سریال زندگی در بهشت | قسمت 156
دیدگاه زیبا و تأثیرگزار مینا عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
سلام بر همه عزیزان
سریال زندگی در بهشت هر روز زندگی منو به بهشت نزدیک و نزدیک تر میکنه. همه چیز و همه قوانین رو به صورت عملی میبینم حتی بیشتر اوقات شده که درسهایی رو در این سریال میبینم و استاد در موردش اون موقع صحبت نکرده اما من پیام اون مورد رو فهمیدم و همون لحظه گفتم این کار استاد این حرف استاد یا مریم جان داره فلان قانون رو میگه و اینطوری برای خودم درس هارو مرور میکنم.
روابط استاد و مریم جان که روی رابطه من و همسرم خیلی تاثیر گذاشته. عشق واقعی در زندگی من هرروز پررنگ تر میشه و عشق بوقلمونی کمرنگ و کمرنگ تر. تمام رفتارهام با همسرم با دیگران با پسرم رو مورد تجزیه و تحلیل قرار میدم. برای سنجش و بررسی رفتارهام ، رفتار استاد و مریم جان رو الگو قرار دادم. در این زمینه خیلی پیشرفت کردم.
یاد گرفتم آروم باشم مهربان باشم صبور باشم .
قبلا جایی از خونه کثیف میشد خیلی ناراحت میشدم الان با حوصله اون قسمتی که کثیف شده رو تمیز میکنم. یا همیشه میگفتم کارگر باید خونه رو تمیز کنه ولی الان آستین هارو میزنم بالا و خودم خونه رو برق میندازم . این درس های تمیز کردن و صبور بودن و مهربان بودن رو از مریم جان یاد گرفتم. آفرین بر خانم شایسته عزیز که واقعا قابل تحسینه.
قبلا دستگاه برقی یا هر وسیله ی دیگه میخواستم استفاده کنم اصلا نگاهی به دفترچه اش نمیکردم همونطور استفاده میکردم زورم میومد بخونمشون. بعد از دیدن این سریال، هر وسیله روکه میخوام استفاده کنم قبلش دفترچه رو چندبار میخونم ببینم چطوری باید استفاده کنم و چه کاربردهای دیگه ای داره. خیلی خوشحالم. همه این کارهارو به صورت ناخودآگاه انجام میدم .
این سریال، زبان انگلیسی منو هم بهبود بخشیده در این سریال هر جا که گفتگوی انگلیسی انجام میشه یا کلمه ای انگلیسی گفته میشه و من معنی کلمه یا کلماتی رو فراموش کردم همون موقع در دیکشنری سرچ میکنم و همینطور دایره لغتم گسترده تر از قبل میشه.
در همه موارد، نسبت به قبل شجاع تر و جسورتر شدم. با دیدن این سریال این ویژگی در من خیلی تقویت شده و در کارها به صورت ناخودآگاه شجاع تر از قبل عمل میکنم. حتی در شغلم . در شغلم که دیگه خیلی زیاد جسور شدم ترسم خیلی کمتر شده. از این بابت خیلی خوشحالم چون من یک آدم خیلی ترسویی بودم. خداروشکر تغییر کردم. گاهی که ترس سراغم میاد میگم مینا ببین استاد عباس منش نمیزاره لحظه ای ترس بهش غلبه کنه و فورا به دل ترس میره و موفق میشه یا میگم خانم شایسته رو ببین توی جنگل وحشی وسط یک جنگل بزرگ چندروز تنها میمونه و بر ترسش غلبه میکنه و موفق میشه پس من هم اگر میخوام موفق بشم باید ترس رو بزارم کنار. با همین ترفند و همین جملات و دیدن سریال زندگی در بهشت ترسم کمتر شده شجاع تر شدم و راحتتر از قبل به به دل ترسها میرم.
بیشتر از قبل روی باورهام کار میکنم چون ایمانم قوی تر شده ایمان به اینکه اگر روی باورهام کار کنم زندگیم تغییر میکنه.
به سبک شخصی خودم زندگی میکنم و خیلی خیلی لذت میبرم. عالیه.
کاری به حرف هیچ کس و کاری به زندگی هیچ کس ندارم اصلا برام مهم نیست که بقیه دارن چیکار میکنن چه هدفی دارن حتی زندگی خواهر و برادرام. ذهنم آرومه. حتی در کارم در شغلم، هیچ کاری به همکارانم در این حوضه ندارم یعنی من اعتقادی به رقیب ندارم همه اونها همکاران من هستن که هرکدوم مسیر خودشونو طی میکنن و اصلا برام مهم نیست که چه محصولی آماده میکنن چه برنامه ای دارن سایت هاشونو حتی چک نمیکنم. در یک قسمتی از این سریال استاد گفتن که “من کاری به همکارانم ندارم اصلا یکبار هم سایتشونو چک نکردم که ببینم چیکار میکنن. ” از اون به بعد این باور در من خیلی بیشتر تقویت شده همین که باور منفی میاد که فلانی رو ببین چیکار کرده سایتشو ببین و…. همون موقع حرف استاد میاد توی ذهنم و تکرارش میکنم که من هیچ رقیبی ندارم من کاری به دیگران ندارم باید خودم رو با قبل خودم مقایسه کنم نه با دیگران. راه هر آدمی جداست هر کسی الهامات خاص خودشو داره و مسیر پیشرفتش متفاوته.
در زمانی که بخوام مهمونی بدم شیوه مهمونی دادنم تغییر کرده. همیشه توی این فکرم که مهمونی یک جوری باشه که من اصلا اذیت نشم راحت باشم و از مهمونی لذت ببرم از بودن با اطرافیانم لذت ببرم نه اینکه از صبح تا شب توی آشپزخونه و مشغول پخت و پز و شست و شو باشم.
بهترین وسایل خونه رو برای استفاده خودمون گذاشتم در حالی که قبلا کاملا برعکس بودم.
نحوه تفکر کردن من تغییر کرده. هرچیزی یا هر حرفی رو به راحتی و سریع قبول نمیکنم اول فکر میکنم اونو با قوانین میسنجم و بعد قبول یا رد میکنم. خیلی خوشحالم که یاد گرفتم فکرکنم. چون قبلا اینقدر ساده بودم هر کسی هر چی میگفت فوری قبول میکردم. خیلی خیلی تغییر کردم.
اگر وسیله ای خراب میشه هر چیزی میخواد باشه حتی نصب نرم افزار ، مسائل کامپیوتری، مسائل نرم افزاری، همه چی، خودم درستش میکنم، توی اینترنت سرچ میکنم راهشو پیدا میکنم و درستش میکنم. در حالی که قبلا هر چی میشد وایمیستادم تا همسرم بیاد درست کنه یا دنبال کسی بودم تا درستش کنه. الان خودم مستقل شدم اینقدر خوشحالم چون غیر از اینکه چیزی یاد میگیرم و میتونم درستش کنم و اعتماد به نفسم میره بالاتر، دیگه به همسرم یا دیگران وابسته نیستم روزهایی بوده که مدتها منتظر همسرم وایمیستادم تا بیاد کارمو راه بندازه و چقدر کارم عقب میفتاد و حرف میشنیدم.
با آشپزی مریم جون تغییراتی در آشپزی خودم دادم ایده های متنوعی گرفتم از آشپزی لذت میبرم قبلاهم از آشپزی خوشم میومد ولی حوصلشو نداشتم الان با عشق برای خانواده ام غذا درست میکنم و از آشپزی لذت میبرم.
من از بابام یاد گرفتم که کارهامو همیشه لیست کنم تا همه چیز مرتب پیش بره و همه کارها انجام بشه از همون نوجوانی من کارهامو لیست میکنم اینطوری هیچ کاری فراموش نمیشه و کارها به ترتیب اولویت انجام میشه و اگر موردی از قلم بیفته به کلی فراموش میشه. خداروشکر این ویژگی خوبو دارم. کارهایی که باید هر روز انجام بدم رو روی یک کاغذ نوشتم و زدم روی در یخچال و روزی چندین بار اون کاغذ رومیبینم تا یادم باشه چه کارهایی رو باید انجام بدم. کارهایی مثل گوش کردن به فایلهای استاد عبامنش و نت برداری از اونها، گوش دادن به فایل های تربیت فرزند و نت برداری، جملات تاکیدی، ورزش، قرآن، سپاسگزاری و…چندین کار هستند که انجام اونها در طول روز واجبه. (کارهای روزانه منظورم همون کارهایی است که روی در یخچال زدم و هرروز باید انجام بدم و کارهایی غیر از کارهای روزانه کارهایی هست که در طول روز به دلایل مختلف پیش میاد مثل بانک رفتن) کارهای غیر از کارهای روزانه همیشه لیست میکنم و به ترتیب اولویت انجام میدم ولی کارهای روزانه رو با توجه به حسم انجام میدم قبلا میگفتم ساعت فلان سپاسگزاری ساعت فلان ورزش ساعت فلان جملات تاکیدی. ولی تازگی به این نتیجه رسیدم که برای انجام کارهای روزانه ببینم حسم چی میگه یک زمانهایی از روز که متغییر هست خیلی دلم میخواد سپاسگزاری کنم یا یک زمانهایی در طول روز پیش میاد که روی گفتن جملات تاکیدی تمرکز بیشتری دارم یا هر کار دیگه ای. بنابراین زمان انجام اونهارو به الهاماتم میسپارم و اتفاقا تمام کارهام در طول روز انجام میشه.
هرزمان در خیابون رفت وآمد میکنم به زیبایی های اطرافم و فراوانی توجه میکنم و سپاسگزاری میکنم و لذت میبرم قبلا اصلا اینطوری نبودم سریع میگذشتم.
قبلا خیلی آرایش میکردم ولی با کارکردن روی باورهام آرایش کردن کمتر شد. و وقتی مریم جون رو دیدم که اینقدر عزت نفس و اعتماد به نفس داره که راحته و بدون آرایش میاد جلو دوربین، باورهام قویتر شد خداروشکر دیگه اصلا آرایش نمیکنم البته گاهی شاید اینکارو انجام بدم ولی خیلی کم پیش میاد اونم به مقدار خیلی کم. از آرایش بدم اومده احساس میکنم با آرایش خیلی زشت میشم و خود واقعیم نیستم. میدونید همیشه در جلوی آینه یا هر وقت میخوایم بریم بیرون، به خودم میگم مینا تو بدون آرایش خیلی زیبا هستی. و تداوم در این کار خیلی بهم کمک کرده.
هر زمان که مشکلی پیش میاد و راههای مختلف رو امتحان میکنم و نتیجه نمیده اون کارو رها میکنم میرم دنبال بقیه کارهام. اتفاقا اینقدر زود راه حل ساده و راحت پیدا میشه که شوکه میشم. گاهی وقت ها هم که به مشکلی پیله میکنم چند روز طول میکشه تا حل بشه. برای همین دستم اومده چیکار کنم. فهمیدم که برای رعایت کردن قانون رهایی باید چطوری رهابودن رو انجام بدم. نسبت به قبلا هم خیلی بهتر شدم خیلی. از وقتی که سریال زندگی در بهشت رو میبینم این سریال در درک قانون رهایی و انجام اون خیلی خیلی زیاد بهم کمک کرده چون از روش زندگی استادعزیزم الگو میگیرم و میبینم که استاد چطوری رهایی رو انجام میده و به نتیجه میرسه. همونطور که دیدن سریال زندگی در بهشت تاثیر زیادی روی ما میگذاره و ناخودآگاهمون رو برای ایجاد باورها و عادتهای درست برنامه ریزی میکنه دیدن سریال های تلویزیون اثر مخربی روی ما داره. اینجا تفاوت کاملا احساس میشه اینجاست که میفهمیم هر کدوم چطوری زندگی مارو تغییر میدن.
موارد دیگری هم حتما وجود داره که در رفتارها و شخصیت من اثر گذاشته که خودم هنوز نفهمیدم.
خدایا شکرت به خاطر این سریال عالی و اثر گذار.
خدایا شکرت به خاطر وجود معلمی دوست داشتنی و عالی
منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.
برای دیدن سایر قسمتهای «سریال زندگی در بهشت»، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD392MB26 دقیقه
هو الوکیل
سلام بر استادعزیزززم ،مریم بانوی نازنین و خانواده دوست داشتنی ام
خدایا باورم نمیشه که این حجم از زیبایی پاکیزگی مقررات را در یک صحنه میبینم گویی خود بهشت است .ساختمان های سر به فلک کشیده زیبا ،درختان سرسبز نخل که همه در یک ردیف کاشته شده اند و تا چشم کار میکند زیبایی صدچندانشان انسان را متحیر این این همه زیبایی و نظم میکند
بله این گوشه ای از زیبایی های این جهان قانونمند است که برای من توصیف بهشت است .
ذهن منطقی ام هیچ وقت نمیگذاشت برنامه زندگی در بهشت را ببینم و همیشه منطقش این بود که از قسمت اول باید شروع کنی به دیدن و هربار دیدن این مناظر زیبا را به تعویق می انداخت ولی امروز که پیام قسمت جدید آمد قبل از حق انتخاب به ذهنم سریع لود کردم و حیرت زده شدم از این همه زیبایی
مجدد قانون مدارها برایم یادآوری شد که وقتی مدار ما شروع به تغییر میکند جهان چینش زیبایی از دیدن زیبایی هایش برایت فراهم میکند بدون اینکه بخواهد از ناحیه من اقدامی صورت بگیرد .خداروشکر که الان قادر به دیدن این زیبایی هستم و مطمن هستم که با تمرکز بر ورودی های ذهنم منم قادر به خلق این زندگی و به مراتب زیباتر از اینها هستم .
در این جهان محدودیت وجود ندارد .
برایم جالب بود که آدمهای در مسیر براحتی مسیر را برایتان باز میکردند و شما به راحتی حرکت میکردید .این تصویر به ذهنم آمد که وقتی وارد مسیر درست میشویم راه بهراحتی برایمان هموار میشود و مسیر ناخواسته ها از ما دور میشود.
تحسین میکنم این همه عشق همکاری و هماهنگی در روابط شما را
به وجد آمدم از خرید در آن فروشگاه زیبا و شیک ،با وجود تمکن مالی همیشه از کنار فروشگاه های شیک و زیبا میگذشتم و میگفتم اینجا جای من نیست و حتی یکبار حاضر به ورود در آن مغازه ها نمیشدم و آنجا را جای افراد بهتری از خودم میدیدم .این فروشگاه تلنگری بود بر باورهای مخرب من
من شایسته و لایق بهترین نعمت های دنیا هستم چون ذات من لیاقت و شایستگی محضه ،کی بهتر از من کی شایسته تر از من کی لایق تر از من !!!!
آن خریدهای زیبا بر تن مریم بانوی نازنین میدرخشید اما تحسین شما و عشق شما به ایشان آن لباس ها را زیباتر و زیباتر نشان میداد گویی اجسام هم به عشق شما واکنش نشان میدهند و چهره زیباتری از خود نشان میدهند.
با دیدن این همه زیبایی این حس در من بوجود آمد که من هم چنین خواسته ای دارم و آن را در دفتر خواسته هایم بنویسم سفر به دور دنیا و تجربه این همه زیبای جهان .خدایا شکرت