قضاوت دیگران در حالی که در شرایط آنها نبوده ایم - صفحه 4 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    223MB
    21 دقیقه
  • فایل صوتی قضاوت دیگران در حالی که در شرایط آنها نبوده ایم
    31MB
    21 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

234 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سارا مرادی همت گفته:
    مدت عضویت: 1118 روز

    سلام به استاد بزرگوار

    سپاسگزارم بابت آگاهی هایی که با عشق پراکنده میکنید تا دنیا جای بهتری برای زندگی بشه 🤩😍

    من یک ماه میشه باشما آشنا شدم و تو این مدت شبانه روز فایل ها رو گوش کردم و بعضی از فایل ها رو چندین بار و با تمام سلول هام لذت بردم و از همون روز اول شروع به عمل کردم و با باور یکتا پرستی سیگار رو ترک کردم ، ایده ایی برای کارم بهم الهام شد که انجامش دادم ،از محل کار قبلی استعفا دادم ،و با اشتیاق در حال انجام تمرینات هستم ،خداروشکر که به مسیر نور هدایت شدم ،و در هر روز نشانه را میبینم .

    دیروز با دیدن فایل شما ،به یاد پدرم افتادم که سالها ازش متنفر بودم و او را عامل همه بدبختی هام میدونستم تا اینکه سال گذشته با همین تکنیک قضاوت نکردن و بخشیدن تونستم پدرم و ببخشم و بعد از شاید ۲۲ سال یا بیشتر عاشقانه با قلبم باهاش حرف بزنم اینقدر اون دیالوگ از اعماق وجودم بود پدرم به گریه افتاد و با بخشیدنش ی بار سنگین از دوشم برداشته شد ،البته این پروسه یک سال برام طول کشید (قانون تکامل) اون موقع ها من از قوانین اطلاعی نداشتم و همش میگفتم چرا من نمی تونم انجامش بدم 😏الان میفهمم که چون سالها فرکانس نفرت و خشم و ارسال کرده بودم زمان نیاز داشت تا این فرکانس تغییر کنه و نتیجه شو ببینم ،من الان چند سال مسئولیت زندگی مو به عهده گرفتم و دیگه دیگران را مقصر نمیدونم و هر اتفاقی که رخ میده اول انگشت و میگیرم سمت خودم که چرا؟! و دیگه کسی و بخاطر رفتارش قضاوت نمیکنم ،و کسانی که در گذشته ناراحتم کردن ،خودم و میزارم جاشون و از دریچه ی اونا موضوع و میبینم و خیلی راحت میتونم فهم کنم اگه من هم در اون شرایط بودم شاید خیلی بدتر و انجام میدادم .

    از دیروز که فایل ۱۴۴ سفر به دور امریکا رو که دیدم ،ی آگاهی برام فهم شد که جذابیت ربطی به ظاهر نداره و کاملا یک نیروی درونی و متوجه شدم من بیشتر وقتها به ظاهر آدم ها توجه میکنم و قضاوتشون میکردم که چرا در این جایگاه هستن ،از دیروز داشتم به این موضوع فکر میکردم ….

    چقدر درون ما پیچیده شده با ورودی های اشتباه و من احساس میکنم درونم هزارتا تونل بی پایان وجود داره و تمام این تونل ها به هم مرتبط هستن ،و آگاهی که هر لحظه میاد ی قسمتی از تونل و روشن میکنه تا من چند قدم حرکت کنم تا چراغ بعدی روشن بشه 🙃 من تو ذهنم خیلی مریم جون و قضاوت کردم که چرا این آدم باید در این موقعیت باشه ؟؟!!

    حتی تن صداش برام آزاردهنده بود 🫣 با تمرینی که دارم انجام میدیم که زیبایی های هر انسان رو ببینم ،هر چی تلاش کردم نتونستم زیبایی در این آدم پیدا کنم ، خلاصه اینقدر با خودم کلنجار رفتم که چرا این آدم اینقدر برام نازیبا است متوجه باوری شدم که عمیق در وجودم ریشه داره و باعث شده که من با ظاهری که دارم نتونم روابط پایداری رو تجربه کنم ،دوبار طلاق و تجربه کنم و این همه در روابط با مشکل بربخورم و اون باور این بود که زن اگه زیبا ( فقط ظاهری) باشه موفق میشه و مردها همیشه به دنبالش هستن و باور بعدی این بود که زن وظیفه داره به مرد سرویس بده (سکس) تا محبوب تر باشه و این باور از سن ۱۵ سالگی با حرفهای زن پدرم شکل گرفت و اینقدر قوی ارتعاش کرد که من رو در منجلاب کثافت غرق کرد و روزی که از زندگی ام خسته شدم و از خدا خواستم نجاتم بده و تسلیم شدم ،ورق بازی عوض شد و من آروم آروم نجات پیدا کردم ،دیروز با قضاوت ظاهری مریم جون یهو ی پتکی خورد تو سرم🥹الانم خداروشکر میکنم که من مرده احیا شدم و با باور یکتاپرستی دارم از نو میسازم این زندگی و 😊😃

    با بند بند وجودم از شما سپاسگزارم که با بیان شیوا و مملو از عشق به ما درس بندگی میدین 🤩😍

    و اینکه من زمانیکه خودم رو بخاطر اشتباهاتی که مرتکب شده بودم قضاوت نکردم و خودم رو بخشیدم و به خودم گفتم آغوش خداوند همیشه برات بازِ ،خودم و رها کردم در آغوشِ مهربانِ خداوند ،زندگی ام شروع به تغییر کرد و راهنما ها و هدایت ها از راه رسید😊

    وقتی قضاوت نمیکنم به قانون اصلی ؛

    حال خوب = اتفاقات خوب

    میرسیم و آروم آروم شخصیتمون شروع به تغییر میکنه ،تمام این آگاهی ها مثل زنجیر بهم مرتبط هستن 😉

    قضاوت نکردن،کنترل ذهن ( کنترل ورودی )،تمرکزآگاهانه کانون توجه روی خواسته ها، توجه به نکات مثبت ،یکتاپرستی ،شنیدن الهامات و عمل کردن به اونا ، قانون تکامل را در نظر گرفتن، دیدنِ نشانه ها که ایمان و قوی میکنه ،

    به نظر من همشون به هم مرتبطِ و نمیشه یکی شو حذف کرد و انتظار معجزه را داشت 🤩🙃😉

    خداروشکر برای لحظه ی اکنون و خداروشکر برای استاد بزرگوار و با عشق 😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      فرزانه ارزشمند گفته:
      مدت عضویت: 793 روز

      سلام سارای عزیزم….من همیشه کامنت های ناب شمارو میخونم

      دیروز به پیشنهاد خواهرم که گفت برو کامنت های سارا رو بخون…به اینجا هدایت شدم….

      چون منم توی روابطم باور های اشتباهی دارم و همون دو باوری که گفتین رو من هم دارم….

      الان خیلی بهتر شدم …

      الان که نشستم از اولین کامنت شما بخونم ببینم روند تکامل شما چطوری بوده…حتی شایدباورتون نشه….همین حسی که به خانم شایسته داشتین رو گاهی دارم….اما دارم روی خودم کار میکنم…و میدونم همه چیز درست میشه…

      اما می‌خوام به شما بگم که حس شما رو درک میکنم و امیدوارم بتونم خیلی خیلی بهتر از الان بشم‌‌….

      این اولین کامنتی هست که شروع کردم از شما بخونم…

      البته کامنت های شمارو پا به پای فایل های که استاد جدیدا گذاشته میخوندم….

      لذت میبردم

      عزیزدلم برات آرزوی عشقققققق‌‌‌ و آرامش میکنم …از درگاه خداوند

      دوستت دارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      ســــــمـــــیـــه گفته:
      مدت عضویت: 1530 روز

      به نام خدا ی مهربان 🌺🌺🌺

      دوست عزیزم خیلی به سایت بهشت ی ،خوش اومدی .

      چقدر کامنت،شمازیبا بود و به دلم نشست .

