تغییر شخصیت، جهادی اکبر لازم دارد - صفحه 27 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    269MB
    23 دقیقه
  • فایل صوتی تغییر شخصیت، جهادی اکبر لازم دارد
    17MB
    18 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

413 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهره آجورلو گفته:
    مدت عضویت: 2461 روز

    سلام به استاد خوبم

    استاد جونم این فایل واقعا عالی بود

    شما حرف میزنید در و گوهر میاد بیرون

    اون مثال که گفتید آشغال هارو میدیم زیر مبل بهترین مثال بود که تا حالا شنیدم

    واقعا هم همینطوره ما اگه سعی کنیم روی خودمون کار کنیم و هر روز تمرکزمون روی بهتر شدن باشه چه معجزاتی که برامون نمیفته

    واقعا بی نظیری استاد خوبم

    خدا شمارو برای ما حفط کنه ??

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    زهرا موسوی گفته:
    مدت عضویت: 2486 روز

    سلام به استاد گرامی و سرکار خانم شایسته عزیز…من برای تغییر باورهام خیلی سعی کرده ام اما مشکل اینجاست که تا یه مدت خاصی کنترل ورودی های ذهنی رو انجام میدم و یدفعه متوجه میشم که ای وای چند وقتی گذشته و من همون آدم سابق شدم باز به خودم میام و شروع میکنم به تغییر باورهام…واین مساله تسلسل وار ادامه داره…اگه امکان داره راهنماییم کنید که چطور می تونم در هر شرایطی کنترل کامل ذهنم رو به عهده بگیرم؟ و اجازه ندم افکار و باورهای غلط وارد ذهنم بشه؟؟ با سپاس از مطالب بسیار بسیار تاثیر گزارتون…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      فرزاد ملکزاده گفته:
      مدت عضویت: 2566 روز

      باسلام خدمت استاد عزیز وهمه اعضای خانواده خوبم خدارو شکر میکنم وسپاسگذارم بخاطر این قوانین ومسیر قشنگش درجواب این سوال دوستمون به نظر من درچنین مواقعی از قدرت تکلم یا همون صحبت کردن کمک بگیر چون وقتی ذهن شروع به منفی بافی میکند باصحبت کردن در مورد موضوعات دیگه وقشنگیها،وداشته ها میتوانیم جلوی نجواهای ذهنی وورودیهای ناسالم رابگیریم وبا شکرگذاری.. ویه نکته دیگه به نظر من اینه که شما زیادی حساس این موضوع شدین گاهی باید بگذارید افکار بیان وبرن وضمنا عجله نکنید تکامل باید طی بشه انشاالله موفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    شیرین دلاوری گفته:
    مدت عضویت: 2481 روز

    سلام دوستان گلم

    سوالی داشتم ازتون

    ببینید بچه ها من رو باورای ثروتم کار میکردم ک از راه های اسون وراحت و از راه حلال و درست براحتی میتونم پول بسازم…

    تا اینکه دوستم کاری رو معرفی کرد ک درواقع یه نوع کار درخانه بود..طبق اگهی ک دیدم و البته جای معتبری هم معرفی کرده بود تو اون کلاس شرکت کردم و مبلغی رو دادم…یعنی دوروز پیش.امروز ک رفتم کلاس، فهمیدم طرف کلاهبردار بوده…برام عجیبه ک چرا این اتفاق افتاد.منی ک قبلا اصلا قانونو نمیدونستم هیچوقت این مسائل برام پیش نیومده و راحتم اعتماد نمیکردم.الان ک نزدیک نه ماهه اشنایی با قانون دارم، حالم خ خوبه و دارم رو باورام کار میکنم، بنا به حس خوبم اعتمادم بیشتر شده بود و بنا به کار کردن رو باورام، این اگهی رو یه نشونه دیدم و گفتم الان وقت عمله….چرا این اتفاق افتاد…

    باورای اعتمادیم ک نابود شد…من هیچوقت به این حرف اعتقاد نداشتم ک نمیشه به کسی اعتماد کرد یا همه بدن مگه خلافش ثابت شه،میگفتم همه جا خوب و بد هست و خوباش به پست من میخورن…همیشه هم ادمای خوب سر رام قرار میگیرن..حتی تو کلاسم بهش رسیدم ک چه ادمای خوبی به پستم خوردن، چ مربی خوبی ولی مربی کلاهبردار دراومد…چی شد؟ چرا جذب کردم؟ اشکال کار کجاست؟

    ممنون میشم راهنماییم کنید…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      دانیال کرامت گفته:
      مدت عضویت: 2504 روز

      با سلام خدمت شما دوست عزیز

      اینکه این اتفاق حاصل افکار خودتون بوده شکی درش نیست، اما اینکه شما سعی کنید سر هر اتفاق بدی، مکث کنید تا دلیل اونو درک کنید، و بفهمید چه فرکانسی ارسال کردین که نتیجش این شده، خیلی جوابگو و البته معقول نیست. فرکانسهای ارسالی ما مخلوط بسیار پیچیده ایه و نمیشه گفت یک اتفاق حاصل یک فرکانس مشخصیه که شما با فکر کردن میتونید پیداش کنید. ممکنه این اتفاق تضادی باشه در زندگیتون که بعدها در تصویری بزرگتر از زندگی، بتونید دلیلشو بفهمید، اما الان موندن تو این نقطه و تلاش کردن برای فهمیدنش، تقریبا بیهوده است و البته باعث بیشتر شدن حس بد درون شما میشه که خودش مایه ی جذب اتفاقات مشابهه. سعی کنید ازش بگذرید زود و به نکات مثبت زندگیتون توجه کنید تا دیگه مشابهش وارد زندگیتون نشه

      در مورد اتفاقات ناگوار، تنها در مواردی که یک الگوی تکرار شونده میبینید (به طور مثال، فرض کنید این چندمین باری هست که به شکلی، پولتونو جایی میدین و تهش کلاه برداری از آب در میاد) باید مکث کنید و سعی کنید از تو این موارد مشابه، یه دلیل یا باور مشترک که ریشه این اتفاقاته رو پیدا و منطقی اصلاحش کنید. درباره اتفاقات موردی صرفا بهتره سریعا ذهنتونو به نکات مثبت معطوف کنید و از اون اتفاق بد روی بگردونید.

      حس می کنم هدایت شدم تا یهویی کامنت شما رو ببینم و جوابتونو بدم

      امیدوارم کمکتون کرده باشم

      در پناه خدا، شاد و سالم و خوشبخت و ثروتمند باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        شیرین دلاوری گفته:
        مدت عضویت: 2481 روز

        ممنونم جناب کرامت بابت پاسخ خوبتون…نه من بار اوله اینطوری شده، خدارو شکر مبلغ بالایی هم نبوده، اما در مورد اتفاقات مشابه مثلا کارفرمام مدت زیادیه ک پولمو نداده، بهشم گفتم.همه کارای رها سازی و سپاسگزاری و توجه به نکات مثبت زندگیم و طرف مقابلم رو هم انجام دادم ولی باز هیچی نشد…دیگه احساسم داره بدجور بد میشه و گفتم باید طی چندروز اینده برم همکاریمو قطع کنم…خدا از هزار راه دیگه رزق میده، مگه فقط همین ادمه

        بازم مرسی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      عادل امامی گفته:
      مدت عضویت: 2407 روز

      سلام دوست هم فرکانسی عزیز.استاد زیاد این جمله رو تکرار کرده که :در اوضاع به ظاهر بد بگردید جنبه های مثبتش رو پیدا کنید. من 9 سال پیش وقتی با اعتمادی که به یکی از دوستای هم دانشگاهیم داشتم وبا ورود به یه گروهی مورد کلاه برداری قرار گرفتم وکلی بدهکار شدم که بعد از حدود7 سال تونستم بدهی ها رو صاف کنم.

      اونوقتها هیچ آشنایی با قانون نداشتم ویه مدتی حالم خیلی بد بود اما بعد گذشت یه مدتی با خودم که فکر کردم دیدم برام چه تجربه ی نابی شده که چند تا نکته ش رو میگم:1-تو انتخاب دوستام دقت کنم چون ارزش و لیاقت من بهترین افراد هستن نه هرکسی2-قبل از اون داستان من یه باوری نسبت به ثروت داشتم که فقط جمع میکردم ینی دستم به خرج کردن نمی رفت اما بعد اون خیلی دست ودلباز شدم که حس خیلی خوبی داشتم3-شناختم نسبت به اطرافیان ومخصوصا خودم خیلی زیاد و بهتر شد.ویه سری مسایل دیگه.

      ضمنا دوست عزیز شما فرمودی که باورهای اعتمادیت نابود شدش به نظر من اگه در یه موردی شما باور ساخته باشی ینی دربارش به یقین و قطعیت وایمان رسیدباشی معمولا اتفاقات عالی برات میو فته اما با این مسآله که برات پیش اومده نه تنها به هم نمیریزی بلکه میشینی و فکر میکنی ببینی کجای باورت ایراد داشته که اینطور شده چون همه چیز در درون ماست واز درون ما نشآت میگیره و بیرون از ما هیچ چیزی وجود نداره.

      شما چند قدم از اونایی که بخاطر ترس قدم بر نمیدارن جلوتری شما ایمانت قوی تر از ترس هاته واین خیلی خوبه . دقیقآ مثل همون موقعی که من پا گذاشتم رو ترس هام و با ایمان جلو رفتم درسته به ظاهر من مورد کلاهبرداری قرار گرفتم اما نتایج مثبتی که بعدش گرفتم خیلی می ارزید خیلی به دردم خورد.نمیخام بگم کلاه برداری خوبه بلکه تو اون شرایط هم باید دنبال مثبت ها بگردی (چون این چیزیه که بدردت میخوره)

      دوست من به قول استاد پیشرفت بها داره باید بهاش رو بپردازیم حالا این بها میتونه پول -زمان-انرژی یا هرچیز دیگه ای باشه(شما اینجا یه تجربه خوب رو کسب کردی).

      مسؤل تمام اتفاقات زندگیم خودمم این منم که شرایط رو خلق میکنم آدما روجذب میکنم تو فلان وضعیت قرار میگیرم تنها با ارسال فرکانس هایی که از پیش فرستادم. ما به اندازه ای که رو باور هامون کار کردیم نتیجه میگیریم پس تمام جذب های ما طبق فرکانس های ماست و این یعنی عدالت محض. امیدوارم که مطالبم مورد استفاده تون قرار بگیره .موفق باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        شیرین دلاوری گفته:
        مدت عضویت: 2481 روز

        ممنونم جناب امامی بابت پاسختون…بله همون موقع هم به نکات مثبتش نگاه کردم و این یکی دوروز سعی کردم قانون رو یاداوری کنم ک اصلا حالم بد نشه…حالا ما چند نفر بودیم ک فهمیدیم طرف کلاهبردار بوده، کلی خندیدیم ک چجوری گول خوردیم، اینکه با چند نفراشنا شدم، اینکه برا بار اول میرفتم اون مکانی ک کلاس برگزار شدک بارها گذشته بودم و دلم میخواست ببینمش چون یه مکان گردشگری شده برا شهرمون، اینکه حداقل یه هنری هر چند ناقص یاد گرفتم…

        ولی مطمئنم بخاطر کمبود اعتمادبنفس هم بوده، چون موردهای دیگه ای هم تو اگهی دیده بودم و من کم دردسرترینشو انتخاب کردم، در صورتی ک به خودم گفتم کاش برم اونا رو پیگیری کنم، ارتباطاتم و بالطبع اعتماد بنفسم میره بالا

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      حسن نشاسته گر گفته:
      مدت عضویت: 2977 روز

      سلام و درود خدمت شما دوست عزیز

      خیلی روی این موضوع حساس نشین، این اتفاق میتونه ترکیبی از چندین فرکانس مختلف باشه که ما بهشون دسترسی نداریم

      این اتفاقی بوده که بعد از سال ها یه دفعه افتاده و موضوعی نیست که هر چند وقت یبار تکرار بشه پس بهش توجه نکنین تا بهش قوت ندین

      آگاهانه تمرکزتون رو بزارین روی چیزهایی که بهتون احساس خوبی میده تا هر چه بیشتر اونا رو به زندگیتون وارد کنین

      در مورد درآمد هم علاقه تون رو پیدا کنید و در اون زمینه از یه کار خیلی کوچیک شروع کنید و با باور مناسب و شور و اشتیاق کم کم رشدش بدین

      این باور رو بسازین که هر کاری میتونه بی نهایت ثروت ایجاد کنه

      در پناه خداوند منان شاد و سلامت باشین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      سیدمحمد لایق گفته:
      مدت عضویت: 2269 روز

      سلام و درود ب شما

      تضاد ها عامل رشد و خواسته های جدیدی هستن و شما میتونید زاویه نگاهتون و ب این مسئله جوری باشه که سبب رشد بشه واستون و مسئله دیگه اینکه شاید باور ریشه داری تو ذهنتون هست که باید کشف کنید تا با تغییر اون باور ثروت های بیشتری رو جذب کنید .من ترمز های زیادی رو در دل تضادها پیدا کردم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      عرفان نصیری گفته:
      مدت عضویت: 2652 روز

      سلام بنظر من شما چیزی که قبلا کاشتی و الان برداشت میکنی

      بمب بارون فرکانس مثبت کن خودت و که اینده مطمعنا عالی ترین اتفاقا میوفته برات

      شاد باشی و ثروت مند ثروت هاااااااا بی نهایت ;)

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      Jamal گفته:
      مدت عضویت: 2312 روز

      به نظر بنده شما

      اول

      به لول که باید کار میکردید کار نکردیت

      و دوم این تضاد دیگر با بعضی از افراد و جا های اشنا میشه که ظاهرا به درد نابخور هستند. ولی اون چیزی را برات نشان می دهد .یا همچین چیزی

      سوم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        طیبه مرادی گفته:
        مدت عضویت: 2997 روز

        به نام خدای وهاب

        دوست عزیزم شیرین جان

        تو این موضوع که خودمون اتفاقات رو جذب می‌کنیم شکی نیست اما اینکه با تغییر زاویه نگاهمون اتفاقات رو برای خودمون خوب یا بد تعبیر کنیم توش بحثه.

        ببینید منم دوسه سال پیش به نتورک دعوت شدم و البته شروع اتفاقات خوبم و آشنایی با خدا واستاد از همون جا بودو البته ملی اتفاقات خوب و عالی که من درسته اونجا یه مقداری پول از دست دادم اما بخدا من چیزهای بالاتری رو می‌دیدم که بهم انگیزه وانرژی میداد که اصلا به اون مسائلی توجه نمی‌کردم میگفتم این راه هم قرار بوده برم تا آخرین ازش بدست بیارم و برای آینده بدردم میخوره .

        خلاصه همه چیز به خودمون بر میگرده به حرف یکی از دوستان که پاسختون داده بود باعث میشه شناختتون به خودتون آدمهای اطرفتون و درخواست هاتون تغییر کنه .

        موفق و سربلند وثروتمند در پناه خدای زیبا

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    هێژا مەهتابی گفته:
    مدت عضویت: 3183 روز

    به نام خدای مهربان من میلاد مهتابی هستم و سپاس گذار خداوندم که این فرصتو داده در خدمت شما دوستانم باشم همین حالا داشتم یک مصاحبه خیلی جالب با آقای بوستانچی رو گوش می دادم (البته این مصاحبه ها رو از سایت اپ یاد که به صورت رایگان گذاشته دانلود کردم و آقای رضا یادگاری میره با پانصد کار آفرین برتر مصاحبه می کنه) که خیلی خیلی حرف جالبی میزد می گفت این تحریم ها و بالا رفتن قیمت دلار باعث شده که کسی وارد نکنه محصولی رو و این فرصت پیش اومده که ما محصولمونو عرضه کنیم می گفت این بالا رفتن نرخ دلار برای خیلی ها خوب بوده و در ادامه آقای یادگاری ازشون می پرسه که چطور بازاریابی می کنید می گفت شما محصولت خوب باشه مردم میان دنبالت این بهترین راهکاره و میگفت که من مهاجرت رو یکی از عوامل موفقعیت می بینم و میگن که هر کی با علاقه دنبال کار رفت حتما پیشرفت می کنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    امامی گفته:
    مدت عضویت: 2664 روز

    سلام دوستان گرامی. میخواهم موانعی ذهنی که با این فایل شناسایی کردم را با شما به اشتراک بگذارم:

    باور اول: باورهای ما و افکار ما نیاز داره به همون شکلی که ایجاد شده روش کار انجام بشه تا به صورت بنیادی (تغییر شخصیت) تغییر کنه.

    باور دوم: همانطوری که نمیشه یک شبه لاغر شد، یک شبه زبان انگلیسی یاد گرفت نمیشه یک شبه کل شخصیتمون تغییر کنه.

    باور سوم: استفاده از کامنت های سایت به عنوان تمرین ورودی های مناسب قبل از خواب، تصمیم گرفتم هر شب قبل از خواب با مطالعه مطالب و کامنت های سایت عباس منش دات کام بخوابم.

    باور چهارم: اگر ما داریم واقعا روی خودمان کار میکنیم پس باید هر روز ورژن بهتری از خودمان تولید کنیم.

    باور پنجم: ما به جای اینکه آشغال های ذهنیمان را تمیز کنیم و منبعی که باعث تولید آشغال ها میشود را اصلاح کنیم آشغال ها را میگذاریم زیر مبل به همین دلیل بوی آشغال ها هست، میکروب ها هستند، موش و سوسک جمع میشود و تمام تاثیرات دیگه هست اما ظاهرش خوبه!

    باور ششم: اگر ایراد های شخصیتیمان را درست نکنیم نمیتوانیم انتظار داشته باشیم زندگیمان عوض شود.

    باور هفتم: “چه کار کنم «این» مشکل را دارم، مثلا چه کار کنم از … «میترسم»” یعنی نمیخواهیم بپذیریم این یک مسئله ایست در وجودمان که باید حل شود تا زندگیمان تغییر کند و اگر این مسئله حل نشود زندیگمان تغییر نخواهد کرد.

    باور هشتم: وقتی نمیپذیریم ایراد شخصیتیمان را چنین الگویی در رفتارمان بروز پیدا میکند: از مواهب زندگی مثل جنگل رفتن، چرخ و فلک رفتن، ورزش هوایی رفتن، داشتن رابطه ی دلخواه امتناع میکنیم چون میترسم!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    اریا خانی گفته:
    مدت عضویت: 2558 روز

    سلام خدمت دوستان عزیزم

    ب این نتیجه رسیدم ک علت زنگ زدگیه خیلی از ترمزهای ما ک باعث این شده ک کلا قدمی برنداریم برای اجرای ایده ها و عبور از ترسهامون، اینه ک قوانین کشوری و مجلسی و کاری و… رو بزرگ کردیم برای خودمون و دنبال راه حل منطقی هستیم ، درصورتی ک اگر خداذو مسبب الاسباب بدونیم خود بخود چرخ دنده های جهان بکار میفته تا مارو ب خاسته هامون برسونه بدون درنظر گرفتن تمامیه قانونها و مشکلات. توحیدی باشیم میتونیم از هرچیزی بگذریم با راحتترین روشهای ممکن و منطقیترین راه ها. دوستتون دارم و

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    آزی گفته:
    مدت عضویت: 3049 روز

    اولین چیزی که می خوام در موردش بگم بحث نشانه ها است . امروز نشانه ای خوب دریافت کردم .

    در نظر اول این طور نبود اما وقتی بهش دقت کردم متوجه شدم قسمتی از خواسته من را دارد . یعنی ویژگی هایی از اون خواسته من رو داره . پس یاد گرفتم برای دریافت باید روی احساس خوب و اشتراکات باشم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    آزی گفته:
    مدت عضویت: 3049 روز

    در مورد نظر دوستمون در قسمت اول من فکر می کنم اگه می خواهیم چیزی را تحسین کنیم به زور نمیشه اگه واقعا حس خوبی بهش نداریمم توجهمون رو چیزی خوب ببریم که بشه ازش لذت برد . یعنی در مداری که هستیم ببینیم از چی خوشمون میاد .اون طوری تحسین کنیم . از چیزی که برامون خوشاینده لذت ببریم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: