درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 2 (به ترتیب امتیاز)


  • چه می‌شود که ذهن، رسیدن به یک خواسته را سخت و پیچیده می‌کند، و چه می‌شود که همان ذهن، رسیدن به یک خواسته را ساده و آسان؟
  • چه می‌شود که فرد ناخودآگاه به دنبال یافتن نکات منفی است، و چه می‌شود که توجه یک فرد، معطوف به یافتن نکات مثبت در هر موقعیت می‌شود؟
  • چه می‌شود که بعضی از آدم‌ها خوش‌شانس هستند و مرتباً فرصت‌ها و نعمت‌ها را حتی از دل هیچ جذب می‌کنند، و چه می‌شود که بعضی‌ها آن‌قدر بدشانس‌اند که بدترین سناریوی ممکن برایشان رقم می‌خورد؟

در این فایل، استاد عباس منش با مثال‌های ملموس، این اصل اساسی را در خلق اتفاقات زندگی توضیح می‌دهد که:
اگر ذهن، آگاهانه برای باورهای قدرتمندکننده، انتظارات مثبت، و پیش‌فرض‌های سازنده تربیت نشود، این ذهنِ رهاشده، به‌صورت خودکار خود را برای اتفاقات منفی، انتظارات بدبینانه، و باورهای محدودکننده آماده می‌کند. در نتیجه، مسیری عصبی در ذهن شکل می‌گیرد که ناخودآگاه، تمایل به تقویت مومنتوم منفی دارد.

به همین دلیل، فردی که ذهنیت منفی دارد، اصولاً با مواجه‌شدن با هر تضاد یا چالشی، تمایل دارد بلافاصله بدترین سناریوی ممکن را از آن اتفاق برداشت کند…

همین مسیر عصبی در ذهن، سبب می‌شود که وقتی فرد هدفی مشخص می‌کند و برای آن قدم برمی‌دارد، ذهنش به جای تمرکز بر ایده‌ها، فرصت‌ها و راهکارها، بر یافتن موانع احتمالی متمرکز شود. در نتیجه، مسیری که اصولاً آسان بود، تبدیل به یک مسیر ناهموار می‌شود و فرد را از یک مانع به مانع بعدی می‌کشاند، تا جایی که عطای خواسته را به لقایش می‌بخشد و مسیر را نیمه‌کاره رها می‌کند.

در دوره “هم‌جهت با جریان خداوند”، استاد عباس منش برای حل ریشه‌ای مسئله‌ی خواسته‌های به‌ثمر‌نرسیده، به سرچشمه‌ی اصلی بازمی‌گردد: یعنی ایجاد باورهای مرجع که ذهن را به‌طور خودکار به سمت افکار تقویت‌کننده‌ی مومنتوم مثبت سوق می‌دهند.

آگاهی‌ها و تمرینات این دوره، مسیری عصبی جدید در ذهن دانشجو ایجاد می‌کنند، به گونه‌ای که ذهن او به‌طور خودکار به سمت انتظارات مثبت متمایل می‌شود. در نتیجه، به طور خودکار، قدرت ذهن در خلق خواسته ها، در خدمت خواسته ها و اهداف دانشجو قرار می گیرد و از هموارترین مسیر، بیشترین ثمرات حاصل می شود.

این فایل را با دقت گوش دهید، نکته برداری کنید. سپس درس هایی که گرفته اید یا تجربیاتی که در این زمینه دارید  را در بخش نظرات این فایل با ما به اشتراک بگذارید.

منتظر نظرات تاثیرگذارتان هستیم.


یک خبر خوب درباره دوره «هم جهت با جریان خداوند»:

شما می توانید فقط تا ساعت 23 روز سه شنبه 9 اردیبهشت ماه، این دوره را با 25% تخفیف به مبلغ 8،200،000 تومان خریداری کنید و پس از این تاریخ، دوره فقط با قیمت اصلی ارائه می شود.

مطالعه اطلاعات کامل درباره دوره «هم جهت با جریان خداوند» و نحوه خرید این دوره 


درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 1

درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 3

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 2
    104MB
    34 دقیقه
  • فایل صوتی درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 2
    33MB
    34 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

232 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    نگین گواری گفته:
    مدت عضویت: 2126 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته‌ی نازنین

    من دوران مدرسه ابتدایی درسم خیلی خوب بود حتی یکبار سطح شهر نفر اول مسابقه علمی شدم ( خودم تا همین چند ماه پیش فکر میکردم نفر سوم شدم وقتی لوح تقدیرم رو دیدم شوکه شدم گفتم واای خدااایا من نفر اول شده بودم و یادم نبود؟!!!)، مسابقه علوم آزمایشگاهی نفر دوم شهر شدم

    امااا تنها چیزی که تو ذهنم مونده اینه که «نگین تو خیلی درس میخونی»، رفته تو ذهنم که باااید باااید باااید خیلی تلاش کنم حتی توی شغلم هم بقیه دانش آموزایی که میشناسم میگن معلمای ما این همه آزمون نمیگیرن یا دوستای خودم که شهر دیگه معلم هستند میگن ما هم انقدر کاربرگه و آزمون ماهانه از بچه ها نمیگیریم

    ولی من ته دلم اینه که اگر این کارها رو نکنم بچه ها یاد نمیگیرن، مثل قبلا که میشنیدم «تو باید زیاد درس بخونی» الان رفته تو ذهنم که باید زیاد کار کنم تا نتیجه بگیرم.

    خب من چجوری باید این پیش فرض ذهنی رو تغییر بدم؟!! خدایا خودت بهم الهام کن خودت بهم بگو.

    در مورد خرید کردن خیلی این حس رو داشتم که اگر جنس ارزونتر بخرم خراب میشه و بی کلاسیه و… مداام با خودم تکرار کردم که نگین تو همه جوره شیک و باکلاسی هر چی بپوشی بااز هم باکلاسی و دقییقا همین حس رو هم دارم (نمیگم همیشه و پیش همه، اما اکثر مواقع اینجوریم)

    پیش خودم میگفتم خدا من رو هدایت میکنه به جنس خوب با قیمت مناسب خیلی هم برام اتفاق میافته.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    نگین سلیمی گفته:
    مدت عضویت: 963 روز

    به نام خداوند رحمان و رحیمم به نام عشق و ابدیتم

    سلام استاد سلام خانم شایسته جان سلام دوستان

    این فایلها چقدر ادم رو به تامل و تفکر میندازه خدای من. وقتی به گذشته و تجربیات قبلمون فکر میکنیم بهمون خیلی خوب ثابت میشه که همش کار ذهنه الهی شکرت که اینجوری راحت میتونیم شرایط مون رو تغییر بدیم و وضعیت زندگی مون رو در چهارچوپ باورای جامعه رها نکنیم.

    منم میخوام به ذهنیت هایی که اتفاقات رو برام رقم زدن بپردازم

    من از بچگی خیلی بهم گفتن تو ژنتیکی مدلت اینه وزن نمیگیری هرچقدر بخوری جذب نمیشه بااینکه دلم میخواست اندام دلخواه وزن دلخواهم رو داشته باشم و تقریبا قبول کرده بودم حتی جوری دیگه داشتن دخالت میکردن بهم میگفتن ازمایش بده بیماری نداشته باشی مثل تیرویید ولی هیچوقت بیماری رو قبول نمیکردم نمیدونم حسی درونم میگفت مرسی نگین تو خوب ازمن مراقبت کردی من سالمم ولی بازم تو وزن گرفتن مشکل داشتم تااینکه رفتم باشگاه و درموردش تحقیق کردم که برمیگرده به متابولیسم بدن این ادمها که بعد از جذب مواد مورد نیاز بقیش رو میسوزونن و بد هم نیس اتفاقا خوبه چون جایی که سوخت و ساز بدن میاد پایین ادم دچار خیلی مشکلات میشه و البته از همه مهم تر دلیلش جذب نشدن مواد نبود و من این باورو کنار گذاشتم گفتم نه بدن من میتونه کاری براش نداره وزن میگیره اونم از نوع سالم عضله که اندام و خوش فرم نشون میده و ورزش کردن رو شروع کردم و سعی میکردم بیشتر پروتین بخورم چون عضله از پروتین تغذیه میکنه و هرروز کمی تایم میذاشتم اندام دلخواهم رو تصور کنم از وزن 42 کیلو به 50 کیلو رسیدم بدون چربی اضافه سالم جوری که اونقدر تو چشم نیس و خیلی خوشحالم این باور جایگزین شد که بله من میتونم برام کاری نداره قطعا دفعه بعد که موفق بشم راحتر هم میتونم.

    مثال دیگرم درمورد دوره ی استاد هستن قانون سلامتی من نتونستم دوره رو تهیه کنم اما خیلی دوست داشتم بدونم اصل قضیه چیه چطوری افراد خوب میشن از چی پیروی میکنن با گشتن تو عقل کل و فایل های معرفی این دوره فهمیدم بدن ما اگه بهش قند نرسه از چربی های که تو بدنشه استفاده میکنه تا انرژی رو به بدن برسونه و مغز ما به این قند و انرژی اعتیاد پیدا کرده و اصولش اینه بعد خوردن یک وعده ی خوب تا ساعت های زیاد گرسنه ت نشه چون این قنده ست که بعد یک ساعت دوباره واسه تامین انرژی ازت قند میخواد یه چیز شیرین میخواد. چیز بیشتری نتونستم ازش دربیارم ولی چون اینو باور کرده بودم به استاد ایمان داشتم من قندارو حذف کرده بودم اما میوه و کربوهیدرات رو نه چون نمیتونستم. برام منطقی نبود حذفش کنم و واقعا من تو این مدت احساس انرژی خیلی بیشتری نسبت به قبلم داشتم ساعتای طولانی احساس سیری میکردم و گشنم نمیشد در صورتی که من قبلا صبحانه میخوردم یه ساعت بعدش باید یه چیزی پیدا میکردم واسه خوردن و به قولی کل روز تیکه خواره میکردم

    ولی من چون باور کرده بودم نخوردن قند باعث سلامتی بدن میشه و ازش انتظار داشتم سرحال ترم کنه سیر تر نگهم داره بخاطر حرفای استاد واقعا هم اینطوری شده بود خیلی جالبه

    یا باور دارم به اینکه قرص ویتامین سی به بدنم انرژی میده چون همیشه اینو شنیده بودم که ویتامین خوبیه هروقت میخورم سرحال ترم

    اما خداروشکر ادمیم که هر چیزی رو سریع به باورم تبدیل نمیکنم مثلا حرفای اطرافیانم رو نمیتونم زود قبول کنم و ذهنم به شدت منطقیه

    وقتی درگیر کار کردن روی خودم بودم و گاهی ذهنم وضعیتم رو مقایسه میکرد با بقیه حس خوب نمیومد یه شب با فامیلامون حرف میزدم و درمورد باوراشون گفتن مثلا همین روابط که باور داشتن متاهل بودن مانعیه برای رسیدن به اهدافت،یا ادم بدرد بخور نمونده یا کسایی که میان تو زندگیمون مارو کنترل میکنن و دیدم من چقدر باورای خوبی ساختم برای روابطم و نتیجشم دیدم من تاحالا ادمی به پستم نخورده یه بارم بخواد منو کنترل کنه و ازاد ازاد بودم. اونجا انگار خدا بهم گفت ببین عزیزمن دیگه نبینم مقایسه کنی تو مسیر خودت ادامه بده به قول استاد تو داری با ادمایی که دست و پا شکستن مسابقه میدی تو راهت جداست من همه نعمت هایی رو میخوای بهت میدم و از ته قلبم به این حس ایمان اوردم

    و اخرین باوری که چندسالی نتایجشم دیدم میخوان بگم و تمام نمیدونم چی باعث شده بود که من این باورو ساختم که پسرای شهر خودم اونقدر ذهن بازی ندارن که حتی تو سایت باشن رو خودشون کار کنن من نمیخوام بااونا وارد رابطه شم چون هم مدار من نیستن و از شهرای دیگه برام منطقی بود که پر از پسر خوبه و دقیقا من دو تا رابطه رو تجربه کردم با فاصله های دور لانگ بودن خیلیم خوب بودن تموم کردم و یه روز باخودم که فکر میکردم گفتم من چرا این باورو برای خودم ساختم اصلا چه ربطی داره من وقتی از خدا خواسته ای دارم باید همه چیزشو به اون بسپارم و تعیین نکنم از کجا نباشه یا باشه و گفتم وقتی من تو این شهرم و ادم خیلی فوق العاده ایم رو خودم کار میکنم چطور ممکنه پسری مثل من نباشه اینجوری باورمو تغییر دادم اما میدونم باید بیشتر روش کار کنم تا از بین بره

    خلاصه که سرتاسر زندگی ما حاصل افکار ذهنیت و باورهامونه به یقین رسیدم استاد جانم سپاسگزارتونم ممنون که وقت میزارید و به این خفنی به مسیرتون ادامه میدید همه ی ما ب شما ایمان داریم.

    دوستان جان و استاد عزیز و خانم زیباشون همیشه در پناه خدا باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    ساناز گفته:
    مدت عضویت: 1317 روز

    به نام خدای معجزه ها

    خدایی که هر چه دارم از لطف بی نهایت اوست

    استاد عزیز و مریم زیبا سلام

    و سلام به همه عزیزان این مسیر مقدس

    خدایا هزاران بار شکرت

    اول از خدا عذر خواهی میکنم بابت این چند روزی که کامنت ننوشتم

    انصافا خیلی هم تایم ازاد داشتم کلی هم فایل گوش دادم اما نمیدانم چرا اون اتصال برقرار نمیشد تا من دست به قلم بشم

    اما بازم خدای خوب و همیشه مهربونم معذرت که قطعا مدار من مورد داشته که این اتصال برقرار نمیشد

    ولی خدایا هزاران بار شکرت که الان بهم این فرصت رو دادی که بیام و با عشق از وجود همیشگیت بنویسم

    اول از ی همزمانی فوق العاده ای بگم

    من اصلا اهل تی وی و فیلم و سریال نیستم اما امشب مهمون مادرم بودم و چون زود میخوابه اومدم تی وی روشن کردم و شروع کردم استارت این کامنت که یهو اهنگ پایانی ی سریالی داشت از شکرگزاری میخوند که کلی حال کردم و گفتم خدایا هزاران بار شکرت که این سپاس گذاری توپ رو بهم یادآوری کردی و خدارو شکر که اینقدر هنوز برای خدا دوست داشتنی ام که هر لحظه داره منو هدایت میکنه

    و اما این فایل

    یعنی قشنگ تک تک کلمات این فایل رو من زندگی کردم و بعد از اشنایی با قانون که هر لحظه من تجربه صدای ذهنم بوده

    هر روز صبح که بیدار میشم به لطف الله با شکرگزاری هوشیاری میگیرم و انصافا تا عمق تک تک سلول هام بدنم حال میاد

    امروز بالاخره پرده یکی از اتاق هارو وصل کردم با کمک عزیزدلم

    خودم دوخته بودم با اینکه خیاط نیستم اما خیاطی ابتدایی رو بلدم نکه تجربه کرده باشم به صورت ذهنی چون خدارو شکر به شدت استعداد بالایی در یادگیری دارم

    این وصل کردن و دوختن و این اتفاقات امروز عینا به وسیله ذهن من ترسیم شده بود و فقط امروز به شکل فیزیکی اجرا شد خدایا هزاران بار شکرت

    و بارها شده در ذهنم طراحی کردم نوع فروش جنس ها رو و عینا به همون روش عمل شده

    و یا حتی قبل از ورود به جمعی که قرار بوده من گوینده باشم همان جملات و کلماتی که در ذهن من طراحی شده همانگونه هم به شکل اجرا در اومده

    تو خانواده نامزدم ی کودک یک ساله ای هست و چون اولین نوه این خانواده هست به شدت عزیز و دوست داشتنی هست و این خانواده تک تک رفتار این کودک رو فیلم میگیرن و با هر رفتاری دنیا دنیا ذوق میکنن و تعجب

    اما من هر وقت میبینم دقیقا یاد جمله طلایی استاد می افتم که میگفتن ذهن کودک چون پاکه و هیچ محدودیتی نداره همه باورها رو به راحتی قبول داره و هر حرفی به کودکی زده بشه به راحتی باور میکنه و مقاومتی نداره و گاها میگم به هر شکلی شده باید ذهنمو اندازه ذهن ی کودک ی ساله از هر تضادی و مقاومتی پاک کنم تا به راحتی باورها نقش ببندند و شاید گاها هستن افرادی که برای ریشه ای کردن باوری دنبال هزاران دلیل و منطق میگردن اما من همشیه میگم اگه استاد میگه میشه قطعا میشه اگه برای استاد شده قطعا برای من میشه. اصلا دلیل و منطقش چه ربطی به من داره آخه

    من میخوام و طبق قانون باید بشه که قطعا هم میشه و به قول استاد برای نتیجه هر خواسته ای باید تکامل طی بشه و قطعا من نوعی اندازه باورهایی که ساختم نتایج میگیرم نکه فی البداهه درخواست کنم و جهان بگه ای به چشم

    که قطعا به میزان باورهای من نتایج هم مهمون من میشن

    خدایا هزاران بار شکرت بابت این آگاهی فوق العاده

    خدایا هزاران بار شکرت

    خدایا هزاران بار شکرت

    خدایا هزاران بار شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    سلیمان صفری گفته:
    مدت عضویت: 1923 روز

    سلام بر استاد عزیزم و تمام دوستان عزیز

    سال نو رو به همتون شاد باش میگم و آرزو دارم خواسته های همتون با نگرش صحیح و هدایت خدای وهابم ختم به خیر و حتا فراتر از تصورات تون بشود.

    سالها در مسیر درست بودن و به قول واژه‌ی جدید و اصولی استاد «ممنتوم »ــدر دوره ی فوق العاده «همجهت با جریان خداوند»ـــ آدمی رو شکل میده که با باورهای شکل گرفته دو مسیر رو برای طی کردن پیش رو داره

    – مسیر درست

    – مسیر نادرست

    مسیر درست تقریبا تمام چیزهای. خوب رو میشود دید و انتظار خوبیها رو داشت, و قطعا باید تلاشهای مستمر داشت و یک باور و مسیر عصبی جدید رو شکل بدهی و به این صورت ممنتوم جدید و همان مثال گوله برفی رو میشود براش تعریف کرد. و شما در این مسیر جدید دیگر عادت داری فقط خوبی‌ها رو ببینی و به خوبیها هدایت میشوی.

    و اما مسیر دوم که نادرستی آن برای هممون مشخصه ،مسیر نادرستی که همش منتظر اتفاقات بد و آزار دهنده ای و در این مسیر حتا در بهترین شرایط ، بدیها و زشتیهای مسیر زندگی رو برای خودت بولد می‌کنی و یک جهنمی رو اصا برای خودت تعریف میکنی در حالی که ما خلق شدیم تا فقط و فقط زیبایی‌ها رو تجربه کنیم ،چون خلقت خدا چیزی جز زیبایی نیست و این ماییم که غیر از زیبایی رو میتونیم انتخاب کنیم ،« انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا »

    خدایا شکرت برای دریافت های خوبم

    برای هدایت‌های زیبایت

    برای سپاسگزاری که روزی ام می‌کنی

    برای آرامشم

    برای مشتریان ثروتمندم

    برای پرداخت نقدی مشتریان ام

    برای همسر عزیزم

    برای فرزندان بسیار خوبم

    برای اینکه در لحظه زندگی میکنم

    برای خیرو برکتی که در زندگی ام جاری می‌کنی

    من هر آنچه از خیر و برکت و فراوانی دارم تنها و تنها از لطف بی پایان توست.

    آخرین مطلب من

    ماهها پیش وقتی سفارش های خوب هفته‌ای یک یا دوبار داشتم،به خانمم میگفتم که بزودی و در آینده‌ای نزدیک به جایی میرسم که هر روز سفارش های خوب داشته باشم و مدتیه که سفارش های خوب هر روزه دارم

    حال خوب

    اتفاقات خوب

    و هر آنچه که لازم دارم به لطف خداوند مهربان بزودی زیادتر و زیبا تر و قابل دسترس تر خواهد شد

    استاد سپاسگزارم برای این دو فایل اخیر و نیز دوره ی بسیار عالی «همجهت با جریان خداوند »که تا الان فقط جلسه اول رو گوش دادم و یقین دارم معجزاتی عالی در انتظار من است.

    در پناه مهر بی پایان خداوند شاد و تندرست و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    زینب مرادی گفته:
    مدت عضویت: 997 روز

    به نام خدا ی بزرگ وقدرتمند

    سلام به استاد عزیز ومهربونم واستاد شایسته جانم

    ودوستان این سایت توحیدی

    استاد چرا حرفاتون اینجوریه

    چرایه حرفی که میگین روانگار همیشه میدونستیم ولی کسی نبوده به یادمون بیاره

    چراحرفاتون انقد قشنگ میره ودرقلبه مامیشینه

    جوری که هیییچ سوالی نمیمونه

    هیچی تردیدی نیست

    همه چی درسته

    همه چی دقیق

    حتی صداتون استاد من عااشق صدای شما هستم سرشار از آرامش میشم وقتی میشنوم

    اهنگ صداتون انگار داره روح آدم روتازه میکنه

    همه ی اینا غیر ازاینکه میتونیم بگیم قدرت وبزرگی خداوند روبه یادمون میاره مگه چیزه دیگه ی هم هست

    نه نیست خداداره مدیریت میکنه نمیتونه غیر ازاین باشه

    چون شما به یادخدا هستین ازش کمک میخوان

    توآیه ی 152 بقره میگه یادم کنین تا یادتان کنم

    اما یادش رومیکنیم

    باورداریم که هرچه دارم ازخداست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    الهام رهنما گفته:
    مدت عضویت: 1589 روز

    به نام خدای مهربون و حمایتگرم

    الهی صدهزار مرتبه شکرت برای همین لحظه ای ک دارم درکش میکنم ب همه چی آگاهانه توجه میکنم و لذت میبرم و ب نسبتی ک رعایت میکنم خوشگل تر میشه مثل آواز گنجشک ها ک توجه میکنم و تو دلم ازشون سپاسگزاری میکنم برای زیباتر کردن محیط اطرافم بعد انگار خدا جایزه میده و یه پرنده خوش صداتر می‌فرسته برام اسم اون پرنده رو نمیدونمم ولی بقدری زیبا میخونه ک میتونم ساعتها محوش بشوم خدای من تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری می‌جویم مرا ب راه راست ب راه کسانی ک ب آنها نعمت دادی هدایت کن الهی صدهزار مرتبه شکرت

    خیلی برام جالبه بعد شنیدن این آگاهی های ناب ک در قالب ی اسم بامزه برامون دسته بندی کردین مثال هایی تو ذهنم میاد ک تو زندگیم بوده ولی همش این فکر بوده ک خاصیت زندگیه نه اینک اینطوری بشینم و ریشه ای نگاه کنم بهشون مثل استاد برای ذهنم دلیل و منطق بیارم

    یاد پدرم بخیر وقتی ب یه بیماری دچار شد خیلی آزمایش و نمونه برداری و اینجور کارها روش انجام دادن پدرم خیلی خوب خودشو نگه داشته بود چون تا اون موقع هیچ جواب قطعی نداده بودن هی بهمون میگفت من اگ بفهمم چمه میرن ورزش میکنم پیاده روی میکنم ب خودم میرسم انگار میخاست ذهنش و یجوری قانع کنه ک باهاش مقابله کنه با روحیه ای ک ازش سراغ داشتم حتی بجنگه با بیماریش ،شکستش بده بعد اینک جوابا اومد دکترش خیلی صریح بهش گفت وضعیتت خوب نیس و خیلی پیشروی کرده پدرمم چون خیلی شوخ بود با همون لحن شوخی گفت دکتر چقد وقت دارم دکترم جای روحیه دادن خیلی قاطع گف 3 ماه از همون روز ک برگشت خونه دگ بلند نشد و هرروز بود ک بد و بدتر شد وضعیتش و آخرشم جسمش از بین رفت این یه مثال خیلی واضح تو زندگیم بود ک همزمان با حرفهای استاد تو ذهنم تداعی شد و گفتم درستههههه پدر من واقعا ذهنیت قوی و باورهای خوبی نسبت ب زندگی نداشت همینم شد ک زود دنیارو ترک کرد یا در مورد بیمارستان ک پر ویروس و باکتری و ایناست منم ی زمانی اینطوری بودم ولی مثل استاد نمیومدم برای ذهنم مثال بیارم و حلش کنم قبل آشناییم با استاد خیلی دوس داشتم ذهنم و آکبند نگه دارم ک مبادا خیلی اذیت شه و در واقع من بودم ک خودمو قربانی شرایط میکردم ک مبادا ذهن جان ناراحت نشه ولی ب لطف پروردگارم و تعهد ب خودم و استفاده از آموزه های استادم تا حد بسیار خوبی میتونم از پسش بیام و کنترلش کنم استاد قشنگمم عاشقتونمممممم واقعا خیلی دوستون دارم

    استاد قشنگم عاشقتونم

    مریم جونم عاشقتم

    خانواده قشنگم عاشقتونم

    خدای یکتا و بی همتای من بی نهایت عاشقتممممم

    الهی ک همیشه در پناه خودش شاد و سالم و پرروزی و آروم باشین

    فعلا.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    پرنیا گفته:
    مدت عضویت: 175 روز

    سلام ودرودبه همه عزیزان

    استادمنم فایل میخااااااام دلم تنگ شده .

    من اینقدراعتمادبنفسم بالاهست که هیچوقت احساس نمیکنم رقیب دارم .یا رقیب میتونه کاری بکنه -بخدا آقااااااالجدی میگم -چون باور دارم خیلی خوشگل وباکلاسم و خیلی قویم وبطرفمم خیلی اعتماد دارم اصلا سرسوزنی نگران نمیشم امیدوارم طرف مقابلمم هم در مهمانیها و دورهمی ها نگران من نباشه .وبدونه بقول مامانم من تویک لشکر هم باشم خیلی قابل اعتمادم .

    اگر قبلا یک کامنتی نوشتم فقط هدفم امربه معروف ونهی ازمنکر خانمها بوده چون دلم میسوخته براشون خداشاهده . .من اینقدر قوی هستم که هیچ احدی تو عشق وعاشقی نمیتونه برای من رقیب بشه :)))

    فقط حواسم به طرفم هست وبازوشومیگیرم تومهمانیها و دورهمی ها باعشق کنارش هستم که بقیه بدونن عشق من – یک زن قوی مثل من کنارشه:)))آقاااااا

    استاد منم فایل میخام لطفاااااا

    دلم تنگ شده بخدا

    قول میدم بحث نکنم :))))

    ازاولشم بحثی نداشتم چون صحبتهای شمارو 100درصدقبول دارم .همیشه -بخدا جدی میگم :))

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: