نشانه من برای واضح شدن قدم بعدی


خداوند در هر لحظه در حال هدایتِ «نه فقط ما به عنوان موجودات انسانی» ‌، بلکه در حال هدایت همه‌ی کیهان است.

هدایت‌، جریانی پاسخگو‌، چاره ساز و کار راه انداز  درباره سوالاتی است که پرسیده می‌شود و درخواست‌هایی که عرضه می‌گردد. جریانی که اساسش بر سادگی‌ است. جریانی که به محض وصل شدن و پیوستن به آن‌، همه‌ی اسباب و لوازم تحقق خواسته و حل مسئله‌ات را‌ آنچنان به طرز ساده‌ای  کنار هم می‌نشاند و «چگونگی» را  به تو می‌فهماند و به قول قرآن حق را از باطل‌، اصل را از فرع و راه را از بیراهه برایت آشکار می‌سازد که زبده‌ترین مشاورها و دانا‌ترین راهبرها‌، از عهده‌‌اش بر نمی‌آیند.

اما شرط  اتصال به این نیرو و دریافت هدایت‌هایش این است که:

اولاً «وجود این جریان» را باور کنی؛

ثانیاً خودت را لایق و توانا در دریافت‌ و تشخیص این هدایت بدانی و متعهد به اجرای همان اندازه‌ که درک کرده‌ای.

به عبارت دیگر‌، فقط افراد خاصی مورد هدایت پروردگار نیستند‌ بلکه، همه‌ی افرادی که این نیرو را باور می‌کنند‌، مشمولِ دریافت برکت‌های این جریان می‌شوند  و از مزایایش بهره می‌برند.

تفاوت بین «اصرار به تحقق خواسته‌‌ها به شیوه‌ی هدایت» با  «تحقق خواسته‌ها به شیوه‌ی خودت»‌، مثل تفاوت «امتحان 100 ها شیوه‌ی پیچیده، زمان‌بر و پرهزینه برای تشخیص راهکارِ تحقق خواسته از دل بیراهه‌های بسیار‌»، با زمانی‌ است که یک فرد آگاه- که سرراست‌ترین مسیر برای تحقق خواسته‌ را مثل کف دستش می‌شناسد‌- راهنماو راهبرت می‌شود و به تو می‌گوید: «برای حل مسئله‌ات‌ و رسیدن به مقصدت، فقط با من بیا».

«اعتماد به جریان هدایت و سرسپرده‌ی آن بودن» است که مسیرِ تحققِ تمام خواسته‌ام را از ساده‌ترین‌، موثرترین‌ و سرراست‌ترین شیوه‌ها‌ پیموده و نتایج اجرای ایده‌هایم تا این‌ حد کارا و ثمربخش نموده و مرا بر دوش خداوند نشانده‌است.

اعتماد و ایمانی که موجب شده تا کمتر روی عقل انسانی‌ام و بیشتر روی هدایتی حساب کنم که سرراست‌ترین مسیر‌ها و کاراترین‌ شیوه‌ها و موثرترین قدم‌هایی را برای رساندنِ من به مقصدم‌، می‌داند که عقل انسانی من‌، یارای چیدنِ چنین برنامه‌ای دقیق‌، بی‌نقص‌ و ساده اما ثمربخش را ندارد.

به همین دلیل است که در دوره روانشناسی ثروت 3 با موضوع کسب کار‌، اینقدر بر موضوع هدایت تأکید دارم‌، ساعت‌ها به توضیح این موضوع پرداخته‌ام و «به شناخت رسیدن درباره این اصل و ممارست بر بهبودِ دائمی در  اجرایش را»  تنها وظیفه‌ی صاحب کسب و کار می‌دانم.

به همین دلیل است که تمام جنبه‌ها و زوایای زندگی من‌، روی این جریان بنا شده‌ است: خواه شیوه‌ی درست کردن یک غذای خاص باشد‌، خواه رفتن از یک اتوبان خاص‌، خواه ایده‌هایی که باید در کسب و کارم اجرا شود‌ یا فایلها و محصولاتی که تولید شده و روی سایت قرار گرفته‌ است، همه و همه فقط نتیجه‌ی اجرای الهاماتی بوده که به خاطر باور به جریان هدایت‌، از خداوند پرسیده‌ام و به خاطر سرسپردگی در برابر این جریان‌‌، در اجرای‌شان  مصمم مانده‌ام.

و در این مسیر‌، هرچه باورهای قدرتمندکننده‌تری ساخته‌ام‌، باطن و منطقِ ایده‌ها‌، شیوه‌ها و راهکارهای الهام شده در مسیر هدایت را بهتر درک کرده‌ام. یعنی به راهکارها‌، ایده‌ها‌ و شیوه‌هایی هدایت شده‌ام‌، که تأثیرگذاری‌ِ بیشتری داشته‌اند و ثمربخش‌تر بوده‌اند.

این توالی در اعتماد به جریان هدایت- که قطعاً «چگونگی را به من می‌گوید»‌- و «اصرار بر اجرای آنچه که در این مسیر به من گفته می‌شود‌»  است که نتایج کنونی زندگی من- از زندگی‌ِ شخصی‌ام تا کسب و کار‌م، را رقم زده‌ است. وگرنه گهگاه هدایت طلبیدن‌، یک در میان سخن خداوند را شنیدن و گهگاه الهامات را جدی گرفتن و یکی در میان‌، اجرایشان کردن‌، جواب نمی‌دهد و با یک گل بهار نمی‌شود.

درک جریان هدایت‌، اتصال به این جریان و زندگی به این شیوه‌، تکامل می‌خواهد و این تکامل با «بیشتر اجازه دادن به این نیرو برای هدایت‌ات به سمت «سر راست‌ترین چگونگی»‌، آرام آرام طی می‌شود.

‌هرچه بیشتر این موضوع را باور می‌کنی‌ و بیشتر روی آن حساب می‌کنی‌، الهامات بیشتری دریافت می‌کنی؛

هرچه بر اجرای هدایت‌های دریافت شده‌ مصمم‌تر می‌شوی‌، ظرف وجودت بیشتر رشد می‌کند و آماده‌ی درکِ بهترِ پیغامهای هدایت و تشخصیص نشانه‌های آن می‌شود. یعنی با وضوح بیشتری می‌توانی مغز‌، باطن و منطقِ آن الهام را درک ‌کنی و به کلام ساده‌تر‌، زبانِ هدایت را می‌فهمی.

چون هرچه وجودِ جریان هدایت را بیشتر باور کنی‌، با ایمان و اطمینان قلبی بیشتری سؤال می‌پرسی و به خاطر این ایمان‌، جواب‌های بهتری دریافت می‌کنی و وقتی به آن پاسخ‌ها عمل می‌کنی و برای‌ اجرای‌شان قدم‌های عملی بر می‌داری‌، نتایج می‌آید و همزمان عزت نفس و ایمانت را رشد می‌دهد تا بیشتر روی این جریان حساب کنی و کارهای جدّی تری را به دست او بسپاری‌، سپس به همین اندازه‌، راهکارها سر راست‌تر و آسان تر و نتایج بزرگتر و رضایت بخش‌تر شده و پیشرفت تو رشد تصاعدی به خود می‌گیرد.

دکمه «نشانه ‌ی من‌ برای واضح شدن قدم بعدی»، در صفحه اول سایت‌، به همین منظور طراحی شده تا شیوه‌ی ساده‌تر‌، روان‌تر و طبیعی تری را برای زندگی شروع کنی که «زندگی به شیوه‌ی جریان هدایت» نام دارد. شیوه‌ای که وعده‌ی خداوند است و نتیجه‌اش لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ است:

قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْها جَمیعاً فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدىً فَمَنْ تَبِعَ هُدایَ فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ

گفتیم همگى از بهشت فرود آیید، پس چون از جانب من هدایتى براى شما آمد، آنان که از هدایت من پیروى کنند هرگز بیمناک و اندوهگین نخواهند شد. (البقره 38)

دکمه نشانه‌ی من که یکی دیگر از الهامات هدایت گونه‌ی‌ من است‌، به تو کمک می‌کند تا در لحظات سخت تردید‌، که با سوالی مواجه شده‌ای یا درباره حل مسئله‌ات یا گرفتن یک تصمیمِ مهم‌، یا ایجاد یک تغییر‌، مردد مانده‌ای‌، به جای در تردید ماندن- که مهلک‌ترین سمّ در راه موفقیت است- با قلبی پاک و مطمئن از خداوند برای حل مسئله‌ات هدایت بطلبی.

بنابراین‌، در این لحظات‌، قلبت را خالص کن‌، به این نیرو وصل شود و با وضوح و شفافیت خواسته‌ات را از خداوند-به عنوان نیرویی که همه چیز را می‌داند و تو هیچ نمی‌دانی و به هر خیری از جانبش فقیر هستی– بپرس‌، سپس روی این دکمه کلیک کن.

این دکمه‌، از میان تمام فایلها و مطالب سایت- که همه‌ی آنها نتیجه‌ی اعتماد من به جریان هدایت هستند و به صورت هدایتی به من گفته شده‌اند‌- مفهومی را به تو نشان می‌دهد که اولین قدم برای ورود به مسیرِ سرراستِ حل مسئله ات و تحقق خواسته‌ات است. مفهومی که  فقط و فقط توسط خودت قابل تشخیص است و زبانش را می‌فهمی.

بنابراین‌، به هر صفحه‌ای که هدایت شدی‌، با چشمانی بینا‌، به دنبال نشانه‌های هدایت بگرد‌:

اگر به یک متن هدایت شدی‌، آن را با دقت بخوان

اگر به دیدگاه یک دوست هدایت شدی‌، به سادگی از آن نگذر

اگر به فایلی صوتی یا تصویری هدایت شدی‌، با تمام وجودت به آن گوش بده یا ببین و جویای پیغام پروردگارت باش

اگر به محصولی خاص هدایت شد‌ی‌، آن را خرید کن و با تمام وجودت برای درک آگاهی‌هایش و اجرای تمریناتش وقت بگذار.

پس از عمل به هدایت‌ات‌‌، از طریق دکمه «تجربیات من از اعتماد به نشانه‌ام»‌، نتایجی را با سایر اعضای خانواده‌ات به اشتراک بگذار که به خاطر اعتماد به جریان هدایت‌، از مسیرهای ساده‌ و سرراست به آنها تحقق بخشیدی.

نکات مهم:

  1. برای استفاده از امکان «نشانه‌ی من برای واضح شدن قدم بعدی‌ام» و «تجربه‌های من از اعتماد به نشانه‌ام» در سایت‌، لازم است حتما عضو سایت باشید. یعنی عضو سایت باشید و با نام کاربری و رمز عبورتان وارد سایت شوید.

2. برای هر روز‌، این دکمه فقط یک فایل یا یک موضوع را به شما نشان می‌دهد  و پس از گذشتن 24 ساعت‌، اگر روی این دکمه مجددا کلیک کنی‌، به موضوع متفاوتی در سایت هدایت خواهی شد.

ضمن اینکه‌، آن فایل یا موضوعی که به آن هدایت شده‌ای‌، فقط مخصوص شماست و اگر دوست دیگری در آن روز از دکمه نشانه‌ی من استفاده کند‌، به موضوعی متفاوت با موضوع شما هدایت خواهد شد.

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    384MB
    25 دقیقه
  • فایل تصویری نشانه من برای واضح شدن قدم بعدی
    106MB
    25 دقیقه
  • فایل صوتی نشانه من برای واضح شدن قدم بعدی
    23MB
    25 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

521 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «علیرضا نقدیان» در این صفحه: 1
  1. -
    علیرضا نقدیان گفته:
    مدت عضویت: 1710 روز

    روز ۸۳ – فصل سوم

    .

    .

    خدایا شکرت که الان اینجا هستم . در وسط این فایل حسم گفت برو واژه خوف رو داخل قرآن سرچ کن من سرچ کردم و به این نتایج رسیدم : ۱- جالب بود که مفاهیم مهم داره تکرار میشه داخل قرآن و چقدر ساده بهمون میگهمثلا در تمام آیات این تکرار شده بود که کسانی که به خدا و روز آخرت ایمان آورند فارغ از این که مسیحی باشند یهود باشند مسلمان باشند نه ترسی بر انها هست و نه اندوهگین میشوند .

    .

    ۲- یه مطلبی رو هدایتی داخل یه پیج دیدم که مضمونش این بود که (کائنات مدت زمانی که به تو میگوید صبور باش از طریق آهنگ ها ، مکالمات ، ویاها و اعداد و… برای شما نشانه هایی ارسال میکند) و این دقیقا هر روز برای من اتفاق می افتد برای چیز هایی که حسم میگه صبور باش هر روز از صبح تا شب نشانه های کوچک و بزرگ دریافت میکنم و خیلی هدایتی بعد از سرچ وازه خوف به آیه ۱۵۵ بقره رسیدم که آخرش گفته ” وصابران را بشارت بده” و من اصلن دیوانه شدم و الان یه جورایی رو هوا هستم خدایا شکرت همین یه نشانه از هدایت هست که چجوری خدا من رو به این آگاهی رسوند و چجوری این نکته رو به ذهن من اورد که این دوتا رو بهم دیگه ربط داد

    .

    ۳- یه چیز دیگه هم بهش رسیدم توی آیه ۳۶ و ۳۷ زمر اولش گفته آیا خدا برای بنده اش کافی نیست؟ بعدش گفته که مردم تو را از غیر خدا می ترسانند راست میگه ( از دولت ، قوانین بد ، تورم ، رکود و….) و بعدش اینجوری ترجمه کرده ” هرکه خدا رو گمراه کند پس هیچ راهنمایی برای او نخواهد بود” که این ترجمه اشتباه هست و بعدش ترجمه کرده ” و هر که را خدواند هدایت کند ….” درستمعنی نشده کسی نمیتونه خداوند رو گمراه کنه و خدا هم اینجوری نیست که یهو حال کنه یکی رو هدایت کنه و یکی رو نه ! بر داشت من از این آیه این بود که هر کس که خداوند رو قبول داشته باشه هیچوقت گمراه نمیشه وهمیشه به جاهای خوب هدایت میشه اتفاقاتی که مردم میگن بد هست و… اصلن براش رخنمیده همینطور که برای من رخ نداده و نکته مهم که اگر ترس و تردید داشته باشی هدایت رو دریافت نمیکنی و چقدر با قانون هماهنگه که احساس خوب = اتفاقات خوب و این آگاهی هم من رو دیوانه کرد واقعا که چقدر خداوند داره به سادگی قوانین رو میگه و من قبلا چقدر ساده از کنارش گذشتم با اینکه من قبلا خیلی به درس دینی و عربی علاقه داشتم و خیلی خوب یادمیگرفتم این دوتا درس رو و تا دوسال قبل کنکور من هر سال ماه رمضان قرآن دوره شرکت میکردم و هر سال یکبار اونجا قرآن رو دور میکردیم اما تا به حال با اینکه خیلی از آیه ها رو چندین بار خوندم اصلن به این آگاهی ها نرسیدم .

    .

    ۴- سوره نحل آیه ۱۱۲ : ترجمش این نوشته ” و خداوند قریه ای را مثال میزند که امن و آرام بود ، روزیش از هر سو فراوان میرسید” تا اینجا داره میگه قانون فراوانی حاکم هست بر جهان و خداوند به صورت فراوان میتونه روزی هر کس رو بیش از نیازش بهش بده و بعدتو ترجمه گفته ( ترجمه داخل پرانتز رو نمینویسم اینجا) ” اما نعمت های خدا را ناسپاسی کردند ، پس خداوند به آنچه انجام میدادند ، پوشش فراگیر گرسنگی و ترس را بر آنان چشانید” میخواد بگه که تمام آدم ها نتیجه فرکانس ارسالی خودشون رو گرفتند و خدا آنها را فقیر نکرد بلکه اونها خودشون نتیجه ناسپاسی خودشون رو گرفتند و ترس اونها رو فرا گرفت اینهم نشون میده اگه میترسی پس ایمان نداری و دقیقا خدا داره توی این ایه دوتا فرکانس مختلف رو میگه اول آیه تا وسطش میگه تا وقتی که سپاس گذار بودند روستا امن و آرام بود و فراوان نعمت داشتند و روزی آنان از هر سو فراوان میرسید (من حیث لا یحتسب) از جایی که گمان نمیکنی روزی میرسه ، بعدش همون آدم ها نا سپاسی کردند و نتیجه این فرکانس این شد که گرسنگی و ترس بر آنها چیره شده . دقیقا خدا داره مثال میزنه میگه نتیجه سپاس گذاری اینه نتیجه ناسپاسی اینه و دست خودته که دوست داری چجوری زندگی کنی من خودم دقیقا از وقتی که با قانون آشنا شدم خیلی کنجکاو هستم که در صحبت ها باور های افراد رو ببینم و بعدش نتایج زندگی خودشون رو ببینم و جالبه وقتی با آدم ها حرف میزنی دقیقا میبینی که حرف های ادم هایی که مثلا در لول درآمدی پایین هستند دقیقا شبیه به هم هست ونتایج هم شبیه به هم و انگار مغز این آدم ها یکی هست و فقط چهره ها و تیپ ها عوض میشه و نتایج هم شبیه به هم دیگه و اونجا دیگه خیلی به قانون ایمان اوردم و میگم خدایا کاری کن که هر لحظه از این قانون استفاده کنم در تمام جنبه های زندگیم و چقدر هم تغییر کردم در مدت کوتاهی و میبینم چقدر با بقیه غریبه هستم

    .

    بزارید یه اتفاقی رو بگم که دیروز افتاد من خودم زمانی که راهنمایی بودم و بعدش دبیرستان تا دو سال قبل کنکور تابستون ها کارگری میکردم و تابستون سر زمین های کشاورزی میرفتم برای دیگران کاگری میکردم با یه سری افرادی هم چون شهرمون کوچیک هست سر همین کارگری سلام علیک داشتیم به قول خودمون و کار میکردم و میگفتم و میخندیدیم سرکار با اینکه تابستون وسط بیابون توی هوای گرم کار میکردم ولی لذت میبردم خسته هم میشدم اما خوب بود کلی درس یاد گرفتم و خوب یه سری حرف هایی هم بینمون گفته میشد اکثرا منفی بود دیگه خودتون جو جامعه رو میدونید و من هم خیلی آدم شوخ و با نمکی هستم این اتفاقت گذشت و من دیگه چند سال دیگه از اون افراد دور شدم و دیگه از قبل کنکور درس خوندم و بعدش رفتم دانشگاه و دیگه اون کار ها رو انجام ندادم دیروز داشتن یه چند تا از همون افراد کار میکردند نزدیک خونمون برای یکی دیگه بود و یکیشون در زد و گفت میشه برامون چایی بیاری منم گفتم اوکی آقا رفتم دیدم نشستن و حرف میزنند و میخندن و یه سری حرف های منفی هم بینشون رد و بدل میشه و حس من اونموقع این بود که اصلن نمیتونستم یک ثانیه توی اون جمع بمونم و خدا اینجوری بهم گفت نگاه کن چقدر تغییر کردی و جالبه اینه یک کلمه از حرفاشون یادم نیست با اینکه نشستم فک کنم ۱۵ دقیقه ای کنارشون بودم و دیدم که چقدر من غریبه شدم و تغییر کردم و چقدر اتفاقات روز مره من با این افراد متفاوت هست خدایا شکرت اینها درس های میلیون دلااری بود که خدا به من داد و چقدر حالم خوب شد اومدم خونه .

    .

    بریم سر داستان هدایت : این داستان هدایت برای من هر روز داره اتفاق می افته و خیلی زیاد تو همه جنبه های زندگیم جالبه تو چیز هایی که ذهنم مقاومت نداره خیلی بیشتر اتفاق می افته مثلا اتفاقات روز مره که من از خدا میپرسم بهم بگو که از چه خیابونی رد بشم ، چند تا کار دارم میپرسم که اول کدومش رو انجام بدم و…. ولی تو چیز هایی که ذهنم مقاومت داره یکم کمتر هدایت ها رو دریافت میکنم مثل کسب و کار و یا پول ساختن ولی نکته مثبتش اینه تمام هدایت ها واضح هست و خیلی از اون چیزی که فکر میکنی بیشتر نتیجه میده مثلا یه مثالی که از هزاران مثال که برای من اتفاق افتاد من عاشق این هستم که در مناطق ثروتمند نشین شهر های بزرگ زندگی کنم و تایم هایی که در دانشگاه کلاس ندارم میرم این مناطق و فایل هایی که خودم با صدای خودم ضبط کردم و یا استاد رو گوش میدم و قدم میزنم هم پیاده روی میکنم و هم تو این مناطق قدم میزنم خیلی حس خوبی بهم میده و هم روی باور هام کار میکنم همش سوده و سوده وسود چون بلد نبودم خیلی از کوچه ها رو با گوشی نگاه میکردم که به بن بست نخوردم یا محله دیگه ای نرم یه محدوده ای داشتم چند وقت پیش قدم میزدم حسم گفت این نقشه گوگل رو ببند بزار گوشیت رو توی جیبت و من هدایتت میکنم میدونستم اون محدود جای خوبی از شهر بود گفتم خدایا هدایتم کن برم سه روز من بعد از ظهر ها همینجوری اونجا میرفتم و هر روز هی به جاهایی هدایت میشدم که خونه های گران قیمت تر و ماشین های گران قیمت تر میدیدم من عاشق ماشین های با کیفیت و خونه با کیفیت هستم و مثلا اینجوری بود میگفتم بابا امروز گران ترین ماشین ها و خونه های این شهر رودیدم باز فردا میرفتم ماشین و خونه های گران قیمت تر میدیدم و روز های دیگه هم اینجوری و این خیلی برام خوب بود که ببین تو همه چیز ها هم میتونه این اتفاق بیوفته از کسب و کارت گرفته که مشتری های عالی هدایت بشن به کسب و کارت تا روابط و…. و چقدر حس خوبیه با اینکه من قبلا کلی توی اینترنت سرچکرده بودم که محله های خوب این شهر رو پیدا کنم و کلی از آدم ها پرسیده بودم جاهایی رو که توی اون سه روز دیدم اصلن نمیشد پیدا کرد توی گوگل و فقط خدا میتونست من رو هدایت کنه که البته تکاملی بود و من قبلا منطقه های دیگه ای هم رفته بودم ولی این مناطق به مراتب بهتر بود از قبل

    .

    یا مثلا یه چیز دیگه شما فکر کن توی شهری که ۲۶۰ هزار تا جمعیت داره طبق آمار سال ۲۰۱۶ توی ایران من به صورت هدایتی از کنار یه پارکی هدایت شدم و خدا گفت برو بشین و چقدر پارک عالی بود کنارش کلی خونه لوکس در حال ساخت بود وسط پارک هم یه آب نمای عالی داشت و همین باعث شده بود تو هوای گرم یه باد خنکی بیاد خیلی عالی بود و چقدر انسان هایی دیدم که لباس ها و وسایل با کیفیتی دارند به اینها هم خیلی دقت میکنم مخصوصا گوشی و لباس و عطر و اینجور چیز ها خیلی دقت میکنم تو آدم ها و همش باور فراوانی رو در من تقویت میکنه و اون هم از نزدیک دیدن باور های منفی و نجوا های ذهن رو مثل آب روی آتیش خاموش میکنه بگذریم از اینها داشتم از اون پارک میومدم بیرون یهو یه حسی گفت برگرد اون ور خیابون رو نگاه کن این رو هم بگم به قسمتی از پارک هدایت شدم که بلند تر بود از لحاظ ارتفاع و جوری بود که اون ور خیابون دیده میشد چون اون ور هم بلند بود یهو حسم گفت همینجا وایستا ، وایستادم دو ثانیه حسم گفت حالا برگرد اون ور خیابون رو نگاه کن باورتون نمیشه توی همین شهر کوچیک دیدم نوشته پیتزا فرشی فلان شعبه سوم! ومن اصلن دیوانه شدم بعدش هم توی مسیر برگشت به خوابگاه دوتا شعبه از یه کبابی رو دیدم شعبه دوم و سوم خدایا شکرت چون قبلا از خدا خواسته بودم که هدایتم کنه که توی کسب و کار ها فقط فراوانی رو ببینم و اینجوری خدا من رو هدایت کرد که مطمئن هستم کلی از هم کلاسی هام که توی همون مناطق خوب شهر زندگی میکنند اصلن ندیدن این چنین جاهایی رو و این چنین بیزینس هایی رو یا قبلا توی همین شهر دستفروشی رو دیدم که جلوی بساطش ۱۰ – ۱۵ نفر تو صف بودند ! خدای شکرت این هم هدایتی بود توی اتوبوس داشتم بر مگشتم یه مسیری رو یهو حسم گفت برگرد فکرش رو کن توی اتوبوس در حال حرکت یهو حسم گفت برگرد و من این دستفروش رو دیدم که اینقدر آدم جلوی بساطش صف کشیدن بار ها این اتفاق برام افتاده که در ماشین در ال حرکت یهو حسم گفته برگرد برگشتم مثلا یه ماشین گران قیمت دیدم چون درخواست کرده بودم از خدا که خدایا دوست دارم که ماشین های بالای ۱ میلیارد رو زیاد ببینم و این اتفاق برای من افتاد و هر جا میرم فرق نداره تو همین شهر خودمون که خیلی کوچک هست که اتفاقاتی افتاد

    .

    که من مثلا زمان های تعطیل اینجا باشم یا آخر هفته ها و کلی ماشین گران قیمت ببینم یا مثلا چند تا مجلس دعوت شدیم که در بهترین نقاط مثلا یک شهر بزرگ بوده و کلی اتفاقات اینجوری برام افتاده از زمانی که من از خدا خواستم که خدایا من دوست دارم خونه و ماشین های باقیمت های بالاتر از تیپیکال جامعه ببینم و چقدر خدا سریع الحساب هست خدیا شکرت اگر بخوام از داستان های هدایت خودم بگم تا فردا صبح باید اینجا بشینم و براتون بگم و باور نمیشه الان دو ساعته دارم تایپ میکنم عاشقتونم هر روز از این اتفاقات معجزه آسا میوفته برای من تازه من که هنوز اول مسیرم و کلی راه دارم .

    + خدایا شکرت که انقدر حواست بهم هست

    + خدایا شکرت هر روز و هر لحظه در مورد خواسته هام نشانه دریافت میکنم و من رو هر روز هموار داری به بهترین نحو هدایتم میکنی

    + خدایا شکرت که بهترین خانواده رو دارم چه در زندگی خودم و چه داخل سایت عبامنش و خانواده بزرگ عباسمنش چقدر آدم های خوبی داخل این خانواده هستند و دستشون دارم

    + خدایا شکرت که هیچ خبر منفی به گوش من نمیرسه و یادم نمی مونه و هر روز دارند آدم ها از فراوانی میگن تو جامعه ای که جو ناسپاسی و نا امیدی خیلی ها رو غرق کرده

    + خدایا شکرت که من رو به این سایت هدایت کردی و حواست هست که به محض اینکه یکم میخوام از مسیر خارج بشم همه نشونه های لازم رو بهم میدی عاشقتم انگار همه رو ول کردی و چسبیدی فقط کارهای من رو انجام بدی

    + خدایا شکرت که همچین استاد خوبی دارم که اینقدر صادق هست و همون چیزی هست که من میخواستم که استاد من کسی باشه که صداقت زیاد داشته باشه و چقدر خانوم شایسته عزیز فایل های قشنگی برامون میگیره

    + خدایا شکرت که اینهمه فایل رایگان عالی توی این سایت قرار داره و چقدر همه فایل ها با کیفیت هستند و محصولات هم عالی تازه دارند اپدیت میشن برای من

    + خدایا شکرت که توی زندگی روز مره هر روز من رو هدایت میکنی و هرو روز ادم های بهتری رو سر راه من قرار میدی ادم که چه عرض کنم فرشته های خوبی رو سر راه من قرار میدی که کلی به من کمک میکنند

    + خدایا شکرت که پ.ل های من هر روز داره با برکت تر میشه و من انقدر ارزشمند شدم که کلی تخفیف های خوب میگیرم و کلی اجناس با کیفیت تر میخرم و هر روز قدرت خرید من بالاتر میره و بر عکس اکثریت دارم نتیجه میگیرم آره این همون هدایتی بود که خودت گفتی در زمین پر از تضاد هدایتت میکنم تازه من که هنوز خیلی بنده ناسپاسی هستم و خیلی خوب وظیفه خودم رو انجام ندادم ولی تو انقدر لطف داری بهم که نمیدونم واقعا چجوری شکرت اینهمه نعمتت رو به جا بیارم

    + خدایا شکرت که هر روز زندگی برای من شیرین تر میشه و هر روز بیشتر به این نتیجه میرسم که من خوشبخت ترین آدم روی کره زمین هستم چون در مسیری هستم که همش زیبایی هست و اونجوری که دارم زندگی میکنم

    + خدایا شکرت که من به جای گور کردن آرزو هام دنبال پیدا کردن و ایجاد کردن خواسته های جدید و قدم برداشتن در مسیر اونها هستم هدایتم کن که از ساده ترین و راحت ترین مسیر بهشون برسم یعنی از مسیر قوانین جهان هستی

    + خدایا شکرت که بشارت چیز هایی رو بهم میدی و ازشون هر روز نشونه دریافت میکنم که اومدن اونها توی زندگیم کلی زندگی رو شیرین تر ، زیبا تر میکنه برای من عاشقتم

    + خدایا شکرت که هر روز سعی میکنم بیشتر به قانون عمل کنم

    + خدایا شکرت که دوستان و خانواده ی خوبی دارم حتی آدم های غریبه هم با من مهربون تر شدن و کلی کار برای من انجام میدن که واقعا بعضی وقتا آدم مات و مبهوت میشه که خدا چقدر میتونه قلب ها رو برات آروم کنه کسی که با کلی آدم رفتار نامناسب داشته همه میگن این خصوصیت بد رو داره و… اینجوری کاملا رفتارش باتو فرق کنه کی واقعا غیر از تو میتونه این کار رو برای آدم انجام بده واقعا اگه کل دنیا هم دست به دست هم بدن و عقلشون رو بزارند نمیتونند این کار رو برای من انجام بدن

    + خدایا شکرت من رو به مسیر هایی هدایت کردی که بهترین نقشه ها و گوگل مپ ها هم عاجز هستند و نمیتونند خیلی از خواسته های من رو پیدا کنند ولی تو خیلی سریع تر و ساده تر از اون چیزی که فکر میکردم من رو رسوندی و عاشقتم که اینقدر دوست داری

    + خدایا شکرت که که با گوش کردن به این هدایت باعث میشه کلی وقت من کمتر تلف بشه و من بتونم وقت بیشتری برای تجربه کردن زندگی و لذت بردن داشته باشم هدایتم کن که بتونم عالی گوش بدم به هدایتت و قلب رو آروم کن که بتونمهدایت های بیشتری رو دریافت کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: