اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
درود و عشق بیکران بر شما و خانواده عزیزم در این مکان و زمان الهی. توحید من رو صدا زد و به این قسمت اجرای توحید در عمل هدایت شدم و یادم اومد شما دوره جهان بینی توحیدی داشتید، میتونم بپرسم در حال بروز رسانی هست ؟ چون در سایت ندیدمش! ریشه تمام گره های زندگیم رو در شرک هام دیدم و عمیقا حیرون شدم که کجااااااا سیر میکردم!! با همه قلبم نیاز به توحید رو حس میکنم و قدم به قدم و با توجه به ظرف وجودم این لقمه های نور رو طلب کردم امیدوارم دوره جهان بینی توحیدی یا هر مسیر و دوره ایی که هدایت ما رو به سمت توحید فراهم کنه در سایت شما خدمت گزاران خیر و نور قرار بگیرد. درونم رو به توحید وصل کنه.آمین. سپاسگزار آگاهی ها و برکت وجود شما و مریم جان هستم و تمام حاضرین در این وادی بیکران…
امشب منو هدایت کردی به این فایل توحیدی که قبلاً بارها و بارها گوش کرده بودم اما انگار به درک بیشتری رسیده بودم و با تمام وجود آن را بهتر فهمیدم و در تار پود وجودم آن را حس کردم
خدایا شکرت
به قول استاد حتما مدارم بالاتر رفته که بهتر فهمیدم.
خدایا چگونه شکر تو رو به جا بیارم که هنوز دقیقا نمیدونم چه نعمت های رو بهم دادی .
تو هر لحظه حمایتم کن
تو هدایتم کن به مسیر درست
من که جز تو کسی ندارم و نمخواهم داشته باشم
تو افراد و شرایط و موقعیت ها رو برام فراهم کن ،
تو هر چی که احتیاج دارم رو برام تهیه کن.
تو بگو من چی کار کنم و راه درست کدومه
من به هر خیری از جانب تو محتاجم.
خدایا شکرت که هستی و خیال من خیلی راحته
و
این روزا لا خوف علیهم ولا یحزنون شدم
تو بهترین کارها رو برام انجام میدی و من با خیال راحت روی دوش تو نشسته ام و از زندگیم لذت می برم و تو منو به جاهای قشنگ می بری
خدایا شکرت که در آرامش کامل هستم.
خدایا سپاس گذارم.
خدایا من به تو اجازه دریافت الهامات رو میدم
منو ببر به سمت زیبایی ها ،
خدایا قدرت تو ماورای تصور ما هستش،
همه نعمت و خیری که به میرسه از طرف تو هست
و
هر شری به ما میرسه از طرف ناآگاهی خودمون هست .
پس ما رو هدایت کن به سمت دریافت نعمت و سلامتی و ثروت و خوشبختی ،
خدایا شکرت برای این هدایتی که از سمت شما استاد عزیزم شدم.
خداوند شما رو حفظ و محافظت کنه که به ما یادآوری می کنی و مسیر درست رو به ما نشون میدید.
از مریم جان عزیزم هم سپاس گزاری می کنم که دستی محکم از سوی خداوند هست برای راهنمایی من در مسیر توحید.
الهی همیشه خوش باشی عزیزم
راستی من دیشب خواب شما رو دیدم که در کنارم بودید و داشتیم با هم صحبت می کردیم
این فایل رو دقیقا در بهترین زمان ممکن خدا بهم نشون داد/من حتی اگر تو ذهنم باشه هر دم و باز دمم رو هم به خودم یاد آوری میکنم که این خداست داره کمکت میکنه نفس بکشی
بقیه ی هدایتهایش هم که بینهایت هستند
و چند تا مثالی که یادم میاد رو میگم:1-کجا بپیچ 2-کجا پارک کن3-آروم برو4-به کی بگو که اگر کمک میخای کمکت کنم5-کجا صحبت کن یا کجا سکوت کن6-به کدوم مشتری اعتبار بده یا اعتبار نده7- حتی جواب سلام یکی رو بده یا نده
8-کجا برو وسط صف نانوایی که اونجا به آشنا رو میبینی و حتی خودش برات نون جمع میکنه
خداوند خیر مطلق بوده و هر نعمت و خوشبختی تنها به واسطه ی رحمت و هدایت پروردگار است
هر موفقیتی کسب کرده و در هر جایگاهی قرار گرفته ایم: تنها به واسطه ی لطف و مهربانی خداوند است مراقب باشیم که:
هیچ گاه مغرور نشویم و فکر کنیم که هوش استعداد و توانایی ما باعث کسب موفقیت شده است
مثال هایی مانند :
ما رمیت اذ رمیت ولکن الله رمی تو این کار را نکردی بلکه خداوند این کار را انجام داد
من از هر خیری که از جانب تو به من برسد محتاجم
این جملات به ما نشان می دهد که:
اعتبار انجام تمام موفقیت ها تنها از آن خداوند است
این باور:
اصل و اساس و باعث تواضع ما در برابر خداوند و دریافت هدایت های الهی خواهد شد
به اندازه ای که در مقابل خداوند متواضعیم:
به همان اندازه الهامات خداوند را دریافت می کنیم اجر و قرب ما در میان افراد بالاتر می رود خداوند به ما اجازه می دهد بر شانه هایش بنشینیم و ما را هدایت کند
اگر خداوند را انسانی عظیم الجثه و بی نهایت بزرگ بدانیم:
در صورت متواضع بودن تسلیم بودن در مقابل او پذیرفتن این اصل که اعتبار تمام کارها تنها از آن خداوند است در مسیر زندگی راه را به ما نشان داده کارها را به آسانی برای ما انجام می دهد
تا زمانی که در مقابل خداوند متواضعیم و
هر روز تواضع خود را به خداوند اعلام می کنیم مشمول هدایت ها و حمایت های خداوند قرار می گیریم
مراقب: غرور نفس اماره تکبر خودبینی و خود بزرگ بینی خود باشیم
به یاد اوریم: هر آن چیزی که داریم از آن خداوند است
به میزانی که باور داشته باشیم هر آن چیزی که داریم از آن خداوند است:
درهایی از بهشت و نعمت و ثروت به روی ما باز خواهد شد و
خداوند در زمان مناسب: افراد مناسب را به سمت ما هدایت می کند
زمانی الهامات خداوند به ما گفته می شود که:
بپذیریم هر آن چیزی که داریم از آن خداوند است تمام کهکشان ها توسط خداوند اداره می شود
زمانی که در مسیر درست باشیم:
خداوند کارها را برای ما انجام خواهد داد
زمانی که در مقابل خداوند متواضع نباشیم حتی اگر کارها را به خوبی پیش ببریم:
نتایج مطلوبی کسب نمی کنیم
به اندازه ای که در مقابل خداوند متواضع و خاشع باشیم تنها خداوند را بپرستیم و از او یاری بجوییم:
خداوند کارها را برای ما انجام خواهد داد ایده های مناسب را در زمان مناسب به ما الهام خواهد کرد قدم ها را برای ما مشخص می کند دل افراد را برای ما نرم خواهد کرد و اجازه می دهیم قلب الهامات را دریافت و گفتگوهای ذهنی منفی ما خاموش شود
خداوند:
منبع خیر است و تنها به ما خیر می رساند یا:
آن را دریافت کرده و یا این که با مقاومت های ذهنی خود جلوی دریافت آن را می گیریم
تنها یک منبع خیر نور ثروت نعمت سلامتی در جهان وجود دارد:
می توانیم با داشتن باورهای مناسب:
منبع نور را دریافت کنیم
اگر در غار باشیم و باورهای نامناسب داشته باشیم:
منبع نور را دریافت نمی کنیم
اگر نعمت ها را دریافت نمی کنیم: مقاومت ها ترمزها و باورهای نامناسب داریم
خداوند تمام کارها را برای ما انجام می دهد:
لازم نیست نگران تهدید افراد باشیم و به افراد باج دهیم
خداوند همه ی ما را به راه راست راه کسانی که به آنها نعمت داده هدایت کند
خدایا مرسی که مارو هدایت میکنی این فایل نشانه امروز من شد اما من هنوز گوشش ندادم یه تضادی برام به وجود اومد داشتم خودمو کنترل میکردم تا اسم فایلو فقط دیدم اب رو اتیش شدم میخوام راجع به تمرین بگم دیشب داشتم فایل گوش میدادم مقایسه کردم سختی و اسونی زندگیمو باهم واقعا دیدم هرجا اسون پیش رفت پای کنترل اگاهانه ذهن وسط بود و هرجا سخت پیش رفت پای من تکو تنها من سه سالی هست که تو محل کارم هستم وقتی سال اول وارد کار شدم تا چندماهه اول اتفاقات برام بی نظیر بود که حتی درباره تجربیات قشنگش نوشتم قبلا به خاطر یه سری مساعلی من از اون دفتر جدا شدم و دفترمون با ادمای جدید تر به یه جا دیگه منتقل شد و شروع سختی من همانا چرا چون من وحشتناک افتادم رو دوره تایید طلبی چون تایید میشدم و خوشم میومد چون همه جا اسمم بود که گله و یه دونست و منم پر میشدم به صورت موقت دیگه کم کم قدرتو دادم دست خودم که بلدمو بلدم خدا که اصلا انگار نه انگار و خلاصه به شدت عجیبی درگیر شرک شدم روز به روز اسون تر میشدم برای سختی ها و میتونم بگم له شدم اما بازم فکر نمیکردم که از کجا داره اب میخوره میگفتم ببین چقدر من ذهنم د اغونه که با کنترل ذهن شده این تا اینکه دیشب تمام این صحنه ها مثل فیلم از جلوم رد شد میتونم بگم استاد من کتک خورم ملس بود جهان انقدر سیلی زد تا بیدار شم چقدر این روزا از غرور داره نشانم میشه حتی فایلای جدید شماهم درباره این مسعله بود انگار تازه دارم میفهمم که تمرکز رو نکات مثبت چیه از خدا میخوام که اسان بشم برای اسونی ها برم برای گوش دادن فایل
اهان درباره اسون شدن برای اسونی ها هم قبلا تو کامنتا نوشتم ولی یه خلاصه ای هم اینجا مینویسم که با کنترل اگاهانه ذهن کار اومد سمتم کاری که به شدت با کیفیت بود و درامد یک هفتش از درامد کل ماهم که قبلا توش کار میکردم بیشتر بود
سفرهای خارجی لاکچری هدایت شدم به راحتی یعنی من فقط زحمت چمدون بستن رو دوشم بود :) اونم با کنترل اگاهانه ذهن رفتم
از تجربیات دیگه انجام دادن کارای بقیه برام بود که همین دیشب گوشی که خریدم خواستم تنظیماتشو درست کنم از گوشی قدیمم بریزم تو گوشی جدید و کار داشت سخت پیش میرفت تا ذهنمو کنترل کردم که خدایا من هیچی بلد نیستم و تو انجام بده و دستشو فرستاد و دوستی همه کاراشو برام کرد و خداروشکر انجام شد بازم تشکر میکنم از شما استاد نازنین عاشقتونم که انقدر فایلای خفن خفن برامون میزارید
سلام استاد صحبت های شما فوق العاده روی من اثر میزاره من دوره های زیادی روخریدم ولی تنها استادی که عمیقا حال منو خوب میکنه و حرفاش روی من اثر میکنه ونتیجه میگیرم شمایید.
شاید باورتون نشه من 32سالمه ولی من با این فایل های توحید عملی برای اولین بار بود که خداروشناختم ودونستم باید به خدا بسپارم و توکل کنم
و من به تازگی به طوری جدی تر از دفعات قبل دارم بر روی خودم و تغییر باور هایم کار میکنم
و اینبار به صورت هدایتی خداوند من را به مسیر هایی هدایت میکند که بیشتر با مفهوم توحید آشنا شوم و آن را درک کنم و در زندگی ام ازش استفاده کنم
و خدارو شکر میکنم از این بابت
همینکه من هدایت شدم به اینکه اعتبار همه چیز را به خدا بدهم و باور های توحیدی ام را قوی کنم و بفهمم چه جاهایی ناآگاهانه در حال شرک ورزیدن بودم و نمیدونستم واقعا اشکال کار کجاست
و خداوند دید که من نیاز به یک پس گردنی دارم برای فهم عمیق این موضوع
درباره اون وقتی که ما اعتبار یک کاری رو به خودمون میدیم و به خودمون مغرور میشویم
من مدتی بود داشتم رو خودم کار میکردم و تو همون مدت به قول استاد چرخ زندگی برام روون تر میچرخید
اما خب من آگاه نبودم که دقیقا چخبره
شکرگزاری میکردم اما انگار هنوز عمیقا درک نکرده بودم فقط شکرگزاری میکردم چون میدونستم که خوبه و نتیجه میدهد
طی تغییراتی که داشتم خداوند به زیبایی و آسانی برای من رابطه ای عاشقانه رقم زد که همیشه در فکرم بود با همان ویژگی هایی که دوست داشتم فرد مورد نظرم داشته باشه
اوایل همه چی همونقدر عالی و روون رقم خورد اما کم کم که من از فضای این آگاهی ها فاصله گرفتم و به سمت وابستگی که نوعی شرک است رفتم و حتی با خودم فکر میکردم من چه آدم بزرگی ام که تونستم با همچین آدم خوبی ارتباط داشته باشم
همه چیز عوض شد و یک پس گردنی درست و حسابی خوردم و همون آدمی که حساب روش باز کرده بودم خودش رفت
به طبع غمگین شدم اما میدونستم نباید در این احساس غرق بشوم و هر روز سعی میکردم بهتر از روز قبل بشوم و خب دیگه چاره ای برای من نمونده بود جز صحبت با خدا و کمک گرفتن از خودش در واقع در قلب من فقط این چراغ چشمک میزد که الان تنها راه نجاتت از این احساسات و سر درگمی صحبت کردن با خداست و خب اعتبار این هدایت و هم صحبتی با خداوند هم از آن خداست
هر روز به خودش میگفتم که خدایا من رو کمک کن یا جواب فلان سوالم رو بده و خداوند یواش یواش هر روز از روز قبل بیشتر آگاهی به من میداد و همیشه تو این مسیر بهم کمک کرد تا من تو تله های ذهنی ام
درباره خیلی از موضوعات غیر اصلی و گمراه کننده از مسیر اصلی نیوفتم
خلاصه مدتی گذشت و بعد از یک ماه از این موضوع خدا بالاخره بهم به وضوح طوری که حتی ذهن رام نشده من نتونه تکذیبش کنه بهم فهموووند که مقصیر اصلی همه چیز خودمم و بعد از اون بهم باز فهموند که ایراد اصلی شرک های مختلفی بوده که در زمان این ارتباط داشتم
از وابستگی بگیر تا اینکه فکر کنم ایجاد این رابطه عاشقانه بخاطر قدم هاییه که من برداشتم
و خداهم بعد نشانه های کوچیک اما قابل احساس پس گردنی اصلی رو زد
اوایل که خدا بهم فهمونده بود کار خودمه و باید رو به توحید بیاورم و باور های توحیدی ام رو بیشتر از هر چیز دیگه ای قوی کنم
با اینکه خیلی چیز ها برایم مشخص بود و دلیلشون رو فهمیده بودم اما هنوز مقاومت داشتم
مقاومت درباره تسلیم بودن دربرابر خداوند
و خداروشکر خودش هدایتم میکرد و قدرتی به من میداد که توانایی کنترل ذهنم رو داشته باشم
و کاملا بر من واضحه که حتی همین کنترل ذهنم هم کار خداونده از طُرُق مختلف من رو استوار کرده تو این مسیر و من در حال برداشتن مقاومت هایم هستم و تسلیم خدا بودن تا آن جریان نعمت و ثروت و زیبایی در زندگی ام بیش از پیش جاری شود
و خداروشکر تو همین مدت کم همین یک هفته ای که با عزم جزم تری دارم روی خودم کارمیکنم و از خداوند هدایت میخواهم و بیشتر سعی میکنم بر روی باور های توحیدی ام کار کنم به وضوح اون چرخ زندگه که روون تر میچرخه رو میفهمم و میبینم و حس میکنم و کاملا متوجه معجزات خداوند در زندگی ام هستم
اما اینبار با این تفاوت که میدانم این ها همه از سمت خداوند است
و اعتبار تمامی اش را به خداوند میدهم
یعنی تلاش من بر این هست
و اینبار وقتی شکرگزاری میکنم میدانم که برای چیه
و چون یک مدت فاصله گرفته بودم و در مدار های جالبی نبودم و تجربیات روزمره ام آشفتگی هایی داشت
اینبار که روی خودم کار میکنم به وضوح میدانم که کار کاره خداونده
چون بخاطر اون تغییر مدار تا حد خوبی درک کردم
و اینبار همیشه در خلوت فکری خودم میگم ببین اینا کار خداست چرا تا الان نمیشد تا الان که خبری از بخش توحیدی این جهان نداشتی و از وقتی که خدا هدایتت کرد به توحید داره این اتفاقا میوفته پس بدون که اینا کار خداعه
و خب به قول خود خدا و به قول مریم جون شایسته و به قول استاد یادآوری لازمه تذکر لازمه
و خب این یادآوری هم نوعی ورودی مناسبه
خدا خودش داره یک بهونه برای ورودی عالی بهمون میده
و از خودش میخوام تا خودش همواره من رو به یاد بیاندازه که اعتبار همه چیز را به او بدهم و تسلیم او باشم
نمونه ای از غرورم را برای شما گفتم
و حالا نوبت نمونه ای از تسلیم بودن در برابر الهامات خداوند
گفته بودم که تازه اول مسیرم
و خب امروز که خرید کرده بودیم از یک نوع خوراکی اما تو سه تا بسته بندی جدا
و من اومدم تا ازون سه تا بسته یکی را که سهم من بود را بردارم و به قول استاد اون وقتایی که از خدا هدایت میخوای و بین چند تا چیز موندی یکی از اون ها چشمک میزنه انگار
و یکی از اون بسته ها به من چشمک زد
و ذهن نا مطیع من گفت حالا بردار یک سبک سنگین کن شاید تو بسته های دیگه خوراکی بیشتری باشه
اما قلبم گفت نه خدا اینو گفته بردارم حتی اگه مقدار خوراکی کمتری هم توش باشه یعنی این به صلاحه منه
و برداشتمش و رفتم
و بعد از روی فاکتور خوراکی ها فهمیدم که بله یکی از اون بسته ها مقدار خوراکی بیشتری داره
اون موقع هم قلقلکم گرفت یکم تا برم ببینم کدوم یکیه تا اون رو بردارم اما باز قلبمجلوم رو گرفت و گفت همون انتخاب قطعا مناسب ترین بوده
و گذشت تا نیم ساعت بعد که بسته خوراکی خودم رو خواستم باز کنم ناگهان چشمم خورد رو برچسب روی خوراکی فهمیدم که بلهههه اونی که از همه بیشتر داشته توی دستای منه
و لبخند گنده ای اومد رو لبام که بفرما دیدی
دیدی خدا خودش خوبه رو بهت نشون داد
تو میتونستی همون موقع که این بهت چشمک زد و برداشتیش هم متوجه برچسب روش بشی اما نشدی
گذشت و گذشت و بعد نشون دادن تسلیم بودنت و بعد کنترل ذهنت الان دیدی که نتیجه همون بود که تو میخواستی و خدا به همین سادگی هدایتت کرد
و تورو به خواسته ات رسوند
شاید قبلا این موضوعات از نظرم کوچک میومدن
اما حالا که میدونم این ها اتفاقی نیستن و دری به تخته ای نخورده دیگه از نظرم کوچیک نیستن
و میدونم این آغازه راهه و ادامه این مسیره که نتایج بزرگ تری رو میسر میکنه
و واقعا از خداوند مچکرم بابت این نوع نگاه و این آگاهی ها و اینکه بهتر از قبل درک میکنم قوانین جهانش را
و سپاسگزارم از استاد و مریم جون که دست های بسیار خوب خداوند هستند و اینقدر کار مارو آسون کردن برای بهره گیری و یادگیری این آگاهی ها
و البته که هدایت شدن به این سایت نوشتن کامنت در این سایت خوندن این آگاهی ها شنیدن این آگاهی ها همه و همهههه از جانب خداونده از زمانی که خواسته تغییر تو دلمون افتاد تا لحظه محقق شدنش
و عاشقانه خداروشکر میکنم بابت این نوع نگاه
بابت اینکه فرمون دست اونه و من میتونم بشینم رو صندلی شاگرد و از مسیر بسیار زیبای جاده لذت ببرم و نفس عمیق بکشم شکرگزاری کنم چایی بخورم و خلاصه که حسابی لذت ببرم خدایا بی نهایت شکرت
خدایا به من هم بگو تا توحیدی ترین جملات زندگیم را در این کامنت بنویسم ، خدایا کمکم کن تا قشنگ ترین و زیباترین و عاشقانه ترین جملات را بنویسم، من می خوام از یک جلد قرآنی که مهریه من بود و پعد از حدود 22 سال به لطف و یاری خودت در عید نوروز سال 1403 به دستم رسید و من بی نهایت سپاسگزار تو یگانه معبود لاشریکم هستم برای این بزرگترین و باارزش ترین دارایی زندگیم که به من برگرداندی و من به لطف و یاری بی پایان خودت ، این بازگشت را بازگشت خیر و برکت و لطف و رحمت و هدایت و حمایت و فرصت بی نهایت از جانب خودت به نفس به نفس زندگیم می دانم، به تعداد تمام ذرات هستی تراشکر به وسعت همه لطف و کرمت ترا شکر به پهنای رحمتت ترا شکر به بزرگی عظمتت ترا شکر از ازل تا ابد لحظه به لحظه ترا شکر برای این لطف و فضل بی پایان خودت.
سلام بر پیامبر امروزمان استاد عباس منش و خانم شایسته عزیزم و تک تک مسافرین این سفر بی نظیر
فکر کنم اولین کامنت سایت هستم
من روزانه هزاااااار بار اینجام
این سایت شده مکان ارامش و تقرب ب سمت الله
الان اومدم از نتایج خودم بگم ک چقددددد تغییر کردم.چقددددددد آروم شدم.اتفاقی ک این ماه افتاد برامون اگه قبل اشنا شدنم با سایت استاد بود اصلا امکان نداشت من اینقد عالی پیش برم و اینقد عالی آرامشم حفظ بشه
اتفاقی بود ک اولین بار توی عمرم برام افتاد.اولین باری ک بعد چهل سال زندگی آبرومند و سالم و صادقانه ام افتادو کاملا حق خوری بود.کاملا ظلم بود.اما من با این اتفاق متوجه شدم اینقد تغییر کردم
ما توو یه فروشی ک داشتیم خریدار کاملا غیر منتظره ازمون شکایت کرد و ما رو کیلومترها کشید دادگاه منطقه خودشون و این یک ماه ک من منتظر ابلاغیه دادگاه بودم خدای رحمن و رحیم من شاهده ک ذره ای استرس ب من وارد نشد.و همونجوری ک استاد گفتن بخودم گفتم ببینم با این چالش چجوری میتونم کنار بیام.فقط از همون ابتدا گفتم خدای من استاد عباس منش میگه بخودت بسپارم و دیگه نگران نباشم.منم فقط تو را وکیل و قاضی و حامی و ولی خودم میدونم.وخودت توی دادگاه زبون من باش.وکیل من باش.تا یادم میومد فلان تاریخ باید برم فلان شهر برای رسیدگی شکایت فقط میگفتم حسبی الله نعم الوکیل.خداشاهده همه چی رو دادم دست خودش و در آرامش رفتم دادگاه و تا گفتم جناب قاضی جسارتا ایشون دروغ تحویل محضر شما دادن فورا همون دقیقه اول شاکی گفت بله من دروغ گفتم و رضایت میدم.به همین راحتی همه چی تموم شد.چقد خوبه کار رو ب کاردان سپرد.چقد خوبه در تمام مراحل اینقد قوی توکل کرد ب خودش.و فقط و فقط این آرامش و این توکل رو مدیون اموزش های خوبتون هستم استاد جان
سلام.
در مورد این فایل اگه بخوام بنویسم
ماجرا از این قراره که من چن وقتیه اهرم رنج لذت رو در جلسه دوم ثروت 1 درک کردم.
و کمی مغرور شدم ناخوداگاه .
که انگار من این اهرم رو درک کردم
ولی با شنیدن این فایل تازه متوجه شدم من مغرور شدم.
از خداوند منان میخام همیشه متواضع باشم.
وهمیشه در زمان مناسب و در مکان مناسب منو قرار بده.
درضمن استاد تو این فایل خیلی جوانتر شده بودین.
واقعا تحسینتون میکنم
و تشکر ویژه میکنم برای قانون سلامتی.
استاد الان سرکارم و دلم نیومد کامنت نزارم.
انشالله سر فرصت در مورد این فایل یه کامنت عالی تر میزارم.
درود و عشق بیکران بر شما و خانواده عزیزم در این مکان و زمان الهی. توحید من رو صدا زد و به این قسمت اجرای توحید در عمل هدایت شدم و یادم اومد شما دوره جهان بینی توحیدی داشتید، میتونم بپرسم در حال بروز رسانی هست ؟ چون در سایت ندیدمش! ریشه تمام گره های زندگیم رو در شرک هام دیدم و عمیقا حیرون شدم که کجااااااا سیر میکردم!! با همه قلبم نیاز به توحید رو حس میکنم و قدم به قدم و با توجه به ظرف وجودم این لقمه های نور رو طلب کردم امیدوارم دوره جهان بینی توحیدی یا هر مسیر و دوره ایی که هدایت ما رو به سمت توحید فراهم کنه در سایت شما خدمت گزاران خیر و نور قرار بگیرد. درونم رو به توحید وصل کنه.آمین. سپاسگزار آگاهی ها و برکت وجود شما و مریم جان هستم و تمام حاضرین در این وادی بیکران…
سلام به خدای عزیز و مهربان
قادر مطلق
حی توانا
خدایا شکرت
امشب منو هدایت کردی به این فایل توحیدی که قبلاً بارها و بارها گوش کرده بودم اما انگار به درک بیشتری رسیده بودم و با تمام وجود آن را بهتر فهمیدم و در تار پود وجودم آن را حس کردم
خدایا شکرت
به قول استاد حتما مدارم بالاتر رفته که بهتر فهمیدم.
خدایا چگونه شکر تو رو به جا بیارم که هنوز دقیقا نمیدونم چه نعمت های رو بهم دادی .
تو هر لحظه حمایتم کن
تو هدایتم کن به مسیر درست
من که جز تو کسی ندارم و نمخواهم داشته باشم
تو افراد و شرایط و موقعیت ها رو برام فراهم کن ،
تو هر چی که احتیاج دارم رو برام تهیه کن.
تو بگو من چی کار کنم و راه درست کدومه
من به هر خیری از جانب تو محتاجم.
خدایا شکرت که هستی و خیال من خیلی راحته
و
این روزا لا خوف علیهم ولا یحزنون شدم
تو بهترین کارها رو برام انجام میدی و من با خیال راحت روی دوش تو نشسته ام و از زندگیم لذت می برم و تو منو به جاهای قشنگ می بری
خدایا شکرت که در آرامش کامل هستم.
خدایا سپاس گذارم.
خدایا من به تو اجازه دریافت الهامات رو میدم
منو ببر به سمت زیبایی ها ،
خدایا قدرت تو ماورای تصور ما هستش،
همه نعمت و خیری که به میرسه از طرف تو هست
و
هر شری به ما میرسه از طرف ناآگاهی خودمون هست .
پس ما رو هدایت کن به سمت دریافت نعمت و سلامتی و ثروت و خوشبختی ،
خدایا شکرت برای این هدایتی که از سمت شما استاد عزیزم شدم.
خداوند شما رو حفظ و محافظت کنه که به ما یادآوری می کنی و مسیر درست رو به ما نشون میدید.
از مریم جان عزیزم هم سپاس گزاری می کنم که دستی محکم از سوی خداوند هست برای راهنمایی من در مسیر توحید.
الهی همیشه خوش باشی عزیزم
راستی من دیشب خواب شما رو دیدم که در کنارم بودید و داشتیم با هم صحبت می کردیم
من عاشقتونم
خدا حفظتون کنه.
این فایل رو دقیقا در بهترین زمان ممکن خدا بهم نشون داد/من حتی اگر تو ذهنم باشه هر دم و باز دمم رو هم به خودم یاد آوری میکنم که این خداست داره کمکت میکنه نفس بکشی
بقیه ی هدایتهایش هم که بینهایت هستند
و چند تا مثالی که یادم میاد رو میگم:1-کجا بپیچ 2-کجا پارک کن3-آروم برو4-به کی بگو که اگر کمک میخای کمکت کنم5-کجا صحبت کن یا کجا سکوت کن6-به کدوم مشتری اعتبار بده یا اعتبار نده7- حتی جواب سلام یکی رو بده یا نده
8-کجا برو وسط صف نانوایی که اونجا به آشنا رو میبینی و حتی خودش برات نون جمع میکنه
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
در مقابل خداوند: متواضع باشیم
هر خیری به ما می رسد :
تنها از سمت خداوند
هر شری به ما می رسد:
تنها از سمت خودمان است
خداوند خیر مطلق بوده و هر نعمت و خوشبختی تنها به واسطه ی رحمت و هدایت پروردگار است
هر موفقیتی کسب کرده و در هر جایگاهی قرار گرفته ایم: تنها به واسطه ی لطف و مهربانی خداوند است مراقب باشیم که:
هیچ گاه مغرور نشویم و فکر کنیم که هوش استعداد و توانایی ما باعث کسب موفقیت شده است
مثال هایی مانند :
ما رمیت اذ رمیت ولکن الله رمی تو این کار را نکردی بلکه خداوند این کار را انجام داد
من از هر خیری که از جانب تو به من برسد محتاجم
این جملات به ما نشان می دهد که:
اعتبار انجام تمام موفقیت ها تنها از آن خداوند است
این باور:
اصل و اساس و باعث تواضع ما در برابر خداوند و دریافت هدایت های الهی خواهد شد
به اندازه ای که در مقابل خداوند متواضعیم:
به همان اندازه الهامات خداوند را دریافت می کنیم اجر و قرب ما در میان افراد بالاتر می رود خداوند به ما اجازه می دهد بر شانه هایش بنشینیم و ما را هدایت کند
اگر خداوند را انسانی عظیم الجثه و بی نهایت بزرگ بدانیم:
در صورت متواضع بودن تسلیم بودن در مقابل او پذیرفتن این اصل که اعتبار تمام کارها تنها از آن خداوند است در مسیر زندگی راه را به ما نشان داده کارها را به آسانی برای ما انجام می دهد
تا زمانی که در مقابل خداوند متواضعیم و
هر روز تواضع خود را به خداوند اعلام می کنیم مشمول هدایت ها و حمایت های خداوند قرار می گیریم
مراقب: غرور نفس اماره تکبر خودبینی و خود بزرگ بینی خود باشیم
به یاد اوریم: هر آن چیزی که داریم از آن خداوند است
به میزانی که باور داشته باشیم هر آن چیزی که داریم از آن خداوند است:
درهایی از بهشت و نعمت و ثروت به روی ما باز خواهد شد و
خداوند در زمان مناسب: افراد مناسب را به سمت ما هدایت می کند
زمانی الهامات خداوند به ما گفته می شود که:
بپذیریم هر آن چیزی که داریم از آن خداوند است تمام کهکشان ها توسط خداوند اداره می شود
زمانی که در مسیر درست باشیم:
خداوند کارها را برای ما انجام خواهد داد
زمانی که در مقابل خداوند متواضع نباشیم حتی اگر کارها را به خوبی پیش ببریم:
نتایج مطلوبی کسب نمی کنیم
به اندازه ای که در مقابل خداوند متواضع و خاشع باشیم تنها خداوند را بپرستیم و از او یاری بجوییم:
خداوند کارها را برای ما انجام خواهد داد ایده های مناسب را در زمان مناسب به ما الهام خواهد کرد قدم ها را برای ما مشخص می کند دل افراد را برای ما نرم خواهد کرد و اجازه می دهیم قلب الهامات را دریافت و گفتگوهای ذهنی منفی ما خاموش شود
خداوند:
منبع خیر است و تنها به ما خیر می رساند یا:
آن را دریافت کرده و یا این که با مقاومت های ذهنی خود جلوی دریافت آن را می گیریم
تنها یک منبع خیر نور ثروت نعمت سلامتی در جهان وجود دارد:
می توانیم با داشتن باورهای مناسب:
منبع نور را دریافت کنیم
اگر در غار باشیم و باورهای نامناسب داشته باشیم:
منبع نور را دریافت نمی کنیم
اگر نعمت ها را دریافت نمی کنیم: مقاومت ها ترمزها و باورهای نامناسب داریم
خداوند تمام کارها را برای ما انجام می دهد:
لازم نیست نگران تهدید افراد باشیم و به افراد باج دهیم
خداوند همه ی ما را به راه راست راه کسانی که به آنها نعمت داده هدایت کند
خدایا شکرت
عاشقتونیم
سلام
خدایا مرسی که مارو هدایت میکنی این فایل نشانه امروز من شد اما من هنوز گوشش ندادم یه تضادی برام به وجود اومد داشتم خودمو کنترل میکردم تا اسم فایلو فقط دیدم اب رو اتیش شدم میخوام راجع به تمرین بگم دیشب داشتم فایل گوش میدادم مقایسه کردم سختی و اسونی زندگیمو باهم واقعا دیدم هرجا اسون پیش رفت پای کنترل اگاهانه ذهن وسط بود و هرجا سخت پیش رفت پای من تکو تنها من سه سالی هست که تو محل کارم هستم وقتی سال اول وارد کار شدم تا چندماهه اول اتفاقات برام بی نظیر بود که حتی درباره تجربیات قشنگش نوشتم قبلا به خاطر یه سری مساعلی من از اون دفتر جدا شدم و دفترمون با ادمای جدید تر به یه جا دیگه منتقل شد و شروع سختی من همانا چرا چون من وحشتناک افتادم رو دوره تایید طلبی چون تایید میشدم و خوشم میومد چون همه جا اسمم بود که گله و یه دونست و منم پر میشدم به صورت موقت دیگه کم کم قدرتو دادم دست خودم که بلدمو بلدم خدا که اصلا انگار نه انگار و خلاصه به شدت عجیبی درگیر شرک شدم روز به روز اسون تر میشدم برای سختی ها و میتونم بگم له شدم اما بازم فکر نمیکردم که از کجا داره اب میخوره میگفتم ببین چقدر من ذهنم د اغونه که با کنترل ذهن شده این تا اینکه دیشب تمام این صحنه ها مثل فیلم از جلوم رد شد میتونم بگم استاد من کتک خورم ملس بود جهان انقدر سیلی زد تا بیدار شم چقدر این روزا از غرور داره نشانم میشه حتی فایلای جدید شماهم درباره این مسعله بود انگار تازه دارم میفهمم که تمرکز رو نکات مثبت چیه از خدا میخوام که اسان بشم برای اسونی ها برم برای گوش دادن فایل
اهان درباره اسون شدن برای اسونی ها هم قبلا تو کامنتا نوشتم ولی یه خلاصه ای هم اینجا مینویسم که با کنترل اگاهانه ذهن کار اومد سمتم کاری که به شدت با کیفیت بود و درامد یک هفتش از درامد کل ماهم که قبلا توش کار میکردم بیشتر بود
سفرهای خارجی لاکچری هدایت شدم به راحتی یعنی من فقط زحمت چمدون بستن رو دوشم بود :) اونم با کنترل اگاهانه ذهن رفتم
از تجربیات دیگه انجام دادن کارای بقیه برام بود که همین دیشب گوشی که خریدم خواستم تنظیماتشو درست کنم از گوشی قدیمم بریزم تو گوشی جدید و کار داشت سخت پیش میرفت تا ذهنمو کنترل کردم که خدایا من هیچی بلد نیستم و تو انجام بده و دستشو فرستاد و دوستی همه کاراشو برام کرد و خداروشکر انجام شد بازم تشکر میکنم از شما استاد نازنین عاشقتونم که انقدر فایلای خفن خفن برامون میزارید
سلام استاد صحبت های شما فوق العاده روی من اثر میزاره من دوره های زیادی روخریدم ولی تنها استادی که عمیقا حال منو خوب میکنه و حرفاش روی من اثر میکنه ونتیجه میگیرم شمایید.
شاید باورتون نشه من 32سالمه ولی من با این فایل های توحید عملی برای اولین بار بود که خداروشناختم ودونستم باید به خدا بسپارم و توکل کنم
ممنون پیام آوره خدا .زندگیتون سراسرنور
با نام خدا سلام
این اولین کامنت من در سایت عباس منش دات کام است
و من به تازگی به طوری جدی تر از دفعات قبل دارم بر روی خودم و تغییر باور هایم کار میکنم
و اینبار به صورت هدایتی خداوند من را به مسیر هایی هدایت میکند که بیشتر با مفهوم توحید آشنا شوم و آن را درک کنم و در زندگی ام ازش استفاده کنم
و خدارو شکر میکنم از این بابت
همینکه من هدایت شدم به اینکه اعتبار همه چیز را به خدا بدهم و باور های توحیدی ام را قوی کنم و بفهمم چه جاهایی ناآگاهانه در حال شرک ورزیدن بودم و نمیدونستم واقعا اشکال کار کجاست
و خداوند دید که من نیاز به یک پس گردنی دارم برای فهم عمیق این موضوع
درباره اون وقتی که ما اعتبار یک کاری رو به خودمون میدیم و به خودمون مغرور میشویم
من مدتی بود داشتم رو خودم کار میکردم و تو همون مدت به قول استاد چرخ زندگی برام روون تر میچرخید
اما خب من آگاه نبودم که دقیقا چخبره
شکرگزاری میکردم اما انگار هنوز عمیقا درک نکرده بودم فقط شکرگزاری میکردم چون میدونستم که خوبه و نتیجه میدهد
طی تغییراتی که داشتم خداوند به زیبایی و آسانی برای من رابطه ای عاشقانه رقم زد که همیشه در فکرم بود با همان ویژگی هایی که دوست داشتم فرد مورد نظرم داشته باشه
اوایل همه چی همونقدر عالی و روون رقم خورد اما کم کم که من از فضای این آگاهی ها فاصله گرفتم و به سمت وابستگی که نوعی شرک است رفتم و حتی با خودم فکر میکردم من چه آدم بزرگی ام که تونستم با همچین آدم خوبی ارتباط داشته باشم
همه چیز عوض شد و یک پس گردنی درست و حسابی خوردم و همون آدمی که حساب روش باز کرده بودم خودش رفت
به طبع غمگین شدم اما میدونستم نباید در این احساس غرق بشوم و هر روز سعی میکردم بهتر از روز قبل بشوم و خب دیگه چاره ای برای من نمونده بود جز صحبت با خدا و کمک گرفتن از خودش در واقع در قلب من فقط این چراغ چشمک میزد که الان تنها راه نجاتت از این احساسات و سر درگمی صحبت کردن با خداست و خب اعتبار این هدایت و هم صحبتی با خداوند هم از آن خداست
هر روز به خودش میگفتم که خدایا من رو کمک کن یا جواب فلان سوالم رو بده و خداوند یواش یواش هر روز از روز قبل بیشتر آگاهی به من میداد و همیشه تو این مسیر بهم کمک کرد تا من تو تله های ذهنی ام
درباره خیلی از موضوعات غیر اصلی و گمراه کننده از مسیر اصلی نیوفتم
خلاصه مدتی گذشت و بعد از یک ماه از این موضوع خدا بالاخره بهم به وضوح طوری که حتی ذهن رام نشده من نتونه تکذیبش کنه بهم فهموووند که مقصیر اصلی همه چیز خودمم و بعد از اون بهم باز فهموند که ایراد اصلی شرک های مختلفی بوده که در زمان این ارتباط داشتم
از وابستگی بگیر تا اینکه فکر کنم ایجاد این رابطه عاشقانه بخاطر قدم هاییه که من برداشتم
و خداهم بعد نشانه های کوچیک اما قابل احساس پس گردنی اصلی رو زد
اوایل که خدا بهم فهمونده بود کار خودمه و باید رو به توحید بیاورم و باور های توحیدی ام رو بیشتر از هر چیز دیگه ای قوی کنم
با اینکه خیلی چیز ها برایم مشخص بود و دلیلشون رو فهمیده بودم اما هنوز مقاومت داشتم
مقاومت درباره تسلیم بودن دربرابر خداوند
و خداروشکر خودش هدایتم میکرد و قدرتی به من میداد که توانایی کنترل ذهنم رو داشته باشم
و کاملا بر من واضحه که حتی همین کنترل ذهنم هم کار خداونده از طُرُق مختلف من رو استوار کرده تو این مسیر و من در حال برداشتن مقاومت هایم هستم و تسلیم خدا بودن تا آن جریان نعمت و ثروت و زیبایی در زندگی ام بیش از پیش جاری شود
و خداروشکر تو همین مدت کم همین یک هفته ای که با عزم جزم تری دارم روی خودم کارمیکنم و از خداوند هدایت میخواهم و بیشتر سعی میکنم بر روی باور های توحیدی ام کار کنم به وضوح اون چرخ زندگه که روون تر میچرخه رو میفهمم و میبینم و حس میکنم و کاملا متوجه معجزات خداوند در زندگی ام هستم
اما اینبار با این تفاوت که میدانم این ها همه از سمت خداوند است
و اعتبار تمامی اش را به خداوند میدهم
یعنی تلاش من بر این هست
و اینبار وقتی شکرگزاری میکنم میدانم که برای چیه
و چون یک مدت فاصله گرفته بودم و در مدار های جالبی نبودم و تجربیات روزمره ام آشفتگی هایی داشت
اینبار که روی خودم کار میکنم به وضوح میدانم که کار کاره خداونده
چون بخاطر اون تغییر مدار تا حد خوبی درک کردم
و اینبار همیشه در خلوت فکری خودم میگم ببین اینا کار خداست چرا تا الان نمیشد تا الان که خبری از بخش توحیدی این جهان نداشتی و از وقتی که خدا هدایتت کرد به توحید داره این اتفاقا میوفته پس بدون که اینا کار خداعه
و خب به قول خود خدا و به قول مریم جون شایسته و به قول استاد یادآوری لازمه تذکر لازمه
و خب این یادآوری هم نوعی ورودی مناسبه
خدا خودش داره یک بهونه برای ورودی عالی بهمون میده
و از خودش میخوام تا خودش همواره من رو به یاد بیاندازه که اعتبار همه چیز را به او بدهم و تسلیم او باشم
نمونه ای از غرورم را برای شما گفتم
و حالا نوبت نمونه ای از تسلیم بودن در برابر الهامات خداوند
گفته بودم که تازه اول مسیرم
و خب امروز که خرید کرده بودیم از یک نوع خوراکی اما تو سه تا بسته بندی جدا
و من اومدم تا ازون سه تا بسته یکی را که سهم من بود را بردارم و به قول استاد اون وقتایی که از خدا هدایت میخوای و بین چند تا چیز موندی یکی از اون ها چشمک میزنه انگار
و یکی از اون بسته ها به من چشمک زد
و ذهن نا مطیع من گفت حالا بردار یک سبک سنگین کن شاید تو بسته های دیگه خوراکی بیشتری باشه
اما قلبم گفت نه خدا اینو گفته بردارم حتی اگه مقدار خوراکی کمتری هم توش باشه یعنی این به صلاحه منه
و برداشتمش و رفتم
و بعد از روی فاکتور خوراکی ها فهمیدم که بله یکی از اون بسته ها مقدار خوراکی بیشتری داره
اون موقع هم قلقلکم گرفت یکم تا برم ببینم کدوم یکیه تا اون رو بردارم اما باز قلبمجلوم رو گرفت و گفت همون انتخاب قطعا مناسب ترین بوده
و گذشت تا نیم ساعت بعد که بسته خوراکی خودم رو خواستم باز کنم ناگهان چشمم خورد رو برچسب روی خوراکی فهمیدم که بلهههه اونی که از همه بیشتر داشته توی دستای منه
و لبخند گنده ای اومد رو لبام که بفرما دیدی
دیدی خدا خودش خوبه رو بهت نشون داد
تو میتونستی همون موقع که این بهت چشمک زد و برداشتیش هم متوجه برچسب روش بشی اما نشدی
گذشت و گذشت و بعد نشون دادن تسلیم بودنت و بعد کنترل ذهنت الان دیدی که نتیجه همون بود که تو میخواستی و خدا به همین سادگی هدایتت کرد
و تورو به خواسته ات رسوند
شاید قبلا این موضوعات از نظرم کوچک میومدن
اما حالا که میدونم این ها اتفاقی نیستن و دری به تخته ای نخورده دیگه از نظرم کوچیک نیستن
و میدونم این آغازه راهه و ادامه این مسیره که نتایج بزرگ تری رو میسر میکنه
و واقعا از خداوند مچکرم بابت این نوع نگاه و این آگاهی ها و اینکه بهتر از قبل درک میکنم قوانین جهانش را
و سپاسگزارم از استاد و مریم جون که دست های بسیار خوب خداوند هستند و اینقدر کار مارو آسون کردن برای بهره گیری و یادگیری این آگاهی ها
و البته که هدایت شدن به این سایت نوشتن کامنت در این سایت خوندن این آگاهی ها شنیدن این آگاهی ها همه و همهههه از جانب خداونده از زمانی که خواسته تغییر تو دلمون افتاد تا لحظه محقق شدنش
و عاشقانه خداروشکر میکنم بابت این نوع نگاه
بابت اینکه فرمون دست اونه و من میتونم بشینم رو صندلی شاگرد و از مسیر بسیار زیبای جاده لذت ببرم و نفس عمیق بکشم شکرگزاری کنم چایی بخورم و خلاصه که حسابی لذت ببرم خدایا بی نهایت شکرت
یا احد و یا واحد
خدایا به من هم بگو تا توحیدی ترین جملات زندگیم را در این کامنت بنویسم ، خدایا کمکم کن تا قشنگ ترین و زیباترین و عاشقانه ترین جملات را بنویسم، من می خوام از یک جلد قرآنی که مهریه من بود و پعد از حدود 22 سال به لطف و یاری خودت در عید نوروز سال 1403 به دستم رسید و من بی نهایت سپاسگزار تو یگانه معبود لاشریکم هستم برای این بزرگترین و باارزش ترین دارایی زندگیم که به من برگرداندی و من به لطف و یاری بی پایان خودت ، این بازگشت را بازگشت خیر و برکت و لطف و رحمت و هدایت و حمایت و فرصت بی نهایت از جانب خودت به نفس به نفس زندگیم می دانم، به تعداد تمام ذرات هستی تراشکر به وسعت همه لطف و کرمت ترا شکر به پهنای رحمتت ترا شکر به بزرگی عظمتت ترا شکر از ازل تا ابد لحظه به لحظه ترا شکر برای این لطف و فضل بی پایان خودت.
سلام بر پیامبر امروزمان استاد عباس منش و خانم شایسته عزیزم و تک تک مسافرین این سفر بی نظیر
فکر کنم اولین کامنت سایت هستم
من روزانه هزاااااار بار اینجام
این سایت شده مکان ارامش و تقرب ب سمت الله
الان اومدم از نتایج خودم بگم ک چقددددد تغییر کردم.چقددددددد آروم شدم.اتفاقی ک این ماه افتاد برامون اگه قبل اشنا شدنم با سایت استاد بود اصلا امکان نداشت من اینقد عالی پیش برم و اینقد عالی آرامشم حفظ بشه
اتفاقی بود ک اولین بار توی عمرم برام افتاد.اولین باری ک بعد چهل سال زندگی آبرومند و سالم و صادقانه ام افتادو کاملا حق خوری بود.کاملا ظلم بود.اما من با این اتفاق متوجه شدم اینقد تغییر کردم
ما توو یه فروشی ک داشتیم خریدار کاملا غیر منتظره ازمون شکایت کرد و ما رو کیلومترها کشید دادگاه منطقه خودشون و این یک ماه ک من منتظر ابلاغیه دادگاه بودم خدای رحمن و رحیم من شاهده ک ذره ای استرس ب من وارد نشد.و همونجوری ک استاد گفتن بخودم گفتم ببینم با این چالش چجوری میتونم کنار بیام.فقط از همون ابتدا گفتم خدای من استاد عباس منش میگه بخودت بسپارم و دیگه نگران نباشم.منم فقط تو را وکیل و قاضی و حامی و ولی خودم میدونم.وخودت توی دادگاه زبون من باش.وکیل من باش.تا یادم میومد فلان تاریخ باید برم فلان شهر برای رسیدگی شکایت فقط میگفتم حسبی الله نعم الوکیل.خداشاهده همه چی رو دادم دست خودش و در آرامش رفتم دادگاه و تا گفتم جناب قاضی جسارتا ایشون دروغ تحویل محضر شما دادن فورا همون دقیقه اول شاکی گفت بله من دروغ گفتم و رضایت میدم.به همین راحتی همه چی تموم شد.چقد خوبه کار رو ب کاردان سپرد.چقد خوبه در تمام مراحل اینقد قوی توکل کرد ب خودش.و فقط و فقط این آرامش و این توکل رو مدیون اموزش های خوبتون هستم استاد جان