راهکار برای مسائل شما
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری راهکار برای مسائل شما330MB28 دقیقه
“راهکار برای مسائل شما” بیش از آنکه یک بخش پاسخ به سوالات اساسی و پرتکرار دوستان باشد، بخشی است برای درک بهتر قوانین کیهانی و کسبِ توانایی نگاه کردن به هر بخش از زندگی مان، با ذره بین قوانین کیهانی و یاری گرفتن از این قوانین برای خلق زندگی دلخواه مان.
در این بخش، به سوالات اساسی و پرتکراری که در طی سالها از گروه تحقیقاتی عباس منش پرسیده شده است، پاسخ هایی منطبق بر قوانین کیهانی و منطبق بر آموزش های استاد عباس منش ارائه شده است.
این بخش شامل دسته بندی های مختلف درباره تمام جنبههای زندگی است و راهکاری ارائه شده به هر مسئله در هر بخش، بر اساس آموزش ها، راهکارها و تمرینات دورهی آموزشی مرتبط با آن موضوع است.
به عنوان مثال، اگر سوال مطرح شده درباره موضوعی مثل برانگیختگی در روابط باشد، پاسخ آن مسئله به کمک آموزش های استاد عباس منش در دوره “عشق و مودت در روابط” پاسخ داده شده است.
هر کدام از این پاسخ ها حکم یک کتاب عالی است که می تواند راهنمایی باشد در مسیر اهداف تان و در حکم ورودی هایی مناسب باشد برای ایجاد باورهای قدرتمندکننده در آن جنبه از زندگیتان.
کتابهایی که باید آن را بارها خواند و با اجرای راهکاریشان، باورهای قدرتمندکننده و هماهنگ با آن خوستهها را ساخت.
باورهایی که موجب ورود نعمت ها، برکت ها، ایده های و فرصت هایی به زندگیمان می شوند که با باورها، نگاه و شناخت کنونی مان، نمی توانیم ایده ای برایش داشته باشیم.
هر چند وقت یک بار، مقالاتی به این بخش افزوده می گردد.
سلام به اعضای بزرگ و صمیمی گروه تحقیقاتی عباسمنش و آقای عباسمنش.
یه سوالی خیلی من رو درگیر کرده. فکر کردم اینجا بهترین جواب رو خواهم گرفت و دوستان حتما دیدگاه تازه ای میتونن بهم بدهند.
در مورد قرض الحسنه همه میدونیم. اینکه یه عمل خداپسندانه و توصیه شده است. خدا از بنده هاش خواسته که به اون قرض بدهند و تشویق کرده اگر کسی به کمک مالی نیاز داره بخاطر من قرض بدهید و من هم به مال شما برکت میدهم. بماند یسری خدارو مسخره کردند که مگه خدا بی نیاز و غنی نیست که از مردم خواسته بهش قرض بدهند و خدا هم خشمش رو نصیبشون کرده. لا اقل ترجمه ها اینطور میگه.
شخصا روی قرض گرفتن و پس دادن تا حدی وسواس دارم و همیشه سعی کردم پولی قرض نگیرم مگر اینکه بتونم پس بدم و میدهم.
اما در مورد قرض هایی که داده ام اینطور نبوده اصولا. مثلا من 10 سال پیش از دستمزدم هرماه به فرد صمیمی که باهاش در ارتباط بودم و کمک نیاز داشت قرض میدادم. بعضی کمکها بدون توقع بازگشت و بعضی با توقع بازگشت در صورت بهبود اوضاع.
بعد از ده سال حالا که درخواست کردم طلبهام رو بده چون متوجه شدم استطاعت داشته ولی از همه مخفی میکرده تا همچنان از دیگران کمک بگیره و زودتر و اسونتر به هدفش برسه و اهداف خودم به تاخیر و یا پوچی رسیده.
اون کمک های مالی 10سال پیش تا الان ارزش کمتری از لحاط مقداری پیدا کرده. اگر با اون پولهام طلا میخریدم الان ماشین داشتم و وجهه ظاهری مرفه ای داشتم.
یا به وقت سیل و زلزله و هرمناسبتی از وسایلم هر چه که دوست داشتم قابل استفاده بود ولی بدون اون هم میتونستم زندگی کنم رو بذل کردم. اما چطور جایش پر نشده؟!
چطور خبری از اون برکت وعده داده شده عایدم نشده؟ چطور هر روز که میگذرد اوضاعم از لحاط مالی بدتر میشود و کسی نیست وقت تنگدستی و نیاز خودم اغلب دست رد می خورد؟ چطور که حتی کسی که بهش پول قرض دادم هم فریبم داده و هم بهم بی احترامی میکند و هم برای باز پرداخت جیره جیره میدهد تا همه اش نابود شود؟
الان که مینویسم خاطره دوستم به یادم اومد که از همسایگان بیست سال پیشش پیدایش شده و طلب دویست هزارتومان ان زمان را در این زمان داده و بابت راهی مکه شدنش طلب حلالیت کرده. شاکی بود که مبلغ دویست هزارتومان اونزمان به 2میلیارد حالا میرسد. ان زمان اه در بساط نداشت.
منظور خدا از قرض الحسنه چه بوده؟!
آیا ما اشتباه برداشت کردیم؟!
برکتی که وعده داده شده، کارمای دنیایی اش را هم که حساب کنیم، در این دنیا چگونه است؟ ایا نباید بیش از انچه میدهیم پس بگیریم؟! آیا احمقانه نیست پول خودمان را به دلرحمی بدل کنیم یا امانت بدهیم تا فناشود و خودمان در روز مبادا دست خالی بمانیم؟!
ممنونم از وقتی که برای پاسخ میزارید و متن سوالم رو میخونید.
باسلام و عرض ادب
بسیار سپاسگزارم از شما دوست عزیز و تشکر برای دقت و تحقیق و تلاش برای نماز.
البته دوست عزیز من
متوجه نشدم این کامنت شما سوال یا پاسخ. اما خواستم از شما که یادآوری کردید که در قرآن آیاتی هست در مورد اهمیت نماز بفرمایید چطور باید نماز خوند؟!
البته نماز بدون وضو درست نیست. باید توجه کرد به اینکه چطور باید وضو گرفت.
و طریقه وضو و نماز شیعه صحیح میباشد یا سنی؟!
شخصا وقتی قرآن رو خوندم متوجه شدم در قرآن گفته شده
مثلا در مورد وضو دستها را تا آرنج بشویید ولی به ما یاددادند از آرنج بشوییم.
به ما گفتند اگر مهر نماز نداریم نماز باطل در صورتی که قرآن راجع به مهر نماز توصیه ای نکرده. ضمن اینکه در قرآن حتی مصافحه و دست دادن به جنس مخالف هم منع نشده اما به ما گفته شده اسلام به خطر میوفته با اینکار و منع شده.
در قرآن خواسته شده نماز رو اقامه کنیم نه که بخونیم. اما ما مثل طولی یا ماشین کوک شده نماز رو میخونیم.
بارها از خودم پرسیدم چرا آقایون بزرگ و والامقام نمازخون مملکت با جای مهر روی پیشانی نه تنها مردمانی صالح نیستند بلکه مردمانی کریح و وقیح شده اند آیا بخاطر نماز نبوده؟!
در نماز یومیه سوره حمد پیمان میبندیم تنها تو رامیپرستم و تنها از تو یاری میجویم اما در دلمون شرک. آیا شرک نماز رو باطل نمیکنه در حالی که وضوی ناصحیح و حتی باد معده وضو و نماز رو باطل میکنه؟ و آیا روایت نشده که نماز ستون دین؟! این ستون به راحتی باطل میشه نیست؟!
اون نمازی که ازمون خواسته شده چه ویژگیهایی دارد؟!
شخصا نماز خون بودم. نمازخون یعنی راس زمان مشخص اعلام شده توسط اذان وضوی یادداده شده رو میخوندم و حرکات و اوراد لازمه رو هم تکرار کرده و این روند رو سالیان سال تکرار میکردم. تنها اون قسمتش برام مفید بود که بعد از نماز دلم رو به خدا میسپردم و مستقیما و راحت باخودش حرف میزدم و به عقیده ام فقط این ارتباط بود که باعث میشد تلاش کنم آدم خوبی باشم. ارزو کنم فلان چیز رو داشته باشم که فلانی هم داره و براش تلاش کنم. فلان مدرک رو با موفقیت بگیرم و براش اقدام کنم. و حتی نذر کنم با احساس اینکه من که لیاقت ندارم اگر فلان چیز رو بدهی منم کار خوبی میکنم یا یادم دادند از امام ها بخواهم حاجتم را بدهند و شفاعت کننده ام باشند. چون محال بود با اراده شخصی و گناهان بسیار موفق بشویم به بهشت برویم. بی شک گناهانی میکنیم که خودمون هم خبر نداریم….
ببخشید خیلی پرچونگی کردم ولی واقعا برام مشغله ذهنیه این چیزها. حتی با وجود وضویی که حس میکنم درستش اینه و شبیه سنی ها و نمازی که شاید صحیحش اینه باز هم مثل سنی ها باز هم اون نماز به دلم نمیشینه و پاسخ روحم رو نمیده. شما چطور؟!