چگونه از قدرت گرفتن افکار منفی جلوگیری کنیم

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار فاطمه عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت

چند وقتی بود که هر چقدر تلاش می کردم به حال خوب نمی رسیدم و الان فهمیدم مشکل چی هست.

باوجودی که هر روز فایلهای شما رو گوش میدم اما دقت نمیکردم به ریشه حال بدم.الان متوجه شدم که دلیل حال بد من این هست که من اصل رو ول کردم و چسبیدم به مسائل فرعی. واقعا به این فایل نیاز داشتم و سپاسگزارم که باز اصل رو به ما یادآوری کردین که چی مهمه.

اصل اینه که ذهنت رو کنترل کنی و هر لحظه برای انجام این کار جهاد اکبر داشته باشم؛

اصل اینه که اولویت احساس خوب داشتن باشه؛

تمرکزم رو بزارم روی خواسته ها؛

به جای فکر کردن به اینکه چی نمیخوایم، فکرم رو بزارم روی اینکه چی می خوام؛

به جای اینکه بگی خدایا چرا من حالم خوب نیست، بگم: من به چی دارم توجه می کنم که دوباره به شیطان اجازه دادیم بر من مسلط بشه و احساسم بد بشه و تمام انرژیم رو بگیره و نزاره خوشحال باشم؛

این چند وقت همش احساس میکردم دیو سیاهی بالای سرم هست کهداره تمام انرژی من رو میگیره.چند وقتی بود که خیلی توی صحبت کردن هام دقت میکردم و اینقدر مراقب بودم که تا می اومدم حرف منفی بزنم، خودم حرف رو عوض می کردم و اصلا موضوع بحث میرفت سر یه قضیه دیگه. آخرش از اینکه تونسته بودم درست عمل کنم خوشحال می شدم.

الان که فکر می کنم میبینم این خوشحالی ها همون انرژی مثبتی بود که من داشتم والان اگر این انرژی رو ندارم به خاطر عدم کنترل صحبت کردن هام هست.

استاد چقدر عالی گفتین که افکار منفی تا وقتی کوچیک هستند کنترلشون راحته. حالا که فکر می کنم، می بینم مدتی بود که تلویزیون نمی دیدم اما  کم کم که برای غذا خوردن خانواده می نشستن و تلویزیون میدیدن، منم توجه کردم و فراموش کردم که تلویزیون نبینم و کنترل ذهنم رو رها کردم. بعد این انرژی منفی که چرا به این کار عمل نکردم، باعث شد که در صحبت کردن هام هم دیگه دقت نکنم که چی با کلامم می گم وبعد هی حالم بدتر شد وهی افکار منفی بیشتر شد و اون افکار منفی آروم آروم وارد کارم و رابطه هام شد و همه اینها از کنترل نکردن ورودی هام و تماشای تلویزیون شروع شد.

واقعا چقدر انسان فراموشکاره و چقدر سریع اصل فراموش میشه جاشو افکار منفی میگیره. اگر به این نتیجه رسیدم که نباید تلویزیون ببینیم، باید ادامه بدم به این کار.

اگر قراره منفی حرف نزنم، نباید حرف بزنم.اگر قراره زمان مواجهه با تضادها، مثبت فکر کنم باید مثبت فکر کنم.نباید مسیر درست رو فراموش کنم .عادت کردن به تنبلی و طبق عادت بقیه رفتار کردن، میشه تفاوت ما با شما استاد عزیز. شاید شما استاد عزیز یکبار طبق عادت کار اشتباه رو انجام دادین ولی اگر اون حس مثبت بهتون می گفت نباید این کارو میکردی یادتون می افتاد که دفعه بعد انجام ندین.اما من خودم رو میگم که تنبل هستم و طبق عادت بقیه رفتار کردن برام راحت تره تا اینکه تلاش کنم که ذهنم رو کنترل کنم و پیرو جامعه نباشم

البته فکر می کنم این ریشه در احساس بی لیاقتی داره. اینکه ما فکر می کنیم اگه همه تلویزیون میبینن و من نبینم، دیگران من رو مسخره می کنن یا اگر در جمعی همه دارن در مورد موضوعی غیبت می کنن ومن همراهی نکنم و کنار برم، همه من رو انسان مغروری می دونن و… نشان از احساس بی لیاقتی هست.

در واقع احساس بی لیاقتی چیزی هست که شیطان داره ازش استفاده می کنه برای فریب ما انسانها تا با استفاده از اون بتونه کم کم بر ما مسلط بشه.

استاد از شما سپاسگزارم که همیشه با یادآوری اصل، فرشته نجات ما میشین. فقط خدا میدونه که چقدر به تکرار دوباره این حرفها نیاز داشتم.

منتظر خواندن نوشته تأثیرگذارتان هستیم


منابع مرتبط با آگاهی های این فایل:

✅ دوره احساس لیاقت: آگاهی های این فایل را بشنو و اگر نشانه‌ای دیدی که قلبت آن را تایید کرد، با ما در مسیر معجزه آفرین دوره احساس لیاقت، همراه شو.

اطلاعات کامل درباره محتوای آموزش دوره احساس لیاقت

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری چگونه از قدرت گرفتن افکار منفی جلوگیری کنیم
    459MB
    24 دقیقه
  • فایل صوتی چگونه از قدرت گرفتن افکار منفی جلوگیری کنیم
    0MB
    24 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

712 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «علی دیزبادی» در این صفحه: 1
  1. -
    علی دیزبادی گفته:
    مدت عضویت: 961 روز

    به نام خداوند یکتا ، خداوندی که بر همه چیز اگاه است و هیچ چیز بر او پوشیده نیست

    من علی هستم و مدت خیلی طولانی هست که توی اکانت دیگه ای توی سایت فعالیت داشتم ، اما تمایلی به کامنت گذاشتن نداشتم ، این تقریبا اولین کامنت من هستش بعد سال ها

    خب ، اگر بخوام در مورد گفته زیبای شما بگم استاد ، من خیلی ضربه خوردم از گفتگو ها و افکار منفی و الان برام راحت تر شده کنترل افکار و زمزمه های شیطان

    راهی که به من خیلی کمک میکنه اینه: بعد از اینکه یک کمی از اون داغ بودن و عصبی بودن و زمزمه های منفی کم شد که بتونم یه نفسی بکشم ، بلافاصله میام و به یاد میارم زمانی که اتفاق هایی خیلی کوچیک بوده اما نتونستم اون لحظه زمزمه های منفی رو کنترل کنم و بعدش چقدر اتفاقات بدتری پیش اومده ، در صورتی که اون اتفاق خیلی کوچیک بوده و به قول خودتون به خودی خود معنا نداشته( و این من بودم که روی اون علامت خوب یا بد گذاشتم )

    و بعد میام و به یاد میارم که اگر توجه هم رو روی زیبایی ها نذارم

    اگر اون لحظه به زیبایی های درونم توجه نکنم

    مثل قبل چقدر اتفاقات بدتری میوفته

    یا حتی میتونم به خاطر این سپاسگزار باشم که خداوند به یادم اورده که باید ذهنم رو کنترل کنم ، در صورتی که میشده شرایط جوری پیش بره که من توی منفی ها غرق بشم

    در کل که راه خیلی زیاد هستش ، ولی فقط مهم اینه که من نخوام درگیر گفتگو های منفی کنم خودمو و ( دنبال ) یک راهی برای رسیدن به احساس بهتر باشم

    و خداوند طبق قوانین بدون نقصش من رو به کانون توجهم یعنی به دنبال رسیدن احساس بهتر با اون شرایطی که در مدار من مطابقت داره هدایت میکنه تا من به احساس بهتر برسم و کنترل گفتگو ها و نجوا ها برام راحت بشه

    خیلی خوشحالم در این لحظه که میتونم این پیام رو به استاد عزیزم که خیلی زندگی من رو در سکوت خودم تغییر داد بنویسم

    خیلی حس خوبی دارم و چند وقته که بیشتر عاشق زندگیم شدم

    سپاسگذارم استاد عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای: