نظارت بر ورودی های ذهن


این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است
دیدگاه زیبا و تأثیرگزار محمد عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

با سلام خدمت همه دوستان عزیز خانواده عباسمنش.

مدتی هست که برنامه ریختم حالمو خوب کنم طبق قوانین جهان که میگه اتفاقات خوب = احساس خوب

به این نتیجه رسیدم که تو اینستا برم و مطالب طنز بخونم و توی تلگرام جک و فیلم و عکس و ….. ببینم

خب این به ظاهر کار باحال و خوبی شاید به نظر بیاد اما الان با دیدن این فایل استاد فهمیدم که عه من شاید داشتم میخندیدم و شاد بودم و احساس خوبی داشتم ( البته برا لحظه ای ) اما چون بیشتر مطالب طنز از گرونی و بیکاری و مشکلات مملکت صحبت میکنن چه خوراک کپک زده و زهر آلودی رو دارم دو دستی تقدیم ضمیر ناخودآگاه خودم میکنم و شاید الان حالم خوب باشه اما بعدا که باور هام تخریب شد و زندگیم به فنا رفت اون وقت معلوم میشد که آیا این خنده ها ارزش داشتن یا نه .

میدونستم اینا همش الهامات و هدایت خدای مهربونه میدونستم که خدا بسیار رزاقه و رحمان و این این خدا چون خیلی مشتاق تغییر زندگیمه و دوست داره عالی و پرفکت زندگی کنم قطعا نمیخواد که به واسطه ی این خنده های گذرا زندگیم به فنا بره. پس از خودش کمک خواستم

ازش خواستم که کمک کنه یه برنامه ای جایگزین کنم که هم شاد بشم هم لذت ببرم و هم زندگیم ساخته بشه به واسطه این لذت و به فنا نره. همشو تو دلم به خدا گفتما هیچ کلمه ای به زبون نیاوردم. فقط تو دلم یه خواسته ای ایجاد شد و همونجا تو دلم ازش خواستم که پس چیکار کنم ؟

خلاصه اینکه هدایت شدم به سمت کامنت ها. داشتم کامنت ها رو میخوندم و لذت میبردم از اتفاقات خوبی که بچه ها تعریف میکنن که یهو تو یکی از کامنت ها جواب سوالم رو پس از گذشت حداکثر فکر کنم ۱۰ دقیقه گرفتم خیلی خیلی خیلی پوکر فیس شده بوده بودم که خدایا شکرت واقعا مررررسسییییییی

حالا جواب سوالم چی بود که از این کامنت برداشت کردم ؟

اینکه چرا به جای رفتن تو فضای مجازی توی سایت نمیچرخم؟ ❤

خیلی مچرکم و سپاس گذارم از خدا که به راحتی و با لذت درخواستم رو اجابت میکنه واقعا هر چی جلو تر میره آدم خیلی اعتمادش به خدا بیشتر میشه

امیدوارم همیشه شاد باشین و لذت واقعی رو تجربه کنین تو زندگی

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    119MB
    10 دقیقه
  • فایل صوتی نظارت بر ورودی های ذهن
    9MB
    10 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

352 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «رهاخانم» در این صفحه: 2
  1. -
    رهاخانم گفته:
    مدت عضویت: 2162 روز

    به نام خدای هدایت

    الهی به امید تو

    خدایا شکرت

    .

    سپاسگزار خداوندی هستیم که من را در این مسیر درست و دوست داشتنی و راحت قرار داد

    .

    .

    این خیلی بده که هر چی بدبیاری برای خودم بوجود

    بیاد دعا کنم و بکن خدایا برای دیگران هم بشود

    و بگم چرا من ؟

    و این گفتن ها هم ریشه دارد

    چون من یک مادر بزرگ داشتم همیشه ی خدا بد می آورد

    و ایشون چون خودش بد می آورد همیشه دعا

    می کرد که چرا من .. إن شاالله برای دیگران بد بیاد . إن شاله دیگران با بیاوردند

    و باز هم چون فرکانس را ارسال می کرد دوباره برای خودش بوجود می اومد .

    حالا من هم دقت می کنم یه وقتایی این طور در ذهنم هست که چرا من ؟؟ من بسمه… حالا دیگه دیگران را این بد بیاری ها شامل شود

    و همین فرکانس دوباره به خودم بر می گردد

    خدایا توبه

    خدایا می دونم که توبه ی منو پذیرفتی و ازت می خواهم که همیشه من را در صراط مستقیم ثابت قدم و پایدار نگه داری

    خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    رهاخانم گفته:
    مدت عضویت: 2162 روز

    به نام خدا

    سلام

    امشب یه ویسی بود که برای مدیر هنرستان دخترم باید می فرستادم

    کاری که تا به حال نکرده بودم و برای منی که گذشته این کارها را ندارم سخت بود

    ولی با کار کردن روی خودم خیلی اعتماد به نفسم رشد کرده

    و گفتم باید این کار را انجام بدهم

    سریع با صدای بلند جلو همسرم و دخترم ویس را گرفتم

    دخترم گفت چرا اینطوری بهشون مفتی باید یه سری کلمات را نمی گفتی

    گفتم اشکال ندارد

    حذف می کنم و دوباره می گیرم و ارسال می کنم

    دوباره ویس با صدای بلند گرفتم و ارسال کردم و همین طور رگباری هم دخترم داشت بهم می خندید و همسرم خیره به من نگاه می کردند چون قبلاً منو می دونند

    من اصلا و ابدا بهشون اهمیت ندادم

    کار خودم را کردم

    بعد مدیر با محبت فراوان سریع جوابم را داد

    و این شد درس من که اهمیت به نکته دیگران چه نزدیکان چه اقوام و چه هر کسی اصلا نباید برام مهم باشه

    من کار خودم اون کاری که صحیح است اون کاری که درسته را انجام می دهم

    بازخورد بقیه برام مهم نیست

    چون من زاویه دیدم متفاوته

    من خانواده به شدت منفی دارم و یه چند دقیقه پیش ذهنم می گفت آره دیگه همینه همه گرگ شده اند . همه می خواهند بقیه را بخورند دیگه آدم خوب نیست دیگه آدم خوب اصلا وجود ندارند

    بعد از چند ثانیه سریع یه صدایی اومد که عه .. چرا هست خیلی هم هست زیاد هم هست تا دلت بخواهد آدم خوب هست و ذهنم مریم خانم شایسته را به یادم آورد که ببین چه خانم خوب متواضع صبور و از همه نظر عالی

    چرا هست

    من باید روی خودم کار کنم تا ببینم انسان های خوب و عالی را تا باهاشون هم مدار شوم

    من باید بیشتر روی خودم کار کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: