این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2020/09/abasmanesh-2.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباس منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس منش2020-08-23 05:42:152023-05-01 21:02:24«ظلم به خود» از دیدگاه قرآن
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
دوستان عزیزم سلام امیدوارم همگی در نهایت سلامت و خوشبختی و در مسیر هدایت الهی باشیم
من بعد از سالها احساس سر در گمی و رها شدگی و اینکه در این جهان هیچ حامی ای ندارم و به دلیل این نوع تفکر و دیدگاه و باور مشکلات فراوانی رو به زندگیم ناخودآگاه دعوت کردم که تازه الان متوجه وخامت اوضاع شدم
من فهمیدم ریشه ی همه باورهای منفی باورهایی که میگه تو محدودی تو بدشانسی تو محکومی به بیماری به کمبود و هزاران فکر محدود کننده دیگه ریشه ی همه این گم شدگی ها، بی پناهی ها در بی ایمانیِ منه در قطع ارتباطم با منبع عظیم خیر و برکت یعنی خداوند در اینکه احساس میکردم هیچ پناهی نیست هیچ دادرسی نیست و چشم امیدم رو بسته بودم به اینکه دیگران برای من کاری کنند و منو از وضعیتهای بدی که درگیرشم نجات بدن نمیدونستم دیگران حتی اگر هم بخوان نمیتونن زندگی منو تغییر بدن تا خودم نخوام
چقدر اشتباه چقدر گمراه …
چطور میتونم اینطور باشم وقتی خداوند منو مجهز کرده به عظیم ترین قدرتها خدایی که به من گفته بیا سمت من تا من هر خواسته ای داری اجابت کنم خداوندی که میگه منو یاد کن تا تورو یاد کنم چقدر برای من شخصیت قایل شده چقدر به من ارزش داده من چه به یاد خدا باشم چه نباشم تاثیری برای خداوند داره؟ اما اگر خداوند به یاد من باشه دیگه چی میخوام
یاد گرفتم اول امیدم رو از همه قطع کنم و به درونم برم ،برم عمیقا کندوکاو کنم باورهامو ببینم به ارتباطم با خداوند فکر کنم ارتباطم رو تقویت کنم شروع کردم قرآن رو ایه به ایه خوندن تفسیر و تامل و اینکه چه رابطه ای بین معانی و تفسیر قران میتونم پیدا کنم با تجربه هایی که تا بحال یا خودم داشتم یا در زندگی دیگران دیدم یا شنیدم یا تجربه هایی که میتونم در اینده داشته باشم ارتباط ایات با قانون جذب و مسایلی از این قبیل
تصمیم گرفتم بند نافم رو از همه قطع کنم و بیام کار درونی بکنم فهمیدم هرچقدر روی ارتباطم با حداوند کار کنم در تمام جنبه ها شاهد موفقیت خواهم بود خب اولین خواسته من سلامت کامل بود ارامش و بقیه موارد
چند وقتیه که این مسیر رو در پیش گرفتم نجواهای شیطانی همیشه هست اما هر بار به این فکر میکنم که به استناد قرآن در روز قیامت خود شیطان از اینکه من با توجه کردن بهش به اون قدرت دادم از من بیزاره و در نهایت من مسول انتخابهامم همون لحظه نسبت به نجواهای شیطانی بی تفاوت میشم میدونم این نجواها همیشه هست در هر سطحی از ایمان که باشی به طرق مختلف اما همیشه به خودم یادآوری میکنم که تینا تو کاملا هر لحظه این رو حس میکنی که مختاری و در نهایت تصمیم با خودته یا به نجواهای شیطانی و افکار منفی و محدودکنندش تن میدی که نتیجش کمبوده یا خودتو میسپاری به قدرت بینهایت خداوند و در مسیر اون گام برمیداری مسیری که وقتی توشی فقط هدایته و هدایت فقط نعمته و نعمت فقط ارامشه و ارامش حتی همون لحظه که شروع میکنی ارامش رو حس میکنی حالا انتخاب با خودته
آرامش سهم دلیه که با خداست
خداوندا تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم ما را در مسیر کسانی که به آنان نعمت عطا فرمودی قرار بده آمین
در پناه خداوند یکتا همگی شاد و سلامت و سعادتمند در دنیا و اخرت باشیم آمین
در این فایل من فهمیدم که دو تا ترمز دارم و یکجورایی پاشنه ی آشیل من هست اون هم حس اینکه افراد به من ظلم کردن و من قربانی شدم و حقی از من زیر پا گزاشته شده،تا قبل از این قایل خیلی از جاها میرفتم و از حق هایی که از من زیر پا گزاشته شده با دیگران حرف میزدم تا ترحم بخرم و الان میفهمم چه ضرری به خودم رسوندم بعد از هر چند باری که برای دیگران اینا ها رو میگفتن
و الان تازه فهمیدم حقی که این وسط از من خورده شده رو خودم خوردم نه هیچ کس دیگه ای فقط خودم و خودم باعثش بودم
در این فایل صحبت از این شد که افراد واسطه قرار میدهند بین خودشون و خدای خودشون و این هم باز به ضرر خودشون تموگ میشه چون ممکنه اصلا ایمان نداشته باشن یا اگر هم ایمان داشته باشند نوعی شرک محسوب میشه .و من یه سوالی برام پیش اومد یعنی تمامی افرادی که میرن حرم امامان یا دعا میخونن و نذر میگیرن به واسطه متصل میشن برای انجام کاری یعنی اونها هم شرک میورزند؟
و چیز دیگری رو هم که فهمیدم اینه که تا خودمون نخوایم و تا نخوایم کاری رو انجام بدیم تو همون وضعیت میمونیم و تغییری رخ نمیده چه بسا بدتر هم بشه ،تمام ماها افرادی رو داریم که زندگی خوبی دارن و برای بهتر شدنش فقط غر میزنن نه اینکه تلاش کنند اون هم با حال خوب فقط غر میزنن و نا سپاسی میکنن و هر روز حالشون بدتر از دیرورشون میشه و خودمم از همون افراد بودم و خداروشکر دارم تلاش میکنم که این اتفاق نیافته
خدایا شکرت که باز هم تونستم دیدگاهمو بنویسم با اینکه نمیدونستم که اصلا چی بنویسم و تو هدایتم کردی
مریم جون منم هم نامت هسم خیلی دلم میخاد مثل تو قوانین خدا رو درک کنم و از این منفی بودن بیرون بیام
همین جا از خدا میخوام همانطوری که انسان های خالصش رو هدایت میکنه منم هدایت کنه و راه رو از چاه بهم نشون بده و به همه ی انسان ها نشون بده
من همیشه فکر کردم مقصر زندگیم پدرمه
مادرمه،جامعه س……….
اما از امروز میخام باور کنم من در اغوش امن و گرم خدا هستم هیچ کس(تا خودم قبولش نکنم)نمیتونه به من اسیب بزنه یا از موفقیت دور کنه،خداوند حاله ای از نور به دور من پیچیده ضد ضربه
امیدوارم هرروز درکم عمیق تر بشه
من هرگز سعی نکردم زرنگ بازی دربیارم و به کسی ضربه بزنم ولی همیشه حس مظلوم بودن و مورد ظلم قرار گرفتن رو دارم(متأسفانه)
و با این فایل ارزشمند این باور مخرب رو از خودم دور میکنم
خدایا همه ی انسان ها رو از نادانی برهان و درهای رحمتت رو بروی همه باز کن الهی امین
سلام عرض میکنم خدمت همه دوستان و استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته عزیز .
همه ی فایل های قرآنی استاد فوق العاده و در این فایل هم استاد خیلی جالب و واضح به مدار هایی که انسان ها در طول تاریخ انتخاب کردند و بر طبق اون هدایت شدند و یا گمراه شدند . این که خداوند در قرآن خطاب به پیامبر در مورد بعضی افراد می فرماید خداوند بر دل های آنها مهر زده و آنها هرگز هدایت نمیشوند نشان دهنده مدار بدی است که مشرکان انتخاب کردند و هرگز در مدار هدایت قرار نمیگیرند.
این موضوع شامل همه دوره ها و همه مردم و افراد میشود . هر کس با توجه به افکار و باورهای خود در مداری قرار میگیرد که افکار مشابه اش در آن مدار هستند .
خداوندا ما را به راه راست هدایت فرما . راه کسانی که به آنها نعمت داده ای . نه راه کسانی که به آنها غضب کردی و نه راه گمراهان .
سلام به استادعزیز و مریم شایسته عزیز و تمام دوستان همسفر
خدا جونم شکرت که بهم این قدرت رو دادی تا بتونم در این سفر جذاب و دوست داشتنی حضور داشته باشم ومتعهدانه عمل کنم . راستش دنبال راهی بودم تا بتونم خودم رو محک بزنم چه قدر تونستم از زمانی که با استاد و اموزه هاشون اشنا شدم پیشرفت کردم و چه زیبا این سفر برام محیا شد .ممنونم مریم جان .انگار اینجا درس های استاد رنگ و بوش برام متفاوت تر شده بهتر میتونم درک کنم وخودم رو بسنجم . همیشه سعی داشتم دیگران رو راضی نگه دارم به هر قیمتی .چه جاهایی که از حق خودم گذشتم وقتی ناسپاسی میدیم احساس قربانی شدن بهم دست میداد .تازه فهمیدم اگه ظلمی بهم شده مسئولش خودم هستم .من با فرستادن اون فرکانس ها باعث میشدم در مدار اون ادما قرار بگیرم .من با داشتن احساس گناه عزت نفس رو در خودم خفه کرده بودم چون فکر میکردم من میتونم دیگران رو تغییر بدم . یا اونا با دعا یا نفرین کردن میتونن زندگی منو تغییر بدن . در رکاب استاد تونستم خدای درونم قدرت درونم رو بشناسم . چه زمان هایی که فرد قدرتمندی یا ثروتمندی رو میدیدم احساس بدی بهم دست میداد فکر میکردم اگه کمک او نباشه من با سر میخورم زمین .موقعیت ها از دستم میره و من همیشه فقیر میمونم . الان یاد گرفتم فقط باید به خدا تکیه کنم اگه اون رو باور کنم با تمام وجودم میتونم اون زندگی رو که دوست دارم رو برای خودم بسازم . ممکنه اشتباه و خطایی هم مرتکب بشم ولی اگه خودم رو ببخشم و از اون تجربه پلی بسازم برای صعود زندگی جذاب تر میشه . اگه واقعا توحیدی فکر کنم عمل کنم دیگه حرفهای دیگران کوچکترین اثری نداره و چه قدر احساس خوبی میتونم داشته باشم .در سایه ارامش هست که تصمیمات بهتری میتونم بگیرم .
احساس گناه باعث میشد من خودم رو از خیلی مسافرت و تجربه های خوب دیگه محروم کنم .نه تنها برای خودم مفید نبود بلکه اصلا کمکی به اطرافیان نمیکرد .هر روز از دیگران دورتر و دورتر میشدم و حس قربانی و ظلم وجودم رو پر میکرد .
چه زیبا و عالی حرفهای استاد بر دلم نشست .همچون ابی بر اتش درونم ریخته شد وقتی این دو مفهوم را به خوبی درک کردم .
۱.ما توانایی کاملی بر خلق زندگی دلخواهمان داریم
۲. ما از ایجاد هر تغییری در زندگی دیگران خواه مثبت و خواه منفی ناتوانیم .
هنوز نتونستم اون درک اساسی رو از ایه های قران داشته باشم .وقتی استاد ایه های قران رو اون قدر شیوا و روان توضیح می دادن راستش در درونم احساس کمبود و ناتوانی رو داشتم .چه زیبا یکی از دوستان همسفر نوشته بودن باید دوره تکاملم طی بشه .وقتی در مسیرش قرار بگیری هدایت میشی .
مطمئن هستم که این سفر میتونه تجربه های اعجاب انگیز زندگیم رو رقم بزنه .
درود خداوند بر کسانی که چگونگی در جستجوی حقیقت بودن را به من و سایر دوستانم می آموزند.
استاد این فایل اونقدر مصداق های بارز داره که هر بار میشنوم نمونه هایش را هم در زندگی خودم و هم در زندگی آشنایانم به راحتی پیدا میکنم. شرکی که در وجودم بود باعث شد بهترین روزهای عمرم با سختی و پر از مشقت طی بشه. با یک عالمه حسرت و نرسیدن به خواسته ها.میشه گفت زندگیم به دو قسمت تقسیم شده قبل از پیدا کردن خدا ، و بعد از پیدا کردن خدا. اونم چه خدایی، اختلاف ورژنش اندازه ی همه ی عمرم هست.
چه ظلم هایی که بر خودم کردم،و تازه فکر میکردم همه چی به بهترین وجه ممکنه.(همون که استاد گفتن وقتی در مدار اشتباهی ، برداشتهای اشتباه داری از موضوعات)قشنگ روی تردمیل بودم، تلاش، تقلا،دست و پا زدن…
حالا دقیقا 2ساله که اصلا کار خاصی انجام نمیدم از نظر وقت و انرژی در عین حال زندگیم پر از نعمت و فراوانی و اتفاقات زیباست.و به قول استاد از همه مهمتر حالم خوبه.حال روحم. شادی درونی دارم.
سوره نساء آیه 97، نوشتمش و نصب کرده ام روی کمد. هر وقت میخونمش میگم : نه ،من نمیخوام جزء مستضعفین باشم.و حالا میفهمم که ضعیف کسی هست که از نظر مداری و فرکانسی در سطح پایینه و یک عالمه باورهای داغون داره عین گذشته ی من، در نتیجه نمیتونه پیشرفت کنه. و جای شکرش باقیه که هدایت شدم به سمت رب العالمین و میتونم جزء قوی ها باشم.توی این مدت هر وقت از مسیر خارج شدم باز برگشتم و از خدا آمرزش خواستم.
حالا وقتی مشکلی پیش میاد از خودم میپرسم آیا باورت راجع به الله و رب بودنش اشکال نداره؟ هدایت بخواه که بری در مسیر باور به فرمانروایی خودش،آره باید تلاش کنم خالص بشن این باورها. تلاش کنم که به منبع وصل باشم…
خدارو شکر میکنم که تونستم برای این روز هم کامنت بزارم.
خدا رو سپاسگذارم بخاطر خانواده صمیمی عباسمنش.
یکی از فایل های بینظیر سایت همین فایل هست:
ما توانایی کنترل کسی رو نداریم!
ما نمیتونیم کسی رو از خوشبختی محرومش کنیم.
ما نمیتونیم نعمت رو از کسی بگیریم!
و همینطور:
ما نمیتونیم کسی رو خوشبختش کنیم!
ما نمیتونیم کسی رو دستش رو بگیریم و به سمت سعادت هلش بدیم!
مگر اینکه خودش بخواهد یا به نوعی دیگه
ما نمیتونیم کسی رو که گوشش نمیشنوه بهش چیزی رو بگیم!
این روز با برکت و این قدم پرخیر پر است از خبرهای خوب برایمان.
چقدر عالی این آگاهی های ناب کم کم و در بخش روزشمار من داره نگاشته میشه!
انگار خدا با آدم صحبت میکنه که وقتی داری روی باورهات و روی خودت کتر میکنی، بهتره این آگاهی رو هم بدونی!
آگاهی مثل : گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش! به عبارتی دیگه:
چنان که خواهی نردبانی بر آسمان بگذار و برای آنها نشانه بیاور، اما آنها نمیشنوند.
خدا نکنه که بر قلب کسی مهر نهاده بشه دوستان! قلب مهمترین عضو در بدن ما آدم هاست وقتی میخواهیم الهامات رو دریافت کنیم.
چقدر خوبه من اینقدر محرم بشم که بتونم پیغام سروش رو بشنوم.
ندای خالقم رو، ندای نیروی برتر رو، ندای عشق رو!
خداجونم سپاسگذارت هستم!
عشقمی!!!
مچکرم بخاطر هدایت نااااااب!
بخاطر راهنمایی هات!
دریافت این فایل! قدم به قدم به اینجا رساندنت!
حالا بهم گفتی که بخودت ظلم نکن! نتیجه فرکانسیت همون باورهاتن.
نتیجه بقیه هم همون فرکانس هاشونه!
سعی نکن کسی رو تغیر بدی که اونوقت تو هم وارد فرکانس مخرب اونها میشی!
هروقت عاجز و درمانده پیشت اومدن و ساکت بودن تا تو براشون از نعمت ها بگی، از برکات بگی، از لذت ها بگی، از سلامتی و ثروت…
این میشه راهش!
اونوقت از بزرگی این جهان بگو!
از خدایش! از فرمانرواییش! از کائنات فرمانبردارش! از شانس!از خیر و برکت و آسوده زندگی کردن به سبک مومنین!
برای نزدیکانت هم استغفار نکن! چرا که بازم وارد سیکل معیوب اون ها خواهی شد!
هر کس موظفه که خودش تعقل کنه و زندگی خودش رو با تفکر بسازه! کسی در این مسیر مجبور به تحمل چیزی نیست و اگر جور دیگه ای فکر میکنه در واقع به خودش ظلم میکنه. جهان با کسی جبر نداره، برعکس کسانی که هماهنگ با قوانین باشن خیلی هم این دنیا رو هماهنگ میابند. که از روی طبع سخت گیرد جهان بر مردمان سخت کوش.
طبق تعهدی که به خودم دادم هر فایل ای که دیدم بیام و کامنت بزارم و اگاهی ای که درک کردم را بنویسم..جهان مثل سیستم عمل میکنه ورودی را میگیره (افکار و فرکانس های مارا) و خروجی تحویل میده (اتفاق ها شرایط و هرچیزی که تجربه اش میکنیم) تا زمانی که ورودی مناسب باشه خروجی هم مناسبه مثل هر چیز دیگه ای ..مثل بدنسازی تا زمانی که میری باشگاه تغذیه وتمرین ات مناسبه خروجی هم مناسبه ..مثل آب میوه گیری تا زمانی که تو به ورودی پرتقال میدی آب پرتقال تحویلت میده ..هیچ وقت اینطور نمیشه که شما سیب بریزی تو آب میوه گیری مثلا موز بیاد بیرون😀😁این جهان هم دقیقا همینطور داره عمل میکنه مثل آینه تو توآینه هرجور که باشی خودتو میبینی اگه سیاه باشی سفید باشی خودتو داره به خودت نشون میده حالا این جهان هم داره تمام اتفاق ها وشرایطی که تو داری تجربه اش میکنی اینها نتیجه افکار وباورهای خودته ..من دارم تمام اتفاق ها و شرایط زندگیمو خودم دارم خلق میکنم میزان درآمدم میزان سلامتی ام میزان رابطه ام نوع مشتری های میزان مشتری هام ایده ها و همه آنچه که تجربه میکنم را خودم دارم خلق میکنم چون در همین اوضاع وشرایط در همین شهر در همین کار خیلی ها دارن مث بنز میرن جلو …دلیل کم بودن درآمدم جامعه یا سرمایه یا پدرومادر و… نیست دلیلش خودمنم باورهام و فرکانسهامه …دلیل نداشتن رابطه خوب تقصیر خودته نه طرف مقابلت …دلیل میزان سلامتی ات خودت هستی ..دلیل هرآنچه که داریم همین الان تجربه میکنیم خودمون هستیم …وقتی که این جهان داره فقط فقط به باورها و کانون توجه من واکنش نشون میده وقتی این قانون بدون تغییر وقتی زبان خداوند زبان باورها وفرکانس هاست چرا فرکانس های خوب نفرستیم چرا باورهای خوب نسازیم چرا زندگیمون را از هرجنبه ای عالی وعالی تر نکنیم ؟؟؟ خدایا صدهزار مرتبه شکر بخاطر قوانین بدون تغییر بخاطر این آگاهی ها شکرررت رب من❤❤
سلام به همه دوستای عزیزم ،من تا همین چند ماه پیش فکر میکردم انسان هایی هستن که به من ظلم کردن و توانایی اینو دارن که جلوی پیشرفت رو به جلوی منو میگیرن و یا کسایی این توانایی رو دارن که من چشم بزنن حتی مدارم انقدر پایین بود و انقدر به حرفای گذشتگان اعتماد می کرده بودم که فکر میکردم انسان لایقی نیستم و اونا فقط اجازه دارن که جای من فکر کنن و نتیجه افکار شونو به من بگن تا من هدایت بشم وگرنه که من که نمی تونم خودم فکر کنم خودم به خدا برسم اونا کتابای زیادی خوندن اونا تحقیقات زیادی انجام دادن حتما بهتر از من میدونن ولی وقتی با استاد اشنا شدم و وقتی به استاد و حرفاشون شک کردم یک دور قران رو با دقت خوندم دیدم که یک سری حرفایی که بقیه میزنن اصلا نیست توش اصلا خدا اونقدرا هم به ما سخت نگرفته به حرفای استاد در مورد خدا ایمان اوردم اما انقدر گذشتگان باورای منو خراب کردم که گاهی حتی به حرفای استادم شک میکنم و در تمام موارد که دنبال حرفای ایشون میرم میبینم کاملا درسته سخته که بتونم قران رو بدون افکار گذشته و باورای گذشته بخونم و به حقیقت برسم اما از خدا میخوام که کمکم کنه ،یه چیز جالب که بعد از این برنامه ها که استاد راهنمایی مون میکنن برای من پیش میاد اینه که به سرعت چیزارو به خودم جذب میکنم مثلا اگر به چیز بدی فکر کنم و تمرکز کنم به سرعت مریض میشم یا یک مشکلی تو بدنم پیش میاد که انگاری واقعا داره بدنم اخطار میده که افکارتو عوض کن خیلی جالب بود و برای من و عالی خدارو شکر دارم مدارارو کم کم طی میکنم دیگه وقتی هم که واقعا حالم خوبه و احساس خوبی دارم یک اتفاقات باورنکردنی برام پیش میاد که اصلا نمیدونم چجوری خدارو شکر کنم سپاس گذارم اول از خدا بعد از استاد و خانم شایسته عزیز و خانواده مون .
به نام خداوند بخشنده مهربان
استاد عزیزم مریم جانم سلام
دوستان عزیزم سلام امیدوارم همگی در نهایت سلامت و خوشبختی و در مسیر هدایت الهی باشیم
من بعد از سالها احساس سر در گمی و رها شدگی و اینکه در این جهان هیچ حامی ای ندارم و به دلیل این نوع تفکر و دیدگاه و باور مشکلات فراوانی رو به زندگیم ناخودآگاه دعوت کردم که تازه الان متوجه وخامت اوضاع شدم
من فهمیدم ریشه ی همه باورهای منفی باورهایی که میگه تو محدودی تو بدشانسی تو محکومی به بیماری به کمبود و هزاران فکر محدود کننده دیگه ریشه ی همه این گم شدگی ها، بی پناهی ها در بی ایمانیِ منه در قطع ارتباطم با منبع عظیم خیر و برکت یعنی خداوند در اینکه احساس میکردم هیچ پناهی نیست هیچ دادرسی نیست و چشم امیدم رو بسته بودم به اینکه دیگران برای من کاری کنند و منو از وضعیتهای بدی که درگیرشم نجات بدن نمیدونستم دیگران حتی اگر هم بخوان نمیتونن زندگی منو تغییر بدن تا خودم نخوام
چقدر اشتباه چقدر گمراه …
چطور میتونم اینطور باشم وقتی خداوند منو مجهز کرده به عظیم ترین قدرتها خدایی که به من گفته بیا سمت من تا من هر خواسته ای داری اجابت کنم خداوندی که میگه منو یاد کن تا تورو یاد کنم چقدر برای من شخصیت قایل شده چقدر به من ارزش داده من چه به یاد خدا باشم چه نباشم تاثیری برای خداوند داره؟ اما اگر خداوند به یاد من باشه دیگه چی میخوام
یاد گرفتم اول امیدم رو از همه قطع کنم و به درونم برم ،برم عمیقا کندوکاو کنم باورهامو ببینم به ارتباطم با خداوند فکر کنم ارتباطم رو تقویت کنم شروع کردم قرآن رو ایه به ایه خوندن تفسیر و تامل و اینکه چه رابطه ای بین معانی و تفسیر قران میتونم پیدا کنم با تجربه هایی که تا بحال یا خودم داشتم یا در زندگی دیگران دیدم یا شنیدم یا تجربه هایی که میتونم در اینده داشته باشم ارتباط ایات با قانون جذب و مسایلی از این قبیل
تصمیم گرفتم بند نافم رو از همه قطع کنم و بیام کار درونی بکنم فهمیدم هرچقدر روی ارتباطم با حداوند کار کنم در تمام جنبه ها شاهد موفقیت خواهم بود خب اولین خواسته من سلامت کامل بود ارامش و بقیه موارد
چند وقتیه که این مسیر رو در پیش گرفتم نجواهای شیطانی همیشه هست اما هر بار به این فکر میکنم که به استناد قرآن در روز قیامت خود شیطان از اینکه من با توجه کردن بهش به اون قدرت دادم از من بیزاره و در نهایت من مسول انتخابهامم همون لحظه نسبت به نجواهای شیطانی بی تفاوت میشم میدونم این نجواها همیشه هست در هر سطحی از ایمان که باشی به طرق مختلف اما همیشه به خودم یادآوری میکنم که تینا تو کاملا هر لحظه این رو حس میکنی که مختاری و در نهایت تصمیم با خودته یا به نجواهای شیطانی و افکار منفی و محدودکنندش تن میدی که نتیجش کمبوده یا خودتو میسپاری به قدرت بینهایت خداوند و در مسیر اون گام برمیداری مسیری که وقتی توشی فقط هدایته و هدایت فقط نعمته و نعمت فقط ارامشه و ارامش حتی همون لحظه که شروع میکنی ارامش رو حس میکنی حالا انتخاب با خودته
آرامش سهم دلیه که با خداست
خداوندا تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم ما را در مسیر کسانی که به آنان نعمت عطا فرمودی قرار بده آمین
در پناه خداوند یکتا همگی شاد و سلامت و سعادتمند در دنیا و اخرت باشیم آمین
با سلام به استاد عزیز و بانو شایسته ی مهربان
در این فایل من فهمیدم که دو تا ترمز دارم و یکجورایی پاشنه ی آشیل من هست اون هم حس اینکه افراد به من ظلم کردن و من قربانی شدم و حقی از من زیر پا گزاشته شده،تا قبل از این قایل خیلی از جاها میرفتم و از حق هایی که از من زیر پا گزاشته شده با دیگران حرف میزدم تا ترحم بخرم و الان میفهمم چه ضرری به خودم رسوندم بعد از هر چند باری که برای دیگران اینا ها رو میگفتن
و الان تازه فهمیدم حقی که این وسط از من خورده شده رو خودم خوردم نه هیچ کس دیگه ای فقط خودم و خودم باعثش بودم
در این فایل صحبت از این شد که افراد واسطه قرار میدهند بین خودشون و خدای خودشون و این هم باز به ضرر خودشون تموگ میشه چون ممکنه اصلا ایمان نداشته باشن یا اگر هم ایمان داشته باشند نوعی شرک محسوب میشه .و من یه سوالی برام پیش اومد یعنی تمامی افرادی که میرن حرم امامان یا دعا میخونن و نذر میگیرن به واسطه متصل میشن برای انجام کاری یعنی اونها هم شرک میورزند؟
و چیز دیگری رو هم که فهمیدم اینه که تا خودمون نخوایم و تا نخوایم کاری رو انجام بدیم تو همون وضعیت میمونیم و تغییری رخ نمیده چه بسا بدتر هم بشه ،تمام ماها افرادی رو داریم که زندگی خوبی دارن و برای بهتر شدنش فقط غر میزنن نه اینکه تلاش کنند اون هم با حال خوب فقط غر میزنن و نا سپاسی میکنن و هر روز حالشون بدتر از دیرورشون میشه و خودمم از همون افراد بودم و خداروشکر دارم تلاش میکنم که این اتفاق نیافته
خدایا شکرت که باز هم تونستم دیدگاهمو بنویسم با اینکه نمیدونستم که اصلا چی بنویسم و تو هدایتم کردی
خدایا شکرت
روز دوم سفرنامه ی من
بهمبه نام خدایی که بی مهرش نمیروید گیاهی
سلام استاد عزیزم
سلام مریم جون،
مریم جون منم هم نامت هسم خیلی دلم میخاد مثل تو قوانین خدا رو درک کنم و از این منفی بودن بیرون بیام
همین جا از خدا میخوام همانطوری که انسان های خالصش رو هدایت میکنه منم هدایت کنه و راه رو از چاه بهم نشون بده و به همه ی انسان ها نشون بده
من همیشه فکر کردم مقصر زندگیم پدرمه
مادرمه،جامعه س……….
اما از امروز میخام باور کنم من در اغوش امن و گرم خدا هستم هیچ کس(تا خودم قبولش نکنم)نمیتونه به من اسیب بزنه یا از موفقیت دور کنه،خداوند حاله ای از نور به دور من پیچیده ضد ضربه
امیدوارم هرروز درکم عمیق تر بشه
من هرگز سعی نکردم زرنگ بازی دربیارم و به کسی ضربه بزنم ولی همیشه حس مظلوم بودن و مورد ظلم قرار گرفتن رو دارم(متأسفانه)
و با این فایل ارزشمند این باور مخرب رو از خودم دور میکنم
خدایا همه ی انسان ها رو از نادانی برهان و درهای رحمتت رو بروی همه باز کن الهی امین
سلام عرض میکنم خدمت همه دوستان و استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته عزیز .
همه ی فایل های قرآنی استاد فوق العاده و در این فایل هم استاد خیلی جالب و واضح به مدار هایی که انسان ها در طول تاریخ انتخاب کردند و بر طبق اون هدایت شدند و یا گمراه شدند . این که خداوند در قرآن خطاب به پیامبر در مورد بعضی افراد می فرماید خداوند بر دل های آنها مهر زده و آنها هرگز هدایت نمیشوند نشان دهنده مدار بدی است که مشرکان انتخاب کردند و هرگز در مدار هدایت قرار نمیگیرند.
این موضوع شامل همه دوره ها و همه مردم و افراد میشود . هر کس با توجه به افکار و باورهای خود در مداری قرار میگیرد که افکار مشابه اش در آن مدار هستند .
خداوندا ما را به راه راست هدایت فرما . راه کسانی که به آنها نعمت داده ای . نه راه کسانی که به آنها غضب کردی و نه راه گمراهان .
در پناه خداوند شاد و پیروز و سربلند باشید .
مهری
به نام خالق هستی
سلام به استادعزیز و مریم شایسته عزیز و تمام دوستان همسفر
خدا جونم شکرت که بهم این قدرت رو دادی تا بتونم در این سفر جذاب و دوست داشتنی حضور داشته باشم ومتعهدانه عمل کنم . راستش دنبال راهی بودم تا بتونم خودم رو محک بزنم چه قدر تونستم از زمانی که با استاد و اموزه هاشون اشنا شدم پیشرفت کردم و چه زیبا این سفر برام محیا شد .ممنونم مریم جان .انگار اینجا درس های استاد رنگ و بوش برام متفاوت تر شده بهتر میتونم درک کنم وخودم رو بسنجم . همیشه سعی داشتم دیگران رو راضی نگه دارم به هر قیمتی .چه جاهایی که از حق خودم گذشتم وقتی ناسپاسی میدیم احساس قربانی شدن بهم دست میداد .تازه فهمیدم اگه ظلمی بهم شده مسئولش خودم هستم .من با فرستادن اون فرکانس ها باعث میشدم در مدار اون ادما قرار بگیرم .من با داشتن احساس گناه عزت نفس رو در خودم خفه کرده بودم چون فکر میکردم من میتونم دیگران رو تغییر بدم . یا اونا با دعا یا نفرین کردن میتونن زندگی منو تغییر بدن . در رکاب استاد تونستم خدای درونم قدرت درونم رو بشناسم . چه زمان هایی که فرد قدرتمندی یا ثروتمندی رو میدیدم احساس بدی بهم دست میداد فکر میکردم اگه کمک او نباشه من با سر میخورم زمین .موقعیت ها از دستم میره و من همیشه فقیر میمونم . الان یاد گرفتم فقط باید به خدا تکیه کنم اگه اون رو باور کنم با تمام وجودم میتونم اون زندگی رو که دوست دارم رو برای خودم بسازم . ممکنه اشتباه و خطایی هم مرتکب بشم ولی اگه خودم رو ببخشم و از اون تجربه پلی بسازم برای صعود زندگی جذاب تر میشه . اگه واقعا توحیدی فکر کنم عمل کنم دیگه حرفهای دیگران کوچکترین اثری نداره و چه قدر احساس خوبی میتونم داشته باشم .در سایه ارامش هست که تصمیمات بهتری میتونم بگیرم .
احساس گناه باعث میشد من خودم رو از خیلی مسافرت و تجربه های خوب دیگه محروم کنم .نه تنها برای خودم مفید نبود بلکه اصلا کمکی به اطرافیان نمیکرد .هر روز از دیگران دورتر و دورتر میشدم و حس قربانی و ظلم وجودم رو پر میکرد .
چه زیبا و عالی حرفهای استاد بر دلم نشست .همچون ابی بر اتش درونم ریخته شد وقتی این دو مفهوم را به خوبی درک کردم .
۱.ما توانایی کاملی بر خلق زندگی دلخواهمان داریم
۲. ما از ایجاد هر تغییری در زندگی دیگران خواه مثبت و خواه منفی ناتوانیم .
هنوز نتونستم اون درک اساسی رو از ایه های قران داشته باشم .وقتی استاد ایه های قران رو اون قدر شیوا و روان توضیح می دادن راستش در درونم احساس کمبود و ناتوانی رو داشتم .چه زیبا یکی از دوستان همسفر نوشته بودن باید دوره تکاملم طی بشه .وقتی در مسیرش قرار بگیری هدایت میشی .
مطمئن هستم که این سفر میتونه تجربه های اعجاب انگیز زندگیم رو رقم بزنه .
شاد و سربلند باشید
به نام هستی بخش
درود خداوند بر کسانی که چگونگی در جستجوی حقیقت بودن را به من و سایر دوستانم می آموزند.
استاد این فایل اونقدر مصداق های بارز داره که هر بار میشنوم نمونه هایش را هم در زندگی خودم و هم در زندگی آشنایانم به راحتی پیدا میکنم. شرکی که در وجودم بود باعث شد بهترین روزهای عمرم با سختی و پر از مشقت طی بشه. با یک عالمه حسرت و نرسیدن به خواسته ها.میشه گفت زندگیم به دو قسمت تقسیم شده قبل از پیدا کردن خدا ، و بعد از پیدا کردن خدا. اونم چه خدایی، اختلاف ورژنش اندازه ی همه ی عمرم هست.
چه ظلم هایی که بر خودم کردم،و تازه فکر میکردم همه چی به بهترین وجه ممکنه.(همون که استاد گفتن وقتی در مدار اشتباهی ، برداشتهای اشتباه داری از موضوعات)قشنگ روی تردمیل بودم، تلاش، تقلا،دست و پا زدن…
حالا دقیقا 2ساله که اصلا کار خاصی انجام نمیدم از نظر وقت و انرژی در عین حال زندگیم پر از نعمت و فراوانی و اتفاقات زیباست.و به قول استاد از همه مهمتر حالم خوبه.حال روحم. شادی درونی دارم.
سوره نساء آیه 97، نوشتمش و نصب کرده ام روی کمد. هر وقت میخونمش میگم : نه ،من نمیخوام جزء مستضعفین باشم.و حالا میفهمم که ضعیف کسی هست که از نظر مداری و فرکانسی در سطح پایینه و یک عالمه باورهای داغون داره عین گذشته ی من، در نتیجه نمیتونه پیشرفت کنه. و جای شکرش باقیه که هدایت شدم به سمت رب العالمین و میتونم جزء قوی ها باشم.توی این مدت هر وقت از مسیر خارج شدم باز برگشتم و از خدا آمرزش خواستم.
حالا وقتی مشکلی پیش میاد از خودم میپرسم آیا باورت راجع به الله و رب بودنش اشکال نداره؟ هدایت بخواه که بری در مسیر باور به فرمانروایی خودش،آره باید تلاش کنم خالص بشن این باورها. تلاش کنم که به منبع وصل باشم…
خدارو شکر میکنم که تونستم برای این روز هم کامنت بزارم.
خدا رو سپاسگذارم بخاطر خانواده صمیمی عباسمنش.
یکی از فایل های بینظیر سایت همین فایل هست:
ما توانایی کنترل کسی رو نداریم!
ما نمیتونیم کسی رو از خوشبختی محرومش کنیم.
ما نمیتونیم نعمت رو از کسی بگیریم!
و همینطور:
ما نمیتونیم کسی رو خوشبختش کنیم!
ما نمیتونیم کسی رو دستش رو بگیریم و به سمت سعادت هلش بدیم!
مگر اینکه خودش بخواهد یا به نوعی دیگه
ما نمیتونیم کسی رو که گوشش نمیشنوه بهش چیزی رو بگیم!
این روز با برکت و این قدم پرخیر پر است از خبرهای خوب برایمان.
چقدر عالی این آگاهی های ناب کم کم و در بخش روزشمار من داره نگاشته میشه!
انگار خدا با آدم صحبت میکنه که وقتی داری روی باورهات و روی خودت کتر میکنی، بهتره این آگاهی رو هم بدونی!
آگاهی مثل : گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش! به عبارتی دیگه:
چنان که خواهی نردبانی بر آسمان بگذار و برای آنها نشانه بیاور، اما آنها نمیشنوند.
خدا نکنه که بر قلب کسی مهر نهاده بشه دوستان! قلب مهمترین عضو در بدن ما آدم هاست وقتی میخواهیم الهامات رو دریافت کنیم.
چقدر خوبه من اینقدر محرم بشم که بتونم پیغام سروش رو بشنوم.
ندای خالقم رو، ندای نیروی برتر رو، ندای عشق رو!
خداجونم سپاسگذارت هستم!
عشقمی!!!
مچکرم بخاطر هدایت نااااااب!
بخاطر راهنمایی هات!
دریافت این فایل! قدم به قدم به اینجا رساندنت!
حالا بهم گفتی که بخودت ظلم نکن! نتیجه فرکانسیت همون باورهاتن.
نتیجه بقیه هم همون فرکانس هاشونه!
سعی نکن کسی رو تغیر بدی که اونوقت تو هم وارد فرکانس مخرب اونها میشی!
هروقت عاجز و درمانده پیشت اومدن و ساکت بودن تا تو براشون از نعمت ها بگی، از برکات بگی، از لذت ها بگی، از سلامتی و ثروت…
این میشه راهش!
اونوقت از بزرگی این جهان بگو!
از خدایش! از فرمانرواییش! از کائنات فرمانبردارش! از شانس!از خیر و برکت و آسوده زندگی کردن به سبک مومنین!
برای نزدیکانت هم استغفار نکن! چرا که بازم وارد سیکل معیوب اون ها خواهی شد!
هر کس موظفه که خودش تعقل کنه و زندگی خودش رو با تفکر بسازه! کسی در این مسیر مجبور به تحمل چیزی نیست و اگر جور دیگه ای فکر میکنه در واقع به خودش ظلم میکنه. جهان با کسی جبر نداره، برعکس کسانی که هماهنگ با قوانین باشن خیلی هم این دنیا رو هماهنگ میابند. که از روی طبع سخت گیرد جهان بر مردمان سخت کوش.
خدایا شکرت
به نام خداوند بخشنده و مهربان
طبق تعهدی که به خودم دادم هر فایل ای که دیدم بیام و کامنت بزارم و اگاهی ای که درک کردم را بنویسم..جهان مثل سیستم عمل میکنه ورودی را میگیره (افکار و فرکانس های مارا) و خروجی تحویل میده (اتفاق ها شرایط و هرچیزی که تجربه اش میکنیم) تا زمانی که ورودی مناسب باشه خروجی هم مناسبه مثل هر چیز دیگه ای ..مثل بدنسازی تا زمانی که میری باشگاه تغذیه وتمرین ات مناسبه خروجی هم مناسبه ..مثل آب میوه گیری تا زمانی که تو به ورودی پرتقال میدی آب پرتقال تحویلت میده ..هیچ وقت اینطور نمیشه که شما سیب بریزی تو آب میوه گیری مثلا موز بیاد بیرون😀😁این جهان هم دقیقا همینطور داره عمل میکنه مثل آینه تو توآینه هرجور که باشی خودتو میبینی اگه سیاه باشی سفید باشی خودتو داره به خودت نشون میده حالا این جهان هم داره تمام اتفاق ها وشرایطی که تو داری تجربه اش میکنی اینها نتیجه افکار وباورهای خودته ..من دارم تمام اتفاق ها و شرایط زندگیمو خودم دارم خلق میکنم میزان درآمدم میزان سلامتی ام میزان رابطه ام نوع مشتری های میزان مشتری هام ایده ها و همه آنچه که تجربه میکنم را خودم دارم خلق میکنم چون در همین اوضاع وشرایط در همین شهر در همین کار خیلی ها دارن مث بنز میرن جلو …دلیل کم بودن درآمدم جامعه یا سرمایه یا پدرومادر و… نیست دلیلش خودمنم باورهام و فرکانسهامه …دلیل نداشتن رابطه خوب تقصیر خودته نه طرف مقابلت …دلیل میزان سلامتی ات خودت هستی ..دلیل هرآنچه که داریم همین الان تجربه میکنیم خودمون هستیم …وقتی که این جهان داره فقط فقط به باورها و کانون توجه من واکنش نشون میده وقتی این قانون بدون تغییر وقتی زبان خداوند زبان باورها وفرکانس هاست چرا فرکانس های خوب نفرستیم چرا باورهای خوب نسازیم چرا زندگیمون را از هرجنبه ای عالی وعالی تر نکنیم ؟؟؟ خدایا صدهزار مرتبه شکر بخاطر قوانین بدون تغییر بخاطر این آگاهی ها شکرررت رب من❤❤
بنام خدایی که مرا آفرید
خدای من، این قرآن فوقالعادهست، واقعا نیاز داریم که بادقت مطالعهش کنیم و راهکارهاش رو در زندگیمون اجرا کنیم
اول ممنونم از خداوند و بعد از استاد و خانم شایسته که این دوره روزشمار تحول زندگی من رو تهیه کردن
سلام به همه دوستای عزیزم ،من تا همین چند ماه پیش فکر میکردم انسان هایی هستن که به من ظلم کردن و توانایی اینو دارن که جلوی پیشرفت رو به جلوی منو میگیرن و یا کسایی این توانایی رو دارن که من چشم بزنن حتی مدارم انقدر پایین بود و انقدر به حرفای گذشتگان اعتماد می کرده بودم که فکر میکردم انسان لایقی نیستم و اونا فقط اجازه دارن که جای من فکر کنن و نتیجه افکار شونو به من بگن تا من هدایت بشم وگرنه که من که نمی تونم خودم فکر کنم خودم به خدا برسم اونا کتابای زیادی خوندن اونا تحقیقات زیادی انجام دادن حتما بهتر از من میدونن ولی وقتی با استاد اشنا شدم و وقتی به استاد و حرفاشون شک کردم یک دور قران رو با دقت خوندم دیدم که یک سری حرفایی که بقیه میزنن اصلا نیست توش اصلا خدا اونقدرا هم به ما سخت نگرفته به حرفای استاد در مورد خدا ایمان اوردم اما انقدر گذشتگان باورای منو خراب کردم که گاهی حتی به حرفای استادم شک میکنم و در تمام موارد که دنبال حرفای ایشون میرم میبینم کاملا درسته سخته که بتونم قران رو بدون افکار گذشته و باورای گذشته بخونم و به حقیقت برسم اما از خدا میخوام که کمکم کنه ،یه چیز جالب که بعد از این برنامه ها که استاد راهنمایی مون میکنن برای من پیش میاد اینه که به سرعت چیزارو به خودم جذب میکنم مثلا اگر به چیز بدی فکر کنم و تمرکز کنم به سرعت مریض میشم یا یک مشکلی تو بدنم پیش میاد که انگاری واقعا داره بدنم اخطار میده که افکارتو عوض کن خیلی جالب بود و برای من و عالی خدارو شکر دارم مدارارو کم کم طی میکنم دیگه وقتی هم که واقعا حالم خوبه و احساس خوبی دارم یک اتفاقات باورنکردنی برام پیش میاد که اصلا نمیدونم چجوری خدارو شکر کنم سپاس گذارم اول از خدا بعد از استاد و خانم شایسته عزیز و خانواده مون .