گفت آسان گیر کارها... - صفحه 6 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل صوتی گفت آسان گیر کارها...
    8MB
    9 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

574 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    اسماء منصوری گفته:
    مدت عضویت: 1901 روز

    به نام رب وهاب و هدایتگرم

    سلام به دوستان عزیزم

    روز 42 ام سفرنامه

    خدایاشکرت برای این آگاهی از همون متن روز 42 ام

    تا متن فوق العاده خود فایل

    همش می گفتم عجببببببب فایلی دقیقا همزمان با همون آگاهی هایی که به صورت نامرئی دارن به وجودم می شینند

    و حالم رو خوب می کنند

    هوای اهواز امروز فوق العادست یه هوای جادویی با بوی بارون خورشید میره پشت ابر و میاد بیرون و پرنده ها پرواز از روی احساس بی خیالی و آزادیشون دیدنی و تماشاییه

    خدا گفت اسماء برو ببین تو حیاط آسمونه، بوی خوب هوا رو استشمام کن، به هدایت عمل کردم

    رفتم بیرون و سلام دادم به پرنده های بر فراز آسمون دور دور داشتن پرواز می کردن سلام به دادم خورشید زیبا به همه چیز

    بعد که اومدم و صدای فوق العاده استاد رو در این فایل شنیدم اونقدر حالم و احساسم خوب کرد که باز دوباره پلی کردم و گوش کردم

    واقعا فوق العاده بود استاد این فایل

    و به خودم اومدم دیدم چطور میتونم عملیش کنم، دیدم تا الان داشتم عملیش می کردم

    به لحاظ کسب و کارم، سعی کردم آسون بگیرم، کارهای لازم از سمت خودم رو انجام بدم

    همون ایده هایی که خدا میده رو به بهترین شکل انجام بدم

    بعدمم صبر کنم تا باقیش بگه یا خودش انجام بده

    در حالی که همش ذهن میگه عجله کن باید یه کاری بکنی، همه دارن کار می کنن ماهانه حقوق می گیرن

    قلبم می گه تو همین ایده و کسب و کار خودت رو انجام بده، فقط به من گوش بده

    هر کسب و کاری بالاخره از یک جایی شروع شده

    شاد و خوشحال باش برای اینکه ایده ای هست، هدایتی هست و اینکه تو داری عملیشون می کنی

    دیگه همه چیز رو بسپر به من تو لذت ببر و عشق کن

    خیلی از این جمله خوشم اومد و کلی باش ذوق کردم و لذت بردم

    “«آسان گرفتن» یعنی «بیش از حدِّ تصورات‌، منطق‌ و دو دوتا چهارتاهای ذهنت» روی حمایت‌ها و هدایت‌های خداوند حساب کردن‌، به این نیرو اعتماد داشتن و «این اعتماد را در عمل و نه در حرف نشان دادن» و آن را همواره قابل دسترس دانستن و با این جنس از اطمینان‌، در مسیر زندگی و مسائلش قدم برداشتن”

    خدایاشکرت برای این که در فرکانس و مدار شنیدن این آگاهی خای فرح بخش هستم

    خدایاشکرت برای امروز و هر چی که به این لحظه ختم شد

    عاشقتونم استاد مریم جونم و دوستان عزیزم

    عاشقتم خدای خوبم

    در پناه الله یکتا باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    پاکیزه بارکزی گفته:
    مدت عضویت: 841 روز

    هر دم به من گوید رخش داری چو من زیبا رخی ؟

    هر دم بدو گوید دلم داری چو بنده چاکری ؟

    آمد بهار ای دوستان خیزید سوی بوستان

    اما بهار من ( خدا) توییی من ننگرم در دیگری

    سلام عرض شد به تمام دوستان عزیزم

    سلام به استاد عزیزم الگوی زنده گیم

    سلام به مریم عزیزم

    سلام به همه عاشقان رب

    خدایاااا پیش از همه سپاسگذارت هستم برای همه چی خدایا شکرت

    پروردگارم تو را سپاس گذار هستم که عاشقانه راه نشان میدهی توسط دستان خودت

    خدایا شکرت خدایا شکرت

    خدایا چقدر دوستتت دارم چقدر درک این قوانین مهم هست باید چقدر بشنوم تا کاملا درک کنم

    من از وقتی تعهد دادم کلام منفی غیبت گله شکایت نمیکنم توجه و ورودی های مه زیاد کنترول میکنم امروز مگم با مادرم بحث کردم بعدا جگرخون شدم زهنم زیاد بزرگ کرد و خانم مامایم هم بود گفتم چی قضاوت کند همیشه با خودم میگویم از حرف مردم نمیترسم ولی میدانم حرف مردم برایم زیاد مهم هست باید کار کنم روی این موضوع خلاصه زهنم زیاد بزرگ و جدی ساخت تو بیبین فرکانس بد فرستادی تو روی خودت کار میکنی چی کدی حالم بد بد میساخت هر چی میگفتم آرام شوم هی نشد آخر آرام شدم با خواندن کامنت ها

    دقایق پیش میخواستم خواب شوم هنوز هم در دلم ناراحت بودم چقدر خود من وقتی همه چیز گل بلبل می‌باشد قا‌نون یادم هست وقتی یک گپ میشود قانون یادم می‌رود مثلا امروز کاری که شد در وقت بحث همین قدر نفامیدم که از خاطر خودم بود از خاطر فرکانس های خودم بود همه چیز خودم ما هستیم مسوول همه چی دقایق پیش با خودم فکر داشتم گفتم از همین خاطر هست ما بالای هیچکس انتقاد نمیتوانم قضاوت نمیتوانیم و مقصر دانسته نمیتوانیم همه چیز خود خود آدم هست مسوول خودش هست مثلا خانمی که شوهرش همرایش درست رفتار نمیکند میشیند از شوهرش گله شکایت میکند دیگران هم که نفهمد شوهرش را مقصر میدانند هزار سخن می‌گویند ولی غافل از این که فرکانس های خود خانم هست از همین خاطر هست نه کسی را قضاوت میتوانیم و نه میتوانیم انتقاد کنیم بخدا چی قانون هست چقدر این خدا عالی عالی هست هر قدر آدم پیش می‌رود فقط حیران میماند الله اکبر چقدر بزرگ هست

    خوب من با خودم گفتم وقتی خوب باشم قانون هست وقتی خوب نباشم همه چیز یادم می‌رود گقتم پاکیزه چی میکنی ؟

    همین طور وقت خواب با خدا حرف میزدم گفتم خدایا کمکم کن تو را بیشتر بشناسم با تو وصل شوم گفتم خدایا قرآن ات میخوانم حس خوب نمیگرم گفتم خدایا من چی کنم گفتم خدایا چطور دست استاد عباس منش گرفتی بلند اش کردی از فرش به عرش رساندی اش از من را هم بکن .

    گفت جواب داد چقدر بزرگ هست تمام سلول هایم آرام شد

    گفت پاکیزه استاد عباس منش با تلاش های خودش رسید ناامید نشد زهن اش کنترول کرد همین رقم که تو هستی او هم هست مگر زهن خود را کنترول کرد کوشش تلاش کرد من را بیشتر شناخت گفت صبر داشته باش پاکیزه ظرف ات بزرگ شد همه چیز میدانی هنوز کجایی

    گفت پارسال یادت هست هیچ چیز نمیدانستی امسال کمی درک میکنی قانون شناختی گفت بیبین پاکیزه مسیرت درست هست تو با این قوانین آشنا شدی زیاد آدم ها خبر ندارند این یعنی دوست داشتن من گفت پاکیزه ادامه بتی قول بتی ادامه بتی باز بیبین چی میشوی

    ارامش تمام وجودم را گرفت گفت بیبین من همرایت صحبت میکنم بیبین چطور آرام شدی

    واقعا اشک در چشم هایم جمع شد گفتم هر کی تو را دارد چی ندارد ؟ گفتم اگر او همیشه هست و ما بتوانیم صدایش بشنویم به بهترین مشاور و آرام کننده ما تبدیل میشود این هست نهایت لطف

    فایل استاد تا فعلا نشنیدم ولی خواستم کمنت روز چهل دوم نوشته کمنتت رد پای من باشه

    ادامه میتم استاد جهان به خودم و دیگران جای زیبا میسازم

    همرای خودم گفتم آنقدر فایل های استاد بشنوم حتی در وقت غذا خوردن تا در عمق وجودم برود تشکررر دوستان دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    حسین عبادی گفته:
    مدت عضویت: 1843 روز

    بنام خداونده بخشنده و مهربانم…

    سلام به استاد عزیزم و سلام به بانو شایسته عزیز

    سلام به همه بچه های ناب خانواده عزیزم….

    دنیا گذران و کار دنیا گذران

    خوش پیر شوی ای یار جوان

    من نغمه سرای دل عاشق پسرم

    گل میگذرد موسم گل میگذرد

    ما شیشته و کاروان ز پل میگذرد

    امسال گذرد سال دیگر باز آید

    تا سال دیگر عمر جوان میگذرد……

    همیشه خدا با ما صحبت میکنه و هر لحظه داره مارو هدایت میکنه امروز تویه دفتر ستاره ام و کد نویسیم نوشتم خدا یه نشونه بهم بده دقیقااااا همینو رو بهم گفت که حسین بیخیال باش برووووووووو و نگران هیچی نباشا کارت نباش سالارررررر تو برو من باهاتم حسین غمت نباششش عشق ترین حسین دنیا

    الهی صد هزار بار شکرت رب من

    این موضوعی که من دارم بهش فکر میکنم انقدرهاممم که به نظر میرسه مهم نیستتت اصلن مهم نیستتتتتتت

    خدایا شکرت شکرتتتتتت

    مهم نیست برونش حسین بده بهشششششششششششش ایوللا

    خدایا شکرت سپاس از تووو

    یزدان عزیزم مرسی که مثال طلا رو زدی برای تضادهااا دمت گرمممممممممممممممممم….

    طلااااااااااااااااااااااااااااااااا الهی شکرت خدا جون برای همچیز برای همچیززززز الهی شکرت رب نازنینی شکرتتتتتتتتتتتتتتتتت

    غصه نخورررررررررر حسین برای هیچیززززززززی هیچزززززززززززززززززززز

    خدا جون بوسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسس

    هر خیری که از تو به من برسه من فقیرمممممممممممممممممم

    دوستت دارم خدا جون رفیققققققق .

    برای احساس و حال خوبمون برای تمام قشنگیهات برای سلامتی برای ثروتمون برای تک تک ثانیه های زندگیمون الهی شکرت رب من شکرتتتتتتت

    در پناه جان جانان رب العامین شاد و سلامت و ثروتمند و با ایمان باشیممممممم الهی شکرت رب من شکرتتتت

    استاد مریم بانووو دوستت دارم اسان گرفتن یعنی به حرفای استاد و مریم بانووووو کوش دادن و عمل کردن که کلام کلام خداست الهی شکرت ممنونماز استاد و مریم بانو عزیز دوستتون دارم در پناه رب باشید……………

    وَ مَآ أَعْجَلَکَ عَن قَوْمِکَ یَـمُوسَى * قَالَ هُمْ أُوْلاَءِ عَلَى أَثَرِى وَ عَجِلْتُ إِلَیْکَ رَبِّ لِتَرْضَى; (طه،83و84)

    و اى موسى! چه چیز تو را (دور) از قوم خودت، به شتاب واداشته است؟ گفت: اینان در پى منند، و من {اى پروردگارم! } به سویت شتافتم تا خشنود شوى.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    مریم چراغی گفته:
    مدت عضویت: 624 روز

    به نام یگانه خالق یکتا

    درود به استاد عزیرم و مریم جان عزیزم

    درود به خانواده دوستداشتنی عباسمنش

    این فایل نشونه امروزم بود

    خدایا هزار بار شکرت

    به لطف خداوند و آموزه های استاد عزیزم، خیلی وقته ک دیگه حالم خوبه، و توی غم و ناراحتی نمیمونم، این اجازه رو به ذهن نجواگرم نمیدم که از راهم من رو دور کنه، خدارو هزار مرتبه شکر که خواسته ی قلبیم به حقیقت پیوست، درست همون موقعی که درک کردم که من خودم، جهان خودم رو، اونجوری که خودم میخوام میتونم بسازم، و با تماااام وجودم باورش کردم و در همه ی شرایط حالم رو خوب نگه داشتم و با ایمان و باور کامل به خداوند خواسته ام رو از خودِ خداوند خواستم، و بعد رهاش کردم و صبر کردم،، صبر کردم،، نه، تحمل، و به لطف خداوند دقیقا به صورت معجزه آسا، توی زمانی که حتی فکرش رو هم نمیکردم، خواسته ام تحقق یافت، و اینه پاداش هم فرکانس شدن با خداوند و در مدار خداوند پا نهادن،

    فقط کافیه در همه حال حالمون خوب باشه، و آگاهانه حالمون رو خوب نگه داریم و به خداوند اعتماد کامل داشته باشیم

    به خدااااا که تمااام اتفاقات خوب رو تجربه خواهیم کرد،

    این رو من با تمام وجودم درکش کردم، چون تجربه اش کردم، فقط کافیه بااااور کنیم، همیــــــــــن

    در پناه الله یکتا

    شاد، سالم، موفق، ثروتمند، خوشبخت و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      طیبه مزرعه لی گفته:
      مدت عضویت: 700 روز

      سلام مریم جان

      این فایل نشانه امروز من هم بود البته نشانه 18 آذر ماهم که الان 1:7 دقیقه بامداد 1402/9/19

      الان که دارم تاریخارو مینویسم برام قشنگ واضح تر شد نشونه ام تو دیدگاه مینویسم که چی شد تا این فایل نشانه امروزم و دیدم و بعد تا الان بیدار موندم و یه لحظه تو دلم باخدا حرف میدم بهش گفتم خدا بهم نشونه بفرست در مورد همین موضوع که اتفاق به ظاهر بدی افتاد برام چند دقیقه پیش که من نخوابیدم

      من سعی کردم که خودم رو به خدا بسپرم و تمام گفته های استاد رو که تو این دوماه و نیم شنیدم هی به ذهنم که شروع کرده بود دلیل میاورد بگم ،و تو برگه نوشتم انقد نوشتم تا ذهنم دیگه خاموش شد

      انقدر زود خدا آرومم کرد وقتی بهش گفتم و کمک خواستم

      الانم که گفتم خدا وقتی به ظاهر داره تموم میشه همه چی و من نمیدونم چیکار کنم بهم نشونه بده که بدونم چیکار کنم

      یهویی یه صدایی بهم گفت برو تو فایل نشانه ات یه دیدگاهو شانسی بخون اومدم صفحه 37 بود اومدم پایین دستمو رو نوشته شما گذاشتم بعد خوندم نوشته تونو که گفتین

      خواسته قلبیم به حقیقت پیوست وقتی به خدا سپردم و دقیقا به طور معجزه آسا توی زمانی که حتی فکرشم نمیکردم ،خواسته ام تحقق یافت

      بعد یه آرامشی اومد به قلبم که خدا جواب از این واضح تر که بهت گفت آروم باش و تلاش کن برای اهدافت خواسته قلبتو بهت میدم

      الان بعد چند بار گوش دادن ، به این قسمت از حرف استاد که رسیدم میگه مثل الان که داری صدای منو میشنوی یه نشانست ….و ادامه حرف استاد

      واقعا خداروشکر میکنم به این مرحله از آگاهی رسیدم که به خدا سپردم ،گفتم خدا به هر خیری که از تو به من برسه محتاجم

      در صورتی که باید به این اتفاق که بعد از ظهر ساعت 7 پیش اومد باید خودمو درگیر میکردم ولی زود تونستم ذهنمو کنترل کنم و گفتم خدا من ضعیفم تو میدونی تو برام بخواه

      به خودم گفتم خدایی که شناختم تو این دوماه کلی بهم کمک کرد ،عشق میخوای خدا بهت عشق میده احترام میخوای ،دوست داشتن میخوای همه رو خدا میده چون همه چی خودشه امید دارم بهش این اتفاق 18 آذر برای من یه خیر بزرگ و از جایی که فکرشم نمیکنم بهم عطا میکنه قدرت فقط و فقط در دست خداست خودش بهم تو قرآنش گفته بگه موجود باش در لحظه موجود میشه و نترس و نگران نباش تسلیم من باش

      تو این مدت باور دارم خیلی بهم نشونه داد که بیشتر باورش کنم

      نیک هست و نیکی خدایا ممنونم که از زندگی امام حسین هم درس یاد گرفتم

      و دعوت به کربلای امام حسین که از طرف تو بوده خدا براش و آگاهی که دادی بابتش ازت سپاسگزارم

      خدایا شکرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        مریم چراغی گفته:
        مدت عضویت: 624 روز

        سلام طیبه عزیزم،

        خدارو هزاران بار شکر که به جمع چنین دوستان عزیزی هدایت شدیم،، وممنونم بابت پاسخی که دادین،

        ، چون همین نوشته شما هم نشانه ای دوباره بود از سمت خداوند برای من،

        به یک باره خواستم که بهتون بگم،، که فایل های

        «توحید عملی»

        که9تا هستن

        که خودم بهشون هدایت شدم

        رو به شما هم بگم گوش کنین به ترتیب

        به یکباره دلم خواست که این رو بهتون بگم

        و ایمان دارم که این هم نشونه خداونده

        هم دیدگاه شما برای من

        و هم نگاه کردن توحید عملی برای شما

        در پناه الله یکتا

        شاد سالم موفق ثروتمند خوشبخت و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
        • -
          طیبه مزرعه لی گفته:
          مدت عضویت: 700 روز

          سلام مریم جان

          خیلی ممنونم از شما

          بله من هم فایل های توحید عملی رو گوش دادم ولی انگار به قول حرف استاد دیشب بود که متوجه شدم و تکاملم در باره این موضوع دیروز بود که در مورد همین خواسته ام ته تهش شرک داشتم دیروز هدایت شدم به سوال تعهد به خواسته ها یا رها بودن نسبت به آن

          انگار خدا قشنگ باهام حرف میزد میگفت که شرک رو به توحید برسون

          دیروز پل های پشت سرم رو شکستم و به صورت عملی از خدا خواستم کمکم کنه

          الان که پیام شمارو دیدم برام یقین شد که خدا میخواد بهم بگه که این موضوع رو جدی بگیر و دوباره فایل های توحید عملی رو گوش بده

          قبلا در مورد کارم پل پشت سرمو خراب کرده بودم و سه سالی بود میگفتم کارمو تغییر بدم ولی ترس داشتم که بعدش با کار جدید میتونم تابلو های بزرگتر بکشم و بفروشم و از وقتی که شروع کردم تمام وسایلای کار قبلیمو دادم به یک نفر دیگه و خودم مجدد از صفر شروع کردم ایده های فوق العاده ای بهم داد خدا و بهم الهام و هدایت کرد حتی در مورد نقاشی بهم طرح داد که هر کس تابلومو میبینه میگه چه ایده ای داشتی این نقاشی رو کشیدی !

          ولی در مورد این موضوع ،هدایت دریافت میکردم حتی با نوشته شما که گفتین به خواسته قلبیم از جایی که فکرشم نمیکردم رسیدم گفتم پس منم میرسم نشونه هست ولی هر بار ته دلم راضی نبودم با اینکه خیلی واضح بودن و خوشحالم میکردن میپرسیدم خدا الان مسیرم درسته من ادامه بدم ؟ تو فقط بهم بگو مسیر خواسته ام درسته ؟ ولی انگار خدا میخواست که من هی سوال بپرسم و به این برسم که شرک رو از بین ببرم و تماما به خدا بسپارم

          به قول حرف استاد اگر دیشب که متن تعد … رو خوندم گفتم خدایا شد خوشحال میشم

          نشد ناراحت نمیشم

          سپردم به خودت رها کردم

          الهی که خدا مثل همیشه و بیشتر و بیشتر بازم کمکم کنه تا عمل کنم به دونسته هام

          از شما هم ممنونم که برام نوشتین، شادی و سلامتی و عشق باشه براتون

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    طیبه مزرعه لی گفته:
    مدت عضویت: 700 روز

    به نام ربّ

    سلام با بی نهایت عشق

    42. چهل و دومین روز از روز شمار تحول زندگی من از این جعبه شگفتی خدا

    و باز هم قدرت بینهایت خدا که هر لحظه داره قدرتش رو بهم نشون میده

    خدایی که قدرتش رو در فروش نقاشیا و پفیلا هایی که امروز بردم بهم نشون داد

    من امروز صبح قرار بود موقع مدرسه رفتن دانش آموزا برم که پفیلا و نقاشیای جاکلیدی مو بفروشم بیدار شدم دیدم ساعت 8 هست

    ولی گفتم اشکالی نداره ظهر میرم و شب میرم جلو مدرسه دخترونه و پسرونه

    ظهر شد و من رفتم جلو مدرسه دخترونه دبستان و دبیرستان محله مون ، نمیدونستم سری صبح دبیرستانه یا دبستان

    وایسادم وقتی زنگشون به صدا دراومد دبیرستانیا اومدن بیرون و وقتی میدیدن پفیلا و جاکلیدی روشو خیلی لبخند به لب میشدن

    میگفتن چنده یا میگفتن خاله فردا میای؟؟؟

    وای انقد ذوق کردم از ذوقشون و هزاران بار خداروشکر کردم

    امروز من یه چیزی فهمیدم که برای من یه موفقیت خیلی بزرگ بود

    و اون این بود که من فهمیدم خیلی راحت تر شدم و با آدما راحت حرف میزنم و خیلی راحت نقاشیا و پفیلاهامو میذارم زمین و میفروشم

    این خودش برای من یه موفقیت خیلی بزرگه که با قدم برداشتنم بدست آوردم

    یهویی به خودم اومدم دیدم که چقدر آدم دیگه ای شدم

    وقتی به شادی بچه ها و لبخنداشون و دخترای دبیرستانی و ابتدایی نگاه میکردم کلی کیف میکردم میگفتم خدا من قدمم رو برداشتم حالا نوبت تو هست

    من سمت خودمو انجام دادم و چند روزه فعال تر شدم و تو گفتی که قدم بردار جدی بگیر الهاماتمو تا هدایت های بعدی برات بیاد

    همینجور داشتم میگفتم یهویی یه دختر ناز اومد و گفت خاله کارت خوان داری گفتم ندارم گفت فردا میای گفتم آره بعد رفت و دیدم 30 تمن آورد داد بهم گفت یه پفیلا میخوام و روشم که جاکلیدی نقاشی خودم بود برداشت

    بعد دیدم داد به دوستش گفت هدیه برات خریدم انقدرم ذوق داشت که یه لحظه گفتم طیبه چی باید از این دختر یاد بگیری ؟؟؟؟

    یهویی این کارش چند تا درسو بهم داد

    یکی بخشندگی

    یکی اینکه انقدر باور داشته که فراوانی هست اول برای دوستش خرید کرد و هدیه داد

    یکی خوشحال کردن و عشق راستین داشتنش

    یکی مهربانی و دوست داشتن

    یکی حال خوب و هدیه دادن

    وقتی این صحنه رو دیدم از ذوق و شوق این همه خوبی دختر بچه اشک تو چشمام جمع شد و گفتم خدایا شکرت چقدر انسان های خوب هستن همه جا

    و بعد چند دقیقه یهویی دیدم یه دختر با صدای بلند گفت خاله خاله بیا این 90 تمن من سه تا دیگه میخوام و اون سه تارو یکی برای خودش و دوتارم باز برای دوستاش هدیه گرفت

    چقدر حس خوبی داشت برای من

    و ازش درس یاد گرفتم

    بعد هر کس میومد نگاه میکرد میگفت فردا هم میای ؟؟

    و چقدر من ذوق داشتم که ببین طیبه تو که به هدایت و الهام هایی که خدا دو ماهه بهت داده زودتر عمل میکردی ولی اشکالی نداره از همین الان شروع کن

    و ساده بگیر از همین لحظه خدا حرکتت رو دیده و برکتش رو برات چند برابر نشون میده

    و من رفتم خونه و ناهارمو خوردم و یکم به نقاشیام طرحیام که انجام دادم بعد رفتم سمت مدرسه غیر انتفاعی دبیرستان و راهنمایی پسرانه که نزدیک خونمون بود هرچی وایسادم فقط 30 نفری اومدن بیرون یه نفر میخواست بگیره گفت همراهم نیست و رفت ،هی برام سوال بود چرا کسی نیومد بیرون بعد متوجه شدم غیر انتفاعی هست و شاگرداش شاید کمترن ولی باز با لذت و عشق با خدا حرف زدم گفتم اشکالی نداره من قدمم رو برداشتم تو هم میدونم شگفت زده ام میکنی

    برگشتم خونه ،مادرم گفت ساعت 5 برو مدرسه راهنمایی پسرونه ،من اون ساعت رفتم دیدم ساعت 6 زنگشون هست میخواستم برگردم تو این بین ذهن میخواست هی با دلایلی منو قانع کنه تا برگردم خونه

    ولی من موفق ترینم و حریف من نشد و من موندم و تو تاریکی که همه پسرا از مدرسه خواستن بیان بیرون یکی یکی نگاه میکردن میپرسیدن چیه ؟؟تو تاریکی دیده نمیشد

    ولی وایمیستادن با کنجکاوی نگاه میکردن

    میگفتن خاله چنده یا خاله چیه اینا ؟؟؟

    و بعد دوباره میگفتم چقدر قشنگه جاکلیدیا فردا میای خاله؟؟و من گفتم آره میام

    وای یعنی کلی کیف کردم

    حالا شگفتانه خدارو بگم قبل اینکه بچه ها از مدرسه بیان بیرون دیدم به گوشیم پیام اومد نگاه کردم دیدم که از اپلیکیشن دیوار هست

    آخه جاکلیدیامو دیروز عکسشونو اونجا هم گذاشتم تا بفروشم

    بعد دیدم یه نعر میخواد سفارش بده گفت 20 تا جاکلیدی میخواد و بلافاصله شماره کارت گرفت ازم و زود واریز کرد و گفت فردا میفرستی گفتم بله فردا ظهر میفرستم براتون

    وای انقدر ذوق داشتم هی میگفتم ببین طیبه استاد عباسمنش میگفت که حرکت کنید

    ایمان بدون عمل حرف مفته

    دقیقا درسته

    من این مدت باورامو تقویت میکردم به فایلا گوش میدادم برام ایده میومد

    ولی عمل نمیکردم یکم ترس داشتم که چجوری برم بفروشم نقاشیامو

    ولی امروز واقعا فوق العاده بود

    خدا بهم نشون داد اولین جوابی که با قدم برداشتنم بهم داد

    120 تمن جلوی مدرسه 4 تا پفیلا و جاکلیدی فروختم

    و 20 تا جاکلیدی از دیوار سفارش گرفتم

    حالا یه چیزی بگم :

    من قبلا جاکلیدیامو تو دیوار گذاشته بودم یک ماه مونده بود حتی یک سفارشم نگرفتم

    اما الان همون جاکلیدیا رو گذاشتم دیروز و یک روز نگذشته 20 تا سفارش گرفتم

    این یعنی چی ؟؟؟؟؟؟

    یعنی قدرت خدا

    یعنی هدایت خدا رو جدی گرفتن و عمل و قدم برداشتن

    یعنی باورامو تقویت کردن و قدرتمند کردن و با قدم برداشتنم به سمت هدفم نتیجه شو دیدن

    امروز سبب شد من بیشتر قدم هام رو سریعتر بردارم

    خدایا شکرت بی نهایت سپاسگزارم ازت

    الان دارم میفهمم استاد عباسمنش میگن که تو عمل کن و قدم بردار بعد باوراتم قوی تر میشه با دیدن نتیجه

    و من امروز موفق ترین آدم هستم نسبت به دیروز خودم و خیلی خیلی خوشحالم

    و الان میخوام شروع کنم جاکلیدی 100 تا آماده کنم فردا برم بازار تا به عمه فروشی که گفته بود بیار تحویل بدم و نمونه بذاره مغازه اش

    خدایا بی نهایت ازت سپاسگزارم

    من خوشحالم که تعهد هایی که هر روز میدم بهشون عمل میکنم خدایا شکرت

    یه چیز خیلی باحالترم بگم

    من امروز متوجه شدم به طرز عجیبی دیگه به خیلی چیزا فکر نمیکنم انقد مشغول سپاسگزاری از خدا بودم که فقط از ذوق میخندیدم

    برای تک تکتون بی نهایت عشق و شادی و سلامتی و آرامش و بی نهایت ثروت میخوام از خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    زهـره گفته:
    مدت عضویت: 1085 روز

    بِه نامِ خُداوَندِ بی نَهایَتُ لامَکانُ لازَمان

    بهِ نامِ خُداوَند کِه هَمه چیز می شَود هَمه کَس را…

    سلام و درود خدمت استاد گرامی و خانم شایسته عزیز

    برگ چهل و دوم از سفرنامه من

    تاریخ 1403/4/11

    ساعت 22:19

    من فاطمه هستم از سختگیرترین انسان روی زمین .

    من سخت گرفتم زندگی را رنگ لذت و شادی را ندیدم

    من سخت گرفتم خودم را از هزاران تفریحات و گردش و خوشی منع کردم

    من سخت گرفتم همه را از خودم دور کردم

    من سخت گرفتم اسم منو شنیدن فرار کردن

    من سخت گرفتم دچار چندین بیماری شدم

    من سخت گرفتم حال خوب زندگی را ندیدم

    من سخت گرفتم فرزندان خوبمو ندیدم

    من سخت گرفتم همسر خوبمو ندیدم

    من سخت گرفتم لذت را فراموش کردم

    من سخت گرفتم زیبایی را یادم رفت

    من سخت گرفتم عشق از من فرار کرد

    من سخت گرفتم خوشبختی رنگ دیگه ای گرفت

    من سخت گرفتم خنده از ته دل شده آرزوم

    من سخت گرفتم آرامش شده بزرگترین آرزوم

    من سخت گرفتم دنیا با من قهر کرد

    من سخت گرفتم درونم با من قهر کرد

    من خیلی سخت بودم خیلی زیاد

    فقط تنها چیزی ک میتونم بگم اینه

    فقط لطف خداوند شامل حال من شد

    خداوند دستان من را گرفت و من از عمق تاریک چاه

    ب سمت روشنایی بالا کشید

    من سجده شکر بجا میاورم برای امروزم

    برای جایگاهی ک امروز هستم

    برای دوباره متولد شدنم

    مثل کسیکه تازه چشم باز کرد و زیبایی های جهان را دونه دونه کشف کرد

    من شکرگزار خداوند هستم ک من را نجات داد

    من را بیدار کرد

    من با قرار گرفتن در همین سایت خودم را پیدا کردم

    زندگی را پیدا کردم

    رنگ آرامش و لذت را دیدم

    زیبایی را دیدم

    خودم را دیدم

    عزیزانم را دیدم

    بخودم اجازه ی زندگی کردن دادم

    بخودم اجازه لذت بردن دادم

    بخودم اجازه نفس کشیدن دادم

    ب عزیزانم ب فرزندان دلبرم اجازه زندگی کردن دادم

    ب فرزندان دلبرم اجازه دادم لذت ببرن

    اجازه دادم من را دوست داشته باشند

    اصلا بخودم اجازه دادم خودم را ببینم

    خودم را دوست داشته باشم‌

    اجازه دادم عزیزانم فرزندان دلبرم با من ارتباط برقرار کنم

    خدایاااا من هرگز من هرگز من هرگز نمیخام برگردم به دوماه قبلم

    خدایااا سپاسگزارم ک امروز من را ب این درک و آگاهی رسوندی

    ک تغییر را در خودم دیدم

    من واقعا تغییر کردم‌

    من عاشق فایل دو سه رو‌ اخیر استاد هستم

    من روحم من جانم من قلبم جلا پیدا میکنه

    با این فایل ها

    آسان بگیر ، جدی نگیر ، ریلکس باش ، بیخیال باش،

    هیچ چیز ارزش اینو نداره ک تو ذره ای خودت را غمگین کنی

    آسان بگیر تا جهان برات آسان بگیره

    من باید هر رروز روزی هزار بار گوش بدم تا بشه ملکه ی ذهنم

    تا بشه شخصیتم

    من احتیاج دارم به این شخصیت

    من میپذیرم من پذیرای چنین شخصیتی هستم‌

    اما انسان فراموشکاره

    باید تکرار باشه تکرار تکرار تکرار

    خداوندا من از همین لحظه زندگیم ک تو من را قرار دادی دنیا دنیا سپاسگزارم

    خداوندا من فاطمه تنها تو را میپرستم

    تنها از تو یاری میجویم

    خداوندا من را ب راه راست هدایتم‌کن

    ک در این مسیر ثابت قدم باشم تا جان در بدن دارم

    استاد عزیزم من نمیدونم چطور سپاسگزاری کنم

    اما این رو میدونم ک خداوند من را مورد لطف و رحمت خودش قرار داد

    ک شما را در مسیر من قرار داد

    من را هدایت کرد ب سایت شما

    و هدایتم کرد ک بمونم و ادامه بدم

    خدایاااا شکرت

    روز شمار تحول زندگی من

    روز چهل و دوم 1403/4/11

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    مریم احدی گفته:
    مدت عضویت: 1010 روز

    بنام خدا

    پیام هدایتی امروز من این فایل بی نظیره

    سلام استاد عزیزم و دوستان گلم

    خدای من ،چقدرقشنگ داری باهام حرف میزنی

    من امروز ازت هدایت خواستم وتوبه این زیبایی جوابمو دادی اززبان استاد با شعر حافظ خدایا شکرت

    این یک نشانه ست ،این شعر ،این صدا

    گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش

    این گران بهاترین پیام دنیاست

    من یه باگ بزرگ توذهنم پیدا کردم اینکه پاشنه آشیل من حرص خوردنه سخت گرفتن وبی خیال نبودن

    خیلی دارم تمرین میکنم که کمتر سخت بگیرم بی خیال باشم خیلی بهتر شدم ولی ازاونجا که مامانم از وقتی خودمو شناختم همون طور که استاد از گذشته ش میگه یک زن به تمام معنا سخت گیر بوده همه چیزهای ساده رو به شدت سخت میگرفت ومن توی وجودم این خصلت هست ودارم کار میکنم روی خودم

    الان که این پیغام سروش شنیدم باهمه وجود به قلبم نشست ومن میدونم این کلام خداونده ومن بعد از امشب از فردا به شدت تمرکزی روی این پاشنه آشیلم کار میکنم من اخلاقم اینجوریه که همه چیز باید به بهترین شکل ممکن انجام بشه ،مثلا حرص میخورم دخترم سهل انگاره ،حواسش پرته ،شوهرم نسنجیده حرف میزنه ورفتارش مناسب نیست ،یافلانی رفتارش اشتباهه اینا باعث حرص خوردنم میشه چون عجولم ،چون کمالگرام ،

    ونتیجه رو براتون میگم

    خدایا شکرت چشم من از فردا یکی ازتمریناتم همینه

    استاد عاشقتم عاشقتم عاشقتم

    هیچ چیز ارزش غصه خوردن نداره حالا من یاد گرفتم شادباشم وجایی که خدا هست غمها بیرون میره

    خدایا کمکم کن بتونم کمتر سخت بگیرم وبیشتر بی خیال

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    مریم الماس گفته:
    مدت عضویت: 553 روز

    بنام خدای آرزوهای من

    سلام و درود

    روزشمار تحول زندگی : تعهد 42

    بخاطر دنیا غم مخور مخصوصا حالا که بهاره و نشونه تحول و دگرگونی و تغییر هیچ چیز موندنی نیست فصلها ماهها سالها همه میگذره حتی غمها

    سعی کنیم خاطرات خوب بسازیم احساس خوب ایجاد کنیم فرکانس خوب ارسال کنیم تا اتفاقات خوب برامون بیوفته

    وقتی روی خودت و احساس خوبت کار کنی مراقبه مدیتیشن کنی و کتابهای خوب بخونی و…. بعد در مدار و فرکانس الهامات و هدایت های خدا قرار میگیری گوش نامحرم نباشد جای پیغام‌ سروش

    آسون بگیر آسون میشه … آسون گرفتن یعنی بجای تمرکز روی مشکل روی راه حل تمرکز کنیم و روی هدایتهای خداوند حساب کنیم تا احساس خوبمون رو بتونیم نگهداریم و بعدش اتفاقات خوب بیوفته پس زندگی رو زیاد جدی نگیر

    خدایاشکرت دوستت دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  9. -
    حسن کفاش دوست گفته:
    مدت عضویت: 2935 روز

    به نام خداوند جان و خرد

    کزین برتر اندیشه بر نگذرد

    سلام استاد عزیزم

    سلام خانم شایسته عزیز

    سلام دوستان همفرکانسی

    چه هدایتی ؛ چه فایلی، خدایا شکرت

    در حالی دارم این فایل را می نویسم که بغض گلویم را گرفته و اشک شوق در چشمانم حدقه زده است

    خدایا با من چه می کنی

    شبی آرام و تنها و خارج و خالی از هر قیل و قال دنیا

    من و استاد و این سایت و این آگاهی ها

    به صورت کاملا هدایتی آمدم به این فایل و خدا می داند که چه آگاهی های داشت

    شعر زیبای حافظ

    دوش با من گفت پنهان کاردانی تیزهوش

    وز شما پنهان نشاید کرد سر می فروش

    گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع

    سخت می‌گردد جهان بر مردمان سخت‌کوش

    وان گهم در داد جامی کز فروغش بر فلک

    زهره در رقص آمد و بربط زنان می‌گفت نوش

    با دل خونین لب خندان بیاور همچو جام

    نی گرت زخمی رسد آیی چو چنگ اندر خروش

    تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی

    گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش

    گوش کن پند ای پسر وز بهر دنیا غم مخور

    گفتمت چون در حدیثی گر توانی داشت هوش

    در حریم عشق نتوان زد دم از گفت و شنید

    زان که آنجا جمله اعضا چشم باید بود و گوش

    بر بساط نکته دانان خودفروشی شرط نیست

    یا سخن دانسته گو ای مرد عاقل یا خموش

    ساقیا می ده که رندی‌های حافظ فهم کرد

    آصف صاحب قران جرم بخش عیب پوش

    استاد عزیزم نمی خواهد سر دنیا را از کسی مخفی کند

    بابا به خدا خیلی راحت داره داد می زنه

    در همه فایلهایش در همه جای این سایت

    ” من زندگی ام بسیار ساده است ، بدون هیچ پیچیدگی ”

    ” من همیشه زندگی را برای خودم آسان می گیرم”

    ” همه چیز باید آسان باشد ”

    “هر مسیری که باسختی باشد مسیر الهی نیست”

    و کلی باورهای خوب در این مورد

    الله و اکبر

    من نمی دانم چرا بعد از این همه مدت در سایت بودن و با استاد بودن این فایل را گوش نکرده بودم . نمی دانم شاید در مدار درک این موضوع نبودم

    بابا به خدا کار دنیا همین است. خدا همه کارهایش به ساده ترین شکل ممکن است. اصلا پیچیدگی در کار دنیا نیست.

    من به تضادی امروز برخوردم و از خدا هدایت خواستم و این رب من به بهترین شکل ممکن به این فایل مرا هدایت کرد .

    سخت نگیرم ، که اگر سخت بگیرم جهان از روی طبیعتش و به صورت طبیعی بر من سخت خواهد گرفت. این تضادی که بران من رخ داده است آمده است که من را رشد دهد و و من هم نباید آن را سخت بگیرم . خودش به ساده ترین شکل ممکن حل خواهد شد

    “گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع

    سخت می‌گردد جهان بر مردمان سخت‌کوش”

    این بیت به راحت ترین شکل ممکن جواب درخواست من بود

    خدایا تو چطور به درخواست بندگانت پاسخ می دهی؟ الله اکبر . من چرا تو را این همه سال به این شکل نشناخته بودم //

    من در این همه سال تو را خدایی دیده بودم که فقط عذاب می کنی و جهنم را برای من و امثال من آماده کرده ایی و بهشتی هم اگر هست خودت مشخص کرده ای که برای چه کسانی است و به من و امثال من گنهکار نمی رسد. من با این بار گناهم تو کی به من می رسی . خدای من خدای مهربان الان من . تو قبلا برای من به این شکل نبودی . چرا چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    به یک دلیل خیلی واضح :

    تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی

    گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش

    به دلیل اینکه من نامحرم بودم با پیغام تو

    پیغام تو که به بهترین شکل در قرآن بیان کرده بودی ، به بهترین حالت ممکن، به شیوا ترین حالت ممکن، اما من چطور قرآن تو را درک کرده بودم

    فقط آیه های عذاب

    فقط آیه های مجازات مشرکان

    هیچ کس به من نگفت بابا خوب می شود عذاب نشوی اگر مشرک نشوی، اگر ایمان داشته باشی،

    بابا این خدا بخشنده است

    بابا این خدا تواب است

    بابا این خدا رحمان است

    بابا این خدا رحیم است

    تو بیا به درگاهشش . تو باورش کن. تو بهش ایمان بیار . تو به او توکل بکن . تو ببین این خدا را . تو درکش بکن

    هیچ کسی به من نگفت غیر از سید دوست داشتنی من ، من محرم شدم و این مرد دوست داشتنی به من سر و راز را گفت.

    با دست و دلبازی گفت . بدون هیچ چشم داشتی . بدون هیچ مکر و نیرنگی . به سادگی به من گفت .

    به من و هر کسی دیگری که محرم این راز شد و قدم گذاشت در این سایت

    من باور کردم خدا را به نحوی که استاد گفت

    به خدا هنوز که هنوز از اشکی با فایل یکتاپرستی تون ریختم یادم هست

    آن صوت زیبای فایل سوره فاتحه

    الله واکبر

    خدایا شکرت که محرم این سر شدم

    الان دیگه محرم که چه عرض کنم دیوانه این سر و رمز و راز شده ام

    الان دیگه بنده خدایی شده ام که برای بندگی اش افتخار می کنم

    الان دیگه بنده خدایی شده ام که در نظر من بسیار مهربان است، شریک است با من ، رفیق است با من و من بدون اون هیچ هستم و با ایمان وتوکل به او هیچ کس دیگری را بنده نیستم

    استاد بابت این پیامبری تو من چه باید بکنم؟

    به خدای محمد قسم هرچه بگویی با دل و جانم و با تمام وجودم بدون اینکه بپرسم چچرا انجام می دهم .

    از شما ایمان را یاد گرفتم و دارم تمرین می کنم

    از شما توکل را یاد گرفتم و دارم تمرین می کنم

    از شما صداقت را یاد گرفتم و دارم تمرین می کنم

    از شما هدایت خواستن از این نیرو را یاد گرفتم و دارم تمرین می کنم

    از شما حساب نکردن روی دیگران را یاد گرفتم و دارم تمرین می کنم

    از شما خالق زندگی خود بودن را یاد گرفتم و دارم تمرین می کنم

    از شما تقوا( کنترل ذهن) را یاد گرفتم و دارم تمرین می کنم

    از شما صلو ( نماز خواندن ) را یاد گرفتم و دارم تمرین می کنم.

    از شما تمرکز بر نکات مثبت را یاد گرفتم و دارم تمرین میکنم

    از شما سپاسگزار بودن را یاد گرفتم و دارم تمرین می کنم

    از شما ساده زیستی را یاد گرفتم و دارم تمرین می کنم

    از شما ساده گرفتن مسائل را یاد گرفتم و دارم تمرین میکنم

    از شما کشف قوانین زندگی را آموختم و دارم تمرین می کنم

    از شما پیدا کردن ترمزهای ذهن را آموختم و دارم تمرین می کنم

    از شما عزت نفس و اعتماد به نفس را آموختم و دارم تمرین می کنم

    از شما در لحظه زندگی کردن را آموختم و دارم تمرین می کنم.

    از شما مراقبه را آموختم و دارم تمرین می کنم

    از شما حمله به باورهای محدود کننده را آموختم و دارم تمرین می کنم

    از شما رفتن به دل ترسها را آموختم و دارم تمرین می کنم

    از شما اهرم رنج و لذت را شناختم و دارم تمرین می کنم

    از شما خیلی چیزها آموختم و دارم آنها را تمرین می کنم

    می دانم که باید تمرین کنم

    می دانم که باید استمرار داشته باشم

    می دانم که باید جهاد اکبر کنم

    همه اینها را می دانم

    و همه اینها را با جهادی اکبر انجام می دهم

    با اهرم رنج و لذتی که برای خودم ساخته ام نمی توانم روی خودم کار نکنم بابت تغییر باورهای خودم و این کار کردن روی باورهای محدود کننده ام برایم لذت بخش و انجام ندادن این کار برای من رنجی بی پایان دارد .

    این است نتیجه محرم شدن و شنیدن پیغام سروش

    خدایا شکرت به بیکرانی گیتی ات

    خدایا شکرت شکر

    در پناه الله یکتا شاد باشید و سربلند

    💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      ستایش قوام گفته:
      مدت عضویت: 2521 روز

      سلام دوست خوب

      یه سوالی داشتم و هدایت شده بودم برای پرسش از یکی از دستان خدا و الانم به شما

      احساس کردم شما درک خیلی خوبی داری

      چطور احساس نیاز به تایید شدن و و لایک خوردن رو کنترل کنم؟

      که مسیرم تغییر نکنه

      با چه نگاهی برام مهم نباشه لایک میخوره یا و برای خودم بنویسم؟

      و از همه مهمتر چطور معیار درست و خوب بودن کامنتم و درکم لایک نباشه ؟و ناراحت نشدم وقتی کامنتی م که به نظر خودم خیلی خوبه رو استاد لایک نزده؟

      دوست داشتم بزرگترین پاشنه اشیلمو رفع کنم و هدایت شدم به دستی از دستان خدا ،شما

      ممنونم از وجود پر مهرتون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        حسن کفاش دوست گفته:
        مدت عضویت: 2935 روز

        سلام دوست خوبم

        چقدر عالی که از این سن کم هدایت شدی به کار کردن روی خودت.

        خدا را بی نهایت بار از این بابت سپاسگزار باش.

        دیدم که محصول ارزشمند عزت نفس استاد رو داری

        فقط و فقط روی آگاهی های اون کار کن تا این پاشنه آشیل تون بر طرف بشه.

        حرف مردم

        این پاشنه آشیل همه مان است و هر زمان که بتوانیم قدرت آن را کم کنیم به موفقیت خواهیم رسید

        سوال خوب بپرسیم از خودمان.

        چرا کامنت می‌گذاری؟؟

        دلیل کامنت گذاشتن شما چیست؟

        اگر هدف به اشتراک گذاری این آگاهی هاست که نیاز نداری که استاد لایک بکند یا نکند. برای من هم اینگونه است که می آید و من می نویسم و خیلی به اینکه لایک بگیرم یا نه توجهی نمی کنم. خیلی مواقع هم نمی آید و من هم چیزی نمی نویسم و اینطور نیست که حتما باید بنویسم. مهم آمدن آگاهی ها و نوشتن این الهامات است.

        مطمئن باشید آن چیزی را که خودتان برای تایید دیگران می نویسید مورد تایید و لایک قرار نمی گیرد. اما آنچیزی را که از الهامات قلبی شما بر می آید قطعا مورد تأیید قرار می گیرد

        همان ضرب المثل

        چو از دل برآید بر دل نشیند

        واقعا من و شما و همه باید مثل همین شعر حافظ تلاش کنیم که محرم شویم در این محفل و باقی مسائل خودش حل می شود.

        محرم شدن هم با ایمان به خدای بزرگ، کار کردن روی خودمان و باورهای خودمان بوجود می آید که من خیلی خیلی خوشحالم که شما به خوبی شروع کرده اید و اگر استمرار داشته باشد و متعهد باشید قطعا اتفاقات خوبی برای شما خواهد افتاد لاجرم.

        امیدوارم که مفید بوده باشد برای شما و خود من

        در پناه الله یکتا شاد باشید و سربلند

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    محمدرسول گفته:
    مدت عضویت: 1387 روز

    سلام این فایل واقعآ واقعا عالی بود

    هدایتگر بود

    یعنی اول که متن یزدان رو خوندم اینقدر خوب بود گقتم تو رد پا امروزم میزارمش بعد آمدم متن فایل رو خوندم و دیدم اینم عالیه اصلا قانون رو کامل و واضح توضیح داد

    اینکه آسان گرفتن یعنی در لحظه زندگی کردن ،با امکانات همین لحظه شروع کردن ، رعایت قانون تکامل ،مسائل بیهوده رو بزرگ نکردن ،توکل ردی خداوند که حامی و هدایت گر همه ی انسان هاست

    و… که نتیجه تموم اینا حس خوب است

    بقول قرآن نشانه ایمان احساس خوب است

    آرامش هست

    در ادامه هم دیدگاه یزدان عزیز رو میزارم چون خیلی برام آگاهی بخش بود و دوست دارم ببینم ک تکرارش کنم

    دیدگاه یزدان عزیز:

    گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع سخت می‌گردد جهان بر مردمان سخت‌کوش

    آساان گرفتن یعنی …

    همین که من سایتو که باز میکنم، میبینم فایل روز 42 ام سفرنامه هم آپلود شده درصورتی که من هنوز فایل 41 ام رو هم ندیدم، هنوز یه سری آگاهی ها رو ثبت نکردم و یه سری فایلا رو ندیدم و به تعویق انداختم.

    ذهن گفت: تو هنوز قبلی ها رو ندیدی و کلی کارای دیگه داری که توی سایت انجام بدی. دربهترین زمان برو اول قبلی ها رو ببین وبعد بیا اینجا.

    احساس خوبی نگرفتم از حرف ذهن، احساسی شبیه پایین اومدن عزت نفسم پیش خودم به خاطر عقب افتادن یه سری کارها

    قلبم جواب داد: یزدان باید در لحظه باشی! مهم نیست که چقدر کارای عقب افتاده داری و چقدر فایلای دیگه هست که باید ببینی. برای شروع، از همین الان شروع کن! از همین فایل جدید امروز شروع کن! همیشه فرصت هست! تو زمانی میتونی فایلای قبلی رو ببینی که امروزی رو ببینی! یعنی شروع کار رو از امروز انجام بده و نخواه که وارد دومینوی به عقب افتادن فایلها بشی. پس منتظر چی هستی؟! فایلو باز کن.

    احساسم خیلی بهتر شد! حسی شبیه وقتی که با حالت توب کردن پیش خدا بری و خداوند توبه تو رو بپذیره، گویی اصلا نبوده و بهت بگه از الان شروع کن. من همیشه عاشق رفرش شدن هستم.

    پس … آسان گرفتن کارها یعنی اجرای دستور قلبی که همیشه آسان گیره نه ذهنی که همیشه اشتباهاتو در نظرت بزرگ جلوه میده! آسان گرفتن کار، یعنی شروع از همین لحظه!

    شعری که استاد خوندن، مروری بود سریع و آسان بر قوانین اصلی زندگی

    دوش با من گفت پنهان، کاردان تیزهوش/وز شما پنهان نشاید کرد سر می فروش

    معلومه که او کاردانه! کاردان و همه چی دانه! چون همه چی رو بلده و جواب هر سوالی رو هم میدونه! خدا داخل این شعر میخواد رمز و رازی شادی رو بهمون بگه. بگه که چه طور شاد باشیم و شادی بدیم. دقیقا عین می فروش!

    گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع/سخت می‌گردد جهان بر مردمان سخت‌کوش

    اینه رمزش: کارها رو بر خوردت آسان بگیر، چون طبق قانون جهان، اگه بینه سختی میخوای و کارها رو سخت میکنی برات سخت میشه! آسان گرفتن رو خانم شایسته در کپشن عالی توضیح دادن. من معتقدم سخت گرفتن کارها ریشه در کمالگرایی ذهن ما داره و خلاف قانون تکامله. این کمالگرایی به قدری ریشه داره و به قدری پاشنه آشیل محسوب میشه که در لباس بره میاد جلو اما در حقیقت گرگه! و این گرگ، بدون شک سختی و احساس بد رو به همراه داره. به همین خاطره رمز و راز شاد زیستن، آسان گرفتن کارها معرفی شده.

    آسان گرفتن نه به معنی سهل انگاری، آسان گرفتن به معنی رعایت قانون تکامل در هر کاری! آسان گرفتن یعنی تسلیم هدایت خداوند بودن برای انجام هر کاری و اجرای بی چون و چری اون هدایت. چوون راه حل های خداوند همیشه بهترین و ساده ترینه.

    تانگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی/گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش

    اما چه کنیم که هدایت های راه گشا و ساده ی خداوند رو دریافت کنیم تا بتونیم شاد زندگی کنیم؟! باید آشنا بشیم نه غریبه! باید با خداوند و صداش آشنا شد! باید روی موج فرکانسی صدای خداوند بریم تا بشنویم رادیو هدایت رو که هر لحظه داره باهامون صحبت میکنه.

    خب چه طوری بریم رو موج فرکانسیش!؟ چه طور بشنویم صداشو؟! اولا ایمان و باور به اینکه لایق دریافت صدای خداوند هستیم. دوما با ساکت کردن ذهن همیشه شلوغی که سر و صداهاش اجازه نمیده حتی صدای الهامات رو بشنویم. ذهن که ساکت بشه، به صورت طبیعی صدای قلب رو خواهیم شنید.

    خب ساکت کردن ذهن یعنی چی ؟! یعنی همون مهارت مهمی که استاد عباس منش همیشه ازش یادمیکنن. مهارت کنترل ذهن! وقتی بتونی ذهنت رو کنترل کنی، یعنی میتونی ساکتش کنی در شرایط مختلف و وقتی بتونی ساکتش کنی یعنی صدای قلب رو میشنوی.

    گوش کن پند ای پسر وز بهر دنیا غم مخور/گفتمت چون در حدیثی گر توانی داشت هوش

    اینجا گفته چه طوری کنترل ذهن کنی و چه طوری در برابر تضادها بتونی ساکتش کنی …

    میگه غم خوردن ممنوع! ناراحتی ممنوع! همونطور که بارها و بارها در قرآن به پیامبر گفته که لاتحزن . پس این نارحتی و احساس بده که میتونه باعث بشه اتفاقات بدی رو تجریه کنیم و شاد نباشیم.

    اما چه طوری ناراحت نباشیم؟! چه طوری غصه نخوریم؟! به قول خانم شایسته اول به آرامش برس بعد رو سراغ اون تضاد.

    یعنی هر زمان حس کرد که ذهنت شلوغه و درگیر موضوعیه و داره حالتو بد میکنه، اول از همه هر طریقی که خودت راحت تری، سر و صدای ذهنت رو کمتر کن تا بتونی آروم بشی و از زمین بلند شی. یعنی هر کاری که میتونه حواستو پرت کنه یا همیشه بهت حس خوبی میده. مثلا استاد عباس منش ممکنه بره خودشو با کارهای پرادایس مشغول کنه و یا بازی کامپیوتری انجام بده، من ممکنه بخوابم و یا حموم برم و یا با حیوانات بازی کنم، شما ممکنه بزنی بیرون و پیاده روی کنی … .

    پس ببین چه کارایی همیشه آرومت میکنه و وقتی عصبی هستی چه کارهایی انجام میدی تا حالتو تسکین بدی. همون کارو انجام بده. حتی ممکنه گریه کردن باشه!

    وقتی ذهنت رو به یک حد مناسبی از آرامش رسوندی، حالا با حس آرامش بیا و ببین مشکل کجاست. بشین باذهنت حرف بزن و قانعش کن تا آروم و آروم تر بشه. با هر دلیلی که ممکنه بهت حس آرامش بده.

    من باشم میام بهش میگم اول از همه من باور دارم که هر اتفاقی رو تجربه میکنم، نتیجه ی فرکانسهای منه. دوما من باور دارم که فرکانسهای خوبی تحویل جهانم دادم پس قاعدتا این اتفاق به ظاهر نامناسب هم باید اتفاق خوبی باشه که با حل کردنش بهم کمک میکنه و در نهایت به نفع من تموم میشه و منو به خواسته هام نزدیک تر میکنه. یعنی من باور دارم که این اتفاق هم در جهت رسیدن من به خواسته هامه. چرا باور دارم؟! چون باور دارم تضاد، یک سنگ طلاست! نه یک سنگ بی ارزش. اگه باور داشته باشم این سنگ جلوی پام در زندگی، یک سنگ طلاست، برش میدارم و با حل کردنش طلاشو استخراج میکنم . اما اگه با خودم بگم این سنگ به درد نخور جلوی پام چیکار میکنه و با پا پرتش کنم، اتفاقا همون سنگ به پام آسیب میزنه. غافل از اینکه سنگ طلا بود و قرار بود به نفع من باشه و منو رشد بده.

    پس باور داشته باشم که تضادها، سنگ طلاهای زندگی من هستن و ذهن منطقی من نمیتونه راه حل استخراج طلا و حل کردن اون تضاد رو بهم بگه. پس اذیتش نمیکنم و بهش میگم غصه نخوره. چرا؟! چون من آرومم و در مداری ام که خداوند باید هدایتم کنه و باید صداشو بشنوم. ایمان دارم ک خدای سریع الاجب راه حل رو بهم الهام میکنه. به هزاران طریق! فقط کافیه هر بار به مشکلی برخورد میکنم، نذارم ذهن سر و صدا کنه و قانعش کنم و آروم باشه تا صدای قلب رو بشنوم.

    به همین خاطره خداوند، راز شاد زیستن رو آسان گرفتن کارها و غم نخوردن معرفی میکنه. چون وقتی ناراحت نباشی، ذهنت آرومه و وقتی ذهنت رو کنترل کنی، خداوند خودش هدایتت میکنه. و هدایت خداوند، همیشه راحت ترین و ساده ترین کارهاست!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      صفورا کوشککی گفته:
      مدت عضویت: 1183 روز

      سلام محمدرسول جان بسیار به وجد اومدم از کامنت زیبات

      .همین چند ساعت پیش بود که تونستم یه تضاد خیلی بزرگ که برخورده بودم رو ریشه اش رو پیدا کنم و اونم سخت گرفتن کارها بود.

      ولی من اون جایی که گفتید خانوم شایسته گفته اول به آرامش برسید بعد برید دنبال حل تضاد رو من اصلا نخونده بودم تازه بعد از کامنت شما هدایت شدم و رفتم خوندم.ولی همین چندساعت پیش بهم الهام شد که قرار نیست وقتی تضادی برات پیش میاد همون لحظه گیر بهش بدی که بفهمی به خاطر کدوم باورته.اولین کار اینه که به هر نحوی شده اول حستو خوب کن.بعد تو آرامش بهت گفته میشه که باید چیکار کنی.

      یعنی من هنوز یقین پیدا نکرده بودم به این الهام چون فکر میکردم تو هیچ منبع موثقی ندیدم که اینو گفته باشه که با خوندن کامنت شما برق از سرم پرید واااای خدای من….قبل از اینکه جواب رو تو کامنت شما بخونم ب هم الهام شده بود.چقدر ما ساده این الهامات رو نادیده میگیریم و چیزی که خداوند مستقیم بهمون گفته رو تو دنیای بیرون دنبال تاییدشیم.چقدررررررر همه چی دقیقه خدایا بزرگیتو شکرر

      برات بهترینهارو ارزو میکنم محمد رسول عزیز چون لایق بهترینهایی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: