نشانه من برای واضح شدن قدم بعدی - صفحه 8 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    384MB
    25 دقیقه
  • فایل تصویری نشانه من برای واضح شدن قدم بعدی
    106MB
    25 دقیقه
  • فایل صوتی نشانه من برای واضح شدن قدم بعدی
    23MB
    25 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

529 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ندا رامی گفته:
    مدت عضویت: 3385 روز

    سلام و درود فراوان به استاد مهربانم

    اکنون که در حال نوشتن این کامنت هستم ۴ماه است که از سایت فاصله گرفته بودم و بنا به دلایلی که توی صفحه ی شخصی خودم ثبت کردم تا دیگر بچه ها هم استفاده کنن نتونستم توی سایت حضور پیدا کنم اما از امروز که با تصمیم و اراده ی خودم وارد این سایت شدم با این فایل زیبا روبرو شدم من این مواجهه رو به فال نیک میگیرم و امیدوارم نقطه ی عطفی برام باشه تا پیشرفتهای بیشتری رو در زندگیم شاهد باشم.

    استاد گرامی خیلی موقع ها هست توی زندگی به دنبال چیزی یا اتفاقی هستیم یا رسیدن به خواسته ای هستیم که مارو اروم کنه و به شدت برای رسیدن و پیدا کردنش تلاش و عجله میکنیم فکر میکنیم ان خواسته یا اتفاق میتواند ناآرامی های درونی مارا متوقف کند بله شاید بتواند اما شاید برای چند روز و یا حتی چند ساعت مارا دلخوش میکند اما ان چیزی که نیست که از درون ما را به ارامش برساند و مارا راضی کند.چند ماه پیش چنان عجله میکردم برای خرید محصولات و رسیدن به خواسته که انگار موقعیت ها در حال تمام شدن بودن و کسی دنبال من کرده بود و یهو به سر به سنگ خوردم و چنان ضربات ان اتفاق روحم را تکه تکه کرد که سخت بود حتی کامنتی از دوستان توی سایت بخوانم.

    از همه یامور مربوط به سایت و برنامه ها فاصله گرفتم و تا خودم را بار دیگر و با روشی دیگر بسازم امده ام تا از نو شروع کنم و بدانم که (( نداجان برای هیچ چیز عجله نکن در بهترین زمان ممکن و به بهترین شکل ممکن به تو داده میشود پس تلاشت را بکن و با لذت منتظر لحظه ی موعود باش….👏👏)).

    امروز با وارد شدنم به سایت و با دیدن این فایل فهمیدم بگذار پروردگار تورا هدایت کند به جایی که میخواهی بروی اینقدر سرگردان نباش اینقدر به خودت سختی نده پاسخ اینجاست رهنما اینجاست درون تو و او کسی نیست جز رب تو⁦♥️⁩

    هدایت شدم به تفسیر زیبای سید میکائیل در مورد کارتن turbo چقدر کودکانه و صادقانه در مورد رسیدن به اهداف صحبت کرد و تماما کلامش بوی سید عباس استاد خودمون رو میداد.

    تحلیل او در مورد حلزونی که با ماشینها مسابقه ی سرعت داد با اینکه تمام دنیای حلزونها مخالف این هدف بودند او این کار را انجام داد و موفق شد.

    خوشحالم بار دیگر متولد شدم و اینبار پر بار تر به مسیر خودم ادامه میدهم.

    با ارزوی موفقیت برای تک تک دوستانم.🌹🌹🌹🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    طیبه مزرعه لی گفته:
    مدت عضویت: 700 روز

    به نام ربّ

    سلام با بی نهایت عشق برای شما

    رد پای روز 28 مرداد رو با عشق مینویسم

    قدم اول رو بردار خدا قدم بعدی رو بهت میگه

    امروز قدم به قدم ، خدا بهم گفت چیکار کنم و من اولش نمیدونستم ولی بعد که فهمیدم فقط اشک میریختم

    من صبح که بیدار شدم چون شب بعد اذان بیشتر بیدار موندم و نزدیک 5 خوابیدم ،یهویی بیدار شدم دیدم که ساعت 9:15 هست و گفتم وای دیرم شد

    ولی بلافاصله گفتم نه عجله نکن و اصلا نگران نباش طیبه خیلی آروم باش حتما یه دلیلی داشته که زود بیدار نشدی و برای ورکشاپ امروز قراره دیر برسی

    رفتم که صبحانه بخورم دیدم مامانم تخم مرغ و سیب زمینی آب پز گذاشته روی گاز و خیلی خوشحال شدم سریع برداشتم و صبحانه مو خوردم و حاضر شدم رفتم تجریش

    به طرز شگفت انگیزی هر جا رفتم سریع بی آر تی اومد و قطار مترو اومد خیلی لذت بخش بود ،انگار منتظر بودن من بیام تا من سریع سوار بشم و برم

    تو راه همه اش داشتم فکر میکردم که خدایا من برای موضوع ورکشاپ که تنهایی هست ،چی بکشم ؟

    همون عکس ماه تو سیاهی رو بکشم؟؟؟

    داشتم فکر میکردم که حس کردم باید فکر نکنم و رهاش کنم یه حسی بهم میگفت که تو حالا برو برس به سر کلاست بهت میگم چیکار کنی

    وقتی رسیدم تجریش و رفتم سر کلاس دیدم کسی تو پاساژ نیست و از کلاسمون کسی نرفته بود ،فقط من بودم

    وقتی رفتم به سالن ورکشاپ دیدم استادا دارن نقاشی ذهنی که شروع کردن رو رنگ میکنن

    منم وسایلامو چیدم نشستم ،برام جالب بود این بار همه هنرمندا دور تا دور دیوار نشسته بودن و داشتن کار میکردن و مثل هفته پیش وسط سالن نبودن

    بعد متوجه شدم که طبق موضوع گوشه و دور سالن رو انتخاب کردن

    منم رفتم یه گوشه نشستم و نمیدونستم چیکار کنم ، وایسادم و به استادا نگاه کردم

    پرسیدم خدا چیکار کنم بهم گفت که کسایی که دارن نقاشی میکشن رو بشمار وقتی داشتم میشمردم خواستم به خودم برشم گفت خودتو حساب نکن

    عدد 19 اومد و گفته شد که سوره 19 ام قرآن رو بخونم و اولش وقتی دیدم سوره مریم هست اصلا هیچی از معانیش نمیدونستم پرسیدم که آخه چرا سوره مریم

    بعد چون من طرحمو تا حدودی بهم گفت که چی بکشم ،شروع کردم به طراحی

    دوباره حس کردم نباید طراحی کنم و شروع به نوشتن کردم ، قدم به قدم بخوام اینجا بنویسم خیلی طول میکشه ، خلاصه مینویسم

    من وقتی نوشتم و یکی یکی طرحمو کشیدم یه سری سوالا میومد به ذهنم و از خدا میپرسیدم ، و شروع کردم به خوندن سوره مریم

    یعنی با هر بار که داشتم میخوندم آیات رو تعجب و متحیر بودن و شگفت زده میشدم که یعنی چجوری میشه

    به من قدم به قدم اول از یه سیاهی و نور در تاریکی نشونه داد برای طرحم ولی بعد رفته رفته شد یه طرح دیگه

    حتی وقتی به آیات آخر رسیدم دقیقا درک کردم که چرا این سوره رو بهم گفت ،چون این سوره دقیقا آیاتش مرتبط بود با نقاشی من

    نقاشیم طرحش این بود که انسان وقتی میمیره خودش تنها با نامه اعمالش میاد و به اعمالش رسیدگی میشه

    و فقط داشتم اشک میریختم و اونجا نگهبان میومد هی میپرسید شما هنوز طرحتونو نکشیدین ؟ و میومد بالای سر من و میدیدن هنوز کار نکردم

    وقتی بعد 1 ساعت و نیم نوشتن اجازه کشیدن طرح رو خدا بهم داد ،متوجه شدم که نمیتونم طراحیش کنم ،چون برای به تصویر کشیدن طرحی که تصویرشو داری باید طراحیت قوی باشه که بتونی اون چیزی رو که میخوای به تصویر بکشی

    درسته نقاشیم بچگانه شد ولی خوب بود

    من این قسمت از هدایت خدارو که قدم به قدم بهم گفت و من اجراش کردم رو خیلی دوست داشتم

    امروز این خیلی توجهمو جلب کرد که همه استادا داشتن بدون طراحی اولیه با رنگ وقلمو کار میکردن و خیلی دقیق در میومد طراحیشون

    از چند نفر پرسیدم و انقدر مودب و با احترام بودن که قشنگ بهم توضیح دادن

    و فهمیدم که باید بیشتر تلاش کنم برای پیشرفت در مهارتی که عاشقشم

    امروز هم خیلی عالی بود و کلی درس یاد گرفتم

    وقتی بعد از ظهر برگشتم خونه رفتم طرحایی که خدا صفر تا صدشو برای نقاشی بهم داده بود تا تو مسابقه دیوار نگاری مدارش زیبا سازی شهری شرکت کنم ،اسکن کنم و ارسال کنم

    وقتی اسکن کردم و برگشتم خونه متوجه شدم که باید کارت بانکی بانک شهر رو داشته باشم

    میدونم که خدا کمکم میکنه کارهام به سرعت انجام بشن و سعی میکنم تا تسلیم تر باشم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    ارمان مشایخی گفته:
    مدت عضویت: 3570 روز

    💯کار خوبه خدا درست کنه سلطان محمود خر کیه 💭

    دوتا فقیر در سر کاخ سلطان محمود گدایی می کردند یکی چاپلوس و دیگری ساکت گاهی چاپلوسه به اون فقیر ساکت می گفت خاک تو سرت امروز هیچی گیرت نیومد خوب خدا زبون بهت داده یه چیزی بگو اون هم دائم می گفت کار خوبه خدادرست کنه سلطان محمود خر کیه ؟؟یه روز اطرافیان سلطان محمود به ایشا ن گفتند سلطان محمود شما دوتا فقیر رادر سر کاخ دیدید گفت بله یکیشون خیلی چاپلوسه و اون یکی ساکت گفتند اون که ساکته می دونیین چی می گه ؟گفت نه گفتند می گه کارخوبه خدادرست کنه سلطان محمود خر کیه ؟؟سلطان محمود گفت یه مرغ را سرش راببرید داخلش را خالی کنید و یه الماس که قیمت خیلی زیادی داشت بزارید توش و بدید به اون فقیر چاپلوس تااون فقیر ساکت بفهمه سلطان محمود خر کیه ؟؟ از قضا وزیر یه بوقلمون برای چاپلوسه فرستاده بود ووقتی که مرغ سلطان محمود را براش اوردند دیگه سیر بود به فقیر ساکت گفت تو امروز چه قدر کار کردی گفت ۳ سکه گفت این مرغ رابگیر و ۳ سکه را به من بده گفت نه نمی خوام گرونه .گفت ۱ سکه گفت نمی خوام گفت اصلا مجانی اینا بگیر .فقیر ساکت همین که داشت می خورد الماس را دید .روز بعد سلطان محمود که داشت می امد کا خش دید فقیر چاپلوس اونجا هست گفت توکه هنوز داری گدایی می کنی رفیقت کجاست؟گفت امروز نیامده ؟سلطان محمود گفت من که دیروز برای تو تحفه ایی فرستادم فقیر گفت دست شما درد نکنه اما وزیر زودتر برای من بوقلمون فرستاد و من سیر بودم و اون مرغ را به رفیقم دادم . سلطان محمود دستور داد فقیر چاپلوس را به داخل کاخ بیاورید و به طناب ببندیش سلطان محود گفت من می گم کار خوبه خدا درست کنه سلطان محمود خر کیه ؟؟ فقیرچاپلوس که ترسیده بود چیزی نمی گفت سلطان محمود گفت اگه نگی دستور می دم بیشتر بزننت . خلاصه سلطان محمود و فقیر با هم این جمله را تکرار می کردند که کار خوبه خدادرست کنه سلطان محمود خر کیه؟

    ……………………………………………

    اومدم از اتفاقات خوبی که با شروع شدن کرونا وارد زندگیم شده بگم از رونق کسب کارم و اینکه هر روز داره رشد میکنه تو این بازاری که همه فکر میکنن نیست که بنظر بهترین موقعیت برای پول در آوردنه

    مثلا همین امروز سرم شلوغ بود تا ساعت ۹.۳۰ شب داشتم کار میکردم با عشق

    هر روز داره درآمدم از روز قبل بهتر میشه هر روز از جاهای که هیچکس فکر نمیکنه پول وارد زندگیم میشه

    یاد جمله ای افتادم که هر وقت یادش میوفتم اشک توی چشمانم جاری میشه 👈کار خوبه خدا درست کنه💕

    دیروز یکی از ازمایشگاه ها اومد سراغم گفت از این به بعد باهم کار میکنیم دقیقا فهمیدم که داره باورهای جدیدم جواب داده

    سربازی 🧖‍♂️ اموزش من خداشکر توی شهرم بر گزار میشه نیازی نیست برم توی یه شهر دیگه هم میتونم بکارم برسم هم سربازی هم کار کردن روی باورها

    چهاحساس خوبی دارم چقدر حال دلم خوبه

    امروز یه نشونه دیگه دیدم پورشه ماکان سفید رنگ من عاشق این ماشینم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    ریحانه پاک نژاد گفته:
    مدت عضویت: 1776 روز

    درود بر استاد عباسمنش گرامی ، خانم شایسته نازنین و تیم کاربلد گروه تحقیقاتی عباسمنش

    راستش خیلی دو دل بودم که اینجا بنویسم شاید چون همیشه با خودم میگفتم هروقت دستاورد قابل عرضی داشته باشم باید جسارت کنم و بنویسم بعد از آشنایی با استاد و کوش دادن بهشون دلم به خدای درونم قرص تر شده میدونم و باور دارم که هرلحطه و همه جا همراهمه با من حرف میزنه نه با زبان بلکه با قلبم استاد ازتون ممنونم که منو با جریان هدایت الهی آشنا کردین و گفتین باور داشته باش تو مقدس ترین موجود روی زمینی تا الهامات به قلبت جاری بشه گفتید خدا هرکسی رو که بخواد هدایت شه به جریاناتی از الهامات خودش متصل میکنه مینویسم که بگم به وجودش و به حضورش در قلبم باور دارم این روزها برام روزهای سختی هست پر از قضاوت و طردشدگی و تنهایی اما به مسیری که در اون قدم گذاستم ایمان دارم به قول استاد مهم نیته اگر میدونی نیتت درسته خداوند هدایتت میکنه از جایی که فکرشو نمیکنی و توسط کسانی که نمیدونی من تنها نیستم خدارو در قلبم دارم و اینجا که برام امن ترین جای دنیاست امروز توی سایت زدم منو به سوی نشانه ام هدایت کن و منو اینجا آورد و فایل استاد که میگفتن همه قدم هاشون با هدایت الهی پیش رفته در جایی و کاری که فکرشو نمیکردن اینجا مینویسم که یگم من در تاریخ ۲۸آذر ماه ۱۴۰۰ توی سخت ترین و تاریک ترین روزهای زندگیم از خداوند با تمام وجودم میخوام منو در مسیر روشنایی و نور هدایت کنه و قدم هامو استوار ، از تنها کسی که کمک میخوام خودشه و ایمان دارم و باور دارم که وقتی صداش میزنم اجابت میکنه منو اینجا مینویسم که دوباره برگزدم و به همگی شما عزیزان بگم خداوند منو به مسیر خواسته هام هدایت کرده دزسته الان حتی روی نقطه صفر زندگیم هم نیستم اما تفاوتم با سال‌های دور زندگیم اینه که الان نور باور و عشق و امید به هدایت الله توی قلبم روشنه و توکلم به هدایتش هست برای همگیتون نورو عشق الهی رو طلب میکنم و استاد عزیزم به خاطر بودنتون خداوند رو شاکرم که لنگر شب های تاریک روح من شدید و کمکم کردید سقوط نکنم

    در پناه الله یکتا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      فاطمه عظیمی گفته:
      مدت عضویت: 3511 روز

      سلام دوست عزیزم من هم برای سردرگمی زندگیم واینکه چکار کنم تا به صلح وارامش وارزوهام برسم نشانه امروزم رو زدم وبه این صفحه هدایت شدم دقیقا زمانی که نیازداشتم کسی بهم بگه خدا هدایتت می کنه فقط کافیه به حرفش گوش کنی ولی مهم استمرار دراین گوش سپاری به هدایت درونی هست سپس به کامنت شما هدایت شدم بهت تبریک میگم همین که در این مکان وزمان قرار گرفتیم بزرگترین هدایت الهی هست واز همین الان ارامش درونی که نتیجه تکیه بر الله مهربان هست را برای همه خصوصا شما از خداوند خواستارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    نوا گفته:
    مدت عضویت: 1595 روز

    چه جالب من یه ویژن دیده بودم که میخواستم بگم اما با محتوای زندگی در بهشت مرتبط نبود و اتفاقی این فایل رو دیدیم که مربوط به شهوده!

    من به اون صدا که باهام صحبت میکنه میگم «جان»

    یکبار ازش پرسیدم آقا به من بگو من کجام الان، چقدر به خداگونگیم نزدیک شدم، و این سیستم چجوری کار میکنه یه جوری بگو بفهمم. بعد یه تصویر بهم نشون داد. من روی یه صخره ی کوچیک که مقطعش به اندازه دوتا پا بود و توی هوا معلق بود ایستادم. زیرپام تا بی نهایت ابر بود.دوتا سرزمین اون دور دستا بودن یکشون سرزمین سعادت بود یکشون سرزمین گم شده ها. اما هیچ راهی نبود به اونجا. بعد من تا میبینم اونجا سرزمین سعادته ذوق میکنم میگم من میخوام برم اونجا حتما خیلی خوش میگذره اما از چه راهی برم؟ همون موقع یه پله ی کوچیک از یه پل فرضی به سمت سرزمین سعادت ظاهر میشه. کلی ذوق میکنم و حالا که جا یکم برای حرکت پام بیشتر شروع می کنم ریز رقصیدن. باز یه پله دیگه چسبیده به اون پله اول ظاهر میشه. من همینجوری میرقصیدم و میخوندم هی یه پله ظاهر میشد. چون فضا خیلی واسم باز شدم بود خیلی باز میرقصیدم و میچرخیدم که یهو پام لیز میخوره و مییوفتم روی آخرین پله و چند میلی متر مونده بود پرتشم پایین. خیلی میترسم همون طوری که روی زمین افتادم یه پله ام از زیر پام حذف میشه و زیرپام خالی میشه. من عقب عقب خودمو میکشم و دارم از ترس سکته میکنم پله ها دونه دونه از زیرپام حذف میشن و تا آخر سر میرسم سرجای اول روی اون صخره ی کوچیک. بعد شروع میکنم گریه کردن و داد زدن که ای چه وضیه داشتی منو میکشتی این چه سیستمیه دیگه؟!!بلافاصله یه پله به سمت اون یکی سرزمین که سرزمین گمشده ها بود ظاهر میشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    فرشاد نصیری گفته:
    مدت عضویت: 1078 روز

    سلام روز 83ام سفر

    خدایا شکرت که من رو به هدایت خودت دعوت میکنی هر لحظه

    خداوندا من اگر تمامیت زندگی رو به تو بسپارم، تمامیت خواسته هام برآورده میشه و خیلی بیشتر،

    ما انسان ها یه تضادی داریم،که شاه تضادهاست،

    اونم اینه که سعی می‌کنیم با عقل و منطق پیش بریم برای رسیدن به اهداف و زندگی کردن،

    و الان هم ماها فهمیدیم که اقا اصل سپردن،یعنی موفقیت بدون چون و چرا،

    اما دوباره نگرانی ها و استرس ها رو تجربه میکنیم،

    چرا

    چون این اصل رو درست اجرا نکردیم،

    من در مسیرم،و به خصوص در این یک ماه که دارم تمرین ستاره قطبی رو انجام میدم،هر روز صبح زندگیم رو به خداوند می‌سپارم،

    اما این بُعدِ منطقی کاری میکنه که خیلی زود فراموش کنم سپردن رو،

    ولی چه زیباست روزهایی رو که آگاهانه زندگی رو به قدرت مطلق جهان بسپارم

    بخدا تصورش هم اونقدر زیباست که کم از واقعیت نداره،

    خدایا بهم کمک کن

    عاشقتونم

    شاد و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    ندابشارتی گفته:
    مدت عضویت: 1389 روز

    باسلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته ی زیبا

    روز 83ام و تعهد من!

    هدایت….

    قبل از اشنایی با سایت استاد،همیشه در خواست هدایت داشتم اما لفظا

    اما شرک

    اما احساس عجله

    اما ذهن نجواگرم

    اما نداشتن عزت نفس

    اما نداشتن احساس لیاقت

    ….

    و یه عالمه امای دیگه نمیذاشت من جوابه هدایت خواستنمو بگیرمو به نتیجه ی مطلوب برسم

    به اندازه ای ک تکاملمو طی کردم،هدایتارو میفهممو عمل میکنم

    دیگ واقعا خیالم راحته ک یه نیرویی هست

    یه منبع مطلقی ک به موقع جواب میده

    ی منبعی ک با احساسو فرکاسای من عمل میکنه

    بخاطر همینه ک این چندماهه اخیر،زندگیم دقیقا رو هدایته خدا پیش رفت و تمام ااماهای بالا به جرات میگم ک کمرنگ بودن و همین دلایل منجر به تحقق خواستم یعنی باشگاه زدن شد

    و حالا ذهن میگه نه ،اون راهیی ک میگی ،دلیلش نبوده

    میگه نه!اگه راست میگی طلاقت باید تمام بشه

    و میدونم ک اونم اتفاق میفته و همچنان ذهن داره تلاش میکنه ک این هدایتارو و قدرتشون رو ناچیزو بی ارزش جلوه بده

    اتفاقا در جوابش میگم مگه ندیدی باشگاه زدم،پس طلاقم تموم میشه

    از سلاح خودش،علیه خودش استفاده میکنم

    چون فقطو فقط اینجوریه ک خلع سلاح میشه

    من به با ایمان کامل به این نیروی مطلق و باور اینک کار درست خودش راهشو پیدا میکنه،ایمان دارم که طلاقمم تموم میشه از هر مسیری ک خدا هدایت کنه

    چون اینبار رفتارو عمل من،نه براساس کینه نه بر اساس دروغ نه بر اساس حال بد و دشمنی بوده

    ماهاست هروز دارم رو احساسم‌نسبت به ادمهای گذشته و اتفاقاتش کار میکنم

    و با هدایت های خدا،فایل هایی ازین سایت به گوشم رسیده ک به احساس خوبم کمک کرده

    و باورهای جدیدم هرروز قدرتمندترشده

    دیگه به چگونگی ها فکر نمیکنم

    و میدونم همه ی خواسته های من بر اساس باورهای درستی که هم راستا با قوانین‌ثابت جهان باشه اتفاق میفته

    شکر واقعا برای احساس ارامشوشادی درونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    مریم احدی گفته:
    مدت عضویت: 1010 روز

    سلام به خداوند هستی بخش بی همتا،صبح بخیر زندگی خوب من،صبح بخیر هستی وکائنات ،صبح بخیر خدای خوبم،هدایت الله یکی ازبهترین معجزات توزندگیمه،درسرتاسر زندگیم شاهدشم،امروز7/7/1402یه روز خوب وعالی ازروزهای زیبای پاییز،من الان دوش گرفتم وتوباغچه کوچیک حیاط خونمون زیر درخت مشغول شکر گزاری هستم،میخام ازهدایت الله بگم،شب خوبی نداشتم وانقدر خسته بودم که تمرین ستاره قطبی روتا گذاشتم خوابم برد ولی صبح با جریان هدایت یکی شدم ، صبح که ازخواب بیدارشدم ورفتم دوش گرفتم خیلی سخت بود ذهنمو کنترل کنم ومدام نجواهاتمرکزمو بهم میزد،چند تاتصمیم زیر دوش گرفتم که وقتی بهش دقت کردم دیدم این هدایت الله نیست واین نجواهای ذهنه،وتصمیمی بود که همه چیرو خراب میکرد چون لج بازی بودبیشتر،خداروشکر به قول استاد باتمرین وتکرار شهود رودرک کردم ،سعی کردم یک بار دیگه مرور کنم وچند تاازچیزهای مثبتی که توی اون اتفاق بود رو به یاد بیارم اینم برمیگرده به نگاه کردن به فایلهای دیدن نکات مثبت ،سعی کردم وبه یاد آوردم این اتفاق این نکات ودست اورد مثبت روداشت،یهو ذهنم که داشت نجوا میکرد خاموش شدبعد تصمیم خوبی گرفتم اونم این بود که دیروز ودیشب کلا فراموش کنموامروزمو باحس خوب شروع کنم واجازه بدم جریان الهی منو هدایت کنه،این چنین شد ازاونجایی که هدایت الله سریع پاسخ میده،بارها وبارها باخودم تکرار کردم من خالق زندگیم هستم نه کس یاچیزدیگه،یهو ذهنم عوض شد به به چه هوای دل انگیزی،گرمای مطبوع خورشید که پشتمو گرم میکرداین لذت صدچندان میکنه،واینکه من باید تصمیم درست میگرفتم واین چرخه معیوب که بیفتم تو دشواری روقطع میکردم،من فهمیدم اینکه واکنش من به اتفاقات واتفاق دیروز بود که حس وحالمو بدکرد،واکنش وعکس العمل من بود که چون عاقلانه نبودمنو توی اون شرایط قرارداد،خدایا شکرت که هدایتم میکنی هرلحظه وهرشرایط،خدایا شکرت من سالنم توانمند وبااراده ،من امروز تونستم برذهنم غلبه کنم وب چشم انداز فرداها نگاه کنم که قراره بعد این اتفاق به کلی به خواسته م برسم،امروز جریان هدایت به من گفت واکنش درهنگام یک اتفاق که تایین میکنه برچسب خوب یابد به موضوعات ومسائل زندگیم بزنم،من شکرگذاری این آگاهی هستم فقط چون نخواستم مثل قبل بایک اتفاق همه لحظات قبل وبعدرو خراب کنم،این هدایت الله بود،کم کم ذهنم بازشد اینکه دیروز به جز این موضوع چه اتفاقات دیگه افتاددیروز امتحان آیین نامه رو قبول شدم بعد یک سال که پروندم ناقص بود و چندین بار امتحان رد شده بودم ،قراره فردا پولی که منتظرش بودم بیاد توحسابم،ازفردا قراره همه چیز خیلی خوب پیش بره ،گرمای خورشید داره پشتمو نوازش میکنه،دارم نفس عمیق میکشم وشدم جزئی ازاین طبیعت زیبا ودوست داشتنی اینم بگم من هروقت حالم یکم بهم میریزه طبیعت درمانم میکنه،همه چیز درنظم و هماهنگی کامل در حال جاری بودنه،این پیام الله که میگه فقط تویی که تو جایی که باید باشی نیستی،ابر و باد ومه خورشید وفلک درکارند،تاتونانی به کف آری وبه غفلت نخوری،چشامو که می‌بندم خودمو در هاله نور میبینم این لحظه صدچندان لذت بخش چون از دل یه حس که میتونین منو توحال بدببره کشید بیرون وتونستم انتخاب کنم که میخام روزمو چطور بگذرونم،وقتی هرروز تمرین میکنی که ازخدا هدایت بطلبی اون سریع الاجابه س وجواب میده همون طور که استاد گفت وحالا من ایمان بیشتر میارم به حرفاش چون به وضوح دارم میبینم،حالا ذهنم شروع میکنه به گفتن عبارات تاکیدی مثبت که توی قدم 9یاد گرفتم وتو ذهنم بود،من در حمایت کامل خداوند هستم،من سلامت ،شاد وپرانرژی هستم،خداوند همواره مرا هدایت وحمایت میکنه،هرروز از هرجهت بهتر وبهتر میشوم،زندگی من پرازمعجزه س،من خودم را درآغوش خدا حس میکنم،زندگی من رویایی وعالیست،خدایا سپاسگذارم ،️،حالا که چشمام بازشده دارم یه عالمه گیاه میبینم دراطرافم که هرکدوم متفاوت ترازبقیه وپراززیبایی هستند،پاهامو روی خاک میزارم وپرازحس خوب زندگی شدم،ویه تصمیم مهم گرفتم با خودم عهد بستم که دیگه واکنش احساسی ومنفی به اتفاقات نشون ندم این پیام هدایت بود،واااای خدای من ازاون حس رسیدم به این درک خدایا شکرت،توی این لحظه یاد پارادایمی زیبا افتادم ومنظره قشنگ رویایش وخودمو اونجا تجسم کردم الان که به حس خوب وعالی رسیدم،شروع میکنم به جذب خواسته هام وتجسم میکنم که دربهترین خونه رویایی هستم،یه کار عالی با درآمدخوب،یه شغلی که عاشقشم ووقت آزاد داره،برای دخترم که قراره بعد گذروندن زبان آلمانی برای ادامه تحصیل به المان بره ،برای هزینه های زندگیم که به وفور درنعمت هستم وهیچ دغدقه ای ندارم،من دراین لحظه به همه ارزوهام رسیدم،وتاوقوع اون تو دنیای واقعی فقط چند قدم مونده،مثل اینکه از یه فروشگاه اینترنتی خرید میکنی وسفارش ثبت میشه تا توی اولین فرصت بدستت برسه،شادی وشوق زیادی تووجودم حس میکنم به قول استاد تو قدم یک وتمرین ستاره قطبی حس مور مورشدن وهیجان در قلبت خدایااااا عاشقتم،هر اتفاق به ظاهر بد می‌تونه البته اگه از خدا هدایت بخای درنهایت به نفع تو تموم بشه اینو با تمام وجودم امروز حس کردم،خدایا شکرت برای اینکه همیشه وهر لحظه هدایت وحمایتم میکنی استاد عزیزم عاشقتم ️ این یکی ازبهترین اتفاقات توزندگیم بود که منو به درک وآگاهی وحس خوب رسوند،️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    نازنين گفته:
    مدت عضویت: 2239 روز

    هر زمان از این شیوه استفاده کردم به سوال های بی جواب ذهنم رسیدم و مسیرم کاملا برام روشن شد.

    از دوستان خواهش میکنم حتما از این روش استفاده کنند، شک نداشته باشید که به سمت بهترین جواب هدایت میشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: