تنها راه گذار از ثروت، تجربه ثروت است - صفحه 22 (به ترتیب امتیاز)

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

728 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ناهید رحیمی تبار گفته:
    مدت عضویت: 1236 روز

    به نام خداوندی که داده هایت را نتوان حساب کرد.

    سلام به استادعزیزم ،به استاددوست داشتنیم .

    تنهاراهگذارازثروت،تجربه ثروت است.

    خب استاد،باورمنم به ثروت مثل اکثرآدمها،خیلی ضعیف وبدبینانه بود.منم توشهرمذهبی قم هستم .

    مثل شماباکلی باورغلط وداشتن عقایدی غلط .

    طوری پیش مااز،امامان معصوممون صحبت کرده بودن که انگارتک تکشون فقیرودرمانده بودن .برای بار اول من ازشماشنیدم که همه ی امامان ماثروتمندبودن .بعدش ازمذهبیها،میپرسیدم ،میگفتن آره ثروتمندبودن .

    میگفتم پس چرادرموردشون جوری حرف میزنن که انگارچیزی برای خوردن هم نداشتن .جوابشون این بود که مردم این دیدگاه رادوست دارن .دقیقانداری وبدبختی وسختی کشیدن جزعه اولویت‌های کارکردن توذهن مابود.چون به ظاهراکثرن نداشتن .

    به جای اینکه بیان یاد،بدن که چکارکنیدکه ثروتمندبشیدوراحترزندگی کنید،ترجیحامیگفتن همین وضعیت مالیتون ،خوبه .تازه شکرگزارهمین باشیدکه خداهرکیوکه بیشتر دوست داشته باشه ،مشقت وسختی ودردبیشتربهش میده .

    وهمچین بنده هایی ،پیش خداعزیزترومحبوبتر وبه خدانزدیکترن .

    هردراین بزم مقرب تر،است. جام بلابیشترش میدهن اینم یکی ازباورهای غلط که چه عرض کنم ،داغونمون بود.چرا؟چون به خاطرنیازهاشون همیشه دردرگاه خدا،طلب نیازمیکنن وباخدای خودشون ارتباط برقرارمیکنن .ولی اگه داراوثروتمندباشی ،دیگه چون بی نیازی ،سمت خدانمیتونی بری ینی نیازی نمی بینی که بخای بری.

    پس بدبخت باش که همیشه در خونه خداباشی.

    یاباورغلط دیگه که تومغزماکرده بودن:هرکه بامش بیش برفش بیشتر.ینی هرچی نداشته باشی راحتی ،توآخرت کمترموردمواخذه قرارمی گیری .حوصله داری دردسرای خودتوزیادکنی .پس به همین نون وبخورونمیر،قانع باش .اصلن این دوروزدنیارانداشته باشی راحتری.

    خود،من همیشه تصورم این بود که هرکسی ،هرچیزی را،یکی بیشترداشته باشه ،میره جهنم چون حق قانونیش اینه که یکی برای رفع نیازت داشته باشی .

    دوتاماشین ،دوتاخونه ،یاحتی چنددست لباس اضافی یاهرچیزدیگه ،خمس داره اگه استفاده ی مدام هم نداشته باشی ،خمس بهش میفته واگرپرداخت نکنی گناه کردی .البته داستان این خمس دادن راهم نمی‌دونم ،شایدم دادنش حق مسلم یه فردثروتمنده ،ولی به نظرم وقتی ثروتمندباشی وبه خداایمان داشته باشی ،خصلتهای خداوندی که یکیش بخشندگیه رایادمیگیری وانجامش میدی .بدون اینکه فکر کنی این یه قانونه.

    هممون به عینه دیدیم که چ اتفاقات وبلاهایی سر،دچارافرادفقیروبیچاره میشه.اتفاقات ومشکلاتی که هرروزبایدبادرده،روحی وجسمی وروانی مواجه باشن .دردهایی که گاهی غیرقابل تحمله ،آیاواقعن خدای مابرای بنده هاش اینطورمیخاد.؟!

    همانطورکه استادگفتن ،واقعن ثروتمندا،به نظرادمای ناتو،وبدی به نظرمیرسیدن .یادمه مثل طلبکارابهشون نگاه میکردیم .انگاراونا،چون زورشون بیشتربوده،اومدن سهم ماراخوردن.درکل هرچی وصله ی بدی بود،مال اونابود.بیشرف ،بی انصاف،بی همه چیز،عوضیا،اصلن برن گمشن حروم خورا،معلوم نیس چ غلطی کردن ،ازکجادزدین حالاپولدارشدن .

    وااای خدای من ،مگه داریم ماچقدرکوته فکربودیم که این باورا،راقبول میکردیم .وراحت بندگان خدا راقضاوت میکردیم ،تهشم مینداختیمشون توآتیش جهنم ،ومی گفتیم حقشونه .

    همین جا،به نوبه خودم، ازتک تک ثروتمندان عزیز، عذرخواهی میکنم وطلب ببخش ازشون دارم .ببخشیدکه انقددرموردتون بدفکرمیکردیم .

    شماها خیلیم خوبید،خیلی هم جیگرید،دیدن شما،لباس پوشیدنتون ،غذاخوردنتون ،آداب ومعاشرتتون ،خونه هاتون ،ماشیناتون ،خریدکردناتون،فرهنگتون ،همه چیتون ،عالی وقشنگه ،اتفاقاانرژی مثبتید،من که حظ میکنم .کیف میکنم .واقعن الگوهای مناسبی هستید،وجودتون به آدم انگیزه میده .خوش به حالتون بهشت این دنیاراحداقل براخودتون خریدیدولذتشومیبرید.

    کسانی که فقرونداری رالازمه ی رفتن به بهشت می‌دونن ،بایدبگم هم این دنیاشون راازدست میدن ،هم دنیای بعدیشون راخراب میکنن.واقعن نمی‌دونم چرابایدبدبخت باشی تاخداتورودوست داشته باشه .؟!

    وقتی استادرو،باورهای ما کارکردن ،وبه مرورمتوجه شدیم توچ منجلابی داشتیم خودمونو،فرومیکردیم .وقتی خدارابه معنای واقعی به ماشناسوندن،بله خیلی ازحقیتهایی که ازمادورشده بودن یادردرون ماپنهان مونده بودن ،برملاشدن وخدارابه معنای واقعی ،کشف کردیم وپی بردیم که خدایی بااین عظمت وبااین قدرت وبااین جلال و شکوه وبااین اقتداروبخشندگی ومهربانی ،چنین وصله هایی که دوست داشته باشه بنده هاشو توفقروبیچارگی ببینه ،خیلی فاصله داره اصلن هم خونی نداره .این صفتهاوخصوصیتهاازخدای مابدوره.

    خدای من خدایی هست که نعمتهای فراوان خلق کرده و خواسته ودوست داره که مابه بهترین شکل ممکن دنبال بدست اووردنش بریم وازموهبتهای الهی بهرمندبشیم .خدای من بهترینها رابرای تک تک بنده هاش میخاد.فقط اجباری توکاراش ندارن واین حق انتخاب رابه خود بنده هاداده ،تاخودشون دنبالش برن چون اینطوری به رشدوپیشرفت وموفقیت میرسن .اصلن برای همین انسانهاراخلق کرده .درواقع اومدن مابه این جهان ،ینی مبارزه کردن حق و باطل توسط خودمونه .این ماهستیم که بایددنبال خواسته هاواهدافمون باشیم ،خداوندبسترهمه چیوبرامون چیده ولی انتخاب وتلاشش رابه عهده ی خودمون گذاشته ،که برخلاف آنچه تابه حال شنیدیم،به دست اووردنش هم سخت نیس بلکه خیلیم راحته به شرط اینکه باورهاوعقایددرست راداشته باشی ومسیردرست وراستی راپیش بگیری .

    خداروشکرالگوی مناسبی مثل استادعزیزخودمون ،آقای عباس منش ،راداریم که جلوچشمامون ببینیم .پس هیچ چیزنشدنی نیس .همه چی شدنیه ،فقط اگه من بخام .

    یه باورغلط دیگه ای که داشتیم وخیلیم درگیرش بودیم ،این بود که خداهمه چیوبه آدم نمیده ،حالاانتخاب باتوعه،اگه دوست داری سالم باشی پس بی خیال پول وثروت شو.

    اگه ثروت میخای،پس آمادگی اینوداشته باش که هر لحظه یه دردی یا،بیماری بگیری .

    خدای من چرا؟چراهیچ وقت وقت به این چرت وپرتها،فکرنکردیم وفقط قبولشون کردیم .دلم میسوزه برای خودم وکسانی مثل خودم که انقدسطح آگاهیشون کم بوده میسوزه .آخه چرااااا😔🤦

    یه باورغلطی هم که داشتم این بود که ثروتمندان راکنترل میکردیم ،هرکی به کسی کمک نمی کرد،ینی آدم بی احساس وبی وجدانی بود.درکل فکرمیکردیم چون ثروتمندا ،وظیفشون اینه که حواستشون به فقرا باشه واگه نبود،می گفتیم ولش کن اینامیرن ته جهنم .بزارهرچقدمیخان خوشی کنن ،خداازدماغشون درمیاره .فکرمیکردیم خدابه اوناثروت داده تافقیرهارانجات بدن واگه نمی‌دادن از امتحان الهی ،سربلندبیرون نمی اومدن .

    یه باورغلطی هم فک کنم اکثراداریم ،راجع به بعضی از شغلهاس.که میگیم پول حلال درنمیارن .

    مثلاطلافروشا،املاکیا،آرایشگرابه خصوص توخانوما،قصابیا.بنده خداها،رامحکوم به پول حرام میکردیم وبااکراه پول بهشون میدیم نه بارضایت قلبی،چون فک میکنیم بیشتراز،اونچه که زحمت بکشن پول می گیرن .

    حالا یادگرفتم که من توجایگاهی نیستم که کسیوقضاوت کنم .بعدشم پول درآوردن وحلال بودن درآمدهیچ ربطی به سختی کشیدن نیس .

    اینم یه باورغلط بود که حس میکردیم اگه پولی راحت بدستمون رسید،حرومه .

    همه این صحبتهادرموردباورهاوافکارغلط ،ثروت بود.👆👆👆

    به نظرشماکسی بااین همه باورغلط ومنفی میتونسته ،چیزی بدست بیاره .وبه ثروتی برسه.

    حالا اینکه من چطورتونستم اصلاحشون کنم ،درموردشون یه کم صحبت میکنم .

    استاد اول اینوبگم که تاشماراکشف نکرده بودم که همون بودم .تااینکه باشماآشناشدم .خداروشکر،علاوه بردوره های ثروتتون،تواکثرفایلهاتون درموردثروت هم صحبت میشه .ینی درست کردن باورهادرموردهرچیزی ،ناخودآگاه تورابه سمت باورهای درست ثروت می کشونه.

    اگه دوره های ثروت راهم گوش داده باشید که کلن،تغییرمیکنیدواصل واساس ثروت بدست اووردن رامتوجه میشید.

    ماهردوکارراانجام دادیم .هم فایلهاراگوش کردیم هم دوره هاراخریدیم .

    راسش مایه خانواده ی کاملا معمولی ودرسطح معمولی بودیم .تواین چندسال اخیر به علت گرونی هاوتورم های کشورمون ،طبیعتا،خیلی مراعات خریدوخوردن و پوشیدن ومسائل دیگه راداشتیم.

    درواقع یه جورایی خیلی وقتها،کمبودپول ودرآمد نامناسب ،اذیتمون میکردوماراتحت فشارقرارمیداد.

    همسرمنم یه مردتنبل وکمی تن پروربود.باهمین وضعیت هم کناراومده بود.تااینکه من وبچه هام خسته شدیم وگله وشکایتهامون شروع شد.

    دنبال راه چاره بودیم که من به همسرم پیشنهادخریددوره هارادادم.ایشون هم ازاونجایی که کم آورده بود،چاره ای جزگوش کردن حرف منو نداشت.بله دوره هاراخریدیم .

    عاشق جملات اول استادم که قبل هردوره هاش میگن:تمام هرآنچه که من میگم راوحی منزل بدونیدوبه هرآنچه که من میگم عمل کنید. ۳تا۶ماه گوش کنیدوانجام بدید،اگرنتیجه ی خوبی نگرفتید،دوباره به روش خودتون ،عمل کنید.درحالیکه مصمم هستن که حتمن نتایج راازهمون ابتدا،وشروع خواهید دید.

    بله همین چندماه چنان انگیزه ای به آدم میده که مسیری را که میخایم راشروع کنیم وادامه بدیم.البته ناگفته نمونه من وپسرم هم گوش میکردیم ،درواقع هرسه باهم شروع کردیم .چون متوجه شده بودیم این این ایرادونقص تووجودهمه ی ما،نهادینه شده .وفقط ربطی به همسرمن که کسب درآمدمیکنه ،نداره .

    باورم نمیشه همسرمن درعرض همون چندماه اول تغییرکرد،اینوبگم که ازهمون ابتدا،باگوش کردن فایلها،احساس خوب وانرژی خوب و مثبت واردخونمون شد.واقعن حس وحال خوبی پیداکرده بودیم .باقدرت گفتیم این مسیرراباهم میریم وهمگی وظیفه ی خودمون میدونستیم ،هرکدوم توجایگاه خودمون تغییرات راشروع کنیم .

    پسرم باورسازیهای درست رامی آموخت برای آینده ی نزدیک خودش .اتفاقاتواهدافش خیلی انگیزه گرفت که چطورباورهای درست راجایگزین کنه.چ راههایی وچه کارهایی انجام بده .چطورافکارش راکنترل کنه واجازه نده هیچ موضوع بیرونی واردذهنش بشه که اونوازهدفش دورکنه ،توجه وتمرکزبه مثبتهاوزیبایی هارایادگرفت.خداروپیداکرد،اصلن ایمان بهش نداشت ،ماهم یه جاهایی درموردش حرف می‌زدیم میگف ،توهم ،میزنید.ولی ازدولت،عباس منش ،بچم هم خداراپیداکردهم باقرآن آشناشد،اول همین جا،دست استادموببوسم که باعث تغییرات مثبت در فرزندان من شد.

    خودتون میدونید که متقاعدکردن بچه های امروزی درموردخدا،خیلی سخته به خصوص درموردقرآن ،ولی استادجونم باشگردای قشنگشون اینکاروبه راحتی برای من انجام دادن .بازم سپاس 🙏

    همسرم تمام خبرهایی که درمورداقتصادومملکت وهرآنچه به کشورمرتبط بودراکنارگذاشت ،اونم شروع کرد به مثبت فکرکردن ،اونم فراوانی نعمتهای خداوندراباورکرد.اونم تمام توجهش رابه این گذاشت که متفاوت عمل کنه وهیچ کمبودی راباورنکنه .

    همسرمن توگذشته ، باورش این بود که دوست داشتن وصمیمیت توخانواده مهمترین اصل زندگیه ،وکناراومدن باوضعیت وشرایط هم یه جورایی خانمی منومیرسوند،خوب بودن بچه هامومیرسوند.دیگه به این فکرنمیکردیم که مامیتونیم بیشترازاین نعمتهابرخوردارباشیم ،مامیتونیم همه چیز راباهم داشته باشیم ،هم روابط خوب هم درآمدعالی وثروت ،هم سلامتی هم خدارو،وهم همه چیز،مالایق بهترینها میتونیم باشیم .چراخودمون بادستای خودمون باافکارهای غلط وباورهای اشتباهمون همه ی این نعمتهاراازخودمون ،دورکردیم .

    خداروشکرخانوادگی به این باورهای جدیدی که استادیادمون میداد،ایمان داشتیم وقبول میکردیم .خداییش استادطوری یادمون دادکه ،هیچ کدوممون ،هیچ مخالفتی با حرفاش نداشتیم تازه برعکس متوجه می‌شدیم که چرا مطالب به این آسونی ،هیچ وقت به ذهن خودمون خطور نمی‌کرد!

    چطورتاالان بااین دیدگاههاوافکارههای غلط زندگی کردیم .!

    چرا اصلن،هیچ وقت فکرنکردیم وفقط مثل بقیه زندگی کردیم .

    منم به عنوان زن خونه ،شروع کردم به تغییرات ،البته اینم بگم هرسه ی ماجداجدا،فایلهاراگوش میکردیم.

    خب من ازموضوعات به ظاهر پیش پاافتاده شروع کردم تاباورم بیشتربشه که همه چیززیاده .

    توخریدکردن مثلاهرخریدی که میکردم میگفتم سپاسگزارم به خاطربرکتی که خدابه مالمون میده.

    توپخت وپزم ازهرچیزی برای خوشمزه ترشدن بااین باورکه خدابیشترمیده ،استفاده میکردم .

    تواستفاده ازظرف هاووسایلهایی که داشتم ولی هیچ وقت استفاده نکردم که مبادانشکنن ،یاخراب نشن.

    لذت بردن از هرچیزی که داریم ینی حال کردن وشادبودن باهرچیزی که درحال حاضر،هس.

    وارزش قائل شدن به خودمون ،اجازه ندم که منطقم بگه ،بزارفلان چیزوبدست بیاری بعد فلان کاروبکن . ممکنه فرصتی نباشه.

    توکنترل نکردنهام نسبت به همسرم ،وخیلی کارهارا،شروع کردم که طوردیگه عمل کنم وهیچ کجاکوتاهی نکنم هرجامیخاستم به خاطرکمبود،چیزی کم بزارم به خودم یادآوری میکردم ،که ناهیدخانوم حواست باشه چی اومدتوذهنت .حداقل سعی کنم آگاهانه اشتباه نکنم.

    قوانینی راوضع کردم توخونه ،البته دستورالعملهای استادبودوهمه رو بایدانجام می‌دادیم .

    اول ازهمه منتظرنشینیم از همین حالا شروع کنیم .

    گوش نکردن تمام خبرهای رسانه ای وهرخبرمنفی ازطریق هرچیزی وهرکسی.

    حذف کردن فیلمهای غمگین.

    هم صحبت وهم کلام نشدن باهیچ کس درموردکمبودها.

    باوروایمان واعتمادبه خدامون توهمه ی شرایطها.

    سپاسگزاری به خاطرهر آنچه داریم .

    توجه وتمرکزمون رو،زیبایی هاوخوبیهاومثبتهای همدیگه .وهرآنچه در جهان اطرافمون هس واتفاق میفته.

    تقویت وتمرین روزانه بابت دیدن فراوانی های جهان.

    الگوهای مناسب را دنبال کردن.

    قول دادیم هرکسی که ،دقیق تر عمل می‌کنه هرجاتونس به اون یکی کمک کنه بدون کنترل کردن اون طرف .

    استادچنان باورمون به خداراقوی کردکه ،منی که خانم خونه دارهستم ،چشمم دنبال این نیس که همسرم منوبه جایی منظورم به خواسته هام،برسونه .

    می‌دونم ایشون باید پول ودرآمدبیاره ولی من دیگه این نگاه راندارم ونگاهم فقط به خداوازسمت خداست .

    صبرکردن ودوره ی تکامل این قانون ورسیدن به خواسته هاواهدافمون راهم پذیرفتیم .

    الان ازاین تغییراتی که شروع کردیم یکسالی هس که گذشته ومن ازاین بابت خوشحالم .چون اتفاقات خوبی راخلق کردیم ،زندگی من کلی تغییرکرده ،همسرمن طبق روش استادپیش رفته ودرآمدش نسبت به پارسال ،کلی فرق کرده،خیلی راحتروباآسایش بیشتری داریم زندگی میکنیم ،ازآرامش نگم که باوجود اتفاقات ناجالب هم ،احساس خودمون راسعی میکنیم خوب نگه داریم ونبازیم .دیگه ازباخت خوشمون نمیاد،وبه راحتی باخت نمیدیم.چون خدارادرتمام لحظات کنارخودمون حس می‌کنیم ،باورکردیم که پشتوانه ای مثل خداداریم که هیچ قدرتی ازاون بالاترنیس .

    استادجونمم که کنارمونه ،هرجاکم میاریم گوش کردن فایلهاش دوباره آدموازاین روبه اون رومیکنه.

    ماادامه میدیم تاآخرش هم میریم ،تازنده این این مسیرراادمه میدیم .تابه قول استادبه همه چی برسیم بعدسیربشیم. درواقع باانتخاب خودمون چیزی رانخاییم نه باکمبودامون .

    به امید اون روز.

    یکی ازدرسهای بزرگ وتقویت باوردرست درموردثروت این بود که توباداشتن ثروت به جهان وهرآنچه توجهانه ،خدمت میکنی ،توباداشتن ثروت به تک تک انسانهاتوهرزمینه میتونی خدمات برسونی ،ازاین طریق هم توخدمت به دیگران میکنی هم دیگران به خدمت تودرمیان .درواقع نون آورهزاران هزارانسان میتونی باشی .حالااین نگرش کجاونگرش گذشتمون کجا .!که اگه ثروتمندی باید پول مفت ومجانی به فقرا بدی .اوناهم که متوقع .بعدشم قضاوتهاوتجزیه تحلیل کردنای بی جا وبی مورددرموردثروتمندان وساختن باورهای غلط توفرهنگ وعموم جامعه.

    خداروشکرکه مادیگه ازاون دسته افراد نیستیم.

    سپاسگزارخداوندی هستم که باعلم وآگاهی زیادکه درفهم ما،نمی گنجه ،جهان راخلق کرده .وانسانهای پاک وشریفی مثل استادراسرراه ماقرارداده تاپی به فهم ودرک جهان هستی ببریم .البته که درتوان مادونستن کل آگاهی جهان نمی گنجه .اماهرکدوم ازماوظیفه داریم که سعی دربهترعمل کردن وبودن درمسیردرست وراه مستقیم باشیم .به قول استادوقتی می بینیم ازاحساس خوب وآرامش برخورداریم ،ینی مسیرمون بی شک درسته .

    پس بااین باورپیش میریم که تنها راه رسیدن به خدا،رسیدن به ثروته ،شک نکنیدویقین داشته باشید که اگه مسیرتون وراهتون درست باشه ،حق طبیعی شماداشتن ثروته.

    گاهی تغییرمسیر باعث تغییرمقصدمیشه.

    پس باشجاعت وشهامت تمام تغییرمسیرمیدیم تابه مقصدبالاترووالاتری برسیم .

    ممنون وسپاسگزارم ازشمااستادعزیزم که اینهمه آگاهی بهمون دادید.

    قربونت بشم استادکه انقدتوماهی .

    عاشقتم استادجونم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      مرتضی مرادی گفته:
      مدت عضویت: 998 روز

      سلام به شما و سپاس از متن بسیار زیباتون

      سرعت پیشرفت شما از هر کسی بیشتر میشه چرا که با اعضای دوست داشتنی خانواده به فایلهای استاد گوش میدید و نتایج چقدررر بزرگ تر میشه وقتی زیر یه سقف همه یه نوع دیدگاه داشته باشن و به مسائل جور دیگ نگاه کرد و این خواسته منم هست که واقعا دوست داشتم توی خانواده منم همین اتفاق بیفته و میخوام بگم قدر این نعمت رو بدونین خیلییییی ها همچین آرزویی دارن و به قول استاد وقتی چند نفر با هم کار میکنن نتایج خیلی بزرگ تر میشه و باز هم بخاطر صبر و حوصله تون و این همه زمانی که برای این کامنت بسیار زیبا گذاشتید سپاسگزارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    زهرا آبلو گفته:
    مدت عضویت: 2004 روز

    بسم الله النور

    سلام استاد جانم سلام مریم جانم آخ که چقدر دوستون دارم و چقدر دلم برای کامتا گذاشتن تنگ شده بود

    استاد هرروزم با فایل های شما میگذره محاله روزی حتی یه فایل چه از دوره ها و چه فایل های دانلودی رو گوش ندم و امروز هم که روزی من این فایل بود خداروشکر

    استاد هرروز برای برکت وجود شما و مریم جان و این فایل ها و اگاهی ها و این مسیر زیبا خدارو شکر میکنم برکت وجود شما توی زندگی من بینهایت استاد خدارو شکر عاشقتونم

    استاد جان الان اومدم کامنت پارسالمو رو اسن فایل خوندم یادم افتاد جایگاه پارسالم کجاست و الان به لطف الله کجا هستم

    منم از ترمز ها بگم که نمیزاشت عمری به خواسته هام برسم

    یه عمر آرزو داشتم توی شهر و تو یه محیط با کلاس و تو آپارتمان زندگی کنم اما ترمزی که تو شهر هزینه های زندگی زیاده

    تو آپارتمان امنیت نیست اگه بچه رو تنها گذاشتی و دزدی چیزی اومد چی ؟

    تو شهر یه زن تنها چطور زندگی کنه هزار تا آدم ناجور هست

    تو یه محیط غریبه که هیچ آشنایی نبست اگه شب یا نصف شب اتفاقی افتاد چی؟کی به دادت برسه ؟

    خلاصه که کلی از این باور ها داشتم اما پارسال که این فایل رو گوش دادم و تصمیم گرفتم بهش برسم و اگه دوست نداشتم اونوقت فکر میکنم و از همون مسیری کخ به این خواسته رسیدم عوضش میکنم به لطف الله خونه رو به آسونی جابه جا کردم به بهترین محیط تو شهرمون یه محیط با کلاس و آروم و یه آپارتمان که یه ویو رویایی داره یه ساختمان و محل ساکت و بدون حلشیه که حای من یک ساله اینجام همسایه کناری رو یکی دو بار تو راه پله دیدم

    انقدر اینجا امنیت داره استاد شده خودم چند روز تک و تنها بودم (البته از مریم جان باد گرفتم و تصمیم گرفتم تمرین کنم ) و یا بچهام تو خونه تنها بودن و من خیالم راحت و اصلا نترسیدم حتی شده شب تنهارفتم قبرستون و ساعت ها اونجا بودم

    لوکیشن خونه رو جوری انتخاب کردم که این قسمت نه آشنایی هست و نه فامیلی فقط من و بچهام و دیدم گه چه آرامشی داریم و چقدر تازه باعث شد رابطه بین منو بچها بهتر بشه خدارو شکر

    و یه ترمز دیگه راجب کارم که هرچی کارم گسترش پیدا کنه درد سرم بیشتر میشه وقتم گرفته میشه یا هرچی بیشتر پول دربیارم هزینه هام بیشتر میشه همون هرکه بامش بیش برفش بیشتر اما خدارو شکر الان هرچی کسب و کارم بزرگتر میشه لذت بیشتری میبرم آزادی بیشتری دارم و ثروت بیشتری داره میاد

    به لطف خدا آدم های با کیفتیری وارد زندگیم میشن

    و چقدر داره هربار این بم ثابت میشه که آقا بهش برس بعد ببین میخوای یا نه

    حالا که یک ساله تو آپارتمان زندگی کردم هم من و هم بجها که یه روزی آرزمون بود این سبک زندگی حالا میگم دوطت داریم تو یه خونه روستایی و حیاط دار زندگی کنیم یه جای آروم و دور از همه البته خونه خودم هم تو یه روستا هست اما اونجا محیط امن من بود و نمیخوام دوباره خودمو تو محیط امن بزارم باید تجربه کنم و جاهای جدید برم

    یا دلم ملشین مدل بالا میخواد همه میگن فلان ماشین خرجش باباست قطاتش گرونه اما خوب اون ماشین دلخواه من کیفت بهتری داری و من باید بهش برسم تا ببینم میخوامش یا نه

    استاد این فایل ها رو هزار بار هم گوش کنم بازم کمه این آگاهی ها باید مدام مروز بشه چون انسام فراموشکاره و به لطف خدا که تو این مسیر ماندگار باشیم و خدا هرروز بخ مسیر آسانی و ثروت هدایتمون که آمین ️

    استاد جان مریم جان عاشقتونم ک به زودی آمریکای زیبا میبینمتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  3. -
    مائده گفته:
    مدت عضویت: 1582 روز

    🌹سلام استاد عزیزم من دختری هستم که در شهر نجف آباد اصفهان شهر مذهبی بزرگ شدم 🌆

    من هم از بچگی بهم باور های مخرب دادن درباره ثروت و ازدواج باور هایی که به من دادن

    درباره ثروت👇🤦

    *باید مثل سگ بدوی و جون بکنی سختی بکشی تا موفق بشی و پول دار بشی 🏃🙍🥵

    *آدم ثروتمند و پولدار دشمن زیاد داره و برای ثروتش نقشه میکشن و همه برای پول و ثروتش سمتش میان تا پول داری بهت احترام می‌گذارن و همه دوست داره پول نداشته باشی نه احترام بهت میزارن و نه کسی دوستت داره😔

    *مال و ثروت مثل ماری میشه به دور گردنت و خفت می‌کنه🐍

    *همیشه مادر داییم را نشونم میده و میگه ببین چند تا مغازه و یک خونه بزرگ داره و ماشین داره پولداره اما یک زن مریض گیرش اومده و هرروز مریض هستند و خرج دکترا میکنن و عروس و بچه هاش میان از مالش میخورند و نه مسافرتی میرن و نه چیزی و نه لذتی میبرن و خسیس هم هستند و همیشه میگن ما پول نداریم ببین ببین پول با آدم چیکار می‌کنه خدا اگه پولم میده یه چیزی از آدمم میگیره 🙀😿

    *همیشه مثال افرادی را برام می‌زدند که صبح تا شب دویدن و تلاش زیاد کردن تا به ثروت رسیدن و موفق شدند البته که استاد خیلی از آدم های موفق هم وقتی زندگی نامه هاشون را میخونم همین را میگن که ما کنار خیابون بودیم ما بدبخت بودیم ما بهمون تجاوز شده ما کتک می‌خوردیم ما تو ماشین کنار خیابون بودیم و این توی ذهنمه که منم بخوام ثروتمند شم باید سخت تلاش کنم و بدبختی بکشم 😿🏃

    *آدم ثروتمند جونش در خطره بخاطر مال زیادی که داره 🥷⚔️⚰️

    *اگه ثروتمند شی مغرور میشی ناسپاس میشی از یاد خدا غافل میشی 😟

    *ضرب المثل که به من خیلی میگفتن این بود که تا پول داری رفیقتم عاشق بند کیفتم😑

    *از اون گداهه بگیر بده به اون دارندهه که گشنه تره اینو مامانم همش میگه😶

    *خدا به یکی ثروت میده اما عقل را ازش میگیره 🤯

    *پولدار بودن دردسر داره یه جایی میگیرن خفتت میکنن تا ثروتت را به دست بیارن که خیلی تو فیلم ها هم دیدم 💀☠️

    *ثروتمند شی خسیس میشی و همش ترس از اینکه ثروتت تمام بشه و یا کم بشه را داری 😱

    *خیییلی زیاد شنیدم که میگفتن پیامبران همشون فقیر بودن و نان و شیر میخورند یک جمله ای که من شنیدم از افرادی که مذهبی هستند اینکه

    علی (علیه السلام) هرگز دو خورشت یکجا صرف نکرد چنانکه در شب شهادتش نیز به دخترش ام کلثوم که برای او نان و شیر و نمک فراهم کرده بود فرمود: مگر نمی دانی پدرت تا کنون بیش از یک غذا نخورده است؟ شیر را بردار و همین نان و نمک کافی است!🤔

    یا میگفتند حضرت محمد لباس هایش وصله وصله بوده و فقیر بودند🤔

    و من از ثروتمند شدن می‌ترسم😨😰

    💛استاد عزیزم درباره ازدواج هم به شدت به من باور های منفی دادن در صورتی که خیلی دوست دارم ازدواج کنم و رابطه فوق‌العاده ای داشته باشم اما من از ازدواج کردن میترسم

    حرف هایی که به من زدن از سن خیلی کم از بچگی به من گفتن 👇

    *بپا ازدواج نکنی همه مردها مثل هم هستند همه مردها اشغالن و مشکل دارن تعصب دارن و شک دارن 😰

    *اگه ازدواج کنی محدود میشی 🤐

    *اصلا ازدواج نکن خودت کار کن دستت تو جیب خودت باشه که نخوای منت یک مرد را بکشی که بهت پول بده اونم با منت و توقع بهت پول بده خودت پول داشته باشی نیازی دیگه به مرد نداری😑

    *تا مجردی از زندگیت لذت ببر ازدواج کردی دیگه از این خبرها نیست 😕

    *ازدواج کنی تازه مسائل زندگیت شروع میشه سرو کله زدن با خانواده همسرت مسائل اقتصادی و اجتماعی و …. الان مجردی راحتی از هفت دولت آزادی😟

    *خیلی ها بهم رسیدن و گفتن خوش به حالت مجردی راحتی چیه ازدواج 😳

    *پسرهای الان به درد نمیخورن پسرهای الان فقط روابط جنسی میخوان😮😳

    *خیلی از فامیلم شنیدم که میگن پسر الان قبل از ازدواج یواشکی روابط جنسی دارن و تو از کجا میخوای بدونی قبلاً با کی رابطه جنسی داشته پسر خوب کجا بود بشین تو خونه راحت 😣😖

    *درست را بخون تا یه آدم درست و حسابی گیرت بیاد برو دانشگاه و درست را بخون تا یه آدم درست و حسابی دکتری و مهندسی گیرت بیاد درس نخونی آدم های بدرد نخور گیرت میاد🥴

    *خیلی شنیدم که میگن پسر ثروتمند می‌ره جایی که زیرش نم نده مثل خودش پولدار میگیره

    استاد من خانواده ام از نظر وضعیت مالی ضعیف هستند و خالم اینا و خیلی های دیگه میگن باید با هم سطح خودت ازدواج کنی پول دار که نمیاد تو را بگیره اونم تو شهرستان می‌ره مثل خودش پولدار میگیره اگه هم با یه پولدار ازدواج کردی تحقیرت می‌کنه تو زندگی به روت میاره میگه توکه هیچی نداشتی خانوادت پولدار نبودن پس هرچی من میگم باید بگی چشم 😐🤨🙄

    *اگه ازدواج کردی اذیتت می‌کنه روت دست بلند می‌کنه بهت دستور میده ازت انتظار غذا درست کردن داره و باید کارهای خونه را انجام بدی و ندی اذیتت می‌کنه 🥺🤕🤢

    و یک موضوع دیگه اینکه من همیشه میگفتم من دوست دارم با مردی ازدواج کنم که شغلش جوری باشه که آزادی زمانی و مکانی داشته باشه مثل شما استاد اما اطرافیانم به میگن وای نه از دستش خسته میشی همش کنارت باشه فوضولت میشه و خستت می‌کنه و اعصابت را خورد می‌کنه اما وقتی استاد شما را میبینم خیلی باورم بهتر میشه که نه همیشه در کنار هم بودن اتفاقا لذت هم داره

    و اینا باعث شده که من از ازدواج کردن بترسم از این میترسم که ازدواج کنم و پشیمان شم و وقتی که با خدا درباره خصوصیاتش میگم یه نجوایی میاد میگه نکنه بعدش پشیمان بشی از ازدواج نکنه طلاق بگیری به دردت نخوره نکنه الان زود باشه که آرزوم ازدواج کردن هست و همیشه برای ازدواج کردن شک و تردید دارم😟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      سمیه دهقان گفته:
      مدت عضویت: 2093 روز

      سلام دوست عزیز و گرانقدر

      امید دارم وقتی این کامنت رو میخونید حالتون خوب باشه

      پیشنهاد میکنم عیل رغم اینکه همه این حرفها رو شنیدید بارها، به ذهنتون بگید اوکی من باهات بحثی ندارم. به خودتون بگید خب ذهنم اینو میگه چی کار کنم؟ (منظورم حس تسلیم بودن و مبارزه نکردن و فشار نیاوردن به خودتو ذهنته) بزار بگه و راحت باشه ذهنت کاریش نداشته باش.

      شما هم بیا کار خودتو بکن و با عزمی و جزم با نیروی رنج و لذت (اگر واقعا خسته شده باشی از وضع موجودت) مثل من میشینی میگی آقا من حداقل حداقل برای 3 ماه تمام وجودمو و تمرکز و تعهدمو با اشتیاق و علاقه میزارم عین کنکوری ها روی کامنت ها سایت خوندن و مرور کردن و دیدن فایل های مربوط به ثروت و عزت نفس و روابط (بخصوص عزت نفس) و فاصله گرفتن از اطرافیان و گوش خودت رو بستن بروی هر چی که دارن میگن و بری تو اتاق یا در طبیعت فقط با خودت و به فایلها و حرفای استاد فکر کنی.. اجازه ندی صبح به محض بیداری و شب قبل از خواب چیزی بجز عبارت تاکیدی مناسبت یا تجسم خواسته هات م.ورد توجهت در دیدرس چشمات و گوشهات قرار بگیره.

      اون وقت می بینی حس و حالت و اعتماد به نفس و آرامشت و دیدگاهت و نحوه برخورت افراد رو با خودت چقدر تغییر کرده بعد میای از نتایجت مینویسی

      بعد از سه ماه اونوقت دیگه خودکار دلت میخواد بازم بیشتر پیش بری

      اتفاقا وقتی این تضادها رو برخورد کردید با یکم کار کردن عمدی و اگاهانه روی خودت تغییرات خیلی زود شروع میشن در اطراف زندگیتون و در خودتون

      و اصلا و اصلا به هیچ وجه دیگه از آنچه تا امروز بوده صحبتی به میان نیارید و روزه سکوت بگیرید

      خوب و شاد باشید

      منتظر دیدن و خوندن نتایج عالی شما هستم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    محمد سالمی گفته:
    مدت عضویت: 2358 روز

    سلام به استاد بزرگوار که هدایت گر زندگی من بوده و مسیر درست به من آموزش داده.

    استاد ازتو سپاس گزارم با آگاهی هایی که بهمون میدی شما با اومدنت توی زندگیم باعث تغییر زندگیم شدی در مورد باورها به من گفته شده بود که ثروتمند شدن پدر پولدار یا پارتی میخواد اگه نداری پس بدبخت میشی من هم نداشتم باید میرفتم میمردم از بی پولی یا درس میخوندم که بتونم برم رشته خوب بعد دانشگاه بعدم برم سر یک کاری نون بخور نمیر گیرم بیاد.

    یا میگفتن از این چند سال زندگیت (تا قبل از 20 سالگی) از این دنیا استفاده کن کارایی که دوست داری و میتونی انجامش بدی انجام بده دلیل این حرفشونم این بود که بعدش دیگه میفتی تو مسیر کار سخت و زندگی طاقت فرسا و فقط باید تلاش کنی که زیر بار مشکلات له نشی.

    در مورد ارتباط با خدا باور من این بود که خدا مثلا یکی نشسته اون بالا ببین من چه کار میکنم چه قدر نماز میخونم چه قدر قرآن به اماما چه قدر توجه میکنم….

    بد میگفت باریکلا تو این کار ها را انجام دادی بیا اینا بگیر برو.

    مثلا من کلاس هشتم برای امتحانای خرداد که توی اون سال هم برامون جشن تکلیف گرفته بودن توی مدرسه و بهمون نماز خوندن احکام دین… آموزش داده بودن (به نحوه ای که دوس داشتن ) اومد بودم به خدا میگفتم من میرم مسجد نماز میخونم ماه رمضان هم بود روضه هم میگیرم هالا تو بیا نمره های منا خوب کن(کلا از اون دست آدمایی هستم که از درس فرار ین به جز چند ماه اخیر اونم با کار کردن روی خودم)

    اما الان میدونم صد درصد ای طرز فکر اشتباه و جوابی نمیده و هروز بیشتر میری توی در دیوار.

    استاد جان من قسم میخورم که اگه شما وارد زندگی من نشده بودین فقط خود خدا میتونست بگه که از نظر روابط-سلامتی-فکر کردن و کانون توجه-باور ها در مورد ثروت-رابطه با خدا… الان چه قدر توی در دیوار بود و جهان بهم چک لگد زده بود و من هنوز تغییر نکرده بودم.

    بی نهایت ازتو سپاس گزارم استاد جان🥰😍🌹🌺🙏🏻

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  5. -
    محمد مفاخري گفته:
    مدت عضویت: 1469 روز

    سلااام و صو سلاااااام با استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز

    خدا میدونه که الان چ حسی دارم، وقتی کل فایل رو چند بار گوش کردم و چند باور محدود کننده خودم رو تو این فایل دیدم با تموم وجود خداروشکر کردم،

    الان بهتر متوجه شدم که چرا انقد استاد تاکید دارند که فایل هارو باید چندین بار و به تکرار گوش کنیم، و تماشا کنیم،،

    بعد از دیدن این فایل متوجه صداقت و درستی کلام استاد خوبم شدم که میگه گنج های بی نظیری توی کامنتها و فایل های دانلودی هست، 💎👑

    خداروشکر میکنم که من رو هدایت کرد در مسیری که هر روز آگاهی های فوق‌العاده خوبی رو یاد بگیرم،

    خدایی رو سپاسگزاری میکنم که تنها منبع رزق و روزی در جهان و از خود من هم بیشتر دوست داره تا من ثروتمند بشم، خدایی رو پرستش میکنم که یادش باعث آرامش و وجودش باعث آسایش،

    خدایا شکرت که من رو هر روز و هر لحظه هدایت میکنی، در مسیری که خیر و برکت رو برام داره.

    خدایا شکرت که از بی نهایت راه من رو هدایت میکنی در مسیر دریافت نعمت ها و ثروت های زیبای که آفریدی،

    .💜

    💜

    💜

    خدایا با تموم وجود دوستت دارم، و با تموم وجود به خودم عشق میورزم،

    من لایق عشق و محبت هستم و از اینکه خداوند درهای عشق و. محبت رو بروی زندگی باز کرده بی نهایت سپاسگزارم،

    خدایا با هر نفس سپاسگزارم بابت نعمت ها و ثروت های فوق‌العاده ای که توی زندگی من قرار دادی.

    خدایا شکرت❤️

    خدایا شکرت ❤️

    خدایا شکرت 💜

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  6. -
    مهری مردمی گفته:
    مدت عضویت: 2132 روز

    سلام براستادعزیزم،

    من قبلااومدم یک کامنت برای این فایل گذاشتم واومدم تکمیلترش کنم

    استادچقدرملکوتی شدین،چقدرحالتون باخودتون خوبه چقدررهاهستین،چقدرثروت خوبه

    استادهمیشه میگفتن هرکه بامش بیش وبرفش بیشتر،به همین که داری قانع باش بس ته دیگه

    استادمنم ازسن۱۸سالگی کارمیکردم وپول ساختم ولی سطلم سوراخه،الان دارم روی خودم کارمیکنم که بتونم روانشناسی هاروتهیه کنم

    استادمن وقتی یک میوه یایک غذاکه دوست دارم رواینقدرمیخورم که ازش اشباع بشم

    استادمن اصلابین دوراهی که اگه این روبخرم ممکنه ازش خوشم نیاد،اصلامیگم پول کجاست که توبری بخری ،پولت تموم میشه ،بایدروی باورکمبودوباورهای فراوانی کارکنم

    همیشه ذهن ماروبااین پرکردندکه یهودی هااومدن یه جایی رواشغال کردندوکسی ازثروت شان نگفت وماهم فقط گوش دادیم ونرفتیم دنبالش تحقیق کنیم

    استادازوقتی باشماآشناشدم دارم خواسته هام روازجهان بیشتروبیشترمیکنم ومیگم میدهدخداوندمیدهد

    راستی استاداونروزی که این فایل روگذاشتین من چندبارگوش دادم ویک کامنت گذاشتم

    وفایل روتوگوشم قراردادم ورفتم پیاده روی جای پارک نزدیک خونمون

    ازدوریک ماشین زیباوشاستی بلندچشمک میزدومن همینجورازدورتحسینش کردم ،تارسیدم به جایی که اون خانواده نشسته بودندکنارپارک ،روم نشدبهشان تبریک بگم

    خانومه بلندشدوازم بااحترام درموردساخت وسازاونحاپرسیدومن شروع کردم به صحبت کردم ودیدم دارم ترمزهای خودم رومیگم وبعدبه خودم اومدم وگفتم ایناباورهای تویه پس ساکت باش وبعدگفتم جای خوب وساکت وآرومیه امکاناتش هم به مروربیشترمیشه،واون خانوم بایک ظرف شکلات خیلی خوشمزه ازم پذیرایی کرد،میخوام بگم احساس خوب=اتفاقات خوب

    ان شالله ماهم به حدی برسیم که بتوانیم بگذریم ازش،خیلی احساس خوبیه،

    استادمن تازه جلسه ی اول قانون آفرینش روتهیه کردم وخیلی خوشحال وسپاسگزارم

    ولی همین قسمت اول باعث شده وقتی میام فایلهالهای دانلودی روگوش میدم بهترمتوجه میشم وارتباط برقرارمیکنم

    به امیدثروتهای فروان برای همه

    متشکرم استادعزیزم خیردنیاوآخرت براتون میخوام

    دوستدارشمامهری

    ۱تیر۱۴۰۱

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  7. -
    روح اله وندشکاری گفته:
    مدت عضویت: 2499 روز

    سلام بر استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزم

    بسیار سپاسگزارم برای این فایل زیبا

    وقتی نگاه میکنم به جریان زندگی ام دقیقا رد صحبت های استاد رو تو زندگیم میبینم،من به شدت تلاش فیزیکی میکنم و میکردم برای بهتر شدن شرایط مالیم ولی هیچ وقت پول نداشتم و میلیون ها میلیون پول هایی رو که داشتم از بین رفتن به خاطر این که من از ثروتمند شدن متنفرم،و میترسم اگه ثروتمند بشم دیگران از من بدشون میاد،من اگه ثروتمند بشم و مسولیتم سنگینتر بشه چی و خدا از من خوشش نمیاد و هزاران باور نادرست دیگر،و این که در شک و تردید بودم که چه کاری درست هست و چه کاری اشتباه و نکنه که من مسیر اشتباه رو برم و خیلی تصمیم هایم رو محدود کردم و نتونستم تجربه خوبی داشته باشم،الان هم امیدوارم که با شناخت بیشتر خودم و عمل و عمل و عملکردن و تغییر شخصیتم بتونم زندگی بهتری تجربه کنم و کمک به گسترش خودم و جهان کنم،خدایا شکرت بابت این آگاهی های زیبا،

    و نکته ی دیگه در مورد گذشتن از ثروت این هست که من از کودکی ادای این که هیچ چیز برایم مهم نیست و من میتونم ازشون بگذرم رو در می‌آوردم ولی واقعیت این هست که من پر از عقده بودم و به خاطر این که دیگران تشویقم کنم و به اصطلاح غلط بچه ی خوبی باشم و جلب توجه کنم ،توهم انسان بزرگ بودن و گذر کننده از مادیات رو داشتمو دارم 😁😅 و دیگر اینکه فکر میکردم که دیگران در زندگی من تاثیر دارن به خاطر همین سعی میکردم خونسرد باشم(بگذرم از علایقم) تا کسی بهم گیر نده و آزاد باشم ولی بهای آزادی رو نمی‌خواستم پرداخت کنم،و یک جورایی با بی ارزش کردن موفقیت های دیگران میگفتم که نرسیدن به خواسته هام خیلی هم مهم نیست و من ازشون می‌گذرم به خاطر این که انسان بزرگی هستم و برم کلی لذت ببرم و تجربه کنم به چه بهایی( در ذهنم انسان های که برای خودشون ارزش قایل بودن رو به شدت انسان های بدی می‌دیدم و فکر میکردم که این ها خودخواه هستن و فکر میکردم که انسان خوب انسانی هست که اول به فکر دیگران باشه)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  8. -
    ابوالفضل گفته:
    مدت عضویت: 1442 روز

    یکی همیشه هست که عاشق منه ،نگام که می‌کنه پلک نمیزنه،تنهاست خودش،ولی تنهام نمیزاره.

    به نام خداوند بخشنده مهربان و قدرتمند و خالق زیبایی ها

    خدایی که با مهربانی می‌بخشد

    سلام به استاد عباس منش عزیزم و خانم شایسته بی‌نظیر

    چقدر این فایل عمیق بود از اون ته اعماق ناخودآگاه مون ترمز و باور محدود کننده رو کشید بیرون

    و اگه به موضوع اشاره نمیشد شاید متوجه همچین ترمز مخفی تو وجودمون نمی‌شدیم.

    و کمک کرد که بهم بگه آقا تو به اون خواسته هات برس بدست بیاره بیخیال نشو

    اول اینکه اعتماد به نفس و عزت نفس مون تقویت میشه

    دوم اینکه کمک کنیم دنیا جای بهتری برای زندگی کردن بشه

    و با رسیدن به خواسته هامون و پا پس نکشیدن از رویاهامون جز دسته اصحاب یمین باشیم که تو سوره واقعه اومده.

    اما تو این مسیر رسیدن به خواسته ها و رویا هامون

    خودمو رو زجر ندم ،خودمو با کسی مقایسه نکنم.برای رسیدن عجله نکنم

    سعی کنم از زندگی مثل بچه ۲ساله لذت ببرم

    فارغ از اینکه قبلاً چه اتفاقی افتاده و در آیند چه اتفاقی خواهد افتاد.

    اینجوری خیلی راحت تو مسیر رود خونه در جریان هستم بدون اینکه تقلا بزنم

    یاد بگیرم از تک تک لحظاتم لذت ببرم حتی وقتی که تو تضاد هستم هم لذت ببرم

    و این لذت بردن از مسیره که منو هدایت می‌کنه به خواسته هام برسم.

    یاد بگیریم از تک تک نعمت های الآنم نهایت لذت رو ببرم و نچسبم به خواسته که از لحظه حالم قافل بشم.

    رها بودن رو مثل بچه‌ها باید یاد بگیرم

    اینو باور کنم و درک کنم که زمان برای خدا معنا نداره.

    زمان همین لحظه ست که باید لذت ببرم از تک تک نعمت هایی که دارم و خیلی راحت به همه خواسته هام برسم.

    اینو درک و باور کنم که خدا وعده فراوانی میدهد و شیطان وعده فقر

    تو این مسیر یاد بگیرم که ناامید نباشم که تیر خلاص شیطانه.

    و انسانی که ناامید بشه وارد دسته ضالین و گمراهان میشه.

    تو این مسیر یاد بگیرم سپاس گزار خدای مهربان و بخشنده باشم که همواره دوست و یاور همیشگی ماست

    واز خودش کمک بخوام که منو تو مسیر درست قرار بده.

    مسیری درست که وارد دسته ثروتمندان و افراد موفق مثل امام حسن مجتبی که ثروتمندترین و خوشتیپ ترین مرد عرب بوده بکنه

    مثل امام علی که بهترین املاک و بهترین وسیله نقلیه (اسب دول دول،که مرسدس بنز ها و کوروت های زمان حال هستش) بهترین وسیله و ابزار ها رو داشته.بکنه

    و الان تو این فایل تازه فهمیدم سبک بال بودن امام علی یعنی چی.

    و واقعا وقتی ثروتمند باشی میتونی ببخشی

    میتونی جانشین خدا روی زمین باشی

    این یعنی همون( و لقد کرمنا بنی آدم)

    و به این جایگاه برسی مثل خود خدا میشی

    چون خداست که خالق و صاحب ثروت ها و نعمت هاست

    خداست که خالق و صاحب همه زیبایی هاست.

    و همواره داره همه اینا رو با مهربانی میبخشه.

    و به من و تو این اجازه رو داده که مثل خودش خدایی کنیم رو زمین

    دست خدا باشیم رو زمین.

    و این جاست که تازه متوجه میشی مقام من و تو از تمامی مخلوقات حتی فرشته‌ها بالاتره یعنی چی.

    و اگه من خدای عالمیان فرمانده عالمیان رو خوب بشناسم خودم و خواسته هام رو هم خوب میشناسم و حرکت میکنم و پا پس نمی‌کشم.

    واقعاً در کلام نمیگنجه باید ساعت ها صحبت کرد و لذت برد از این همه آگاهی و تمامی ندارد و شیرین ترین و صحبت های عمرمان خواهد بود .

    و امیدوارم که همه اعضای این سایت و خانواده عباس منشی به تک تک رویاهشون با لذت بردن از مسیر برسن.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  9. -
    صحرا گفته:
    مدت عضویت: 1526 روز

    بسم رب کل شی

    سلام استاد عزیزم

    و دوستان عزیزم

    استاد توی یکی از فایلاتون درباره همون الهامی که دریافت کردید صحبت کردید گفتید مسابقه دو بوده و دیدید که همه با چنگ و دندون دارن میخزن

    من هر بار که به زندگی بدنه جامع فک میکنم این تصویر الهام شما جلوی چشام ظاهر میشه واقعا همینه همه معلولن همه بدون استثنا مهم نیست طرف باسواده مدرکش چیه یا محیط جغرافیایش کجاس همه مردن

    به قول یکی از دوستای عزیز سایت وقتی باورها مردند آدم ها هم مردند

    من قبل از آشنایی با شما همیشه میگفتم چرا ما یه دونه فامیل پولدار نداریم همه فلجن

    ولی وقتی باهاتون آشنا شدم و داستان فرکانس فهمیدم گفتم بازم دم خدا گرم که این شندرغازم قطع نکرده صب تا شب مدام مدام مدام همه باور مخرب بهم میدن

    دقیقا همین که گفتید طرف سرطان میگیره میگن بخاطر پوله اینقدر حرص زد اینقدر جون کند دنبال پول، بایدم سرطان بگیره

    حالا جالب اینجاست پدر من پول خرج میکنه خرید میکنه از خرید ها تعریف میکنه مثلا میگه چقدر این میوه خوشمزس چقدر این کفشه قشنگه راحته هیچی

    جنس نو نمیشه بعدش میگه پول به درد نمیخوره 😐

    بعدش میبینی یه نفر از اقوام فوت میکنه سریع میگه پول به درد نمیخوره اصلا چه ربطی داره واقعا من نمیفهمم 😐 بلاخره این دنیا هست و ما هممون باید لذت ببریم و یه روزی برگردیم قرار نیست چون میمیریم پول به درد نمیخوره

    اینقدر تمایل به دیدن نیمه خالی لیوان در مردم قدرتمنده که هر اتفاقی میفته ربطش میدن به پول

    و این باور که ثروت اَخ است و ثروت تورو از خدا دور میکنه هممون داریم شما گفتین این باور مخرب خیلی قوی بوده در شما من میگفتم خوبه من این باور رو ندارم الحمدلله ولی توی اینستا یکی از این بلاگرا دیدم که حاجی بود پیش خودم گفتم بابا حاجی تو چرا ، اونجا بود که ذهنم یه جرقه ای زد گفتم ای دل غافل من این باور رو دارم 😑😐

    حالا کامنت یکی از دوستای عزیزمونو خوندم گفته بودن هممون این باور داریم باید بگم بله واقعا هممون این باور مخرب داریم کافیه به رفتارتون توجه کنید نه کلامتون

    استاد خیلی دوستتتتوووون دارم مرسی که هستید و خوشحالم که آرام آرام دارم از کلامتون و نتایجتون نه به عنوان مسکن بلکه به عنوان عمل استفاده میکنم

    در پناه رب العالمین باشید و باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  10. -
    علیرضا فرح بخش گفته:
    مدت عضویت: 1325 روز

    به نام فرمانروای جهان هستی و بنام او که قلم را آفرید تا بتوانیم جملات زیبا را در سرنوشت خود، با دست خود حک کنیم و آن را در زندگی¬مان خلق کنیم

    با عرض سلام و ادب خدمت استاد عزیزم و تمام عزیزان دوست داشتنی و هم¬فرکانسی خودم در این سایت بزرگ و بی¬نظیر و خارق¬العاده

    امروز یا بهتر بگویم امشب شب شنبه 31 ام تیر ماه سال 1402 است و دو شب قبل اولین کامنت خودم را در جلسه اول دوره روان¬شناسی ثروت 1 نوشتم (البته این دوره بی نظیر را با اکانت خانواده فرح بخش در سبد محصولات خود داریم)

    از امروز صبح تا این لحظه که نشسته¬ام و این مطالب زیبایی که حس می¬کنم را می¬نویسم مرتب یک احساسی به من می¬گفت که باید بیایم و این جملات و مطالب را بنویسم و به شدت ذهن و فکر مرا به خود مشغول کرده بود. این بود که بعد از برگشتن از پیاده¬روی که هر شب با خانواده داریم، نشستم و شروع به تایپ نمودم.

    می¬خواهم به زمان¬های قدیم برگردم به خاطرات قدیمی؛ زمانی بین سالهای 1362 الی 1364 که دوران راهنمایی را می¬گذراندم و در کلاس¬های انشاء که شاید خیلی از شماها هم آن را به یاد داشته باشید، که همیشه یکی از مهمترین و اصلی¬ترین موضوعات انشایی که به ما داده می¬شد این بود که:

    «علم بهتر است یا ثروت».

    البته آن روزها خودم خیلی کم می¬توانستم انشاء بنویسم و بیشتر یکی از آشناهایی که در این زمینه اطلاعات بیشتری داشت برایم می¬نوشت و من فقط آن را در دفتر خودم پاکنویس می¬کردم و روز بعد آن را با یک ذوق و شوق وصف¬ناپذیری در کلاس می¬خواندم که انگار تک¬تک آن کلمات را خودم ساعت¬ها روی آن فکر کرده¬ام و نوشته¬ام؛ و اکثر مواقع هم از معلم¬های آن درس یک نمره بیست و یا نمره بالایی می¬گرفتم و با توجه به باورهایی که در آن زمان¬ها پدر و مادرمان بخاطر اینکه خودشان سواد نداشتند و یا سواد کمی داشتند باید درس می¬خواندیم و علم می¬آموختیم و همیشه در انشاهایمان علم بهتر و چندین و چند سر و گردن از ثروت بالاتر بود و حتی در درس خواندهایمان هم خیلی این موضوع مشهود بود و فکر می¬کردیم تا علم نداشته باشیم نمی¬توانیم هیچ کاری انجام بدهیم و همیشه و همیشه در تصورمان و افکارمان علم بهتر از ثروت بود.( البته متأسفانه الان می¬فهمم بخاطر باورهای اشتباهی بود که اطرافیان و والدین و جامعه به ما داده بودند).

    ولی الان و در این لحظه می¬خواهم آن موضوع را با توجه به آگاهی¬هایی که الان و در این لحظه دارم و به آن رسیده¬ام بنویسم. پس با نام و یاد خدا شروع می¬کنم:

    موضوع انشاء:

    «علم بهتر است یا ثروت»

    من به عنوان کسی که سالها در این تله¬ای که دیگران و البته در اصل خودم بخاطر افکار و باورهای نامناسبی که داشتم و برای خودم ساخته بودم گیر افتاده بودم و همیشه فکر می¬کردم که علم بهتر است و باید مدرک داشته باشم ولی حتی نمی¬دانستم که همین علم را چرا و چگونه باید بیاموزم و علمی که می¬آموزم باید در چه راستایی باشد و برای چه اهدافی از آن علم استفاده کنم، سال¬ها و سال¬ها عمر و زندگی و جوانی و ثروت و دارایی خودم را به خاطر داشتن این باورها و برای رسیدن و دست یافتن به این علمی که تعریف آن را برای شما عزیزان کردم تلف کردم و فقط درس خواندم و به دانشگاه رفتم که مدرک بگیرم که به دیگران بگویم: “دیدید!!! توانستم مدرک تحصیلی¬ام را در فلان رشته بگیرم و مهندس شوم” و غافل از این بودم که دارم بهترین سال¬ها و لحظات و ثانیه¬های عمرم را با این افکار بیهوده¬ای که بی ¬هدف برای خودم ساخته بودم و به خاطر رضایت اطرافیان و خانواده به باد می¬دهم.

    آخه می¬دونی آن روزها که این درک¬ها را نداشتم و اصلا در این وادی¬ها نبودم و حتی فکر آن را نمی¬کردم که به این راحتی می-توان به ثروت¬های بی¬حساب دست یافت -فقط و فقط با ساختن باورهای خوب و درست و قدرتمند- و فقط می¬خواستم چشم فلان فامیل و یا فلان دوست و فلان هم محله¬ای را درآورم و جلوی همه پز بدهم که من هم مدرک دانشگاهی و مهندسی فلان را دارم و من هم تحصیل کرده هستم و برای خودم کسی شده¬ام، غافل از اینکه ای بابا دارم با دست خودم و دستی دستی فرمان زندگی-ام را به سمت دره¬ای می¬چرخانم و هر لحظه بیشتر به قهر آن دره که در آن جهنمی ساخته بودم سقوط می¬کنم. آن هم که چه؛ که من فلان مدرک تحصیلی دارم و من سواد دانشگاهی دارم و فلان و بهمان.

    ولی وقتی چشم باز کردم دیدم که ای دل غافل سال¬های بسیار از عمر نازنین خودم را برای چیزی که نمی¬خواستم و نمی¬دانم اصلا دوست داشتم یا نه (و هنوز هم نمی¬دانم) و به قول قدیمی¬ها بخاطر حرف¬های “صد من یک قاز” دیگران که آن را شنیده بودم و باور کرده بودم و حتی به این قضیه هم فکر نمی¬کردم و حالا که با اصطلاح وارد بازار کار شده¬ام می¬بینم که ای بابا؛ این کاری که من دارم انجام می¬دهم که یک شخص دیپلمه و یا حتی سیکل هم به راحتی می¬تواند انجام بدهد و این همه خواندن و خرج¬کردن و وقت هدر دادن دیگر برای چه بودم و از دیگران و اطرافیان و زمین و زمان و بیشتر و بیشتر از خودم شاکی می¬شوم و گله می¬کنم که این چه کاری بود (یا این چه غلطی بود که کردم) و باز هم در این چرخه و لوپ معیوب دور می¬زنم و خودم را گرفتار و گرفتارتر می¬کنم.

    اینجا بود که وقتی به خودم آمدم و با شنیدن حرف¬های زیبایی که می¬توانم بگویم منشأ و شروع آنها از سال 96 بود و کلمه جذب و قانون جذب را به لطف الله و هدایت¬های او در آن سال شنیدم و هر روز بیشتر و بیشتر تکامل خودم را طی کردم و به جایی رسیدم که با استاد نازنینم استاد عباس¬منش عزیز آشنا شدم و فهمیدم که الان کجای کار هستم و دارم به کجا می¬روم و تصمیم گرفتم مسیرم را عوض کنم و به مسیری بروم که هدفم در آن مسیر روشن و نمایان باشد.

    آخه می دونی من همیشه هر کاری که می¬کردم به این فکر می¬کردم که چطور می¬توانم با این کار ثروت زیاد بسازم و کارهای زیادی هم انجام دادم ولی هیچ کدام به نتیجه¬ای نمی¬رسید و علاوه بر اینکه پولی ساخته نمی شد همیشه هم مایه ضرر و زیان بود و یا اینکه بیشتر مواقع هم داشتم برای شخص دیگری کار می¬کردم و دلیل آن را الان می¬فهمم که هیچ کدام از آن کارها را دوست نداشتم و علاقه¬ای به آنها نداشتم فقط با باورهای اشتباهی که چون دیگران از آن پول درآورده بودند من هم به دنبال آن می¬رفتم.

    اینجا بود که نشستم و به حرف¬های استاد فکر کردم و به قول استاد تصمیم گرفتم که آنها را باور کنم و باور کنم که می¬توانم، من هم می¬توانم ثروت های فراوانی بسازم و ثروتمند شوم چون دلایل مختلفی برای این کار دارم که یکی از مهمترین و اصلی¬ترین آنها که می¬توان گفت مهمترین پاشنه آشیل من هم هست اینکه ثروت هیچ منافاتی با خدا و بهشت و مسلمانی من ندارد و اتفاقا در راستای آن و برای خدمت به جهان و گسترش آن می¬باشد؛ چرا که اگر باور کنیم که تمام نعمت¬های این جهان را خداوند بزرگ و مهربان و صاحب اختیار ما آفریده و در اختیار ما گذاشته است پس ثروت هم یکی از این نعمت¬هایی است که خداوند برای ما آفریده و هر روز که نه؛ بلکه هر لحظه در حال گسترش و شکوفایی سریع آن است. و اگر این را باور نکنیم در حال کفران نعمت-های او هستیم و به قول خودش در قرآن کسی که کفران کند عذاب خوارکننده¬ای در انتظارش است.

    پس در این راه قدم برداشتم و راه افتادم و سعی کردم با علم و دانش (البته نه علمی که در بالا به آن اشاره کردم که به من گفته بودند از ثروت بهتر است) که در اینجا من اعتراف می¬کنم آن علم را دیگر نمی¬خواهم؛ چون آن علم در منافات با ثروت و ثروتمند شدن من بود و فقط برای نشان¬دادن و پزدادن و چشم درآوردن و از همه مهمتر راضی نگه¬داشتن خانواده کاربرد داشت. و علمی که من الان به آن اشاره می¬کنم علم و دانشی است که در کنار ثروت و برای خلق ثروت و در راستای خلق و آفریدن ثروت¬های بی¬شمار و بی¬حسابی و به غیرحسابی که خداوند در قرآن توصیف آن را کرده است قرار گرفته و باعث می¬شود که من علم چگونگی خلق ثروت را در کنار عشق به کاری که دارم و از آن لذت می¬برم بیاموزم.

    عملی که همیشه و در همه حال برای من و بخاطر من در حال پیشرفت و ترقی است و من را به چیزها و جاهایی که دوست دارم برسم و آرزوی آن را داشته و دارم و همیشه در رویاهایم می¬دیدم و می¬بینم با هدایت ها و الهامات فرمانروا و صاحب اختیار من و به وسیله دستان پرقدرت او که سر راه من و برای کمک به من در جهت رسیدن به اهداف والایی که دارم و رسالتی که برای آن برگزیده شده¬ام می¬رساند.

    علمی که فقط و فقط در راستای اهداف من خلق و آفریده شده است و به هیچ چیز و هیچ کس دیگر کاری ندارد و فقط و فقط اهداف من را در خود جای داده و برای رسیدن من به ثروت¬های فراوان و به غیر حساب به کمک و یاری من آمده است.

    آمده است تا مرا بزرگتر کند.

    آمده است تا ظرف وجودم را گسترش دهد.

    آمده است تا به من در راه رسیدن به اهدافم یاری رساند.

    آمده است تا من را به آن چیزی که دوست دارم و لایق آن هستم برساند.

    آمده است تا من بتوانم به استفاده از آن ثروت خلق کنم، چرا که من خالق زندگی خودم هستم.

    آمده است تا بگوید هر آنچه قبلا از او شنیده بودم و بخاطر او انجام داده بودم اشتباه بوده است

    آمده است تا بگوید اگر من را در راه درست و صحیح خودش بکار بگیری، می¬توانی به هر آنچه می¬خواهی برسی

    و در یک کلام آمده است تا خط بطلان بکشد بر چیزهایی که سال¬های سال گذشتگان با باورهایی که از گذشتگانشان به ارث برده¬اند و به من ارث داده¬اند.

    پس من این علم و دانش را با آغوش باز می¬پذیرم و آن را صمیمانه در آغوش می¬کشم. علمی که برای من و فقط و فقط بخاطر من خلق شده است و خودش خودش را گسترش می¬دهد.

    علمی که من یاد گرفتم از آن در راه رسیدن به اهداف خودم باید از آن استفاده کنم و نه اینکه آن را با مدرکی که به من داده¬اند و سالهاست در گوشه انباری خانه¬ام و در زیر خروارها کاغذ خاک می¬خورد و در آن من را به عنوان یک مهندس می¬شناسند و فقط وقتی در انباری خانه دنبال چیز دیگری می¬گردم آن را می¬بینم و بخاطر داشتنش و هزینه و زمانی که برایش تلف کردم شاید گاهی اوقات هم عذاب وجدان می¬گیرم.

    علمی که امروز آن را به دست آورده¬¬ام و به خاطر آن هر روز هزاران بار خداوند بزرگ را شاکرم و عاشقانه آن را دوست دارم و تلاش می¬کنم تا به فرزندان عزیزم هم بیاموزم که آن را آن¬گونه که هست در آغوش بگیرند و فقط و فقط آن را بخاطر خودش بخواهند نه بخاطر وجود تکه¬ای کاغذ در قابی و یا برای نشان¬دادن و گفتن و پزدادن و یا برای آرزوهایی که خودم داشتم و به آنها نرسیدم و اکنون توقع بی¬جا دارم فرزندانم به آن برسند (درست مثل اکثر والدین)؛ که اگر چنین است بهتر است آن را فراموش کرده و سال¬های بی¬نظیر عمر خودشان را در راه ساختن باورهای درست استفاده کنند و وقت و انرژی و زمان خودشان را برای دست یافتن به این علم واهی هدر ندهند.

    و فکر می¬کنم تا حدودی در این راه موفق شده¬ام ولی این را هم می¬دانم که هنوز اول و ابتدای راه هستم و جای کار زیادی دارد تا بتوانم به لطف الله مهربانم این باورهای اشتباهی که سال¬ها به خوردم داده¬اند و به قول استاد عزیز مثل سیمانی در ذهن من سفت شده است و تمام وجودم با این علف¬های هرز پوشانده شده را شل و نابود کنم و باورهای قدرتمند و زیبایی را که می¬گویم و می-نویسم را به جای آنها تثبیت و محکم و پایدار نمایم.

    می¬خواهم این جملات زیبایی را که نوشتم را هر روز جلوی چشمانم بگذارم تا بتوانم همیشه از آنها استفاده کنم. چون مطمئنم از طرف آن حی قادر و توانا بود و من فقط چیزهایی را که دریافت کردم و در قلبم آمد توسط انگشتانم تایپ شد را نوشتم و همانطور که در اول گفتم الهامی بود که امروز از صبح با من بود و بالاخره امشب آن را نوشتم و خداوند بزرگ را بخاطر اینکه هر لحظه با من حرف می¬زند و به من الهام می¬کند و مرا راهنمایی و هدایت می کند شاکر و سپاسگزارم.

    و اما جمله آخر اینکه می¬خواهم موضوع انشایی را که سال¬های سال من و شاید خیلی از شماها با آن زندگی کرده¬ایم را از اساس و با توجه به قانون جدیدی که از کائنات و از خداوند با زبان استاد عزیزم شنیده¬ام عوض کنم و آن را به شیوه¬ی خودم و شیوه¬ای که خدایم به من گفت بازنویسی کنم.

    و آن اینکه:

    «علمی که در جهت پیشرفت و خلق ثروت و رسیدن به آرزوهای¬مان به دست می¬آید همان علمی است که باید بیاموزیم و بس»

    پس می نویسیم :

    علم + عشق به آن علم + خلق ثروت توسط آن علم = رسیدن به سعادت و خوشبختی در این جهان و جهان آخرت

    در پناه حق و زیر سایه نعمت های بی کران رب و فرمانروای قادر متعال شاد و پیروز و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
    • -
      احمدرضا رحمتی گفته:
      مدت عضویت: 2115 روز

      سلام به دوستان عزیزم و علیرضای عزیز این خانواده بزرگ .

      بی نهایت ازتون سپاس گزارم نکاتی که گفتید بسیار و بسیار به دل من نشست و معلوم بود که با اعماق وجودتان گفتید واقعیت هایی که درک آن برای من که در ابتدای این مسیر الهی هستم میتواند بسیار هدایت گر هزاران نفری باشد که در این مسیر زیبای تکامل در حال قدم زدن هستن بی نهایت سپاس گزارم از شما.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: