معرفی دوره احساس لیاقت | قسمت 1


در تمام دوره‌های آموزشی ام، همواره سعی من این بوده تا مفهوم و فاکتوری را در هر دوره آموزش بدهم که:

  • اولاً: نتایج شگفت‌انگیز و پایدار آن را در زندگی‌ام تجربه کرده باشم.
  • ثانیاً: به این اطمینان برسم که این مفهوم، بیشترین تأثیر مثبت را بر کیفیت زندگی دانشجو در تمام جنبه‌ها می‌گذارد.

چندین ماه مشغول مطالعه و تحقیق پیرامون عوامل موثر در رشد فردی بودم. پس از بررسی موضوعات مختلف و مطالعات گسترده پیرامون آن‌ها، به فاکتوری هدایت شدم به نام احساس لیاقت ” یا ” احساس خود ارزشمندی”.
در روند تحقیق و مطالعه پیرامون این فاکتور مهم، هرچه نتایج زندگی‌ام را بیشتر کنکاش کردم، متوجه شدم در تمام مواردی که من به نتایج مد نظرم رسیده ام، آنجایی بود که درباره آن خواسته از درون احساس لیاقت داشته ام. اما آنجایی که فاکتور احساس لیاقت درونی در من کمرنگ بوده، بدون استثناء مسیر ناهموار پیش رفته و نتایج راضی کننده نبوده است.
وقتی این شواهد عینی از نقش احساس لیاقت را کنار اساسی‌ترین قانون جهان قرار می‌دهم که می‌گوید: تمام تجربه‌های زندگی ما بازتاب فرکانس‌های خودمان است، به خوبی متوجه قدرت تعیین کننده‌ی ” احساس لیاقت ” در میزان تجربه خوشبختی می‌شوم. زیرا غالب‌ترین فرکانس ارسالی ما به جهان، نگاه و باوری است که نسبت به خودمان و میزان ارزشمندی‌مان داریم. از آنجا که «احساس لیاقت»، هسته‌ی اصلی فرکانس ماست، کیفیت زندگی ما دقیقاً بازتاب این فرکانس است.

فرکانس «احساس لیاقت» – با اختلاف – قدرتمندترین عاملی است که تعیین می‌کند مسیر زندگی ما چقدر روان باشد؛ چقدر نعمت‌ها به راحتی و از مجراهای مختلف وارد زندگی ما بشود و چقدر در رضایت درونی زندگی کنیم و در یک کلام، چقدر آسان شویم برای آسانی ها.
کافی است کمی به تجربه‌های زندگی‌ات فکر کنی تا بفهمی کدامیک از رفتارهای شما در هر جنبه از زندگی، از احساس‌عدم لیاقت نشأت گرفته و چطور زندگی را بر شما دشوار کرده است و کدامیک از احساس لیاقت سرچشمه گرفته و مسیر پیشرفت را برای شما هموار کرده است. برای اینکه ضرورت کار کردن روی احساس لیاقت را بهتر درک کنی، در بخش نظرات این فایل به این سوال جواب بده.

سوال:

  • چه مثالهای داری از ضربه‌هایی که به خاطر «احساس‌عدم لیاقت» خورده ای؟
  • در چه مقاطعی از زندگی، احساس‌عدم لیاقت، مانع پیشرفت شما شده است؟

بعنوان مثال آنجایی که:

  • به خاطر احساس‌عدم لیاقت، از معلم خود درخواست توضیح اضافه و دوباره درس را نداشتی؛
  • به خاطر احساس‌عدم لیاقت، رابطه‌ات را با فرد نامناسب قطع نکردی؛
  • به خاطر احساس‌عدم لیاقت، نتوانستی به درخواست نامعقول دیگران «نه» بگویی؛
  • به خاطر احساس‌عدم لیاقت، به دیگران باج دادی و رفتار نامناسب آن‌ها را تحمل کردی؛
  •  به خاطر احساس‌عدم لیاقت، پیشنهاد ارتقاء شغلی به مدیر خود ندادی و درخواست افزایش حقوق نداشتی؛
  •  جرأت برقراری ارتباط با فرد مناسب را نداشتی به این دلیل که خود را لایق ارتباط با او ندانستی؛
  • با افراد موفق و ارزشمند هم‌نشین شدی اما آنقدر خودت را ارزشمند ندانستی که بتوانی در آن جمع اظهار نظر کنی؛
  • آنجایی که مرتباً به دنبال تأیید دیگران بودی؛
  • آنجایی که آسایش خودت را فدای جلب رضایت افراد مهم زندگی‌ات کردی؛
    و…

یادآوری این مثال‌ها به خوبی ضرورت بازسازی احساس لیاقت درونی را به ما می‌فهماند. زیرا طبق قانون، تا وقتی از درون احساس لیاقت نداشته باشیم، جهان ما را لایق تجربه نعمت‌ها نمی‌داند. البته که بازسازی احساس لیاقت، یک دکمه نیست که با فشردن آن، همه چیز یک شبه تغییر کند. بلکه یک فرایند است که قدم به قدم باید طی شود.


فرایند آموزشی تمرین محور این دوره به شما کمک می‌کند تا در سطح فرکانسی و باوری احساس لیاقت درونی خود را پرورش دهید. سپس جهان در پاسخ به این احساس لیاقت خالص و درونی، خود به خود شرایط بیرونی شما را بهبود می‌دهد؛ مسیر پیشرفت را برای شما هموار می‌کند و درهایی از خیر و برکت به زندگی شما می گشاید.


اطلاعات کامل درباره محتوای آموزشی دوره احساس لیاقت و نحوه خرید این دوره را از اینجا مطالعه کنید.

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری معرفی دوره احساس لیاقت | قسمت 1
    0MB
    0 دقیقه
  • فایل صوتی معرفی دوره احساس لیاقت | قسمت 1
    0MB
    0 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

503 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «عارفه محمودی» در این صفحه: 4
  1. -
    عارفه محمودی گفته:
    مدت عضویت: 1440 روز

    بــــــــــــنام خــــــــــــدایی که بشــــــــــــدت کافیست.

    سلام درود به استاد عزیزم وخانم شایسته مهربان و تمامی دوستانم

    سوال:

    چه مثال های داری از ضربه‌هایی که به خاطر «احساس‌عدم لیاقت» خورده ای؟

    در چه مقاطعی از زندگی، احساس‌عدم لیاقت، مانع پیشرفت شما شده است؟

    بعنوان مثال آنجایی که:

    به خاطر احساس‌عدم لیاقت، از معلم خود درخواست توضیح اضافه و دوباره درس را نداشتی؛

    به خاطر احساس‌عدم لیاقت، رابطه‌ات را با فرد نامناسب قطع نکردی؛

    به خاطر احساس‌عدم لیاقت، نتوانستی به درخواست نامعقول دیگران «نه» بگویی؛

    به خاطر احساس‌عدم لیاقت، به دیگران باج دادی و رفتار نامناسب آن‌ها را تحمل کردی؛

    به خاطر احساس‌عدم لیاقت، پیشنهاد ارتقاء شغلی به مدیر خود ندادی و درخواست افزایش حقوق نداشتی؛

    جرات برقراری ارتباط با فرد مناسب را نداشتی به این دلیل که خود را لایق ارتباط با او ندانستی؛

    با افراد موفق و ارزشمند هم‌نشین شدی اما آنقدر خودت را ارزشمند ندانستی که بتوانی در آن جمع اظهار نظر کنی؛

    آنجایی که مرتباً به دنبال تأیید دیگران بودی؛

    آنجایی که آسایش خودت را فدای جلب رضایت افراد مهم زندگی‌ات کردی

    تمامی این مثالهااا رو به نوعی در زمانهای مختلف زندگیم تجربه کردم

    ꧁꧂꧁꧂꧁꧂꧁꧂꧁꧂꧁꧂꧁꧂

    تمرین یک:

    وقتایی که یکی زیادی بهم احترام می زاه و یا محبت میکنه ویا کرد ن انگار معذب میشدم و باید هرجور شده حالا یا با کمک کردن بهش در هر زمینه ای که ازم کمک می خواست ویا با هدیه خریدن براش و اگر یکی هم برام هدیه می خرید باید یه هدیه هم قد و گرون تر از هدیه که بهم داده اون محبتش رو باید تلافی کنم.

    کم کم این احساس عدم لیاقت باعث شد کم کم تمامی اون رابطه های دوستانه ام خراب بشه و اون محبت ها کاملاً از بین بره. والان سالهاس از هیچ کدوم از دوستام خبری ندارم.

    استادمیخوام ازشما سپاسگزاری کنم بابت تهیه این دوره من پارسال متعهدانه تک تک فایل های اجرای توحید در عمل رو گوش دادم نمی دونستم کامنت چی بنویسم بسم الله گفتم دوره رو شروع کردم گفتم هیچ اشکالی نداره که بلد نیستم مثل دوستان که در فرکانس بالایی هستن کامنت بنویسن من می آم نوشته هام از فایل ها خلاصه می کنم کامنت می زارم رد پا باشه برای خودم که این فایل رو گوش کردم و کامنت هاش خوندم و کامنت خووم نوشتم. تقریبااا 10 تا فایل اگه اشتباه نکنم از فایل های اجرای توحید در عمل پیش رفته بودم که شما در فایل بعدیش فرمودید بچه ها من دوست ندارم که شما گفته های منو می آرید تایپ می کنید وکامنت می کنید وقتی مثال هایی از خودتون برام کامنت می زارید برای من خیلی ارزشمند حالا این فایلها کی روی سایت گذاشته شده بود سالها قبل از اینکه من عضو سایت بوده باشم. از همان روز دیگه تصمیم گرفتم دیگه به اون شکل کامنت نزارم. دیگه 10تا فایل کافی بود که یادبگیرم چطور کامنت بنویسم برای فایل های ارزشمند شما خلاصه من که اون دوره رو تموم کردم نتایجش دیدم یکی از نتایجش هدایت به سمت پروژه هایی بود که تونستم باهشون دستمزد و دریافتی مالی شون هر دوره ای که می خوام از سایت رو بخرم. می خواستم یه دوره بخرم که وقتی متوجه شدم دوره احساس لیاقت داره آماده میشه صبر کردم تا این دوره رو بخرم.

    استاد جان یه داستانی رو روزی که می خواستم از سایت دوره رو بخرم خیلی به جان دلم نشست.

    داستان این بود که یکبار یه کشتی خراب میشه کلی مکانیک تعمیرکار می آرن درستش کنن درست نمیشه. می رن سراغ یه مهندسی ازش می خوان که بیاد یه نگاهی بی اندازه و درست کنه میگه من بیام 12دلار می گیرم می گن باشه. می اد خلاصه با دوتا تقه به اصطلاح ضربه کشتی درست میشه وقتی صاحب کشتی می خواسته دستمزدش بده میگه چقدر میشه میگه 12دلار میگه 12 دلار به خاطر یه ضربه میگه ضربه که 1دلار میشه11دلار مابقیش برای تخصص و حرفه ای بوددمن می دونستم این ضربه رو کجا بزنم تا درست بشه.

    حالا مثال شماست درست اویل وارد سایت میشیم قیمت دوره ها رو می بینیم میگیم چه خبر اوه او چقدر زیاده؟

    اما خدایش هروقت یادم می افته توی فایل های هدیه بهم می گفتید بچه ها شما با گوش کردن با همین فایل های هدیه می تونید رشد کنید و با درآمدی که کسب می کنید می تونید محصولات رو بخرید خدایش من همون اول باور نمی کردم اما وقتی الان خود من منه عارفه محمودی فقط با کار کردن فایل های هدیه اجرای توحید درعمل تونستم فایل دوره احساس لیاقت رو بخرم وحتی دوره ای که می خواستم داشته باشم می تونم بخرمش ام دست نگه داشتم بعد از دوره احساس لیاقت لازم شدبخرم می تونم مثال نمونه ای باشم برای دوستانی که تازه عضوسایت شدن یا توان خرید محصولات رو ندارن بگم به حرف استادجان گوش بدید از همان فایل های هدیه رشد کنید.

    می خوام ادامه کامنتم که کامنت دوست عزیزمان آقای احسان مقدم خیلی برام ارزشمند بود پیام خدا برای منه عارفه بودرو بیارم

    ” در تمام مدتی که روی این دوره کار میکردم، از هر باب که وارد میشدم و هر کد رو بررسی میکردم، باز به ترمز و شاه‌کلیدی به اسم احساس لیاقت میرسیدم. یعنی هرچقدر که تجربه شخصی خودم و اطرافیانم رو مرور میکردم، هرچقدر که لابه‌لای کدها میگشتم تا پیدا کنم، کدوم؟ کدومش جلوی مسیر من رو گرفته؟ کدومش مانع ورود نعمت‌ها و ثروت‌هایی شده که باید به شکل طبیعی وارد زندگیم بشه؟

    ازونجایی که به لطف هدایت خدا و آموزش‌های دوره کشف قوانین به خواسته‌های خیلی مهمی رسیدم و از این دوره یاد گرفتم که تمام زندگی همین مسیره که باید روان باشه، فهمیدم که موضوع زندگی موضوع رسیدن به خواسته‌ها نیست، موضوع لذت‌بخش‌تر زندگی کردنه.

    حالا چه عاملی باعث میشه که این همه آمال و آرزو و خواسته وارد زندگیت نشه و نفهمی که داستان تحقق خواسته‌ها دقیقاً داره از باب کدوم باور کلیدی میگذره؟

    چرا زمانی که همه میگفتن نمیشه، پاتو تو یه کفش کردی که طبق قانون من می‌خوام و می‌شود؟

    چرا در برهه‌ای از زمان شرایطی رو تجربه کردی که برای هیچکدوم از دور و اطرافیانت قابل باور نبود که این همان احسانه پایدار نبود؟

    چرا بدون هیچ تلاش عجیب‌وغریب و هزینه‌ای دانشگاهی قبول شدی که همه اون موقع میلیون‌ها تومن هزینه کردند و حتی حوزه امتحانیشونم نزدیک اون دانشگاه نبود چه برسه که بخوان برن توش درس بخون تو رفتی و اصلاً برات چیز غیرقابل باوری نبود؟

    استاد راستش رو بخواین نمیتونستم وقتی داشتم این فایل رو نگاه میکردم تو چشماتون نگاه کنم، سرم رو گذاشته بودم رو دستام و جرائت نداشتم که ببینمتون.

    خیلی خجالت کشیدم از خودم

    خیلی افسوس خوردم به حال خودم که انقدر خداوند واضح داره تو زندگیم کار میکنه اما من صم بک بودم، کر و کور و گنگ بودم.

    وقتی داشتم توضحیات دوره احساس لیاقت رو می‌خوندم با هر سوالش احساس کردم دونه دونه آجرای دنیا داره رو سرم خراب میشه

    متوجه شدم که عه

    این حالت نه تنها بد نیست

    بلکه خیلی خیلی خوبم هست

    تمام این آوارها

    در واقع همان ضربات چکشی بود که داشت مجسمه طلایی درون من رو نمایان میکرد

    برای اولین بار توی زندگیم از ضربه خوردن با تمام وجودم خوشحال شدم

    به خدا گفتم از ب بسم‌الله باید بدون قید و شرط حضور در این دوره رو روزی من کنی

    می‌خوام درسم رو از همین اول شروع کنم

    چجوریش رو من نمیدونم

    تو خدایی

    اصلاً خود اسم این دوره لیاقت به آدم احساس لیاقت و ارزشمندی میده

    یه جورایی یه محکیه واسه شروع که تمرینات دوره رو شروع کنیم.

    وقتی صبح این فایل رو گوش دادم خیلی خیلی خیلی فکر کردم

    همه زندگیم انگار از جلوی چشمم عبور کرد

    همه اتفاقات

    خاطرات

    آدم‌هایی که باهاشون به هر دلیلی برخورد کردم

    متعجب شدم راستش از خودم که چقدر داستان ساده بود اما من اصرار داشتم که دنبال چیز دیگه‌ای باشم

    چرا اون همه تلاش و تقلا برای تغییر وضعیت مالی و کسب‌کارم عملاً هیچ تغییر محسوسی نداشت؟

    چرا با اینکه واقعاً احساس رشد میکنم از نظر شخصیتی هنوز نتونستم اون رابطه دلخواهم رو ایجاد کنم که یکی از دوستانم چند وقت پیش بهم گفت عجیب‌ترین چیزی که من تو زندگیم دیدم تو هستی که باوجود این شخصیت یه آدم فوق‌العاده در کنارت نیست؟!

    با مرور این موارد یه جاهای اشک ریختم یه جاهایی از ته دل خندیدم

    بارها و بارها خداروشکر کردم

    به خدا گفتم خداروشکر که فردای قیامت جز اون دسته کسانی نیستم که لب و دستشان رو از روی غفلت گاز میگرند، زمانی که این پشیمانی هیچ سودی براشون نخواهد داشت

    با این آگاهی‌ها و مهمتر از اون تعهد به عمل و استمرار در این آگاهی‌ها به لطف خدا جز السابقون خواهیم بود

    انقدر نشانه تو این چند روزه دیدم از حضور رونالدو تا داستانای اطرافش، از دیدن فاطمه حمامی‌های بسیار تو این چند وقته اخیر در موضوعات و اشکال مختلف، انقدر حل این موضوع برام مهم شد که ایمان داشتم خدا داره آمادم میکنه برای یک حمله اساسی

    احساس میکنم رگای قلبم داره باز میشه

    احساس میکنم آبی که با مرور قانون مدت‌هاست پشت سد احساس لیاقت گیر افتاده قراره آرام آرام شکسته بشه

    خدا میدونه با کار کردن روی این باور چه انرژی ازمون آزاد بشه و این انرژی چقدر قدرتمندانه میتونه مسیر زندگی همه ما رو دستخوش تغییر کنه

    پس اگر زندگی من تو هر بعدی شبیه و نزدیک به این احساس نیست باید رگه‌های شرک و احساس عدم لیاقت رو توش پیدا کنی

    وقتی با این موضوع و صحبت‌های استاد برخورد کردم چند تا سوال خیلی تو ذهنم مرور شد

    به خودم گفتم لحظه برآورده شدن تمام خواسته‌هات رو تجسم کن

    چه کار میکنی اگر بدونی تمام اون خواسته‌ها زمانی بهت داده میشه که عمیقاً دربارشون احساس لیاقت داشته باشی؟

    چقدر باور داری که تمام اون‌خواسته‌ها همین الان منتظر تو هستند اگر تو خودت رو لایق بدونی؟

    یا باور داشته باشی که اون خواسته تو بیشتر اشتیاق داره که به تو برسه و با تو باشه؟

    اگر همچین باوری رو داشته باشی نسبت به اتفاقت زندگیت و خواسته‌هات چقدر رویکردت متفاوت میشه؟

    مثلاً درخصوص رابطه عاطفی به‌جای اینکه خودت رو از پیش باخته بدونی عمیقاً باور کنی که اون بیشتر از می‌خواد که وارد زندگی تو بشه و فقط این شهامت رو لازم داره که تو بتونی حسش کنی؟

    یا تو کسب‌وکارت عمیقاً به این باور برسی که تو آفریده شدی که این کار رو انجام بدی و عده زیادی بی‌صبرانه مشتاق خدمات و محصولات تو هستند و هیچ‌کس مثل تو نمیتونه این کار رو به این خوبی انجام بده؟

    این نگاه چقدر تفاوت داره تا اینکه هر کاری برای کسب‌وکارت بکنی به خودت بگی خب که چی؟ اینم مثل بقیه؟

    وقتی این نگاه ارزشمندی رو در خودمون ایجاد کنیم چقدر راحت‌تر به استقبال حل مسائل و اتفاقات زندگیمون میریم؟

    چقدر این مسیره برامون آسان‌‌تری میشه؟

    این کامنت انگاری خود خدا باهم حرف زد انگاری همه چیزهاییی که مدتهااا بود در ذهنم مرور میشد روان ساده به من گفته شد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      عارفه محمودی گفته:
      مدت عضویت: 1440 روز

      بــــــــــــنام خــــــــــــدایی که بشــــــــــــدت کافیست

      ‏خدایا شــــکرت که تمامی جلسات این دوره رو پیش بردم.

      امروز 10 بهمن 1402 درست 4 ماه پیش من این کامنت رو گذاشتم.

      و امروز برای اینکه ردپایی باشه برای خودم تصمیم دارم به یاری الله مهربان آگاهی های این دوره مجدد از اولین فایل شروع کنم به گوش کردن و انجام تمریناتش و عمل به آگاهی هایش . به کمک یاری الله مهربان.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      عارفه محمودی گفته:
      مدت عضویت: 1440 روز

      ■ آیه 60 سوره کهف:وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِفَتَاهُ لَا أَبْرَحُ حَتَّىٰ أَبْلُغَ مَجْمَعَ الْبَحْرَیْنِ أَوْ أَمْضِیَ حُقُبًا

      ● ترجمه:و (به یاد آر) وقتی که موسی به شاگردش (یوشع که وصی و خلیفه او بود) گفت: من دست از طلب برندارم تا به مجمع البحرین (به محل برخورد دو دریا) برسم یا سالها عمر در طلب بگذرانم.

      ─━━━━━─━━━━━─━━━━━─━━━━━──━━━━━─━━━━

      ■ سلام درود الله یکتا به شما استاد توحیدیم. و خانم شایسته مهربانم سلاااامم.

      سلام به همه دوستانم

      ─━━━━━─━━━━━─━━━━━─━━━━━──━━━━━─━━━━

      ■جملات کلیدی فایل :

      ● به اندازه ای که ما احساس لیاقت را درخودمان ایجاد می کنیم.به همان اندازه نسبت به جهان احساس بهتری داریم به همان اندازه ظرفمان بزرگتر می شود برای دریافت نعمت های بیشتر و به همان اندازه فرصت ها و موقعیت های بیشتری وارد زندگیمان می شود.

      ● همه ما باید خودمان را لایق خوشبختی بدانیم فقط به این دلیل که به دنیا آمده ایم.

      ●اگرشما وارد این دنیا شده ای لایق تمام نعمت های این دنیا بوده ای

      ●احساس لیاقت با تولدمان به ما داده می شود. و اگر ما بتوانیم این احساس لیاقت درونی را درخودمان بیدار کنیم احساس لیاقت بی قید و شرط را اتفاقات فوق العاده ای را جذب خواهیم کرد.

      ●ایده های فوق العاده به ما الهام می شود.

      شرایط تغییر می کند.

      ●به اندازه ای که من خودمان را لایق می دانیم جهان هم مرا لایق می داند این قانون جهانه

      ● من ارزشمند هستم

      ●من لایق خوشبختی هستم من لایق این ثروت هستم.

      ─━━━━━─━━━━━─━━━━━─━━━━━──━━━━━─━━━━

      ■ سپاسگزاری:

      ● خدارو شاکر سپاسگزارم به من فرصت داد تا بار دیگر پای آموزه های شما استاد توحیدیم‌بنشینم.

      ● از شما استاد عزیز و خانم شایسته مهربان بابت این آگاهی هایی که به ما آموزش می دهید ممنون و سپاسگزارم

      ꧁꧂در پناه الله مهربان شاد ،سلامت، ثروتمند خوشبخت وسعادتمند در دنیا وآخرت باشید. ꧁꧂

      خدایا تنها تورا می پرستم و تنها از تو یاری می جویم تو بال پروازم باش در مدارثروت و موفقیت.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    عارفه محمودی گفته:
    مدت عضویت: 1440 روز

    سلام دورد به برادر ایران زمینم آقای مقدم عزیز سلام.

    ممنون سپاسگزارم که که کامنت زیبا وارزشمندی رو برامون نوشتید.

    وقتی کامنت تون دیشب خوندم کپی کردم در یادداشت های خودم درگوشیم. الان وقتی شروع کردم بسم الله اولین کامنتم برای دوره احساس لیاقت بنویسم دلم نیامد کامنت شما رو پیوست کامنت خودم نکنم اونجهایی که دقیقااااا واو به واو کلمه به کلمه اش انگار برای من گفته شده بود.

    درود برشما

    سلامت پایدار باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: