راهکار برای مسائل شما - صفحه 48 (به ترتیب امتیاز)

“راهکار برای مسائل شما” بیش از آنکه یک بخش پاسخ به سوالات اساسی و پرتکرار دوستان باشد، بخشی است برای درک بهتر قوانین کیهانی و کسبِ توانایی نگاه کردن به هر بخش از زندگی مان‌، با ذره بین قوانین کیهانی و یاری گرفتن از این قوانین برای خلق زندگی دلخواه مان.

در این بخش، به سوالات اساسی و پرتکراری که در طی سالها از گروه تحقیقاتی عباس منش پرسیده شده است، پاسخ هایی منطبق بر قوانین کیهانی و منطبق بر آموزش های استاد عباس منش ارائه شده است.

این بخش شامل دسته بندی های مختلف درباره تمام جنبه‌های زندگی است و  راهکاری ارائه شده به هر مسئله در هر بخش‌، بر اساس آموزش ها، راهکارها و تمرینات دوره‌ی آموزشی مرتبط با آن موضوع است.

به عنوان مثال، اگر سوال مطرح شده درباره موضوعی مثل برانگیختگی در روابط باشد، پاسخ آن مسئله به کمک آموزش های استاد عباس منش در دوره “عشق و مودت در روابط” پاسخ داده شده است.

هر کدام از این پاسخ ها حکم یک کتاب عالی است که می تواند راهنمایی باشد در مسیر اهداف تان و در حکم ورودی هایی مناسب باشد برای ایجاد باورهای قدرتمندکننده در آن جنبه از زندگی‌تان.

کتابهایی که باید آن را بارها خواند و با اجرای راهکاری‌شان‌، باورهای قدرتمندکننده و هماهنگ با آن خوسته‌ها را ساخت.

باورهایی که موجب ورود نعمت ها، برکت ها، ایده های و فرصت هایی به زندگی‌مان می شوند که با باورها، نگاه و شناخت کنونی مان، نمی توانیم ایده ای برایش داشته باشیم.

هر چند وقت یک بار‌، مقالاتی به این بخش افزوده می گردد.

969 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زینب رئیسی گفته:
    مدت عضویت: 2304 روز

    سلام آقای عباسمنش اینکه میگفتین خدا واقعا به ما الهام میکنه من اینو تو زندگیم حس کردم

    تو آشپز خونه بودم بعد از اینکه آشپزیم تموم شد مادرم زنگ زد گفت بیا اصلا حوصله رفتن نداشتم انگار یکی به من میگفت الان نرو بزار بعدأ

    ولی بازم من به حرف دلم گوش ندادم چادر سرم کردم میخواستم برم که دیدم کلیدای خونه رو خواهرم با خودش برده بود اگه میرفتم بعدش نمیتونستم بیام از رفتن منصرف شدم دوباره رفتم داخل خونه یهویی اجاق گاز دیدم

    که گاز کامل نبسته بودم یکم روشن بود

    وایی خدایا شکرت که نرفتم

    اگه میرفتم چ اتفاقی میوفتاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    نعمت اله صادقی گفته:
    مدت عضویت: 2622 روز

    سلام خانم شایسته عزیز، از زحماتتون بی نهایت سپاسگزارم این بخشبرای من حکم یک دوره را دارد خیلی چیزهای زیادی آموختم و یک ماه است که تمام تمرکزم را روی ابن بخش گذاشته ام و متعهد شده ام که تا تمام این بخش را مطالعه نکنم سراغ جلسه 7 قدم اول نروم بینهایت دوستتان دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    فاطمه ابراهیمی فر گفته:
    مدت عضویت: 2414 روز

    سلام ووقت بخیر خدمت استاد عزیزوخانواده گرامی گروه،میدونم تایم مسابقه تمام شده ولی من دیدگاهم را یک هفته پیش ارسال کردم منتها چون درقسمت دیگری به اشتباه فرستادم مجددا دراین قسمت تایپ میکنم تافقط خوانده بشه، وبلکه مورداستفاده کسی قراربگیره،باتوجه به سوالی که دوستمان مطرح کرده بودندواینکه چه عواملی نتایج استاد رامتفاوت کرده،به نظرمن عامل اصلی موفقیت ایشون باتوجه به اینکه تبلیغات خاصی برای حرفه وکارشان واشاعه علوم موفقیت ندارند ووابسته به عامل یا موامل خاصی نیستندوالبتهآرامش وسادگی که همیشه درظاهر وباطن ایشان دیده می شوددال براین است که ایشان بااتصال به جریان ومنبع اصلی جهان هستی ومتکی نبودن به هیچ عامل بیرونی،نیروی مضاعف وانرژی خودرااز منبع می گیرندوچه عاملی بزرگ تر وپراثرتر ازقدرت این جریان،که هرکس که چنگ زدبه ریسمان وآن رامحکم گرفت ورها نکرد حتما موفق وسرافراز است،پس دیگر نیازی به عوامل دنیوی وشخص خاصی برای موفقیت نیست،اگر قلبا به این امر معتقد باشیم که اگر به اوتوکل کنیم وفقط ازاوطلب نماییم وچشم امید ازهرکس وهر چیزی جزاوبرکنیم خوداودرهای رحمتش رایکی یکی باز میکند ولی چون ما درگیر زندگی عادی وعادتهای زندگی شده ایم از اصل خویش دور ماندیم والبته نیاز به ممارست زیاد دارد که همیشه به منبع متصل باشیم چون نجواهای شیطان هرلحظه درکمین گمراه کردن ما از کنترل ذهنمان است فقط کافیست که قول استاد همواره درمدارمثبت باشیم وباافکار مثبت وتجسم خلاق وتصور نقطه پایانی که خودهدف است البته با احساس خوب وآرامش داشتن حتما موفقیت کسب خواهیم نمد وبه مقصود خواهیم رسید،پس دوست عزیز نیازی به تبلیغ ودست وپازدن نیست چون بیشتر درگرداب سردرگمیفرومیروی،وقتی راه به این وضوح دردسترس است،چرابه خودتان سختی میدهید کافیست روابط عالی وایمان محکم وآرامش داشتن ومتصل بودن به انوار الهی وامیدبه اینکه فقط اومیتواند وبس،دیگر نیازی به سختی کشیدن ورفتن به راههای پرپیچ وتاب نیستفقط باید صبور بود ولحظه ای از امیدوتوکل دست برنداشت وهمانا خداوندبا صابرین وایمان آورندگان است وکسانی که تقوا پیشه کرده وکنترل ذهن خودرا بدست گرفته اند تا به مقصود برسند ،کاری که استادعزیز انجام داده اندوعامل موفقیت وسرافرازی ایشان قرار گرفته ،باآرزوی سلامتی وموفقیت وثروت وشادی برای تمام دوستان عزیز واستادبزرگم???

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    پریناز گفته:
    مدت عضویت: 2651 روز

    سلام به اعضای بزرگ و صمیمی گروه تحقیقاتی عباسمنش و آقای عباسمنش.

    یه سوالی خیلی من رو درگیر کرده. فکر کردم اینجا بهترین جواب رو خواهم گرفت و دوستان حتما دیدگاه تازه ای میتونن بهم بدهند.

    در مورد قرض الحسنه همه میدونیم. اینکه یه عمل خداپسندانه و توصیه شده است. خدا از بنده هاش خواسته که به اون قرض بدهند و تشویق کرده اگر کسی به کمک مالی نیاز داره بخاطر من قرض بدهید و من هم به مال شما برکت میدهم. بماند یسری خدارو مسخره کردند که مگه خدا بی نیاز و غنی نیست که از مردم خواسته بهش قرض بدهند و خدا هم خشمش رو نصیبشون کرده. لا اقل ترجمه ها اینطور میگه.

    شخصا روی قرض گرفتن و پس دادن تا حدی وسواس دارم و همیشه سعی کردم پولی قرض نگیرم مگر اینکه بتونم پس بدم و میدهم.

    اما در مورد قرض هایی که داده ام اینطور نبوده اصولا. مثلا من 10 سال پیش از دستمزدم هرماه به فرد صمیمی که باهاش در ارتباط بودم و کمک نیاز داشت قرض میدادم. بعضی کمکها بدون توقع بازگشت و بعضی با توقع بازگشت در صورت بهبود اوضاع.

    بعد از ده سال حالا که درخواست کردم طلبهام رو بده چون متوجه شدم استطاعت داشته ولی از همه مخفی میکرده تا همچنان از دیگران کمک بگیره و زودتر و اسونتر به هدفش برسه و اهداف خودم به تاخیر و یا پوچی رسیده.

    اون کمک های مالی 10سال پیش تا الان ارزش کمتری از لحاط مقداری پیدا کرده. اگر با اون پولهام طلا میخریدم الان ماشین داشتم و وجهه ظاهری مرفه ای داشتم.

    یا به وقت سیل و زلزله و هرمناسبتی از وسایلم هر چه که دوست داشتم قابل استفاده بود ولی بدون اون هم میتونستم زندگی کنم رو بذل کردم. اما چطور جایش پر نشده؟!

    چطور خبری از اون برکت وعده داده شده عایدم نشده؟ چطور هر روز که میگذرد اوضاعم از لحاط مالی بدتر میشود و کسی نیست وقت تنگدستی و نیاز خودم اغلب دست رد می خورد؟ چطور که حتی کسی که بهش پول قرض دادم هم فریبم داده و هم بهم بی احترامی میکند و هم برای باز پرداخت جیره جیره میدهد تا همه اش نابود شود؟

    الان که مینویسم خاطره دوستم به یادم اومد که از همسایگان بیست سال پیشش پیدایش شده و طلب دویست هزارتومان ان زمان را در این زمان داده و بابت راهی مکه شدنش طلب حلالیت کرده. شاکی بود که مبلغ دویست هزارتومان اونزمان به 2میلیارد حالا میرسد. ان زمان اه در بساط نداشت.

    منظور خدا از قرض الحسنه چه بوده؟!

    آیا ما اشتباه برداشت کردیم؟!

    برکتی که وعده داده شده، کارمای دنیایی اش را هم که حساب کنیم، در این دنیا چگونه است؟ ایا نباید بیش از انچه میدهیم پس بگیریم؟! آیا احمقانه نیست پول خودمان را به دلرحمی بدل کنیم یا امانت بدهیم تا فناشود و خودمان در روز مبادا دست خالی بمانیم؟!

    ممنونم از وقتی که برای پاسخ میزارید و متن سوالم رو میخونید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    فرنوش مهدیان گفته:
    مدت عضویت: 2319 روز

    سلام دوستان پر انرژی

    امیدوارم حال دلتون عالی باشه

    میخواستم کمکم کنید و به راهنمایی های خیلی خوبتون خیلی نیاز دارم

    من یه ۶سال پیش با اقایی اشنا شدم ک ۹سال از خودم بزرگتره و بخاطر یسری باورام از هم جدا شدیم ولی خب هراز گاهی ارتباط داشتیم الان من باورامو دارم عوض میکنم وایشون باز دوباره باهام ارتباط پیدا کرده و ارتباطمون داره بیشتر میشه اون ویژگی هایی ک من میخوامو دارن جزیکی ک اونم ارتباط داشتن با دخترای دیگس.با استادم ک مشورت کردم گفتن ایرادی نداره و میشه بعد ازدواج متعهد بودمن روی این موضوع حساسم و ایشون از لحاظ مالی خیلی از من بالاترن و براشونم مهمه.

    استادم گفتن فرکانس بدمو بیشتر بهش فکر کنم شاید هم فرکانسی هم هستیم

    الان میخواستم کمکم کنید ک این یه نشونس؟؟؟یا باید ارتباطموقطع کنم ویا اینکه ادامه بدم باهاش؟؟؟کلا نمیدونم تو یه دوراهی قرار گرفتم

    با توجه ب اینکه من هم خیلی جونتراز ایشونم و هم اینکه تحصیل کردم و دختر با حیاو با ایمانی هستم و خیلی متعهدو زیبایی خودمو هم دارم و از نظر ایشون تایید شده هستم جز در مسایل مادی ک خیلی صحبت نشده راجبش

    خواستم راهنماییم کنید ک چیکار کنم؟؟؟؟؟ممنونم ازتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    سید محمد صالحی مقدم گفته:
    مدت عضویت: 2371 روز

    سلام بر دوستان خوبم در خانواده صمیمی عباس منش

    سوال من این هست که

    اگر کسی از اعضای خانواده یا دوستان،در مورد بیماری و ویروس ها صحبت کنند ویا همیشه بگه من سر درد دارم،و من در جوابشان بگوئیم نه بابا بیماری کجاست،بیماری زائیده فکر ماست،نباید به سردردت اهمیت بدی و توجه بکنی،آیا این کار من اعلام جنگ با بیماری هست،و طلبق قانون جذب باعث میشود من بیماری ها و ویروس ها را به سمت خودم بکشم،یا با این کار سلامتی و تندرستی را به ارمغان بیاورم، سپاسگذارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    سید محمد صالحی مقدم گفته:
    مدت عضویت: 2371 روز

    سلام به هم خانواده های عزیزم سایت استاد عباس منش

    تازگی بخاطر اتفاقات اخیر(البته قبلا بوده ولی کمتر)تو خیابان،توی تاکسی،توی مهمانی،توی جمع چند نفر،حتی استاد کار خونم،و کارگراش،و هر جایی ک فکر میکنی اونجا آدم باشه،بعد از سلام علیک،شروع میکنه به گلایه و شکوت از گرانی فساد اقتصادی،و تورم،و …

    منم هرچی سعی میکنم به این بحث ها توجه نکنم،یا از اون فضا دور بشم،ولی لاجرم متوجه میشی ک چه میگویند، و واقعا نمیدونم چجوری با این موضوع برخورد کنم؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    رضا فرهنگ گفته:
    مدت عضویت: 2497 روز

    با عرض سلام و احترام خدمت استاد عباس منش عزیز و تمامی دوستان و همراهان گرامی

    ما در دورانی زندگی می کنیم که احاطه شده ایم با انواع رسانه های مختلف بنحوی که اگر بخواهی هم نمی توانی در محیط کوچک منزل آن را نشنویم و همین باعث تاثیر حتی غیر مستقیم از این رسانه ها می شود چون من زمان محدودی را در منزل هستم و از طرفی نمی توانم از خانواده ام جدا باشم و عموما جمع خانواده در مقابل تلویزیون است حس می کنم این رسانه خیلی اوقات تمام رشته های ما را پنبه می کند و از طرفی من زمان زیادی از صبح تا بعدازظهر در محل کار و در کنار افرادی هستم که همیشه تحت تاثیر رسانه و محیط های مجازی هستند و صحبت ها در این زمینه ها میباشد که عموما احساس بدی به من میدهد و نمی توانم هم نشنوم و تنها زمان من در مسیر رفت و برگشت محل کارم است که می توانم فایلهای استاد را بشنوم ولی عملا زمانی برای طراحی و عمل به تمرین کردن بر روی خودم ندارم .

    از دوستان و عزیزان سایت خواهش می کنم کسانی که شرایط زندگی مرا دارند و توانسته اند با تمرین بر روی خود به خواسته ها و اهداف خود در زندگی برسند تجارب و راهکارهای خودشان را اعلام نمایند.

    با تشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: