live | کنترل ورودی های ذهن - صفحه 45 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | کنترل ورودی های ذهن
    141MB
    37 دقیقه
  • فایل صوتی live | کنترل ورودی های ذهن
    36MB
    37 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

671 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    آداک سام گفته:
    مدت عضویت: 1780 روز

    سلام و خدا قوت

    مثه همیشه بی نظیری

    بابت صحبت های در رابطه با مسائل روز

    از صمیم قلب سپاسگزارم

    خداوند هر چی بیشتر بهت سلامتی و طول عمر باعزت به خودت و خانواده محترمتان عنایت بفرمایند…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    آزاده زمانی جوهرستانی گفته:
    مدت عضویت: 1915 روز

    سلام به استاد عزیزم، مریم جان ودوستان هم فرکانسی ام. خدا رو هزاران مرتبه شکربابت این هدایت زیبا وناب. استاد عزیزم من حدود یکساله تلویزیون، اخبار وگروههای خبری را از زندگی حذف کردم ولی با توجه به شرایط کاریم، بازم ذهنم درگیر بیماری کروناست. وسواس زیادی در رابطه با شستشوی دست دارم. البته این مربوط میشه به ورودیهای که تو محیط کارم بهم القا شده وبا توجه به دستورالعمل های شغلی مجبورم اونها را به مردم آموزش بدم، البته جدیدا باتوجه به اینکه متوجه وسواس فکریم در رابطه با این بیماری شدم سعی می کنم تو شرایط کاریم نکات منفی کمتری به مردم بگم. خیلی دوست دارم با توجه به تعهدی که دارم وبه صورت جدی دارم روی خودم کار می کنم ، تو این مورد هم توجه ووسواسم کمتر بشه. جالبه هر موقع حس های بد ومنفی از محیط کارم زیاد می شد سریعا به سراغ فایل های آرامش در پرتوی آگاهی میرفتم وگوش می کردم وبه صورت معجزه وار حالم خوب می شد. الان که به این لایو عالی هدایت شدم، متوجه شدم خیلی بیشتر باید تو این زمینه روی خودم کار کنم. و ورودی های محیط کارم، صحبت های همکارام و…. را بیشتر کنترل کنم وباورهای عالی وقدرتمند کننده در رابطه با سلامتی برای خودم ایجاد کنم واونها را بنویسم وجاهایی که تو معرض دیدمه نصب کنم. خدای مهربونم، بی نهایت سپاسگزارم که از طریق کلام نافذ استادم من را به زیبایی هدایتم می کنی. خدا جونم کمکم کن بتونم تواین مسیر زیبا از پس نجواهای ذهنم بربیام وهر روز خوشبختی وسعادت بیشتری را تجربه کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    معصومه حقانی گفته:
    مدت عضویت: 1755 روز

    سلام خدمت دوستان عزیز هم فرکانسی ام. الان که این مطلب رو مینویسم تو جاده هستم برای مراسم چهلم روز درگذشت پدرم. ولی حالم خوبه واحساس خوبی دارم. با توجه به بیماری کرونا واعمال محدودیت ها وبسته بودن راههاتمرکز کرده بودم که بتونم برا مراسم پدرم برم ودر عین حال توکل کردم به خدای مهربان واز خدا خواستم که راهها باز باشه والان تو راهم وراهها بازه وسپاسگذار خداوندم هستم به خاطر همه نعمت هاش وبه خاطر احساس خوبم. یه نکته در مورد درخواست هاتون بگم که خواسته هاتون رو به درستی طلب کنید. تجربه من این بود که مرتب درخواست میکردم خانواده م رو ببینم ولی فراموش کردم بگم یا بنویسم که به شادی ببینمشون واینگونه شد که پدرم فوت شد وهمه خانواده رو دیدم. یه نکته دیگه اینکه دخترمن به این بیماری مبتلا شد وعلتش هم این بود که مرتب جذبش میکرد ولی خودم با وجود اینکه پرستاریش میکردم مبتلا نشدم. چون هر روز که بیدارمیشدم میگفتم خدایا شکرت که سالم هستم ویقین دارم چون توکل به تو خدای مهربان کردم مبتلا نمیشم. و همچنان سالم هستم. خدایا واقعا ازت سپاسگذارم. از استاد عزیز هم ممنونم که مرا با قانون آشنا کرد. الانم توکل کردم که پولی به دستم برسه وبتونم محصولات استاد رو بخرم. در پناه خداوند مهربان شادوسلامت وسعادتمند وثروتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    میثم رخشان گفته:
    مدت عضویت: 1911 روز

    به نام الله یکتا

    سلام به همه عزیزان

    خدارو صد هزار بار شکرت به خاطر این شرایط لذت بخش امسال

    شرایط عالی باور سازی توکل ایمان خداشناسی

    خدایا شکرت به خاطر این مساله

    میدونی چقدر گسترش ایجاد کرد در کسب و کار همین میکروب

    میدونی چقدر کارگاه تولید ماسک ایجاد شد

    میدونی چقدر کارگاه تولید دستکش ایجاد شد

    میدونی چقدر شرکت های الکل سازی و مواد شوینده ظرفیت تولیدشون افزایش پیدا کرد

    میدونی چقدر داروساز ها دارو تولید کردن

    چقدر داروهای گیاهی به فروش رفت و چقدر مردم با گیاهای مختلف داروهای گیاهی اشنا شدن

    میدونی چقدر مردم فهمیدن که سیستم ایمنی بدن باید طبیعی قوی باشه حتی اون اوایل میگفتن خود ب خود باید درمان صورت بگیره

    این یعنی سیستمی که رب برای بدن راه اندازی کرده خودش به تنهایی کافیه بدون دارو

    و چقدر همین رسانه ها اگه اگاه باشیم دروغ و نازیبایی تحویل دادن

    اولش که کمبود ماسک بود میگفتن ماسک نیازی نیست

    الان که میدونن اخراشه یا هرچی شنیدم میگن باید ماسک دوتایی بزنی {خخخخخ}اخه مگه من باید چقدر ساده باشم که به این اخبار دیگه گوش بدم

    میگفتن تا سه روز روی سطوح باقی میمونه

    الان میگن اصلا روی سطوح انتقال پیدا نمیکنه

    اولین چیزی که در همین شرایط به ذهنم رسید و بهش عمل کردم این بود که بهترین فرصت برای کمک کردن هست

    برای بخشش هست

    و واقعا انجام دادم و واقعا نتیجش رو دیدم

    خدایا شکرت به خاطر این نعمت بزرگ که ثابت کرد باز نعمته

    ثابت کرد به مردم که باید بدنشون خود به خود قوی باشه

    ثابت کرد به من که خداوند هر کس رابخواهد هدایت میکند به هر مسیری که خودش میخواد

    چه کسانی که با شنیدن و عمل کردن به اخبار دیدم که دچار این شدن

    و چکسانی که با در مسیر درست بودن و ایمان به الله نه تنها مساله ای براشون پیش نیومد بلکه کمک اون ها هم کردن

    واقعا من دیدم مثلا ی نونوایی که کسی مشتری نداشت با همین شرایط ادما فهمیدن نونش خوبه و الان نوبتش گیر نمیاد و بقیه شغل ها که در بالا گفتم

    در هر حال نعمت بزرگی برای ما بود برای من بود خیلی گسترش داشت کسب و کارم و سلامتیم و روابطم وایمان و خدارو شکر بایت همه نعمتاش بابت این که همه چیزش رحمته

    و ی چیز جالب دیگه ثابت کرد هیچ کشوری قدرتی نداره در مقابل قدرت رب

    اون همه دستگاه اون همه بمب و .. اون همه سمت و رییس جمهور و فلان و بهمان ثابت شد که هیچی نیستن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    مائده گفته:
    مدت عضویت: 1494 روز

    سلام استاد عزیزم و همه ی بچهای سایت

    مدت کوتاهی هست که یک مسئله ای برام پیش اومده

    نمیدونم علتش چیه؟ نمیدونم مربوط به فرکانس یا ورودی های من بوده یا نه؟!

    مدتی بود که خارش پوستی داشتم و روی پوستم به صورت شلاقی و شکلکی مثلا دایره ای اینا تورم میکرد اولش خیلی زیاد نبود کم بود اما رفته رفته زیاد شد از روی ران پام تا مچ پام میریزه بیرون نگران بودم و مجبور شدم به دکتر برم رفتم و گفتن حساسیت داری. من خیلی کم الرژی داشتم اما روی پوستم هیچ وقت این اتفاق نمی افتاد دکتر گفت در بدنت به یه چیزی حساسیت داری و پوستتم اینجوری میشه کهیر هست و میوه جات مثل گوجه فلفل ادویه جات گرد و غبار لباس از جنس پلاستیک و گفت که برام سوال بود که هزاران نفر گوجه میخورن فلفل میخورن لباس پلاستیکی میخورن چرا اونجا حساسیت ندارن آلرژی ندارن و برای پوستشون این اتفاق نیفتاده برام قرص نوشته با پماد که میخورم اما اگه نخورم یکمی میریزه بیرون اما کمتر و اینکه حس خوبی ندارم که قرص میخورم لطفا کمکم کنید من باید چیکار کنم ؟!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    حسن صالحی گفته:
    مدت عضویت: 597 روز

    به نام الله یکتای بی همتا

    سلام دوستان ویاران همراه

    جلسه چهاردهم ازخانه تکانی ذهن قدم به قدم

    بقول استاد ما یه دزدی توی خونه داریم که خودمون راهش دادیم وهی دزدی میکنه حالا دیگه وقتش هست که این دزد ی که گرانبهاترین چیز ارزشمند زندگیمون رو می دزده رو بیرونش کنیم تا واقعا به سعادت هم دنیا وهم اخرت برسیم چه کسی هست که نخواهد زندگی پراز لذت شادکامی وثروت بی حساب داشته باشه همه می خوایم اما بهایی دایره بهاش هم اینه که دلمون روازهرچیز بد وفکرمون از هرغذای ناسالم که توسط اخبارتلوزیون وسوشال میدا که واقعا خانواده هارریشه کن داره میکنه وفاصله های میلیارد کیلومتری بین افراد خانواده ها خصوصا بین والدین وفرزندان ایجاد کرده رو ازمسیر زندگیمون ازدورخارج کنیم

    خیلی کارها احساسات وبیماریهای مان منشا اون همین اطلاعات واخبارمضره هستش من زمانی که با تلوزیون خدا حافظی کردم واقعا تحولات خوب روتجربه کردم وازوقتم سعی کردم به بهترین شکلی که می تونستم استفاده کنم بهره برداری کردم

    اون هم زمانی بود که دست به یه کارعام المنفعه زده بودم ونیازبه تمرکز وتوکل داشتم درصورتی که شرایط نامساعد بود وبا افرادی سروکارپیدا کردم که کارشناس اموری بودند که به من توصیه هایی برای چگونگی انجام کاری که داشتم می کردم میدادند بعد طوری شد که گفتند بازمانی که تو داری غیرممکن هست اما وقتی من متمرکز بودم وتوکلم به الله بود وبس

    تونستم غیرممکن روممکن کنم درحالی که سه روز شب وروز داشتم کارسنگین میکردم وفشارظاهرا خیلی بود وباید یه مجموعه ای روکه تازه راه اندازی میکردیم برای افتتاح وبازدید یک سری افراد مهم ازجاهای مختلف درروزوساعت مشخصی دعوت وپذیرایی میکردیم اما همه میگفتند نمیشه اما من فقط تمرکز وفکرم روگذاشته بودم برروی انجام شدن وساعت وروز رواصلا بهش توجه نمی کردم وبه تیمم هم گفتم متاثر ازوضعیت فعلی نشید ما تا لحظه شروع افتتاح وقیچی کردن روبان توسط افراد میهان که خواهند امد وقت داریم وماتااخرین لحظه وردمیهمانان به ساختمان مورد نظر کار میکردیم ازدرب ورودی میهمانان وارد شدند ودرهمین لحظه کارتدارکات ودکورووسایل نمایشگاه تمام شد وتیم من از درب پشت ساختمان خارج شدند درحالی که کارشان کامل وتمام به نحواحسن انجام داده بودند بدون اینکه کسی هم متوجه شود حالا ببینید اگر ماتمرکز وتوجه نداشتیم وهواسمان به همی چیز بود به غیر از هدف وبرنامه ای که باید انجام میدادیم صدسال دیگه هم نمی تونستیم تواون شرایط کارمون رودرست وکامل انجام بدیم وقت زمان باور تمرکز وایمان هم نوا باهم براساس قانون خداوند به یاری شماخواهند امد اگر طبق قوانین زندگی کنیم حالا اگربیمارهم بشیم وقتی تمرکز روی بهبودی وسلامتی باشه وصبرداشته باشیم وازمرگ هم ترسی به دل راه ندیم چگونه جسم ما هم اهنگ برای درمان بیماریمان عمل خواهد کرد برخلاف اظهارات کارشناسان بهداشتی وپزشکی بهترین هارو برای همتون ارزو میکنم خصوصا استاد عزیز وخانم شایسته محترم پایداروسربلند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    مریم پهلوان گفته:
    مدت عضویت: 2028 روز

    به نام الله.سلام به همه عزیزان .

    الهی شکر که من در این شرایط حساس کنونی لذت بخش ودوست داشتنی عضو این سایت هستم ودارم هر روز بیشتر از دیروز از زندگیم لذت میبرم وآگاه تر میشم وآرامشم بیشتر میشه وبه یه ثبات حال خوب دائمی بیشتر از 95درصد مواقع رسیدم ودیگه یویو نیستم.

    الهی شکر که پاییز رو خیلی عالی شروع کردم که به خاطر مدرسه بچه ها ساعت شش صبح پامیشم وورزش میکنم و وقتم برای بودن در سایت بیشترشده واین پروژه گام به گام رو داریم پیش می‌بریم.

    خانم شایسته عزیز چقدر خوب میشه همین پروژه رو در مورد فایلهای توحیدی وگفتگو با دوستان هم درست کنید.

    اولین نکته این فایل صحبت همیشگی استاد عزیز کنترل ورودی های ذهن وکنترل زندگی بود .

    یکی از واجبترین کارها برای کنترل ورودی ها حذف رسانه ها که خدایاشکر من تو این مورد خیلی موفق بودم اصلا قبل از عضویت در سایت من اصلا اهل تلویزیون واخبار نبودم شبکه های اجتماعی ندارم.

    یه چیزجالب که اتفاق افتاد این بود که همسرم از زمانی که ازدواج کردیم به محض بیداری از خواب شبکه خبر میزد صبحانه نهار شام باشبکه خبر می‌خورد من اصلا توجه نمیکردم تا اینکه دوسالی میشه که کلن خودش بدون اینکه چیزی بگم تلویزیون رو بوسید وکنار گذاشت والان اگه روشن باشه به خاطر کارتن بچه هاست.واز این بابت خیلی خوشحال شدم که حذف شده.

    همون طور که به جسممون غذای فاسد نمی‌دهیم باید حواسمون به غذای روح هم باشد.فرکانسها وقتی به یک قدرتی برسند وزیاد تکرارشوند اتفاقات خلق می‌شوند ویک پروسه زمانی لازم هست.

    نکته بعدی اینکه بدن ما حاصل میلیون ها سال بهبود مستمر وتکامل هست واگه باور کنیم که سیستم ایمنی قوی داریم به خوبی از پس بیماری‌ها برمیاد.هرچقدر باورهات نسبت به بدنت بهتر باشد سالم‌تر هستی.

    مرگ تولد دوباره هست.مرگ یک امر کاملا طبیعی که هر کس تجربه می‌کند وهرموقع وقتش برسد هرکجاباشی دچارش می‌شود وهیچ گریزی نیست .

    من مادرم چندماه پیش به علت ایسکمی روده فوت شدن .همیشه مامانم میگفت من فکرمیکنم روده هام گیر داره (به علت یبوست دائمی که داشت اینو میگفت)منم هربار بهش میگفتم اینو نگو دچارش میشی که بالاخره درآخر هم به علت مشکلات روده طی چند روز فوت شدن .که خدایا شکر من خیلی خوب در این قضیه کنترل ذهن داشتم خیلی راحت از این قضیه عبور کردم که اون فایل (ما بی انتها هستیم)خیلی بهم کمک کرد.روز چهارم دیگه شروع کردم به فایل نوشتن وگوش کردن و ورزش رو شروع کردم .درصورتی که سالهای طولانی بود که ترس از دست دادن مادرمو داشتم فکرمیکردم فاجعه بزرگی هست ولی خیلی دیدم نسبت به مرگ تغییر کرده وخیلی راحت پذیرفتم.

    اگر سعی کنید از دل هر اتفاقی نکات مثبت رو بیرون بکشید ودر این کار مهارت پیدا کنی بعد یه مدت اصلا اتفاق بد نمی افتد زندگی مثل زندگی استاد همیشه زیبایی میشودکه استاد مثل بقیه فکر نکرد وعمل نکرد. زمانی که بقیه دچار افکارمنفی هستن بهترین زمان برای جداشدن از بدنه ی جامعه هست.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    هدی و مهنا گفته:
    مدت عضویت: 2254 روز

    گام چهاردهم خانه تکانی ذهن

    سلام و درود به همه عزیزانم

    اگه ذهن رو کنترل کنی، زندگی خودت رو در کنترل داری.

    قوی ترین قدم برای کنترل ذهن، حذف Tv, شبکه های اجتماعی و رسانه هاست.

    ورودی های نامناسب کشنده تر از غذاهای مسموم و فاسد است.

    فرکانس ها برای مبدل شدن به واقعیت فیزیکی لازمه که تکرار بشن.

    تغییر شرایط زندگی از تغییر ورودی های ذهنی شروع میشه.

    ارتباط بین افکار و اتفاقات زندگی رو وقتی درک می کنیم که در یک فرآیند زمانی مشخص، با تعهد ورودی های ذهنمون رو کنترل کنیم.

    خلاقیت در یافتن نکات مثبت، هر شرایطی رو به سمت شرایط بهتر تغییر میده.

    هر چه عزت نفس بالاتر باشه، ایمانت به خالق بودن زندگیت بیشتره و در تغییر شرایط تواناتری.

    فردی قدرتمند که خالق شرایطه، بجای تمرکز بریافتن مقصر ، مصمم به ساختن دوباره عزت نفس خودشه.

    تا وقتی ذهن ما به اتفاقات بیرونی واکنش نشون میده، از همون جنس اتفاقات وارد زندگی ما میشه.چون جهان به فرکانسهای ما پاسخ میده.

    اونایی که تونستن ذهن رو کنترل کنند, نتایج خوبی تو زندگی گرفتند.

    هر چه بیشتر تمرین کنی مثل خیلی از مهارتهای دیگه (گیتار و …) توی کنترل ذهن تواناتر می شی و کار واست راحتتر میشه.

    برای کنترل ذهن Tv رو حذف کن تا ذهنت آرومتر بشه نزار خوراک ذهنت رو دیگران بهت بدن. خروجی هماهنگه با ورودیهات.

    وقتی ورودی ها رو کنترل کنی کم کم ورودی های خوب خودشون وارد زندگیت میشن.

    ذهن انسان تاثیر کاملی داره بر جسم. اگه کسی احساس خوبی به جسمش داشته باشه و باورهای خوبی داشته باشه جسمش بهتر عمل می کنه.

    مهنا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    اعظم برزگری گفته:
    مدت عضویت: 1412 روز

    به نام خدا

    سلام خدمت همگی…

    اولین گام در کنترل ذهن،کنترل ورودی های ذهن هست!

    در ماههای اول که میخواستم کنترل کنم ورودی های ذهنم رو وقتی یکی از کسی حرفی می زد یا اخبار منفی می شنیدم خیلی خودم رو به این ور و اون ور میزدم تا مگر اعراض کنم و حتی بحث رو عوض میکردم تا نشنوم و عذاب وجدان نگیرم!

    ولی رفته رفته یاد گرفتم که وقتی در جمعی دارن در مورده چیزی نامناسب حرف میزنند زاویه ی دیدم رو نسبت به اون حرف که اکثرا اون طوری که دوست داشتند تجزیه و تحلیل میکردند ولی من یاد گرفتم از جنبه ی دیگه ای به اون موضوع نگاه کنم و این تغییر زاویه باعث میشد که احساسم نسبت به اون خبر یا حرف بدتر نشه و اکثرا تو جامعه ای زندگی میکنیم که پر است از آدم هایی که دوست دارند اخبار بد و نابجای روز رو به همدیگه انتقال بدن و انگار رسالتشون تو این دنیای به این زیبایی فقط حرف زدن درباره ی دیگران و قضاوتشون هست که خودشون رو به روز و اجتماعی و آگاه از مسائل روز میدونن ولی وقتی کمی آگاه تر میشی و توی هفته لااقل یه بار تو چنین جمع هایی هستی و شرایط اون طوری پیش میره چون داری روی خودت کار میکنی کمتر درباره ی اون اخبار و دیگران در جمعی که حضور داری میشنوی و وقتی یه چیزی رو هم شنیدی زاویه ی دیدت رو جوری به اون موضوع تغییر میدی و از جنبه ای به اون موضوع نگاه میکنی که نه تنها احساست بد نمیشه بلکه باور قویتری نسبت به عموم جامعه در ذهنت ایجاد میکنی!

    خدایا شکرت به خاطر این آگاهی ها و عمل کردن بهشون!

    از وقتی آگاهانه شبکه های مجازی رو کلا تعطیل کردم و به غیر از مورده واجب حتی هفته ها هم بهشون سر نمیزنم و هیچ خبری رو دنبال نمیکنم تا جایی که امکانش باشه و شرایط خونه طوری شده که انگار دیگه هیچ یک از اعضای خانواده ات هم دوست ندارند خلاف خواسته های تو عمل کندو شبکه هایی رو می بینند که بابه میله تو هست و این یعنی قدرت باور!

    تلویزیون هم فقط مستند حیوانات و طبیعت وحش و جهان گردی ها رو می بینم و کلی لذت میبرم و جاهایی که قلبم موافق رفتنش نباشه جوری شرایط تغییر میکنه به نفع من که کلا نمیرم و میدونم قانون داره درست عمل میکنه!

    خدا رو شکر!فقط کارم شده دیدن فایل ها،گوش دادن بهشون،نوشتن کامنت،خوندنشون،نکته برداری،خوندن با معنی قرآن،تمرکز بر زیبایی ها،سپاسگذاری ،تحسین و تجسم کردن رویاهام!

    و میدونم که هر چه بیشتر بتونم روی ورودی هام کنترل داشته باشم و فیلتر بزارم جلوشون،نتیجه ی

    بهتری رو خواهم دید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  10. -
    محمد علیزاده گفته:
    مدت عضویت: 1499 روز

    به نام خدای مهربانم .

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته موحد و تمام دوستان همفرکانسی در تنها دانشگاه توحیدی کیهانی.

    قدم چهاردهم خانه تکانی الهی شکرت

    چه گنجهایی را شما خانم شایسته عزیز کشف کردید این فایلها زیر خاکی بودن اینو همون زمان دیده بودم واقعا درکش

    نکرده بودم به این وضوح امروز درکم خیلی بیشتر بود از این لایو وای خدای من کسی که مدارش بالاتر میره از یک موضوع

    برداشت کاملا متفاوتی دارد خیلی جای فکر داره چه قضاوتهایی کردیم از ناآگاهی ها از مداری که بودیم چیزهایی که

    در ان مدار بودیم دیدم گفتم شنیدم وای خدای من واقعا ما به خودمون به قول قران ظلم میکنیم خودمون همه چی به

    ما برمیگرده بعضی اوقات اوایل وقتی ادم یکم درک میکنه میخاد فریاد بزنه که مردم این راهش هست واقعا کنترل زهن

    همه چی هست وقتی میخایم به اصل برسیم به خدا به توحید برسیم فقط باید این اصل را همیشه بدانیم که کنترل زهن

    اگر داشته باشیم باید تکاملی تمرین های کوچک پیش بریم از یک موضوعات پیش پا افتاده بعضی اوقات خودم در مورد

    یک سری چیزهای به ظاهر پیش پا افتاده یهویی کاری میکنم که خودم تعجب میکنم که چیکار کردی دیدین بعضی اوقات

    از دستمون در میره ناخوداگاه یک کاری میکنیم که باعث تعجب خودت و اطرافیان میشی خودم همین طوری شده برام

    میگم خدایا من دارم کار میکنم این همه وقت این چی بود یکم ادم بهم میخوره ولی راهی نداریم راهی نیست همین

    فقط بتونی یک جاهایی کنترل کنی زهنتو دهنتو گوشتو چشماتو کنترل کنی پاهات نری یک جاهایی کلا باید جهاد

    اکبر به راه بندازیم خودمونو از نو بسازیم چون خودمون اگاهانه زندگی خودمون را نساختیم ساخته شده مردمیم اگر

    راضی نیستیم یک راه دارد اونم که از نو بازسازی کنیم اگر خودمون را دوست داریم برای خودمون ارزش قاِیل هستیم

    باید این کارو کنیم به نظرم کسی که خودشو واقعا دوست داشته باشه برای وجود خودش ارزش بداند برای خودش وقت

    میزاره خودشو جوری که دوست داره باشه بسازه مثل خمیر مجسمه سازی باید دست به کار بشه شروع کنه به بازسازی

    خودشناسی کنه مغزشون بریزه تو کاسه ببینه دلیل رفتارهاش اعمالش افکارش چیه به چه دلیلی این واکنش ها را

    داره خیلی باید کار کنیم اوایل کمی سختتر هست مثل تمام کارهایی که میخایم اول یادش بگیریم ارام ارام تکاملی

    یادش میگیریم به نظر خودم وقتی به درجه ای برسیم که واکنش نشون ندیم به اتفاقات حالا هر نوع اتفاقی اون دکمه

    حساسمون را به قول استاد فشار دادن واکنشمون چیه نشون میده ما چیکار کردیم حالا تو موضوعات مختلف من خودم

    با لطف خدا و اگاهی که از طریق استاد عزیزم دریافت کردم به اندازهای که استفاده کردم نتیجه داده ولی ببینید وقتی

    خوب کار میکنی من خودم اوایل خیلی تمرکزی اصلا به فکر کسب و کار نبودم چون دفترم شخصی بود و معاملات من

    اکثرا ملکهای ویلای قیمت بالاست و مثل شغلهای دیگه شلوغی و رفت و امد زیادی نداره و منم زمانم عالی داشتم

    خدا تمام شرایط برام فراهم کرده بود منم کار میکردم شاید بالای روزی 6 ساعت تمرکز داشتم و ساعات دیگه هندزفیری

    تو گوشم بود و این افکار تو سرم شروع میشد به تکرار اینو میخام بگم اوایل زور میخاد بزنی اراده کنی ولی مزه اش را

    گرفتی با احساس خوبی که بهت میده قلبت باز میشه نفسهای عمیق میکشی خیالت راحته ارامی در لحظه ای اینو

    وقتی درک میکنی دیگه ولش نمیکنی کسی نیست که این احساس خوب رهایی به دست بیاره بندازتش دور تمام

    مردم جهان دارن صبح تا شب کار میکنن سگ دو میزنن که اخرش برسن به این نقطه که ما داریم درکش میکنیم لمسش

    کردیم ما به اینجا رسیدیم ما همه چی را داریم چون به خودش رسیدیم به اصل منبع وصل شدیم حالا این اتصال

    اگر بتوانم غلبه کنم به نجواهای شیطان قسم خورده خودم را کنترل کنم زمانهای بیشتری در احساس خوب باشم

    قدم به قدم هدایت میشم به همه خواسته هام مثل استاد همه چی اخرش میرسه به توحید تسلیم در لحظه زندگی

    کردن که تمام کارهایی که داریم انجام میدیم اموزش ها میخاد ما را به این نقطه برسونه ما هر چقدر به این احساس

    خوبه وصل باشیم به خدا به منبع وصلیم و همه کارها انجام میشه من خودم در دوران اون ویروس با خانمم همش در سفر

    بودیم حالمون عالی بود همه ناراحت ترس داشتن من فقط داشتم لزت میبردم چند باری هم درگیرش شدم ولی با کمک خدا

    حالا انقدر ادمها همه جا حرف ازش میزدن و احتمال زیاد فرکانش را ارسال کرده بودم که درگیرش شدم ولی خدایی حالم

    عالی بود از نظر روحی و مالی و شرایط زندگی همه چی خوب بود همیشه بیرون بودم اصلا نفهمیدم کی تموم شد کلی

    خیر و برکت و پیشرفت و شغلهای جدید از نظر انلاین که جهش عالی بود کلا پیشرفت بود اون زمان تازه با استاد

    اشنا شده بودم فقط به این که حالم خوب باشه فکر میکردم درکی از فرکانس و این ریزه کاری نبود تو مدار درکش نبودم

    فقط اگاهانه داشتم حالمو خوب نگه میداشتم اولین چیزی که هر کس با استاد اشنا میشه چون بیشترین چیزی که در تمام

    سایت هست احساس خوب اتفاقات خوب تاکید فراوان شده به همین دلیل باورش زودتر از چیزهای دیگه ساخته میشه

    ادم ناخوداگاه داره اینو رعایت میکنه که واقعا هم اصل هست حالا در تمام مدارها برداشت بیشتر درک بیشتر هست به

    این قانون احساس خوب اتفاقات خوب میشه بیشتر استفاده کرد تا بی نهایت مدار درکش فرق دارد انتهایی نداره

    در مورد مرگ هم من زیاد نمیترسیدم از اولش این جوری بودم یادمه سه نفر از اعضای خانواده در حال خاک سپاری

    خیلی سال پیش این حرف من داوطلبانه طی تشریفاتی که بود من با یکی داخل قبر میرفتم و اون کارهایی که لازم

    بود انجام بشه میکردم نمیترسیدم خدارو شکر تقریبا باورم خوبه میدونم که یک روزی زمانش برای همه میاد فراری ندارد

    زمانش کسی نمیدونه خیلی جای کار داره که بتونم بیشتر درک کنم این مرگ رو چون احساس داریم و باید بتونیم

    باورهای توحیدی را تقویت کنم تا ارامتر باشم در مورد مرگ و خیلی چیزهای دیگه کنترل زهن کنترل همه چی زندگی

    هست که انشالله بتونیم بیشتر اوقات سربلند باشیم و با عزت نفس خدایی خودمون زندگی سرتاسر زیبایی و ارام را

    تا اخرین لحظه مرگ داشته باشیم و به قول استاد عزیزم شب بخابیم صبح بلند نشیم در زمانش که فقط خودش میدونه

    ما باید هر لحظه اماده اش باشیم کسی نمیدونه که برای اون چه زمانی هست الهی شکر

    ما از خداییم و به سوی خدا میرویم

    تشکر و سپاس فراوان از دو استاد بزرگ و مهربان و توحیدی همه شما را به خدای مهربان و بزرگ میسپرم

    خدا نگهداتون .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: