تغییر باورها به روش استاد عباسمنش
خیلیها به من می گویند:
” من فهمیدم باورهای من اتفاقات زندگیام را تعیین میکند، فقط به من بگو چطور باور بسازم؟”
اجازه دهید یک معیار ساده برای تغییر باور به دست ات بدهم.
چند نفر را میشناسی که برای یادگیری زبان انگلیسی زمان، انرژی و هزینه صرف کردهاند و چند درصد از آنها الان انگلیسی صحبت می کنند؟ کمتر از ۱%
شاید خودت نیز یکی از آنها باشی.
آنها تلاش کردهاند، زمان زیادی صرف رفت و آمد به کلاسهای متعدد کردهاند، هزینه زیادی پرداختهاند ،کتابهای آموزشی زیادی خریدهاند، اما نه به اندازه کافی!! و بهتر است بگویم به اندازه کافی متعهد به تکرار روند نبودهاند.
برای یادگیری زبان جدید، باید خود را در دنیای آن زبان غرق کنی. یعنی آنقدر آن را بشنوی که گوش به نحوه تلفظ کلمات عادت کند. سپس آرام آرام شروع به تلفظ آن کلمات نمایی، شاید لازم است یک متن را صدها بار بشنوی و تکرار کنی. باید متعهد شوی فقط به آن زبان صحبت کنی حتی اگر در آغاز کلمات اندکی را بدانی، حتی اگر نتوانی منظورت را بفهمانی. ابتدا برای بیان هر کلمه مجبوری فکر کنی اما هرچه بیشتر به این تعهد پایبند مانده و ادامه میدهی، کم کم بصورت ناخودآگاه، بدون فکر کردن، صحبت میکنی.
باور ساختن دقیقاً مثل یادگیری یک زبان جدید است.
باید آنقدر باورهای جدید را تکرار کنی که ذهنت به شنیدنش عادت کند، سپس متعهد باش و به شیوه باورهای جدید رفتار کن. به گونهای به اتفاقات نگاه کن، که به احساس بهتری برسی. متعهد باش وقتی به ایدههایت فکر میکنی، نگویی اگر نشود چه، بلکه بگویی اگر بشود چه میشود! فقط به خواستههایت فکر کن و مواظب باش اگر به خاطرات و اتفاقات گذشته نگاه میکنی، فقط قسمت خوب اتفاقات را ببینی.
در یک کلام خودت را غرق در فضای باورهای جدید نما!
در ابتدا شاید مجبورباشی با تلاش ذهنی زیاد، نجواهای ذهن را خاموش کنی، قسمت خوب اتفاقات را ببینی، ورودیهای ذهن ات را کنترل کنی و با تلاش ذهنی شبانه روزی موفق شوی طوری به اتفاقات نگاه کنی که به احساس خوب برسی اما کم کم ذهن عادت میکند تا بصورت ناخودآگاه مثبت فکر کند.
مثل یادگیری زبان، با تنها جمله ای که از یک فیلم میفهمی، هیجان زده میشوی، با اولین نشانه خوب به ذهنت بگو: “دیدی قانون جواب داد”
تکرار همین یک کار ساده، ذهن ات را کم کم تسلیم میکند. نجواهایش کمتر و خاموش کردنش راحتتر می شود. زیرا هر تأیید یک اتفاقِ خوب، یعنی ارسال یک فرکانس قدرتمند کننده تر . یعنی دریافت یک تجربهی بهتر در زندگی و ساختن یک باور قدرتمند کننده تر که پشتیبانی میشود تا بتوانی ذهن را بیشتر کنترل کنی. تا بتوانی قدم های بزرگتری برداری، بزرگتر باور کنی، بزرگتر اقدام کنی و بزرگتر نتیجه بگیری باورهای قدرتمند کننده تری ایجاد کنی.
وقتی باورهای قدرتمند کننده ساخته شود، باورهای محدودکننده خود به خود محو میشود و این ماجرا تا ابد ادامه دارد، همانگونه که ما تا ابد به یادگیری زبان مشغولیم.
با هر بار مطالعه ی حتی زبان مادری مان، کلمات را بهتر درک میکنیم، ارتباط آنها با هم را بیشتر میفهمیم و روش نگارشمان بهتر میشود.
هرچند نتیجه ای که ساختن یک باور برایت به بار می سازد، فرسنگ ها با نتیجه یادگیری یک زبان جدید، تفاوت و فاصله دارد.
هر گاه خواستی مطمئن شوی که برای ساختن یک باور قدرتمند کننده به اندازه کافی تلاش و تمرین کردهای، از خود بپرس:
آیا اگر همین مقدار تلاش و تمرینی را که صرف ساختن این باور کردهام، اگر صرف یادگیری زبان ژاپنی میکردم، الان قادر بودم ژاپنی صحبت کنم؟
و قطعاً جواب منفی است. زیرا وقتی باور ساخته شود، نتیجه آنقدر مشهود و ملموس است که فرصتی برای این پرسش نمی ماند. زیرا نتیجهی ساختن یک باور قدرتمند کننده، زودتر از این پرسش اتفاق می افتد و به اندازه ای که باور تغییر می کند، فرکانس هایت تغییر می کند، مدارت تغییر می کند و با اتفاقات، شرایط و تجربه های عالی ای روبرو می شوی.
به اندازه ای که احساست را خوب می کنی، اتفاقات خوب میشود. باورهای قدرتمندکنندهی جدید، زندگیات را به شکل جدیدی رقم می زند.
به شکل روابط عاشقانه وارد زندگیات میشود
به شکل آزادی مالی برای انجام کار مورد علاقه، وارد زندگیات میشود
به شکل آسایش و رفاه، خانهها و ویلاهای زیبا، مسافرتهای راحت و لذت بخش، خیریههای متعدد و رضایت فراوان از خودت، خداوند و قوانینی که قدرت تغییر زندگی ات را به دست خودت داده تا آنطور که میخواهی، آن را بسازی!
سید حسین عباسمنش
تقریبا هر فردی که با استفاده از فایلهای استاد عباسمنش تحولی اساسی در زندگی اش به وجود آورده، یکی از مهم ترین دلایلش را تأثیر و انگیزه ای می داند که از آموزش های دوره راهنمای عملی دستیابی به آرزوها و انجام تمرینات این دوره کسب کرده است.
از وضوحی که در اهدافش بوجود آمده و او را از شر هوس های زودگذری که بارها تمرکزش را از هدف اصلی اش برداشته، انگیزه هایی که برای حرکت هر روزه پیدا کرده، باورهایی که ساخته و توانسته ذهنش را با هدفش هماهنگ نماید تا شناختی که از خود و خدایش بدست آورده و توانسته الهامات و ندای درونش را بشنود، بفهمد و باور کند…
می توانید در بخش نظرات این دوره هزاران نظر را از این افراد ببینید که چگونه با شوق تمریناتشان را انجام دادهاند و چگونه از نتایج شان سخن گفتهاند…
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری تغییر باورها به روش استاد عباسمنش247MB21 دقیقه
- فایل صوتی تغییر باورها به روش استاد عباسمنش19MB21 دقیقه
صدق الله العلی العظیم : این واقعا درسته
استاد در بسیاری از فایلهاشون که بنده دیده ام و شنیده ام بارها و بارها گفته اند که هدف اصلی این پروژه که الان به پروژه و طرذحی عظیم و جهانی تبدیل شده ایجاد عزم افراد برای شروع به تفکر هست .
من مدت زیادی بود که مفهوم جمله ی بزرگ و پر مفهوم قرآنی ادعونی استجب لکم رو نمی فهمیدم.
حتی در این مورد از افراد زیادی کمک خواسته بودم تا اینکه تفکر (یکی از زیباترین و ارزشمندترین نعمات الهی ) مفاهیم زیبا و ارزشمند جمله ی بالا را به من خاطر نشان کرد.
لطفا نظرتون رو بنوسید بسیار بسیار ممنون میشم بخونید و نظر بدید.
از ادعونی شروع میکنم :
شروع هر کاری با نام و یاد خداوند جهانیان بسیار پسندیده و زیبا و پرارزش است و این در جای جای قرآن آمده است :
در شروع کتاب مبین (قرآن)بسم الله الرحمن الرحیم
در شروع تمام سوره ها به جز سوره ی توبه
…
و در سوره ی هود آیه ی 41 عالی است که میفرماید : و [نوح] گفت در آن سوار شوید به نام خداست روانشدنش و لنگرانداختنش بى گمان پروردگار من آمرزنده مهربان است.
پس با بسم الله الرحمن الرحیم شروع کردن حتی در وسط کار نیز بسیار ارزشمند است و این جمله آخر مهر و عشق و خوبیهاست : آنکه رحمن است یعنی همان وجودی که تمام کائنات از مهربانی او بهره میبرند .
تمام موجوداتی که ما شناخته ایم و علم بر آنها داریم تا تعداد بسیار بسیار نامحدودی که ما آنها را نه دیده و نه شناخته ایم ، همه و همه غرق در رحمانیت خداییم.
همه به لطف صفات رحمانیت خدا زنده شده اند ، میمیرند و روزی دوباره زنده میشند.
همهی وجودشان از ریزترین بخش وجودی تا اندام های کلی ظاهری شان به زیباترین نحو ممکن هماهنگی یافته و در ایده آلترین شرایط ممکن زندگی به سر میبرند و روزی بر اساس قوانین بی عیب و نقص و همیشگی پروردگار ،طعم مرگ را خواهند چشید.
و صفت رحیمیت خدا :
در قرآن مبین آمده است آیا کسی که ایمان آورده (با تمام وجود به رب بودن الله یقین دارد ) با کسی که به خدا کفر می ورزد در نزد خدا برابر است ؟ آیا تفکر نمیکنید ؟
صفت رحیمیت خداوند اینجا ذکر میگردد که نعمات بی پایان دنیا و عقبی را شامل حال آنها میکند .
پس اولین کار ، شروع آن با نام و یاد خدا و تسلیم شدن با تمام وجود میباشد.
حال چگونگی درخواست در سوره ی مادر قرآن مبین شرح داده شده است که مینویسم :
الحمد لله رب العالمین : دومین مرحله از خواستن ، شکر گذاری است شکری که از تمام نعمات خدا که نصیبمان شده ، از آنچه آنها را درک کرده ایم و مربوط به عالم شهود است ( مانند یاد او -محبت به او – نیل به تمام خوبیها – مسبب خوبیها و تمام ذرات عالم هستی – قوانین حاکم بر آنها – 120تریلیون سلول تشکیل دهنده ی بدنمان -180 سانتی متر رشته ی DNA حاوی اطلاعات عظیم وراثتی در هر سلول از 120 تریلیون سلول بدنمان – زرات تشکیل دهنده ی آنها -نیروهای پیوند دهنده ی و هماهنگ کننده ی آنها و … (این … مفهومی عظیم دارد) ) تا آنچه در عالم شهود درک نکرده ایم و عالم غیب
خلاصه کلام شکر گذاری یاد آوری صفات رب جهانیان به خود مان است
مرحله سوم باور و یقین و اعتراف به مالک بودن خداوند بر تمام عالم هستی و مخصوصا بزرگترین روز و عظیم ترین روز عالم هستی یعنی روز قیامت و جدایی است که خداوند رحیم صاحب و مالک آن است که در آن هیچ کیس بی اذن او حتی نتواند کلامی گوید چه برسد به افعال دیگر .
یک کلام ؛ همه ی عالم شهود که ما با چشم سر میبینیم و همه ی عالم غیب ، با تمام اسباب آنها از ریزترینشان تا عظیمترینشان فقط و فقط آفریده ی پروردگارند و همگی از لطف رب العالمین پدیدار شده اند و همگی با تمام وجود حمد و ثنای او را میگویند و با تمام وجود و سعادتمند اطاعت امر او میکنند .
حال بگذریم از آن عده از جن و انس که به پروردگارشان کفر ورزیده اند و می ورزند که به فرموده ی قرآن مبین سایه هایشان خدا را ثنا میگویند .
پس تمام مخلوقات دستها و اسباب و وسایل ی هستند برای اعطای رحمت و فضل بی پایان خدا به تمام مخلوقاتش مخصوص مومنان.
حتی شیطان نیز بی خواسته ی خود میشود باعث رسیدن رحمتی به بندگان خدا شود .
پس در مرحله بعد با این باورها عمیقا به این سخن میرسیم : ما تو را میپرستیم و از تو یاری و مدد و استعان ت میجوییم
پرستیدن مقولعهای بسیار ساده و برای بعضی بسیار پیچیده
پرستیدن یعنی تمام قدرت را مالک ، فقط آن کسی است که من او را ثنا میگویم و او را به عنوان کاملترین و بی عیب و نقص ترین ولی خود میدانم (اللَّهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنوا یُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النّورِ خداوند، ولی و سرپرست کسانی است که ایمان آوردهاند؛ آنها را از ظلمتها، به سوی نور بیرون میبرد.) یعنی قدرتمندترین وجود هستی که هیچ عیب و نقصی در او راه ندارد و همو که تمام جهانیان از رحمانیت او ظهور می یابند و زیست میکنند و میمیرند و دوباره جاوید میشوند.
و همه ی خواسته هایم را از او میخواهم که یکی از بهترین این خواسته ها “اهدنا الصراط المستقیم ” است
هدایت را از خدا خواهیم که هدایت فقط به دست اوست . …
پس فقط خدا
با سلام و عرض صمیمانه ترین احترامات خدمت شما استاد عزیز و همکاران پر مهرتان.
می گویند برخی اتفاقات در طول زندگی انسان باعث میشوند آدمی احساس کند دوباره متولد شده است.
پاک شدن گناهان نیز این حس را میدهد.
ولی من تولد مجدد را جز در تغییر باورها و نگرش نو به پروردگار جهان ، جهان و و قوانین حاکم بر آن را با ارزشمندترین مسبب تولد مجدد میدانم.
چون حتی اگر گناهان آدمی پاک شود ، اگر نگرش و باورهای او تغییری نکند مسلما زندگی بعد از آمرزش او همان زندگی قبل از آمرزش او خواهد بود…
اصلا این سخن باید اینگونه گفته شود : ابتدا باورها و اعتقاداتمان را به تمام عالم وجود اصلاح کنیم و بعد خدا ما را پاک میکند و این را من احساس میکنم با اینکه مدت زمان کمی است عزم بر آن گرفته ام تا باورهای اشتباه سیاه و تیره ام را شناسایی و اصلاح نمایم و خداوند بهترین هدایت کنندگان است و یکی از دل انگیزترین وسیله هایش جناب استاد عباس منش میباشند.
بسیار بسیار سپاس گذارم