اتفاقات مشابه، اما نتایج متفاوت


می توانید در بخش نظرات، درباره آگاهی های کلیدی ای بنویسید که از این فایل دریافت کردید. نوشته شما می تواند شامل چنین نکاتی باشد:

  • موارد اساسی و نکات کلیدیِ این فایل چیست؟
  • کدامیک از این موارد به شما بیشتر کمک کرده است؟
  • چه تجربیات آموزنده ای در این باره دارید؟
  • برنامه‌ی شخصی‌ِ شما برای اجرای «آن مورد اساسی در عمل»‌ چیست؟

منتظر خواندن نظرات تأثیرگذارتان هستیم


منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:

دوره قانون آفرینش بخش 8 | بهره برداری از تضادها 

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    571MB
    38 دقیقه
  • فایل صوتی اتفاقات مشابه، اما نتایج متفاوت
    36MB
    38 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

626 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «زهرا رجبی» در این صفحه: 1
  1. -
    زهرا رجبی گفته:
    مدت عضویت: 1235 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم جون

    و سلام به دوستانم در این سایت فوق العاده

    چقدر این فایلتون رو به موقع گوش دادم واقعا خدارو شکر میکنم:))))

    امروز صبح وقتی بیدار شدم انرژیم مثل همیشه نبود و حتی توی خابم متوجه این موضوع بودم خلاصه گفتم پاشو امروز بیشترم خابیدی رفتم که دست و صورتمو بشورم هی میگفتم چیزی نیست اومدم ک مسواک بزنم دیدم نه نمیشه دیگه تحملش کرد و نشستم و زیاد حال جسمیم رو روال نبود خلاصه مامانم دیدم و صدام کرد بذار عسل بیارم بذار اب قند بیارم گفتم ی خرماهم بم بدی خوب میشم چیزی نیست پاشدم به زور مسواکمو زدم صبحونه خوردم یکم بهتر شدم هی میگفتم این نتیجه ی کدوم افکارمه هی تو ذهنم مرور میکردم ی چیز هایی هم فهمیدم و گفتم طوری نیست یکم استراحت کن بعد پا میشیم فایل گوش میدیدم رو تختم دراز کشیدم و میگفتم ذهنمو کنترل کنم هی سپاسگزاری کردم هی میگفتم من در این لحظه برای چه چیزی از خداوند سپاسگزارم هی سپاسگزاری میکردم تو پینترست خواسته هامو نیگا میکردم خالاصه یکم خابیدم بیدار شدم دیدم وای باز شروع شد اون حالتا گفتم بسه زهرا پاشو فایلاتو گوش کن پاشو روتین امروزت رو برو حالت خوب میشه خلاصه ذهنمو کنترل کردم دفتر شکرگذاریمو اوردم و نوشتم:

    خدایاشکرت برای بدن سالمی که بهم هدیه دادی

    خدایاشکرت برای دستام برای چشمانم که همه چیز رو میبینم

    خدایاشکرت برای اندام های داخل بدنم که منو زنده نگه میدارم….

    شروع کردم با بدنم حرف زدم و ازش سپاسگزاری کردم و گفتم استاد گفته بدن ما خودش خودشو ترمیم میکنه خودش خودشو خوب میکنه دیگه فایلامو گوش کردم و درمورد این موضع نه به دوستم گفتم نه به خاهرم و خووووب کنترل کردم ذهنمو و من حالم خوب شد به طرز عجیبی انرژیم برگشت و حالم خیلی خوب شد دیگه اون علائم نبود واقعا خدایاشکرت

    و بعد همین امروز که این فایل رو دیدم به خودم گفتم امروز اینجوری شد که تمرینی بشه برای من که بتونم ذهنمو کنترل کنم و چقدر خوب از پسش بر اومدم افرین زهرا چقدر خوب داری یاد میگیری ذهنتو کنترل کنی و گفتم ببین یه اتفاق به ظاهر بد این تمرین رو برا من داشت که ذهنمو خیلی بهتر بتونم بگیرم تو دستم

    واقعا لذت بردم از این نوع فکرم و واقعا هم همین بود

    خداروشکر میکنم که داخل این مسیر درست هستم و هرلحظه بیشتر به این قوانین ایمان میارم

    خدایاشکرتتتت

    از شما استاد عزیزم سپاسگزارم برای این فایل های عالیتون:)))))

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: