سریال زندگی در بهشت | قسمت 260 - صفحه 24

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 260
    422MB
    33 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

524 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    رضا بهزادی گفته:
    مدت عضویت: 3279 روز

    به نام خدای مهربون

    سلام استاد عزیزم و خانم شایسته با محبتم

    خیلی دوست داشتم مخصوصا بعد از دیدن این فایل و اشاره ای که کردید به نحوه گوشت خوردنتون و سبک زندگی به شیوه دوره فوق العاده قانون سلامتی، ازتون ایده بگیرم و بپرسم چطور با وجود اینکه مخصوصا گفتید شخصیتی داشتین که باید حتما حتما کلی غذاهارو با ادویه های مختلف و سبزیجات معطر طعم دار میکردید مخصوصا انواع گوشت رو، و الان و بعد از قانون سلامتی ذهنتون رو جوری تربیت و پرورش دادین که به راحتی و بدون هیچ مشکلی از پس این مشکل به ظاهر سخت و تقریبا امکان ناپذیر بر بیاین و گوشت رو بدون هیچ طعم دهنده و فلفل و ادویه و هرچیزی که طعم دهنده باشه، میل کنید، خیلی دوست داشتم اون اهرم رنج و لذتی رو که باهاش ذهنتون رو اینطور تغییر دادین رو منم بدونم و بلد باشم، چون واقعا من خودم از بچگی تقریبا میشه گفت خیلی بد غذا بودم و هستم یه جورایی هنوز، و مخصوصا روی خوردن انواع گوشت به شدت حساسم و خب راستش به همین دلیل و مساله ساده، نتونستم از پس درست تمرین کردن و حل کردن این موضوع توی دوره قانون سلامتی بر بیام از عهده اش و این یک دلیلش هست و به دلایل مختلفی از عهده اش بر نیومدم، ولی قسمت خوب ماجرا هم بگم که چقدددر تغییر کرده بودم و با اهرم رنج و لذت فوق العاده ای که نوشته بودم تونستم دست به کارهایی بزنم که واقعا خودم باورم نمیشد و متحیر شده بودم از تغییراتی که کرده بودم و ذهنمو تونسته بودم به تغییر عادات همیشگیم و کارهای بزرگی از نظر خودم انجام داده بودم، یکیش خودِ همین غذا خوردنم بود که هرچی گوشت و چربی و آب قلم و چیزهایی که گفته بودین رو به راحتی میخوردم اونم بصورت چند ماه یعنی حدود چهار ماهی بیشتر حتی فکر کنم من به این روش داشتم ادامه میدادم و موفق شده بودم! اما راستش خانم شایسته با همین گوشت خوردنه همچین زیاااد نتونسته بودم خودمو وفق بدم و یه جورایی آخرش با اکراه میخوردم مخصوصا اگر فلفل و ادویه ای بهش نمیزدم و میخواستم مثلا فقط گوشت با نمک مصرف کنم که دیگه واویلا! اصلا نمیتونستم بخورم چند بارم سعی کرده بودم ولی اصلا نمیتونستم باهاش کنار بیام، و مساله اصلی من از این موضوع این بود که خب حتی با وجود اینکه فقط فلفل و مثلا پیاز گاهی به گوشت کبابی یا استیکی یا مثلا آب قلم اضافه میکردم، همونم به درستی و یه دل سیر نمیخوردم و مساله من همین بود میدونین، چون سیر دل و به یه اندازه مناسب و حد سیر شدن غذا نمیخوردم این موضوع باعث میشد که بدم کم بیاره و طاقت لازم رو نداشته باشم برای تداوم و عمل کردن صحیح و شیوه درست قانون سلامتی، در کنار این موضوع چیزهای دیگه ای هم بود که پیش اومد و هم بودش از اول باهام، مثل مثلا از عهده خرج و مخارج خرید گوشت بر نیومدن مخصوصا بعد از یه برهه ای که یخرده مملکت به مشکل خورد و خب تو جریان هستین و نمیخوام بهش اشاره کنم دیگه، و الا داشتم ادامه میدادم و با همون چیزی که بودم و یخرده دست و پا شکسته و ناقص انجام میشد ولی خب بود بالاخره و از همونم کلی نتایج عالی گرفته بودم، یکی دیگه از مسائلم که باهاش برخورد کرده بودم و دلیل بر از عهده ای بر نیومدن من بود، مساله لاغری من بود و بخاطر بیماری قند نوع 2 و خب مسائلی که باهاش دست و پنجه نرم میکردم و اذیت بودم نتونستم درست دوره رو ادامه بدم و هم اینکه از خود اولش که استاد گفته بودن افراد لاغر نیان تو دوره هم یه جورایی تو ذوقم خورده بود و هم بخاطر همون مساله درست غذا نخوردنم که نمیتونستم گوشت رو بصورت کاملا سیر شدنی و درست و با لذت بخورم، و مسائلی که عرض کردم در نهایت منجر به بیخیال شدنم شد و خیلی ناراحت شده بودم و اعتماد به نفسم به شدت تضعیف شده بود چون من قصدم از خود اولش با کلی خوشحالی و ذوق و شوق این بود که بیماری قند نوع 2ام رو خوب کنم و درمان کنم و نتیجه هم دیده بودم عالی ولی در کنار همون نتایج عالی هم مشکلات خاص خودمو داشتم که ذکر کردم. و الان با دیدن این فایل دوست داشتم اینو بهم بگین و ازتون بپرسم که چنین فردی مثل شما که اهل شمال زیبا هستین و خب سبک غذاها و اون طعم و بوی فوق العاده غذاهای شمالی همیشه معروف بوده و هست و زبان زد خاص و عامه و کلی ادویه ها و سبزیجات و سیر و پیاز و چیزهای مختلف که به غذاهاشون میزنن شمالیا، دوست داشتم بدونم چیکار کردین و چطور ذهنتون رو تربیت کردین و اهرم رنج و لذت رو چطور برای خودتون عالی جا انداختین که از پس چنین مساله ای بر اومدین و به راحتی گوشت و فقط نمک میل میکنین، این برای من نمیتونم بگم چقدددر مهم و حیاتی هست خانم شایسته و استاد عزیزم که دوست دارم بدونمش و شاید اینبار تونستم برای همیشه این مساله رو حل بکنم، کما اینکه از نتایج فوق العاده و شاهکار دوره بینظیر شیوه حل مسائل هم که چه بگویم خدای من! که به چه چیزهایی که پی نبردم و حل نکردم و هی بیشتر پی میبرم به مسائل ریز و درشتی که اصلا خودش به خودی خود و به آسانی هرچه تمام تر به ذهنم خطور میکنه و نمیدونین چقدر خدارو شکر میکنم و شکرگزاری میکنم از خدای خودم و از شما عزیزای دلم بابتش.

    راستش خب باید بیام به وقتش از نتایج شگفت انگیز این دوره و حل کردن و پی بردن به حل مسائل مختلفم مفصل بنویسم به موقعش تو بخش های مختلف و نتایج سایت از این دوره و نکته برداری هم کردم و توی تمرینات دوره ها و فایلای مختلف دارم اثر و رد پا به جا میذارم از خودم و هم توی دفاترم یادداشت کردم که میگمشون به وقت مناسبش انشاالله، و همینطور استاد عزیزم دوست داشتم در کنار این صحبتای الانم اینم بگم که من به مشکلات مختلف خورده بودم مدتی پیش مخصوصا سلامتی، و آخرش مجبور شدم یعنی جهان مجبورم کرد که نهایتا به تزریق انسولین و دواهای کنترل قند رو بیارم خب؟ و اینم بگم که چند ماه پیش بخاطر یه مشکل مربوط به سلامتیم که توی تمرینات دوره شیوه حل مسائل هم بهش اشاره کوتاهی کردم، تا حتی اتاق عمل و جراحی هم پیش رفتم و اونم بیشتر بخاطر به مشکل خوردن کیسه صفرام بود البته به تشخیص بیمارستان و پزشکان!!! و مدتی اونجا بستری بودم و میخواستن کیسه صفرام رو در بیارن کلا! ولی نهایتا با مخالفت کردن و تصمیم خودم پروسه کنسل شد و فقط فرار کردم از بیمارستان گفتم فقط منو ببرید از اینجا که دستی دستی یه آدم سالم و بی نقص هم اینا میکشن و نابود میکنن و اگه بذاریشون قطعه قطعه ات میکنن سر هیچ و پوچ! : ) ) (مزاح) ، خلاصه استاد قشنگم و خانم شایسته دوست داشتنی در نهایت باورتون نمیشه الان بعد از مدتهاااا و گذشتن ماه ها، و قرار گرفتن این دوره بینظیر و فوق شگفت انگیز آپدیت شده شیوه حل مسائل زندگی، اصلا بصورت کاملا باقلوا مانند و آب خوردن و عین پوست خیار! : ) مسائلم حل میشه و ایده و راه کار ها به ذهنم خطور میکنه که اصن خودم دهنم باز میمونه و باورم نمیشه! نمیدونم چی بگم! ولی میام به موقعش از نتایجم میگم حتما! : ) و استاد عزیزم میخواستم اینو بگم که یه حسی بهم همیشه داره میگه که این بخش انسولین زدنم و اتفاقاتی که واسم افتاد تا به اینجا برسم و این نتایج رو بگیرم کاملا درست بوده و باید اتفاق میافتاده حس میکنم خدا با یه حس آرامشی درونم، بعد از اون جریان بیمارستان بستری شدنم و نهایتا به انسولین و یدونه قرص مصرف کردنم بهم گفت تو فکر نباش خیالت راحت اینم نیاز بود! میدونین چرا استاد؟ چون همون چیزی که به شدت بهش نیاز داشتم و خوشحالم میکرد و اعتماد به نفسمو خیلی عالی میکرد اتفاق افتاده تو این مدتها، اونم سره فرم اومدن بدنم هست یعنی یه گوشت و عضله ای و چربی ای گرفته بدنم، و بدنم پر تر شده و خب این آرزوی من بود استاد میدونین؟ من چند سالیه خیلی لاغر شدم به شدت آب رفتم اصلا! و خیلی تو خودم شده بودم و اعتماد به نفسم ضعیف شده بود و الا من همیشه اون اندام و هیکل بسیار بسیار تراشیده و مناسب و ورزشکاریمو داشتم و میشناختم از خودم همیشه خدا از کوچیکی و از اول جوونی همیشه هم همه بهم میگفتن اینو که بدن مانکنی و تراشیده و زیبا و خیلی نرمال و استانداردی دارم، و خب استاد این همیشه تو ذهنم بوده از خودم میدونین؟ اینو از خودم میدونستم و میشناختم همیشه که من بطور طبیعی و نرمال باید اینطور فیزیکی داشته باشم یه بدن کاملا نرمال و پُر و استخوان بندی درشت و چهارشونه و رنگ و روی کاملا شفاف و طبیعی و پوست صاف و خوب، چیزی که مدتها بود بعد از مشکلاتی از سال ها قبل و فهمیدن اینکه قند خون نوع 2 دارم، به شدت ضعیفم کرده بود و هی آب میرفتم و لاغر مردنی و ضعیف شده بودم و بخاطر ذهنیت خودم و متنفر بودن از دکتر و دوا و این داستانا اصلا هیچ قرص و دوایی مصرف نکرده بودم که داستانش رو قبلا گفتم توی بخشای مختلف سایت و نظراتم.. بگذریم..

    و الان اینو ذکر کردم که بگم خلاصه خدا به دلم انداخت که تو فعلا از این انسولین و این شیوه دارو و اینا استفاده کن و به وقتش همه چی درست میشه و همون قانون سلامتی رو انشاالله پیش میگیری و دیگه بصورت طبیعی و عادی برمیگردی به دوران سلامتی و بدن نرمال خودت بدون هیچ دارو و دکتری و قندتم خوب میشه، میدونین استاد، این برداشتو خودم دارم که بدنم داره خداروشکر میافته رو غلطک و یه گوشت و عضله و چربی خوبی داره میگیره و پر میشه و همون چیزی میشه که پیش نیاز دوره قانون سلامتی و آموزش فوق العاده شما بود و من تو کفش بود و غبطه میخوردم که چرا بدنم شانس باید لاغر مردنی و ضعیف شده باشه الان : ) (منظورم مدتها پیشه که عرض کردم توی قانون سلامتی به مشکل خوردم و نتونستم ادامه بدم..) حالا اینکه این حس و این حرفام چقدر خوب و صحیح از آب در بیاد الله اعلم نمیدونم واقعا خودم الان چی بگم دیگه.. : ) انشاالله که همینطور بشه..

    وااااااای خدای من این میخواستم بگم استاد و خانم شایسته عزیزم که با دوره بینظیر شیوه حل مسائل بالاخره به جواب همین مشکل کیسه صفرام و حالتای واقعا بد و کشنده و زجر آوری که منجر به بستری شدنم شده بود چندین بار و من و خانوادم اصلا پاک گیج و کلافه شده بودیم که چمه و موضوع چیه! و فکر میکردیم بخاطر قند خونمه! با تمرینات و زوم شدن و تمرکز کردن روی دوره شیوه حل مسائل با تست های مختلف و ذهنم رو روی حل مساله گذاشتن اوه خدای من شگفت زده شدم که تونستم پی ببرم چم بوده و مشکل از چی بوده!!! خدایا هنوزم باورم نمیشه ازبس که خنده داره! باورتون میشه به فلفل و ادویه های کاری حساسیت داشتم و مشکل صفرای زیادی بدنم و به مشکل خوردن کیسه صفرام بخاطر همین موضوع بوده؟؟؟ چی بگم چی بگممم خداااا! : ) ) ، هی که فکرشو میکنم دیگه از اون موقع به بعد که به این موضوع پی بردم، هی یادم میاد که من همیشه خدا از بچگیام ازبس که گرم مزاج و آتیش واقعا بودم!!! عین خورشید سوزان و گرم و آتیشی هستم بخدا! : ) ) ) یادم میاد اصلا هروقت فلفل و ادویه و غذاهای یکم حتی تند میخوردم اصلا کل بدنم هیکلم آتیش میگرفت و سوز میزد و کلافه و عصبی میشدم و جوش های زیادی هم میزدم همیشه جوش و گرمی، نمیدونمم چرا نمیفهمیدم و همیشه مصرف میکردم و حسابشو کنین الان 38 سالمه و اینو خوب فهمیدم دیگه! : ) ) بعددد خلاصه این موضوع بخاطر اینکه مثلا بیشتر فلفل قرمز و سیاه مصرف کردیم توی غذاها فقط و ادویه های مختلف زیاد مصرف نکردیم، زیاد خودشو نشون نداده تو بدنم، ولی یادم اومد از یه سالهایی چند سال پیش یکی از خاله هام یه سری ادویه های هندی خیلی خفن و اصلا آتیش به تمام معنا اورد واسمون از آبادان که نگم براتون! همین گند اصلی بوده بر بدن و سلامتی من! کار از همینجا خراب شده و من و خانوادمم ازبس اهل فلفل ادویه و غذاهای پر ادویه بودیم و هستیم این ادویه های مخصوص هم خیلی عطر و طعم غذاهای مختلف رو به شدت خوشمزه و خوش عطر میکرد، ولی غافل از اینکه اینهمه سالها داشتم گور خودمو با دستم میکندم و روحم خبر نداشته! : ) و همین موضوع آرام آرام به جایی رسید که خدا با پس گردنی و به مشکلات مختلف سلامتی خوردن گوشمو پیچوند و فهموندم که بابا داری پدر خودتو بدنتو در میاری و واست خوب نیست این ادویه ها و نباید مصرف کنی دیگه! و اینو توی دوره بینظیر شیوه حل مسائل من فهمیدم و بهم الهام شد و الا تا قبلش که فقط بلا سرم میومد و اصلا نمیفهمیدم از کجا دارم میخورم!!! استاد یعنی بهتون بگم تا حد مرگ پیش رفته بودم مدتهااااست ازبس حالم بد میشد و دلیلشو نمیدونستم و هیچ دکتر و بیمارستان و درمانگاهی هم اینو نفهمید و نمیتونست بفهمه! و میخواستن الکی بزنن ناقصمم کنن و کیسه صفرامو خواستن در بیارن! : | خدارو شکر که به هوش بودم و نذاشتم جراحیم کنن و گفتم منو ببرید خونه فقط از اینجا!!!

    انشاالله توی نتایجم میام به وقتش همینم دوباره مفصل تر ذکر میکنم تو سایت و تو بخش مربوط به نتایج مختلفی که میگیریم..

    فقط خیلی دوست داشتم خانم شایسته عزیزم بدونم در مورد همون قضیه گوشت خوردن و اهرم رنج و لذت ذهنیتون ایده بهم بدید بدونم چکار کنم و چطوری با راحتی بتونم از عهده گوشت خوردن بر بیام بدون هیچگونه نیازی به فلفل و ادویه و چیز اضافه ای!

    در خصوص نکاتی که فرمودین ذکر کنیم :

    هیچ موقع حرف مردم برام مهم نبوده که بخواد روم تاثیر بذاره و نظرمو عوض کنه برای کار و تصمیمی که خواستم عملی کنم تو زندگیم و خیلی از این بابت خوشحالم و حال میکنم با این ویژگیم خداروشکر، همیشه خودم بودم هیچوقت نقاب نزدم جلوی کسی و دیگران، هر کاری رو که دوست داشتم واقعا و ازش لذت بردم انجام دادم و میدم و اصلا برام مهم نیست که کی چه فکری میکنه و چی میگه و همیشه هم از اطرافیانم و از مادرم که پیشمه همین تقاضا رو داشتم که حرف دیگران واست مهم نباشه! دیگران کین اصلا!!!

    من با گیم زدن واقعا حال میکنم، از چیزایی که همیشه از بچگی دوست داشتم و دارم واقعا حال میکنم و لذت میبرم و برام مهم نیست که دیگران چی میگن، با مرغ و خروس و جوجه و حیوانات لذت میبرم و دوست دارم، با موزیک های مورد علاقه خودم مخصوصا موزیک های بیکلام و ساندترک فیلم ها و گیم های مورد علاقه خودم بسیار حال میکنم و دیگران هم همینطور، یعنی من تو کل فک و فامیل و طایفه و خودی و غیر خودی معروف و محبوب هستم تو این زمینه که موزیک ها و فیلم و بازیهایی که رضا معرفی میکنه خداااان! : ) و خداروشکر از این بابت. نه به این خاطر که اونا میگن و چون اون دیگران دارن اینو میگن و تحسین میکنن، بگم منم خوشحالم، نه، خوشحالم که خودمم و اینقدر عاشق این کارمم و لذت میبرم ازش که دیگران هم تحت تاثیر قرار گرفتن و تو مدار من هستن از این بابت.

    و دیگه اینکه، شریک عاطفی که ندارم.. ولی با همین چیزای ساده با همین حسای عالی نسبت به کارهایی که مورد علاقمه و دوست دارم، هرکسم دور و برمه خوشش میاد و اومده همیشه..

    سپاسگزارم ازتون بینهایت سپاسگزارم.

    خدایا شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    ناعمه احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1283 روز

    سلام ب استاد و خانم شایسته و همه دوستان عزیز و گرامی

    این حرف خانم شایسته خیلی برا من پندآموز بود : آدما میگن من اگر اون خونه خاص رو بخرم احساس شادی میکنم، اگر ماشین خاص رو بخرم، اگر اون جای خاص زندگی کنم، حالم خوب میشه

    درسته اونا توی یه لحظه منو خوشحال میکردن ولی بعد یادم میرفت

    ولی چیزهای کوچیک و ساده روزمره منو تو یه لذت همیشگی قرار میده

    یعنی من این رو هر روز باید ب خودم یادآوری کنم، ک با اون مبلغ ایکس توی حساب بانکی من انسان شادتر و خوشحال تری نمیشم، با انجام اون بیزنیس ایکس من احساس خوشبختی بیشتری نمیکنم

    رمز خوشبختی من در لذت بردن از همین نعمت های ساده و کوچک روزمره امهست.

    چه فرقی میکند اگر من در پارک محل مون پیاده روی کنم یا در باغ شخصی خودم، آیا این توی میزان خوشحالی من تاثیر بسیاری داره ؟ خیر ک نداره. من باید از همین نعمت های کنونی ام لذت ببرم تا هدایت شوم ب نعمت ها و لذت های بهتر

    _ نمونه ای از لذت های ساده ای را ذکر کن که موجب شادی و رضایت شما از زندگی ات شده است

    لذت بردن از کولر و خلوتی خانه و آرامش و خوندن نظرات سایت

    بوی قهوه و لذت نوشیدن اش در لیوان عزیزم

    پیاده روی های روزانه ام و دیدن انسان های شاد و سالم و نسیم بهاری

    کوه نوردی و دیدن عظمت خدا و استشمام اون هوای خنک و وزیدنش لای موهام بی توجه ب نظر بقیه، یه موقع هایی یه ویوهای خفنی کشف میکنم و میرم روی سنگ ها دراز میکشم و کلییی میشینم با خودم حرف میزنم و مینویسم

    پیاده روی ب همراه فایل گوش دادن

    پوشیدن و انتخاب لباس هایی ک خودم درش احساس راحتی میکنم

    حرف زدن با خدا

    پیدا کردن شرک ها و باگ های شخصیتی ام

    رفتن ب بالاپشت بوم و دیدن غروب خورشید،ابرها،کوه ها، و مراقبه و تجسم

    صحبت کردن و خندیدن با خواهرهای نازنینم و سپاسگزاری برای وجودشون

    صحبت کردن و معاشرت با مادر و پدر عزیزم

    سپاسگزار بودن بخاطر تمام نعمت هایی ک خداوند عطا کرده، از نعمت پدر و مادر عزیزم از رابطه عالی ک با اعضای خانواده ام دارم، از خانه ای ک صاحبش هستیم از نعمت سلامتی مون و هزاران نعمت دیگر

    _اگر حرف مردم را کنار بگذاری و به داشته های زندگی ات منصفانه تر نگاه کنی، چه فرصت های دیگری را برای لذت بردن از چیزیهای ساده، پیدا می کنی؟

    1_بیشتر دوچرخه مو برمیدارم و میرم دوچرخه سواری.

    2_راکت پینگ پونگ ام رو برمیدارم و میرم تو پارک دنبال همبازی میگردم(هر ک آمد حتی پسر) و بهانه نمیارم ک کسی نیست باهام بازی کنه و منتظر خواهرام نمیمونم ک بیان بامن بازی کنن.

    ……….

    تحسین میکنم کارگاه تون رو با این همه وسایل و ابزار باکیفیت و عالی، انواع و اقسام هرکدام برای رفع نیاز و حل مسائل، تحسین میکنم اندام زیبا و فوق العاده خفن شما و خانم شایسته عزیز رو، استاد خیلی تحسین برانگیزه این شیپ من هر دفعه میبینم دهانم ب تحسین خود ب خود باز میشه، و هر دفعه عاشقانه درخواست داشتن دوره قانون سلامتی رو ب خدا میدهم، چقدر آزادی زمانی تون رو دوست دارم اینکه هر روز بازی پینگ پنگ با خیال راحت داشته باشی،تحسین میکنم ثروت را برای فراوانی موتورهایی ک پارک کردین، تحسین میکنم این بازی حرفه ای تون رو، چقدر عالی هست ک آدم با پارتنرش علایق مشترک داشته باشه و مخصوصا اونم ورزش ک هم ب جسم مون کمک کنه هم باعث صمیمی تر شدن رابطه بشه،تحسین میکنم تمرکز بالای خانم شایسته رو، چقدر بازی تون باحال و هیجان انگیز بود خیلی لذت بردم سپاسگزارم، راستش من هم خیلی پینگ پنگ دوست دارم و از خدا میخواهم ک هدایتم کنه، استاد چقدر این ویژگی تحسین کردن تون رو دوست دارم چون من خودم قبلا توی بازی چون رقابتی هست تابحال حریفم رو تحسین نکردم، یعنی نمیدونستم میشه آدم رقیب اش رو هم تحسین کنه، با اینکه خیلی تو بازی از اون آدم های جوشی و حرص خور نیستم. اتفاقا همین دیشب دخترعموهای 8،9 ساله ام منو دعوت ب منچ و مارپله کردن و این رو هدایت خدا دیدم چون دوست داشتم از خوشی های کوچک لذت ببرم و شروع ب بازی کردم باهاشون و از اونجا شروع ب تحسین رقیب هام کردم و می دیدم ک چقدر تاثیر میگذاشت روشون،و خیلی بهشون میگفتم بچه ها این یه بازی عه حرص نزنین مسابقه نیست بیاید لذت ببریم و از اونجا بود ک صدای خنده هامون رو کل خونه برداشته بود و بقیه ب من میگفتن داری چیکار میکنی باهاشون ؛)))))

    استاد و خانم شایسته واقعا ممنون و سپاس برای تدوین این فایل اینکه دوربین رو از زوایای مختلف گذاشته بودین خیلی ایده جذاب و عالی بود. من عاشق اون لبخندهای ریزتون هستم خانم شایسته برای حرکت های خفنی ک میزدین چقدر قدرتی و عالی بازی میکنید من هم توی بدمینتون ضربه های محکم و عالی میزنم، فکر کنم هیجانات تون رو درونی و توی ذهن تون برای خودتون بروز میدادین چون خیلی تمرکزی و از لحاظ چهره تون جدی بازی میکردین.استاد تسلط کامل شما هم باتوجه ب قد بلند تون کاملا هویداست اینکه زیاد حرکت نمیکنید و بیشتر مچ دست تون حرکت میکنه.

    رسیدیم ب قسمت جاذاب آنباکسینگ ک من عاشقش می باشم. خدااااای من اونجا ک همدیگر رو بغل کردین و عاشقانه از هم تعریف کردین رو من سه بار دیدم خیلی عشق می باشید خیلییییی،استاد ک تعریف میکنه خانم شایشته تعریف بیشتری میکنن وهمینطورررر عشق ورزی بیشتر و بیشتر، خدایا شکرت شکرت چه الگوهای درصلح و آرام و عاشقی هستین، من عاشق این عشق تون شدم عاشق لبخند روی لباهاتون، سپاسگزارم. اصلا با دیدن رابطه شما مرزهای داشتن پارنتر و رابطه جابجا میشه در آدم، چقدر خواسته بوجود میاد.

    تحسین میکنم ثروت شمارو ک رستوران برزیلی رو اوردین ب خونه تون، هرچه بخواین رو می بینین و تهیه اش می کنید عالیه عالی، آسان شدن برای آسانی ها چقدررررر کارو آسان کرده چقدر دستگاه خفنییییی می باشد.من عاشق اون شادی درون تون هستم اون شمشیر بازی و لبخندهاتون. ماشاله استاد چه حجم زیادی از گوشت ، نوش جاااااان

    سپاسگزارم بابت تدوین و تهیه این فایل ک ب رایگان بهمون هدیه میدین، عاشق تون هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      محمد حسین تجلی گفته:
      مدت عضویت: 2229 روز

      به نام خداوند مهربانی ها

      سلام به شما دوست عزیزم ناعمه خانم زیبا

      من تازه از خواب بیدار شدم

      هدایت شدم اومدم توی سایت اومدم چند تا کامنت از دوستای عزیزم زیر این فایل خواندم

      ولی این دیدگاه شما قشنگ ترین دیدگاه بود

      چقدر با احترام و قشنگ استاد و خانم شایسته رو به خاطر تک تک کارهای قشنگشون تحسین می کنید

      چقدر آدم خوش قلبی هستید

      نمیدونم قبلاً هم دیدگاهی از شما خوانده بودم یا نه

      پلی انصافاً صداقت و زیبا اندیشی در این دیدگاه موج میزد

      خیلی حسی خوبی بهم داد

      یه جورایی این دیدگاه شد ستاره‌ی قطبی من

      الهی شکرت

      چقدر عکس پروفایل شما زیباست

      هم منظره‌ی پشتتون که طبیعته و من عاشق طبیعتم زیباست

      هم صورت خود شما بدون آرایش بسیار زیباست

      من تحسینتون می کنم

      چقدر شیوه هایی که برای لذت بردن از زندگی نوشته بودید برای من کار بردی دل نشین بود

      مثلاً میرید روی تخت سنگ ها می خوابید و با خدای خودتون گپ میزنید با خودتون گپ میزنید

      آفرین این ها دقیقاً تمرین های دوره‌ی عزت نفسه من هم باید بیشتر انجامش بدهم

      خیلی از شما انگیزه گرفتم

      حقیقتش من هم یه دسته راکت و توپ دارم عاشق پینگ پنگ هم هستم

      ولی خیلی هم بازی خاصی ندارم برای بازی کردن!

      راستش رو بگم بارها تصمیم گرفتم راکت و توپ رو بردارم برم پارک هرکسی راکت داشت دختر یا پسر باهاش بازی کنم

      ولی روم نمیشه :) خجالت می کشم :) باید بیشتر روی عزت نفسم کار کنم

      خوشحال میشم که تجربه ای مشابه همین ها دارید بنویسید تا من بتوانم به عنوان فکت ازش استفاده کنم

      سپاسگزارم به خاطر دل نوشته‌ی زیبا و آموزنده ای که نوشتید

      در پناه امنِ الله مهربانی ها باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        ناعمه احمدی گفته:
        مدت عضویت: 1283 روز

        سلام دوست گرامی و عزیز آقای تجلی

        سپاسگزارم بابت لطف و مهربانی تون بابت تعاریفی که از من کردین متشکرم قطعا شما هم چنین ویژگی هارو در قلب تون دارین که متوجه اش شدین. خوش قلبی، صداقت، زیبا اندیشی، چهره پاک و زیبا

        دقیقا من عاشق طبیعت هستم و سعی میکنم خودم را یکی بدونم یعنی این دوستی واحساس راحتی ک با طبیعت دارم رو خیلی دوست دارم، و باعث شده ب ویوهای خفنی هدایت بشم. و من عاشق همین ساده گرفتن و لذت های کوجک هستم همین دراز کشیدن روی چمن و دیدن همزمان ستاره ها و درخت ها. درسته این طور تجربیات مربوط ب عزت نفس و مهم نبودن نظر بقیه هست، البته می دونین من جدیدا ب این پی بردم ک هرچی دیدگاه و فکر منفی هست ساخته ذهن خود من است و اگر من خودم برای خودم گنده اش نکنم و بگم itś ok و ب قولی ب خودم آسان بگیرم،بقیه اصلا براشون مهم نیست و اصلا گیر نمیدن بهت.

        اتفاقا دیروز پینگ پنگ رو انجام دادم ولی خب بازم باید تکرار بشه، خداروشکر با دست های بسیار نازنین و محترمی روبرو شدم و جالبه همین نکات بازی رو ب خودم یاداوری میکردم و با اینکه جزو دفعات اولم بود ولی خوب بازی کردم چون خودم رو تحسین میکردم و به عنوان سرگرمی و لذت انجامش میدادم، انشاله ک شماهم انجام میدین و لذت اش رو  میبرید.

        در پناه الله شاد و موفق باشید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    مهدی رازگردانی گفته:
    مدت عضویت: 2461 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم

    خداروشکر که منو توی این مسیر زیبا قرار داد

    استاد واقعا چقدر لذت بخش هست دیدن سریال زندگی در بهشت و نکته های زیبایی که شما بیان میکنید من همیشه تصور میکنم و تجسم میکنم که اومدم پیش شما و شما رو درآغوش گرفتم نمیدونم چطور بیان کنم و سپاس گذار خداوند باشم که منو با شما آشنا کرد استاد ازتون یه درخواست دارم که مثل قبلا از مرغ و خروس ها و گوسفنداتون هم مثل گذشته فیلم بگیرید تا ببینیم و کلی لذت ببریم استاد فقط اینو بگم من خدا شاهد است که فقط با گوش دادن به 4 جلسه به قانون سلامتی براحتی تونستم 11کلیو کم کردم واقعا از صمیم قلبم دوست دارم با آرزوی بهترین ها برای شما که اینقدر دوست داشتنی هستی دیشب خواب دیدم که اومده بودم پیشتون چقدر لذت بخش بود عاشقتم مرد خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    مصطفی جعفری سرابی گفته:
    مدت عضویت: 988 روز

    بنام خداوند هدایتگر

    خدا رو سپاسگذارم که من خودم رو شاگرد شما میدونم

    استاد جان از وقتی که ما با شما آشنا شدم زندگیم خیلی تغییر کرد از لحاظ روابط با همسرم عالی تر شدم از لحاظ سلامتی از صد به خودم نود میدم که اون ده درصد رو هم به امید خدا بعد از خرید دوره قانون سلامتی بدست میارن. و همچنین الان نزدیک چهار ماه هست هر روز تو خونه ورزش میکنم و اندامم داره نظرانی میشه طوری که همش جلو اینه هستم ؛و از لحاظ ثروت شکر خدا داره یواش یواش پول پس انداز میکنم.شاید با ور تون نشه من تا قبل آشنای با شما هیچ پس اندازی نداشتم ولی الان 70 میلیون پس انداز دارم شاید واسه بعضی از بچه ها پول یه گوشی باشه ولی واسه من با اون جایگاه قبلی که خیلی داغون بودم از هر لحاظ ؛داشتن 70 میلیون خیلی بهم انگیزه میده و حال مو خوب میکنه

    چیزهای که من ازشون لذت میبرم؛سفر کردن به جاهای سرسبز و درست کردن کباب کنار همسرم و پسرم و مادرم؛اونم هر دفعه چند سیخ درست کنم بعد چند سیخ دیگه؛درست کردن چای آتیشی؛شنا کردن تو رودخونه؛چیدن میوه و سبزی مزرعه؛بازی کردن با پسرم؛کوهنوردی با داداشم؛دیدن فوتبال؛دیدن حیات وحش افریقا؛خوردن آش رشته که تو طبیعت مامانم یا همسرم درست کنه؛ماهی گیری؛دوچرخه سواری؛آواز خوندن.خریدن کتونی مارک.دوش گرفتن با آب گرم.وایییی خوردن خیار تاز .خوندن کامنت های بچه.دیدن هیکل گوساله شما استاد. رقصیدن و خندیدن از ته دل.دیدن مستند در بار کیهان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    امید حسنی گفته:
    مدت عضویت: 1967 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام به استاد عزیزم و تمام همکلاسی های عزیزم

    خییییلی خوشهالم. خیلی دنیا داره روی خوشش رو بهم نشون میده و تک تک ثانیه های زندگیم سرشار از عشق شده.

    استاد رابطه من با همسرم یه لذت میخواست و یه جرقه میخواست واسه بیشتر شاد بودن و همیشه از خدا درخواست میکردم که یه جوری پیش بره که شاد تر باشیم. از زمانی که من شغلم رو با تغییر باور هام آوردم تو خونه . من کل زمان روز رو تو خونم و اون لذت ها و اون تازگی ها انگار داشت آب میشد و شکر خدا باز هم فایل های هدایتی شما راهنمای مسیر بود و چقدررر تونست به زندگی ما و رابطه ما لذت و شادی و عشق فراوان بده. اولین ایده ای که اومد تو ذهنم بازی کردن بود. استاد جان. فایلی که گذاشتید رو هدایت خدا دونستم و به خودم گفتم وقتشه بازی با همسرم رو و زمان گذاشتن برای شادی و لذت بردن دو تایی رو شروع کنم . در طور روز چند ساعتی رو باهم بازی میکنیم و کلی میخندیم . طوری که از شدت خنده دل درد کف زمین دراز میکشیم..

    خدا میدونه روحیه منوهمسرم چقدر بهتر شده . چقدر افکار و دیدگاهمون مثبت شده و با کوچکترین اتفاق میزنیم زیر خنده و کلی کلی لذت میبریم.این کار تا این زمان اجرایی نبود چون من صب تا شبو سر کار بودم. ولی به قول شما کسی وقتی که تو قانونه دیگه تا یه ذره نشونه رو میبینه میگه عه. خب پس بازی اینه خب باید چیکار کنیم!. یه هدایت میاد. تو هم سریع هدایت رو میپذیری و (اقدام)میکنی و لذتتتتتت میبری.

    خدایا صد هزار مرتبه شکرت .

    واقعا خدارو سپاسگذارم .

    این فایل خیلی الهام بخش بود برای من.

    فقط کافیه دستاتو از جلو چشمات برداری و ببینی هدایت رو . نشانه هارو و خیلی راحت استفاده کنی و لذتشو ببری. خدا میدونه که چقدر هانا دخترم از بازی کردن ما دو تا لذت میبره و شاد تر شده و چقدر میخنده از بازی های ما. با این که هنوز فرشته من 17ماهشه. ولی کامل درک میکنه شادی رو. لذت رو . عشق رو . توجه رو.

    .

    زندگیم رو با کمک خداوند و شما و همسرم ساختم.

    ممنون که برای ما الگو های عالی ای هستید. و شما این الگو رو برای ما ساختید.

    . و این دریافت نشانه ها و استفاده کردن از الهامات رو در کارمم استفاده میکنم که خیلی خیلی نتایج عظیمی رو رقم زده برام.

    در پناه الله یکتا. خدانگهدار ️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      رویا مهاجرسلطانی گفته:
      مدت عضویت: 2199 روز

      درود و سلام خدمت آقا حسنی عزیز خدارو صد هزار مرتبه شکر گذارم که امروز صبح زود اولین کامنتی که خوندم کامنت زیبا و بشدت تاثیر گذار شما بود و از شدت خوشحالی اشک شوق ریختم..

      استاد راست میگه سعی کنیم شبها قبل خواب ووو اول صبح تا چشم باز کردیم شروع کنیم به کامنت خوندن.. من مدتهاست که چنین کاری می کنم و با شوق و ذوق این کامنت ها رو می خونم.. خدایااااااا صد هزار مرتبه شکرت که صبح با خوشحالی و لذت و اشک شوق بیدارم کردی الهی صد هزار مرتبه شکرت

      آقا امید عزیز الهی همیشه لباتون خندان باشه الهی همیشه در کنار همسر عزیزت و هانا جون این فرشته ی ونوس ( الهه عشق و زیبایی) هر روز و شب شاد و خوشحال و خندان باشید.. الهی همیشه بهترینع بهترین ها رو با چشم و دلت بببینی.. الهی بهترین نشانه های شاد آور رو دریافت کنید خدایاااا شکرت که توی خونه شما هم بازی پینگ پونگ آمد .. ( البته متوجه نشدم گفتید بازی ولی فکر کنم همین بازیع پینگ پونگ داخل سریال رو اشاره کردید) در هر صورت خیلی خیلی خوشحالم که از شادی و خوشحالی قهه قهه ی خنده تون تا اینجا هم شنیده شد چون خیلی خیلی خوشحال شدم و با خوشحالی بیدار شدم … دیشب هم از خواندن پاسخگویی یکی از دوستان خوشحال شدم و بخواب شیرین رویایی ام رفتم خدارو شکرت.. بهترینع بهترین شادی روز افزون رو برای شما آقا امید عزیز و همسر بینظیرت و هانا جون آرزو می کنم..

      راستی آقا امید من کامنت های فوق العاده عالی شما رو دنبال می کنم و هر دفعه بیشتر و بیشتر هیجان پیدا می کنم

      خدارو شکر گذارم .. که صبح امو با شادی ساختید

      روز و شبتون بخوبی و خوشی و ایام بکامتون شیرین و گوارا

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        امید حسنی گفته:
        مدت عضویت: 1967 روز

        به نام خداوند بخشنده و مهربان

        .

        سلام به رویا خانوم عزیز. دوست عزیزم. دوست زیبابین و انرژی مثبت.

        ممنونم از صحبت های قشنگت رویا جان.

        واقعا من دیگه صحبت های استاد شده برام حجت دیگه. میگه و قبول میکنم و تمام سعیم رو میکنم که انجام بدم و در زندگیم ازش استفاده کنم. واقعا انرژی عالی و بالایی رو میگیره انسان با این کامنت های زیبایی مثل شما.

        باید حال آدم خوب شه و عالی و عالی تر شه هر لحظه آدم.. ممنونم بابت دعای خوبتون و من هم برای شما و تمام دوستان آرزوی سربلندی ثروت و سلامتی و حال خوب دارم.

        منظورم از بازی بازی پینگ پونگ نبوده. هر بازی که به ذهنم برسه انجام میدیم . و بی نهایت انرژی مثبتی داره برای زندگی.

        واقعا سپاسگذار خداوندم هستم

        سپاسگذار استاد عزیزم هستم

        سپاسگذار دوستانی مثل شما

        سپاسگذار تمام نعمت ها و هدایت های زندگیم.

        بهترین ها رو براتون آرزو میکنم. در پناه خداوند.

        خدانگهدار️

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    سیدمحمدجواد روحانی گفته:
    مدت عضویت: 945 روز

    سلام به حضرت عشق و سلام به زیباترین مریم

    خدای شما سپاسگزارم که امشب هدایتم کرد تا کامنت های زیبا و به شدت تاثیرگذار بچه ها را بخونم و چقدر روشن شدم

    جواب اول

    به شدت لذت می برم از :

    شبها نشستن کنار ساحل و خیره شدن به ماه

    راه رفتن با پای برهنه روی خیسی شن های ساحل

    شیرینی بعد از غذا

    سکسکه بعد از اولین جرعه از نوشابه

    دست تکان دادن برای توریست های در کشتی

    خوندن قرآن با گوشی ام

    بیسکویت با قهوه

    جواب دوم

    بلند بلند خندیدن در خیابون

    درست کردن قهوه کنار ساحل

    جواب سوال سوم

    آشپزی کردن

    تمیز کردن خونه

    خرید کردن

    قدم زدن کنار ساحل

    موتور سواری

    صحبت در مورد چیز هایی که از قوانین یادگرفتیم

    امشب خیلی لذت بردم از خوندن کامت ها و سعی می کنم در گذاشتن کامنت و خوندن کامنت ها فعال تر باشم

    همه شما رو به دستان خدای زیبایی ها می سپارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  7. -
    منیره ملاباقری گفته:
    مدت عضویت: 848 روز

    به نام الله مهربان وبخشنده که ما رو بی دلیل نیافرید.

    سلام ودرود بی پایان به استاد عزیزم ومریم جان نازنینم.

    تحسین میکنم این حداز تعهد در ورزش کردن ، چقدر مریم جان تلاش وتمرکز برای یاد گیری این ورزش میزارن وماهم از مریم جان یاد میگیریم که هرچیزی که حتی اولش ی کم بلد نیستی وبرات مشکل هست با تمرین وتکرار واستمرار در اون مسیر میتونی به موفقیت بالایی برسیم‌.

    تحسین میکنم استیل زیبای خانوم شایسته ی عزیز واستاد رو که انقدر تعهد واراده دارن و باپشتکار به اون چیزی که میخوان ، می رسن

    حالا میخوام از چیزهایی که من در طول روز ازشون لذت میبرم رو بنویسم.

    من از جیگر خوردن دو نفره ی خودم وهمسرم بسیار لذت میبرم.

    از رانندگی کردن بدون استرس خیلی لذت میبرم.

    از حرف زدن با بچه هایم در مورد قانون جهان هستی بسیار لذت میبرم.

    از دورهمی با دوستان هم فرکانسی خیلی لذت میبرم.

    ازاینکه سحرخیز باشم وصبح زود بیدار بشم خیلی لذت میبرم.

    ازآشپزی کردن خیلی خیلی لذت میبرم وبا عشق غذا رو درست میکنم.

    ازاینکه توی روز میتونم ذهنم رو کنترل کنم وجلوی افکار منفی خودم رو بگیرم واحساس خودم رو خوب نگه دارم خیللللللی لذت میبرم چون دارم قلق ذهنم رو میفهمم.

    از نشستن پای فایلهای 12قدم و نکته برداری کردن درمورد اون فایل وکامنت گذاشتن خیللللی لذت میبرم .

    سوال دوم ، من اگه نگران حرف مردم نبودم با همسرم هرجایی که موسیقی پخش میشه دستش رو بگیرم وشروع کنم به رقصیدن.

    بتونم تو جمع به عشق زندگیم ابراز محبت کنم وترس نگاه دیگران رو نداشته باشم.

    بتونم خیلی راحت تر لباس بپوشم، روسری اصلا نپوشم وبا بلوز وشلوار بیام بیرون وراحت بچرخم.

    بتونم خیللللی راحت با پوششی که هیچ کس کاری بهت نداشته باشه شنا کنی.

    باهمسرم با لباسهای ورزشی به پیاده روی 2نفره بریم وحرف هیچ کسی برامون مهم نباشه.

    سوال سوم اینه که من وهمسرم خیللللی به باغبانی وگلکاری علاقه داریم.

    به پاستور بازی کردن با هم علاقه داریم.

    جیگر درست کردن در فضای سرسبز وخوش آب وهوا رو هم خیللللی باهم دوست داریم.

    خدایاشکررررررت برای این همه نعمت زندگی وخوشی هایی که ما ی وقتایی ازشون غافل میشیم وممنون وسپاسگزار استاد عزیزم هستم که به ما این خوشی های کوچیک رو با این فایلهای زیبا به ما گوشزد میکنن

    الهی هرکجا که هستین در پناه الله مهربان شاد باشین، سالم باشین ، ثروتمند باشین وسعادتمند در دنیا وآخرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    امید حسنی گفته:
    مدت عضویت: 1967 روز

    سلام و درود خداوند به شما استاد عزیزم و مریم جان عزیزم. و سلام و بوسه به تمام همکلاسی های عزیزم.

    بازم من نوشتم . بازم من و اشک های شوق و لذت.

    استاد من در این 3سالی که با شما همراه شدم قسم میخورم که کل زندگیم کل زندگیم لذت هاش و اتفاقات خوبش رو جمع کنی به اندازه 1 روز این 3سالی که با شما و خدا همراه بودم برام لذت نداشته .

    خییییلی احساس خوبختی میکنم. خیلی دنیا داره روی خوشش رو بهم نشون میده و تک تک ثانیه های زندگیم سرشار از عشق شده. و من چه لذتی میبرم از این اشکهایی که داره سرازیر میشه. استاد رابطه من با همسرم یه لذت میخواست و یه جرقه میخواست واسه بیشتر شاد بودن و همیشه از خدا درخواست میکردم که یه جوری پیش بره که شاد تر باشیم. از زمانی که من شغلم رو با تغییر باور هام آوردم تو خونه . من کل زمان روز رو تو خونم و اون لذت ها و اون تازگی ها انگار داشت آب میشد و من باز دیدم که این موضوع امکان داره رابطمونو سرد کنه و برای هم عادی شیم و یه جورایی هر کس سرش تو کار خودش و خب اگه بیشتر پیش میرفت نتیجش مشخص بود. ولی شکر خدا باز هم فایل های هدایتی شما نجات دهنده بود و چقدررر تونست به زندگی ما و رابطه ما لذت و شادی و عشق فراوان بده. اولین ایده ای که اومد بازی کردن بود. استاد جان. فایلی که گذاشتید رو هدایت خدا دونستم و به خودم گفتم وقتشه بازی با همسرت رو و زمان گذاشتن برای شادی و لذت بردن رو شروع کنی . در طور روز چند ساعتی رو باهم بازی میکنیم و کلی میخندیم . طوری که از شدت خنده دل درد کف زمین دراز میکشیم.. خدا میدونه روحیه منوهمسرم چقدر بهتر شده . چقدر افکار و دیدگاهمون مثبت شده و با کوچکترین اتفاق میزنیم زیر خنده و کلی کلی لذت میبریم.این کار تا این زمان اجرایی نبود چون من صب تا شبو سر کار بودم. ولی به قول شما کسی وقتی که تو قانونه دیگه تا یه ذره نشونه رو میبینه میگه عه. خب پس بازی اینه خب باید چیکار کنیم!. یه هدایت میاد. تو هم سریع هدایت رو میپذیری و (اقدام)میکنی و لذتتتتتت میبری.

    احساس میکنم بازی رو یاد گرفتم و بازی جهان اینه که انسان یه آشپزه و تمام مواد ها هم جلو دستته و تو هرچی رو که دوست داری درست میکنی و لذت میبری و استفاده میکنی. اگر بد مزه میچشی فقط به خاطر اینه که تو آشپزیت اونقدر خوب نشده که از اون چیزی که میسازی لذت ببری. یا آشپزیت خوب نیست و میزنی شور میکنی . ترشش میکنی. خراب میکنی .اصلا مواد غذاییت رو خراب مینی . خدایا صد هزار مرتبه شکرت . حالا فهمیدم استاد چرا انقدر میگید بیاید نتایج رو بنویسید کامنت بزارید. باعث میشه تو همین نوشتن خودمون درکمون بیشتر بشه این مثال آشپزی رو بهم همین العان الهام شد و همین مثال باعث شد به درک عمیق تری برسم.

    واقعا خدارو سپاسگذارم .

    و یه درس دیگه ای که برام داشتید این بود که شما همیشه میگید وقتی تو قانون هستید. به تضاد بر نمیخورید آنچنان. یا اگرم به تضادی بخوری چون اعتماد به نفستم در کنارش رشد کرده و بزرگ شده تو دیگه نمیگی وای داره زندگیم خراب میشه وای باید چیکار کنم. براش دنبال راه حل و جواب میگردی و خدا به راحتی بهت میده میخواد دستاتو از جلو چشمات برداری و ببینی هدایت رو . نشانه هارو و خیلی راحت استفاده کنی و لذتشو ببری. خدا میدونه که چقدر هانا دخترم از بازی کردن ما دو تا لذت میبره و شاد تر شده و چقدر میخنده از بازی های ما. با این که هنوز فرشته من 17ماهشه. ولی کامل درک میکنه شادی رو. لذت رو . عشق رو . توجه رو. چون به منبع وصله. استاد خیلی دوست دارم نوه ات رو ببینی.هاناجان از بچه های عباسمنشیه و خیلی خیلی خوشهالم من از این بابت و موهبت.. زندگی رو با کمک خداوند و شما و همسرم ساختم که. کل گذشتم رو فراموش کردم. سپاسگزارم بابت تک تک اون روز ها که برام این روز ها العان لذت بخشه. من هیچکس هیچ الگویی رو نداشتم که زنو شوهر یا دو شخص که تو رابطن با هم بگن بخندن و شادی کنن. بازی کنن. و شما این الگو رو برای ما ساختید.. و این دریافت نشانه ها و استفاده کردن از الهامات رو در کارمم استفاده میکنم که به زودی نتایج عظیمی رو رقم میزنه برای خودم و برای جهان حتی.و از اون نتایج حتما براتون فایل خواهم گرفت. هرچند که همین العانشم از تمام جنبه های زندگیم نتیجه های عظیم و بزرگی رو گرفتم و از لحاظ مالی هم قراره این اتفاق رو رقم بزنم انشالله .

    استاد من تصمیمی که از امروز گرفتم اینه که هر فایلی که میگذارید بیام و کامنت بزار و این احساس خوب رو بیشترو بیشتر کنم برای خودم و جهان. و باعث گسترش انرژی خوب و امید شم. واقعا خوشهالم که در این زمان و مکان با شما همراهم هرکجا هستید در پناه الله یکتا شاد سالم ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید. فعلا. خدانگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    حوری گفته:
    مدت عضویت: 1909 روز

    با سلام به استاد عباسمنش عزیز

    ابتدا خداوند را بابت آشنایی با شما بسیار سپاسگزارم

    و باید بگم که در من در طول 3 سال گذشته که باشما آشنا شدم و از محصولات شما استفاده کردم زندگیم در تمام ابعاد از سلامتی و روابط تا ثروت و شادی و آرامش رشد بی نظیری داشته و از این بایت از شما و آموزش هایتان بی نهایت متشکرم.

    با توجه به اینکه در شرایط کاری جدیدم گاهی اوقات هفته ای 2 بار فقط می توانم به سایت مراجعه کنم. اگر بخشی در سایت وجود داشته باشد که لینک فایل های دانلودی یک ماه اخیر را نشان می دهد برای بنده و شاید افرادی مشابه من مفید خواهد بود، ممنون میشم اگر چنین بخشی را به سایت اضافه کنید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    سمانه گفته:
    مدت عضویت: 1922 روز

    سلاااام مجدد به همه عشقاااا

    من با خوندن کامنت بچه ها یاد یه سری لذت های دیگه خودم افتادم که دوست داشتم اینجا به اشتراک بزارم

    سپاسگزارم از همه دوستانم که اینقدر خوب لذت های ساده زندگیشونو به اشتراک گذاشتن تا من و بقیه دوستانم یادمون بیاد چه لذت هایی کوچولویی داریم که دیدنشون و توجه به اونها چه نتایج بزرگی رو توی زندگیمون خلق میکنن

    این چهارمین باره که کامنت میزارم و لذت های زندگیمو میگم یه بار مستقیم کامنت گذاشتم دو بار هم در جواب کامنت دوستان کامنت گذاشتم و این میشه بار چهارم

    لذت های من :

    نوشتن علی الخصوص نوشتن نعمت های زندگیم و شکرگزاری کردن

    صدای پرنده ها

    گنجشک ها وقتی میان روی تراسم و نون ها رو با خودشون میبرن و بعد من تراس رو که خورده نون ریخته جارو میکنم

    بعد اینکه از بیرون میام و کل لباس هامو در میارم و راحت ترین لباسمو میپوشم

    خوردن با لذت غذایی که درست کردم توسط خانوادم

    خوردن دلمه برگ مو یخچالی

    خوردن بستنی یخی فالوده ای توی تابستون

    نگاه کردن خونم بعد از تمیز کاری

    نگاه کردن به غروب خورشید

    بیرون رفتن دوتایی با همسرم و دیدن طبیعت و جنگل و خوردن چای آتیشی

    هوای ابری و بارونی

    خرید کردن واسه خونه و جا به جا کردنشوم توی کابینت و یخچال و فریزر

    آب دادن به گل هام و شستن تراسم

    وقتی تموم لباسام توسط لباسشویی شسته و تمیز میشن و من پهنشون میکنم

    یه چرت کوچولو بعد ناهار

    پا روی پا انداختن روی مبل و خوردن آجیل و دیدن دوره های استاد از تلویریزن

    خوردن آش ماست خنک توی هوای گرم

    خوردن اب با دست بعد از ظرف شستن

    دیدن نوزاد و عوض کردن پوشاک نوزاد و لباس پوشوندن نوزاد و حموم کردنش

    بازی کردن با بچه ها

    حساب و کتاب کردن درآمد همسرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: