live | کنترل ورودی های ذهن - صفحه 44 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | کنترل ورودی های ذهن
    141MB
    37 دقیقه
  • فایل صوتی live | کنترل ورودی های ذهن
    36MB
    37 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

683 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فاطمه پارسا گفته:
    مدت عضویت: 2259 روز

    به نام الله یکتا

    تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میخواهم

    سلام به استاد نازنینم نور قلبم

    سلام به مریم بانوی دوست داشتنی

    و سلام به همکلاسی های درس عشق و توحید

    یاد اون روزهای پر از خاطرات شیرین بخیر چقدررر وقتی هدایت میشی و آگاه اتفاقات به ظاهر تلخ برات شیرین و پر از درس میشه اون روزا یطورایی خونه نشین شده بودیم و من خوسحالترین که زمان بیشتری دارم برای کارکردن روی خودم مدام صدای آرام بخش استاد گوشم بود …حین کارای خونه آشپزی کردن حتی موقع خواب.. از خواب که بیدار میشدم رندوم فایلهای دیگه استاد پلی شده بودو با صدای قشنگ استاد چشام باز می‌شد همراه با حسی خوب

    یادمه تمام اعضای خونواده مبتلا شدن الا من و این برام مصداقی بود از باورهای ناب استاد که وقتی روی خودت کار کنی جدا میشی حتی اگر کنار هم باشید

    انرژیت، سیستم بدنی ت ،فرکانست همه چی تغییر میکنه الله اکبر از قدرت قوانین

    خدایاهزاران مرتبه شکرت برای هدایت ها

    اهدنا الصراط المستقیم

    صراط الذین انعمت علیهم

    و مرگ چقدر برام درکش آسان شده وقتی سعی کنی در لحظه زندگی کنی از تک تک لحظات زندگی لذت ببری با نفس هات خداروشاکر باشی باهاش خلوت کنی و ساعتها و روزها ازش سرشار از عشق بشی دیگه هر زمانی که خودش مقرر کرده با روی باز میپذیری …

    گاهی در مورد اتفاقی کسی صحبت میکنه برمبنای اینکه تو این کشور جونمون در خطر خندم میگیره که چطور غرق رسانه ها شدن اینگار مرگ رو رسانه ها رقم میزنن البته که اگر دنبال کننده های پر پا قرص داشته باشن و باورکرده باشن اتفاق میوفته ولی با کنترل ورودی ها و باورهای درست میتونی اون زمان رو بسپاری به خالق که در بهترین زمانش رقم میزنه…

    فقط باید از مسیر لذت برد مقصد با خداست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    سمیه منیری گفته:
    مدت عضویت: 1877 روز

    سلام استاد عزیزم، و خانم شایسته عزیز.

    ربم سپاسگزارم از اینکه برام فرصت دادی و هدایتم دادی، تا بیام توی سایت کمنت بزارم، من زیاد توی سایت کمنت نزاشتم چون همش تنبلیم می‌آمد و هی ذهنم مقاومت داشت و همچنین تو خوندن کمنت ها، و به این خاطر کلی نتایج زندگیم بالا و پایین شده، استاد در سمت کنترل ورودی ذهن میخام بگم جایی که به بهترین شکل ممکن من ورودی ذهنم رو انجام دادم وقتی بود ک دولت افغانستان تغییر کرد، اون زمان شایعاتی بود ک مردم کلی خبر های بد، کلی اتفاقات نامناسب هم از رسانه ها می‌آمد هم از خانواده و هم از مردم و هم از دوستان، ولی من ورودیم رو به روی همگی بسته بودم و فقط خودم بودم و فایل های با ارزشمند شما واقعا سپاسگزارم، بخاطر همین نتایج من کاملا متفاوت بود با اکثریت مردم فرصت هایی ک برای مان به وجود آمد، رویای اکثریت مردم بود، ولی تا اینکه بعد از مدتی ورودی های ذهنم رو کنترل نکردم و دیدم که نتایج آهسته آهسته داره تغییر میکنه، دیدم دارم زود عصبی میشم، ذهنم بعد منفی هر اتفاقی رو میبینه، آدما رو ویژه گی های نادرست شون رو میبینم، خوبی ها رو ذهنم نادیده میگیره، دیدم ذهنم داره وحشی میشه، واقعا جالبه برام این ذهن به چرت و پرتای ک از خانواده میشنوه خیلی خوب حواسش هست و تمرکز میکنه، ولی وقتی که میاد حرفای استاد رو میشنوه و حرفای ارزشمند استاد رو ک آنقدر نتایج برام ایجاد کرده رو در وقت شنیدنش خوابش میگیره، صحبت بی منطق و پوچ اطرافیان رو به سادگی باور میکنه و نیازی به دلیل های منطقی نداره ولی حرف های منطقی و درست استاد رو به سختی باور میکنه و نیاز داره براش کلی مثال بزنم کلی تحلیل کنم تا باورش کنه.

    واقعا که اگر انسان این ذهن اش رو نشناسه، خیلی ظلم بزرگی در حقش انجام داده.

    سپاسگزارم از اینکه تونستم کامنت بزارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    مهدی قربان گفته:
    مدت عضویت: 588 روز

    بنام خداوند مهربان بنام خداوندی که مرا هدایت می‌کند از خداوند سپاسگزارم خدایا شکرت بابت این خداوند توانایی،جسمانی بهم داده که از بابت از خداوند سپاسگزارم خدایا شکرت از توانایی جسمانی خودم با خبرم که از پس هر مسئله بر می آیم واز،بابت از خداوند سپاسگزارم خدایا شکرت استاد اصلن برای جای تعجب نداره که چرا نتیحه درستی از دورهای شما نگرفتم اصلن جای هیچ گونه عیب وایراد از دروه های شما نیست برعکس به این باور رسیدم که هرکس فقط،یک دوره شما رو درست درک کنه وفهم کنه عمل کنه کلی زندگیش،متحول میشه یعنی شک ندارم واز بابت از خداوند سپاسگزارم که همچنان نگاه مثبتی دارم وصداقت دارم با خودم ودیگه دنبال مقصر گشتن ودنبال تعغیر دادن چیزی بیرون از خودم نباشم بلکه دنبال تغغیر شخصتم باشم ومقاومت بزارم کنار برای تعغیر هر چند با تمام وجودم دوست دارم که هیچ گونه مقاومتی نشون ندم وقطعا خداوند صدای درون مرا هم از درون این کامنت متوجه می شود وخواسته پاسخ میده خدایا شکرت اول از هرچیزی اگر صادقانه من هنوز یاد نگرفتم که چطور وردهای ذهنم رو کنترل کنم من خودم ضربه سنگینی خوردم چیزی،که من متوجه شدم که از کجا ضربه خوردم چون نمی دونستم چطور باید برخورد بکنی با دنیای بیرون از خودت اون کاری من باید می کردم نکردم من به خاطر عدم آگاهی واز ترس توجه نکردن برعکس،به تمام اتفاقات بیرونی واکنش نشون می دادم یعنی کلن ذهن حساحس،شده بود افکار منی دیگران وهمین خاطر وهمین خاطر هر چی که اتاق ناجالب وحرف ها شنیده ها وصحنه ها ناجالب رو جذب ذهن خودم کرده بودم وترس از دنیای بیرون خودم داشتم چون اول این آگاهی ها اصلن شناختی روی ذهنم خودم نداشتم وچون شنیده بودم که به هر چه توجه کنی وارد زندگی می شود چون اون من خودم چندتا فور منفی داشتم اون موقع بود به جای بی توجهی به آین افکار منفی،با هر بار گوش داده ونگاه کردن نازیبایی ها واتفاقات ناجالب باعث شده بود که شکاف انچان بزرک بشود که کنترل رو ی وردی های ذهنم نداشته یعنی راه کنترل ذهنم رو بلد نبودم وتوی رابط،در دنیای بیرون وهمیشه یاد داشتم به ذهن خودم توجه می کردم ویا طرف مقابل وفور می کردم من باید با توجه کردن به ذهن خودم ذهنم کنترل کنم والاندمتوجه شدم برعکس عمل میکردم واصلن باید توجه ذهنم خودم نمی کردم وتوجه به طرف مقابل هم نمی کردم وباید توجه ام روی درون خودم می ذاشتم واقع چیزی،کاعث کج فهمی من شده بودم این بودم که فکر می کردم با توجه کرده به ذهنم باید ذهنم رو کنترل می کردم وهر بار با دیدن افکار منفی ذهنم بیشتر می ترسیدم که دیگه این اتفاق می خواد برام بیوفته وقول شما ایقدر شکل های دیگه این اتفاق برآم می افتاد که اصلن متوجه نمی شدم ‌وفکر می کردم مثلن باید ضربه ای سنگینی برخورد که متوجه بشی،ولی خدایا شکرت توی تصورم این شراط،رد به عنوان شراط دلخواه خودنمی پذیرفتم واینقدر این واکنش،گرا شده واینقدر کانون توجه رو ذهنم در دست گرفته بود ومثل یک مسئله رو توی ذهنم خودم حل کرده بودم ولی دوباره با وردهای نامناسب دوباره تکرار می شد خدایا شکرت زندگی من از زمانی شروع به تعغیر کرد که شراط،ترسناک زندگی رو به عنوان شراط دلخواه خودم نپذیرفتم واین شراط،رو قابل تعغیر می دونستم واون هم به لطف رب به راحتی نه به سختی واین هم لطف خداوند بود کهدهمیشه شامل حال من شده بوده چون بی شک مطمعن بودم که خداوند از درون من آگاه هست وهمیشه خدایا شکرت با درک این آگاهی،هم بیدار شدم که اصلن دیگه برام مهم نیست مثل گذشته بیام ومرگ کسی رو مورد قضاوت قرار بدم وخدایا شکرت طعم عشق رو دارم از درونم خودم احساحس میکنم جون از همین امشب علاقه ام به مرگ هم رو با عشق نوشتم وخواسته ام رو درگاه خداوند ارسال کردم خدایا شکرت متوجه شدم که چطور به خاطر عدم آگاهی واز خداوند وبه خاطر عدم شناخت از شخصت حقیقی خودم وتوانمندی های خداوند بهم داده به درک درستی خداوند پیدا کردم خیر مطلق بودن خداوندرو توی درون تایید میکنم وچطور شیطان به خاطر عدم آگاهی باعث شده با ترسوندن من از خداوند با سلاح احساحس گناه باعث شده بهدخدای خودم واکنش،نشون بدم وخلاف میل باطنیم و به خاطر وردهای نامناسب وباورهای نامناسبی رو درذهنم خوندم ساخته بودم که اصلن به شخصت حقیقی من نمی خوردن والان دارم متوجه شدم توجه کردن بیش از به ذهن خودم ار روی ترس بوده وهر چقدر این کار بیشتر میکردم ودرواقع داشتم به این افکار منفی بیشتر توجه میکردم وچون اصلن نمی دونستم راهکار اینها رجوع کردن به درون هست واعتماد قلبی به خداوند هست وخدایا شکرت پیش زمینه ذهنم رو الگوی ذهنم قرار دادم که من مسیر استاد روبرم خدایا شکرت این افکار نا امید کننده رو تبدیل به گفتگوهای امیدوار کننده کنم وخدایا شکرت این باور من هست من میگم اگر خداوند مرا هدایت گرده واز امور عالم آگاه هست بی شک این توانای درون من دیده که می توانم ذهن کنترل کنم درسته الان شاید کنترلی رو ذهنم نداشته باشم وخداوند با ور مدار قرار دادن من در پرتو آگاهی خودش در این فایل ها باعث می‌شود که ذهنم کنترل کنم ونیاز نیست تعغیر دنیای بیرون واینقدر دنبال بی نقص عمل کردن در رابطم بودم وهر جای انتظار بی نقص،عمل کردن از دنیای بیرون داشتم وبه همین خاطر همیشه بهبودی. من به تعویض می افتاد وبه خاطر یک موضوع بی خود که اصلن ربطی به شخصت حقیقی من نمیخور اونقدر ترسیده بودم که چون علاقمندی به اون کار نبودم چون ارزشم بالاتر از اون کار بود وبه خاطر همون موضوع دوچار واسواسی وشک کاکی شدم کهدخدایا شکرت همین ریشه وعلت کارم پیدا کردم چون موقع اصلن نمی دونستم که قوانین چیه وچون فکر می کردم این فرکانس رو فرستادم دیگه این زندگی من اتفاق می افته همین ترس باعث شده فرکانس های زیادی رو از روی ترس به جهان هستی بفرستم وریشه اش مثل سال وفقط محدویت واتفاقات وهزینه های الکی بوده وریشه اش،عدم رضایت مندی وهیچ وقت رجوع کنم به درون به شخصتم درونی که آیا این چیزی،من توی ذهنم ساختم توی ذهنم وتصور میکنم آیا درست آیا واقعن من علاقه ای به موضوع دارم وقتی نشتم فکر کردم دیدم اصلن من بدون اینکه ترسی از دست دادن چیزی داشته باشم اصلن علاقه ای به این چیزی،ندارم یعنی ذاتن اصلن این موضوعات ندارم وقتی متوجه شدم کسی باید علاقه مندی یک موضوعی بشود که دنبال لو موضوع رو بگیره ولی خدایا شکرت ولز خداوند سپاسگزارم بیشتر از هرچیزی دوست دارم باورهای توحیدی باشم با درون خودم در صلح باشم صدای خداوند رو در درون بهتر واضع تر تشخص بدهم تا صدای ذهنم واینکه اید درکی که از خداوند دریافت کردم رو پیش زمینه ذهنم کنم خداوند خیر مطلق هست الان دارم متوجه شدم دلیل اینکه استاد میگه به چیزی که نمی خواهید توجه نکنید منظور استاد این نبوده یعنی اگر به یک مریض فکر کنم مریض میشم یا اگر به یک تصادف فکر کنم تصادف میکنم منظور استاد اینکه به این تو موضوعی توجه کنی واحساحست رو بد کنی در واقع اون احساحس،بد اتفاق بدی ر و برات رقم می زنه ومن اگر نگاه بهداصل باشه توی هر زمینه ای خیلی اتفاقات درست بهتری برام رقم می خوره دیگه نسبت به دنیای بیرون رقم واکنش نشون نمیدم خدایا شکرت خدایا تو که راهکار تمام مسائل ذهنی رو داری می خوام این جریان فکری ووردی نخواسته به ذهنم قط کنم خودت کمک کن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    علی گفته:
    مدت عضویت: 1269 روز

    به نام خدای مهربان

    با سلام خدمت دوستان عزیز

    چهاردهمین روز خانه تکانی ذهن

    توی این چند روز که گام به گام در پروژه خانه تکانی ذهن جلو اومدم و سعی کردم کنترل ذهنم دست خودم باشه،هرچقدر که تونستم ذهنم رو کنترل کنم همونقدر شرایط زندگی برام خوب بوده و هر موقع که توی این امر زیاد خوب نبودم تغییر شرایط رو احساس کردم،به خدا که درک و لمس بین این دو کار رو خوب احساس کردم وقتی که تونستم ذهنم رو کنترل کنم و وقتی که نتوستم و امروز با اینکه هزار بار واژه ورودی ذهن رو شنیده بود انگار که امروز برای اولین بار معنی اون رو فهمیدم و دونستم که چقدر مهمه

    اما در مورد حالم واقعا تو این مدت که دارم رو خودم کار میکنم حالم خوبه خداروشکر و اتفاقات خوب و مثبت برام میفته،امیدوارم که همیشه تو این مسیر باقی بمونم، آن شاءالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    میثم شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1773 روز

    به نام رب جهانیان

    سلام

    گام چهاردهم

    کنترل ورودیهای ذهن

    چیزی که باید اعتراف کنم جای تعهد بیشتری برام داره تا کنترل بیشتری داشته باشم.

    حالا من اخبار رو واقعا گذاشتم کنار و اصلا پی گیری نمیکنم.

    اما در مورد نتایج مثلا عه چرا نمیشه چرا نشد و ………

    از یک طرف فکر میکنی داری کار خوبی میکنی دنبال ایراداتت میگردی

    اما نه توجه و تمرکزت روی نشدن ها است

    و تو این مواقع میگم نگاه کن فلانی اصلا بویی از این قوانین نبرده اما شرایطش بهتر از منه

    به خدا منم تغییر کردم و نتایج خوبی گرفتم

    اما این ذهن چموش می خواد به هر شکلی شده منو ببره تو شرایط نارضایتی

    و در نهایت احساسم رو بد کنه

    خدایا کمکم کن ذهنم رو بیشتر و بیشتر کنترل کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    فرزانه حری گفته:
    مدت عضویت: 2663 روز

    به توکل نام اعظمت بسم الله الرحمن الرحیم

    خانه تکانی ذهنی، گام چهاردهم

    کنترل ورودی های ذهن

    دلیل تفاوت بین افراد کنترل ذهن و واکنش نشون ندادن به شرایط بیرونی هستش که افراد کمی میتونن این کار رو انجام بدن در تمام زمینه ها. تا وقتی که ذهن من به اتفاقات بیرونی واکنش میده از همون جنس اتفاقات بیشتر وارد زندگیم میشه و فرکانس ها درخواست میدن.

    کسانی که نتیجه خوب گرفتن افرادی بودن که تونستن ذهن خودشون رو کنترل کنم که در ابتدا کار سختی نیس و با تمرین و تکرار راحت تر میشه.

    اگه آگاهانه سعی کنم توجهم رو اتفاقات و شرایط نامناسب قرار ندم باعث میشه که افراد کمتری سمت من بیان و در مورد اون اتفاقات صحبت کنن و توی فرکانسش قرار نمیگیرم.

    یه مثال بزنم از همین چندوقت پیش و ماجرای موشک و این چیزا، اولا که من اصلا و ابدا اخبار نگاه نمیکنم و این موضوع رو از یه نفر توی سوپرمارکتی شنیدم. دوما توی همین شرایط که هرجا بری بحث این اتفاقات هست، خدا شاهده فقط یه نفر اومد پیش من و در موردش صحبت کرد که همون شروع حرفش بهش گفتم من از این جور صحبتا خوشم نمیاد و بحث رو عوض کن، اونم خیلی محترمانه قبول کرد. این در حالیه که من روزانه بالای 50نفر آدم میان پیشم و چای میخرن اما هیچکدوم حتی اشاره ای هم نکردن،الهی شکرت.

    چیزی توی زندگی ما خلق میشه که ذهن ما بهش توجه می‌کنه. وقتی تمرکزمون رو بدیم سمت رسانه ها و اطراف و توجه روی نازیبایی ها باشه، در نتیجه نتایج نامطلوب هم وارد زندگیمون میشه. چون اخبار هیچوقت در مورد زیبایی ها صحبت نمیکنه و فقط نکات منفی رو گسترش میده و خیلی خوشحالم که به مدت تقریبا 4سال هستش که آگاهانه هیچ اخباری رو پیگیری نمیکنم و 2سال هست که آنتن تلویزیون وصل نیس.

    وقتی ذهن و ورودی ها رو کنترل کنم، ورودی های بهتری سمتم میاد. ورودی های مناسب، خروجی های مناسب رو رقم می‌زنه.

    اگه غذایی فاسد باشه، سوک داشته باشه و… هیچ موقع حاضر نیستیم اون غذارو بخوریم. دقیقا ورودی های نامناسب شبیه غذای فاسد هستتش با این تفاوت که غذای نامناسب بخورم همون موقع آثارش رو میبینم اما در مورد افکار نامناسب اینطوری نیس و فرکانس ها یه فاصله زمانی نیاز دارن که به قدرت برسند و اتفاق میفتن.

    باید به جایی برسم که حتی اگه ورودی های نامناسب هم وارد ذهنم میشه طوری پردازشش کنم که به باور درست تبدیل بشه و حالم خوب بشه.

    مرگ هرگز به معنای نابودی نیس و هرکسی به شکلی این اتفاق براش میفته و کاملا طبیعی هستش.

    زمانی که بقیه مردم دچار افکار منفی هستن بهترین زمان برای جدا شدن از جامعه و حرکت کردن و قوی تر شدن هستش.

    اگه میخوام متفاوت باشم و متفاوت نتیجه ببینم نباید مثل بقیه مردم فکر کنم.

    در پناه الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    Ms Mohadese گفته:
    مدت عضویت: 2506 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانواده عزیز دوست داشتنی

    به نام خدا

    کنترل ذهن و‌واکنش نشان ندادن به شرایط بیرونی عده کمی می توانند کنترل کنند . زندگی مارا افکار فرکانس های کنونی ما رقم می زند .

    گاهی کنترل ذهن واقعا کار سختی است و کسانی که نتیجه خوب گرفتن توانستند خوب ذهنشان را کنترل کنند اما شدنی است و مثل هر مهارت دیگری می شود به راحتی جزو عادات خودمان شود به شرط استمرار و تکرار و تمرین .

    اگر آگاهانه توجه خود را در موارد منفی نگذاریم افراد کمی به مرور زمان با ما در مورد این موضوعات صحبت خواهند کرد.

    چیزی در زندگی ما خلق و ایجاد می شود که که ما به آنها توجه کردیم و جزو ورودی های ذهنمان شده است .

    اخبار موضوعات منفی را پوشش می دهند که افراد دوست دارند این اخبار را بشنوند و دوست دارن راجع به بدبختی ها صحبت کنند و به عبارتی طرفداران این نوع صحبت ها زیاد هستند.

    چیزی که ما دریافت می کنیم طبق آن خروجی هماهنگ با ورود های ذهن ما هستند و نتایج ما حاصل ورودی های ذهنمان است .

    دلیل هدایت افراد به به جاهای زیبا و افراد زیبا کنترل ورود های ذهن و کنترل ذهن است دقیقا مثل مثال غذا که ورودی جسم ما است که اگر غذای بد باشد مارا مسموم می کند ورودی ها نا مناسب نیز به این شکل است با این تفاوت که با استمرار و تکرار شنیدن تبدیل به باور های ما می شوند به عبارتی به قدرتی تبدیل می شوند که نتایج مارا رقم می زنند.

    اکثر افراد تفاوت را نمی بینند ولی اگر اتفاقات روزانه با ورودی ها تطبیق دهیم کاملا درک خواهیم کرد اگر اتفاقات خوب نمیوفتد به خودمان بگوییم که چه ورودی های به ذهنمان دادیم که این اتفاقات رقم خورده است .

    بدن ما طی ملیون ها سال تکامل ایجاد شده است و سیستم ایمنی ما ناملایمات بسیاری دیده است تا تبدیل به شرایط کنونی شده به شرط باور که اگر احساس خوب به بدن داشته باشیم و باور قوی بودن بدن داشته باشیم چونکه سلول های بدن ما واکنش نشان می دهد به افکار و احساسات ما .

    سعی کنیم در هر شرایطی از زندگی خود لذت ببریم و از وجود یکدیگر لذت ببریم و از کنار هم بودن خانواده لذت ببریم .

    انسان توانایی این مورد را دارد که در همه شرایط حتا به ظاهر بد اتفاقات عالی را از آن بیرون بکشند و باطن زیبای این قضایا را ببینند .

    زمانی که اکثریت بر نکات منفی توجه کرده اند بهترین زمان برای بهبود خود و تبدیل شرایط حساس کنونی به شرایط عالی کنونی است و به عبارتی جدا شدن از بدنه جامعه است .

    تغییر زندگی ما از تغییر ورودی های ذهنمان شروع می شود .

    برای اینکه فرکانسی تبدیل به باور شود نیاز به تکرار و استمرار دارد.

    درپناه حق باشید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    sajjad karimi گفته:
    مدت عضویت: 321 روز

    به نام الله یکتا که هر آنچه دارم از آن اوست

    ردپای گام 14 خانه تکانی ذهن

    خدا رو سپاسگزارم که هدایت شدم به این آگاهی های ناب

    سلام خدمت استاد عباس منش بزرگوار و دوستان هم فرکانسی

    استاد دقیقا مطابق گفته های شما من هم حدود 4 ماه هست که تلوزیون و اخبار رو از زندگی ام حذف کرده ام و خدا رو بینهایت شکر که از این بابت خیلی توانسته ام ورودی های ذهنم رو کنترل کنم، تقریبا من هم کاملا بی اطلاع از اخبار روز دنیای اطرافم هستم و تمرکز کرده ام بر روی خود سازی.

    امیدوارم بتونیم در این مسیر الهی و زیبا ثابت قدم و استوار باشیم.

    در پناه الله مهربان و هدایتگر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    مهدی قربانی گفته:
    مدت عضویت: 271 روز

    بنام خداوند مهربان رب صاحب اختیار ذهنم من چقدر دوست دارم با مدار شدن با این اگاهی ها با عشق ونگرشمو مثبت کنم چون یک مدت زمان تمرکز بر دوی نکات مثبت انرژی به من می داد هم فرکانس شده بودم با نعمت های خداوند به جرات میگم زیبا ترین لحظات عمرم اون متمترکز شدن بر روی نکات مثبت ونگرش مثبت بود وهست یک تضاد باعث شد یه کم از لحاظ ذهنی بهم بریزم وهمین که الان ایراد کارم پیدا کردم واز درونم خودم اگاه هستم دیگه نیازی نمیبنم بجگم با واکنش بخوام چیزی رو تعغیر بدم الان می خوام با سپاسگزلری کردن از خداوند دروبار در مدار زیبای ها در مدار حالا که ایقدر اطمنیان پیدا کردم نسبت به خدای درونم می دونم هیچ گونه اتفاق قرار بیوفته خداوند راحلشو بهم میده خدایا شکرت به خاطر این اگاهی ها خدایا خودت مرا در مدار اگاهی قرار بده هیچی به اندازه هم فرکانس بودن زبیاهای با نگرش مثبت وبه اون حدداز اگاهی خداوند برسم کهومتمرکز بشم بر روی نکات مثبت قرار بگیرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  10. -
    امین صفرپور گفته:
    مدت عضویت: 1367 روز

    به نام خدا

    تشکر می کنم از استاد عزیز بابت این محتوی عالی

    در مسیر خود سازی یکی از مهمترین موارد همین کنترل ذهن و ورودی های اون هست. من که از این مسذله ضربه زیادی خوردم.

    یادمه سه سال پیش که برای اولین بار تو شرکتی که الان هم هستم وارد شدم سرشار از حس خوب و مثبت نگری و ایمان بودم. زمان گذشت و گذشت تا به امروز که میبینم چقدر شبیه ادمای اونجا شدم. بهانه جو و منفی .

    اینا همه اثرات هم نوایی با جو قالب اونجا که نمونه کوچکی از جمعه هستش بود.

    خدا رو شکر می کنم که محتوی این فایل بسیار بدردم میخوره. با توجه به شغلم گاها نیاز به چک کردن اخبار اقتصادی هست. سعی ام بر این ست این فضا کنترل شده و به معنای واقعی مفید باشه نه هر خبر بی سر و ته و غیر مرتبطی.

    انشالله سعی می کنم از این به بعد از فضای مسموم اینستاگرام فاصله بگیرم. محتوایی که داره از 100 تا خبر هم بدتره. با الگوریتمی که داره کاملا ضعف شما رو شناسایی می کنه و محتوی مرتبط میاره . اونا هم به فکر افزایش بازدید و درامد خودشون هستن. توطئه ای در کار نیست. من باید بدونم که استفاده نکنم

    در انتها امیدورام همه بتونیم از این فضا فاصله بگیریم و تفریحات مثمر رو جایگزین کنیم. خیلی تفریحات و کارهای به ظاهر ساده ای هست که ذهن و اراده مارو قوی می کنه . دقیقا نقطه مقابل استفاده از مجازی

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: