روزشمارِ تحول زندگیِ من | فصل 3
می توانید تجربه های دلخواه خود را –که از پیگری فایلهای روزشمار در زندگیتان آفریدهاید– به عنوان رد پایی از مسیر خودشناسی و رشد، در بخش نظرات هر فایل از روزشمار بنویسید.
منتظر دیدن رد پای شما در این قدم از «روزشمار تحول زندگی تان» هستیم.
سلام استاد صمیمی و هم قدم هدفمند مریم مهربون
بازم استاد یک بمب انرژی زای دیگه روی سایت قرار دادی سپاس .
این فایل رو باید من چندین بار گوش بدم تا :
باورهای زنگ زده خودم رو که در اعمال مغزم ریشه دوونده و در
حقیقت اون باورهای اشتباه — پیچ و مهره شده به بدنه
استخوان جمجمه من— و اینقدر در اطراف من باورهای اشتباه
به وفور هست و جاری هست که :
دقیقا این موضوع یعنی باورهای غلط در محیط زندگی من دقیقا
شبیه سازی یک شهر بسیار شرجی و رطوبتی با نم
همیشگی هست که :
این رطوبت باعث شده پیچ و مهره های زنگ زده با جمجمه من بصورت یک تیکه
شده و مثل اینه که حتی جوشکاری کردی به جمجمه !!!!!!!
حالا من بقول استاد باید (((( روغن ترمز توتال )))) بریزم روی اون باورهای
زنگ زده و هر روز خودمون رو بحالت (((( دیفالت اولیه کارخانه ))) برگردانیم .
تصور کنیم که همون کودکی هستیم که روز اول متولد شدیم ….
با همون شجاعت
با همون شهامت
با همون عزت نفس
با همون مهربانی
با همون صمیمیت
با همون دست دلبازی
با همون دست بعمل شدن
با همون زیبا دیدن دنیا
با همون رزاق دیدن رب مهربون
با همون کنجکاووی
با همون خودت بودنها و لطافت روح
با همون لبخندهای واقعی
با همون شادی های از ته دل
با همون رفاقتهای بی توقع
ووووووو
که رب یکتا در درون هر موجودی قرار داده بوووووود!!!!!
چرا الان اونا رو نداری ؟؟؟؟؟؟؟
پس سعید رضا رادمنش قدر استاد عباس منش رو بدوون که :
داره به زیبایی و به ساده ترین روش باورهای اشتباه رو شناسایی
می کنه و در دوره های توی سایت بمن تلنگرهای لازم رو زده که :
تمایز راه از چاه کجاست و اگر من متوجه نمی شم هنوز توی مدار
اون باورهای ناب نیستم و باید بیشتر روی خودم کار کنم …
بقول استاد پات رو گازه اما یک پای دیگه تو روی ترمزه
و ترمز دستی هم بالایه !!!!!
اگر من توی زندگیم بتونم ترمزها رو شناسایی کنم اون روز بخودم
حتما جایززززززززه میدم …چون تردیدها برطرف شده و خواسته ها
شکل گرفته !!!!!!!
و باز بتونم باور هم جهت با خواستم رو بسازم یعنی (((( یک چیزی رو
بخوام و باور داشته باشم که بهش می رسم )))))) .
که بقول استاد توی زندگیم بمباران نعمت پیش میاد …..
سلام استاد با نشاط و هم قدم خوش سلیقه مریم مهربون
استاد مهمترین بخش زندگی من درخواستهای من بوده از
رب یکتا بدلیل برخورد با تضادهای پیش اومده .
چند روز پیش برای بستر سازی یک بیزینس جدید به یک
تضاد برخورد کردم که باز بر می گرده به محدودیتهای
موقعیت زندگی من .
و توی اون موقع بود که یاده صحبتهای شما اوفتادم
که می گفتین من بدلیل محدودیتهای زیادی که داشتم
هجرت کردم و چقدر شما رو تحسین کردم .
اما از جایی که محدودیت همیشه باعث پیشرفت من
میشه بهمین دلیل برای پیشبرد بیزینسم چند پلن
در نظر دارم و می دونم رب یکتا برام نشانه هایی قرار
میده و بعد با هدایت رب مهربان این محدویت هم رفع
میشه و چون خدا می خواد من به خواستم برسم پس
صد در صد در آینده نزدیک به خواستم دسترسی پیدا
می کنم .
در حقیقت من از خدا توقع دارم به همه خواسته هام
برسم چون خودش گفته از تو حرکت از خدا برکت…..
سلام استاد خلاق و هم قدم با سلیقه مریم مهربون
استاد ازتون سپاسگذارم بخاطر اینکه همه تاکید شما روی
(((( اصل )))))) هست یعنی باووووووووووووورها
اگر من متعهد بشم هر روز باورهای محدودکننده رو در
خودم پیدا کنم و در مقابلش باورهای قدرتمندکننده بسازم
و با تعهد خیلی خیلی بالاتر این بار پیچکهای وابسطه به اون
باورهای محدودکننده رو پیدا کنم و قطع کنم که این اجرایی
نمی شود مگر با پیدا کردن باورهای انسانهای متفاوت با خودم
از لحاظ طرز نگاه و عمل در زندگی .
فقط باور داشته باشیم که هیچ کس رزق ما رو نمی تونه بگیره .
باور داشته باشیم ثروتها هر روز بیشتر و بیشتر می شه .
باور داشته باشیم هر روز نعمتها بیشتر و بیشتر میشن .
باور داشته باشیم هر روز سلامتی بیشتر بیشتر میشه .
باور داشته باشیم هر روز رابطه عالی تر با همه کیهان
داریم .
باور داشته باشیم هر روز جهان زیباتر و زیباتر میشه .
باور داشته باشیم هر روز بیزینس های عالی تر پیش
روی ما قرار می گیره .
باور داشته باشیم هر روز ما ثروتمندتر و ثروتمندتر
میشیم .
باور داشته باشیم هر موجودی خدایی دارد و باید
خودش تلاش کند تا به نعمتها دسترسی داشته باشد .
وووووو
که اینها در نقطه مقابلش باورهای محدودکننده برای من
داشت و هنوزم داره — که :
من سعی می کنم هر روز با قیچی میلواکی اون باورها
رو قطع کنم و در این موقعها احساس آرامش پیدا می گنم
و در حقیقت مثل شخصی خودم رو می بینم که پس از سالها
حبس ——- و در کمال نا امیدی —- بصورت کاملا غافلگیرانه
حکم آزادیش رو از بلندگوی زندان اعلام میکنن و توی چند لحظه
باورش نمیشه و شوک میشه……
آره من وقتی از شرر این باورها خلاص میشم واقعا مثل همون
محکوم به حبس ابد هستم که اولین عفوش محکومیت ۲۰
سال زندانی هست که خدا رو بارها و بارها شکر میکنه بخاطر
زنده بودنش….
من که شاید نتونم اون شادی خودم رو بعد از تغییر اون باورهای
زنگار زده با شما به اشتراک بزارم اما فقط همینو میتونم بگم :
همه تغییرات در تمام ابعاد زندگی من زمانی اتفاق افتاد که
آهسته آهسته باورهام رو درست کردم و باورهای اشتباه رو کنار
گذاشتم و سعی می کنم هر روز بگم آقا :
توی این جهان مخلوقات نازنین و مهربونی هستن که فقط و فقط
در حال کمک کردن از هر لحاظ بمن هستن و برای پیشرفت و
ثروتمند شدن من تلاش می کنن . وووو
اینا اوایل برای من فقط جملات تاکیدی بود و فکر می کردم اگه
هر روز با لبهام تکرار کنیم از فردا وضع فرق می کنه اما برای من
اینطوری نبود …..
تا زمانی که فهمیدم عمل به قانون با حرف زدن فرق می کنه و
بقول استاد ((((( ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است )))))
یادم میاد من تا از روی یک مطلب رو خوانی می کردم همون لحظه و
بسرعت با بقیه به اشتراک می زاشتم …. و یک لحظه به خودم
اومدم و دیدم حتی اطرافیانم منو مسخره می کنن ….
و در اون زمان بود فهمیدم بابا :
من اصلا تنها کاری که نمی کنم عمل بقانون هست و به
خودم قول دادم که از این ببعد باید نتایج من با اطرافیانم
صحبت کند !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
از اون زمانی که زندگی من از این رو به اون رو شد …
بعدا همون کسایی که منو مسخره می کردن دیدشون
نسبت بمن تغییر کرد و
اندک اشخاصی بودن که با اشتیاق از من کمک خواستن
در رابطه با تغییر زندگیشون که من هم طبق قانون اگر
در هر مرحله روند تکاملی همون فرد طی میشد به مرحله
بعد هدایتش می کردم…. دقیقا مثل بازی کامپیوتری….
سلام دوست مهربون
چقدر خوشحالم که شما قدم اولتون خرید عزت نفس و دوره دوازده قدم هست که من تمام زندگیم
از این نقطه شروع شد …..
سلام ژاله عزیز
اگه بعد از درک فایلهای استاد خواستین بهتر مطالب
براتون حلاجی بشه برین دیدگاههای دوستان دیگه
رو توی سایت مطالعه کنید و این کار از هر عمل دیگری
توی زندگیتون بهتره چون آگاهی های نابی رو بهتون
میده که در هیچ کتابی نیست …… و فقط و فقط روی
تغییر باورهاتون خیلی خیلی خیلی خیلی کار کنید ….