https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2019/01/abasmanesh.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2019-01-27 10:19:542025-02-25 20:09:04روزشمارِ تحول زندگیِ من | فصل 2
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
دلم گفتم قبل از هر چیزی بگم مریم خانم شایسته عزیز ازت ممنونم برای همه محبت هایی که داری … عاشقتم……//////////
همون حسی که موقع توضیح دادن توضیحات و روند تغییرات توی فایل های دانلودی …
یک لحظه بهم دست داد …
اصلا بغضه داره گلمو فشار میده …////////////////
تو چقدر خداگونه و الهی هستی …
با تمام وجود از خدا ممنونم برای حضور شما و اقای عباسمنش تو زندگیم …
چی بگم واقعا … خدایا من مشتاق هر محبتی ام که در حقم داشته باشی …
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت…
یادمه همون روزای اول عضویتم و به لطف خدا ، دوره عزت نفس رو تهیه کردم بااینکه واقعا هیچ اشنایی با استاد نداشتم یک نیرویی بهم گفت مهدی این محصولو باید داشته باشی و منم گفتم چشم و این از فضل خدا بود و به قول استاد فضل خدا برای همه هست …
واقعا واقعا هیچ هیچ تصوری نداشتم ازین بخش سایت و فقط با ذهنیت سفر و دور دور کلیک کردم روش …
اون زمان به کوب داشتم سریال سفربه دور امریکا رو تماشا میکردمو تازه زندگی در بهشت استارت خورد
خدایا شکرت یادش بخیر …
چی بگم واقعا …
علارقم اینکه دوره عزت نفس واسم فعال شده بودو امکان دسترسی داشتم اما کلا یادم رفته بود ازشو مبهوت فایل فقط روی خدا حساب کن و فایلهای توحید عملی بودم و یک انرژی فوووووق قوی که واقعا هیچ جوره نتونستم بیخیالش بشم منو وارد طی طریق روز های پر برکت سفرنامه فصل اول کرد …
و واقعا پر برکت بود …
گواهی و شهادت میدم که واقعا سفرنامه فصل اول واسه من ، اگاهی هایی که باهاش روبه رو شدم واقعا نسخه خالص تر ، عاشق تر، متوکلتر، یکتاپرستتر، امیدوارتر، ثروتمند تر، شادتر، سپاسگزارتر، سلامتتر، آرامتر و در یک کلام خداگونهتر تبدیلم کرد …
از خدا با تمام وجود ممنونم برای این رحمت بزرگی که در حق من داشت …
بعد تموم شدن فصل اول نمیدونم چی شد در مدار فصل دوم قرار نگرفتمو بعدش وارد اموزش های دوره عزت نفس شدم که خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
چی بگم چی بگم چی بگم ؟؟؟
//////////////
واقعا زبونم … قدرت کلمات ناتوانه از ابراز احساسم …
////
ایمان .
ایمان همه چیزه …
///////////////////////
واقعا نمیتونم حسممو بگم فقط چیزی که تو سرم میچرخه و میتونم بنویسمش این جملس :
الحمدلله رب العالمین … الرحمان الرحیم مالک یوم الدین
با تمام وجودم الان میگم ایاک نعبد و ایاک نستعین
و باتمام وجودم خواهش میکنم که اهدانا صراه المستقیم
واقعا هیچ هیچ هیچ ایده و هیچ هیچ هیچ فهمی از مسیر انعمت علیهم ندارم…
و بهم گفته شد یکبار دیگه علارقم موهبت فعال شدن دوره کشف قوانین وارد اون مدار نشم و
شروع کنم مسیری رو که بهم نمایانده شده …
به امید خدا وارد سفرنامه فصل دوم یا به عبارت دیگه ” روز شمار تحول زندگی ” میشم
به امید هدایت ، فهمیدن و تجربه بودن در صراه المستقیم ، صراه الذین انعمت علیهم …
و تعهدی غیر قابل مذاکره و بیبهانه برای نوشتن سفرنامه شخصیام از این سفر میدهم ….
یعنی هر روز یک نکته، تصمیم، ایده یا راهکاری که آموختهام را در بخش نظرات آن فایل به عنوان برگی از سفرنامهام بنویسم و ردپایی از خودم در این سفر برجای بگذارم….
خدایا با تمام وجود ازت سپاسگذارم که فضل و رحمتت بر من بی نهایته …
خدایا با تمام وجود ازت ممنونم
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت …
/////////////////
میخام داااااااااااد بزنم میخام به همه مردم ، به هرکی که باهاش روبه رو میشم بگم برو سایت عباسمنش عضوشو و بلافاصله کلیک کن رو قسمت ” روز شمار تحول زندگی ” یا همون سفرنامه صمیمی خانواده عباسمنش و هیچ کار دیگه ای نکن …
اما تعهد بدون مذاکره ام در دوره کشف قوانین بهم اجازه نداده حتی به مادرم یا خواهرم که نزدیک ترین و عزیز ترین های دنیام هستن چیزی بگم …
تعهدی که از فضل و رحمت خدا میاد بر من که تبدیل شده به یک ایمان قوی…
ایمانی که هرچی این مرد شریف میگه حقه و وحی منزل …
خدا شاهده ازون روزی که با استاد و این مسیر اشنا شدم (تا الان ۱۵۳روزه ) شرایطم جوری رقم خورده که ۲۴ ساعت و هفت روز هفته تماااااااااااام وقتم ازاد شده و به فضل خدا شرایطی ایجاد شده که تمام لحظاتمو با فایل ها و مطالب استاد ” گل باران ” کنم …
شرایطی واسم پیش اومده تقریبا یا دقیقا مشابه اوضاعی که ایشون تو بندر عباس داشت …
چقدر روحم ارومه … چقدر به قول استاد روحم لطیف شده … و میخام ازین بیشتر …ازین بهتر …
استاد میگفت وقتی من وارد مسیر توحید و تغییر باورهام شدم خودتومو با ورودی های مناسب بمباران کردم …
اما خدایا با تمام وجود ازت سپاسگذارم که این فضل و رحمت بزرگ رو در حق من داشتی و مسیر هدایت رو انقدددددددددددددد واسم راحت کردی …
خدایا با تمام وجود ازت خواهش میکنم قلبم رو ، وجودم رو پس از اینکه به تو ایمان اوردم در نوری چند برابر از ایمان و هدایتی بیش از پیش داخل کنی و ایمانی بر ایمان هر لحظه از هر جهت بیافزایی
خدایا با تمام وجود ازت سپاس گذارم
خدایاشکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
به امید خدا وارد فصل دوم این مسیر پر برکت و تحویل زندگیم میشم …
درود بر همه ی شما عشق آفرینان و بندگان راستین پروردگار ؛ خصوصا آقای عباس منش و خانم شایسته
امروز که مثل همیشه داشتم تو دفترم دریافتهام رو می نوشتم واژه ی “بی خیالی” مدام دور سرم می چرخید. بالاخره نوبت به “بی خیالی” رسید و نوشتم. این که این واژه در خانواده ی ما و شاید خیلیها به معنی “بی غیرتی”، “علافی”، “بی رگی و سیب زمینی صفتی” و “فرار از هرگونه مسوولیت” اطلاق میشه. هر وقت میخوان بزرگترین عیب کسی رو بگن میگن : اون که ازش انتظاری نمیره؛ طرف بی خیال تر از این حرفاس. و کلا کسی رو که نمیخوان جدی بگیرن میگن : خیلی بی خیاله. به همین خاطر وقتی من در فایلی از آقای عباس منش شنیدم که باید بی خیال بود و بی خیالی رو به خونسردی معنی کردن خیلی ذهن منو مشغول کرد. منظور ایشون این بود که این خونسردی از ایمان درست و قوی میاد نه از سر بی توجهی به زندگی و لذت و کامیابی. اما من همچنان با این واژه درگیر بودم. این که چطور میشه با خونسردی ، ایمان قوی داشت و کامیاب شد! جدا از معنی “بی خیالی” به “بی غیرتی و بی مسوولیتی” ؛ معنی دیگرش در دریافتهای من از اطرافیان و دوروبرم این بود که هر وقت کسی میخواست شخص گرفتار و مصیبت زده ای رو دلداری بده و به اصطلاح مثبت نکاه کنه به مشکل پیش آمده و شخص رو آروم کنه میگفت : بابا بی خیال ؛ اینم میگذره. تو بگذر ! ساده بگیر! دایورت کن! و مهمتر از همه فراموشش کن! خود من بارها و بارها این “فراموشی” رو انجام دادم و انقدر درین کار متبحر شده بودم که به سه سوت میتونستم اتفاق ناخوشایندم رو فراموش کنم و با وجودیکه قوانین رو به روشنی الان نمیدونستم اما موفقیتهای ریز و درشتی رو کسب می کردم. تا اینکه به در بسته ی محکمی برخوردم که هیچ مدله باز نمیشد. هرقدر خواستم فراموش کنم؛ بگذرم یا بی خیال بشم نشد که نشد. وقتی با آموزه های این سایت آشنا شدم هنوز نمیتونستم درکش کنم چون خیلی ماجراها بود که باید می فهمیدم. هر چند من قبل از این آشنایی با شرکت در ورکشاپها و سمینارهایی شنیده بودم که ” هراتفاقی برای خوبی من است.” اما تحلیل مساله در موقع وقوع مشکل سخت بود. تا این که اتفاقی برای رابطه ی برادرم با خانمش افتاد که این مساله ی “بی خیالی” رو دوباره به یادم آورد. و من هزاران باره معتقد شدم وقتی مساله ای رو حل نمی کنی و فقط ازش میگذری و فراموشش میکنی مثل اینه که فقط یه قرص مسکن خوردی و دردت موقتا آروم شده و باید ریشه ای به مساله بپردازی. من فهمیدم که ارزش اتفاقات ناخوشایند که در این سایت با نام “تضاد” شناخته شده کمتر از اتفاقات خوشایند نیست. اما تضادها یا خارهای گل به دو گونه اند. اونهایی که موقتی هستند مثل تصاویر ناخوشایند که به طور اتفاقی در کوچه و خیابان می بینیم یا در فضای مجازی با اونها روبرو میشیم که راه حلش عدم توجه به اونها و فی الفور توجه به تصاویر زیباست تا تاثیر اونها رو در دم از بین ببریم و کلا مراقب باشیم که در معرض تصاویر و وقایع و اشخاص این چنینی قرار نگیریم و به این شکل ورودیهای ذهنمون رو کنترل کنیم و دسته ی دوم اونهایی هستند که چندین بار در موقعیتهای مختلف برای خودمون و افراد نزدیک و معاشرمون تجربه ش می کنیم. در این مورد باید جدی گرفته بشه چون منشا اون باور محدود کننده و مخربیه که دیگه با اعراض نمیشه باهاش برخورد کرد و مطمئنا حرف و پیام مهمی داره که اینقدر خودشو تو زندگیمون نشون میده. فهمیدم که باید بهش توجه کنم؛ ازش تشکر کنم که با وجود بی توجهی من بازم بهم هشدار داده که مسیرم رو به سمت خواسته هام دارم اشتباه طی می کنم. فهمیدم به جای ناراحت و عصبانی شدن از وقوع ناخواسته یا تضاد و همینطور مبارزه با اون باید به پیامش گوش کنم و ببینم باور محدود کننده م چیه که سنگ شده تو راه زندگیم و هر روز پام رو هم لنگ تر میکنه! وقتی پیامش رو گرفتم ازش خداحافظی میکنم و برای همیشه از زندگی من بیرون میره. این “همیشه” به این معنی نیست که دیگه تضادی نخواهم دید ؛ بلکه اگر پیام رو دقیق فهمیده باشم و باورم رو درست کرده باشم و از مراقبت مداومش دست برنداشته باشم اون تضاد در اون موضوع خاص رو دیگه نخواهم دید وگرنه با غفلت از کنترل ورودیهای ذهن و مراقبت از سبک وسیاق شخصی و توکل به رب العالمین باز آش همون اش میشه و کاسه همون کاسه! شاید در مواردی بدتر! و توی دفترم نوشتم که با طرز صحیح برخورد با ناخواسته و تضاد میتونم به “بی خیالی” حقیقی که همون ایمان راستین به قدرت مطلق رب العالمینه برسم. به اون خونسردی و عدم نگرانی و آرامش واقعی. و بلافاصله اومدم اینجا و این قسمت سفرنامه رو خوندم و پیام نوروزی آقای عباس منش رو که برای سال 95 فرستاده بودن و خیلی وقت پیش دانلود کرده بودم بازم شنیدم. حالا دیگه با این دریافتها با خیال راحت “بی خیال” میشم و وقتی کسی بهم بگه “خیلی بی خیالی” به جای عصبی شدن و انجام کارهایی به ظاهر جدی و پر دردسر که نشون بدم من خیلی آدم سخت کوش و زحمت کش و مسوولی هستم و تو رو خدا منو دوست داشته باشید و قبولم کنید ؛ فقط به دنبال نکات ریز و درشت مثبت و دلخواهم میگردم که هر لحظه رو بهتر از لحظه ی قبل کنم. میرم بدون خجالت اسباب بازی هایی رو میخرم و باهاشون بازی میکنم که شوق و آرزوشون هیچوقت از دلم دور نشد. میرم همون کتابای شیرین با نقاشی های دوست داشتنی م رو میخونم که با هربار دیدن و خوندن اون کتابا نمیفهمم زمان چطور میگذره. میرم همون لباسای جینگول خودمو می پوشم که هروقت از جلوی آینه رد میشم کلی شاد میشم و با خودم خوشحالم. میرم اون سریالای بامزه ای رو می بینم که وقتی هم تنهام چنان قهقهه میزنم که تا چندتا خونه صدام میره. خلاصه : گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع / سخت می گیرد جهان بر مردمان سخت کوش
سپاسگزارم که خوندید. شاد باشید ؛ عاشق باشید ؛ بی خیال باشید !
سلام و افرین ملیحه عزیزم دقیقا همین امروز داشتم به همین موضوع توجه میکردم واقعا ایمان به خدا برای ادم یه رهایی میاره
واقعا مغزمون خیلی وقتا باید خاموش باشه فقط لذت ببره فقط پر از شوق و ارامش احساس توکل داشته باشه که همه چیز رو سپرده به خداوند البته قانون رو رعایت کنه و کنترل ذهنش به دستش باشه وکارها رو همونطوری که قانونه انجام بده توکل ایمان احساس ارامش و رسیدن و لذت بردن و انسانیت واقعا این واژه ی انسانیت چه واژه ی زیبایی هست ملیحه جان یا شما عزیزی که داری این اگاهی رو دریافت میکنی
اره واقعا انسانیت و توکل و دوستی با خداوند حس رهایی وابستگی به خداوند خیلی زیباست
هر چقدر به خدا نزدیک تر میشم بیشتر میفهمم انسانیت چقدر زیباست
امروز یه اگاهی زیبای دیگه هم از خداوند عزیزم دریافت کردم
و اون اگاهی این بود
به درون خودت برو و عمیق خودت رو حفاری کن
دایره وار بچرخ عزت نفست رو روش کار کن احساس لیاقتت رو روش کار کن روی حس ایمان و توکلت کار کن روی باور فراوانیت روی خودت کار کن دقیقا مثل یه دایره همینطور در درون خودت در حال چرخش باش و به درون عمق خودت اضافه کن اینطوری ظرف درون بزرگ تر میشه
و واقعا برام درک این موضوع خیلی جذاب و ارامش بخش بود
تقدیم به تو ملیحه عزیز و شما دوستان پاک و خداگونه ام سپاس
دوست عزیزم ملیحه جان چقدر زیبا بود پیامتون و واقعا گذشته رفتار اشتباهی رو بخاطر من آورد که باعث خیلی از نتایج نا مطلوب زندگی من بود. اینکه من همیشه بیش از حد سخت میگرفتم و سعی میکردم نشون بدم خیلی مسئولیت پذیر هستم و دیگران بی خیال خطاب میکردم. غافل از اینکه خیال اونها پی ایمان خداست و خیال من پی دنیا و چقدر خوبه که ادم بیخیال دنیا باشه چون وقتی خیالت جای درسته تمام دنیا و ثروتش و نعمت هاش ماله تو هست.
سلام سپاسگزارم آقای عباس منش سپاسگزارم آقای عباس منش ازتون بینهایت سپاسگزارم.ازاین که این دیدگاه ها رودرما ایجادکردی سپاسگزارم زیراقبلا مثل تکه چوبی روی آب بودیم که بادیاامواج آب به هرطرف که خودش میخواست مارااینوروآن ور میکرد.
اماالان سوارقایقی هستیم دررودخانه خوشبختی وروزبه روز به آن چیزی که میخواهیم میرسیم.به همه دوستان خداقوت میگم دوستان باید(بخواهیم)تابه خواسته هایمان برسیم فقط باید تمرین تمرین تمرین کنیم.
من قبل ازاینکه بااین سایت آشنابشم سراتفاقات زندگی زود از کُره درمیرفتم وهمه چیزراخراب میکردم اما الن وقتی اتفاق بدی میفته دست به هیچ کاری نمیزنم خودم راکنترل میکنم وآن اتفاق انقدر به نفع من میشود که شکه میشوم ودرخلوت میشینم به فکرمیرم به خودم میگم ببین اگه سراین موضوع دعوامیکردم یابه طرف ناسزا میگفتم چقدر خراب میشد اما خودم را کنترل کردم آرامشم راحفظ کردم چقدر موضوع به نفع من شد.
حمد و ستایش مخصوص الله ی است که تنها قدرت مطلق دنیاست خداوند بخشنده مهربان
من در انتظار جلسه ۵۲ بودم و این انتظار احساس خوب رو از من گرفته بود ، (نجواها خودشون رو نشون میدادن ،دیدی خدا دوستت نداره و برگشتی سرخونه اول …)
من در طی ۲۴ ساعت اتفاقاتی رو تجربه کردم که می خوام به عنوان ردپام در این روز شمار بنویسم
۲۴ساعت گذشته من:
تلفنم زنگ خورد برای ناهار بریم خارج شهر، ناهار رو یک جای خیلی باصفا ، به همراه نسیم خنک و صدای شرشر آب و کوه های بزرگ اما نزدیک خوردیم ، تمام اینها با شادی کودکی ۴ساله که همراهمون بود عالی شده بود
و تماشای غروب خورشید از بالای کوه ، تصاویر دیدنی که دل آدم میخواد ساعتها بشینه و فقط نگاه کنه
خدایا شکرت برای این همه عظمت و بزرگی ات
بدون برنامه از قبل شب برنگشتیم خونه ،
من همیشه وقتی جا به جا میشدم خوابم نمی بره ،گفتم به خودم ایندفعه سخت نگیرم این نقطه ضعفه سعی در برطرف کردنش کنم ، و قبل خواب به خودم می گفتم سخت نگیر ، برام جالبه من هر دفعه جا به جا میشدم در طول شب شاید یکی دوساعت فقط خوابم میبرد ؛ ولی این دفعه فقط دوبار بیدار شدم و دوباره راحت خوابم برد. چقدر خوبه اینکه به خودت سخت نگیری و راحت باشی ، این باعث شد من صبح سرحال بیدار بشم خدایا شکرت
برای ناهار روز بعد دوباره به دل طبیعت رفتیم
چشمه های پر آب و دیدم که چه باغی از این چشمه به وجود اومده بود درختهای بزرگ و تنومند انبه ، درخت خرما
و توی دلم داشتم تحسین می کردم و واقعا از بودن توی اون طبیعت لذت میبردم و اتفاقی من با پسربچه ۴ساله که همراهمون بود رفتیم دور بزنیم
چقدر خندیدیم و مسیرمون رو ادامه میدادیم تا وقتی نزدیک یک دره رسیدیم و دیدیم ماشین جاده سازی راه رو به پایین درست کرده شاد و خوشحال به سمت پایین دره می رفتیم
الله اکبر از همزمانی که خدا برات به وجود میاره
وقتی ما به پایین دره رسیدیم دیدم انگار یکم کوه خیس شده ، وقتی جلوتر رفتیم دیدیم
از دل این کوه سنگی و سخت یک چشمه در حال جاری شدنه تازه آب راهشو از دل سنگها پیدا کرده بود و وقتی ما رسیدیم از دل کوه بیرون اومد خدایا هزاران بار شکرت برای این همزمانی برای این تجربه جدید هزاران بار شکرت و چقدر شیرین و گوارا بود , و ماه کامل که دل هر بیننده ای رو میبرد
چقدر دیدن این صحنه از همزمانی برام آرامش آور بود ؛ یاد حرف استاد افتادم که میگه
باید پارو نزد وا داد باید دل رو به دریا داد
خودش می بردش هرجا دلش خواست به هر جا برد بدون ساحل همونجاست
من که انتظار جلسه ۵۲ احساس خوب رو ازم گرفته بود ببین انرژی خدا چطور ۲۴ساعت طلایی رو برام ایجاد کرد
خدایم هدایتم کن که بیشتر تسلیم تو باشم
وقتی برگشتم خونه خیالم از جلسه ۵۲ راحت بود دیدم رو سایت اومده یک بار گوشش دادم با چه آرامشی خوابیدم
و امروز تا الان فکر کنم ۸ یا ۹ بار این فایل رو گوش کردم و نکات مهم و یادداشت کردم
مطالب هر جلسه جوری برام پیش میره ،دقیقا آگاهی ها اون جلسه مطابق نیاز من برای رشد کردنه
دولتها و ایجاد شغل واقعاً؟
یکی بیاد یک کاری کنه
اعتراف می کنم
من منتظر بودم یکی بیاد تا من شاد باشم
یکی بیاد تا پول و ثروت به من بده
یکی بیاد من رو مهمون کنه
یکی بیاد من رو به گردش ببره
یکی بیاد دوستم داشته باشه
یکی بیاد تا من خوشبخت بشم
یکی بیاد ……
یاد این شعر افتادم
آهای آهای یکی بیاد یه شعر تازه تر بگه
برای گیس گلابتون از مرگ جادوگر بگه
از مرگ جادوگر بد که از کتابها می اومد
این شعر که از بچگی شنیدم کمک کرده که بیشتر منتظر یک منجی باشم ، منتظر امام زمان باشم ، منتظر یک شاهزاده با اسب سفید ، منتظر رابین هود که برام یک کیسه پول مفت بیاره تا اوضاعم خوب بشه
کلا من این شرک رو دارم
یک سوال توی ذهنم می چرخه
چرا میخواستی کارمند دولت بشی
چون از ابتدا به ما میگفتن درس بخون تا ی جایی استخدامت کنن
این نجواها نمایان میشن که اصلا فکر نمیکردم توی ذهنم داشت می چرخید
کار کم حقوق نسبتا خوب
چه کاری کنی چه کاری نکنی حقوق سرماه داری
حالا هر افکار و فرکانسی ارسال کنی ؟ بازم حقوق سر ماه رو داری پس چرا این همه فایل گوش میدی
خسته شدی ول کن نمی خواد اینقدر روی خودت کار کنی مثل بقیه مردم عادی باش ؛
توجیح می کنی که من خوش شانس نبودم کار بهتر داشته باشم یا حقوق بیشتر بگیرم انوقت یک توجیه منطقی قوی داری که تو کاره ای نبودی کار دنیا و سرنوشت بود بیشتر از این کاری از دستت برنمیومد
انگار نجواها من رو تشویق به کار خسته کننده قبلی می کنه که در عوض اینقدر نمی خواد به ذهنت فشار بیاری هی بخوای بدونی این باور غلط رو داشتی اون رو داشتی ی جورایی میگه بسوز و بساز و تو توانایی شو نداری این دنیا بی رحم و خشن و بدجنسه
می خواد من چشمم رو بر توانایی هام و بر خدایی که درونمه ببندم
می خواد مسئولیت شرایط الانم رو قبول نکنم بندازم گردن بقیه و شانس و این حرفها
خدایا هدایتم کن تا به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت دادی
خدایا کمکم کن یک تعهدی بدهم به خودم که یک بار برای همیشه خودم رو مسئول زندگی ام بدونم نه هیچ عاملی بیرون از خودم رو
هدایتم کن که ؛ منتظر معجزه ای بیرون از خودم نباشم.
کمکم کن تا اینکه یکی بیاد رو باید از ذهنم و مغزم بیرون بریزم ، این نگاه که یکی بیاد از بیرون برای من کاری کنه رو ریشه کن کنم .
خدایا کمکم کن که محتاج کمک یا ترحم دیگران نباشم
خدایا هدایتم کن که نگاهم فقط به تو باشه و چشمم به دست تو باشه نه هیچ بنده ای
خدایا هدایتم کن که نگاهم رو تغییر بدم که من خودم باید برای خودم شغل ایجاد کنم نه دولت یا شخص دیگه ای فقط خودم برای خودم
و این نگاه استاد رو توی ذهنم جایگزین کنم :
نگاه به تو به تویی که درون منی ، هر لحظه با منی ؛ نگاه به تویی که برای من کافی هستی
نگاه به خدایی که درون منه ، هر لحظه با منه ، خدایی که بیشتر از من می خواد که من ثروتمند ، خوشبخت و موفق بشم
جهان به فرکانسها و باورهای من واکنش نشون میده پس کل کار من اینکه با باورهای مناسب فرکانس مناسب ایجاد کنم
خدایم هدایتم کن که توانایی هام رو باور کنم و حرکت کنم و هی به خودم قانون تکامل رو یادآوری کنم
خدایا هدایتم کن که همه چشمم به تو باشه هو اول هو آخر و هو بینهم
ما به بی نهایت فرصت در هر زمانی دسترسی داریم
ما توانایی این رو داریم که برای خودمون شغل ایجاد کنیم
هدایتم کن که بی نهایت فرصت که تو برای من و همه مردم دنیا فراهم کردی از قبل تا ابد رو ببینم
کار بی نهایت زیاده ؛ شغل بی نهایت زیاده و من بسیار انسان توانمندی هستم
هر روز ثروتمندا دارن بیشتر میشن ، هر روز ساختمان های لوکس بیشتر میشه ماشینهای لوکس بیشتر توی خیابون دیده میشه این نشون میده که هر روز فرصتها دارن بیشتر میشن و انتهایی براش نیست برای همه هست
بازار هر روز داره بهتر میشه موقعیت ها هر روز بیشتر میشه
استاد و مریم عزیز خیلی از شما دوتا فرشته زمینی ممنونم دوستتون دارم
این حرفم برای کسایی که تازه وارد سایت ( دنیای دیگه و شگفت انگیز) شدند و بعد با کسایی که مثل خودم از قبل عضو این خانواده صمیمی بودند.
“عقل کل”
این قسمت یک کتاببببب یک کتابی که هر روزز به صفحه هاش اضافه میشه.
یک کتابیه که شایدد تو هزارتا کتاب دیگه باشه. و حتی نه به این وضوح و زیباییِ ” عقل کل ”
حالا دوست داری وقت بذاری، هزینهی زیادی بدی.. اونمممم خیلیییی تا هزارتا 1000 کتاب بخونی؟؟ یا دوست داری هر روز یک کتاب را بخوانی که منبعش مشخصه، و هر روز به صفحاتش افزوده میشه و هیچ هزینهای نداره! و تنها هزینهاش وقت، انرژِی ای که باید بذاری براش
تصمیم با خودتون
سه روزه کارممم شده، فقط جستجو تو این قسمت خواندن نظرات، جواب دادن، لایک کردن نظراتی که واقعا ارزشمندن
اصلاا دیوونه دارم میشم، چقدررر تو همین سه روز برام اتفاق مثبت افتاده.
مهم تر، چقدررر حالم و احساسم را مثبت و خوب نگه داشتم چقدررر فقط تو همین سه روز باورهام قوی تر شدن، و چه باورهای محدود کنندهای که تا حالا شناسایی نکردم اونم فقط وقتی نظرات را میخوانم ( وقتی میخوانم با خواندن هر نظری یک احساسی بهم میده که اگر مثبت باشه یعنی باورهای درستی در موردش دارم و وقتی که با نظر یکی از دوستان حال بدی بهم دست میده دقیقا همونجا یک باور (شایدم بیشتر ) دارم که با حل کردن اون و ساختن تضاد اون باور محدود کننده، جریانی از ثروت که فقط پشت همین ” ترمز ” بوده به سمتم سرازیر میشه.
حالا فکرشو کنید در کنار همین عقل کل، وقت بذاری و بری سفرنامه جذاب عباس منش را دنبال کنی. معرکه اس
( من واقعیتش انقدررر مسحور این قسمت عقل و کلم که اکثر وقتم همینجام و فقط سفرنامه را میخوانم و بیشتر ازش لذت میبرم. )
حالا که قسمت “نظرات محصولات” بسته شده البته برای کسایی که اون محصول را تهیه نکردند،
نمیدونم چرا بسته شده!!
من که خودم خیلییی استفاده کردم از نظرات محصولاتی که نداشتم، ولی از سمتی دیگه باوری که ساختم ” هر اتفاقی که بیافته به نفع منه ” واقعا خوشحالم که بسته شدهو اصلا مهم نیست.
امروز معنای واقعی این رو حس کردم که آشنا توی یکی از رویاهاشون میگفتن بقیه نگاهت میکنن و میگن مگه تو چیکار میکنی که اینقدر کارات خوب پیش میره اینقدر همه چی عالیه
و تو بهشون میگی من یک شریک دارم
اون برام کارامو انجام میده??
وایبیی بچه هاااا معجزه من معجزه دیدم به خدا
من امروز رفتم کارهای آزاد کردن مدرکم برای مهاجرت بگیرم و باید هفته اینده ندارم تحویل میدادم نهایتا
امروز که رفتم متوجه شدم من دو سال پیش که مدرکم گزاشتم برای آزاد شدن اشتباه مدرک کارشناسی گزاشتم و ارشد فراموش کردم همه کارها مو کرده بودم و ساعت حدود ۱۲ بود که یهو گفتن نمیشه
مدرک اشتباه?
و من یه لحظه خشکم زد
یاد سه سال پیش افتادم که وقتی دانشگاه برگه تدریسم دیگه امضا نکرد چقدر توی راهرور اشک ریختم
یه لحظه به خودم گفتم ریحانه تو الان یه آدم قانون جذبی هستی خودتو حفظ کن این آموزش ها ماله این لحظه هاست نه ماله وقتی همه چی خوبه
خودم جمع و جور کردم و گفتم ایرادی نداره قطعا خدا برای من موقعیت بهتری در نظر گرفته
با خونسردی از چند نفر سوال کردم
اونها همه گفتن هیچ راهی نداره و قانون کشور یه و نمیشه چون ثبت سامانه میشه
گفتم مهم نیست
من به زمان بندی خدا ایمان دارم
و مطمعنم با اینکه این موقعیت از دست مردم به ظاهر خدا یک کیک بزرگتر برای من در نظر گرفته
اینجا تفاوت داستان این بود که من مثل توی فیلم ها مدارکم بر نداشتم و با نا امیدی در حال ترک اداره باشم که یکی صدام کنه( که دروغ محض اونچیزی که نشون میدن چون جواب نا امیدی ناامیدی بیشتر و خدا دست ادم نا امید نمیگیره و اینا همش قصه که میگن اونجا که نا امید شدم اومد)
بلکه من با خونسردی و خوشحالی و امید به خدا مدارکم برداشتم و داشتم میرفتم که یهو صدام کردن
و گفتن یه فلان راهی هست شاید بشه
من تشکر کردم گفتم اشکالی نداره اگر هم نشد حتما خیری و تماس گرفتم دانشگاه و پرسیدم و ….. که رفتم و همون کاری که باید ۶ ماه بخاطرش منتظر میبودم و از لحاظ سیستمی هم هیچ راهی برای دور زدن نداشت رو برام تو پنج دقیقه انجام دادن?
تازه اخرشم ازم ولی عذر خواهی کردم بخاطر اینکه این قانون ها باعث شد من یکم به مشکل بخورم??
و کلی با احترام و … من فرستادن برم
فقط میخوام یه چیز بگم من همیشه از کار اداری فراری بودم اما امروز صبح به خودم گفتم
دخمل
اینجا باید خودتو و آموخته هاتو نشون بدی
و بعد کلی شکرگزاری تمام روز با خوشحالی و انرژی کارم انجام دادم و هر جا معطلم میکردند و کارم پیش نمی رفت
فقط یه چیز میگفتم
ا روم باش دختر
صبور باش
این برنامه زمان بندی الهی داره و این معطلی برای اینه که تو باید در زمان درست در مکان درست قرار بگیری و اگر عجله کنی زمان بندی بهم میریزه و ضرر میکنی هاااا
این برنامه زمان بندی الهی داره و این معطلی برای اینه که تو باید در زمان درست در مکان درست قرار بگیری و اگر عجله کنی زمان بندی بهم میریزه و ضرر میکنی هاااا
گفت آسان گیر کارها که از روی طبع سخت میگردد جهان بر مردمان سخت کوش
چه راحت و ساده کلام خدا را از کتاب حافظ و از زبان استاد می شنوم
میگه : عزیزم سر خوشبختی اینکه : آسان بگیر ؛ هیچ چیز توی این دنیا رو جدی نگیر
از ظهر که این فایل رو باز کردم و شنیدم گفتم ببینم آسان بگیرم یعنی چه ؟ الان بعد از ظهر هست
توی همین چند ساعت رفتار یا کارهایی که از اطرافیان میدیدم و قبلا برام تحملش خیلی سخت بود ؛گفتم سخت نگیر بیا یک بار آسون گرفتن ببینم چطوریه ؛ دیدم خدای من ؛ چقدر الکی حرص می خوردم برای هیچ ؛ رفتار بقیه اصلا مشکلی نداشت فقط من یک چارچوب سخت قانونی توی ذهنم داشتم اگه یکی یکم خطا کرد سریع توبیخش کنم و احساس خوب رو از خودم می ربودم و تقصیر رو گردن بقیه مینداختم که شما باعث احساس بد من می شید . اصلا باورم نمیشه چرا من این چارچوب رو توی ذهنم دارم مگه من نظامی ام ؟ چقدر سخت گیری های الکی که سر ساعت غذا بخورم یا وزنم باید اینقد باشه یا حد کامل هر چیزی که در اطرافم می دیدم چقدر با این روش احساسم رو تلخ کردم و به خودم و اطرافیانم سخت می گرفتم
اما الان سخت نمیگیرم که قبلاً این کار رو میکردم غصه شو هم نمی خورم الان خدا واضح بهم گفته سخت نگیر منم سعی میکنم از الان یاد بگیرم که سخت نگیرم آسان بگیرم و هیچ چیز رو توی این دنیا جدی نگیرم
خدایا شکرت برای هدایتت
میگه عزیز من پیغام سروش منم از قبل بوده هست و خواهم بود فقط تو احساست رو خوب کن که راه شنیدن پیغام سروش استمرار در داشتن احساس خوبه منم می گم چشم اطاعت میکنم و حواستم بیشتر به احساسم هست
و در آخر هم که می گه غصه نخور ؛ هیچ چیز توی دنیای مادی ارزش غصه خوردن نداره تو هر شرایطی امیدت به خدا باشه
چقدر راحت میگی خدا چقدر آسون میگی آسون بگیر غصه نخور شاد باش و احساس خوب داشته باش و کار من تکرار و تکرار اینکه آسون بگیر شاد باش غصه نخور
خدایم هزاران بار شکرت که پیغام سروشت رو دارم می شنوم از طریق دستانت پر مهرت
نمی تونستم یک روز توی زندگیم تصور کنم که اکر با خدا زندگی کنی رویاهات رو اینقدر قشنگ برات نقاشی میکنه
فصل زیبای زندگی من شروع شده
و نقطه شروعش روزی بود که تصمیم گرفتم تظاهر رو کنار بزارم و باور کنم همه ی از من شروع میشه
و به من ختم میشه
این روزها اتفاقات و کارها اینقدر با مزه و خنده دار و ساده پیش میره که حد نداره ایده ای که ۵ سال پیش میخواستم انجامش بدم و باورهای مخربم سر راهم بود امروز اینقدر بامزه و ساده با تمام امکانات و راحت شروع شد که فقط میتونستم بخندم به اینکه حالا میفهمم که پول در آوردن به قرآن یه خدا به هر کسی که بهش اعتقاد دارین
نه نیاز به ایده خاصی داره
نه مهارت خاصی
نه سرمایه
نه مدرک
فقط نیاز به دل قرص از خدا داره
یه روز داستان زندگیم رو کامل براتون مینویسم تا ببیند من چقدر جالب هدایت شدم به تمام کارهایی که قبلا برام مثل یه رویا بود و فقط تمام شد ها توی ذهن من بود که باید شکسته میشد
و چون شکسته شد
اجابت شدم
یعنی اجابت که شده بودم
پذیرفتم در حقیقت
دلم میخواد بشینم و ساعتها بگم توی اینستا به مخاطبین توی کامل تلگرام که بخدا
با خدا باش و پادشاهی کن
حقیقت محض
بارها نزدیک بود کم بیارم
بارها میخواستم عقب بکشم
اما هر بار به خودم گفتم
احمقانس که بخوای به روش بقیه زندگی کنی و نتایج متفاوت بگیری
و بارها خواستم هدایتم کنه
و کرد
یک گوشه از این روزها رو مینویسم که بدونید میشه اگر ایمان بیاریم
توی پروژه کاری در عراق بودم
و به تمرین برخورد با تضاد ها رسیده بودم
هر تضادی که میدیدن بلافاصله یک کاغذ بر میداشت و خواستم می نوشتم.نمیخوام بگم ۱۰۰ درصد اما ۵۰ درصد تلاشم میگردم که ذهنم کنترل کنم
قرار شده بود کارهای اقامتم بکنم و بمونم در یک شرایط خیلی خوب با دوستایی که واقعا از کار کردن باهاشون لذت میبردم اما خب تضادهایی بود که تمایل داشتم بهتر ار اونها رو تجربه کنم
ناگهان سر یک سو تفاهم واقعا خنده دار تمام پروژه کاری من بهم خورد و من با ۲۰ میلیون ضرر مجبور شدم برگردم ایران
ولی هر لحظه میگفتم خدایا شکرت من مطمعنم که اتفاق خوبی قرار بیوفته و تو برای من خیر میخوای
و بهتر از اینها قرار نصیب من بشه گاهی شیطان ذهنم میومد که من حرفم کنه وادار به غر زدنم کنه
اما من با هر دفعه ورودش تمام تلاشم میگردم که مدت کوتاه تری در احساس بد بمونم با تمرین با شکرگزاری با ویس و … و ایمان داشتم که دارم هدایت میشم همانطور که استاد در جلسه اول دور گفتن ممکنه اتفاقاتی بیوفته شما باید فقط صبور باشین و به راهتون ادامه بدید و من صبوری کردم و شاد بودم و امیدوار
و ….کلی اتفاقات جالب یهو از راه رسید دست های خداوند
دارم آماده میشم برای اینکه به به کانادا مهاجرت کنم
به راحتی
و از همه مهمتر اینکه رویایی که برای بیزنسم در سر داشتم در حال تحقق و من پله پله دارم میچینم و میرم بالا
و به زودی باز هم خبرهای خوب براتون میزارم خانواده عزیز من
استاد عزیز من
و بالاتر از همه خدای من انرژی بزرگ و فرمانروایی که من از خودت خلق کردی
نمیدونم این چه حسیه توی وجودم
پای لپ تاپ بودم امروز یهو به دلم افتادبیام شهرستان محل دانشگاه و خودم کارهای مدرکم انجام بدم توی راه فقط و فقط اشک ریختم از شوق و با خدا حذف زدم و بهترین فکر کردم که بارها در گذشته این روزها رو تجسم کرده بودم
وقتی رسیدم یکی از دوستانم گفت میخواد بده فلان شهر که منم دقیقا باید میرفتم و این همزمانی باعث شد من این کارم هم به راحتی انجام بشه
از طرفی توی یه پروژه که به ظاهر نیمه تمام رها شده بود کارفرما یکهو تمام چیزهایی که من برای اتمام پروژه لیست کرده بودم قبول کرد
از طرفی یک دست خدا توی مسیرم سبز شد و یک پروژه عالی دیگه که بهم سپرده شده بود رو برام کامل کرد
این روزها توی ذهنم
توی خواب
توی بیداری
فقط و فقط با خدا حذف میزنم
و امروز یک لحظه پیری خودم تجسم کردم لحظه ای که با لبخند از اینکه به تمام آرزوهایم رسیدم منتظرم خدا رو ملاقات کنم
ناگهان اینقدر اشک شوق ریختم
باورم نمی شد
منی که روزی از خدا و قرآن و …. متنفر بودم
امروز برای اینکه ایمان آوردم به نظم دنیا و ایمان دارم که اگر سعادتمند دنیا بشم در دنیای دیگری خدای خود رو ملاقات میکنم اشک شوق ریختم به جای اینکه بترسم
و شوقی درون وجود من بود که با این راه میتونم سعادتمند دنیا و آخرت بشم
بچه ها
دوستای خوبم
خانواده عزیزم
نمیتونم حالم رو براتون وصف کنم
اما بهتون میگم که اینجا رو خدا ساخته
واسه کسایی که میخوان آیاتش رو بفهمن
و هدایت بشن
لبریزم
این روزها
از هدایت احساسی که سالها نادیده گرفته بودمش و این روزها داره لگاریتمی منو هدایت میکنه
تمرین کنید
توانا بود هر که تمرین کند
دوستتون دارم
و آرزو میکنم برای خودم و برای همه کسایی که میخوان که هدایت بشن
این نیرو به کمکشون بیاد
اراده کنید
چون ارزشش رو داره که خدا بهتون چراغ و نوری بده که با اون در جامعه راه برید و هدایت بشید
امروز چله این سفر به پایان رسید 😍👌و منِ میلاد خیلی ظرفم بزرگتر شد و به آگاهی های نابی رسیدم و خیلی لذت برم
و در این سفرنامه با یه کوله پشتی خالی اومدم ولی الان کوله پشتیم پر از آگاهی های نابی هستش که قیمت نداره و نمیشه قیمت گذاشت روشون😍👌
و میخوام از این توشه های پر بار براتون بنویسم .
بزن بریم
.
.
.
.
📌توشه ۱ و ۲
این سفر (عزت نفس) بود که مهم ترین توشه هر فرد در زندگی میباشد که باید همیشه ازش استفاده کند و نباید هیچ وقت احساس گناه کند و زیرا انسان ارزشمند آفریده شده اس و همیشه باید به خویش افتخار کند و سپاسگزار پرودگار باشد.
📌توشه ۳
این سفر( اعتماد به ربّ) بود که نشان داد مثل اسوه قرآن، حضرت ابراهیم(ع) باید فقط به خداوند اعتماد کنیم و تسلیم ربّ باشیم.جریان زندگی رو به دست خودش بسپاریم تا ما رو به جاهای عالی این سفر زندگی پیش ببرد و هدایت کند که به این بیت شعر برسیم که :
تو خود پای در راه بنه و هیچ مپرس
خود راه بگویدت که چون باید کرد.
📌توشه ۴
این سفر (جهان مانند آینه عمل میکند)بود که به واضح نشان داد که خداوند بسیار عادل هستش و هیچ خبط و خطایی در سیستم جهان رخ نمیدهد و مانند آینه همه چیز رو به انسان نشان میدهد .
افکار و فرکانس منفی = نتایج منفی
افکار و باور مثبت= نتایج عالی
پس باید همیشه مواظب کنترل ورودی ذهنمان باشیم.
📌توشه ۵
این سفر( تغییر باور را از کی شروع کنیم ) بود
که به نظرم زمان نمیشود برایش تعیین کرد چون باید هر لحظه باور هایمان را با کنترل ورودی های ذهنمان تغییر بدهیم و رشد کنیم و توجه کنیم به نکات مثبت عالی .
📌توشه ۶
این سفر( همین لحظه بهترین زمان برای شروع است)
بود که نشان داد باید همیشه از همونجایی که هستی با همون امکاناتی که داری شروع کنی نه اینکه منتظر بمانی تا شرایط (کشور ، دولت ، زندگی ، پول ، موفقیت ) مهیا شود و از راه برسد تازه شروع به حرکت کنیم (کمال گرایی ممنوع⛔️😡❌)
که این مثال زیر برای مان آشنا هستش که همیشه میگوییم:
از شنبه رژیم میگیرم ❌
از شنبه قول میدم آدم خوبی باشم❌
ازشنبه میام سرکار❌
از شنبه فلان❌
از شنبه بسار❌
از شنبه ❌
که هیچ وقت اون شنبه نیامده….
و این به تعویق انداختن کارها ،دام پهن شده شیطان هستش که ما رو از موفقیت هر لحظه دور کنه.
و ما باید تکامل و روند خودمون رو طی کنیم و آرام آرام بزرگ بشیم و یه شبه نمیشود بزرگ شد و ثروتمند شد باید قدم های ۹۷ ، ۹۸، ۹۹ را گذراند تا به ۱۰۰ برسیم.
📌توشه ۷
این سفر(غذای روح چگونه تأمین میشود)بود
که نشان میدهد که باید همونطور که وسواس داریم برای غذای جسمام و بهترین و لذیذ ترین غذاها رو انتخاب میکنیم و میخوریم ،پس برای روحمان هم بهترین غذا ها رو انتخاب کنیم و ورودی های عالی به ذهنمان بدهیم و چشم و گوش و زبان و ذهن خودمون رو کاملا کنترل کنیم.
📌توشه ۸
این سفر (کلیپ انگیزشی )
بود
که یاد داد که همیشه از خودمون بپرسیم که چقدر از خواسته هامون محقق شدن؟
چقد قدم هامون رو کوچک و متوالی بر میداریم ؟
چقد بزرگ فکر میکنیم؟
یاد داد که من همه اون چیزی رو که نیاز دارم ،همین الان در درونم دارم و باید حرکت کنم تا به اهدافم برسم👌
📌توشه ۹
این سفر(داستان هدیه تولد استاد عباس منش)
بود که یاد داد هیچ وقت حسادت نکنم به کسی و به ثروت کسی چون از خواسته ام دور میشم و من باید نگاه خودم رو به همه چیز تغییر بدم و مهم ترین رابطه ام ، رابطه با خدای درونم هستش.
و همیشه اطرافیان رو تحسین کنم در همه حال.
و نگران چیزی نباشم و وابسته چیزی نباشم و خیلی ساده بگیرم وخوشحال باشم ازینکه دریافتش میکنم.
📌توشه ۱۰
این سفر( چرا بعضی افراد بد شانس هستند؟)
بود ، بهم یاد داد که صبحت کردن قوی ترین ابزار برای خلق اتفاقات زندگیمان است ، ما هنگام صحبت کردن در مورد هر موضوعی ، به آن موضوع توجه میکنیم و این توجه ، آن اتفاق را وارد زندگیمان میکند.
📌توشه ۱۱
این سفر(قانون جذب در قرآن)
بود ،بهم یادآوری کرد که مهم ترین کار زندگیم این است که با کنترل ورودی های ذهنم ،با تمرکز بر نکات مثبت هرچیزی در اطرافم و تحربه ام ، باور های قدرتمند کننده ای بسازم ،تا فرکانس قدرتمند کننده ای به جهان هستی ارسال کنم.
و مهم ترین نکته این فایل این بود که به من خدایی رو شناسوند که اساس قوانینش احساس خوب داشتن میباشد ،که خداوند ،
خدای زیبایی ،خدای شادی ، خدای سرور است که مداوم دارد
به ما میگوید که “غمگین نباش”
احساسات خوب = اتفاقات خوب
📌توشه ۱۲
این سفر(آنچه از سفر به لاس وگاس آموختم)
بود که نشان داد که برای ثروتمند شدن نیازی به برنده شدن در قرعه کشی ، لاتاری ، قمار ، شانس ، دعانویس ، رمال ، ترفند پونزی نداریم و باید طبق راه و روش جهان هستی حرکت کنیم و پیرو قوانین سیستم الهی باشیم چون باورهای ما در رسیدن به خواسته هایمان مهم است نه کلماتی که به زبان می آوریم.
📌توشه ۱۳
این سفر(چگونه میتوان به دیگران کمک کرد؟)
بود که بازم به من یادآور شد که:
باید قبول کنیم که هرگز نمیتوانیم فردی را تغییر دهیم که هنوز آماده ایجاد تغییر نیست،
✔️ما هیچ قدرتی برای تبدیل یک فرد فقیر به یک فردثروتمند رو نداریم ، حتی اگه تمام ثروتمان را به او تقدیم کنیم.
باید بپذیریم که هر فردی تنها خودش توانایی تغییر سرنوشت خودش را دارد.
و مهم تر از همه نشان داد که مشکلات ، تنها تضادهایی هستند برای شناساندن خواسته های واقعی ما و فرصتی برای جهت دادن به اهداف زندگی مان.
📌توشه ۱۴
این سفر(ما خالق شرایط خود هستیم)
بود یادآور شد که:
ما آفریده شده ایم که تا خالق زندگی و شرایط مان باشیم .
ما آمده ایم که شرایط دلخواه مان را خلق و تجربه کنیم ،نه شرایط موجود را.
و ایجاد این ایمان که خداوند توانایی تغییر شرایط را در من آفریده و برای بهبود شرایطم ، حتی از من هم مشتاق تر است و همواره در این مسیر، هدایتگر من میباشد..
📌توشه۱۵
این سفر(به رویاهایت باور داشته باش /قسمت۲)
بود که به جدّ نشان داد که :
فقر ،بدهی ،کمبود ،بسیار موقتی است و این ثروت و فروانی ، همواره ماندگار است.
فقط تنها چیزی که لازم داری ، ایمان شکست ناپذیر است که این نوید را به تو میدهد که دست یافتن یه تمام رویاهایت امکان پذیر است و محقق شدنی میباشد.
و باید به غیب ایمان داشته باشی که رویاهایت برآورده شده است و از داشتنش احساس خوشحالی و رضایت بکنی.
📌توشه ۱۶
این سفر(به رویاهایت باور داشته باش /قسمت۳)
بود که خاطرنشان کرد که :
زندگی و وضعیت مالی و ثروت افراد موفق و ثروتمند رو ببین و این امید را در دل خودت زنده نگهدار که اگر آنها توانسته اند ،پس تو هم میتوانی
و بدان که جهان به باور های تو جواب میدهد و بس .
و هرچقد ثروتمند تر شوی ، نزد خداوند عزیزتر خواهی بود.
📌توشه ۱۷
این سفر(فقط روی خدا حساب باز کن)
بود که بهم یاد داد:
خداوند منبع، همه قدرت هاست و دست خداوند بالاتر از همه دست هاست.
خداوند ربّ جهان ،فرمانروای جهان، صاحب اختیار جهان است.
و همیشه خداوند در قرآن می گوید:
من نزدیکم و اجابت میکنم دعای هر فردی که من را اجابت نماید.
خداوند یک انرژی است و به شکل هر آنچه در زندگی ات ظاهر میشود که بتوانی در ذهنت بسازی.
📌توشه ۱۸
این سفر(ارزش ابزار)
بود که نشاند داد:
وقتی تصمیم به تغییر ذهن فقیر میگیری تا یک ذهن ثروتمند برای خودت بسازی ، یکی از مهم ترین کارهایی که باید به آن توجه کنی ، ساختن باورهای مناسب برای خرید کردن و خرج کردن است.
📌توشه ۱۹
این سفر(چند برابر کردن در آمد در یکسال/ قسمت ۱)
بود که بهم یادآور شد که باید یه تعهد غیر قابل مذاکره به خودم بدهم که تا یکسال آینده درآمد خودم را چندین برابر کنم و روی باورهایم به جدّ کار کنم و تغییر را در باورهایم ایجاد کنم.
📌توشه۲۰
این سفر(چند برابر کردن در آمد در یکسال/ قسمت ۲)
بود که یادآور شد که :
هر کدام از ما در حکم یک دستگاه تولید کننده امواج است و جهان نیز دستگاه ترجمه این امواج .
یعنی در هر لحظه تموم اتفاقات زندگیمان توسط فرکانس و افکار در ذهنمان که به جهان هستی ارسال میکنیم دریافت میکنیم.
اول از همه باید بتوانیم ورودی های ذهن را کنترل کنیم که دو مورد زیر ، منشأ اصلی نامناسب ترین ورودی ها به ذهن هستند؛
✔️دوستان و اطرافیانی که باور های منفی دارند و از نگرانی و بدبینی های آینده صحبت میکنند.
✔️تلویزیون و ماهواره
که با جسارت باید این دو را کاملا حذف کرد.
📌توشه ۲۱
این سفر(چند برابر کردن در آمد در یکسال/ قسمت ۳)
بود که مهم ترین باور ثروت ساز رو به من یاد داد که :
ثروتمند شدن، معنوی ترین و خیر خواهانه ترین کار دنیاست و با این باور ، حمایت خداوند را برای موفقیت در راه رسیدن به استقلال مالی ، با خود همراه میکنی.
📌توشه ۲۲
این سفر(آیا من خوش شانس هستم؟؟)
بود که بهم یاد آور شدکه :
استاد رو الگوی خودم قرار دهم و زندگی خودمو با استاد عباس منش مقایسه کنم که
استاد مانند من در حال” پول خرج کردن ” هستش اما با این تفاوت که :
✔️استاد پولش رو برای لذت بیشتر خرج میکنه ولی من برای رنجِ کمتر
✔️استاد پولشو برای خرید ملک هزینه میکنه ولی من به زور پولی رو که در میارم برای بدهی دادن و قرض و …
✔️استاد پولشو برای توسعه کسب و کار هزینه میکنه ولی من برای ضرر نکردن توی شغلم و تبلیغات و…
✔️استاد درامد و پولشو برای مسافرت به جاهای زیبا دنیا مثل سفر به دور آمریکا و اروپا و…. هزینه میکنه ولی من هزینه الکی روز مره و بیهوده
✔️استاد پولشو برای خرید قایق های تفریحی و ماشین های لوکس دنیا هزینه میکنه ولی من
پولمو برای خرابی ماشینم
✔️استاد پولشو برای خرید هدیه های گرانبها وطلا و الماس برای عزیزدلشون و مادرشون هزینه میکنه ولی من آرزو دارم که برای تولد و روز مادر برای مادرم یه گرم طلا بگیرم😢
✔️استاد پولشو برای خوردن بهترین غذاها در بهترین رستوران ها هزینه میکنه ولی من از اینکه پول ندارم از رفتن به رستوران همش غصه میخورم و ناراحتم
✔️استاد زمانشو برای بازی با پسرش و گشتن با اتوبوس آر ، وی به مسافرت میگذرونه ولی من باید در انتظار این باشم که کدوم هفته و کدوم ماه میاد که پول دستم باشه تا با مادرم وپدرم و یا حتی تنهایی به مسافرت برم
✔️استاد زمانشو برای ایده پردازی برای گسترش کسب و کارش هزینه میکنه ولی من برای بی پولیام و عقب موندگیام
✔️استاد قهرمانِ زندگی فرزند و عزیزدلشون و خانواده شون و تموم خانواده صمیمی عباس منشه ولی من شرمنده خودم و خدای خودم و خانوادم😢
👌👌بله این مقایسه به من خیلی کمک کرد تا درباره هزینه کردنِ زمانم و انرژیم و پولم تصمیم جدی و قاطع بگیرم و زندگی جدیدی رو بسازم که …
✔️زمانم رو برای لذت بردن از سلامتی، ثروت ، تفریح و سفرهای مختلف هزینه کنم
✔️پولمو رو برای خرید هایی که نیازمه و با ارزش هستش هزینه کنم بدون پرسیدن قیمت
📌توشه۲۳
این سفر( سریال تمرکز بر نکات مثبت قسمت ۶ و توحید عملی) بود که یاداور شد که :
توحید، اعتقاد به یکتایی و یگانگی خدا، اقرار به خالقیت و ربوبیت مطلق و انحصاری او، پرستش و ستایش خالصانه و دور از شرک است.
به جدّ میگوید که توحید و یکتاپرستی خداوند مثبت ترین نکته در زندگی همه ما انسان ها هستش👌
و باید همیشه در صلاه( توجه کردن به نکات مثبت و عالی )باشیم.
📌توشه ۲۴
این سفر( بجای کوچک کردن خواسته ات ، باورت رو بزرگ کن)بود که نشان داد ؛
تفاوت نتایج افراد ، تفاوت در باور های آنهاست . تفاوت در نتایج افراد ، تفاوت در نگاه تحلیل کننده ای است که در پی یافتن دلایل تفاوت در نتایج است.
که
اگر نتایج متفاوت تری میخواهی ، باید باور های متفاوت تری بسازی و به ذهنت متفاوت تجزیه و تحلیل کردن را ، آگاهانه بیاموزی.
و بجای نقد موفقیت و نتایج آدم ها ، تحسینشان کن
همین کار های به ظاهر ساده ، باور های قدرتمند کننده ای میسازد و نتایجی برایت به بار می آورد که در نگاه افراد با باور های محدود کننده باور نکردنی و غیر ممکن می نماید.
📌توشه ۲۵
این سفر(باوری که تغییرش ، درهایی از نعمت را به زندگی ام گشود) بود که بهم آموخت که :
وقتی درباره خداوند و قوانینش به شناخت بهتری برسی ، نه تنها منافاتی میان ثروتمند بودن و با ایمان بودن نداری ، بلکه برای رسیدن به معنویت ، راهی بجز تجربه مادیات نداری.
بهم فهماند که ؛
تنها زمانی به خداوند میرسم که وجودم از ثروت سیراب باشد .
تنها میتوانم با ثروتمند شدن به گسترش جهان کمک کنم.
تنها وقتی ثروتمند شوم می توانم درباره عزیزانم سخاوتمند تر باشم.
تنها وقتی ثروتمند شوم میتوانم بجای حسادت ، تحسین کنم.
تنها وقتی ثروتمند شوم نگران نیستم و ترس و غمی ندارم.
پس ثروت نه تنها مرا از خدا دور نمیکند ، بلکه خداگونه ترم میسازد.
📌توشه۲۶
این سفر(چه کسی مالک توست؟!)
بود که یاد داد:
خداوند مالک تو و جهان است که به تو این نوید را داده است که هیچکس کمترین توانایی در اتفاقات زندگی ات ندارد مگر اینکه خودت این دروغ را باور کنی و دو دستی قدرت را به او بدهی.
پس خداوند و این منبع یکتا پرستی جهان را باور کن و زندگیت را آنگونه که میخواهی ، بساز.
📌توشه۲۷
این سفر(قانون اصلی کائنات)
بود که نشان داد؛
تموم تجارب زندگیت ساخته شده به دست فرکانس هایی است که در اثر تکرار همیشگی گفتگو های ذهنی ات با خودت که به جهان ارسال کرده ای رخ داده است.
پس گفتگوهای ذهنی ات را فقط در راستای ثروت ،موفقیت مالی ، روابط ، سلامتی ،معنویت قرار بده.
📌توشه ۲۸
این سفر(کمبود را باور نکن حتی اگر پروفسور هاوکینگ آن را تأیید کرد)
بود که خاطرنشان کرد
کلی فراوانی و ثروت و نعمت در این جهان هستش
از فراوانی آب
فراوانی درختان
فراوانی پول و ثروت
و کلی فراوانی های دیگر
پس هیچوقت کمبود را باور نکن حتی اگر بزرگترین فیلسوف جهان هم بهت بگه چون تو را از رسیدن به ثروت منع میکند.
📌توشه ۲۹
این سفر(گزارش استاد عباس منش ازدوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها) بود که یاد داد؛
که
این دوره فقط یک راهنمای عملی دستیابی به رویاها نیست ، بلکه راهنمایی است برای ساختن تک تک لحظات دلخواه در زندگی ات ، که زندگی ات را از فقر و کمبود به فراوانی و ثروت میرساند .
📌توشه ۳۰
این سفر( یک خبر خوب از دوره روانشناسی ثروت ۱)
بود که نشان داد :
که جهان حاوی بی نهایت مدار است که در هر مدار ایده ها، فرصت ها ، موقعیت ها ، شغل ها ، شرایطی وجود دارد که افراد موجود در آن مدار را نهایتا به میزان مشخصی از درآمد می رساند.
تنها عاملی که شما را در مدار فقر یا ثروت قرار داده است، فقط و فقط باور های شماست.
📌توشه ۳۱
این سفر(مصاحبه شما با استاد عباس منش قسمت۱۷)
بود که خاطرنشان کرد که :
مهمترین عاملی که باعث موفقیت شما میشود فقط و فقط عزت نفس است ، زیرا مهم ترین تغییر در زندگی زمانی رخ میدهد که عزت نفست را بهبود ببخشی.
عزت نفس یعنی؛
شناختن خودت و توانایی هایت ، ارزشمند دانستن خودت و دیگران ، باور به خودت ، باور به خداوند و توانایی هایی که به تو بخشیده است.
مهم ترین ویژگی عزت نفس ، کمک به تو برای کنترل نجواهای ذهن است.
📌توشه ۳۲
این سفر(آماده سازی دوره روانشناسی ثروت ۳ قسمت دوم /استقلال مالی و آزادیِ زمانی و مکانی)
بود که به من یاد داد:
هر روز فرصت های بیشتری برای کسب و کارهای شخصی ایجاد میشود.
هر روز جهان راه های ساده تری پیش پایتان میگذارد تا با امکاناتی که در همین لحظه داری و از اجرای همین ایده های ساده ، کسب و کار شخصی ات را بسازی .
از آگاهی های این دوره بهم یاداور شد که حجت را بر من تمام کرده و ذهنم را از تمام بهانه تراشی هایش خلع سلاح کرده است
تا با تغییر باور ها رشد کنم و جهان رو برای زندگی بهتر و عالی تر قرار بدم.
📌توشه۳۳
این سفر(تولید آرامش در پرتو آگاهی قسمت ۱)
بود که بهم گوش زد کرد :
قلبت را پاک کن، سلامت میکنم و آنجا که من و تو یکی هستیم را گرامی میدارم، …
آنجا که من و تو یکی هستیم، سکوت کن و دل بسپار،
چه اهمیت دارد که کیست که میگوید و کیست که میشنود؟
چه اهمیت دارد که من کجا هستم و تو کجا؟
چه اهمیت دارد که من به چه باور دارم و تو به چه؟
اینها همه قیل و قالهای نفس توست، حال آن که خود متعالی تو میخواهد که آرام باشد.
بی هیچ نام، بی هیچ مکان، بی هیچ قبیله، بی هیچ قضاوت … آزاد و نا محدود، بی هر فرم و قالب …
این قید و بندهای زمینی را، این طبقه بندیهای نفسانی را کنار بزن، نام را، مکان را، باور را و هر تفاوتی را با ذهنی آرام ، بنشین و بشنو.
میخواهم برایت بگویم و تو بشنوی،
تو پاره ای از خدایی ،
تو فرا تر از جسمت و فرا تر از ذهنت ، آگاهی هستی و آگاهی تو اصل توست ، خود حقیقی توست،
خود متعالی توست.
📌توشه۳۴
این سفر(توحید عملی قسمت۲)
بود که یادآور شد :
باید رسالت زندگیت را اشاعه توحید و یکتا پرستی قرار دهی ، چون توحید عملی راهکاری برای همه چیز است.
و اگر به خداوند ایمان داشته باشی خداوند قادر است به شکل همراه ، همکار یا مشاور عالی ، وارد زندگیت شود .
به شکل مشتری ، بازار و ایده ای ثروت آفرین ، وارد
کسب و کارت شود و جان دوباره ای به آن بخشد .
خداوند قادر است به هر شکلی که تو میخواهی و میتوانی آن را در ذهنت بسازی، وارد تجربه زندگیت بشود.
پس چرا این قدرت را باور نکنیم؟
چرا روی آن حساب نکنیم؟
چرا به این قدرت وابسته نشویم؟
📌توشه۳۵
این سفر(
آرامش در پرتو آگاهی قسمت۲)
بود که نشان داد :
میتوانی با این آگاهی
کمی راضی تر
کمی سپاسگزار تر
کمی سرزنده تر
کمی پر ذوق تر
کمی خوش بین تر
باشی
چون تو لایتناهی هستی
چون تو ابدی هستی
چون تو مقدس هستی
📌توشه ۳۶
این سفر(داستان شگفت انگیز یک آرزو)
بود که بهم یاد آور شد که :
همه ی دستاورد های بزرگ بشر از دل یک رویا ، یک آرزو ، یک هدف و یک ایده ی ساده آغاز شده است.
پس رویایت را جدّی بگیر.
تو فقط باید خودت را باور داشته باشی
توانایی هایت را باور داشته باشی .
فقط کافیست
قوانین خداوند را درک کنیم ،
کافیست اصل و ذات خودمان را به یاد بیاوریم و بپذیریم که :
تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثناء نتیجه باورها و فرکانس های خودمان است.
تحقق اهداف فرمول ساده ای دارد؛
✔️داشتن هدف های واضح و مشخص
✔️ساختن باور های هماهنگ با آن اهداف
📌توشه ۳۷
این سفر( تمرکز بر نکات مثبت قسمت ۷/ پیام ایرما)
بود که نشان داد:
در زندگی گاهی با شرایطی روبه رو میشویم که در نگاه اول سخت و نا امید کننده به نظر میرسد اما اگر توانایی تمرکز بر نکات مثبت در دل همان شرایط را داشته باشیم ،خیلی راحت همه چیز تغییر کرده و آرام میشود و از ما آدمی متوکل تر ، صبورتر و با ایمان تر میسازد.
طوفان ایرما نشان داد که بیشتر از خرابی با خودش خیر و برکت داشته است.
و باید دستان خدا را در تک تک مردم مشاهده کرد .
📌توشه ۳۸
این سفر( آرامش در پرتو آگاهی قسمت ۳)
بود که به من خاطرنشان کرد که؛
آرامش در پرتو آگاهی پیامِ سرشت نامرئی ات برای توست.
پیامی که نجوا کنان میگوید: خداوند در درونت نهفته است.
همان اطمینانِ لابه لای همه نگرانی هایت که تورا به هیجان می آورد ، خداست
همان عشقی است که موجب فراموشی تمام دردسرهایت میشود ،خداست
فقط از سر راه خودت کنار برو.
کافیست هر کاری را با جان و دل انجام دهی
چرا که هر روز ،روز رحمت الهی است.
📌توشه۳۹
این سفر(مصاحبه شما با استاد عباس منش قسمت۶)
بود که نشان داد:
تنها راه تغییر شرایط ، فقط تغییر باور هاست و بس.
زیرا
تا زمانی که باور های بنیادین شما درباره ثروت و روابط ، توحید عملی ، سلامتی و… تغییر نکند هرگز به مدار راهکار یا ایده ای که به تحقق خواسته ات منجر شود ، هدایت نمیشوی و راهی نداری.
📌توشه۴۰
این سفر(پیام نوروزی استاد عباس منش)
بود که به من یاد داد:
احساس خوب داشتن ، شادی و آرامش را اولویت مهم زندگی ام قرار دهم و به جز این ، هیچ چیز را جدّی نگیرم .
فقط کافیست باور کنی هر اتفاقی به نفعت است.
فقط کافیست به یاد آوری که خداوند بزرگترین حامی ات است.
پس همیشه سعی در ایجاد هماهنگی میان ذهنت با روحت را داشته باش و
این قانون را همیشه به یاد داشته باش که
احساس خوب= اتفاقات خوب.
اینم از پایان این چله سفرنامه که روح من را کاملا جلا داد و ظرف من را از هر جهت بزرگتر کرد. خدارو صدهزار مرتبه شکر
و از فردا میخوام شروع کنم به جدّ روی تک تک فایلها و گوش دادن و فعالیت هایم را ادامه دادن چون تعهد غیر قابل مذاکره ام همیشه یادم هست و همراه خود دارمش
یا موفق میشوم یا میمیرم
یا ثروتمند میشوم یا میمیرم.
یا باورهامو تغییر میدم یا میمیرم
از تموم دوستان گلم و خانواده صمیمی عباس منش ممنون و سپاسگزارم که تا آخرین روز همراه من بودید .
به امید اینکه در دوره ها حضور پیدا کنم و این زنجیر کامنت گذاشتن رو ادامه بدم ، البته توی فایل های رایگان ادامه میدم ولی توی دوره های یه چیزه دیگست😍😍😍
خدایاااا شکرت که لیاقت این چله سفرنامه را بهم دادی.
واقعا کوله پشتی تون پر شده از اگاهیهای ناب این چله و ممنونم ازت که این اگاهیها را در اختیار من وهمه ما نهاده ای
لذت بردم از خواندن نوشته هات از خر یک از فایلها ی هر روزت
انگار مجموعه ای هست از عبارات تاکیدی نابی که یکجا جمعشون کردی.
انگار مجموعه ای هست از شیرازه ی هر فایل از هر روز سفری ات.
انگار که چکیده ای و اصلی هست از تمام باورهایی که استاد بدست اورده از روز اول که قدم در این راه توحیدی نهاده ان تا به الان.
دکمه اون قلب کوچکه را فشار داده ده ام تا ذخیره شود در قسمت محبوبترین دیدگاه های دوستان در پروفایل شخصی ام تا هر از گاهی که بهشون سر می زنم این کامنت شما نیز بخوانم .
اینها باورهای خالصی هستند که استاد با کارکردن فراوان در اختیار اعضای خانواده اش گذاشته اند در طول سالهایی که خودشان را شناختند و خدای خودشان را باور کردند.
ان روزهایی که یک همچین جای دنج و مامن امنی مثل گروه تحقیقاتی عباس منش نبود که از تازیانه شیطان ذهن و ادمهای ناباوری که می گفتند نه نمی شود و راهش نیست و تو موفق نخواهی شد؛ اره ان روزها این چنین سایتی نبود که تستاد بهش پناه ببرد و ارام گیرد مثل خیلی از ماها و مثل خود من .
مثل منی که هر از چند گاه که خسته می شوم و از شدت تازیانه های مسیر این راه پناه می برم به سایت و کامنتهای توحیدی همچون تو و سایر کامنت های اعضای عزیز این خانواده توحیدی.
خدای منانم رابسیار سپاسگذارم برای هدایت شدنم و نیز استاد مهربانم که دستی شده از بینهایت دستان او که هم سعی می کند زیبا زندگی کند و هم جهان را جای بهتری برای زندگی کردن دیگران قرار دهد.
شاد باشید و پیروز هم در این جهان و هم در ان جهان دوست من 🌹
دارم میرم که بازم کامنت زیبایتان را بخوانم که باز به یاد بیارم که به قول مولانا:
خدارو صد هزار مرتبه شکر که کامنت ها رو مطالعه میکنید ، این فوق العاده هستش ، چون خودمم از خوندن کامنت ها بسیار نتایج عالی گرفتم و راهم هموار تر شده ، خداروشکر که برای شما دوست عزیزم مفید واقع شده ، خودت ارزشمندی که مطالب ارزشمند رو دریافت میکنی 👌👌🌹
سلام به میلاد عزیزم که با نوشته و متن زیبایش چقدر احساس خوبی بهم داد ، نوشته هایت و درکت از قوانین و فایل ها ذهن منو دگرگون کرد ، اینقدر جذاب و گیرا احساست رو به اشتراک گذاشتی که منو شدیدا تحت تاثیر قرار داد ، اینقدر درکت و برداشت هایت زیبا بود که خیلی هاشون رو نوشتم و روی دیوار اتاقم کنار تختم زدم که موقع استراحتم از احساسات بی نظیرت که در نوشته هات موج میزد بهره ببرم ، بهت تبریک میگم که وعده چهل روزت رو به اتمام رسوندی و از خداوند برات بهترین ها رو میخوام 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
سلام
دلم گفتم قبل از هر چیزی بگم مریم خانم شایسته عزیز ازت ممنونم برای همه محبت هایی که داری … عاشقتم……//////////
همون حسی که موقع توضیح دادن توضیحات و روند تغییرات توی فایل های دانلودی …
یک لحظه بهم دست داد …
اصلا بغضه داره گلمو فشار میده …////////////////
تو چقدر خداگونه و الهی هستی …
با تمام وجود از خدا ممنونم برای حضور شما و اقای عباسمنش تو زندگیم …
چی بگم واقعا … خدایا من مشتاق هر محبتی ام که در حقم داشته باشی …
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت…
یادمه همون روزای اول عضویتم و به لطف خدا ، دوره عزت نفس رو تهیه کردم بااینکه واقعا هیچ اشنایی با استاد نداشتم یک نیرویی بهم گفت مهدی این محصولو باید داشته باشی و منم گفتم چشم و این از فضل خدا بود و به قول استاد فضل خدا برای همه هست …
و اذا سالک عبادی عنی فانی قریب اجیب دعوه الداعی اذا دعان …
بعد چند روز
هدایت شدم به سفرنامه صمیمی خانواده عباس منش …
واقعا واقعا هیچ هیچ تصوری نداشتم ازین بخش سایت و فقط با ذهنیت سفر و دور دور کلیک کردم روش …
اون زمان به کوب داشتم سریال سفربه دور امریکا رو تماشا میکردمو تازه زندگی در بهشت استارت خورد
خدایا شکرت یادش بخیر …
چی بگم واقعا …
علارقم اینکه دوره عزت نفس واسم فعال شده بودو امکان دسترسی داشتم اما کلا یادم رفته بود ازشو مبهوت فایل فقط روی خدا حساب کن و فایلهای توحید عملی بودم و یک انرژی فوووووق قوی که واقعا هیچ جوره نتونستم بیخیالش بشم منو وارد طی طریق روز های پر برکت سفرنامه فصل اول کرد …
و واقعا پر برکت بود …
گواهی و شهادت میدم که واقعا سفرنامه فصل اول واسه من ، اگاهی هایی که باهاش روبه رو شدم واقعا نسخه خالص تر ، عاشق تر، متوکلتر، یکتاپرستتر، امیدوارتر، ثروتمند تر، شادتر، سپاسگزارتر، سلامتتر، آرامتر و در یک کلام خداگونهتر تبدیلم کرد …
از خدا با تمام وجود ممنونم برای این رحمت بزرگی که در حق من داشت …
بعد تموم شدن فصل اول نمیدونم چی شد در مدار فصل دوم قرار نگرفتمو بعدش وارد اموزش های دوره عزت نفس شدم که خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
چی بگم چی بگم چی بگم ؟؟؟
//////////////
واقعا زبونم … قدرت کلمات ناتوانه از ابراز احساسم …
////
ایمان .
ایمان همه چیزه …
///////////////////////
واقعا نمیتونم حسممو بگم فقط چیزی که تو سرم میچرخه و میتونم بنویسمش این جملس :
الحمدلله رب العالمین … الرحمان الرحیم مالک یوم الدین
با تمام وجودم الان میگم ایاک نعبد و ایاک نستعین
و باتمام وجودم خواهش میکنم که اهدانا صراه المستقیم
واقعا هیچ هیچ هیچ ایده و هیچ هیچ هیچ فهمی از مسیر انعمت علیهم ندارم…
و بهم گفته شد یکبار دیگه علارقم موهبت فعال شدن دوره کشف قوانین وارد اون مدار نشم و
شروع کنم مسیری رو که بهم نمایانده شده …
به امید خدا وارد سفرنامه فصل دوم یا به عبارت دیگه ” روز شمار تحول زندگی ” میشم
به امید هدایت ، فهمیدن و تجربه بودن در صراه المستقیم ، صراه الذین انعمت علیهم …
و تعهدی غیر قابل مذاکره و بیبهانه برای نوشتن سفرنامه شخصیام از این سفر میدهم ….
یعنی هر روز یک نکته، تصمیم، ایده یا راهکاری که آموختهام را در بخش نظرات آن فایل به عنوان برگی از سفرنامهام بنویسم و ردپایی از خودم در این سفر برجای بگذارم….
خدایا با تمام وجود ازت سپاسگذارم که فضل و رحمتت بر من بی نهایته …
خدایا با تمام وجود ازت ممنونم
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت …
/////////////////
میخام داااااااااااد بزنم میخام به همه مردم ، به هرکی که باهاش روبه رو میشم بگم برو سایت عباسمنش عضوشو و بلافاصله کلیک کن رو قسمت ” روز شمار تحول زندگی ” یا همون سفرنامه صمیمی خانواده عباسمنش و هیچ کار دیگه ای نکن …
اما تعهد بدون مذاکره ام در دوره کشف قوانین بهم اجازه نداده حتی به مادرم یا خواهرم که نزدیک ترین و عزیز ترین های دنیام هستن چیزی بگم …
تعهدی که از فضل و رحمت خدا میاد بر من که تبدیل شده به یک ایمان قوی…
ایمانی که هرچی این مرد شریف میگه حقه و وحی منزل …
خدا شاهده ازون روزی که با استاد و این مسیر اشنا شدم (تا الان ۱۵۳روزه ) شرایطم جوری رقم خورده که ۲۴ ساعت و هفت روز هفته تماااااااااااام وقتم ازاد شده و به فضل خدا شرایطی ایجاد شده که تمام لحظاتمو با فایل ها و مطالب استاد ” گل باران ” کنم …
شرایطی واسم پیش اومده تقریبا یا دقیقا مشابه اوضاعی که ایشون تو بندر عباس داشت …
واقعا استاد میفهمم حرفتو میگفتی اون تضاد ها هم واست زیباست ینی چی …
چقدر روحم ارومه … چقدر به قول استاد روحم لطیف شده … و میخام ازین بیشتر …ازین بهتر …
استاد میگفت وقتی من وارد مسیر توحید و تغییر باورهام شدم خودتومو با ورودی های مناسب بمباران کردم …
اما خدایا با تمام وجود ازت سپاسگذارم که این فضل و رحمت بزرگ رو در حق من داشتی و مسیر هدایت رو انقدددددددددددددد واسم راحت کردی …
خدایا با تمام وجود ازت خواهش میکنم قلبم رو ، وجودم رو پس از اینکه به تو ایمان اوردم در نوری چند برابر از ایمان و هدایتی بیش از پیش داخل کنی و ایمانی بر ایمان هر لحظه از هر جهت بیافزایی
خدایا با تمام وجود ازت سپاس گذارم
خدایاشکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
به امید خدا وارد فصل دوم این مسیر پر برکت و تحویل زندگیم میشم …
ارادتمند
مهدی وثوق
الان : مشهد/ایران
سلام
امروز 3بار به این دیدگاه شما هدایت شدم
انگار دلم می خواد ازتون تشکر کنه ، تک تک جملاتتون رنگ و بویی خاصی داره انگار ی جوری خاصه
نوع ایمانی در نوشته هاتون هست که دوست دارم همیشه تکرار بشه و بیشتر ببینم
در پناه ربی که هر لحظه هدایتگر مونه باشی
آقای مهدی وثوق
درود به شما دوست و هم خانواده ی عباسمنشی
واقعا چقدر کامنت تون آگاهی دهنده بود
و از اینکه خودتونو در مدار باورهای توحیدی بمباران کردید واقعا جای شکر داره
نور عشق و محبت و صلح و دوستی و پول و ثروت و موفقیت و سلامتی پایدارو برای همه مون آرزومندم
ممنون و سپاس🙏🙏🙏🙏🥀🥀🥀🥀☘️☘️☘️👣
سلام دوست عزیز
سپاسگزارم که این هدایتها رو با ما به اشتراک گذاشتید
چقدر عالی که در همین آغاز راه این نشونه های بزرگ رو دریافت کردید
از خداوند میخوام که به راه راست راه کسانیکه به آنها نعمت داده ما رو هدایت کنه
هر لحظه تون سرشار از نعمت و زیبایی بیشتر باشه
درود بر همه ی شما عشق آفرینان و بندگان راستین پروردگار ؛ خصوصا آقای عباس منش و خانم شایسته
امروز که مثل همیشه داشتم تو دفترم دریافتهام رو می نوشتم واژه ی “بی خیالی” مدام دور سرم می چرخید. بالاخره نوبت به “بی خیالی” رسید و نوشتم. این که این واژه در خانواده ی ما و شاید خیلیها به معنی “بی غیرتی”، “علافی”، “بی رگی و سیب زمینی صفتی” و “فرار از هرگونه مسوولیت” اطلاق میشه. هر وقت میخوان بزرگترین عیب کسی رو بگن میگن : اون که ازش انتظاری نمیره؛ طرف بی خیال تر از این حرفاس. و کلا کسی رو که نمیخوان جدی بگیرن میگن : خیلی بی خیاله. به همین خاطر وقتی من در فایلی از آقای عباس منش شنیدم که باید بی خیال بود و بی خیالی رو به خونسردی معنی کردن خیلی ذهن منو مشغول کرد. منظور ایشون این بود که این خونسردی از ایمان درست و قوی میاد نه از سر بی توجهی به زندگی و لذت و کامیابی. اما من همچنان با این واژه درگیر بودم. این که چطور میشه با خونسردی ، ایمان قوی داشت و کامیاب شد! جدا از معنی “بی خیالی” به “بی غیرتی و بی مسوولیتی” ؛ معنی دیگرش در دریافتهای من از اطرافیان و دوروبرم این بود که هر وقت کسی میخواست شخص گرفتار و مصیبت زده ای رو دلداری بده و به اصطلاح مثبت نکاه کنه به مشکل پیش آمده و شخص رو آروم کنه میگفت : بابا بی خیال ؛ اینم میگذره. تو بگذر ! ساده بگیر! دایورت کن! و مهمتر از همه فراموشش کن! خود من بارها و بارها این “فراموشی” رو انجام دادم و انقدر درین کار متبحر شده بودم که به سه سوت میتونستم اتفاق ناخوشایندم رو فراموش کنم و با وجودیکه قوانین رو به روشنی الان نمیدونستم اما موفقیتهای ریز و درشتی رو کسب می کردم. تا اینکه به در بسته ی محکمی برخوردم که هیچ مدله باز نمیشد. هرقدر خواستم فراموش کنم؛ بگذرم یا بی خیال بشم نشد که نشد. وقتی با آموزه های این سایت آشنا شدم هنوز نمیتونستم درکش کنم چون خیلی ماجراها بود که باید می فهمیدم. هر چند من قبل از این آشنایی با شرکت در ورکشاپها و سمینارهایی شنیده بودم که ” هراتفاقی برای خوبی من است.” اما تحلیل مساله در موقع وقوع مشکل سخت بود. تا این که اتفاقی برای رابطه ی برادرم با خانمش افتاد که این مساله ی “بی خیالی” رو دوباره به یادم آورد. و من هزاران باره معتقد شدم وقتی مساله ای رو حل نمی کنی و فقط ازش میگذری و فراموشش میکنی مثل اینه که فقط یه قرص مسکن خوردی و دردت موقتا آروم شده و باید ریشه ای به مساله بپردازی. من فهمیدم که ارزش اتفاقات ناخوشایند که در این سایت با نام “تضاد” شناخته شده کمتر از اتفاقات خوشایند نیست. اما تضادها یا خارهای گل به دو گونه اند. اونهایی که موقتی هستند مثل تصاویر ناخوشایند که به طور اتفاقی در کوچه و خیابان می بینیم یا در فضای مجازی با اونها روبرو میشیم که راه حلش عدم توجه به اونها و فی الفور توجه به تصاویر زیباست تا تاثیر اونها رو در دم از بین ببریم و کلا مراقب باشیم که در معرض تصاویر و وقایع و اشخاص این چنینی قرار نگیریم و به این شکل ورودیهای ذهنمون رو کنترل کنیم و دسته ی دوم اونهایی هستند که چندین بار در موقعیتهای مختلف برای خودمون و افراد نزدیک و معاشرمون تجربه ش می کنیم. در این مورد باید جدی گرفته بشه چون منشا اون باور محدود کننده و مخربیه که دیگه با اعراض نمیشه باهاش برخورد کرد و مطمئنا حرف و پیام مهمی داره که اینقدر خودشو تو زندگیمون نشون میده. فهمیدم که باید بهش توجه کنم؛ ازش تشکر کنم که با وجود بی توجهی من بازم بهم هشدار داده که مسیرم رو به سمت خواسته هام دارم اشتباه طی می کنم. فهمیدم به جای ناراحت و عصبانی شدن از وقوع ناخواسته یا تضاد و همینطور مبارزه با اون باید به پیامش گوش کنم و ببینم باور محدود کننده م چیه که سنگ شده تو راه زندگیم و هر روز پام رو هم لنگ تر میکنه! وقتی پیامش رو گرفتم ازش خداحافظی میکنم و برای همیشه از زندگی من بیرون میره. این “همیشه” به این معنی نیست که دیگه تضادی نخواهم دید ؛ بلکه اگر پیام رو دقیق فهمیده باشم و باورم رو درست کرده باشم و از مراقبت مداومش دست برنداشته باشم اون تضاد در اون موضوع خاص رو دیگه نخواهم دید وگرنه با غفلت از کنترل ورودیهای ذهن و مراقبت از سبک وسیاق شخصی و توکل به رب العالمین باز آش همون اش میشه و کاسه همون کاسه! شاید در مواردی بدتر! و توی دفترم نوشتم که با طرز صحیح برخورد با ناخواسته و تضاد میتونم به “بی خیالی” حقیقی که همون ایمان راستین به قدرت مطلق رب العالمینه برسم. به اون خونسردی و عدم نگرانی و آرامش واقعی. و بلافاصله اومدم اینجا و این قسمت سفرنامه رو خوندم و پیام نوروزی آقای عباس منش رو که برای سال 95 فرستاده بودن و خیلی وقت پیش دانلود کرده بودم بازم شنیدم. حالا دیگه با این دریافتها با خیال راحت “بی خیال” میشم و وقتی کسی بهم بگه “خیلی بی خیالی” به جای عصبی شدن و انجام کارهایی به ظاهر جدی و پر دردسر که نشون بدم من خیلی آدم سخت کوش و زحمت کش و مسوولی هستم و تو رو خدا منو دوست داشته باشید و قبولم کنید ؛ فقط به دنبال نکات ریز و درشت مثبت و دلخواهم میگردم که هر لحظه رو بهتر از لحظه ی قبل کنم. میرم بدون خجالت اسباب بازی هایی رو میخرم و باهاشون بازی میکنم که شوق و آرزوشون هیچوقت از دلم دور نشد. میرم همون کتابای شیرین با نقاشی های دوست داشتنی م رو میخونم که با هربار دیدن و خوندن اون کتابا نمیفهمم زمان چطور میگذره. میرم همون لباسای جینگول خودمو می پوشم که هروقت از جلوی آینه رد میشم کلی شاد میشم و با خودم خوشحالم. میرم اون سریالای بامزه ای رو می بینم که وقتی هم تنهام چنان قهقهه میزنم که تا چندتا خونه صدام میره. خلاصه : گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع / سخت می گیرد جهان بر مردمان سخت کوش
سپاسگزارم که خوندید. شاد باشید ؛ عاشق باشید ؛ بی خیال باشید !
عزت زیاد ؛ دنیا به کام !
سلام و افرین ملیحه عزیزم دقیقا همین امروز داشتم به همین موضوع توجه میکردم واقعا ایمان به خدا برای ادم یه رهایی میاره
واقعا مغزمون خیلی وقتا باید خاموش باشه فقط لذت ببره فقط پر از شوق و ارامش احساس توکل داشته باشه که همه چیز رو سپرده به خداوند البته قانون رو رعایت کنه و کنترل ذهنش به دستش باشه وکارها رو همونطوری که قانونه انجام بده توکل ایمان احساس ارامش و رسیدن و لذت بردن و انسانیت واقعا این واژه ی انسانیت چه واژه ی زیبایی هست ملیحه جان یا شما عزیزی که داری این اگاهی رو دریافت میکنی
اره واقعا انسانیت و توکل و دوستی با خداوند حس رهایی وابستگی به خداوند خیلی زیباست
هر چقدر به خدا نزدیک تر میشم بیشتر میفهمم انسانیت چقدر زیباست
امروز یه اگاهی زیبای دیگه هم از خداوند عزیزم دریافت کردم
و اون اگاهی این بود
به درون خودت برو و عمیق خودت رو حفاری کن
دایره وار بچرخ عزت نفست رو روش کار کن احساس لیاقتت رو روش کار کن روی حس ایمان و توکلت کار کن روی باور فراوانیت روی خودت کار کن دقیقا مثل یه دایره همینطور در درون خودت در حال چرخش باش و به درون عمق خودت اضافه کن اینطوری ظرف درون بزرگ تر میشه
و واقعا برام درک این موضوع خیلی جذاب و ارامش بخش بود
تقدیم به تو ملیحه عزیز و شما دوستان پاک و خداگونه ام سپاس
سلام ملیحه عزیز
چقدر لذت بردم از خوندن کامنت پر از آگاهی و نکته های مهم
واقعا این بی خیال بودن خیلی کار راه اندازه در لحظه بودن و لذت بردن همه ی نتایج رو به نفع ما تغییر میده
امیدوارم حال دلت خوب خوب باشه هر لحظه
بی خیال و شاد باشی و سعادتمند و ثروتمند 🌷
دوست عزیزم ملیحه جان چقدر زیبا بود پیامتون و واقعا گذشته رفتار اشتباهی رو بخاطر من آورد که باعث خیلی از نتایج نا مطلوب زندگی من بود. اینکه من همیشه بیش از حد سخت میگرفتم و سعی میکردم نشون بدم خیلی مسئولیت پذیر هستم و دیگران بی خیال خطاب میکردم. غافل از اینکه خیال اونها پی ایمان خداست و خیال من پی دنیا و چقدر خوبه که ادم بیخیال دنیا باشه چون وقتی خیالت جای درسته تمام دنیا و ثروتش و نعمت هاش ماله تو هست.
مرسی از این دیدگاه توحیدی عالی
سلام سپاسگزارم آقای عباس منش سپاسگزارم آقای عباس منش ازتون بینهایت سپاسگزارم.ازاین که این دیدگاه ها رودرما ایجادکردی سپاسگزارم زیراقبلا مثل تکه چوبی روی آب بودیم که بادیاامواج آب به هرطرف که خودش میخواست مارااینوروآن ور میکرد.
اماالان سوارقایقی هستیم دررودخانه خوشبختی وروزبه روز به آن چیزی که میخواهیم میرسیم.به همه دوستان خداقوت میگم دوستان باید(بخواهیم)تابه خواسته هایمان برسیم فقط باید تمرین تمرین تمرین کنیم.
من قبل ازاینکه بااین سایت آشنابشم سراتفاقات زندگی زود از کُره درمیرفتم وهمه چیزراخراب میکردم اما الن وقتی اتفاق بدی میفته دست به هیچ کاری نمیزنم خودم راکنترل میکنم وآن اتفاق انقدر به نفع من میشود که شکه میشوم ودرخلوت میشینم به فکرمیرم به خودم میگم ببین اگه سراین موضوع دعوامیکردم یابه طرف ناسزا میگفتم چقدر خراب میشد اما خودم را کنترل کردم آرامشم راحفظ کردم چقدر موضوع به نفع من شد.
خیلی دوستون دارم فعلا
سلام دوست عزیز
تحسینتون میکنم که در مسیر خوشبختی قرار گرفتید
واقعا همینطوره تمرین و تمرین و تمرین لازمه
امیدوارم در هر لحظه به زیباییها و نعمتهای بیشتر هدایت بشین
سلام
جلسه ۵۲
دولت ها و ایجاد شغل
حمد و ستایش مخصوص الله ی است که تنها قدرت مطلق دنیاست خداوند بخشنده مهربان
من در انتظار جلسه ۵۲ بودم و این انتظار احساس خوب رو از من گرفته بود ، (نجواها خودشون رو نشون میدادن ،دیدی خدا دوستت نداره و برگشتی سرخونه اول …)
من در طی ۲۴ ساعت اتفاقاتی رو تجربه کردم که می خوام به عنوان ردپام در این روز شمار بنویسم
۲۴ساعت گذشته من:
تلفنم زنگ خورد برای ناهار بریم خارج شهر، ناهار رو یک جای خیلی باصفا ، به همراه نسیم خنک و صدای شرشر آب و کوه های بزرگ اما نزدیک خوردیم ، تمام اینها با شادی کودکی ۴ساله که همراهمون بود عالی شده بود
و تماشای غروب خورشید از بالای کوه ، تصاویر دیدنی که دل آدم میخواد ساعتها بشینه و فقط نگاه کنه
خدایا شکرت برای این همه عظمت و بزرگی ات
بدون برنامه از قبل شب برنگشتیم خونه ،
من همیشه وقتی جا به جا میشدم خوابم نمی بره ،گفتم به خودم ایندفعه سخت نگیرم این نقطه ضعفه سعی در برطرف کردنش کنم ، و قبل خواب به خودم می گفتم سخت نگیر ، برام جالبه من هر دفعه جا به جا میشدم در طول شب شاید یکی دوساعت فقط خوابم میبرد ؛ ولی این دفعه فقط دوبار بیدار شدم و دوباره راحت خوابم برد. چقدر خوبه اینکه به خودت سخت نگیری و راحت باشی ، این باعث شد من صبح سرحال بیدار بشم خدایا شکرت
برای ناهار روز بعد دوباره به دل طبیعت رفتیم
چشمه های پر آب و دیدم که چه باغی از این چشمه به وجود اومده بود درختهای بزرگ و تنومند انبه ، درخت خرما
و توی دلم داشتم تحسین می کردم و واقعا از بودن توی اون طبیعت لذت میبردم و اتفاقی من با پسربچه ۴ساله که همراهمون بود رفتیم دور بزنیم
چقدر خندیدیم و مسیرمون رو ادامه میدادیم تا وقتی نزدیک یک دره رسیدیم و دیدیم ماشین جاده سازی راه رو به پایین درست کرده شاد و خوشحال به سمت پایین دره می رفتیم
الله اکبر از همزمانی که خدا برات به وجود میاره
وقتی ما به پایین دره رسیدیم دیدم انگار یکم کوه خیس شده ، وقتی جلوتر رفتیم دیدیم
از دل این کوه سنگی و سخت یک چشمه در حال جاری شدنه تازه آب راهشو از دل سنگها پیدا کرده بود و وقتی ما رسیدیم از دل کوه بیرون اومد خدایا هزاران بار شکرت برای این همزمانی برای این تجربه جدید هزاران بار شکرت و چقدر شیرین و گوارا بود , و ماه کامل که دل هر بیننده ای رو میبرد
چقدر دیدن این صحنه از همزمانی برام آرامش آور بود ؛ یاد حرف استاد افتادم که میگه
باید پارو نزد وا داد باید دل رو به دریا داد
خودش می بردش هرجا دلش خواست به هر جا برد بدون ساحل همونجاست
من که انتظار جلسه ۵۲ احساس خوب رو ازم گرفته بود ببین انرژی خدا چطور ۲۴ساعت طلایی رو برام ایجاد کرد
خدایم هدایتم کن که بیشتر تسلیم تو باشم
وقتی برگشتم خونه خیالم از جلسه ۵۲ راحت بود دیدم رو سایت اومده یک بار گوشش دادم با چه آرامشی خوابیدم
و امروز تا الان فکر کنم ۸ یا ۹ بار این فایل رو گوش کردم و نکات مهم و یادداشت کردم
مطالب هر جلسه جوری برام پیش میره ،دقیقا آگاهی ها اون جلسه مطابق نیاز من برای رشد کردنه
دولتها و ایجاد شغل واقعاً؟
یکی بیاد یک کاری کنه
اعتراف می کنم
من منتظر بودم یکی بیاد تا من شاد باشم
یکی بیاد تا پول و ثروت به من بده
یکی بیاد من رو مهمون کنه
یکی بیاد من رو به گردش ببره
یکی بیاد دوستم داشته باشه
یکی بیاد تا من خوشبخت بشم
یکی بیاد ……
یاد این شعر افتادم
آهای آهای یکی بیاد یه شعر تازه تر بگه
برای گیس گلابتون از مرگ جادوگر بگه
از مرگ جادوگر بد که از کتابها می اومد
این شعر که از بچگی شنیدم کمک کرده که بیشتر منتظر یک منجی باشم ، منتظر امام زمان باشم ، منتظر یک شاهزاده با اسب سفید ، منتظر رابین هود که برام یک کیسه پول مفت بیاره تا اوضاعم خوب بشه
کلا من این شرک رو دارم
یک سوال توی ذهنم می چرخه
چرا میخواستی کارمند دولت بشی
چون از ابتدا به ما میگفتن درس بخون تا ی جایی استخدامت کنن
این نجواها نمایان میشن که اصلا فکر نمیکردم توی ذهنم داشت می چرخید
کار کم حقوق نسبتا خوب
چه کاری کنی چه کاری نکنی حقوق سرماه داری
حالا هر افکار و فرکانسی ارسال کنی ؟ بازم حقوق سر ماه رو داری پس چرا این همه فایل گوش میدی
خسته شدی ول کن نمی خواد اینقدر روی خودت کار کنی مثل بقیه مردم عادی باش ؛
توجیح می کنی که من خوش شانس نبودم کار بهتر داشته باشم یا حقوق بیشتر بگیرم انوقت یک توجیه منطقی قوی داری که تو کاره ای نبودی کار دنیا و سرنوشت بود بیشتر از این کاری از دستت برنمیومد
انگار نجواها من رو تشویق به کار خسته کننده قبلی می کنه که در عوض اینقدر نمی خواد به ذهنت فشار بیاری هی بخوای بدونی این باور غلط رو داشتی اون رو داشتی ی جورایی میگه بسوز و بساز و تو توانایی شو نداری این دنیا بی رحم و خشن و بدجنسه
می خواد من چشمم رو بر توانایی هام و بر خدایی که درونمه ببندم
می خواد مسئولیت شرایط الانم رو قبول نکنم بندازم گردن بقیه و شانس و این حرفها
خدایا هدایتم کن تا به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت دادی
خدایا کمکم کن یک تعهدی بدهم به خودم که یک بار برای همیشه خودم رو مسئول زندگی ام بدونم نه هیچ عاملی بیرون از خودم رو
هدایتم کن که ؛ منتظر معجزه ای بیرون از خودم نباشم.
کمکم کن تا اینکه یکی بیاد رو باید از ذهنم و مغزم بیرون بریزم ، این نگاه که یکی بیاد از بیرون برای من کاری کنه رو ریشه کن کنم .
خدایا کمکم کن که محتاج کمک یا ترحم دیگران نباشم
خدایا هدایتم کن که نگاهم فقط به تو باشه و چشمم به دست تو باشه نه هیچ بنده ای
خدایا هدایتم کن که نگاهم رو تغییر بدم که من خودم باید برای خودم شغل ایجاد کنم نه دولت یا شخص دیگه ای فقط خودم برای خودم
و این نگاه استاد رو توی ذهنم جایگزین کنم :
نگاه به تو به تویی که درون منی ، هر لحظه با منی ؛ نگاه به تویی که برای من کافی هستی
نگاه به خدایی که درون منه ، هر لحظه با منه ، خدایی که بیشتر از من می خواد که من ثروتمند ، خوشبخت و موفق بشم
جهان به فرکانسها و باورهای من واکنش نشون میده پس کل کار من اینکه با باورهای مناسب فرکانس مناسب ایجاد کنم
خدایم هدایتم کن که توانایی هام رو باور کنم و حرکت کنم و هی به خودم قانون تکامل رو یادآوری کنم
خدایا هدایتم کن که همه چشمم به تو باشه هو اول هو آخر و هو بینهم
ما به بی نهایت فرصت در هر زمانی دسترسی داریم
ما توانایی این رو داریم که برای خودمون شغل ایجاد کنیم
هدایتم کن که بی نهایت فرصت که تو برای من و همه مردم دنیا فراهم کردی از قبل تا ابد رو ببینم
کار بی نهایت زیاده ؛ شغل بی نهایت زیاده و من بسیار انسان توانمندی هستم
هر روز ثروتمندا دارن بیشتر میشن ، هر روز ساختمان های لوکس بیشتر میشه ماشینهای لوکس بیشتر توی خیابون دیده میشه این نشون میده که هر روز فرصتها دارن بیشتر میشن و انتهایی براش نیست برای همه هست
بازار هر روز داره بهتر میشه موقعیت ها هر روز بیشتر میشه
استاد و مریم عزیز خیلی از شما دوتا فرشته زمینی ممنونم دوستتون دارم
این حرفم برای کسایی که تازه وارد سایت ( دنیای دیگه و شگفت انگیز) شدند و بعد با کسایی که مثل خودم از قبل عضو این خانواده صمیمی بودند.
“عقل کل”
این قسمت یک کتاببببب یک کتابی که هر روزز به صفحه هاش اضافه میشه.
یک کتابیه که شایدد تو هزارتا کتاب دیگه باشه. و حتی نه به این وضوح و زیباییِ ” عقل کل ”
حالا دوست داری وقت بذاری، هزینهی زیادی بدی.. اونمممم خیلیییی تا هزارتا 1000 کتاب بخونی؟؟ یا دوست داری هر روز یک کتاب را بخوانی که منبعش مشخصه، و هر روز به صفحاتش افزوده میشه و هیچ هزینهای نداره! و تنها هزینهاش وقت، انرژِی ای که باید بذاری براش
تصمیم با خودتون
سه روزه کارممم شده، فقط جستجو تو این قسمت خواندن نظرات، جواب دادن، لایک کردن نظراتی که واقعا ارزشمندن
اصلاا دیوونه دارم میشم، چقدررر تو همین سه روز برام اتفاق مثبت افتاده.
مهم تر، چقدررر حالم و احساسم را مثبت و خوب نگه داشتم چقدررر فقط تو همین سه روز باورهام قوی تر شدن، و چه باورهای محدود کنندهای که تا حالا شناسایی نکردم اونم فقط وقتی نظرات را میخوانم ( وقتی میخوانم با خواندن هر نظری یک احساسی بهم میده که اگر مثبت باشه یعنی باورهای درستی در موردش دارم و وقتی که با نظر یکی از دوستان حال بدی بهم دست میده دقیقا همونجا یک باور (شایدم بیشتر ) دارم که با حل کردن اون و ساختن تضاد اون باور محدود کننده، جریانی از ثروت که فقط پشت همین ” ترمز ” بوده به سمتم سرازیر میشه.
حالا فکرشو کنید در کنار همین عقل کل، وقت بذاری و بری سفرنامه جذاب عباس منش را دنبال کنی. معرکه اس
( من واقعیتش انقدررر مسحور این قسمت عقل و کلم که اکثر وقتم همینجام و فقط سفرنامه را میخوانم و بیشتر ازش لذت میبرم. )
وقت بذارید بخوانید لطفا.
خیلی
دوستون دارم.
حالا که قسمت “نظرات محصولات” بسته شده البته برای کسایی که اون محصول را تهیه نکردند،
نمیدونم چرا بسته شده!!
من که خودم خیلییی استفاده کردم از نظرات محصولاتی که نداشتم، ولی از سمتی دیگه باوری که ساختم ” هر اتفاقی که بیافته به نفع منه ” واقعا خوشحالم که بسته شدهو اصلا مهم نیست.
پس،
بهترین زمان تمرکز را بذاری روی کتاب ” عقل کل “
امروز فقط میخواستم برسم خونه و بیام براتون بنویسم
امروز معنای واقعی این رو حس کردم که آشنا توی یکی از رویاهاشون میگفتن بقیه نگاهت میکنن و میگن مگه تو چیکار میکنی که اینقدر کارات خوب پیش میره اینقدر همه چی عالیه
و تو بهشون میگی من یک شریک دارم
اون برام کارامو انجام میده??
وایبیی بچه هاااا معجزه من معجزه دیدم به خدا
من امروز رفتم کارهای آزاد کردن مدرکم برای مهاجرت بگیرم و باید هفته اینده ندارم تحویل میدادم نهایتا
امروز که رفتم متوجه شدم من دو سال پیش که مدرکم گزاشتم برای آزاد شدن اشتباه مدرک کارشناسی گزاشتم و ارشد فراموش کردم همه کارها مو کرده بودم و ساعت حدود ۱۲ بود که یهو گفتن نمیشه
مدرک اشتباه?
و من یه لحظه خشکم زد
یاد سه سال پیش افتادم که وقتی دانشگاه برگه تدریسم دیگه امضا نکرد چقدر توی راهرور اشک ریختم
یه لحظه به خودم گفتم ریحانه تو الان یه آدم قانون جذبی هستی خودتو حفظ کن این آموزش ها ماله این لحظه هاست نه ماله وقتی همه چی خوبه
خودم جمع و جور کردم و گفتم ایرادی نداره قطعا خدا برای من موقعیت بهتری در نظر گرفته
با خونسردی از چند نفر سوال کردم
اونها همه گفتن هیچ راهی نداره و قانون کشور یه و نمیشه چون ثبت سامانه میشه
گفتم مهم نیست
من به زمان بندی خدا ایمان دارم
و مطمعنم با اینکه این موقعیت از دست مردم به ظاهر خدا یک کیک بزرگتر برای من در نظر گرفته
اینجا تفاوت داستان این بود که من مثل توی فیلم ها مدارکم بر نداشتم و با نا امیدی در حال ترک اداره باشم که یکی صدام کنه( که دروغ محض اونچیزی که نشون میدن چون جواب نا امیدی ناامیدی بیشتر و خدا دست ادم نا امید نمیگیره و اینا همش قصه که میگن اونجا که نا امید شدم اومد)
بلکه من با خونسردی و خوشحالی و امید به خدا مدارکم برداشتم و داشتم میرفتم که یهو صدام کردن
و گفتن یه فلان راهی هست شاید بشه
من تشکر کردم گفتم اشکالی نداره اگر هم نشد حتما خیری و تماس گرفتم دانشگاه و پرسیدم و ….. که رفتم و همون کاری که باید ۶ ماه بخاطرش منتظر میبودم و از لحاظ سیستمی هم هیچ راهی برای دور زدن نداشت رو برام تو پنج دقیقه انجام دادن?
تازه اخرشم ازم ولی عذر خواهی کردم بخاطر اینکه این قانون ها باعث شد من یکم به مشکل بخورم??
و کلی با احترام و … من فرستادن برم
فقط میخوام یه چیز بگم من همیشه از کار اداری فراری بودم اما امروز صبح به خودم گفتم
دخمل
اینجا باید خودتو و آموخته هاتو نشون بدی
و بعد کلی شکرگزاری تمام روز با خوشحالی و انرژی کارم انجام دادم و هر جا معطلم میکردند و کارم پیش نمی رفت
فقط یه چیز میگفتم
ا روم باش دختر
صبور باش
این برنامه زمان بندی الهی داره و این معطلی برای اینه که تو باید در زمان درست در مکان درست قرار بگیری و اگر عجله کنی زمان بندی بهم میریزه و ضرر میکنی هاااا
فقط میخوام بگم
همه چیز به من بستگی داره
همه چیز
و میشه با خدا شریک شد به جای خلقش و پادشاهی کرد
من تو امتحانم موفق شدم خدا جون
چون من قانون دارم یاد میگیرم
و وقتی قانون بلد باشی
همیشه برنده ای
حتی اگر به ظاهر اوضاع خوب نباشه
میدونی که بازی ۹۰ دقیقه و یه مقدار وقت اضافس
و نا امیدی یعنی باخت
متشکرم خدای من.
متشکرم استاد خوبم
سلام دوست عزیزم
آفرین به شما چه عالی با درک قوانین و در حال خوب ماندن و امید داشتن شرایط رو به نفعتون تغییر دادین
ممنون که این نتیجه رو با ما هم به اشتراک گذاشتین
لذت بردم و حس خوشحالی داشتم از نتیجتون
امیدوارم هر لحظه به سمت زیبایی ها ثروتها خوبی ها و نعمتها هدایت بشی
این برنامه زمان بندی الهی داره و این معطلی برای اینه که تو باید در زمان درست در مکان درست قرار بگیری و اگر عجله کنی زمان بندی بهم میریزه و ضرر میکنی هاااا
چقدر عالی بود این قسمتش.ممنون واقعا
سلام به همه استاد عزیزم و همه خانواده عزیزم
جلسه 42
گفت آسان گیر کارها که از روی طبع سخت میگردد جهان بر مردمان سخت کوش
چه راحت و ساده کلام خدا را از کتاب حافظ و از زبان استاد می شنوم
میگه : عزیزم سر خوشبختی اینکه : آسان بگیر ؛ هیچ چیز توی این دنیا رو جدی نگیر
از ظهر که این فایل رو باز کردم و شنیدم گفتم ببینم آسان بگیرم یعنی چه ؟ الان بعد از ظهر هست
توی همین چند ساعت رفتار یا کارهایی که از اطرافیان میدیدم و قبلا برام تحملش خیلی سخت بود ؛گفتم سخت نگیر بیا یک بار آسون گرفتن ببینم چطوریه ؛ دیدم خدای من ؛ چقدر الکی حرص می خوردم برای هیچ ؛ رفتار بقیه اصلا مشکلی نداشت فقط من یک چارچوب سخت قانونی توی ذهنم داشتم اگه یکی یکم خطا کرد سریع توبیخش کنم و احساس خوب رو از خودم می ربودم و تقصیر رو گردن بقیه مینداختم که شما باعث احساس بد من می شید . اصلا باورم نمیشه چرا من این چارچوب رو توی ذهنم دارم مگه من نظامی ام ؟ چقدر سخت گیری های الکی که سر ساعت غذا بخورم یا وزنم باید اینقد باشه یا حد کامل هر چیزی که در اطرافم می دیدم چقدر با این روش احساسم رو تلخ کردم و به خودم و اطرافیانم سخت می گرفتم
اما الان سخت نمیگیرم که قبلاً این کار رو میکردم غصه شو هم نمی خورم الان خدا واضح بهم گفته سخت نگیر منم سعی میکنم از الان یاد بگیرم که سخت نگیرم آسان بگیرم و هیچ چیز رو توی این دنیا جدی نگیرم
خدایا شکرت برای هدایتت
میگه عزیز من پیغام سروش منم از قبل بوده هست و خواهم بود فقط تو احساست رو خوب کن که راه شنیدن پیغام سروش استمرار در داشتن احساس خوبه منم می گم چشم اطاعت میکنم و حواستم بیشتر به احساسم هست
و در آخر هم که می گه غصه نخور ؛ هیچ چیز توی دنیای مادی ارزش غصه خوردن نداره تو هر شرایطی امیدت به خدا باشه
چقدر راحت میگی خدا چقدر آسون میگی آسون بگیر غصه نخور شاد باش و احساس خوب داشته باش و کار من تکرار و تکرار اینکه آسون بگیر شاد باش غصه نخور
خدایم هزاران بار شکرت که پیغام سروشت رو دارم می شنوم از طریق دستانت پر مهرت
سلام بتول جان
امروز من دارم با کامنتهای زیبای شما قوانین رو مرور میکنم
تحسینتون میکنم که اینقدر درک بالایی پیدا کردی از قوانین جهان هستی
هر لحظه ت سرشار از آگاهی و هدایت به سمت زیبایی های بیشتر
این روزها همش با دلم زندگی میکنم
با دلم راه میرم
با دلم تصمیم میگیرم
با دلم فکر میکنم
خلاصه با دلم حال و هوایی دارم
نمی تونستم یک روز توی زندگیم تصور کنم که اکر با خدا زندگی کنی رویاهات رو اینقدر قشنگ برات نقاشی میکنه
فصل زیبای زندگی من شروع شده
و نقطه شروعش روزی بود که تصمیم گرفتم تظاهر رو کنار بزارم و باور کنم همه ی از من شروع میشه
و به من ختم میشه
این روزها اتفاقات و کارها اینقدر با مزه و خنده دار و ساده پیش میره که حد نداره ایده ای که ۵ سال پیش میخواستم انجامش بدم و باورهای مخربم سر راهم بود امروز اینقدر بامزه و ساده با تمام امکانات و راحت شروع شد که فقط میتونستم بخندم به اینکه حالا میفهمم که پول در آوردن به قرآن یه خدا به هر کسی که بهش اعتقاد دارین
نه نیاز به ایده خاصی داره
نه مهارت خاصی
نه سرمایه
نه مدرک
فقط نیاز به دل قرص از خدا داره
یه روز داستان زندگیم رو کامل براتون مینویسم تا ببیند من چقدر جالب هدایت شدم به تمام کارهایی که قبلا برام مثل یه رویا بود و فقط تمام شد ها توی ذهن من بود که باید شکسته میشد
و چون شکسته شد
اجابت شدم
یعنی اجابت که شده بودم
پذیرفتم در حقیقت
دلم میخواد بشینم و ساعتها بگم توی اینستا به مخاطبین توی کامل تلگرام که بخدا
با خدا باش و پادشاهی کن
حقیقت محض
بارها نزدیک بود کم بیارم
بارها میخواستم عقب بکشم
اما هر بار به خودم گفتم
احمقانس که بخوای به روش بقیه زندگی کنی و نتایج متفاوت بگیری
و بارها خواستم هدایتم کنه
و کرد
یک گوشه از این روزها رو مینویسم که بدونید میشه اگر ایمان بیاریم
توی پروژه کاری در عراق بودم
و به تمرین برخورد با تضاد ها رسیده بودم
هر تضادی که میدیدن بلافاصله یک کاغذ بر میداشت و خواستم می نوشتم.نمیخوام بگم ۱۰۰ درصد اما ۵۰ درصد تلاشم میگردم که ذهنم کنترل کنم
قرار شده بود کارهای اقامتم بکنم و بمونم در یک شرایط خیلی خوب با دوستایی که واقعا از کار کردن باهاشون لذت میبردم اما خب تضادهایی بود که تمایل داشتم بهتر ار اونها رو تجربه کنم
ناگهان سر یک سو تفاهم واقعا خنده دار تمام پروژه کاری من بهم خورد و من با ۲۰ میلیون ضرر مجبور شدم برگردم ایران
ولی هر لحظه میگفتم خدایا شکرت من مطمعنم که اتفاق خوبی قرار بیوفته و تو برای من خیر میخوای
و بهتر از اینها قرار نصیب من بشه گاهی شیطان ذهنم میومد که من حرفم کنه وادار به غر زدنم کنه
اما من با هر دفعه ورودش تمام تلاشم میگردم که مدت کوتاه تری در احساس بد بمونم با تمرین با شکرگزاری با ویس و … و ایمان داشتم که دارم هدایت میشم همانطور که استاد در جلسه اول دور گفتن ممکنه اتفاقاتی بیوفته شما باید فقط صبور باشین و به راهتون ادامه بدید و من صبوری کردم و شاد بودم و امیدوار
و ….کلی اتفاقات جالب یهو از راه رسید دست های خداوند
دارم آماده میشم برای اینکه به به کانادا مهاجرت کنم
به راحتی
و از همه مهمتر اینکه رویایی که برای بیزنسم در سر داشتم در حال تحقق و من پله پله دارم میچینم و میرم بالا
و به زودی باز هم خبرهای خوب براتون میزارم خانواده عزیز من
استاد عزیز من
و بالاتر از همه خدای من انرژی بزرگ و فرمانروایی که من از خودت خلق کردی
نمیدونم این چه حسیه توی وجودم
پای لپ تاپ بودم امروز یهو به دلم افتادبیام شهرستان محل دانشگاه و خودم کارهای مدرکم انجام بدم توی راه فقط و فقط اشک ریختم از شوق و با خدا حذف زدم و بهترین فکر کردم که بارها در گذشته این روزها رو تجسم کرده بودم
وقتی رسیدم یکی از دوستانم گفت میخواد بده فلان شهر که منم دقیقا باید میرفتم و این همزمانی باعث شد من این کارم هم به راحتی انجام بشه
از طرفی توی یه پروژه که به ظاهر نیمه تمام رها شده بود کارفرما یکهو تمام چیزهایی که من برای اتمام پروژه لیست کرده بودم قبول کرد
از طرفی یک دست خدا توی مسیرم سبز شد و یک پروژه عالی دیگه که بهم سپرده شده بود رو برام کامل کرد
این روزها توی ذهنم
توی خواب
توی بیداری
فقط و فقط با خدا حذف میزنم
و امروز یک لحظه پیری خودم تجسم کردم لحظه ای که با لبخند از اینکه به تمام آرزوهایم رسیدم منتظرم خدا رو ملاقات کنم
ناگهان اینقدر اشک شوق ریختم
باورم نمی شد
منی که روزی از خدا و قرآن و …. متنفر بودم
امروز برای اینکه ایمان آوردم به نظم دنیا و ایمان دارم که اگر سعادتمند دنیا بشم در دنیای دیگری خدای خود رو ملاقات میکنم اشک شوق ریختم به جای اینکه بترسم
و شوقی درون وجود من بود که با این راه میتونم سعادتمند دنیا و آخرت بشم
بچه ها
دوستای خوبم
خانواده عزیزم
نمیتونم حالم رو براتون وصف کنم
اما بهتون میگم که اینجا رو خدا ساخته
واسه کسایی که میخوان آیاتش رو بفهمن
و هدایت بشن
لبریزم
این روزها
از هدایت احساسی که سالها نادیده گرفته بودمش و این روزها داره لگاریتمی منو هدایت میکنه
تمرین کنید
توانا بود هر که تمرین کند
دوستتون دارم
و آرزو میکنم برای خودم و برای همه کسایی که میخوان که هدایت بشن
این نیرو به کمکشون بیاد
اراده کنید
چون ارزشش رو داره که خدا بهتون چراغ و نوری بده که با اون در جامعه راه برید و هدایت بشید
و برای خودم هم از خدا
نعمت بی نهایت و ثروت بی اندازه میخوام
و آرامش و سعادت دنیا و اخرت
خدایا هدایتم کن به راه کسانی که به آنها نعمت دادی
دوستت دارم
و این دوست داشتن تمام نمی شود
سلام
چقدر حستون عالی بود، چقدر جملات قشنگ در کنار هم قرار گرفتن ، متنتون به جانم نشست🌸
بهترینها رو براتون آرزو میکنم🙏
سلام دوست عزیزم
حال دلم دگرگون شد با این کامنت ناب و خالصتون
چه قدر عالی روی خودتون کار کردین
تحسینتون میکنم برای هدایتها و همزمانی هایی که دریافت کردین
من امروز این کامنت که حدودا دو سال پیش نوشته شده رو خوندم
امیدوارم الان در پناه الله مهربان با دلخواسته هاتون شاد و سلامت و سعادتمند باشین
بی نهایت ممنونم 🌷😚
بنام خدای سفرنامهِ زندگی😍
.
.
سلام به استاد عباس منش و خانواده دوست داشتنی ام 😍
💢 روز پایانی سفرنامه 💢 ۱۳۹۹/۰۲/۱۳
پیام نوروزی استاد عباس منش
احساس خوب و اتفاقات خوب
============
🌹🌹🌹🌹
سلام خدمت استاد عباس منش و خانم شایسته عزیزم😍
امروز چله این سفر به پایان رسید 😍👌و منِ میلاد خیلی ظرفم بزرگتر شد و به آگاهی های نابی رسیدم و خیلی لذت برم
و در این سفرنامه با یه کوله پشتی خالی اومدم ولی الان کوله پشتیم پر از آگاهی های نابی هستش که قیمت نداره و نمیشه قیمت گذاشت روشون😍👌
و میخوام از این توشه های پر بار براتون بنویسم .
بزن بریم
.
.
.
.
📌توشه ۱ و ۲
این سفر (عزت نفس) بود که مهم ترین توشه هر فرد در زندگی میباشد که باید همیشه ازش استفاده کند و نباید هیچ وقت احساس گناه کند و زیرا انسان ارزشمند آفریده شده اس و همیشه باید به خویش افتخار کند و سپاسگزار پرودگار باشد.
📌توشه ۳
این سفر( اعتماد به ربّ) بود که نشان داد مثل اسوه قرآن، حضرت ابراهیم(ع) باید فقط به خداوند اعتماد کنیم و تسلیم ربّ باشیم.جریان زندگی رو به دست خودش بسپاریم تا ما رو به جاهای عالی این سفر زندگی پیش ببرد و هدایت کند که به این بیت شعر برسیم که :
تو خود پای در راه بنه و هیچ مپرس
خود راه بگویدت که چون باید کرد.
📌توشه ۴
این سفر (جهان مانند آینه عمل میکند)بود که به واضح نشان داد که خداوند بسیار عادل هستش و هیچ خبط و خطایی در سیستم جهان رخ نمیدهد و مانند آینه همه چیز رو به انسان نشان میدهد .
افکار و فرکانس منفی = نتایج منفی
افکار و باور مثبت= نتایج عالی
پس باید همیشه مواظب کنترل ورودی ذهنمان باشیم.
📌توشه ۵
این سفر( تغییر باور را از کی شروع کنیم ) بود
که به نظرم زمان نمیشود برایش تعیین کرد چون باید هر لحظه باور هایمان را با کنترل ورودی های ذهنمان تغییر بدهیم و رشد کنیم و توجه کنیم به نکات مثبت عالی .
📌توشه ۶
این سفر( همین لحظه بهترین زمان برای شروع است)
بود که نشان داد باید همیشه از همونجایی که هستی با همون امکاناتی که داری شروع کنی نه اینکه منتظر بمانی تا شرایط (کشور ، دولت ، زندگی ، پول ، موفقیت ) مهیا شود و از راه برسد تازه شروع به حرکت کنیم (کمال گرایی ممنوع⛔️😡❌)
که این مثال زیر برای مان آشنا هستش که همیشه میگوییم:
از شنبه رژیم میگیرم ❌
از شنبه قول میدم آدم خوبی باشم❌
ازشنبه میام سرکار❌
از شنبه فلان❌
از شنبه بسار❌
از شنبه ❌
که هیچ وقت اون شنبه نیامده….
و این به تعویق انداختن کارها ،دام پهن شده شیطان هستش که ما رو از موفقیت هر لحظه دور کنه.
و ما باید تکامل و روند خودمون رو طی کنیم و آرام آرام بزرگ بشیم و یه شبه نمیشود بزرگ شد و ثروتمند شد باید قدم های ۹۷ ، ۹۸، ۹۹ را گذراند تا به ۱۰۰ برسیم.
📌توشه ۷
این سفر(غذای روح چگونه تأمین میشود)بود
که نشان میدهد که باید همونطور که وسواس داریم برای غذای جسمام و بهترین و لذیذ ترین غذاها رو انتخاب میکنیم و میخوریم ،پس برای روحمان هم بهترین غذا ها رو انتخاب کنیم و ورودی های عالی به ذهنمان بدهیم و چشم و گوش و زبان و ذهن خودمون رو کاملا کنترل کنیم.
📌توشه ۸
این سفر (کلیپ انگیزشی )
بود
که یاد داد که همیشه از خودمون بپرسیم که چقدر از خواسته هامون محقق شدن؟
چقد قدم هامون رو کوچک و متوالی بر میداریم ؟
چقد بزرگ فکر میکنیم؟
یاد داد که من همه اون چیزی رو که نیاز دارم ،همین الان در درونم دارم و باید حرکت کنم تا به اهدافم برسم👌
📌توشه ۹
این سفر(داستان هدیه تولد استاد عباس منش)
بود که یاد داد هیچ وقت حسادت نکنم به کسی و به ثروت کسی چون از خواسته ام دور میشم و من باید نگاه خودم رو به همه چیز تغییر بدم و مهم ترین رابطه ام ، رابطه با خدای درونم هستش.
و همیشه اطرافیان رو تحسین کنم در همه حال.
و نگران چیزی نباشم و وابسته چیزی نباشم و خیلی ساده بگیرم وخوشحال باشم ازینکه دریافتش میکنم.
📌توشه ۱۰
این سفر( چرا بعضی افراد بد شانس هستند؟)
بود ، بهم یاد داد که صبحت کردن قوی ترین ابزار برای خلق اتفاقات زندگیمان است ، ما هنگام صحبت کردن در مورد هر موضوعی ، به آن موضوع توجه میکنیم و این توجه ، آن اتفاق را وارد زندگیمان میکند.
📌توشه ۱۱
این سفر(قانون جذب در قرآن)
بود ،بهم یادآوری کرد که مهم ترین کار زندگیم این است که با کنترل ورودی های ذهنم ،با تمرکز بر نکات مثبت هرچیزی در اطرافم و تحربه ام ، باور های قدرتمند کننده ای بسازم ،تا فرکانس قدرتمند کننده ای به جهان هستی ارسال کنم.
و مهم ترین نکته این فایل این بود که به من خدایی رو شناسوند که اساس قوانینش احساس خوب داشتن میباشد ،که خداوند ،
خدای زیبایی ،خدای شادی ، خدای سرور است که مداوم دارد
به ما میگوید که “غمگین نباش”
احساسات خوب = اتفاقات خوب
📌توشه ۱۲
این سفر(آنچه از سفر به لاس وگاس آموختم)
بود که نشان داد که برای ثروتمند شدن نیازی به برنده شدن در قرعه کشی ، لاتاری ، قمار ، شانس ، دعانویس ، رمال ، ترفند پونزی نداریم و باید طبق راه و روش جهان هستی حرکت کنیم و پیرو قوانین سیستم الهی باشیم چون باورهای ما در رسیدن به خواسته هایمان مهم است نه کلماتی که به زبان می آوریم.
📌توشه ۱۳
این سفر(چگونه میتوان به دیگران کمک کرد؟)
بود که بازم به من یادآور شد که:
باید قبول کنیم که هرگز نمیتوانیم فردی را تغییر دهیم که هنوز آماده ایجاد تغییر نیست،
✔️ما هیچ قدرتی برای تبدیل یک فرد فقیر به یک فردثروتمند رو نداریم ، حتی اگه تمام ثروتمان را به او تقدیم کنیم.
باید بپذیریم که هر فردی تنها خودش توانایی تغییر سرنوشت خودش را دارد.
و مهم تر از همه نشان داد که مشکلات ، تنها تضادهایی هستند برای شناساندن خواسته های واقعی ما و فرصتی برای جهت دادن به اهداف زندگی مان.
📌توشه ۱۴
این سفر(ما خالق شرایط خود هستیم)
بود یادآور شد که:
ما آفریده شده ایم که تا خالق زندگی و شرایط مان باشیم .
ما آمده ایم که شرایط دلخواه مان را خلق و تجربه کنیم ،نه شرایط موجود را.
و ایجاد این ایمان که خداوند توانایی تغییر شرایط را در من آفریده و برای بهبود شرایطم ، حتی از من هم مشتاق تر است و همواره در این مسیر، هدایتگر من میباشد..
📌توشه۱۵
این سفر(به رویاهایت باور داشته باش /قسمت۲)
بود که به جدّ نشان داد که :
فقر ،بدهی ،کمبود ،بسیار موقتی است و این ثروت و فروانی ، همواره ماندگار است.
فقط تنها چیزی که لازم داری ، ایمان شکست ناپذیر است که این نوید را به تو میدهد که دست یافتن یه تمام رویاهایت امکان پذیر است و محقق شدنی میباشد.
و باید به غیب ایمان داشته باشی که رویاهایت برآورده شده است و از داشتنش احساس خوشحالی و رضایت بکنی.
📌توشه ۱۶
این سفر(به رویاهایت باور داشته باش /قسمت۳)
بود که خاطرنشان کرد که :
زندگی و وضعیت مالی و ثروت افراد موفق و ثروتمند رو ببین و این امید را در دل خودت زنده نگهدار که اگر آنها توانسته اند ،پس تو هم میتوانی
و بدان که جهان به باور های تو جواب میدهد و بس .
و هرچقد ثروتمند تر شوی ، نزد خداوند عزیزتر خواهی بود.
📌توشه ۱۷
این سفر(فقط روی خدا حساب باز کن)
بود که بهم یاد داد:
خداوند منبع، همه قدرت هاست و دست خداوند بالاتر از همه دست هاست.
خداوند ربّ جهان ،فرمانروای جهان، صاحب اختیار جهان است.
و همیشه خداوند در قرآن می گوید:
من نزدیکم و اجابت میکنم دعای هر فردی که من را اجابت نماید.
خداوند یک انرژی است و به شکل هر آنچه در زندگی ات ظاهر میشود که بتوانی در ذهنت بسازی.
📌توشه ۱۸
این سفر(ارزش ابزار)
بود که نشاند داد:
وقتی تصمیم به تغییر ذهن فقیر میگیری تا یک ذهن ثروتمند برای خودت بسازی ، یکی از مهم ترین کارهایی که باید به آن توجه کنی ، ساختن باورهای مناسب برای خرید کردن و خرج کردن است.
📌توشه ۱۹
این سفر(چند برابر کردن در آمد در یکسال/ قسمت ۱)
بود که بهم یادآور شد که باید یه تعهد غیر قابل مذاکره به خودم بدهم که تا یکسال آینده درآمد خودم را چندین برابر کنم و روی باورهایم به جدّ کار کنم و تغییر را در باورهایم ایجاد کنم.
📌توشه۲۰
این سفر(چند برابر کردن در آمد در یکسال/ قسمت ۲)
بود که یادآور شد که :
هر کدام از ما در حکم یک دستگاه تولید کننده امواج است و جهان نیز دستگاه ترجمه این امواج .
یعنی در هر لحظه تموم اتفاقات زندگیمان توسط فرکانس و افکار در ذهنمان که به جهان هستی ارسال میکنیم دریافت میکنیم.
اول از همه باید بتوانیم ورودی های ذهن را کنترل کنیم که دو مورد زیر ، منشأ اصلی نامناسب ترین ورودی ها به ذهن هستند؛
✔️دوستان و اطرافیانی که باور های منفی دارند و از نگرانی و بدبینی های آینده صحبت میکنند.
✔️تلویزیون و ماهواره
که با جسارت باید این دو را کاملا حذف کرد.
📌توشه ۲۱
این سفر(چند برابر کردن در آمد در یکسال/ قسمت ۳)
بود که مهم ترین باور ثروت ساز رو به من یاد داد که :
ثروتمند شدن، معنوی ترین و خیر خواهانه ترین کار دنیاست و با این باور ، حمایت خداوند را برای موفقیت در راه رسیدن به استقلال مالی ، با خود همراه میکنی.
📌توشه ۲۲
این سفر(آیا من خوش شانس هستم؟؟)
بود که بهم یاد آور شدکه :
استاد رو الگوی خودم قرار دهم و زندگی خودمو با استاد عباس منش مقایسه کنم که
استاد مانند من در حال” پول خرج کردن ” هستش اما با این تفاوت که :
✔️استاد پولش رو برای لذت بیشتر خرج میکنه ولی من برای رنجِ کمتر
✔️استاد پولشو برای خرید ملک هزینه میکنه ولی من به زور پولی رو که در میارم برای بدهی دادن و قرض و …
✔️استاد پولشو برای توسعه کسب و کار هزینه میکنه ولی من برای ضرر نکردن توی شغلم و تبلیغات و…
✔️استاد درامد و پولشو برای مسافرت به جاهای زیبا دنیا مثل سفر به دور آمریکا و اروپا و…. هزینه میکنه ولی من هزینه الکی روز مره و بیهوده
✔️استاد پولشو برای خرید قایق های تفریحی و ماشین های لوکس دنیا هزینه میکنه ولی من
پولمو برای خرابی ماشینم
✔️استاد پولشو برای خرید هدیه های گرانبها وطلا و الماس برای عزیزدلشون و مادرشون هزینه میکنه ولی من آرزو دارم که برای تولد و روز مادر برای مادرم یه گرم طلا بگیرم😢
✔️استاد پولشو برای خوردن بهترین غذاها در بهترین رستوران ها هزینه میکنه ولی من از اینکه پول ندارم از رفتن به رستوران همش غصه میخورم و ناراحتم
✔️استاد زمانشو برای بازی با پسرش و گشتن با اتوبوس آر ، وی به مسافرت میگذرونه ولی من باید در انتظار این باشم که کدوم هفته و کدوم ماه میاد که پول دستم باشه تا با مادرم وپدرم و یا حتی تنهایی به مسافرت برم
✔️استاد زمانشو برای ایده پردازی برای گسترش کسب و کارش هزینه میکنه ولی من برای بی پولیام و عقب موندگیام
✔️استاد قهرمانِ زندگی فرزند و عزیزدلشون و خانواده شون و تموم خانواده صمیمی عباس منشه ولی من شرمنده خودم و خدای خودم و خانوادم😢
👌👌بله این مقایسه به من خیلی کمک کرد تا درباره هزینه کردنِ زمانم و انرژیم و پولم تصمیم جدی و قاطع بگیرم و زندگی جدیدی رو بسازم که …
✔️زمانم رو برای لذت بردن از سلامتی، ثروت ، تفریح و سفرهای مختلف هزینه کنم
✔️پولمو رو برای خرید هایی که نیازمه و با ارزش هستش هزینه کنم بدون پرسیدن قیمت
📌توشه۲۳
این سفر( سریال تمرکز بر نکات مثبت قسمت ۶ و توحید عملی) بود که یاداور شد که :
توحید، اعتقاد به یکتایی و یگانگی خدا، اقرار به خالقیت و ربوبیت مطلق و انحصاری او، پرستش و ستایش خالصانه و دور از شرک است.
به جدّ میگوید که توحید و یکتاپرستی خداوند مثبت ترین نکته در زندگی همه ما انسان ها هستش👌
و باید همیشه در صلاه( توجه کردن به نکات مثبت و عالی )باشیم.
📌توشه ۲۴
این سفر( بجای کوچک کردن خواسته ات ، باورت رو بزرگ کن)بود که نشان داد ؛
تفاوت نتایج افراد ، تفاوت در باور های آنهاست . تفاوت در نتایج افراد ، تفاوت در نگاه تحلیل کننده ای است که در پی یافتن دلایل تفاوت در نتایج است.
که
اگر نتایج متفاوت تری میخواهی ، باید باور های متفاوت تری بسازی و به ذهنت متفاوت تجزیه و تحلیل کردن را ، آگاهانه بیاموزی.
و بجای نقد موفقیت و نتایج آدم ها ، تحسینشان کن
همین کار های به ظاهر ساده ، باور های قدرتمند کننده ای میسازد و نتایجی برایت به بار می آورد که در نگاه افراد با باور های محدود کننده باور نکردنی و غیر ممکن می نماید.
📌توشه ۲۵
این سفر(باوری که تغییرش ، درهایی از نعمت را به زندگی ام گشود) بود که بهم آموخت که :
وقتی درباره خداوند و قوانینش به شناخت بهتری برسی ، نه تنها منافاتی میان ثروتمند بودن و با ایمان بودن نداری ، بلکه برای رسیدن به معنویت ، راهی بجز تجربه مادیات نداری.
بهم فهماند که ؛
تنها زمانی به خداوند میرسم که وجودم از ثروت سیراب باشد .
تنها میتوانم با ثروتمند شدن به گسترش جهان کمک کنم.
تنها وقتی ثروتمند شوم می توانم درباره عزیزانم سخاوتمند تر باشم.
تنها وقتی ثروتمند شوم میتوانم بجای حسادت ، تحسین کنم.
تنها وقتی ثروتمند شوم نگران نیستم و ترس و غمی ندارم.
پس ثروت نه تنها مرا از خدا دور نمیکند ، بلکه خداگونه ترم میسازد.
📌توشه۲۶
این سفر(چه کسی مالک توست؟!)
بود که یاد داد:
خداوند مالک تو و جهان است که به تو این نوید را داده است که هیچکس کمترین توانایی در اتفاقات زندگی ات ندارد مگر اینکه خودت این دروغ را باور کنی و دو دستی قدرت را به او بدهی.
پس خداوند و این منبع یکتا پرستی جهان را باور کن و زندگیت را آنگونه که میخواهی ، بساز.
📌توشه۲۷
این سفر(قانون اصلی کائنات)
بود که نشان داد؛
تموم تجارب زندگیت ساخته شده به دست فرکانس هایی است که در اثر تکرار همیشگی گفتگو های ذهنی ات با خودت که به جهان ارسال کرده ای رخ داده است.
پس گفتگوهای ذهنی ات را فقط در راستای ثروت ،موفقیت مالی ، روابط ، سلامتی ،معنویت قرار بده.
📌توشه ۲۸
این سفر(کمبود را باور نکن حتی اگر پروفسور هاوکینگ آن را تأیید کرد)
بود که خاطرنشان کرد
کلی فراوانی و ثروت و نعمت در این جهان هستش
از فراوانی آب
فراوانی درختان
فراوانی پول و ثروت
و کلی فراوانی های دیگر
پس هیچوقت کمبود را باور نکن حتی اگر بزرگترین فیلسوف جهان هم بهت بگه چون تو را از رسیدن به ثروت منع میکند.
📌توشه ۲۹
این سفر(گزارش استاد عباس منش ازدوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها) بود که یاد داد؛
که
این دوره فقط یک راهنمای عملی دستیابی به رویاها نیست ، بلکه راهنمایی است برای ساختن تک تک لحظات دلخواه در زندگی ات ، که زندگی ات را از فقر و کمبود به فراوانی و ثروت میرساند .
📌توشه ۳۰
این سفر( یک خبر خوب از دوره روانشناسی ثروت ۱)
بود که نشان داد :
که جهان حاوی بی نهایت مدار است که در هر مدار ایده ها، فرصت ها ، موقعیت ها ، شغل ها ، شرایطی وجود دارد که افراد موجود در آن مدار را نهایتا به میزان مشخصی از درآمد می رساند.
تنها عاملی که شما را در مدار فقر یا ثروت قرار داده است، فقط و فقط باور های شماست.
📌توشه ۳۱
این سفر(مصاحبه شما با استاد عباس منش قسمت۱۷)
بود که خاطرنشان کرد که :
مهمترین عاملی که باعث موفقیت شما میشود فقط و فقط عزت نفس است ، زیرا مهم ترین تغییر در زندگی زمانی رخ میدهد که عزت نفست را بهبود ببخشی.
عزت نفس یعنی؛
شناختن خودت و توانایی هایت ، ارزشمند دانستن خودت و دیگران ، باور به خودت ، باور به خداوند و توانایی هایی که به تو بخشیده است.
مهم ترین ویژگی عزت نفس ، کمک به تو برای کنترل نجواهای ذهن است.
📌توشه ۳۲
این سفر(آماده سازی دوره روانشناسی ثروت ۳ قسمت دوم /استقلال مالی و آزادیِ زمانی و مکانی)
بود که به من یاد داد:
هر روز فرصت های بیشتری برای کسب و کارهای شخصی ایجاد میشود.
هر روز جهان راه های ساده تری پیش پایتان میگذارد تا با امکاناتی که در همین لحظه داری و از اجرای همین ایده های ساده ، کسب و کار شخصی ات را بسازی .
از آگاهی های این دوره بهم یاداور شد که حجت را بر من تمام کرده و ذهنم را از تمام بهانه تراشی هایش خلع سلاح کرده است
تا با تغییر باور ها رشد کنم و جهان رو برای زندگی بهتر و عالی تر قرار بدم.
📌توشه۳۳
این سفر(تولید آرامش در پرتو آگاهی قسمت ۱)
بود که بهم گوش زد کرد :
قلبت را پاک کن، سلامت میکنم و آنجا که من و تو یکی هستیم را گرامی میدارم، …
آنجا که من و تو یکی هستیم، سکوت کن و دل بسپار،
چه اهمیت دارد که کیست که میگوید و کیست که میشنود؟
چه اهمیت دارد که من کجا هستم و تو کجا؟
چه اهمیت دارد که من به چه باور دارم و تو به چه؟
اینها همه قیل و قالهای نفس توست، حال آن که خود متعالی تو میخواهد که آرام باشد.
بی هیچ نام، بی هیچ مکان، بی هیچ قبیله، بی هیچ قضاوت … آزاد و نا محدود، بی هر فرم و قالب …
این قید و بندهای زمینی را، این طبقه بندیهای نفسانی را کنار بزن، نام را، مکان را، باور را و هر تفاوتی را با ذهنی آرام ، بنشین و بشنو.
میخواهم برایت بگویم و تو بشنوی،
تو پاره ای از خدایی ،
تو فرا تر از جسمت و فرا تر از ذهنت ، آگاهی هستی و آگاهی تو اصل توست ، خود حقیقی توست،
خود متعالی توست.
📌توشه۳۴
این سفر(توحید عملی قسمت۲)
بود که یادآور شد :
باید رسالت زندگیت را اشاعه توحید و یکتا پرستی قرار دهی ، چون توحید عملی راهکاری برای همه چیز است.
و اگر به خداوند ایمان داشته باشی خداوند قادر است به شکل همراه ، همکار یا مشاور عالی ، وارد زندگیت شود .
به شکل مشتری ، بازار و ایده ای ثروت آفرین ، وارد
کسب و کارت شود و جان دوباره ای به آن بخشد .
خداوند قادر است به هر شکلی که تو میخواهی و میتوانی آن را در ذهنت بسازی، وارد تجربه زندگیت بشود.
پس چرا این قدرت را باور نکنیم؟
چرا روی آن حساب نکنیم؟
چرا به این قدرت وابسته نشویم؟
📌توشه۳۵
این سفر(
آرامش در پرتو آگاهی قسمت۲)
بود که نشان داد :
میتوانی با این آگاهی
کمی راضی تر
کمی سپاسگزار تر
کمی سرزنده تر
کمی پر ذوق تر
کمی خوش بین تر
باشی
چون تو لایتناهی هستی
چون تو ابدی هستی
چون تو مقدس هستی
📌توشه ۳۶
این سفر(داستان شگفت انگیز یک آرزو)
بود که بهم یاد آور شد که :
همه ی دستاورد های بزرگ بشر از دل یک رویا ، یک آرزو ، یک هدف و یک ایده ی ساده آغاز شده است.
پس رویایت را جدّی بگیر.
تو فقط باید خودت را باور داشته باشی
توانایی هایت را باور داشته باشی .
فقط کافیست
قوانین خداوند را درک کنیم ،
کافیست اصل و ذات خودمان را به یاد بیاوریم و بپذیریم که :
تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثناء نتیجه باورها و فرکانس های خودمان است.
تحقق اهداف فرمول ساده ای دارد؛
✔️داشتن هدف های واضح و مشخص
✔️ساختن باور های هماهنگ با آن اهداف
📌توشه ۳۷
این سفر( تمرکز بر نکات مثبت قسمت ۷/ پیام ایرما)
بود که نشان داد:
در زندگی گاهی با شرایطی روبه رو میشویم که در نگاه اول سخت و نا امید کننده به نظر میرسد اما اگر توانایی تمرکز بر نکات مثبت در دل همان شرایط را داشته باشیم ،خیلی راحت همه چیز تغییر کرده و آرام میشود و از ما آدمی متوکل تر ، صبورتر و با ایمان تر میسازد.
طوفان ایرما نشان داد که بیشتر از خرابی با خودش خیر و برکت داشته است.
و باید دستان خدا را در تک تک مردم مشاهده کرد .
📌توشه ۳۸
این سفر( آرامش در پرتو آگاهی قسمت ۳)
بود که به من خاطرنشان کرد که؛
آرامش در پرتو آگاهی پیامِ سرشت نامرئی ات برای توست.
پیامی که نجوا کنان میگوید: خداوند در درونت نهفته است.
همان اطمینانِ لابه لای همه نگرانی هایت که تورا به هیجان می آورد ، خداست
همان عشقی است که موجب فراموشی تمام دردسرهایت میشود ،خداست
فقط از سر راه خودت کنار برو.
کافیست هر کاری را با جان و دل انجام دهی
چرا که هر روز ،روز رحمت الهی است.
📌توشه۳۹
این سفر(مصاحبه شما با استاد عباس منش قسمت۶)
بود که نشان داد:
تنها راه تغییر شرایط ، فقط تغییر باور هاست و بس.
زیرا
تا زمانی که باور های بنیادین شما درباره ثروت و روابط ، توحید عملی ، سلامتی و… تغییر نکند هرگز به مدار راهکار یا ایده ای که به تحقق خواسته ات منجر شود ، هدایت نمیشوی و راهی نداری.
📌توشه۴۰
این سفر(پیام نوروزی استاد عباس منش)
بود که به من یاد داد:
احساس خوب داشتن ، شادی و آرامش را اولویت مهم زندگی ام قرار دهم و به جز این ، هیچ چیز را جدّی نگیرم .
فقط کافیست باور کنی هر اتفاقی به نفعت است.
فقط کافیست به یاد آوری که خداوند بزرگترین حامی ات است.
پس همیشه سعی در ایجاد هماهنگی میان ذهنت با روحت را داشته باش و
این قانون را همیشه به یاد داشته باش که
احساس خوب= اتفاقات خوب.
اینم از پایان این چله سفرنامه که روح من را کاملا جلا داد و ظرف من را از هر جهت بزرگتر کرد. خدارو صدهزار مرتبه شکر
و از فردا میخوام شروع کنم به جدّ روی تک تک فایلها و گوش دادن و فعالیت هایم را ادامه دادن چون تعهد غیر قابل مذاکره ام همیشه یادم هست و همراه خود دارمش
یا موفق میشوم یا میمیرم
یا ثروتمند میشوم یا میمیرم.
یا باورهامو تغییر میدم یا میمیرم
از تموم دوستان گلم و خانواده صمیمی عباس منش ممنون و سپاسگزارم که تا آخرین روز همراه من بودید .
به امید اینکه در دوره ها حضور پیدا کنم و این زنجیر کامنت گذاشتن رو ادامه بدم ، البته توی فایل های رایگان ادامه میدم ولی توی دوره های یه چیزه دیگست😍😍😍
خدایاااا شکرت که لیاقت این چله سفرنامه را بهم دادی.
استاد عزیزم عاشقتم😍🌹❤️
در پناه حق!
سلام اقا میلاد خوش تیپ عزیز:
واقعا کوله پشتی تون پر شده از اگاهیهای ناب این چله و ممنونم ازت که این اگاهیها را در اختیار من وهمه ما نهاده ای
لذت بردم از خواندن نوشته هات از خر یک از فایلها ی هر روزت
انگار مجموعه ای هست از عبارات تاکیدی نابی که یکجا جمعشون کردی.
انگار مجموعه ای هست از شیرازه ی هر فایل از هر روز سفری ات.
انگار که چکیده ای و اصلی هست از تمام باورهایی که استاد بدست اورده از روز اول که قدم در این راه توحیدی نهاده ان تا به الان.
دکمه اون قلب کوچکه را فشار داده ده ام تا ذخیره شود در قسمت محبوبترین دیدگاه های دوستان در پروفایل شخصی ام تا هر از گاهی که بهشون سر می زنم این کامنت شما نیز بخوانم .
اینها باورهای خالصی هستند که استاد با کارکردن فراوان در اختیار اعضای خانواده اش گذاشته اند در طول سالهایی که خودشان را شناختند و خدای خودشان را باور کردند.
ان روزهایی که یک همچین جای دنج و مامن امنی مثل گروه تحقیقاتی عباس منش نبود که از تازیانه شیطان ذهن و ادمهای ناباوری که می گفتند نه نمی شود و راهش نیست و تو موفق نخواهی شد؛ اره ان روزها این چنین سایتی نبود که تستاد بهش پناه ببرد و ارام گیرد مثل خیلی از ماها و مثل خود من .
مثل منی که هر از چند گاه که خسته می شوم و از شدت تازیانه های مسیر این راه پناه می برم به سایت و کامنتهای توحیدی همچون تو و سایر کامنت های اعضای عزیز این خانواده توحیدی.
خدای منانم رابسیار سپاسگذارم برای هدایت شدنم و نیز استاد مهربانم که دستی شده از بینهایت دستان او که هم سعی می کند زیبا زندگی کند و هم جهان را جای بهتری برای زندگی کردن دیگران قرار دهد.
شاد باشید و پیروز هم در این جهان و هم در ان جهان دوست من 🌹
دارم میرم که بازم کامنت زیبایتان را بخوانم که باز به یاد بیارم که به قول مولانا:
…
از کجا امده ام
امدنم بهر چه بود
…
میلاد جان
کامنت شما فوق العاده بود و پر از نکات ارزشمند.
خیلی ممنون 🙂
خدارو صد هزار مرتبه شکر که کامنت ها رو مطالعه میکنید ، این فوق العاده هستش ، چون خودمم از خوندن کامنت ها بسیار نتایج عالی گرفتم و راهم هموار تر شده ، خداروشکر که برای شما دوست عزیزم مفید واقع شده ، خودت ارزشمندی که مطالب ارزشمند رو دریافت میکنی 👌👌🌹
سلام به میلاد عزیزم که با نوشته و متن زیبایش چقدر احساس خوبی بهم داد ، نوشته هایت و درکت از قوانین و فایل ها ذهن منو دگرگون کرد ، اینقدر جذاب و گیرا احساست رو به اشتراک گذاشتی که منو شدیدا تحت تاثیر قرار داد ، اینقدر درکت و برداشت هایت زیبا بود که خیلی هاشون رو نوشتم و روی دیوار اتاقم کنار تختم زدم که موقع استراحتم از احساسات بی نظیرت که در نوشته هات موج میزد بهره ببرم ، بهت تبریک میگم که وعده چهل روزت رو به اتمام رسوندی و از خداوند برات بهترین ها رو میخوام 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
درودبرشمامیلادعزیز..
خیلی هدایتی به نوشته ی زیبای شمابرخوردم، حیفم اومدکه تحسین نکنم این درک ازآگاهی های ناب شمارو👌👏تبریک میگم برای جاری شدن این حجم ازآگاهی های ناب وزیبای خداونددروجودزیباوارزشمندتون🌹👏خیلی مفیدبودخیلی خیلی.. ازخوندنشون لذت بردم وآگاهترشدم وزیبابین تر💖
سپاسگزارم میلادعزیزازاینکه وقت گذاشتین واین اگاهی های نابی که ازنیروی رب وجودت دریافت کردی بامابه اشتراک گذاشتی🙏
برای شمادوست عزیزم پاره ای ازروح ارزشمندخداوندارزوی سلامتی وسعادت دردنیاوآخرت دارم.. درپناه رب بی همتاشاد ثروتمندوسعادتمندباشی🙏👍
سلام میلاد عزیز
تحسینتون میکنم برای این کامنت کامل و جامع
چه با حوصله و دقیق مرور بر روزهای سفرنامه داشتید
واقعا لذت بردم از خوندن این کامنت آگاهی بخش
امیدوارم با تعهد و پشتکار تون به محصولات هم برسید
سلامت و شاد و سعادتمند باشید هر لحظه
بله به خوبی الان دیگر به شدت می توانم فرکانس هایی که در این سفر ارسال کردم را حس کنم.
و احساس میکنم حضور در مدار بالاتر را . و دارم می بینم نتایج را در تمام جنبه های زندگی ام .
و دارم می بینم که چقدر ساده خداوند مرا هدایت میکند.
بله دقیقا احساس میکنم پیشرفت کرده ام اما این برایم اصلا کافی نیست و من همواره آدم زیاده خواه و جاه طلبی بوده ام.
چقدر عاشقتر، سپاسگزارتر، لایقتر، خلاقتر، آرامتر، خوشبینتر، ثروتمندتر و در یک کلام توحیدیتر بشویم.
واقعا همین است . در این چند سفری که داشتم واقعا ان مع العسر یسری را درک کردم.
واقعا ایمان نشان دادن را درک کردم. و فهمیدم که احساس خوب داشتن فقط و فقط درونیه
و تنها دل ها با یاد خدا آرام می گیرند. دیدن و می بینم جادوی هماهنگی را .
اینکه هر وقت احساس خوبی دارم دارم زندگی میکنم. و اتفقات خوبی را همسنگی را تجربه میکنم.
الان دیگر همه ی خواسته هایم رافقط با احساس خوب می خواهم .
الان دیگر فهمیده ام که فلان خواسته یا هر خواسته ای به من احساس خوبی نمیدهد
و این من هستم که تنها با هماهنگی می توانم پیشرفت کنم.
فقط می توانم بگویم خدایا شکرت. خدایا تو دیگر که هستی.
و می دانم که این سفرنامه و هماهنگی کارم تا آخر عمرم است تا زمانی که بروم پیش خود خدا.
خدارا سپاسگزارم به خاطر قوانین ثابت و فرمانروایی اشت. به خدا هر کس از این قدرتی که در اختیار دارد
استفاده نکند هم در این دنیا و هم در آن دنیا از عذاب سختی برخورد دارد است.
اما هر کس با این سیستم رب و قوانینش هماهنگ شود سعادت دنیا و آخرت را دارد.
اگر خداوند این خواسته هایم را به من داده پس خواسته های بزرگتر من رانیز اجابت میکند.
من باید سطلم را طرفیتم را اندازه ام را مدارم را فرکانس را شدت بدهم .
سلام امیر عزیز
تبریک میگم بهتون بودن در مدار بالاتر رو
تحسینتون میکنم که با درک قوانین جهان نتایج و حال خوب و آرامش رو در زندگیتون خلق کردید
و لاجرم بیشتر از این رو هم میتونین بسازین در پناه الله مهربان و با تعهد و پیش شرط احساس خوب داشتن
سلامت و سعادتمند و ثروتمند باشید هر لحظه