این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2018/03/abasmanesh-3.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2018-03-29 03:48:162020-08-28 08:14:21توجه به داشته ها، راهِ رسیدن به خواسته ها
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
امسال را عالی شروع کردم بلطف پروردگار و پس از سال ها در فروردین دوبار مسافرت رفتم و در اردیبهشت دلبر دنبال خونه هستیم با آرامش و مثل دفعه های قبل نگرانی و استرس ندارم و فقط خونه ایده آلم رو هر روز تو ذهنم مرور میکنم و مطمئنم به راحتی و خیلی بهتر از قبل به خانه دلخواهم میرسم
یکی از ابزارهایی ک برای تنظیم فرکانسم استفاده میکنم گوش دادن به چهار دیقه اول این فایله
خدای من قانون خیلی سادس ولی خیلی راحت فراموش میکنمش
من تربیت شدم برای کارسخت و پیچیده و ناخودآگاه ذهنم دنبال سخت ترین راه حل هاس برای مسائل اما این قانون ساده جهان هستی ک احساس خوب= اتفاقات خوب رو استفاده نمیکنم
هرموقع به یاد میارم ک کل داستان اینه ک احساس خوبی داشته باشم و دنبال احساس بهتر باشم ، هماهنگ میشم با خدا و جهان و در زمان مناسب در مکان مناسب قرار میگیرم و چرخ زندگیم روان میشه
اصلاً کل داستان باورها هم همینه ک کاری میکنه در شرایط مختلف و اتفاقات مختلف من احساسم خوب باشه تا اتفاقات خوب برام رخ بده
امسال سال 403 هست و من سال قبل رو میگم که چه اتفاقات خوبی افتاد.
1_تونستم برم دانشگاه. بابام اصلا راضی نمیشد که برم دانشگاه ولی من همش اینو با خودم میگفتم که هیچکس هیچ قدرتی نداره بجز رب. و بابام معجزه وار راضی شد برم دانشگاه.
2_رفتم تهران .یک سفر دو روزه کوتاه ولی خیلی خوب. و من عاشق تهرانم. و خیلی دوست دارم اونجا زندگی کنم و وقتی وارد تهران شدم واقعا حس میکردم این شهر مال منه.
3_گوشی خریدم. گوشی که الان دستمه و بعد از چند سال که منتظر همچین صحنه ای بودم به خواسته ام رسیدم.
4_یک ادمی وارد زندگیم شد که خیلی درسای خوبی بهم داد. و بهم یاد داد که من لیاقت بهترین روابط رو دارم. بهم یاد داد که به حرف قلبم گوش کنم و اگه بهم گفت این رابطه بده سریع بکشم کنار و اگه این کارو نکنم چند سال بعد خیلی سختر ازش جدا میشم.
5_تجربه دانشجو بودن. تجربه مستقل زندگی کردم تو یک شهر دیگه. تجربه خوابگاهی بودن کنار دوستام بودن. خیلی خوب بودن.
6_یاد گرفتم که همیشه یک مبلغی رو برای خودم سرمایه گذاری کنم.
اتفاقایی که میخوام امسال بیفته:
1_ دانشگاه تهران قبول شم.
2_قدم اول دوره دوازده قدم رو بخرم.
3_ دوره عزت نفس رو بخرم.
4_ شاغل بشم و تو حرفه ای که دوست دارم درامد کسب کنم.
کجا بود این فایل 11 دقیقه ای بینظیر همه پکیج و یکجا گفته بود خداوندااا
همین چند ساعت پیش که داشتم فایل روزشمار و گوش میدادم نتایج دوستان از اموزه های استاد قسمت 6 اونجا کامنت گذاشتم و راجع به احساس خوب حرف زدم دقیقا اینو گفتم ک استاد شما گفتین به دوستتون فکر میکنید زنگ میزنه غذایی ک دوس دارین و بهش فکر میکنین و میبینین مادرتون درست کرده و… الله اکبر
واقعا تمرکز رو زیبایی ها یعنی همین ها یعنی تکرار لذت بخش همین قوانین اللهی
من از سال 1401 اینکاری ک گفتین و انجام دادم یعنی زیبایی های سال قبل و مینوشتم و تا امسال ادامه دادم البته از پارسال جور دیگه ای رفتم جلو مثلا اول سال میام اتفاق های بزرگ و بینظیری ک باعث شده هزاران بار سپاسگزار باشم و مینویسم تو دفترم امسالم انجامش دادم البته امسال اخرین بار برای اردیبهشت ماه بود و یه چند ماهی کوتاهی کردم اما مجددا همین دیروز بود اتفاقا رفتم دفترمو باز کردم و اتفاق هایی که این چند ماه افتاده بود و ننوشته بودم و یادداشت کردم حتی دوباره دفتر زرافه ای زرد خوشگلم که دفتر سپاسگزاری بود هم برداشتم و دارم این چند روز اتفاقات و نکات مثبت و هزاران چیزی ک باعث میشه سپاسگزار باشم و در اون یادداشت میکنم به لطف خدای مهربان
خب خب خب بریم که تمرینات این فایل رو در عمل انجام بدم
این لیستو اول میخواستم برای خودم بنویسم ، نمیدونم چرا هی دهنم نجوا میکنه نه کامنت ننویس آبروت میره ، نتایجت کمه ، هنوز داری دست و پا میزنی بعد از اینهمه تایم روی قانون کار کردن بقیه بچه هایی که با تو یا حتی زودتر از تو اومدن زندگیشون گل و بلبله
ولی باید بنویسم باید یاد بگیرم که مقایسه نکنم نتایج خودمو با بقیه بچه هایی که داخل سایت هستن
من خیلی بهتر از 3 سال پیش شدم
کسی که میترسید تصمیم بگیره برا خودش الان بیزینس شحصی خودشو داره و داره ازش پول میسازه
کاری که تعداد زیادی از هنرمندا توش موندن
هزار تومنم نمیتونن بسازن
در بخش اول، تمام اتفاقات خوب و تجارب عالی ای که در سال 96 در زندگی ات کسب نموده ای را بنویس.
در نیمه ی اول سال 1403
از لحاظ پولی که وارد زندگیم شد ، سه ماه اول بهار اندازه ی کل سال گذشته و قطعا بیشتر از هر سال دیگه ای از زندگیم پول نقد و غیر نقد وارد زندگیم شد
توی 6 ماه اول امسال من 1.6 برابر نسبت به کل پارسالم پول نقد و عیر نقد خلق کردم
و وارد زندگیم کردم
فروردین ماه رکورد مبلغ فروش تابلو و سفارش رو زدم
تا به اون موقع همچین مبالغی اونم نقد و به یکباره نیومده بود
3 تا نمایشگاه شرکت کردم بدون هزینه ی عجیب غریبی که بقیه میپردازن یکی داخل تهران و دو تا داخل اصفهان
اردیبهشت ماه من بالاخره تونستم تو یک نصفه روز هدایتی دوره روانشناسی ثروت 1 رو بخرم
داخل یک مسابقه بین المللی همینطوری شرکت کرده بودم و نتایج مرحله اولش اومد من بین 4500 نفر از 60 کشور دنیا جزو 1500 نفر انتخابی بودم
خرداد ماه من بازم رکورد فروش یک تابلوم رو به طرز عجیب و غریبی زدم
دو برابر فروردین ماه
تازه تو این مدت من بلیارد یاد گرفتم از عزیزدلم
مفتول مجسمه سازی هم هدیه گرفتم
یک تجربه ی جالب داشتم و کاراموز یک اموزشگاه نقاشی شدم
برای اولین بار رفتم و به تنهایی کارای اداری یک اتفاقی رو انجام دادم و فهمیدم میتونم
تیر ماه خداروشکر یک قسمت از قانون افرینش رو به خاطر موجودی کیف پولم با مبلغ 50 هزار تومن به راحتی خریدم
رفتیم با دوستانم یک خانه ی تاریخی و از این ماه بود که برنامه های مورد علاقه ی من برای نقاشی و طراحی برنامه ریزی میشد
مرداد ماه
برای اولین بار تونستم دو تا از اثارم رو نقد همون روزی که طراحیشون کردم بفروشم
رفتیم با دوستان کنیسه و اشنا شدنم با دین یهود
بعدش با عزیز دلم رفتیم یک خونه باغ بینظیر توی محل زندگیم که من گفتم من همین مدل خونه و زندگی رو میخوام
دوباره توی همین ماه با یکی از دوستان رفتم یک طبیعت جدید که من نمیدونستم با فاصله ی نیم ساعت از خونمون همچین طبیعتی وجود داره
دوباره یک کار دیگمم فروختم
شهریور ماه
با عزیزدلم یک سفر بیتظیر و مستقل رو هم داشتم
دو تا از دوستان عباسمنشی که یکسال بود باهاشون در ارتباط بودم رو از نزدیک دیدم
رفتم از نزدیک مسابقات بدمینتون رو دیدم و همونجام یدونه از طراحی هام رو فروختم نقددد
یکی از اثار دیگمم به استادم فروختم که همیشه دوست داشتم اتفاق بیافته
و افتاد خداروشکر و ایشونم یک مقوای جذابی رو بهم هدیه دادن
همون ساعتی که هندزفریمو یهو دیدم کار نمیکنه به فاصله ی یکساعت بعدش یه هندزفری بهتر نقد سفارش دادم
یه تجربه باحال دیگم داشتم رفتم سفر پولم خرج کردم برگشتم موجودی حسابم بیشترم شده بود
یک کلاس طراحی شرکت کردم که همیشه میخواستم
خونه های قدیمی چند صد ساله رو رفتم دیدم و بازم اونجا کلی حال کردم و طراحی کردم
باز با دوستام رفتیم یک طبیعت داخل همین شهر خودمون و طراحی کردیم و خوش گزروندیم
مهر ماه که هنوز مونده ازش فردام قراره برم با یکی از دوستام چهلستون اونجا طراحی کنیم حال کنیم
این ماه تا به اینجای کار یدونه سفارش و دو تا فروش اثر رو تجربه کردم
منار جنبون رو رفتم دیدم و جالبه دقیقا همون تایمی که میخواستن مناره ها رو تکون بدن!.
اتشکده رو دیدم و کلی در مورد دین زرتشت فهمیدم و خیلی جالبه برام استاد من شباهت زیادی بین صحبت های شما و اون شخصی که اولین بار اومد و زرتشت رو معرفی کرد دیدم
کلییییی این ماه من به توصیتهون توی ثروت 1 عمل کردم و وسایل کار جدیدتر برای خودم خریدم
قلمو ، راپید ، رنگای جدید ،چسب های جدید
و البته با دست خودم برای خودم قفسه ساختم که واقعا فصام رو باز تر و مرتب تر کرده خداروشکر
یادمه من یه چسب کاغذی دادم به برادرم تو همین 6 ماه اخیر ،اونو تموم کرد ولی 3 تا نو بهم دادن!
مجموع فروش اثارم این 6 ماه مبلغیه که تا الان نشده بوده بسازمش ولی تونستم بسازمش نقد
کلی لباس برام خریده شده
و خیلی جاها هزینه ی مکانی که اجاره میشده یا عذایی که میخوردم یا هر فعالیت دیگه ای حساب میشده برام
خیلی جالبه برام استاد دقیقا من قبل از اینکه این موفقیت هامو بنویسم نجواها تو ذهنم داد و بیداد میکرد میگفت بابا تو نتایجت افت کرده!
درصورتی که الان بخوام واقع بینانه بگم من سال پیش خداروشکر دوست داشتم سفارش بگیرم به سبکی که میخواستم و اتفاق افتاد تا چند ماه بعدمم پر بود
ولی بعد از یه مدت مثل شما که وست نداشتین تند خوانی رو منم دیگه انجام اون سفارش ها حتی به سبک خودم برام لذت بخش نبود
چیزی نبود که دوست داشتم ادامه ش بدم
میخواستم باشه ها ولی مثلن هر چند ماه یکبار صرفا برای اینکه یه چیز جدیدم انجام بدم
من دوست داشتم کاری که خودم میخواستم رو بکشم و بعد اون رو بفروشم
مشتری بهم نگه فلان جاشو اینطوری بکن یا نکن
من خداروشکر خیلی تجربه ی مشتریهای اینطوری داشتما ولی میخواستم همون چند درصد کمم نباشه
خلاصه من شروع کردم که کارای جدید بزنم برای فروش جهان هم دیگه مشتری ای به سمت من برای سفارش دادن نفرستاد
کسی که اینقدر مشتریهوش زیاد بودن که تا 3 ماه ایندش پر بود ، دیگه حتی یکدونه مشتری نداشت
الان میفهمم چه قدر دهنم به من گفته خاک توسرت همون چیزاییم که ساختی رو از بین بردی
ببین فلانی ها کجان
به کجاها رسیدن
تو کارشون چه قدر موفقن
درصورتی که من اگر بازم هی سفارش میگرفتم میدونم پژمرده میشد چون من خلاقیت بیشتری رو میخواستم
این تایمی که سفارش نداشتم چی شد؟
من مجسمه سازی رو یاد گرفتم
با کلی متریال جدید اشنا شدم
تو 3 تا نمایشگاه تونستم مجموعه ارایه بدم.یعنی حدود 10 تا کار مرتبط بسازم و توی نمایشگاه ها ارائش بدم
اگر سفارش داشتم نهایتا یک یا دوتا کار مجسمه میشد بسازم نه 10 تا
بعدش همون کار با متریال جدیدی باعث شد من قفسه برای خودم بسازم که خیلی بهش نیاز داشتم
بعدش همین که سفارش نداشتم فروشی هم نداشتم زیاد یا مقطعی بود یک ماه بود یک ماه نبود گفتم من میخوام بفروشم هر ماهم بیشتر از قبل
بله این موردم شد ، ماه مرداد شد و شروع شد ، ماه شهریورم یکم بیشتر از ماه مرداد شد
این ماهم انشالله بشه البته یه نشونه خفن دیدم این ماه از بیشترین میزان پولی که میشد بسازم از کارم ولی نشانه بود که همینم نبود سالای پیش
ذهن من اصلا اینارو موفقیت حساب نمیکنه درصورتی که خیلیا ارزوشونه هر ماه یکدونه فروش داشته باشن نه سه تا تازه!
در بخش دوم، بنویس می خواهی چه تجاربی را در سال 97 کسب نمایی
تجربه هایی که میخوام توی نیم سال دوم 1403 کسب کنم
میخوام بازم فروش داشته باشم و عدد درامدیم هر ماه بیشتر بشه
میخوام هر جمعه همچنان برنامه های طراحی خفن و تجربه های جدید داشته باشم از مکان های جدیدتر
میخوام توی روابطم وابستگیهام کمتر بشه به عزیزدلم مادرم و پدرم و دوستام
میخوام بتونم بازم متریال کار بهتر و بیشتری رو خرید کنم
میخوام بیشتر در عمل از قانون استفاده کنم و تمرین کنم براش
میخوام آثار هیجان انگیز بیشتری رو خلق کنم
میخوام وسایل دستساز بیشتری به محل کارم اضافه کنم
میخوام مخاطبهای درست حسابی تری داشته باشم
میخوام کلاس های بهتری رو شرکت کنم
میخوام حدواقل دو تا سفر یک هفته ای توی این نیم سال برم
الان تاریخ 10 9 1403 هست و من توی امسال شغلم نگهبانی بود و 7 سال سر اون کار بودم و واقعاً ناراضی بودم از کارم و خیلی دوست داشتم تغییرش بدم ما نمیشد به دلیل تمام الگوها و موانع ذهنی که همه ما قبل از آشنایی با استاد داشتیم اما تونستم باورهامو تغییر بدم و به مسیر جدید هدایت شدم و الان سر یک کار جدید و در شغل مهندسی هستم ولی بازم اون چیزی که من میخوام نیست من میخوام که تا آخر امسال کسب و کار شخصی خودم رو راه اندازی کنم که تا حدودی هم کارهایی که از دستم بر میومد واسه انجام این کار انجام دادم هنوزم دارم روی باورهام کار میکنم و واقعاً از استاد ممنونم که دستی از دستای خداوند بود که من بتونم زندگیم رو تغییر بدم و هدفم اینه که تا سال آینده بتونم کسب و کار خودم رو راه بندازم رونق بدم توسعه بدم و بتونم آزادی زمانی مکانی و مالی خودم رو داشته باشم و بعد از اون همسر ایدهآلی که همیشه توی ذهنم دیدم و حتی به قول استاد توی رویاهامم دیدمش بهش برسم و باهاش ازدواج کنم این یه سری از اهداف قابل بیان من بود که مطمئنم توی مسیر درستش قرار گرفتم و میتونم بهش برسم به امید خدا و با یاری پروردگار و با تغییر افکارم مطمئنم که میتونم به این چیزهایی که میخوام برسم در پناه الله یکتا شاد سالم ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید یا حق
تشکر فراوان از گروه تحقیقاتی عباسمنش به خاطر این فایل هدیه ای ارزشمند
مهمترین و تاثیرگذارترین اتفاق زندگی من در سال1396آشنایی با سایت استاد عباسمنش بود که از زوایای مختلف زندگی من را دگرگون کرد و تاثیر به سزایی در زندگی من گذاشت و به طور کلی ذهنیت من را نسبت به جهان هستی متحول کرد و تغییر داد و انگار آن شخص که قبل از سال 1396 با چهره من بود شخص دیگری بود و به طور کلی از لحاظ باور و … با من اکنون متفاوت است و البته که از 8سال پیش تا کنون هربار که یکی از فایل های استاد عباسمنش را مجدد تماشا میکنم به درک درست تری از آموزش های آن فایل میرسم و هنوز خیلی جا دارد که آموزش های استاد را به درستی درک کنم و خدا میداند که اگر با آموزش های این سایت آشنا نشده بودم چه سرنوشتی اکنون در انتظار من بود و آشنایی با آموزش های استاد عباسمنش در سال1396بهترین محبت الهی در زندگی من بوده است و به خاطرش الله یکتا را شکر گذارم.
اکنون که این رد پا را از خود به جا میگذارم کمتر از ده روز تا سال1404مانده است و من خواسته هایی در سال 1404 دارم که چند تا از آنها را در اینجا ذکر میکنم.
یکی از خواسته هایم این است که بدون فروش اتومبیل ام یک موتورسیکلت نو به صورت نقدی خریداری کنم.
دومی این است که من به تازگی در دوره ای 12قدم شرکت کرده ام و آن را تا قدم12ادامه دهم.
سومین خواسته ام این است که به آمریکا سفر کنم و مسابقات جام جهانی 2026را از نزدیک تماشا کنم.
چهارمین آن این است که خانه ای آرزوهای خود را خریداری کنم و با عزیز دلم در آنجا زندگی شادی را تجربه کنیم.
پنجمین آن خریداری محصولات شرکت اپل(موبایل،آی پد و…)است.
و چندین خواسته ای دیگر…
که انشالله با استمرار در این مسیر به تمام آنها میرسم.
انشاالله که همیشه شاد و تندرست باشید و پیشاپیش عید نوروز 1404را بر استاد عباسمنش و خانم شایسته و دیگر دوستان تبریک و شاد باش میگویم.
خدا را شاکر و سپاسگزارم که مرا لایق هدایت دانست. از استاد عباس منش و همه شما دوستان کمال تشکر و قدردانی را دارم.
در سال 1396 دیدگاه بسیار بهتری نسبت به زندگی پیدا کردم.
دنیا مکان مقدسی برای رشد و تعالی است. هیچ چیزی نیست که از ما سر زند و یا برایمان اتفاق بیوفتد و پیامی برای رشد نداشته باشد. چیزی بی ارزش در جهان نداریم حتی مادیات هم برای رشد و تعالی برابر معنویات است. / هیچ منبعی جز خیر وجود ندارد . همه چیز خیر و خوبی است. / تنها قدرت موجود در جهان خدای یگانه است و جز آن هیچ چیز یارای عرضه اندام ندارد. / هر اتفاقی رخ دهد یا خواست آگاهانه من است و یا برای رشد من است. / خداوند بی نهایت مشتاق تر از من ، برای تحقق خواسته های من است که اگر کاملا درک کنم لحظه ایی سر از سجود بر ندارم. / هیچ وقت تنها نیستم و همیشه او با من است و هدایتم میکند. / بی نهایت برای او ارزشمند هستم که حتی تصمیمی برایم نمگیرد مگر از من نظر قاطع بخواهد. / و …
در سال 1396 ارتباطم بهتر و بهتر شد.
روابط دو طرفه مناسب با همسرم و فرزندم و والدینم و همکاران و دوستانم. / روابط بسیار خوب با همسایه ها که بظاهر کاملا مشخص است در سطح عالی تر در مقایسه با سایرین خوش و بش دارم. / شفافیت و وضوح بیشتری در افکار و صحبت ها در مورد دیگران (همه آنها) دارم و پروایی از بیان رک تر موضوعات نسبت به گذشته ندارم و جالیه که بیشتر مورد توجه و علاقه آنها هستم. / از همه مهمتر ارتباط قلبی با خداوند و دریافت راهنمایی مکرر. /
در سال 1396 شادتر زندگی کردم.
بگو بخندهایمان همیشه برقرار بود. / کله سحر شاداب ، در مسیر محل کار همیشه خندان و حتی همکاران خانم که گویا اتفاقی در مسیر مارا دیدن اذعان داشتند بارها شما را خندان دیدم این موضوع براحتی برایم قابل وصف نیست .
بسیار شاکر و سپاسگزارم که در سال 1396 بسیاری از خواسته هایم تحقق یافت. همه موارد ذیل از خواسته های من بوده (باور سازی کردم) و چه بسا در شرایط عدم آگاهی از قوانین با کیفیت دیگر و اثر بخشی کمتر در باورهایم رخ میداد. با این وجود از همه مهمتر برای من خداوند یکتاست.
خرید زمین مناسب برای راه اندازی فعالیت واحد فناور خودم. در اواسط سال احساس نیاز کردم و برای آن باور سازی کردم / بدنبال آن همین روزهای پایانی سال درخواستی از یک سرمایه گذار برای راه اندازی کار تولیدی ام. / ترفیع در محل کار که مسئول موبوطه در امور اداری با بررسی پرونده ام با تعجب پرسید مگه یه دانشجو که مرخصی آموزشی تمام وقت داره میتونه امتیازات لازم کسب کنه؟. / دعوت بکار موقت در اداره که بهمن ماه اتفاق افتاد در حالیکه هنوز دوره تحصیلی تمام نشده. / افزایش درآمد البته کمتر از درخواستم ولی بوضوح در آینده تحقق آن را می بینم که نیاز به رفع برخی باورهای نادرست داره . / تاثیر بر سایر افراد خانواده بدون صحبتی و پذیرش آموزه های استاد که در ابتدای آشنایم با ناباوری همسرم مواجه بودم / طراحی پروژه بسیار تاثیر گذار بر جامعه که همیشه انتظار داشتم در سطح سازمان موثر باشه ولی به لطف خداوند در سطح ملی مورد حمایت قرار گرفته. / موفقیت در آزمون جامع زود هنگام که برای آغاز بکار مجدد در اداره لازم بود. / دعوت به سخنرانی از یک سازمان غیر از محل کار که به دلیل مرخصی تمام وقت تا پایان دی ماه، همه تصور میکردند دیگه راهی برایم نیست . عملکرد سالیانه ام بیشتر نخواهد بود و حمایت بعدی این سازمان که هنوز ادامه دارد. / و… / خرید و تمرین آموزه های”رهنمای کاربردی دستیابی به رویاها” . / سلامت جسمانی و روحی عالی با تمرین روحی و ورزش روزانه که زیاد است و به یقین رسیدم با تمرکز با باورهای درست بر همه چیز کنترل خواهی داشت.
برای سال 1397 تصمیم بر اینه که بیشتر روی باورهای مالی کار کنم و از خداوند علاوه بر ادامه راه موارد فوق، پول و ثروت کائنات را برای تحقق برنامه تولیدی ام خواستارم. یقین دارم که در برنامه آتی من، اجرای برنامه تولیدی ام با درآمد بسیار عالی وجود دارد و با حمایت همه مخلوفات تحقق خواهد یافت. فعلا که خداوند از طریق پیگیری های سایرین ، مشتاقانه در هدایت من بسوی تولید بیشتر راهنمایی ام میکند.
در پایان شاکر مالک جهان و جهانیان و استاد عزیز و شما دوستان جویای حقیقت هستم.
امسال را عالی شروع کردم بلطف پروردگار و پس از سال ها در فروردین دوبار مسافرت رفتم و در اردیبهشت دلبر دنبال خونه هستیم با آرامش و مثل دفعه های قبل نگرانی و استرس ندارم و فقط خونه ایده آلم رو هر روز تو ذهنم مرور میکنم و مطمئنم به راحتی و خیلی بهتر از قبل به خانه دلخواهم میرسم
خدایا شکرت
یک نوع از توجه به داشته ها
همون شکرگزاری کردنه
و تشکر کردن
تشکر کردن از زندگی به خاطر چیزهایی که بما داده
و تشکر کردن از خودمون به خاطر اینکه در به وجود اومدن موفقیت ها و اتفاقات خوب، نقش مهمی داشتیم
.
دوستانی رو میشناسم که مثل من
از طرفداران قانون جذب و از شاگردای استاد عباسمنش هستند
ولی
گاهی توی تله میفتن
چه تله ای؟
اینکه میزان شکرگزاری و توجه به داشته ها
کمتر از درخواست دادن به خدا و کائنات میشه
اونجاست که همش آدم بیتاب میشه
اونجاست که همش آدم منتظر وقوع درخواستهاییه که داده
اونجاست که کامل نمیتونی از داشته هات لذت ببری
یه خونه دارم که چهارماهه اومدم توش
و درواقع جزو آرزوها و درخواستهام بوده
همه چیزهایی که میخواستمو داره
ولی
هنوز نیومده، عیباش به چشمم اومد و خواستههای جدید درمن شکل گرفت و انقدر نوشتم که الان باز دوباره خدا داره منو جابجا میکنه
یه ذره خوشحالم یه ذره ناراحت
میدونی چرا؟
چون میگم تو از صد در صد امکانات این خونه و این موقعیت بهره نبردی
درحالی که میتونستی هرروز خوشحال پاشی از خواب و بگی
بَه! خدایا شکرت که منو به آرزوم رسوندی
من چه خوشبختم
بعد هم داشته هاتو مزه مزه کنی
و حداقل یه مدت خواسته جدید تولید نکنی!
به خودم گفتم بیا چند روز
برای حفظ آرامش
توی دفتر خواسته هات هیچی ننویس
یه چند روز فقط فقط شکرگزاری کن
(این درحالیه که من هرروز هم شکرگزاری میکردم هم درخواست جدید)
احساس کردم اون درخواست دادنا
زیادتر از شکرگزاریه منو احساساتی میکنن
و منو بیتاب میکنن
این یکی از تله هاییه که شماها هم گیرش افتادین
میفهمین چی میگم
نه؟
….
یه شعری بود همیشه بابام میخوند
خصوصا وقتی خواسته هام و تلاشام زیاد بود و همش منتظر نتیجه بودم تو کارام
میگفت:
خدایا مُنعِمَم گردان
به درویشی
و خرسندی
.
و بابام این طور تعبیر میکرد:
که حالا فعلا… نقداً… ازونچیزایی که داری لذت ببر
تا بعدی اتفاق بیفته
.
ما بعضی وقتا فکر میکنیم شکرگزاریم
ولی داشته هامونو کم میبینیم.
.
یه سوال!
برای واضح تر شدن
شمایی که همش دوست داری گوشی و لبتاپت رو ارتقا بدی
و هرچندوقت یکبار فکر میکنی تکنولوژیهایی که داری قدیمی شده
آیا
از صد در صد امکانات همونی که داری استفاده کردی؟
که حالا واقعا فکر میکنی دیگه پیر شده و کار نمیکنه؟
.
اون نیاز به تغییره
چقدرش نیازه
و چقدرش طمع؟
حواست هست؟
به نام خدای مهربان
سلام به استاد عزیزم و بقیه دوستان
یکی از ابزارهایی ک برای تنظیم فرکانسم استفاده میکنم گوش دادن به چهار دیقه اول این فایله
خدای من قانون خیلی سادس ولی خیلی راحت فراموش میکنمش
من تربیت شدم برای کارسخت و پیچیده و ناخودآگاه ذهنم دنبال سخت ترین راه حل هاس برای مسائل اما این قانون ساده جهان هستی ک احساس خوب= اتفاقات خوب رو استفاده نمیکنم
هرموقع به یاد میارم ک کل داستان اینه ک احساس خوبی داشته باشم و دنبال احساس بهتر باشم ، هماهنگ میشم با خدا و جهان و در زمان مناسب در مکان مناسب قرار میگیرم و چرخ زندگیم روان میشه
اصلاً کل داستان باورها هم همینه ک کاری میکنه در شرایط مختلف و اتفاقات مختلف من احساسم خوب باشه تا اتفاقات خوب برام رخ بده
مچ
سلام
این فایل زیبا نشانه من بود لذت بردم
اما الان سال 1403 است سال قبل برای من خوب بود هدایت شدم به دوره زیبای 12 قدم و خرید کردم
ورزش را شروع کردم مقداری وضع جسمی بهتر شد
درآمدم مقداری بیشتر شد
آموزش زبان انگلیسی را شروع کردم
بخشش ماهیانه مقداری از درآمدم را ادامه دادم جهت تقویت باور فراوانی
و…
انشالله امسال 1403 درآمدم خیلی بیشتر بشه
وضع سلامتی عالی بشه
اعتماد به نفسم رشد کنه
و….
سلام خدمت همه.داشتم کامنت هارو میخوندم گفتم بیام منم کامنت بذارم.
امسال سال 403 هست و من سال قبل رو میگم که چه اتفاقات خوبی افتاد.
1_تونستم برم دانشگاه. بابام اصلا راضی نمیشد که برم دانشگاه ولی من همش اینو با خودم میگفتم که هیچکس هیچ قدرتی نداره بجز رب. و بابام معجزه وار راضی شد برم دانشگاه.
2_رفتم تهران .یک سفر دو روزه کوتاه ولی خیلی خوب. و من عاشق تهرانم. و خیلی دوست دارم اونجا زندگی کنم و وقتی وارد تهران شدم واقعا حس میکردم این شهر مال منه.
3_گوشی خریدم. گوشی که الان دستمه و بعد از چند سال که منتظر همچین صحنه ای بودم به خواسته ام رسیدم.
4_یک ادمی وارد زندگیم شد که خیلی درسای خوبی بهم داد. و بهم یاد داد که من لیاقت بهترین روابط رو دارم. بهم یاد داد که به حرف قلبم گوش کنم و اگه بهم گفت این رابطه بده سریع بکشم کنار و اگه این کارو نکنم چند سال بعد خیلی سختر ازش جدا میشم.
5_تجربه دانشجو بودن. تجربه مستقل زندگی کردم تو یک شهر دیگه. تجربه خوابگاهی بودن کنار دوستام بودن. خیلی خوب بودن.
6_یاد گرفتم که همیشه یک مبلغی رو برای خودم سرمایه گذاری کنم.
اتفاقایی که میخوام امسال بیفته:
1_ دانشگاه تهران قبول شم.
2_قدم اول دوره دوازده قدم رو بخرم.
3_ دوره عزت نفس رو بخرم.
4_ شاغل بشم و تو حرفه ای که دوست دارم درامد کسب کنم.
5_ شنا رو به صورت حرفه ای ادامه بدم.
6_روی باور های مالیم کار کنم.
سلام بر همه عزیزان
کجا بود این فایل 11 دقیقه ای بینظیر همه پکیج و یکجا گفته بود خداوندااا
همین چند ساعت پیش که داشتم فایل روزشمار و گوش میدادم نتایج دوستان از اموزه های استاد قسمت 6 اونجا کامنت گذاشتم و راجع به احساس خوب حرف زدم دقیقا اینو گفتم ک استاد شما گفتین به دوستتون فکر میکنید زنگ میزنه غذایی ک دوس دارین و بهش فکر میکنین و میبینین مادرتون درست کرده و… الله اکبر
واقعا تمرکز رو زیبایی ها یعنی همین ها یعنی تکرار لذت بخش همین قوانین اللهی
من از سال 1401 اینکاری ک گفتین و انجام دادم یعنی زیبایی های سال قبل و مینوشتم و تا امسال ادامه دادم البته از پارسال جور دیگه ای رفتم جلو مثلا اول سال میام اتفاق های بزرگ و بینظیری ک باعث شده هزاران بار سپاسگزار باشم و مینویسم تو دفترم امسالم انجامش دادم البته امسال اخرین بار برای اردیبهشت ماه بود و یه چند ماهی کوتاهی کردم اما مجددا همین دیروز بود اتفاقا رفتم دفترمو باز کردم و اتفاق هایی که این چند ماه افتاده بود و ننوشته بودم و یادداشت کردم حتی دوباره دفتر زرافه ای زرد خوشگلم که دفتر سپاسگزاری بود هم برداشتم و دارم این چند روز اتفاقات و نکات مثبت و هزاران چیزی ک باعث میشه سپاسگزار باشم و در اون یادداشت میکنم به لطف خدای مهربان
خدایا شکرت ممنونم استاد بینظیرم دوستتون دارم
خب خب خب بریم که تمرینات این فایل رو در عمل انجام بدم
این لیستو اول میخواستم برای خودم بنویسم ، نمیدونم چرا هی دهنم نجوا میکنه نه کامنت ننویس آبروت میره ، نتایجت کمه ، هنوز داری دست و پا میزنی بعد از اینهمه تایم روی قانون کار کردن بقیه بچه هایی که با تو یا حتی زودتر از تو اومدن زندگیشون گل و بلبله
ولی باید بنویسم باید یاد بگیرم که مقایسه نکنم نتایج خودمو با بقیه بچه هایی که داخل سایت هستن
من خیلی بهتر از 3 سال پیش شدم
کسی که میترسید تصمیم بگیره برا خودش الان بیزینس شحصی خودشو داره و داره ازش پول میسازه
کاری که تعداد زیادی از هنرمندا توش موندن
هزار تومنم نمیتونن بسازن
در بخش اول، تمام اتفاقات خوب و تجارب عالی ای که در سال 96 در زندگی ات کسب نموده ای را بنویس.
در نیمه ی اول سال 1403
از لحاظ پولی که وارد زندگیم شد ، سه ماه اول بهار اندازه ی کل سال گذشته و قطعا بیشتر از هر سال دیگه ای از زندگیم پول نقد و غیر نقد وارد زندگیم شد
توی 6 ماه اول امسال من 1.6 برابر نسبت به کل پارسالم پول نقد و عیر نقد خلق کردم
و وارد زندگیم کردم
فروردین ماه رکورد مبلغ فروش تابلو و سفارش رو زدم
تا به اون موقع همچین مبالغی اونم نقد و به یکباره نیومده بود
3 تا نمایشگاه شرکت کردم بدون هزینه ی عجیب غریبی که بقیه میپردازن یکی داخل تهران و دو تا داخل اصفهان
اردیبهشت ماه من بالاخره تونستم تو یک نصفه روز هدایتی دوره روانشناسی ثروت 1 رو بخرم
داخل یک مسابقه بین المللی همینطوری شرکت کرده بودم و نتایج مرحله اولش اومد من بین 4500 نفر از 60 کشور دنیا جزو 1500 نفر انتخابی بودم
خرداد ماه من بازم رکورد فروش یک تابلوم رو به طرز عجیب و غریبی زدم
دو برابر فروردین ماه
تازه تو این مدت من بلیارد یاد گرفتم از عزیزدلم
مفتول مجسمه سازی هم هدیه گرفتم
یک تجربه ی جالب داشتم و کاراموز یک اموزشگاه نقاشی شدم
برای اولین بار رفتم و به تنهایی کارای اداری یک اتفاقی رو انجام دادم و فهمیدم میتونم
تیر ماه خداروشکر یک قسمت از قانون افرینش رو به خاطر موجودی کیف پولم با مبلغ 50 هزار تومن به راحتی خریدم
رفتیم با دوستانم یک خانه ی تاریخی و از این ماه بود که برنامه های مورد علاقه ی من برای نقاشی و طراحی برنامه ریزی میشد
مرداد ماه
برای اولین بار تونستم دو تا از اثارم رو نقد همون روزی که طراحیشون کردم بفروشم
رفتیم با دوستان کنیسه و اشنا شدنم با دین یهود
بعدش با عزیز دلم رفتیم یک خونه باغ بینظیر توی محل زندگیم که من گفتم من همین مدل خونه و زندگی رو میخوام
دوباره توی همین ماه با یکی از دوستان رفتم یک طبیعت جدید که من نمیدونستم با فاصله ی نیم ساعت از خونمون همچین طبیعتی وجود داره
دوباره یک کار دیگمم فروختم
شهریور ماه
با عزیزدلم یک سفر بیتظیر و مستقل رو هم داشتم
دو تا از دوستان عباسمنشی که یکسال بود باهاشون در ارتباط بودم رو از نزدیک دیدم
رفتم از نزدیک مسابقات بدمینتون رو دیدم و همونجام یدونه از طراحی هام رو فروختم نقددد
یکی از اثار دیگمم به استادم فروختم که همیشه دوست داشتم اتفاق بیافته
و افتاد خداروشکر و ایشونم یک مقوای جذابی رو بهم هدیه دادن
همون ساعتی که هندزفریمو یهو دیدم کار نمیکنه به فاصله ی یکساعت بعدش یه هندزفری بهتر نقد سفارش دادم
یه تجربه باحال دیگم داشتم رفتم سفر پولم خرج کردم برگشتم موجودی حسابم بیشترم شده بود
یک کلاس طراحی شرکت کردم که همیشه میخواستم
خونه های قدیمی چند صد ساله رو رفتم دیدم و بازم اونجا کلی حال کردم و طراحی کردم
باز با دوستام رفتیم یک طبیعت داخل همین شهر خودمون و طراحی کردیم و خوش گزروندیم
مهر ماه که هنوز مونده ازش فردام قراره برم با یکی از دوستام چهلستون اونجا طراحی کنیم حال کنیم
این ماه تا به اینجای کار یدونه سفارش و دو تا فروش اثر رو تجربه کردم
منار جنبون رو رفتم دیدم و جالبه دقیقا همون تایمی که میخواستن مناره ها رو تکون بدن!.
اتشکده رو دیدم و کلی در مورد دین زرتشت فهمیدم و خیلی جالبه برام استاد من شباهت زیادی بین صحبت های شما و اون شخصی که اولین بار اومد و زرتشت رو معرفی کرد دیدم
کلییییی این ماه من به توصیتهون توی ثروت 1 عمل کردم و وسایل کار جدیدتر برای خودم خریدم
قلمو ، راپید ، رنگای جدید ،چسب های جدید
و البته با دست خودم برای خودم قفسه ساختم که واقعا فصام رو باز تر و مرتب تر کرده خداروشکر
یادمه من یه چسب کاغذی دادم به برادرم تو همین 6 ماه اخیر ،اونو تموم کرد ولی 3 تا نو بهم دادن!
مجموع فروش اثارم این 6 ماه مبلغیه که تا الان نشده بوده بسازمش ولی تونستم بسازمش نقد
کلی لباس برام خریده شده
و خیلی جاها هزینه ی مکانی که اجاره میشده یا عذایی که میخوردم یا هر فعالیت دیگه ای حساب میشده برام
خیلی جالبه برام استاد دقیقا من قبل از اینکه این موفقیت هامو بنویسم نجواها تو ذهنم داد و بیداد میکرد میگفت بابا تو نتایجت افت کرده!
درصورتی که الان بخوام واقع بینانه بگم من سال پیش خداروشکر دوست داشتم سفارش بگیرم به سبکی که میخواستم و اتفاق افتاد تا چند ماه بعدمم پر بود
ولی بعد از یه مدت مثل شما که وست نداشتین تند خوانی رو منم دیگه انجام اون سفارش ها حتی به سبک خودم برام لذت بخش نبود
چیزی نبود که دوست داشتم ادامه ش بدم
میخواستم باشه ها ولی مثلن هر چند ماه یکبار صرفا برای اینکه یه چیز جدیدم انجام بدم
من دوست داشتم کاری که خودم میخواستم رو بکشم و بعد اون رو بفروشم
مشتری بهم نگه فلان جاشو اینطوری بکن یا نکن
من خداروشکر خیلی تجربه ی مشتریهای اینطوری داشتما ولی میخواستم همون چند درصد کمم نباشه
خلاصه من شروع کردم که کارای جدید بزنم برای فروش جهان هم دیگه مشتری ای به سمت من برای سفارش دادن نفرستاد
کسی که اینقدر مشتریهوش زیاد بودن که تا 3 ماه ایندش پر بود ، دیگه حتی یکدونه مشتری نداشت
الان میفهمم چه قدر دهنم به من گفته خاک توسرت همون چیزاییم که ساختی رو از بین بردی
ببین فلانی ها کجان
به کجاها رسیدن
تو کارشون چه قدر موفقن
درصورتی که من اگر بازم هی سفارش میگرفتم میدونم پژمرده میشد چون من خلاقیت بیشتری رو میخواستم
این تایمی که سفارش نداشتم چی شد؟
من مجسمه سازی رو یاد گرفتم
با کلی متریال جدید اشنا شدم
تو 3 تا نمایشگاه تونستم مجموعه ارایه بدم.یعنی حدود 10 تا کار مرتبط بسازم و توی نمایشگاه ها ارائش بدم
اگر سفارش داشتم نهایتا یک یا دوتا کار مجسمه میشد بسازم نه 10 تا
بعدش همون کار با متریال جدیدی باعث شد من قفسه برای خودم بسازم که خیلی بهش نیاز داشتم
بعدش همین که سفارش نداشتم فروشی هم نداشتم زیاد یا مقطعی بود یک ماه بود یک ماه نبود گفتم من میخوام بفروشم هر ماهم بیشتر از قبل
بله این موردم شد ، ماه مرداد شد و شروع شد ، ماه شهریورم یکم بیشتر از ماه مرداد شد
این ماهم انشالله بشه البته یه نشونه خفن دیدم این ماه از بیشترین میزان پولی که میشد بسازم از کارم ولی نشانه بود که همینم نبود سالای پیش
ذهن من اصلا اینارو موفقیت حساب نمیکنه درصورتی که خیلیا ارزوشونه هر ماه یکدونه فروش داشته باشن نه سه تا تازه!
در بخش دوم، بنویس می خواهی چه تجاربی را در سال 97 کسب نمایی
تجربه هایی که میخوام توی نیم سال دوم 1403 کسب کنم
میخوام بازم فروش داشته باشم و عدد درامدیم هر ماه بیشتر بشه
میخوام هر جمعه همچنان برنامه های طراحی خفن و تجربه های جدید داشته باشم از مکان های جدیدتر
میخوام توی روابطم وابستگیهام کمتر بشه به عزیزدلم مادرم و پدرم و دوستام
میخوام بتونم بازم متریال کار بهتر و بیشتری رو خرید کنم
میخوام بیشتر در عمل از قانون استفاده کنم و تمرین کنم براش
میخوام آثار هیجان انگیز بیشتری رو خلق کنم
میخوام وسایل دستساز بیشتری به محل کارم اضافه کنم
میخوام مخاطبهای درست حسابی تری داشته باشم
میخوام کلاس های بهتری رو شرکت کنم
میخوام حدواقل دو تا سفر یک هفته ای توی این نیم سال برم
میخوام با عزیزدلم تایم بیشتری رو بگزرونم
الان تاریخ 10 9 1403 هست و من توی امسال شغلم نگهبانی بود و 7 سال سر اون کار بودم و واقعاً ناراضی بودم از کارم و خیلی دوست داشتم تغییرش بدم ما نمیشد به دلیل تمام الگوها و موانع ذهنی که همه ما قبل از آشنایی با استاد داشتیم اما تونستم باورهامو تغییر بدم و به مسیر جدید هدایت شدم و الان سر یک کار جدید و در شغل مهندسی هستم ولی بازم اون چیزی که من میخوام نیست من میخوام که تا آخر امسال کسب و کار شخصی خودم رو راه اندازی کنم که تا حدودی هم کارهایی که از دستم بر میومد واسه انجام این کار انجام دادم هنوزم دارم روی باورهام کار میکنم و واقعاً از استاد ممنونم که دستی از دستای خداوند بود که من بتونم زندگیم رو تغییر بدم و هدفم اینه که تا سال آینده بتونم کسب و کار خودم رو راه بندازم رونق بدم توسعه بدم و بتونم آزادی زمانی مکانی و مالی خودم رو داشته باشم و بعد از اون همسر ایدهآلی که همیشه توی ذهنم دیدم و حتی به قول استاد توی رویاهامم دیدمش بهش برسم و باهاش ازدواج کنم این یه سری از اهداف قابل بیان من بود که مطمئنم توی مسیر درستش قرار گرفتم و میتونم بهش برسم به امید خدا و با یاری پروردگار و با تغییر افکارم مطمئنم که میتونم به این چیزهایی که میخوام برسم در پناه الله یکتا شاد سالم ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید یا حق
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و درود فراوان
تشکر فراوان از گروه تحقیقاتی عباسمنش به خاطر این فایل هدیه ای ارزشمند
مهمترین و تاثیرگذارترین اتفاق زندگی من در سال1396آشنایی با سایت استاد عباسمنش بود که از زوایای مختلف زندگی من را دگرگون کرد و تاثیر به سزایی در زندگی من گذاشت و به طور کلی ذهنیت من را نسبت به جهان هستی متحول کرد و تغییر داد و انگار آن شخص که قبل از سال 1396 با چهره من بود شخص دیگری بود و به طور کلی از لحاظ باور و … با من اکنون متفاوت است و البته که از 8سال پیش تا کنون هربار که یکی از فایل های استاد عباسمنش را مجدد تماشا میکنم به درک درست تری از آموزش های آن فایل میرسم و هنوز خیلی جا دارد که آموزش های استاد را به درستی درک کنم و خدا میداند که اگر با آموزش های این سایت آشنا نشده بودم چه سرنوشتی اکنون در انتظار من بود و آشنایی با آموزش های استاد عباسمنش در سال1396بهترین محبت الهی در زندگی من بوده است و به خاطرش الله یکتا را شکر گذارم.
اکنون که این رد پا را از خود به جا میگذارم کمتر از ده روز تا سال1404مانده است و من خواسته هایی در سال 1404 دارم که چند تا از آنها را در اینجا ذکر میکنم.
یکی از خواسته هایم این است که بدون فروش اتومبیل ام یک موتورسیکلت نو به صورت نقدی خریداری کنم.
دومی این است که من به تازگی در دوره ای 12قدم شرکت کرده ام و آن را تا قدم12ادامه دهم.
سومین خواسته ام این است که به آمریکا سفر کنم و مسابقات جام جهانی 2026را از نزدیک تماشا کنم.
چهارمین آن این است که خانه ای آرزوهای خود را خریداری کنم و با عزیز دلم در آنجا زندگی شادی را تجربه کنیم.
پنجمین آن خریداری محصولات شرکت اپل(موبایل،آی پد و…)است.
و چندین خواسته ای دیگر…
که انشالله با استمرار در این مسیر به تمام آنها میرسم.
انشاالله که همیشه شاد و تندرست باشید و پیشاپیش عید نوروز 1404را بر استاد عباسمنش و خانم شایسته و دیگر دوستان تبریک و شاد باش میگویم.
خدانگهدار
به نام خداوند بخشنده و مهربان
خدا را شاکر و سپاسگزارم که مرا لایق هدایت دانست. از استاد عباس منش و همه شما دوستان کمال تشکر و قدردانی را دارم.
در سال 1396 دیدگاه بسیار بهتری نسبت به زندگی پیدا کردم.
دنیا مکان مقدسی برای رشد و تعالی است. هیچ چیزی نیست که از ما سر زند و یا برایمان اتفاق بیوفتد و پیامی برای رشد نداشته باشد. چیزی بی ارزش در جهان نداریم حتی مادیات هم برای رشد و تعالی برابر معنویات است. / هیچ منبعی جز خیر وجود ندارد . همه چیز خیر و خوبی است. / تنها قدرت موجود در جهان خدای یگانه است و جز آن هیچ چیز یارای عرضه اندام ندارد. / هر اتفاقی رخ دهد یا خواست آگاهانه من است و یا برای رشد من است. / خداوند بی نهایت مشتاق تر از من ، برای تحقق خواسته های من است که اگر کاملا درک کنم لحظه ایی سر از سجود بر ندارم. / هیچ وقت تنها نیستم و همیشه او با من است و هدایتم میکند. / بی نهایت برای او ارزشمند هستم که حتی تصمیمی برایم نمگیرد مگر از من نظر قاطع بخواهد. / و …
در سال 1396 ارتباطم بهتر و بهتر شد.
روابط دو طرفه مناسب با همسرم و فرزندم و والدینم و همکاران و دوستانم. / روابط بسیار خوب با همسایه ها که بظاهر کاملا مشخص است در سطح عالی تر در مقایسه با سایرین خوش و بش دارم. / شفافیت و وضوح بیشتری در افکار و صحبت ها در مورد دیگران (همه آنها) دارم و پروایی از بیان رک تر موضوعات نسبت به گذشته ندارم و جالیه که بیشتر مورد توجه و علاقه آنها هستم. / از همه مهمتر ارتباط قلبی با خداوند و دریافت راهنمایی مکرر. /
در سال 1396 شادتر زندگی کردم.
بگو بخندهایمان همیشه برقرار بود. / کله سحر شاداب ، در مسیر محل کار همیشه خندان و حتی همکاران خانم که گویا اتفاقی در مسیر مارا دیدن اذعان داشتند بارها شما را خندان دیدم این موضوع براحتی برایم قابل وصف نیست .
بسیار شاکر و سپاسگزارم که در سال 1396 بسیاری از خواسته هایم تحقق یافت. همه موارد ذیل از خواسته های من بوده (باور سازی کردم) و چه بسا در شرایط عدم آگاهی از قوانین با کیفیت دیگر و اثر بخشی کمتر در باورهایم رخ میداد. با این وجود از همه مهمتر برای من خداوند یکتاست.
خرید زمین مناسب برای راه اندازی فعالیت واحد فناور خودم. در اواسط سال احساس نیاز کردم و برای آن باور سازی کردم / بدنبال آن همین روزهای پایانی سال درخواستی از یک سرمایه گذار برای راه اندازی کار تولیدی ام. / ترفیع در محل کار که مسئول موبوطه در امور اداری با بررسی پرونده ام با تعجب پرسید مگه یه دانشجو که مرخصی آموزشی تمام وقت داره میتونه امتیازات لازم کسب کنه؟. / دعوت بکار موقت در اداره که بهمن ماه اتفاق افتاد در حالیکه هنوز دوره تحصیلی تمام نشده. / افزایش درآمد البته کمتر از درخواستم ولی بوضوح در آینده تحقق آن را می بینم که نیاز به رفع برخی باورهای نادرست داره . / تاثیر بر سایر افراد خانواده بدون صحبتی و پذیرش آموزه های استاد که در ابتدای آشنایم با ناباوری همسرم مواجه بودم / طراحی پروژه بسیار تاثیر گذار بر جامعه که همیشه انتظار داشتم در سطح سازمان موثر باشه ولی به لطف خداوند در سطح ملی مورد حمایت قرار گرفته. / موفقیت در آزمون جامع زود هنگام که برای آغاز بکار مجدد در اداره لازم بود. / دعوت به سخنرانی از یک سازمان غیر از محل کار که به دلیل مرخصی تمام وقت تا پایان دی ماه، همه تصور میکردند دیگه راهی برایم نیست . عملکرد سالیانه ام بیشتر نخواهد بود و حمایت بعدی این سازمان که هنوز ادامه دارد. / و… / خرید و تمرین آموزه های”رهنمای کاربردی دستیابی به رویاها” . / سلامت جسمانی و روحی عالی با تمرین روحی و ورزش روزانه که زیاد است و به یقین رسیدم با تمرکز با باورهای درست بر همه چیز کنترل خواهی داشت.
برای سال 1397 تصمیم بر اینه که بیشتر روی باورهای مالی کار کنم و از خداوند علاوه بر ادامه راه موارد فوق، پول و ثروت کائنات را برای تحقق برنامه تولیدی ام خواستارم. یقین دارم که در برنامه آتی من، اجرای برنامه تولیدی ام با درآمد بسیار عالی وجود دارد و با حمایت همه مخلوفات تحقق خواهد یافت. فعلا که خداوند از طریق پیگیری های سایرین ، مشتاقانه در هدایت من بسوی تولید بیشتر راهنمایی ام میکند.
در پایان شاکر مالک جهان و جهانیان و استاد عزیز و شما دوستان جویای حقیقت هستم.
به امید موفقیت روزافزون
سلام شماوفوق العاده هستی