اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
و اگر خدا گزند و آسیبی به تو رساند، آن را جز او برطرف کنندهای نیست، و اگر برای تو خیری خواهد فضل و احسانش را دفع کننده ای نیست؛ خیرش را به هر کس از بندگانش بخواهد می رساند و او بسیار آمرزنده و مهربان است. (107)
بگو: ای مردم! یقیناً حق از سوی پروردگارتان برای شما آمد؛ پس هر که هدایت یابد، فقط به سود خود هدایت می یابد و هر که گمراه گردد، فقط به زیان خود گمراه می شود، و من نگهبان شما نیستم. (108)
و از آنچه به سویت وحی می شود، پیروی کن و [در برابر پیش آمدها و تکذیب منکران] شکیبا باش تا خدا [میان تو و مخالفانت] داوری کند؛ و او بهترین داوران است. (109) ️
بنده خیلی وقته که کامنت نزاشتم و الان موضوعى برام پیش اومد که احساس دورنیم گفت که بیام کامنت بزارم
من چند سالى هست با سایت توحیدی عباسمنش آشنا شدم و دورهاى استاد رو خریداری کردم و خداروشکر یسری نتایج هم گرفتم اما نه اونی که دلم میخواست و خودم هم میدونم که تلاش و تمرکزم روى دورها کم بوده.
موضوع از این قرار که من مدتی درگیر یک تضاد عاطفى هستم و چند هفته پیش اومد توى دفترم نوشتم که خدایا کمک و هدایتم که از طریق نشونهات اینو حلش کنم و خداوند از طریق نشونهاش که دقیقا واضح هم بودم بهم گفت که آقا قطعش کن و من گوش کردم و قطعش کردم و تمرکزم رو گذاشتم روى سایت و یسرى از فایلهاى رایگان سایت رو گوش و تکرار میکردم دیروز ذهن نجواگرم اومد بهم گفت باز برگرد و من خودم رو سرگرم فایل گوش دادن و خوندن کامنتهای بچها میکردم که بها بهش ندم ولی بعضی اوقات وقتى کم ایمان باشی ذهن شیطانى ازت زور میشه و من باز برگشتم به روال قبلم و از ثانیه ی که برگشتم حالم دگرگون و خراب شد طورى که تحمل خودم رو نداشتم اومد توى سایت دیدم فایل توحیدى عملى ٩ اومده زدم روش که بازش کنم باز نشد و حکمتى توش بود که باز نشد،خیلی تو خرابات بودم و دلم میخواست زار زار گریه کنم لباسامو پوشیدم هدفونمو گذاشتم یه موسیقى بی کلام برای مراقبه رو پلى کردم و شروع کردم ساعت ١١ شب به پیاده روى و از شروع گوش دادن به موزیک زیر لب شروع کردم به گفتن من تسلیمم من تسلیمم من تسلیمم من تسلیمم و این همراه بود با بعض و گریه تا یک ساعت من تسلیمم رو تکرار کردم و اومد خونه و باز اشک ریختم و از خستگى و انرژی پایین خوابم برد صبح از خراب بیدار شدم و با حال خراب اومدم تو سایت فایل توحیدی عملی ٩ رو باز کردم و با موضوع و کلام استاد کم کم آروم شدم و اشک شوق ریختم اینبار براى نشونه ى خداوند که اصلا انگار خدا این فایل رو براى من ساخته که بهم بفهمونه که مصطفی به انسانها شرک نورز مشرک نباش قدرت فقط رب العامینه تا کى میخواى با کله خودت راه برى تا کى میخوای منم منم کنی هر موقع با کله خودم رفتم به بن بست خودم هر موقع با کله خودم رفتم چکو لقت خوردم هر موقع هم که با ایمان کمم به خدا سپردم نتیجه درست رو گرفتم بقول استاد میگه ما یسرى هامون سرمون به سنگ میخوره یسرى هامون باید سنگ رو بزنن به سرشون من از گروه دومم که سنگ رو باید بزنن به سرش که درک کنه و بفهمه وقتی با خدای خودت عهد و پیمان میبندى زبونی نیست باید با قلبت تعهد بدی وقتی بهت میگه قطع کن یعنی تمامش کن کشش نده که اگه ادامش بدی حال خودت خراب میشه خداروشکر که الان دارم مینویسم آروم شدم وقتی با قلبم گفتم من تسلیمم و از تمام وجودم به خدا گفتم من از هر خیرى که از طرف تو به من برسه محتاج فقییییر وتسسسسسسلییییممم منو رو به حال خودم وا نزار خدایا من نادان ناتوان و نا آگاهم دستم رو بگیر و منو در آغوشت نگه دار تو دانا توانا عالم و آگاهی من عاجزانه ازت میخوام کمک و هدایتم کنی به مسیر توحید ایمان و باور به خودت من دوست دارم مسیر رو تو نشونم بدى دوست دارم نور و روشنایی راهم باشی دوست دارم راهنما و راه بلد مسیرم باشی خدایا بهم آرامش بده خدایا بهم درک و فهم قوانین کیهانی رو بده خدایا بهم اراده و عمل کردن رو بده خدایا بمنه آسون کن براى آسونى ها منو راحت کن براى راحتى ها من دوست دارم مثل الگوهایى مثل ابراهیم و استاد عباسمنش باشم که توحید و یکتا پرستى توی سلولهای وجودشونه خدایا منو حفاظت کن حمایت کن در برابر انرژی های منفی و نجواهای شیطانی ذهنم ، از خدا میخوام قدرت سپاسگزاری بیشتر رو بهم بده از خدا میخوام لبریزم کنه از توحید منو یکی کنه با اصل خودم .
خداروشکر میکنم که خداوند هر روز با نشونهاش باهام حرف میزنه خداروشکر که هروقت رفتم تو جاده خاکی باز برمگردوند و خداروشکر میکنم بابت وجود تک تک اعضای سایت که با کامنتهاشون اشک ریختم آگاهی گرفتم لذت بودم شاد شدم عشق کردم و یه تشکر ویژه دارم از سردار دلها سید حسین عباسمنش و بى بى مریم که یکى از زنان اسطوره زندگی بنده هستن ایشون.
خداجون شکرت چقددد با این شعر حال کردم برام اشنا بود
ممنون خداجونی که راحت بنده هاتو با عشق به خواسته هاشون میرسونی
خدایی ممنون میخام مثل مادر موسی هر لحظه حواست بهم هس و باورهای خیلی خوب رو و جادوییو به وقتش بهم میدی و چقد ارامش خوبی بهش دادی
اینک دررر منزل است
چقد رویایی وقتی خواسته ای داری میای پیش تو با احساس ارامش خیلی خوب شادی این خواسته اتفاق افتاده
شاید نتیجه اون لحظه نبینی
من با تو نگران هیچ چیزی نیستم
من باتو میدونم به راحتی با عشق به همه خواسته هام به سادگی میرسم
میدونم اروم اروم کلی بهم ثروت میدی
میدونم اروم اروم کلی سلامتی شادی عشق بهم میدی مهم ترین قدم احساس شادی خیلی خفن بهم کمک میکننی شکرت من گوشم به فرمانته دستم دسته تو پام پای تو تسلیم حق و زیبای تسلیم حقم و لحظه به لحظه منو دریاب به سمت نور بیشتر
میدونم بت ها نمیتونن برای من هیچ کار کنن همش دسته خودته منو به خواستهام نیرسم شکرت
وارهاندیم آن غریق بی نوا
تا رهید از مرگ، شد صید هوی
آخر، آن نور تجلی دود شد
آن یتیم بی گنه، نمرود شد
خدایی من میخام بازگردم برایهمیشه
خداییی من میدونم تو چقد مهربون و گناه هارو میبخشی میخام همیشه همیشه تو راه نور بیشتر بیشتر باشم تو راه به سوی تو باشم
از خودتم میخام درمن جاری بشی همینجور که به خواسته های دیگه منو رسوندی به خواسته های بزرگتررمم برسونی باعشق بیشتر خیلی راحترررر
خوشحالم که تو این حس و حال جادویی
و به شما و خودم افرین میگم که تو مسیر پر نعمت و شادی و سلامتیو ثروت هستیم
باسلام خدمت استاد عباسمنش ومریم خانم عزیز ،من دومین بار است که این فایل رو گوش میدم ،بسیار عالی ،شعر پر معنا وتفسیر خیلی خوب استاد ،واقعا هرچه که هست از ایمان به خدا وباور ماست .اما متاسفانه گاهی اوقات اسیر نجواهای شیطانی میشویم. بقول یکی از دوستان هرچه از نور میرسد واقعی ودرست است مهم درک ما از الهامات دریافتی است از خدا میخواهم روز به روز ایمان ما قویتر، درک ما بیشتر بشود بقدری به شنیدن این فایلها وآگاهیهایی که هربار بعد از شنیدن دریافت میکنم ،عادت کرده ام که اگر روزی حتی چند دقیقه بسراغ سایت نیام حال خوبی ندارم خوشحالم که این موقعیت برام فراهم شده که به این سایت دسترسی داشته باشم کامنتها و بخونم ودر کنار دوستان باشم خدایا شکرت
هر بار میام و فایل های توحید عملی رو گوش میدم لذت میبرم اصلا یه جور دیگه ای ب دلم میشینند باعث میشند خدا رو بهتر و زیباتر بشناسم
در این شعر پروین اعتصامی با خِرَد خیلی زیبا توصیف میکنه مخصوصا اونجایی که میگه
«قطره ای کَز جویباری می رود از پی انجام کاری میرود» چقدر در این بیت آرامش در دلم سرازیر میشه ک آخه نگاه کن اگر هرجایی هرچیزی میشه هرچیزی پیش میاد از پی چیزیه و خب خداوند خیر مطلقه پس یا نشونس یا لطف یا هدایت ..
یا اونجایی ک میگه :
«رود ها از خود ن طغیان میکنند، آنچه میگوییم ما آن میکنند» رب بودن خداوند رو بیشتر درک میکنم میگم نگاه کن رب یعنی این قدرت رو ببین تا بی انتهاست صاحب اختیار جهانیان بودن رو ببین
اصلاً اختیار معناش بازتر میشه در این بیت
استاد عزیز برای فایل های فوق العاده توحید عملی ک امروز هم قسمت 11 رو قرار دادین بی نهایت سپاسگزارم
خدایا لطف و عنایتت رو برای برگردوندم ب راه درست و گوش دادن این فایل ها شاکرم
بنام تویی نور چشمانمی،بنام تویی که پناه منی ،بنام تویی که تمام من میشوی ،خدایاشکرت که هستی.
سلام استاد عزیزم و سلام به مریم خانم.
استاد عزیزم ،ممنون از فایل های عالیتون ،فایل هایی که رنگو بوش از خداست .
وقتی به نتایجم نگاه میکنم میبینم تنها زمانی این نتایج اومد که رنگ خدا پر رنگ تر شد تو زندگیم ،وقتی که درست تر ،بهتر شناختمش ،این روزا عزت من ،عشق من آرامش من ،همش از خداست ،خدایی که با قانونش منو آشنا کرد ،استادو تو مسیر زندگیم آورد ،تا زندگی کردنو بهم یاد بده،دعای هر روزم اینه ،خدای خوبم کمک کن فقط روی خودت حساب کنم،کمک کن دستاتو از تو فقط ببینم ،کمکم کن توحیدو در عمل نشون بدم،هر زمانی که توی قلبم گفتن خدایاااا،تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم ،از راه رسیدی،دستمو گرفتی ،گفتی مهسااا راه از این وره،از راه رسیدی وقتی تمام زندگیم لبه پرتگاه بود،به لبه رسیدم اما نیوفتادم ،کی غیر توووو کدوم نیرو غیر تو ،زمین و زمانو میتونست برام هماهنگ کنه،.؟؟؟
استاد عزیزم ،من تو کل زندگی گذشتم ،شناخت خوبی از خدا نداشتم ،و از وقتی که با آموزه های شما آشنا شدم ،تونستم درست بشناسمش ،شب هاییو بیاد میارم ،همون موقه که خدارو بهم شناختین،از شوق اشک میریختم ،ساعت هاا این روزا حرف میزنم باهاش،توی قلبم براش خونه ساختم ،خدای من همونی که به محض اینکه من با درون خودم آشتی کنم،به محض اینکه خودمو با درونم هماهنگ کنم ،از راه میرسه،استاد شمااا راه الهام خدامو به روی قلبم باز کردی،الهامی از جنس عشق،این روزا انقدر آرومم که صدای خدا پر میشه تو وجودم ،این روزا جسورم ،خیلییی جسور ،اخه بزرگترین فرمانروای جهانو پشتم می بینم.
تحسین میکنم پروین اعتصامی بخاطره سرودن این اشعار،یاد شعر پیرمرد افتادم ،روز ها باهاش گریه کردم ،واقعا پروین ،عالی از توکل شعر گفته عالی.
عاشقتونم ،شما و مریم جون بهترین الگو های من هستین،خداروشکر که هستین.
سلام به دوست خوبم و همفرکانسی مهربونم ،خداروشکر که تونستم با کامنتم احساس خوبی بهتون بدم ،ممنونم که پیام های منو مطالعه میکنید و سپاس تر که پاسخ میدید.
دوست خوبم خیلی بهتون تبریک میگم که تونستید ،خداوندو بشناسید.
سلام خانم سالاروند وقت عالی بخیر . دوست دارم با شما صحبت کنم شماره واتساپتون رو محبت میکنید با هم در ارتباط باشیم ؟ ممنونم از شما _مطمینم که خیلی پیشرفت خواهم کرد به نام خدایی که جان آفرید
شکر خدا که هدایتم کرد از نشانه های امروز به این فایل پر از آگاهی و آرامش بخش کهیادآوری میکنه بهمون خداوند هر لحظه در زندگی ما حضور داره و تمام هدایتها با اونه.وقتی این یادآوریها بهمون میشه،اونوقت با نگاهی دقیق میفهمیم چقدر ووی زندگیمون شاکر بودیم یا ناسپاس.ایمان داشتیم یا مشرک بودیم و در هر مرحله چقدر؟
چقدر زندگیمون بر اصل و اساس خداوند و هدایتهاش و قدرتهاش برنامه ریزی شده یا چه جاهائی سکان این کشتی رو سعی کردیم دست خودمون بگیریم یا دست دیگران بدیم.
یروز یه عکس از کهکشان دیدم که بفکر رفتم چقدر ما کوچکیم و در عین حال چقدر بزرگیم که همه این کهکشان و موجوداتش رو برای ما آفریده و مسخره ما کرده و اگه ما زور وارونه نزنیم،همه چیز براحتی و با هدایت خداوند به بهترین شکل ممکن انجام میشه.چرا که نقشه های اون حرف نداره.هدایتهاش همه بی نقصه.حواسش به تمام مخلوقاتش هست.ریز و درشت.خدارو شکر میکنم از این همه نعمت و خلقت و ثروت.مثل همین بارون که در اوج زیبائی داره قدرت خداوند رو بهمون نشون میده .
چه فضای و تصویر زیبایی..چه رابطه قشنگی چه حس و حال عالی..چه ماشین فوق العاده ای و چه هوای بینظیری که عطر و رطوبتش رو میشه حس کرد.
الان فایل رو دیدم و با جان شنیدم، عجله داشتم و خواستم برم سراغ کارام بعد از اتمام فایل اما دیدم دعای انتهای این فایل درخواست از خداوند برای توفیق سپاسگزاری بیشتر بود و باید دعاها رو عملی کنم و ندایی گفت برو و برای این فایل عالی و خدایی تشکر کن که تشکر از بنده ی خدا تشکر از خداست که او دستی از دستان خداوند است. فایل عالی بود این یادآوری ها و صحبت ها روح خدایی ما رو بیدار می کنه یا بهتر بگم باعث میشه ما صداش رو بهتر بشنویم که او همیشه بیداره و به یادمون میاره که اوست و فقط اوست. خدایا ما رو به سپاسگزاری بیشتر، فروتنی بیشتر در مقابل قدرتت،پیروی از هدایت هات، ایمان بیشتر، یقین و توکل بیشتر هدایت نما.
استاد اینو فهمیدین که چقدرررر همه بچه ها وقتی شما یه فایل توحیدی میزارین اشتیاقشون بیشتر میشه؟
انگار همه منتظرن یک جرقه از صحبتهای توحیدی بشه بعد همه سفره دلشونو باز کنن یکی یکی یادشون بیاد کجاها خدا دستشون رو گرفته.
دو شبه دارم کامنتای این فایلو میخونم.اصلا نمیتونم بگم کدومش خیییلی خیلی بهتر بود.چون اوناییکه خیلی بهتر بود از همه بهتر دیگه نداشت.
یک بنده خدایی چند وقته پیش برگشت گفت خدا وجود نداره.اصلا این جهان خودش به وجود اومده.
گفتم من کار به هیچیه هیچی ندارم.تو میگی خدا وجود نداره باشه.
ولی چرا وقتی از یه چیزی ناراحتی دلت گرفته من خودم شنیدم به زبون گفتی ای خداااا.
این ای خدات از کجا در اومد.
گفتم تو ناخوداگاه میگی ای خدا.
گفتم اگه خدایی نیست نگو.گفتم نگو چرا میگی.
میدونی چرا میگی چون فطرتت از خداست.وقتی ناراحتی از خدا دوری ولی چون فطرتت خداییه و میدونه داری از منبع دور میشی فطرتت صداش میزنه و این دست خودت نیست حتی اگه هرچقدرم تلاش کنی نمیتونی صداش نزنی.
فوق فوقش صداش میزنی ازش گله میکنی و داد و بیداد میکنی.ولی بازم حتی گله مندیتو به خودش میگی.
دو روزه ارامشم بیشتر شده نمیدونم این قران چیه وقتی میخونیش انگار عصبانیت برات بی معناست.
دوستای عزیزم هر کسی که کامنت منو میخونی و مث من خیلی اوقات این الگو رو داری که سر هر چیز کوچیکی عصبانی میشی بهت توصیه میکنم هر شب قبل خاب حتما حتی شده 5 ایه قران بخونی.یک جوری بخون که معنیشو بفهمی با درک بخون.
وقتی قران رو بادرک میخونی بعد در طول روز هر جا که نگاه میکنی نشونه هاشو میبینی.بهتون قول میدم.اینو از تمام کامنتای توحیدی این خانواده بزرگ و دوست داشتنی میتونین بفهمین.
وقتی میری بیرون تو طبیعت کوه و دشت ابشار دریا صحرا جنگل هایی رو میبینی که مرتب ایه های قران رو برات تداعی میکنن.
وقتی قران میخونی بعد میبینی بچه ت یکم اذیت میکنه یا داد میزنه یا گریه میکنه یک چیزی ته دلت ارومه باعث میشه با ارومی بگی چی شده عزیزم گریه نداره اروم باش.و اونم اون حس اروم بودن رو از تو میگیره.
مث تو که وقتی قران میخونی حس ارامش رو از خدا میگیری.
ارامشی که نمیتونم توصیفش کنم فقط میتونم بگم یک حس رهایی داری و فقط هر جا نگاه میکنی دنبال خودشی.مث یک زنبور عسل که فقط بو میکشه و دنبال شیرینیه و فقط حرکت میکنه.
فرشته هاش و روح رو به هر کسی که دنبال خودش باشه میفرسته و میگه به این بنده ام(که حالا که دنبال منه)حالی کنید به کسی وابسته نباش فقط از من پیروی کن.از من تقوا پیشه کن.
من عاشق سوره نحل ام ایه هایی که از سوره رو زیاد میخونم براتون میزارم.
شده تا حالا بشینی به غروب زل بزنید یا به طلوع زل بزنید؟
من خودم غروب زیاد دیدم و نشستم و زل زدم.ولی خیلی وقته طلوع رو ندیدم به نظرم بهترین طلوع طلوع دریاست.
روزهایی بود که فایلهای معجزه شکر گذاری رو گوش میدادم.و همین طور فایلهای رایگان استاد.
اون روزها بود که هدایت شدیم بریم مسافرت.ولی همسرم با من اتمام حجت کرده بود این سفر خیلی سفر سختیه میخای بیای؟گفتم 100 درصد.
اون موقع یک تازه خونه خریده بودیم و خدا بازهم معجزه ای تو زندگیمون وارد کرد با اینکه اه در بساط نداشتیم و همه پولمون رو داده بودیم برا خونه و احتیاج شدید به ماشین داشتیم سال 96 بود یک 206 مشکی تقریبا خوب برامون جور کرد با قیمت 8 تومن.پولش به قدری معجزه وار جور شد که نفهمیدم چی شد که ماشین خریدیم.
خلاصه قرار شد با این 206 که کولرم نداشت بریم مسافرت.تو چله تابستون.اونم چه مسافرتی.با دوتا بچه.گفتم همسرم گفت سفر سخت ولی من گفتم تو بگو سخت من میگم اسون.
(بماند نمیگم که چرا میگفت سخت بود)
ولی من گعتم ببین قراره این بهترین سفری باشه که تا حالا رفتیم.
یک صبح تا شب رو رانندگی کردیم تا رسیدیم محموداباد یک سوییت کنار دریا گرفتیم.
به مدت 3 روز یا دقیق یادم نیس شایدم 4 روز.
اون روزها که به قول همسرم قرار بر روزهای سخت بود برا من خیلی عالی بود.
صبحای زود پامیشدیم دو نفری میرفتیم لب ساحل میشستم و منتظر طلوع خورشید میشدم.گاهی راه میرفتم گاهی میشستم همسرمم برا خودش یا راه میرفت یا میرفت تو خونه یا نمیومد.
مینشستم زل میزدم به طلوع خورشید اهنگ بدون کلام میزاشتم قران میزاشتم یا گاهی هم فقط صدای موجها بود.
اونجا اون طلوع بهترین جایی بود که معنی این ایه رو درک میکردم.
سر یه وقت معین خورشید میومد بیرون و هشدار میداد پاشین وقتشه برین دنبال رزق و روزی و شب باز موقع غروب کنار دریا میگفت دیگه وقت استراحته.
زندگی من بعد از اون سه روز الهی از این رو به اون رو شد براااای همیشه.همیشه همیشه.
و اون مسافرت اولین مسافرتی بود که جز بهترین مسافرتهام بود.
من تو اون مسافرت تو اون روزهای طلایی داشتم قدمهای بزرگ برای زندگی بهترمو در کنار همسرم برمیداشتم.هر لحظه هر دم میگفتم خدایا شکرت.
شکرت شکرت شده بود ورد زبونم.هر لحظه اش قشنگ تر از لحظه قبلی میشد.
الان که یکی یکی یادم میاد دلم پرواز میکنه برا اون یه دفعه اون خدایا شکرت گفتنای توحیدیه توحیدی.
و باز میگم الهیییی شکرت.
وقتی دلتو به خدا میسپاری از ته دلت ازش چیزی میخای میگه برو قران بخون وقتی قران میخونی اروم میشی.بعد اگر کسی یه کاری کنه که به زعم تو اشتباهه و میخای بهش تذکر بدی که این کارو نکن اون حرفو نزن به ضرر خودته میگی نه هنوز زوده معلومه باید هنوز تجربه کسب کنه.
باید خودش راهشو پیدا کنه.
حتی میخای به طرف بگی تو جمع این حرفو نزن وجهه خودتو خراب نکن باز میگی هر کسی مسئول اعمال خودشه.خودش باید راهشو پیدا کنه و لبخند میزنی و سکوت میکنی.
به نظرم اگه میخای دلت اروم باشه باید قران بخونی.باید قران بخونی تا بفهمی چی میگم.
سلااام ای که مکر نیرنگ بازان را به خودشان باز برمیگردانی
سلااام ای انکه مکر نیرنگ بازان را بهشون باز میگردانی
سللاام ای که اگاهم میکنی که چه برخوردی نشان دهم که همه نیرنگشون نابود شود
سلاام ای انکه من را بزرگ میکنی اگر فقط به تو تکیه کنم
سلااام ای تنها یار و مونس تنهایی ام
سلاام ای هدایت گر من در همه ی جنبه های زندگیم
سلام ای انکه من را شجاع میکنی که با وجود ترس از ناراحت شدن بقیه حرفم را بزنم
سلاام ای انکه بدون نگرانی از قضاوت شدن به من به من امیدواری و ارامش میدهی تا راه خودم را بروم
سلاااام خدای عزیززم سلام پرودگار من
سلللام ای انکه با تو همه کسم و توانایی مقابله با همه کس را دارم و هیچ کس توانایی مقابله با من را ندارد
سلااام ای انکه بی تو هیچم هیچ هیچ و تواناییی هیچ دفاعی در مقابل کوچکترین موجودات افریننده ات ندارم
خداییی مهربونم خیلی عاشققتتتم خیلی دوستت دارم تا حالا اینقدر خودم رو به تو نزدیک احساس نکرده ام،
خدای مهربونم این ها همه لطف و مرحمت توست بر بنده ضعیف و ناتوانت انجایی که گفتی فهیمه جان نگران ناراحتیهیچ چیز و هیچ کس نباش از هیچ کس نترس از قضاوت هیچ کس نترس من خودم هوای تورا دارم
انجایی که گفتی فهیمه جان خودت رو از قید ادم های وابسته ازاد کن و دیگر به حال کسی دلسوزی نکن بندگان من با تو چیکار.
تو راه و زندگی خودت رو بروبه بقیه کاری نداشته باش اگر از من بخواهن همان طور که تو را هدایت کردم ان ها را هم هدایت میکنم و اگر نخواهند تو خودت را تیکه تیکه هم بکنی ان ها هدایت نخواهند شو جز انکه تو را هم به گمراهی بکشانند .
گفتی کمکت رو از روی همه بردار و بگو به عزیزانت دیگه کارهای مربوط به زیبایی رو انجام نمیدم مگر با قیمت چند برابر عرف کسی که قدر تو را نمیداند همان بهتر که تنها باشد و برود جای کسی دیگه.
به من گفتی به همسرت بگو من دیگه دوست ندارم کار بیرون انجام بدم یا کار برا کسی انجام بدم و بخاطر پول کار کنم من دوست به خونه زندگیم برسم خونم رو تمیز داشته باشم به خودم برسم به زندگیم برسم برای خودم ارزش قائل باشم.
انجایی که همه با این تصمیمم بر علیه من توطئه کردن و خواستن من را زجر دهند گفتی فهیمه جان نگران همسرت نباش تو باید بتوانی تنهایی دوام بیاری من کمکت میکنم از اینکه همسرت رهات کنه و بچسبه به خانوادش ناراحت نباش رها باش ازاد باش با خودت عشق و حال کن با من عشق و حال کن من دل های همه ادم ها را برات نرم میکنم.
اونجایی که گفتی فهیمه جان بست نیست این همه خفت و خواری از عزیزانت کشیدی این در گوشی های که زدم بست نیست 0نوز جا داری بخوری دست بکش از اطرافیانت وابسته چه هستی با خودت حال کن و اگاهانه بگو از من باید دعوت به عمل بیاد که بیام پیشتون هنوز یه نازم براشون بیار.
اونجایی که گفتی فهیمه جان چرا اینقدر درگیر بچه های دیگران هستی و در کنارش اینقدر باج میدهی چرا وابسته بچه هستی بکن ، بکن فهیمه با خودت فقط حال کن فقط با من حال کن ،
اونجایی که گفتی فهیمه میدونم خیلی دلتنگی میونم سخته تحمل کردن این دوری و تنهایی اما صبر کن تحمل کن فقط یکم دندون رو جیگر بزار خودم همه چیز رو درست میکنم
ومن اعتماااد کردم و من اعتماد کردم به این حرفاااا و من اعتماااد کردم و همه اون کارهها رو انجام دادم، با وجود دلتنگی و تنهایی داشتم زجر میکشیدم و گریه میکردم و صدایی ته قلبم گفت اشکال نداره فهیمه گریه کن اما خفت نکش گریه کن اما نزار خوردت کنن از دلتنگی بمیر اما برای اینکه دلت رو باز کنی خونه این یکی اون یکی نرو.
و مدااام و مددداااام همین ندا درگوشم زمزمه میشد که فهیمه با خودت حال کن با خودت عشق کن دنبال هیچ کس نباش
میگفتم خدایااا مگه میشه من تنهایی عشق و حال کنم اخه چطوری پس این همه ارتباطات برای چی افریدی برای چه.؟
گفت فهیمه جانم ارتباطات را افریدم اما به چه قیمتی ارتباط برقرار کنی به قیمت بی ارزش کردن خود، به قیمت باج دادن که بخاطر وابستگی هر کاری خواستن انجام بدی
به قیمت بی ارزش کردن تو
به قیمت بی احترامی کردن به تو !!!
نه نه!!!
ارتباطات را افریدم به قیمت با ارزش دانستن تو
به قیمت قدر دانستن تو
اخر تو عزیز دردونه ام هستی حق ندارد کسی به تو بگوید بالای چشمت ابروست
حق ندارد کسی به تو توهین و بی احترامی کند،
حق ندار کسی ارزشت را پایین بیاورد بخاطر چندر غاز،
هیچ کسی حقی بر گردن تو ندارد هیچ کس چون تو را برای خودم افریدم ته برای دیگران،
تو را برای خودم افریدم که با من عشق بازی کنی نه با دیگران.
تو را برای خودم افریدم که من را بندگی کنی نه دیگران،
اری فهیمه جان من از تو هیچیی نمیخوام جز اینکه فقط از من بخواهی و روی من حساب کنی،
اصلا هدف از افریده شدنت این چیزهایی که تو فکر میکنی نبود هدف این بود تو عش را تجربه کنی
هدف این بود که تو به هر خواسته ای که داری برسی بدون ذره منت از دیگران
هدف لذت بردن و سپاسگذار من بودن بود فقط همین بود فهیمه من هیچ چیز نبود فهیمه جانم جز سپاسگذار و لذت بردن
به نام خداوند یکتا
سلام به استاد عزیز و مریم جان و همه ی دوستان
چقدر فوق العاده بود این فایل
این روزها فقط برکت و نعمت و قلبی که رو به خداوند باز شده
از خداوند میخوام بهم قدرت درک مطالب و انجامش بده و ازش بی نهایت سپاس گذارم به خاطر عدالتش و قانون بدون تغییرش ️
وَإِنْ یَمْسَسْکَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلَا کَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ ۖ وَإِنْ یُرِدْکَ بِخَیْرٍ فَلَا رَادَّ لِفَضْلِهِ ۚ یُصِیبُ بِهِ مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ ۚ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ﴿١٠٧﴾
و اگر خدا گزند و آسیبی به تو رساند، آن را جز او برطرف کنندهای نیست، و اگر برای تو خیری خواهد فضل و احسانش را دفع کننده ای نیست؛ خیرش را به هر کس از بندگانش بخواهد می رساند و او بسیار آمرزنده و مهربان است. (107)
108
قُلْ یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَکُمُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکُمْ ۖ فَمَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا یَهْتَدِی لِنَفْسِهِ ۖ وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّمَا یَضِلُّ عَلَیْهَا ۖ وَمَا أَنَا عَلَیْکُمْ بِوَکِیلٍ ﴿١٠٨﴾
بگو: ای مردم! یقیناً حق از سوی پروردگارتان برای شما آمد؛ پس هر که هدایت یابد، فقط به سود خود هدایت می یابد و هر که گمراه گردد، فقط به زیان خود گمراه می شود، و من نگهبان شما نیستم. (108)
109
وَاتَّبِعْ مَا یُوحَىٰ إِلَیْکَ وَاصْبِرْ حَتَّىٰ یَحْکُمَ اللَّهُ ۚ وَهُوَ خَیْرُ الْحَاکِمِینَ ﴿١٠٩﴾
و از آنچه به سویت وحی می شود، پیروی کن و [در برابر پیش آمدها و تکذیب منکران] شکیبا باش تا خدا [میان تو و مخالفانت] داوری کند؛ و او بهترین داوران است. (109) ️
روزگار بر وفق مرادتون باشه عزیزان
بنام خداوند هدایتگر
سلام بر استاد عزیزم و بى بى مریم عزیز
بنده خیلی وقته که کامنت نزاشتم و الان موضوعى برام پیش اومد که احساس دورنیم گفت که بیام کامنت بزارم
من چند سالى هست با سایت توحیدی عباسمنش آشنا شدم و دورهاى استاد رو خریداری کردم و خداروشکر یسری نتایج هم گرفتم اما نه اونی که دلم میخواست و خودم هم میدونم که تلاش و تمرکزم روى دورها کم بوده.
موضوع از این قرار که من مدتی درگیر یک تضاد عاطفى هستم و چند هفته پیش اومد توى دفترم نوشتم که خدایا کمک و هدایتم که از طریق نشونهات اینو حلش کنم و خداوند از طریق نشونهاش که دقیقا واضح هم بودم بهم گفت که آقا قطعش کن و من گوش کردم و قطعش کردم و تمرکزم رو گذاشتم روى سایت و یسرى از فایلهاى رایگان سایت رو گوش و تکرار میکردم دیروز ذهن نجواگرم اومد بهم گفت باز برگرد و من خودم رو سرگرم فایل گوش دادن و خوندن کامنتهای بچها میکردم که بها بهش ندم ولی بعضی اوقات وقتى کم ایمان باشی ذهن شیطانى ازت زور میشه و من باز برگشتم به روال قبلم و از ثانیه ی که برگشتم حالم دگرگون و خراب شد طورى که تحمل خودم رو نداشتم اومد توى سایت دیدم فایل توحیدى عملى ٩ اومده زدم روش که بازش کنم باز نشد و حکمتى توش بود که باز نشد،خیلی تو خرابات بودم و دلم میخواست زار زار گریه کنم لباسامو پوشیدم هدفونمو گذاشتم یه موسیقى بی کلام برای مراقبه رو پلى کردم و شروع کردم ساعت ١١ شب به پیاده روى و از شروع گوش دادن به موزیک زیر لب شروع کردم به گفتن من تسلیمم من تسلیمم من تسلیمم من تسلیمم و این همراه بود با بعض و گریه تا یک ساعت من تسلیمم رو تکرار کردم و اومد خونه و باز اشک ریختم و از خستگى و انرژی پایین خوابم برد صبح از خراب بیدار شدم و با حال خراب اومدم تو سایت فایل توحیدی عملی ٩ رو باز کردم و با موضوع و کلام استاد کم کم آروم شدم و اشک شوق ریختم اینبار براى نشونه ى خداوند که اصلا انگار خدا این فایل رو براى من ساخته که بهم بفهمونه که مصطفی به انسانها شرک نورز مشرک نباش قدرت فقط رب العامینه تا کى میخواى با کله خودت راه برى تا کى میخوای منم منم کنی هر موقع با کله خودم رفتم به بن بست خودم هر موقع با کله خودم رفتم چکو لقت خوردم هر موقع هم که با ایمان کمم به خدا سپردم نتیجه درست رو گرفتم بقول استاد میگه ما یسرى هامون سرمون به سنگ میخوره یسرى هامون باید سنگ رو بزنن به سرشون من از گروه دومم که سنگ رو باید بزنن به سرش که درک کنه و بفهمه وقتی با خدای خودت عهد و پیمان میبندى زبونی نیست باید با قلبت تعهد بدی وقتی بهت میگه قطع کن یعنی تمامش کن کشش نده که اگه ادامش بدی حال خودت خراب میشه خداروشکر که الان دارم مینویسم آروم شدم وقتی با قلبم گفتم من تسلیمم و از تمام وجودم به خدا گفتم من از هر خیرى که از طرف تو به من برسه محتاج فقییییر وتسسسسسسلییییممم منو رو به حال خودم وا نزار خدایا من نادان ناتوان و نا آگاهم دستم رو بگیر و منو در آغوشت نگه دار تو دانا توانا عالم و آگاهی من عاجزانه ازت میخوام کمک و هدایتم کنی به مسیر توحید ایمان و باور به خودت من دوست دارم مسیر رو تو نشونم بدى دوست دارم نور و روشنایی راهم باشی دوست دارم راهنما و راه بلد مسیرم باشی خدایا بهم آرامش بده خدایا بهم درک و فهم قوانین کیهانی رو بده خدایا بهم اراده و عمل کردن رو بده خدایا بمنه آسون کن براى آسونى ها منو راحت کن براى راحتى ها من دوست دارم مثل الگوهایى مثل ابراهیم و استاد عباسمنش باشم که توحید و یکتا پرستى توی سلولهای وجودشونه خدایا منو حفاظت کن حمایت کن در برابر انرژی های منفی و نجواهای شیطانی ذهنم ، از خدا میخوام قدرت سپاسگزاری بیشتر رو بهم بده از خدا میخوام لبریزم کنه از توحید منو یکی کنه با اصل خودم .
خداروشکر میکنم که خداوند هر روز با نشونهاش باهام حرف میزنه خداروشکر که هروقت رفتم تو جاده خاکی باز برمگردوند و خداروشکر میکنم بابت وجود تک تک اعضای سایت که با کامنتهاشون اشک ریختم آگاهی گرفتم لذت بودم شاد شدم عشق کردم و یه تشکر ویژه دارم از سردار دلها سید حسین عباسمنش و بى بى مریم که یکى از زنان اسطوره زندگی بنده هستن ایشون.
یا حق
به وقته عاشقی
خداجون شکرت چقددد با این شعر حال کردم برام اشنا بود
ممنون خداجونی که راحت بنده هاتو با عشق به خواسته هاشون میرسونی
خدایی ممنون میخام مثل مادر موسی هر لحظه حواست بهم هس و باورهای خیلی خوب رو و جادوییو به وقتش بهم میدی و چقد ارامش خوبی بهش دادی
اینک دررر منزل است
چقد رویایی وقتی خواسته ای داری میای پیش تو با احساس ارامش خیلی خوب شادی این خواسته اتفاق افتاده
شاید نتیجه اون لحظه نبینی
من با تو نگران هیچ چیزی نیستم
من باتو میدونم به راحتی با عشق به همه خواسته هام به سادگی میرسم
میدونم اروم اروم کلی بهم ثروت میدی
میدونم اروم اروم کلی سلامتی شادی عشق بهم میدی مهم ترین قدم احساس شادی خیلی خفن بهم کمک میکننی شکرت من گوشم به فرمانته دستم دسته تو پام پای تو تسلیم حق و زیبای تسلیم حقم و لحظه به لحظه منو دریاب به سمت نور بیشتر
میدونم بت ها نمیتونن برای من هیچ کار کنن همش دسته خودته منو به خواستهام نیرسم شکرت
وارهاندیم آن غریق بی نوا
تا رهید از مرگ، شد صید هوی
آخر، آن نور تجلی دود شد
آن یتیم بی گنه، نمرود شد
خدایی من میخام بازگردم برایهمیشه
خداییی من میدونم تو چقد مهربون و گناه هارو میبخشی میخام همیشه همیشه تو راه نور بیشتر بیشتر باشم تو راه به سوی تو باشم
از خودتم میخام درمن جاری بشی همینجور که به خواسته های دیگه منو رسوندی به خواسته های بزرگتررمم برسونی باعشق بیشتر خیلی راحترررر
خوشحالم که تو این حس و حال جادویی
و به شما و خودم افرین میگم که تو مسیر پر نعمت و شادی و سلامتیو ثروت هستیم
باسلام خدمت استاد عباسمنش ومریم خانم عزیز ،من دومین بار است که این فایل رو گوش میدم ،بسیار عالی ،شعر پر معنا وتفسیر خیلی خوب استاد ،واقعا هرچه که هست از ایمان به خدا وباور ماست .اما متاسفانه گاهی اوقات اسیر نجواهای شیطانی میشویم. بقول یکی از دوستان هرچه از نور میرسد واقعی ودرست است مهم درک ما از الهامات دریافتی است از خدا میخواهم روز به روز ایمان ما قویتر، درک ما بیشتر بشود بقدری به شنیدن این فایلها وآگاهیهایی که هربار بعد از شنیدن دریافت میکنم ،عادت کرده ام که اگر روزی حتی چند دقیقه بسراغ سایت نیام حال خوبی ندارم خوشحالم که این موقعیت برام فراهم شده که به این سایت دسترسی داشته باشم کامنتها و بخونم ودر کنار دوستان باشم خدایا شکرت
درود بر استاد عزیز و مریم جانم
هر بار میام و فایل های توحید عملی رو گوش میدم لذت میبرم اصلا یه جور دیگه ای ب دلم میشینند باعث میشند خدا رو بهتر و زیباتر بشناسم
در این شعر پروین اعتصامی با خِرَد خیلی زیبا توصیف میکنه مخصوصا اونجایی که میگه
«قطره ای کَز جویباری می رود از پی انجام کاری میرود» چقدر در این بیت آرامش در دلم سرازیر میشه ک آخه نگاه کن اگر هرجایی هرچیزی میشه هرچیزی پیش میاد از پی چیزیه و خب خداوند خیر مطلقه پس یا نشونس یا لطف یا هدایت ..
یا اونجایی ک میگه :
«رود ها از خود ن طغیان میکنند، آنچه میگوییم ما آن میکنند» رب بودن خداوند رو بیشتر درک میکنم میگم نگاه کن رب یعنی این قدرت رو ببین تا بی انتهاست صاحب اختیار جهانیان بودن رو ببین
اصلاً اختیار معناش بازتر میشه در این بیت
استاد عزیز برای فایل های فوق العاده توحید عملی ک امروز هم قسمت 11 رو قرار دادین بی نهایت سپاسگزارم
خدایا لطف و عنایتت رو برای برگردوندم ب راه درست و گوش دادن این فایل ها شاکرم
بنام خدای همیشه همراه.
بنام تویی نور چشمانمی،بنام تویی که پناه منی ،بنام تویی که تمام من میشوی ،خدایاشکرت که هستی.
سلام استاد عزیزم و سلام به مریم خانم.
استاد عزیزم ،ممنون از فایل های عالیتون ،فایل هایی که رنگو بوش از خداست .
وقتی به نتایجم نگاه میکنم میبینم تنها زمانی این نتایج اومد که رنگ خدا پر رنگ تر شد تو زندگیم ،وقتی که درست تر ،بهتر شناختمش ،این روزا عزت من ،عشق من آرامش من ،همش از خداست ،خدایی که با قانونش منو آشنا کرد ،استادو تو مسیر زندگیم آورد ،تا زندگی کردنو بهم یاد بده،دعای هر روزم اینه ،خدای خوبم کمک کن فقط روی خودت حساب کنم،کمک کن دستاتو از تو فقط ببینم ،کمکم کن توحیدو در عمل نشون بدم،هر زمانی که توی قلبم گفتن خدایاااا،تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم ،از راه رسیدی،دستمو گرفتی ،گفتی مهسااا راه از این وره،از راه رسیدی وقتی تمام زندگیم لبه پرتگاه بود،به لبه رسیدم اما نیوفتادم ،کی غیر توووو کدوم نیرو غیر تو ،زمین و زمانو میتونست برام هماهنگ کنه،.؟؟؟
استاد عزیزم ،من تو کل زندگی گذشتم ،شناخت خوبی از خدا نداشتم ،و از وقتی که با آموزه های شما آشنا شدم ،تونستم درست بشناسمش ،شب هاییو بیاد میارم ،همون موقه که خدارو بهم شناختین،از شوق اشک میریختم ،ساعت هاا این روزا حرف میزنم باهاش،توی قلبم براش خونه ساختم ،خدای من همونی که به محض اینکه من با درون خودم آشتی کنم،به محض اینکه خودمو با درونم هماهنگ کنم ،از راه میرسه،استاد شمااا راه الهام خدامو به روی قلبم باز کردی،الهامی از جنس عشق،این روزا انقدر آرومم که صدای خدا پر میشه تو وجودم ،این روزا جسورم ،خیلییی جسور ،اخه بزرگترین فرمانروای جهانو پشتم می بینم.
تحسین میکنم پروین اعتصامی بخاطره سرودن این اشعار،یاد شعر پیرمرد افتادم ،روز ها باهاش گریه کردم ،واقعا پروین ،عالی از توکل شعر گفته عالی.
عاشقتونم ،شما و مریم جون بهترین الگو های من هستین،خداروشکر که هستین.
در پناه خدا باشید.
بنام خالقمون
سلام بر خواهر و جواهر ارزشمندم مهسای توحیدی
حالتون عالی و متعالی
ای دختر متعهد
چقدر با احساس نوشتی
اشکم در اومد، خدارو شکر
چقدر دوست خوبی داری؟
اون بهترین رفیقه؟
خدا رو شکر که پیداش کردی؟
من یادم نیست که نمازم قضا رفته و همیشه اونو عبادت کردم…
ولی درک درستی از خدا وند نداشتم…
دقیقا مثل شمام مهسای عزیز و توحیدی
انگار تازه پیداش کردم و تا کسی حرفی میزنه اشکام جاری میشه… که چرا این همه غفلت… الله اکبر
الان که استاد میگن متوجه میشم و درست درک میکنم.
که چقدر شرک داشتم .
انشاءالله که هر روز توحیدی تر باشیم و بیشتر و بیشتر درکش کنیم.
کمال تشکر رو دارم ازتون
حال خوب و احساس خوب انتقال دادی.
هر کجای دنیا هستی .
در پناه رب العالمین باشی .
ما انسانها قطره ای از وجود خداوندیم.
اندازه ی حس قشنگت
دوست دارم .
قلم تون توانا
ای فرشته ی عاشق الله
روزگارت شاد شاد
قلب نازنینت از غصه دور
سلام به دوست خوبم و همفرکانسی مهربونم ،خداروشکر که تونستم با کامنتم احساس خوبی بهتون بدم ،ممنونم که پیام های منو مطالعه میکنید و سپاس تر که پاسخ میدید.
دوست خوبم خیلی بهتون تبریک میگم که تونستید ،خداوندو بشناسید.
در پناه خدا باشید.
بنام خالقمون
سلام مجدد دارم خدمت خواهر ارزشمندم
مهسای توحیدی…
باورت میشه فقط میرم سر کار و مطالب استاد و کامنت ها ..
بعضی مواقع چنان محو میشم که زلزله هم بیاد متوجه نمیشم…
نه جایی میرم و دوست ندارم چیزی جز مطالب سایت و کامنت دوستان بشنوم،
فکر نمیکردم اینقدر عاشق سایت بشم .
خداوند رو شاکرم اینقدر دوستان بی نظیری دارم.
که برای همه دعا میکنم و نتایج اونا رو میبینم کلی لذت میبرم.
ما انسانها قطره ای از وجود اونیم،
من هنوز بچه های سایت رو از نزدیک ندیدم.
ولی طوری باهاشون راحتم و کلی حرف خوب، و واقعا تاثیر گذار ،رد و بدل میشه !!!
نه اونا رو دیدم ،و نه میشناسم کجان؟ الله اکبر
مرسی که برام نوشتی
مرسی که هستید .
انشاءالله در ثانیه به ثانیه زندگیت بهترین ها رو تجربه کنید .
آرزو میکنم معمار زندگیت باشی ،
ستون خانه ات همه از عشق ،سقف خانه ات بلوری و شفاف، فضای خانه ات همیشه پراز مهر،
مرسی که برامون نوشتی و
وقت گذاشتید،
سایتون برقرار و مستدام
سلام خانم سالاروند وقت عالی بخیر . دوست دارم با شما صحبت کنم شماره واتساپتون رو محبت میکنید با هم در ارتباط باشیم ؟ ممنونم از شما _مطمینم که خیلی پیشرفت خواهم کرد به نام خدایی که جان آفرید
زمین و زمان و مکان آفرید
خداوند روزی ده عیب پوش
خدایی که داراست ،علم غیوب
توانای مطلق بپوشد غیوب
خدایی که در خلقت این جهان
نبودست محتاج، بر این و آن
خدایی که بخشید هستی به ما.
بنام الله یکتا و سلام به این زوج بینظیر.
شکر خدا که هدایتم کرد از نشانه های امروز به این فایل پر از آگاهی و آرامش بخش کهیادآوری میکنه بهمون خداوند هر لحظه در زندگی ما حضور داره و تمام هدایتها با اونه.وقتی این یادآوریها بهمون میشه،اونوقت با نگاهی دقیق میفهمیم چقدر ووی زندگیمون شاکر بودیم یا ناسپاس.ایمان داشتیم یا مشرک بودیم و در هر مرحله چقدر؟
چقدر زندگیمون بر اصل و اساس خداوند و هدایتهاش و قدرتهاش برنامه ریزی شده یا چه جاهائی سکان این کشتی رو سعی کردیم دست خودمون بگیریم یا دست دیگران بدیم.
یروز یه عکس از کهکشان دیدم که بفکر رفتم چقدر ما کوچکیم و در عین حال چقدر بزرگیم که همه این کهکشان و موجوداتش رو برای ما آفریده و مسخره ما کرده و اگه ما زور وارونه نزنیم،همه چیز براحتی و با هدایت خداوند به بهترین شکل ممکن انجام میشه.چرا که نقشه های اون حرف نداره.هدایتهاش همه بی نقصه.حواسش به تمام مخلوقاتش هست.ریز و درشت.خدارو شکر میکنم از این همه نعمت و خلقت و ثروت.مثل همین بارون که در اوج زیبائی داره قدرت خداوند رو بهمون نشون میده .
چه فضای و تصویر زیبایی..چه رابطه قشنگی چه حس و حال عالی..چه ماشین فوق العاده ای و چه هوای بینظیری که عطر و رطوبتش رو میشه حس کرد.
همیشه شاد و پیروز ثروتمند باشید از هرلحاظ
به نام دوست و با سلام به استاد و دوستان توحیدی ام
الان فایل رو دیدم و با جان شنیدم، عجله داشتم و خواستم برم سراغ کارام بعد از اتمام فایل اما دیدم دعای انتهای این فایل درخواست از خداوند برای توفیق سپاسگزاری بیشتر بود و باید دعاها رو عملی کنم و ندایی گفت برو و برای این فایل عالی و خدایی تشکر کن که تشکر از بنده ی خدا تشکر از خداست که او دستی از دستان خداوند است. فایل عالی بود این یادآوری ها و صحبت ها روح خدایی ما رو بیدار می کنه یا بهتر بگم باعث میشه ما صداش رو بهتر بشنویم که او همیشه بیداره و به یادمون میاره که اوست و فقط اوست. خدایا ما رو به سپاسگزاری بیشتر، فروتنی بیشتر در مقابل قدرتت،پیروی از هدایت هات، ایمان بیشتر، یقین و توکل بیشتر هدایت نما.
سلام سلام
رد پای 23
استاد اینو فهمیدین که چقدرررر همه بچه ها وقتی شما یه فایل توحیدی میزارین اشتیاقشون بیشتر میشه؟
انگار همه منتظرن یک جرقه از صحبتهای توحیدی بشه بعد همه سفره دلشونو باز کنن یکی یکی یادشون بیاد کجاها خدا دستشون رو گرفته.
دو شبه دارم کامنتای این فایلو میخونم.اصلا نمیتونم بگم کدومش خیییلی خیلی بهتر بود.چون اوناییکه خیلی بهتر بود از همه بهتر دیگه نداشت.
یک بنده خدایی چند وقته پیش برگشت گفت خدا وجود نداره.اصلا این جهان خودش به وجود اومده.
گفتم من کار به هیچیه هیچی ندارم.تو میگی خدا وجود نداره باشه.
ولی چرا وقتی از یه چیزی ناراحتی دلت گرفته من خودم شنیدم به زبون گفتی ای خداااا.
این ای خدات از کجا در اومد.
گفتم تو ناخوداگاه میگی ای خدا.
گفتم اگه خدایی نیست نگو.گفتم نگو چرا میگی.
میدونی چرا میگی چون فطرتت از خداست.وقتی ناراحتی از خدا دوری ولی چون فطرتت خداییه و میدونه داری از منبع دور میشی فطرتت صداش میزنه و این دست خودت نیست حتی اگه هرچقدرم تلاش کنی نمیتونی صداش نزنی.
فوق فوقش صداش میزنی ازش گله میکنی و داد و بیداد میکنی.ولی بازم حتی گله مندیتو به خودش میگی.
دو روزه ارامشم بیشتر شده نمیدونم این قران چیه وقتی میخونیش انگار عصبانیت برات بی معناست.
دوستای عزیزم هر کسی که کامنت منو میخونی و مث من خیلی اوقات این الگو رو داری که سر هر چیز کوچیکی عصبانی میشی بهت توصیه میکنم هر شب قبل خاب حتما حتی شده 5 ایه قران بخونی.یک جوری بخون که معنیشو بفهمی با درک بخون.
وقتی قران رو بادرک میخونی بعد در طول روز هر جا که نگاه میکنی نشونه هاشو میبینی.بهتون قول میدم.اینو از تمام کامنتای توحیدی این خانواده بزرگ و دوست داشتنی میتونین بفهمین.
وقتی میری بیرون تو طبیعت کوه و دشت ابشار دریا صحرا جنگل هایی رو میبینی که مرتب ایه های قران رو برات تداعی میکنن.
النحل
وَإِن تَعُدُّوا نِعْمَهَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ
ﻭ ﺍﮔﺮ ﻧﻌﻤﺖ ﻫﺎﻱ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﻛﻨﻴﺪ ، ﻫﺮﮔﺰ ﻧﻤﻰ ﺗﻮﺍﻧﻴﺪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﻤﺎﺭ ﺁﻭﺭﻳﺪ ; ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺧﺪﺍ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺁﻣﺮﺯﻧﺪﻩ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺍﺳﺖ .(١٨)
وقتی قران میخونی بعد میبینی بچه ت یکم اذیت میکنه یا داد میزنه یا گریه میکنه یک چیزی ته دلت ارومه باعث میشه با ارومی بگی چی شده عزیزم گریه نداره اروم باش.و اونم اون حس اروم بودن رو از تو میگیره.
مث تو که وقتی قران میخونی حس ارامش رو از خدا میگیری.
ارامشی که نمیتونم توصیفش کنم فقط میتونم بگم یک حس رهایی داری و فقط هر جا نگاه میکنی دنبال خودشی.مث یک زنبور عسل که فقط بو میکشه و دنبال شیرینیه و فقط حرکت میکنه.
النحل
یُنَزِّلُ الْمَلَائِکَهَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلَىٰ مَن یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ أَنْ أَنذِرُوا أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنَا فَاتَّقُونِ
ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎ ﺭﻭﺡ ﺑﻪ ﻫﺮ ﻛﺲ ﺍﺯ ﺑﻨﺪﮔﺎﻧﺶ ﻛﻪ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﻧﺎﺯﻝ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ [ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻣﻰ ﺩﻫﺪ ] ﻛﻪ ﻣﺮﺩم ﺭﺍ ﻫﺸﺪﺍﺭ ﺩﻫﻴﺪ ﻛﻪ ﻣﻌﺒﻮﺩﻱ ﺟﺰ ﻣﻦ ﻧﻴﺴﺖ; ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﺍﺯ ﻣﻦ ﭘﺮﻭﺍ ﻛﻨﻴﺪ .(٢)
فرشته هاش و روح رو به هر کسی که دنبال خودش باشه میفرسته و میگه به این بنده ام(که حالا که دنبال منه)حالی کنید به کسی وابسته نباش فقط از من پیروی کن.از من تقوا پیشه کن.
من عاشق سوره نحل ام ایه هایی که از سوره رو زیاد میخونم براتون میزارم.
النحل
وَعَلَى اللَّهِ قَصْدُ السَّبِیلِ وَمِنْهَا جَائِرٌ وَلَوْ شَاءَ لَهَدَاکُمْ أَجْمَعِینَ
ﻭ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻥ ﺭﺍﻩ ﺭﺍﺳﺖ ﻓﻘﻂ ﺑﺮﻋﻬﺪﻩ ﺧﺪﺍﺳﺖ ، ﻭ ﺑﺮﺧﻲ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺭﺍﻩ ﻫﺎ ﻛﺞ ﻭ ﻣﻨﺤﺮﻑ ﺍﺳﺖ ، ﻭ ﺍﮔﺮ ﺧﺪﺍ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻫﻤﻪ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ [ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﺍﺟﺒﺎﺭ ]ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﺭﺍﺳﺖ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻣﻰ ﻛﺮﺩ .(٩)
واقعا فکر میکنیم برای خدا کاری داره که همه رو به راه راست هدایت کنه،،،؟
ولی این هدایت اجباری چه فایده ای داره؟
النحل
هُوَ الَّذِی أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً لَّکُم مِّنْهُ شَرَابٌ وَمِنْهُ شَجَرٌ فِیهِ تُسِیمُونَ
ﺍﻭﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ ، ﺁﺑﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻤﺎ ﻧﺎﺯﻝ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ ﺑﺨﺸﻲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻧﻮﺷﻴﺪﻧﻲ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺑﺨﺸﻲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﺭﺧﺖ ﻭ ﮔﻴﺎﻩ ﻣﻰ ﺭﻭﻳﺪ ﻛﻪ [ ﺩﺍم ﻫﺎﻳﺘﺎﻥ ] ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻣﻰ ﭼﺮﺍﻧﻴﺪ .(١٠)
النحل
یُنبِتُ لَکُم بِهِ الزَّرْعَ وَالزَّیْتُونَ وَالنَّخِیلَ وَالْأَعْنَابَ وَمِن کُلِّ الثَّمَرَاتِ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَهً لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ
ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﺁﻥ ﺁﺏ ، ﺯﺭﺍﻋﺖ ﻭ ﺯﻳﺘﻮﻥ ﻭ ﺧﺮﻣﺎ ﻭ ﺍﻧﮕﻮﺭ ﻭ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﻣﺤﺼﻮﻟﺎﺕ ﻣﻰ ﺭﻭﻳﺎﻧﺪ ; ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺩﺭ ﺍﻳﻦ [ ﻭﺍﻗﻌﻴﺎﺕ ﺷﮕﻔﺖ ﺍﻧﮕﻴﺰ ﻃﺒﻴﻌﻲ ] ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺍﻱ ﺍﺳﺖ [ ﺑﺮ ﺗﻮﺣﻴﺪ ، ﻭ ﺭﺑﻮﺑﻴّﺖ ﻭﻗﺪﺭﺕ ﺧﺪﺍ ]ﺑﺮﺍﻱ ﮔﺮﻭﻫﻲ ﻛﻪ ﻣﻰ ﺍﻧﺪﻳﺸﻨﺪ .(١١)
و چه زیبا اینجا میگه:
النحل
وَسَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومُ مُسَخَّرَاتٌ بِأَمْرِهِ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَعْقِلُونَ
ﻭ ﺷﺐ ﻭ ﺭﻭﺯ ﻭ ﺧﻮﺭﺷﻴﺪ ﻭ ﻣﺎﻩ ﺭﺍ ﻧﻴﺰ ﺭﺍم ﻭ ﻣﺴﺨّﺮ ﺷﻤﺎ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ ، ﻭﺳﺘﺎﺭﮔﺎﻥ ﻫﻢ ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻧﺶ ﺭﺍم ﻭ ﻣﺴﺨّﺮ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ ; ﻗﻄﻌﺎً ﺩﺭ ﺍﻳﻦ [ ﺣﻘﺎﻳﻖ ]ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎﻳﻲ ﺍﺳﺖ [ ﺑﺮ ﺗﻮﺣﻴﺪ ، ﺭﺑﻮﺑﻴّﺖ ﻭ ﻗﺪﺭﺕ ﺧﺪﺍ ] ﺑﺮﺍﻱ ﮔﺮﻭﻫﻲ ﻛﻪ ﺗﻌﻘّﻞ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ .(١٢)
شده تا حالا بشینی به غروب زل بزنید یا به طلوع زل بزنید؟
من خودم غروب زیاد دیدم و نشستم و زل زدم.ولی خیلی وقته طلوع رو ندیدم به نظرم بهترین طلوع طلوع دریاست.
روزهایی بود که فایلهای معجزه شکر گذاری رو گوش میدادم.و همین طور فایلهای رایگان استاد.
اون روزها بود که هدایت شدیم بریم مسافرت.ولی همسرم با من اتمام حجت کرده بود این سفر خیلی سفر سختیه میخای بیای؟گفتم 100 درصد.
اون موقع یک تازه خونه خریده بودیم و خدا بازهم معجزه ای تو زندگیمون وارد کرد با اینکه اه در بساط نداشتیم و همه پولمون رو داده بودیم برا خونه و احتیاج شدید به ماشین داشتیم سال 96 بود یک 206 مشکی تقریبا خوب برامون جور کرد با قیمت 8 تومن.پولش به قدری معجزه وار جور شد که نفهمیدم چی شد که ماشین خریدیم.
خلاصه قرار شد با این 206 که کولرم نداشت بریم مسافرت.تو چله تابستون.اونم چه مسافرتی.با دوتا بچه.گفتم همسرم گفت سفر سخت ولی من گفتم تو بگو سخت من میگم اسون.
(بماند نمیگم که چرا میگفت سخت بود)
ولی من گعتم ببین قراره این بهترین سفری باشه که تا حالا رفتیم.
یک صبح تا شب رو رانندگی کردیم تا رسیدیم محموداباد یک سوییت کنار دریا گرفتیم.
به مدت 3 روز یا دقیق یادم نیس شایدم 4 روز.
اون روزها که به قول همسرم قرار بر روزهای سخت بود برا من خیلی عالی بود.
صبحای زود پامیشدیم دو نفری میرفتیم لب ساحل میشستم و منتظر طلوع خورشید میشدم.گاهی راه میرفتم گاهی میشستم همسرمم برا خودش یا راه میرفت یا میرفت تو خونه یا نمیومد.
مینشستم زل میزدم به طلوع خورشید اهنگ بدون کلام میزاشتم قران میزاشتم یا گاهی هم فقط صدای موجها بود.
اونجا اون طلوع بهترین جایی بود که معنی این ایه رو درک میکردم.
سر یه وقت معین خورشید میومد بیرون و هشدار میداد پاشین وقتشه برین دنبال رزق و روزی و شب باز موقع غروب کنار دریا میگفت دیگه وقت استراحته.
زندگی من بعد از اون سه روز الهی از این رو به اون رو شد براااای همیشه.همیشه همیشه.
و اون مسافرت اولین مسافرتی بود که جز بهترین مسافرتهام بود.
من تو اون مسافرت تو اون روزهای طلایی داشتم قدمهای بزرگ برای زندگی بهترمو در کنار همسرم برمیداشتم.هر لحظه هر دم میگفتم خدایا شکرت.
شکرت شکرت شده بود ورد زبونم.هر لحظه اش قشنگ تر از لحظه قبلی میشد.
الان که یکی یکی یادم میاد دلم پرواز میکنه برا اون یه دفعه اون خدایا شکرت گفتنای توحیدیه توحیدی.
و باز میگم الهیییی شکرت.
وقتی دلتو به خدا میسپاری از ته دلت ازش چیزی میخای میگه برو قران بخون وقتی قران میخونی اروم میشی.بعد اگر کسی یه کاری کنه که به زعم تو اشتباهه و میخای بهش تذکر بدی که این کارو نکن اون حرفو نزن به ضرر خودته میگی نه هنوز زوده معلومه باید هنوز تجربه کسب کنه.
باید خودش راهشو پیدا کنه.
حتی میخای به طرف بگی تو جمع این حرفو نزن وجهه خودتو خراب نکن باز میگی هر کسی مسئول اعمال خودشه.خودش باید راهشو پیدا کنه و لبخند میزنی و سکوت میکنی.
به نظرم اگه میخای دلت اروم باشه باید قران بخونی.باید قران بخونی تا بفهمی چی میگم.
دلتون خدایی و راهتون قرانی.
سلام عشققققممم
سلاام دلبرررم
سلاممم یکی یه دونم
سلاممم تنها تکیه گاه من
سلاممم ای که از همه چیز اگاهی
سلااام ای که مکر نیرنگ بازان را به خودشان باز برمیگردانی
سلااام ای انکه مکر نیرنگ بازان را بهشون باز میگردانی
سللاام ای که اگاهم میکنی که چه برخوردی نشان دهم که همه نیرنگشون نابود شود
سلاام ای انکه من را بزرگ میکنی اگر فقط به تو تکیه کنم
سلااام ای تنها یار و مونس تنهایی ام
سلاام ای هدایت گر من در همه ی جنبه های زندگیم
سلام ای انکه من را شجاع میکنی که با وجود ترس از ناراحت شدن بقیه حرفم را بزنم
سلاام ای انکه بدون نگرانی از قضاوت شدن به من به من امیدواری و ارامش میدهی تا راه خودم را بروم
سلاااام خدای عزیززم سلام پرودگار من
سلللام ای انکه با تو همه کسم و توانایی مقابله با همه کس را دارم و هیچ کس توانایی مقابله با من را ندارد
سلااام ای انکه بی تو هیچم هیچ هیچ و تواناییی هیچ دفاعی در مقابل کوچکترین موجودات افریننده ات ندارم
خداییی مهربونم خیلی عاشققتتتم خیلی دوستت دارم تا حالا اینقدر خودم رو به تو نزدیک احساس نکرده ام،
خدای مهربونم این ها همه لطف و مرحمت توست بر بنده ضعیف و ناتوانت انجایی که گفتی فهیمه جان نگران ناراحتیهیچ چیز و هیچ کس نباش از هیچ کس نترس از قضاوت هیچ کس نترس من خودم هوای تورا دارم
انجایی که گفتی فهیمه جان خودت رو از قید ادم های وابسته ازاد کن و دیگر به حال کسی دلسوزی نکن بندگان من با تو چیکار.
تو راه و زندگی خودت رو بروبه بقیه کاری نداشته باش اگر از من بخواهن همان طور که تو را هدایت کردم ان ها را هم هدایت میکنم و اگر نخواهند تو خودت را تیکه تیکه هم بکنی ان ها هدایت نخواهند شو جز انکه تو را هم به گمراهی بکشانند .
گفتی کمکت رو از روی همه بردار و بگو به عزیزانت دیگه کارهای مربوط به زیبایی رو انجام نمیدم مگر با قیمت چند برابر عرف کسی که قدر تو را نمیداند همان بهتر که تنها باشد و برود جای کسی دیگه.
به من گفتی به همسرت بگو من دیگه دوست ندارم کار بیرون انجام بدم یا کار برا کسی انجام بدم و بخاطر پول کار کنم من دوست به خونه زندگیم برسم خونم رو تمیز داشته باشم به خودم برسم به زندگیم برسم برای خودم ارزش قائل باشم.
انجایی که همه با این تصمیمم بر علیه من توطئه کردن و خواستن من را زجر دهند گفتی فهیمه جان نگران همسرت نباش تو باید بتوانی تنهایی دوام بیاری من کمکت میکنم از اینکه همسرت رهات کنه و بچسبه به خانوادش ناراحت نباش رها باش ازاد باش با خودت عشق و حال کن با من عشق و حال کن من دل های همه ادم ها را برات نرم میکنم.
اونجایی که گفتی فهیمه جان بست نیست این همه خفت و خواری از عزیزانت کشیدی این در گوشی های که زدم بست نیست 0نوز جا داری بخوری دست بکش از اطرافیانت وابسته چه هستی با خودت حال کن و اگاهانه بگو از من باید دعوت به عمل بیاد که بیام پیشتون هنوز یه نازم براشون بیار.
اونجایی که گفتی فهیمه جان چرا اینقدر درگیر بچه های دیگران هستی و در کنارش اینقدر باج میدهی چرا وابسته بچه هستی بکن ، بکن فهیمه با خودت فقط حال کن فقط با من حال کن ،
اونجایی که گفتی فهیمه میدونم خیلی دلتنگی میونم سخته تحمل کردن این دوری و تنهایی اما صبر کن تحمل کن فقط یکم دندون رو جیگر بزار خودم همه چیز رو درست میکنم
ومن اعتماااد کردم و من اعتماد کردم به این حرفاااا و من اعتماااد کردم و همه اون کارهها رو انجام دادم، با وجود دلتنگی و تنهایی داشتم زجر میکشیدم و گریه میکردم و صدایی ته قلبم گفت اشکال نداره فهیمه گریه کن اما خفت نکش گریه کن اما نزار خوردت کنن از دلتنگی بمیر اما برای اینکه دلت رو باز کنی خونه این یکی اون یکی نرو.
و مدااام و مددداااام همین ندا درگوشم زمزمه میشد که فهیمه با خودت حال کن با خودت عشق کن دنبال هیچ کس نباش
میگفتم خدایااا مگه میشه من تنهایی عشق و حال کنم اخه چطوری پس این همه ارتباطات برای چی افریدی برای چه.؟
گفت فهیمه جانم ارتباطات را افریدم اما به چه قیمتی ارتباط برقرار کنی به قیمت بی ارزش کردن خود، به قیمت باج دادن که بخاطر وابستگی هر کاری خواستن انجام بدی
به قیمت بی ارزش کردن تو
به قیمت بی احترامی کردن به تو !!!
نه نه!!!
ارتباطات را افریدم به قیمت با ارزش دانستن تو
به قیمت قدر دانستن تو
اخر تو عزیز دردونه ام هستی حق ندارد کسی به تو بگوید بالای چشمت ابروست
حق ندارد کسی به تو توهین و بی احترامی کند،
حق ندار کسی ارزشت را پایین بیاورد بخاطر چندر غاز،
هیچ کسی حقی بر گردن تو ندارد هیچ کس چون تو را برای خودم افریدم ته برای دیگران،
تو را برای خودم افریدم که با من عشق بازی کنی نه با دیگران.
تو را برای خودم افریدم که من را بندگی کنی نه دیگران،
اری فهیمه جان من از تو هیچیی نمیخوام جز اینکه فقط از من بخواهی و روی من حساب کنی،
اصلا هدف از افریده شدنت این چیزهایی که تو فکر میکنی نبود هدف این بود تو عش را تجربه کنی
هدف این بود که تو به هر خواسته ای که داری برسی بدون ذره منت از دیگران
هدف لذت بردن و سپاسگذار من بودن بود فقط همین بود فهیمه من هیچ چیز نبود فهیمه جانم جز سپاسگذار و لذت بردن