توحید عملی | قسمت ۱

به نام خداوند هدایتگر

خدایا هر آنچه  که دارم از آن توست

سلام به همه همسفران عزیز

و سلام به استاد عزیز و خانم شایسته دوست داشتنی و زیبا️

روز 65 از روز شماره تحول زندگی من

فایل توحیدعملی قسمت یک

خداروشکر که اینجا تو این سایت دارم یاد می گیرم  که چگونه خدا رو بپرستم

چگونه زندگیم رنگ خدایی بگیره

چگونه نفسم چگونه درونم رو چگونه ذهنم همیشه به یاد خدا باشه

الا بذکر الله تطمئن القلوب

چگونه توحیدی تر شوم

و چگونه یکتاپرست شوم

کامنت این دوست عزیز رو که استاد خواندند  بسیار زیبا و عرفانی  و توحیدی بود

به قول اون دوست زمانی که وارد این سایت و این مسیر شدم من هم امدم که یاد بگیرم چگونه ثروتمند شوم چگونه باورهای ثروت ساز بسازم

اما تو این سایت امدم یکتاپرستی رو آموختم  اینکه ابراهیمی شوم و چون ابراهیم عمل کنم

یاد گرفتم چگونه قران رو به طرز صحیح و اصولیش یاد بگیرم بارها شنیده بودم که قران رو بخون تو رو سعادتمند  و خوشبخت میکنه تو رو به حقیقت  می رساند اما یاد نداشتم و بلد نبودم اما اینجا دارم یاد می گیرم حالا که قران رو می خوانم حسم خیلی بهتر شده و بارها زمانی که در حال تمرکز و تفکر به ایاتش هستم بهم اگاهی های داده میشه مثل همون رمز گنجینه رو داره بهم میگه

چون قران مثل یک گنجینه هست و پر از اسرار و رموز است و دارم برای خودم رموزش رو یاد می گیرم و درها داره هی برام باز میشه و راه برام روشن تر و واضحتر میشه

من همیشه فکر می کردم  فقط در دوران جاهلیت در زمان عرب و اون دوران گذشته

مردم بت پرست بودند

و همیشه می گفتم چقدر اون زمان مردم این همه نشونه و معجزه می دیدن ولی باز هم کافر بودند و بت پرست بودند

فقط فکر می کردم مال همون دوره بودم حالا فهمیدم که من هم خودم یک عمر بت پرست  بودم اما غافل بودم و نمی دونستم

فکر می کردم بت همون مجسمه ها طلایی و اجسامی که با طلا و زیور الات تزیین کرده بودند

اما حالا فهمیدم  بت پرستی و شرک

در وجود من هم بود  اینکه روی خیلی ها  حساب باز کرده بودم اینکه  از خیلی چیزها می ترسیدم  اینکه همیشه  نگران بودم

اینکه همیشه غمگین بودم و حسرت می خوردم

اینکه  به خیلی چیزها دل بسته بودم

اینکه نگران حرف مردم بودم اینکه نگران بی پولی بودم اینکه ارامش نداشتم

اره همه اینها بت های بودند یا الهه های بودند که من می پرستیدم و ازشون حمایت  می خواستم ازشون کمک می خواستم  و به ظاهر من خدا پرست بودم و مسلمان

خداروشکر که حالا دارم روی اینها کار میکنم و حالا خیلی رها شدم و سبک شدم

حالا خدارو تو وجودم هر لحظه حس می کنم و بابت هر چیزی از او هدایت می خواهم

حالا دارم میفهم ابراهیمی بودن فقط مال اون زمان نیست دارم با تمام وجودم دارم یکتاپرست میشوم

و دارم روی خودم به شدت کار میکنم و سعی می کنم در این مسیر متعهدانه قدم بردارم  و به خود شناسی برسم هرروز خودم رو بهتر بشناسم چون وقتی خودم رو بهتر بشناسم به خدا بیشتر نزدیک میشوم  و هر چه نزدیکتر بشوم درتمام جنبه ها موفق میشوم  مثل استاد که اکنون در تمام حوزه ها موفق است

من هم می خواهم در تمام موارد زندگی خوب باشم و موفق باشم

مگه میشه تو خدا پرست باشی و مریض باشی و از نظر سلامتی مشکل داشته باشی

مگه میشه تو خدا شناس خداپرست باشی و در زمینه روابط و مسایل زندگی مشکل داشته باشی مگه میشه تو خدا پرست باشی و در زمینه مالی مشکل داشته باشی

همه چیز بر می گرده به باورهای توحیدی ما

پس باید اصل رو در خودم نهادینه کنم 

باید توحید رو بسازم باید توکل رو بسازم

اگه هر مسله داری یعنی  هنوز در رابطه با خدا شناسی گیر دارم می خواهم که اصول خداشناسی رو یاد بگیرم قوانین جهان هستی رو یاد بگیرم

و از خداوند می خواهم که مرا یاری کند  من فقیر هستم به هر خیری که از او به من می رسید

من تسلیم خدا هستم

و از خدا می خواهم که دستم رو بگیره

و مرا هر لحظه هدایت کند

او که فرمانروای کل عالم است اون که مالک روز قیامت است

من فقط بندگی او را می کنم و فقط فقط روی خودش حساب باز میکنم

و از خودش یاری می طلبم

و می خواهم که مرا به مسیر نعمت و ثروت و فراوانی و مسیر صالحان و مسیر استاد عباس منش  هدایت کند

الهی آمین

یا رب العالمین