توحید عملی | قسمت ۶ - صفحه 29 (به ترتیب امتیاز)

دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند

گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند

ساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت

با من راه نشین باده مستانه زدند

جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه

چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند

شکر ایزد که میان من و او صلح افتاد

صوفیان رقص کنان ساغر شکرانه زدند

آره شکر وسپاس آن خدایی که دست مرا گرفت ومیان من اودوستی برقرار شد وبه این خانواده هدایت کرد الهییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی سپاسگزااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااارم

سید جان برادر خوب ونازم از شماواون خدایی که همش خوبی وآرامش است سپاسگزارم که هرلحظه درحال هدایت من ،به بهترینها است برادر جان این روزها خدای عزیزم دستم را گرفته وکاملا حواسش به من است

آری به قول حافظ جاودان ، خداوند هر لحظه دارد گدایی چون مرا ، گنج های قارونی میدهد وهر لحظه مثل شما بویش وعطرش را حس میکنم آری درست میفرمایید وقتی از این خدا سخن میگویی ؛ همش دوست داری حرف بزنی ومن اینرا خوب حس میکنم مانند شما .

داداش سید ؛ بزرگ بانوی این خانواده ، خیلی وخیلی زیباتر در سفرنامه ، وحتی بهتر از شما ، قشنگ بیان میکنند وباور کنید وقتی توضیحات ایشان را میخوانم ، آرامشی وصف نشدنی سراسر وجودم را فرا میگیرد .همیشه به خداوند میگویم ؛ خداجون متشکرم به خاطر این عزیز

سید جان ترا به خدا ؛ محبت فرمایید ایشان همراه شما یه مقداری صحبت بفرمایند خیلی لذت میبرم که رووووووووووووووووووووووووووی ماه ایشان را ببینم متشکرم

واما من : این دو سالی که با شما همراه هستم بزرگترین زیبایی وارد زندگیم شده است واین زیبایی خدای عزیزم است وباید بگویم زندگیم در بطور 90% پر پر از خداوند شده است

احساس میکنم که خیلی بیشتر خداوند را درک کرده ام واون عزیز بیشتر وبیشتر به من توجه دارد .

سید جان زندگیم پراز معجزه شده است وباخودم حال میکنم وهمش دوست دارم در این حالت باشم واصلا بگذار بگویم چه معجزه ای . واینو میگم که همش این نشانه ها رابیشتر تایید کنم ووبیشتر سپاسگزار باشم تا بیشتر به آن یگانه پادشاه این هستی نزدیکتر وبعد بیشتر لذت ببرم وکیف کنم .الهییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی سپاسگزارم جیگر

امروز اول صبح داشتم فایل الهامات خداوند را گوش میدادم (کم کم دارم حضور صددرصدیش را درزنگیم حس میکنم . چون باوری که دارم وبرای خودم ساخته ام این است : خداوند معلم من است وآن جان جانان ؛ هرلحظه درحال هدایت من به بهترینها است ) بعد گوشیم را باز کردم باز دیدم برادرم سید جان ، باز دارد در باره ی این خدا وتوحید حرف میزند ودارد بوی اورا همراه بادهای کالیفرنیا به سمت بنده های دوستدارش میفرستت ومن هم که دل بسته ام به بوو وزش باد ؛ که درصبحدمی به این جان عاشق من بوزد . بعد دیدم که مریم شایسته بزرگوار ؛ باز گوشه ای از این روضه رضوان واین باغ را ؛ در کانال تلگرام گذاشته است گفتم خدایا شکرت ، امروز همش بو وعطر شما بود . خیلی حالم عالی عالی شد بطوریکه همش با خودم زمزمه میکردم ؛ من هم مثل پروردگارم ، سرشار از انرژی وشادی هستم

بعد از ظهر برای انجام کاری سوار ماشین عزیزم شدم و فلش صوتیم را در ضبط ماشین گذاشتم

دیدم میگوید : به نام خدا ؛ من سید حسین عباسمنش هستم وخداوند را هزاران بار سپاسگزارم که به من این فرصت را داد که………

اینو که الان میگویم باور کنید گفته شد . خنده وای وای خداجون سپاسگزارم

چه باوری در باره ی خداوند دارید ؟؟؟

آری این لحظه بود که دریافتم خداوند از وعده وقولی که به ما داده است هرگز وهرگز تخلف نمی کند .

گفته که به یاد من باشید تا به یاد شما باشم تا همراه شما در ” هر لحظه ” باشم واو امروز این مطلب را به من ثابت کرد که رحیم رحیم ….. من نزدیکم . من درخواست درخواست کنندگان را همیشه با جواب آری وبلی و پاسخ همیشه مثبت میدهم . البته به شرطی که اونها هم به حرف من توجه کنند وکانون توجه شان من باشم در این صورت آنها هم رشد میکنند

فایل صوتی در باره ی : جواب ؛ چه باوری در باره ی خداوند دارید بود . ومن امروز چقدر خوشحال وشاد وشنگل بودم واز شادی در پوست خودم نمی گنجیدم

دراین فایل میگوید : خداوند همهههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه چیز است خداوند خود خود آتش بود که برابراهیم وارد شد .

آری برادر آری خواهر خداوند همه چیز است وقتی رحیم با تمام وجود از او خواست به اندازه ی آگاهی ودرک رحیم عزیز در زندگیش است

خداوند به اندازه باور وسطل وآگاهی عباسمنش ورحیم وهر کسی دیگر ؛ در زندگیش نمود و هویدا میشود

عزیزان ببینید این خدا چقدر مهربان است واین از رحمان ورحیم بودن خداوند است که برخلاف بعضی از ما آدمها که یک مقدار بیشتر دیده میشویم . خودمان را گم میکنیم . اما این خدا با آن همه قدرتش ، چقدر کوچک میشود .

آری عزیزان من به این آگاهی رسیده ام که خداوند به اندازه ی یه آب نبات بچه کوچک میشود به اندازه نخ سوزن پیرزنان باریک میشود و…… وبه اندازه تمام هستی هم بزرگ میشود .

این خدا ، همان خدای دیروز وگذشته ها است این خدا همان است که دریا را برای موسی باز کرد این خدایی که ما داریم ، همان خدایی است که شمشیر فولادین بران سنگ خارا را ، بر گلوی هر کسی ، میتواند به نرمتر از کف صابون تبدیل کند

این خدای ما ؛ همان خدایی است که میتواند ؛ آتش رابه گلستان تبدیل کند

این خدای ما ، همان خدایی است که میتواند به هرکس که بخواهد وخودش را مثل او تغییر دهد قدرتی مثل عیسی بن مریم دهد که مردگان را زنده کند

این خدای امروزی ما ؛ همان خدای اول وآخر این جهان است که خودش میگوید ای رحیم جان ؛ من برتو سخت نگرفته ام . خداوند برای شما راحتی و آسونی را پیشنهاد داده است حال اگر زندگیت به سختی وناراحتی میگذرد معلوم است که از مسیری که این خدا میگوید خارج شده ام .

راحت تر بگویم : خداوند به اندازه حال تو وسطل آگاهی تو به شما حال میدهد نه کمتر نه بیشتر .

خدای عزیزم ای مهربان من ، ای نور هدایت کننده من ، ای جانها و قلبهای همه ی آدمها ، آشنای تو ؛ سپاسگزارتم که به من به اندازه ی درکم از شمای بی نهایت ، کمک میکنی واین عین عدالت توست .

تو حامی ومدافع من هستی

تو همیشه درجاهایی که مانده ام ونتوانستم کاری بکنم . راه را نشانم دادی از تو بسیار سپاسگزارم وسپاسگزارم از تو به خاطر پیامبرانت وتشکر ویژه از تو دارم به خاطر کتاب “قرآن ” که همش تویی وتویی

الهی ای خدای اول وآخری وآیندگان ، به خاطر همه نعمت هایی که به من واجدام داده ای ازت سپاسگزارم

مهربانا ؛ به خاطر بند ه هایی که راه تو فریاد میزنند ونام تو را در دهان کوچک وبزرگ می اندازند وبوی ترا بیشتر در این جهان ، به مشام دیگر بنده هایت میرسانند از تو یب نهایت سپاسگزارم

خدایا سخن از توست وتمامی ندارد

از اینکه به من این فرصت را دادی که دست وپا شکسته از توی توبه پذیر سخن بگویم سپاسگزارم سپاسگزااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااارم

خیلی دوستت دارم چون تو بهترین رفیق زندگیم هستی

خیلی دوستت دارم خدا جون از طرف بنده ی کوچکت رحیم