این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2020/09/abasmanesh-2.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباس منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس منش2020-08-23 05:42:152023-05-01 21:02:24«ظلم به خود» از دیدگاه قرآن
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان نازنین و همه اعضای خانواده صمیمی عباسمنش
خواستم بنویسم ک از وقتی با آموزه های استاد نازنین همراه شدم خیلی خیلی خیلی کم دیگران رو مقصر شکستها و یا عامل موفقیتم میدونم. درسته ی سری اشتباهاتی داشتیم اما تصمیم گیرنده نهایی خودمون بودیم و خود ما با آگاهی اندکمون اون تصمیم اشتباه رو گرفتیم. اما الان میتونیم با توکل ب خدا و با اعتماد ب نفس کامل نتایج عالی رو ب وجود بیاریم. خدارو شکر تا الان تلاشمو کردم ک حرف یا اعمال دیگران تاثیری توی تصمیمام نداشته باشن و با کنترل ذهنم تونستم اونطوری ک خودم میخوام کارهارو پیش ببرم و خدارو شکر ب خوبی پیش رفتن. خدایا شکرت ک مارو ب این راه هدایت کردی، خدایا سپاس گزارم ک قوانین جهانت رو از طریق استاد عزیز سید حسین عباسمنش ب ما آموختی، استاد عزیز از شما ممنونم ک بی منت آگاهی هاتون رو در اختیار ما میزارین. انشاالله روز ب روز ب نتایج عالی تر برسیم تا از زحمات شما قدردانی کرده باشیم. مریم جان عزیز از شما هم یکبار دیگه بابت بروز رسانی سایت ممنونم چون سر در گم بودم و نمیدونستم از کجا شروع کنم
در پناه الله یکتا، شاد، سالم، خوشبخت، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشیم
در دومین روز از سفرنامه این فایل فوق العاده بود و چشمهای منو باز کرد و دنیایی از اطلاعات رو به من داد که در هیچ جای دیگه ندیده بودم .من زیاد قران میخونم اما هیچوقت اینجوری درکش نکرده بودم و طبق باورهایی که در ذهن ما از دین و از عذاب و خدا ایجاد شده بود برداشتم از ایه ها بسیار متفاوت با کلام شما بود…خیلی خوشحالم از اینکه روز به روز مطمئتر میشم به درستی مسیری که در اون قرار دارم…ممنونم از خدای مهربونم که منو هدایت کرد به این سفر پر از اگاهی و سپاس از شما استاد عزیز که دست الله یکتا هستید برای ما در مسیر زندگی❤
هرچه بیشتر جلو میروم بیشتر پی میبرم که همه چیز توحید است همه چیز تسلیم بودن محض در برابر این قدرت بیکران است
همه چیز تفویض و واگذاری خودت و زندگیت به اوست
و خداوند چقدر زیبا و سیستم گونه جهانش را برای من خالق خلق کرده است منی که زندگیم را با فرکانس ها و افکارم خلق میکنم نه با شغلم نه با وضعیت جامعه نه با کمک پدر یا مادر نه با مساعدت های دولتی بلکه با افکارم و باور هایم
چقدر جالب است که درک و پذیرش همین جمله ی کوتاه برای بعضی هایمان کار سخت و زمان بریست ماهایی که از کودکی در گوشمان نجوا شده و زمین و زمان را برایمان مقصر دانسته اند ومرتبا خودمان را .
حال با همه ی وجودم از پرودگارم بابت تمام ناخاسته هایی که انجام دادم بابت تمام اشتباهاتم بخشش میطلبم و از او یاری میجویم چون او بهتر از من میداند چه فرشته ی مهربان و زیبایی در پس این پرده ها انتظار مرا میکشد . خداوندا از تو میخاهم کمکم کنی و به دستانم قدرت دهی تا ببرم تمام باور های شرک الودی که در وجودم هست افکار و باور هایم را با توحید پیوند دهی .
من نشانت داده ام که صبورم و امید وار مرا صبر بیشتری بده و قلبم را با نور یقین و ایمان پر کن .
میگه وقتی از قران اعراض میکنند اغلب و توجه نمیکنند اصلشو درک نمیکنن
ولی این کتاب سادس
توجه کنی میشنوی
2 خدایا شکرت وقتی در مدار نباشی
تنمیشنوی
نمیفهمی
درک نمیکنی
نمیپذیری
مقاومت داری
وقتی تو مدار نباشم دریافت نمیکنم چز خوب یا بدو
حالا مدار من توسط من انختب میشه
بر اساس کانون توجهم
به هرانچه کانون توجهم روشه در طول روز و هفته و ماه و…..
باشه در اون مدارم
فقطم یه چیز نیست
مثلا در درس در یه مداری
در روابط با دوست و اشنا و خانواده و غریبه در یه مدار
در مثلا نظم در یک مداری
در عجله
در ارامش
در ثروت
در ….
در ارامشی یا عجله بر اساس کانون توجه و رفتارات
در مدار فقری یا ثروت بر اساس باور ها و کانون توجهت در اون موضوع
در روابط و سلامتی در مدار صلح یا جنگ
در مدار بیماری یا سلامتی
در مدار ایمان و توحید یا شرک
هیچ کدوم صفر و یک و مطلق نیست
کمی ثروتمند تر
کمی فقیر تر
کمی شاد تر
کمی توحیدی تر
کمی مشرک تر
کمی ………..
باید سعی کنم هموواره کمی شاد تر
همواره کمی بیشتر کانون توجهمو کنترل کنم
همواره کمی بیشتر توحیدی تر
همواره کمی بهتر کنم باورای ثروتمو
همواره کمی بیشتر سیستمی بودن خداوندو درک کنم
همواره کمی بیشتر به کار ببرم اگاهی ها رو
همواره کمی بیشتر ساده بگیرم
همواره کمی بیشتر لذت ببرم
همواره کمی بیشتر سپاسگزار باشم
همواره کمی بیشتر حواسم به خودم و رفتار و عادات و اعمالم که برگرفته از چه باور مخرب و باور قدرتمندیه
همواره کمی بیشتر قضاوت نکنم
همواره کمی بیشتر تماشاگر باشم
فارغ از درستی و غلطی و خوبی بدی رفتار و اعمال و شخصی
همواره کمی بیشتر زیبا بین تر و نکته مثبت بین تر باشم
همواره کمی بیشتر با خودم در صلح باشم
همواره کمی بیشتر خشممو مهار و ارام باشم
همواره کمی بیشتر مقایسه نکنم
همواره کمی بیشتر تسلیم و رها در جریان هدایت رب باشم
همواره کمی بیشتر قدرتمند تر باشم
همواره کمی با اعتماد به نفس باشم
تمام اینا وقتی تکرار و تکرار شه در شرایط که قرار میگیری همواره کمی با اعتماد به نفس تر میشی درخواست میکنی
بدون خجالت میگی بلد نیستم
کمی بیشتر توحهتو کنترل میکنی
و هی هربار هر روز
با تکرار و تکرارش با سعی در تغییر عادات گذشته و جدید و اینطوری عملئکردن
عادت کنم شادی روعادت کنم سخت نگرفتنو
سخت نگرفتنی نه به معنای مهم نبودن و بها ندادن و ارزش قائل نشدن برای مثلا کامنت نوشتنم هاااا
به معنای اینکه از زندگیم لذت ببرم
روی هست مثلا من کارای متعددی دارم به جای غر زدن برای نرسیدن به کامنت نوشتن
با احساس خوب هی بیام ماهر شم در عمل انچه مینویسم در هنگام کار و درس و خرید و معاشرت و …….. بیام توجهمو احساسمو کنترل کنم
قوی باشم
درخواست کنم
توحیدی باشم
از کسی انتظار نداشته باشم
لذت ببرم
شاد باشم
زندگی کنم
3 خدایا شکرت
خدایا شکرت خداوند بار ها و بار ها در قران و ما بار ها و بار ها در درسهامون تکرار شده
برای شما پیامبری از خودتان فرستادیم
پیامبر میگه من مثل شماهستم درست
اما چرا با وجود بیان این موضوع به این واضحی ما فکر میکنیم به پیامبر وحی میشه به ما نمیشه؟
چرا فکر میکنیم اون ادم خاص عجیب غریب و نزد خدا خیلی عزیز و بهش خیلی نزدیکه؟
نه به خدا اینطور نیست
همه ی ما به یک اندازه به خداوند نزدیکیم
خداوند در قران میگه
گمونم اینطوری بود ترجمش
هرگاه مرا خواندی بگو یا بدان من نزدیکم
یا به پیامبر میگه هرگاه کسی از من پرسید یه همچین چیزایی دقیق یادم نیست
بگو من نزدیکم
خداوند در قلب ماست
خداوند از رگ گردن بهمون نزدیک تره
اقا
من قسمتی از خداوندم
من خود خداوندم پاره ای از خداوند
روح خداوند در منه
وئهمواره با من و هدایتگرمه
میگه معبود شما یگانه هست یکی هست ازش طلب امرزش کنید نه اینکه بیایید من براتون طلب امرزش کنم
بیایید فقط یکی بدونید خدارو شرک نورزیم ببنیم چجور واسمون خدایی میکنه
خدایا شکرت میگه وای بر مشکران
نه به این معنا که چون یکی یا چیز یا چیزها و افراد دیگه ای رو شریک قرار دادید خداوند ناراحت میشه تنبیه میکنه یا عذاب میده تا تو باشی فقط به من روی بیاوری
نه قانونه
فرکانس ترس و تکیه به غیر این منبع و چیز دیگه ای رو عامل دونستن
فرکانسیه که جهان اینه ای همونو بهت برمیگردونه
روی دیگر ی حساب کردن نتیجش میشه ازش ضربه خوردن
چون چیزی که بهت نعمت میده منبع نعمت و ثروت و قدرت و…….خداونده وقتی ازش روی برمیگردانی و تکیه میکنی
اونها به عنوان دستانی از خدا نمیتونن برات کاری کنئ چون هیچ کارن وقتی تو رو اونا حساب میکنی اتصالتو قطع میکنی از منبعی که از طریق دستانش برات کاتی انجام میداد و دستانش نمیتونن برات کاری کنن
اینه هست
تو بهش تکیه کنی پشتته
بهش تکیه نکنی میفتی از پشت
4 خدیاا شکرت چرا خداوند میشه در یایات و نشانه هاش تعقل کنیم
؟
چه ارتباطیه بین این کلام خداوند و این حرف استاد عزیز که میگه نشانه رو ببین تایید کن تحسین و ادامه بده
وجه مشترکشون توجه و تفکر در نشانه هاست که وقتی فرکانسشو ارسال میکنی بیشتر ازش دریافت میکنی
5 کلمه حق الناس در قران وجود نداره
این به این معنا نیست که کسی رو اذیت کنیم بگیم مشکل خودشه
ما با اعمال و افکار و رفتارمون که ناشی از باورامونن فرکانس ارسال و فرکانسامون زندگیمونو رقم میزنن پس کسی رو اذیت کنیم ما داریم فرکانسمونو خراب و اتفاقات بد دعوت میکنیم
پس اصلا فراغ از اینکه اون چیزیش میشه یا چرا اینکارو کنیم که خودمونو بدبخت کنیم؟
اگر معنای حق و الناس اینه که اگر ما حقی رو از کسی ضایع کنیم تونستیم مسیر زندگیشو عوض کنیم یا بدبختش کنیم به هیچ عنوان وجود نداره نه در قران نه در جهان هستی
حتی جاهایی که میگه موسی کسی رو میکشه
میگه به خودم ستم کردم منو ببخش
اصلا نمیتونیم حق کسی رو بخوریم یا بدبختش کنیم
تمرکز میزاریم خودمون بدبخت میشیم
بدبختی اون بسته به فرکانسشه فارغ از اینکه ما کاری کنیم یا نه
ولی ما برای بدبختی کسی هم خوشحال شیم بدبختی وارد زندگیمون میشه چون هرچی رو تحسین میکنی و لذت میبری و توجه میکنی وارد زندگیت میشه
ناراحت هم بشی وارد زندگیت میشه
چون داری توجه میکنی و دلسوزی که نباید کرد چون هرکس خالق زندگیشه
بنابر این نه فکر و توجه کن نه هیچی
تو متمرکز شی رو کانون توجهت خود به خود جهان چیزای خوب واست میاره که بهش توجه کنی و از مدار اینچیزا میایی بیرون
ما نمیتونیم کسی رو از مسیر خودش خارج کنیم بلا سرش بیاریم بدبختش کنیم سرنوشتشو عوض کنیم
ما اگه به کسی ظلم میکنیم داریم به خودمون ظلم میکنیم اون ظلم ما بلای خاصی سر اون نمیاره چه بسار بدی ای که در حق دیگران میکنیم باعث پیشرفت اونا بشه باعث موفقیتشون بشه اگر در مسیر درست باشن.
اگر در مسیر غلط و مدار غلط باشن چه با کار ما چه بی کار ما بلا سرش میاد
اما در هر صورت هر نتیجه ای برای فرد دیگه داشته باشه اگر نیت ما بد باشه ظلم و اذیت باشه به خودمون برمیگرده
خدایا شکرت برای کتابی که نازل کردی و با ان به ما پند میدهی
اونی که مدار درسته و بهخداوند ایمان داره خداوند براش راهی رو پیدا خواهد کرد خداوند راه گشای او خواهد بود
هرچقدرم ما تلاش کنیم بلایی سرکسی بیاریم و اذیتش کنیم
اینجوری نیست که ما واقعا بتونیم بلایی یر اون بیاریم اون اگه وصل باشه به منبع و ایمان داشته باشه اگر باور نکنه ظلم مارو اگر قبول نکنه ظلم مارو
اون ظلمی دریافت نمیکنه
هرجا ظالمی هست حتما مظلومی هست در نبود مظلوم ظالمی به وجود نمیاد
اگر قبولم کنه داره شرک میورزه و نتیجه شرکش بلا هست نه نتیجه کار ما
ولی من کاری ندارم بخوام کسی رو اذیت کنم به هدفم میرسم یا نه
من نمیخوام فرکانس بد بفرستم من به همه عشق و شور و مهر و شادی هدیه میکنم
و تلاش میکنم اینطوری باشم عوض بلا اوردن سرش و تلافی کردن
چون میدونم خالق زندگیمم
در حالت مقابل و در برابر منم باید این باورو بسازم که کسی نمیتونه بلایی سرم بیاره
من خالق زندگیمم
اونم بخواد من وصل باشم اتفاقی نمیفته
اگرظاهرا به خاطر بلای کسی دیگه مشکلی برام پیش اومده به خاطر باور و فرکانس خودمه نه چیز دیگه
اشتباه بقیه در برابر من و ظاهرا ظلمشون به نفع من تموم میشه
اما به هر دلیلی فر/کانس من هرچی باشه نتیجه ظلم او هرچی برام بشه به خاطر فرکانسم برای اون نتیجه بدی داره چون قدرتی در زندگی کسی نداره و به خودش ظلم میکنه
این توحیده
که اگه یادش بگیرم و تکرار و تکرارش کنم و عمل کنم
نمیترسم از دست خدا
میدونم همهچیز تحت کنترل منه
برگی بی اذن خداوند تکون نمیخوره هیچ کسی هیچ قدرتی در زندگیم نداره
نیروی برتری که تمام جهانو خلق و داره ادامه میکنه دستش تو دست منو یاورمه
اگر هم به کسی ظلم شده ظاهرا توسط شخصی به خاطر کمبود ایمان اوئه نه کار شخص
تا ضعیف و توسری خور و مظلومی نباشه ظالمی نیست
چون ظالم باشه کسی نباشه بهش ظلم کنه همه قوی باشن ظلمی صورت نمیگیره
پس وقتی قوی باشم من اولا میدونم کسی در زندگیم قدرتی نداره بعدم اگر به خاطر ضعف باورای خودم ظاهرا ظلم کسی در زندگیم مشکل اورد میدونم اگر من ضعیف نبودم بلایی سرم نمیومد و باید بتونم مسئولیتو بپذیرم که خالق تمام زندگیمم و قوی تر شم و درس بگیرم و حسرت نخورم
در شرایط مقابلم من نمخوام به کسی ظاهرا و عمدا ظلم کنم
چون اونکه چیزیش نمیشه
من بلا سرم میاد
خب مگه خلم
نه
من قانونو میدونم کاری باکسی ندارمبا صلح و عشق زندگی میکنم
خدایا شکرت اگر من باور داشته باشم (باور داشته باشم نه اینکه قبول کنم باورم تو عمل خودشو نشون میده) که خداوند به من کمک میکنه باور داشته باشم که تنها فرمانروای قدرتمند جهان رب العالمین الله است
من دیگه نگران نیستم
دیگه از کسی و کارش نمیترسم چون 1 قدرتی نداره خداوند قدرتمند با منه
2 همه چیز رفتا رو کار اون نتیجه فرکانسمو اشتباه کردم نتیجه بد شد فرکانسمو تغییر میدم نتیجه رو خوب میکنم سادس باور میخواد و انجامش و تداوم
اگر 1 از 2 میترسه 2 میتونه یک رو تسخیر کنه
من اگه از فرد و مجموعه ای بترسم در مدرسه در جامعه در فامیل درخانواده و………چون میترسم اون میتوونه منو کنترل کنه
و الا اگه من ترسم فقط از خداوند باشه درواقع نه ترس و وحشت ها
نه یعنی فقط قدرتو دست او بدونم
خیالم راحته خداوند قدرتو دست فرکانسام داده بهش تکیه میکنم فرکانسمو درست میکنم
کسی نمیتونه منو بترسونه و کنترلم کنه و بهم ظلم کنه
خدایا شکرت وقتی کار ناشایستی انجام میدیم به خودمون ظلم میکنیم
و میتونیم از خداوند طلب امرزش کنیم نه از فرد دیگه
چون ما قدرتی در زندگیش نداریم که فکر کنیم ما باعث این مسئله شدیم فرکانس خودش از طریق ما این مسئله رو براش به وجود اورده
و فرکانس ما بد بوده هماهنگ کرده جهان مارو اینجور شده
ما متوجه میشیم از خداوند بخشش میخوایم
و میفهمیم فقط در زندگی خودمون کار و فرکانس بدمون موثره در زندگی دیگری پس هیچ وقت نمیخوایم کسی رو اذیت کنیم
و کسی به جز خداوند نیمتونه مارو ببخشه
و میگه مهم اینه که عمدانه و اگاهانه اصرار و پافشاری نکنیم رو عمل اشتباهمون وقتی فهمیدیم بخشش بخوایم و تکرار نکنیم
خدایا شکرت این خیلی مهمه
وقتی موسی یکیو میکشه
ما میگین بیچاره
و حس میکنیم مورد ستم قرار گرفته ولی نگاه قران اینه که تو به خودت ظلم کردی چون فرکانس خشم و عمل ناشایست انجام دادی
و زندگی خودتو تباه میکنی
و وقتی بخشش میخواد
متوجه میشه اشتباهشو
که فرکانس بدی فرستاده و به خودش ظلم کرده
امرزش میخواد و خداوند اورو میبخشه چون متوجه اشتباه شده و بخشش میخواد و خداوند خیلی امرزنده و مهربان است
و عذاب وجدان معنایی نداره
چون در زندگی کسی تاثیری نداریم
ما تو درسامون میخونیم خداوند همه گناهانو میبخشه ال حق الناس رو درحالی که این نگاه غلطه
اگر بخوایم اینجوری نگاه کنیم موسی حق و الناس گردنشه و خدا نمیتونه ببخشتش پس امرزیده نمیشه
ولی طبق قران ما تاثیری در زندگی کسی نداریم کابر بدی برای کسی کنیم به خودمون برمگیرده و به خودمون ظلم کردیم
اون اصلا چیزیش نمیشه بسته به فرکانسش داره
مثلا تو مدرسه واسه نمره انظباط مبصر اسم کلی ادمو چند بار داده بود دفتر منم جزوشون بودم تازه یه بارم بایکی دعوام شد اونم به دفتر گفت دفتر اسممو نوشت و خلاصه باید نمرم میشد 18 و اگه بخوایم اونجور نادرست نگاه کنیم اون حق الناس گردنش بود چون اسممونو الکی داد از سر لج نمرمون کم شد و……..ولی اتفاقی که افتاد این بود که نمره همه اون اسامی 18 و 17 و… شد الا من
من نمرم 20 شد با اینکه باید 18 میشد
اما من تو مدار درست بودم کار بد اونم برام خوب شد
حالا اشتباهی شد هرچی من 20 شدم
و اونایی که موثر میدونستن اون فرد و پارتی و تصمیماتشو نمرشون پایین بود
منم اصلا برام مهم نبود چی بشه نمرم
حالا نه مهم نبود مطلق ولی
اصلا دغدغم نبود مثل 90 درصد افراد
من اگر در مدار درست و شادی و توجه به نکات مثبت باشم فقط خیر و خوبی و نعمت وارد زندگیم میشه ها
اگر در مدار غلط باشم فقط بیپولی و مشکل و بیماری و درد ورنج و…. برام به وجود میاد
و منم که مدارمو با افکارم و باورام به وجود اوردم
نه کس دیگه ای
خودم به خودم ظلم میکنم با هرگونه احساس بدم و خودمو در مدار بلا قرار میدم به این معنا نیست که کس یا کسای دیگه ای بلا سرم میارن
من رفتم در مداری که بلا سرم بیاید
بیام بیرون میتونم
با کنترل احساس و کانون توجهم به همین سادگی
خدایا شکرت چه نسیم خنکی
خدایا شکرت وقتی کمی درک کردم قانونو که همه چیز ریز و درشت توجهمه
خیلی کوچیک و پیش پا افتاده و مسخره اومد جلو چشمم بزرگترین مشکلات افراد
بزرگترین دغدغشون رفتار بد فلانی
هست
خیلی میخوام سعی کنم اینطوری نباشم هرچی میخوام میتونم خلق کنم با توجهم و تداوم
ارام ارام از چیزای کوچیک
از رفتارای خوب
از نعمت های خوب تا بزرگت و بزرگتر و خواسته هام
اگر من باورامو درست کنم و در رکانس مناسب قرار بگییرم
در جایی قرار میگیرم که فقط خوشبختی و عشق و ثروت و سلامتی وجود داره
من فقط خودمو میتونم خوشبخت یا بدبخت کنم
توانایی اینو ندارم که بقیه رو از نعمت دور یا به زور خوشبختشون کنم
باید نگاه و عاداتمونو تغییر بدیم از گذشته و به سمت قران و قوانین ببریم
کوانتوم فیزیک هرچقدر بیشتر درکش کنم بهتر میتونم قرانو بفهمم
میگه به نظرم اگر فکر میکنی یا ظاهرا داره بهت ستم میشه مدارتو تغییر بده و از اون مدار به مدار دیگه ای برو
مگر دنیایی که خداوند افریده بی انتها نیست؟
و به نظرم فقط به مهاجرت مکان و شهر اشاره نداره و مهاجرت از مداری به مدار دیگه رو هم بیان میکنه
و میگه کسی که حرکت نمیکنه و خودش ضعیف هست و اجازه میده بهش ظاهرا ظلم بشه و میره تو فرکانس ظلم و با فرکانس بدش بلا میسازه قرار نیست اون دنیا بره بهشت چون زجر کشیده
نه
سرانجتمش تلخ و نامیمونه
کسی که خودشون قوی نکرد و بالا نکشید خودشو له میشه زیر چرخ جهان
حرکت کردن و قدم برداشتن یعنی ایمان
یعنی نترسیدن و هدایتو دریافت و عملکردن
اگر بی ایمان باشی حرکت میکنی
اوضاع بده حرکت میکنی
با ایمان به رب
خدایا شکرت نمیگه
اره تو راست میگی شیطون گولت زد با نجوا نذاشت به راه درست بری حق با توئه برو تو بهشت
میگه شیطانم مسئولتی نمیپذیره
میگه منم وعده دادم
خداوندم وعده راست داد
میخواستی به اون گوش کنی
من کهد مجبورت نکردن
دعوت کردم پذیرفتی
میتونستی دعوت خداوندو بپذیری
خدایا شکرت وقتی یاد بگیری این دنیا مسئولیت زندگیتو بگیری و بپذیری دیگه اون دنیا هم گردن کسی نمیندازی چون بی فایدس
خدایا شکرت شیطان کارشه
زیبا جلوه دادن زشتی ها
کار بدو برات درست نمایش میده تو انجام بدی فرکانستو پایین ببری
تو هستی که باید حواست باشه به اعمالت
ما با افکار و فرکانسامون وارد مدار مختلف میشیم کسی مقصر نیست کسی مارو هل نمیده
کسی توانایی بد کردن احساسمونو نداره که بندازیم گردنش بگین اه بازم احساسمو بد کردی با فلان حرف و کارت
نه
ما میتونیم از هر وجه و زاویه ای نگاه کنیم و انتخاب کنیم طوری نگاه کنیم که احساس خوبی داشته باشیم یاو……..
خدایا شکرت شیطان هم متنفره از شرک و قرار دادنش به عوان شریک خداوند
یعنی توحیدی باشی خداوند هواتو داره
شرک بورزی نه خدا میتونه هواتو داشته باشه چون از مدارش میری بیرون نه شیطان
شیطان بدشم میاد
خدایا شکرت چقدر گستردس توحید
حتی چشم زخم و شایعات پراکنده بسیارشم شرک و قدرت دادن به چیز و کسی غیر از خود و خداوند و فرکانسامونه که همه یکین
فکر نکنیم بلایی سر کسی میتونیم بیاریم
نه ما اگه اشتباهی میکنیم به خودمون ستم کردیم
خداوند به مردم ستم نمیکند
مردم افراد خودشون با افکار و اعمال و فرکانس هاشون به خودشون ظلم یا لطف میکنن
خدایا شکرت
ممنونم استاد
برای کلام گنجینه وارت
ممنونم که دسن خدا شدی برامون
خدایا شکرت برای این دست خوبت که کلامتو برش جاری کردی
الهی شکر
خدای شکرت
ستایش 13 ساله
با ارزوی شادی و سلامتی و لذت و عشق و درک همواره بهتر و لذت و ثروت و تندرستی و عشق و قدرت و عزت نفس
وقتی خداروداری بی نیاز از همه کس وهمه چیز هستی همونطور که هیچکس توی زندگی من تاثیری نداره وتمام اتفاقات زندگی من بدون استثنا حاصل باورهای من هست من هم نمیتونم هیچ تاثیری روی زندگی دیگران بگذارم.وقتی باور میکنی که خودت خالق زندگی خودت هستی دیگه هیچ نگرانی نداری وبزرگتریت دستاوردش احساس ارامشی هست که بهت دست میده وهمیشه حالت خوب میمونه وهمین احساس خوب برات اتفاقات خوب رقم میزنه.خداروشکر روزبروز داره باورم قویتر میشه وهرروز احساسم بهتر میشه خداروشکرمیکنم بابت فایلهایی که بی منت برای ما گذاشته شده وواقعا هرکسی که توی این مدارباشه میتونه ازش استفاده کنه.
سلااااااااااام به استادِ عزیزم خلقِ خدااااایِ مهربان.
سلاااااااااام به مریم جاااااانِ شایسته.
سلااااااااام به دوستانِ عزیزم.
ظلم به خود در قرآن….
تغییراتِ اساسی در زندگیِ ما وقتی رخ میدن که ما بپذیریم که تواناییِ کاملی بر خلقِ زندگیِ دلخواهمون داریم و ما از ایجادِ هر تغییری در زندگیِ دیگران،خواه در جهتِ مثبت و خواه در جهتِ منفی، ناتوانیم.
(احساسِ قربانی بودن و موردِ ظلم واقع شدن)👉این دو ترمزهایِ مهمی هستن که باااااید از ریشه خشکانده بشن.واااااای خدایِ من این چند کلمه ی به ظاهر ساده و البته پر از معنایِ مریم جان توو متنِ اولیه گفتن رو باااارها خوندم که موثرترین انرژی و توان من رو برایِ شناختنِ خواسته هام از بین برده و درهایِ الهامات و هدایت رو به رویِ من بسته.
این متن رو من قبلا هم خوندم اما انگار تازه این جمله هارو میبینم،هر چند که میدونم که بازم دفعاتِ بعد که بخونم درکم بالاتر میره ومیدونم که گویی تازه به این متن برخورد کردم.
بازم برمیگردیم به موضوعِ اصلی،یعنی فرکانس.هر فرکانسی که به دنیا ارسال میکنیم ریشه ی همون رو توو زندگیمون دریافت و دعوت میکنیم.
الان تازه یه کوچولو میفهمم که وقتی میگن حسینِ مظلوم،یعنی چی؟یعنی کسی که در حقش ظلم شده.تازه میفهمم که حسین توو بالاترین فرکانس قرار داشت که عالمگیر شد. البته نه به خاطرِ مظلوم و موردِ ظلم قرار گرفتنش که این تفکر به خاطرِ پایین بودنِ فرکانسِ ماست.کسیکه بهش میگن مظلوم دنبالِ ترحم از اطرافیانشه.آیا امام حسین اینگونه بود؟به قولِ استادِ عزیزم کسیکه خداوند رو باور کرده بهش ظلم نمیشه.یعنی اصلا توو فرکانسِ ظلم نیست که بهش ظلم بشه.
باز هم برمیگردیم به مبحثِ مهمِ عزتِ نفس.آاااخ که چقدرررر این عزتِ نفس مهمه.اصلا از هر طرف که میرم به عزتِ نفس برخورد میکنم.واقعا همینطوره که من وقتیکه فور میکنم که بهم ظلم شده یا خودم به خودم ظلم میکنم ریشه ش برمیگرده به نبودنِ ایمان و عزتِ نفس و شرک در من.
الان داشتم به این فکر میکردم که چقدر خوبه که خدا اختیارِ همه چیزو به خودمون داده.از قبل چیزی تعیین شده نیست.اینکه همه چیز بسته به فرکانس هایِ منه که به جهان میفرستم و حتما هر چیزی که میفرستم رو میخوام که جهان برام تولید کنه و بفرسته.پس چه خوبه که همه ش خیر و خوبی و برکت و فراوانی و ثروت و آرامش رو ارسال کنم که نهایتا در نتیجه همه ی اینها مثلِ آیینه به خودم برگرده.
استادِ عزیزم اولِ فایل چه چیزهایی که مثلِ فیلم توو ذهنم مرور نشدن.چقدر وقتی که آدمایِ موفق رو میدیدم حالم بد میشد و همیشه انتظار داشتم که اونا باید به ما کمک کنن(شرک و نهایتا ظلم به خود).الان میفهمم که اون حس از حسادت و نبودنِ عزتِ نفس و شرک و نالایقی میومد و طبیعتا طبقِ قانون وقتی از موفقیتِ اونا خوشحال نبودم به خودم ضربه میزدم و ظلم میکردم.
بارها و بارها دیدم و شنیدم که میگن مثلا از امام حسین بخواه تا برات دعا کنه.اون پیشِ خدا آبرو داره.الان میفهمم که چقدر این طرزِ نگاه اشتباه و شرک آلود بوده.بابایِ عزیزم بارها برامون تکرار کرده بود که مگه خودتون زبون ندارین که از خدا بخواین اما ما….
ما توو فرکانسِ بابا جونم نبودیم اما خداروششششکر که داریم آگاهتر میشیم.
(گفتند: ” دلهایِ ما بر چیزی که به آن دعوتمان میکنی پوشیده و گوشهایمان سنگین است و میانِ ما و تو حائلی وجود دارد.پس تو به کارِ خود مشغول باش و ما نیز به کارِ خود میپردازیم ” )
با این آیه فهمیدم که گذشته ی من هم دقیقا به همین شکل بوده و من اگر اونموقع ها استاد این آگاهی هارو میدادن من اصلا نمیفهمیدم.چون بینِ ما حائلی وجود داشت.استاد الان بارِ چندمه که دارم این فایل رو نگاه میکنم و گوش میکنم و خداروششششکر میکنم که کم کم میتونم این حائل رو یواش یواش و با تکامل و کار کردن رویِ خودم از بین ببرم.آمین.
( هنگامیکه کار تمام شود،شیطان بگوید: ” خداوند به شما وعده ی راست داد و من نیز به شما وعده ای دادم و تخلف کردم،من بر شما سلطه ای نداشتم،جز اینکه دعوتتان کردم و شما پذیرفتید،بنابراین مرا سرزنش نکنید،خود را ملامت کنید،نه من فریادرسِ شما هستم و نه شما فریادرسِ من،از اینکه شما از پیش مرا شریکِ خدا ساختید،بیزازم،و برایِ ستمکاران عذابِ سختی است ” )
الله اکبر……
یادِ این جمله ی عجیب افتادم که تزویر با لباسِ دیانت و تقوا به میدان میاید.تزویر سکه ای است که دو رو دارد که بر یک رویش نامِ خدا و بر رویِ دیگرش نقشِ ابلیس.عوام خدایش را میبینند و اهلِ معرفت(استاد عباسمنش) ابلیسش را.
یا ایها الذین آمنوا! آمنو!
خداروشکر.
از استادِ عزیزم و مریم جانم و همه ی عزیزانی که دیدگاهم رو با عشق میخونین بینهایت سپاسگزارم.
آرزویِ عشق و آرامش و آگاهی و ثروت برایِ تک تکِ عزیزان.
من قبلا قران رو بارها مطالعه کرده بودم و بعد همیشه این سوال تو ذهنم بود که چرا چیزی به نام حق و ناس توی قران نیومده
بعدا که با شما آشنا شدم و در خصوص شرک اطلاعات خوبی بدست آوردم
فهمیدم که این موضوع که باور کنیم می تونیم به کسی ظلم برسونیم یا خوبی کنیم یا برعکس کسی می تونه به ما خوبی یا بدی کنه شرک هست
مثل سوره حمد که می گه: تنها از تو یاری می جویم(چون تو را تنها یاری کننده می دونم) و تنها تو را می پرستم(یعنی اگر کس دیگه فک کنم می تونه به من یاری برسونه دارم اون رو می پرستم)
خدا رو شکر می کنم توی این مسیر زیبا هستم
همین که بدونم خودم خالق زندگی ام هستم و با فرکانس مناسبم که پر از امید و ایمان (احساس خوب) به خداوند است دارم زندگیم رو خلق می کنم دیگه هیچ شرکی باقی نمی مونه که بخوام به بیرون از خودم نگاه بکنم
مثل شعر بیرون ز تو نیست….
آیه موسی هم خیلی جالب و عالی بود که یک نفر رو کشته ولی نمی گه به او ظلم کردم بلکه به خدا می گه من به خودم ظلم کردم
خداروشکر بعد از چند بار گوش دادن این فایل به اندازه قابل توجهی درک کردم که هر کس فقط میتونه مسیر زندگی خودشو تغییر بده و قدرتی در زندگی افراد دیگه نداره مگر این که اون افراد تسلیم اراده فرد شوند
کسانی که نمیخوان مسیرشون تغییر پیدا کنه چه از اشتباه به درست چه برعکس کسی نمیتونه براشون کاری کنه حتی پیامبر ولی خیلی از ما به زور میخوایم ثابت کنیم که حرف ما درسته که از کمبود اعتماد به نفس و نیاز به تایید دیگران میاد
اگر ظلم یا نیکی به کسی کنیم چه جسمی چه زبانی و به هر صورتی آن رفتار را به خود کردیم چه دعا چه نفرین چه گرفتن دست کسی چه زمین زدن آن که نتیجه آن ارتباط مستقیم با احساس ما در حال انجام رفتارمان دارد
ممنونبرای زمانی که گذاشتین و این فایل پر محتوا رو تولید کردین از تحقیق تا تدوین و ممنون برای زمانی که میزارین و دیدگاه هارو مطالعه میکنین
دوشنبه ۲۲ مهر ۹۹. دومین روز از سفر و سفرنامه نویسی من.
من مسئول زندگی خودم هستم. هرآنچه در زندگی من بوقوع میپیونده حاصل تصمیم گیری های درست یا غلط منه. من انتخاب میکنم توی این نوع زندگی بمونم یا ازون هجرت کنم. من باید مسئولیت انتخاب خودم را بپذیرم و جسارت تغییر را داشته باشم.
سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان نازنین و همه اعضای خانواده صمیمی عباسمنش
خواستم بنویسم ک از وقتی با آموزه های استاد نازنین همراه شدم خیلی خیلی خیلی کم دیگران رو مقصر شکستها و یا عامل موفقیتم میدونم. درسته ی سری اشتباهاتی داشتیم اما تصمیم گیرنده نهایی خودمون بودیم و خود ما با آگاهی اندکمون اون تصمیم اشتباه رو گرفتیم. اما الان میتونیم با توکل ب خدا و با اعتماد ب نفس کامل نتایج عالی رو ب وجود بیاریم. خدارو شکر تا الان تلاشمو کردم ک حرف یا اعمال دیگران تاثیری توی تصمیمام نداشته باشن و با کنترل ذهنم تونستم اونطوری ک خودم میخوام کارهارو پیش ببرم و خدارو شکر ب خوبی پیش رفتن. خدایا شکرت ک مارو ب این راه هدایت کردی، خدایا سپاس گزارم ک قوانین جهانت رو از طریق استاد عزیز سید حسین عباسمنش ب ما آموختی، استاد عزیز از شما ممنونم ک بی منت آگاهی هاتون رو در اختیار ما میزارین. انشاالله روز ب روز ب نتایج عالی تر برسیم تا از زحمات شما قدردانی کرده باشیم. مریم جان عزیز از شما هم یکبار دیگه بابت بروز رسانی سایت ممنونم چون سر در گم بودم و نمیدونستم از کجا شروع کنم
در پناه الله یکتا، شاد، سالم، خوشبخت، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشیم
در دومین روز از سفرنامه این فایل فوق العاده بود و چشمهای منو باز کرد و دنیایی از اطلاعات رو به من داد که در هیچ جای دیگه ندیده بودم .من زیاد قران میخونم اما هیچوقت اینجوری درکش نکرده بودم و طبق باورهایی که در ذهن ما از دین و از عذاب و خدا ایجاد شده بود برداشتم از ایه ها بسیار متفاوت با کلام شما بود…خیلی خوشحالم از اینکه روز به روز مطمئتر میشم به درستی مسیری که در اون قرار دارم…ممنونم از خدای مهربونم که منو هدایت کرد به این سفر پر از اگاهی و سپاس از شما استاد عزیز که دست الله یکتا هستید برای ما در مسیر زندگی❤
به نام خدای مهربانم
هرچه بیشتر جلو میروم بیشتر پی میبرم که همه چیز توحید است همه چیز تسلیم بودن محض در برابر این قدرت بیکران است
همه چیز تفویض و واگذاری خودت و زندگیت به اوست
و خداوند چقدر زیبا و سیستم گونه جهانش را برای من خالق خلق کرده است منی که زندگیم را با فرکانس ها و افکارم خلق میکنم نه با شغلم نه با وضعیت جامعه نه با کمک پدر یا مادر نه با مساعدت های دولتی بلکه با افکارم و باور هایم
چقدر جالب است که درک و پذیرش همین جمله ی کوتاه برای بعضی هایمان کار سخت و زمان بریست ماهایی که از کودکی در گوشمان نجوا شده و زمین و زمان را برایمان مقصر دانسته اند ومرتبا خودمان را .
حال با همه ی وجودم از پرودگارم بابت تمام ناخاسته هایی که انجام دادم بابت تمام اشتباهاتم بخشش میطلبم و از او یاری میجویم چون او بهتر از من میداند چه فرشته ی مهربان و زیبایی در پس این پرده ها انتظار مرا میکشد . خداوندا از تو میخاهم کمکم کنی و به دستانم قدرت دهی تا ببرم تمام باور های شرک الودی که در وجودم هست افکار و باور هایم را با توحید پیوند دهی .
من نشانت داده ام که صبورم و امید وار مرا صبر بیشتری بده و قلبم را با نور یقین و ایمان پر کن .
الهی آمین
عاشقانه دوستت دارم یگانه معشوق من
خدایا شکرت ادامه
میگه به نظرم قانون توجه ر و
میگه روی گردانده و نمیشنودند
وقتی توجه نمکنی اعراض میکنی
الهاماتو نشانه هارو دریافت نمیکنی و نمیشنوی
میگه وقتی از قران اعراض میکنند اغلب و توجه نمیکنند اصلشو درک نمیکنن
ولی این کتاب سادس
توجه کنی میشنوی
2 خدایا شکرت وقتی در مدار نباشی
تنمیشنوی
نمیفهمی
درک نمیکنی
نمیپذیری
مقاومت داری
وقتی تو مدار نباشم دریافت نمیکنم چز خوب یا بدو
حالا مدار من توسط من انختب میشه
بر اساس کانون توجهم
به هرانچه کانون توجهم روشه در طول روز و هفته و ماه و…..
باشه در اون مدارم
فقطم یه چیز نیست
مثلا در درس در یه مداری
در روابط با دوست و اشنا و خانواده و غریبه در یه مدار
در مثلا نظم در یک مداری
در عجله
در ارامش
در ثروت
در ….
در ارامشی یا عجله بر اساس کانون توجه و رفتارات
در مدار فقری یا ثروت بر اساس باور ها و کانون توجهت در اون موضوع
در روابط و سلامتی در مدار صلح یا جنگ
در مدار بیماری یا سلامتی
در مدار ایمان و توحید یا شرک
هیچ کدوم صفر و یک و مطلق نیست
کمی ثروتمند تر
کمی فقیر تر
کمی شاد تر
کمی توحیدی تر
کمی مشرک تر
کمی ………..
باید سعی کنم هموواره کمی شاد تر
همواره کمی بیشتر کانون توجهمو کنترل کنم
همواره کمی بیشتر توحیدی تر
همواره کمی بهتر کنم باورای ثروتمو
همواره کمی بیشتر سیستمی بودن خداوندو درک کنم
همواره کمی بیشتر به کار ببرم اگاهی ها رو
همواره کمی بیشتر ساده بگیرم
همواره کمی بیشتر لذت ببرم
همواره کمی بیشتر سپاسگزار باشم
همواره کمی بیشتر حواسم به خودم و رفتار و عادات و اعمالم که برگرفته از چه باور مخرب و باور قدرتمندیه
همواره کمی بیشتر قضاوت نکنم
همواره کمی بیشتر تماشاگر باشم
فارغ از درستی و غلطی و خوبی بدی رفتار و اعمال و شخصی
همواره کمی بیشتر زیبا بین تر و نکته مثبت بین تر باشم
همواره کمی بیشتر با خودم در صلح باشم
همواره کمی بیشتر خشممو مهار و ارام باشم
همواره کمی بیشتر مقایسه نکنم
همواره کمی بیشتر تسلیم و رها در جریان هدایت رب باشم
همواره کمی بیشتر قدرتمند تر باشم
همواره کمی با اعتماد به نفس باشم
تمام اینا وقتی تکرار و تکرار شه در شرایط که قرار میگیری همواره کمی با اعتماد به نفس تر میشی درخواست میکنی
بدون خجالت میگی بلد نیستم
کمی بیشتر توحهتو کنترل میکنی
و هی هربار هر روز
با تکرار و تکرارش با سعی در تغییر عادات گذشته و جدید و اینطوری عملئکردن
عادت کنم شادی روعادت کنم سخت نگرفتنو
سخت نگرفتنی نه به معنای مهم نبودن و بها ندادن و ارزش قائل نشدن برای مثلا کامنت نوشتنم هاااا
به معنای اینکه از زندگیم لذت ببرم
روی هست مثلا من کارای متعددی دارم به جای غر زدن برای نرسیدن به کامنت نوشتن
با احساس خوب هی بیام ماهر شم در عمل انچه مینویسم در هنگام کار و درس و خرید و معاشرت و …….. بیام توجهمو احساسمو کنترل کنم
قوی باشم
درخواست کنم
توحیدی باشم
از کسی انتظار نداشته باشم
لذت ببرم
شاد باشم
زندگی کنم
3 خدایا شکرت
خدایا شکرت خداوند بار ها و بار ها در قران و ما بار ها و بار ها در درسهامون تکرار شده
برای شما پیامبری از خودتان فرستادیم
پیامبر میگه من مثل شماهستم درست
اما چرا با وجود بیان این موضوع به این واضحی ما فکر میکنیم به پیامبر وحی میشه به ما نمیشه؟
چرا فکر میکنیم اون ادم خاص عجیب غریب و نزد خدا خیلی عزیز و بهش خیلی نزدیکه؟
نه به خدا اینطور نیست
همه ی ما به یک اندازه به خداوند نزدیکیم
خداوند در قران میگه
گمونم اینطوری بود ترجمش
هرگاه مرا خواندی بگو یا بدان من نزدیکم
یا به پیامبر میگه هرگاه کسی از من پرسید یه همچین چیزایی دقیق یادم نیست
بگو من نزدیکم
خداوند در قلب ماست
خداوند از رگ گردن بهمون نزدیک تره
اقا
من قسمتی از خداوندم
من خود خداوندم پاره ای از خداوند
روح خداوند در منه
وئهمواره با من و هدایتگرمه
میگه معبود شما یگانه هست یکی هست ازش طلب امرزش کنید نه اینکه بیایید من براتون طلب امرزش کنم
بیایید فقط یکی بدونید خدارو شرک نورزیم ببنیم چجور واسمون خدایی میکنه
خدایا شکرت میگه وای بر مشکران
نه به این معنا که چون یکی یا چیز یا چیزها و افراد دیگه ای رو شریک قرار دادید خداوند ناراحت میشه تنبیه میکنه یا عذاب میده تا تو باشی فقط به من روی بیاوری
نه قانونه
فرکانس ترس و تکیه به غیر این منبع و چیز دیگه ای رو عامل دونستن
فرکانسیه که جهان اینه ای همونو بهت برمیگردونه
روی دیگر ی حساب کردن نتیجش میشه ازش ضربه خوردن
چون چیزی که بهت نعمت میده منبع نعمت و ثروت و قدرت و…….خداونده وقتی ازش روی برمیگردانی و تکیه میکنی
اونها به عنوان دستانی از خدا نمیتونن برات کاری کنئ چون هیچ کارن وقتی تو رو اونا حساب میکنی اتصالتو قطع میکنی از منبعی که از طریق دستانش برات کاتی انجام میداد و دستانش نمیتونن برات کاری کنن
اینه هست
تو بهش تکیه کنی پشتته
بهش تکیه نکنی میفتی از پشت
4 خدیاا شکرت چرا خداوند میشه در یایات و نشانه هاش تعقل کنیم
؟
چه ارتباطیه بین این کلام خداوند و این حرف استاد عزیز که میگه نشانه رو ببین تایید کن تحسین و ادامه بده
وجه مشترکشون توجه و تفکر در نشانه هاست که وقتی فرکانسشو ارسال میکنی بیشتر ازش دریافت میکنی
5 کلمه حق الناس در قران وجود نداره
این به این معنا نیست که کسی رو اذیت کنیم بگیم مشکل خودشه
ما با اعمال و افکار و رفتارمون که ناشی از باورامونن فرکانس ارسال و فرکانسامون زندگیمونو رقم میزنن پس کسی رو اذیت کنیم ما داریم فرکانسمونو خراب و اتفاقات بد دعوت میکنیم
پس اصلا فراغ از اینکه اون چیزیش میشه یا چرا اینکارو کنیم که خودمونو بدبخت کنیم؟
اگر معنای حق و الناس اینه که اگر ما حقی رو از کسی ضایع کنیم تونستیم مسیر زندگیشو عوض کنیم یا بدبختش کنیم به هیچ عنوان وجود نداره نه در قران نه در جهان هستی
حتی جاهایی که میگه موسی کسی رو میکشه
میگه به خودم ستم کردم منو ببخش
اصلا نمیتونیم حق کسی رو بخوریم یا بدبختش کنیم
تمرکز میزاریم خودمون بدبخت میشیم
بدبختی اون بسته به فرکانسشه فارغ از اینکه ما کاری کنیم یا نه
ولی ما برای بدبختی کسی هم خوشحال شیم بدبختی وارد زندگیمون میشه چون هرچی رو تحسین میکنی و لذت میبری و توجه میکنی وارد زندگیت میشه
ناراحت هم بشی وارد زندگیت میشه
چون داری توجه میکنی و دلسوزی که نباید کرد چون هرکس خالق زندگیشه
بنابر این نه فکر و توجه کن نه هیچی
تو متمرکز شی رو کانون توجهت خود به خود جهان چیزای خوب واست میاره که بهش توجه کنی و از مدار اینچیزا میایی بیرون
ما نمیتونیم کسی رو از مسیر خودش خارج کنیم بلا سرش بیاریم بدبختش کنیم سرنوشتشو عوض کنیم
ما اگه به کسی ظلم میکنیم داریم به خودمون ظلم میکنیم اون ظلم ما بلای خاصی سر اون نمیاره چه بسار بدی ای که در حق دیگران میکنیم باعث پیشرفت اونا بشه باعث موفقیتشون بشه اگر در مسیر درست باشن.
اگر در مسیر غلط و مدار غلط باشن چه با کار ما چه بی کار ما بلا سرش میاد
اما در هر صورت هر نتیجه ای برای فرد دیگه داشته باشه اگر نیت ما بد باشه ظلم و اذیت باشه به خودمون برمیگرده
خدایا شکرت برای کتابی که نازل کردی و با ان به ما پند میدهی
اونی که مدار درسته و بهخداوند ایمان داره خداوند براش راهی رو پیدا خواهد کرد خداوند راه گشای او خواهد بود
هرچقدرم ما تلاش کنیم بلایی سرکسی بیاریم و اذیتش کنیم
اینجوری نیست که ما واقعا بتونیم بلایی یر اون بیاریم اون اگه وصل باشه به منبع و ایمان داشته باشه اگر باور نکنه ظلم مارو اگر قبول نکنه ظلم مارو
اون ظلمی دریافت نمیکنه
هرجا ظالمی هست حتما مظلومی هست در نبود مظلوم ظالمی به وجود نمیاد
اگر قبولم کنه داره شرک میورزه و نتیجه شرکش بلا هست نه نتیجه کار ما
ولی من کاری ندارم بخوام کسی رو اذیت کنم به هدفم میرسم یا نه
من نمیخوام فرکانس بد بفرستم من به همه عشق و شور و مهر و شادی هدیه میکنم
و تلاش میکنم اینطوری باشم عوض بلا اوردن سرش و تلافی کردن
چون میدونم خالق زندگیمم
در حالت مقابل و در برابر منم باید این باورو بسازم که کسی نمیتونه بلایی سرم بیاره
من خالق زندگیمم
اونم بخواد من وصل باشم اتفاقی نمیفته
اگرظاهرا به خاطر بلای کسی دیگه مشکلی برام پیش اومده به خاطر باور و فرکانس خودمه نه چیز دیگه
اشتباه بقیه در برابر من و ظاهرا ظلمشون به نفع من تموم میشه
اما به هر دلیلی فر/کانس من هرچی باشه نتیجه ظلم او هرچی برام بشه به خاطر فرکانسم برای اون نتیجه بدی داره چون قدرتی در زندگی کسی نداره و به خودش ظلم میکنه
این توحیده
که اگه یادش بگیرم و تکرار و تکرارش کنم و عمل کنم
نمیترسم از دست خدا
میدونم همهچیز تحت کنترل منه
برگی بی اذن خداوند تکون نمیخوره هیچ کسی هیچ قدرتی در زندگیم نداره
نیروی برتری که تمام جهانو خلق و داره ادامه میکنه دستش تو دست منو یاورمه
اگر هم به کسی ظلم شده ظاهرا توسط شخصی به خاطر کمبود ایمان اوئه نه کار شخص
تا ضعیف و توسری خور و مظلومی نباشه ظالمی نیست
چون ظالم باشه کسی نباشه بهش ظلم کنه همه قوی باشن ظلمی صورت نمیگیره
پس وقتی قوی باشم من اولا میدونم کسی در زندگیم قدرتی نداره بعدم اگر به خاطر ضعف باورای خودم ظاهرا ظلم کسی در زندگیم مشکل اورد میدونم اگر من ضعیف نبودم بلایی سرم نمیومد و باید بتونم مسئولیتو بپذیرم که خالق تمام زندگیمم و قوی تر شم و درس بگیرم و حسرت نخورم
در شرایط مقابلم من نمخوام به کسی ظاهرا و عمدا ظلم کنم
چون اونکه چیزیش نمیشه
من بلا سرم میاد
خب مگه خلم
نه
من قانونو میدونم کاری باکسی ندارمبا صلح و عشق زندگی میکنم
خدایا شکرت اگر من باور داشته باشم (باور داشته باشم نه اینکه قبول کنم باورم تو عمل خودشو نشون میده) که خداوند به من کمک میکنه باور داشته باشم که تنها فرمانروای قدرتمند جهان رب العالمین الله است
من دیگه نگران نیستم
دیگه از کسی و کارش نمیترسم چون 1 قدرتی نداره خداوند قدرتمند با منه
2 همه چیز رفتا رو کار اون نتیجه فرکانسمو اشتباه کردم نتیجه بد شد فرکانسمو تغییر میدم نتیجه رو خوب میکنم سادس باور میخواد و انجامش و تداوم
اگر 1 از 2 میترسه 2 میتونه یک رو تسخیر کنه
من اگه از فرد و مجموعه ای بترسم در مدرسه در جامعه در فامیل درخانواده و………چون میترسم اون میتوونه منو کنترل کنه
و الا اگه من ترسم فقط از خداوند باشه درواقع نه ترس و وحشت ها
نه یعنی فقط قدرتو دست او بدونم
خیالم راحته خداوند قدرتو دست فرکانسام داده بهش تکیه میکنم فرکانسمو درست میکنم
کسی نمیتونه منو بترسونه و کنترلم کنه و بهم ظلم کنه
خدایا شکرت وقتی کار ناشایستی انجام میدیم به خودمون ظلم میکنیم
و میتونیم از خداوند طلب امرزش کنیم نه از فرد دیگه
چون ما قدرتی در زندگیش نداریم که فکر کنیم ما باعث این مسئله شدیم فرکانس خودش از طریق ما این مسئله رو براش به وجود اورده
و فرکانس ما بد بوده هماهنگ کرده جهان مارو اینجور شده
ما متوجه میشیم از خداوند بخشش میخوایم
و میفهمیم فقط در زندگی خودمون کار و فرکانس بدمون موثره در زندگی دیگری پس هیچ وقت نمیخوایم کسی رو اذیت کنیم
و کسی به جز خداوند نیمتونه مارو ببخشه
و میگه مهم اینه که عمدانه و اگاهانه اصرار و پافشاری نکنیم رو عمل اشتباهمون وقتی فهمیدیم بخشش بخوایم و تکرار نکنیم
خدایا شکرت این خیلی مهمه
وقتی موسی یکیو میکشه
ما میگین بیچاره
و حس میکنیم مورد ستم قرار گرفته ولی نگاه قران اینه که تو به خودت ظلم کردی چون فرکانس خشم و عمل ناشایست انجام دادی
و زندگی خودتو تباه میکنی
و وقتی بخشش میخواد
متوجه میشه اشتباهشو
که فرکانس بدی فرستاده و به خودش ظلم کرده
امرزش میخواد و خداوند اورو میبخشه چون متوجه اشتباه شده و بخشش میخواد و خداوند خیلی امرزنده و مهربان است
و عذاب وجدان معنایی نداره
چون در زندگی کسی تاثیری نداریم
ما تو درسامون میخونیم خداوند همه گناهانو میبخشه ال حق الناس رو درحالی که این نگاه غلطه
اگر بخوایم اینجوری نگاه کنیم موسی حق و الناس گردنشه و خدا نمیتونه ببخشتش پس امرزیده نمیشه
ولی طبق قران ما تاثیری در زندگی کسی نداریم کابر بدی برای کسی کنیم به خودمون برمگیرده و به خودمون ظلم کردیم
اون اصلا چیزیش نمیشه بسته به فرکانسش داره
مثلا تو مدرسه واسه نمره انظباط مبصر اسم کلی ادمو چند بار داده بود دفتر منم جزوشون بودم تازه یه بارم بایکی دعوام شد اونم به دفتر گفت دفتر اسممو نوشت و خلاصه باید نمرم میشد 18 و اگه بخوایم اونجور نادرست نگاه کنیم اون حق الناس گردنش بود چون اسممونو الکی داد از سر لج نمرمون کم شد و……..ولی اتفاقی که افتاد این بود که نمره همه اون اسامی 18 و 17 و… شد الا من
من نمرم 20 شد با اینکه باید 18 میشد
اما من تو مدار درست بودم کار بد اونم برام خوب شد
حالا اشتباهی شد هرچی من 20 شدم
و اونایی که موثر میدونستن اون فرد و پارتی و تصمیماتشو نمرشون پایین بود
منم اصلا برام مهم نبود چی بشه نمرم
حالا نه مهم نبود مطلق ولی
اصلا دغدغم نبود مثل 90 درصد افراد
من اگر در مدار درست و شادی و توجه به نکات مثبت باشم فقط خیر و خوبی و نعمت وارد زندگیم میشه ها
اگر در مدار غلط باشم فقط بیپولی و مشکل و بیماری و درد ورنج و…. برام به وجود میاد
و منم که مدارمو با افکارم و باورام به وجود اوردم
نه کس دیگه ای
خودم به خودم ظلم میکنم با هرگونه احساس بدم و خودمو در مدار بلا قرار میدم به این معنا نیست که کس یا کسای دیگه ای بلا سرم میارن
من رفتم در مداری که بلا سرم بیاید
بیام بیرون میتونم
با کنترل احساس و کانون توجهم به همین سادگی
خدایا شکرت چه نسیم خنکی
خدایا شکرت وقتی کمی درک کردم قانونو که همه چیز ریز و درشت توجهمه
خیلی کوچیک و پیش پا افتاده و مسخره اومد جلو چشمم بزرگترین مشکلات افراد
بزرگترین دغدغشون رفتار بد فلانی
هست
خیلی میخوام سعی کنم اینطوری نباشم هرچی میخوام میتونم خلق کنم با توجهم و تداوم
ارام ارام از چیزای کوچیک
از رفتارای خوب
از نعمت های خوب تا بزرگت و بزرگتر و خواسته هام
اگر من باورامو درست کنم و در رکانس مناسب قرار بگییرم
در جایی قرار میگیرم که فقط خوشبختی و عشق و ثروت و سلامتی وجود داره
من فقط خودمو میتونم خوشبخت یا بدبخت کنم
توانایی اینو ندارم که بقیه رو از نعمت دور یا به زور خوشبختشون کنم
باید نگاه و عاداتمونو تغییر بدیم از گذشته و به سمت قران و قوانین ببریم
کوانتوم فیزیک هرچقدر بیشتر درکش کنم بهتر میتونم قرانو بفهمم
میگه به نظرم اگر فکر میکنی یا ظاهرا داره بهت ستم میشه مدارتو تغییر بده و از اون مدار به مدار دیگه ای برو
مگر دنیایی که خداوند افریده بی انتها نیست؟
و به نظرم فقط به مهاجرت مکان و شهر اشاره نداره و مهاجرت از مداری به مدار دیگه رو هم بیان میکنه
و میگه کسی که حرکت نمیکنه و خودش ضعیف هست و اجازه میده بهش ظاهرا ظلم بشه و میره تو فرکانس ظلم و با فرکانس بدش بلا میسازه قرار نیست اون دنیا بره بهشت چون زجر کشیده
نه
سرانجتمش تلخ و نامیمونه
کسی که خودشون قوی نکرد و بالا نکشید خودشو له میشه زیر چرخ جهان
حرکت کردن و قدم برداشتن یعنی ایمان
یعنی نترسیدن و هدایتو دریافت و عملکردن
اگر بی ایمان باشی حرکت میکنی
اوضاع بده حرکت میکنی
با ایمان به رب
خدایا شکرت نمیگه
اره تو راست میگی شیطون گولت زد با نجوا نذاشت به راه درست بری حق با توئه برو تو بهشت
میگه شیطانم مسئولتی نمیپذیره
میگه منم وعده دادم
خداوندم وعده راست داد
میخواستی به اون گوش کنی
من کهد مجبورت نکردن
دعوت کردم پذیرفتی
میتونستی دعوت خداوندو بپذیری
خدایا شکرت وقتی یاد بگیری این دنیا مسئولیت زندگیتو بگیری و بپذیری دیگه اون دنیا هم گردن کسی نمیندازی چون بی فایدس
خدایا شکرت شیطان کارشه
زیبا جلوه دادن زشتی ها
کار بدو برات درست نمایش میده تو انجام بدی فرکانستو پایین ببری
تو هستی که باید حواست باشه به اعمالت
ما با افکار و فرکانسامون وارد مدار مختلف میشیم کسی مقصر نیست کسی مارو هل نمیده
کسی توانایی بد کردن احساسمونو نداره که بندازیم گردنش بگین اه بازم احساسمو بد کردی با فلان حرف و کارت
نه
ما میتونیم از هر وجه و زاویه ای نگاه کنیم و انتخاب کنیم طوری نگاه کنیم که احساس خوبی داشته باشیم یاو……..
خدایا شکرت شیطان هم متنفره از شرک و قرار دادنش به عوان شریک خداوند
یعنی توحیدی باشی خداوند هواتو داره
شرک بورزی نه خدا میتونه هواتو داشته باشه چون از مدارش میری بیرون نه شیطان
شیطان بدشم میاد
خدایا شکرت چقدر گستردس توحید
حتی چشم زخم و شایعات پراکنده بسیارشم شرک و قدرت دادن به چیز و کسی غیر از خود و خداوند و فرکانسامونه که همه یکین
فکر نکنیم بلایی سر کسی میتونیم بیاریم
نه ما اگه اشتباهی میکنیم به خودمون ستم کردیم
خداوند به مردم ستم نمیکند
مردم افراد خودشون با افکار و اعمال و فرکانس هاشون به خودشون ظلم یا لطف میکنن
خدایا شکرت
ممنونم استاد
برای کلام گنجینه وارت
ممنونم که دسن خدا شدی برامون
خدایا شکرت برای این دست خوبت که کلامتو برش جاری کردی
الهی شکر
خدای شکرت
ستایش 13 ساله
با ارزوی شادی و سلامتی و لذت و عشق و درک همواره بهتر و لذت و ثروت و تندرستی و عشق و قدرت و عزت نفس
دوستون دارم
خدایا شکرت
شب خوش
امریکا ببینیموتون
بوس بوس
بنام خدا
فایل دوم سفرنامه
وقتی خداروداری بی نیاز از همه کس وهمه چیز هستی همونطور که هیچکس توی زندگی من تاثیری نداره وتمام اتفاقات زندگی من بدون استثنا حاصل باورهای من هست من هم نمیتونم هیچ تاثیری روی زندگی دیگران بگذارم.وقتی باور میکنی که خودت خالق زندگی خودت هستی دیگه هیچ نگرانی نداری وبزرگتریت دستاوردش احساس ارامشی هست که بهت دست میده وهمیشه حالت خوب میمونه وهمین احساس خوب برات اتفاقات خوب رقم میزنه.خداروشکر روزبروز داره باورم قویتر میشه وهرروز احساسم بهتر میشه خداروشکرمیکنم بابت فایلهایی که بی منت برای ما گذاشته شده وواقعا هرکسی که توی این مدارباشه میتونه ازش استفاده کنه.
😍😍😍😍به نااااااامِ خداااااایِ وهااااااب😍😍😍😍
سلاااااااااااام به خدااااااایِ مهربان.
سلااااااااااام به استادِ عزیزم خلقِ خدااااایِ مهربان.
سلاااااااااام به مریم جاااااانِ شایسته.
سلااااااااام به دوستانِ عزیزم.
ظلم به خود در قرآن….
تغییراتِ اساسی در زندگیِ ما وقتی رخ میدن که ما بپذیریم که تواناییِ کاملی بر خلقِ زندگیِ دلخواهمون داریم و ما از ایجادِ هر تغییری در زندگیِ دیگران،خواه در جهتِ مثبت و خواه در جهتِ منفی، ناتوانیم.
(احساسِ قربانی بودن و موردِ ظلم واقع شدن)👉این دو ترمزهایِ مهمی هستن که باااااید از ریشه خشکانده بشن.واااااای خدایِ من این چند کلمه ی به ظاهر ساده و البته پر از معنایِ مریم جان توو متنِ اولیه گفتن رو باااارها خوندم که موثرترین انرژی و توان من رو برایِ شناختنِ خواسته هام از بین برده و درهایِ الهامات و هدایت رو به رویِ من بسته.
این متن رو من قبلا هم خوندم اما انگار تازه این جمله هارو میبینم،هر چند که میدونم که بازم دفعاتِ بعد که بخونم درکم بالاتر میره ومیدونم که گویی تازه به این متن برخورد کردم.
بازم برمیگردیم به موضوعِ اصلی،یعنی فرکانس.هر فرکانسی که به دنیا ارسال میکنیم ریشه ی همون رو توو زندگیمون دریافت و دعوت میکنیم.
الان تازه یه کوچولو میفهمم که وقتی میگن حسینِ مظلوم،یعنی چی؟یعنی کسی که در حقش ظلم شده.تازه میفهمم که حسین توو بالاترین فرکانس قرار داشت که عالمگیر شد. البته نه به خاطرِ مظلوم و موردِ ظلم قرار گرفتنش که این تفکر به خاطرِ پایین بودنِ فرکانسِ ماست.کسیکه بهش میگن مظلوم دنبالِ ترحم از اطرافیانشه.آیا امام حسین اینگونه بود؟به قولِ استادِ عزیزم کسیکه خداوند رو باور کرده بهش ظلم نمیشه.یعنی اصلا توو فرکانسِ ظلم نیست که بهش ظلم بشه.
باز هم برمیگردیم به مبحثِ مهمِ عزتِ نفس.آاااخ که چقدرررر این عزتِ نفس مهمه.اصلا از هر طرف که میرم به عزتِ نفس برخورد میکنم.واقعا همینطوره که من وقتیکه فور میکنم که بهم ظلم شده یا خودم به خودم ظلم میکنم ریشه ش برمیگرده به نبودنِ ایمان و عزتِ نفس و شرک در من.
الان داشتم به این فکر میکردم که چقدر خوبه که خدا اختیارِ همه چیزو به خودمون داده.از قبل چیزی تعیین شده نیست.اینکه همه چیز بسته به فرکانس هایِ منه که به جهان میفرستم و حتما هر چیزی که میفرستم رو میخوام که جهان برام تولید کنه و بفرسته.پس چه خوبه که همه ش خیر و خوبی و برکت و فراوانی و ثروت و آرامش رو ارسال کنم که نهایتا در نتیجه همه ی اینها مثلِ آیینه به خودم برگرده.
استادِ عزیزم اولِ فایل چه چیزهایی که مثلِ فیلم توو ذهنم مرور نشدن.چقدر وقتی که آدمایِ موفق رو میدیدم حالم بد میشد و همیشه انتظار داشتم که اونا باید به ما کمک کنن(شرک و نهایتا ظلم به خود).الان میفهمم که اون حس از حسادت و نبودنِ عزتِ نفس و شرک و نالایقی میومد و طبیعتا طبقِ قانون وقتی از موفقیتِ اونا خوشحال نبودم به خودم ضربه میزدم و ظلم میکردم.
بارها و بارها دیدم و شنیدم که میگن مثلا از امام حسین بخواه تا برات دعا کنه.اون پیشِ خدا آبرو داره.الان میفهمم که چقدر این طرزِ نگاه اشتباه و شرک آلود بوده.بابایِ عزیزم بارها برامون تکرار کرده بود که مگه خودتون زبون ندارین که از خدا بخواین اما ما….
ما توو فرکانسِ بابا جونم نبودیم اما خداروششششکر که داریم آگاهتر میشیم.
(گفتند: ” دلهایِ ما بر چیزی که به آن دعوتمان میکنی پوشیده و گوشهایمان سنگین است و میانِ ما و تو حائلی وجود دارد.پس تو به کارِ خود مشغول باش و ما نیز به کارِ خود میپردازیم ” )
با این آیه فهمیدم که گذشته ی من هم دقیقا به همین شکل بوده و من اگر اونموقع ها استاد این آگاهی هارو میدادن من اصلا نمیفهمیدم.چون بینِ ما حائلی وجود داشت.استاد الان بارِ چندمه که دارم این فایل رو نگاه میکنم و گوش میکنم و خداروششششکر میکنم که کم کم میتونم این حائل رو یواش یواش و با تکامل و کار کردن رویِ خودم از بین ببرم.آمین.
( هنگامیکه کار تمام شود،شیطان بگوید: ” خداوند به شما وعده ی راست داد و من نیز به شما وعده ای دادم و تخلف کردم،من بر شما سلطه ای نداشتم،جز اینکه دعوتتان کردم و شما پذیرفتید،بنابراین مرا سرزنش نکنید،خود را ملامت کنید،نه من فریادرسِ شما هستم و نه شما فریادرسِ من،از اینکه شما از پیش مرا شریکِ خدا ساختید،بیزازم،و برایِ ستمکاران عذابِ سختی است ” )
الله اکبر……
یادِ این جمله ی عجیب افتادم که تزویر با لباسِ دیانت و تقوا به میدان میاید.تزویر سکه ای است که دو رو دارد که بر یک رویش نامِ خدا و بر رویِ دیگرش نقشِ ابلیس.عوام خدایش را میبینند و اهلِ معرفت(استاد عباسمنش) ابلیسش را.
یا ایها الذین آمنوا! آمنو!
خداروشکر.
از استادِ عزیزم و مریم جانم و همه ی عزیزانی که دیدگاهم رو با عشق میخونین بینهایت سپاسگزارم.
آرزویِ عشق و آرامش و آگاهی و ثروت برایِ تک تکِ عزیزان.
من با افتخاااار عباس منشی ام.
💋💋💋💋
سلام استاد جان روزت بخیر
خدا رو شکر خیلی عالی بود
من قبلا قران رو بارها مطالعه کرده بودم و بعد همیشه این سوال تو ذهنم بود که چرا چیزی به نام حق و ناس توی قران نیومده
بعدا که با شما آشنا شدم و در خصوص شرک اطلاعات خوبی بدست آوردم
فهمیدم که این موضوع که باور کنیم می تونیم به کسی ظلم برسونیم یا خوبی کنیم یا برعکس کسی می تونه به ما خوبی یا بدی کنه شرک هست
مثل سوره حمد که می گه: تنها از تو یاری می جویم(چون تو را تنها یاری کننده می دونم) و تنها تو را می پرستم(یعنی اگر کس دیگه فک کنم می تونه به من یاری برسونه دارم اون رو می پرستم)
خدا رو شکر می کنم توی این مسیر زیبا هستم
همین که بدونم خودم خالق زندگی ام هستم و با فرکانس مناسبم که پر از امید و ایمان (احساس خوب) به خداوند است دارم زندگیم رو خلق می کنم دیگه هیچ شرکی باقی نمی مونه که بخوام به بیرون از خودم نگاه بکنم
مثل شعر بیرون ز تو نیست….
آیه موسی هم خیلی جالب و عالی بود که یک نفر رو کشته ولی نمی گه به او ظلم کردم بلکه به خدا می گه من به خودم ظلم کردم
الله اکبر
چقدر عالی هست این قرران
استاد سپاسگزارم از این فایل بسیار زیبا
سلام استادجان سلام مریم خانومِ عزیزم خداوندراهزاران هزاران مرتبه شکرکه من رولایق چنین مسیردرست هدایت دونسته ک هروز بااستفاده ازنشانه هایی ک برامون میگذاریدکلی ازسوالات بی جواب منو شماجواب میدید خداوکیلی شماشبیه یک پیغمبر میمونیدتوی زندگیمون.هروز صبح انگاریه پیام وحی ازطرف خدا باصدای شما ب من داده میشه
استادجان نمیدونید چقدرتأثیرگزاریت توی زندگیم.یعنی جوری روم تأثیرگذاشته حرفاتون که خدای درونم وقتی میخوادمنوراهنمای کنه انگاربا لحن صدای شما باهام حرف میزنه
الهی الهی بحقه عدالت خداوندکه همونطور ک باپیامهاتون هروزصبح یه آگاهی تازه ب مامیدید خداهم همیشه به شماپیامهای تازه وحی کنه وروز ب روز ب دانش وآگاهیتون اضافه کنه سپاس سپاس سپاس..
الهی همیشه تنتون سالم ولبتون سرشارازخنده باشه
سلام به استاد عزیز
خداروشکر بعد از چند بار گوش دادن این فایل به اندازه قابل توجهی درک کردم که هر کس فقط میتونه مسیر زندگی خودشو تغییر بده و قدرتی در زندگی افراد دیگه نداره مگر این که اون افراد تسلیم اراده فرد شوند
کسانی که نمیخوان مسیرشون تغییر پیدا کنه چه از اشتباه به درست چه برعکس کسی نمیتونه براشون کاری کنه حتی پیامبر ولی خیلی از ما به زور میخوایم ثابت کنیم که حرف ما درسته که از کمبود اعتماد به نفس و نیاز به تایید دیگران میاد
اگر ظلم یا نیکی به کسی کنیم چه جسمی چه زبانی و به هر صورتی آن رفتار را به خود کردیم چه دعا چه نفرین چه گرفتن دست کسی چه زمین زدن آن که نتیجه آن ارتباط مستقیم با احساس ما در حال انجام رفتارمان دارد
ممنونبرای زمانی که گذاشتین و این فایل پر محتوا رو تولید کردین از تحقیق تا تدوین و ممنون برای زمانی که میزارین و دیدگاه هارو مطالعه میکنین
امیدوارم استفاده کامل کنم از این آگاهی ها
دوشنبه ۲۲ مهر ۹۹. دومین روز از سفر و سفرنامه نویسی من.
من مسئول زندگی خودم هستم. هرآنچه در زندگی من بوقوع میپیونده حاصل تصمیم گیری های درست یا غلط منه. من انتخاب میکنم توی این نوع زندگی بمونم یا ازون هجرت کنم. من باید مسئولیت انتخاب خودم را بپذیرم و جسارت تغییر را داشته باشم.
۲۸ روز دیگر تا پایان فضل اول این سفر باقی ست.