اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
با سلام و درود بی پایان خدمت استاد؛جااااااااااانممممممم
خدایا شکرت برای نعمت استاد عباس منش و این سایت خودت که واقعا الهی هست
در باره این فایل که هزاران صفحه هم کامنت بگذاریم باز هم نمی توانیم حق مطلب رو ادا کنیم ولی با هر آنچه که درک کردم در این زمان می نویسم
به نام خدای بخشنده و مهربان که هر آنچه دارم از اوست خدایم شکرت که من را به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای هدایت می کنی نه کسانی که به آنها غضب کرده ای نه گمراهان
چندتا مساله مهم این فایل داره که البته همشون مهم هستن فقط درک الان من هست که می نویسیم به لطف خدا
اول اینکه ما اصلا اون اوایل خواسته ای نداریم که بخوایم بهشون برسیم همش داخل یه دور باطل با یه سیکل منفی هستیم قبل از شناخت با قوانین
دووم بعد وقتی می فهمییم باید خواسته و هدف واضح و مشخص داشته باشیم تازه کار نجوا هر روز قدرتمند تر میشه که با این شرایط و اوضاع احوال خودت و مملکت و دنیا به این خواسته اصلا فکر هم نکن ولی اگه یه کوچولو به زمان بچگی خودمون برگردیم یا اگه بچه داریم به کاراش توجه کنیم می بینیم بچه یا خودمون در بچگی فقط خواسته بودیم اصلا به این که چطور بهش می رسیدیم که فکر نمی کردیم ولی هر چی ذهن ما بزرگتر شد و وارد جامعه شد و فضای مجازی رو شناخت و ورودی های منفی بهش دادیم الان به خواسته های کوچیک و بزرگمون توجه نمی کنیم و میگه اصلا نمیشه حالا اینجا کاری که ما باید بکنیم این هست برا خودمون یه محیط ایزوله درست کنیم که با جهان اطرافمون قهر کنیم مثل اینکه داخل غار زندگی می کنیم نه اینکه به اطرافیانمون بی احترامی کنیم یا بخوایم اونا رو متقاعد کنیم که من درست میگم نه اصلا چنین چیزی نیست فقط هدفت رو باید مشخص کنی و رهاش کنی حالا چطور بهش میرسم کار من نیست کار اربابه که کل کیان مال خودشه و یا اصلا خودشه من می خوام به فلان چیز برسم چطوری رو ارباب می دونه همون مثال جنگل که می زنید که از بالا اون داره می بینه و تو وسط جنگل هستی بذار تا بهت بگه کجا دره هست کجا راه راست و اینکه تسلیم باشی هر جا که ندونستی بگو من نمی دونم هر چی تو بگی درسته و جالب اینجاست برات نمونه هم آورده میگه اگه با من باشی می رسی به هدفت موسی رو ببین ابراهیم رو ببیین یا داخل دوران خودمون ایلان ماسک یا واقعی تر استاد رو ببین چطور برا اونا شده برا تو نمیشه قانون یکیه برا همه فقط تو کنترل ذهن داشته باش بقیش با من
سوم اینکه بعد هدف واضح و مشخص داری و خواستت رو به جهان هستی اعلام می کنی ترس میاد سراغت که وقتی مدارت پایین هست خیلی این ترس و نجوا قویه ولی این جمله رو فراموش نکن خودش میگه اگه تو تیم من هستی نترس و اندوهگین نباش کل ماجرا رو به من بسپار اینقدر باید بهش اعتماد کنیم و از مسائل کوچیک شروع کنیم که جنس حرف زدنش با خودت رو بفهمی بعد تکاملت رو طی کن از اینکه این جنس حرف زدن رو بفهمی وقتی که هر روز این ایمانه قوی تر شد دست به اهداف بزرگتر بزن و حساب کن روش و غوغا می کنه که البته به اون خواسته بزرگ از نظر ما رسیدن برا اون کاری نداره چون ظرف ما کوچیک و هی ترس و نجوا تو ذهنت کوچیک و کوچیک تر میشه تا جایی که این حس رو خوب می فهمی ولی نجوا همیشه هست تو مدار پایین خیلی زورش زیاده ولی آروم آروم زورش رو کم کن ولی اون همیشه هست به قول بچه های انجمن معتادان گمنام میگن اعتیاد مثل آتیش زیر خاکستر هست شما آتیش زیر خاکستر رو نمی بینی ولی اگه رو خودت کار نکنی یه باد بیاد یا کسی فوت کنه اون آتیش زیر خاکستر رو شعله ور میشه همیشه مثل نفس کشیدن که باید نفس بکشیم باید ورودی های ذهنمون رو کنترل کنیم که از دستمون در نره که اگه یه جاهای هم در رفت که هر چقدر بیشتر رو خودمون کار کنیم این از دست در رفتنه هم کمتر میشه ولی اگه رفت نگران نباش زود اولین دور برگردون درو بزن و برگرد
چهارم و اینکه در تمام شرایط حالت رو خوب نگه دار که زور نجوا کم باشه قدرت نده بهش خوراک بهش نده اگه یه اتفاق بدی افتاد توجه و تمرکزت رو بذار رو نیمه پر لیوانت و بگو اینا رو دارم و قانون
[[[[احساس خوب =اتفاق های خوب ]]]رو تو ذهنت بیار که حس بد مثل آتیش عمل می کنه کاری نداره ورشکست شدی یا پدرت مرده یا زنت رفته یا….اون ذاتش سوزونده و می سوزونه نمی پرسه که چون پدرش مرده پولش رو بردن دست رو نسوزونم اون گناه داره تو این بازی از این خبرا نیست
و همین الانم اومد گفت این همه رو می نویسی استاد و بچه ها نمی خونم گفتم شما درست میگی هر چی که شما گفتی رو من خلافش رو میرم دوست خوب من که داری من رو راهنمایی می کنی و از تضاد های که برام پیش میاری به سمت خواسته هام هدایت میشم و ذات این جهان مادی دو قطبی بودن هست
در پناه الله یکتا شاد سالم ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
راستی الانم وسط یکی از اون نجواها هستم که دوباره میگه نمیشه ولی خدا با این فایل صبح گفت میشه نگران نباش و نترس و اندوهگین نباش عشق من
در پاسخ به اون نجوای ذهنتون که گفته “این متن رو می نویسی و کسی نمیخونه” باید بگم که خوندم. به قلبم نشست و حتی سیو هم کردم که بعدها بازهم بخونم. این قانون رهایی خواسته ها… اگه یادم بمونه که انجامش بدم… واقعا قبولش دارم ها ولی در عمل باز مغزم ریست میشه و میچسبم به خواسته های به ظاهر بزرگم. امیدوارم با تکرار و تمرین هرروزه این موضوع هرچه زودتر برای همیشه توی مغزم جا بیفته . ممنونم از کامنتتون و یاداوری نکاتی که به شدت فرار هستند از مغز من
شکر خدایی که هر لحظه در حال هدایت و حمایت ماست و سلام بر پیامبر خدا استاد عزیز که با الهامات خدا هر لحظه ما رو به خودشناسی بیشتر میرساند
من چند روز بود دنبال جواب سوالاتم بودم که امروز با این فایل واقعا به پاسخ سوالاتم رسیدم و چقدر امیدوار شدم که واقعا همه چیز شدنی هست و واقعا اشکال از گیرنده ست و باید باور امکانپذیری رو در خودمان منطقی کنیم تا خواسته هایمان بزرگ و غیر منطقی دیگر نباشند واقعا خداوند هر لحظه با ما حرف میزنه و ما از خدا جدا نیستیم و این ذهن ما هست که فاصله انداخته بین ما و خواسته ی مان
به نام خدایی که قادر مطلق است. و هو علی کل شیء قدیر است.
دست قدرتش بالای همه دست‌هاست ، ید الله فوق ایدیهم.
لطفش به بندگانش زیاده ،قوی و شکست ناپذیر است.اللَّهُ لَطِیفٌ بِعِبَادِهِ یَرْزُقُ مَن یَشَاءُ ۖ وَهُوَ الْقَوِیُّ الْعَزِیزُ.
خدایی که به بنده‌هاش نزدیک است ،انی قریب.
خدایی که مهربانی به بنده‌هاش را به خودش واجب کرده کتب علی نفسه الرحمه
حالا خدا جونم با این همه صفات نیکویی که تو داری من چطور باور نمیکنم که تو میتونی تمام خواسته‌های من رو اجابت کنی؟
برای اینکه من به ضعف و ناتوانی خودم نگاه میکنم برای اینکه من به شرایط خودم نگاه میکنم برای اینکه من خود محدودم رو میبینم نه توی نامحدود رو. من با عقل خودم جلو میرم نه با قدرت تو و می گویم چطور می خواهد محقق بشود از کجا ؟ چجوری ؟ مگه میشه ؟ با این اوضاع من؟!؟!
خوبه که یادم بیاد تو همون قدرتی هستی که توی طوفان کشتی نوح را به سلامت نجات داد.
تو همون قدرتی هستی که ابراهیم رو از آتش نجات داد
تو همون قدرتی هستی که موسی رو از نیل و از کشته شدن به دست فرعون نجات داد
تو همون قدرتی هستی که نیل رو برای موسی شکافت
تو همون قدرتی هستی که حضرت محمد رو در غار پنهان کرد
تو همون قدرتی هستی که در پیری به زکریا فرزند داد
تو همون قدرتی هستی که تمام آدمها رو از عدم خلق کرد
تو همون قدرتی هستی که به هر چیزی بگویی کن، فیکون میشود.
تو همون قدرتی هستی که هر آنجا در آسمان‌ها زمین است طوعاً او کرهاً از تو اطاعت میکنه
تو همون قدرتی هستی که آسمان‌ها رو بدون ستون برافراشته
تو همون قدرتی هستی که یونس رو از دل ماهی نجات داده
تو همون قدرتی هستی که یوسف را از وَغَلَّقَتِ الْأَبْوَابَ نجات داده
تو همون قدرتی هستی که مردگان رو بعد از پوسیده شدنشان زنده میکنه
تو همون قدرتی هستی که با یک پشه نمرود رو از پا در میاره
تو همون قدرتی هستی که عیسی رو بدون پدر به وجود میاره
تو همون قدرتی هستی که برای مریم رزق بهشتی فراهم کرده
تو همون قدرتی هستی که زمین رو مهد و سکونتگاه برای انسان کرده.
تو همون قدرتی هستی که موریانه رو برای شکست شعب ابی طالب فرستاد
تو همون قدرتی هستی که آهن را در دست داوود نرم کرد
تو همون قدرتی هستی که به سلیمان ملک و مکنت و ثروت و قدرت داد و باد رو مسخرش کرد
تو همون قدرتی هستی که می‌فرمایی
أَ أَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمِ السَّماءُ بَناها آیا آفرینش شما سخت‌تر بوده یا آسمان‌ها
حالا پس خواسته‌های من برای همچین قدرتی میشود و هو علی هینٌ.
معلومه که برای تو آسانه!!! برای من سخته پذیرفتنش!!!.
حالا چطور برای خودم باور پذیرش کنم
. با به یاد آوردن قدرت تو
. با شکرگزاری کردن
وقتی نعمت‌های تو رو برای خودم به یاد می‌آورم که چطور نشد ها را شد کردی! چطور ناممکن‌ها رو ممکن کردی! چطور درها رو باز کردی! باور میکنم که اتکا به آن قدرت می تواند برایم کوه‌ها را جابجا کند. و منطقی به دست ذهن می‌دهم که به همون شکلی که این کار را قبلاً انجام داده مجدد می‌تواند انجامش دهد.
و سپاسگزاری یعنی به یاد آوردن نعمت‌هایی که دریافت کردیم و در حال دریافت هستیم یعنی امکان پذیر بودن دریافت نعمت‌های جدید همان خدایی که این نعمتها را داده و می‌دهد می‌تواند نعمت‌های جدید هم بدهد به شرط تقوا به شرط ایمان به شرط توکل .
سپاسگزاری تمرکز ما را می‌برد روی نعمت‌هایمان به جای کمبودها و تمرکز روی هرچه باشد به همان هدایت می‌شویم با سپاسگزاری تمرکز روی نعمت‌هاست روی فراوانی‌ها. با سپاسگزاری فرکانس ما با فرکانس دریافت خواسته یکی و هم جهت میشود.
برای خودم مثال بیاورم از افرادی که از جایی و زمانی که گمان نمی‌کردند خدا روزی‌شان را داد هنگام توکلشان و بگویم و علی الله فلیتوکل المتوکلون.
تو قدرتی هستی که بینهایت است و بینهایت راه دارد برای رساندن من به خواسته هایم برای اجرای فرمانش ، تو که رب و مالک تمام اجزای هستی و آنچه درونشان اتفاق می‌افتدی.
ألیس الله بکاف عبده
خداوندی که به ما نزدیک است بر همه چیز قادر است اجابت کننده درخواست‌های ماست وعده فزونی و مغفرت می‌دهد، و هر روز میگوید اینده‌ات بهتر است از گذشته‌ات اگر در مسیر من بمانی و در آینده آنقدر بی‌نیازت میکنم که راضی گردی به شرط آنکه مقایسه را بگذاری کنار ، چشمت به نعمت های خودت باشد و اون ها را بازگو کنی مرور کنی دایم به یاد بیاوری ، و اینکه فقط منم و خودم کس دیگری وجود ندارد .
کلید، باور کردن امکان‌پذیر بودن تحقق خواسته‌هاست. هر چقدر تکرار کنی و اینها را باور کنیم هدایت می‌شویم به ایده‌ها موقعیت‌ها افراد شرایطی که اوضاع را بهتر و بهتر میکند قدم اول باور کردن است.
یا رب ! مرا به نزدیکی فکان قاب قوسین او ادنی قرار بده . خودتو می خواهم.
استاد عزیزم خیلییییی خیلیییییی خیلییییییییی سپاسگزارم برای این فایلهای بینظیر قرآنی که برامون آماده میکنین هر چه سپاسگزاری کنم کمه
وقتی یه فایل جدید میاد روی سایت واقعا قلبم میریزه میگم خداروشکر یه فایل دیگه اومد و واقعا حکم صندوقچه گنج رو داره برای من
خدا خودش شاهده که چقدر توسط این فایلها هدایت شدم به بهترینها و این فایل درست زمانیکه خواسته ها و سوالات زیادی از خداوند در من شکل گرفت و ازش نشونه میخواستم روس سایت اومد .اول فکر کردم دوره جدید شماهست و احتمالا دوره قرانی هست و شما رونمایی کردین ولی دیدم فایل جدید قرانی هست و من واقعا عاشق این فایلها هستم و دارم از شما یاد میگیرم که چطور قرآن رو بخونم و از آیات گرانبهاش در زندگیم استفاده کنم
نه اینکه مثل سال‌های قبل از آشنایی با شما بخونم برای اینکه ثواب داره همیشه دلم میخواست به دستوراتش عمل کنم و حالا خیلییییی خیلییییی خوشحالم که با شما هستم و از این اگاهیها استفاده میکنم
اتفاقا چند وقت پیش سریال حضرت مریم پخش میشد و من با عشق نگاه میکردم محل کارم نزدیک منزل پدر مادر هست و من قبل از کار میام بهشون سر میزنم و البته این هم از نتایج فوق العادم هست از اموزشهای شما استاد عزیزم
و خلاصه داشتم میرفتم سر کارم که دیدم سریال شروع شد و نشستم و مادرم کلی خندیدکه گفتم الان آزاده میشینه پای سریال و سر کار نمیره و باهم خندیدیم و من خوشحالم که به این آزادی زمانی رسیدم ،
ولی واقعا صحنه هایی که خداوند به حضرت مریم الهام میکرد رو دلم میخواست ببینم واینکه مریم هم مثل هر انسانی از قضاوت مردم درباره خودش ناراحت بود و از شهر بیرون رفت و گفت کاش مردم منو‌فراموش کنن
ویا جایی که زکریا وارد اتاق مریم میشه و ظرف پر از میوه های بهشتی رو میبینه وسوال میکنه
مریم چه کسی این غذاهارو برای تو آورده ؟
و مریم پاسخ میده این میوه ها از جانب خداست و خداوند به هر که بخواهد روزی بی حساب عطا میکند
و زکریا با دیدن این صحنه از خداوند طلب فرزند میکنه و میگه کاش زودتر درخواست میکردم
و خداوند رو صدا میزنه
ودر قرآن میفرماید؛ و اذ نادا زکریا هنگامیکه زکریا صدا کرد و در توضیح اینطوریه که ندا به معنای صدا کردن با صدای بلند هست و زکریا در خلوتش با خداوند و دور از مردم اینکارو‌کرده ولی خداوند در قرآن این موضوع رو مطرح میکنه و اینطوری ندای مخفیانه زکریا توسط خداوند و در قرآن برای همه مردم آشکار میشه
چرا؟چون خداوند اجابت کننده همه درخواستهاست و براش پیامبر و انسان‌های دیگه فرقی ندارند و خواسته که به همه مردم و به خصوص ایمان اورندگان این پیغامها رو برسونه
و یا زمانیکه به مریم میگه تو‌فرزندی به دنیا میاری و مریم میگه چگونه؟
و خداوند با ان اقول کن فیکون پاسخ میده
و چقدر این آیات زیبا و قابل تامل هستند
استاد شما با باز کردن قرآن و خوندن این آیات این فایل ارزشمند رو برای ما آماده کردین چقدر نگاه شما به آیات زیباست بازم میگم از شما آموختم که چطور میشه از قرآن در زندگی استفاده کرد و میتونم با قدرت اینو بگم که هیچ انسانی تو تمام مدت عمرم نتونسته منو مشتاق به خوندن قرآن بکنه غیر ازشما
همیشه میگفتن خیلی محتوای آیات سنگینه ما نمیفهمیم
مادربزرگم خدا رحمتشون کنه جلسات قرانی داشت و کلی کتابهای تفسیر داشت و گاهی از من میخواست تا تفسیر آیات رو براش توی دفترش بنویسم و من مینوشتم و اینکار و دوست داشتم
و‌مادر بزرگم چندبار تفسیرها رو میخوند و آماده میکرد تا تو جلساتش درس بده و همیشه به آنچه میگفت عمل میکرد میگفت آدم باید اول خودش عمل کنه بعد از مردم بخواد که اونها هم عمل کنن
و هیچ وقت مجلس عروسی نمیرفت میگفت گناه داره میزنن میرقصن من فکر میکردم عمل به قرآن سخته و دیگه یه سری جشن‌ها رو نمیشه رفت
من مادربزرگم رو خیلی دوست داشتم و واقعا صورت نورانی داشت پدربزرگم هم زیاد قرآن میخوند و همیشه مارو به خوندن قرآن سفارش میکرد منم گاهی میخوندم ولی واقعا درکی نداشتم وقتی کتابهای موفقیت خارجی رو میخوندم مثل عظمت خود را دریابید از وین دایر
یا کتابهای راندابرن یا امثال اینها میدیدم که از تورات و انجیل و ایاتش صحبت میکنن یا جول اوستین همیشه از کتاب اسمانیشون میگه دلم میخواست که یه نفر باشه این حرف‌ها رو با ایات قران بگه و با قران تطبیق کنه و شما اولین نفری هستین استاد جان که انقدر با عشق و انقدر درک صحیح از اصل به ما توضیح میدین و چقدر خوشحالم و سپاسگزار خداوندم که با شماهستم
انقدر زیبا از خوندن یک ایه اینطور اصل مطلب رو برای ما توضیح میدین واقعا اشک آدم درمیان که چقدر این خدا زیباست چقدر خواستنیه و چقدر اینطور نگاه کردن به ایات دلچسب دوست داشتنی و امیدوار کنندست برای ادامه مسیر
اینکه شما میگین خدا داره میگه به شرایط الانت فکرنکن و به اونها قدرت نده قدرت رو بسپار کاملا به من خودم هدایت میکنم
و استاد وقتی خدا به یه مسیری هدایتمون میکنه انجام کارهارو برامون آسون میکنه
انگار ازقبل خودش یه سری کارهارو انجام داده بعد میگه حالا یه ذرشم خودت برو دقیقا انگار تو بهشتی و داری به آسونی هر چی بخوای بدست میاری انقدر ساده و آسونه که فکر میکنم شاید خود من از سادگی زیاد باورش برام سخت میشه یه وقتا یعنی به خودم میگم به این سادگی؟
من بنده خوبی باشم بندگیم رو بکنم که خدا رو اجابت کنم بعد اونم منو اجابت میکنه؟ یعنی هر چی بخوام بهم میده؟انقدر اسون انقدر راحت
و بعد مثلا تو خیابون به مردم نگاه میکنم بعد میگم خب وقتی به این سادگیه که الان همه ما آدمها باید از شادی تو خیابون برقصیم و راه بریم و شاد باشیم و سپاسگزار این خدا باشیم چرا اینطوری نیستیم؟
بعد اون ندا بهم میگه خب چون ایمان ندارین ایمان ندارین
که به این سادگی نمیشه باید تقلا کرد باید جون بکنیم تا پوله دربیاد تا چرخمون بچرخه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
بعد به شما نگاه میکنم که قانون آفرینش میگین جهان سادست زندگی سادست تو پیچیدش میکنی
بعد به خودم نگاه میکنم میبینم اره خودم پیچیدش میکنم خودم سختش میکنم
شما که انقدر زیبا با قران و عمل به دستورات قوانینش این زندگی زیبا و فوق العاده رو دارین و همیشه میگین خدای من برای من اینکارهارو کرده من کاری نکردم و خودتون به تک تک حرفهاتون عمل میکنین به خودم میگم ببین قشنگ نگاه کن این همون استادیه که دنبالش میگشتی با ایات قران بهت زندگی رو یاد بده
پس معطل نکن فقط کافیه تمرینهات رو انجام بدی و نتایجت بزرگ و بزرگتر میشه
و پاشنه اشیلم رابطه ثروت و خداونده که به اندازه ای که روش کار کردم نتیجه داده حالا حالاها باید کار کنم رو این باور
و بعد استاد از سوره ضحی گفتین که منو برد به آسمون هفتم
نامه ای که احتیاج به پست و گذروندن مراحل نداره و به سرعت به دست صاحبش میرسه
و اینم از معجزات خداونده که به انسانی الهام کرده و اون انسان به الهامش عمل کرده و همچین تکنولوژی پدید اومده
بنازم به این خدا
استاد جان دلم میخواد با عمل به اموزشهاتون بیام امریکا و شماو مریم بانو جان رومهمون کنم به منزلم و با افتخار به خانوادم معرفی کنم
چون در خانواده فقط منم که با شما هستم با اینکه اون اوایل که مدار پایینتری داشتم خیلی اصرار میکردم ولی الان به تنهایی با عشق میشینم
پای فایلهاتون و میگم وقتی نتایجم بزرگتر شد خودشون میان و خداجونم میگه تنها برو مثل خودم که تنهام تو این مسیر تنها باش به موقعش با تو همراه میشن الان وقتش نیست
ومن قبلا ناراحت میشدم اما الان با عشق تنهایی گوش میدم وقتی میرم کارگاهم اصلا انگار وارد یه دنیای دیگه میشم چون خودم به تنهایی دارم کار میکنم و وقتی کلید رو میندازم وارد میشم میگم به دنیای درون خوش اومدی
انگار اونجا مرز بین بیرون و درون من هست
فایلهای شما رو میذارم کار میکنم گاهی باهاشون میخندم گاهی گریه میکنم گاهی میرقصم
و میگم استاد مارو میخندونی میگریونی میرقصونی چه عشقی هستی
خلاصه که با شما زندگی میکنم
واین زندگی برام بینهایت لذت بخشه
و مطمئنم اتفاقات عالی در راهه و درست و به موقع وارد زندگیم میشه چون کسی که بهش تکیه کردم بینهایت دقیق و عالی عمل میکنه
نمیدونید با آموزه هاتون چقدر زندگیم بهتر و عالیترین شده و هر چی بیشتر پیش میرم میبینم
تنها و تنها خودمون خالق زنگیمون هستیم و بس
و طبق این سوره و دیدگاه و نگاه بینظیری که شما استادانه به ما یاد دادین خداوند به زودی انقدر عطا میکنه تا راضی بشیم
استاد جانم دست پر توان خداوند مثل همیشه یاریگر شما و عزیز دلتون مریم بانوی مهر باشه
که دست پر توان خداوند در زندگی ما شدین
سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم از لطف شما
که انقدر عاشقانه کار میکنین
که انقدر زیبا این نگاه به ایات قران رو به ما آموزش میدین و باعشق در اختیارمون میذارین
باید همیشه و همیشه و همیشه از شما بیاموزم
من اول سال شروع کردم روی قانون آفرینش کار کردم یک ماه بعدش کار خودم رو راه انداختم
بعدبا فایلهای گام به گام رسیدم به کار کردن جدی تر روی خودم و باعث شد مجددا برم سراغ روانشناسی ثروت یک و در جلسه دوم اهرم رنج و لذت رو برای ثروت نوشتم
وبعد نتیجه این شد که ثروت 3رو خریدم
جلسه دوم رو بارها گوش دادم و با کامنت یکی از دوستان رفتم سراغ خرید 12 قدم
قدم‌اول رو‌خریدم
و تمرین بینظیر ستاره قطبی که همیشه آرزو داشتم این تمرین رو داشته باشم رو بدست آوردم
همه جا در تمام فایلها چه آموزشی چه هدیه شما از خداوند. عشق به خداوند. و سپردن کارها به خداوند میگین و این رد پای عشق در تمام صحبتهاتون مشهوده و من چقدر عشق میکنم و لذت میبرم و خدارو بی نهاااااااایت شکر میکنم برای این نگاهی که از شما آموختم که خداوند رو بهتر بشناسم که بهتر زندگی کنم وجهان رو جای بهتری برای زندگی کنم
عاشقتونم
دلم نمیخواد این نامه تموم بشه
وقتی احساس میکنم هم صحبتم شما هستین
و نشستم روبه روتون دارم براتون حرف میزنم
به امید خدا که یه روز در امریکا با تمام دوستان هم فرکانسی جمع بشیم و کلی حرفهای قشنگ بزنیم به امید اون روز زیبا و آفتابی و پر از نور خداوند
راستی دیشب یه مهمونی دعوت بودیم به مناسبت اینکه یکی از بستگان با خانومش برای شروع زندگی مشترک دارن میان امریکا ایالت تگزاس و من چقدر خوشحال بودم و تحسین میکردم که ببین میشود
و سر میز شام دخترم و من و همسرم کنار این زوج دوست داشتنی بودیم و من کل میز رو دیدم وندای درونم‌گفت به ترتیب از لحاظ فرکانسی نشستین
و من نگاه کردم دیدم دوتا دیگه از بستگان که اونها هم قصد مهاجرت دارن نزدیکتر نشستن
و با دیدن این صحنه ها بیشتر به قانون پی میبرم اگه آزاده قبلی بودم با کلی حسرت و احساس شکست و ناامیدی در مهمونی حاضر میشدم اما دیشب با کلی عشق و حال خوب و یک ذوقی که خدایا شکرت و میشود رفتم و کلی خوش گذشت اینها همون نتایجی هست که فقط برای خود آدم ملموس و قابل درک هست چون کسی تو مهمونی درون شما رو نمیبینه فقط ظاهر رو میبینه و چقدر عالیه که حال درونت خوب و عالی باشه و اینها بینظیر ترین نتایجیه که میتونی بگیری و سپاسگزار باشی
وقتی که حالت واقعا خوبه
استاد جان بازم بینهایت سپاسگزارم
همینجا تعهد میدم در این نامه به استاد عزیزم که همینطور ادامه بدم تا برسم به امریکا
من تو‌فایل تجسم قانون افرینش اونجا که شما یه آهنگ میذارین که بچه ها یکی از خواسته هاتون رو در نظر بیارین صحنه ای نا خود اگاه در ذهنم تجسم کردم که الان بهم الهام شد از این صحنه چیزی نگو تا به وقتش
فقط اینو میگم که من شماو مریم بانو جان رو در محل خاصی دعوت کرده بودم که از نتایج عالیم بود
دوستتون دارم میدونم طولانی شد خوبه اشکهام اجازه نمیداد وگرنه تا کجا پیش میرفت خدامیدونه ولی به حساب عشقم به شما و سایت و آموزه هاتون که سیر نمیشم ازشون بذارین
چقدر باور های فوق‌العاده توحیدی و تکان دهنده بود استاد خیلی خیلی ممنون ک به الهامات گوش میدی ما ب این باور ها نیاز داریم .
خدارو شاکرم که سعی میکنم در این مسیر الهی بمونم
اگاهی های این آیات بسیار زیبا و واضح بخدا خیلی خیلی آگاهی بخشه .استاد من قبلا دنبال قرآن نمی رفتم فکر میکردم که من اگر آیه های عربی رو درست تلفظ حتی نکنم گناه میشه .من نباید بخونم بزار یک آخوندی برای من بخونه و ترجمه کنه بعد من استفاده کنم .استاد باورتون میشه من وقتی به پدرم میگم این کلام الله در قرآنه باورش نمیشه میگه نه تو الکی میگی از خودت درآوردی من حرف هرکسی رو باور نمیکنم
در مواردی که ناامید هستن بهشون میگم آقا جان خدا اینجوری گفته امید باید داشت به روزای بهتر باورش نمیشه
پدرم فقط عربی قرانو میخونه سواد نداره فارسی بخونه
میگم تو سال 5 6 تا قرآن ختم نکن یک بار قرانو سعی کن فارسی شو بخونی حتی اگه بلد نیستی خودت بخونی از روی گوشی میزارم بخون قبول نداره باور نداره میگه باید آخوند بما بگه
استاد
خیلی از اون آیه سوره بقره منو تحت تاثیر قرار داد که اگه از خدا میخواهیم خداوند اجابت کننده است
من واقعا بهش ایمان دارم خداوند همیشه منو هدایت کرده همیشه دوستم داره من انسان ارزشمند هستم من لایق پاسخ خداوند هستم
خداوند همواره بمن پاسخ میده من آروز داشتم مهاجرت کنم از یه کشور جنگ زده به یه کشور امن نسبت به کشورم و این اتفاق برام افتاد و دوست داشتم عزیزانم را بعد 15 سال ببینم دیدم
اینا همش پاسخ های خداوند بوده که بمن داده و هزاران پاسخ که هر لحظه بمن داده میشه در مسیر خواسته هایم
دوستانم هست دور برم که بشدت ناامیدی کل وجودشونو گرفته واقعا نمیتونم کمک کنم با این دید گاه که هر کسی در هر جای از زندگی اش است حاصل افکارش است بزار خداوند در زمان مناسب که آماده شنیدنش باشه هدایت میکنه نیازی نیست من انرژی خودمو الکی هدر بدم وقتی نتیجه نمیده و میدونم که نتیجه نمیده
خداوند را هزاران باز شکر میکنم
و از خداوند خواسته های بینهایت زیاد دارم که توی دفترم نوشتم و ایمان دارم که میرسم همانطور که به خواسته های قبلم رسیدم
خداروشکر میکنم بابت الهامات الهی در قلب استاد و درقلب خودم و دوستان که کامنت مینویسن از ته قلب های پاکشان
این دعا تو امر کردی ز ابتدا / ور نه خاکی را چه زَهرۀ این بُدی؟
چون دعامان امر کردی، ای عُجاب / این دعای خویش را کن مُستَجاب (مولانا)
خدایا صد هزار مرتبه شکرت میکنم که هدایتگر استاد عباس منش شدی تا این فایل زیبا آماده و تهیه بشه.
سلام به استاد عزیزم و بانو شایسته، از شما هم بابت این آگاهى هاى خداگونه ممنونم که عجیب بوى خدا میده.
خداوند بهم الهام کرد که برم صفحه 5 همین فایل و کامنت‌ها رو بخونم وقتی کامنت‌های اون صفحه رو خوندم دیدم که فردی هست که دقیقاً مثل من توی همین قسمت مشکل داره و دقیقا انگار خود من بود، اون مسیری که من رفته بودم، اون هم رفته بود.
در واقع خداوند از زبان این دوست عزیز به من گفتش که من در مدار دریافت خواسته ام هستم، (خداوند از قبل به من چندین نشانه هایی رو داده بود که همه چیز آماده و مهیا هست، یکی از این نشانه ها، همین آسفالت کردن کوچه‌مون هست. چندین روز قبل به خداوند گفتم که خدایا اگر من در مسیر درست هستم یه نشونه‌ای بهم بده که خیلی واضح باشه و خیلی شفاف باشه که چند روز بعد اومدن کوچمونو آسفالت کردن، چون ترمز ذهنیم بود، دقیقا عصر روز قبل از اینکه بیان کوچه مون رو آسفالت کنند یکبار دیگه این ترمز یادم اومد و بعد فردا صبح اومدن و کارهاى آسفالت کردنِ کوچه رو انجام دادند و خیلى خوشحال شدم).
حدوداً 5 ماه پیش بود که خداوند به من گفت که مسئله اصلی این هست که تو اصلاً باور نداری که میشود و امکان‌پذیر است که به این خواسته ات برسى
من داشتم طبق آموزه‌هایی که توی دوره کشف قوانین زندگی بود جلو میرفتم و تمرینا رو داشتم مو به مو انجام میدادم و ترمزها رو برمی‌داشتم اما من باور نداشتم که خداوند میتونه این آرزوی من را برآورده کنه ..
رمز رسیدن به هر خواسته اى= ایمان به خدا+ ایمان به خود
فقط زمانی به خواسته ام میرسم که دوتا مورد بالایی مجهول نباشه
خلاصه خداوند منطق‌هایی رو در ذهنم گذاشت که برای ذهنم باورپذیر بشه و امکان‌پذیر بشه که میشود، من به این خواستم برسم و بعد این منطق‌ها رو به ویس تبدیلشون کردم و سعی کردم که گوششون بدم تا برای ذهنم باورپذیر بشه (قبل از اینکه این فایل کلید اجابت دعا روى سایت بارگذارى بشه حدودا ۵ پیش، خداوند این منطق ها براى باورپذیر شدن خواسته ام به من گفت و تبدیل به ویس شون کردم)
(این عبارت تاکیدى قدم نهم جلسه دوم دائما در ذهنتون تکرار کنید و مساله تون رو به صورت دقیق بگید که دقیقا چه مساله اى رو خداوند باید واستون حلش کنه:
خدایا من حل تمام مسائل زندگیم رو به تو مى سپارم خودم توانایی حل مساله ندارم)
-منطق هایى براى باورپذیر شدن خواسته که خداوند به من گفت و نوشتم:
١- خداوندی که مالک و صاحب اختیار کل کیهان هست این قدرت و توانایی رو داره که این خواسته من رو برآورده کنه، چون خداوند خودش گفته که:
اگر بندگانم از تو دربارۀ من سؤال کنند بگو: من بسیار نزدیکم، نداى کسی که مرا بخواند پاسخ می‌دهم. پس آنها نیز باید به ندای من پاسخ دهند و باور کنند مرا، امید آنکه به راه رشد و تعالی درآیند! (بقره/١٨6).
خداوند توی ذهنم گذاشت و به من گفتش که چرا از واژه یسیر استفاده نشده؟؟
از واژه یسیر در دو آیه بالا استفاده نشده اما وقتی ترجمه‌ها رو نگاه می‌کنید متوجه می‌شید که کلمه هین رو به معنی آسان ترجمه کردن…
خداوند هدایتم کرد به ریشه سه حرفی این کلمه و معنی این هین رو به من گفت:
▪️ماده «هون» به معنای «خواری و ذلت» است (مفردات ألفاظ القرآن، ص849؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج11، ص298)
▪️از مشتقات ماده «هون» که در قرآن کریم به کار رفته کلمه «هَیِّن» (هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ، مریم/9؛ وَ تَحْسَبُونَهُ هَیِّنا، نور/15) است به معنای حقیر و کم‌ارزش می‌باشد (التحقیق، ج11، ص298).
این ماده و مشتقاتش جمعا 26 بار در قرآن کریم به کار رفته است.
8- گفت: پروردگارا! چگونه فرزندی برای من خواهد بود در حالی که همسرم نازا است، و من نیز از پیری افتاده شده‌ام؟! 9- فرمود: اینگونه پروردگارت گفته (و اراده کرده) این بر من کوچک و کم ارزش است من قبلا تو را آفریدم و چیزی نبودی.
18- او گفت من به خدای رحمن از تو پناه میبرم اگر پرهیزگار هستی.
19- گفت من فرستاده پروردگار توام (آمده‌ام) تا پسر پاکیزه‌ای به تو ببخشم! 20- گفت چگونه ممکن است فرزندی برای من باشد در حالی که تا کنون انسانی با من تماس نداشته، و زن آلوده‌ای هم نبوده‌ام؟! 21- گفت مطلب همین است که پروردگارت فرموده، این کار بر من کوچک و کم ارزش است، ما میخواهیم او را نشانه‌ای برای مردم قرار دهیم و رحمتی از سوی ما باشد، و این امری است پایان یافته (و جای گفتگو ندارد).
مریم گفت: پروردگارا! چگونه پسری داشته باشم، درحالی‌که هیچ مردی با من تماس نداشته است! (جبرئیل) فرمود: (فرمان) این‌چنین (است)، خداوند هر آنچه را بخواهد خلق میکند! چون اراده بر کاری کند فقط میگوید «باش!» پس «موجود» میشود.
٣- ذلک على الله یسیر
این (خواسته من) براى خداوند آسان است.
▪️ماده «یسر» در اصل بر دو معنا دلالت دارد؛ یکی بر معنای گشایش و سبکی؛ و دیگری بر عضوی از اعضای بدن (دست چپ) [و یا سمت چپ] (معجم المقاییس اللغه، ج6، ص156) که البته در معنای دوم در قرآن کریم ظاهرا به کار نرفته است.
▪️«یُسر» به معنای آسانی و در مقابل «عُسر» (سختی) است «سَیَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ یُسْراً» (طلاق/7)
▪️کلمه «یَسِیرُ» هم در دو معنا به کار می‌رود: (مفردات ألفاظ القرآن، ص892)
▫️یکی در معنای سهل و آسان (کانَ ذلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیراً؛ أحزاب/30) و مترادف با کلمه «مَیْسُور» (فَقُلْ لَهُمْ قَوْلًا مَیْسُوراً؛ إسراء/28)
▫️دوم در معنای «مقدار کم و اندک» (وَ ما تَلَبَّثُوا بِها إِلَّا
این ماده و مشتقات آن جمعا 44 بار در قرآن کریم به کار رفته است.
(خیلی جالبه که استاد هم براى منطقى کردن خواسته دقیقاً ابتدا به ربوبیت خداوند اشاره میکنه و دوم به آسان بودن این کار برای خداوند اشاره میکنه، فقط میتونم بگم خدایا صد هزار مرتبه شکرت)
4- موارد دیگه‌ای هم خداوند به من گفت که من این موارد رو نوشتم …
توى قرآن سرچ کن و ببین خدا چه کسى است و چه کارهایی انجام داده (قدرت خداوند رو در ذهنت پر رنگ کن):
هُوَ الَّذِی جَعَلَ الشَّمْسَ ضِیاءً وَ الْقَمَرَ نُوراً:” آن خدایی است که خورشید را روشنایی و ماه را نور بخش قرار داد (یونس- 5).
29- او خدایی است که همه آنچه (از نعمتها) در زمین وجود دارد، برای شما آفریده سپس به آسمان پرداخت، و آنها را به صورت هفت آسمان مرتب نمود و او به هر چیز آگاه است.
هُوَ الَّذِی یُصَوِّرُکُمْ فِی الْأَرْحامِ کَیْفَ یَشاءُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ (6) آل عمران
او کسی است که شما را آنگونه که می‌خواهد در رحم‌ها صورتگری میکند. جز او که قادر شکست‌ناپذیر و حکیم است، معبودی نیست.
او کسی است که شما را از گل آفرید، پس از آن أجلی را (برای زندگی شما در دنیا) قرار داد و أجلی معیّن (که مربوط به آخرت یا غیر قابل تغییر در دنیاست) نزد اوست. پس (با وجود این) شما شک و شبهه می‌کنید؟
و او کسی است که (روح) شمارا در شب (به هنگام خواب) می‌گیرد و آنچه را در روز انجام می‌دهید می‌داند، سپس شما را از خواب برمی‌انگیزد تا مدّت معیّن (عمر شما) سپری شود. عاقبت بازگشت شما به سوی اوست پس شما را به آنچه انجام می‌دهید خبر می‌دهد.
یکی از مواردی که خیلی بهم کمک کرد این بود که خداوند منو هدایت کرد به سمت کامنت یکى از دوستان در این سایت و من رو با این باور آشنا کرد و بعد سعی کردم این باور رو بسازمش و با دیدن هر نشونه این باور رو تایید میکردم و این باور در حال ساخته شدن در ذهن من هست و خیلی کمک بسیاری برای من کرد:
باور= وقتی خواسته‌ای در من شکل میگیره یعنی از قبل این خواسته محقق شده و زمانی داشتن و درخواست در من شکل میگیره که خواسته کاملاً آماده دریافته یعنی اون خواسته منتظر منه تا من دریافتش کنم
براى باورپذیرى بیشتر خداوند هدایتم کرد به سمتی که روی نشانه من کلیک کنم که در صفحه اصلی سایت هست و خداوند من رو به سمت یکی از فایلهای استاد عباس منش هدایت کرد، این فایل با مدیر فنی سایت آقا ابراهیم هست (اسم فایل قوانین ثابت خداوند رو بهتر بشناسیم)
تا به حال نشنیده بودمش.
فایل قوانین ثابت خداوند رو بهتر بشناسیم:
دقیقه ٢٩:٠٠ هر موضوعى که اتفاق میوفته میام میگم:
به جای اینکه ببینم بقیه چی میگن، ببینم قانون چی میگه
قانون فرکانس چى میگه..
ایلان ماسک: من اصلاً کارى ندارم که انسان‌ها چه کارهایی تا حالا تونستن بکنند
من سوالم اینه که آیا این کاری که ما می‌خوایم بکنیم، قانون فیزیک تاییدش میکنه؟
اینکه تا حالا کسی شبیه شو انجام داده یا اصلا بهش فکر کرده یا نه، اصلاً مهم نیست
دلیل اینکه چرا کارایی که اون میکنه و تا حالا هیچکس بهش فکر نکرده
دلیلش اینه که ایلان ماسک همه چی رو با قانون می‌سنجه در حالی که بقیه همه چی رو با گذشتگان خودشون می‌سنجیدند
دلیل اینکه کارهایی که ایلان ماسک میکنه تا حالا هیچکس انجام نداده به خاطر این دیدگاهى هست که داره
٣٩:55 دقیقه
آیا طبق قانون فیزیک میتونه این اتفاق به این شکل بیوفته یا نه؟؟
اگر میتونه اتفاق بیوفته باید یه راهى براش پیدا کنیم
اگر ما راهى نداریم،
به این دلیلِ که، ما راهى نداریم نه به این دلیل که کار غیرممکنى هست
بعد زمانی که داشتم این فایل رو گوش میکردم خداوند به من گفتش که آیا حالا با توجه به قانون جذب تو میتونی به خواسته‌ات برسی یا نه؟؟
و تو نباید کاری داشته باشی که بقیه آیا تونستن به این خواسته تو برسند یا نه و آیا اصلاً شدنی هست توی جهان یا نه؟
فقط خواسته خودت رو با قانون جذب بسنج آیا با توجه به قانون جذب امکان پذیر هست و میشود که من به خواستم برسم یا نه؟؟ (همان کاری که ایلان ماسک میکنه)
قانون جذب حالا چی هست:
الف) خداوند یک انرژی خلاق است که قدرت شکل دادن به همه چیز را دارد این انرژی تصمیم گرفته به شکل هر آنچه که تو در ذهنت می‌سازی وارد زندگیت شود. در واقع خداوند به شکل باورهای تو و آن چیزی که تو در ذهنت می‌سازی وارد زندگیت میشود دیگر بستگی به این دارد که چه چیزهایی در ذهنت بسازی (مقاله سایت عباسمنس).
ب) ما یک دستگاه تولید فرکانس هستیم و جهان هم یک دستگاه گیرنده فرکانس است، که آن فرکانس‌ها را دریافت و به شکل اتفاق و تجربه، تبدیل میکند و وارد زندگیت مى کنه
جهان فقط یک مبدل است
فقط همان چیزی را به شما تحویل می‌دهد که از شما دریافت نموده، فقط آن را از حالتی به حالت دیگر تبدیل میکند (مقاله سایت عباسمنس).
ج) افکار و باورهات به واقعیت زندگیت تبدیل می شوند.
د) نازنین این تو هستی که با افکارت بر جهان هستی تاثیر می‌گذاری
این تو هستی که همه وضعیت‌ها و همه چیزها را به سمت خودت جذب میکنی.
و) هر آنچه در ذهن تو می‌گذرد مانند یک آهنربا است که همه چیزها و وضعیت‌ها را به سمت تو می‌کشاند.
ه) خداوند یک انرژى است که تو با ذهنت (افکار غالب ذهنت- توجه هات غالب ذهنت) به آن شکل میدهى (مقاله سایت عباسمنس).
کتاب راز از راندا برن: غول پرقدرت قانون جذب خدمتکار توست
و این غول قدرتمند، به فکرهای تو پاسخ می‌دهد و کاری به محتوای فکرهای تو ندارد، به هرچه فکر میکنی، غول فکر میکند که آن را میخواهی، بنابراین فکر تو را به واقعیت تبدیل میکند.
قانون جذب راه هموار رسیدن به همه آرزوهاست.
همه پدیده‌های جهان به سویی حرکت می‌کنند که تو به آرزویت برسی.
تو فقط چنان فکر کن و سخن بگو و عمل کن که گویی همین حالا به خواسته‌ات رسیده‌ای زیرا جهان، آینه است و وقتی تو چنان می‌اندیشی و سخن می‌گویی و عمل میکنی که گویی به خواسته‌ات رسیده ای
آینه ی جهان هم، همین را به تو نشان می‌دهد، آنگاه در واقعیت میبینی که به آرزویت رسیده‌ای
بنابراین وقتی آرزو میکنی، آرزویت، را برآورده شده مشاهده کن اگر فکر تو این باشد که هنوز آرزویت برآورده نشده است آینه‌ی جهان، همین برآورده نشدن آرزو را منعکس میکند
باور تو این باشد که تو به آرزویت رسیده‌ای و آن را در دستان خود ببین، باید پیام ارسالی تو به هستی
رسیدن به آرزو باشد اینگونه است که هستی برای رسیدن تو به خواسته‌ات همه امکانات خود را هماهنگ میکند
بخواه و باور کن که به خواسته‌ات رسیده‌ای بدین سان قانون جذب براى رسیدن تو به خواسته ات به کار می‌افتد
وانمود کن که چنین باورى دارى همین الان به اون چیزی که می‌خوای رسیده‌ای وقتی وانمود میکنی که به خواسته ات رسیده‌ای رفته رفته باور میکنی که به آن رسیده‌ای و جهان به این باور تو پاسخ می‌دهد و تو حقیقتا می‌رسی به آنچه میخواهی
نیرویی در هستی هست که مدام آماده پاسخ دادن به به خواسته‌های توست بنابراین پس از طرح خواسته ی خود باور داشته باش که به آن رسیده‌ای
قدرت تو برای رسیدن به مقصود خویش، همین باور است
همین باور است که که به طور معجزه آسا فاصله تو و آرزویت را به صفر میرساند
باور یعنی اگر خواسته ای داری
باید در موردش طوری فکر کنی،
حرف بزنی و اقدام کنی
که انگار از قبل به خواسته ات رسیدی…
جهان هستی برای تحقق رویدادی برای شما ترتیب و ترکیب اجزای خود را تغییر می‌دهد. احتیاجی نیست که بدانیم چگونه خواسته‌های ما تحقق می‌یابند و لزومی ندارد از تمام جزئیات اینکه چگونه عالم هستی اجزای خود را برای آن می‌چیند اطلاع داشته باشیم. اطلاع از چگونگی آن توسط جهان هستی نباید دغدغه و نگرانی شما باشد. اجازه دهید تا جهان هستی آن را خود انجام دهد وقتی می‌خواهید از چگونگی آن مطلع شوید در واقع این کارتان نشان دهنده عدم ایمان شماست یعنی به داشتن حتمی آن باور ندارید. شما باید باور داشته باشید که جهان هستی آن را برایتان انجام می‌دهد در فرایند خلاق نقش شما اطلاع از نحوه انجام عمل نیست.
(اقدام عملى= بعضى از این جمله ها رو پرینت گرفتم و گذاشتم رو به روم تا ببینمش و برام منطقى بشه. این منطق ها رو باید هر روز براى ذهن تکرار کنید تا فرکانس ناهماهنگ با خواسته رو دیگه ارسال نکنید).
بعد برای اینکه واسه ذهنم منطقی بشه مواردی که با قانون جذب تونستم جذب کنم رو میگم و مهر تایید رو میکوبنم روش، تا این باور ساخته بشه که:
افکار و باورهات به واقعیت زندگیت تبدیل می شوند.
ای برادر تو همون اندیشه‌ای
مابقی خود استخوان ریشه‌ای
گر کنی اندیشه گل گلشنى
وَر بُوَد خاری، تو هیمهٔ گُلخَنی
و خلاصه توی این مسیر من این موارد رو سعی میکردم بخونم و برای خودم تکرارش بکنم تا برای ذهنم منطقی بشه اما خسته شده بودم دیگه…
دقیقاً صبح، زمانی که رفته بودم بدوم به خداوند گفتم که من دیگه هیچ کاری انجام نمیدم چون خسته شدم و این خواسته رو من دیگه میخوام رها کنم..
وقتی رسیدم خونه یک چیزى بهم گفته شد و من اومدم توی گوگل این متن رو سرچ کنم وقتی که فقط یک کلمه اول رو توى گوگل زدم اون چیزی که من میخواستم که اون آرزوی من بود به صورت پیش فرض اومد بالا به صورت متن پیشنهادى..
گفتم حتماً یک نشون است که من باید بزنم روی این متن پیشنهادی که در گوگل برای من بالا آورده وقتی که روش زدم و شروع کردم به خوندن اون متن دیدم که این متن کاملاً بی‌ربط هست ولی بازم خوندنش که رسیدم به این جمله:
رویاها ارزش تلاش کردن دارند: نباید از رویاهای خود دست بکشیم و باید برای رسیدن به آنها تلاش کنیم.
و بعد خداوند به دلم انداخت تا بیام سایت عباس منش رو چک کنم و بعد دیدم که فایل جدید کلید اجابت دعا گذاشته شده، این در حالی بود که من روز قبل چک کرده بودم و دیدم که فایل جدیدی روی سایت بارگزارى نشده.
خدایا صد هزار مرتبه شکرت میکنم بابت اینکه این کامنت زیبا رو نوشتی.
سلامی گرم خدمت استاد عباس منش عزیم و خانم شایسته بسیار مهربانم
.
باور سازی بصورت منطقی
.
.
از روزی که فایل اومد روی سایت شروع کردم کامنت ها رو خوندم و متوجه شدم طوفانی در راهه با این فایل …دنبال وقت مناسب بودم که فایل رو گوش بدم بدون مزاحمت…
فایل رو دیدم و برای درکش فقط تونستم خلاصه نویسی کنم…هیچ راهی غیر از خلاصه نویسی براش نداشتم که بتونم ذهن رو خاموش کنم و این شراب ناب رو نوش کنم…
.———————————
سوره مریم
داستان حضرت ذکریا و درخواست بچه دار شدنش از خداوند…
نکته “رب” در این آیه هم تکرار شده …ذکریا از خدا میخواد که بهش بچه بده و خداوند میگه باشه …ولی ذکریا باور نمیکنه و میگه چطوری آخه زنم پیر و نازاست و خودم هم پیر هستم؟
خدا میگه پرودرگارت امر فرمود و بهش میگه تو خودتم ذره ای بودی ولی ما تو رو خلق کردیم…خداوند داره برای ذکریا منطقی میکنه خواسته اش رو…
ذکریا میگه نشونه ای به من نشون بده که درخواستم قراره اجابت بشه…خداوند میگه تا سه روز نمیتونی صحبت کنی با کسی…اینم نشونه اش.
.
..
{{{{{{{{{{{منطقی کردن ،امکان پذیر بودن، اجابت دعا مهم است…ذهن باید این بخش رو بپذیره تا ما خواسته هایی رو که درخواست کردیدم رو داشته باشیم.}}}}}}}}}}}}
با به یاد آوری اتفاقاتی که در گذشته خواستیم و اتفاق افتاده میتونیم برای ذهنمون منطقی کنیم که دوباره هم میشه..اتفاق می افته…
خداوند بی نهایت رزاقه و اون رحیمه و می بخشه ..مشکل از اون نیست که ما به خواسته ها نمی رسیم ..مشکل از ماست که نمیتونیم باور کنیم.
به یاد بیار زمانی که خواسته ای در دلت متولد شد و ذهنت در نطفه خفه اش کرد…اون موقع که خواسته در نطفه خفه شده اون موقع هایی بوده که نتونستیم بزرگی خدا رو به یاد بیاریم…نتونستیم وعده خدا رو به یاد بیاریم…باورهای محدود کننده اومدن پرده انداختن روی وعده خداوند…و خواستمون رو در نطفه خفه کردیم…
ما باید یه راهی رو پیدا کنیم و با سیستمی که خود ذهن کار میکنه، قانعش کنیم که چرا میشه…چرا میگی نمیشه…
باید مدرک نشون ذهن بدیم…باید بگیم دیدم برای یه سریا شده…درباره خودمون بگیم که فلان موقع تونستم اون کار رو انجام بدم…استاد این بخش مثال پیدا کردن رو در ثروت یک خیلی خوب توضیح دادن..
به محض اینکه یه ذره باور کنیم و مغز خلع صلاح بشه ، میتونیم قدم های بزرگتری برداریم..و بیشتر باورهای مثبت بسازیم…باور امکان پذیر بودن خواسته ها…
نکته مهم: باید مراجعه کنیم به خودمون و ببینیم خواسته ای که داریم رو در حد یک درصد میپذیریم یا خیر؟ باید ببینیم آیا فقط داریم به زبان میاریم که فلان خواسته رو میخواهیم یا تمام وجودمون هم باور داره لایق اون خواسته هستیم.
.
————————————
آل عمران 123
خداوند به شما در جنگ بدر کمک کرد در حالیکه شما ضعیف و ناتوان بودید.باشد که سپاسگذار باشید.
//////.زمان رو به یاد بیاریم…چون خدا هم از این فرمول استفاده میکنه…گذشته رو به یاد پیامبران میاره…///////////
(در این جنگ تعداد مومنان نسبت به دشمنان خیلی کمتر بوده ولی خداوند مومنان رو پیروز جنگ کرد..در جنگ احد این موضوع برعکس بوده و مومنین بیشتر از دشمنان بودن ولی چون طمع کردن برای جمع آوری غنیمت ، جنگ رو باختن.در جنگ احزاب دوباره برعکس شد در حالیکه همگی بر علیه مسلمانان بودن ولی مسلمانان پیروز شدن)
..
.
استاد سپاسگذاری رو توضیح داد، سپاسگذاری یعنی به یاد بیاریم همون خدایی که به من قبلا نعمت داده الانم میتونه نعمت بده …
چی میشه که سپاسگذاری دروازه نعمت هاست؟
اینجوری که ، سپاسگذاری منطقی میکنه دریافت نعمت رو
سپاسگذاری تمرکز ما رو میبره روی نعمت هایی که داریم…
—————————————–
.
سوره طلاق
در آیه 2 و 3 خداوند داره امیدواری رو به خانمی میده که از همسرش جدا شده…خداوند بهشون میگه الان که شرایطتت اینطوری شده و جدا شدی، یادت باشه از جایی که گمان نمیکنی روزی تو خواهد رسید…
خداوند داره پاسخ میده به ذهن خانمهای مطلقه تا ترس رو از دل اونها بگیره و بهشون میگه اگر بر خداوند توکل کنی خدا برات کافیه و از جایی که فکرش رو نمی کنی روزی بهت داده میشه.
…در حقیقت فرمان خداوند به تمام جهان نافذ است….خداوند برای هر چیزی قدر و اندازه ای مقرر کرده…
چون خدا آنچه که میگوید میشود .
.——————————–
سوره روم آیه 50
بنگر به آثار رحمت خداوند که چگونه خداوند زمین رو وقتی میمیرد آن را زنده میکند.. همان که میمیراند زنده میکند.. او بر هر چیزی قادر است.
خداوند داره برای ذهن منطقی میکنه، همون خدایی که میمیراند قادر است زنده کنه…او بر همه چیز قادر است.
نکته مهم این فایل ، باور کنیم که امکان پذیره همه چیز تغییر کنه..
امکان پذیره سلامتی حاصل بشه
امکان پذیره بیزینس شکست خورده دوباره بلند بشه
امکان پذیره رابطه عاطفی قشنگی بعد از طلاق ایجاد بشه
مهم تر اینکه بدونیم ذهنمون چطوری کار میکنه…ذهن با ورودی های ما کار میکنه…هر چی مدرک نشونش بدیم که خواسته ما رو دیگران دارن ، ذهن ساکت میشه و رام میشه و به ما کمک میکنه در رسیدن به خواستمون
.این تنها آیه ای که خداوند به پیامبر میگه ، بندگان من اگر از من پرسیدند به آنها بگو که من نزدیکم.
توی این آیه خداوند 7 بار میگه “من”
من اجابت میکنم ، درخواست کسی که درخواست میکنه..
باوری قدرتمند کننده تر از این وجود نداره که باور کنیم خدای ما به ما نزدیکه…در خواست ما رو اجابت میکنه..همیشه اجابت میکنه..همواره اجابت میکنه…
نکته مهم: اگر دعاهای ما اجابت نمیشه ، قسمت دوم کارمون درست نیست…کدوم قسمت؟ اون قسمتی که خدا میگه بندگان هم باید من رو بپرستند…فَلْیَسْتَجِیبُوا۟ لِى…پس اجابت کنید من رو…وَلْیُؤْمِنُوا۟ بِى ..و به من ایمان بیارید…لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ….باشد که پیشرفت کنید…{ما باید باور کنیم که اجابت میکنه ،}
.—————————–
سوره ضحی
سوگند به روز ، سوگند به شب هنگامیکه تاریک میشود پرودگار تو هرگز تو را ترک نکرده و هرگز از دست تو ناراضی نیست…
و آینده تو بهتر و درخشان تر از شرایط گذشته تو خواهد بود..
{خداوند هر روز داره وعده ثروت میده و چی میشه اگر باور کنیم…! }
و پرودرگارت در آینده انقدر به تو عطا خواهد کرد که راضی بشی…(از کلمه “رب” استفاده شده در این آیه نه کلمه”الله”)
نکته مهم:خداوند میگه انقدر بهت میدم که تو راضی باشی…خداوند نمیگه انقدر بهت میدم که از همه بالاتر باشی، میگه انقدر بهت میدم که تو راضی باشی…ولی ما با “مقایسه کردن” می آییم و اون رضایتی که خدا وعده داده و به وعده اش عمل کرده رو خرابش میکنیم.
در آیه بعدی: آیا زمانیکه یتیم بودی ،ما به تو پناه ندادیم…آیا زمانیکه گمراه بودی خداوند تو رو هدایت نکرد…(خلع صلاح کردن ذهن توسط خداوند ، همون روشی هست که استاد توی بیشتر دوره ها مخصوصا دوره ثروت یک میگه برید نمونه پیدا کنیم از گذشته خودتون و به ذهنتون نشون بدید که قبلا فلان کار و تونستید انجام بدید…خداوند قبلا فلان کارو برات کرده… برای فلانی و فلانی و فلانیا اتفاق افتاده پس برای من هم اتفاق می افته…)
آیه 8 ضحی: آیا زمانیکه فقیر بودی ، خداوند تو رو غنی و توانگر نکرد؟
خداوند وعده ای میده به پیامبر و قسم به شب و روز میخوره و به یاد میاره همونجوری که یتیم بودی کمکت کردم ..همونجوری که فقیر بودی خدا تو رو غنی کرد…وووو
نکته مهم :رضایت از زندگی خیلی مهمه …رسیدن به جایی که غنی باشیم و دیدن این بخش خیلی مهمه…وقتی دقت کنیم میبینیم که در بسیاری جهات ما غنی هستیم ولی وقتی مقایسه میکنیم خودمون رو فقیر میبینیم….بخش مخرب /مقایسه/ اینجا هم خودش رو نشون میده…
نعمت های پروردگارت رو به یاد بیار و با خودت صحبت کن در موردش.. انقدر با خودت صحبت کن درباره نعمت ها، تا این وعده هایی که دارم میدم که اوضاع در آینده بهتر خواهد شد و انقدر بهت میدم که رضایت داشته باشی، اتفاق بیوفته…اینها کلید هست که چطور به خواسته هامون برسیم
…سوره ضحی کلید باور کردن و دریافت نعمت های الهی رو داره به ما میده
—————————–
.چطور از این باورها استفاده کنیم مثلا درباره سلامتی…به یاد بیار که قبلا هم مریض بودی خوب شدی…به یاد بیار که سیستم ایمنی بدن چقدر قویه …به یاد بیار که فردی حتی سرطان داشته و خوب شده…
پیدا کردن مثال ها در هر زمینه ای به ما کمک میکنه باور کنیم که همه چیز قابل تغییره…
.
به یاد بیاریم خداوند کجاها دستمون رو گرفته و منطقی کنیم باور میکنیم که منطقیه که شرایط تغییر کنه…هر چقدر باور کنیم خداوند افراد و موقعیت ها رو به زندگی ما هدایت میکنه…
مهم
مهم
مهم
پنج خط بالا خیلی مهمن
تمرین :
1)به یاد آوری نعمت های گذشته و اینکه خدا کجاها دستمون رو گرفته
2)جلوی ورودی های ذهن رو بگیر…خوراک بد به ذهنت نده…اخبار گوش نده…با جلوگیری از این کارها، کار رو برای خودت راحت کن…
هر چیزی که ببینی و بشنوی ذهن شروع میکنه به تقویت کردن اونها..منفی ها رو خیلی تقویت میکنه.ولی اگر یه نکته مثبت بشنوه قبول نمیکنه میگه نه بابا خالی بندیه…به خاطر همین مهمه که با چه افرادی نشست و برخاست میکنی …توی شبکه ها اجتماعی چیو میبینی…
خانم شایسته جانم ازت سپاسگذارم که سبب شدی این فایل طلایی متولد بشه
سلام فهیمه جان چقدر قشنگ گفته های استاد رو تکرار کردی واقعا از خواندنش لذت بردم همون‌طور که با شنیدن صدای استاد اشک ریختم و لذت بردم از خواندن کامنت زیبایشما هم دوباره اون حال و هوا برا تداعی شد لذت بردم و روحم لطیف شد موفق باشی دوست من
ممنونم که برام نوشتی، همیشه وقتی میبینم ذهنم خیلی داره اذیت میکنه موقع شنیدن یک فایل شروع میکنم به نوشتن …اینجوری هم ذهنم ساکت میشه و هم چیزهایی که مینویسم خیلی کمکم میکنه …این روش به من خیلی کمک کرده …خوشحالم که با خوندنش به شما هم حس خوب داد…استادم که در این فایل و چند تا فایل قرانی اخیر هممون رو برده جاهایی که فقط خودش میدونه و زبان از گفتنش قاصر هست…
خدا رو شکر که همگیمون داریم از این جام بهشتی نوش میکنیم
امروز صبح وقتی داشتم کارامو انجام میدادم هدایت شدم به ستاره کنار اسمم و درک هایی که داشتم تو قسمت نظرات نوشتم
بعد ناهار درست کردم و با عشق خودم خوردم و لذت بردم
وقتی نماز میخوندم یهویی به خودم گفتم طیبه تو میتونی
داشتم به تکرار باورا فکر میکردم
گفتم من باید تمرکز کنم
اولش گفتم من اگر به یه فایل گوش بدم ، نمیتونم به بقیه فایلای استاد و یا تغییر باورهام گوش بدم
بعد یه حسی بهم گفت
تو یه کاری کن
یه بار در طول روز مثلا به باورعشق گوش بده ، اما اون یه بار رو سعی کن تمرکز 100 در 100 بذاری و بعد بری روی باور مثلا ثروت گوش بدی و باز هم تمرکز 100 در 100 بذاری
اینجوری میتونی به همه چیز گوش بدی و عمل کنی و شگفتی های خدا رو ببینی
و یاد فایلی افتادم ،رمز شهرت آلبرت انیشتین
که استاد میگفت :
رمز موفقیت
اینه که تمام انرژی و زمانت رو بذاری روی یک موضوع و تا حلش نکردی روی موضوع بعد نری
دوستان افراد موفق افرادی هستن که وقتی دارن مطالعه میکنن ،فقط دارن مطالعه میکنن
وقتی دارن غذا میخورن ،فقط دارن غذا میخورن
در واقع اگر تو داری مطالعه میکنی و حواست جای دیگه هست ،تو مطالعه نمیکنی
و مطالعه ات هیچ نتیجه ای نداره
وقتی تو داری کار میکنی ،حواست جای دیگست تو کار نمیکنی و کارت هیچ نتیجه ای نداره
خیلی مهمه که تمام تمرکز و قدرتتو بذاری روی یه موضوع
اونوقته که چه کارهایی که نمیتونی انجام بدی
تمام تمرکزتون رو روی یک موضوع بذارین ،اونوقت نتیجه بی نظیره فوق العاده هست
موقع مطالعه باید تمام توان تمام قدرت روی مطالعه باشه
وقتی سر کلاسی فقط گوش کن به درس ،ببین چقدر نتیجه میگیری ،اصلا نیاز نیست براش کتاب بخونی
این یک قانونه
تمرکز باعث قدرت میشه
وقتی اینو یادم آوردم و رفتم جملات دقیقشو از فایل نوشتم
با خودم عهد کردم تمام تلاشمو بکنم و از این به بعد هرکاری که انجام میدم ،تمرکز بذارم روش
و از امروز در هر کاری تمرین میکنم که تمام تمرکزمو روش بذارم و به درستی انجامش بدم
حاضر شدم تا برم دو تا تابلومو که قرار بود ببرم، برای هنرجوی استادم که گالری داشت ، برم اونجا وتابلومو بهش بدم تا برام بفروشه
تابلوی دختر رها بود با طبیعت زیبای ارفده
که خودش پیشنهاد فروششو دو سه هفته قبل بهم داده بود ، و من بارها خواستم برم نمیشد و امروز تصمیم گرفتم برم و تابلوهامو تحویلش بدم و گفت که ببرم گالریش و اگر کارای دیگه داشتم میتونم بهش بدم تا بفروشن
خیلی خوشحال بودم ،چون خدا داشت به باورایی که تکرار میکردم پاسخ میداد و این خودش یه نشونه بود
تو این چند روز ، خیلی اتفاقای جالب برام رخ داده با تکرار باورای عشق و هماهنگ کردن ذهن با روح
و گوش دادن به فایل کلید اجابت دعا
تو راه مدام به این فکر میکردم که چه قیمتی باید بگم
سریع حرفای استاد عباس منش رو یادم آوردم و گفتم تو دیگه الان یادگرفتی و نباید اشتباه های یک سال قبلت رو تکرار کنی
که میگفت اول تکامل
اگر شما تا الان هیچ تابلویی نفروختین و حتی تابلوتون یک میلیون هم فروش نرفته ،نمیتونین قیمتشو با توجه به چند تا جنبه بیشتر بگین ،مثلا 3 میلیون و یا بیشتر
و یا اینکه میگفتن کیفیت کارتون مهمه که هر کیفیتی داشت به نسبت اون قیمت بذارین و رفته رفته با تغییر باورهاتون و فروشتون کیفیتش رو بالا ببرین و کلی حرفایی که یادم بود رو به خودم گفتم و گفتم طیبه تو الان این دو تا تابلو رو میبری
اول اینکه کیفیت کارت خوب نیست و در حد معمولیه
دوم اینکه تو پشت کارت پارچه زدی تا ایرادای تابلوت برطرف بشه
درسته زمان گذاشتی برای نقاشی و چون بلد نبودی و پارسال داشتی کار میکردی ، کلی روش زمان گذاشتی ،اما باز هم باید درست قیمت بذاری
وقتی به همه اینا فکر کردم
به نتیجه رسیدم که 1 میلیون و 500 بگم
و به تصمیم نهایی رسیدم
وقتی مترو بودم یه پیامی برام اومد
نوشته بود ابلاغیه برام اومده
با دیدن پیام ابلاغیه خیلی خوشحال شدم
چرا؟؟؟
چون که من روی باورام کار میکردم و درمورد شکایتم که تو رد پاهام نوشتم که تابلوی نقاشیم رو پارسال تو یه نمایشگاه ،پاره کردن ،که دقیق نوشتم همه رو
و درس هایی که تو این یکسال گرفتم از این ماجرا که باز هم خودم و باورهام بودم که سبب این اتفاق شدم
و من بعدش شکایت کردم و از اول سال روند شکایت که پیش رفت کلی از این روند درس ها گرفتم و باورای محدودم رو شناختم و در تلاش بودم که برای همه شون باور قوی بسازم و تکرار کنم
جدیدا وقتی تمرینات ستاره قطبی دوره 12 قدم رو انجام میدادم
یکی از درخواست های هر روزم
این بود که همه چیز به نفع من رخ میده و لحظه پایانی رو به وضوح میدیدم و هر روز صبح مینوشتم و تجسم میکردم و کلی ذوق میکردم
و آخر شب ، با اینکه خبری از ادامه روند کارم از دادگاه نشده بود ، اما حسم رو خوب میکردم و آخر شب دوباره اون لحظه رو تجسم میکردم و میخندیدم و حتی لحظه ای رو که ذوق میکردم جلو قاضی رو میدیدم و میشنیدم که میگفت رای نهایی دادگاه
رای به نفع سرکار خانم طیبه مزرعه لی صادر شد
حتی مهر و امضاشم میدیدم
حتی خودمم میرفتم امضا میزدم با خوشحالی
و خانم ها …. موظف هستند مبلغ خسارت تابلوی خانم مزرعه لی را که مبلغ 33 میلیون هست پرداخت کرده و کل هزینه های دادگاه را نیز پرداخت نماییند
وای خدای من شکرت
خدا در قدم اول رفتنم به شکایت کردن ،که هیچ پولی نداشتم که حتی پول دفتر خدمات قضایی رو بدم ، به من این آیه رو گفت و به یک باره به زبونم جاری کرد
درست اون لحظه ای که عاجز بودم و از خدا میخواستم که کمکم کنه و دو دل بودم که برم شکایت کنم یا نه
اون روز خدا با آیه ی
و لسوف یعتیک ربک فترضی
به من آرامشی داد و اطمینان داد که این مسیر رو برو راضیت میکنم
الان حدودا 10 ماه از اون روز گذشته و من بی نهایت درس از این روزهایی که مربوط به شکایتم بود گرفتم و رشد کردم
و الان خدا هر روز داره شگفت زده ترم میکنه
این روزا یه حسی دارم که همه چیز به نفع من رخ میده
نتیجه هرچی که بود به نفع منه حتی با اینکه مبلغ رو نوشتم اما هرچی که خودش بگه
چون میدونم که خدا داره همه کارامو انجام میده و با باورهای قوی که میسازم خدا به سرعت داره کارامو انجام میده
وقتی این لحظه پایانی رای به نفع من صادر شد رو تجسم میکنم ،نمیدونم از کی دارم مینویسم
اول یکم سخت بود واضح صحنه پایانی رو نمیدیدم
اما هر شب که دوباره تجسم میکردم و تیک میزدم و میگفتم در دست اقدام توسط ربّ ماچ ماچی من ،اینم تجسم میکردم که همه کارمندای مربوط به پرونده من ،همه و همه مسخر من هستن و انقدر مودب و با احترام با من صحبت میکنن و کارهای من رو انجام میدن که از تصور اینا ذوق میکردم
من چند روزی نوشته بودم و وقتی این پیام اومد خندیدم ،تو مترو بودم ، گفتم اینه درستش همینه که خدا داره پاسخ میده به تغییر باورهای من
چون بعد از 6 ماه برای من ابلاغیه اومد
چند روزی بود که من باورایی رو میگفتم و تکرار میکردم که همه چیز داره انجام میشه و دارن به پرونده من رسیدگی میکنن و به سرعت ابلاغیه میاد و کارای من انجام میشه
و در تمرین ستاره قطبیم که مینوشتم ،امروز پیام ابلاغیه اومد
چقدر سریع رخ میده
خدایا شکرت
قانون داره کار میکنه
من باورامو تکرار کردم و تجسم کردم الان به سرعت پیش میره
و الان باید باورایی بسازم و تکرار کنم که به سرعت تر انجام بشه
و سپاسگزاری کردم و دوباره تو مترو با حال خوب لحظه پایانی رو تجسم کردم و رفتم گالری هنرجوی استادم
وقتی رفتم انقلاب و رسیدم گالری خانمی که هنرجوی استادم بود ، داشت تمرین انجام میداد در مغازه شو زدم و سلام کردم
یه خانم بسیار زیبا و مودب و آروم و صمیمی و چهره اش نور داره و خوشرو که از طرف خدا دستی برای من بود تا برای من کار انجام بده
همین که رسیدم و سلام دادم صندلی برام آورد و سریع چای ریخت و خرما و بیسگوییت گذاشت
بعد باهمدیگه صحبت کردیم و از نقاشیا و استادمون که تدریسش در طبیعت و نقاشی عالیه به همدیگه میگفتیم
وقتی تابلوهامو برداشت تا ببینه ، و گفت میفروشم و بعد سر حرف درمورد تذهیب و نقاشی و خط باز شد
بهم گفت میتونی هفته ای یه بار بیای اینجا بهت یاد بدم و اگر کار بود سفارش بگیری
بهش گفتم هزینه آموزشش ،گفت نمیگیرم ،بهت یاد میدم رایگان در عوض یکمم برای من کار کن وقتی یاد گرفتی
در اصل بهم پیشنهاد کاری داد
و منم قبول کردم که هفته ای یه بار بتونم چهارشنبه ها صبح برم گالریش و ازش یاد بگیرم
هرچی که خیر هست همون رخ بده ان شاء الله
وقتی برگشتم تو راه به این فکر بودم که باورای هم جهت با خواسته فروش تابلوهامو تکرار کنم و بنویسم و ضبط کنم
چون استاد میگفت باورهم جهت با خواسته هاست که رخ میده
و خدا پاسخ میده
وقتی به پیشنهاد یاد دادن کار تذهیب که گفت فکر کردم ، اولش گفتم نه چرا برم یاد بگیرم
اما حس کردم یاد بگیرم ، یه حسی بهم گفت خوبه که یاد بگیری ، خوبه برای تابلوهای آینده ام که میخوام کار کنم ، میتونم از تذهیب هم استفاده کنم ،اما این خداست که بهم یاد میده و ایده هاشو بهم میگه
چون من تو تمرین ستاره قطبیم نوشته بودم که به من سفارش نقاشی بدن و این یه نشونه بود
درسته هنوز سفارشی نگرفتم اما نشونه اش رو دیدم و تایید میکنم و به تکرار باورهام تمرکزی ادامه میدم
وقتی برگشتم تا برم برسم مترو انقلاب ، انقدر هوا خوب بود خود خود بهشت بود ،کلی کیف میکردم و خدا با هر قدمی که راه میرفتم با عدد 74 تاییدش رو بهم نشون میداد
جدیدا تکرار این تایید با این عدد 74 و 974 بیشتر شده که حس میکنم باورامو که دارم تکرار میکنم و تازه تمرکزی شروع کردم
این تکرار اعداد به من پیام رو میرسونه که طیبه مسیرت درسته و عشق خدا رو بی نهایت دریافت میکنم و با هر بار دیدن این عدد همیقا میخندم و میگم منم دوستت دارم ربّ ماچ ماچی من
یا میگم عشق دلمی تو ربّ من
یه وقتایی حواسم به اطراف نیست یهویی بلند میگم و بعد سپاسگزاری میکنم
وگرنه با عقل منطقیم هر چی فکر میکنم میگم ،مگه میشه در چند ثانیه 5 تا ماشین رد بشن و همه شون 74 رو روی پلاکاشون داشته باشن
اینا همه نشونه هست
تایید بر درستی مسیرم
خدایا شکرت
ساعت
17:7
وایساده بودم تو قطار ، داشتم برمیگشتم خونه و به گوشیم نگاه میکردم ،یه حسی بهم گفت برگردم و به پشت سرم نگاه کنم و نوشته پشت سرمو بخونم
با تعجب برگشتم ، بالای صندلی دیوار قطار نوشته بود
قهرمان درون خودته ،باید باورش کنی !
دوباره تبلیغ فیلم باغ کیانوش بود
من بارها تبلیغاتشو دیده بودم اما نوشته هاشو ندیده بودم
با این نشونه خدا به وضوح داشت بهم میگفت که طیبه
ذهنت رو با روحت هماهنگ کن ،باورش کن ، خودت هستی که میتونی زندگیت رو بسازی ، میبینی تو این چند روز چقدر سرعت گرفته روند کارهات و روابطتت و اینو قشنگ احساس میکردم
پس باورهاتو قوی کن و هر روز تمرکزی تکرار کن
با نشونه گرفتن این جمله ،خیلی حس خوبی داشتم
وقتی رسیدم نزدیک خونه مون داشتم به آسمون نگاه میکردم ،دوباره دو تا ستاره پر نور رو دیدم یکی خیلی خیلی پر نور بود و گفتم حتما ستاره قطبی هست
و داشتم نگاه میکردم و درختارو که میدیدم انقدر زیبا بودن که بلند گفتم خود خود بهشته ،چقدر زیباست
خوشحالم از اینکه میتونم این همه زیبایی رو ببینم
همین که از خیابون رد شدم با عدد 74 دوباره بمباران عشق شدم
خدا داره عشقشو با این عدد بیشتر بهم نشون میده
رفتم از دوشنبه بازار خرید کردم و برگشتم
وقتی رسیدم خونه به کارام رسیدم یهویی شنیدم
داداشم ظرفارو داره میشوره ، وای خدای من شکرت
منم که دارم با ارسال فرکانسام و تکرار باورام بدون اینکه کاری انجام بدم ،رفتار آدما خود به خود تغییر میکنه
این منم که با هماهنگ شدنم با درونم به راحتی اون چیزهایی رو که میخواستم الان یکی یکی داره رخ میده
وای خدای من
بعد که رفتم شام درست کنم
من با هر لحظه ای که تو آشپزخونه بودم و داشتم املت درست میکردم عمیقا میخندیدم و مدام پشت سر هم میگفتم شکرت ربّ من شکرت
این روزا سجده شکر زیاد میرم
قبلا اینجوری عمیقا خوشحال میشدم اما خود به خود به سجده نمیرفتم
این روزا داره بیشتر میشه ذوق بی نهایتم
من با تکرار باورای عشق که 3 روز شده شروع کردم چی داره رخ میده
داداشم‌ظرف میشوره هر روز
بدون اینکه من چیزی بگم و مطمئنم وقتی مادرم از خونا خواهرم بیاد ،به چشم میبینه که خود به خود داره تو کارای خونه کمکمون میکنه
ارتباط بینمون صمیمی تر از قبل شده
وای خدای من ، طیبه دو سال پیش تا یکم داداشش میموند خونه اذیت میشد ، که انقدر با خودم درگیر بودم که حس میکردم داداشم گیر میده به همه چی یا نمیتونم راحت باشم تو خونه
اما الان اصلا هیچ احساس ناخوبی ندارم که خونه هست
و فقط برای تدریس میره سرکارش
خدایا شکرت
امروز داشتم فایلایی که برای باورای قوی ضبط کرده بودم چند ماه پیش ، با صدای خودم ، گوش میدادم
وای فقط میخندیدم
من چیزای رو تو فایلا میگفتم که همه رخ داده بودن و حتی من از دستفروشیام می گفتم که کلی ازم خرید میکنن و ازم خرید کردن
از اینکه سیم کارتی رو که مسدود شده بود و به نام پدر دوستم بود و فوت کرده بود و دوستم نمیرفت بره به نامم بزنه و من که سال ها استفاده میکردم سیم کارت رو، میگفتم که من لیاقت اینو دارم که سیم کارت به نام من بشه و به طرز شگفت انگیزی وقتی عاجز بودنم رو اعلام کردم به سادگی و راحتی اون سیم کارت به نام من شد
انقدر راحت کاراش انجام شد که تو دو روز به اسمم شد بدون اینکه من از دوستم بخوام برام کاراشو انجام بده
و خیلی چیزای دیگه که سبب شد دوباره به فکر این باشم که باورای جدید و قوی تر رو بنویسم و تکرار کنم و به اونایی که قبلا ضبط کردم گوش ندم
و با صدای خودم دوباره ضبط کنم
خدایا شکرت
شب من ادامه فایل زندگی در بهشت قسمت 93 رو که برام نشونه اومده بود و دیشب درموردش نوشتم تو فایلش ،دیدم و تو دقیقه 23 میگفت که قدم برداری و بار اول سخته اما بار دوم راحت تر میشه
دقیقا من وقتی 8 دی باورای عشق رو میخواستم تکرار کنم خیلی سختم بود ، ولی فرداش حالم فوق العاده بود و راحت می پذیرفتم
و این روند با تمرکزی که روش بذارم قوی تر و قوی تر میشه
من باید تمرکز بذارم روش
خیلی حس خوبی داشتم امروز
بی نهایت از خدای خوبم سپاسگزارم
برای استاد عزیزم و مریم جان شایسته و همکارانتون و اعضای صمیمی عباس منش بی نهایت عشق و شادی و سلامتی و آرامش و ثروت از خدا میخوام
با سلام و درود بی پایان خدمت استاد؛جااااااااااانممممممم
خدایا شکرت برای نعمت استاد عباس منش و این سایت خودت که واقعا الهی هست
در باره این فایل که هزاران صفحه هم کامنت بگذاریم باز هم نمی توانیم حق مطلب رو ادا کنیم ولی با هر آنچه که درک کردم در این زمان می نویسم
به نام خدای بخشنده و مهربان که هر آنچه دارم از اوست خدایم شکرت که من را به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای هدایت می کنی نه کسانی که به آنها غضب کرده ای نه گمراهان
چندتا مساله مهم این فایل داره که البته همشون مهم هستن فقط درک الان من هست که می نویسیم به لطف خدا
اول اینکه ما اصلا اون اوایل خواسته ای نداریم که بخوایم بهشون برسیم همش داخل یه دور باطل با یه سیکل منفی هستیم قبل از شناخت با قوانین
دووم بعد وقتی می فهمییم باید خواسته و هدف واضح و مشخص داشته باشیم تازه کار نجوا هر روز قدرتمند تر میشه که با این شرایط و اوضاع احوال خودت و مملکت و دنیا به این خواسته اصلا فکر هم نکن ولی اگه یه کوچولو به زمان بچگی خودمون برگردیم یا اگه بچه داریم به کاراش توجه کنیم می بینیم بچه یا خودمون در بچگی فقط خواسته بودیم اصلا به این که چطور بهش می رسیدیم که فکر نمی کردیم ولی هر چی ذهن ما بزرگتر شد و وارد جامعه شد و فضای مجازی رو شناخت و ورودی های منفی بهش دادیم الان به خواسته های کوچیک و بزرگمون توجه نمی کنیم و میگه اصلا نمیشه حالا اینجا کاری که ما باید بکنیم این هست برا خودمون یه محیط ایزوله درست کنیم که با جهان اطرافمون قهر کنیم مثل اینکه داخل غار زندگی می کنیم نه اینکه به اطرافیانمون بی احترامی کنیم یا بخوایم اونا رو متقاعد کنیم که من درست میگم نه اصلا چنین چیزی نیست فقط هدفت رو باید مشخص کنی و رهاش کنی حالا چطور بهش میرسم کار من نیست کار اربابه که کل کیان مال خودشه و یا اصلا خودشه من می خوام به فلان چیز برسم چطوری رو ارباب می دونه همون مثال جنگل که می زنید که از بالا اون داره می بینه و تو وسط جنگل هستی بذار تا بهت بگه کجا دره هست کجا راه راست و اینکه تسلیم باشی هر جا که ندونستی بگو من نمی دونم هر چی تو بگی درسته و جالب اینجاست برات نمونه هم آورده میگه اگه با من باشی می رسی به هدفت موسی رو ببین ابراهیم رو ببیین یا داخل دوران خودمون ایلان ماسک یا واقعی تر استاد رو ببین چطور برا اونا شده برا تو نمیشه قانون یکیه برا همه فقط تو کنترل ذهن داشته باش بقیش با من
سوم اینکه بعد هدف واضح و مشخص داری و خواستت رو به جهان هستی اعلام می کنی ترس میاد سراغت که وقتی مدارت پایین هست خیلی این ترس و نجوا قویه ولی این جمله رو فراموش نکن خودش میگه اگه تو تیم من هستی نترس و اندوهگین نباش کل ماجرا رو به من بسپار اینقدر باید بهش اعتماد کنیم و از مسائل کوچیک شروع کنیم که جنس حرف زدنش با خودت رو بفهمی بعد تکاملت رو طی کن از اینکه این جنس حرف زدن رو بفهمی وقتی که هر روز این ایمانه قوی تر شد دست به اهداف بزرگتر بزن و حساب کن روش و غوغا می کنه که البته به اون خواسته بزرگ از نظر ما رسیدن برا اون کاری نداره چون ظرف ما کوچیک و هی ترس و نجوا تو ذهنت کوچیک و کوچیک تر میشه تا جایی که این حس رو خوب می فهمی ولی نجوا همیشه هست تو مدار پایین خیلی زورش زیاده ولی آروم آروم زورش رو کم کن ولی اون همیشه هست به قول بچه های انجمن معتادان گمنام میگن اعتیاد مثل آتیش زیر خاکستر هست شما آتیش زیر خاکستر رو نمی بینی ولی اگه رو خودت کار نکنی یه باد بیاد یا کسی فوت کنه اون آتیش زیر خاکستر رو شعله ور میشه همیشه مثل نفس کشیدن که باید نفس بکشیم باید ورودی های ذهنمون رو کنترل کنیم که از دستمون در نره که اگه یه جاهای هم در رفت که هر چقدر بیشتر رو خودمون کار کنیم این از دست در رفتنه هم کمتر میشه ولی اگه رفت نگران نباش زود اولین دور برگردون درو بزن و برگرد
چهارم و اینکه در تمام شرایط حالت رو خوب نگه دار که زور نجوا کم باشه قدرت نده بهش خوراک بهش نده اگه یه اتفاق بدی افتاد توجه و تمرکزت رو بذار رو نیمه پر لیوانت و بگو اینا رو دارم و قانون
[[[[احساس خوب =اتفاق های خوب ]]]رو تو ذهنت بیار که حس بد مثل آتیش عمل می کنه کاری نداره ورشکست شدی یا پدرت مرده یا زنت رفته یا….اون ذاتش سوزونده و می سوزونه نمی پرسه که چون پدرش مرده پولش رو بردن دست رو نسوزونم اون گناه داره تو این بازی از این خبرا نیست
و همین الانم اومد گفت این همه رو می نویسی استاد و بچه ها نمی خونم گفتم شما درست میگی هر چی که شما گفتی رو من خلافش رو میرم دوست خوب من که داری من رو راهنمایی می کنی و از تضاد های که برام پیش میاری به سمت خواسته هام هدایت میشم و ذات این جهان مادی دو قطبی بودن هست
در پناه الله یکتا شاد سالم ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
راستی الانم وسط یکی از اون نجواها هستم که دوباره میگه نمیشه ولی خدا با این فایل صبح گفت میشه نگران نباش و نترس و اندوهگین نباش عشق من
سلام دوست عزیز
در پاسخ به اون نجوای ذهنتون که گفته “این متن رو می نویسی و کسی نمیخونه” باید بگم که خوندم. به قلبم نشست و حتی سیو هم کردم که بعدها بازهم بخونم. این قانون رهایی خواسته ها… اگه یادم بمونه که انجامش بدم… واقعا قبولش دارم ها ولی در عمل باز مغزم ریست میشه و میچسبم به خواسته های به ظاهر بزرگم. امیدوارم با تکرار و تمرین هرروزه این موضوع هرچه زودتر برای همیشه توی مغزم جا بیفته . ممنونم از کامنتتون و یاداوری نکاتی که به شدت فرار هستند از مغز من
شکر خدایی که هر لحظه در حال هدایت و حمایت ماست و سلام بر پیامبر خدا استاد عزیز که با الهامات خدا هر لحظه ما رو به خودشناسی بیشتر میرساند
من چند روز بود دنبال جواب سوالاتم بودم که امروز با این فایل واقعا به پاسخ سوالاتم رسیدم و چقدر امیدوار شدم که واقعا همه چیز شدنی هست و واقعا اشکال از گیرنده ست و باید باور امکانپذیری رو در خودمان منطقی کنیم تا خواسته هایمان بزرگ و غیر منطقی دیگر نباشند واقعا خداوند هر لحظه با ما حرف میزنه و ما از خدا جدا نیستیم و این ذهن ما هست که فاصله انداخته بین ما و خواسته ی مان
اللهم اهدناالصراط المستقیم
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خدایی که قادر مطلق است. و هو علی کل شیء قدیر است.
دست قدرتش بالای همه دست‌هاست ، ید الله فوق ایدیهم.
لطفش به بندگانش زیاده ،قوی و شکست ناپذیر است.اللَّهُ لَطِیفٌ بِعِبَادِهِ یَرْزُقُ مَن یَشَاءُ ۖ وَهُوَ الْقَوِیُّ الْعَزِیزُ.
خدایی که به بنده‌هاش نزدیک است ،انی قریب.
خدایی که مهربانی به بنده‌هاش را به خودش واجب کرده کتب علی نفسه الرحمه
حالا خدا جونم با این همه صفات نیکویی که تو داری من چطور باور نمیکنم که تو میتونی تمام خواسته‌های من رو اجابت کنی؟
برای اینکه من به ضعف و ناتوانی خودم نگاه میکنم برای اینکه من به شرایط خودم نگاه میکنم برای اینکه من خود محدودم رو میبینم نه توی نامحدود رو. من با عقل خودم جلو میرم نه با قدرت تو و می گویم چطور می خواهد محقق بشود از کجا ؟ چجوری ؟ مگه میشه ؟ با این اوضاع من؟!؟!
خوبه که یادم بیاد تو همون قدرتی هستی که توی طوفان کشتی نوح را به سلامت نجات داد.
تو همون قدرتی هستی که ابراهیم رو از آتش نجات داد
تو همون قدرتی هستی که موسی رو از نیل و از کشته شدن به دست فرعون نجات داد
تو همون قدرتی هستی که نیل رو برای موسی شکافت
تو همون قدرتی هستی که حضرت محمد رو در غار پنهان کرد
تو همون قدرتی هستی که در پیری به زکریا فرزند داد
تو همون قدرتی هستی که تمام آدمها رو از عدم خلق کرد
تو همون قدرتی هستی که به هر چیزی بگویی کن، فیکون میشود.
تو همون قدرتی هستی که هر آنجا در آسمان‌ها زمین است طوعاً او کرهاً از تو اطاعت میکنه
تو همون قدرتی هستی که آسمان‌ها رو بدون ستون برافراشته
تو همون قدرتی هستی که یونس رو از دل ماهی نجات داده
تو همون قدرتی هستی که یوسف را از وَغَلَّقَتِ الْأَبْوَابَ نجات داده
تو همون قدرتی هستی که مردگان رو بعد از پوسیده شدنشان زنده میکنه
تو همون قدرتی هستی که با یک پشه نمرود رو از پا در میاره
تو همون قدرتی هستی که عیسی رو بدون پدر به وجود میاره
تو همون قدرتی هستی که برای مریم رزق بهشتی فراهم کرده
تو همون قدرتی هستی که زمین رو مهد و سکونتگاه برای انسان کرده.
تو همون قدرتی هستی که موریانه رو برای شکست شعب ابی طالب فرستاد
تو همون قدرتی هستی که آهن را در دست داوود نرم کرد
تو همون قدرتی هستی که به سلیمان ملک و مکنت و ثروت و قدرت داد و باد رو مسخرش کرد
تو همون قدرتی هستی که می‌فرمایی
أَ أَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمِ السَّماءُ بَناها آیا آفرینش شما سخت‌تر بوده یا آسمان‌ها
حالا پس خواسته‌های من برای همچین قدرتی میشود و هو علی هینٌ.
معلومه که برای تو آسانه!!! برای من سخته پذیرفتنش!!!.
حالا چطور برای خودم باور پذیرش کنم
. با به یاد آوردن قدرت تو
. با شکرگزاری کردن
وقتی نعمت‌های تو رو برای خودم به یاد می‌آورم که چطور نشد ها را شد کردی! چطور ناممکن‌ها رو ممکن کردی! چطور درها رو باز کردی! باور میکنم که اتکا به آن قدرت می تواند برایم کوه‌ها را جابجا کند. و منطقی به دست ذهن می‌دهم که به همون شکلی که این کار را قبلاً انجام داده مجدد می‌تواند انجامش دهد.
و سپاسگزاری یعنی به یاد آوردن نعمت‌هایی که دریافت کردیم و در حال دریافت هستیم یعنی امکان پذیر بودن دریافت نعمت‌های جدید همان خدایی که این نعمتها را داده و می‌دهد می‌تواند نعمت‌های جدید هم بدهد به شرط تقوا به شرط ایمان به شرط توکل .
سپاسگزاری تمرکز ما را می‌برد روی نعمت‌هایمان به جای کمبودها و تمرکز روی هرچه باشد به همان هدایت می‌شویم با سپاسگزاری تمرکز روی نعمت‌هاست روی فراوانی‌ها. با سپاسگزاری فرکانس ما با فرکانس دریافت خواسته یکی و هم جهت میشود.
برای خودم مثال بیاورم از افرادی که از جایی و زمانی که گمان نمی‌کردند خدا روزی‌شان را داد هنگام توکلشان و بگویم و علی الله فلیتوکل المتوکلون.
تو قدرتی هستی که بینهایت است و بینهایت راه دارد برای رساندن من به خواسته هایم برای اجرای فرمانش ، تو که رب و مالک تمام اجزای هستی و آنچه درونشان اتفاق می‌افتدی.
ألیس الله بکاف عبده
خداوندی که به ما نزدیک است بر همه چیز قادر است اجابت کننده درخواست‌های ماست وعده فزونی و مغفرت می‌دهد، و هر روز میگوید اینده‌ات بهتر است از گذشته‌ات اگر در مسیر من بمانی و در آینده آنقدر بی‌نیازت میکنم که راضی گردی به شرط آنکه مقایسه را بگذاری کنار ، چشمت به نعمت های خودت باشد و اون ها را بازگو کنی مرور کنی دایم به یاد بیاوری ، و اینکه فقط منم و خودم کس دیگری وجود ندارد .
کلید، باور کردن امکان‌پذیر بودن تحقق خواسته‌هاست. هر چقدر تکرار کنی و اینها را باور کنیم هدایت می‌شویم به ایده‌ها موقعیت‌ها افراد شرایطی که اوضاع را بهتر و بهتر میکند قدم اول باور کردن است.
یا رب ! مرا به نزدیکی فکان قاب قوسین او ادنی قرار بده . خودتو می خواهم.
به نام خدای وهاب و هدایتگروعشقم
سلام خدمت
استاد عشقم مریم بانوی عشقم
و دوستان عزیزم
استاد عزیزم خیلییییی خیلیییییی خیلییییییییی سپاسگزارم برای این فایلهای بینظیر قرآنی که برامون آماده میکنین هر چه سپاسگزاری کنم کمه
وقتی یه فایل جدید میاد روی سایت واقعا قلبم میریزه میگم خداروشکر یه فایل دیگه اومد و واقعا حکم صندوقچه گنج رو داره برای من
خدا خودش شاهده که چقدر توسط این فایلها هدایت شدم به بهترینها و این فایل درست زمانیکه خواسته ها و سوالات زیادی از خداوند در من شکل گرفت و ازش نشونه میخواستم روس سایت اومد .اول فکر کردم دوره جدید شماهست و احتمالا دوره قرانی هست و شما رونمایی کردین ولی دیدم فایل جدید قرانی هست و من واقعا عاشق این فایلها هستم و دارم از شما یاد میگیرم که چطور قرآن رو بخونم و از آیات گرانبهاش در زندگیم استفاده کنم
نه اینکه مثل سال‌های قبل از آشنایی با شما بخونم برای اینکه ثواب داره همیشه دلم میخواست به دستوراتش عمل کنم و حالا خیلییییی خیلییییی خوشحالم که با شما هستم و از این اگاهیها استفاده میکنم
اتفاقا چند وقت پیش سریال حضرت مریم پخش میشد و من با عشق نگاه میکردم محل کارم نزدیک منزل پدر مادر هست و من قبل از کار میام بهشون سر میزنم و البته این هم از نتایج فوق العادم هست از اموزشهای شما استاد عزیزم
و خلاصه داشتم میرفتم سر کارم که دیدم سریال شروع شد و نشستم و مادرم کلی خندیدکه گفتم الان آزاده میشینه پای سریال و سر کار نمیره و باهم خندیدیم و من خوشحالم که به این آزادی زمانی رسیدم ،
ولی واقعا صحنه هایی که خداوند به حضرت مریم الهام میکرد رو دلم میخواست ببینم واینکه مریم هم مثل هر انسانی از قضاوت مردم درباره خودش ناراحت بود و از شهر بیرون رفت و گفت کاش مردم منو‌فراموش کنن
ویا جایی که زکریا وارد اتاق مریم میشه و ظرف پر از میوه های بهشتی رو میبینه وسوال میکنه
مریم چه کسی این غذاهارو برای تو آورده ؟
و مریم پاسخ میده این میوه ها از جانب خداست و خداوند به هر که بخواهد روزی بی حساب عطا میکند
و زکریا با دیدن این صحنه از خداوند طلب فرزند میکنه و میگه کاش زودتر درخواست میکردم
و خداوند رو صدا میزنه
ودر قرآن میفرماید؛ و اذ نادا زکریا هنگامیکه زکریا صدا کرد و در توضیح اینطوریه که ندا به معنای صدا کردن با صدای بلند هست و زکریا در خلوتش با خداوند و دور از مردم اینکارو‌کرده ولی خداوند در قرآن این موضوع رو مطرح میکنه و اینطوری ندای مخفیانه زکریا توسط خداوند و در قرآن برای همه مردم آشکار میشه
چرا؟چون خداوند اجابت کننده همه درخواستهاست و براش پیامبر و انسان‌های دیگه فرقی ندارند و خواسته که به همه مردم و به خصوص ایمان اورندگان این پیغامها رو برسونه
و یا زمانیکه به مریم میگه تو‌فرزندی به دنیا میاری و مریم میگه چگونه؟
و خداوند با ان اقول کن فیکون پاسخ میده
و چقدر این آیات زیبا و قابل تامل هستند
استاد شما با باز کردن قرآن و خوندن این آیات این فایل ارزشمند رو برای ما آماده کردین چقدر نگاه شما به آیات زیباست بازم میگم از شما آموختم که چطور میشه از قرآن در زندگی استفاده کرد و میتونم با قدرت اینو بگم که هیچ انسانی تو تمام مدت عمرم نتونسته منو مشتاق به خوندن قرآن بکنه غیر ازشما
همیشه میگفتن خیلی محتوای آیات سنگینه ما نمیفهمیم
مادربزرگم خدا رحمتشون کنه جلسات قرانی داشت و کلی کتابهای تفسیر داشت و گاهی از من میخواست تا تفسیر آیات رو براش توی دفترش بنویسم و من مینوشتم و اینکار و دوست داشتم
و‌مادر بزرگم چندبار تفسیرها رو میخوند و آماده میکرد تا تو جلساتش درس بده و همیشه به آنچه میگفت عمل میکرد میگفت آدم باید اول خودش عمل کنه بعد از مردم بخواد که اونها هم عمل کنن
و هیچ وقت مجلس عروسی نمیرفت میگفت گناه داره میزنن میرقصن من فکر میکردم عمل به قرآن سخته و دیگه یه سری جشن‌ها رو نمیشه رفت
من مادربزرگم رو خیلی دوست داشتم و واقعا صورت نورانی داشت پدربزرگم هم زیاد قرآن میخوند و همیشه مارو به خوندن قرآن سفارش میکرد منم گاهی میخوندم ولی واقعا درکی نداشتم وقتی کتابهای موفقیت خارجی رو میخوندم مثل عظمت خود را دریابید از وین دایر
یا کتابهای راندابرن یا امثال اینها میدیدم که از تورات و انجیل و ایاتش صحبت میکنن یا جول اوستین همیشه از کتاب اسمانیشون میگه دلم میخواست که یه نفر باشه این حرف‌ها رو با ایات قران بگه و با قران تطبیق کنه و شما اولین نفری هستین استاد جان که انقدر با عشق و انقدر درک صحیح از اصل به ما توضیح میدین و چقدر خوشحالم و سپاسگزار خداوندم که با شماهستم
انقدر زیبا از خوندن یک ایه اینطور اصل مطلب رو برای ما توضیح میدین واقعا اشک آدم درمیان که چقدر این خدا زیباست چقدر خواستنیه و چقدر اینطور نگاه کردن به ایات دلچسب دوست داشتنی و امیدوار کنندست برای ادامه مسیر
اینکه شما میگین خدا داره میگه به شرایط الانت فکرنکن و به اونها قدرت نده قدرت رو بسپار کاملا به من خودم هدایت میکنم
و استاد وقتی خدا به یه مسیری هدایتمون میکنه انجام کارهارو برامون آسون میکنه
انگار ازقبل خودش یه سری کارهارو انجام داده بعد میگه حالا یه ذرشم خودت برو دقیقا انگار تو بهشتی و داری به آسونی هر چی بخوای بدست میاری انقدر ساده و آسونه که فکر میکنم شاید خود من از سادگی زیاد باورش برام سخت میشه یه وقتا یعنی به خودم میگم به این سادگی؟
من بنده خوبی باشم بندگیم رو بکنم که خدا رو اجابت کنم بعد اونم منو اجابت میکنه؟ یعنی هر چی بخوام بهم میده؟انقدر اسون انقدر راحت
و بعد مثلا تو خیابون به مردم نگاه میکنم بعد میگم خب وقتی به این سادگیه که الان همه ما آدمها باید از شادی تو خیابون برقصیم و راه بریم و شاد باشیم و سپاسگزار این خدا باشیم چرا اینطوری نیستیم؟
بعد اون ندا بهم میگه خب چون ایمان ندارین ایمان ندارین
که به این سادگی نمیشه باید تقلا کرد باید جون بکنیم تا پوله دربیاد تا چرخمون بچرخه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
بعد به شما نگاه میکنم که قانون آفرینش میگین جهان سادست زندگی سادست تو پیچیدش میکنی
بعد به خودم نگاه میکنم میبینم اره خودم پیچیدش میکنم خودم سختش میکنم
شما که انقدر زیبا با قران و عمل به دستورات قوانینش این زندگی زیبا و فوق العاده رو دارین و همیشه میگین خدای من برای من اینکارهارو کرده من کاری نکردم و خودتون به تک تک حرفهاتون عمل میکنین به خودم میگم ببین قشنگ نگاه کن این همون استادیه که دنبالش میگشتی با ایات قران بهت زندگی رو یاد بده
پس معطل نکن فقط کافیه تمرینهات رو انجام بدی و نتایجت بزرگ و بزرگتر میشه
و پاشنه اشیلم رابطه ثروت و خداونده که به اندازه ای که روش کار کردم نتیجه داده حالا حالاها باید کار کنم رو این باور
و بعد استاد از سوره ضحی گفتین که منو برد به آسمون هفتم
اسم دخترم ضحی هست
ویا عشق این نام رو براش خودم انتخاب کردم
و گفتم آزاده خانم اینم یه نشونه واضحتر
که حالا از زبون استاد میشنوی
من دلم میخواد واقعا هزار بار این فایل رو گوش بدم
دیگه اشکهام اجازه نمیده استاد جان
دلم میخواست مخاطب این کامنت خودتون باشین احساس کردم دارم براتون نامه مینویسم
شخصا ازتون سپاسگزاری میکنم
نامه ای که احتیاج به پست و گذروندن مراحل نداره و به سرعت به دست صاحبش میرسه
و اینم از معجزات خداونده که به انسانی الهام کرده و اون انسان به الهامش عمل کرده و همچین تکنولوژی پدید اومده
بنازم به این خدا
استاد جان دلم میخواد با عمل به اموزشهاتون بیام امریکا و شماو مریم بانو جان رومهمون کنم به منزلم و با افتخار به خانوادم معرفی کنم
چون در خانواده فقط منم که با شما هستم با اینکه اون اوایل که مدار پایینتری داشتم خیلی اصرار میکردم ولی الان به تنهایی با عشق میشینم
پای فایلهاتون و میگم وقتی نتایجم بزرگتر شد خودشون میان و خداجونم میگه تنها برو مثل خودم که تنهام تو این مسیر تنها باش به موقعش با تو همراه میشن الان وقتش نیست
ومن قبلا ناراحت میشدم اما الان با عشق تنهایی گوش میدم وقتی میرم کارگاهم اصلا انگار وارد یه دنیای دیگه میشم چون خودم به تنهایی دارم کار میکنم و وقتی کلید رو میندازم وارد میشم میگم به دنیای درون خوش اومدی
انگار اونجا مرز بین بیرون و درون من هست
فایلهای شما رو میذارم کار میکنم گاهی باهاشون میخندم گاهی گریه میکنم گاهی میرقصم
و میگم استاد مارو میخندونی میگریونی میرقصونی چه عشقی هستی
خلاصه که با شما زندگی میکنم
واین زندگی برام بینهایت لذت بخشه
و مطمئنم اتفاقات عالی در راهه و درست و به موقع وارد زندگیم میشه چون کسی که بهش تکیه کردم بینهایت دقیق و عالی عمل میکنه
نمیدونید با آموزه هاتون چقدر زندگیم بهتر و عالیترین شده و هر چی بیشتر پیش میرم میبینم
تنها و تنها خودمون خالق زنگیمون هستیم و بس
و طبق این سوره و دیدگاه و نگاه بینظیری که شما استادانه به ما یاد دادین خداوند به زودی انقدر عطا میکنه تا راضی بشیم
استاد جانم دست پر توان خداوند مثل همیشه یاریگر شما و عزیز دلتون مریم بانوی مهر باشه
که دست پر توان خداوند در زندگی ما شدین
سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم از لطف شما
که انقدر عاشقانه کار میکنین
که انقدر زیبا این نگاه به ایات قران رو به ما آموزش میدین و باعشق در اختیارمون میذارین
باید همیشه و همیشه و همیشه از شما بیاموزم
من اول سال شروع کردم روی قانون آفرینش کار کردم یک ماه بعدش کار خودم رو راه انداختم
بعدبا فایلهای گام به گام رسیدم به کار کردن جدی تر روی خودم و باعث شد مجددا برم سراغ روانشناسی ثروت یک و در جلسه دوم اهرم رنج و لذت رو برای ثروت نوشتم
وبعد نتیجه این شد که ثروت 3رو خریدم
جلسه دوم رو بارها گوش دادم و با کامنت یکی از دوستان رفتم سراغ خرید 12 قدم
قدم‌اول رو‌خریدم
و تمرین بینظیر ستاره قطبی که همیشه آرزو داشتم این تمرین رو داشته باشم رو بدست آوردم
همه جا در تمام فایلها چه آموزشی چه هدیه شما از خداوند. عشق به خداوند. و سپردن کارها به خداوند میگین و این رد پای عشق در تمام صحبتهاتون مشهوده و من چقدر عشق میکنم و لذت میبرم و خدارو بی نهاااااااایت شکر میکنم برای این نگاهی که از شما آموختم که خداوند رو بهتر بشناسم که بهتر زندگی کنم وجهان رو جای بهتری برای زندگی کنم
عاشقتونم
دلم نمیخواد این نامه تموم بشه
وقتی احساس میکنم هم صحبتم شما هستین
و نشستم روبه روتون دارم براتون حرف میزنم
به امید خدا که یه روز در امریکا با تمام دوستان هم فرکانسی جمع بشیم و کلی حرفهای قشنگ بزنیم به امید اون روز زیبا و آفتابی و پر از نور خداوند
راستی دیشب یه مهمونی دعوت بودیم به مناسبت اینکه یکی از بستگان با خانومش برای شروع زندگی مشترک دارن میان امریکا ایالت تگزاس و من چقدر خوشحال بودم و تحسین میکردم که ببین میشود
و سر میز شام دخترم و من و همسرم کنار این زوج دوست داشتنی بودیم و من کل میز رو دیدم وندای درونم‌گفت به ترتیب از لحاظ فرکانسی نشستین
و من نگاه کردم دیدم دوتا دیگه از بستگان که اونها هم قصد مهاجرت دارن نزدیکتر نشستن
و با دیدن این صحنه ها بیشتر به قانون پی میبرم اگه آزاده قبلی بودم با کلی حسرت و احساس شکست و ناامیدی در مهمونی حاضر میشدم اما دیشب با کلی عشق و حال خوب و یک ذوقی که خدایا شکرت و میشود رفتم و کلی خوش گذشت اینها همون نتایجی هست که فقط برای خود آدم ملموس و قابل درک هست چون کسی تو مهمونی درون شما رو نمیبینه فقط ظاهر رو میبینه و چقدر عالیه که حال درونت خوب و عالی باشه و اینها بینظیر ترین نتایجیه که میتونی بگیری و سپاسگزار باشی
وقتی که حالت واقعا خوبه
استاد جان بازم بینهایت سپاسگزارم
همینجا تعهد میدم در این نامه به استاد عزیزم که همینطور ادامه بدم تا برسم به امریکا
من تو‌فایل تجسم قانون افرینش اونجا که شما یه آهنگ میذارین که بچه ها یکی از خواسته هاتون رو در نظر بیارین صحنه ای نا خود اگاه در ذهنم تجسم کردم که الان بهم الهام شد از این صحنه چیزی نگو تا به وقتش
فقط اینو میگم که من شماو مریم بانو جان رو در محل خاصی دعوت کرده بودم که از نتایج عالیم بود
دوستتون دارم میدونم طولانی شد خوبه اشکهام اجازه نمیداد وگرنه تا کجا پیش میرفت خدامیدونه ولی به حساب عشقم به شما و سایت و آموزه هاتون که سیر نمیشم ازشون بذارین
زندگیتون پر از نور و رنگ و عطر و طعم خدای مهربون
دوستدارو دانشجوی شما
آزاده بخشی
1403/10/7
درود بیکران بر استاد بزرگ و یاور توحیدی ایشان
درود بر اعضای محترم سایت
عجب فایلی بود
بی اختیار کلمه به کلمه شنیدیم و‌اشگ ریختیم
ما را چه میشود
در کجای این جهان هستی قرار داریم
ما را باخود به کجا برده ایی
گویی از این دنیای مادی رها شده ایم
بگذریم که هر چه بگوییم
کلمات قادر به توصیف آن لحظات نخواهد بود
فقط آنکه به این‌وادی پا گذشته است خواهدفهمید حال مرید را ………
تا خود رابه چیزی ندادی به کلیت
آن چیز صعب ودشوار می نماید
چون‌خود را به کلی به چیزی دادی
دیگر دشواری نماند
وظیفه شما تنها یک چیز است ؛ خواستن
ولیکن این خواسته ی شما وقتی اجابت میشود که با آن یکی شوید .
شما نمی توانید با ترس هایتان روبروی خواسته‌هایتان بایستید و‌انتظار داشته باشید برآورده شود.
خواسته شما وقتی اجابت میشود که وجود شما تبدیل به خواستن گردد.
پس هرگز مانند نادانان سعی نکنید ، ملتمسانه خداوند را بخاطر نیازهایتان به صرافت بیندازید .
یا چون بی ادبان برای اجابت خواسته های تان راه پیش پای او بگذارید .
بلکه تمنای خود را اجابت شده بپندارید
برای عینیت یافتن آن ، پیوسته شکر گذار خداوند باشید . به یاد داشته باشید که شما با نیازها و آرزوهای تان پا به این جهان گذاشته اید .
و خداوند هم‌نیازهای شما را می داند هم روش برآورده ساختن آنها را ،
خداوند بزرگ تر از آن است که شمارابیافریند اما به آرزوهایتان بی‌توجهی کند.
پس سعی کنید باخواسته ی خود یکی شوید
تا تولد واجابت خواسته هایتان نیز مانند
تولد خودتان عینیت یابد
عمرتان به کمال
روزگارتان پر از معجزه
سلام استاد
سلام به همه ای دوستان
چقدر باور های فوق‌العاده توحیدی و تکان دهنده بود استاد خیلی خیلی ممنون ک به الهامات گوش میدی ما ب این باور ها نیاز داریم .
خدارو شاکرم که سعی میکنم در این مسیر الهی بمونم
اگاهی های این آیات بسیار زیبا و واضح بخدا خیلی خیلی آگاهی بخشه .استاد من قبلا دنبال قرآن نمی رفتم فکر میکردم که من اگر آیه های عربی رو درست تلفظ حتی نکنم گناه میشه .من نباید بخونم بزار یک آخوندی برای من بخونه و ترجمه کنه بعد من استفاده کنم .استاد باورتون میشه من وقتی به پدرم میگم این کلام الله در قرآنه باورش نمیشه میگه نه تو الکی میگی از خودت درآوردی من حرف هرکسی رو باور نمیکنم
در مواردی که ناامید هستن بهشون میگم آقا جان خدا اینجوری گفته امید باید داشت به روزای بهتر باورش نمیشه
پدرم فقط عربی قرانو میخونه سواد نداره فارسی بخونه
میگم تو سال 5 6 تا قرآن ختم نکن یک بار قرانو سعی کن فارسی شو بخونی حتی اگه بلد نیستی خودت بخونی از روی گوشی میزارم بخون قبول نداره باور نداره میگه باید آخوند بما بگه
استاد
خیلی از اون آیه سوره بقره منو تحت تاثیر قرار داد که اگه از خدا میخواهیم خداوند اجابت کننده است
من واقعا بهش ایمان دارم خداوند همیشه منو هدایت کرده همیشه دوستم داره من انسان ارزشمند هستم من لایق پاسخ خداوند هستم
خداوند همواره بمن پاسخ میده من آروز داشتم مهاجرت کنم از یه کشور جنگ زده به یه کشور امن نسبت به کشورم و این اتفاق برام افتاد و دوست داشتم عزیزانم را بعد 15 سال ببینم دیدم
اینا همش پاسخ های خداوند بوده که بمن داده و هزاران پاسخ که هر لحظه بمن داده میشه در مسیر خواسته هایم
دوستانم هست دور برم که بشدت ناامیدی کل وجودشونو گرفته واقعا نمیتونم کمک کنم با این دید گاه که هر کسی در هر جای از زندگی اش است حاصل افکارش است بزار خداوند در زمان مناسب که آماده شنیدنش باشه هدایت میکنه نیازی نیست من انرژی خودمو الکی هدر بدم وقتی نتیجه نمیده و میدونم که نتیجه نمیده
خداوند را هزاران باز شکر میکنم
و از خداوند خواسته های بینهایت زیاد دارم که توی دفترم نوشتم و ایمان دارم که میرسم همانطور که به خواسته های قبلم رسیدم
خداروشکر میکنم بابت الهامات الهی در قلب استاد و درقلب خودم و دوستان که کامنت مینویسن از ته قلب های پاکشان
خدا یارو نگهدار همه
به نام خداوند بخشنده مهربان
این دعا تو امر کردی ز ابتدا / ور نه خاکی را چه زَهرۀ این بُدی؟
چون دعامان امر کردی، ای عُجاب / این دعای خویش را کن مُستَجاب (مولانا)
خدایا صد هزار مرتبه شکرت میکنم که هدایتگر استاد عباس منش شدی تا این فایل زیبا آماده و تهیه بشه.
سلام به استاد عزیزم و بانو شایسته، از شما هم بابت این آگاهى هاى خداگونه ممنونم که عجیب بوى خدا میده.
خداوند بهم الهام کرد که برم صفحه 5 همین فایل و کامنت‌ها رو بخونم وقتی کامنت‌های اون صفحه رو خوندم دیدم که فردی هست که دقیقاً مثل من توی همین قسمت مشکل داره و دقیقا انگار خود من بود، اون مسیری که من رفته بودم، اون هم رفته بود.
در واقع خداوند از زبان این دوست عزیز به من گفتش که من در مدار دریافت خواسته ام هستم، (خداوند از قبل به من چندین نشانه هایی رو داده بود که همه چیز آماده و مهیا هست، یکی از این نشانه ها، همین آسفالت کردن کوچه‌مون هست. چندین روز قبل به خداوند گفتم که خدایا اگر من در مسیر درست هستم یه نشونه‌ای بهم بده که خیلی واضح باشه و خیلی شفاف باشه که چند روز بعد اومدن کوچمونو آسفالت کردن، چون ترمز ذهنیم بود، دقیقا عصر روز قبل از اینکه بیان کوچه مون رو آسفالت کنند یکبار دیگه این ترمز یادم اومد و بعد فردا صبح اومدن و کارهاى آسفالت کردنِ کوچه رو انجام دادند و خیلى خوشحال شدم).
حدوداً 5 ماه پیش بود که خداوند به من گفت که مسئله اصلی این هست که تو اصلاً باور نداری که میشود و امکان‌پذیر است که به این خواسته ات برسى
من داشتم طبق آموزه‌هایی که توی دوره کشف قوانین زندگی بود جلو میرفتم و تمرینا رو داشتم مو به مو انجام میدادم و ترمزها رو برمی‌داشتم اما من باور نداشتم که خداوند میتونه این آرزوی من را برآورده کنه ..
رمز رسیدن به هر خواسته اى= ایمان به خدا+ ایمان به خود
فقط زمانی به خواسته ام میرسم که دوتا مورد بالایی مجهول نباشه
خلاصه خداوند منطق‌هایی رو در ذهنم گذاشت که برای ذهنم باورپذیر بشه و امکان‌پذیر بشه که میشود، من به این خواستم برسم و بعد این منطق‌ها رو به ویس تبدیلشون کردم و سعی کردم که گوششون بدم تا برای ذهنم باورپذیر بشه (قبل از اینکه این فایل کلید اجابت دعا روى سایت بارگذارى بشه حدودا ۵ پیش، خداوند این منطق ها براى باورپذیر شدن خواسته ام به من گفت و تبدیل به ویس شون کردم)
(این عبارت تاکیدى قدم نهم جلسه دوم دائما در ذهنتون تکرار کنید و مساله تون رو به صورت دقیق بگید که دقیقا چه مساله اى رو خداوند باید واستون حلش کنه:
خدایا من حل تمام مسائل زندگیم رو به تو مى سپارم خودم توانایی حل مساله ندارم)
-منطق هایى براى باورپذیر شدن خواسته که خداوند به من گفت و نوشتم:
١- خداوندی که مالک و صاحب اختیار کل کیهان هست این قدرت و توانایی رو داره که این خواسته من رو برآورده کنه، چون خداوند خودش گفته که:
اگر بندگانم از تو دربارۀ من سؤال کنند بگو: من بسیار نزدیکم، نداى کسی که مرا بخواند پاسخ می‌دهم. پس آنها نیز باید به ندای من پاسخ دهند و باور کنند مرا، امید آنکه به راه رشد و تعالی درآیند! (بقره/١٨6).
٢- قالَ رَبُّکَ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ (مریم ٩|مریم ٢١)
پروردگارت گفت: این بر من کوچک و کم ارزش است
خداوند توی ذهنم گذاشت و به من گفتش که چرا از واژه یسیر استفاده نشده؟؟
از واژه یسیر در دو آیه بالا استفاده نشده اما وقتی ترجمه‌ها رو نگاه می‌کنید متوجه می‌شید که کلمه هین رو به معنی آسان ترجمه کردن…
خداوند هدایتم کرد به ریشه سه حرفی این کلمه و معنی این هین رو به من گفت:
▪️ماده «هون» به معنای «خواری و ذلت» است (مفردات ألفاظ القرآن، ص849؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج11، ص298)
▪️از مشتقات ماده «هون» که در قرآن کریم به کار رفته کلمه «هَیِّن» (هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ، مریم/9؛ وَ تَحْسَبُونَهُ هَیِّنا، نور/15) است به معنای حقیر و کم‌ارزش می‌باشد (التحقیق، ج11، ص298).
این ماده و مشتقاتش جمعا 26 بار در قرآن کریم به کار رفته است.
الف- داستان زکرایا:
قالَ رَبِّ أَنَّی یَکُونُ لِی غُلامٌ وَ کانَتِ امْرَأَتِی عاقِراً وَ قَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْکِبَرِ عِتِیًّا (8) قالَ کَذلِکَ قالَ رَبُّکَ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ وَ قَدْ خَلَقْتُکَ مِنْ قَبْلُ وَ لَمْ تَکُ شَیْئاً (مریم/٩)
8- گفت: پروردگارا! چگونه فرزندی برای من خواهد بود در حالی که همسرم نازا است، و من نیز از پیری افتاده شده‌ام؟! 9- فرمود: اینگونه پروردگارت گفته (و اراده کرده) این بر من کوچک و کم ارزش است من قبلا تو را آفریدم و چیزی نبودی.
ب- داستان حضرت مریم:
قالَتْ إِنِّی أَعُوذُ بِالرَّحْمنِ مِنْکَ إِنْ کُنْتَ تَقِیًّا (18) قالَتْ أَنَّی یَکُونُ لِی غُلامٌ وَ لَمْ یَمْسَسْنِی بَشَرٌ وَ لَمْ أَکُ بَغِیًّا (20) قالَ کَذلِکِ قالَ رَبُّکِ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ وَ لِنَجْعَلَهُ آیَهً لِلنَّاسِ وَ رَحْمَهً مِنَّا وَ کانَ أَمْراً مَقْضِیًّا (21) سوره مریم
18- او گفت من به خدای رحمن از تو پناه میبرم اگر پرهیزگار هستی.
19- گفت من فرستاده پروردگار توام (آمده‌ام) تا پسر پاکیزه‌ای به تو ببخشم! 20- گفت چگونه ممکن است فرزندی برای من باشد در حالی که تا کنون انسانی با من تماس نداشته، و زن آلوده‌ای هم نبوده‌ام؟! 21- گفت مطلب همین است که پروردگارت فرموده، این کار بر من کوچک و کم ارزش است، ما میخواهیم او را نشانه‌ای برای مردم قرار دهیم و رحمتی از سوی ما باشد، و این امری است پایان یافته (و جای گفتگو ندارد).
قالَتْ رَبِّ أَنَّی یَکُونُ لِی وَلَدٌ وَ لَمْ یَمْسَسْنِی بَشَرٌ قالَ کَذلِکِ اللَّـهُ یَخْلُقُ ما یَشاءُ إِذا قَضی أَمْراً فَإِنَّما یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ (آل عمران/4٧)
مریم گفت: پروردگارا! چگونه پسری داشته باشم، درحالی‌که هیچ مردی با من تماس نداشته است! (جبرئیل) فرمود: (فرمان) این‌چنین (است)، خداوند هر آنچه را بخواهد خلق میکند! چون اراده بر کاری کند فقط میگوید «باش!» پس «موجود» میشود.
٣- ذلک على الله یسیر
این (خواسته من) براى خداوند آسان است.
▪️ماده «یسر» در اصل بر دو معنا دلالت دارد؛ یکی بر معنای گشایش و سبکی؛ و دیگری بر عضوی از اعضای بدن (دست چپ) [و یا سمت چپ] (معجم المقاییس اللغه، ج6، ص156) که البته در معنای دوم در قرآن کریم ظاهرا به کار نرفته است.
▪️«یُسر» به معنای آسانی و در مقابل «عُسر» (سختی) است «سَیَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ یُسْراً» (طلاق/7)
▪️کلمه «یَسِیرُ» هم در دو معنا به کار می‌رود: (مفردات ألفاظ القرآن، ص892)
▫️یکی در معنای سهل و آسان (کانَ ذلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیراً؛ أحزاب/30) و مترادف با کلمه «مَیْسُور» (فَقُلْ لَهُمْ قَوْلًا مَیْسُوراً؛ إسراء/28)
▫️دوم در معنای «مقدار کم و اندک» (وَ ما تَلَبَّثُوا بِها إِلَّا
این ماده و مشتقات آن جمعا 44 بار در قرآن کریم به کار رفته است.
(خیلی جالبه که استاد هم براى منطقى کردن خواسته دقیقاً ابتدا به ربوبیت خداوند اشاره میکنه و دوم به آسان بودن این کار برای خداوند اشاره میکنه، فقط میتونم بگم خدایا صد هزار مرتبه شکرت)
4- موارد دیگه‌ای هم خداوند به من گفت که من این موارد رو نوشتم …
توى قرآن سرچ کن و ببین خدا چه کسى است و چه کارهایی انجام داده (قدرت خداوند رو در ذهنت پر رنگ کن):
هُوَ الَّذِی جَعَلَ الشَّمْسَ ضِیاءً وَ الْقَمَرَ نُوراً:” آن خدایی است که خورشید را روشنایی و ماه را نور بخش قرار داد (یونس- 5).
هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً ثُمَّ اسْتَوی إِلَی السَّماءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ وَ هُوَ بِکُلِّ شَیْ‌ءٍ عَلِیمٌ (29) بقره
29- او خدایی است که همه آنچه (از نعمتها) در زمین وجود دارد، برای شما آفریده سپس به آسمان پرداخت، و آنها را به صورت هفت آسمان مرتب نمود و او به هر چیز آگاه است.
هُوَ الَّذِی یُصَوِّرُکُمْ فِی الْأَرْحامِ کَیْفَ یَشاءُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ (6) آل عمران
او کسی است که شما را آنگونه که می‌خواهد در رحم‌ها صورتگری میکند. جز او که قادر شکست‌ناپذیر و حکیم است، معبودی نیست.
هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ طِینٍ ثُمَّ قَضی أَجَلاً وَ أَجَلٌ مُسَمًّی عِنْدَهُ ثُمَّ أَنْتُمْ تَمْتَرُونَ (2) انعام
او کسی است که شما را از گل آفرید، پس از آن أجلی را (برای زندگی شما در دنیا) قرار داد و أجلی معیّن (که مربوط به آخرت یا غیر قابل تغییر در دنیاست) نزد اوست. پس (با وجود این) شما شک و شبهه می‌کنید؟
وَ هُوَ الَّذِی یَتَوَفَّاکُمْ بِاللَّیْلِ وَ یَعْلَمُ ما جَرَحْتُمْ بِالنَّهارِ ثُمَّ یَبْعَثُکُمْ فِیهِ لِیُقْضی أَجَلٌ مُسَمًّی ثُمَّ إِلَیْهِ مَرْجِعُکُمْ ثُمَّ یُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (60) انعام
و او کسی است که (روح) شمارا در شب (به هنگام خواب) می‌گیرد و آنچه را در روز انجام می‌دهید می‌داند، سپس شما را از خواب برمی‌انگیزد تا مدّت معیّن (عمر شما) سپری شود. عاقبت بازگشت شما به سوی اوست پس شما را به آنچه انجام می‌دهید خبر می‌دهد.
یکی از مواردی که خیلی بهم کمک کرد این بود که خداوند منو هدایت کرد به سمت کامنت یکى از دوستان در این سایت و من رو با این باور آشنا کرد و بعد سعی کردم این باور رو بسازمش و با دیدن هر نشونه این باور رو تایید میکردم و این باور در حال ساخته شدن در ذهن من هست و خیلی کمک بسیاری برای من کرد:
باور= وقتی خواسته‌ای در من شکل میگیره یعنی از قبل این خواسته محقق شده و زمانی داشتن و درخواست در من شکل میگیره که خواسته کاملاً آماده دریافته یعنی اون خواسته منتظر منه تا من دریافتش کنم
براى باورپذیرى بیشتر خداوند هدایتم کرد به سمتی که روی نشانه من کلیک کنم که در صفحه اصلی سایت هست و خداوند من رو به سمت یکی از فایلهای استاد عباس منش هدایت کرد، این فایل با مدیر فنی سایت آقا ابراهیم هست (اسم فایل قوانین ثابت خداوند رو بهتر بشناسیم)
تا به حال نشنیده بودمش.
فایل قوانین ثابت خداوند رو بهتر بشناسیم:
دقیقه ٢٩:٠٠ هر موضوعى که اتفاق میوفته میام میگم:
به جای اینکه ببینم بقیه چی میگن، ببینم قانون چی میگه
قانون فرکانس چى میگه..
ایلان ماسک: من اصلاً کارى ندارم که انسان‌ها چه کارهایی تا حالا تونستن بکنند
من سوالم اینه که آیا این کاری که ما می‌خوایم بکنیم، قانون فیزیک تاییدش میکنه؟
اینکه تا حالا کسی شبیه شو انجام داده یا اصلا بهش فکر کرده یا نه، اصلاً مهم نیست
دلیل اینکه چرا کارایی که اون میکنه و تا حالا هیچکس بهش فکر نکرده
دلیلش اینه که ایلان ماسک همه چی رو با قانون می‌سنجه در حالی که بقیه همه چی رو با گذشتگان خودشون می‌سنجیدند
دلیل اینکه کارهایی که ایلان ماسک میکنه تا حالا هیچکس انجام نداده به خاطر این دیدگاهى هست که داره
٣٩:55 دقیقه
آیا طبق قانون فیزیک میتونه این اتفاق به این شکل بیوفته یا نه؟؟
اگر میتونه اتفاق بیوفته باید یه راهى براش پیدا کنیم
اگر ما راهى نداریم،
به این دلیلِ که، ما راهى نداریم نه به این دلیل که کار غیرممکنى هست
بعد زمانی که داشتم این فایل رو گوش میکردم خداوند به من گفتش که آیا حالا با توجه به قانون جذب تو میتونی به خواسته‌ات برسی یا نه؟؟
و تو نباید کاری داشته باشی که بقیه آیا تونستن به این خواسته تو برسند یا نه و آیا اصلاً شدنی هست توی جهان یا نه؟
فقط خواسته خودت رو با قانون جذب بسنج آیا با توجه به قانون جذب امکان پذیر هست و میشود که من به خواستم برسم یا نه؟؟ (همان کاری که ایلان ماسک میکنه)
قانون جذب حالا چی هست:
الف) خداوند یک انرژی خلاق است که قدرت شکل دادن به همه چیز را دارد این انرژی تصمیم گرفته به شکل هر آنچه که تو در ذهنت می‌سازی وارد زندگیت شود. در واقع خداوند به شکل باورهای تو و آن چیزی که تو در ذهنت می‌سازی وارد زندگیت میشود دیگر بستگی به این دارد که چه چیزهایی در ذهنت بسازی (مقاله سایت عباسمنس).
ب) ما یک دستگاه تولید فرکانس هستیم و جهان هم یک دستگاه گیرنده فرکانس است، که آن فرکانس‌ها را دریافت و به شکل اتفاق و تجربه، تبدیل میکند و وارد زندگیت مى کنه
جهان فقط یک مبدل است
فقط همان چیزی را به شما تحویل می‌دهد که از شما دریافت نموده، فقط آن را از حالتی به حالت دیگر تبدیل میکند (مقاله سایت عباسمنس).
ج) افکار و باورهات به واقعیت زندگیت تبدیل می شوند.
د) نازنین این تو هستی که با افکارت بر جهان هستی تاثیر می‌گذاری
این تو هستی که همه وضعیت‌ها و همه چیزها را به سمت خودت جذب میکنی.
و) هر آنچه در ذهن تو می‌گذرد مانند یک آهنربا است که همه چیزها و وضعیت‌ها را به سمت تو می‌کشاند.
ه) خداوند یک انرژى است که تو با ذهنت (افکار غالب ذهنت- توجه هات غالب ذهنت) به آن شکل میدهى (مقاله سایت عباسمنس).
کتاب راز از راندا برن: غول پرقدرت قانون جذب خدمتکار توست
و این غول قدرتمند، به فکرهای تو پاسخ می‌دهد و کاری به محتوای فکرهای تو ندارد، به هرچه فکر میکنی، غول فکر میکند که آن را میخواهی، بنابراین فکر تو را به واقعیت تبدیل میکند.
قانون جذب راه هموار رسیدن به همه آرزوهاست.
همه پدیده‌های جهان به سویی حرکت می‌کنند که تو به آرزویت برسی.
تو فقط چنان فکر کن و سخن بگو و عمل کن که گویی همین حالا به خواسته‌ات رسیده‌ای زیرا جهان، آینه است و وقتی تو چنان می‌اندیشی و سخن می‌گویی و عمل میکنی که گویی به خواسته‌ات رسیده ای
آینه ی جهان هم، همین را به تو نشان می‌دهد، آنگاه در واقعیت میبینی که به آرزویت رسیده‌ای
بنابراین وقتی آرزو میکنی، آرزویت، را برآورده شده مشاهده کن اگر فکر تو این باشد که هنوز آرزویت برآورده نشده است آینه‌ی جهان، همین برآورده نشدن آرزو را منعکس میکند
باور تو این باشد که تو به آرزویت رسیده‌ای و آن را در دستان خود ببین، باید پیام ارسالی تو به هستی
رسیدن به آرزو باشد اینگونه است که هستی برای رسیدن تو به خواسته‌ات همه امکانات خود را هماهنگ میکند
بخواه و باور کن که به خواسته‌ات رسیده‌ای بدین سان قانون جذب براى رسیدن تو به خواسته ات به کار می‌افتد
وانمود کن که چنین باورى دارى همین الان به اون چیزی که می‌خوای رسیده‌ای وقتی وانمود میکنی که به خواسته ات رسیده‌ای رفته رفته باور میکنی که به آن رسیده‌ای و جهان به این باور تو پاسخ می‌دهد و تو حقیقتا می‌رسی به آنچه میخواهی
نیرویی در هستی هست که مدام آماده پاسخ دادن به به خواسته‌های توست بنابراین پس از طرح خواسته ی خود باور داشته باش که به آن رسیده‌ای
قدرت تو برای رسیدن به مقصود خویش، همین باور است
همین باور است که که به طور معجزه آسا فاصله تو و آرزویت را به صفر میرساند
باور یعنی اگر خواسته ای داری
باید در موردش طوری فکر کنی،
حرف بزنی و اقدام کنی
که انگار از قبل به خواسته ات رسیدی…
جهان هستی برای تحقق رویدادی برای شما ترتیب و ترکیب اجزای خود را تغییر می‌دهد. احتیاجی نیست که بدانیم چگونه خواسته‌های ما تحقق می‌یابند و لزومی ندارد از تمام جزئیات اینکه چگونه عالم هستی اجزای خود را برای آن می‌چیند اطلاع داشته باشیم. اطلاع از چگونگی آن توسط جهان هستی نباید دغدغه و نگرانی شما باشد. اجازه دهید تا جهان هستی آن را خود انجام دهد وقتی می‌خواهید از چگونگی آن مطلع شوید در واقع این کارتان نشان دهنده عدم ایمان شماست یعنی به داشتن حتمی آن باور ندارید. شما باید باور داشته باشید که جهان هستی آن را برایتان انجام می‌دهد در فرایند خلاق نقش شما اطلاع از نحوه انجام عمل نیست.
(اقدام عملى= بعضى از این جمله ها رو پرینت گرفتم و گذاشتم رو به روم تا ببینمش و برام منطقى بشه. این منطق ها رو باید هر روز براى ذهن تکرار کنید تا فرکانس ناهماهنگ با خواسته رو دیگه ارسال نکنید).
بعد برای اینکه واسه ذهنم منطقی بشه مواردی که با قانون جذب تونستم جذب کنم رو میگم و مهر تایید رو میکوبنم روش، تا این باور ساخته بشه که:
افکار و باورهات به واقعیت زندگیت تبدیل می شوند.
ای برادر تو همون اندیشه‌ای
مابقی خود استخوان ریشه‌ای
گر کنی اندیشه گل گلشنى
وَر بُوَد خاری، تو هیمهٔ گُلخَنی
و خلاصه توی این مسیر من این موارد رو سعی میکردم بخونم و برای خودم تکرارش بکنم تا برای ذهنم منطقی بشه اما خسته شده بودم دیگه…
دقیقاً صبح، زمانی که رفته بودم بدوم به خداوند گفتم که من دیگه هیچ کاری انجام نمیدم چون خسته شدم و این خواسته رو من دیگه میخوام رها کنم..
وقتی رسیدم خونه یک چیزى بهم گفته شد و من اومدم توی گوگل این متن رو سرچ کنم وقتی که فقط یک کلمه اول رو توى گوگل زدم اون چیزی که من میخواستم که اون آرزوی من بود به صورت پیش فرض اومد بالا به صورت متن پیشنهادى..
گفتم حتماً یک نشون است که من باید بزنم روی این متن پیشنهادی که در گوگل برای من بالا آورده وقتی که روش زدم و شروع کردم به خوندن اون متن دیدم که این متن کاملاً بی‌ربط هست ولی بازم خوندنش که رسیدم به این جمله:
رویاها ارزش تلاش کردن دارند: نباید از رویاهای خود دست بکشیم و باید برای رسیدن به آنها تلاش کنیم.
و بعد خداوند به دلم انداخت تا بیام سایت عباس منش رو چک کنم و بعد دیدم که فایل جدید کلید اجابت دعا گذاشته شده، این در حالی بود که من روز قبل چک کرده بودم و دیدم که فایل جدیدی روی سایت بارگزارى نشده.
خدایا صد هزار مرتبه شکرت میکنم بابت اینکه این کامنت زیبا رو نوشتی.
خیلى زود خبر تحقق خواسته ام رو واستون مینویسم
یا الله هذا من فضل ربى.
بنده 5ساله با برنامه های استادتمرین میکنم
وخیلی نتایج مثبتی گرفتم ازاموزشهاشون
قصددارم مجدداازدواج کنم وبرم امریکا بابچم البته منتظر خواستگاری هستم که متوکل وثروتمند خوشتیپ و…باشه
یک خانمی هست چندماهه باهاشون اشناهستم واین خانم 60سالشه کارمندبازنشسته هست وهمسر وپسرش 30ساله المان زندکی میکنن این خانم هروقت بامن تماس میگیره نزدیک 4ساعت باهم مکالمه تلفنی داریم خیلی منو دوستداره هردفعه بمن میگه دخترخوب یا خواهرمجرد داری که به من معرفی کنی برای پسرم مجرده درالمان میخام ،منم میگم خواهرام ازدواج کردن و دختربامعیارهای شماسراغ ندارم ازحرفای خودم متوجه شد میخام بافردی ازدواج کنم برم امریکا یکدفعه هول شدبنده خدا گفت چرانمیری المان میخای ازدواج کنی بری المان ؟!!
رسما داشت خواستگاری میکرد برای پسرمجردش که مقیم المان منم گفتم نه من میخام برم امریکا واقایی که من مدنظرم هست این ویژگیهارو داره
بنده خداباحس مادرانه بیشترهول شدگفت ماهم مثل همون خانواده اون اقاهستیم کلی داشت تعریف میکرد ازخودشون که شارژ باطری تلفنش خداروشکرتمام شد ومجبورشدیم خداحافظی کنیم :)مادربنده خدا میگفت روزی نیست بهت فکرنکنم عاشقم شده که عروسش بشم :)
پیش خودم گفتم پس چی ادمهای حسابی وثروتمند ازخداشونه عروسشون بشم وشبی نیست که بمن فکرنکنن وکلی بخودم افتخارکردم بیشتر قدرخودمومیدونم البته شاگرداستادعباسمنش بودنم نتیجش همینه دیگه اهنربای جذابیت اهنربای ثروت اهنربای عشق اهنربای ارامش میشیم
به نام خدای هدایتگرم
سلامی گرم خدمت استاد عباس منش عزیم و خانم شایسته بسیار مهربانم
.
باور سازی بصورت منطقی
.
.
از روزی که فایل اومد روی سایت شروع کردم کامنت ها رو خوندم و متوجه شدم طوفانی در راهه با این فایل …دنبال وقت مناسب بودم که فایل رو گوش بدم بدون مزاحمت…
فایل رو دیدم و برای درکش فقط تونستم خلاصه نویسی کنم…هیچ راهی غیر از خلاصه نویسی براش نداشتم که بتونم ذهن رو خاموش کنم و این شراب ناب رو نوش کنم…
.———————————
سوره مریم
داستان حضرت ذکریا و درخواست بچه دار شدنش از خداوند…
نکته “رب” در این آیه هم تکرار شده …ذکریا از خدا میخواد که بهش بچه بده و خداوند میگه باشه …ولی ذکریا باور نمیکنه و میگه چطوری آخه زنم پیر و نازاست و خودم هم پیر هستم؟
خدا میگه پرودرگارت امر فرمود و بهش میگه تو خودتم ذره ای بودی ولی ما تو رو خلق کردیم…خداوند داره برای ذکریا منطقی میکنه خواسته اش رو…
ذکریا میگه نشونه ای به من نشون بده که درخواستم قراره اجابت بشه…خداوند میگه تا سه روز نمیتونی صحبت کنی با کسی…اینم نشونه اش.
.
..
{{{{{{{{{{{منطقی کردن ،امکان پذیر بودن، اجابت دعا مهم است…ذهن باید این بخش رو بپذیره تا ما خواسته هایی رو که درخواست کردیدم رو داشته باشیم.}}}}}}}}}}}}
با به یاد آوری اتفاقاتی که در گذشته خواستیم و اتفاق افتاده میتونیم برای ذهنمون منطقی کنیم که دوباره هم میشه..اتفاق می افته…
خداوند بی نهایت رزاقه و اون رحیمه و می بخشه ..مشکل از اون نیست که ما به خواسته ها نمی رسیم ..مشکل از ماست که نمیتونیم باور کنیم.
به یاد بیار زمانی که خواسته ای در دلت متولد شد و ذهنت در نطفه خفه اش کرد…اون موقع که خواسته در نطفه خفه شده اون موقع هایی بوده که نتونستیم بزرگی خدا رو به یاد بیاریم…نتونستیم وعده خدا رو به یاد بیاریم…باورهای محدود کننده اومدن پرده انداختن روی وعده خداوند…و خواستمون رو در نطفه خفه کردیم…
ما باید یه راهی رو پیدا کنیم و با سیستمی که خود ذهن کار میکنه، قانعش کنیم که چرا میشه…چرا میگی نمیشه…
باید مدرک نشون ذهن بدیم…باید بگیم دیدم برای یه سریا شده…درباره خودمون بگیم که فلان موقع تونستم اون کار رو انجام بدم…استاد این بخش مثال پیدا کردن رو در ثروت یک خیلی خوب توضیح دادن..
به محض اینکه یه ذره باور کنیم و مغز خلع صلاح بشه ، میتونیم قدم های بزرگتری برداریم..و بیشتر باورهای مثبت بسازیم…باور امکان پذیر بودن خواسته ها…
نکته مهم: باید مراجعه کنیم به خودمون و ببینیم خواسته ای که داریم رو در حد یک درصد میپذیریم یا خیر؟ باید ببینیم آیا فقط داریم به زبان میاریم که فلان خواسته رو میخواهیم یا تمام وجودمون هم باور داره لایق اون خواسته هستیم.
.
————————————
آل عمران 123
خداوند به شما در جنگ بدر کمک کرد در حالیکه شما ضعیف و ناتوان بودید.باشد که سپاسگذار باشید.
//////.زمان رو به یاد بیاریم…چون خدا هم از این فرمول استفاده میکنه…گذشته رو به یاد پیامبران میاره…///////////
(در این جنگ تعداد مومنان نسبت به دشمنان خیلی کمتر بوده ولی خداوند مومنان رو پیروز جنگ کرد..در جنگ احد این موضوع برعکس بوده و مومنین بیشتر از دشمنان بودن ولی چون طمع کردن برای جمع آوری غنیمت ، جنگ رو باختن.در جنگ احزاب دوباره برعکس شد در حالیکه همگی بر علیه مسلمانان بودن ولی مسلمانان پیروز شدن)
..
.
استاد سپاسگذاری رو توضیح داد، سپاسگذاری یعنی به یاد بیاریم همون خدایی که به من قبلا نعمت داده الانم میتونه نعمت بده …
چی میشه که سپاسگذاری دروازه نعمت هاست؟
اینجوری که ، سپاسگذاری منطقی میکنه دریافت نعمت رو
سپاسگذاری تمرکز ما رو میبره روی نعمت هایی که داریم…
—————————————–
.
سوره طلاق
در آیه 2 و 3 خداوند داره امیدواری رو به خانمی میده که از همسرش جدا شده…خداوند بهشون میگه الان که شرایطتت اینطوری شده و جدا شدی، یادت باشه از جایی که گمان نمیکنی روزی تو خواهد رسید…
خداوند داره پاسخ میده به ذهن خانمهای مطلقه تا ترس رو از دل اونها بگیره و بهشون میگه اگر بر خداوند توکل کنی خدا برات کافیه و از جایی که فکرش رو نمی کنی روزی بهت داده میشه.
…در حقیقت فرمان خداوند به تمام جهان نافذ است….خداوند برای هر چیزی قدر و اندازه ای مقرر کرده…
چون خدا آنچه که میگوید میشود .
.——————————–
سوره روم آیه 50
بنگر به آثار رحمت خداوند که چگونه خداوند زمین رو وقتی میمیرد آن را زنده میکند.. همان که میمیراند زنده میکند.. او بر هر چیزی قادر است.
خداوند داره برای ذهن منطقی میکنه، همون خدایی که میمیراند قادر است زنده کنه…او بر همه چیز قادر است.
نکته مهم این فایل ، باور کنیم که امکان پذیره همه چیز تغییر کنه..
امکان پذیره سلامتی حاصل بشه
امکان پذیره بیزینس شکست خورده دوباره بلند بشه
امکان پذیره رابطه عاطفی قشنگی بعد از طلاق ایجاد بشه
مهم تر اینکه بدونیم ذهنمون چطوری کار میکنه…ذهن با ورودی های ما کار میکنه…هر چی مدرک نشونش بدیم که خواسته ما رو دیگران دارن ، ذهن ساکت میشه و رام میشه و به ما کمک میکنه در رسیدن به خواستمون
.
.—————————————-
بقره 186
وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِى عَنِّى فَإِنِّى قَرِیبٌ ۖ أُجِیبُ دَعْوَهَ ٱلدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ فَلْیَسْتَجِیبُوا۟ لِى وَلْیُؤْمِنُوا۟ بِى لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ ١٨6
.این تنها آیه ای که خداوند به پیامبر میگه ، بندگان من اگر از من پرسیدند به آنها بگو که من نزدیکم.
توی این آیه خداوند 7 بار میگه “من”
من اجابت میکنم ، درخواست کسی که درخواست میکنه..
باوری قدرتمند کننده تر از این وجود نداره که باور کنیم خدای ما به ما نزدیکه…در خواست ما رو اجابت میکنه..همیشه اجابت میکنه..همواره اجابت میکنه…
نکته مهم: اگر دعاهای ما اجابت نمیشه ، قسمت دوم کارمون درست نیست…کدوم قسمت؟ اون قسمتی که خدا میگه بندگان هم باید من رو بپرستند…فَلْیَسْتَجِیبُوا۟ لِى…پس اجابت کنید من رو…وَلْیُؤْمِنُوا۟ بِى ..و به من ایمان بیارید…لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ….باشد که پیشرفت کنید…{ما باید باور کنیم که اجابت میکنه ،}
.—————————–
سوره ضحی
سوگند به روز ، سوگند به شب هنگامیکه تاریک میشود پرودگار تو هرگز تو را ترک نکرده و هرگز از دست تو ناراضی نیست…
و آینده تو بهتر و درخشان تر از شرایط گذشته تو خواهد بود..
{خداوند هر روز داره وعده ثروت میده و چی میشه اگر باور کنیم…! }
و پرودرگارت در آینده انقدر به تو عطا خواهد کرد که راضی بشی…(از کلمه “رب” استفاده شده در این آیه نه کلمه”الله”)
نکته مهم:خداوند میگه انقدر بهت میدم که تو راضی باشی…خداوند نمیگه انقدر بهت میدم که از همه بالاتر باشی، میگه انقدر بهت میدم که تو راضی باشی…ولی ما با “مقایسه کردن” می آییم و اون رضایتی که خدا وعده داده و به وعده اش عمل کرده رو خرابش میکنیم.
در آیه بعدی: آیا زمانیکه یتیم بودی ،ما به تو پناه ندادیم…آیا زمانیکه گمراه بودی خداوند تو رو هدایت نکرد…(خلع صلاح کردن ذهن توسط خداوند ، همون روشی هست که استاد توی بیشتر دوره ها مخصوصا دوره ثروت یک میگه برید نمونه پیدا کنیم از گذشته خودتون و به ذهنتون نشون بدید که قبلا فلان کار و تونستید انجام بدید…خداوند قبلا فلان کارو برات کرده… برای فلانی و فلانی و فلانیا اتفاق افتاده پس برای من هم اتفاق می افته…)
آیه 8 ضحی: آیا زمانیکه فقیر بودی ، خداوند تو رو غنی و توانگر نکرد؟
خداوند وعده ای میده به پیامبر و قسم به شب و روز میخوره و به یاد میاره همونجوری که یتیم بودی کمکت کردم ..همونجوری که فقیر بودی خدا تو رو غنی کرد…وووو
نکته مهم :رضایت از زندگی خیلی مهمه …رسیدن به جایی که غنی باشیم و دیدن این بخش خیلی مهمه…وقتی دقت کنیم میبینیم که در بسیاری جهات ما غنی هستیم ولی وقتی مقایسه میکنیم خودمون رو فقیر میبینیم….بخش مخرب /مقایسه/ اینجا هم خودش رو نشون میده…
نعمت های پروردگارت رو به یاد بیار و با خودت صحبت کن در موردش.. انقدر با خودت صحبت کن درباره نعمت ها، تا این وعده هایی که دارم میدم که اوضاع در آینده بهتر خواهد شد و انقدر بهت میدم که رضایت داشته باشی، اتفاق بیوفته…اینها کلید هست که چطور به خواسته هامون برسیم
…سوره ضحی کلید باور کردن و دریافت نعمت های الهی رو داره به ما میده
—————————–
.چطور از این باورها استفاده کنیم مثلا درباره سلامتی…به یاد بیار که قبلا هم مریض بودی خوب شدی…به یاد بیار که سیستم ایمنی بدن چقدر قویه …به یاد بیار که فردی حتی سرطان داشته و خوب شده…
پیدا کردن مثال ها در هر زمینه ای به ما کمک میکنه باور کنیم که همه چیز قابل تغییره…
.
به یاد بیاریم خداوند کجاها دستمون رو گرفته و منطقی کنیم باور میکنیم که منطقیه که شرایط تغییر کنه…هر چقدر باور کنیم خداوند افراد و موقعیت ها رو به زندگی ما هدایت میکنه…
مهم
مهم
مهم
پنج خط بالا خیلی مهمن
تمرین :
1)به یاد آوری نعمت های گذشته و اینکه خدا کجاها دستمون رو گرفته
2)جلوی ورودی های ذهن رو بگیر…خوراک بد به ذهنت نده…اخبار گوش نده…با جلوگیری از این کارها، کار رو برای خودت راحت کن…
هر چیزی که ببینی و بشنوی ذهن شروع میکنه به تقویت کردن اونها..منفی ها رو خیلی تقویت میکنه.ولی اگر یه نکته مثبت بشنوه قبول نمیکنه میگه نه بابا خالی بندیه…به خاطر همین مهمه که با چه افرادی نشست و برخاست میکنی …توی شبکه ها اجتماعی چیو میبینی…
خانم شایسته جانم ازت سپاسگذارم که سبب شدی این فایل طلایی متولد بشه
سلام فهیمه جان چقدر قشنگ گفته های استاد رو تکرار کردی واقعا از خواندنش لذت بردم همون‌طور که با شنیدن صدای استاد اشک ریختم و لذت بردم از خواندن کامنت زیبایشما هم دوباره اون حال و هوا برا تداعی شد لذت بردم و روحم لطیف شد موفق باشی دوست من
سلام و درود فتانه عزیز
ممنونم که برام نوشتی، همیشه وقتی میبینم ذهنم خیلی داره اذیت میکنه موقع شنیدن یک فایل شروع میکنم به نوشتن …اینجوری هم ذهنم ساکت میشه و هم چیزهایی که مینویسم خیلی کمکم میکنه …این روش به من خیلی کمک کرده …خوشحالم که با خوندنش به شما هم حس خوب داد…استادم که در این فایل و چند تا فایل قرانی اخیر هممون رو برده جاهایی که فقط خودش میدونه و زبان از گفتنش قاصر هست…
خدا رو شکر که همگیمون داریم از این جام بهشتی نوش میکنیم
موفق باشی
به نام ربّ
سلام با بی نهایت عشق برای شما
رد پای روز 10 رو با عشق مینویسم
امروز صبح وقتی داشتم کارامو انجام میدادم هدایت شدم به ستاره کنار اسمم و درک هایی که داشتم تو قسمت نظرات نوشتم
بعد ناهار درست کردم و با عشق خودم خوردم و لذت بردم
وقتی نماز میخوندم یهویی به خودم گفتم طیبه تو میتونی
داشتم به تکرار باورا فکر میکردم
گفتم من باید تمرکز کنم
اولش گفتم من اگر به یه فایل گوش بدم ، نمیتونم به بقیه فایلای استاد و یا تغییر باورهام گوش بدم
بعد یه حسی بهم گفت
تو یه کاری کن
یه بار در طول روز مثلا به باورعشق گوش بده ، اما اون یه بار رو سعی کن تمرکز 100 در 100 بذاری و بعد بری روی باور مثلا ثروت گوش بدی و باز هم تمرکز 100 در 100 بذاری
اینجوری میتونی به همه چیز گوش بدی و عمل کنی و شگفتی های خدا رو ببینی
و یاد فایلی افتادم ،رمز شهرت آلبرت انیشتین
که استاد میگفت :
رمز موفقیت
اینه که تمام انرژی و زمانت رو بذاری روی یک موضوع و تا حلش نکردی روی موضوع بعد نری
دوستان افراد موفق افرادی هستن که وقتی دارن مطالعه میکنن ،فقط دارن مطالعه میکنن
وقتی دارن غذا میخورن ،فقط دارن غذا میخورن
در واقع اگر تو داری مطالعه میکنی و حواست جای دیگه هست ،تو مطالعه نمیکنی
و مطالعه ات هیچ نتیجه ای نداره
وقتی تو داری کار میکنی ،حواست جای دیگست تو کار نمیکنی و کارت هیچ نتیجه ای نداره
خیلی مهمه که تمام تمرکز و قدرتتو بذاری روی یه موضوع
اونوقته که چه کارهایی که نمیتونی انجام بدی
تمام تمرکزتون رو روی یک موضوع بذارین ،اونوقت نتیجه بی نظیره فوق العاده هست
موقع مطالعه باید تمام توان تمام قدرت روی مطالعه باشه
وقتی سر کلاسی فقط گوش کن به درس ،ببین چقدر نتیجه میگیری ،اصلا نیاز نیست براش کتاب بخونی
این یک قانونه
تمرکز باعث قدرت میشه
وقتی اینو یادم آوردم و رفتم جملات دقیقشو از فایل نوشتم
با خودم عهد کردم تمام تلاشمو بکنم و از این به بعد هرکاری که انجام میدم ،تمرکز بذارم روش
و از امروز در هر کاری تمرین میکنم که تمام تمرکزمو روش بذارم و به درستی انجامش بدم
حاضر شدم تا برم دو تا تابلومو که قرار بود ببرم، برای هنرجوی استادم که گالری داشت ، برم اونجا وتابلومو بهش بدم تا برام بفروشه
تابلوی دختر رها بود با طبیعت زیبای ارفده
که خودش پیشنهاد فروششو دو سه هفته قبل بهم داده بود ، و من بارها خواستم برم نمیشد و امروز تصمیم گرفتم برم و تابلوهامو تحویلش بدم و گفت که ببرم گالریش و اگر کارای دیگه داشتم میتونم بهش بدم تا بفروشن
خیلی خوشحال بودم ،چون خدا داشت به باورایی که تکرار میکردم پاسخ میداد و این خودش یه نشونه بود
تو این چند روز ، خیلی اتفاقای جالب برام رخ داده با تکرار باورای عشق و هماهنگ کردن ذهن با روح
و گوش دادن به فایل کلید اجابت دعا
تو راه مدام به این فکر میکردم که چه قیمتی باید بگم
سریع حرفای استاد عباس منش رو یادم آوردم و گفتم تو دیگه الان یادگرفتی و نباید اشتباه های یک سال قبلت رو تکرار کنی
که میگفت اول تکامل
اگر شما تا الان هیچ تابلویی نفروختین و حتی تابلوتون یک میلیون هم فروش نرفته ،نمیتونین قیمتشو با توجه به چند تا جنبه بیشتر بگین ،مثلا 3 میلیون و یا بیشتر
و یا اینکه میگفتن کیفیت کارتون مهمه که هر کیفیتی داشت به نسبت اون قیمت بذارین و رفته رفته با تغییر باورهاتون و فروشتون کیفیتش رو بالا ببرین و کلی حرفایی که یادم بود رو به خودم گفتم و گفتم طیبه تو الان این دو تا تابلو رو میبری
اول اینکه کیفیت کارت خوب نیست و در حد معمولیه
دوم اینکه تو پشت کارت پارچه زدی تا ایرادای تابلوت برطرف بشه
درسته زمان گذاشتی برای نقاشی و چون بلد نبودی و پارسال داشتی کار میکردی ، کلی روش زمان گذاشتی ،اما باز هم باید درست قیمت بذاری
وقتی به همه اینا فکر کردم
به نتیجه رسیدم که 1 میلیون و 500 بگم
و به تصمیم نهایی رسیدم
وقتی مترو بودم یه پیامی برام اومد
نوشته بود ابلاغیه برام اومده
با دیدن پیام ابلاغیه خیلی خوشحال شدم
چرا؟؟؟
چون که من روی باورام کار میکردم و درمورد شکایتم که تو رد پاهام نوشتم که تابلوی نقاشیم رو پارسال تو یه نمایشگاه ،پاره کردن ،که دقیق نوشتم همه رو
و درس هایی که تو این یکسال گرفتم از این ماجرا که باز هم خودم و باورهام بودم که سبب این اتفاق شدم
و من بعدش شکایت کردم و از اول سال روند شکایت که پیش رفت کلی از این روند درس ها گرفتم و باورای محدودم رو شناختم و در تلاش بودم که برای همه شون باور قوی بسازم و تکرار کنم
جدیدا وقتی تمرینات ستاره قطبی دوره 12 قدم رو انجام میدادم
یکی از درخواست های هر روزم
این بود که همه چیز به نفع من رخ میده و لحظه پایانی رو به وضوح میدیدم و هر روز صبح مینوشتم و تجسم میکردم و کلی ذوق میکردم
و آخر شب ، با اینکه خبری از ادامه روند کارم از دادگاه نشده بود ، اما حسم رو خوب میکردم و آخر شب دوباره اون لحظه رو تجسم میکردم و میخندیدم و حتی لحظه ای رو که ذوق میکردم جلو قاضی رو میدیدم و میشنیدم که میگفت رای نهایی دادگاه
رای به نفع سرکار خانم طیبه مزرعه لی صادر شد
حتی مهر و امضاشم میدیدم
حتی خودمم میرفتم امضا میزدم با خوشحالی
و خانم ها …. موظف هستند مبلغ خسارت تابلوی خانم مزرعه لی را که مبلغ 33 میلیون هست پرداخت کرده و کل هزینه های دادگاه را نیز پرداخت نماییند
وای خدای من شکرت
خدا در قدم اول رفتنم به شکایت کردن ،که هیچ پولی نداشتم که حتی پول دفتر خدمات قضایی رو بدم ، به من این آیه رو گفت و به یک باره به زبونم جاری کرد
درست اون لحظه ای که عاجز بودم و از خدا میخواستم که کمکم کنه و دو دل بودم که برم شکایت کنم یا نه
اون روز خدا با آیه ی
و لسوف یعتیک ربک فترضی
به من آرامشی داد و اطمینان داد که این مسیر رو برو راضیت میکنم
الان حدودا 10 ماه از اون روز گذشته و من بی نهایت درس از این روزهایی که مربوط به شکایتم بود گرفتم و رشد کردم
و الان خدا هر روز داره شگفت زده ترم میکنه
این روزا یه حسی دارم که همه چیز به نفع من رخ میده
نتیجه هرچی که بود به نفع منه حتی با اینکه مبلغ رو نوشتم اما هرچی که خودش بگه
چون میدونم که خدا داره همه کارامو انجام میده و با باورهای قوی که میسازم خدا به سرعت داره کارامو انجام میده
وقتی این لحظه پایانی رای به نفع من صادر شد رو تجسم میکنم ،نمیدونم از کی دارم مینویسم
اول یکم سخت بود واضح صحنه پایانی رو نمیدیدم
اما هر شب که دوباره تجسم میکردم و تیک میزدم و میگفتم در دست اقدام توسط ربّ ماچ ماچی من ،اینم تجسم میکردم که همه کارمندای مربوط به پرونده من ،همه و همه مسخر من هستن و انقدر مودب و با احترام با من صحبت میکنن و کارهای من رو انجام میدن که از تصور اینا ذوق میکردم
من چند روزی نوشته بودم و وقتی این پیام اومد خندیدم ،تو مترو بودم ، گفتم اینه درستش همینه که خدا داره پاسخ میده به تغییر باورهای من
چون بعد از 6 ماه برای من ابلاغیه اومد
چند روزی بود که من باورایی رو میگفتم و تکرار میکردم که همه چیز داره انجام میشه و دارن به پرونده من رسیدگی میکنن و به سرعت ابلاغیه میاد و کارای من انجام میشه
و در تمرین ستاره قطبیم که مینوشتم ،امروز پیام ابلاغیه اومد
چقدر سریع رخ میده
خدایا شکرت
قانون داره کار میکنه
من باورامو تکرار کردم و تجسم کردم الان به سرعت پیش میره
و الان باید باورایی بسازم و تکرار کنم که به سرعت تر انجام بشه
و سپاسگزاری کردم و دوباره تو مترو با حال خوب لحظه پایانی رو تجسم کردم و رفتم گالری هنرجوی استادم
وقتی رفتم انقلاب و رسیدم گالری خانمی که هنرجوی استادم بود ، داشت تمرین انجام میداد در مغازه شو زدم و سلام کردم
یه خانم بسیار زیبا و مودب و آروم و صمیمی و چهره اش نور داره و خوشرو که از طرف خدا دستی برای من بود تا برای من کار انجام بده
همین که رسیدم و سلام دادم صندلی برام آورد و سریع چای ریخت و خرما و بیسگوییت گذاشت
بعد باهمدیگه صحبت کردیم و از نقاشیا و استادمون که تدریسش در طبیعت و نقاشی عالیه به همدیگه میگفتیم
وقتی تابلوهامو برداشت تا ببینه ، و گفت میفروشم و بعد سر حرف درمورد تذهیب و نقاشی و خط باز شد
بهم گفت میتونی هفته ای یه بار بیای اینجا بهت یاد بدم و اگر کار بود سفارش بگیری
بهش گفتم هزینه آموزشش ،گفت نمیگیرم ،بهت یاد میدم رایگان در عوض یکمم برای من کار کن وقتی یاد گرفتی
در اصل بهم پیشنهاد کاری داد
و منم قبول کردم که هفته ای یه بار بتونم چهارشنبه ها صبح برم گالریش و ازش یاد بگیرم
هرچی که خیر هست همون رخ بده ان شاء الله
وقتی برگشتم تو راه به این فکر بودم که باورای هم جهت با خواسته فروش تابلوهامو تکرار کنم و بنویسم و ضبط کنم
چون استاد میگفت باورهم جهت با خواسته هاست که رخ میده
و خدا پاسخ میده
وقتی به پیشنهاد یاد دادن کار تذهیب که گفت فکر کردم ، اولش گفتم نه چرا برم یاد بگیرم
اما حس کردم یاد بگیرم ، یه حسی بهم گفت خوبه که یاد بگیری ، خوبه برای تابلوهای آینده ام که میخوام کار کنم ، میتونم از تذهیب هم استفاده کنم ،اما این خداست که بهم یاد میده و ایده هاشو بهم میگه
چون من تو تمرین ستاره قطبیم نوشته بودم که به من سفارش نقاشی بدن و این یه نشونه بود
درسته هنوز سفارشی نگرفتم اما نشونه اش رو دیدم و تایید میکنم و به تکرار باورهام تمرکزی ادامه میدم
وقتی برگشتم تا برم برسم مترو انقلاب ، انقدر هوا خوب بود خود خود بهشت بود ،کلی کیف میکردم و خدا با هر قدمی که راه میرفتم با عدد 74 تاییدش رو بهم نشون میداد
جدیدا تکرار این تایید با این عدد 74 و 974 بیشتر شده که حس میکنم باورامو که دارم تکرار میکنم و تازه تمرکزی شروع کردم
این تکرار اعداد به من پیام رو میرسونه که طیبه مسیرت درسته و عشق خدا رو بی نهایت دریافت میکنم و با هر بار دیدن این عدد همیقا میخندم و میگم منم دوستت دارم ربّ ماچ ماچی من
یا میگم عشق دلمی تو ربّ من
یه وقتایی حواسم به اطراف نیست یهویی بلند میگم و بعد سپاسگزاری میکنم
وگرنه با عقل منطقیم هر چی فکر میکنم میگم ،مگه میشه در چند ثانیه 5 تا ماشین رد بشن و همه شون 74 رو روی پلاکاشون داشته باشن
اینا همه نشونه هست
تایید بر درستی مسیرم
خدایا شکرت
ساعت
17:7
وایساده بودم تو قطار ، داشتم برمیگشتم خونه و به گوشیم نگاه میکردم ،یه حسی بهم گفت برگردم و به پشت سرم نگاه کنم و نوشته پشت سرمو بخونم
با تعجب برگشتم ، بالای صندلی دیوار قطار نوشته بود
قهرمان درون خودته ،باید باورش کنی !
دوباره تبلیغ فیلم باغ کیانوش بود
من بارها تبلیغاتشو دیده بودم اما نوشته هاشو ندیده بودم
با این نشونه خدا به وضوح داشت بهم میگفت که طیبه
ذهنت رو با روحت هماهنگ کن ،باورش کن ، خودت هستی که میتونی زندگیت رو بسازی ، میبینی تو این چند روز چقدر سرعت گرفته روند کارهات و روابطتت و اینو قشنگ احساس میکردم
پس باورهاتو قوی کن و هر روز تمرکزی تکرار کن
با نشونه گرفتن این جمله ،خیلی حس خوبی داشتم
وقتی رسیدم نزدیک خونه مون داشتم به آسمون نگاه میکردم ،دوباره دو تا ستاره پر نور رو دیدم یکی خیلی خیلی پر نور بود و گفتم حتما ستاره قطبی هست
و داشتم نگاه میکردم و درختارو که میدیدم انقدر زیبا بودن که بلند گفتم خود خود بهشته ،چقدر زیباست
خوشحالم از اینکه میتونم این همه زیبایی رو ببینم
همین که از خیابون رد شدم با عدد 74 دوباره بمباران عشق شدم
خدا داره عشقشو با این عدد بیشتر بهم نشون میده
رفتم از دوشنبه بازار خرید کردم و برگشتم
وقتی رسیدم خونه به کارام رسیدم یهویی شنیدم
داداشم ظرفارو داره میشوره ، وای خدای من شکرت
منم که دارم با ارسال فرکانسام و تکرار باورام بدون اینکه کاری انجام بدم ،رفتار آدما خود به خود تغییر میکنه
این منم که با هماهنگ شدنم با درونم به راحتی اون چیزهایی رو که میخواستم الان یکی یکی داره رخ میده
وای خدای من
بعد که رفتم شام درست کنم
من با هر لحظه ای که تو آشپزخونه بودم و داشتم املت درست میکردم عمیقا میخندیدم و مدام پشت سر هم میگفتم شکرت ربّ من شکرت
این روزا سجده شکر زیاد میرم
قبلا اینجوری عمیقا خوشحال میشدم اما خود به خود به سجده نمیرفتم
این روزا داره بیشتر میشه ذوق بی نهایتم
من با تکرار باورای عشق که 3 روز شده شروع کردم چی داره رخ میده
داداشم‌ظرف میشوره هر روز
بدون اینکه من چیزی بگم و مطمئنم وقتی مادرم از خونا خواهرم بیاد ،به چشم میبینه که خود به خود داره تو کارای خونه کمکمون میکنه
ارتباط بینمون صمیمی تر از قبل شده
وای خدای من ، طیبه دو سال پیش تا یکم داداشش میموند خونه اذیت میشد ، که انقدر با خودم درگیر بودم که حس میکردم داداشم گیر میده به همه چی یا نمیتونم راحت باشم تو خونه
اما الان اصلا هیچ احساس ناخوبی ندارم که خونه هست
و فقط برای تدریس میره سرکارش
خدایا شکرت
امروز داشتم فایلایی که برای باورای قوی ضبط کرده بودم چند ماه پیش ، با صدای خودم ، گوش میدادم
وای فقط میخندیدم
من چیزای رو تو فایلا میگفتم که همه رخ داده بودن و حتی من از دستفروشیام می گفتم که کلی ازم خرید میکنن و ازم خرید کردن
از اینکه سیم کارتی رو که مسدود شده بود و به نام پدر دوستم بود و فوت کرده بود و دوستم نمیرفت بره به نامم بزنه و من که سال ها استفاده میکردم سیم کارت رو، میگفتم که من لیاقت اینو دارم که سیم کارت به نام من بشه و به طرز شگفت انگیزی وقتی عاجز بودنم رو اعلام کردم به سادگی و راحتی اون سیم کارت به نام من شد
انقدر راحت کاراش انجام شد که تو دو روز به اسمم شد بدون اینکه من از دوستم بخوام برام کاراشو انجام بده
و خیلی چیزای دیگه که سبب شد دوباره به فکر این باشم که باورای جدید و قوی تر رو بنویسم و تکرار کنم و به اونایی که قبلا ضبط کردم گوش ندم
و با صدای خودم دوباره ضبط کنم
خدایا شکرت
شب من ادامه فایل زندگی در بهشت قسمت 93 رو که برام نشونه اومده بود و دیشب درموردش نوشتم تو فایلش ،دیدم و تو دقیقه 23 میگفت که قدم برداری و بار اول سخته اما بار دوم راحت تر میشه
دقیقا من وقتی 8 دی باورای عشق رو میخواستم تکرار کنم خیلی سختم بود ، ولی فرداش حالم فوق العاده بود و راحت می پذیرفتم
و این روند با تمرکزی که روش بذارم قوی تر و قوی تر میشه
من باید تمرکز بذارم روش
خیلی حس خوبی داشتم امروز
بی نهایت از خدای خوبم سپاسگزارم
برای استاد عزیزم و مریم جان شایسته و همکارانتون و اعضای صمیمی عباس منش بی نهایت عشق و شادی و سلامتی و آرامش و ثروت از خدا میخوام