحالی که صحبت های شما را پشت سر 6بار گوش میکنم‌ بازم خسته نمیشم یه جایی میرسم که باید قطع کنم هندفونم رو سریع منتظر شروع مجددم

    کلام شما خیلی گیراست… خیلی ساده س همونجوری که قوانین جهان ساده س اگر ما اون و پیچیده نکنیم

    تحسین میکنم این همه تغییرات شما رو در تمام جنبه های زندگی

    این همه تلاش شما برای فهمیدن قوانین

    و این چنین توضیح دادن که برای من به شخصه خیلی‌باور‌پذیر تر هست تا بگن برایان ترسی رسیده.

    من‌ میگم استاد عباسمنش عزیزم رسیده به موفقیت و دارم زندگیش رو میبینم گذشته و حالش رو میبینم

    و شما الگوی من در تمام زندگی هستید

    چه کسی شایسته تر از شما؟

    شما دست خداوند در زمین هستید

    شما ابراهیم زمان ما هستید

    . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

    درس هایی از این فایل یاد گرفتم اینه که؛

    می‌شود به همه خواسته هایمان برسیم‌ فقط باید در مسیر درستش حرکت کنیم

    و بفهمیم ما هیچ فرقی با استاد عباسمنش نداریم

    هیچ فرقی با پیامبران نداریم آنها هم انسان بودن با ویژگی های انسانی فقط در مسیر درست بودند و مسیر درست آنها را در مدار بالاتر قرار داده و نتایج آنها بابت وتفاوت آنها با دیگران شده.

    جهان پاسخ میدهد به کانون توجه شما

    تفاوت استاد با دیگران این است که نمیگه برید برسید میگن اینجوریه مثلا برایان ترسی رسیده

    میگه من عمل کردم نتیجه گرفتم مسیرش اینه … حالا دارم به شما میگم

    و استاد چیزی نیست که بهش نرسیده باشه

    چه تو روابط. چه تو ثروت، چه تو سلامتی و داره به ما آموزش میده

    واقعا این حد از تمرکز و توجه شما به فهمیدن و عمل کردن به قوانین ساعت ها ایستادن ودست زدن داره

    یک نکته بسیار عالی این است که ما در کوچکترین چیزها هم یادمان باشد به قوانین عمل کنیم تا این عملگرایی در وجود ما نهادینه شود نگوییم حالا این سری ولش کن برای بعد… برای چیزهای بزرگتر

    این یک رفتار است یک عادت سازنده است ک باید در ما نهادینه شود

    جهان پاسخ میدهد

    من 2روز پیش تضادی در زندگیم به وجود آمد که صبرم را تاخ کرده بود و تصمیم گرفتم بجای ادامه این مسیر و احساس بد داشتن کاری بکنم وگرنه کارم به نا کجا آباد می‌کشد

    در تمرین ستاره قطبی از خدا درخواست کردم کمک کند این موضوع را ریشه یابی کنم و راه حلش را به من بگوید…

    هدایت شدم به فایل جدیدی که درسایت آپلود شد چگونه از قدرت گرفتن افکار منفی جلوگیری کنیم؟

    نوشتم هر آنچه که در دل داشتم در کامنت این قسمت و از دوستانم خواستم راهنماییم کنن

    و الله اکبررررر. خداوند چقدر زیبا و درست و دقیق از طریق دوستانم جوابم را داد

    این ها نشانه است برای ایمان آوردن به درستی قانون

    و همانگونه استاد به این همه خواسته های بزرگترش هم رسید

    من و دوستانم هم می‌رسیم 10000٪

    ممنون ازت استاد عزیزم بابت این همه ساده توضیح دادن قوانین

    و مثال زدن اززندگی خودتون که فکت قوی برای نجواهای ذهنمان است

    در پناه الله یکتا شاد خوشبخت ثروتمند و سعادتمند در دنیا آخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  2. -
    یکتا سعادت گفته:
    مدت عضویت: 1596 روز

    سلام به دو استاد عشق و دوستان

    استاد جان دو سال پیش من خیلی دوست داشتم دوره ثروت شما را خریداری کنم ولی وقتی قیمت دوره را دیدم گفتم من نمی تونم بخرمش

    و این دوره را به خودم قول داده بودم تا عید بخرم از بهمن ما شروع کردم فایل چگونه در امد خود را سه برابر کنید به مدت چهل روز گوشش کردم ولی خرید این دوره تو ذهنم خیلی بزرگ بود 28 اسفند ماه بود که همسرم اومد خونه بهم گفت یکی از مشتریام بهم سکه عیدی داده و این سکه رو من بهت هدیه میدم تولد من 1/1 وقیمت سکه 10 میلیون بود و من به راحتی میتونستم دوره را بخرم و از خدا هدایت خواستم گفتم خدا جون تو بهم بگو کدوم دوره بهم کمک میکنه چند تا نشونه اومد 12 قدم و من برای خودم کادو تولد قدم اول خریدم خدا را شکر قدم اول خریدم ولی همش استرس داشتم بد یک ماه چطور پول این دوره رو بدم اگه از تخفیفش بگذره من دیگه نمی تونم بخرم و من یک سال نتونستم قدم های بدی بگیرم بد یک سال حسابی روی خودم کار کردم

    و 12 قدم تا قدم 8 خریدم بد دوره شیوه حل مسائل و کشف قوانین خریدم و رسید به دوره احساس لیاقت گفتم خدایا خودت جور کن نتونستم با قیمت 5 میلیون بخرم ولی به خودم قول داده بودم تا عیر بخرمش خدا را شکر پولش خیلی زود جور شد و من خریدمش استاد دوره خیلی فوق العادست من فقط جلسه اول گوش دادم کلی لذت بردم استاد خیلی از شما سپاسگزارم بابت این دوره فوق‌العاده و خدا را شکر میکنم ک قبل عید این دوره تهیه کردم و روی خودم کار میکنم

    میبوسمتون استاد جان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  3. -
    هاشم داداشی گفته:
    مدت عضویت: 1372 روز

    به نام خداوند بخشنده هدایتگرم

    عرض سلام و احترام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربون و دوستان هم فرکانسم

    من خالق زندگی خودم هستم

    کلام آخری که استاد گفتند دلیل نوشتن کامنتم شد

    وقتی که خداوند به فرشتگان آسمان گفت که به آدم سجده کنند و شیطان از این کار امتناع کرد دلیلش همین بود که خداوند زندگی ما را در دستان خودمان قرار داده و وقتی خداوند به شیطان گفت که چرا سجده نکردی به آفریده ی من شیطان از روی کینه و حسادت گفت من یکی از فرشتگان مقرب درگاه تو در آسمان هفتم هستم و من از آتش آفریده شدم به زبان ساده تر تو چرا این قدرت را به کسی که از گل آفریده ای داده ای و منکه از مقربان درگاه تو هستم این ویژگی رو ندارم و از روی کینه و نفرتی که به آدم داشت سجده نکرد و و از مقام خود نزول کرد و کسی که جایگاه خودش و به واسطه آدم از دست داده باشه نبایدم لحظه ای از بیراهه کشیدن ما غفلت کنه و به سوگندی که در پیشگاه خداوند خورده پایبند هست تا نزاره ما به اصلمان که همان خداوند هست وصل بشیم و از همه طرف و در تمام لحظه لحظه زندگیمون از به بیراهه کشیدن ما غفلت نمیکنه تا ما رو از مسیرمون منحرف کنه و به ریشمون بخنده کار من بنده چیه در مقابل این شیطان درونمون که همان ذهنمان هست تا از مسیری که هستیم منحرف نشیم آیا به غیر از توجه کردن به خوبیها و توجه کردن به زیباییها و سپاسگزار بودن در لحظه لحظه زندگیمون و احساس خوب داشتن می‌تونه باشه تا ذهنمون و عادت بدیم به فکر کردن به چیزهای خوب و نباید از ذهنمون غافل باشیم چون لحظه‌ای که غافل بشیم شیطان وارد عمل میشه

    من از شنیدن حرفهای استاد و دیدن زندگی استاد و طرز برخورد استاد با مسائل از طرز دید استاد و توجه کردن استاد به زیباییها از کلام استاد و زبان استاد و خوندن کتابهای مختلف به این نتیجه رسیدم که سپاسگزار ی پایه و اساس خوشبختی در تمام جوانب زندگیمون می‌تونه باشه چیزی که دانشمندان هم با آزمایش کردن روی مولکولهای آب به این نتیجه رسیدن که سپاسگزاری چنان به کریستالهای مولکول آب تاثیری میزاره که به زیبایی هرچه تمام تر در کنار هم قرار میگیرند من هر وقت بخوام آب بخورم قبل از خوردن پاشش سپاسگزاری را روی لیوان آب انجام میدم و با این باور که این سپاسگزاری به تک تک سلولهای بدنم وارد میشه و چه انقلابی درونم ایجاد می‌کنه و چقدر حالم خوبه و احساس فوق‌العاده ای دارم باورم به سپاسگزاری بیشتر قوت میگیره و نتیجش و هم تو زندگیم دارم میبینم با آرامشی که دارم با احساس خوبی که دارم با اتفاقات خوبی که تو زندگیم رخ میده ولی با این تفاصیل گاهی اتفاق افتاده که غافل شدم و نتیجش و دیدم و به خودم یاد آور شدم که ابن از غفلت من بوده من باید ذهنمو عادت بدم که توجه به زیباییها کنه و اعراض کنم از ناخواسته هام و نبینم برای یاد دادن به ذهنم که تو باید به چیزهای خوب توجه کنی و از چیزهای بد روی برگردونی و وقتی من استمرار داشته باشم روی توجه کردن ذهنم به زیباییها دیگه آروم آروم نجوای شیطان کم رنگ میشه

    استاد یه نمونه بارز خوشبختی در تمام جوانب تو زندگی برای منه و من سعی میکنم که پا روی جای پای استاد بزارم چون نتیجشو دیدم و به عینه دارم زندگی استاد و میبینم و باور کردم که اگه طبق گفته‌ای استاد عمل کنم و باور کنم مطمئنم که نتیجه قابل قبول میگیرم و اگه نشه ایراد از خودمه و باید بیشتر روی خودم کار کنم

    برام اتفاق افتاده که درخواستی از خداوند تو ستاره قطبی ام کردم و همون اتفاق افتاده و چقدر باورم قوی شده و چقدر سپاسگزار خداوندم شدم که این منم که زندگیمو می‌سازم و هیچ کس حتی خداوند هم دخالتی نداره وقتی من درخواست میکنم خداوند اجابت می‌کنه من به این باور رسیدم و با این باور دیگه از کسی نگرانی ندارم به کسی بدبین نیستم و اینو دونستم که هیچ کس تو زندگی من هیچ تأثیری چه به خوبش و چه به بدش نداره و با این نگاه که این من هستم که زندگی خودمو رقم میزنم به آرامش رسیدم و حال خوبی دارم آرامشی که هیچ وقت این طور تجربش نکرده بودم امروز با عشق قدم نهم از دوره 12 قدم خریدم و خدا می‌دونه چه آگاهی تو این قدم منتظر منه

    چیزی که میبینم خوبیه چیزی که می‌شنوم خوبیه چیزی که حرف میزنم خوبیه چیزی فکر میکنم خوبیه چیزی که انجام میدم خوبیه و چیزی که عمل میکنم خوبیه خوبیه خوبیه ای خدایی که منو آفریدی و بعد 48 سال در مسیری که دوست داشتم قرارم دادی شهادت می‌دهم که تورو اونطور که باید بشناسم از کلام استادم شناختم از دیدگاه استادم شناختم از مرام و معرفت استادم شناختم از حقیقت گفتار استادم شناختم حقیقتی که وقتی برای اولین بار صدای استادم را شنیدم در حجاب در قرآن بود که چقدر منو به آرامش رسوند برای اولین بار، من شنونده خوبی هستم و کلامی که از استاد شنیدم با جان و دل قبول کردم و فهمیدم که عین حقیقته منی که غرق در افکار معیوب بودم و چقدر مسیر زندگی من تغییر کرد چیزی که همه جا دنبالش بودم و پیدا نمی‌کردم همه لب و دهن بودند حرف و عملشون یکی نبود اینو از کلامشون می‌فهمیدم چون چیزی که از دل برآید لاجرم بر دل نشیند و چقدر من خوشبختم وقتی که در کنار استادم هستم و آرام آرام پیش میرم و خوشحال و شادمان از زمان حالم هستم .

    استاد عزیزم عاشقانه دوستون دارم دوستان مهربانم بهترینها رو براتون از درگاه خداوند متعال خواهانم چون لایق بهترین‌ها هستید هر کجا که هستید در پناه الله یکتا شاد و پیروز و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  4. -
    یاسمن زمانی گفته:
    مدت عضویت: 2401 روز

    به نام خدایی که ما را خالق زندگی مون قرار داد

    سلام به استاد عزیزم و مریم نازنین و هم خانواده ای های دوست داشتنی،

    وقتی که این فایل رو گوش دادم به این فکر کردم که من تا حالا چقــــــــــــدر این جمله ی “من خالق زندگیم هستم” رو تکرار کردم ولی هنوز بهش اون باور لازم رو ندارم.خیلی از همین هم زمانی ها که گفتین برای منم اتفاق افتاده که توی اون لحظات ایمانم به شدت قوی تر میشه و انگشت به دهن میمونم، اما مسئله همینه که شما هم اشاره کردین که انسان فراموش میکنه و برای همین باید این مثال ها رو مدام برای خودش تکرار کنه.

    تو خالق زندگیت هستی، با افکارت

    حواست باشه که چه احساسی داری!

    وقتی میخوای ببینی که در مسیر درست، در مسیر خداوند هستی یا نه، ببین چه احساسی داری؟ اگه احساس آرامش داری، حالت خوبه، یعنی داری به چیزی توجه می کنی که بهت احساس بهتری میده و همون چیزیه که بیشتر وارد زندگیت میشه. اگر حالت بده یعنی داری به چیزی توجه می کنی که نمیخوای وارد زندگیت بشه، دوسش نداری و اونجا میتونی بفهمی که در مسیر ناخواسته هات قرار گرفتی، و جهان مثل یک آینه ست که داره بازتاب میده فرکانس های تو رو.

    .

    .

    .

    “از یه جای به بعد، این باور که من خالق زندگی خودم هستم، بزرگ ترین باوری بود که تاثیرات بی نظیری تو زندگیم ایجاد کرد. این شروع همه چیز بود. که من خالق زندگیم هستم، اگر یه اتفاق به ظاهر بد می افتاد میگفتم اشکال نداره، اگه من بتونم احساسم رو کنترل کنم، افکارمو کنترل کنم، به این اتفاق به شکلی نگاه کنم که به من احساس بهتری بده، حتی اگه به ظاهر منفی باشه، نتیجه تغییر میکنه. چون من دارم خلقش میکنم!

    منی که یه کارگر بودم توی کشتی سازی، و اصلاً هیچ ایده ای نداشتم در مورد اینکه زندگی چه جوری میخواد باشه، اون زمانی که باااااااااور کردم خودم می تونم زندگیمو خلق کنم و فهمیدم با کانون توجهم این کارو می کنم و فهمیدم از روی احساساتم از روی حال درونیم از روی آرامشم می فهمم که در مسیر درست هستم یا نه، اون زمان همه چیز شروع کرد به تغییر کردن وزندگی در تمام ابعادش برای کسی که کارگر بود تویه زمان کاملاً معقول اینجوری زندگیش عوض شد، اینجوری شرایطش تغییر کرد در تمام ابعاد. اون نکته ای که تونست همه ی این اتفاقات رو رقم بزنه این باور بود که: تو داری خودت زندگیت رو خلق می کنی، خودت و تنها خودت…نه هیچ کس دیگه ای. خداوند این قدرت رو به تو داده.

    این موضوع خیلی مهمه و خیلی فراره که من خالق اتفاقات زندگی خودم هستم!

    هر لحظه این مانترا، این ذکر رو داشته باشیم که “من خالق زندگی خودم هستم” من دارم اتفاقات رو رقم می زنم، من می توانم با تغییر افکارم با تغییر احساساتم با تغییر نگرشم با تغییر کانون توجهم اون چیزی رو که دوست دارم تو زندگیم رقم بزنم، آدم فراموش میکنه ولی اگر همیشه به خودش هر روز صبح که از خواب بلند میشه به خودش یادآوری کنه خیلی خیلی بهش کمک میکنه که توی مسیر درست قرار بگیره. سعی میکنم این دیدگاه خالق بودن و این دیدگاهی که تمام اتفاقات رو خودمون رقم میزنیم رو بیشتر و بیشتر هم به خودم بگم هم به شما بگم و مطمئنم که هر کدومتون توی هر قسمتی از مسیر زندگیتون هستید یه جایی، این صحبت ها، اگر آماده ش باشید، کلیک میکنه و بعد باور می کنید و بعد عمل می کنید و بعد نتیجه می گیرید، نتایج اول یه ذره کوچیکه، هم زمانی ها اتفاق میوفته و بعد بیشتر باور می کنید و بعد بیشتر و بهتر عمل می کنید و بعد چند سال می بینید که زندگی شما هیچ ربطی به گذشته تون نداره”

    استاد جان سپاس بی نهایت برای اینکه افکار و صحبت هایی که با مریم جان دارین رو با ما هم به اشتراک میذارین و به ما هم یادآوری می کنین، خیلی دوستون دارم (قلب های زیاد)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 27 رای:
  5. -
    پاکیزه بارکزی گفته:
    مدت عضویت: 840 روز

    به نام خداوند مهربان و بزرگ

    به نام خدای که همیشه به موقع و دقیق هدایت میکند

    خدای که هر لحظه درخواست ها را اجابت میکند

    خدایااا کروررر کرورررررر شکرت برای این که اجازه دادی بیایم به این دنیای زیبا و انسان بودن را تجربه کنم

    خدایا سپاسگذارت هستم که اجازه دادی زنده گی را تجربه کنم

    خدایاا سپاسگذارت هستم که اجازه دادی خودم خالق زنده گیم باشم

    سلام استاد عزیزم سلام به مریم عزیزم سلام به همه بچه های عزیز و دوست داشتنی

    از زمانی که دست راست و چپ خود را شناختم و از دنیای کودکی کمی فاصله گرفتم همیشه برم میگفتن همه چیز سرنوشت هست خداوند از پیش سرنوشت تو را تعیین کرده تو هیچکاره هستی هر چیز در قسمتت بود همان را میبینی

    یا آدمی را می دیدیم که پولدار بود و زنده گی عالی داشت میگفت خدا در قسمت اش تعیین کرده بود سرنوشت اش همین چیز هست

    و همیشه برایم سوال بود پس همه چیز که سرنوشت و قسمت ما هست چرا پس من تلاش کنم ؟؟

    و منم هر جا آدم پولدار می دیدم یا آدم فقیر می دیدم میگفتم کار خداست یکی را در سرنوشتش پولدار شدن را نوشته یکی را فقیر و زنده گی زجر آور را نوشته اینا هیچ کنترولی در سرنوشت خودشان ندارند همه چیز از قبل در تقدیرشان نوشته شده هست

    و منم خوب هیچ وقت تلاش نمیکردم میگفتم هر چی قسمتم باشد همان میشود به گفته استاد برگی روی آب بودم

    تا اینکه کتاب برایان ترسی را خواندم فکرت را عوض کن تا زنده گی ات عوض شود

    و رفته رفته از استاد های مختلف موفقیت مطلب گوش میدادم و از بعضی کتاب ها مطالبی میخواندم تا اینکه به استاد عباس منش رسیدم

    واقعا استاد با تمام وجودم سپاسگذارت هستم که همه چیز این قدر ساده و آسان بیان میکنی

    من از شما یاد گرفتم که احساس خوب و بد چیست ؟

    چرا باید همیشه احساسم را خوب بسازم

    شاید تعجب کنید استاد من پیش از آشنایی با شما حتی داشتن احساس بد طبیعی میدانستم میگفتم احساس هست دیگر بد میشود نمیدانستم که دختر خوب یک سری حرف های منفی و تخریب گر در زهنت پچ پچ میکند که احساست بد میشود خودت را قضاوت داری که احساست بد میشود به چیز بد توجه داری که احساست بد میشود از خودت انتقاد داری که احساست بد میشود خودت را مقایسه میکنی که احساست بد میشود حرف دیگران مهم دانستی که احساست بد میشود و این احساس بد در وجودم فریاد میزد که درستش بساز مسیرت درست بساز ولی من چی میکردم میرفتم خودم را غرق انستاگرام میساختم تا از شر حال بد نجات پیدا کنم و نمیفامیدم تا ریشه را درست نسازی دوباره بدتر میشود

    هدایت هر کدام از ما سمت شما بزرگ‌ترین لطفی هست که خداوند عزیزم در حق ما کرده هست خدایا شکرت

    ما هستیم که خالق زنده گی خود هستیم

    ما هستیم که هر لحظه فرکانس میفرستیم

    ما هستیم که انتخاب میکنیم به چی چیزی توجه کنیم

    ما هستیم که به زهن مان ورودی میدهیم

    ما هستیم که انتخاب میکنیم به کدام سمت برویم

    استاد عزیزم به گفته شما چقدرر خوب هست که باور کنیم خودمان خالق زنده گی خود هستیم خودمان هستیم که خلق میکنیم واقعا از وقتی واقعی درک کردم که من هر لحظه توسط افکار و باور های خودم فرکانس به جهان میفرستم و جهان هستی کارش این هست که شرایط من را با فرکانس هایم هماهنگ بسازد خیلیی راحت شدم خیلیی سبک شدم

    در گذشته زیاد در فکرم میامد چی کنم آینده ام چی میشود ؟

    کاش فلان آدم میشناختم برایم کاری می‌کرد کاش خانواده ام چنان میبودند که این کاش های زنده گیم خلاصی نداشت

    ولی از وقتی تا جای درک کردم که نی خودم هستم خلق میکنم خودم هستم فرکانس میفرستم خودم انتخاب میکنم خودم خالق شرایط خود هستم

    ارامش پیدا کردم

    قلبم آرام شد

    ایمانم بیشتر شد

    حالم عالی تر شد

    بیشتر به خدای خودم تکیه کردم

    دنبال کسی بیرون از خودم نگشتم

    و گفتم من همه چیز را در درون خودم درست میسازم بیرون آیینه درون من هست زمانی که درون من درست شود بیرون صد فیصد درست میشود چون من هستم که فرکانس میفرستم من هستم که خالق زنده گیم هستم

    و هیچکس در زنده گیم تاثیری ندارد

    هیچکس مقصر این شرایط من نیست

    هیچکس نمیتواند به من کمک کند مگر خودم

    همه چیز را ما در درون خودمان داریم ایجاد میکنیم هیچ چیزی اون بیرون نیست هر چیزی در بیرون اتفاق میفتد بخاطر باور های ما هست بخاطر فرکانس های ما هست بخاطر نوع نگاهی ما هست ما خالق شرایط خود هستیم ما خلق میکنیم اتفاقات را

    جهان داره هر روز و هر لحظه به افکار ما پاسخ میدهد آنچه را که میفرستیم داره تبدیل میشود به شرایط ،اتفاقات ،آدم ها ، وارد زنده گی ما میشود

    چقدر خداوند بزرگ هست

    چقدررر خداوند بی نظیر هست

    چقدررر خداوند رحمان هست

    واقعا خداوند بر انسان رحمت دارد

    خداوند چقدرررر ما را دوست دارد چی لطفی بزرگ در حق ما کرده هست که ما را تصویر خودش هست کرده و به ما قدرت خلق داده

    چقدررر خوب میشود که ایمان بیاوریم به قدرتی که خدا در درون ما قرار داده هست

    تمام قدرت در اختیار ما هست

    تمام قدرتتتتتتتت در اختیار ما هست

    در این دنیایی که همه چیز هست همه چیز هست ما سعی میکنیم دنبال چیزی باشیم که به ما احساس خوب بدهد دنبال زیبایی ها باشیم تحسین شان کنیم در هر انسانی بیبینم در هر شرایطی بیبینم در هر موقعیتی بیبینم تحسین شان کنیم

    جهان گوش به فرمان ما هست

    جهان هر کدام از ما داره تحت تاثیر افکار ما داره اتفاقات ما را رقم میزند و ما میتوانیم افکار مان را تغییر بدهیم به تبعیت آن اتفاقات هم عوض میشود کافی هست ایمان داشته باشیم باور داشته باشیم خالق بودن خودمان را باور کنیم و صبر کنیم ادامه بتیم ادامه بتیم

    قدرت در درون ما هست

    تمام قدرت در اختیار ما هست

    ما خالق زنده گی خود هستیم ما خالق شرایط خود هستیم

    استاد از زمانی که با شما هستم با قدرت ادامه دادیم تقریبا هشت ماه میشود با تمام وجودم با تمام وجودم شب روز فایل های شما را گوش دادم و میدهم

    تا حدی که محیط را برای خودم ایزوله میساختم هر جا نمیرفتم در هر جمع قرار نمیگرفتم حتی بین اعضای فامیل خودم

    غیبت نکردم شکایت نکردم گله نکردم هر حرفی را گوش نکردم نی اینکه خودم بی نهایت تلاش کنم اصلا دوست نداشتم اصلا خودم را در او موقعیت ها قرار ندادم تا که میدانستم فضا می‌رود سمت شکایت و ناله بلند میشدم بیرون میشدم از او جمع نمیدانن چقدررررر این کار را بار هااااااااا انجام دادیم

    حتی در بین فامیلم می دیدم حرفی گفته میشود که حرفی خوبی نیست از جمع شان بلند میشدم و میرفتم در تنهای های خودم و حرف های شما را گوش‌ میدادم

    حالی هم همین کار با جان و دل ادامه میدهم

    آرامشی که دارم بی نهایت عالی هست

    همین امروز عصر از شدت حال خوب و حس کردن خدا اشک میرختم و به حرف شما رسیدم که میشود بدون هیچی هم حس خوشختی کنی میشود فقط با حرف زدن با خدا بهترین حال جهان را تجربه کنی

    بعضی اوقات زهنم میاید میگوید چی میدانی پاکیزه میشود برای تو نتیجه ندهد ؟

    که کار شیطان هست میخواهد در دلم ترس ایجاد کند

    اولین حرفی که میگویم این هست اشکال ندارد احساس خوب من بهترین نعمت هست با داشتن احساسی خوبی که دارم همین حالا من در بهشت هستم

    همین که عاشق خودم شدم

    همین که آرامشم بی نهایت عالی هست

    همین که بیشتر اوقات احساسم عالی هست همین که در طول روز هزاران بار میخندم با خودم همین برای من بزرگ‌ترین نتیجه هست

    استاد من بوی موفقیت را حس میکنم

    من با تمام وجودم آینده ام را بی نهایت عالی میبینم

    من آینده خودم پر از موفقیت و شادی و خوشختی میبینم

    آنقدر امید دارم هیجان دارم انقدرر انگیزه دارم که هرکس مرا میبیند حس حالش عالی میشود از احساسی خوبی که من دارم

    من وجود خودم را بی نهایت ارزشمند میبینم

    من خودم را لایق بهترین ها میبینم

    قبلا اصلا اینگونه نبودم

    قبلا تمام ارزشمندی را بیرون از خودم جستجو میکردم

    چقدررر تغییر کردم من با افتخار میگویم من با پاکیزه که هشت ماه پیش که تازه وارد سایت شما شده بود از زمین تا اسمان فرق کردیم

    کسی که در هر کجا در هر موقعیت دنبال تایید بود

    هرگز خودش را نمی دید

    حالا هر لحظه خودش را تایید میکند هر لحظه خودش را تشویق میکند هر لحظه خودش را تحسین میکند

    من هر لحظه به خودم تکرار میکنم پاکیزه تو هستی خلق میکنی

    تو خالق زنده گیت هستی

    بیبین به استاد عباس منش شد برای تو هم میشود

    خود استاد عباس منش هزاران بار تکرار کرده بخدا بچه ها منم مثل شما هستم منم آدم معمولی هستم منم گذشته ام عالی نبوده ولی خودم ساختم خودم خلق کردم با تغییر دیدگاهم با تغییر باور هایم با تغییر فرکانس هایم شما هم میتوانید باور کنید عشق خدا را باور کنید قدرت خدا را باور کنید توانایی های تان را باور کنید قوانین جهان را باور کنید میشود بخدا میشود

    استاد عزیزم خیلییییییی دوستتتتتت دارم

    هر زمانی که میایید و از زمان کارگری خودتان یاد میکنن و شرایط فعلی تان و نعمت های که خداوند برای تان داده چقدرررررررر خوشحال میشوم چقدررررر ایمانم قوی میشود چقدرررر اشک شوق در چشم هایم حلقه میزند

    که بخدا میشود

    خواسته ها به حقیقت میپیوندد

    آرزو ها به حقیقت می پیوندد

    استاد شما دنبال یک خانه معمولی بودین به گفته خودتان خداوند صد ها ملک برای تان داد چقدررر این خدا وهاب هست

    بخواهید از خدای وهاب زیاد بخواهید

    او همه چیز میشود همه کس را

    باید باور کنم که میشود با این خدای وهاب به همه چیز رسید

    قطعا میشود میلیارد درصد میشود اگر متعهد باشیم اگر عمل کنیم اگر ایمان بیاوریم میشود

    استاد عزیزم عاشقتان هستم سپاسگذار تان هستم

    من با عشق این پارادایس زیبا را تحسین کنم با این دریاچه زیبا با این آسمان آبی قشنگ با این درختان زیبا با برگ های زیبا افتیده در زمین و صدای برگ ها

    وااااااای فوق العاده هست انرژی خیلیی خوبی دارد

    هوا هم که فوق العاده هست

    اندام استاد بی نظیر هست استاد با تمام وجودم این اندام زیبای تان را تحسین میکنم

    چقدررر رنگ سرخ ( قرمز ) برای تان میاید چقدررر زیبا شدین

    مریم عزیزم سپاسگذارت هستم که با عشق همیشه برای مان فلم میگیری خیلیی دوستتت داریم

    در آغوش خداوند بزرگ غرق عشق خود خود خودش باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 36 رای:
    • -
      سید عظیم بساطیان گفته:
      مدت عضویت: 820 روز

      بنام خداوند مینو سرشت ”

      سلام و درود بر پاکیزه ی بهشتی ”

      سلام بر فرشته ی عاشق الله

      سلام ”

      بر دختر توحیدی

      .

      .

      تبریک میگم ”

      روز دانشجو رو بر شما ”

      وتمام دانشجویان راه حق و حقیقت ”

      توی این سایت الهی رو،

      کامنت زیبای شما رو خوندم

      و کلی حال خوب انتقال دادی ”

      چقدر زیبا گفتی ”

      دختر ” ما اومدیم خودمان را تجربه کنیم و لذت ببریم ”

      این فایل استاد خیلی تکونم داد ”

      ما خالق زندگی خودمان هستیم ”

      ما آمدیم یک انسان زیبای دگر شویم ”

      ما راه خودمون رو پیدا کردیم ”

      انشاءالله که ما هم فقط فقط زیبایی ببینیم ”

      پیگیر کامنت ها ی تاثیر گذارت هستم ”

      از خداوند متعال سپاسگزارم برای وجود نازنین شما ”

      کمال تشکر رو دارم که فعالیت میکنید و می نویسید ”

      بهترین ها رو براتون از خداوند متعال خواستارم ”

      دنیا رو براتون شاد شاد ”

      و شادی رو براتون دنیا دنیا ”

      آرزومندم ”

      روزگار بر مراد”

      قلب نازنینت از غصه دور ”

      بزم عشقت پر سرور ”

      دوست دارم و همیشه باش ”

      بدرخشی و ماه باشی ”

      فرشته ی عاشق “

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    یگانه بانو گفته:
    مدت عضویت: 777 روز

    سلام جان جانان

    دوستان و یاران هم مسیر

    سلامی گرم تو این پاییز سرد و دل انگیز به بهترین و توحیدی ترین استاد دنیا

    به مریم بانوی بی نظیر که کلی انرژی خوب ازشون میگیرم و کلی تحسینش میکنم.

    گشتم نبود

    آقا نگردید نیست

    بهتر و توحیدی تر و باحال تر و باصفا تر از این سایت و اعضای فوق العاده عالی این سایت نداریم که نداریم.

    شاید این کامنتم یکم طولانی بشه ولی بهت قول میدم ارزش خوندنشو داره.میخوام داستان زندگی خودمو بگم که شاید شبیه قصه ها باشه.چندین چند بار خواستم داستانمو بگم که چی شد و چگونه شد که من الان اینجام و تو جمع گرم شمام‌.ولی یادآوری یه بخش هایی از اون برام دردناک بود و همین باعث شد که همیشه تردید داشته باشم از اشتراکش.

    فایل امروز به دلم انداخت که بگم و بنویسم براتون……

    چندین سال پیش تنها دغدغه ی زندگیم فقط پیشرفت تحصیلیم بود، که بخونم و پیشرفت کنم و یه رشته ی خوب تو دانشگاه خوب قبول بشم و مایه ی افتخار خانواده م باشم.چه بسا که همیشه هم تو این زمینه موفق بودم.قبلا هم براتون نوشتم که تو اکثر مسابقات علمی شرکت میکردم و مقام می آوردم.

    همه چی خوب بود و تا حدود زیادی رو به روال.مشکل خاصی نبود و زندگی خیلی گل و بلبل بود برام.

    پشت کنکور که بودم بابا و مامان برام خونه ی جدا اجاره کردن که در کمال آرامش درس بخونم.با هر بار پیشرفتم بابا چنان ذوقی میکرد که خودم کیف میکردم.

    دانشگاه علوم پزشکی ایران( تهران) قبول شدم و خوشحال و راضی دوره دانشجوییم شروع شد.هر روز از کرج میرفتم تهران.بابا در همه حال همراهم بود و سختی احساس نمی‌کردم.

    تابستون بود و مسافرتی که در پیش داشتیم.قرار بود من هم تو اون سفر همراه پدر و مادر و خواهرم باشم. خواست خدا، نمی‌دونم تدبیر و حکمت خدا بود که دقیقه ی نود رفتن من کنسل شد و اون سه تا رفتن.از همون لحظه ی حرکتشون چنان دلشوره ی عجیبی افتاده بود تو دلم که نگو.با هر ترفندی بود خودمو میخواستم آروم کنم ولی انگار دلم خبر از اتفاق بدی و می‌خواست بده.که همان هم شد و تصادف وحشتناکی که انقلابی تو زندگیمون ایجاد کرد.

    پدر تو کما، مادرم تو اتاق عمل و خودم بالاسر خواهر پنج سالم که کتفش شکسته و کلی زخم و جراحت و ترسی که تمام وجودشو گرفته.سه روز تمام نه آبی خوردم نه غذایی نه پلک روهم گذاشتم و تک و تنها همراه خواهرم تو بیمارستان بودم.پدر و مادرم به علت وخیم بودن حالشون به بیمارستان دیگه ای اعزام شده بودن و من ازشون بی‌خبر بودم.

    توی شهر غریب

    از حال و روز اون روزهام‌‌ هر چی بگم کم گفتم

    خیلی وحشتناک و ترسناکه تو همچین موقعیتی قرار گرفتن ولی من تجربه ش کردم.

    (عذرخواهی میکنم از دوستان اگه بازگو کردن این خاطرات احساس منفی بهتون القا کرد)

    بعد از چند هفته پدر به هوش اومدن ولی بخاطر شرایط سختی که پدر و مادر و خواهرم داشتن و نیاز به مراقبت داشتن و من چون ترم جدید داشت شروع میشد و باید برمیگشتم کرج، به خواسته پدربزرگ مادربزرگم، خانواده م اونجا موندن تا یکم شرایط جسمیشون بهبود پیدا کنه.

    دوره ی تنها زندگی کردن من شروع شد.(البته برگشتنم به اصرار پدرم بودم.چون من از لحاظ روحی در شرایطی نبودم که بتونم تنهاشون بذارم و چه بسا که بخوام درس هم بخونم.ولی وقتی دیدم تنها خواسته ی پدرم اینه که حتی یه روز هم از درس و دانشگاهم عقب نیفتم، برگشتم)

    دوران دانشجویی که شاید برای خیلیاتون بهترین دوران زندگیتون بوده باشه برای من به سخت‌ترین شکل ممکن گذشت.

    در تمام این لحظات من منتظر رسیدن یه گشایش عظیم تو زندگیمون بودم.از بچگی این باور و در ذهن ما گنجونده بودن که بعد هر سختی آسونیه.و منه ساده و خوش باور بدون اینکه بخوام توی طرز فکر و باورهام تغییری ایجاد کنم یا کانون توجه و احساسمو تغییر بدم منتظر معجزه ای تو زندگیمون بودم که هیچ وقت اتفاق نیفتاد که هیچ، تازه با توجه کردن به اتفاق های تلخ رخ داده روز به روز شرایط بدتر و سخت تر میشد.مثلا چه اتفاقی؟؟؟؟؟

    اینکه تو این شرایطی که پدر نمیتونست بالا سر کارش باشه یه عده سودجو و سواستفاده گر بهش خیانت کردن و بار مالی سنگین گذاشتن رو دوشمون، اینکه علاوه بر جراحات و صدمات وارده به پدر تو تصادف، دچار یه بیماری سخت دیگه شدن و در نهایت تو آخرین روز دانشگاه من که با سمینار من قرار بود به اتمام برسه و موضوع سمینارم درمورد بیماری پدرم بود، من دقیقا تو همون روز پدرمو از دست دادم.

    تا اینجای داستان حتما میتونین تصور کنین برای دختری که تو چه شرایطی بود چقدر تحمل و کنار اومدن با این اتفاقات سخت و وحشتناک بود و مادری که بعد فوت پدر افسرده شده بود و کلی داستان ها و مشکلات دیگه……

    استاد در همه ی اون روزای سختی که برام پیش اومده بود و شبیه خواب بود برام، همش دنبال عدالت خدا بودم، میگفتم پس کوووو اون خدایی که میگن هوای بنده هاشو داره، پس کو اون خدایی که میگن کافیه صداش کنی؟؟؟؟؟

    چنان احساس نابودی میکردم که تنها آرزوم تموم شدن این زندگی نباتی بود که فقط داشتم نفس می‌کشیدم توش نه زندگی.

    تا اینکه یه شب خواب پدرمو دیدم که خیلی واضح و روشن بام حرف زد و کلی مسئولیت و کار نیمه تموم سپرد بهم و گفت که من بهت ایمان دارم که از پسش برمیای و چون تو هستی من خیالم راحته.

    از فردای اون روز من یه آدم دیگه شده بودم، نمی‌دونم چرا ولی انگار خدا صدامو شنیده بود و چنان آرامش و قوتی تو وجودم قرار داده بود که میتونستم با هر سختی بجنگم.

    انگار که خدا گفت تو حرکت کن من همراهتم.

    بعد اون همه سختی و مشکلات از لحاظ مالی تقریبا به نزدیک به صفر رسیده بودیم، تازه مشغول به کار شده بودم.

    دو شیفت کار میکردم، تمام هم و غمم درست کردن شرایط زندگیمون بود، تو همین حین با کتاب های موفقیت آشنا شدم.اولینش معجزه ی شکرگزاری بود.واقعا این کتاب تو زندگی من معجزه بپا کرد.مهم ترینش احساس امید و زندگی بود برام.

    بدهی هارو به امید خدا پرداخت کردم.

    نمیخوام زیاد وارد جزئیات بشم چون توی کامنت های قبلیم داستان خرید خونه رو براتون نوشتم.خونه ای خریدم با مشخصاتی که دوست داشتم.بعد از رسیدن به این خواسته م، انگیزه گرفتم برای خرید ماشین.

    الانی که دارم براتون می‌نویسم سه بار مدل ماشینمو ارتقا دادم.

    بعد از چند بار محیط کار عوض کردن، با نوشتن مشخصات محیط کار ایده الم و با رها کردن و وابسته به نتیجه نبودن و احساس خوب، خیلی راحت بهش رسیدم و الان تو همونجا مشغولم و هر روز راضی تر از دیروز.داستان اینم توی یکی از کامنتم هام نوشتم.

    خلاصه من شدم و خدای بزرگم. دستامو گرفت و بهم قدرت حرکت داد.من زمانی به این نتایج رسیدم که فقط و فقط خدا رو کنارم احساس کردم و به این درک رسیدم که جز خدا کسی نمیتونه کمکم کنه و کنارم باشه.

    نه پدربزرگی نه عمویی نه دایی و نه هیچ کس دیگه ای ، تو هیچ کدوم از نتایجم کوچیکترین نقشی نداشتن.حتی پدرم که زودتر از پدربزرگم فوت شده بود و از نظر قانون ارثی به ما نمی‌رسید. و اقوام قانون مدارم به قانون احترام گذاشتن و حتی برای خوندن وصیت نامه به ما اطلاع ندادن.

    یادمه برای خرید خونه میخواستم وام بگیرم که از این همه فامیل و دوست که همه اونها تو روزای خوش بابا مدام تو منزل ما اتراق میکردن، در حد ضامن شدن هم کنارم نبودن.

    هدفم از یاداوری این خاطرات تلخ این بود که بهتون بگم، تو هیچ شرایطی روی هیچ کس کوچیکترین حسابی نکنید، خدا رو داشته باشین چنان کارها و برات اوکی و مسیرهارو هموار می‌کنه که خودت مات و مبهوت میمونی.

    چنان آرامشی وجودتو میگیره وقتی امورتو به خدا بسپاری و با ایمان و اعتماد به خدا با احساس خوب و شادی و رضایت از زندگیت لذت ببری، و اون موقعست که خواسته هات یکی یکی برآورده میشه و تو چقدر ذوق میکنی.من به هر آنچه ک رسیدم بعد از تجربه ی حس آرامش تو زندگیم بوده.

    ماجرای آشنایی من با استاد هم داستان دور و درازی داره که بازم قبلا براتون نوشتم.

    الان دغدغه ای که دارم بیشتر تو بحث روابطه که مطمئنم با دوره ی عشق و مودت و احساس لیاقت بهترین نتایج و خواهم گرفت چه بسا که نتایج زیادی هم تا اینجای کار برام روشن شده.

    من با استاد درک کردم خودم خالق زندگیم هستم، من خدارو با استاد شناختم با قرآن انس گرفتم.من بشدت مدیون آموزه های استادم.زبانم قاصره از تشکر استاد جانم

    مثل همیشه عاشقتونم…..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 42 رای:
    • -
      هوشنگ بامدادی گفته:
      مدت عضویت: 957 روز

      درود بر یگانه بانوی عزیز

      خیلی خیلی لذت بردم از کامنتت

      بسیاری نکته داشت کامنتت و یه نتیجه گیری بسیار عالی آخر کامنت نوشتی که گفتی توحید همه چیزه و اگه این یکی درست بشه بقیه اش حله.

      اول داستان کمی ناراحت کننده بود ولی خیلی خوب نتیجه رو تغییر دادی و حال ما خواننده رو خوش کردی با نتایج فوق‌العاده و این حس شوق و امید که میشه از نوشتت لمس کرد.

      بسیار سپاس گزارم از خدا که هدایت کرد به کامنت شما دوست نازنین .

      از خداوند بهترین و شادترین ها رو برای تک به تک لحظات زندگیت میخام.

      بازم از نتایج نابت برامون بنویس

      در پناه رب شاد باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      سید عظیم بساطیان گفته:
      مدت عضویت: 820 روز

      بنام خداوند بخشنده ی مهربان ”

      سلام بر یگانه بانوی عشق ”

      سلام بر دختر با اراده ”

      آفرین لذت بردم از کامنتت ”

      یه کم اولش ناراحت کننده بود ولی …

      نشون دادی خالق زندگی خودت هستی ”

      و نباید روی هیچکس حساب کنی …

      و خدا برآیم کافیست ”

      امیدوارم هر ساعت و دقیقه

      به شادی بگذره برات

      بهترین آرزوها بدرقه ی راهت…

      انشاءالله هواپیمای شخصیت رو ببینیم ”

      امروز روز دانشجو بود ”

      تبریک میگم به شما و تمام دانشجویان با اراده و ، وی ای پی در این سایت الهی…

      روزها و لحظه هات با عشق و خوشبختی

      و فراموش نکنی آینده در دستان توست ”

      پروردگار،

      چه شوق آفرین است ”

      نگاه عاشقانه ی تو ”

      خداوندا به حق رحمانیتت

      عشق خود را در دل ما جای ده.

      بازم مثل همیشه ”

      دوست تون دارم

      و همیشه باش ”

      وجودت پراز عشق ”

      بازم برامون بنویس ”

      فرشته ی عاشق الله

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      فاطمه و رسول گفته:
      مدت عضویت: 1087 روز

      سلام به یگانه ی عزیزم

      سپاسگزارم از کامنتی که نوشتی

      از نتایج وتغییراتت

      مهم باورهای درست الان شماست که فقط روی خدا حساب باز میکنی و همین بهترین وبزرگترین سرمایه ی آدمه.

      هم دوره ای بالیاقتم تحسینت میکنم

      موفقیتت در تحصیل ، در مدارمالی وخرید خونه وماشین و نگه داشتن حال خوبت عزیزم.

      امیدوارم که خواسته هات دونه به دونه تیک بخوره و وارد دفتر نتایجت بشه به یاری خداوند و باورهای درستت .

      الهی که همیشه سرشار از نگاه خداوند باشی و زندگی خوشگلت در بهترین مدارها قراربگیره ان شاالله.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    مسعود محمدی گفته:
    مدت عضویت: 3779 روز

    و خدایی که در این نزدیکی است…

    عرض سلام و ادب و احترام خدمت استاد عباس منش عزیزم، بانو شایسته که محال ممکنه من خودشون یا سایه شون رو جلوی دوربین ببینم و تحسینشون نکنم!، و همه عزیزان حاضر در این مکان مقدس…

    و یک فایل دیگه…

    نمی دونم چرا ولی جدیدا حس می کنم استاد قشنگ می زنن به خال! یه چیزی رو در هر زمان منتشر می کنن که عینا همون چیزیه که نیاز خیلی از ماهاست… بارها دیدم توی کامنتا که بچه ها می نویسن «استاد از کجا می دونستین ما به این آگاهی نیاز داریم؟!». این به نظر من بهترین تعریف از بودن در مدار درسته. بودن در زمان درست و مکان درست… باریکلا بهتون استاد عزیزم که اصلا نگاه کردن به همین چیزاتون خودش یه کلاس باور سازیه!

    یه چیزیو هم در مورد هیکلتون بگم: ماشالا واقعا! انگار روند پیری رو معکوس کردین! دارین برمیگردین به اوایل دهه 30 زندگیتون! اگه کسی یه عکس از استاد عباس منش در تهران رو در کنار یه عکس کنونیشون قرار بده، بعید می دونم کسی بتونه درک کنه بین این دو عکس ده سال فاصلس! واقعا باریکلا بهتون. (فعلا که در مدار دوره قانون سلامتی نیستم. اما ان شا الله که بزودی هدایت خریدش رو دریافت کنم و منم بتونم این ظاهر دلربا رو بسازم!)

    و اما بریم سراغ فایل «قدم اصلی تحول زندگی!»

    تا الان دو بار فایل رو گوش دادم و یه سری دریافت های فوق العاده ازش داشتم. هر چند که فایل های استاد اینجوری نیست که یکی دوبار گوش بدی و بفهمی. از نظر من هر فایل یه دوره آموزشیه که در مقیاس با بقیه دوره های آموزشی میلیون ها تومان می ارزه.

    در مورد این فایل احتمالا چندین کامنت بذارم. اما میخوام در این کامنتم روی اون بخشی از صحبت های استاد زوم کنم که فرمودن «من از وقتی که قانون رو شناختم، با همه وجود سعی کردم اون رو اجرا کنم. و بعد از اون ذره ذره اتفاقات زندگی من بهتر و بهتر شد تا این که به جای کنونی رسید. و من با هر بار رسیدن به یک خواسته باور رسیدن به خواسته هامو بزرگتر و قوی تر می کردم.»

    میخوام دیدگاه خودمو از این صحبت ها اینجا بنویسم. امیدوارم که به شما دوستان کمک کنه.

    از اون جایی که به قول انیشتین و به کلام استاد «مثال زدن یکی از راه های آموزش نیست، بلکه تنها راهشه!» پس منم صحبتمو با یک مثال شروع می کنم.

    خب، حوزه کاری من مشاوره تحصیلیه و من خداروشکر با دانش آموزانی سروکار دارم که همشون اهداف بزرگی برای آیندشون دارن. اما خب، بارها میشه که توی مسیر احساس ضعف می کنن و نمی تونن اون کار درست که اجرای صحیح برنامه ریزی درسی ای که من بهشون دادمه رو انجام بدن. و هر کدومشونم دلایلی برای خودشون دارن:

    یکی میگه حالم خوب نیست! یکی میگه مادربزرگم فوت کرده! یکی میگه چون تو آزمون آزمایشی نتیجه نگرفتم ناامید شدم! یکی میگه شرایط زندگیمون خوب نیست نمی تونم روی کارم متمرکز باشم! یکی میگه مریض شدم! یکی میگه مامان و بابام دعوا می کنن و من نتونستم درس بخونم! و خلاصه هر کس یه توجیهی برای کم کاری هایی که بعضا در مسیرش انجام میده داره!

    از اونجایی که من دارم یاد می گیرم احساسی برخورد نکنم، بهشون یه جواب میدم:

    «برای سازمان سنجش، این توجیهات شما اصلا قابل پذیرش نیست! سازمان سنجش نمیاد بگه چون فلانی خیلی مشکل داشته توی زندگیش، بیایم براش یه درصد اضافه تر محاسبه کنیم! مطلقا! پس شما هم نباید این سری توجیهات رو برای خودتون بیارین تا درپوشی روی کم کاری هاتون بذارین!»

    حالا این یه مثال بود! برای خود من در زندگی باور کردن این موضوع بسیار مهمه که «اصلاااااااااا و ابداااااااااااااا تحت هیچ شرایطی مهم نیست به چه دلیل دارم از مسیر قانون خارج میشم! اصلا مهم نیست که چرا به خودم حق میدم الان مطابق قانون عمل نکنم و حالم بد باشه! اصلا مهم نیست. وقتی حالم بده، وقتی به قانون به عنوان بزرگترین اولویت زندگی خودم نگاه نمی کنم، وقتی حواسم نیست که در ذهنم داره چه افکاری جولون میده، من محکومم به این که اتفاقات بد بیشتری رو تجربه کنم!»

    اصلنم مهم نیست که چقدر می تونم دلیل و توجیه بیارم. جهان اصلا احساسی عمل نمی کنه ها! خدا حتی به اندازه اپسیلونی از قوانینش کوتاه نمیاد! هیچ بنده نظرکرده ای وجود نداره! حتی پیامبر، وقتی کوچکترین اشتباهی می کنه با برخورد محکم خداوند مواجه میشه! این یعنی عین عدالت! اینه اون خدایی که آدم با شنیدن اسمش چشماش بارونی میشه. وقتی می فهمه چقدر کارش درسته. چقدر احساسات درونش جایی نداره.

    در مورد استاد عباس منش، این تفکر بوده که باعث شده در طی این همه سااااااااااااااال، ایشون از مسیر درست خارج نشه. در حالیکه بسیار بودن آدمهایی که توی همین سایت بودن، ولی الان هیچ خبری ازشون نیست. برای همینه که تعداد انسان های موفق اینقدر در جهان کمه.

    علتش احساسی عمل کردن ماست! دو روز، سه روز، یک ماه، دو ماه به قانون عمل می کنیم. یه سری نتایج اولیه می گیریم و باهاشون ذوق می کنیم. این ذوق باعث میشه دیگه اون عطش اولیه برای کار روی خودمونو نداشته باشیم و بعد گند بزنیم به زندگیمون. نتایج خوب از بین برن و اتفاقات بد ظاهر بشن. در این مواقع آدما نمیان بگن ما کم کاری کردیم، میگن قانون جواب نداد!

    اینو که گفتم یاد یه موضوع جالبی افتادم. دیشب بازی پرسپولیس و الدحیل بود. در استادیوم آزادی با حضور 60 هزار نفر. پرسپولیس برای صعود به دور حذفی لیگ قهرمانان آسیا، نیاز به برد در برابر الدحیلی داشت که حذفش قطعی بود. در بازی رفت هم در قطر پرسپولیس 1 بر صفر الدحیل رو برده بود.

    همه چیز برای برد پرسپولیس آماده بود. همه آماده بودن که یه جشن فوق العاده بگیرن.

    بازی شروع شد و پرسپولیس به شکل وحشیانه ای به دروازه الدحیل حمله می برد. اصلا فرصت نفس کشیدن بهشون نمیداد و خیلی زود در دقیقه 7 موفق شد دروازه الدحیل رو باز کنه.

    ورزشگاه منفجر شد! همه خوشحال بودن و یه جوری به این باور رسیدن که پرسپولیس به راحتی این بازی رو میبره. حتی بازیکنا هم این باورو داشتن.

    طبعا وقتی همچین باوری داشته باشی دیگه مثل اول بازی جدی و باقدرت حمله نمی کنی! چه اتفاقی افتاد؟ دو دقیقه بعد پرسپولیس گل خورد! و بازی 1 بر 1 شد!

    بعد از اون پرسپولیس هیچوقت مثل شروع بازیش نبود. خیلی ضعیف و شل عمل کرد و با گذشت زمان فشار روش بیشتر و بیشتر میشد. تا جایی که در دقیقه 79 پنالتی ای که گرفته شد بود برای پرسپولیس توسط گولسیانی که 7 ساله یه پنالتی رو هم خراب نکرده، به تیرک کوبیده شد و پشت بندش همون گولسیانی یه اشتباه خنده دار کرد و الدحیل گل دوم رو زد!

    و پرسپولیس به همین راحتی باخت! به نظر من اون گل دقیقه ابتدایی باعث شد پرسپولیس خیالش از برد راحت بشه. و دیگه اون انرژی اولیه رو نذاره و بعد بازی رو به تیمی که حذفش قطعی شده بود باخت و خودشم حذف شد!

    این مثال دقیقا مثل نتایج اولیه ایه که ما بعد از کار کردن روی خودمون به دست میاریم. تا یکم نتیجه میاد، فکر می کنیم تموم شد دیگه! و رها می کنیم کار کردن روی خودمونو و باز همه چیز از دست میره! این اتفاقیه که بارها و بارها برای من رخ داده!

    اما کسی مثل استاد عباس منش با هر نتیجه کوچیک، باورشو به قانون و عطششو برای اجرای قانون بیشتر کرد. و برای همینه که این همه سال در مسیر درست قرار گرفته.

    این کامنت، برداشت اولیه من از این فایل فوق العاده بود. خیلی سپاسگزارم از شما دوست عزیزم که وقتتو در اختیار من گذاشتی و این متن رو خوندی. امیدوارم در قبال وقت گرانبهات، هدیه ارزشمندی بهت داده باشم.

    در پناه الله یکتا، تنها، و تنها، و تنها قدرت حاکم بر جهان هستی، شاد و سالم و پیروز و سربلند و سعادتمند باشید.

    خدانگهدار

    1402/09/15

    21:22

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
  8. -
    زیبا قاسمی گفته:
    مدت عضویت: 600 روز

    به نام خداوند زیباییها

    سلام به استاد خوب و مهربونم وخانم شایسته عزیزم و دوستان خوبم

    استاد چقدر این حرفتون قشنگ بود و به دلم نشست که گفتین زمانی که واقعا قبول کنیم خالق شرایط و زندگیمون هستیم دیگه هیچ وقت دچار شرک نمی شویم چون که هیچ توقعی از کسی نداریم ،هیچ ترس و نگرانی تو دلمون نیست،و همیشه حالمون خوبه

    و اینکه ورودی های ذهن واقعا شرایط رو تغییر میده چون باورهامون و تغییر میده چون افکارمون تغییر میده

    خیلی وقتا به دلیل ورودی ها ی مخرب، بدون اینکه خودمون متوجه باشیم حالمون بد میشه و قانون و یادمون میره و چقدر خوبه که شما هستین و با فایل ها و صحبت هایی که روح آدم و تازه میکنه، به ما یاد آوری می کنین که مدام باید رو خودمون ،روی باورهامون، روی کنترل ذهنمون کار کنیم تا فراموش نکنیم قانون و مرکز توجهمونو

    خدا رو شکر که شما رو دارم

    بی نهایت سپاسگزارم از شما و خانم شایسته برای آگاهی های نابتون .

    خیلی دوست دارم روزی برسه که بتونم مثل شما زیبایی ها رو ببینم و به خوبی ها به زیباییها توجه کنم .

    خیلی سپاسگزارم و خدا رو شکر که این فایل و شنیدم و دیدم و لذت بردم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  9. -
    حسن طهماسبی گفته:
    مدت عضویت: 1372 روز

    با سلام خدمت استاد عزیزم وخانم شایسته عزیز وگرامی وتمامی دوستان همفرکانسم.استاد عزیز واقعا من به گذشته خودم که نگاه میکنم،میبینم من هم به همین صورت باری به هر جهت بودم واز زمانی که با این اگاهیهای ناب از سرچشمه هدایت خداوند واز زبان وگفتار شما وسایت عباسمنش دات کام اشنا شدم،به ارامی وتکاملی مسیر زندگیم به سمت ارامش واحساس خوب وصلح درونی واحساس لیاقت وشکرگذاری ونعمتها وثروتها بصورت مختلف وبالا رفتن اعتماد بنفسم بخاطر درک قوانین ودرک قدرت بینهایت خداوند،،،تغییر جهت داد.استاد جان من درک کردم که همانطور که نزول قران یک مسیر تکاملی راطی کرد ..سایت عباسمنش هم مسیر تکاملی را طی کرد.زیرا پیامبر دران زمان در حال درک بهتر قوانین بود وسیر نزول ایات هم این تکامل رانشان میدهد،همانطور شما وذهن شما هم درحال طی تکامل خودش ودرک بیشتر قوانین وبزرگتر شدن ظرف وجودی شما،ارام ارام سایت هم تکاملش راطی کرد واین شباهت بسیار نزدیک از نظر درستی مسیر وجایگاه…این باور را درقلب من ایجاد کرد که همانطور که کسانی که واقعا درطول زندگی دستورات قران رابصورت واقعی وعملی بکار بستند،سعادتمند دنیا شدند وبه اهداف اصلی خود رسیدند وتعداشان هم بسیار زیاد است،پس مسیری که استاد وسایت عباسمنش برای رشد وپیشرفت به من نشان میدهد،هم جهت وهماهنگ با مسیر قران ومسیر خداوند است.پس با تمام وجودم،سعی کردم به اگاهیهایی که دراینجا به من داده میشود،عمل کنم.وزندگی خودم را طبق میل وخواسته هایم بسازم.چون بسیار مهم است که انسان بتواند مسیر درست پیشرفت همه جانبه رابشناسد واز یک منبع درست وموثق که درذهن من،موازی بودن صحبتهای شما با کلام خداوند،دلیل محکم برای درستی وصحت انها بود،،استفاده کند.وگرنه همه انسانها دوست دارند که به اهدافشان برسند.اما مسیر درست را بلد نیستند وراه بلد درستی ندارند وخیلی از انسانها بامید ساختن زندگی بهتر ،،پای درمسیرهایی که اشخاص ویا ادیان ورهبران ،مشخص کردند،گذاشتند وهرگز به اهدافشان که نرسیدند،هیچ.بلکه سر از ناکجااباد دراوردند.اما راه روشن ومسیر واضح ودرست شما وسایت ونتیجه هایی که هزاران نفر گرفتند،،این امید رادردل همه بچه ها روشن کرده ،که مسیر موفقییت درهمه زمینه ها همین است که شما قدم به قدم برایمان روشن میکنید.حالا همه چی دیگه بسته به عمل ما دارد.من هر روز زندگیم براورده شدن خواسته هایم وروان بودن زندگی را میبینم وحس میکنم.من قدرت مطلق خداوند رادر زندگیم احساس میکنم.من خالق بودن خودم را چنان باور کرده ام که از روز هم برایم روشنتر شده است.وبا این باورهای قدرتمند درحال ساختن لحظاتم به شکل زیباتری هستم.خداوند رابخاطر تمام این اتفاقات شیرین ووجود نازنین شما وقرار دادن من درمسیر این اگاهیها،شاکر وسپاسگذارم وبا خودم عهد کرده ام که با تمام توان این مسیر را بروم.اصلا اگر بخواهم طور دیگر وزندگی بصورت قبلا را زندگی کنم،نمیتوانم وحتی فکر کردن به قبلا برایم غیر ممکن ووحشتناک است.از شما استاد عزیزم وخانم شایسته بینظیر بخاطر تمام زحماتی که میکشید تا ما هم رابه درک بهتر قوانین هدایت کنید،،بینهایت سپاسگذارم.وبرای موفقییت وسلامتی روزافزون شما بدرگاه خداوند دعا میکنم.خدانگهدارتان باد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  10. -
    آرمین اصغری گفته:
    مدت عضویت: 2365 روز

    سلام استاد عزیز وخانوم شایسته عزیز

    خدایا شکرت ازاین همه آگاهی ناب چقدر لذت بردم

    وچقدر این جملات قلب منو باز کرد

    چقدر باورهام وتعهدم نسبت به خودم واهدافم قویتر شد

    چقدر انگیزه ام بیشتر شد

    چقدر بیشتر فهمیدم که هیچکس جز خالق هستی قدرتی نداره

    چقدر احساس من نابتر شد

    استاد عزیزم بسیار لذت بردم

    نتیجه این فایل

    تعهد

    گوش دادن آگاهی ها به صورت پیوسته

    شکرگزاری لحظه ای با احساس

    وقدمهای عملی به سمت خواسته ها

    ممنوووونم استاد عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای: