از میان نظراتی که شما دوستان عزیز در بخش نظرات این قسمت می نویسید، نوشته ای که بیشترین ارتباط با محتوای این فایل را داشته باشد، به عنوان متن انتخابی این قسمت انتخاب می شود.
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام بر شما استاد گرانقدر و سلام بر بانوی بزرگوار خانم شایسته ی عزیز.
استاد زبانم قاصر است از شکرگزاری بابت این فایل. نمیدونم چندبار باید این فایل رو گوش بدم تا برام تکراری بشه. چقدر این فایل مرتبط بود با وقایعی که دیروز برای من اتفاق افتاد.
من دیروز برای اولین بار قرار شد به یک سگ بزرگ و البته وحشی به تنهایی و بدون کمک همسرم واکسن بزنم. وقتی سگ وارد شد با هر پارسی که میکرد تمام بدنم میلرزید و وقتی در حال آماده کردن واکسن بودم دستام به شدت میلرزید. سگ به شدت نسبت به من واکنش نشون میداد و با دیدن من بدتر پارس میکرد و میخواست به سمت من حمله کنه من سعی کردم خودم رو آروم نشون بدم ولی استاد عزیز به فرموده ی گوهربار شما همه چیز فرکانسه. من موفق نشدم واکسن اون سگ رو بزنم و ارجاع دادم به درمانگاه که پوزه بند بهش بزنند. اولش از این بابت کمی ناراحت شدم ولی سعی کردم ذهنم رو کنترل کنم و با ذکر الخیر فی ما وقع خودم رو آروم نگه دارم و حتما این فایل بی نظیر پاداش ذهن آرامم بود که دیروز تلاش کردم تا ایجادش کنم. نکته ی جالب بعدی این بود که من به تازگی رانندگی رو شروع کردم و خداروشکر ماشینم صفر هست و از برکات دوره ی دوازده قدم و تمرین ستاره ی قطبی خداوند متعال به من هدیه داده. و خداروشکر از اولش با همین ماشینم رانندگی رو شروع کردم و به جایی هم نزدم. همیشه تو ذهنم مرور میکنم و میگم خدایا اینکه به جایی نخورده اینکه جاهایی رو که فکرش رو نمیکردم از پسش بر اومدم فقط و فقط هدایت و قدرت توست.
دیروز مامانم تو ماشین گفت ماشاالله رانندگیت خوبه خیلی ها اولش ماشین رو میزنند اینور و اونور و من سکوت کردم. وقتی اومدیم خونه به خودم گفتم تو اعتبار همه چیز و همه کارهات رو به خداوند میدی و اصلا اعتماد به نفس نداری و بعد که فکر کردم دیدم آخه اصلا نمیتونم اعتبار هیچ کاری رو به خودم بدم اینقدر حضور خداوند تو وقایع زندگیم پر رنگه که نمیتونم چشمم رو روی این همه معجزه و واقعیت ببندم و فایل امروز اینکه فرمودید اعتبار همه چیز از آن خداست مثل چکشی میخ باورم رو محکم به دیوار روحم کوبید. استاد زبان از حمد الهی قاصر است به خاطر وجود شما به خاطر این همه قوانین زیبای خداوند به خاطر حضور من در اینجا به خاطر فهم این مطالب به خاطر نتایج شگفت انگیز عمل به این آموزه ها. استاد عزیزم سپاسگزارم و برای خودم و شما و بانو شایسته ی عزیز و تمام دوستانم دیداری روحانی و مسرت بخش با الله یکتا و مهربان را آرزومندم.
سلام سهیلا جان. دوست بزرگوارم. خداوند را سپاس به خاطر حضور شما در این جا. من واقعا از خوندن متن شما لذت بردم به فکر فرو رفتم شما رو تحسین کردم و خداوند رو بخاطر چنین بهشتی که اهلش از لغویات به دور هستند سپاسگزارم.
عجب تعبیر زیبایی در مورد کارتون پینوکیو به کار بردید روباه مکار ذهن اغواگر گربه نره تنبلی و سستی و جینا هدایت الهی.
سپاس از شما که تراوشات زیبای قلبتون رو به رشته تحریر در می آورید. سپاس از حضور شما
سلام بر شما استاد گرانقدر و سلام بر بانوی بزرگوار خانم شایسته ی عزیز.
استاد زبانم قاصر است از شکرگزاری بابت این فایل. نمیدونم چندبار باید این فایل رو گوش بدم تا برام تکراری بشه. چقدر این فایل مرتبط بود با وقایعی که دیروز برای من اتفاق افتاد.
من دیروز برای اولین بار قرار شد به یک سگ بزرگ و البته وحشی به تنهایی و بدون کمک همسرم واکسن بزنم. وقتی سگ وارد شد با هر پارسی که میکرد تمام بدنم میلرزید و وقتی در حال آماده کردن واکسن بودم دستام به شدت میلرزید. سگ به شدت نسبت به من واکنش نشون میداد و با دیدن من بدتر پارس میکرد و میخواست به سمت من حمله کنه من سعی کردم خودم رو آروم نشون بدم ولی استاد عزیز به فرموده ی گوهربار شما همه چیز فرکانسه. من موفق نشدم واکسن اون سگ رو بزنم و ارجاع دادم به درمانگاه که پوزه بند بهش بزنند. اولش از این بابت کمی ناراحت شدم ولی سعی کردم ذهنم رو کنترل کنم و با ذکر الخیر فی ما وقع خودم رو آروم نگه دارم و حتما این فایل بی نظیر پاداش ذهن آرامم بود که دیروز تلاش کردم تا ایجادش کنم. نکته ی جالب بعدی این بود که من به تازگی رانندگی رو شروع کردم و خداروشکر ماشینم صفر هست و از برکات دوره ی دوازده قدم و تمرین ستاره ی قطبی خداوند متعال به من هدیه داده. و خداروشکر از اولش با همین ماشینم رانندگی رو شروع کردم و به جایی هم نزدم. همیشه تو ذهنم مرور میکنم و میگم خدایا اینکه به جایی نخورده اینکه جاهایی رو که فکرش رو نمیکردم از پسش بر اومدم فقط و فقط هدایت و قدرت توست.
دیروز مامانم تو ماشین گفت ماشاالله رانندگیت خوبه خیلی ها اولش ماشین رو میزنند اینور و اونور و من سکوت کردم. وقتی اومدیم خونه به خودم گفتم تو اعتبار همه چیز و همه کارهات رو به خداوند میدی و اصلا اعتماد به نفس نداری و بعد که فکر کردم دیدم آخه اصلا نمیتونم اعتبار هیچ کاری رو به خودم بدم اینقدر حضور خداوند تو وقایع زندگیم پر رنگه که نمیتونم چشمم رو روی این همه معجزه و واقعیت ببندم و فایل امروز اینکه فرمودید اعتبار همه چیز از آن خداست مثل چکشی میخ باورم رو محکم به دیوار روحم کوبید. استاد زبان از حمد الهی قاصر است به خاطر وجود شما به خاطر این همه قوانین زیبای خداوند به خاطر حضور من در اینجا به خاطر فهم این مطالب به خاطر نتایج شگفت انگیز عمل به این آموزه ها. استاد عزیزم سپاسگزارم و برای خودم و شما و بانو شایسته ی عزیز و تمام دوستانم دیداری روحانی و مسرت بخش با الله یکتا و مهربان را آرزومندم.
حضورتان در مسیر الهی مستدام
سلام سهیلا جان. دوست بزرگوارم. خداوند را سپاس به خاطر حضور شما در این جا. من واقعا از خوندن متن شما لذت بردم به فکر فرو رفتم شما رو تحسین کردم و خداوند رو بخاطر چنین بهشتی که اهلش از لغویات به دور هستند سپاسگزارم.
عجب تعبیر زیبایی در مورد کارتون پینوکیو به کار بردید روباه مکار ذهن اغواگر گربه نره تنبلی و سستی و جینا هدایت الهی.
سپاس از شما که تراوشات زیبای قلبتون رو به رشته تحریر در می آورید. سپاس از حضور شما