      اینکه من زمانیکه خودم رو بخاطر اشتباهاتی که مرتکب شده بودم قضاوت نکردم و خودم رو بخشیدم و به خودم گفتم آغوش خداوند همیشه برات بازِ ،خودم و رها کردم در آغوشِ مهربانِ خداوند ،زندگی ام شروع به تغییر کرد و راهنما ها و هدایت ها از راه رسید😊

      این پیام یه تلنگر به من بود تا خودم رو ببخشم و دست از مواخذه کردن خودم بردارم،

      و خودم رو عمیقا دوست داشته باشم.

      در پناه الله مهربان شاد و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت ،🌺🌺🌺

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    Ramtin Seisan گفته:
    مدت عضویت: 2980 روز

    سلام بهترین استاد دنیا و مهربان مریم دنیا عاشقتونم

    خیلی سپاسگزارم از مریم عزیزم که حتی زمانی که با استاد صحبت میکنه و جواب سوالش رو میگیره، درسش رو یاد میگیره باز هم به فکر اینه که نکنه این صحبتها بتونه حتی به یه نفر کمک کنه، وجودتون ‌پر از عشق و برکت هست و اون رو دارید به دنیای اطرافتونم میدید این عشق رو، این فایل بسیار زیاد درس داشت که سعی کنیم نظر ندیم و دیگران رو قضاوت نکنیم یا حتی گاهی خودمون رو هم قضاوت میکنیم مثلا یه کاری رو یا تصمیمی رو در شرایط خاصی از زندگی گرفتیم و نتیجه خوب نشده، متدها بعد که یادمون میره در چه شرایطی اون تصمیم رو گرفته بودیم، هی به خودمون میگیم چه اشتباهی کردی باید این شکلی عمل میکردی یا این تصمیم رو میگرفتی، در صورتی که یادمون نیست که اون زمان در چه شرایط روحی و موقعیتی بودم و اون تصمیم رو گرفتم، همین کارو با دیگران هم میکنیم و به خودمون اجازه میدیم که خودمون رو به جای اونا بزاریم و قضاوتشان کنیم، ممنونم استاد خوش قلب و بزرگ من برای این فایل من عاشششششسشسسق شمام❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️

    سمیه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  3. -
    میثم شریفی گفته:
    مدت عضویت: 1372 روز

    خدارو سپاسگزارم بخاطر هدایت های به موقع و سپاسگزارم از خانم شایسته مهربان و استاد عزیزم

    من دیروز دعوت بودن خونه مادرم و کلی مهمون اونجا بود و کلی حال خوب و داشتم ولی آخر مهمونی که مهمونا رفتن . مادرم و پدرم در حضور ما با هم سر مسئله ای باهم به مشکل خوردن در حضور من و همسرم شروع کردن به بحث و آخرشم بحث بالا گرفت و پدر زد بیرون .

    خیلی تلاش کردم که توجه نکنم و انقدر سریع اتفاق افتاد که نشد اون جمع رو ترک کنم .

    من خیلی روی خودم کار کردم و باورهایی رو ساختم که تو اینجور شرایط قرار نگیرم.و اگدم قرار بگیرم اصلا تعصبی نمیشم و برام اصلا مهم نیست کی چکار میکنه یا چکار نمیکنه (خداروشکر )

    ولی دیدم مادرم ناراحته و خواستم دلداری بدم و با کلمات مثبت آرومش کنم . خودم اومدم دیدم در حال قضاوت کردن رفتارمامان و بابا هستم داشتم یادش می‌دادم که باید این کارو میکردی ، این رفتارو از خودت نشون میدادی ،اینجا اشتباه کردی این حرف و زدی . از دیدگاه خودم داشتم راهنمایی میکردم .

    و یک لحظه به خودم اومدم گفتم چکار داری میکنی میثم جمع کن خودتو داری چکار میکنی زدی تو جاده خاکی .

    و سریع اومدم سراغ نشونه امروزم و با این فایل با ارزش و وقتی موضوع فایل رو دیدم گفتم خدااااا یا شکرت این خودشه .( استاد سپاسگزارم )

    استاد دقیقا زدی تو خال مهر تایید زدی به رفتار اشتباهم و انقدر احساسم عالی شد انقدر انگیزه خوب گرفتم گفتم ما با همین رفتار ها همین جاده خاکی ها میتونیم تضاد رو تشخیص بدیم و باور های مخرب رو شناسایی کنیم و فقط باید در این لحظات کمال گرا نباشیم و قبول کنیم تا بتونیم تکاملمون رو طی کنیم .

    تصمیم گرفتم که هیچ کس رو قضاوت نکنم

    چون واقعا به این موضوع فکر نکرده بودم که من خودم اگر تو شرایط طرف مقابل بودم چه عکس العملی نشون می دادم ؟

    و متوجه شدم رااه درست رو پیدا کنم بجای قضاوت کردن دیگران و بجای تحمین کردن افکار خودم و باورهای خودم به شخص مقابل . تمرکز خودم رو بزارم روی اهداف و توانمدی خودم .

    خدایا میلیارد ها بار شکرت بابت هدایت عالی من به این فایل ارزشمند .و خانم شایسته ممنونم بابت درخواست به جا از استاد برای ظبط این فایل با ارزش .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
    • -
      فاطمه گندمکار گفته:
      مدت عضویت: 1929 روز

      سلام دوست عزیزم.

      شما خیلی آگاهانه به یه موضوعی اشاره کردید که بنظرم رفتاریه که ما بچه ها خیلی زیاد انجامش میدیدم.

      با کامنت شما متوجه شدم که بعععله. تا دلت بخواد مامان و بابامو قضاوت کردممم مخصوصا مامانموو.

      بنظرم تقریبا هر بار که جلوی من بحث کردن من قضاوت کردم. بعدش با سرزنش به مامانم میگم چرا این حرف و زدی چرا فلان کار و کردی که این طوری بشه؟ یا مثلا میگم چرا خودتو بالا نمیکشی و توقع دارم مثل من که به قانون اگاهم عمل کنه و سریعا کنترل ذهن داشته باشه.

      واقعا من در جایگاه مادر نیستم چرا قضاوتش میکنم؟ شاید بیشترین کسی که قضاوت میکنم مادرمه!

      یا مثلا پدرم یه کاری تو مسئله روابط انجام داده که خیلی قضاوت میشه و افراد میگن چرا این کار و کردی.؟

      مگه من جای بابام بودم که دارم الان سرزنشش میکنم و تصمیمش و مورد قضاوت قرار میدم.

      ممنونم دوست عزیزم. متوجه باگ قوی ذهنیم. توی این مورد شدم.

      شاد باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    امیر آهنگری گفته:
    مدت عضویت: 1741 روز

    🙋‍♂سلامی پر از عشق ب زیبات ترین افریده خداوندگار

    در اول اینکه استاد لایک کردن این کامنت چقد عشق ب من میده از سمت شما

    چقد چقد خوشحال وقتی صب زود اولین وقت سرکارهستم ومیرم سایت پس از دو سه روز فایل زیبا با پس زمینه زیبا میبینم

    اصلن دیدن این عکس نما چقد حالم ادمو خوب میکنه خدایا شکرت برای هدایت من ب این فایل زیبا

    و خیلی خیلی از خانوم شایسته سپاسگزارم برای این دوربین فوق العادش ک ب هدایت خداوند گوش میکنه و سر موقع دوربین را روشن میشه تا این الهامات فوق العاده را ما بشنویم

    و ❤️عاشقانه استاد دوست دارم

    هر روز و هر ساعت تو شکرگزاری من هستید

    صب شب قبل خاب همیشه شکر گزار شما هستم برای این اگهی فوق العاده که ب ما یاد میدهید

    چقد زیباتر شدید چقد اندام فوق العاده شده من برای هر روز همیشه بی نهایت سپاسگزارم استاد از شما برای این دوره سلامتی که وافعن اندام منو هم رویایی کرده استاد کاری کردید با ما هر روز چندین دقیقه جلو اینه وایمیسم و از دیدن خودم لذت میبرم و شکر گزاری میکنم

    بینهایت ممنونم از شما

    و اما قضاوت

    سه سال پیش که من با شما آشنا شدم

    یادمه از اونموقع تو فایل هاتون میگفتین..

    و من ب خودم تعهد دادم.که هیچوقت کسی قضاوت نکنم

    چون واقعن با قضاوت کردن حال خودمم هم بد میشد و ب قول شما دستمو میکردم تو آتیش

    خدارو هزار برابر شکر اصلن کسای دیگه برای من مهم نیستن که بخام قضاوتشون کنم

    اصلن این مسائل من همون اوایل دور ریختم که پیشرفتم خوب شد

    و مطمئنن اون ادم بیلیون دلاری هم هیچوقت وقت نذاشته برای قضاوت کسی وقت روی خودش گزاشته تا اونقد پیشرفت کنه

    استاد جان حرف شمارو با عشق میپذیرم

    زیپ دهنمو مثل همیشه میبندم و تعهد میدهم ب شما هیچ کاری ب هیچ کسی نداشته باشم

    اینقد خودمو دوست دارم اینقد

    خدای خودمو دوست دارم

    وقت میزارم روی خودم کار کنم

    وقت میزارم با خدای خودم صبحت کنم

    تا ب قول خانوم شایسته از صلح بودن با خودم دور نشم

    خیلی خیلی ممنون برای این تصویر زیبا از بهشت

    چقددلتنگ زندگی در بهشت هستیم

    استاد عاششششششششششششقتم❤️❤️❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  5. -
    غزل عطائی گفته:
    مدت عضویت: 2462 روز

    بنام خدای بخشنده ی مهربان ‌

    الهی شکرت که از صبح تا همین لحظه همه چیز زیبا بوده چون من تصمیم گرفتم بیشتر به زیباییها توجه کنم 😍

    الهی شکرت که صبح زود از خواب بیدار شدم و تمام زیبایی های صبح رو در یک ساعت پیاده روی دیدم و پر انرژیتر شدم .

    الهی شکرت که طبق درخواست ستاره قطبیم استادم یک فایل عالی رو در سایت قرار دادن و من تونستم استفاده کنم ‌

    الهی شکرت که میشه فراوانی رو در پرادایس دید و لذت برد .

    الهی شکرت به خاطر فراوانی رنگ در درختان و آب درخشان و آسمان زیبا .

    الهی شکرت که در فایل امروز روابط زیبای استادعزیزم و مریم جانم رو دیدم . چقدر تحسین برانگیزه این رابطه ی عاطفی . چقدر به هم میاین . چقدر هرروز زیباتر و جوان تر میشید ‌ خدایا شکرت .

    استاد عزیزم و مریم بانو چقدر خوش هیکل تر و خوشتیپ تر هستید .سپاسگزارم به خاطر آگاهیهای نابی که بهمون دادین .

    چقدر عالیه که با هم کامنت میخونید و با هم درباره زیباییها صحبت میکنید ‌. خیلی تحسینتون میکنم . این رابطتون قابل ستایشه‌.

    چقدر عالیه که مریم جان با این همه آگاهی و این همه اطلاعات باز هم میگن من دارم یاد میگیرم ….

    اگر من بودم میگفتم من اینو فهمیدم یا اینو یاد گرفتم .

    اما وقتی میگی دارم یاد میگیرم یعنی همواره در حال یاد گرفتن هستی و ظرفت خالیه . و اینطوری میشه که آدم رشد میکنه . خیلی تحسینتون کردم و این اولین درس ارزشمند امروزم بود و حتما سعی میکنم همواره ازش استفاده کنم و ظرفم خالی باشه برای دریافت . سپاسگزارم .

    در مورد موضوع خیلی خوبی صحبت کردین استاد عزیزم و مریم جان زیبا و خوشتیپ. سپاسگزارم . من قبلا فکر میکردم حالا یبار صحبت کنی و آگاهیهارو یبار بکی بسه دیگه … ولی الان دارم متوجه میشم که شاید کلمات خیلی مهم نباشن اما آگاهیهایی که از طریق اون کلمات داده میشه هیچ وقت تکراری نیست و البته همیشه آموزنده ست.‌

    استاد به چه نکات خوبی اشاره کردین . من دارم متوجه میشم که وقتی که ما کسیو ناخوداگاه در پستوی ذهنموی قضاوت میکنیم اولین واکنشی که نشون میدیم اینه که نظر میدیم . اولین مرحله ش اینه که در ذهنمون میگیم …. و بعد بلندتر به زبان میاریم .

    استاد من ازتون یاد گرفتم و همچنان دارم یاد میگیرم که کسی‌که نظر میده یا کسی که قضادت میکنه مرکز توجه و تمرکزش بیرون از خودشه . وگرنه اگر آدم به درون خودش برگرده انقد موارد هستن برای بهبود بخشیدن که اصلا وقت نمیشه که آدم بخواد به دیگران توجه کنه و اونارو اصلاح کنه .

    دومین موردی که با بررسی متوجهش شدم اینه که ما آدما دیگران(غیر آشنا) رو قضاوت میکنیم و پشت سرشون صحبت میکنیم و دقیقا همون طور که مریم جان گفتن اینطوری فقط به نازیباییها توجه میکنیم و روی روابطمون تاثیر منفی میذاره، ما افراد نزدیک خودمونو بیشتر قضاوت میکنیم . بعد توجیح میکنیم که نه من چون فلانیو خیلی دوست دارم نمیخوام این کار اشتباه رو انجام بده ولی یکی تیست بگه به توچه آقااا ؟

    با یه بررسی به این میرسیم که اصلا مشخص نیست نتیجه یک کار چی باشه . اگر یه سر مربی تصمیم گرفته یه نفرو از بازی خارج کنه و یکی دیگه رو بیاره تو زمین ، برای اون ممکنه اینطوری جواب بده . ممکنه اگر کسی دیگه بخواد این کارو انجام بده برا اون نتیجه متفاوتی داشته باشه . به این دلیل که آدمها با باورها و تجربه های متفاوتی که دارن نتایج متفاوتی میگیرن‌. استاد من نمیدونم بهترین راه برای قضاوت نکردن آدما چی میتونه باشه اما کاری که من انجام میدم و هربار هم لازمه که بهتر عمل کنم اینه که

    بلافاصله خودم رو جای اون شخصی میذارم که اون کارو انجام داده و از دید اون فرد به قضیه نگاه میکنم. بعد میبینم اگر منم تو اون شرایط و با اون احساسات و با اون باورا بودم شاید اون کارو انجام میدادم. از دیدگاه من قضاوت دو وجه داره ‌ یکی قضاوت خودمون که در نهایت باعث سرزنش کردن خود میشه و باعث میشخ که ما از خودمون دوربشیم و صلح درونمون به هم بخوره و یکی قضاوت دیگران که نهایتا باعث نظر دادن میشه…

    به نظرم ما آدما نمیتونیم خودمونو بذاریم جای بقیه تا متوجه بشیم اونا چه رفتارهاییو در ما قضاوت میکنن. یعن همش فکرمیکنیم که من اون کارو خوب انجام دادم . یعنی از دید خودمون نگاه میکنیم معمولا و خودمون رو درک میکنیم اما چون ممکنه دیگران تجربه های متفاوتی از ما داشته باشن اونارو درک نمیکنیم . چند روز پیش یک همسایه جدید اومده بود برامون و داشتن اثاث کشی میکردن و خیلی سر و صدا اینجاد شده بود دم ظهر . سر و صداشون طوری بود که جاداشت اعتراض کنیم

    من داشتم فکر میکردم که خب ما هم وقتی اومدیم تو این ساختمون خیلی سر و صدا داشتیم . شااااید از دید خودمون خیلی کم سر و صدا بودیم یا سعی میکردیم که باشیم اما به هرحال اثاث کشی سر وصدا داره دیگه و اینطوری سعی کردم خودمو آروم کنم .البتخ که ناآرومم نبودم اما قبل اینکه ذهنم شروع به تجوا کردن کنه خودمو گذاشتم جای همسایه های جدید . من قبلا اصلا اینطوری نبودم و خیلی کمتر درک میکردم اما الان از شما یاد گرفتم که حتی خودمو هم قضاوت نکنم .

    به نظرم وقتی تمام توجه و حواسمون به بهبود شخصیت و باورامون باشه با خودمون به صلح میرسیم . اون وقت هم قضاوت نمیکنیم هم نظر نمیدیم هم غر نمیزنیم ‌چون به نظرم اینا با هم همراستا هستن . استاد من برای قضاوت نکردن یا نظر ندادن یه شیوه ای برای تمرین دارم و اون اینه که تا میخوام نظر بدم یا قضاوت کنم به خودم میگم این داستان به تو ارتباطی داره ؟ آیا میتونی تضمین بدی که اگر جای اون آدم با اون شرایط و احساسات بودی کار بهترین انجام میدادی که نتیجه مطلوبی داشته باشه ؟ اگر نمیتونی تضمین بدی اصلا صحبتی هم درباره ش نکن . چون به تو ارتباطی نداره . تجربه ها با من متفاوتن … استاد این باعث شده که خیلی ذهنم آرومتر باشه ‌. تا وقت کسی ازم نپرسه نظر نمیدم ‌ تا میخوام کسیو قضاوت کنم خودمو جاش میذارم و درکش میکنم . احساس میکنم با خودم بیشتر به صلح رسیدم و توی ذهنم کلاف سردرگمی نیست .البته که همیشه وقتی آدم آگاهانه به خودش توجه کنه مواردیو پیدا میکنه که بخواد روی خودش کار کنه و همچنان جا داره که تمرین کنه تا بهتر بشه و منم صد در صد ازون آدما هستم .

    استاد عزیزم و مریم زیبا به خاطر آگاهیهای ناب امروز سپاسگزارم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  6. -
    یاسمن سالاری گفته:
    مدت عضویت: 832 روز

    ب نام خدای هدایتگرم ک عااااشق خودش و صداش و هدایتشم

    استاااد جانم مررررسی بابت این فایل عااالی ،مریم جانم ممنونم ک اگه پرفشاری شما نبود این فایل های زیبا تعدادش خیلی کمتر بود

    ممنونم از خودم ک این‌روزها بیشتر دارم خودمو کنکاش می‌کنم و این فایل هم شد نتیجه تلاشم

    استاد جانم چقدر ب این فایل نیاز داشتم چون هر چی بیشتر در خودم دقیق تر میشم بیشتر میفهمم من آدمیم ک همش فکر می‌کنم در ظاهر دارم توجه می‌کنم ب زیبایی ها ولی وقتی منو بچلونی همون آدم قبلی زارت میزنه بیرون

    یاسمنی ک ناخودآگاه همه رو قضاوت میکنه ، عه فلانی اینجوریه٫ بعد از درون بادی ب غبغب میندازه میگه من‌ک‌ اینطوری نیستم ،

    این فایل بهم‌گفت بله یاسمن خانوم اگه جای فردی ک قضاوتش میکنی بودی هزاران برابر بدتر بود عملکردت …خداروشکر از وقتی ک روی خودم تمرکز می‌کنم خیییلی بهتر شدم ولی ب قول استاد پاشنه آشیل ها همیشه هست تا یه ذره بی توجهی کنی سریع نتایج گذشته بلکه بدتر برمیگرده یا شایدم ضربه بدتر نیست ما آگاه تریم و بیشتر دردمون میگیره

    با تضادی ک با یکی از همکارام بهش برخوردم ب خودم اومدم٫ چون خواهرم خیلی رک گفت یاسمن تو با این همکارت مشکل داری با اون یکی هم مشکل داری ، فکر نمیکنی مشکل از توئه نه از بقیه ؟؟!!!… اینو خودم فهمیده بودم ولی حرف خواهرم مثل یک سیلی بود توی صورتم و درست و حسابی حالمو جا آورد تا با خودم‌ خلوت کنم ، بشینم دقیق تر اخلاق و خصوصیاتمو بررسی کنم ببینم واقعا با خودم چند چندم … یا خود خدااااا ، چیااااا ک از خودم متوجه نشدم …

    مثلا من‌آدمی هستم ک فکر میکردم خیلی منطقیم ولی دیدم هررررگز ، خدانکنه یکی یه حرف برخلاف میل من بزنه اصلا ازش متنفر میشم و همش تو این فکرم ک یه‌کاری بکنم اون بفهمه من درست گفتم، یا خیلی میخوام بگم من حالیمه و نظر بدم ، دیدم خدای من ، در هر موضوعی من اظهار نظر می‌کنم ، میگن اول فکر کن بعد حرف بزن دیدم من دقیقا برعکس عمل می‌کنم ، یا فکر می‌کنم چون من شاگرد استاد عباسمنشم الان دیگه همه چی حالیمه و بقیه فقط مضخرف میگن …هی نوشتم هی نوشتم دیدم خدای من ، ب قول استاد فقط آشغالارو گذاشتم زیرمبل ، یا مثلا دلسوزی های بیجایی میکردم ک آخرش ب ضرر خودم بود …

    دیروز کلا ذهنم درگیر بود ، و متاسفانه این مواقع ک تو داری از وجود خودت اشتباهاتتو میکشی بیرون شیطان هم آروم نمیشینه شروع میکنه ب نجوا کردن و حالتو داغون‌تر کردن ، شیطون هی میگفت خاک تو سرت ببین فلان دختر چقدر رفتارش خوبه ، ببین فلانی چ سنگین و رنگینه و…….. داشت دیوونم می‌کرد

    از طرفی صدای استاد تو گوشم میپیچید ک این خیلی خوبه آدم روی نقاط ضعفش کار کنه ، حتی اگه ذهنتو نمیتونی کنترل کنی زبونتو کنترل کن، گاهی اوضاع اینقدرام بد نیست ولی ذهن دوس داره بد جلوه بده…

    خلاصه ک این جدال تو سرم بود ولی سعی کردم سپاسگزاری کنم و حرف منفی ب زبون نیارم … برای خودم قانون گذاشتم در هر مورد اول فکر کنم بعد صحبت کنم … و دیشب هم هدایت شدم ب این فایل ک انگار دنیارو بهم دادن … مریم جان گفتن در فایل دیگه استاد میگن تو حق نداری خودتو قضاوت کنی چ برسه ب دیگران … این خییییلی حالمو خوب کرد و بهم کمک کرد دیگه سعی کنم نه خودم نه دیگران رو قضاوت نکنم … استاد واقعا ممنونم بابت محبتتون…مریم جون ممنونم از شما بابت آماده کردن این فایل ها…

    و ممنونم از همه هم‌کلاسیام ک کامنت هاتون باعث درک بیشتر مطالب میشه…

    تا درودی دیگر بدرود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  7. -
    فروغ ریاحی فر گفته:
    مدت عضویت: 1620 روز

    سلام و درود خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته ی نازنین و عزیزم

    واقعا خانم شایسته ی عزیزم از شما سپاسگزارم که بازم به فکر ما بچه های سایت بودین و کاری کردین که ما بازم شما دو عزیز خدا رو در کنار هم ببینیم و از تک تک حرفهای با ارزش استاد استفاده کنیم و تلنگری برامون باشه تا در این روزهای پر از آشوب و هیاهوی ایران به خاطر اتفاق اخیر که افتاده از مسیر دور نشیم من که با تمام وجودم دارم در این روزها مثل همیشه ی ایام کنترل ذهن کنم و دقیقا مثل یه لشکر یک نفره هستم چون همه جا حرف اتفاق تلخی هست که برای یکی از هم وطنانم در ایران پیش اومده و همه ی اطرافیانم و رسانه ها و …در حال بد و اتفاقا در قضاوت و توهین و غیبت و … به سر میبرن اما من آگاهم نباید مثل بدنه ی جامعه رفتار کنم و باید راهم رو از بقیه جدا کنم تا نتایجم با بقیه هم فرق کنه.

    اول از همه می‌خوام تحسین کنم

    این ملک زیبای شما رو استاد

    چقدر دریاچه ی آرام و روان و زیبا بود

    چقدر انعکاس تصویر درختان در آب زیبا بود

    چقدر سرسبزی پارادیس و درختان انبوه زیبا بود

    چقدر آسمان آبی پر از ابر زیبا بود

    چقدر صندلی های چوبی و با کیفیت شما دو عزیز زیبا بود

    چقدر دیدن تصویر شما دو عزیز روبه روی هم در این قاب زیبا بود

    چقدر اندام شما دو عزیز زیبا بود

    چقدر لباس های مرتب و تمیز مثل شخصیت شما زیبا بود

    چقدر رابطه ی شما دو عزیز ستودنی هست

    چقدر آرامش شما در این مکان ستودنی هست

    چقدر آگاهی های شما استاد عزیز ، زیبا و تحسین برانگیز هست .

    چقدر نوع و سبک زندگی شما زیبا هست

    چقدر همه چیز در بهترین حالت خودش برای شما دو عزیز هست .

    استاد از ته قلبم می‌خوام مثل شما و عزیز دلتون من هم با عزیزانم به جایی برای زندگی هدایت بشم که انرژی مثبت بیشتری از اونجا بگیرم که به

    دور از افراد منفی و اتفاقات منفی و اخبار منفی و .. باشم که بتونم آرامش بیشتر و و حال خوب بیشتر داشته باشم تا تمرکز بر روی خودم وخواسته هام راحت تر بشه .

    استاد عزیزم چقدر خوب که با عزیز دلتون در همچین مکانی هستین از اون عالیتر این هست که ملک از خودتون باشه و شما در کنار هم بشیینین و ساعتها در کنار دریاچه اش از خدا بگین از مسیر موفقیت و رشد وپیشرفت بگین هر چقدر شما و مسیر شما رو بیشتر پیدا میکنم حرف زدنم داخل جمع و با اطرافیان و حتی عزیزان نزدیکم هی کمتر و کمتر میشه .و باید بگم هر چقدر بخوام به سبک شما که سبک درست زندگی کردن و سبک خدا پسندانه هست ،بیشتر زندگی کنم کمتر باید به حرفهای پوچ و بی اساس بقیه گوش بدم .(یعنی هیچ‌کس رو نباید قضاوت کنم و به قضاوت‌های بقیه هم گوش ندم )

    باید بگم من از کودکی آدم کم حرفی بودم و هنوزم هستم که بارها احساس خجالت از این رفتارم کردم ولی الان که در این مسیرم متوجه میشم چقدر کارم درست بوده اما حالا آگاهم که باید همزمان با این رفتارم که هر حرفی رو به زبون نمیارم از درون افکارم رو هم کنترل کنم که راهم درست تر بشه شاید بارها در جمع اطرافیانم قرار گرفتم و هر چقدر خواستم با اونها هم کلام بشم نشده هم صحبت بشم نشده چون عموم مردم کارشون اینه که وقتی دور هم جمع بشن قضاوت کنند ،غیبت کنن، تهمت بزنن، و حرفهای الکی بزنن. و…. و من از گذشته تا الان که شاگرد مکتب شما هستم هر گز هرگز به خودم اجازه نمیدم وارد این بحثها بشم (و خیلی وقتها از حرفهای بقیه و کانون توجه اونها تعجب میکنم که چرا اصلا فکر نمیکنن که صحبت بکنن و به خودم گفتم این چه حرفی هست که ایشون زد من نباید در اون بحثها شرکت کنم و کنار کشیدم )و بارها از طرف اطرافیانم مورد حمله قرار گرفتم که چرا تو هم در بحث شرکت نمیکنی حرفی نمیزنی و …. اما من تنها کاری که کردم سکوت کردم واگر. که می‌شده زودتر از اونجا بیرون رفتم و اگرنشده فقط به ظاهر در جمع بودم و اما توجهم جای دیگه بوده و هر چقدر بیشتر روی خودم کار میکنم در بین اطرافیانم خودم رو تنها تر میبینم که بر عکسش هم هست حرفهای اینقدر ساده ومثبت و انتخاب شده ی خودم شاید برای اونها هم جذاب نباشه و چون من کنترل ورودی دارم و هیچ اخبار منفی و صحنه ی منفی و و …رو نمی‌بینم شاید برای اونها فرد مورد نظر برای هم صحبتی نباشم اما حتی اگر از این تنها تر بشم حتی اگر از نظر هیچ فردی پذیرفته شده نباشم حتی اگر از نظر بقیه فرد عقب افتاده ای باشم چون اخبار روز دنیا رو نمی‌دونم و …. بازم در این مسیر میمانم .

    اصلا اگر آدم نخواد دروغ بگه و غیبت نکنه و قضاوت نکنه و واکنش لحظه ای به اتفاقها نشون نده و دلسوزی و ترحم نکنه و از هیچ‌کس انتظار و توقع نداشته باشه و کنترل ورودی داشته باشه و توحیدی باشه و فردی باشه در آزادی زمانی و مکانی و مالی آیا بازم می‌تونه پر حرفی کنه ؟؟

    مگر در یک صورت مثل شما استاد که کانون توجه تون رو آگاهانه کنترل میکنید و در مسیر درست هستین و این عزیز دل رو هم داشته باشین که هم مسیر با شما باشه و کلی شاگرد عالی هم داشته باشی که هم مسیر با شما باشن و تشنه ی شنیدن این اگاهی ها باشن و گرنه صحبتی نمی‌مونه مثل بدنه ی جامعه که هر روز بخوایین در موردش حرف بزنین .

    که شما هم استاد بارها در فایل گفتین اگر کسی در اطرافتون نیست که در مورد قانون باهاش حرف بزنین نباید ناراحت باشین بلکه باید با خودتون صحبت کنید و بارها گفتین من هم که از اول این عزیز دل رو نداشتم که باهاش صحبت کنم اینقدر با خودتون در صلح بودین تا ایشون وارد زندگیتون شده .و شما خلقش کردین

    استاد دوست دارم با کسی هم نشین بشم که مثل شما در همچین روز رویایی با این منظره ی رویایی برام از خدا و قوانینش حرف بزنه و اگر نیست به خودم قول میدم با خودم و خدای خودم اینقدر غرق در لذت و هم صحبتی بشم که جبران تمام کمبودها بشه .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  8. -
    شیرین امامی احتشامی گفته:
    مدت عضویت: 2262 روز

    به نام تو ای پروردگار بینا و شنوای من ✡✡

    (( قضاوت دیگران ))

    استاد نازنینم با همه وجودم از شما سپاسگزارم بابت این فایلهای هدیه که هر دفعه با دیدن و درک این آگاهیها باعث میشید من متوجه بشم کجای زندگیم هستم ، در کدوم مدار هستم ، کدوم گوشه از وجودم هنوز تو تاریکیه ؟؟!!!!!

    وای وای وای ….‌ استاد من دقیییقا یکی از همین افرادی بودم که همیییییشه داشتم دیگران و چه خانواده چه دوست چه غریبه قضاوت میکردم و راهکار میدادم و به قول شما چقدرم احساس روشنفکری میکردم 🙈🙈 اما حالا

    از طرفی میگم‌ الهی العفو….

    از طرفی میگم الهی شکر….

    الهی شکر که از وقتی با شما و این سایت و این دوستان عزیز هم فرکانسی که حالا دیگه واقعااا خانواده خودم میدونمشون آشنا شدم و قدم در راه درست زیستن و طبیعی زیستن گذاشتم شروع کردم به دستور شما استاد عزیزم به خودشناسی .

    خیلی برام سخت بود اولا که مچ خودم و ذهنمو بگیرم و حتی به خودم بقبولونم که بابااااا….. داری راهو اشتباه میری …. داری به خودت ظلم میکنی…. داری خودت به دست خودت فرکانسهاتو آلوده میکنی …. داری اتفاقات آینده خودتو مشابه همین چیزایی که میگی رقم میزنی ….. روشنفکری کجا بوووود؟؟؟؟

    چقدر طول کشید تا بتونم تا حدودی ، تاکید میکنم هنوز تا حدودی روی ذهنم تسلط داشته باشم و همواره سعی میکنم ذره بین خودشناسیم دستم باشه و ببینم الان دارم به چی فکر میکنم و واگویه های ذهنم چیه ؟؟؟

    خدای من …. خودم باورم نمیشه متوجه شدم که از صبح که بیدار میشم ذهنم شروع به قضاوت دیگران داره میکنهههههه تا آخر شب که میخوام سرمو بزارم رو بالش و بخوابم 🙈🙈🙈

    ای واااای من …. کم کم متوجه شدم اصلا خود واقعیمو نمیشناسم تا این که با تمرکز و توجه به افکارم در شبانه روز ذره ذره متوجه میشدم داره تو وجودم چی میگذره ، چه فرکانسهایی دارم ارسال میکنم به جهان ؟؟

    حتی در مورد همین صدام و هیتلرم هر وقت فکر میکردم میگفتم چه فجایعی به بار آوردن اگه من بودم محال بود این همه قتل و کشتار راه بندازم ، من آزارم به یه مورچه نمیرسه 🤔🤔🤔

    ولی خدارو شکر آروم آروم با طی تکاملم یاد گرفتم نه تنها حق ندارم هییییچ بنده ای از بندگان خدا رو قضاوت کنم چون در شرایط اونا بزرگ نشدم و خبر از هیچی اون آدم ندارم بلکه به قول خانم شایسته عزیز من دارم به خودم ضربه میزنم اونم چه ضربه محلکی !!!!!!

    که هم منو از مسیر مستقیم الهی دور میکنه به دلیل تمرکز بر روی نقاط ضعف و یا اشتباهات دیگران به جای تمرکز بر رفتار و افکار خودم ،

    هم منو از اصل تمرکز بر نکات مثبت در هر چیز و هر کسی دور میکنه ، و به ذهنم دستی دستی یاد میدم که عه…. ببین تو هر چیزی میشه یه عیبی پیدا کردااااا….. به جای این که یادش بدم که عه…. ببین تو هر چیزی میشه یه چیز مثبت پیدا کرداااا….🤗🤗

    اونوقت حتی اگه تو بهشتم باشم بازم عیب میبینم نه زیبایی چون به ذهنم اینجوری خوراک دادم و اونم همیشه گرسنگیشو میخواد با عیب جویی برطرف کنه.

    این روزا هر وقت جایی ، لحظه ایی مچ ذهنمو میگیرم که داره یا قضاوت میکنه یا بندگان خدا رو به طریقی مسخره میکنه سعی میکنم سریع به یه چیز زیبا نگاه کنم یا یه خاطره یا کلام زیبا رو به یاد بیارم ولی وقتی میبینم زورش زیاده و دست بردار نیست اگه شرایطش و داشته باشم بلند بلند شروع میکنم به گفتن عبارات تاکیدی مثبتی که حالمو خوب میکنه و به قول استاد قلبمو باز میکنه و اگه شرایط بلند گفتن و نداشته باشم هر چند دقیقه یکبار به ضربدری که روی مچ دست چپم زدم نگاه میکنم. 😅😅 ( آخه چند وقتی هست که به صورت هدایتی صبحها به محض بیدار شدن و قبل از نوشتن ستاره قطبی عزیز این ضربدر رو روی مچ دستم‌ پر رنگ میزنم که تا دیدم یادم باشه خط اول یعنی فقط، خط دومی که روش میاد یعنی مثبت ، پس میشه × ((( فقط مثبت ))) 😊😊)

    و وقتی زاویه نگاهو ذهنمو تغییر میدم خدا میدونه چقدر احساس شعف و سبکی میکنم و پشت سر هم اتفاقات خوب میوفته .

    به خودم یاد آور میشم که : شیرین عزیزم ما همه روح های مجردی هستیم که هر کدوم مسئولیت اعمال و رفتار خودمون رو داریم و هر کسی به طور جداگانه و از یک راهی متفاوت این عالم رو درک و تجربه میکنه و هر کس در یک مداریه که مختص خودش و آگاهیش نسبت به این عالمه . پس قضاوت نه تنها کار روشنفکرانه ای نییییست بلکه خیییلی هم احمقانه و راه به خطا رفتنه . چون فرکانس قضاوت هم فرکانس به شدت نامناسبی هست برای من .

    پس تمرکز کن روی خودت که تنها مسئول فرکانسهای خودتی نه دیگران .

    حق با شماست استاد جان ، این روزا وقتی تو جمعی هستم که دارن حرف کسی رو میزنن یا کسانی دارن قضاوت میشن یا حتی خودم وسوسه میشم که از رفتار کس یا کسانی ایراد بگیرم اونهارو ظالم بدونم سریع حس بدی پیدا میکنم انگار یه هُرم داااغ یا فشرده شدن قلبم رو حس میکنم و میفهمم زنگ خطر به صدا درومده در حالیکه قبلا شاید ساعتهااااا می نشستم تو جمعی که مدام حرف از این و اون بود و حکومت بود و فلانی و فلانی عییین خیالمم نبود .

    ولی حالا زود جهان بهم هشدار میده و خدارو شکر میکنم این یعنی مدارم تغییر کرده ،

    وقتی احساساتم بهم غلبه میکنه و میخوام از چیزی یا کسی انتقاد یا شکایت کنم و جلوی دهنمو میگیرم و میبندمش این یعنی مدارم تغییر کرده ،

    وقتی کسی رو اتفاقی میبینم که قبلا شدیدا در حقم بدی کرده ( به ضعم اون موقع هام ، الان میدونم که جواب فرکانسهای خودم بوده )به جای حس نفرت بهش یه دفعه با خودم میگم عه… لباسش چه خوشرنگه و لبخند میزنم این یعنی مدارم تغییر کرده

    و حالا حالا هااااا جا دارم برای تغییر 🙌🙌🙌

    آیا این شکر گزاری نداره برام ؟

    ایا این باعث نمیشه خودمو تحسین کنم ؟

    ایا این باعث نمیشه ایمانم به قوانین فرکانسی جهان قویتر بشه ؟

    آیا این باعث نمیشه طبق قوانین بدون تغییر عالم اتفاقات بهتری برام بیوفته؟

    😍 از دست و زبان که برآید

    😍 کز عهده شکرش به درآید

    یا ربّ ؛ من و همه خانواده هم فرکانسی عزیزم رو در پناه فضل خودت قرار بده و

    مارا همواره قدرت ببخش تا خفه کنیم نجوایی که از چپ و راست ، بالا و پایین ، عقب و جلو بر ما میتازد تا ما را شکرگزار نیابد که تویی قدرتمندترین عالم 🙏🙏🙏

    بماند به یادگار

    شیرین ♥️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      صفورا کوشککی گفته:
      مدت عضویت: 1241 روز

      سلام شیرین عزیزم چقدرررر دیدگاهت فوق العاده بود و چقدر حرف دل منو زدی با کلام های دلنشینت.

      مخصوصا وقتی گفتی تو داری با قضاوت کردن کردن فرکانسهاتو آلوده میکنی چه تلنگر محکمی خوردم.

      چقدر زیبا تونستی خودتو بپذیری با همین نیمه های تاریک وجودت.و تلاش کنی برای روشن کردن جانت.

      بهم یاد دادی که اشکال نداره که تا به امروز هرچی که راهو اشتباه رفتم از این به بعدش رو درست کنم.بهم یاد دادی احساس بدی نداشته باش که چرا اینهمه شبانه روزی قضاوت کردی مهم اینه که الان فهمیدی اشتباهه و دیگه نمیخوای مثل قبل باشی.خدارو شکر کن بابت همین هدایت که خیلی ها همین رو هم هیچوقت متوجه نمیشن.

      سپاسگذارم ازت شیرین عزیزم دیدگاهت خیلی بهم آرامش داد و اینکه فهمیدم نباید کمالگرا باشم چون این حس منو بد میکنه.باید خودمو همینجوری که هستم بپذیرم و تلاش کنم برای بهتر و بهتر و بهتر شدن.

      در پناه الله جان شاد و ثروتمند باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        شیرین امامی احتشامی گفته:
        مدت عضویت: 2262 روز

        درود بر تو صبا جانم ، خواهر عزیزم

        الهی شکر …. الهی شکر….

        که کلام من که اعتبارش تمام و کمال به خداوند سمیع و بصیرم بر میگرده باعث آرامش شما شده ،

        چقدر از شنیدن این جمله ات خوشحال شدم و چقدر شاکر معبودم شدم که توانستم طبق هدایت او بنویسم و اون جملات از قلبم اومده بود که به جانت نشست .

        آره نازنینم منم مثل خودت کمالگرا بودم اما به مرور و طی تکاملم که البته تا آخر عمرم طول خواهد کشید درک کردم که باید اول خودم را همانطور که هستم با تمام اشتباهات و نقاط ضعفم بپذیرم ، خودم رو دوست داشته باشم و بدانم که تنها و تنها خودم مسئول بوجود آمدن تمام اتفاقات و شرایط و آدمهای سر راهم خودم هستم و بس.

        و بعد قدم در راه روشن الهی و درست زندگی کردن بزارم که خود خداوند فرموده که 《 ما توبه ی توبه کنندگان را میپذیریم 》

        خوب وقتی خدایی چنین مهربان دارم که هییییچ وقت از منه بنده اش نا امید نمیشه و میگه (( صدبار اگر توبه شکستی باز آی …..)) چرا برنگردم ؟ چرا به لطف و فضل الهی امیدوار نباشم که نا امیدی خوده خوده شیطانه .

        صبای عزیزم آنچه به دلت نشست کلام الهی بود و من فقط نویسنده بودم و با خوندن کامنتت اشک تو چشام جمع شد چون واقعااااا ایمان دارم که سخنی کز دل برآید _ لاجرم بر دل نشیند 🙏🙏

        خواهرم آره درسته !!!! راهی که اومدی درسته …. لحظه ای شک نکن و گامهاتو با توکل و اعتماد به رب العالمین محکمتر و استوارتر بردار که او نه مارو فراموش میکنه نه قضاوت میکنه همیشه مارو دوست داره همیشه عاشقمونه . پس چرا دست به دستش ندیم ؟

        نازنینم برات راهی روشن و قلبی پر از توحید به یگانه خالق هستی آرزو میکنم .

        دوستدار شما

        شیرین ♥️

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    مونا روشنا گفته:
    مدت عضویت: 1489 روز

    به نام خداوند بی نظیر و بی همتا

    یگانه ی عالمیان

    صد هزار مرتبه شکر

    شکر که در مدار این سایت و فایل های عالیش قرار گرفتم

    هر بار که فایلی از زندگی در بهشت یا کلا گفتگوی مریم زیبا و دوست داشتنی و استاد عباسمنش میبینم ، شاید باورتون نشه اما عجیب روی حال و هوام تاثیر میذارن

    نه فقط صرفا به خاطر مطالب مفید و آموزنده ای که در کلامشون منعقد میشه ، بلکه سبک زندگی که از این عزیزان میگیرم.

    من ذاتا آدم عجولی هستم

    کلا فی ذات میخوام به مقصد برسم و از مسیر چیزی بودن و رفتن به سمت چیزی اونجوری که شاید و باید لذت نمیبرم و کلا آدم نتیجه گرایی ام و عجله ای که توی خودم دارم اینو چند برابر میکنه .

    اکه بخوام دقیق تر بگم از اون مدل آدمام که سرعت پردازش ذهنم انقدر زیاده که خیلی تند حرف میزنم ، کارام با سرعت انجام میدمو و لِکُ و لک نمیکنم .

    این باعث شده که تغییرات شرایط حسیم هم بازه ی کوتاه و ضربتی ای داشته باشه یعنی واقعا و بی اغراق صفر تا صدم در عرض ۳ ثانیه طی میشه و کلا آدمیم که خیلی زود به هم میریزم و از اون طرف خیلی زود آروم میشم .

    اینارو گفتم که بگم سبک زندگی ای که بعد دیدن فایل درگیرش میشم چیه .

    آهان اینم بگم که اکثر مواقع فایل های تصویری ای که میبینم چ فیلم سینمایی چ آموزشی چ این فایل های بی نظیر استاد رو روی دور تند تند میبینم . کلا یعنی آروم و قرار ندارم

    حالاااا کافیه یکی از فایل های استادو اتفاقی روی سرعت استاندارد ببینم ، آرامش و متانت و خونسردی مریم شایسته نازنین و استاد و حال و هوای پارادایس چنان تاثیری روی من میزاره که واقعا خودمو تافته جدا بافته از دیگران میبینم . چون حس میکنم تاثیر عمیقی توی همه ی ابعاد زندگیم میذاره. یعنی اون جمله ی: تو اروم باش مسیر بهت گفته میشه ، تو حالتو خوب کن کم کم پازل ها سر جاش قرار میگیره . اینکه توی شرایط نگرانی و استرس و بدو بدو نجواهایی که میاد از سمت شیطانه . وقتی نگران نبودی ، وقتی نگران نبودی ، وقتی نگران نبودی الهاماتو دریافت میکنی.چون الهامات وقتی میاد که آرومی .

    واقعا بعد دیدن این فایل ها احساس میکنم همه چی رواله ، احساس میکنم دانشمندی هستم که گنج رو پیدا کرده و خوب میدونه مقصد کجاست و مسیر کدومه.

    خدارو صد هزار مرتبه شاکرم بابت این نعمات .

    خدارو شاکرم بابت هدایت به راه کسانی که نعمت داده .

    منتظرم نتایجم انقدر بزرگ بشه که اگرم خواستم به قول استاد نقدی هم از کسی یا چیزی کنم ،بگم این نتایج من و مسیری هست که من رفتم

    چون توی فضای کاری من که فیلم سینمائه ، یه مثال هست که میگن اکثر منتقد های فیلم و سریال ، کسانی هستند که نتونستن کارگردان بشن و خروجی ای داشته باشن و بعدش شدن منتقد آثار دیگران. البته این یه مثاله . حرف اینکه به جای نقد آثار دیگران و ارزش گذاری و گفتن اینکه باید و نباید ها چیه بهتره در جواب اون فیلم ،تو هم نگاه و دیدگاه خودتو در قالب یک فیلم بزنی . اگه میگی من اگه بودم اینجوری میکردم یا از این لنز استفاده میکردم یا خیلی چیزای دیگه ، بیا و کاری کن و بساز . اون وقت ببین توی اون شرایط چند مرده حلاجی.

    در کل که کم پیش میاد نظر بدم اما یه حاهایی که از دستم در میره و شروع به گفتن باید و نباید میکنم باید بارها و بارها به خودم یاد اوری کنم که تو خود پای در راه بنه و هیچ مپرس که خود راه بگوید که چون باید کرد .

    خدایا کمک کن که هدایتت رو لحظه به لحظه دریافت کنیم

    خدایا شکرت ک هدایتت رو لحظه به لحظه دریافت میکنیم

    خدایا شکرت که من خالق زندگی خودم هستم

    من حالمو خوب نگه میدارم و سیستم پاسخی نتناسب با اونو در زندگیم متجلی میکنه.

    الهی شکرت

    دیروز برای اولین بار روی زمین پول پیدا کردم از خوشحالی توی پوست خودم نمیگنجم . این نشانه ی بودن در مدار فراوانی و نعمت هاست .

    الهی شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  10. -
    ناهید رحیمی تبار گفته:
    مدت عضویت: 1209 روز

    به نام خداوندی که قضاوت برازنده ی اوست.

    سلام به استادعزیزمون ومریم عزیز.

    به موضوع بسیار جالب ومهمی اشاره کردید که متاسفانه اکثر مردم ،دچارش هستن واکثرا این اخلاق نادرست، رادارن .

    خود،من تاگذشته ی نه چندان دوراین اخلاق را داشتم که شرایط و موقعیت هرکسیوکه می دیدم ،قضاوتش میکردم .

    باتوجه به صحبتهای استاد،میبینم حالاهم انجام میدم ،منتهی فرقش با گذشته اینه که بیشتردرموردکسانیه که بامن ارتباطی ندارن و فقط من دردنیای اطرافم می بینم .ودرموردشون ایده یانظرمیدم .مثل رسانه .

    دقیق ترکه بررسی میکنم ،می بینم ازصب تاشب ،صدهاچیزی می بینیم ومی شنویم ودرموردشون نظرسنجی می کنیم .یاخودمونوجاشون می‌زاریم .خیلی راحت قضاوتشون می کنیم ،اکثرآدمهارااحمق تصور می کنیم ،انگارهیچکی بلدنیس ازپس کارای خودش بربیاد،یااینکه هیچکی حق اشتباه کردن نداره.

    وانگارفقط ،این ماهستیم که خدای عقل ومنطقیم.

    ظاهرااعتمادبه نفس نداریم ولی برای تحلیل کارای ،دیگران ،خوب بلدیم ایده و نظربدیم .

    طبیعاتا،بایدآدم خودخواهی باشیم که بدون درنظر گرفتن شرایط طرف،کسی یاکسانی رابخواهیم سرکوب کنیم .

    جالبه خیلی وقتها هم ،طرف راسرزنش هم می کنیم ،

    دقت کنید،شایدخیلی جاهامن باعث کمبود اعتماد به نفس کسی شدم .خیلی جاها ممکنه حتی نااگاهانه،کسانی روتخریب کردم وخودم متوجه نشدم .چون فکر کردم فقط نظر دادم .

    خیلی جاها کسی ازمانظریاایده ای ،نمیخاد،ولی ما،چون فکرمی کنیم طرف ،نیازداره بدون اینکه خودش بخاد،احساسمونومیگیم.شایدبااین کارمون طرف رانابودکنیم .

    خلاصه اینکه فکر کنم خیلی وقتها بابیان کردن احساساتی که به ماربطی نداشته،نظرهاوپیشنهادی که کسی ازمادر،خاست نکرده،خیلی دلهاشکستیم ،خیلی آشوبهابه پاکردیم ،شایدخیلی جاهاعابرووحیسیت طرف رابردیم.

    خیلی جاها باعث سنگ اندازی شدیم ،شایدپیش اومده باشه خیلی وقتهابااین اخلاق ،من باعث عدم رشدوپیشرفت کسی شده باشم .به جرات میتونم بگم شاید طرف خاسته کاری کنه ،من طوری ،توذوقش زدم که بنده خداازکرده ی خودش یاازتصمیم خودش ،منصرف شده باشه .

    واااای حالم بدشد،الان که دقت میکنم ،میبینم چ اشتباهاتی داریم که اصلا بهش توجه نمی کنیم .

    همانطورکه کلام مابرای خودمون اثربخشه،برای دیگران هم می‌تونه سرنوشت سازباشه.

    جداازانرژی منفی ای که به جهان ساطرمی کنیم ،اینکه افرادی هستن که باتوجه به نگاه مردم وزاویه دید،اونهاممکنه تصمیمهاوانتخابهایی داشته باشند که من نوعی ،تواین موارد،دخالتهای بیجاونادرستی داشتم .

    شاید برای من و تویی که الان یادگرفتیم و متوجه شدیم که هیچ کس ،جزخودمون عامل خوشبختی ویا،بدبختیمون ،نمیتونه باشه ولی ،چرا؟چراموضوع یامسئله ای که هیچ ربطی به من نداره ،من بایددرموردش حرف بزنم ودخالتی توش بکنم .

    چراامسالی مثل من بایدباعث حال خرابی یادگرگونی حال کسانی باشم که درگیر از قوانین جهان ندارن .یاباکلام وقضاوتهام که درگیر ازاون جایگاه وشرایط ،طرف ندارم ،خودم راالوده به انرژی منفی واحساس بد،بکنم .

    خب منم مسئول هستم که با مراقبت کردن از کلام خودم ،آسیب وصدمه ای نه به کسی ونه به جهان نزنم .قرار نیس که چون اون طرف صدای منویااحساس منونشنیدوندید،ینی هیچ اتفاقی نیفتاده.اگه همون لحظه به خودم یه نگاهی بکنم ،می بینم که یاداغ کردم یا عصبانی هستم یاصداموبالابردم یابااحساس بد،سازمخالفمودارم میزنم .درهرصورت حس و حالم خوب نیست .چون خلاف خواسته یاایده یاعقایدمنه.

    به قول مریم جون ،وقتی کسی باخودش درصلح نباشه ،ازاین درگیریهازیادپیدامیکنه .خداروشکرهم که موضوع زیادداریم برای بحث کردن و قضاوت کردن.

    استاد ازت ممنونم که در مورد موضوع به این خوبی صحبت کردید،خیلی ذهنم بازشد.

    تمام رفتارهای بدخودم در این باره به خصوص درموردنزدیکانم ،برام تداعی شد.هرچندکه خیلی تاسف خوردم ولی انشالله با کمک خدا،سعی خودمون بکنم ازاین به بعددرموردهیچ چیزی که به من ربطی نداره،صحبت یابحثی نکنم.

    متوجه شدم خیلی جاها،خودخواهانه رفتار کردم و خیلی آسیبهابه خیلیهازدم .بدون اینکه متوجه باشم .

    حتمن که جبران میکنم .اگرچه بزرگترین وباارزش ترین جبران خسارت من ، سکوت کردن منه .

    استاد،خیلی دوست دارم این سکوت کردن رایادبگیرم .می‌دونم بااین سکوتم چه بهشتی راهم برای خودم هم برای دیگران،می سازم .

    هرچی می کشیم ازاین زبونمونه.

    اکثرا اشتباهات من اززبونمه .بایدبیشترروش کارکنم وکنترلش کنم .

    البته که از وقتی بااستادوبرنامه های ایشون هستم ،کلی فرق کردم .وسعی خودمومیکنم ، چندلحظه سکوت کنم.واتفاقافکرکنم ،بعدحرف بزنم .بله اینطوری کمترکسیوقضاوت میکنم .

    به قول استادیه نیم نگاهی به خودمون بندازیم ببینم خودمون توزندگیهامون چکاره بودیم وچه کارایی کردیم .

    همیشه وقتی درموردکسی میخوای حرف بزنی یاتوکارکسی دخالتی بکنی ،ازقانون (بمنچه ،بتوچه)استفاده کن .این استعاره راتوکتابهای نارانان ،خوندم .واقعن همون لحظه توذهنت یاکلامت بگی ،فک کنم بتونی سکوت کنی وازادامه دادن یاحتی بیانش ،منصرف بشی .

    میدونیداشکال کاراینجاس،که مادرک ،متقابل از همدیگه نداریم ینی خودمونوتوجایگاه طرف ،نمی بینیم.

    خیلی وقتها تصور اینکه ،منم اگه جای اون بودم شایداینکارومیکردم .منم اگه تواون شرایط بودم ممکن بودفلان کاروانجام بدم .وخیلی کارای دیگه……خلاصه بادرک شرایط اون فرد،میتونستیم قضاوتش نکنیم که همین قضاوت منجر به غیبت ،تهمت واحساس بد،بشه .

    برای همه ی انسانهاخطاواشتباه پیش میاد،ماهنرکنیم خطاهاواشتباهات خودمون را درست ،راستی کنیم .اگه وقتمون رابرای خودمون بزاریم ،بعیدمیدونم وقت فکرکردن حتی به دیگران را داشته باشیم .

    زمانیکه خودمون را غرق حرکت وتغییرات مثبت می کنیم ،و،وارددنیای درون خودمون میشیم ،بقدری احساساتمون نسبت به مردم وهرفردی ،تغییرمیکنه که ،هرپیشامدی از جانب کسی رو،راحت درک میکنیم ومیگم منم جای اون بودم شایداینکارومیکردم ،شایداینطورمیشد.اصلاشایدهیچ قضاوتی به رهنمون نیادوخیلی سطحی ازاون موضوع ردبشیم .بدون بالا پایین شدن .

    خیلی وقتاما،ازروندزندگی کسی،تربیت فرزندکسی،خرج کردن کسی،کارکردن یانکردن کسی،پولداربودن کسی ،تنگدست بودن کسی، لباس پوشیدن کسی ،خوردن کسی،جایی رفتن کسی،حتی ازقیافه ی کسی ،خوشمون نیومده وراحت مورد قضاوت قراردادیمش.درحالیکه بایدبدونیم مادرجایگاهی نیستیم که بخاییم درموردکسی صحبتی کنیم ودخالتی داشته باشیم ،مگراینکه کسی ازمادرخاستی داشته باشه وخودش ایده یانظری بخاد.

    همین توجه نکردن به این موضوعات ،ینی دوری کردن از احساسات منفی وبد،چون درهرصورت طرف رضایتی نداره توچ پشت سرش چ پیش روی خودش ،نظریاپیشنهادیاانتقادی بکنی .

    پس بهتره عاقلانه وهوشمندانه رفتار کنیم و آگاهانه توجه وتمرکزمون به مثبتهاورفتارهاوکارهای خوب دیگران باشه.

    من که باگوش کردن این فایل،خیلی شرمنده شدم وخیلی ازرفتارهاوافکارهای نادرستم ،تداعی شد.

    ازاستادومریم جون سپاسگزارم .

    از همین لحظه به خودم برای داشتن حال خوب ،به خودم قول میدم که حتمن رواین موضوع کارکنم وتغییرکنم.

    خداراهم شکر میکنم وسپاسگزارخداوندهم هستم که هرروزبرای بهترزندگی کردن ،درس می گیرم .

    استاد جونم سپاس .مریم جونم ازشماهم ممنون .

    عاشقتونم

    هردوعزیزید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای: