live | رعایت قانون تکامل = هموار شدن مسیر رشد
سرفصل آگاهی های این فایل شامل:
- رعایت تکامل یعنی، بهبود عملکرد فعلی ات نسبت به قدم قبلی و استمرار در این روند؛
- تکامل به این معنای صرف زمان طولانی برای رسیدن به یک خواسته نیست، بلکه این معناست که: وقتی ظرف وجود ما آماده دریافت می شود، به خواسته هامان می رسیم. اینکه چقدر زمان می برد تا ظرف وجود ما آماده شود، بستگی کاملی به کار کردن روی باورهایمان دارد؛
- “طمع، حرص و عجله”، بزرگترین اسلحه های شیطان هستند. به اندازه ای که از این خصوصیات دور می شوی، در مسیر هموار تحقق خواسته هایت قرار می گیری
- اگر بخواهی قانون تکامل را دور بزنی، حتی اگر به خواسته ات برسی، نه تنها از مقصد لذت نمی بری، بلکه به پوچی می رسی؛
- رعایت قانون تکامل یعنی: مقایسه نکردن خود با دیگران. ریشه این ویژگی، ااحساس خود ارزشمندی درونی است؛
- سختی های مسیر، نتیجه عدم درک و رعایت قانون است. وگرنه به اندازه ای که با قوانین هماهنگ باشی و بر طبق قانون عمل کنی، به همان اندازه مسیر رشد شما هموار می شود؛
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | رعایت قانون تکامل = هموار شدن مسیر رشد266MB37 دقیقه
- فایل صوتی live | رعایت قانون تکامل = هموار شدن مسیر رشد36MB37 دقیقه
بنام خدا مهربان و بخشاینده
سلام استاد جانم خانم شایسته جان و عزیزان که در سایت هستند .
چی اشک ها نبود که نریختم چی نفسک زدن های نبود که نکشیدم وقت گریه چی تهمت نبود که سرم نشد چی حس و فضای خراب تجربه نکردم بدیل کل حالت های بد خود مه خداوند همیش حاضر میدیدم میگفتم یک راه و چاره برم بتی مه تحمل ای درد ره د ای سن ندارم یا بمیرم یا زنده باشم به شیوه ارامتر
خداوند مره قوی تر کرد روز به روز ضد ضربه شدمم بدیلش همرایم شما را نصیب کرد استاااددد
از دوران مکتب و طفلی که یادم میایه خیلی معصوم آرام عاجز بودم به حد که درمکتب مره از چوکی میخیستاندن چیزی نمیگفتم یا در خانه هر کار و هرگپ میگفتن آرامم میبودم صدا بلند نمیکردم میگفتم خیره بخاطر که دختر هستم بخاطر که صدای دختر کس نباید بلند بشنوه
کلشش یک عمر حدر رفت با وجودیکه هیچکس نبود برم بگویه مه هستم پیشت مه خودمم آرام آرامم خوده تغییر دادم عزت نفسمم از بین رفته بود میگفتم مه مقبول نیستم میگفتم مه دختر آخری فامیل هستم مه یک کس هستم که ضایع شدگی هستم مه چرا بدنیا امدیم ازی سوال ها بود در فکرم
حتی دو سه بار خاستم خودکشی کنم
تقریبا یک نیم سال پیش بود نیم های شب بود خیلیی دلم پر بود گریه داشتم گفتم خدایا خسته شدیم یک کار کو یا بمیرم یا زنده باشم به قسم که میخایم مره قوی بساز مره کس بساز که افسوس مه دیگرا بخورن
و حالا اونجایی داستان قرار دارممم که خودمم میدانمم چقدر قوی هستمم خداراااشکررر که مرا زنده نگه داشت هزاراننننننن بار شکرت خداااجانمممم .
و تعهد میکنم که بیجای اشک نریزم چون کار احمقانه است حضرت یعقوب چقدر اشک بیجا ریخت و با اشک های بیجای خود خوو را غرق در شرک کرد .
آن شالله از حال بیشترررر و لایتنهایی قوی تر و شجاع تر میشوم !
در پناه حق باشید.