اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام به دوستان بهشتی ام که کنارشون بهترین حس دنیاس و استادم که عاشقانه بهترین ناب ترین اگاهی تمرینشو لقمه اماده تو دهن ما میزاره و منبع همه ی اینا این قانون منبع این عشق منبع این همه اگاهی قدرت وجرات و ایمان که رب غنی بخشنده ام هست که بی نهایته
از خودش هدایت میخام برای یه قدم طلایی سپاسگزاری جانانه وتمام کمال و عملی
مثلا میگم منکه انقد خوشگلم همه باید عاشقم بشن من از اون ها همه خوشگلترم
با اینکه من خودمو خیلی دوس دارم و خودم به چشممه خودمو خیلیا زیبایی میایی
استفاده از قانون ندانسته
ولی همه ما عالی هستیمویژه هستیم بکرو ارزشمند هستیم اینو زهرا یادت باشه و خودت با بقیه متفاوت نیستی همون بی نهایت زیباییم و خداروشکر چشم زیبا بینی دارم
ودیگه حالا عشق چرا ربی که به تو خشگلی داده ینی عاشقه تو نبوده سوال
چرااا معلومه خدا لحظه لحظه هاش مارو هدایت میکنه نفسمون به نفسش بنده انقد بهمون نزدیکه انقد روزی بخشمونه انقد ارزوهامون دونه دونه براورده کرده زهرا یکم بیشتر بفهم باور کن رب تمام کمال عاشق عاشق تک تکمون پس جای هیج نیاز کمبود عاطفه رو نزاشته فراوانی فراوان عشق عاطفه به قلبم روحم هر چی اسم که رو میشه گزاش روبه سراریزی بی نهایت شکررررت بهترین حس دنیاس واقعا گواری وجوددد
درس طلایی امشب
تو ارزشمندی بی دلیلی هستی برای فرمانروا رب
که بینهایت بخشندگی و نعمتشو ثروت عشق عزتو سلامتی هدایتو و…روت سوار کرده
خدای من بینهایت دستای ارزشمندت لطفای بی نهایتت تو این زندگی نابم شکر
سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی، خانم شایسته وبقیه دست اندر کاران سایت امید در پناه حق شاد و سلامت باشید.
استاد محترم و دوستان اعضای سایت این فایل توحید عملی قسمت 11 چقدر با زندگی ام و تجارب زندگی ام مطابقت داره.
اول: من جاوید بختیار در خیلی از موارد زندگی ام سعی کردم وقتی در یک کار فنی شدم فکر نکنم من بدون توجه و دقت بتوانم آنرا طور درست در وقت کوتا انجام بدهم به عنوان مثال در کار های اداری دفتر خیلی سعی میکنم به بهانه ماهر بودنم اون دقت لازم را از دست بدهم ، سال گذشته وقتی از وظیفه منفصل شده بودم در شرکت ادویه فروشی در همه کار ها سعی میکردم که دقت کار را در رابطه به شمارش اجناس، جابجایی و بقیه فراموش نکنم، این فایل را وقتی گوش کردم دیگر مطمئین شدم که در آینده این دقت را بیشتر و بیشتر کنم.
موضوع دوم: من به لطف الله متعال یک خانه به مبلغ 450000 افغانی معادل 6500 دالر آمریکایی سه هفته پیش خریدم که خداوند را بابت اش خیلی ممنونم من برای خرید خانه به دوستان و توانایی خودم متکی بودم اگرچه در ظاهر گاهی طلب کمک از خداوند میکردم ولی درعمل و در عمق ذهنم به این هدایت الهی عمل نمیکردم تا اینکه تقریبا در پیدا کردن خانه مناسب و نظر به پول ام نا امید شدم، یکی از دوستانم زنگ زد برایم گفت برو نزد شریک دکان ام با برو یک خانه یی را که طور اجاره برای یک سال میده بیگیریش، رفتم اونجا دیدم دکان اون فرد بسته اس، من هم زنگی نزدم با خود گفتم میرم تا یک جایی تا بر میگردم احتمالا دکان باز شود تا بریم سرخانه یی اجاره یی در برگشت یگ راهنمایی معاملات را دیدم، جالب این جا بود که با خود گفتم وقتی دکان بسته است یعنی خداوند به من یک هدایتی میکند وقتی راهنمایی معاملات را دیدم قلب ام برم گفت برو به راهنمایی من ام به الهام خداوند گوش کردم و رفتم دیدم داخل راهنمایی دوتن از رفقا هم است، گفتم من مقدار پولی دارم از خرید خانه مناسب با پول ام تقریبا منصرف شدن چون جایی مناسب و قیمت مناسب گیرم نیامده میخام خانه یی را اجاره کنم دوستانم و اون رهنمایی معاملات گفت ما اتفاقا نظر به پول شما خانه های مناسب داریم فردا بریم ببینیم،
فردای اون روز رفتیم سه تا خانه دیدیم من یکی اون را انتخاب کردم، پدرم و کاکایم که همیشه در قسمت خرید خانه خیلی کنجکاو بود وقتی نشان شان دادم اونا طور باور نکردنی پذیرفت به این طور به لطف الله مهربان خانه را خریدم 60 درصد پول شو دادم بقیه اش در اول سال 1404 میدم.
پول شو دارم و بعد از خرید خانه مبلغ 200000 اف6معادل 3000 دالر هم دارم.
هدف ام این است من برای خرید خانه یک دور مکمل نه بلکه چند دور را زدم بعدا وقتی نا امید شدن سراغ خداوند رفتم،
راستی من شجاعت به خرج دادم در شروع سال در برج دوم با یک عالم اهل و عیال مانند فرزندان حضرت یعقوب از دهات به شهر غزنی آمدیم
استاد عزیز من سه سال است تقریبا روزانه از 1 الی 6 ساعت مصروف گوش کردن به فایل های رایگان تان هستم.
هم اینک صاحب یک خانه سه اتاقه با دوحمام و آشپزخانه با حویلی 300 متری، یک نمره زمین 280 متری که سال گذشته با قیمت 250000 افغانی خریدم، پول نقد، طلا های خانمم ، موترسایکل همه و همه را خدای متعال از درگاه اش برایم ارزانی کرده.
من گاه گاهی نا سپاس میشوم اما وقتی خودم را با گذشته ام مقایسه میکنم خیلی از لحاظ آرامش و مدیریت پول و ثروت پیشرفت کردم .
استاد گرامی از خدای وهاب بخاطر آشنایی ام با سایت شما و تمام مواهب الهی میلیون ها بار سپاسگذارم.
دیروز بین خواهر و مادرم با یکی اعضای فامیل بحثی پیش آمده بود بعد که این فرد با خواهرم پشت تلفن کلی بحث کردند من تعجب کرده بودم که خدای من خواهرم که برای عروسی این فرد یکی دو هفته رفت و همه جهازیشو تو خونش چید. یا مادرم که حتی منو با این فرد هم مقایسه میکرد که ببین فلانی چند وقت پیش همه کارهای مادرشو انجام داده بوده است. یا سر ازدواج همین فرد کلی من با اون مقایسه کرده بود.
استاد شب قبلشم خواب دیدم که خودمم دارم توی ذهنم خودمو با بقیه افراد فامیل مقایسه میکنم.
داشتم به خدا میگفتم یک سال دیگه گذشت یه نوروز دیگه امد اما چرا من هنوز خواستمو ندارم. خدایا هدایتم کن.
خدا بهم میگه چشمات رو از نعمت هایی که به بقیه دادیم بردار. تو ازگذشته و فرکانس ها و ارتعاشات اونا خبر نداری. هر کسی هر جایی که هست جای درستشه.
من حواسم به تو هم هست بهم اعتماد کن اونقدری نعمت بهت میبخشم که راضی بشی.
خدایا چطور چشمامو از زندگی بقیه برمیدارم؟
این باعث نمیشه پیشرفت نکنم؟ اخه دیگران هستند که با موفقیت شون به من انگیزه دادند.
خدا میگه بهم اعتماد کنم اون زمان من تو رو به راه و مسیری که خاص خودته و لذت میبری میبرم. دیگران راهنمای بهتری هستند یا من؟
به خدا میگم اخه تو کم میدی؟ من اینگار به ایده های بقیه بیشتر از ایده های خدای درونم اعتماد دارم. من اینگار راه بقیه بهتر از هر راه دیگه ای میدونم.
خدایا الان فهمیدم من باید اعتمادم به تو ببشتر از اعتمادم از به هر کس دیگری باشد.
الان فهمیدم که تو خوب منو بهتراز هر کس دیگه ای میدونی. تو بهترین برای من بهتر از هر کس دیگه ای تشخیص میدی.
تو ممکنه از طریق بقیه بهم ایده و الهام بدی.
من اگه بتو اعتماد کنم ذات تو اینقدر وفاداره ذات تو اینقدر نسبت به من مهربانه. ذات تو اینقدر بخشنده هست و ثروت های جهان داره
. همه عزت ها پیش اونه که غیر ممکنه من جایی بمونم. اخرش پیروزی با منه.
موفقیت (خودشکوفایی) در آمریکا که مفهوم موفقیت در کل هم به همون معنا داره شناخته میشه، چون چیزیه که شانس اش برای همه میتونه وجود داشته باشه و میتونه هم نباشه اگر طرف نخواد، خلاصه به خود فرد بستگی داره.
به ثروت به طور کل تفهیم شده یعنی اگر هم شهرت وسیله باشه سرآخر به ثروت منتهی میشه و فرقی با یکنفر که بیزینس ساخت خانه یا کسی که مشکل بیماری را حل کرده نداره و همگی به پول منتهی میشن _ این همون چیزی هست که شکوفا شدن را معنی میکنه. اما با بررسی اینکه در شرایط سخت تر و جغرافیایی متفاوت چی آن معنای شکوفایی را به یک فرد منتقل میکند ثروت به تنهایی نمیتونه احساس خودشکوفایی انتقال بده بلکه در یک مفهوم گنده تر که همون قدرت هست جای میگیره تا در نهایت فرد /بتواند خودش باشد و با همانی که هست برای دنیا الهام بخش بشود/.
با بررسی اتفاقات حال حاضر و در کل تاریخ کشورمان به عنوان نمونه جایی که شرایطی متفاوت و جغرافیایی غیر گونه آمریکا دارد میبینیم که ثروتمند بودن به تنهایی نمیتواند جوابی کامل برای یک انسان معنا بشود. این به منظور مطابق شرایط جغرافیایی _ سیاسی عملکردن نیست بلکه برای بی نیاز بودن از آنهاست تا دیگر نتوانند مشکلی برای فرد محسوب بشوند و صرفا راهی متفاوت رفتن برای نتیجه ای یکسان باشند. ️
با گوش دادن این فایل یادم افتاد به کلمه خودمراقبان که بارها و بارها در قرآن تکرار شده و گفته شده خدا خودمراقبان را دوست دارد یعنی اینکه هیچ دانش و آگاهی نباید باعث غرور ما بشه در حدی که بهش تکیه کنیم و خدا و قدرت ناب الهی درون رو فراموش کنیم و در تمام لحظه ها باید مراقب باشیم و چه لذتی دارد ابن نوع توجه و تمذکز انگار که اولین باره اون کار رو انجام میدیم
بازم سپاسگزارم از شما ایتاد عزیز که وقتی از مبحث توحید حرف میزنید تا روزها وجودم سرشار از آرامش میشه
خیلی خوشحالم که در جمع شما هستم و قراره که هرروز متعهدانه روی خودم کار کنم .
و بهتر و بهتر بشم .
از خداوند میخوام که منو هدایت کنه کمکم کنه
که همیشه توی این مسیر باشم .
و مهم تر ازهمه
و مهم تر از همه
در عمل از این اگاهی ها استفاده کنم نه فقط کامنت های زیبا بذارم و درعمل برم سراغ شخصیت قبلی.
خب من به واسطه ی شغلم میتونم باادمای متفاوتی ارتباط بگیرم و ببینم که چقدررر این شخصیت متواضع که همیشه حواسش به همچی هست و هرچی که پیشرفت میکنه بازم از دقتش کاسته نمیشه رو ملاقات کنم و کامللللل میبینم که نتیجه ها برمیگرده به شخصیت انسان ها .مثلا یکی از شاگردانم که بچه ی بسیار درسخون پرتلاش متعهدی هست و بسیار باهوش در این زمینه .
اوایلی که باهاش کار میکردم فکر میکردم که دیگه نمراتش قراره بسیار بالا بشه حداقل کمتر از 18نشه .
و در مقابل یک شاگرد دیگه که بازیگوش بود و اصلا علاقه به درس نداشت ،هییییچ امیدی بهش نداشتم و باخودم میگفتم این اصلا پاس نمیشه 10هم نمیگیره
ومعمولافقط دوروز به امتحان در حد چند ساعت باهاش کارمیکردم
چون چیزی بلد نبود باتمام وجود سعی میکرد همون چیزایی که بهش گفتم رو توی امتحان بنویسه .
نتیجه چی میشد؟
نتیجه میشد که پیشرفت شاگردی که اصلا علاقه به ریاضی نداشت خیلییی بیشتر ازونی بود ک صبح تاشب درس میخوند ،
یکم که بیشتر اشنا شدم با بچه ها متوجه شدم
که وقتی ازون فرد درسخون سوالاتی رو امتحان میگرفتم خیلیییی خوب راه حلو بلد بود تند تند مینوشت
و(چون این فکرو داشت که من کههه بلدم منک خوب خوندم این ک چیزی نیست این که خیلی سادست .
من باهوشم )
بی دقتی میکرد و کلیییی نمرش میومد پایین ولی شخص دوم چون این غرورو نداشت
و فکر نمیکرد ک باهوشه بخواد تند تند بنویسه و مغرور بشه …
نمره هاش بسیار بهتر میشد ..
و من یه درس بزرگ یاد گرفتم که اغا بچه هایی که باهوش ترن و تو ریاضی قوی ترن اونا بیشتر در معرض خطرن تا بچه های ضعیف
فقط و فقط به خاطر ی عامل اونم غرور و فکر اینکه من دیگه استاد شدم (بقول استاد گردن منو تبرم نمیتونه بزنه )
این نه تنها در دانش اموزان ک سن کم تری دارند دیده میشه
بلکه حتی استادان بسیاررر بزرگی که خودم در زمینه درسی داشتم
مباحث سنگین که از سطح درسی ما بالاتر بود رو انچنان خوب و بادقت حل میکردن و مشکل ترین سوالات رو به زیبایی توضیح میدادن که واقعا کسی مثلشون نبود توی این حوزه
ولی تا میومدن چن تا سوال اسون که از کتاب درسی اومده رو حل کنن
(یادمه قبلش میگفتن خب این سوالام که خیلی اسونن ولی مجبوریم که همه سوالات رو حل کنیم براتون و بعد میگفتن که ممکنه واستون حوصله سربر باشه چون خیلییی سطحشون پایینه
جالبه چون این اتفاق همین چند روز اخیر افتاد یادمه که این استاد که همین حرفارو میزد .
7تا سوال حل کرد (ازهمون سوالایی که خیلیی اسون بودن و دقیقا 5تاشو اشتباه حل کرد )
چرا؟؟؟؟
چون به نظرش این میومد ک بابا اینا ک چیزی نیستن
حالا واقعا هم خیلی اسون بودن
ولی فکر میکنید اشتباهاتش چی بود؟؟؟
اشتباهات خیلیییی ریز
که مثلا یه علامت منفی رو جا گذاشته بود
یا یه عددیو اشتباه خونده بود
تاکید میکنم این استاد واقعا تو کار خودش بهترینه اما همینک براش اسون اومد و دقتشو کم کرد
این اتفاق افتاد …
منظورم این نیست که کارارو اونقدر سخت بگیریم که اصلا قبل از انجام نریم سراغش و برا ذهنمون زجر اور بشه نه
ولی این موضوع غرورع که همه چیو خراب میکنه و انسان رو در دوقدمی رسیدن به اهداف متوقف میکنه و حتی باعث سقوطش میشه
اونجایی که فکر میکنیم دیگه بلدیم
این دیگع چیزی نیست بابا
اوووووه من ی سوالای پیچیده ی رو حل کردم که این دیگه واسه من اب خوردنه
من بلدم
خودم بلدم
خودم انجامش میدم .
راستش استاد میدونید دارم به یه موضو ع دیگه هم فکر میکنم
این تیکه ی قبل که نوشتم برای 5دقیقه اول صحبتاتون
بود الان که دقیقه 8ام هستم
یچیز دیگه فهمیدم که یه ترمز وحشتناکی رو برای من برمیداره
اونم این هست که… (نمیدونم چه قدر به این فایل ربط داره ولی میخوام بنویسمش که هم به خودم کمک کنه هم به دیگرانی که این ترمز رو دارن)
اونم این هست که ..ذهن من میگه ثروتمند شدن و داشتن نعمت های بیشتر و رفاه بیشتر یا پیشرفت های زیاد در زمینه شغلی مالی سلامتی
یا هرچیز دیگه
تورو از خدا دور میکنه چون دیگه مثل روزای اولت شکرگزار ذره ذره نعمتات نیستی .
شکرگزار ذره ذره پیشرفتت نیستی و مغرور میشی…
من الان فهمیدم که شخصیت انسان مهمه نه اون نعمت ها
یعنی میدونین اگر افرادرشد میکنن رشد میکنن بعد از یجا دیگ یادشون میره نتایج از خدا بوده و مغرور میشن مثل قارون و سقوط میکنن
دلیلش اون نعمت های زیاد نیست
دلیلش شخصیت ضعیف و مغروره
و اونی که تقوا داره
و متواضع باشه در برابر خدا ویادش نره که این نتایج از طرف اون بوده
هرررررگز سقوط نمیکنه چه بسا نعمتاش بیشتر و بیشتر میشه
مثل سلیمان مثل امام حسن که ثروتمند ترین مرد عرب در زمان خودش بوده
سه بار نصف ثروتش. رو میبخشع و دوباره میاد تو زندگیش
اگه نعمت و ثروت وخوشبختی چیز بدیه که باعث غرور میشه
چرا یک سری ادما هرروز دارن بیشتر پیشرفت میکنن؟؟؟؟
پس میفهمیم که باید شخصیته درست بشه
این جهان یک سیستمه
وقتی تو طبق سیستم پیش بری نعمت ها میاد بی نهایتم میاد
طبق سیستم ینی سپاسگزاری همیشگی
یعنی کردیت همه چی رو به خداوند دادن
یعنی مکتب
مارمیت اذ رمیت لکن الله رمی
یادمه در قدم اول دوازده قدم گفتید اگر با یک قانونی شما تونستید بیماریتون رو درمان کنید
باهمون قانون هم میتونید همییییششششه سلامت باشید
اگر با قانون تونستید درامدتون رو دوبرابر کنید میتونید باهمون قانون در امدتون رو هزارررر برابر کنید
سیستم پاسخ میده و براش محدودیتی نداره
الان پرده ها از جلوی چشمم داره میره کنار
الان میفهمم که چرا یکسری ها بعد پیشرفت سقوط کردن
چون مثل اولای کارشون
افتاده و متواضع و نیازمند به خدا نبودن
پس خدا داشته درمورد این صحبت میکرده تو قران
که حواسمون به این قضیه باشه و بریم بالاتر و بالاتر
نع اینکه میخاسته بگه ثروت باعث غرور ناسپاسی میشه و دنبالش نرید
یا سلامتی و حال خوب بده
اون قارونو مثال زده که بگه یادتون باشه
اینا از علم خودتون نبوده
و ازون طرف سلیمان رو هم مثال زده که چطورررر جهان مسخرش شده وقتی که همواره سعی کرده سپاسگزار باشه .
اگر ما در هرلحظه نیازمند اون باشیم
نیازمند هدایتش باشیم
یادمون نره نتایج از کجا اومده
این دریا بی نهایته
تموم نمیشه
فقط بالاتر و بالاتر
فقططططط باید همیییشششه احساس نیاز داشته باشیم
بهش تا نیفتیم پایین
در غرق در نعمت و ثروت و سپاسگزاری و شادی و سلامتی و خداوند باشیم
همشششش باهم ن فقط یکیش
مثل شما استاد .
خداهمش همینو گفته
توی قران گفته ایییینهمه نعمت بهتون دادیم شما فقط سپاسگزار باشید (خدارو یاد کنید )
خدا براتون کافیه
که برید بالاتر و صددرصد انسان های کمی هستند که میتونن اینطوری باشن و همین انسان های کم هستن که همیشه بالان
مثل ایلان ماسک ها
مثل بزوس ها
مثل بیل گیتس ها
مثل استیو جابزها و……
قانون اینه اقا
در هررررر لحظه یادت نره کردیت همه چی میرسه به الله
یادت نره که تو هیچی نیستی در مقابلش
تو به هر خیری ک ازش برسه فقیری
اونو کنارت داشته باش
و پادشاهی کن اون راضیت میکنه
اون راضیت میکنه نیاز به کس دیگه نیست
موضوع بعدی موضوع ایمان به هدایت خداونده .قبلا هیچ تعریفی ازش نداشتم و فکر میکردم هدایت سالی یبار اونم توی موضوعات اساسی زندگی مثل تغییر شغل و ازدواج و خلاصه مسائل بزرگ میادبرات
چند روز بعد دوباره با یکی دیگه دست به یقه میشه میخواسته اون رو هم بزنه ..
که یادمه فکنم توی همون ایه اون فرد به موسی میگه تو میخوای منم بکشی در حالی که همین دیروز (یا چند روز پیش)یکی دیگه رو کشتی …
ببین داستان اینطوری بوده ها ولی موسی میشه پیامبر
بیشترین معجزات خداوند برای موسی بوده .
بقول شما موسی کم کسی نبوده ،
اون از داستان بچگیش ک خدامادرشو هدایت میکنه تو نازو نعمت بزرگ میشه
و اونم از پیامبریش …
(بیا ..موسی توی همون کاخی بوده که فرعون زندگی میکرده پس اونم میتونسته مثل فرعون مشرک بشه اما نشده و خداهدایتش کرده…پس هرکس ک بخواد هدایت میشه و ایا ثروت باعث شد موسی
طغیانگر بشه؟؟؟؟نههه چون مهم اصل انسانه ..
ثروت یک وسیله هست که تو خود واقعیت رو زندگی کنی .ثروت افراد بخشنده رو بخشنده تر میکنه ..
افراد خسیس رو خسیس تر .
افراد باایمان رو مومن تر ..
افراد کافر رو کافر تر .
ثروت بسیارررر مقدسه )
ولی چند روزیه که از خدا خواستم بهم بفهمونه هدایت رو
ازش خواستم این هدایت رو بیشتر لمس کنم
و توی همین چند روز بی نهاییییت معجزه دیدم از هدایت هاش
مثل دیشب که به هدایتش گوش دادم با وجود نجواهای زیاد و چه درایی که برام باز نشد ..
چه سد هایی که تو ذهنم نشکست
که فقطططط تنها راه اینک اون باورای خوب در ذهنم منطقی بشه
همون راهی بود ک خدا منو بهش هدایت کرد و چقدرم نسبت بهش اول مقاومت داشتم اما بعدش کلی اشک ریختم و ازش سپاسگزاری کردم
ای کاش همیشششه به خودمون بگیم که ما هیچی نیستیم
که اون همه کارست
چقدررر به خاطر همین توهم که فکر کردیم خودموم همه کاره ایم و همه چیو بلدیم با هدایت لجبازی کردیم
اون گفته ی مسیر دیگه برو اما ما گفتیم نه من خودم میدونم این راه درسته
اگه خودمون رو نیازمند بدونیم به خدا
هرگز لجبازی نمیکنیم تسلیم اون میشیم
و اون مارو میبره
موضوعی که در دقیقه 22گفتید:
به همون نسبتی که درمقابل خداوند خاشع و متواضع هستیم به همون نسبت در مقابل غیر خدا اعتماد به نفس داریم.
خیلیامون فکر میکنیم که اگر اقرار کنیم به ناتوانی در مقابل خداوند باعث میشه که اعتماد به نفسمون بیاد پایین وقتی بگیم من هیچی نیستم در مقابل خدا
ولی اتفاقا شما در دوره عزت نفس گفتید اعتماد به نفس یعنی اعتماد به یک نیروی برتر
که داره همه چیو برای من انجام میده همیشه کنارمه و هرگز منو تنها نمیذاره .
هرچقدرررر من چشمم به دست خدا باشه
نیازمند خدا باشم ،کنده میشم از بنده های خدا .
بی نیاز میشم از بنده های خدا .
چون نیروی برتر اونه
دیگه نمیترسم از کسی چون اون همه کارست .
ووقتی که مسئولیت هدایتم رو بر عهده او بدونم
بر دوش خدا سوارم کسی که ایمان به خدا داره سرش بالاست .
محکم حرفشو میزنه نفسش سطحی نیست
نفسش عمیقه ،
شاده
شادی رو در چهرش میتونی ببینی خدارو در چهرش میتونی ببیینی
مگه این همون نشانه های عزت نفس نیست
که سرت بالاست و محکم راه میری .
کی میتونی تو چشمای ادما نگاه کنی و باهاشون ارتباط درست برقرار کنی. وقتی عزت نفس داری .
کی عزت نفس داره کسی که میدونه فرمانروای جهان باهاشه و حمایتش میکنه و همه جوابا دست اونه
همه چی ذهنیه بعضیا فکر میکننوقتی همش بگن نمیدونم نمیدونم به ذهنشون ناتوانی القا میکنن اما ما باید تعریف این نمیدونم رو در ذهنمون عوض کنیم
این رو بدونیم که اغا هررررررر چقدر بگیم نمیدونم نمیدونم
درس بعدی اینه که ما به واسطه تجربه های قبلی از حل مسائل قبلی میایم درمواجهه با مسائل مشابه هم بدون توجه به هدایت میخوایم همون راه حل رو براش پیاده کنیم .بعد کلییی اذیت میشیم ی دور قمری میزنیم تازه بعد به ناتوانی میرسیم .
بجای اینکه همون اول از خدا هدایت بخوایم مسیررو براخودمون سخت میکنیم .
تازه میفهمم که چرا یکسری از خواسته هام انجام نمیشه .
بخاطر اینه که قبلا یک سری ادم ها توی اون موضوع خاص بهم کمک کردن
برای همین دوباره هم من فکر میکنم فقط ازطریق اونا میشه
این ینی شرک
خدا هم میگه اگه فکر میکنی اون ادم تورو به اونجا برده
پس برو باهمون …
تموم شد ورفت ..
خدایا من از همه قطع امید کردم و امیدم به توعه
تنها ازتو میخوام که منو به خواستم
به زیباترین شکل و لذت بخش ترین حالت هدایت کنی
خیلی سخته که پیش فرضای ذهنمونو بذاریم کنار و شرک نورزیم اما
همیشه هروقت که از بقیه قطع امید کردم و ب اون امید بستم به بهترین شکل کارارو انجام داده .
خدایا کمکم کن
کمکم کن که امیدم فقططط به تو باشه
خدایا منو ناامید کن از بقیه …
بذار بفهمم همون اول بیام سراغ خودت
نه اینک گیر کنم
بعد یاد تو بیفتم
خدایا من ی زندگی لذت بخش و نرم و روان میخوام تو کمکم کن ..
خیلی دوست دارم این اگاهی هارو زودتر عمل کنم و از نتایجش لذت ببرم
اخه هررررربار که یچیز جدید از شما یاد میگیرم و در زندگیم به کار میبندم کلییییی تغییرات عجیب و غریب در زندگیم رخ میده .
چند روزی هست به قلبم الهام شده فایل های اخلاص در عمل را گوش بدم ،
چندتاییش را چند ماهه پیش گوش داده بودم ، ولی الان که گوش میدم نتیجه های جدید میگیرم،
همیشه میگفتم چطور میشه که استاد میگن از یک صوت بعد از چند ماه دریافت دیکه ای دارید؟@!!!!!
حالا متوجه شدم ،
من فکر می کردم خیلی توکل دارم،
ولی توی این چند روز اتفاقاتی افتاد که دیدم اصلا توکل ندارم ،
و فقط وقتی کار به نفع من پیش میره توکل دارم، و تا تضادی پیش میاد ، دائم به خدا میگم ( خدا یا توروخدا من میدونم این به نفعمه فلان کار را بکن ) وحالا متوجه شدم ،
من نظر خودم را میدادم و خدارا قسم میدادم همون انفاق بیافته چون در پس ذهنم میگفتم نعوذ بالله ، خدا که بلد نیست یا نمیدونه ، بذار راه را جلوی راهش بذارم.
خدا منا ببخشه که اینطور فکرمی کردم، برای همین برای رد پای خودم این متن را می نویسم ،
الان چند روزی هست به خدا میگم هرجور تو صلاح میدونی ، و استارت کارم به مشکل خورده ، و دائم شیطون میگه خودت برو پولت را که دست یه نفر برو بگیر ،
خودت برو اقدام کن.
ولی من توکل کردم و به خدا گفتم در بهترین زمان این پول برسه و استارت کارم زده بشه ان شاالله.
حتی خداوند بهم الهام کرد، در 2 پلتفرم دیگه کانال بزنم ،
و دو روز بدون هیچ مخاطبی دارم پست میگذارم،
میدونم قطعا خیری هست و قرار هست اتفاقات خیلی خوبی برام بیوفته و رشد بسیار زیادی بکنم.
حتی اگر به زبون فقط میارم و توکل میکنم ، و 100 درصد قلبی نیست اشکالی نداره ،
بذار یاد بگیرم .
اینم بگم که با خودم قرار گذاشتم هرروز صبح ، ایاک نعبد و ایاک نستعین را بگم
به نام خدای عاشق و اغوش امنی به پهنای بیکرانها
سلام به دوستان بهشتی ام که کنارشون بهترین حس دنیاس و استادم که عاشقانه بهترین ناب ترین اگاهی تمرینشو لقمه اماده تو دهن ما میزاره و منبع همه ی اینا این قانون منبع این عشق منبع این همه اگاهی قدرت وجرات و ایمان که رب غنی بخشنده ام هست که بی نهایته
از خودش هدایت میخام برای یه قدم طلایی سپاسگزاری جانانه وتمام کمال و عملی
الف…..
زیبایی ام
گاهی میگم منکه انقد خوشگلم انقد قرق خودم میشه بقیه ربو یادم میره
مثلا میگم منکه انقد خوشگلم همه باید عاشقم بشن من از اون ها همه خوشگلترم
با اینکه من خودمو خیلی دوس دارم و خودم به چشممه خودمو خیلیا زیبایی میایی
استفاده از قانون ندانسته
ولی همه ما عالی هستیمویژه هستیم بکرو ارزشمند هستیم اینو زهرا یادت باشه و خودت با بقیه متفاوت نیستی همون بی نهایت زیباییم و خداروشکر چشم زیبا بینی دارم
ودیگه حالا عشق چرا ربی که به تو خشگلی داده ینی عاشقه تو نبوده سوال
چرااا معلومه خدا لحظه لحظه هاش مارو هدایت میکنه نفسمون به نفسش بنده انقد بهمون نزدیکه انقد روزی بخشمونه انقد ارزوهامون دونه دونه براورده کرده زهرا یکم بیشتر بفهم باور کن رب تمام کمال عاشق عاشق تک تکمون پس جای هیج نیاز کمبود عاطفه رو نزاشته فراوانی فراوان عشق عاطفه به قلبم روحم هر چی اسم که رو میشه گزاش روبه سراریزی بی نهایت شکررررت بهترین حس دنیاس واقعا گواری وجوددد
درس طلایی امشب
تو ارزشمندی بی دلیلی هستی برای فرمانروا رب
که بینهایت بخشندگی و نعمتشو ثروت عشق عزتو سلامتی هدایتو و…روت سوار کرده
خدای من بینهایت دستای ارزشمندت لطفای بی نهایتت تو این زندگی نابم شکر
سلام استاد عزیزم
و دوستای گلم
از خداوند هدایت میخوام تا کمکم کنه بنویسم
ما همیشه به یک مقدار ورودی هامونو کنترل نمیکنیم
و به مقداری که شکرگزار خداوند هستیم
و همه چیز رو از خداوند میبینیم
میتونیم که ورودی هامونو کنترل کنم
هرموقع صحبت از خداوند میشه
گریم میگیره
ناخود آگاه گریه میکنم
و بعدش یه رهایی بهم دست میده که راحت توکل میکنم بهش
تمام اونجاهایی که به خداوند توکل کردم کو کارمو انجام داد
تما زجر هایی که کشیدم یادم میوفته و میگم خدایا خودت کمکم کن
خودت راه راست رو بهم نشون بده
خود باهام حرف بزن
و خداوند همیشه متو به بهترین جاها هدایت کرده
سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی، خانم شایسته وبقیه دست اندر کاران سایت امید در پناه حق شاد و سلامت باشید.
استاد محترم و دوستان اعضای سایت این فایل توحید عملی قسمت 11 چقدر با زندگی ام و تجارب زندگی ام مطابقت داره.
اول: من جاوید بختیار در خیلی از موارد زندگی ام سعی کردم وقتی در یک کار فنی شدم فکر نکنم من بدون توجه و دقت بتوانم آنرا طور درست در وقت کوتا انجام بدهم به عنوان مثال در کار های اداری دفتر خیلی سعی میکنم به بهانه ماهر بودنم اون دقت لازم را از دست بدهم ، سال گذشته وقتی از وظیفه منفصل شده بودم در شرکت ادویه فروشی در همه کار ها سعی میکردم که دقت کار را در رابطه به شمارش اجناس، جابجایی و بقیه فراموش نکنم، این فایل را وقتی گوش کردم دیگر مطمئین شدم که در آینده این دقت را بیشتر و بیشتر کنم.
موضوع دوم: من به لطف الله متعال یک خانه به مبلغ 450000 افغانی معادل 6500 دالر آمریکایی سه هفته پیش خریدم که خداوند را بابت اش خیلی ممنونم من برای خرید خانه به دوستان و توانایی خودم متکی بودم اگرچه در ظاهر گاهی طلب کمک از خداوند میکردم ولی درعمل و در عمق ذهنم به این هدایت الهی عمل نمیکردم تا اینکه تقریبا در پیدا کردن خانه مناسب و نظر به پول ام نا امید شدم، یکی از دوستانم زنگ زد برایم گفت برو نزد شریک دکان ام با برو یک خانه یی را که طور اجاره برای یک سال میده بیگیریش، رفتم اونجا دیدم دکان اون فرد بسته اس، من هم زنگی نزدم با خود گفتم میرم تا یک جایی تا بر میگردم احتمالا دکان باز شود تا بریم سرخانه یی اجاره یی در برگشت یگ راهنمایی معاملات را دیدم، جالب این جا بود که با خود گفتم وقتی دکان بسته است یعنی خداوند به من یک هدایتی میکند وقتی راهنمایی معاملات را دیدم قلب ام برم گفت برو به راهنمایی من ام به الهام خداوند گوش کردم و رفتم دیدم داخل راهنمایی دوتن از رفقا هم است، گفتم من مقدار پولی دارم از خرید خانه مناسب با پول ام تقریبا منصرف شدن چون جایی مناسب و قیمت مناسب گیرم نیامده میخام خانه یی را اجاره کنم دوستانم و اون رهنمایی معاملات گفت ما اتفاقا نظر به پول شما خانه های مناسب داریم فردا بریم ببینیم،
فردای اون روز رفتیم سه تا خانه دیدیم من یکی اون را انتخاب کردم، پدرم و کاکایم که همیشه در قسمت خرید خانه خیلی کنجکاو بود وقتی نشان شان دادم اونا طور باور نکردنی پذیرفت به این طور به لطف الله مهربان خانه را خریدم 60 درصد پول شو دادم بقیه اش در اول سال 1404 میدم.
پول شو دارم و بعد از خرید خانه مبلغ 200000 اف6معادل 3000 دالر هم دارم.
هدف ام این است من برای خرید خانه یک دور مکمل نه بلکه چند دور را زدم بعدا وقتی نا امید شدن سراغ خداوند رفتم،
راستی من شجاعت به خرج دادم در شروع سال در برج دوم با یک عالم اهل و عیال مانند فرزندان حضرت یعقوب از دهات به شهر غزنی آمدیم
استاد عزیز من سه سال است تقریبا روزانه از 1 الی 6 ساعت مصروف گوش کردن به فایل های رایگان تان هستم.
هم اینک صاحب یک خانه سه اتاقه با دوحمام و آشپزخانه با حویلی 300 متری، یک نمره زمین 280 متری که سال گذشته با قیمت 250000 افغانی خریدم، پول نقد، طلا های خانمم ، موترسایکل همه و همه را خدای متعال از درگاه اش برایم ارزانی کرده.
من گاه گاهی نا سپاس میشوم اما وقتی خودم را با گذشته ام مقایسه میکنم خیلی از لحاظ آرامش و مدیریت پول و ثروت پیشرفت کردم .
استاد گرامی از خدای وهاب بخاطر آشنایی ام با سایت شما و تمام مواهب الهی میلیون ها بار سپاسگذارم.
دوست شما جاوید بختیار
مکان شهر غزنی افغانستان
خدایاااا هرآنچه دارم از آن توست
سلام استاد عزیزم خانم شایسته و همفرکانسی های نازم .
آگاهی های داده شده درین جلسه باید بار ها و بار ها تکرار شود .
این همه آگاهی هارا درهربار گوش کردن نیز مدار های ما عوض میشود یعنی برداشت فکری ما تغییر میکند !
زمانیکه در طفلیت یک کار را انجام میدهیم خیلی بالای خود حاکم هستیم که من این کار را انجام دادهام ، اما در اصل این قسم نیست همه کار ما برمیگردد
بر خداوند است و کنترل آن بدست خداوند است از کنترل سیاره ها کهکشاااان ها گرفته الی کوچکترین کار که انجام میدهیم .
در آغاز هرکاری باید طلب کمک از خداوند کنیم
به مثال درایف کردن که استاد گفت و چقدر شباهت داشت با هم دیگرش که من هم در دو سه شب گذشته درایف کردم .
خدایا راشکررر هزاران مرتبه .
اول خیلی دو دل بودممم، میگفتم نی تو نمیتوانی و اگر بتوانی هم خوب نمیتانی اینجاست که وسوسه شیطان کار خودش را کرد .
تا اینکه سر جلو موتر شیشتم و ادامه دادم و گفتم خدایااااا خودت کمک کن مرا .
من که همیش لایق میبینم خودم را که هم کلام شوم با خداوند .
او همیش با من است و برای خود بقبولانم که من هیچ هستم در برابر خداوندممم .
اینکه خود را ناآگاه بدانیم در مقابل خداوند براین معنی نیست که عزت نفس نداریممم و ناآگاه هستیم ، نخیررر برعکس است
یعنی من همه چی را میدانممم
من بندگی خود مناسب هستم و تو در خدایی خود مناسب هستی !
آگاه زیرک و باهوش کسی است که با خداوند راز و نیاز کند و با ارامش قدم بردارد
خدایا شکرت بابت یک روز عالییییی
در هرکجا هستید در پناه حق باشید.
سلام
دیروز بین خواهر و مادرم با یکی اعضای فامیل بحثی پیش آمده بود بعد که این فرد با خواهرم پشت تلفن کلی بحث کردند من تعجب کرده بودم که خدای من خواهرم که برای عروسی این فرد یکی دو هفته رفت و همه جهازیشو تو خونش چید. یا مادرم که حتی منو با این فرد هم مقایسه میکرد که ببین فلانی چند وقت پیش همه کارهای مادرشو انجام داده بوده است. یا سر ازدواج همین فرد کلی من با اون مقایسه کرده بود.
استاد شب قبلشم خواب دیدم که خودمم دارم توی ذهنم خودمو با بقیه افراد فامیل مقایسه میکنم.
داشتم به خدا میگفتم یک سال دیگه گذشت یه نوروز دیگه امد اما چرا من هنوز خواستمو ندارم. خدایا هدایتم کن.
خدا بهم میگه چشمات رو از نعمت هایی که به بقیه دادیم بردار. تو ازگذشته و فرکانس ها و ارتعاشات اونا خبر نداری. هر کسی هر جایی که هست جای درستشه.
من حواسم به تو هم هست بهم اعتماد کن اونقدری نعمت بهت میبخشم که راضی بشی.
خدایا چطور چشمامو از زندگی بقیه برمیدارم؟
این باعث نمیشه پیشرفت نکنم؟ اخه دیگران هستند که با موفقیت شون به من انگیزه دادند.
خدا میگه بهم اعتماد کنم اون زمان من تو رو به راه و مسیری که خاص خودته و لذت میبری میبرم. دیگران راهنمای بهتری هستند یا من؟
به خدا میگم اخه تو کم میدی؟ من اینگار به ایده های بقیه بیشتر از ایده های خدای درونم اعتماد دارم. من اینگار راه بقیه بهتر از هر راه دیگه ای میدونم.
خدایا الان فهمیدم من باید اعتمادم به تو ببشتر از اعتمادم از به هر کس دیگری باشد.
الان فهمیدم که تو خوب منو بهتراز هر کس دیگه ای میدونی. تو بهترین برای من بهتر از هر کس دیگه ای تشخیص میدی.
تو ممکنه از طریق بقیه بهم ایده و الهام بدی.
من اگه بتو اعتماد کنم ذات تو اینقدر وفاداره ذات تو اینقدر نسبت به من مهربانه. ذات تو اینقدر بخشنده هست و ثروت های جهان داره
. همه عزت ها پیش اونه که غیر ممکنه من جایی بمونم. اخرش پیروزی با منه.
خدا وهاب سلیمان خدا منم هست. خدای روزی رسان مریم خدای منم هست. خدای عزت ثروت و احترام دهنده یوسف خدای منم هست.
خدای شفا دهنده سارا و بچه دار کننده یحیی خدای منم هست.
خدا ابراهیم که زن و بچشو توی صحرا رها کرد و گفت اطرافشون شهر کن و ادمها دورشون بیار خدای منم هست.
من باید به خدا اعتماد کنم. من باید بدونم قدرت تغییر هیچ کس ندارم. من نباید کسی موعظه کنم. ادمها همه خدا دارند من باید روی خودم تمرکز کنم
من باید بدونم عزیزانم خدا دارند خدا هدایتشون میکنه. اون راه درست بهتر من برای عزیزانم میدونه اون هدایتشون میکنه
خدایا کمکم کن قضاوت نکنم صحبت کنم صحبت های دیگران گوش کنم.
به احترام بحث توحید دارم این رو مینویسم :
موفقیت (خودشکوفایی) در آمریکا که مفهوم موفقیت در کل هم به همون معنا داره شناخته میشه، چون چیزیه که شانس اش برای همه میتونه وجود داشته باشه و میتونه هم نباشه اگر طرف نخواد، خلاصه به خود فرد بستگی داره.
به ثروت به طور کل تفهیم شده یعنی اگر هم شهرت وسیله باشه سرآخر به ثروت منتهی میشه و فرقی با یکنفر که بیزینس ساخت خانه یا کسی که مشکل بیماری را حل کرده نداره و همگی به پول منتهی میشن _ این همون چیزی هست که شکوفا شدن را معنی میکنه. اما با بررسی اینکه در شرایط سخت تر و جغرافیایی متفاوت چی آن معنای شکوفایی را به یک فرد منتقل میکند ثروت به تنهایی نمیتونه احساس خودشکوفایی انتقال بده بلکه در یک مفهوم گنده تر که همون قدرت هست جای میگیره تا در نهایت فرد /بتواند خودش باشد و با همانی که هست برای دنیا الهام بخش بشود/.
با بررسی اتفاقات حال حاضر و در کل تاریخ کشورمان به عنوان نمونه جایی که شرایطی متفاوت و جغرافیایی غیر گونه آمریکا دارد میبینیم که ثروتمند بودن به تنهایی نمیتواند جوابی کامل برای یک انسان معنا بشود. این به منظور مطابق شرایط جغرافیایی _ سیاسی عملکردن نیست بلکه برای بی نیاز بودن از آنهاست تا دیگر نتوانند مشکلی برای فرد محسوب بشوند و صرفا راهی متفاوت رفتن برای نتیجه ای یکسان باشند. ️
بنام پرودگار بخشنده
سلام خدمت استاد عزیز و دوستان همراه
با گوش دادن این فایل یادم افتاد به کلمه خودمراقبان که بارها و بارها در قرآن تکرار شده و گفته شده خدا خودمراقبان را دوست دارد یعنی اینکه هیچ دانش و آگاهی نباید باعث غرور ما بشه در حدی که بهش تکیه کنیم و خدا و قدرت ناب الهی درون رو فراموش کنیم و در تمام لحظه ها باید مراقب باشیم و چه لذتی دارد ابن نوع توجه و تمذکز انگار که اولین باره اون کار رو انجام میدیم
بازم سپاسگزارم از شما ایتاد عزیز که وقتی از مبحث توحید حرف میزنید تا روزها وجودم سرشار از آرامش میشه
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام استاد جان
سلام خانوم شایسته ی مهربانم
سلام دوستان عزیزم
امیدوارم که عالی باشید .
خیلی خوشحالم که در جمع شما هستم و قراره که هرروز متعهدانه روی خودم کار کنم .
و بهتر و بهتر بشم .
از خداوند میخوام که منو هدایت کنه کمکم کنه
که همیشه توی این مسیر باشم .
و مهم تر ازهمه
و مهم تر از همه
در عمل از این اگاهی ها استفاده کنم نه فقط کامنت های زیبا بذارم و درعمل برم سراغ شخصیت قبلی.
خب من به واسطه ی شغلم میتونم باادمای متفاوتی ارتباط بگیرم و ببینم که چقدررر این شخصیت متواضع که همیشه حواسش به همچی هست و هرچی که پیشرفت میکنه بازم از دقتش کاسته نمیشه رو ملاقات کنم و کامللللل میبینم که نتیجه ها برمیگرده به شخصیت انسان ها .مثلا یکی از شاگردانم که بچه ی بسیار درسخون پرتلاش متعهدی هست و بسیار باهوش در این زمینه .
اوایلی که باهاش کار میکردم فکر میکردم که دیگه نمراتش قراره بسیار بالا بشه حداقل کمتر از 18نشه .
و در مقابل یک شاگرد دیگه که بازیگوش بود و اصلا علاقه به درس نداشت ،هییییچ امیدی بهش نداشتم و باخودم میگفتم این اصلا پاس نمیشه 10هم نمیگیره
ومعمولافقط دوروز به امتحان در حد چند ساعت باهاش کارمیکردم
چون چیزی بلد نبود باتمام وجود سعی میکرد همون چیزایی که بهش گفتم رو توی امتحان بنویسه .
نتیجه چی میشد؟
نتیجه میشد که پیشرفت شاگردی که اصلا علاقه به ریاضی نداشت خیلییی بیشتر ازونی بود ک صبح تاشب درس میخوند ،
یکم که بیشتر اشنا شدم با بچه ها متوجه شدم
که وقتی ازون فرد درسخون سوالاتی رو امتحان میگرفتم خیلیییی خوب راه حلو بلد بود تند تند مینوشت
و(چون این فکرو داشت که من کههه بلدم منک خوب خوندم این ک چیزی نیست این که خیلی سادست .
من باهوشم )
بی دقتی میکرد و کلیییی نمرش میومد پایین ولی شخص دوم چون این غرورو نداشت
و فکر نمیکرد ک باهوشه بخواد تند تند بنویسه و مغرور بشه …
نمره هاش بسیار بهتر میشد ..
و من یه درس بزرگ یاد گرفتم که اغا بچه هایی که باهوش ترن و تو ریاضی قوی ترن اونا بیشتر در معرض خطرن تا بچه های ضعیف
فقط و فقط به خاطر ی عامل اونم غرور و فکر اینکه من دیگه استاد شدم (بقول استاد گردن منو تبرم نمیتونه بزنه )
این نه تنها در دانش اموزان ک سن کم تری دارند دیده میشه
بلکه حتی استادان بسیاررر بزرگی که خودم در زمینه درسی داشتم
مباحث سنگین که از سطح درسی ما بالاتر بود رو انچنان خوب و بادقت حل میکردن و مشکل ترین سوالات رو به زیبایی توضیح میدادن که واقعا کسی مثلشون نبود توی این حوزه
ولی تا میومدن چن تا سوال اسون که از کتاب درسی اومده رو حل کنن
(یادمه قبلش میگفتن خب این سوالام که خیلی اسونن ولی مجبوریم که همه سوالات رو حل کنیم براتون و بعد میگفتن که ممکنه واستون حوصله سربر باشه چون خیلییی سطحشون پایینه
جالبه چون این اتفاق همین چند روز اخیر افتاد یادمه که این استاد که همین حرفارو میزد .
7تا سوال حل کرد (ازهمون سوالایی که خیلیی اسون بودن و دقیقا 5تاشو اشتباه حل کرد )
چرا؟؟؟؟
چون به نظرش این میومد ک بابا اینا ک چیزی نیستن
حالا واقعا هم خیلی اسون بودن
ولی فکر میکنید اشتباهاتش چی بود؟؟؟
اشتباهات خیلیییی ریز
که مثلا یه علامت منفی رو جا گذاشته بود
یا یه عددیو اشتباه خونده بود
تاکید میکنم این استاد واقعا تو کار خودش بهترینه اما همینک براش اسون اومد و دقتشو کم کرد
این اتفاق افتاد …
منظورم این نیست که کارارو اونقدر سخت بگیریم که اصلا قبل از انجام نریم سراغش و برا ذهنمون زجر اور بشه نه
ولی این موضوع غرورع که همه چیو خراب میکنه و انسان رو در دوقدمی رسیدن به اهداف متوقف میکنه و حتی باعث سقوطش میشه
اونجایی که فکر میکنیم دیگه بلدیم
این دیگع چیزی نیست بابا
اوووووه من ی سوالای پیچیده ی رو حل کردم که این دیگه واسه من اب خوردنه
من بلدم
خودم بلدم
خودم انجامش میدم .
راستش استاد میدونید دارم به یه موضو ع دیگه هم فکر میکنم
این تیکه ی قبل که نوشتم برای 5دقیقه اول صحبتاتون
بود الان که دقیقه 8ام هستم
یچیز دیگه فهمیدم که یه ترمز وحشتناکی رو برای من برمیداره
اونم این هست که… (نمیدونم چه قدر به این فایل ربط داره ولی میخوام بنویسمش که هم به خودم کمک کنه هم به دیگرانی که این ترمز رو دارن)
اونم این هست که ..ذهن من میگه ثروتمند شدن و داشتن نعمت های بیشتر و رفاه بیشتر یا پیشرفت های زیاد در زمینه شغلی مالی سلامتی
یا هرچیز دیگه
تورو از خدا دور میکنه چون دیگه مثل روزای اولت شکرگزار ذره ذره نعمتات نیستی .
شکرگزار ذره ذره پیشرفتت نیستی و مغرور میشی…
من الان فهمیدم که شخصیت انسان مهمه نه اون نعمت ها
یعنی میدونین اگر افرادرشد میکنن رشد میکنن بعد از یجا دیگ یادشون میره نتایج از خدا بوده و مغرور میشن مثل قارون و سقوط میکنن
دلیلش اون نعمت های زیاد نیست
دلیلش شخصیت ضعیف و مغروره
و اونی که تقوا داره
و متواضع باشه در برابر خدا ویادش نره که این نتایج از طرف اون بوده
هرررررگز سقوط نمیکنه چه بسا نعمتاش بیشتر و بیشتر میشه
مثل سلیمان مثل امام حسن که ثروتمند ترین مرد عرب در زمان خودش بوده
سه بار نصف ثروتش. رو میبخشع و دوباره میاد تو زندگیش
اگه نعمت و ثروت وخوشبختی چیز بدیه که باعث غرور میشه
چرا یک سری ادما هرروز دارن بیشتر پیشرفت میکنن؟؟؟؟
پس میفهمیم که باید شخصیته درست بشه
این جهان یک سیستمه
وقتی تو طبق سیستم پیش بری نعمت ها میاد بی نهایتم میاد
طبق سیستم ینی سپاسگزاری همیشگی
یعنی کردیت همه چی رو به خداوند دادن
یعنی مکتب
مارمیت اذ رمیت لکن الله رمی
یادمه در قدم اول دوازده قدم گفتید اگر با یک قانونی شما تونستید بیماریتون رو درمان کنید
باهمون قانون هم میتونید همییییششششه سلامت باشید
اگر با قانون تونستید درامدتون رو دوبرابر کنید میتونید باهمون قانون در امدتون رو هزارررر برابر کنید
سیستم پاسخ میده و براش محدودیتی نداره
الان پرده ها از جلوی چشمم داره میره کنار
الان میفهمم که چرا یکسری ها بعد پیشرفت سقوط کردن
چون مثل اولای کارشون
افتاده و متواضع و نیازمند به خدا نبودن
پس خدا داشته درمورد این صحبت میکرده تو قران
که حواسمون به این قضیه باشه و بریم بالاتر و بالاتر
نع اینکه میخاسته بگه ثروت باعث غرور ناسپاسی میشه و دنبالش نرید
یا سلامتی و حال خوب بده
اون قارونو مثال زده که بگه یادتون باشه
اینا از علم خودتون نبوده
و ازون طرف سلیمان رو هم مثال زده که چطورررر جهان مسخرش شده وقتی که همواره سعی کرده سپاسگزار باشه .
اگر ما در هرلحظه نیازمند اون باشیم
نیازمند هدایتش باشیم
یادمون نره نتایج از کجا اومده
این دریا بی نهایته
تموم نمیشه
فقط بالاتر و بالاتر
فقططططط باید همیییشششه احساس نیاز داشته باشیم
بهش تا نیفتیم پایین
در غرق در نعمت و ثروت و سپاسگزاری و شادی و سلامتی و خداوند باشیم
همشششش باهم ن فقط یکیش
مثل شما استاد .
خداهمش همینو گفته
توی قران گفته ایییینهمه نعمت بهتون دادیم شما فقط سپاسگزار باشید (خدارو یاد کنید )
خدا براتون کافیه
که برید بالاتر و صددرصد انسان های کمی هستند که میتونن اینطوری باشن و همین انسان های کم هستن که همیشه بالان
مثل ایلان ماسک ها
مثل بزوس ها
مثل بیل گیتس ها
مثل استیو جابزها و……
قانون اینه اقا
در هررررر لحظه یادت نره کردیت همه چی میرسه به الله
یادت نره که تو هیچی نیستی در مقابلش
تو به هر خیری ک ازش برسه فقیری
اونو کنارت داشته باش
و پادشاهی کن اون راضیت میکنه
اون راضیت میکنه نیاز به کس دیگه نیست
موضوع بعدی موضوع ایمان به هدایت خداونده .قبلا هیچ تعریفی ازش نداشتم و فکر میکردم هدایت سالی یبار اونم توی موضوعات اساسی زندگی مثل تغییر شغل و ازدواج و خلاصه مسائل بزرگ میادبرات
تازه اونم اگه تو ادم خوبی باشی هیییچ گناهیی نکنی اون هدایتت میکنه
که خب عملا با اون عذاب وجدانایی ک من هرلحظه به خودم بخاطر چیزای الکی میدادم دیگه راهیم نمیذاشت برای دریافت هدایت .
غافل ازینکه بارها خود خداوند گفته من غفورم رحیمم بسیارررر امرزنده هستم .
من توابم .
چرا به این فکر نمیکنیم که موسی ادم کشته بوده .
بقول شما استاد موسی خیلییی شبیه ماها بوده
زود از کوره در میرفته زود عصبانی میشده
توی قران خودش میگه خدایا من زبونم میگیره سینم تنگ میشه .
نمیتونم خودم رو کنترل کنم …
تازه موسی بعد ازینک اون سرباز رو کشته
چند روز بعد دوباره با یکی دیگه دست به یقه میشه میخواسته اون رو هم بزنه ..
که یادمه فکنم توی همون ایه اون فرد به موسی میگه تو میخوای منم بکشی در حالی که همین دیروز (یا چند روز پیش)یکی دیگه رو کشتی …
ببین داستان اینطوری بوده ها ولی موسی میشه پیامبر
بیشترین معجزات خداوند برای موسی بوده .
بقول شما موسی کم کسی نبوده ،
اون از داستان بچگیش ک خدامادرشو هدایت میکنه تو نازو نعمت بزرگ میشه
و اونم از پیامبریش …
(بیا ..موسی توی همون کاخی بوده که فرعون زندگی میکرده پس اونم میتونسته مثل فرعون مشرک بشه اما نشده و خداهدایتش کرده…پس هرکس ک بخواد هدایت میشه و ایا ثروت باعث شد موسی
طغیانگر بشه؟؟؟؟نههه چون مهم اصل انسانه ..
ثروت یک وسیله هست که تو خود واقعیت رو زندگی کنی .ثروت افراد بخشنده رو بخشنده تر میکنه ..
افراد خسیس رو خسیس تر .
افراد باایمان رو مومن تر ..
افراد کافر رو کافر تر .
ثروت بسیارررر مقدسه )
ولی چند روزیه که از خدا خواستم بهم بفهمونه هدایت رو
ازش خواستم این هدایت رو بیشتر لمس کنم
و توی همین چند روز بی نهاییییت معجزه دیدم از هدایت هاش
مثل دیشب که به هدایتش گوش دادم با وجود نجواهای زیاد و چه درایی که برام باز نشد ..
چه سد هایی که تو ذهنم نشکست
که فقطططط تنها راه اینک اون باورای خوب در ذهنم منطقی بشه
همون راهی بود ک خدا منو بهش هدایت کرد و چقدرم نسبت بهش اول مقاومت داشتم اما بعدش کلی اشک ریختم و ازش سپاسگزاری کردم
ای کاش همیشششه به خودمون بگیم که ما هیچی نیستیم
که اون همه کارست
چقدررر به خاطر همین توهم که فکر کردیم خودموم همه کاره ایم و همه چیو بلدیم با هدایت لجبازی کردیم
اون گفته ی مسیر دیگه برو اما ما گفتیم نه من خودم میدونم این راه درسته
اگه خودمون رو نیازمند بدونیم به خدا
هرگز لجبازی نمیکنیم تسلیم اون میشیم
و اون مارو میبره
موضوعی که در دقیقه 22گفتید:
به همون نسبتی که درمقابل خداوند خاشع و متواضع هستیم به همون نسبت در مقابل غیر خدا اعتماد به نفس داریم.
خیلیامون فکر میکنیم که اگر اقرار کنیم به ناتوانی در مقابل خداوند باعث میشه که اعتماد به نفسمون بیاد پایین وقتی بگیم من هیچی نیستم در مقابل خدا
ولی اتفاقا شما در دوره عزت نفس گفتید اعتماد به نفس یعنی اعتماد به یک نیروی برتر
که داره همه چیو برای من انجام میده همیشه کنارمه و هرگز منو تنها نمیذاره .
هرچقدرررر من چشمم به دست خدا باشه
نیازمند خدا باشم ،کنده میشم از بنده های خدا .
بی نیاز میشم از بنده های خدا .
چون نیروی برتر اونه
دیگه نمیترسم از کسی چون اون همه کارست .
ووقتی که مسئولیت هدایتم رو بر عهده او بدونم
بر دوش خدا سوارم کسی که ایمان به خدا داره سرش بالاست .
محکم حرفشو میزنه نفسش سطحی نیست
نفسش عمیقه ،
شاده
شادی رو در چهرش میتونی ببینی خدارو در چهرش میتونی ببیینی
مگه این همون نشانه های عزت نفس نیست
که سرت بالاست و محکم راه میری .
کی میتونی تو چشمای ادما نگاه کنی و باهاشون ارتباط درست برقرار کنی. وقتی عزت نفس داری .
کی عزت نفس داره کسی که میدونه فرمانروای جهان باهاشه و حمایتش میکنه و همه جوابا دست اونه
همه چی ذهنیه بعضیا فکر میکننوقتی همش بگن نمیدونم نمیدونم به ذهنشون ناتوانی القا میکنن اما ما باید تعریف این نمیدونم رو در ذهنمون عوض کنیم
این رو بدونیم که اغا هررررررر چقدر بگیم نمیدونم نمیدونم
راه بیشتری رو باز میذاریم برای دریافت الهامات
الهامات رو بهتر دریافت میکنیم
پس موقعی که از خدا کمک میخوایم
فکر نکنیم ناتوانیمونو نشون میده اتفاقا برعکس هرررررچی
در مقابل خداوند احساس عجز بیشتر داشته باشیم.
الهامات قوی تر و راه گشا تر ..
درس بعدی اینه که ما به واسطه تجربه های قبلی از حل مسائل قبلی میایم درمواجهه با مسائل مشابه هم بدون توجه به هدایت میخوایم همون راه حل رو براش پیاده کنیم .بعد کلییی اذیت میشیم ی دور قمری میزنیم تازه بعد به ناتوانی میرسیم .
بجای اینکه همون اول از خدا هدایت بخوایم مسیررو براخودمون سخت میکنیم .
تازه میفهمم که چرا یکسری از خواسته هام انجام نمیشه .
بخاطر اینه که قبلا یک سری ادم ها توی اون موضوع خاص بهم کمک کردن
برای همین دوباره هم من فکر میکنم فقط ازطریق اونا میشه
این ینی شرک
خدا هم میگه اگه فکر میکنی اون ادم تورو به اونجا برده
پس برو باهمون …
تموم شد ورفت ..
خدایا من از همه قطع امید کردم و امیدم به توعه
تنها ازتو میخوام که منو به خواستم
به زیباترین شکل و لذت بخش ترین حالت هدایت کنی
خیلی سخته که پیش فرضای ذهنمونو بذاریم کنار و شرک نورزیم اما
همیشه هروقت که از بقیه قطع امید کردم و ب اون امید بستم به بهترین شکل کارارو انجام داده .
خدایا کمکم کن
کمکم کن که امیدم فقططط به تو باشه
خدایا منو ناامید کن از بقیه …
بذار بفهمم همون اول بیام سراغ خودت
نه اینک گیر کنم
بعد یاد تو بیفتم
خدایا من ی زندگی لذت بخش و نرم و روان میخوام تو کمکم کن ..
خیلی دوست دارم این اگاهی هارو زودتر عمل کنم و از نتایجش لذت ببرم
اخه هررررربار که یچیز جدید از شما یاد میگیرم و در زندگیم به کار میبندم کلییییی تغییرات عجیب و غریب در زندگیم رخ میده .
دوستون دارم استاد
سلام به دوستای نازنینم
فایل مثل همیشه عالی و بی نظیرررر بود
دوستان عزیزم من ازتون کمک میخوام
من نزدیک 2ساله هیچ خبری رو دنبال نمیکنم
اما این دوسه روزه بخاطرشنیدن اخبار جنگ بشدت بهم ریختم انگار هرچی روخودم کارکرده بودم هیچی شد
همش میخوام نگاه توحیدی داشته باشم و ذهنم روکنترل کنم نمیتونم داعم اخباروچک میکنم و قشنگ قلبم داره از جاکنده میشه
میشه کمک کنید که چیکارکنم شما تو این شرایط چیکارمیکنید؟
چطوری ارام هستید و ذهنتونو کنترل میکنید؟
سلام دوست عزیزم
وقتی کسی که بدونه در این جهان فقط یک قدرت در این جهان وجود داره و اونم قدرت خداست دیگه مهم نیست اخبار رو چک کنی و بدونی که نتیجه جنگ چی میشه
چون برگی بدون اذن خدا روی زمین نمیوفته
وقتی خدا رو قدرت مطلق این جهان بدونیم دیگه از چیزی و کسی ترسی نداریم
چون میدونیم که خداوند از ما همیشه حفاظت و حمایت میکنه
شما این باور رو در خودت ایجاد کن که خدا قدرت مطلق این جهانه و زندگی ما رو به بهترین شکل ممکن جلو میبره
سلام
و خداقوت
چند روزی هست به قلبم الهام شده فایل های اخلاص در عمل را گوش بدم ،
چندتاییش را چند ماهه پیش گوش داده بودم ، ولی الان که گوش میدم نتیجه های جدید میگیرم،
همیشه میگفتم چطور میشه که استاد میگن از یک صوت بعد از چند ماه دریافت دیکه ای دارید؟@!!!!!
حالا متوجه شدم ،
من فکر می کردم خیلی توکل دارم،
ولی توی این چند روز اتفاقاتی افتاد که دیدم اصلا توکل ندارم ،
و فقط وقتی کار به نفع من پیش میره توکل دارم، و تا تضادی پیش میاد ، دائم به خدا میگم ( خدا یا توروخدا من میدونم این به نفعمه فلان کار را بکن ) وحالا متوجه شدم ،
من نظر خودم را میدادم و خدارا قسم میدادم همون انفاق بیافته چون در پس ذهنم میگفتم نعوذ بالله ، خدا که بلد نیست یا نمیدونه ، بذار راه را جلوی راهش بذارم.
خدا منا ببخشه که اینطور فکرمی کردم، برای همین برای رد پای خودم این متن را می نویسم ،
الان چند روزی هست به خدا میگم هرجور تو صلاح میدونی ، و استارت کارم به مشکل خورده ، و دائم شیطون میگه خودت برو پولت را که دست یه نفر برو بگیر ،
خودت برو اقدام کن.
ولی من توکل کردم و به خدا گفتم در بهترین زمان این پول برسه و استارت کارم زده بشه ان شاالله.
حتی خداوند بهم الهام کرد، در 2 پلتفرم دیگه کانال بزنم ،
و دو روز بدون هیچ مخاطبی دارم پست میگذارم،
میدونم قطعا خیری هست و قرار هست اتفاقات خیلی خوبی برام بیوفته و رشد بسیار زیادی بکنم.
حتی اگر به زبون فقط میارم و توکل میکنم ، و 100 درصد قلبی نیست اشکالی نداره ،
بذار یاد بگیرم .
اینم بگم که با خودم قرار گذاشتم هرروز صبح ، ایاک نعبد و ایاک نستعین را بگم
و به خدا بگم که هرچیزی دارم از تو هست …