این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2018/03/abasmanesh-3.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2018-03-29 03:48:162020-08-28 08:14:21توجه به داشته ها، راهِ رسیدن به خواسته ها
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
عاشقتونم عاشقتم خدا که بعد ورزش یه جدیتیشن زدم و تو بهم الهام کردی بیام این بخش سایت و کامنت های خودمو بخونم.
امروز جمعه 17 فروردین هست سال 1403
خدایا ممنونم که یادم دادی کهه تسلیم باشم یه فایلی گوش دادم میگقت تو باید ذهنتو خالی کنی که خدا بیاد کمکت نه اینکه با این ذهنت بری تو دل کارر چون نتایجت میشه مثل پدرت میشه مثل مادرت خب یاد گرفتم تسلیم باشم
امروز ب خدا نوشتم نامه مو ب همسرم ب خودم.
گفتم خدایا تو میدونی من هیچینمیدونم
من با این ذهنم نه تونستم درامد دلخواهم رو جذب کنم نه همسر دلخواهمو نه خونه نهماشین نه عشق و نه اعتماد بنفس و عزت نفس تو بهمکمک کن
من واقعا کم اوردم give up
واقعا نمیدونم چکار کنم
ذهن من اینه کمک من کن
تو علمت اگاهیت مثل اقیانوسه و اگاهی و عمل من مثل یه قطره همنیست کل دنیا این همه کشف کردند این همه نعمت دارند این همه فرمول و علم و کشفیات و…هزار و هزار ولی بازم در برابر قدرت تو و علمت مثل قطره ای در برابر اقیانوسه….
خدایا خواهش میکنم بهم کمک کن من هیچی نمیدونمممم من نمیدونم چجوری چطورر من اگ میدونستم که عالی میشد زندگیم
تو میدونی تو عالمی من اومدم ک فقط لذت ببرم حالمو خوب کنم
اصلا برای این خواستم بیام توی این دنیا و تجربه کنم به قول کامنت خانمشایسته عزیزم ، چون میدونستم ب تو وصلم چون میدونستم تو هستی کمک منمیکنی نمی دونستم توهرلحظه پیشمی باهام حرف میزنی…
قبلا همین هم بلد نبودم اصلا قانون چیه حس خوب چیه خدایا از لطفت ممنونم
امسال وارد رابطه عاطفی خاصی نشدم ولی بازم خواستگار های خوبی داشتم.تونستم پا بزارم رو ترسم و با خواستگارم یوسف بریم بیرون.و تونستم تیپ دلخواهمو بپوشم و لذت ببرمخدایا ممنونم ازت..شلوار دمپا کاپشن خشگل مدل موهام عالی بود
خداجونم ممنونم امروز ورزش کردم و حالم از بد به خوب تبدیل شد بعدش گفتی مدیتیشن کن بعدش گفتی حالا بیا توی این سایت بعدش گفتی حالا بنویس حالا نمی دونم چی بهم بگی فقط عاشقتم پله پله هدایتم میکنی چجوریشو نمیدونم
خداجونم ممنونم این چند روز موندم خونه و کلی رو خودم کار کردم اگاهی بدست اوردم لذت می برم عاشقتم
خدایا تو چقدر عاشق من بودی ک این اگاهی هارا بهم دادی این حسای خوبو بهم دادی
امسال کار خوبی ک کردم فایل گفتگو با دوستان رو همشو طی چند روز گوش دادم و فایل رزا خیلی بهمکمک کرد و فایل سپیده و فایل با اقای عرشیانفر عاشقتم خدا
چند بارگوش داده بودم ولی متوجه نمیشدم قانونو
استاد گفت وقتی حالت بده شیطان باهات حرف میزنه و هرررلحظه باید حواست ب حست باشه هروقت حالت خوبه داره خدا باهات حرف میزنه و تو فقط باید اقدام کنی ..حالتو خوب کن بعد بهت میگه
مثال اون حرف بهت حس عشق میده حس امیدواری میده و تو ک بلدی اون حرف خداست حالا فقط باید اقدام کنی
و نکته.اون پله پله بهت الهاممیکنه از کارهای کوچیک شاید غیر منطقی ولی ساااااده شاید یک قدمی تو باشه شاید یه کامنت باشه یه تلفن باشه اینه خاصیت خدا
مگه میشه عاش چنین خدایی نبود:
1.اولش بزار ذهنت خاموش بشه حالا چ با ورزش ضربان 120 چه با نوشتن و خالی کردن ذهن و ترمز ها..چه با تسلیم شدن
2.خب حالا ببین باهات حرف میزنه صدای ذهنت گفتگوی تو در ذهنت کمتر شده(فرمون رو ول کردی دادی به خدا ماشینو از پشت فرمون اومدی عقب)
خب حالا اون تورو به همه چی میرسونه با تسلیم
3.حالا اون ایده ببین همیشه میگه یک اقدامی بکن همیشههههههههعع میگه حالا ببین اون ایده بهت چه حس و حالی میده ؟
همونجا سریع نشستم موزیک دلخاهمو پلی کردم و روتخت مدیتیشن کردم و نور سفیدیی تجسم کردم ک اومده تو ذهنم
حالا بهم اول ذهنم گفت برو فلان کتاب صوتیو پلی کن دیدم نه حس استرس بهم میده مطمعنم نمیکنه بازم صبر کردم ادامه دادم بهم گفت حالا زهرا برو سایت استاد و کامنتهای نتایجتو بخونحس خوبی گرفتم سبک شدم حالا اینجام
با آرزوی موفقیت و سربلندی و ثروت و سعادت برای شما استاد عزیز و تمامی دوستان گرامی
? الله را سپاس گذارم و خالصانه شکرگذار که بنده را در این مسیر قرار داد و با شما آشنا شدم
? یه سالی از آشنایی من با شما می گذره و این اولین کامنتی هست که می زارم
? حدود یه سال پیش (ماههای آخر سال 95) بود ؛ چند ماهی بود که ازدواج کرده بودم، که با نگاهی به آینده و روند کاری و درآمدی ام به این نتیجه رسیدم که با همین روند، سال 96 را به سختی خواهم گذروند چون حدود 85 درصد از درآمدم را باید قسط وام ازدواج و یه وام دیگه و اجاره خونه می دادم و کم کم پس اندازم هم داشت تموم میشد که حدود ماه مرداد 96 بود که پس اندازم هم تموم شد!
? آخر سال 95 بود که بیشتر به علت ترس و خطری که از آینده پیش بینی کرده بودم تصمیم به انجام کاری گرفتم و با خود می گفتم که باید یه کاری انجام بدم، نمی دونستم چه کاری و چگونه اما مدام این را برای خودم تکرار می کردم و از خدا می خواستم که کمکم کنه
? از تجربیات گذشته ام و باوری که داشتم می دونستم خداوند تنهام نمی زاره و بهم کمک می کنه حتی دقیقه 90، با ایمان و صبوری با خودم صحبت می کردم و می پرسیدم چه کار باید بکنم؟ چه کاری می تونم انجام بدم؟ راه درست چیه؟ تخصص خودم را مرور می کردم، تخصص ها و توانمندی هام را می نوشتم کارهایی هم که علاقه داشتم می نوشتم تا به یه جمع بندی برای شروع کار جدیدم برسم.
? حدود یه سال پیش بود، اسفند 95 همچنان با خودم در مورد آینده ام فکر می کردم و دنبال جواب بودم که یکی از دوستانم یکی از فایلهای صوتی کانال عباسمنش را برام فرستاد، این فایل صوتی از طرف یکی از اعضای کانال بود که در مورد تغییراتش از زمانی که با شما آشنا شده بود صحبت می کرد.
? از اون جا بود که در کانال عضو شدم و بعد سایت و بعد هم چند تا فایل رایگان و بعد هم تمامی فایلهای رایگان را دانلود کردم و همیشه در راه رفت و برگشت به محل کارم توی ماشین گوش می دادم?
? صحبت ها ابتدا برام نا آشنا و غریبه بود و شاید امیدی به اتفاق خوب از طریق این صحبتها نداشتم اما چون به دلم نشسته بود گفتم یه دوره گوش کنم
? فایلها حالم را خوب می کرد و من هم گوش می دادم، یه دوره گوش کردم با برخی از باورها مخالف بودم! و صحیح نمی دونستم! اما با خودم گفتم به اونهایی که فکر می کنی درسته عمل کن
صحبت ها برایم تازگی داشت و تغییر برام سخت، برای بارم دوم فایلها را از ابتدا شروع به گوش دادن کردم خیلی خیلی بیشتر از قبل صحبتها را می فهمیدم و بیشتر برداشت می کردم و خیلی از باورهام را تغییر داد.
?? مهمترین چیزی که فایلهای رایگان بهم داد اعتماد به نفس بود، واقعا برای کار جدیدم اعتماد به نفس نداشتم، تا اون روز همیشه فکر می کردم اگر از اینجا اخراج بشم (شرکت خصوصی) کجا می تونم کار کنم؟ اگر شرکت ورشکسته بشه من باید چی کار کنم؟ در حالیکه از بهترین کارمندان اون شرکت بودم!
? با اعتماد به نفسی که بدست آورده بودم و باورهای جدید و شناختی که از خدا پیدا کردم و شخصیتی که در من شکل گرفته بود و با توجه به تخصصی که داشت کار جدیدم را که برای خودم بود از اواخر سال 95 و نوروز 96 به صورت پاره وقت شروع کردم یعنی اوقات فراغتم و زمانی که از محل کار برمی گشتم
? حدودا روزی 3 الی 4 ساعت روی کار خودم وقت می ذاشتم، حدود 4 ماهی گذشت با برنامه ریزی هایی که برای کارم کرده بود حتی تا آذرماه 96 برنامه ها و کارهام را نوشته بودم اما مسیرم عوض شد.
به سوی کاری دیگه هدایت شدم، مشکلات زیادی وجود داشت و پس اندازها م هم تقریبا تموم شده بود اما چون می دونستم که باید شروع کنم، کار جدیدم را شروع کردم یعنی همین بیزینسی که الان دارم ، بدون هیچ تجربه ای و سرمایه ای در این کار شروع به کار کردم.
? هم کارم را انجام میدادم و هم هر روز در مورد بیزینسم مطالعه می کردم تا اطلاعات بدست بیارم و با بیزینس آشنا بشم، هنگام شروع کار حتی با اصطلاحات بیزینسم هم آشنا نبودم و مطالعه زیادی روی کارم داشتم تا با آن آشنا بشم
? تنهایی و به صورت پاره وقت، به عنوان شغل دوم و درخانه؛ و با آرامش و تذکرهایی که همسرم بهم می داد، ادامه دادم تا اینکه در تاریخ 10 دی ماه 96 بود یعنی بعد از حدود 6 ماه اولین فروشم را انجام دادم?
? همینجور سیر صعودی ادامه داشت تا جایی که اسفندماه را به خاطر افزایش مشتری و فروش بالا کلا از شرکت مرخصی گرفتم
? خدا را صد هزار مرتبه شکر به خاطر تمامی نعمت هایی که به من عطا کرد
? در بهمن ماه قسط های عقب مانده ام را پرداخت کردم و با خیالی راحت تر ادامه دادم
? تاریخ 16-4-96 بود که تعهد 3 برابر کردن درآمدم را نوشتم، خدا را شکر میانگین درآمد دوماه آخر سالم بیش از 3٫2 برابر میانگین درآمدم در زمان نوشتن تعهدم رسید اونم بدون حقوق ثابتم از شغل اولم چون اسفندماه مرخصی بدون حقوق گرفته بودم
? باز خداوند را شاکرم و از شما استاد عزیز بی نهایت ممنونم که باورهایی را در من ایجاد کردید که منجر به این نتایج و فعالیت ها شد.
? شاید نتایجی که بنده گرفتم برای خیلی ها کوچک و ناچیز باشه اما برای من تا سن 29 سالگی با اون شخصیت زندگی کرده بودم و همیشه فکر می کردم اگر شغلم را از دست بدم چه بر سرم میاد و … نتایج فوق العاده ای ست
? و چه راحت آدم با تغییر باورهاش به یه آدم دیگه تبدیل میشه و کارهایی را انجام میده که تا قبل از اون حتی فکرش هم نمی تونسته بکنه
? من در شرکت حتی نمی تونستم با مشتری صحبت کنم و یه پروژه بگیرم و دیگران این کار را می کردند و بعد من پروژه انجام می دادم اما بعد از گوش دادن فقط فایل های رایگان شما و با اعتماد به نفس و باورهایی که درونم ایجاد شد، برای بیزینس خودم چندین بار به شهر دیگه سفر کردم و با مدیر عامل شرکت های مختلف و بزرگ مذاکره کردم
?الحمد الله رب العالمین?
?? من بیزینسم را بدون هیچ سرمایه ای شروع کردم و حتی پول سفرم برای مذاکره به سختی جور کردم و حتی در اون سفر یه سوغاتی کوچیک هم به سختی برای همسرم گرفتم اما با اعتماد به نفس و توکل به خدا و شناخت بیشتر خودم توی مذاکره ها موفق بودم …
? باورش برام سخته اما در همین زمان که داشتم این کامنت را می نوشتم دو تا تماس از خارج کشور داشتم جهت صادرات محصولاتم، آن هم در یک روز تعطیل و بازهم در تعطیلات نوروزی
? باز هم خداوند را شاکرم و از شما استاد عزیز بخاطر تمامی کمکهایتان که باعث شناخت بیشتر خودم و خدای خودم شد ممنونم
? همگی موفق و پیروز و سربلند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
در کامنت قبلی نحوه آشنایی با استاد عزیز جناب آقای عباسمنش و تاثیر استاد بر خودم را گفتم و در این کامنت به موضوع مسابقه می پردازم
? اول از یه باور که در سال 96 برام بوجود آمد بگم که فکر می کنم یکی از بزرگترین دستاوردهای سال 96 ام بوده
طبق باورها و تجربه هایی که از قبل نسبت به الله داشتم همیشه خداوند را یاور خودم می دیدم و می دونستم که در نهایت بهم کمک می کنه و راهی جلوی پام میزاره به همین خاطر تعداد دفعات زیادی به مشکل خوردم و سختی کشیدم اما تسلیم نشدم و باور داشتم که کارم به مو می رسه اما خدا نمیزاره پاره بشه و همین هم میشد و در آخرین لحظات خداوند مشکلم را حل می کرد و خواسته ام را بهم می داد
اما با گوش دادن فقط به فایلهای رایگان استاد و باورهایی که درونم ایجاد شد کم کم به تجربه هایی رسیدم که این باور درونم ایجاد شد که ? خداوند خیلی بیشتر از آنکه بخواهی و خیلی زودتر از آنکه انتظارش را داشته باشی بهت عطا می کنه ?
تغییر باروم به خدایی که می بخشه بیشتر از درخواست و انتظارم، از جمله اتفاقاتی بود که هر موقع بهش فکر می کنم و اون اتفاقات را مرور می کنم حس فوق العاده خوبی بهم میده
?? سال 96 از شادترین سالهای عمرم بود??
? با همسر عزیزم به سفر رفتیم که از رویایی ترین لحظات عمرم بود و هنوز هم که بیش از 10 ماه از اون سفر می گذره همیشه تو ذهنم هست و با فکرکردن بهش عالی انرژی می گیرم
? اعتماد به نفسی که از فایلهای رایگان استاد گرفتم که باعث راه اندازی کسب و کار برای خودم شد (به صورت پاره وقت و در اوقات بیکاری)
?? قرا گرفتن در مسیری که باعث ایجاد بیزینسی (در اوقات بیکاری و بعد از برگشت از محل کار) برای خودم شد که هیچ سررشته ای در اون نداشتم اما با ایمان به خدا و اعتماد بنفس و یادگیری آن بیزینس بعد از 7 ماه درآمدی 3 برابر حقوق ثابتم برام داشت.
? ارتباطات عالی و آشنایی و همکاری با افراد موفق و ثروتمند
? سه نفره شدنمون و ورود اولین فرزندمون به خانواده که حدود 5 ماه دیگه به دنیا میاد، خیلی خوشحالم که فرزندم پدری با باورهای جدید و عالی داره
? احساس شادی و خوشبختی ای که در سال 96 داشتم در طول عمرم تجربه نکرده بودم
? سحر خیز شدن و برنامه داشتن برای هر روز
??ارتقا شخصیتی و رشد و بالندگی ای که در این سال برای من ایجاد شد که شاید دوستان دوره دانشگاهم شخصیت الانم را باور نکنن که حتی یکی از هم دانشگاهی هام بهم گفت مهدی اصلا تو هیچ ربطی به مهدی دوره دانشگاهت نداری، از این بابت بسیار خرسندم
از نعمتهای بزرگی که در این سال نصیبم شد آشنایی با استاد عزیز و گوش دادن به فایهای رایگان استاد بود
? خواندن کتاب اون هم با برنامه ریزی برای منی که غیر از کتب درسی هیچ کتاب دیگه ای نخونده بودم
? اولین تجربه فروشم در بیزینس جدیدم
? درآمدی چند برابر بیشتر از حقوق کارمندیم اون هم از بیزینسی که فقط روزی چند ساعت و اون هم بعد از برگشت از محل کارم و در منزل انجام می دادم
? شروع کسب و کار جدیدم از صفر و بدون سرمایه و رسیدن به درآمدی چند برابری از حقوق کارمندی ام در کمتر از 8 ماه، الان هم قسط های عقب افتاده ام را دادم و هم پس انداز دارم
تجربه های جدید و کسب اطلاعات جدید و یادگیری روش ها و استراتژهای جدید در بیزینس جدیدم
? شخصیتی انعطاف پذیر که در سال 96 داشتم و یادم نمیاد در این سال از کسی دلخور شده باشم یا ناراحت
?? برای خودم زندگی کردم و نه دیگران و حرف دیگران برام اهمیتی نداره، زندگی کردن برای خودم و نه دیگران و بدون مقایسه و قضاوت زندگی دیگران برام فوق العاده لذت بخش بود و احساس آرامش درونی فوق العاده ای داره
دیدن فرصت ها و نعمت های فراوان و بیشتر از آنکه فکرش را می کردم، یعنی فرصت هایی که به راحتی میشه پول درآورد??
و صدها اتفاقات عالی که الان داره از ذهنم می گذره …
? اما در سال 97 چه برنامه هایی دارم و می خوام به چه چیزهایی برسم
1️⃣ یه زندگی فوق العاده با همسرم و فرزندم که قراره دنیا بیاد یه ارتباط فوق العاده و لذت بخش و خوشبختی به معنای واقعی و هزاران برابر بیشتر از سال 96
2️⃣ سلامتی کامل و جسم و روح سالم، برنامه ای برای ورزش و تغذیه سالم جهت سلامتی بیشتر و انرژی بیشتر
3️⃣ فعالیت و راه اندازی کسب و کار جدید و پرسود و رسیدن به سود مالی فراوان و 10 برابر سال 96
این سه مورد اول سه هدف اصلی زندگی م هست
?تعویض منزلم و رفتن به منزلی بزرگ و شیک و در یک مکانی عالی تر از اینجا
?خرید سرفیس پرو 4
?خرید نوت 8
?صادرات و فروش به دلار
?گسترش کسب و کارم و افزودن خدمات و محصولات جدید و رسیدن به سود 10 برابری
?راه اندازی کسب و کار جدید شبیه کسب و کار الانم اما در یک صنف دیگه و با استراتژی جدید
?آموزش و یادگیری مداوم در زمینه کسب و کارم و ارتقا شخصیتی
?آموزش زبان
?تعویض ماشینم و خرید ماشین جدید
?ارتباط های بیشتر و موثر تر با افراد موفق بیشتری
?خروج از شرکتی که الان در آن کارمندم و گذاشتم وقتم و تمرکزم بر روی بیزینس های خودم
?خرید محصولات سایت که به عنوان اولین محصول می خوام دوره عزت نفس را خریداری کنم
? امیدوارم همگی به ورای تمام آن چیزهایی که برای سال 97 می خواهید برسید و خداوند همگی ما را به مسیر درست هدایت فرماید به مسیر آنهایی که بهشان نعمت عطا فرموده و نه کسانی که به آنها غضب کرده و نه گمراهان
موفق و پیروز و سربلند باشید و سعادتمند در دنیا و آخرت
من در سال 96 با صحبتهای استاد عباس منش آشنا شدم و بلافاصله نشانه هایش را دیدم نشانه هایی مثل. :
گذشته نمی توانستم برای دانشگاه انتقالی بگیرم چون بدون کنکور وارد دانشگاه شدم اما در سال 96 بخشنامهای اومد که میشه انتقالی بگیرم و بدون اینکه اذیت بشم این اتفاق برایم میافتد چون یک از اساتیدم خودش به من این پیشنهادو داد که کارهای انتقالی ام را انجام بدهد.
یا برای پایان نامه خیلی دغدغه داشتم که چه موضوعی انتخاب کنم که به آینده ام کمک کنند اما یکی از اساتید به من پیشنهاد داد که موضوعی را به من بدهد و به من در آن پایان نامه کمک کنند
من در سال 96 برایم مسئله ای به وجود آمد که به تضادی بزرگ برخوردم و همچنان با آشنا شدن با سایت استاد عباس منش تمرکزم را به هنگام این تضاد گذاشتم بر روی خواسته هایم و نه تنها بسیار در این مسئله به آرامش رسیدم بلکه به من کمک کرد که بدونم چی می خواهم و تلاش کنم تا به اون خواسته برسم
به هنگام گوش دادن به صحبت های استاد فهمیدم که یک چیز خیلی قوی در زندگی من بوده که هیچگاه به این اندازه بزرگ ندیده بودم آنهم کسی جز خدای خودم نبود خدایی که بهترین فرشته اش ابلیس را به خاطر سجده نکردن بر من از درگاه خودش بیرون کرد و شاید این بزرگترین نعمتی بود که من در سال 96 به دست آوردم اخه تا گذشته احساس میکردم دیگران خیلی تاثیر گذار در زندگی من هستند که می توانند مرا خوشحال کنند اما حال نتنها اینگونه فکر نمیکنم بلکه جز عشق بازی با خدا چیز دیگری مرا به آن قدر خوشحال نمیکند
حذف افراد و چیزهایی که باور اشتباه به من می دهند و جالبه که امسال اولین عیدی است که نه تنها به دنبال این نبودم که چه فیلم هایی برای عید در تلویزیون می زارند بلکه امسال اولین سالی بود در خانه خود بودم و به جایی به عنوان عیدی ویا دیدوبازدید نرفتم چرا که اطرافیان باورهای اشتباه داشتند ومن تلاش برای کنترل ورودی هایم داشتم
سال 96 بعد از 5 سال ازدواج اولین مسافرت را با همسرم رفتم با اینکه فکر میکردم با 250 تومان نمیتوان سفر کرد کرد و یا مسافرت خوبی داشت اما بهترین سفرو داشتم و در این سفر فوق العاده به ما خوش گذشت
امسال اولین سالی بود که شب قدر عزاداری میکردم و از خدای خودم خواستم تا معجزه ای برایم انجام دهد بدون اینکه من اذیت شوم وآن هم این بود که جزخودت چیزی تو این دنیا نخواهم (چون خداوند به راحتی برای مامعجزه می کند) خدا هم تنها مرا با استاد عباس منش آشنا کرد تا با بحث های توحیدی آشنا بشم بلکه کمکم کرد تا زیبایی های جهان را هم بجز خودش بخواهم
سال 96 همسرم و مادرم هر دو باهم مرا سوپرایز کردن و برایم تولد گرفتند و این اولین سالی بود که برای تولدم سوپرایز میشدم
امسال اولین سالی بود که برای مادرم کادو تولد گرفتم و کلی مادرم ذوق کرد
سال 96 همسرم باور لیاقتش بیشتر شد و به سراغ و پروژه های چند میلیونی رفت که گذشته آرزویش را داشته و پیشرفت روزانه اش مرا خوشحال می کند
بدون هیچ دغدغهای در سال 96 خانواده ام چون دیدن من امسال بخاطر باورهایم قصد سفر به شهرم راندارم به همین علت در اسفند ماه عیدی مرا به حسابم ریختند به مبلغی که هیچگاه فکر نمیکردم و من تونستم با عیدیم بسته عشق و مودت را از سایت استاد عباس منش بخرم و کلی نتیجه مثبت برایم به همراه داشت چراکه شیوه درست ارتباط با اطرافیان و همسرم را به من یاد داد.
من تا سال 96 هم زخم معده داشتم و هم افسردگی، اما در سال 96 که باور سلامتی را درک کردم نه تنها خود به خود بدون خوردن هیچ قرصی زخم معده ام خوب شده بلکه روحیه شادی دارم و دیگه افسرده نیستم.
داشتم متن دوستان رو می خوندم و هر خطی که جلو میرفتم درونم موجی از امید و اشتیاق شعله ورتر میشد.خدایا سپاس از تو بخاطر حظورت پر رنگ توی زندگی ما بنده هات .خدایا سپاس بخاطر فرصت زندگی .خدایا سپاس بخاطر شمیم حظور سبزت که فقط کافیه چشم سر رو ببندیم و چشم دل باز کنیم تا عطر مدهوش کننده ات به صورتمون بخوره ..
امروز از میون بینهایت لطف خدا و داشته هام میخوام یکیشونا که برام خیلی خیلی ارزش داره بگم و اونم اینه که امروز من توی افق دور دست بیابون تاریک و ساکتی که سالهاست دارم داخلش دنبال یه معنا می گردم و کیلومترها رو طی کردم و باز سر نقطه اولم بودم ..یه نور دیدم یه فانوس هدایتگر رو که حالا واسم شده معنا ..خدایا شکرت .. خدایا فرشته های نگهبانت همه جا هستن و ما ها را حفاظت می کنن .. معنای امروز من هدفی هستش که امروز پیدا کردم وبا همه وجود تعهد می دم به سمتش حرکت کنم .. ممنونم سید حسین که ابزاری شدی برای تابیدن نور الاهی .هرکجا هستی شاد باشی .پر انرژی باشی و موفقتر از همیشه ..
خیلی خیلی ممنونم که کامنت های منو و قصه زندگی خانوادمونو خوندین – خوشحالم که بعضی هاتون نوشتین نکته یاد گرفتین – این خیلی برای من خوشحال کنندست – اونجا که یکی از دوستان نوشتن که عجب گیری دادی برای فرستادن کامنتت – باید بگم دقیقا همینطوره خخخخخخ صبح روز بعدش دیدم یک ایمیل از طرف سایت اومده و دبهم گفتن مشکل از کجا بوده که خودم روز قبل انقدر آزمون خطا کرده بودم که فهمیدم قضیه چیه – ایشالا که توی خواسته های بعدیمم همینقدر سمج باشم –
یه نکته بگم امروز خیلی توی ذهنم میچرخید این صحبت آقای عباس منش عزیزم : نیاز نیست کار فیزیکی خاصی انجام بدیم فقط با گوش دادن و تکرار و تکرار این فایل هایی که وجود دارن یواش یواش افکار ما عوض میشن و خودمونو توی شرایطی میبینیم که به طور خیلی طبیعی و عادی همه چیز آرام و نرمال و شاد و قلق شده هست –
جنس نوشته هات فرق میکنه و انرژی مثبتی به آدم میده ? ? که سپاسگزار خداوندی هستم برای اینکه دوستانی دارم که حتی نوشته هاشون هم بهم انگیزه میده و از سادگی و صداقتی که توی کامنتای زیبات داشتی خیلی خوشحال شدم و ازت سپاسگزارم که تجربه های قشنگت رو برای این خانواده ی دوست داشتنی نوشتی ????????????????
عرض سلام و وقت بخیر خدمت استاد فرزانه استاد عباس منش و همه دوستان در سایت. همین حالا که این سطور را می نویسم تماشای این ویدیو را تمام کردم و بعد از خواندن چند تا نظر دوستان البته با اندکی دو دلی شروع به نوشتن کردم تا ببینم در سال 96 چه اتفاقات خوبی در زندگی من رخ داده اند.
میخواهم از پایان سالم رو به سمت اول سال مرور کنم تا بهتر بیاد بیارم شون و تصمیم گرفتم بعد از این همه اتفاقات خوب زندگی م را در جایی یادداشت کنم تا در زمان های مورد نیاز بریم سراغ شون. من در حوزه موفقیت مالی و کاری تقریبا سال ها است که فکر میکنم و صفحه یوتیوبم تقریبا همیشه از این نوع صفحات برای من نشان میدهد. اما باید اعتراف کنم که حرف هیچ کدام از بزرگان دیگر از انتونی رابنز، برایان تریسی، استیفان کاوی، دیل کارنگی، علیرضا آزمندیان، ووسی تیمبکوایو و محمد پیام بهرام پور به اندازه حرف های استاد عباس منش به دل من ننشسته اند. این روز ها از هر فرصتی برای شنیدن سخنان استاد استفاده میکنم و کلا امیدوار به بهترین آینده شده ام.
1٫ آشنایی با استاد عباس منش در روز های پایانی سال 96 آنهم به شکل کاملا اتفاقی از طریق یوتیوب یکی از بهترین اتفاقات زندگی ام بود و تصمیم دارم تا حد توانم این سایت و فایل ها را به خانواده و دوستانم معرفی کنم.
2٫ مورد دوم مساله آمدن فامیلم به شهر که خودم زندگی میکنم هست که بصورت غیر منتظره ای کار ها طبق میل من پیش میره و خوشحالم از اینکه میتوانم همه اعضای خانواده ام را با استاد عباس منش آشنا کنم. تصمیم دارم در تلویزیون به جای سریال های بدرد نخور ویدیو های استاد را پخش کنم تا همه بفهمیم که ما لایق بهترین ها هستیم.
3٫ اتفاق خوشحال کننده دیگر در روز های پایانی سال این بود که برای گروی خانه مقداری پول کم داشتم اما بصورت کاملا ناگهانی و غیر منتظره پول خوبی برایم رسید که از اون عزیزم یک جهان ممنونم.
4٫ اتفاق خوب دیگر این بود که در کار مترجمی ام دنبال کار دیگری گشتم و یک کار نسبتا خوب دیگر هم پیدا کردم که میتواند درامدم را افزایش دهم.
5٫ اتفاق خوب کوچک دیگر این بود که توانستم موبایل مورد نظرم را به راحتی بدون احساس کمبود پول خریداری کنم.
6٫ اتفاق خوب دیگر این است که در حوزه بیزنس شخصی خودم کار هایم تا حدی روبراه شده اند و میتوانم با فراغ خاطر به پیشرفت بزنیس ام فکر کنم.
در سالی که گذشت در شهریورماه 96 اولین اتفاق خوب و بزرگ این بود که با فایل های قانون آفرینش استاد از طریق یه دوست قدیمی که سالها خبری ازش نداشتم آشنا شدم و تونستم اونارو تهیه کنم و گوش بدم تازه دوستم به سختی و از طریق اینستا و از طریق چندتا پیج دیگه منو تونسته بود پیدا کنه و شماره موه گیر آورده بود نهایتا بعد از تماس و چند روز رفت و آمد این فایلارو بهم معرفی کرد و برای من یه سعادتی بود دست پیدا کردن به این فایلا که باعث اتفاقات خوب و پیدا کردن مسیر زندگیم شد در مهرماه 96 به لطف قانون آفرینش من و همسرم که مشکلات زیادی در روابط داشتیم و از نظر من دنیا به تهش رسیده بود از طریق معرفی یکی از دوستان در دوره های بینش و مهارتهای زندگی که بحث خودشناسی، خداشناسی و به قول استاد عباس منش بحث توحید بود شرکت کردیم که واقعا عالی بود طوری که انسان به حقیقت پی میبره و از جایگاه بلندی به زندگی نگاه خواهی کرد و زندگی رو آسون میگیری..به لطف الهی دو دوره رو شرکت کردیم که همین ها باعث شد کتابهای زیادیو در این زمینه ها مطالعه کنم و روابطم خیلی خوب شده، مخصوصا همسرم آرومتر شده و دیدش به دنیا بهتر شده طوری که خودش خود بخود داره فایلای قانون آفرینشو گوش میده چون قبلش خیلی مقاوت میکرد ولی الان فکر میکنم افتاده تو فرکانسش و انشاا..تو مسیر موفقیت قدم گذاشته..دوره سومم که آخرین دوره و دروه پیشرفته ست انشاا.. در شهریورماه 97 برگزار میشه که اون روی باورامون خیلی تاثیرگزاره و من امیدوارم تحول فوق العاده ای روی من و همسرم بزاره.خداروشکر تو سال 96 قضاوت و غیبتام خیلی خیلی کم شد و همش سعی در خودسازی و کنترل درونی خودم داشتم..
سلام به استادعزیزم وخانوادی عزیزوهم فرکانسی های خوبم خداروصدهزارمرتبه شکرمیکنم که الان اینجاهستم ودارم این متن رومینویسم استادمهربانمذمن از تابستان 96بااین سایت بسیارعالی به طرزمعجزه آسایی اشناشدم استادخوبم منم راننده تاکسی هستم قبلاتواژانس کارمیکردم ازصبح ساعت هفت تاهفت وهشت شب کارمیکردم وخسته وکوفته میامدم خونه تازه میخاستم برم خریدبرافردانهاروشام میامدم خونه تا ساعت دوازده ویک درگیره کارای خونه بودم خلاصه خسته ناتوان میرفتم براخواب تاچشم روهم میذاشتم دوباره روزازنوروزیی از نوهمیشه هم ماشینم از بس میدویدبخاطره استلاک بالاخراب بودخداشاهده هرچی کارمیکرد یه نون بخورنمیرومابقی خرج خودش میکردم همیشه هم خودم ناراحت بودم که شغل بدی دارم واذیت بودم چون جایگاهم رو بالاترمیدونستم نمیدونم چی شدتواین روزمره گی وگرفتاری یهودیدم خیلی بیخیال شدم وهمیشه پشت رول دارم شکرگذاری میکنم والبته حال خوبی نداشتم ولی وقتی باخدای خودم صحبت میکردم اروووم بودم وخوشحال تااینکه یکی از همکارام ناگفته نماندکه همکارم همه مرد بودن فقط خودم تنها زن بودم اونجا خانمهای زیادی میومدن ولی دوام نمیاوردن نمیتونستن کار کنن میرفتن فقط خودم بودم که سه سال مشغول همینکاربودم هیچی تو همون مدتی که شکرگذاری میکردم یکی از همکارام بهم کتاب حکایت دولت فرزانگی دادگفت بخون خیلی خوبه کتاب رو که خوندم خیلی اروم شدم وامیدم به زندگی خیلی بیشترشدافتاده بودم تو یه مسیردیگه خودم خبرنداشتم چون از مداروفرکانس واینا هیچی نمیدونستم من اژانس دانشگاه ازادشیراز بودم بیشترمسافرام هم دخترای ادنشجوی جوان بودن تقریباباهمه دوست شده بودم وهمه منومیشناختن تا اینکه یکی از همین مسافرا بهم پیشنهاد یه کاره خوب وعالی روداد بخوام بنویسم خیلی طول میکشه بعداز مدتی دیدم واردنتورمارکتین شدم وکلاس میرموازاژانسم اومدم بیرون توکلاسایی که میرفتم ازبس درب وداغون بودم مشاورمون سایت شماروبهم معرفی کرد از اونموقع باشما اشنا شدم وخداشاهده که چه معجزاتی بچشم خودم دیدموتجربه کردم اصلاکلا تغییرکردم من یه ادم جوش جوشی بودم که زودقضاوت میکردموهمیشه عصبی بودم وبه همه چی گیرمیدادم الان خداروصداهزارمرتبه به لطف خداو شما استادبزرگوارخیلی ارومم واز زندگیم لذت میبرم دخترم هم وارده فرکانس شما شده اونم خداروشکر خیلی بهترشده اخرهمین سالی که گذشت خونه خریدم
خدایاشکرت برای موفقیت های کوچیک و بزرگی که در سال نودو شش بدست آوردم دو بار قهرمان استان در ورزش جودو . پیشرفت مالی . عضو شدن پدرم در بهزیستی و پیشرفت در امر معافیت
روابط خوب . سلامتی . بهبودی سر و وضع زندگیمون . ماشین صفر . خرید سایت . آشنایی با آدمهای خوب و جدید. شخصیتم خیلی فرق کرده. قویتر و شجاع تر شدم . نزدیک 10 کیلو وزن کم کردم . خریدن کفش و لباس شلوار جدید و شیک . کتاب خوندم . غذاهای خوب خوردم . سنتور . درک بهتر خدا و جهان و خیلی اتفاقات خوب الان لحظات آخر سال نود و شش هست که دارم این پست رو میذارم و خدارا بابت تمامی موفقیت ها و پیشرفت در تمام جنبهها ی زندگیم سپاسگذارم
و حتما در آخر سال نودو هفت موفقیت های بیشتر و بزرگتری را شکرگذاری میکنم و پیشرفت بیشتری دارم در سال جدید مثل: درآمد ماهی ده میلیون تومن و استقلال شغلی . عضو تیم ملی بودن . آمادگی جسمانی بالاتر . روابط بهتر . قویتر بودن . پیشرفت شخصیتی . خوشتیپتر بودن . خدا و جهان را بهتر درک کردن . نقاط قوت بیشتری داشتن . کتاب های بهتری خوندن . مسافرت های زیاد و خوب . ادامه دادن سنتور . معافیت سربازی . کارفرمای موفق بودن . خدایاشکرت برای موفقیت هایی که در سال نود و هفت بدست میارم
سلام و درود:
عاشقتونم عاشقتم خدا که بعد ورزش یه جدیتیشن زدم و تو بهم الهام کردی بیام این بخش سایت و کامنت های خودمو بخونم.
امروز جمعه 17 فروردین هست سال 1403
خدایا ممنونم که یادم دادی کهه تسلیم باشم یه فایلی گوش دادم میگقت تو باید ذهنتو خالی کنی که خدا بیاد کمکت نه اینکه با این ذهنت بری تو دل کارر چون نتایجت میشه مثل پدرت میشه مثل مادرت خب یاد گرفتم تسلیم باشم
امروز ب خدا نوشتم نامه مو ب همسرم ب خودم.
گفتم خدایا تو میدونی من هیچینمیدونم
من با این ذهنم نه تونستم درامد دلخواهم رو جذب کنم نه همسر دلخواهمو نه خونه نهماشین نه عشق و نه اعتماد بنفس و عزت نفس تو بهمکمک کن
من واقعا کم اوردم give up
واقعا نمیدونم چکار کنم
ذهن من اینه کمک من کن
تو علمت اگاهیت مثل اقیانوسه و اگاهی و عمل من مثل یه قطره همنیست کل دنیا این همه کشف کردند این همه نعمت دارند این همه فرمول و علم و کشفیات و…هزار و هزار ولی بازم در برابر قدرت تو و علمت مثل قطره ای در برابر اقیانوسه….
خدایا خواهش میکنم بهم کمک کن من هیچی نمیدونمممم من نمیدونم چجوری چطورر من اگ میدونستم که عالی میشد زندگیم
تو میدونی تو عالمی من اومدم ک فقط لذت ببرم حالمو خوب کنم
اصلا برای این خواستم بیام توی این دنیا و تجربه کنم به قول کامنت خانمشایسته عزیزم ، چون میدونستم ب تو وصلم چون میدونستم تو هستی کمک منمیکنی نمی دونستم توهرلحظه پیشمی باهام حرف میزنی…
خب خدایا شکرت ک دارم یاد میگیرم درک میکنم جهانتو قوانینت رو
قبلا همین هم بلد نبودم اصلا قانون چیه حس خوب چیه خدایا از لطفت ممنونم
امسال وارد رابطه عاطفی خاصی نشدم ولی بازم خواستگار های خوبی داشتم.تونستم پا بزارم رو ترسم و با خواستگارم یوسف بریم بیرون.و تونستم تیپ دلخواهمو بپوشم و لذت ببرمخدایا ممنونم ازت..شلوار دمپا کاپشن خشگل مدل موهام عالی بود
خداجونم ممنونم امروز ورزش کردم و حالم از بد به خوب تبدیل شد بعدش گفتی مدیتیشن کن بعدش گفتی حالا بیا توی این سایت بعدش گفتی حالا بنویس حالا نمی دونم چی بهم بگی فقط عاشقتم پله پله هدایتم میکنی چجوریشو نمیدونم
خداجونم ممنونم این چند روز موندم خونه و کلی رو خودم کار کردم اگاهی بدست اوردم لذت می برم عاشقتم
خدایا تو چقدر عاشق من بودی ک این اگاهی هارا بهم دادی این حسای خوبو بهم دادی
امسال کار خوبی ک کردم فایل گفتگو با دوستان رو همشو طی چند روز گوش دادم و فایل رزا خیلی بهمکمک کرد و فایل سپیده و فایل با اقای عرشیانفر عاشقتم خدا
چند بارگوش داده بودم ولی متوجه نمیشدم قانونو
استاد گفت وقتی حالت بده شیطان باهات حرف میزنه و هرررلحظه باید حواست ب حست باشه هروقت حالت خوبه داره خدا باهات حرف میزنه و تو فقط باید اقدام کنی ..حالتو خوب کن بعد بهت میگه
مثال اون حرف بهت حس عشق میده حس امیدواری میده و تو ک بلدی اون حرف خداست حالا فقط باید اقدام کنی
و نکته.اون پله پله بهت الهاممیکنه از کارهای کوچیک شاید غیر منطقی ولی ساااااده شاید یک قدمی تو باشه شاید یه کامنت باشه یه تلفن باشه اینه خاصیت خدا
مگه میشه عاش چنین خدایی نبود:
1.اولش بزار ذهنت خاموش بشه حالا چ با ورزش ضربان 120 چه با نوشتن و خالی کردن ذهن و ترمز ها..چه با تسلیم شدن
2.خب حالا ببین باهات حرف میزنه صدای ذهنت گفتگوی تو در ذهنت کمتر شده(فرمون رو ول کردی دادی به خدا ماشینو از پشت فرمون اومدی عقب)
خب حالا اون تورو به همه چی میرسونه با تسلیم
3.حالا اون ایده ببین همیشه میگه یک اقدامی بکن همیشههههههههعع میگه حالا ببین اون ایده بهت چه حس و حالی میده ؟
استرس؟ اضطراب؟ ترس؟ گیجی؟ خستگی؟ لذت؟ ارامش؟حال خوب؟ اون ایده بهت چی حسی میده
مثال:امروز صبح ک پاشدم حس گناه بدی داشتم حس شرمندگی ترس،
خب پاشدم فایل تسلیم شدن گوش دادم ( طبق تصمیم ذهنم نوشتم.سپاسگزاری کردم دیدمنه حالم بده هنوز ذهنم نجواتوره یا کمی خوب میشه گفتم چکار کنمم؟)
دویدم رفتم رو تردمیل و برو ورزش شدید ضربان بالا120…
خب حالا اومدم پایین خواستم برقصم ایده حس خوب کن امد گفت بشین مدیتیشن ک حالا ک ذهنت امادس بشین سکوت کن و نفس بکش…
همونجا سریع نشستم موزیک دلخاهمو پلی کردم و روتخت مدیتیشن کردم و نور سفیدیی تجسم کردم ک اومده تو ذهنم
حالا بهم اول ذهنم گفت برو فلان کتاب صوتیو پلی کن دیدم نه حس استرس بهم میده مطمعنم نمیکنه بازم صبر کردم ادامه دادم بهم گفت حالا زهرا برو سایت استاد و کامنتهای نتایجتو بخونحس خوبی گرفتم سبک شدم حالا اینجام
وقتی خوندم نتایجمو حس خوبی گرفتم حس لیاقت حس تونستن حس قدرت
خب حالا گفت بنویس نتایج امروز و امسالتو و رد پا بزار و من هماین کارو کردم حالا میگه برو گوش کن بییه فایل های مصاحبه رو برو ک رفتیم بااای
خدایا ممنونتم
خدایا از تو ممنونم ک هستی و عاشق منی..
خداجونم تو مال منی تو عاشق منی
? سلام وقتتون بخیر
با آرزوی موفقیت و سربلندی و ثروت و سعادت برای شما استاد عزیز و تمامی دوستان گرامی
? الله را سپاس گذارم و خالصانه شکرگذار که بنده را در این مسیر قرار داد و با شما آشنا شدم
? یه سالی از آشنایی من با شما می گذره و این اولین کامنتی هست که می زارم
? حدود یه سال پیش (ماههای آخر سال 95) بود ؛ چند ماهی بود که ازدواج کرده بودم، که با نگاهی به آینده و روند کاری و درآمدی ام به این نتیجه رسیدم که با همین روند، سال 96 را به سختی خواهم گذروند چون حدود 85 درصد از درآمدم را باید قسط وام ازدواج و یه وام دیگه و اجاره خونه می دادم و کم کم پس اندازم هم داشت تموم میشد که حدود ماه مرداد 96 بود که پس اندازم هم تموم شد!
? آخر سال 95 بود که بیشتر به علت ترس و خطری که از آینده پیش بینی کرده بودم تصمیم به انجام کاری گرفتم و با خود می گفتم که باید یه کاری انجام بدم، نمی دونستم چه کاری و چگونه اما مدام این را برای خودم تکرار می کردم و از خدا می خواستم که کمکم کنه
? از تجربیات گذشته ام و باوری که داشتم می دونستم خداوند تنهام نمی زاره و بهم کمک می کنه حتی دقیقه 90، با ایمان و صبوری با خودم صحبت می کردم و می پرسیدم چه کار باید بکنم؟ چه کاری می تونم انجام بدم؟ راه درست چیه؟ تخصص خودم را مرور می کردم، تخصص ها و توانمندی هام را می نوشتم کارهایی هم که علاقه داشتم می نوشتم تا به یه جمع بندی برای شروع کار جدیدم برسم.
? حدود یه سال پیش بود، اسفند 95 همچنان با خودم در مورد آینده ام فکر می کردم و دنبال جواب بودم که یکی از دوستانم یکی از فایلهای صوتی کانال عباسمنش را برام فرستاد، این فایل صوتی از طرف یکی از اعضای کانال بود که در مورد تغییراتش از زمانی که با شما آشنا شده بود صحبت می کرد.
? از اون جا بود که در کانال عضو شدم و بعد سایت و بعد هم چند تا فایل رایگان و بعد هم تمامی فایلهای رایگان را دانلود کردم و همیشه در راه رفت و برگشت به محل کارم توی ماشین گوش می دادم?
? صحبت ها ابتدا برام نا آشنا و غریبه بود و شاید امیدی به اتفاق خوب از طریق این صحبتها نداشتم اما چون به دلم نشسته بود گفتم یه دوره گوش کنم
? فایلها حالم را خوب می کرد و من هم گوش می دادم، یه دوره گوش کردم با برخی از باورها مخالف بودم! و صحیح نمی دونستم! اما با خودم گفتم به اونهایی که فکر می کنی درسته عمل کن
صحبت ها برایم تازگی داشت و تغییر برام سخت، برای بارم دوم فایلها را از ابتدا شروع به گوش دادن کردم خیلی خیلی بیشتر از قبل صحبتها را می فهمیدم و بیشتر برداشت می کردم و خیلی از باورهام را تغییر داد.
?? مهمترین چیزی که فایلهای رایگان بهم داد اعتماد به نفس بود، واقعا برای کار جدیدم اعتماد به نفس نداشتم، تا اون روز همیشه فکر می کردم اگر از اینجا اخراج بشم (شرکت خصوصی) کجا می تونم کار کنم؟ اگر شرکت ورشکسته بشه من باید چی کار کنم؟ در حالیکه از بهترین کارمندان اون شرکت بودم!
? با اعتماد به نفسی که بدست آورده بودم و باورهای جدید و شناختی که از خدا پیدا کردم و شخصیتی که در من شکل گرفته بود و با توجه به تخصصی که داشت کار جدیدم را که برای خودم بود از اواخر سال 95 و نوروز 96 به صورت پاره وقت شروع کردم یعنی اوقات فراغتم و زمانی که از محل کار برمی گشتم
? حدودا روزی 3 الی 4 ساعت روی کار خودم وقت می ذاشتم، حدود 4 ماهی گذشت با برنامه ریزی هایی که برای کارم کرده بود حتی تا آذرماه 96 برنامه ها و کارهام را نوشته بودم اما مسیرم عوض شد.
به سوی کاری دیگه هدایت شدم، مشکلات زیادی وجود داشت و پس اندازها م هم تقریبا تموم شده بود اما چون می دونستم که باید شروع کنم، کار جدیدم را شروع کردم یعنی همین بیزینسی که الان دارم ، بدون هیچ تجربه ای و سرمایه ای در این کار شروع به کار کردم.
? هم کارم را انجام میدادم و هم هر روز در مورد بیزینسم مطالعه می کردم تا اطلاعات بدست بیارم و با بیزینس آشنا بشم، هنگام شروع کار حتی با اصطلاحات بیزینسم هم آشنا نبودم و مطالعه زیادی روی کارم داشتم تا با آن آشنا بشم
? تنهایی و به صورت پاره وقت، به عنوان شغل دوم و درخانه؛ و با آرامش و تذکرهایی که همسرم بهم می داد، ادامه دادم تا اینکه در تاریخ 10 دی ماه 96 بود یعنی بعد از حدود 6 ماه اولین فروشم را انجام دادم?
? همینجور سیر صعودی ادامه داشت تا جایی که اسفندماه را به خاطر افزایش مشتری و فروش بالا کلا از شرکت مرخصی گرفتم
? خدا را صد هزار مرتبه شکر به خاطر تمامی نعمت هایی که به من عطا کرد
? در بهمن ماه قسط های عقب مانده ام را پرداخت کردم و با خیالی راحت تر ادامه دادم
? تاریخ 16-4-96 بود که تعهد 3 برابر کردن درآمدم را نوشتم، خدا را شکر میانگین درآمد دوماه آخر سالم بیش از 3٫2 برابر میانگین درآمدم در زمان نوشتن تعهدم رسید اونم بدون حقوق ثابتم از شغل اولم چون اسفندماه مرخصی بدون حقوق گرفته بودم
? باز خداوند را شاکرم و از شما استاد عزیز بی نهایت ممنونم که باورهایی را در من ایجاد کردید که منجر به این نتایج و فعالیت ها شد.
? شاید نتایجی که بنده گرفتم برای خیلی ها کوچک و ناچیز باشه اما برای من تا سن 29 سالگی با اون شخصیت زندگی کرده بودم و همیشه فکر می کردم اگر شغلم را از دست بدم چه بر سرم میاد و … نتایج فوق العاده ای ست
? و چه راحت آدم با تغییر باورهاش به یه آدم دیگه تبدیل میشه و کارهایی را انجام میده که تا قبل از اون حتی فکرش هم نمی تونسته بکنه
? من در شرکت حتی نمی تونستم با مشتری صحبت کنم و یه پروژه بگیرم و دیگران این کار را می کردند و بعد من پروژه انجام می دادم اما بعد از گوش دادن فقط فایل های رایگان شما و با اعتماد به نفس و باورهایی که درونم ایجاد شد، برای بیزینس خودم چندین بار به شهر دیگه سفر کردم و با مدیر عامل شرکت های مختلف و بزرگ مذاکره کردم
?الحمد الله رب العالمین?
?? من بیزینسم را بدون هیچ سرمایه ای شروع کردم و حتی پول سفرم برای مذاکره به سختی جور کردم و حتی در اون سفر یه سوغاتی کوچیک هم به سختی برای همسرم گرفتم اما با اعتماد به نفس و توکل به خدا و شناخت بیشتر خودم توی مذاکره ها موفق بودم …
? باورش برام سخته اما در همین زمان که داشتم این کامنت را می نوشتم دو تا تماس از خارج کشور داشتم جهت صادرات محصولاتم، آن هم در یک روز تعطیل و بازهم در تعطیلات نوروزی
? باز هم خداوند را شاکرم و از شما استاد عزیز بخاطر تمامی کمکهایتان که باعث شناخت بیشتر خودم و خدای خودم شد ممنونم
? همگی موفق و پیروز و سربلند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
جواب به سوال مسابقه را در کامنت بعدی می نویسم …?
? سلام مجدد خدمت همه دوستان عزیز
در کامنت قبلی نحوه آشنایی با استاد عزیز جناب آقای عباسمنش و تاثیر استاد بر خودم را گفتم و در این کامنت به موضوع مسابقه می پردازم
? اول از یه باور که در سال 96 برام بوجود آمد بگم که فکر می کنم یکی از بزرگترین دستاوردهای سال 96 ام بوده
طبق باورها و تجربه هایی که از قبل نسبت به الله داشتم همیشه خداوند را یاور خودم می دیدم و می دونستم که در نهایت بهم کمک می کنه و راهی جلوی پام میزاره به همین خاطر تعداد دفعات زیادی به مشکل خوردم و سختی کشیدم اما تسلیم نشدم و باور داشتم که کارم به مو می رسه اما خدا نمیزاره پاره بشه و همین هم میشد و در آخرین لحظات خداوند مشکلم را حل می کرد و خواسته ام را بهم می داد
اما با گوش دادن فقط به فایلهای رایگان استاد و باورهایی که درونم ایجاد شد کم کم به تجربه هایی رسیدم که این باور درونم ایجاد شد که ? خداوند خیلی بیشتر از آنکه بخواهی و خیلی زودتر از آنکه انتظارش را داشته باشی بهت عطا می کنه ?
تغییر باروم به خدایی که می بخشه بیشتر از درخواست و انتظارم، از جمله اتفاقاتی بود که هر موقع بهش فکر می کنم و اون اتفاقات را مرور می کنم حس فوق العاده خوبی بهم میده
?? سال 96 از شادترین سالهای عمرم بود??
? با همسر عزیزم به سفر رفتیم که از رویایی ترین لحظات عمرم بود و هنوز هم که بیش از 10 ماه از اون سفر می گذره همیشه تو ذهنم هست و با فکرکردن بهش عالی انرژی می گیرم
? اعتماد به نفسی که از فایلهای رایگان استاد گرفتم که باعث راه اندازی کسب و کار برای خودم شد (به صورت پاره وقت و در اوقات بیکاری)
?? قرا گرفتن در مسیری که باعث ایجاد بیزینسی (در اوقات بیکاری و بعد از برگشت از محل کار) برای خودم شد که هیچ سررشته ای در اون نداشتم اما با ایمان به خدا و اعتماد بنفس و یادگیری آن بیزینس بعد از 7 ماه درآمدی 3 برابر حقوق ثابتم برام داشت.
? ارتباطات عالی و آشنایی و همکاری با افراد موفق و ثروتمند
? سه نفره شدنمون و ورود اولین فرزندمون به خانواده که حدود 5 ماه دیگه به دنیا میاد، خیلی خوشحالم که فرزندم پدری با باورهای جدید و عالی داره
? احساس شادی و خوشبختی ای که در سال 96 داشتم در طول عمرم تجربه نکرده بودم
? سحر خیز شدن و برنامه داشتن برای هر روز
??ارتقا شخصیتی و رشد و بالندگی ای که در این سال برای من ایجاد شد که شاید دوستان دوره دانشگاهم شخصیت الانم را باور نکنن که حتی یکی از هم دانشگاهی هام بهم گفت مهدی اصلا تو هیچ ربطی به مهدی دوره دانشگاهت نداری، از این بابت بسیار خرسندم
از نعمتهای بزرگی که در این سال نصیبم شد آشنایی با استاد عزیز و گوش دادن به فایهای رایگان استاد بود
? خواندن کتاب اون هم با برنامه ریزی برای منی که غیر از کتب درسی هیچ کتاب دیگه ای نخونده بودم
? اولین تجربه فروشم در بیزینس جدیدم
? درآمدی چند برابر بیشتر از حقوق کارمندیم اون هم از بیزینسی که فقط روزی چند ساعت و اون هم بعد از برگشت از محل کارم و در منزل انجام می دادم
? شروع کسب و کار جدیدم از صفر و بدون سرمایه و رسیدن به درآمدی چند برابری از حقوق کارمندی ام در کمتر از 8 ماه، الان هم قسط های عقب افتاده ام را دادم و هم پس انداز دارم
تجربه های جدید و کسب اطلاعات جدید و یادگیری روش ها و استراتژهای جدید در بیزینس جدیدم
? شخصیتی انعطاف پذیر که در سال 96 داشتم و یادم نمیاد در این سال از کسی دلخور شده باشم یا ناراحت
?? برای خودم زندگی کردم و نه دیگران و حرف دیگران برام اهمیتی نداره، زندگی کردن برای خودم و نه دیگران و بدون مقایسه و قضاوت زندگی دیگران برام فوق العاده لذت بخش بود و احساس آرامش درونی فوق العاده ای داره
دیدن فرصت ها و نعمت های فراوان و بیشتر از آنکه فکرش را می کردم، یعنی فرصت هایی که به راحتی میشه پول درآورد??
و صدها اتفاقات عالی که الان داره از ذهنم می گذره …
? اما در سال 97 چه برنامه هایی دارم و می خوام به چه چیزهایی برسم
1️⃣ یه زندگی فوق العاده با همسرم و فرزندم که قراره دنیا بیاد یه ارتباط فوق العاده و لذت بخش و خوشبختی به معنای واقعی و هزاران برابر بیشتر از سال 96
2️⃣ سلامتی کامل و جسم و روح سالم، برنامه ای برای ورزش و تغذیه سالم جهت سلامتی بیشتر و انرژی بیشتر
3️⃣ فعالیت و راه اندازی کسب و کار جدید و پرسود و رسیدن به سود مالی فراوان و 10 برابر سال 96
این سه مورد اول سه هدف اصلی زندگی م هست
?تعویض منزلم و رفتن به منزلی بزرگ و شیک و در یک مکانی عالی تر از اینجا
?خرید سرفیس پرو 4
?خرید نوت 8
?صادرات و فروش به دلار
?گسترش کسب و کارم و افزودن خدمات و محصولات جدید و رسیدن به سود 10 برابری
?راه اندازی کسب و کار جدید شبیه کسب و کار الانم اما در یک صنف دیگه و با استراتژی جدید
?آموزش و یادگیری مداوم در زمینه کسب و کارم و ارتقا شخصیتی
?آموزش زبان
?تعویض ماشینم و خرید ماشین جدید
?ارتباط های بیشتر و موثر تر با افراد موفق بیشتری
?خروج از شرکتی که الان در آن کارمندم و گذاشتم وقتم و تمرکزم بر روی بیزینس های خودم
?خرید محصولات سایت که به عنوان اولین محصول می خوام دوره عزت نفس را خریداری کنم
? امیدوارم همگی به ورای تمام آن چیزهایی که برای سال 97 می خواهید برسید و خداوند همگی ما را به مسیر درست هدایت فرماید به مسیر آنهایی که بهشان نعمت عطا فرموده و نه کسانی که به آنها غضب کرده و نه گمراهان
موفق و پیروز و سربلند باشید و سعادتمند در دنیا و آخرت
? مرا از دعای خیر خود بی نصیب نگذارد
خدا نگهدار
من در سال 96 با صحبتهای استاد عباس منش آشنا شدم و بلافاصله نشانه هایش را دیدم نشانه هایی مثل. :
گذشته نمی توانستم برای دانشگاه انتقالی بگیرم چون بدون کنکور وارد دانشگاه شدم اما در سال 96 بخشنامهای اومد که میشه انتقالی بگیرم و بدون اینکه اذیت بشم این اتفاق برایم میافتد چون یک از اساتیدم خودش به من این پیشنهادو داد که کارهای انتقالی ام را انجام بدهد.
یا برای پایان نامه خیلی دغدغه داشتم که چه موضوعی انتخاب کنم که به آینده ام کمک کنند اما یکی از اساتید به من پیشنهاد داد که موضوعی را به من بدهد و به من در آن پایان نامه کمک کنند
من در سال 96 برایم مسئله ای به وجود آمد که به تضادی بزرگ برخوردم و همچنان با آشنا شدن با سایت استاد عباس منش تمرکزم را به هنگام این تضاد گذاشتم بر روی خواسته هایم و نه تنها بسیار در این مسئله به آرامش رسیدم بلکه به من کمک کرد که بدونم چی می خواهم و تلاش کنم تا به اون خواسته برسم
به هنگام گوش دادن به صحبت های استاد فهمیدم که یک چیز خیلی قوی در زندگی من بوده که هیچگاه به این اندازه بزرگ ندیده بودم آنهم کسی جز خدای خودم نبود خدایی که بهترین فرشته اش ابلیس را به خاطر سجده نکردن بر من از درگاه خودش بیرون کرد و شاید این بزرگترین نعمتی بود که من در سال 96 به دست آوردم اخه تا گذشته احساس میکردم دیگران خیلی تاثیر گذار در زندگی من هستند که می توانند مرا خوشحال کنند اما حال نتنها اینگونه فکر نمیکنم بلکه جز عشق بازی با خدا چیز دیگری مرا به آن قدر خوشحال نمیکند
حذف افراد و چیزهایی که باور اشتباه به من می دهند و جالبه که امسال اولین عیدی است که نه تنها به دنبال این نبودم که چه فیلم هایی برای عید در تلویزیون می زارند بلکه امسال اولین سالی بود در خانه خود بودم و به جایی به عنوان عیدی ویا دیدوبازدید نرفتم چرا که اطرافیان باورهای اشتباه داشتند ومن تلاش برای کنترل ورودی هایم داشتم
سال 96 بعد از 5 سال ازدواج اولین مسافرت را با همسرم رفتم با اینکه فکر میکردم با 250 تومان نمیتوان سفر کرد کرد و یا مسافرت خوبی داشت اما بهترین سفرو داشتم و در این سفر فوق العاده به ما خوش گذشت
امسال اولین سالی بود که شب قدر عزاداری میکردم و از خدای خودم خواستم تا معجزه ای برایم انجام دهد بدون اینکه من اذیت شوم وآن هم این بود که جزخودت چیزی تو این دنیا نخواهم (چون خداوند به راحتی برای مامعجزه می کند) خدا هم تنها مرا با استاد عباس منش آشنا کرد تا با بحث های توحیدی آشنا بشم بلکه کمکم کرد تا زیبایی های جهان را هم بجز خودش بخواهم
سال 96 همسرم و مادرم هر دو باهم مرا سوپرایز کردن و برایم تولد گرفتند و این اولین سالی بود که برای تولدم سوپرایز میشدم
امسال اولین سالی بود که برای مادرم کادو تولد گرفتم و کلی مادرم ذوق کرد
سال 96 همسرم باور لیاقتش بیشتر شد و به سراغ و پروژه های چند میلیونی رفت که گذشته آرزویش را داشته و پیشرفت روزانه اش مرا خوشحال می کند
بدون هیچ دغدغهای در سال 96 خانواده ام چون دیدن من امسال بخاطر باورهایم قصد سفر به شهرم راندارم به همین علت در اسفند ماه عیدی مرا به حسابم ریختند به مبلغی که هیچگاه فکر نمیکردم و من تونستم با عیدیم بسته عشق و مودت را از سایت استاد عباس منش بخرم و کلی نتیجه مثبت برایم به همراه داشت چراکه شیوه درست ارتباط با اطرافیان و همسرم را به من یاد داد.
من تا سال 96 هم زخم معده داشتم و هم افسردگی، اما در سال 96 که باور سلامتی را درک کردم نه تنها خود به خود بدون خوردن هیچ قرصی زخم معده ام خوب شده بلکه روحیه شادی دارم و دیگه افسرده نیستم.
سلام خدمت همه بچه های سایت و استاد عزیزم
داشتم متن دوستان رو می خوندم و هر خطی که جلو میرفتم درونم موجی از امید و اشتیاق شعله ورتر میشد.خدایا سپاس از تو بخاطر حظورت پر رنگ توی زندگی ما بنده هات .خدایا سپاس بخاطر فرصت زندگی .خدایا سپاس بخاطر شمیم حظور سبزت که فقط کافیه چشم سر رو ببندیم و چشم دل باز کنیم تا عطر مدهوش کننده ات به صورتمون بخوره ..
امروز از میون بینهایت لطف خدا و داشته هام میخوام یکیشونا که برام خیلی خیلی ارزش داره بگم و اونم اینه که امروز من توی افق دور دست بیابون تاریک و ساکتی که سالهاست دارم داخلش دنبال یه معنا می گردم و کیلومترها رو طی کردم و باز سر نقطه اولم بودم ..یه نور دیدم یه فانوس هدایتگر رو که حالا واسم شده معنا ..خدایا شکرت .. خدایا فرشته های نگهبانت همه جا هستن و ما ها را حفاظت می کنن .. معنای امروز من هدفی هستش که امروز پیدا کردم وبا همه وجود تعهد می دم به سمتش حرکت کنم .. ممنونم سید حسین که ابزاری شدی برای تابیدن نور الاهی .هرکجا هستی شاد باشی .پر انرژی باشی و موفقتر از همیشه ..
سلااااااااام به دوستان عزیزم
خیلی خیلی ممنونم که کامنت های منو و قصه زندگی خانوادمونو خوندین – خوشحالم که بعضی هاتون نوشتین نکته یاد گرفتین – این خیلی برای من خوشحال کنندست – اونجا که یکی از دوستان نوشتن که عجب گیری دادی برای فرستادن کامنتت – باید بگم دقیقا همینطوره خخخخخخ صبح روز بعدش دیدم یک ایمیل از طرف سایت اومده و دبهم گفتن مشکل از کجا بوده که خودم روز قبل انقدر آزمون خطا کرده بودم که فهمیدم قضیه چیه – ایشالا که توی خواسته های بعدیمم همینقدر سمج باشم –
یه نکته بگم امروز خیلی توی ذهنم میچرخید این صحبت آقای عباس منش عزیزم : نیاز نیست کار فیزیکی خاصی انجام بدیم فقط با گوش دادن و تکرار و تکرار این فایل هایی که وجود دارن یواش یواش افکار ما عوض میشن و خودمونو توی شرایطی میبینیم که به طور خیلی طبیعی و عادی همه چیز آرام و نرمال و شاد و قلق شده هست –
چرخ زتدگیامون قلق باشه همیشه :))))))))))))
سلام مجدد یاسمین عزیز?
جنس نوشته هات فرق میکنه و انرژی مثبتی به آدم میده ? ? که سپاسگزار خداوندی هستم برای اینکه دوستانی دارم که حتی نوشته هاشون هم بهم انگیزه میده و از سادگی و صداقتی که توی کامنتای زیبات داشتی خیلی خوشحال شدم و ازت سپاسگزارم که تجربه های قشنگت رو برای این خانواده ی دوست داشتنی نوشتی ????????????????
عرض سلام و وقت بخیر خدمت استاد فرزانه استاد عباس منش و همه دوستان در سایت. همین حالا که این سطور را می نویسم تماشای این ویدیو را تمام کردم و بعد از خواندن چند تا نظر دوستان البته با اندکی دو دلی شروع به نوشتن کردم تا ببینم در سال 96 چه اتفاقات خوبی در زندگی من رخ داده اند.
میخواهم از پایان سالم رو به سمت اول سال مرور کنم تا بهتر بیاد بیارم شون و تصمیم گرفتم بعد از این همه اتفاقات خوب زندگی م را در جایی یادداشت کنم تا در زمان های مورد نیاز بریم سراغ شون. من در حوزه موفقیت مالی و کاری تقریبا سال ها است که فکر میکنم و صفحه یوتیوبم تقریبا همیشه از این نوع صفحات برای من نشان میدهد. اما باید اعتراف کنم که حرف هیچ کدام از بزرگان دیگر از انتونی رابنز، برایان تریسی، استیفان کاوی، دیل کارنگی، علیرضا آزمندیان، ووسی تیمبکوایو و محمد پیام بهرام پور به اندازه حرف های استاد عباس منش به دل من ننشسته اند. این روز ها از هر فرصتی برای شنیدن سخنان استاد استفاده میکنم و کلا امیدوار به بهترین آینده شده ام.
1٫ آشنایی با استاد عباس منش در روز های پایانی سال 96 آنهم به شکل کاملا اتفاقی از طریق یوتیوب یکی از بهترین اتفاقات زندگی ام بود و تصمیم دارم تا حد توانم این سایت و فایل ها را به خانواده و دوستانم معرفی کنم.
2٫ مورد دوم مساله آمدن فامیلم به شهر که خودم زندگی میکنم هست که بصورت غیر منتظره ای کار ها طبق میل من پیش میره و خوشحالم از اینکه میتوانم همه اعضای خانواده ام را با استاد عباس منش آشنا کنم. تصمیم دارم در تلویزیون به جای سریال های بدرد نخور ویدیو های استاد را پخش کنم تا همه بفهمیم که ما لایق بهترین ها هستیم.
3٫ اتفاق خوشحال کننده دیگر در روز های پایانی سال این بود که برای گروی خانه مقداری پول کم داشتم اما بصورت کاملا ناگهانی و غیر منتظره پول خوبی برایم رسید که از اون عزیزم یک جهان ممنونم.
4٫ اتفاق خوب دیگر این بود که در کار مترجمی ام دنبال کار دیگری گشتم و یک کار نسبتا خوب دیگر هم پیدا کردم که میتواند درامدم را افزایش دهم.
5٫ اتفاق خوب کوچک دیگر این بود که توانستم موبایل مورد نظرم را به راحتی بدون احساس کمبود پول خریداری کنم.
6٫ اتفاق خوب دیگر این است که در حوزه بیزنس شخصی خودم کار هایم تا حدی روبراه شده اند و میتوانم با فراغ خاطر به پیشرفت بزنیس ام فکر کنم.
با سلام و تشکر خدمت استاد گرامی
در سالی که گذشت در شهریورماه 96 اولین اتفاق خوب و بزرگ این بود که با فایل های قانون آفرینش استاد از طریق یه دوست قدیمی که سالها خبری ازش نداشتم آشنا شدم و تونستم اونارو تهیه کنم و گوش بدم تازه دوستم به سختی و از طریق اینستا و از طریق چندتا پیج دیگه منو تونسته بود پیدا کنه و شماره موه گیر آورده بود نهایتا بعد از تماس و چند روز رفت و آمد این فایلارو بهم معرفی کرد و برای من یه سعادتی بود دست پیدا کردن به این فایلا که باعث اتفاقات خوب و پیدا کردن مسیر زندگیم شد در مهرماه 96 به لطف قانون آفرینش من و همسرم که مشکلات زیادی در روابط داشتیم و از نظر من دنیا به تهش رسیده بود از طریق معرفی یکی از دوستان در دوره های بینش و مهارتهای زندگی که بحث خودشناسی، خداشناسی و به قول استاد عباس منش بحث توحید بود شرکت کردیم که واقعا عالی بود طوری که انسان به حقیقت پی میبره و از جایگاه بلندی به زندگی نگاه خواهی کرد و زندگی رو آسون میگیری..به لطف الهی دو دوره رو شرکت کردیم که همین ها باعث شد کتابهای زیادیو در این زمینه ها مطالعه کنم و روابطم خیلی خوب شده، مخصوصا همسرم آرومتر شده و دیدش به دنیا بهتر شده طوری که خودش خود بخود داره فایلای قانون آفرینشو گوش میده چون قبلش خیلی مقاوت میکرد ولی الان فکر میکنم افتاده تو فرکانسش و انشاا..تو مسیر موفقیت قدم گذاشته..دوره سومم که آخرین دوره و دروه پیشرفته ست انشاا.. در شهریورماه 97 برگزار میشه که اون روی باورامون خیلی تاثیرگزاره و من امیدوارم تحول فوق العاده ای روی من و همسرم بزاره.خداروشکر تو سال 96 قضاوت و غیبتام خیلی خیلی کم شد و همش سعی در خودسازی و کنترل درونی خودم داشتم..
در سال 97 هم انشاا.. بتونم اهداف زیر را دنبال کنم
1- خریدن خانه
2-رفتن به دوره پیشرفته یه بینش زندگی
3- ثبت نام برای کنکور ارشد
4- رفتن به سفر کربلا
5- کمک به دیگران برای تحول و خودسازی
6-تهیه فایل روانشناسی ثروت 1
انشاا..
سلام به استادعزیزم وخانوادی عزیزوهم فرکانسی های خوبم خداروصدهزارمرتبه شکرمیکنم که الان اینجاهستم ودارم این متن رومینویسم استادمهربانمذمن از تابستان 96بااین سایت بسیارعالی به طرزمعجزه آسایی اشناشدم استادخوبم منم راننده تاکسی هستم قبلاتواژانس کارمیکردم ازصبح ساعت هفت تاهفت وهشت شب کارمیکردم وخسته وکوفته میامدم خونه تازه میخاستم برم خریدبرافردانهاروشام میامدم خونه تا ساعت دوازده ویک درگیره کارای خونه بودم خلاصه خسته ناتوان میرفتم براخواب تاچشم روهم میذاشتم دوباره روزازنوروزیی از نوهمیشه هم ماشینم از بس میدویدبخاطره استلاک بالاخراب بودخداشاهده هرچی کارمیکرد یه نون بخورنمیرومابقی خرج خودش میکردم همیشه هم خودم ناراحت بودم که شغل بدی دارم واذیت بودم چون جایگاهم رو بالاترمیدونستم نمیدونم چی شدتواین روزمره گی وگرفتاری یهودیدم خیلی بیخیال شدم وهمیشه پشت رول دارم شکرگذاری میکنم والبته حال خوبی نداشتم ولی وقتی باخدای خودم صحبت میکردم اروووم بودم وخوشحال تااینکه یکی از همکارام ناگفته نماندکه همکارم همه مرد بودن فقط خودم تنها زن بودم اونجا خانمهای زیادی میومدن ولی دوام نمیاوردن نمیتونستن کار کنن میرفتن فقط خودم بودم که سه سال مشغول همینکاربودم هیچی تو همون مدتی که شکرگذاری میکردم یکی از همکارام بهم کتاب حکایت دولت فرزانگی دادگفت بخون خیلی خوبه کتاب رو که خوندم خیلی اروم شدم وامیدم به زندگی خیلی بیشترشدافتاده بودم تو یه مسیردیگه خودم خبرنداشتم چون از مداروفرکانس واینا هیچی نمیدونستم من اژانس دانشگاه ازادشیراز بودم بیشترمسافرام هم دخترای ادنشجوی جوان بودن تقریباباهمه دوست شده بودم وهمه منومیشناختن تا اینکه یکی از همین مسافرا بهم پیشنهاد یه کاره خوب وعالی روداد بخوام بنویسم خیلی طول میکشه بعداز مدتی دیدم واردنتورمارکتین شدم وکلاس میرموازاژانسم اومدم بیرون توکلاسایی که میرفتم ازبس درب وداغون بودم مشاورمون سایت شماروبهم معرفی کرد از اونموقع باشما اشنا شدم وخداشاهده که چه معجزاتی بچشم خودم دیدموتجربه کردم اصلاکلا تغییرکردم من یه ادم جوش جوشی بودم که زودقضاوت میکردموهمیشه عصبی بودم وبه همه چی گیرمیدادم الان خداروصداهزارمرتبه به لطف خداو شما استادبزرگوارخیلی ارومم واز زندگیم لذت میبرم دخترم هم وارده فرکانس شما شده اونم خداروشکر خیلی بهترشده اخرهمین سالی که گذشت خونه خریدم
سلام و درود خانم فرح الان هم ـنتورکـ
کار میکنید؟
خدایاشکرت برای موفقیت های کوچیک و بزرگی که در سال نودو شش بدست آوردم دو بار قهرمان استان در ورزش جودو . پیشرفت مالی . عضو شدن پدرم در بهزیستی و پیشرفت در امر معافیت
روابط خوب . سلامتی . بهبودی سر و وضع زندگیمون . ماشین صفر . خرید سایت . آشنایی با آدمهای خوب و جدید. شخصیتم خیلی فرق کرده. قویتر و شجاع تر شدم . نزدیک 10 کیلو وزن کم کردم . خریدن کفش و لباس شلوار جدید و شیک . کتاب خوندم . غذاهای خوب خوردم . سنتور . درک بهتر خدا و جهان و خیلی اتفاقات خوب الان لحظات آخر سال نود و شش هست که دارم این پست رو میذارم و خدارا بابت تمامی موفقیت ها و پیشرفت در تمام جنبهها ی زندگیم سپاسگذارم
و حتما در آخر سال نودو هفت موفقیت های بیشتر و بزرگتری را شکرگذاری میکنم و پیشرفت بیشتری دارم در سال جدید مثل: درآمد ماهی ده میلیون تومن و استقلال شغلی . عضو تیم ملی بودن . آمادگی جسمانی بالاتر . روابط بهتر . قویتر بودن . پیشرفت شخصیتی . خوشتیپتر بودن . خدا و جهان را بهتر درک کردن . نقاط قوت بیشتری داشتن . کتاب های بهتری خوندن . مسافرت های زیاد و خوب . ادامه دادن سنتور . معافیت سربازی . کارفرمای موفق بودن . خدایاشکرت برای موفقیت هایی که در سال نود و هفت بدست میارم