اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سال نو میلادی رو بهتون تبریک میگم و براتون بهترینهارو از ربم خواستارم …
داشتم این فایل گوش میکردم و روش کار میکردم تا اینکه رسیدیم به قسمتی که در مورد آیه های طلاق صحبت کردید و وقتی داشتین اون آیه سه طلاق رو توضیح میدادین یاد خودم افتادم زمانی که داشتم جدا میشدم در شش سال پیش .. من اون موقع این آیه ها رو نمیدونستم و اصلا باهاشون برخورد نکرده بودم هروقت قرآن می خوندم به خودم زحمت نمیدادم که معنیش رو بخونم فقط عربیش رو می خوندم به همین خاطر اصلا از این چیزا اطلاع نداشتم و اون زمان وقتی تصمیم به جدای گرفتم در مورد طلاق استاد اون جمله کاملا غلطی که میگفتن به من این بود طلاق عرش خدارو به لرزه در میاره اما همیشه ته قلبم این بود که خدا هیچوقت اینجوری راضی نیست وقتی دو نفر نمی تونند باهم زندگی کنند مجبورشون کنه که زندگی کنند ،، خلاصه من با این منطق شروع کردم به راه انداختن موضوع جداییم و ناخودآگاه هم از قوانین طلاق که خدا در قرآن گفته بود استفاده میکردم که لطف خداوند بود اون زمان به من ،، کاملا با احترام و بدون درگیری و حرفی و در حالی که برعکس من همسر سابقم دقیقا برعکس این کارهارو انجام میداد اما حسم میگفت تو همینجوری ادامه بده خدا با توست ،، اصلا اون زمان ایمان عجیبی در درونم نسبت به قدرت خداوند بود که تا به اون موقع در زندگیم تجربه نکرده بودم .. حتی دقیقا همه و نه تنها همه بلکه ذهن من بدتر از همه میگفت آره زن بعد از طلاق بدبخت میشه ،درآمد نداره ،، معلوم نیست چه بلای سرت بیاد و …. از این حرفها و منم دقیقا یادمه هرزمان همچین حرفی میگفتن بهشون میگفتم خدا بزرگه ، خدا کمکم میکنه ،، و به ذهنمم در جواب نجواهاش میگفتم خداوند قدرتش بالاتر از این حرفاست اون کمکم میکنه تا زندگیم رو اونجور که میخوام بسازم ( و در اون زمانی که داشت کارهای طلاقم انجام میشد توسط دستان خداوند و من فقط زندگی میکردم درس میخوندم و خیلی کارای دیگه که به لطف ربم اسم شما رو از زبان یه نفر شنیدم فقط در حد اسم و فکر میکنم تا نزدیک دو سال طول کشید که در مدار حرفاتون قرار بگیرم)
و دقیقا به قول قرآن من داشتم برای رزق برخدا توکل میکردم و نتیجه اشم دیدم زندگیم روز به روز بهتر ، با برکت تر و عالیتر شده و داره میشه و به خودم افتخار میکنم که با تمام وجودی که مثل جنگ من یه تنه می جنگیدم و همه مثل لشکر دشمن منو با حرفای ناامید کننده و پر از شرک بمباران می کردم و بی نهایت قدردان پرودگار هستم که وقتی توکل میکنی واقعا حتی اگه یک نفر باشی بر هزاران نفر پیروزی اینو من در مورد مسئله طلاقم با تمام وجودم تجربه کردم ،، با تک تک سلولهام تجربه کردم که با اینکه شش،هفت سال میگذره اما انقد پر از درس ایمان و اعتماد به خداست که همیشه در ذهنم قدرت پروردگارم رو به خودم یادآوری می کنم ..
آره استاد میشه وقتی یک نفر باشی،توکل کنی و کنترل ذهنی کنی با لشکر دشمن صدهزار نفری پیروز باشی واقعا میشه …
خدا یاریم کنه که همیشه اینو به یاد باشم و همون ایمانی که اونجا نشون دادم در لحظه لحظه زندگیم نشون بدم ، در تمام مسائل زندگیم نشون بدم، در کنترل ذهن نشون بدم و پیروز میدون بشم ..
ربم رو هزاران مرتبه سپاسگزار و شاکرم ..
استاد بی نهایت قدردان این فایل های که واقعا نمیشه روش قیمت گذاشت نسبت بهتون هستم و دوستتون دارم
و همه دوستانی که تو این سایت افتخار شاگردی ایشون رو دارن
استاد نمیدونم با چه زبانی از شما تشکر کنم و به چه شکل بیان کنم که چقدر زیبا و شیوا کلام خدا رو برای ما بازگو کردین که قابل فهم بشه و بتونیم با زندگی حال حاضر خودمون مطابقت بدیم و از این الگو ها استفاده کنیم
واقعا الان سردرگم هستم و نمیدونم از کجای این فایل و از کدوم قسمت صحبت هاتون که حسشون کردم صحبت کنم چون فقط یه بار گوش دادم و قطعا نیاز دارم صدها بار دیگه هم بهش گوش بدم چون همین دیروز همین درخواست رو از خدا داشتم و داستانش رو هم میگم براتون.
من با یه قسمت از این صحبت هاتون خیلی ارتباط عمیقی برقرار کردم چون با ذره ذره وجودم لمسش کردم و براتون بازگو میکنم و قبلا هم تو چند تا از کامنت هام هم این ماجرا رو تعریف کردم اما تکرارش اینجام خالی از لطف نیست مرتبط با مباحث هست.
شما ماجرای جنگ های صدر اسلام و جنگ بدر و احد و خندق رو تعریف کردین و فرمودین موازنه قوا در جنگ اول و سوم به نفع کفار و با اختلاف زیاد بود و در جنگ دوم به نفع مسلمین بود و جالبه که در جنگ اول و سوم مسلمین یا بهتر بگم مومنین پیروز شدند و در جنگ دوم مسلمانان در جنگ شکست خوردند و دقیقا با همین تعداد و تکرار این بلا سر من هم اومد.
بعد آشنایی با شما و سایتتون تو پاییز 1400 زندگی من دستخوش تغییرات چشمگیری شد و در عرض یکسال از یک شرایط سخت و قفل شده در زندگیم به اوج موفقیتی که شاید در طول 10 سال هم باور نداشتم بهش برسم رسیدم به مانند پیروزی جنگ بدر و درست از همینجا به خودم غره شدم و در سراشیبی افتادم و یکسال و نیم حسابی چک و لقد خوردم و فهمیدم که اگر خیر و برکتی به من رسیده به واسطه توانایی های من نبوده بلکه به واسطه هدایت ها و حمایت ها و به واسطه فضل پروردگارم بوده و به جایی رسیدم که امیدم از هر آنچه که میشد بهش امید داشت قطع شد و فقط خدا برام موند و همونجا دوباره شد نقطه عطف زندگی من. این برام مشابه شکست جنگ احد بود که شما اینجا مثال زدید.
شب ها تا دیر وقت ذهنم درگیر اتفاقاتی که بر من گذشته بود، برای خودم نشستم و یه کاری مشابه دوره گام به گام خانه تکانی ذهن رو تدارک دیدم و به خودم برگشتم، اشتباهاتم رو لیست کردم و طلب مغفرت کردم و شروع کردم به مرور توانایی ها و توانمندی ها و داشته ها و دلخوشی هام و به زور یک فضای فرکانسی مثبتی رو در اون شرایط داغون زندگیم باز کردم. یه اتاق تو دفتر کار اشتراکی داشتم که روزها از داخل در رو میبستم و مینشستم و شروع میکردم به نوشتن و حرف زدن با خدا و هر روز به یک فایلی به یه طریقی هدایت میشدم.
وقتایی که نجواها سهمگین میشد و قلبم به درد میومد قرائت های موضوعی قران رو هربار به یه نحو هدایتی دانلود میکردم و تو گوشم میذاشتم و همه سعیم رو میکردم که بخوابم و با اشک خوابم میبرد و تا زمان بیداریم این قرآن همینطور تو گوشم مرور و تکرار میشد.
روز بعد با حال کمی بهتر بیدار میشدم و باز با همون جهنم دیروز مواجه میشدم اما ید الله فوق ایدیهم و من به این ایمان داشتم.
از میان این سوره ها سوره رعد و سوره حمد و سوره نور خییییلی بهم کمک کرد و آیه آخر آیه الکرسی که میگه میگه خداوند دوست و یاور کسانی است که به خدا ایمان آورده اند و آنها رو از تاریکی خارج و به سمت نور میبرد و با این آیات اشک میریختم و قلبم آروم میشد.
من ایمان داشتم که وعده خدا حق است و همینطور هم شد و در تاریکترین روزهای همین دوران به یکباره نور امیدی به زندگی من دمید که در عرض 6 ماه زندگی من کن فیکون شده و پشت سر هم دارم اتفاقات خوب و خارق العاده رو تجربه میکنم و این از زمانی اتفاق افتاد که من به خداوند توکل کردم و باورهام رو تقویت کردم. این هم مثل پیروزی در نبرد خندق بود برای من و این مثالتون واقعا برای من جذاب و شنیدنی بود.
حالا بعد گذار از این مراحل دوسداشتم موقعیتم باز هم بهتر بشه و رشد کنم و یکبار هم دو سه ماه قبل با دوره گام به گام سایت جلو اومدم و یکی دو هفته هم هست که خودم با یه عنوان ثروت و موفقیت یه خانه تکانی گام به گامی رو برای خودم درست کردم و هر روز از نشانه روزم کمک میگرفتم که رو چی کار کنم تا ایکنه به دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها هدایت شدم و با اینکه خیلی وقت پیش خریده بودمش اما وقتی بازش کردم و گوش دادم و رفتم سراغ تمریناتش که انجامشون بدم انگار که من اصلا این دوره رو نداشتم و با عطش و ولع رفتم به سراغ این دوره و جلساتی و الان بعد هفت هشت روز تازه به تمرینات جلسه چهارم رسیدم.
هر جلسه رو چندین بار گوش میدم و بعدم با حوصله تمریناتش رو و فایل توضیح جلسه رو مینویسم و چند بار مرور میکنم و انجامشون میدم.
دیروز بعد از ظهر تو دلم گفتم خدایا تو خرداد و تیر که به قرآن هم در کنار فایل ها گوش میدادم چقدر خوب بود و سوره نور رو بصورت اتفاقی دوباره با معناش شنیدم و خیلی دلم خواست که باز هم هدایت بشم.
این هم بگم در حال خوندن جزء های آخر قران کوچکم هستم و داره اولین ختم قرآنم کم کم تموم میشه و اون سوره طلاق رو هم که اشاره فرمودین رو هم چند روز پیش خونده بودم و اون آیه ی زیبا رو هم مرور کرده بودم و از همه اینها جالبتر و شگفت انگیزتر پاسخ خداوند به درخواست من و شاید خیلی از دوستان دیگه بوده که این فایل با این موضوع و به این زودی در سایت قرار گرفت و خدا میدونه چقدر از شنیدنش لذت بردم.
استاد فایل ها و توصیه ها و جلسات شما مثل ابزار هستند و چقدر خوبه که بعدا هم در موردشون چنین فایل هایی رو میذارید و نحوه استفاده از اون ابزار و نحوه کارکرد و مکانیزم اثرش رو هم میگید.
چون خیلی فرق داره من نوعی کورکورانه و بدون درک و بدون اینکه هدف از انجام این کار یا شنیدن این فایل یا انجام این تمرین رو بدونم انجامش بدم و برعکس بدونم اگر این فایل رو یا این تمرین یا این حرکت رو انجام بدم به این شکل و به این خاطر و در این جهت روی من اثر میذاره و شما این رو به زیبایی در مورد مکانیزم سپاسگذاری و نحوه انجام درست اینکار هم از زبان خودتون و هم از روی آیات برامون گفتین و همین به یاد آوردن گذشته رو برامون تشریح کردین که دقیقا چکار میکنه و من هم این کار رو کرده بودم و امروز فهمیدم چه اثراتی گذاشته و به چه شکل باعث ورود این حجم از اتفاقات خوب به زندگی من شده و چه جالب سوره ضحی و صحبت های خداوند با پیامبر رو تشریح کردین و چقدر خوب برامون یه مثال فوق العاده رو آوردین که ازش تو زندگیمون استفاده کنیم.
میتونم از این فایل چند صد صفحه مطلب بنویسم حتی بیشتر از سررسیدهایی که پر کردم و میدونم این راهکار عملی و فوق العاده به چه شکل جواب میده و تجربه ش کردم و خواستم به پاس قدردانی از شما و برای اینکه بدونید این فایل چقدر برام ارزشمند بوده این کامنت رو میذارم و از خدایی که از زبان شما داره کلام نافذش رو برای ما بازگو میکنه و هدایتمون میکنه بی نهایت سپاسگزارم و شکرگذار حضورم در این سایت و بودن در کنار شما و سایر دوستانم هستم.
باز هم ممنون و سپاسگزارم و براتون آرزوی توفیقات روز افزون میکنم️
بنامخداوند دانا وتوانا و عالم و هدایتگر جهان هستی
خدایا شکرت برای همه داشته های کوچکوبزرگی که دارم
الهی هر آنچه دارم از آن توست که به من رسیده ، من به هر خیری از جانب تو محتاجم
جان جانانم ،من را به راه راست هدایتم کن و نعمت و فراوانی را بر زندگی آن جاری کن
تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم
درود بر استاد عشق و توحید و مریم بانوی نازنین که دستی شد دوباره از سوی خداوند برای یک فایل ارزشمند پرانرژی در سایت با دادن قرآن کلام خداوند به استاد عباس منش
سلام به همه دوستان هم مدارم و قدردان تک تک شون با کامنتهای قشنگی که مینویسند در هر فایلی که در مسیر اجرای قوانین الهی کمک کننده هر کدوم از ماست .
چقدر این فایل و دوست داشتم ، دیروز که برای خواسته هام از خداوند الهام و نشونه و هدایت الهی طلب کردم ، امروز که در این فایل توحیدی شنیدم ذکریای پیامبر هم برای اجابت دعایش از خداوند نشونه خواست و خداوند هم نشونه داد به او گفت: سه روز نمیتونی صحبت کنی .
امکان پذیر بودن خواسته ها و آرزو هامون با :
1)باور و ایمانواطمینان قلبی به خداوند خالقی که رزاق و رحمان و رحیم و توانا و قدرتمند جهان هستی است.
2) منطقی کردن ذهن و مغزمون با نشون دادن الگوهایی از آنچه که خداوند بارها و بارها در زندگی خودمونو اطرافیانمون بدون هیچ محدودیتی جاری کرده …
عاشق آیات قرآن شدیم این روزها با این فایلهای اخیر و درک وفهم مون با ترجمه زیبای استاد چقدر زیباست ، کلام خداوند در گفتگو با پیامبران چقدر میتونه واسمون کاربردی باشه اگر اجرا کنیم ، تکرار کنیم و تمرکز کنیم بر تقوی و کنترل ذهن ..
تایید تایید تایید شکرگزاری در تک تک فایلهای استاد ، کلید خوشبختی و رسیدن به احساس خوب و اگر در لحظه لحظه زندگی مون تکرار کنیم ، در تضادهای زندگی توجه کنیم به نکات مثبت ، در لحظه اکنون و مسائل و خواسته هایی که دارم فقط روی خودم و باورهام تمرکز بزارم و بنویسم و هرروز ذهن منطقی امو خلع سلاح تر کنم .
خوشحالم که این روزها خداروشکر دارم روی هر دوموضوعی که استاد تو این فایل تاکید داشتند کار میکنم، میدونم نتایجی که میخوام هم تکاملی ، در زمانومکان مناسب به سادگی و آسونی میاد.
چه خواسته هایی همین لحظه تو ذهن من غیر ممکن به نظر می رسه؟
1. من بتونم تا عید دو تا ابزارکاری (گیوتین و خم کن)که نیاز دارم رو بخرم.
2. بتونم پروژه های رو بگیرم که تا پایان خرداد ماه سال آینده ظرفیت تولیدم پر باشه.
3. بتونم سال آینده یک کارگاه برای خودم بخرم.
4. بتونم تو چند ماه مونده تا عید یک سفر جنوب برم
و اما چه باورهایی باعث شده تا من رسیدن به این خواسته ها رو غیر ممکن فرض کنم.
در مورد خریدن ابزار کارم تا عید باید 700 میلیون از کارگاه بردارم و بدم به این دستگاه ها خوب با شرایط موجود نمی توانم چون همین الان اگر پروژه های موجود رو تحویل بدم حدودا 800 دستم می رسد و این 800 تومن تامین مواد اولیه ها رو بزور برسونه.
توی این باور مشکل بزرگ اولا ثابت گرفتن مبلغ 800 تومن و 700 تومن است. یعنی با ذهن منطقی خودم دارم حساب و کتاب می کنم این در حالیه که حساب و کتاب خدا با من خیلی متفاوته . همین چند وقت پیش می خواستم یه ابزار بخرم 140 میلیون پولش بود تو عرض چند روز اومد و نشست تو کارگاه بدون اینکه یک ریال پول بدم. و کلی کارمون رو راحت کرد. اون روز هم می گفتم چطور؟ ولی خدا انجامش داد. امروز هم باید چطور گفتن و حساب و کتاب کردن رو فراموش کنم و بگم خدایا من می خوام تو بهم بگو چطور اقدام کنم؟ (جالبه که یادم اومد چند وقت پیش یه بنده خدایی خودش زنگ زد و گفت خم کن و گیوتین نمی خوای گفتم چرا گفت بیا با هم راه میایم و همین باور من که چطور ؟، نذاشت برم سراغش پس فردا اولین کارم رفتن سراغ این بنده خداست)
پارسال هم می خواستم ماشین بخرم دقیقا همین دی ماه بود و گفتم با شرایط این لحظه نشدنیه و خدا راهی رو باز کرد که چند روز بعد ماشینی خیلی بهتر از اون چیزی که فکرشو می کردم رو دم دره خونمون بهم تحویل داده شد.
اول امسال کارگاهم جایی بود که با یک شرکت دیگه سوله مشترک داشتیم و یکسری مشکلات فراوان داشتیم و من اول سال از خدا خواستم هدایتم کنه کارگاهم مستقل بشه و خداوند هدایتی رو انجام داد که من درست سه ماه بعد یعنی 1 تیرماه رفتم تو کارگاه مستقل خودم. و چقدر شرایط متفاوت و بهتر شد.
اول امسال پروژه هام یکم گسسته تر بود ، خواستم از خدا این پیوستگی رو ایجاد بکنه و همین ماه پیش نگاه کردم دیدم تا شب عید ظرفیت تولیدم کاملا پره و این برام خیلی لذت بخش شد و الان هم می شه که خدا هدایتی انجام بده تا خرداد ماه ظرفیت رو فول بکنم.
در مورد رفتن به جنوب باورم اینه که چون سفارشم زیاده باید تو کارگاه باشم و نمی توانم برم. این در حالیه که همین امسال من چندین مسافرت عالی رفتم و چندین مسافرت طولانی رفتم و واقعا کار تو کارگاه انجام شده. پس چرا نباید این بشه. خدا می تونه توی این موضوع درها رو باز بکنه.
در مورد خریدن ملک کارگاهی باید به خودم یادآوری کنم که اون موقع که من قانونی بلد نبودم آپارتمان خریدم، 30 میلیون پول داشتم و 210 میلیون ملک خریدم . چیزی که همه می گفتن اشتباه کردی ولی من خواستم و ایمان به خرج دادم و اقدام کردم و شد و و اون خونه به راحتترین شیوه تجهیز شد و من مدتها توش زندگی کردم و لذت بردم. پس ملک کارگاهی هم به همین راحتی میشه . مبالغ در ذهن ما بزرگ هستن ولی برای خداوند، مبلغ یک چیز، مفهومی ندارد. چون پول قرارداد فی ما بین ما انسانهاست. خداوند با پول حساب و کتاب نمی کند. برای خدا داشتن یا نداشتن پول معنا ندارد مهم این است که من در مدار و فرکانس دریافت اون نعمت قرار بگیرم وقتی این اتفاق بی افته اون نعمت به هزاران طریق مختلف وارد زندگی من می شه. خدا خودش شاهده که من این موضوع رو بارها و بارها با پوست و استخوان هام تجربه کردم. زمانهایی من بزرگترین کارهای زندگی ام رو انجام دادم که ایمان داشتم نه پول ، پول خودش اومده. من تلاشی براش نکردم چون من هروقت برای پول تلاش کردم به همون اندازه پول از من دور شده. پس خدایا تو هدایتی کن.
سالی که گذشت رو گذاشته بودم برای تقویت روابطم و خدا رو بی نهایت سپاسگزارم که هدایتم کرد توی روابط کاریم و خانوادگی ام بسیار پیشرفت کردم و من ربطی به امیر پارسال ندارم.
چند روز پیش داشتم فکر می کردم که چه هدفی برای سال جدید داشته باشم دیدم خیلی مشتاقم که امسال روی بحث ایمان کار کنم و ایمان عملی رو توی رفتارم و شخصیتم گسترش و رشد بدم. برای این که بتونم روی این هدف کار کنم به این نتیجه رسیدم که باید برم تو دل ترس هام و شاید این خواسته هام هم فقط یک ایمان می خواد رفتن تو دل ترسها .
سلام به روی ماه استاد قشنگم و عزیز دل استادم و عزیزهای دل من که هم قدمهای منین
استادم منم لطیف…..
همون لطیفی ک داره با آموزشهات غوغا میکنه…..همون لطیفی که از روزی ک پیدات کرده دیگه آروم ننشسته و همش داره خلق میکنه.
به به
عجب فایلی بود
احسنت ب استاد قشنگم
احسنت ب اینهمه تفکر و تدبر و تفحص
و احسنت ب مریم خانم گلم ک هر چی فرکانس مثبت و انرژی استاد هستش اسباب اصلیش بعد الله مریم جونه. هههه
توو فایلهای سریال زندگی در بهشت ک میبینم همش اینو احساس میکنم…
چقد قشنگ مثال میزنین استاد جانم
چقد قشنگ واضح میکنین برامون
چقد قابل درک صحبت میکنین
من دیروز فایل قرآنی قدم دوم دوازده قدم رو گوش میکردم.بخدا با اینهمه حجم آگاهی یهو بلند شدم رفتم یه لیوان آب خوردم
حس کردم این حجم از آگاهی توو گلوم گیر کرده….
آخه من هر فایلتون رو میخام شروع کنم.کل آگاهی هاشو انگار دارم میخورم…و دیروز واقعا داشتم خفه میشدم از اینهمه حجم آگاهی ….
ینی فایلی ازتون ک شروع میکنم همراه با صداتون گاهی میخندم.گاهی گریه میکنم.گاهی عشق میکنم.گاهی هیجان میکنم.گاهی شوکه میشم.گاهی حتی تب میکنم و سرخ میشم…
خدایا شکرت ک منو لایق این مسیر دونستی….
احسنت استاد جونم
درست زدین ب هدف.دقیقا دلیل اصلی اجابت نشدن دعا کار کردن روی همین ایمان و باورپذیری ….ایمان امکان پذیری….قدرت رو بدست خداوند دادن….روی عقلم حساب نکردن…. روی توانایی خودم حساب نکردن….دروازه هدایت های الهی رو نبستن…اعتماد بی قید و شرط ب خداوند….اینکه با تمرکز روی داشته هامون سپاسگزاری کنیم…..اینکه در مدار مسیر الهی باشیم و خلاف جهت حرکت جهان نباشیم…..اینکه باورهای محدود کننده رو پیدا کنیم و حذف کنیم….اینکه باور ب فراوانی داشته باشیم…..باور.باور.باور.باور.باور……
دوست نزدیکتر از من به من است وین عجیبتر که من از وى دورم….
استاد دوس دارم اینقد گریه کنم ولی نمیتونم اما اشک در چشمانم حلقه زد و نتونستم جلو ریزششون رو بگیرم علت اینکه نمیتونم اینه ک بینیمو عمل کردم نباید گریه کنم
استاد من پارسال تا الان مقاومت داشتم ک قران بخونم یعنی حسی بهش نداشتم اما با سوره ضحی یک لحظه درونم حس کردم چقد من تشنه خوندن قرانم کلا یه جور دیگه حسم به قران فعال شد چون من قبل از اینکه وارد قانون جذب بشم سال 97 فک کنم 4یا 5 بار قران رو با فایل های تندخوانی قران ختم کردم به نیت اجابت دعاهام و همین ختم با اینکه ترجمه را نمیخوندم و اصلا معنی رو درک نمیکردم اما ختم عربیشو بهش باور داشتم و همین ختم ها منو در مسیر درست قرار داد و من اتفاقی وارد یک گروه شکرگزاری شدم و نهایتآ به سایت استادم هدایت شدم لطف خدا بود و درخواست من ک به این سایت و این مسیر الهی هدایت شدم..این فایل ادمو از خود بیخود میکنه و میبره به اوج همین یک فایل میتونه ما را به مقصد برسونه بدون اینکه اب تو دلمون تکون بخوره باید بارها و بارها گوش بدم تا درک کنم ک همه چی امکانپذیره من خیلی مثالها در زندگی خودم دارم برای منطقی کردن این باور
قبل از اینکه من وارد این مسیر بشم یه روز یکی از اقوام نزدیک گفت ک یک نفر اومده خونم پیشگو هست و همه حرفاش درسته و فلان ما هم با کلی ذوق رفتیم پیشش بهش گفتم من میخوام توی یه ازمون وکالت شرکت کنم میخوام ببینم قبول میشم یا نه هنوز شروع نکرده بودم بخونم بعد خیلی صریح و روشن به من گفت خوابشو ببینی خخخخ
و من دو سه سال خوندم زمانی میخواستم برم سر جلسه میگفتم فلانی گفت خوابشو ببینی پس چرا دارم خودمو اذیت میکنم ولی باز ادامه دادم ادامه دادم و زمانی ک خداوند دید ک من اصرار میورزم به هدفم دستمو گرفت و بردم توی گروه شکرگزاری و استاد عباسمنش بهم معرفی شد و اون موقع من به خودم اومدم و گفتم ولی من ثابت میکنم ک میشه من هستم ک زندگیمو خلق میکنم و همون سال 1400 ک من باورم رو تغییر دادم بلافاصله قبول شدم اونم در دو نهاد نه یکی اونم در شهر خودم و بعد هم تهران این بزرگترین هدفی بود ک برای من امکانپذیر شد باقی هدفها ک سهلن …..توی یه برگه نوشته بودم و خداوند مرا وکیل افرید چسبونده بودم به دیوار اتاقم .. هیچ غیرممکنی وجود نداره به راستی ک خداوند قدرت مطلق است
خداوند وهاب است
خداوند هوش محض است
خداوند بخشنده و مهربان است
و خداوند نزدیک است
و اما ایه 186 سوره بقره خاص ترین ایه قران …
و چون بندگان مرا [بنگرى] [که آیند نزد تو] پرسشگرى
چو پُرسند در باب من [اى حبیب] منم [بر دعا و دعاگو] قریب
سپس چونکه [خواننده] خواند مرا اجابت نمایم دعاى ورا
بباید [مهیّا بدانسان شوند] که از من پذیراى فرمان شوند
و ایمان بیارند بر من مگر هدایت بیابند [ازین رهگذر]
واقعا اشکم دراومد دیروز تشییع یکی از همکارام بود خیلی جوان بود من قبرستون بودم اولین باری بود ک از ته دل از خدا خواستم بهم فرصت بندگی بده و چقد سپاسگذاری کردم و خوشحال بودم ک قبل از مردنم هدایت شدم خدایا شکرررت
گفتم که روى خوبت، از ما چرا نهان است
گفتا تو خود حجابى ورنه رخم عیان است
گفتم فراق تا کى، گفتا که تا تو هستى
گفتم نفس همین است، گفتا سخن همان است
خدایا از تو میخوام کمکم کنی تا بتونم بیشتر حست کنم تا بتونم درک کنم ک واسطه ای بین من و تو نیست تا درک کنم ک همین ک بگم موجود باش موجود شود
با این فایل چنان عشقی نسبت به قران در من به وجود اومد ک میخام مث سال 97 باز ختم کنم اما این بار متفاوت این بار با آگاهی با شوق با ذوق میخوام درک کنم که چقد من ارزشمندم چقد من خوشبختم که خدا منو در این مسیر مقدس قرار داده …
خدایا منو در اغوش بگیر میخوام یک لحظه از تو دور نشم خدایا دستانم را بگیر تا لحظه به لحظه همراهم باشی
خیلی جالبه ! من همزمان رسیدم به جلسه دوم قدم 12 که در مورد خود باوری هست و رسیدم به روانشناسی ثروت 2 که روی موضوعی شما تاکید میکنید به نام (من همونی هستم که . . .) و بعدشم رسیدیم به امروز روز طلایی من و این فایل بسیار ارزشمند.قدم به قدم توی این 3 روز روی خودباوری و قدرت پروردگار روی ذهنم کار شد.و باورهای فوق العاده ای ساخته شد. الانم توی دوره کشف قوانین زندگی هستم و دارم روی باورها کار میکنم همش همزمانی های زیبایی پروردگار برام رخ داد. خدایا شکرت . حالا میفهمم که چرا وقتی از خدا یه چیزی میخوام خیلی دلم قرص نبود! همین که داشتم باورهام را اصلاح میکردم بازم ذهنم میگفت توی میگی خدا میتونه زندگیت را تغییر بده بگو جچوری؟؟ منم همون موقع بهم شما الهام شدی . گفتم همینجوری که زندگی استاد عباسمنش که الان جلوم نشسته را از اونجا به اینجا تغییر داده . یکمی آرومش کردم . بعدش دوباره گفت حالا برای همه هم جواب نمیده ! دوباره گفتم چرا برای خودم . با جیب خالی بهم خونه داد. بازم آرومتر شد. دوباره گفت حالا اون یه بار بود . گفتم نه پارسال همین موقع پیاده میرفتم سر کار ولی الان نه .. بعد حسم خیلی خوب تر شد و اونم دیگه احساس کردم رفتش و دیگه نیست . حالا بعدش با خودم صحبت کردم . گفتم ببین همینجوری که این نعمتها و هزاران نعمت دیگه بهت داده بازم میتونه این جریان رحمت تا ابد ادامه داشته باشه. دوباره ادامه فایل را پلی کردم. رسیدم به بحث شکرگزاری که یه دری باز کرد که تا الان ندیده بودمش !! من همیشه فک میکردم شکرگزاری فقط یه تشکر از خداونده امروز قشنگ درک کردم که علاوه بر اون مورد میتونه داشتن نعمتها را برام منطقی کنه و راه را برای نعمتهای جدید باز کنه این باور دیگه منو امروز حسابی شارژ کرد توی پوست خودم نمیگنجم ! الان اینجا عروسیه برای من . . .
من فک میکردم آدم توحیدی شدم و خیلی توی 6 سال خوشحال بودم ولی امروز فهمیدم باور داشتن به قدرت پروردگار که هر کاری از دستش بر میاد هم یه قسمتی از توحید هست و اینکه بهش باور و ایمان داشته باشی میتونه خیلی کارها را جلو ببره و فقط خواستن لفظی به درد نمیخوره . آیه هایی که امروز توی این فایل فوق العاده گفتین من تقریبا چند روز یه بار خود پروردگار بهم الهام میکنه ولی ازشون میگذشتم و فقط میخوندم. ولی الان فهمیدم که میگه ایمان جون عزیزم با تو هستما . رد نشو اینا بی دلیل نیست. نگاهم به صفحه آرزوهام خیلی تغییر کرد.واقعا الان دوباره فهمیدم که چرا بعضی چیزا نمیشه . خب به هر حال دوستان خیلی خوبه همه دوره ها جدی کار بشه .همش باهم میتونه قدم به قدم زندگی هممون را تغییر بده . همیشه بعد از هر جلسه از هر دوره میگم فک کنم عیب پیدا کردم و واقعا هم بهتر میشما ولی دوباره یه جلسه دیگه خندم میگیره میگم این دیگه چه آگاهی بود؟ میترکونه .من که واقعا راضی هستم.استاد توی دوره احساس لیاقت یه صحبتی از دوره جدید “شکرگزاری”کردین. چشم انتظاریم
سلام به استاد عزیز و دوست داشتنی
سال نو میلادی رو بهتون تبریک میگم و براتون بهترینهارو از ربم خواستارم …
داشتم این فایل گوش میکردم و روش کار میکردم تا اینکه رسیدیم به قسمتی که در مورد آیه های طلاق صحبت کردید و وقتی داشتین اون آیه سه طلاق رو توضیح میدادین یاد خودم افتادم زمانی که داشتم جدا میشدم در شش سال پیش .. من اون موقع این آیه ها رو نمیدونستم و اصلا باهاشون برخورد نکرده بودم هروقت قرآن می خوندم به خودم زحمت نمیدادم که معنیش رو بخونم فقط عربیش رو می خوندم به همین خاطر اصلا از این چیزا اطلاع نداشتم و اون زمان وقتی تصمیم به جدای گرفتم در مورد طلاق استاد اون جمله کاملا غلطی که میگفتن به من این بود طلاق عرش خدارو به لرزه در میاره اما همیشه ته قلبم این بود که خدا هیچوقت اینجوری راضی نیست وقتی دو نفر نمی تونند باهم زندگی کنند مجبورشون کنه که زندگی کنند ،، خلاصه من با این منطق شروع کردم به راه انداختن موضوع جداییم و ناخودآگاه هم از قوانین طلاق که خدا در قرآن گفته بود استفاده میکردم که لطف خداوند بود اون زمان به من ،، کاملا با احترام و بدون درگیری و حرفی و در حالی که برعکس من همسر سابقم دقیقا برعکس این کارهارو انجام میداد اما حسم میگفت تو همینجوری ادامه بده خدا با توست ،، اصلا اون زمان ایمان عجیبی در درونم نسبت به قدرت خداوند بود که تا به اون موقع در زندگیم تجربه نکرده بودم .. حتی دقیقا همه و نه تنها همه بلکه ذهن من بدتر از همه میگفت آره زن بعد از طلاق بدبخت میشه ،درآمد نداره ،، معلوم نیست چه بلای سرت بیاد و …. از این حرفها و منم دقیقا یادمه هرزمان همچین حرفی میگفتن بهشون میگفتم خدا بزرگه ، خدا کمکم میکنه ،، و به ذهنمم در جواب نجواهاش میگفتم خداوند قدرتش بالاتر از این حرفاست اون کمکم میکنه تا زندگیم رو اونجور که میخوام بسازم ( و در اون زمانی که داشت کارهای طلاقم انجام میشد توسط دستان خداوند و من فقط زندگی میکردم درس میخوندم و خیلی کارای دیگه که به لطف ربم اسم شما رو از زبان یه نفر شنیدم فقط در حد اسم و فکر میکنم تا نزدیک دو سال طول کشید که در مدار حرفاتون قرار بگیرم)
و دقیقا به قول قرآن من داشتم برای رزق برخدا توکل میکردم و نتیجه اشم دیدم زندگیم روز به روز بهتر ، با برکت تر و عالیتر شده و داره میشه و به خودم افتخار میکنم که با تمام وجودی که مثل جنگ من یه تنه می جنگیدم و همه مثل لشکر دشمن منو با حرفای ناامید کننده و پر از شرک بمباران می کردم و بی نهایت قدردان پرودگار هستم که وقتی توکل میکنی واقعا حتی اگه یک نفر باشی بر هزاران نفر پیروزی اینو من در مورد مسئله طلاقم با تمام وجودم تجربه کردم ،، با تک تک سلولهام تجربه کردم که با اینکه شش،هفت سال میگذره اما انقد پر از درس ایمان و اعتماد به خداست که همیشه در ذهنم قدرت پروردگارم رو به خودم یادآوری می کنم ..
آره استاد میشه وقتی یک نفر باشی،توکل کنی و کنترل ذهنی کنی با لشکر دشمن صدهزار نفری پیروز باشی واقعا میشه …
خدا یاریم کنه که همیشه اینو به یاد باشم و همون ایمانی که اونجا نشون دادم در لحظه لحظه زندگیم نشون بدم ، در تمام مسائل زندگیم نشون بدم، در کنترل ذهن نشون بدم و پیروز میدون بشم ..
ربم رو هزاران مرتبه سپاسگزار و شاکرم ..
استاد بی نهایت قدردان این فایل های که واقعا نمیشه روش قیمت گذاشت نسبت بهتون هستم و دوستتون دارم
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام عرض میکنم خدمت استاد عزیز و بزرگوارم
خدمت همکاران محترمشون در سایت عباسمنش
و همه دوستانی که تو این سایت افتخار شاگردی ایشون رو دارن
استاد نمیدونم با چه زبانی از شما تشکر کنم و به چه شکل بیان کنم که چقدر زیبا و شیوا کلام خدا رو برای ما بازگو کردین که قابل فهم بشه و بتونیم با زندگی حال حاضر خودمون مطابقت بدیم و از این الگو ها استفاده کنیم
واقعا الان سردرگم هستم و نمیدونم از کجای این فایل و از کدوم قسمت صحبت هاتون که حسشون کردم صحبت کنم چون فقط یه بار گوش دادم و قطعا نیاز دارم صدها بار دیگه هم بهش گوش بدم چون همین دیروز همین درخواست رو از خدا داشتم و داستانش رو هم میگم براتون.
من با یه قسمت از این صحبت هاتون خیلی ارتباط عمیقی برقرار کردم چون با ذره ذره وجودم لمسش کردم و براتون بازگو میکنم و قبلا هم تو چند تا از کامنت هام هم این ماجرا رو تعریف کردم اما تکرارش اینجام خالی از لطف نیست مرتبط با مباحث هست.
شما ماجرای جنگ های صدر اسلام و جنگ بدر و احد و خندق رو تعریف کردین و فرمودین موازنه قوا در جنگ اول و سوم به نفع کفار و با اختلاف زیاد بود و در جنگ دوم به نفع مسلمین بود و جالبه که در جنگ اول و سوم مسلمین یا بهتر بگم مومنین پیروز شدند و در جنگ دوم مسلمانان در جنگ شکست خوردند و دقیقا با همین تعداد و تکرار این بلا سر من هم اومد.
بعد آشنایی با شما و سایتتون تو پاییز 1400 زندگی من دستخوش تغییرات چشمگیری شد و در عرض یکسال از یک شرایط سخت و قفل شده در زندگیم به اوج موفقیتی که شاید در طول 10 سال هم باور نداشتم بهش برسم رسیدم به مانند پیروزی جنگ بدر و درست از همینجا به خودم غره شدم و در سراشیبی افتادم و یکسال و نیم حسابی چک و لقد خوردم و فهمیدم که اگر خیر و برکتی به من رسیده به واسطه توانایی های من نبوده بلکه به واسطه هدایت ها و حمایت ها و به واسطه فضل پروردگارم بوده و به جایی رسیدم که امیدم از هر آنچه که میشد بهش امید داشت قطع شد و فقط خدا برام موند و همونجا دوباره شد نقطه عطف زندگی من. این برام مشابه شکست جنگ احد بود که شما اینجا مثال زدید.
شب ها تا دیر وقت ذهنم درگیر اتفاقاتی که بر من گذشته بود، برای خودم نشستم و یه کاری مشابه دوره گام به گام خانه تکانی ذهن رو تدارک دیدم و به خودم برگشتم، اشتباهاتم رو لیست کردم و طلب مغفرت کردم و شروع کردم به مرور توانایی ها و توانمندی ها و داشته ها و دلخوشی هام و به زور یک فضای فرکانسی مثبتی رو در اون شرایط داغون زندگیم باز کردم. یه اتاق تو دفتر کار اشتراکی داشتم که روزها از داخل در رو میبستم و مینشستم و شروع میکردم به نوشتن و حرف زدن با خدا و هر روز به یک فایلی به یه طریقی هدایت میشدم.
وقتایی که نجواها سهمگین میشد و قلبم به درد میومد قرائت های موضوعی قران رو هربار به یه نحو هدایتی دانلود میکردم و تو گوشم میذاشتم و همه سعیم رو میکردم که بخوابم و با اشک خوابم میبرد و تا زمان بیداریم این قرآن همینطور تو گوشم مرور و تکرار میشد.
روز بعد با حال کمی بهتر بیدار میشدم و باز با همون جهنم دیروز مواجه میشدم اما ید الله فوق ایدیهم و من به این ایمان داشتم.
از میان این سوره ها سوره رعد و سوره حمد و سوره نور خییییلی بهم کمک کرد و آیه آخر آیه الکرسی که میگه میگه خداوند دوست و یاور کسانی است که به خدا ایمان آورده اند و آنها رو از تاریکی خارج و به سمت نور میبرد و با این آیات اشک میریختم و قلبم آروم میشد.
من ایمان داشتم که وعده خدا حق است و همینطور هم شد و در تاریکترین روزهای همین دوران به یکباره نور امیدی به زندگی من دمید که در عرض 6 ماه زندگی من کن فیکون شده و پشت سر هم دارم اتفاقات خوب و خارق العاده رو تجربه میکنم و این از زمانی اتفاق افتاد که من به خداوند توکل کردم و باورهام رو تقویت کردم. این هم مثل پیروزی در نبرد خندق بود برای من و این مثالتون واقعا برای من جذاب و شنیدنی بود.
حالا بعد گذار از این مراحل دوسداشتم موقعیتم باز هم بهتر بشه و رشد کنم و یکبار هم دو سه ماه قبل با دوره گام به گام سایت جلو اومدم و یکی دو هفته هم هست که خودم با یه عنوان ثروت و موفقیت یه خانه تکانی گام به گامی رو برای خودم درست کردم و هر روز از نشانه روزم کمک میگرفتم که رو چی کار کنم تا ایکنه به دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها هدایت شدم و با اینکه خیلی وقت پیش خریده بودمش اما وقتی بازش کردم و گوش دادم و رفتم سراغ تمریناتش که انجامشون بدم انگار که من اصلا این دوره رو نداشتم و با عطش و ولع رفتم به سراغ این دوره و جلساتی و الان بعد هفت هشت روز تازه به تمرینات جلسه چهارم رسیدم.
هر جلسه رو چندین بار گوش میدم و بعدم با حوصله تمریناتش رو و فایل توضیح جلسه رو مینویسم و چند بار مرور میکنم و انجامشون میدم.
دیروز بعد از ظهر تو دلم گفتم خدایا تو خرداد و تیر که به قرآن هم در کنار فایل ها گوش میدادم چقدر خوب بود و سوره نور رو بصورت اتفاقی دوباره با معناش شنیدم و خیلی دلم خواست که باز هم هدایت بشم.
این هم بگم در حال خوندن جزء های آخر قران کوچکم هستم و داره اولین ختم قرآنم کم کم تموم میشه و اون سوره طلاق رو هم که اشاره فرمودین رو هم چند روز پیش خونده بودم و اون آیه ی زیبا رو هم مرور کرده بودم و از همه اینها جالبتر و شگفت انگیزتر پاسخ خداوند به درخواست من و شاید خیلی از دوستان دیگه بوده که این فایل با این موضوع و به این زودی در سایت قرار گرفت و خدا میدونه چقدر از شنیدنش لذت بردم.
استاد فایل ها و توصیه ها و جلسات شما مثل ابزار هستند و چقدر خوبه که بعدا هم در موردشون چنین فایل هایی رو میذارید و نحوه استفاده از اون ابزار و نحوه کارکرد و مکانیزم اثرش رو هم میگید.
چون خیلی فرق داره من نوعی کورکورانه و بدون درک و بدون اینکه هدف از انجام این کار یا شنیدن این فایل یا انجام این تمرین رو بدونم انجامش بدم و برعکس بدونم اگر این فایل رو یا این تمرین یا این حرکت رو انجام بدم به این شکل و به این خاطر و در این جهت روی من اثر میذاره و شما این رو به زیبایی در مورد مکانیزم سپاسگذاری و نحوه انجام درست اینکار هم از زبان خودتون و هم از روی آیات برامون گفتین و همین به یاد آوردن گذشته رو برامون تشریح کردین که دقیقا چکار میکنه و من هم این کار رو کرده بودم و امروز فهمیدم چه اثراتی گذاشته و به چه شکل باعث ورود این حجم از اتفاقات خوب به زندگی من شده و چه جالب سوره ضحی و صحبت های خداوند با پیامبر رو تشریح کردین و چقدر خوب برامون یه مثال فوق العاده رو آوردین که ازش تو زندگیمون استفاده کنیم.
میتونم از این فایل چند صد صفحه مطلب بنویسم حتی بیشتر از سررسیدهایی که پر کردم و میدونم این راهکار عملی و فوق العاده به چه شکل جواب میده و تجربه ش کردم و خواستم به پاس قدردانی از شما و برای اینکه بدونید این فایل چقدر برام ارزشمند بوده این کامنت رو میذارم و از خدایی که از زبان شما داره کلام نافذش رو برای ما بازگو میکنه و هدایتمون میکنه بی نهایت سپاسگزارم و شکرگذار حضورم در این سایت و بودن در کنار شما و سایر دوستانم هستم.
باز هم ممنون و سپاسگزارم و براتون آرزوی توفیقات روز افزون میکنم️
بنامخداوند دانا وتوانا و عالم و هدایتگر جهان هستی
خدایا شکرت برای همه داشته های کوچکوبزرگی که دارم
الهی هر آنچه دارم از آن توست که به من رسیده ، من به هر خیری از جانب تو محتاجم
جان جانانم ،من را به راه راست هدایتم کن و نعمت و فراوانی را بر زندگی آن جاری کن
تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم
درود بر استاد عشق و توحید و مریم بانوی نازنین که دستی شد دوباره از سوی خداوند برای یک فایل ارزشمند پرانرژی در سایت با دادن قرآن کلام خداوند به استاد عباس منش
سلام به همه دوستان هم مدارم و قدردان تک تک شون با کامنتهای قشنگی که مینویسند در هر فایلی که در مسیر اجرای قوانین الهی کمک کننده هر کدوم از ماست .
چقدر این فایل و دوست داشتم ، دیروز که برای خواسته هام از خداوند الهام و نشونه و هدایت الهی طلب کردم ، امروز که در این فایل توحیدی شنیدم ذکریای پیامبر هم برای اجابت دعایش از خداوند نشونه خواست و خداوند هم نشونه داد به او گفت: سه روز نمیتونی صحبت کنی .
امکان پذیر بودن خواسته ها و آرزو هامون با :
1)باور و ایمانواطمینان قلبی به خداوند خالقی که رزاق و رحمان و رحیم و توانا و قدرتمند جهان هستی است.
2) منطقی کردن ذهن و مغزمون با نشون دادن الگوهایی از آنچه که خداوند بارها و بارها در زندگی خودمونو اطرافیانمون بدون هیچ محدودیتی جاری کرده …
عاشق آیات قرآن شدیم این روزها با این فایلهای اخیر و درک وفهم مون با ترجمه زیبای استاد چقدر زیباست ، کلام خداوند در گفتگو با پیامبران چقدر میتونه واسمون کاربردی باشه اگر اجرا کنیم ، تکرار کنیم و تمرکز کنیم بر تقوی و کنترل ذهن ..
تایید تایید تایید شکرگزاری در تک تک فایلهای استاد ، کلید خوشبختی و رسیدن به احساس خوب و اگر در لحظه لحظه زندگی مون تکرار کنیم ، در تضادهای زندگی توجه کنیم به نکات مثبت ، در لحظه اکنون و مسائل و خواسته هایی که دارم فقط روی خودم و باورهام تمرکز بزارم و بنویسم و هرروز ذهن منطقی امو خلع سلاح تر کنم .
خوشحالم که این روزها خداروشکر دارم روی هر دوموضوعی که استاد تو این فایل تاکید داشتند کار میکنم، میدونم نتایجی که میخوام هم تکاملی ، در زمانومکان مناسب به سادگی و آسونی میاد.
به نام الله یکتا
سلام.
امروز 7 دی ماه 403
چه خواسته هایی همین لحظه تو ذهن من غیر ممکن به نظر می رسه؟
1. من بتونم تا عید دو تا ابزارکاری (گیوتین و خم کن)که نیاز دارم رو بخرم.
2. بتونم پروژه های رو بگیرم که تا پایان خرداد ماه سال آینده ظرفیت تولیدم پر باشه.
3. بتونم سال آینده یک کارگاه برای خودم بخرم.
4. بتونم تو چند ماه مونده تا عید یک سفر جنوب برم
و اما چه باورهایی باعث شده تا من رسیدن به این خواسته ها رو غیر ممکن فرض کنم.
در مورد خریدن ابزار کارم تا عید باید 700 میلیون از کارگاه بردارم و بدم به این دستگاه ها خوب با شرایط موجود نمی توانم چون همین الان اگر پروژه های موجود رو تحویل بدم حدودا 800 دستم می رسد و این 800 تومن تامین مواد اولیه ها رو بزور برسونه.
توی این باور مشکل بزرگ اولا ثابت گرفتن مبلغ 800 تومن و 700 تومن است. یعنی با ذهن منطقی خودم دارم حساب و کتاب می کنم این در حالیه که حساب و کتاب خدا با من خیلی متفاوته . همین چند وقت پیش می خواستم یه ابزار بخرم 140 میلیون پولش بود تو عرض چند روز اومد و نشست تو کارگاه بدون اینکه یک ریال پول بدم. و کلی کارمون رو راحت کرد. اون روز هم می گفتم چطور؟ ولی خدا انجامش داد. امروز هم باید چطور گفتن و حساب و کتاب کردن رو فراموش کنم و بگم خدایا من می خوام تو بهم بگو چطور اقدام کنم؟ (جالبه که یادم اومد چند وقت پیش یه بنده خدایی خودش زنگ زد و گفت خم کن و گیوتین نمی خوای گفتم چرا گفت بیا با هم راه میایم و همین باور من که چطور ؟، نذاشت برم سراغش پس فردا اولین کارم رفتن سراغ این بنده خداست)
پارسال هم می خواستم ماشین بخرم دقیقا همین دی ماه بود و گفتم با شرایط این لحظه نشدنیه و خدا راهی رو باز کرد که چند روز بعد ماشینی خیلی بهتر از اون چیزی که فکرشو می کردم رو دم دره خونمون بهم تحویل داده شد.
اول امسال کارگاهم جایی بود که با یک شرکت دیگه سوله مشترک داشتیم و یکسری مشکلات فراوان داشتیم و من اول سال از خدا خواستم هدایتم کنه کارگاهم مستقل بشه و خداوند هدایتی رو انجام داد که من درست سه ماه بعد یعنی 1 تیرماه رفتم تو کارگاه مستقل خودم. و چقدر شرایط متفاوت و بهتر شد.
اول امسال پروژه هام یکم گسسته تر بود ، خواستم از خدا این پیوستگی رو ایجاد بکنه و همین ماه پیش نگاه کردم دیدم تا شب عید ظرفیت تولیدم کاملا پره و این برام خیلی لذت بخش شد و الان هم می شه که خدا هدایتی انجام بده تا خرداد ماه ظرفیت رو فول بکنم.
در مورد رفتن به جنوب باورم اینه که چون سفارشم زیاده باید تو کارگاه باشم و نمی توانم برم. این در حالیه که همین امسال من چندین مسافرت عالی رفتم و چندین مسافرت طولانی رفتم و واقعا کار تو کارگاه انجام شده. پس چرا نباید این بشه. خدا می تونه توی این موضوع درها رو باز بکنه.
در مورد خریدن ملک کارگاهی باید به خودم یادآوری کنم که اون موقع که من قانونی بلد نبودم آپارتمان خریدم، 30 میلیون پول داشتم و 210 میلیون ملک خریدم . چیزی که همه می گفتن اشتباه کردی ولی من خواستم و ایمان به خرج دادم و اقدام کردم و شد و و اون خونه به راحتترین شیوه تجهیز شد و من مدتها توش زندگی کردم و لذت بردم. پس ملک کارگاهی هم به همین راحتی میشه . مبالغ در ذهن ما بزرگ هستن ولی برای خداوند، مبلغ یک چیز، مفهومی ندارد. چون پول قرارداد فی ما بین ما انسانهاست. خداوند با پول حساب و کتاب نمی کند. برای خدا داشتن یا نداشتن پول معنا ندارد مهم این است که من در مدار و فرکانس دریافت اون نعمت قرار بگیرم وقتی این اتفاق بی افته اون نعمت به هزاران طریق مختلف وارد زندگی من می شه. خدا خودش شاهده که من این موضوع رو بارها و بارها با پوست و استخوان هام تجربه کردم. زمانهایی من بزرگترین کارهای زندگی ام رو انجام دادم که ایمان داشتم نه پول ، پول خودش اومده. من تلاشی براش نکردم چون من هروقت برای پول تلاش کردم به همون اندازه پول از من دور شده. پس خدایا تو هدایتی کن.
سالی که گذشت رو گذاشته بودم برای تقویت روابطم و خدا رو بی نهایت سپاسگزارم که هدایتم کرد توی روابط کاریم و خانوادگی ام بسیار پیشرفت کردم و من ربطی به امیر پارسال ندارم.
چند روز پیش داشتم فکر می کردم که چه هدفی برای سال جدید داشته باشم دیدم خیلی مشتاقم که امسال روی بحث ایمان کار کنم و ایمان عملی رو توی رفتارم و شخصیتم گسترش و رشد بدم. برای این که بتونم روی این هدف کار کنم به این نتیجه رسیدم که باید برم تو دل ترس هام و شاید این خواسته هام هم فقط یک ایمان می خواد رفتن تو دل ترسها .
گفتی مرا چو جویی در جان خویش یابی
چون جویمت که در جان، بس بی نشان نشستی
سلام به روی ماه استاد قشنگم و عزیز دل استادم و عزیزهای دل من که هم قدمهای منین
استادم منم لطیف…..
همون لطیفی ک داره با آموزشهات غوغا میکنه…..همون لطیفی که از روزی ک پیدات کرده دیگه آروم ننشسته و همش داره خلق میکنه.
به به
عجب فایلی بود
احسنت ب استاد قشنگم
احسنت ب اینهمه تفکر و تدبر و تفحص
و احسنت ب مریم خانم گلم ک هر چی فرکانس مثبت و انرژی استاد هستش اسباب اصلیش بعد الله مریم جونه. هههه
توو فایلهای سریال زندگی در بهشت ک میبینم همش اینو احساس میکنم…
چقد قشنگ مثال میزنین استاد جانم
چقد قشنگ واضح میکنین برامون
چقد قابل درک صحبت میکنین
من دیروز فایل قرآنی قدم دوم دوازده قدم رو گوش میکردم.بخدا با اینهمه حجم آگاهی یهو بلند شدم رفتم یه لیوان آب خوردم
حس کردم این حجم از آگاهی توو گلوم گیر کرده….
آخه من هر فایلتون رو میخام شروع کنم.کل آگاهی هاشو انگار دارم میخورم…و دیروز واقعا داشتم خفه میشدم از اینهمه حجم آگاهی ….
ینی فایلی ازتون ک شروع میکنم همراه با صداتون گاهی میخندم.گاهی گریه میکنم.گاهی عشق میکنم.گاهی هیجان میکنم.گاهی شوکه میشم.گاهی حتی تب میکنم و سرخ میشم…
خدایا شکرت ک منو لایق این مسیر دونستی….
احسنت استاد جونم
درست زدین ب هدف.دقیقا دلیل اصلی اجابت نشدن دعا کار کردن روی همین ایمان و باورپذیری ….ایمان امکان پذیری….قدرت رو بدست خداوند دادن….روی عقلم حساب نکردن…. روی توانایی خودم حساب نکردن….دروازه هدایت های الهی رو نبستن…اعتماد بی قید و شرط ب خداوند….اینکه با تمرکز روی داشته هامون سپاسگزاری کنیم…..اینکه در مدار مسیر الهی باشیم و خلاف جهت حرکت جهان نباشیم…..اینکه باورهای محدود کننده رو پیدا کنیم و حذف کنیم….اینکه باور ب فراوانی داشته باشیم…..باور.باور.باور.باور.باور……
ذهن.ذهن.ذهن.ذهن……
حواسمون ب این دو باشه…
کنترلش کنیم….
خلق میکنیم هر آنچیزی ک میخایم….
الحمدلله رب العالمین…حمد و سپاس رب جهانیان
ممنونم استادجونم….
ممنونم مریم جان ک همیشه انرژی استادجانی…..
ممنونم خداجونم ک منو در این مسیر هدایت کردی….
ممنونم دوستان هم قدم خودم
بدرود
به نام رب
سلام به استاد دلها استاد عباسمنش پیام اور خدا
سلام به استاد شایسته بانوی بهشتی
دوست نزدیکتر از من به من است وین عجیبتر که من از وى دورم….
استاد دوس دارم اینقد گریه کنم ولی نمیتونم اما اشک در چشمانم حلقه زد و نتونستم جلو ریزششون رو بگیرم علت اینکه نمیتونم اینه ک بینیمو عمل کردم نباید گریه کنم
استاد من پارسال تا الان مقاومت داشتم ک قران بخونم یعنی حسی بهش نداشتم اما با سوره ضحی یک لحظه درونم حس کردم چقد من تشنه خوندن قرانم کلا یه جور دیگه حسم به قران فعال شد چون من قبل از اینکه وارد قانون جذب بشم سال 97 فک کنم 4یا 5 بار قران رو با فایل های تندخوانی قران ختم کردم به نیت اجابت دعاهام و همین ختم با اینکه ترجمه را نمیخوندم و اصلا معنی رو درک نمیکردم اما ختم عربیشو بهش باور داشتم و همین ختم ها منو در مسیر درست قرار داد و من اتفاقی وارد یک گروه شکرگزاری شدم و نهایتآ به سایت استادم هدایت شدم لطف خدا بود و درخواست من ک به این سایت و این مسیر الهی هدایت شدم..این فایل ادمو از خود بیخود میکنه و میبره به اوج همین یک فایل میتونه ما را به مقصد برسونه بدون اینکه اب تو دلمون تکون بخوره باید بارها و بارها گوش بدم تا درک کنم ک همه چی امکانپذیره من خیلی مثالها در زندگی خودم دارم برای منطقی کردن این باور
قبل از اینکه من وارد این مسیر بشم یه روز یکی از اقوام نزدیک گفت ک یک نفر اومده خونم پیشگو هست و همه حرفاش درسته و فلان ما هم با کلی ذوق رفتیم پیشش بهش گفتم من میخوام توی یه ازمون وکالت شرکت کنم میخوام ببینم قبول میشم یا نه هنوز شروع نکرده بودم بخونم بعد خیلی صریح و روشن به من گفت خوابشو ببینی خخخخ
و من دو سه سال خوندم زمانی میخواستم برم سر جلسه میگفتم فلانی گفت خوابشو ببینی پس چرا دارم خودمو اذیت میکنم ولی باز ادامه دادم ادامه دادم و زمانی ک خداوند دید ک من اصرار میورزم به هدفم دستمو گرفت و بردم توی گروه شکرگزاری و استاد عباسمنش بهم معرفی شد و اون موقع من به خودم اومدم و گفتم ولی من ثابت میکنم ک میشه من هستم ک زندگیمو خلق میکنم و همون سال 1400 ک من باورم رو تغییر دادم بلافاصله قبول شدم اونم در دو نهاد نه یکی اونم در شهر خودم و بعد هم تهران این بزرگترین هدفی بود ک برای من امکانپذیر شد باقی هدفها ک سهلن …..توی یه برگه نوشته بودم و خداوند مرا وکیل افرید چسبونده بودم به دیوار اتاقم .. هیچ غیرممکنی وجود نداره به راستی ک خداوند قدرت مطلق است
خداوند وهاب است
خداوند هوش محض است
خداوند بخشنده و مهربان است
و خداوند نزدیک است
و اما ایه 186 سوره بقره خاص ترین ایه قران …
و چون بندگان مرا [بنگرى] [که آیند نزد تو] پرسشگرى
چو پُرسند در باب من [اى حبیب] منم [بر دعا و دعاگو] قریب
سپس چونکه [خواننده] خواند مرا اجابت نمایم دعاى ورا
بباید [مهیّا بدانسان شوند] که از من پذیراى فرمان شوند
و ایمان بیارند بر من مگر هدایت بیابند [ازین رهگذر]
واقعا اشکم دراومد دیروز تشییع یکی از همکارام بود خیلی جوان بود من قبرستون بودم اولین باری بود ک از ته دل از خدا خواستم بهم فرصت بندگی بده و چقد سپاسگذاری کردم و خوشحال بودم ک قبل از مردنم هدایت شدم خدایا شکرررت
گفتم که روى خوبت، از ما چرا نهان است
گفتا تو خود حجابى ورنه رخم عیان است
گفتم فراق تا کى، گفتا که تا تو هستى
گفتم نفس همین است، گفتا سخن همان است
خدایا از تو میخوام کمکم کنی تا بتونم بیشتر حست کنم تا بتونم درک کنم ک واسطه ای بین من و تو نیست تا درک کنم ک همین ک بگم موجود باش موجود شود
با این فایل چنان عشقی نسبت به قران در من به وجود اومد ک میخام مث سال 97 باز ختم کنم اما این بار متفاوت این بار با آگاهی با شوق با ذوق میخوام درک کنم که چقد من ارزشمندم چقد من خوشبختم که خدا منو در این مسیر مقدس قرار داده …
خدایا منو در اغوش بگیر میخوام یک لحظه از تو دور نشم خدایا دستانم را بگیر تا لحظه به لحظه همراهم باشی
استاد خیلی دوست دارم
در پناه رب
سلام خدای مهربانم
ممنونم که این سایت فوق العاده رو دفتر مشق من کردی
دفتر صحبت با تو
دلم میخواست یک بار دیگ فایل رو نگاه می کردم
بعد کامنت می نوشتم
ولی دلم آنقدر صحبت با تورو میخواست
گفتم بیام اینجا باهات حرف بزنم
میدونم که میدونی
ناگفته تو تمام رازهارو میدونی
تو حکیمی
تو علیمی
ولی بخاطر اینکه آروم بشم
بیا بشین باهم صحبت کنیم دست مهربانانه پدرانِت رو روی موهایم بکش
اشک هامو پاک کن
قربون صدقم برو
و بگو
قربونت برم آراوم باش ایمانتو حفظ کن
و گذشته رو به یادم بیار که چقدر نجاتم دادی
به یادم بیار که برام چیکارا کردی
بیادم بیار که کارهای برام کردی که برا هر کس که تعریف کنم یک معجره به حساب میاد
به یادم بیار که همیشه خانوادم بهم میگه خدا نجاتت داده
تا ایمانم قوی تر بشه
تا صبرم بیشتر بشه
تا تسلیم تو باشم
تا آرام باشم
تا به یاد بیارم که چطور در گذشته نجاتم دادی الان هم نجاتم میدی
خدایا خطا از ماست
نجات از تو
ممنونم که انقدر مهربونی
ممنونم که انقدر چشم پوشی میکنی
خدایا من میدونم که در این مواقع هست که باید ایمانمو به تو نشون بدم
درسته این تصمیم و این کار برام سخت هست
ولی میخوام ایمانمو بهت نشون بدم
منم به نوبه خودم بندگی کنم و تسلیم تو باشم
میخوام آیه هاتو زندگی کنم
کمکم کن در ایمانم استوار و ثابت قدم باشم
کمکم کن
مگه نگفتی درخواست کن تا احابت کنم
دارم درخواست میکنم دارم ازت کمک میخوام
احابتم کن
کمکم کن
نجاتم بده
….
به نام خداونده بخشنده و مهربانم .
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته و همه دوستانم در این سایت بهشتی .
الهی شکرت برای یک روز دیگه فرصت زندگی کردن را بهم دادی
خدایا تنها فقط تو را میپرستم و فقط تنها از تو یاری میخام منو به راه راست هدایتم کن راه کسانی که به آنها نعمت
دادی و نه راه کسانی که بر آنها غضب کردی و نه راه گمراهان عالم .
امروز جمعه روز تعطیل استراحتم بود الهی شکرت که آزادی زمانی که دارم میتونم با عزیز دلم برم تفریح و خوش گذرونی
خدا به ما پاسخ میده وقتی ازش درخواست میکنیم به میزان باور ما به این جملات میتونه برامون کار ساز باشه
ما اغلب به خاطر ورودی های ذهنی که در جامعه و خانواده دریافت کردیم نمیتونیم به وجود خدا در این اندازه باور
داشته باشیم چقدر میخام به خودم بگم به قول استاد عزیزم که اقای محمد جانم نمیشه که تو به حرفهای ادمها
گوش بدی احساست درگیر بشه بعد بخای به این قوانین عمل کنی نمیشه کارکرد ذهن و جهان را نمیدونی
میدونی ها ولی هنوز کامل باورش نکردی باورش کردی کم به همون اندازه که باور کردی نتیجه هم تغییر کرده
ای کاش بفهمم که این قانون ذهنه که اگر تو هر ورودی بهش بدی خروجی نمیتونه با ورودی یکسان نباشه
باید بنزین سوپر بزنی تا ماشینت خوب کار کنه واگرنه ریب میزنه واقعا همینه خدایا کمکم کن درکت کنم بیشتر
قوانین تو را گوش کنم بفهمم درک و عملگرا باشم به تغییر رفتار برسه چقدر میتونم خدا قوانین را باور کنم به همان
اندازه تغییر میکنه البته تمام دوستانی که در این مسیر هستند هزار هیچ با بقیه ای که کلا رو دیوارن جلو هستیم
اینو اولش به خودمون بگیم زیاد نگرانی نداشته باشیم که چرا نتایج خوبی نمیگیرم همینکه اینجا هستیم خودش
نتیجه یک نوع نگرش و درخواستهایی بوده که از خداوند خواسته بودیم فقط باید بیشتر غرق این آگاهی ها بشیم
بشه جزیی از سبک زندگیمون تا مثل غذا خوردن بهش نیاز داشته باشیم تا بهشت را تجربه کنیم در هر دو جهان
از خدا میخام بیشتر درکش کنم شکرگذارش باشم برای تمام نعمتهایی که ذهنمون نعمت نمیبینتش ولی سرشار از
لطف و مرحمت خداست برامون شیطان نمیزاره ببینیم خدا خیلی بهمون نعمت داده که بخایم شکر گذار باشیم باید تا آخر
عمرمون بنویسیم اصلا نمیتونیم به انتهای شکر گذاری برسیم خدایا شکرت
استاد عزیزم بی نهایت دوست دارم برای این آگاهی ها و این سایت و این جمع توحیدی انرژی پاک الله که اینجا
شما برامون مهیا کردین و به نوعی هر سری از زبان شما هدایتها را دریافت میکنیم الهی شکرت
همه شما را به خدای بزرگم میسپرم
خدا نگهدارتون .
سلام از روز 47تعهد
استاد عاشقتونم
چقدر خوبه شما به الهامات قلبتون گوش میدین
واقعا این فایل غذای روح من بود برای این روزای زندگیم
دقیقا همزمان شد با قدم چهارم جلسه یک ودو که شما درمورد الگو برداری و باور پذیری و منطقی کردن خواسته هامون صحبت کردین
بیشتر از هرچیزی این همزمانی ها واقعا هیجان زدم میکنه
یه احساسی میاد تو قلبم که دقیقا تو زاویه توجه پروردگارم
استاد اون کاری که بهتون گفتم دوسش ندارم و برام عذاب اوره رو رها کردم
با تمام سختی هایی که بود بیرون اومدم و با اینکه درامدشم خوب بود گفتم خدایا من ایمانمو نشون میدم تو هم راهگشایی
استاد الان این هفته اولی هست که دیگه رسما نمیرم
خیلی حسخوبیه
احساس ازادی خیلی زیادی دارم
احساس باز شدن ذهنم واومدن ایده های جدیددارم
به خدا گفتم من با هفته ای ده ساعت اون درامدو داشتم الان دیگه راضی نمیشم به این موقعیت با هفته ای دو ساعت باید همون درامدو داشته باشم
تو کار ماهم کاملا امکان پذیره هم الگوهای زیادی دارم هم ذهنم می پذیره
کارش برام خیلی لذتبخشه و انرژی که میذارم صد برابر بهم برمیگرده
استاد خیلی این فایل عالی بود
دلم نیومد تااخرشو گوش کنم
نصفشو گوش دادم گفتم برم کامنت بذارم
چقدر ایمانم قوی تر میشه
چقدر احساس میکنم امیدتوی دلم زنده میشه با این حرفا
چقدر احساس دل گرمی میکنم به تکیه دادن به همچین خدایی
چقدر محدودیت های ذهنم کمرنگ تر میشه
استاد هزارتا خواسته داشتم که فکر کردن بهشون خیلی سخت بوده اما من فکر کردم و ذهنمم مقاومتشو کرده اما من رسیدم
الان چنتا خواسته دارم
چندروزه با یه عالمه حس خوب
یه عالمه حس رسیدن
یه عالمه دلگرمی می نویسم و ذوق میکنم و روحم لطیف میشه از فکر کردن بهشون
استاد همینم تکامل میخواد
انقد تغییرات توزندگیمبزرگبوده که میگم هرچیمیخوامو بهم میده
انگار شاه کلیدشوپیدا کردم
تا می بنیم دارم به یه خواسته ای می چسبم میرم و از عجزمبرای خدا می نویسم وتسلیم میشم ورها
استاد نمیدونید چطور درارو باز میکنه
نمیدونید چطور این دلو اروممیکنه
پریروز داشتم به همسرممیگفتم
مگه دارایی در این عالمبالاتراز ارامش و حال خوب هست؟
استاد تو یه فایلی گفتین وقتی یه اتفاقی میافته همه زندگیمونو یه وقتایی تحت تاثیر قرار میده
و حال خوب هم همینه
اسمون ابی تره
غذا خوش مزه تره
هوا تمیز تره
بچت منبع عشق میشه
مادرت کوه مهربونی
پدرت میشه گرمای خونه
همسرت میشه عشق مطلق
پول توی حسابت برکت میشه
اصلا هرچی بگی هست
چون خدا هست
استاد بالاترین دعای من از خدا همینه که از خودش بیشتر داشته باشم
میدونم این دعا ته زرنگ بازیه چون خدا رو داشتن یعنی همه چیز داشتن اما من واقعا از داشتن اون و بودنش سیر نمیشم
استاد عشقش ی جوریه که این قلب پره
چشم ودل سیره
نه حسرتی هست و نه حسادتی
نه ناامیدی هست و نه رنجی
نمیدونم چه حسیه فقط میدونم همون اطمینانی هست که خدا میگه الابذکر الله تطمئن القلوب
استاد نمیدونم دقت کردین یانه
عجیب توی فرکانس خدا قرار گرفتین
یعنی قبلا یه فایل توحید بود
یه فایل ثروت
یه فایل روابط
الان همش توحیده
اصلا ارامش کلامتون بالاتر رفته
استاد حرف که میزنید ارتعاشش می تونه تمام زندگی منو اروم کنه
حس میکنم توی یه درجه دیگه ای از توحید قرار گرفتین چند وقته
این تسلیمی که میگید
این رهایی
توکل
سپردن
دعا
اطمینان
همه وهمه بی نهایت به جان ودلم میشینه
استادعاشقتونم
واقعا تمام خواسته هام رنگ رسیدن به خودشون گرفتن
واقعا باور پذیرتر شده برام
دیگه نمیگم همه چیز بدیهیه همش برای موفقیت های کوچیکم جشن میگیرم
همش به خودم یاداوری میکنم تمام انچه امروز داری ارزوی دیرزو تو بوده
همش میگم ببین لطف خدا باعثشد امروز سپاسگذارتر باشی
لطف خدا بود امروز همسرت با محبت تر بود
لطف خدا بود غذات انقد خوشمزه شد
لطف خدا بود اگر هرچیزی داره برات رقم میخوره
پس اگر این لطفا شامل حالم شده یه عالمه چیز دیگه هم بهم داده میشه
خدایا به امید خودت
ان وعد الله حقا
به نام خداوند بخشنده مهربان و یکتا
سلام بر استاد عزیزم
خیلی جالبه ! من همزمان رسیدم به جلسه دوم قدم 12 که در مورد خود باوری هست و رسیدم به روانشناسی ثروت 2 که روی موضوعی شما تاکید میکنید به نام (من همونی هستم که . . .) و بعدشم رسیدیم به امروز روز طلایی من و این فایل بسیار ارزشمند.قدم به قدم توی این 3 روز روی خودباوری و قدرت پروردگار روی ذهنم کار شد.و باورهای فوق العاده ای ساخته شد. الانم توی دوره کشف قوانین زندگی هستم و دارم روی باورها کار میکنم همش همزمانی های زیبایی پروردگار برام رخ داد. خدایا شکرت . حالا میفهمم که چرا وقتی از خدا یه چیزی میخوام خیلی دلم قرص نبود! همین که داشتم باورهام را اصلاح میکردم بازم ذهنم میگفت توی میگی خدا میتونه زندگیت را تغییر بده بگو جچوری؟؟ منم همون موقع بهم شما الهام شدی . گفتم همینجوری که زندگی استاد عباسمنش که الان جلوم نشسته را از اونجا به اینجا تغییر داده . یکمی آرومش کردم . بعدش دوباره گفت حالا برای همه هم جواب نمیده ! دوباره گفتم چرا برای خودم . با جیب خالی بهم خونه داد. بازم آرومتر شد. دوباره گفت حالا اون یه بار بود . گفتم نه پارسال همین موقع پیاده میرفتم سر کار ولی الان نه .. بعد حسم خیلی خوب تر شد و اونم دیگه احساس کردم رفتش و دیگه نیست . حالا بعدش با خودم صحبت کردم . گفتم ببین همینجوری که این نعمتها و هزاران نعمت دیگه بهت داده بازم میتونه این جریان رحمت تا ابد ادامه داشته باشه. دوباره ادامه فایل را پلی کردم. رسیدم به بحث شکرگزاری که یه دری باز کرد که تا الان ندیده بودمش !! من همیشه فک میکردم شکرگزاری فقط یه تشکر از خداونده امروز قشنگ درک کردم که علاوه بر اون مورد میتونه داشتن نعمتها را برام منطقی کنه و راه را برای نعمتهای جدید باز کنه این باور دیگه منو امروز حسابی شارژ کرد توی پوست خودم نمیگنجم ! الان اینجا عروسیه برای من . . .
من فک میکردم آدم توحیدی شدم و خیلی توی 6 سال خوشحال بودم ولی امروز فهمیدم باور داشتن به قدرت پروردگار که هر کاری از دستش بر میاد هم یه قسمتی از توحید هست و اینکه بهش باور و ایمان داشته باشی میتونه خیلی کارها را جلو ببره و فقط خواستن لفظی به درد نمیخوره . آیه هایی که امروز توی این فایل فوق العاده گفتین من تقریبا چند روز یه بار خود پروردگار بهم الهام میکنه ولی ازشون میگذشتم و فقط میخوندم. ولی الان فهمیدم که میگه ایمان جون عزیزم با تو هستما . رد نشو اینا بی دلیل نیست. نگاهم به صفحه آرزوهام خیلی تغییر کرد.واقعا الان دوباره فهمیدم که چرا بعضی چیزا نمیشه . خب به هر حال دوستان خیلی خوبه همه دوره ها جدی کار بشه .همش باهم میتونه قدم به قدم زندگی هممون را تغییر بده . همیشه بعد از هر جلسه از هر دوره میگم فک کنم عیب پیدا کردم و واقعا هم بهتر میشما ولی دوباره یه جلسه دیگه خندم میگیره میگم این دیگه چه آگاهی بود؟ میترکونه .من که واقعا راضی هستم.استاد توی دوره احساس لیاقت یه صحبتی از دوره جدید “شکرگزاری”کردین. چشم انتظاریم
سپاسگزارم استاد عزیزم (بوس از راه دور)
خدایا صد هزار مرتبه شکرت