توحید عملی | قسمت ۴
امروز مکالمه ای با یکی از دوستانم در ایران داشتم که می گفت، امروز، یعنی سه شنبه ۸ می ۲۰۱۸، اکثر مردم و بازاری ها در ایران منتظر تصمیم ترامپ درباره موضوع برجام هستند. زیرا اوضاع بازار و همه کسب و کارها بستگی به این تصمیم دارد.
پس از این مکالمه، احساسم مرا جلوی دوربین آورد تا به همه افرادی که منتظرند تا تصمیم یک فرد، دولت یا یک اتفاق، اوضاع آنها را مشخص نماید، این اصل را یاد آوری کنم که:
وقتی یک اتفاق یکسان، مثل بالا یا پایین آمدن ارزش دلار، برای برخی از افراد همین جامعه، نعمت می شود و برای برخی ها نگرانی و مشکل، نشانه ایست که می گوید: قوانین اساسی تری در کار است که زندگی ما را رقم می زند. خداوند خواسته تا تمام اتفاقات زندگی ما در دست باورهای مان باشد، نه تصمیمات دیگران.
به اندازه ای که می توانیم این قانون را باور و خداوند را برای خود کافی بدانیم، به سمت دریافت آن نعمت ها هدایت می شویم.
به اندازه ای الهامات را دریافت می کنیم که به وسیله نگاه توحیدی، از عهده کنترل نجواهای ذهنمان بر آییم. نجواهایی که می گوید اوضاع بازار خراب است. همه چیز در دست ترامپ است، وضعیت کسب و کارت در دست نرخ دلار است و …
اما اگر درک کنیم که خداوند قدرت کنترل ذهن مان را به ما داده و می توانیم با ایجاد باورهای قدرتمند کننده، زندگی خود را آنگونه که می خواهیم خلق کنیم، فارغ از اینکه اوضاع و شرایط اقتصادی مملکت چیست یا دولت ها قصد چه تصمیماتی دارند، در هر صورت، همه آن شرایط ، برای ما فقط رحمت خواهد بود.
این یعنی توحید عملی. یعنی فقط خداوند و قوانینش را کافی دانستن. یعنی در مسیر ساختن جهان بینی توحیدی بودن.
به اندازه ای که از عهده کنترل نجواهای ذهنت بر می آیی و سعی می کنی به جای نگران بودن درباره تصمیمات افراد، دولت ها و شرایط، باورهای هماهنگ با قوانین خداوند را بسازی و با خداوند هماهنگ شوی، جهان بینی ات توحیدی می شود و به اندازه ای که جهان بینی ات توحیدی می شود، آرامشی وارد زندگی ات می شود که تو را به سمت نعمت ها و ثروت ها هدایت می کند. به گونه ای که، دیگر نیازی نیست نگران تصمیمات آدمها، دولت ها یا شرایط اقتصادی و … باشی.
برای مشاهدهی سایر قسمتهای «توحید عملی» کلیک کنید.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری توحید عملی | قسمت ۴0MB15 دقیقه
- فایل صوتی توحید عملی | قسمت ۴0MB15 دقیقه
بنام خدای بخشنده و مهربانم
خدایا شکرتتت
سلام استاد عزیز
این فایل نشانه ی امروزم بود و واقعا لازمش داشتم
اینکه دقیقا قلبم بمن میگه که قدرت ادما رو تو ذهنت پایین بیار و قدرت خدا رو که فرمانروای کل کیهانه و از همه چیز اگاهه و قادر به هرکاری هست ، در ذهنت ببر بالا ، هی بالا و بالا و بالاتر
تا دیگه احساس نکنی تنهایی نه تو همه چیز داری همه چیز داری وقتی خدا رو داری
و همین دیشب بود که اون حس مقدس و عجیب که خدا هدیه من میکنه بسراغم اومد و چقد با خدا صحبت کردم و بهش گفتم اینقد که بمن لطف میکنی و میبخشی از خودت و از عشق و محبتت احساس میکنم در اغوشتم احساس میکنم بی نیازم از همه و هر چیزی در جهان ، چون من تو رو دارم ، عشقتو دارم ، اگه دوباره با این احساس خلوص و عشق بهم میگی که حواسم بهت هست ، من اطمینان دارم که من از بنده های خوب توئم ، هر چند که خیلی خیلی خیلی جا دارم تا بهتر بشم اما اینکه تو من رو عزیز میدونی و هنوز بمن رزق و روزی میدی و هی میگی ، بنده ی من تو ارزشمندی ، همینجوری که هستی ، اخه من چی بگم؟بخدا که نمی تونم غیر از سپاس گزاری از تو به چیز دیگه ای فکر کنم ، از این عشق بی قید و شرطت ، ازین که من رو به این دنیای زیبا و پر از رزق و روزی اوردی و هر روز حواست بمن هست ، هررر ثانیه بمن توجه میکنی ، هر روز یک ندایی بمن میگه تو خیلی لایقی تو ارزشمندی لذت ببر از مسیر تو در مسیر درستی و این ندای صبحگاهی اینقد ارومم میکنه که انگار دیگه هیچ چیز مهم نیست انگار همه چی گذراست در این دنیا و من باید رها باشم و ارام باشم
خدای من خدای من خدای من !
همینطوری که من هر وقت از تو مینویسم احساسات ام دگرگون میشه و نمی تونم توصیفش کنم ، واقعا روزی هات و اجابت هات هم توصیف ناپذیر و دلنشینه
همین دیروز بود که از خدا خواستم که یکی بیاد تا بریم با هم دوچرخه سواری
و بابام که چند ماههه که مشهده که اصن فکرشو نیمکردم صبح حرکت کردن و امدن
منم خیلی دلم برای دوچرخه سواری تنگ شده بود و بلاخره امشب اگه خدا بخواد میریم برای عشق و حال ، یوهو
این یکیش بود
قطعا خیلی مثال دارم که الان زیاد بیاد نمی ارم
مثلا این که این مدت رو روی خودم و کالبدشکافی خودم تمرکز کردم خیلی کم پیش میاد که دوستام تو مدرسه زیاد باهام صحبت کنن و انگار خدا من رو تو یک پوششی گذاشته که فعلن ارومِ اروم باشم و لذت ببرم در عین حال که وقتی اتفاقات خوب و خوشحال کننده ای میوفته من هدایت میشم یا اونا هدایت میشن تا در مورد اون موضوع با هم بخندیم و احساس خوبی رو منتقل کنیم
و این یعنی خدا چقد خوب حواسش بمن هست واقعا دمش گرم خدایاشکرت
یا مثلا وقتی رفته بودیم مسافرت که رفتیم خونه ی یکی از فامیلای مهربون و دوست داشتنی مون و ایشون تخته شاسی A3 و چوبی و نو نو در اورد و گفت این لازم ما نیست و برای شما چون من طراحی کار میکنم و روز قبلش و همینطور روزای قبل تر بخدا گفتم که چقد خوب میشه که یک صفحه یا تخته ی چوبی و صافی داشتم چون یکی خودم کم کم داشت کهنه میشد و همینطوری هلو بپر تو گلو این تخته شاسی اومد دقیقا همون زمانی که یک سفارش رو داشتم میکشیدم و این رو اصن نمیدونی اینقد کارم رو راحتتر کرد که اره گیده
و خیلی مثال های دیگع هست که تو این مدت مخصوصا از زمانی که دوازده قدم و قدم اول رو خریدم و هنوز به احساسم گوش کردم که فعلن رو همین دوره کار کن و تو این مدت بشدت کارا برام هی اسون و اسونتر شده
خدایاا من چی میتونم بگم اخه خدایاشکرت
خیلی ممنونم از خدای مهربون و هدایتگرم و همینطور خیر خواهم و بعد از شما دو استاد عزیز خانم شایسته عزیزم و استاد گلم
در پناه حق