live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج - صفحه 203 (به ترتیب امتیاز)

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج
    79MB
    17 دقیقه
  • فایل صوتی live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج
    16MB
    17 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

4234 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمد صادق اسکندری گفته:
    مدت عضویت: 2589 روز

    باسلام به خانواده بزرگ ؛ سمیمی سایت استاد عباسمنش عزیز به نظر من استاد در تمام جنبه های زندگی خودشون از باورهای توحیدی شروع میکنند وچون ایشان به شکل واقعی توحید را درک کرده اند وتکامل کاملی راطی کرده وقوانین کیهانی را وحی منظل میدانند واز همه مهمتر به شهود رسیدهاندکه این توانایی رادر خودشان ایجاد وباور کردهاند درکل این باورهای توحیدی وتسلیم بودن استاد است که بایس در یافت الهامات الاهی در هر زمینه ای بهترین نتایج را دریافت میکنندکار کردن روی خودشان راهم تعطیل نکرده اندایشان معتقد هستند که همانطور که معده نیاز به غذای سالم دارد مغز نیاز به غذای مناسب دارد ایشان تکامل را بطور سحیح درک کرده اند ناهمواری های گذشته را درست مدیریت کرده اند بقول خودشان کنطرل ذهن که تمام خواسته های مارا در بر میگدردرا اصول اصلی میدانند وبه دنبال اصل هستند نه فرعیات در تمام جنبهای زندگی ایشان از احساس خوب اتفاق خوب خلق میکنند برعکس ۹۹%مردم ومن که منطزر اتفاق خوب هستم تا احساسم خوب شود ایشان باور دارند که خداوند در احساس خوب وحال خوب جواب خواسته را میدهد تمام نتایج استاد به نظر حقیر باور های توحیدی ایشان است زندگی فعلی استاد ثمره توحید ایشان است اگر ما ومن بتوانیم اصل رادرک کنیم وبشناسیم وروی اصل متمرکز شویم وادامه دهیم -وایمان داشته باشیم می توانیم در کسب وکار وتمام جنبه های زندگی یک عباسمنش دیگر باشیم اگر متعهد به تعهداتمان در اجرای؛ عمل به دانستهایمان باشیم وخودمان را مرکز تمام اتفاقات زندگیمان بدانیم دنبال مقسر نگردیم وتسلیم باشیم هدایت را دریافت میکنیم به بهترین مسرها در تمام جنبه های زندگی (ایجاد باورهای توحیدی کلید تمام قفل ها وترمزهای زنگ زده است)(من تکامل را از دیدخودم تعریف میکنم تمام رشدهای طبیعی گیاهان جانوران ادم ها هیچکدام به چشم دیده نمیشوند ونیتوانیم رشد را احساس کنیم بطور مثال وقتی ک یک بچه از اقوام را یکی دو سال نمبینیم متوجه رشد او میشویم ولی خانواده اون بچه متوجه نیستنند ک بچه چه رشد چشم گیری داشته است رشد این قوانین هم همینطور است بعد از مدتی متوجه میشویم ک چقدر رشد کرده ایم امیدوارم که بتوانم از اگاهیهای بینظیر دوستان استفایده کنیم تا به درک بیشتر برسیم وتکامل وتوحید را سر فصل زندگی قرار دهیم! شکر خدای را که مرا بیدار کردوهدایت وهمایتم میکند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      Yalda va Hossein گفته:
      مدت عضویت: 2466 روز

      با عرض سلام و خدا قوت به تمام دوستان عزیزم و همچنین استاد عباسمنش عزیز، من خیلی کم همسیرتون بودم تو نظراتتون اونم دلیلش این بود با خودم عهد بستم با فایل های رایگان استاد نتیجه بگیرم و شروع کنم به فعالیت تو سایت و با توکل به خدا با نتایجی که گرفتم به دوره های ۱۲ قدم استاد اضافه بشم به امید خدا٫به استاد عزیزم قول میدم که تمام نتایجم رو بنویسم و روی سایت قرار بدم اما اینجا میخام ببردازم به سوالی که برسیده شده و ِوقتی این سوال مطرح شد چیزی در درونم میگفت برو و تمام حرف هایی که تو این مدت نزدی رو بزن و بهترین سوالی بود که میتونست تمام حرف های دلم رو بیرون بکشه‌‌ٰ٫ با تمام وجودم با تک تک سلول های بدنم از استاد عزیزم و گروه برتلاششون عاشقانه تشکر میکنم و براشون همیشه آرزوی ثروت بیشتر موفقیت بیشتر و سلامتی بیشتر و زندگی عاشقانه تری رو آرزومندم فردی که میتونم بگم هدایتگر به تمام معنا برای من و همسرم بود٫عاشق خدای خودمم هستم که استاد عزیزم رو یکی از بهترین دست هاش برام مقدر کرد٫از سوالی که دوست عزیزمون ‍‍‍‍برسیدن ممنون به خاطر اینکه باعث شد من بشینیم و واقعا به عمق موفقیت های استاد و متفاوت بودن نتیجه ایشون بیشتر وعمیق تر فکر کنم به شخصه هنوز موفق نشدم فایلی تهیه کنم ولی با گوش کردن به فایل های رایگان استاد بهترین تغییرات رو در زمینه سلامتی وعاطفی وحتی مادی رو داشتم من و همسرم رشته بازاریابی رو ۴سال خوندیم و کلا رشته ام ۱۸ سال فروش وبازاریابی هستش و اینو درک میکنم وقتی حرف از تبلیغات میشه و یا هر چیز دیگه ای برای موفقیت در زمینه کاری بازاریابی تبلیغات حرف اول رو میزنه این چیزی که تو شرکت هایی که بودم عنوان میکردن و به چشم خیلی از تبلیغات رو دیدم و هزینه های گزافی ه برای تبلیغات میدادن اما من از سال ۹۷ که با استاد عباسمنش اشنا شدم و قدم قدم که با ایشون جلو رفتم دیدم که روشششون کاملا متفاوت هستش و تمام آموزه هامون از ایشون این بوده که تنها چیزی که انسان با تمام وجودش باید روی او کار کنه بحث اعتقاد به وجود خداوند در تک تک لحظه های زندگیش هستش روز به روز که جلوتر میریم به این باور میریسیم که فقط خداوند رو در راس کارها قرار بدیم و فقط از خدای خودمون بخایم باورتون نمیشه وقتی دارم این جملات رو مینویسم اشک چشمام نمیزاره نوشته هام رو ببینم وجود خدارو تو خودم حس میکنم من و همسرم به این رسیدیم با هدایتی که به سمت استاد شدیم و ایشون با صحبت هاشون راجع به باورمتفاوتشون نسبت به خدا و نوع متفاوت دیدگاهشون به خدا باعث شدن که من و همسرم هم وجود خدارو توی زندگیمون حس کنیم و اما چیزی که نتیجه ایشون رو متفاوت میکنه رسیدن به یه همچین جایگاهی کار کردن روی باورهای توحیدی و استاد همیشه روی این موضوع تاکید فوق العده ای داره و در فایل های توحیدی ایشون اگر به درک عمیقی از صحیت هاشون برسیم متوجه میشیم که تفاوت نتیجه از کجا نشات میگیره دوست عزیزم استاد به ما یاد میده که ما جزیی از خدا هستیم و از آموزه هایی که تو قران بهمون گوشزد میشنو اینو بهمون یاد میدن که خداوند از روح خودش در آدمی دمیده است یعنی من جزیی از خدا هستم و توانایی های که میتونم داشته باشم به خصوص در خلق اتفاقات زندگی برگرفته از وجودیت خداوند هستش بدون تردید قدم در این مسیر برداشته وتنها کاری که باید انجام بدم این است که قدم هایی که بهم گفته میشه رو بردارم و به نتیجه ی کار فکر نکنم و اونو بسبرم به خدای قدرتمندم و این جمله رو همیشه با خودم تکرار کنم که قدرت مطلق خداست با این تفاسیر قطعا نتیجه ی متفاوت خواهم گرفت به گفته ی خود استاد وقتی تو با تمام ایمانت کارت رو میسباری به خدا قطعا قطعاااا تو تمام کارهات نه فقط نیتجه دست خدا رو خواهی یافت ٫من فکر میکنم تفاوت نتیجه استاد با تمام افرادی که با ایشون کارشون یکی هست تنها وتنها تو توحید واعتقاد و باور به خداست استاد با تمام وجودیتش خدا رو درک کرده همین٫٫٫٫

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    نسرین مشهدی باقر تهرانی گفته:
    مدت عضویت: 2339 روز

    من نسرین فرزند خداوند هستم

    دوروز از اشنایی

    با خانواده عباس منش بیشتر نمیگذرد خدایا سپاسگدارم از بودنت که همواره در کنارم بوده ای

    و اما حکایت استاد و زندگیشان و موفقیتشان صداقت کلامشان و صفای روحشان میباشد که من مجدوب افکار یکتا پرستی ایشان شده ام ایشان جز قدرت لایتناهی پروردگار چیزی را حس نمیکنند و با روح اللهی که درونشان سکنی کرده به پرواز بر بهشتهای خداوند در امده اند واین بالاترین نعمت برای فرزندان خداوند است

    پروردگارا سپاس گدارم از راهی که نشانم دادی و بهشتی که من را به ان هدایت کردی و کلید بهشت را برایم ساختی سپاسگدارم از هم نشینی با خانواده عباس منش که جز شادی و ارامش و شکر گداری چیزی با خود بهمراه ندارد

    خداوندا فرمدید بخوانید مرا تا اجابت کنم شمارا

    استادی عزیز که هم نشین پروردگار یکتا میباشد و فکرش فکر اوست و روحش روح اوست و دستش دست اوست و مرامش مرام اوست پس یقین کنید که همواره کنار پروردگار هستید و از نعمتهای پروردگار بهره من میشوید

    بهشت روی زمین است بهشتیان هم روی زمین هستند من و استاد و شما همه خلیفه اللهی هستیم خداوند با افرینش ما بر خود بالید و برای خود همراه با فرشتگان اسمانیش فریاد شادی را به صدا دراورد

    من باور دارم که از خدایم استاد باور دارد و شما هم باور کنید این کلید ثروت پروردگار میباشد ما بقی همه تزینات بهشت است بهترین اتومبیلها مجلل ترین خانه ها زیبا ترین کشورها بهترین فرزندان زیبا ترین اسبها و حیوانات بهترین رودها و برکها سرسبز ترین دشتها و عطیم ترین کوها در بهشت خداوند است بهشت در زمین است و ما فرزندان او هستیم و همه زیبایها متعلق به ما میباشد و در اخر این ما هستیم که با افکار اللهی از تمام نعمتهای پروردگار جهانیان بهره میبریم اوست خدای بخشنده و مهربان

    خداوند ممنونم از بودن راهی که به من نشان دادی و دوستی که برایم قرار دادی تا بودنت را به من گوشزد کند و راه رسیدن به تمامی ثروتها و نعمتهایت را با کلام پر نفوذش در بند بند وجودم جای دهد

    ایا باز هم سولی باقیست دوستان باور کنید که دعوت شده ایم به این خوان گسترده که نماینده او بر ما منت نهاده و تجربیات بودن با پروردگار را برایمان بازگو میکند باشد که پیروز موفق سرمایه دار و ثروتمند شویم

    خداوندا قدرت باور و فهم کلام استاد حق را به من بیاموز تا بتوانم دراین بهشت سکنی کنم این بود نتیجه دوروز در خانه ایشان و گوش سپردن به کلام صادقانه ایشان من باور دارم که به زودی زود در بهترین نقطعه این جهان با محلل ترین خانه و بهترین کار و سرمایه و شیک ترین اتومبیل و ……. قرار خواهم گرفت در کنار یگانه فرزنم و همسر عزیزم و دوستان هم فرکانس گلم و استاد گرامی به امید دیدار با شما یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    صنا گفته:
    مدت عضویت: 2594 روز

    سلام دوستان خوبم به نظرمن ایمان به قوانین ثابت خداو عمل کردن به انها ومداومت براجرای قوانین وایجادباورهای مثبت وکلا باورباورباور وتوکل به خداباعث تفاوت درنتیجه ی کسب وکار استاد وهمه میشود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    سمیه علی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 2414 روز

    با سلام خدمت استاد عزیز

    به نظر من علت موفقیت استاد اینه که با ایمان تمرینها رو انجام داده و هر روز هم انجام میده مثلا اگه تمرین بازی فراوانی رو برای اولین بار فهمید با خودش نگفت ای بابا با این چیزا ادم پولدار نمیشه با شوق تمام هر تمرینی که گفته میشد انجام میداد پشتکار در انجام کارها و ناامید نشدن متفاوت فکر کردن تعصب بیجا نداشتن دنبال علاقه رفتن گوش دادن به الهامات

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    Jamile Rezaei گفته:
    مدت عضویت: 2977 روز

    سلام به همه دوستان و استاد عزیزم

    بنظر من استاد و هر آدم دیگه ای که از ذهنشون بیشتر استفاده میکنن به همون مقدار نتیجه میگیرن ،می دونیم که جهان ما از انرژی ساخته شده و به فرکانس هاو باورهای ما پاسخ میده و ما نمی تونیم خیلی با کارای فیزیکی نتیجه خوبی بگیریم مثل تبلیغات ،عوض کردن دکور مغازه، بهترین جای شهر مغازه زدن یا حتی فکر کنیم این شغل ما جواب نمیده درآمدی از این کار بدست نمیاریم و بریم سراغ یه شغل دیگه ٫٫٫٫٫اینها کارهای فیزیکی هستن که هرگز جواب نمیدن وما باید با فکانسها و باورهای درست که در جهت خواستمون هست ،اون خواستمون رو بسازیم و ایمان داشته باشیم که خداوند جواب میده و به الهام های ساده ای که توی احساس خوبمون بهمون گفته میشه عمل کنیم انوقته نتایج خودشونو نشون میدن٫ همه چیز واقعا ساده س ما آدمهاییم که دوس داریم خیلی به خودمون سخت بگیریم و خودمونو توی زجر بندازیم تا به خواسته ای برسیم در صورتی که ما خود خداوندیم، خداوند زجر نمیکشه تا چیزی رو خلق کنه فقط میگه ؛باش و موجود میشود، و این قدرت رو به ما هم داده تا زندگیمونو ساده و زیبا خلق کنیم ٫

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    عادله گفته:
    مدت عضویت: 2536 روز

    سلام

    زندگی ما نتیجه باورهای ماست٫

    ما همانیم که می اندیشیم٫

    همه چیز تو دنیا به یک اندازه بین همه تقسیم شده که اگر غیر از این باشه باید به عدالت خدا شک کرد٫

    ما هستیم که تعیین میکنیم از هرچیز چقدر نصیب ما بشه٫ما هستیم لیاقت خودمون و تعیین میکنیم٫همه چیز تو زندگی به نگاه خود ما بستگی داره٫

    مسئولیت ۱۰۰درصد زندگی مون و اول باید قبول کنیم و باورش کنیم٫

    یادبگیریم با تضادهامون چطوری برخورد کنیم٫نگاهمون و به تضاد عوض کنیم٫به عنوان یک آلارم بهش نگاه کنیم که داره بهمون میگه تو مسیر خواستت نیستی٫چراغ راهنمای زندگی مون احساسمونه٫

    چقدر قشنگه خدا همچین نعمتی بهمون داده که بفهمیم تو مسیر درست حرکت میکنیم٫حال خوب یعنی داریم تو مسیر خواسته مون حرکت میکنیم٫

    باید ارتعاشات و فرکانس های خوب بفرستیم٫حالمون و خوب نگه داریم اصلی ترین شرط ، حال خوبه٫چون اگر تو این حال باشیم اتفاقاتی که بهشون فکر هم نمیکنیم برامون میوفته٫اتفاق هایی که باعث بشن حال خوب ما تمدید بشه و هی این حال خوب و تجربه کنیم٫

    شاه کلید حال خوب کنترل نجواهای ذهنیه که اگر بتونیم مهارش کنیم راه باز میشه واسه الهامات الهی و هرفکری تو حال خوب مارو به مسیر اصلی میندازه و هرفکری تو حال بد مارو تو چاه میندازه٫

    یادمون باشه هنر اینه اگر به تضاد خوردیم حالمون و خوب نگه داریم و اینجا میتونیم خودمون و محک بزنیم٫

    واسه لحظه لحظه زندگی و داشته هامون شاکر خدا باشیم٫

    قدم به قدم تکامل و طی کنیم و نخوایم ره صدساله رو یک شبه بریم چون خیلی ها رو دیدیم که این مسیر اشتباه و انتخاب کردن و ورشکسته شدن و همه چی شون و ازدست دادن٫

    و دراخر اینکه باور کنیم بهترین راه حل ها دست خداست که با توجه به شناختی که به طور کامل از ما داره و با توجه توانایی هامون بهترین ایده رو تو سرمون میندازه و اگر بهش عمل کنیم زندگی مون دگرگون میشه٫

    و اول و اخر اینکه باور اینکه زندگی ما دست خودمونه و این قدرت و کی به انسان داده؟

    خدا و تمام٫

    کمترین کار اینه که از خدا به خاطر این نعمت الهی با شکرگزاری تشکر کنیم و در مقابلش پاداش های بیشتر بگیریم٫

    تمام اینها رو گفتم که به اینجا برسیم که تمام زندگی ما از درون ما شکل میگیره و استاد این و خیلی خوب درک و باور کردن و بهش ایمان دارن و عمل کردن٫

    ولی بقیه دنبال راه های موفقیت تو بیرون از خودشون میگردن٫

    تفاوت استاد و بقیه در این موارده٫

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    امير عبدی گفته:
    مدت عضویت: 2597 روز

    به نام خدا

    سلام به همه دوستان عزیز ، استاد عباسمنش که جا داره همین جا روز معلم را به ایشان تبریک بگوییم چرا که به ما درس درست زندگی کردن را می آموزند .

    اما موضوع سوال …

    ابتدا باید بگم این فقط نظر من و برداشت من از استفاده ی تا الان از دوره های این سایت می باشد

    ببینین بذارید اول یه مثالی بزنم براتون :

    فکر کنید یه نفر به شدت دلش بخواهد فوتبالیست بشه ، تو ذهنش اینه بشه یکی مثه مسی و رونالدو …

    حالا اون فرد بره دقیقا همون کفشی که مسی میپوشه رو بخره ، همون لباس ها ، اصلا بره تو همون زمینی که اونا تمرین میکنند تمرین کنه و … آیا همین کافیه؟؟ مسلما خیر … اون فرد تا نتونه باور هاشو درست کنه تا نتونه احساس توانستن رو حس کنه اصلا نمیتونه شروع کنه و تصور کنه بتونه برسه به اون حد

    اول که درست به طور کامل باورسازی کرد اون وقت میتونه شروع کنه ، به همون اشتیاق تمرین کنه ، ادامه بده ، تا یواش یواش تکاملش رو طی کنه ، اول بشه یه فوتبالیست بعد با الگو برداری و تمرین خودش به خواسته اش برسه … الگو برداری نه اینکه بره دقیقا همون کارایی که اونا میکنن بکنه بلکه از اراده اونا از تفاوتی که اونا با سایرین داشتن استفاده کنه ( کاری که انجام دادنش هنره )

    کفش و لباس و سایر وسائل فقط حکم اینو داره که اوضاع رو بهتر کنه ، یکم کار کردن رو راحت تر کنه ، اما اصل نیست ، معیار نیست ، اثر اونا خیلی ناچیزه تو موفقیت

    حالا مسئله بیزینس و کسب و کاره …

    همه وقتی اسم بیزینس میاد میگن اونی که بتونه تبلیغات درست ، هزینه زیاد و … انجام بده موفق میشه

    اما بارها نمونه هایی هست که درست برعکس این شده …

    من ساکن شهر بابلم ، بخوام مثالی بزنم از شهر خودم که با چشم دیدم مثال میزنم که مطمئنن همه شما دارین همچین نمونه هایی تو اطراف خودتون :

    بابل ، یه شیرینی فروشی خیلی معروف داره که هرکی رد شده باشه از این شهر شنیده اسمش رو … شیرینی سرای بابل

    صاحب این شیرینی فروشی که الان بزرگترین شیرینی فروشی در سطح شهر های اطراف را داره ابتدا کارش رو از کیک پزی شروع کرده بود و شاگرد بود ، چندین سال گذشت و قنادی زد گذشت و گذشت و تبدیل شد به شیرینی سرای بابل ، اول مغازه اش زیاد بزرگ نبود ، اینم بگم که یادم نمیاد تبلیغاتی هم دیده باشم ازش ، تو این 15 سال اخیر فقط بخوام بگم ، 3 بار تغییر مغازه داد ، یعنی اول یه جا بود بعد تصمیم گرفت تغییر دکوراسیون بده برای همین مغازه ای در اطراف مغازه خودش اجاره کرد ، یه مدت بود ، این سمت چند سال زمان برد ساختمون جدیدش رو ساخت و حالا بزرگترین و شیک ترین ساختمون سطح شهر مربوط میشه به شیرینی سرای بابل…

    آیا از روز اول ، بهترین شدن رو گرو این دونست که فلان تبلیغات رو بزنه؟؟ فلان مغازه رو داشته باشه؟؟

    اون تکامل در کارش را انجام داد

    مثاله دیگه میزنم از شرکتی که با تبلیغات های فراوون شروع کرد و یکهو ناپدید شد …

    5040… استاد خودشون هم یکبار گفتند راجبش

    یا بازم از شهر خودم بگم … یه دوره بود که پرتردد ترین منطقه شهر ، تابلو هایی از یک رستوران جدید به چشم میخورد که واسه همه سوال بود اون چیه … بعد چند ماه که افتتاح شد ، مدتی نگذشت که همیشه خلوت بود ، کسی زیاد نمیرفت حالا به جاش جاهای دیگه شلوغ بود!! رستورانی که هم در بهترین نقطه شهر بود هم شیک بود هم تبلیغات زیاد داشت اما بازم کارش زیاد نگرفت تا اینکه دیگه جمع کرد و رفت جای دیگه …

    اینارو دارم میگم که ببینیم شرایط بیرونی چقدر اثر داره؟

    پس مسلما مهم چیز دیگه ایه ، اصل چیز دیگریست …

    مهم باور ماست … باور هم درباره خودمون هم کاری که میخواهیم انجام بدیم …

    باور کامل درباره خودمون هم ؛ اینکه اون حرفه و کاری کهمیخوایم انجام بدیم عاشقش باشیم ، از ته دل بخواهیم دنبال کنیم ، اگه کسی تونست انجام بده ما هم میتونیم ما همه توانایی در یک حد داریم

    درباره اون حرفه هم اینطور باور بسازیم که … مثلا این حرفه میتونه خیلی پول ساز باشه ، خیلی ها هستند که به این حرفه نیاز دارند و …

    خیلی ها هستند که صبح پا میشن میرن سرکار فقط به خاطر اینکه میگن یه لقمه نون در بیاریم یعنی خودشون رو وابسته اون کار میدونن ، اون کاره هست که زندگیشون رو میچرخونه نه خودشون ، یعنی در یک کلام خودشون گره زدن به پول و فقط یه کاریو شروع میکنن که به پول برسند ، نه اینکه از انجام اون کار لذت ببرند و زندگی کنند . برای همین اول میگن ما اینکارو کنیم اونکارو کنیم تا درآمدمون بهتر از بقیه باشه بیشتر از خرجمون ، درآمد داشته باشیم وگرنه سوال اینه : اگر کسی بدونه بدون تبلیغات ، ماهی 2 تومن درآمد داره و با تبلیغات 3 تومنی میتونه 4تومن درآمد داشته باشه ، چیکارمیکنه ؟؟ درسته با تبلیغات درامدش زیاد میشه اما آیا سودش هم زیاد میشه؟؟!! مطمئنن اون شخص میگه من تبلیغات نخواهم کرد …

    اگر ما اون کاریو که انجام میدیم ، بیرون از خودمون نبینیم ، جدا از خودمون نبینیم ، یعنی اونقدر لذت بخش باشه انجام دادن اون کار ، وگرنه اصلا شروع نکنیم ، مطمئنن به نتیجه خیلی بزرگ میرسیم چونکه هم علاقه داریم بهش هم با حوصله و بدون چشم داشت خاص انجام میدیم هم فرصت طی کردن تکامل را به خودمون میدهیم …

    مشکل اینه که خیلی ها همش از شروع کار درگیر نتیجه اش هستند ؛ اگه مشتری نیاد چی؟ اگه نشه چی؟ اگه پولم بسوزه چی؟ و… یعنی اصلا کاری ندارن خودشون چیکار میکنند فقط مشکل رو از جای دیگه میدونن ، اگه درآمد ندارن ، مشکل و علتش رو چیزای دیگه میدونن …

    یا یکسریا میدونن که با اون کار به جایی نمیرسند و فقط میگن ما مجبوریم به انجام این کار ، هیچوقت نمیتونن باور کنند که ممکنه اونا هم بهترین بشن ، اگر هم یکروزی بازارشون خوب بود و دیگه نیست نمیگن مشکل از ماست میگن جامعه اینطوره ، بازار خرابه و …

    تبلیغات اصلا بد نیست اما … اگه تبلیغات به این دید که من تازه میخوام شروع کنم و میخوام بواسطع تبلیغ از خیلی ها جلو بزنم ، این خوب نیست

    یا یکی میخواد کاریو شروع کنه میخواد از صفر یهو برسه به صد

    من همون اول مثالی زدم از روند تکامل …

    ما اول باید زیر بنارو اصل و باور خودمون بذاریم نه تبلیغات و فلان کالا …

    فرض کنین ساختمونی که پی نداره ، ستون نداره ، اما در و پنجره شیک ، نمای زیبا و … داره !!! خوب فایده ای نداره

    اول اصل و اسا مهمه بعد چیزای دیگه

    اونی که از صفر میره کیک پزی بعد شاگرد قناد میشه بعد خودش قنادی کوچک میزنه بعد بزرگترش میکنه بعد یکم شیک تر میکنه بعد … تبدیل میکنه به بزرگترین فروشگاه منطقه ، اون میتونه موفق باشه چون نخواست از آسانسور استفاده کنه …

    حالا فهمیدیم اصل و اساس ، زیربنا و پی و ستون ، باور های ماست ؛ محدود کننده است یا رشد دهنده؟؟!

    ما اصلا خودمونو لایق رسیدن به قله میدونیم؟؟!!

    فکر میکنم تا همینجا جواب سوالو داده باشم

    اما یکم هم از باور های رشد دهنده و ثروت آفرین بگم …

    دیروز داشتم فیلمی نگاه میکردم که یه راننده تاکسی بود که مسافرش رو به سمت رستورانی میبرد ، در مسیر مسافر گفت تاحالا رفتی؟ اما جواب راننده جالب بود : ” نه خانم ، ما خیلی ناپرهیزی کنیم اینه که 2تا سیخ کباب بگیریم از سر کوچمون ببیریم بدیم به زن و بچمون شکمشون رو سیر کنیم … ”

    حالا این راننده رو مقایسه کنید با استاد عباسمنش که ماشینش خیلی داغون تر بود ، خط ایستگاهش تو بندر عباس بود درحالیکه در این فیلم آقاهه تاکسی فرودگاه تهرانه و مسلما اوضاعش خیلی بهتره … البته اون فرد راست میگفت! با اون درآمد سخت بود اما سوال اینجاست… آیا پیشرفت کردن و تغییر مسیر زندگی غیرممکنه؟! برای خیلی ها جواب این سوال بله است پس مسلما لیاقتشون هم همونقدر خواهد موند …

    اگر استاد ، بعد از پیدا شدن تاکسی اش دست به تغییر نمیزد و میترسید که بدون اون چطور خرج زن و بچه اش را بدهد ، میتونست بشه اینی که الان هست؟؟!! البته گرفتن این تصمیم که همین منبع درآمد کوتاهش هم قطع کنه و بره دنبال رویاهاش و علاقه اش حاصل وقت گذاشتن و شکستن مقداری از باورهای مخرب گذشته درهمان مدت مسافرکشی توسط گوش کردن به قوانینی که بهشون پی برده بود

    اینکه من شروع میکنم در هر حوزه ی دلخواهی ، تماااام وقتم رو میذارم که یاد بگیرم چطور عمل کنم ، یواش یواش مراحل پیشرفتم رو طی میکنم ، با طی کردن قدم های کوچک باورهام تقویت میشه که برووووو ، برو که میتوانی ،اگه تونستی از 0 برسی به 50 پس میتوانی برسی به 100 … 200 … 500 … 1000 … 2000 … 5000 …. 10000 …. 100000 …. ،بعد در این مسیر دست به سر و روی کارم هم میتونم بکشم ، بالاخره کار ما هم مثل ما پیشرفت باید کنه دیگه …

    اما مشکل ما اینه از روز اول میخوایم برسیم به 10000 درحالیکه معلومه نمیشه چون طبق قانونه …

    در انتها مثالی دیگه از همین آدم های موفق شهر خودم میزنم :

    رستورانی بود مدت ها در شهرمون … (از جایی که خودم دیدم تعریف میکنم و اطلاعی از گذشته اش ندارم)

    غذاهاش خوب بود ، محیطش معمولی بود ، اون تنها رستورانی نبود که وجود داشت خیلی خیلی بهتر ازش زده بودند با تبلیغات های خیلی بهتر اما همیشه ما میخواستیم جایی بریم میرفتیم اونجا چون غذاهاش واقعا با کیفیت بود

    بعد از سالها ، شعبه 2اش رو جای دیگه زد ، خیلی بزرگتر و شیک تر …

    پس از مدتی همونجا تالار زد ، زمین های بیشتر خرید از اطراف و هتل کوچکی هم احداث کرد …

    حالا که دارم میگم ، رسیده به جایی که هتلش درحال احداثه که تو منطقه بهترینه ، 3 نوع رستوران زده ، 3 تالار مختلف هم زده و در این شرایط که میگن گرونیه و مردم ندارند ، کل 17 روز تعطیل عید ، اونجا پر مسافر و همیشه غذاهاش هرروز به اتمام میرسید …

    بدون اینکه بخواد تبلیغات خیلی زیادی کنه از همون اول …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      طیبه مرادی گفته:
      مدت عضویت: 3074 روز

      به نام خدای عزیزوثروتمند

      دوست الهی آقای امیر

      سپاسگزارم برای پخش آگاهی واز مثال های زیبایی در کامنت خود استفاده کردید .

      یکی از قوانینی که خیلی ما فراموش میکنیم تکامله همش دوست داریم زود برسیم زود چاق یا لاغر بشیم زودی ثروتمند بشیم .

      دوست داریم همش قوانین رو نادیده بگیریم .اما واقعیت اینه جهان باروند خودش جلو می‌ره چه خوشمان بیاد یا نیاد چه آگاه باشیم چه نه .

      وقتی قوانین الهی رو بفهمیم ودرکش کنیم باید مجبور باشیم تمام رفتار وزندگیمون رو بر اساس فرکانس ها وباورها هماهنگ کنیم .

      این یعنی توحید .

      در پناه خدای عزیز وگرامی شاااد وسالم وخوشبخت وثروتمندباشید ?

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    جان نثار گفته:
    مدت عضویت: 3795 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و دوستان بزرگوار من در این خانواده رویایی

    خب وقتی به این سوال فکرکردم چند موضوع اساسی رو به یاد آوردم که گفتم کل جوابم رو بر اساس آن ها پایه ریزی کنم.

    1_آیه ای از قرآن که به پیامبر می گوید ( شما سنگ ننداختید بلکه ما یعنی خدا سنگ انداخته ) و یا این که در نماز می گوییم ( به حول و قوت خدا است که ما می نشینیم و برمی خیزیم) و یا این مثل ( کار خوبه خدا درست کنه،سلطان محمود خر کیه ) که من برای خودم تغییر دادم و این جور گفتم که ( کار خوبه تو فکر کنی خدا درست کرده،سلطان محمود خر کیه ) چون همه کارهایی که تو این دنیا به وقوع می پیونده از خداست حالا تفاوت از اینجاست که تو اون کار رو از چه کسی بدونی. اگه از خدا بدانی نگاهت توحیدی و نگاه توحیدی پیشرفت و سعادت و همه چیزهای خوب رو برای تو به ارمغان می آورد و اگه نگاهت شرک آلود باشه آن را از بنده خدا می دانی نتیجه بد آن رو دریافت می کنی. یا این مثال که در حادثه طبس که طوفان شن ماموریت آمریکایی ها رو ناکام کرد. امام گفت : ما آمریکایی ها رو ناکام کردیم بلکه شن ها این کار را کردند. شن ها مامور خدا بودند. یا استاد که بارها می گویند که این جملاتی که در فایل ها جلوی دوربین می گویم من نمی گویم بلکه این جملات به من گفته می شود و من آنها رو بیان می کنم و این جملات رو از خودم نمی دانم و از خدای خودم می دانم.

    2_نیت

    این موضوع رو با این مثال توضیح می دم که ثابت کنم نیت درست چگونه می تواند به کارها رنگ الهی و توحیدی بده و دگرگونش کنه. مثال همین کاری که استاد اخیرا انجام دادند که بسیاری از کاربران غیر فعال رو حذف کردند که سرعت سایت بالاتر بشود و شروع همکاری با طراح سایتی که امکانات جدیدی در سایت ایجاد کرده و یا بالا بردن امکانات عقل کل و … حالا این سوال پیش می آید که بالابردن سرعت سایت و بهتر و بیشتر کردن امکانات سایت در پیشرفت کردن سایت تاثیر دارد؟ اینجا باید گفت تو با چه نیتی این کار رو کردی ؟ اگه با این نیت که من این قانون رو می دونم که شکر نعمت،نعمتت افزون کند(قانون شکر گزاری) و یکی از کارهایی که من به عنوان سپاس گزاری از افرادی که به سایت من می آیند که به این نیت که به آنها احترام بگذارم که در حقیقت از خدای خود به این شکل سپاس گزاری کنم این است که با بالا بردن سرعت سایت و امکاناتش،محیطی راحت تر رو برای کاربرانم فراهم کنم.چون نیت با استفاده از این قانون درست شد نتیجه هم عالی می شود.

    3_سوره عصر

    چون می خواستم در جوابم مثال های عملی بگم مثل مثال قبل ناگهان این سوره به من الهام شد.

    وَالْعَصْرِ

    ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺑﻪ ﻋﺼﺮ (١)

    إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ

    ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺩﺭ ﺯﻳﺎﻥ ﻛﺎﺭﻱ ﺑﺰﺭﮔﻲ ﺍﺳﺖ ;(٢)

    إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ

    ﻣﮕﺮ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﻛﺎﺭﻫﺎﻱ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺍﻧﺠﺎم ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺣﻖ ﺗﻮﺻﻴﻪ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﺷﻜﻴﺒﺎﻳﻲ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ .(٣)

    که این به من گفته شد که در آیه آخر منظور از (حق) همان قانون کلی و ساده دنیاست که من در مثال قبل از قانون سپاس گزاری استفاده کردم و (صبر) که همان قانون تکامل است. یعنی آیه آخری رو این جور بگم: مگر کسانی که ایمان آوردند که این ایمان باعث عمل صالح می شود و عمل صالح ثابت کننده ایمان فرد است. که این عمل صالح با با در نظر داشتن قوانین الهی و قانون تکامل انجام شود.

    خدایا شکرت که این بستر فراهم شد که بتونم رو این موضوع فکر کنم و این کامنت رو بزارم.

    شاد و موفق و سعادتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    زهره محمودی گفته:
    مدت عضویت: 2926 روز

    سلام به همراهان عزیز

    به نظرم عامل اصلی موفقیت استادعباس منش و هر فردی دیگری , در هر کسب و کار و حوزه ای , باوری است که نسبت به خودش و خدایش دارد. و در همین راستا باوری که نسبت به محصول تولیدیش ,دارد.

    استاد عباس منش ایمان و باور دارد که ارزشمند است و محصول او برای فرد استفاده کننده ارزش تولید میکند .

    زیراکه

    ?خود را در اتصال با پروردگار و منشا آگاهی , قدرت , ثروت …میداند. نشانه ی اتصال با منشا هم احساس خوب است.

    ?عباس منش این اصل رو که احساس خوب=اتفافات خوب رو در صدر قرار داده و همه چیز رو با همین میسنجه،به عنوان مثال در مارکتینگ اگه توجه به رقیب توصیه میشه،اما اون میدونه که اینکار حسش رو بد میکنه، به همین علت دنبال این روش نمیره و پیگیر روش هایی میشه که حس بهتری بهش میده

    ?باور به اینکه در تمام لحظات باید روی خدا حساب باز کرد و در تمامی کارها به اون سپرد،بعد ابزارهای لازم رو خودش بهت الهام میکنه،که در جهت خواستت کدوم یک از این ابزارهارو استفاده کنی به نتیجه میرسی

    ? عباس منش با کارکردن روی باورهایش در مدارهای بالاتری قرار دارد به همین علت بهترین ابزار ها که به تناسب مدار فکانسی او است،به او گفته میشود،که همان کوتاه ترین راه رسیدن به خواسته است،یعنی با کمترین کارفیزیکی(کمترین ابزارها)به خواسته هایش می رسد،از دور بنظر میرسد که او کار خیلی زیادی که مطابق با عرف است انجام نداده است،اما همانطور که گفت شد،الهامات کوتاه ترین راه و موثرترین ابزارها را برای رسیدن به درخواست ما نشان می دهند،این یعنی عباس منش اصلی ترین کارهای ممکن بدون انجام دادن کارهای فیزیکی اضافی انجام داده تا به خواسته خود برسد

    ?به هر آنچه درست و لازم میداند برای موفقیت و تولید محصول ,عمل میکند و بنابراین احساس خوبی دارد (همه ی آنچه لازم میدانسته بندگی خداوند بوده که در سیر تکاملی پیوسته خلوص بیشتری پیدا کرده )

    ?مثلا عده ای باور دارند که  حتما باید از آخرین متدهای روز یا تبلیغات استفاده کنند تا کسب و کارشون پیشرفت داشته باشه ولی عباس منش باور داره که بدون اون ابزارها هم میتونه موفق باشه،مثل دانش آموزی که فک میکنه اگه روزی10ساعت بخونه موفق میشه و اگه نتونه این ساعت رو پربکنه موفق نمیشه

    ? به تاثیر و ارزش محصول برای مخاطب ایمان دارد بنابراین مثلا قیمت محصول رو از روی  ارزشی برای او تولید میکند, تعیین میکند , نه هزینه مادی تولید که الزاما ربطی به مخاطب ندارد.

    حقیقت هم همین است برای منِ استفاده کننده از محصول, کیفیت و استفاده محصول نهایی مهم است و چه اهیمیتی دارد که چقدر هزینه شده باشد . ممکن است خیلی هزینه شود و محصول تولیدی برای من کیفیت لازم را نداشته باشد.

    ?عباس منش چون تنها به خدا اتکا دارد در صداقت کامل است و همین تاثیر گذاری و قدرت و کیفیت محصولاتش را بیشتر میکند

    بنابراین اصل داشتن باورهای ثروت آفرین است که اگر کسی در کسب وکارش نداشته باشد هرچقدر هم که از ابزارها استفاده کند و کارفیزیکی انجام دهد نتیجه ای نمیگیرد،چون اصلا در مدار آن مقدار درآمد نیست و کارفیزیکی این فاصله را جبران نمیکند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: