مصاحبه با استاد | قرار گرفتن در مدار «دریافت الهامات الهی» - صفحه 19 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری مصاحبه با استاد | قرار گرفتن در مدار «دریافت الهامات الهی»
    229MB
    21 دقیقه
  • فایل صوتی مصاحبه با استاد | قرار گرفتن در مدار «دریافت الهامات الهی»
    19MB
    21 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

348 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهره گفته:
    مدت عضویت: 1160 روز

    سلام

    اینکه خداوندخیروشرهرکسی درهرلحظه میگه من بهش ایمان پیداکردم همین دوهفته پیش بودکه من باشخصی بودم که احساسم فرق کرده بود بادوروز پیش وحالم خوب نبود وهرروز سراین پروژه حاضربودم وهستم همون موقع فایل تسلیم خداباش نه تسلیم مشکلات شنیدم دقیقاهمزمان شده بود تواون لحظه که من به دوراهی رسیده بودم خدایامن چکارکنم واین فایل گوش کردم ومبهوت شده بودم که چقدردقیق من همین الان به همچین چیزی احتیاج داشتم وبهم گفت همین امروز کات کن خداازبی نهایت طریق نعمت واردزندگیت میکنه جالبه من ازخداقبلش درخواست هایی داشتم وازطریق زبون اون شخص نشونه این که قرارخواستت اجابت بشه پیش خودم گفتم من اینوبه خداگفتم چقدردقیق خداداره نشونه میده وقطعا خدا ازدست دیگه ای درزمان مناسبی که ظرف من آمادست

    نعمت بهتری واردزندگیم میکنه

    هرچقدرازتصمیم که گرفته بودم می‌گذشت هی بهترمتوجه میشم که خداداره منوهدایت میکنه

    یادمه چندسال پیش آرزوم این بودکه چزانمیفهمم نشونه وبازهم این نشونه هاواضح ترمیشه هرچقدرمن ظرفم بزرگ تربشه

    ولی الان بهتردارم نشونه هادرک میکنم خداروشکرمیکنم روزهایی بودبه خاطر اتفاقات که میوفتدکلی غصه میخوردم این چه بلایی بود ولی الان متوجه میشم که چقدراون درس ها والگوها به من داره کمک میکنه تصمیمات بهتری بگیرم وروی ادم هاحساب نکنم وچقدرحس خوبی دارم خداهی اون درس ها روبه یادم میاره ومیگه ببین این جااگه استفاده کنی میوه هاشومیچینی

    به قول خانم شایسته اگاهی که من اون لحظه شنیدم ازتولیدبه مصرف بود همون لحظه شنیدم وعمل کردم وتسلیم خداشدم وقربانی خودخواهی های دیگران نشدم گفتم من خالق زندگی خودم هستم

    وایشالاکه بتونم بیشتروبیشترتسلیم باشم ونمونه هاروبازواضح تربشنوم خداروشکرت

    چقدراون اتفاقات ودرس هابه من داره کمک میکنه درک بهتری ازقانون داشته باشم خداروشکرت

    که داری ظرف وجودموبزرگ ترمیکنی برای نعمت های بهتروبیشتر

    واستادجون وخانم شایسته ازتون بی نهایت سپاس گزارم

    چقدرخوبه تواین مسیرم وزندگی راحت تری دارم تجربه میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    زهره گفته:
    مدت عضویت: 1160 روز

    سلام

    اینکه خداوندخیروشرهرکسی درهرلحظه میگه من بهش ایمان پیداکردم همین دوهفته پیش بودکه من باشخصی بودم که احساسم فرق کرده بود بادوروز پیش وحالم خوب نبود وهرروز سراین پروژه حاضربودم وهستم همون موقع فایل تسلیم خداباش نه تسلیم مشکلات شنیدم دقیقاهمزمان شده بود تواون لحظه که من به دوراهی رسیده بودم خدایامن چکارکنم واین فایل گوش کردم ومبهوت شده بودم که چقدردقیق من همین الان به همچین چیزی احتیاج داشتم وبهم گفت همین امروز کات کن خداازبی نهایت طریق نعمت واردزندگیت میکنه جالبه من ازخداقبلش درخواست هایی داشتم وازطریق زبون اون شخص نشونه این که قرارخواستت اجابت بشه پیش خودم گفتم من اینوبه خداگفتم چقدردقیق خداداره نشونه میده وقطعا خدا ازدست دیگه ای درزمان مناسبی که ظرف من آمادست

    نعمت بهتری واردزندگیم میکنه

    هرچقدرازتصمیم که گرفته بودم می‌گذشت هی بهترمتوجه میشم که خداداره منوهدایت میکنه

    یادمه چندسال پیش آرزوم این بودکه چزانمیفهمم نشونه وبازهم این نشونه هاواضح ترمیشه هرچقدرمن ظرفم بزرگ تربشه

    ولی الان بهتردارم نشونه هادرک میکنم خداروشکرمیکنم روزهایی بودبه خاطر اتفاقات که میوفتدکلی غصه میخوردم این چه بلایی بود ولی الان متوجه میشم که چقدراون درس ها والگوها به من داره کمک میکنه تصمیمات بهتری بگیرم وروی ادم هاحساب نکنم وچقدرحس خوبی دارم خداهی اون درس ها روبه یادم میاره ومیگه ببین این جااگه استفاده کنی میوه هاشومیچینی

    به قول خانم شایسته اگاهی که من اون لحظه شنیدم ازتولیدبه مصرف بود همون لحظه شنیدم وعمل کردم وتسلیم خداشدم وقربانی خودخواهی های دیگران نشدم گفتم من خالق زندگی خودم هستم

    وایشالاکه بتونم بیشتروبیشترتسلیم باشم ونمونه هاروبازواضح تربشنوم خداروشکرت

    چقدراون اتفاقات ودرس هابه من داره کمک میکنه درک بهتری ازقانون داشته باشم خداروشکرت

    که داری ظرف وجودموبزرگ ترمیکنی برای نعمت های بهتروبیشتر

    واستادجون وخانم شایسته ازتون بی نهایت سپاس گزارم

    چقدرخوبه تواین مسیرم وزندگی راحت تری دارم تجربه میکنم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    ساره امین آبادی گفته:
    مدت عضویت: 1219 روز

    به نام پروردگار یکتا

    سلام به استاد عباسمنش عزیزم و خانوم شایسته مهربان

    میخوام یه کامنت کوتاه از هدایتم صرفا جهت رد پا اینجا بنویسم . هفته ی پیش یه مبلغی یهویی برام واریز شد که تا دو روز نفهمیدم به چه دلیله . حالا هدایت خداوند به دل من این بود به محض اینکه این پول برام واریز شد دلم میخواست برم باهاش سکه بخرم . یه چیزی میگفت همین امروز سریع برو اماااا ذهن حسابگرم گفت این پول رو شاید کاریش داشته باشی یا صبر کن هفته دیگه برو حالا دیر نمیشه . اینو بگم که من اصلااااا اخبار سکه و … رو دنبال نمیکنم . خلاصه من به هدایتم گوش ندادم همانا و بعد چند روز شنیدم که سکه بسیار گرون شده . انصافا من از اضافه نکردن سود ناراحت نشدم اما دو فکر توی سرم بود : یکی اینکه ساره این دفعه سریع حکمت اون صدا رو فهمیدی و ایمانت قوی تر شد تا دفعه بعدی تعلل نکنی … و بعدی اینکه ناراحت شدم چون اگر به هدایتم گوش میدادم خیلیییی ایمانم نسبت به الان قوی‌تر میشد.

    باید هر هدایت رو سریع عمل کرد . اون خدایی که از بالا داره بهت آمار میرسونه آمار در لحظه رو میرسونه نه یک هفته بعد یا یکسال بعد . ممکنه بعدا مسیر بهتر عوض بشه .

    این هم از درس این هفته ی من

    همگی رو به خداوند میسپارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    علی گفته:
    مدت عضویت: 1269 روز

    به نام خدای بخشنده و مهربان

    با سلام خدمت دوستان عزیز

    و تشکر از استاد عباسمنش و سپاس از خانم شایسته گرانقدر بابت تهیه پروژه مهاجرت به مدار بالاتر

    واقعا خداروشکر میکنم که تو این فضا هستم و هرروز به اون هدفی که با شروع این پروژه در نظر گرفتم نزدیکتر میشم.

    در مورد الهامات: با توجه به آمادگی و مدار ما آگاهی هامون خالص تر می‌شود و ظرف وجود ما بزرگتر می‌شود و به همون اندازه الهامات را دریافت می‌کنیم.

    همه ما به هدایت خداوند دسترسی داریم اما به‌ اندازه آگاهی هامون و ظرفمون برای هدایت الهام دریافت میکنیم،اما چیزی که باعث عمل کردن به الهامات یا ایده می‌شود باورمون هستش، باور به اینکه این الهامات از یک منبع بزرگ و بالاتر و لایزال هستش.

    در قرآن بهترین الگوها و انسان های بزرگ برای دریافت الهامات هستش مانند حضرت محمد و حضرت موسی و ….. و مهمتر از اینکه زندگی این انسان های بزرگ هم نشون میده با طی تکامل و بزرگ شدن ظرف وجودشون الهامات اونها هم تغییر میکرده و دریافت و عمل به اونها هم با گذشت زمان بهتر و کاملتر می‌شده، پس ما هم نباید به خودمون سخت بگیریم یا ناامید بشیم برعکس با الگو گرفتن‌ از این انسانهای بزرگ انگیزه بگیریم تا از این موهبت و نعمت بزرگ نهایت استفاده را بکنیم،آن شاءالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    زینب معرفی گفته:
    مدت عضویت: 1304 روز

    به نام خدای هدایتگرم

    سلام به همه ی عزیزان

    گام24

    خداوند همواره در حال هدایت کردن ماست،

    همه ی ما دسترسی یکسانی به هدایت های خدا داریم اما هر کسی به اندازه ی خودش هدایت هارو دریافت میکنه

    مابا توجه به آمادگی و ظرفی که داریم هدایت ها و الهامات خداوند و دریافت میکنیم و مسیر برای ما باز می‌شود

    یعنی خود بحث دریافت هدایت خداوند تکاملی انجام می‌شود

    هر کدوم از ما با توجه به مداری که توش هستیم هدایت های خداوند و دریافت میکنیم

    با هر بار عمل به هدایت ها مدار ما بالاتر و آگاهی هارو خالص تر دریافت میکنیم

    آمادگی ما در دریافت هدایت های خداوند به ایمان و عمل صالح ما به صبر و توکل ما بستگی داره

    هربار که سعی کنیم به هدایت های خداوند عمل کنیم و ایمان مون نشون بدیم و نتیجه ی عمل به هدایت که آرامش و احساس خوب رو بچشیم و درک کنیم عمل به الهامات بعدی راحت تر با ایمان بیشتر خواهد بود

    خدایا تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری می جویم هدایتم کن به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای و نه گمراهان الهی آمین.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    مریم گودرزی گفته:
    مدت عضویت: 1438 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان مهربون و صبور امیدوارم همیشه حال دلتون عالی باشه و در مسیر لذت بردن از تک تک لحظه های زندگیتون باشین

    چیزی که من درک میکنم از این فایل مسیر تکاملی هر انسان برای رسیدن به خواسته هاشه شاید ما نتونیم اینو به سادگی درک کنیم که خداوند به ما الهام میکنه شاید اینجور بهتر قابل درک باشه که ما طبق توجه و احساساتی که داریم در هر لحظه داریم فرکانس هایی رو به جهان ارسال میکنیم و طبق قانونی که خداوند تو این دنیا قرار داده که همون قانون جذب باشه اون فرکانس فرکانس های شبیه به خودشو با احساسات شبیه به خودش جذب می‌کنه و این تکرار و تمرینی که ما انجام میدیم باعث میشه هر دفه درک بهتری داشته باشیم و فرکانس قوی تری با احساسات بهتری ارسال کنیم که تو زندگیمون مثل شرایط اتفاقات موقعیت و… شکل میگیره و میشه نتیجه اون فرکانس ها مثل فوتبالیستی که تو هر بازی پخته تر میشه و اون تجربه ها تو بازی های بعدی به کمکش میاد و می‌تونه کیفیت بهتری از خودش ارائه بده که همه اینارو شما خیلی فوق العاده توضیح دادین و بازش کردین ولی خب ما فراموش میکنیم و باید یادآوری بشه🙏🌹 ی سوالی من دارم استاد و اینو هم می‌دونم که شما بارها گفتین که سوالی که تاثیری تو زندگیتون نداره رو بیخیالش بشین و به موضوعات اصلی بپردازین خب من سعیم تو همین راستاست و دارم رو خودم کار میکنم فقط چون بحث قرآنی هستش می‌خوام اینو بدونم که وقتی ما میگیم هیچکس از اون دنیا خبر نداره و نمی‌دونیم چه شکلی هستش چرا پیامبر اسلام این آیات رو گفته یعنی از کجا به اینا رسیده ؟ من به تنها جوابی که رسیدم این بوده که اینها فقط حدس و گمان های پیامبر بوده و یا به اصطلاح تجسم از اون دنیا طبق افکاری که اون موقع تو ذهنش بوده گفته شده و به دلیل همین موضوعی که شما فرمودین که ظرف پیامبر اون موقع کوچیک بوده متوجه نبوده که اینا اصل نیست و بعدها که ظرف پیامبر بزرگ تر شده اومده تو آیه ۷ سوره آل عمران گفته که سراغ اصلیات بریم و به فرعیات کار نداشته باشیم همون طور که شما به زیبایی و سادگی توضیح دادین تو دوره دوازده قدم من به این جواب رسیدم اگر توضیح بیشتری داره ممنون میشم جواب بدین 🙏 و در آخر خیلی ازتون سپاسگزارم بابت تمام آگاهی هایی که در اختیار ما قرار میدین و کمک میکنین دنیا جای بهتری برای زندگی کردن باشه ارادتمندم ❤️❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    سارا سهیلی گفته:
    مدت عضویت: 1765 روز

    سلام به همگی

    درکی که من دارم و تجربیات قبلیم از وقتی فهمیدم به ما الهام میشه

    من یه ایرادی که از شروع کسب و کارم داشتم تا امسال این بود که یک ایده یا دو تا ایده پشت سرهم انجام میدادم بعد ایده سومیه رو به تاخیر مینداختم میگفتم خب بزار نتیجه اونا بیاد

    درصورتی که نتیجه ایده سومیه بود ، و خب به خاطر همین بود که روند رشدم توی کسب و کارم اون دو سال اول واقعا کند بود

    سال سوم روند رشدم خیلییی سریعتر از سالای قبلش شد ولی نمیدونستم دقیقا به خاطر چیه

    امسال باز یکم بهتر درک کردم و دارم سعی میکنم دیگه بین قدم دوم و سومم صبر نکنم

    هی به یاد میارم که سارا نباید صبر کنیا ، باید ادامه بدی ، خب نتیجشم خداروشکر دارم به چشم میبینم

    که از کار مورد علاقم که آرزوم بود بتونم 50 هزار تومن پول بسازم الان چند برابر این مبلغ ماهیانه ساختن برام عادی شده

    درصورتی که قبلن نبود

    یه تجربه ی باحال دیگم داشتم از اینکه من به اون الهام و درک کج و کوله ی اولیه م عمل کردم

    سال اول ورودم به سایت بود که یک الهامی به من شد که باید انصراف بدی از دانشگاه

    حالا وضعیت من چی بود؟ من پر از ترس بودم

    پر از وابستگی به خانواده

    پر از این باور که من اگر از این رشته انصراف بدم کل خانوادم میپاشه و من بدبخت و بیچاره ی عالم میشم

    خیلی باورهای ایراد داری داشتم

    تکامل رو هم که اصلا نمیدونستم وجود داره

    چند ماه رو خودم کار کردم که تونستم این تصمیممو به زبون بیارم جلوی خانوادم

    استاد گفت شجاعت میخوادا ، برای اون اول من مثل تصمیم مرگ یا زندگی بود

    واقعا هم ازش گذشته الان میفهمم که من اون روز فقط باید این تصمیممو به زبون میاوردم

    چون من هیچ وقت انصراف ندادم از اون رشته

    در نهایت مجبور شدم دو ترم باقی مونده رو بخونم و البته شانسم گفت که غیر حضوری بود و راحتتر بود برام گرفتن مدرک نهایی

    ولی عمل به همون الهامی که کج و کوله فهمیده بودمش باعث شد من یکم ترسام و وابستگی هام مخصوصا به پدرم و مادرم خیلی کمتر بشه

    در حدی کمتر بشه که اگر مخالفتی بشه یا دخالتی بشه توی تصمیماتم ، من اون تصمیم رو انجام میدم اگر بدونم درسته ، هر چند که مخالفت ها زیاد باشه

    اگر من عمل نمیکردم به همون درک کج و کولم اصلا دنبال این نمیرفتم که خودم پول بسازم و منتظر کسی نباشم که بهم پول بده چون تا قبلش فکر میکردم من اصلا نمیتونم پول بسازم

    ولی قرار گرفتن توی اون موقعیت های سخت بعد از عمل به الهامم بود که منو مجبور کرد تکون بخورم ، منو مجبور کرد که خجالتی بودن، ترسو بودن ، حساس بودن رو بزارم کنار چهار تا قدم بردارم برای زندگی خودم

    وگرنه تا قبلش یه دختر وابسطه بودم

    یا بارها توی آثارم شده اول کار یه تصویری تو ذهنم اومده شروع کردم به ساختنش بعد در حین پروسه ی ساخت هی بهم گفت خب حالا اینجاشو بهتر کن ، یا نه ابنجا رو خراب کن این شکلی بساز بعد نتیجه چی شده؟

    مشتری عاشق کارم شده

    در نهایت این رونده ساخت و خراب کردن و دوباره ساختن باعث شده من تو تمام این 4 سال توی حوزه ی علاقم پیشرفت نجومی داشته باشم

    من خودم یه سری این ایده ها رو جدی نمیگیرمچون اون باوری که استاد گفت رو نداشتم

    الان حداقل یکم درک کردم و شنیدم این حرفو که باور کنم این ایده هه رو خدا گفته تا من به خواسته ی درآمدیم برسم پس انجامش بدم

    ما بقی آیات هدایت:

    یوسف:111

    هر آینه در سرگذشت آنها عبرتی است برای خردمندان. سخنی نیست که به دروغ بافته شده باشد، بلکه تصدیق در کتب پیشین و بیانگر روشن هر چیز است؛ و هدایت و رحمتی برای مردمانی است که ایمان آورند.

    باز این تکرار شده که در کتاب های الهی برای مردمی که ایمان میارن هدایت هست

    رعد:7

    و کافران گویند: چرا نشانه‌ای از پروردگارش به او داده نشده؟ تو فقط هشداردهنده‌ای و برای هر قومی ، هدایتگری بوده است.

    رعد:31

    اگر قرآنی بود که کوه‌ها با آن به حرکت در می‌آمدند، یا زمین بدان متلاشی می‌شد و یا مردگان بدان به سخن می‌آمدند ، با این حال همه امور به دست خداست. آیا مؤمنان قطع امید نکرده‌اند که اگر خدا می‌خواست، حتماً همه مردم را هدایت می‌کرد و بر کسانی که کفر ورزیدند، به سبب کردارشان یکسره مصیبت کوبنده‌ای می‌رسید یا در نزدیکی خانه‌هاشان فرود می‌آمد؟ تا زمانی که وعده خدا فرا رسد، مسلماً خدا خُلف وعده نخواهد کرد.

    همه قرار نیست هدایت بشن ، چون اون آدما حتی اگر کوه رو به حرکت در بیاره اون کتابه باز نمیفهمیدن

    نحل:9

    و بر خداست راه راست و برخی از آن بیراهه است؛ و اگر خدا می‌خواست هر آینه همه شما را هدایت می‌کرد.

    باز دوباره داره تکرار میشه همه هدایت نمیشن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    نور گفته:
    مدت عضویت: 630 روز

    بنام خداوند مهربان

    همه عالم خروش و جوش از آن است

    که معشوقی چنین پیدا، نهان است

    ز هر یک ذره خورشیدی مهیاست

    ز هر یک قطره ای بحری روان است

    اگر یک ذره را دل برشکافی

    ببینی تا که اندر وی چه جان است

    عطار نیشابوری

    سلام خدمت استاد عزیزم و عزیزدل استاد

    و سلام به همه ی هم مداری های عزیزم

    من با پوست و گوشت و استخون خودم تکاملی بودن دریافت الهامات رو درک کردم

    اول که از خدا میخوای الهام کنه بهت مسیرو هیچی نمیاد

    ممکنه چندبار بپرسی بازم هیچی نیاد ولی این به این دلیل نیست که خدا داره ناز میکنه نه، به دلیل سیستمی بودن

    رفتار خداونده . یعنی تو اوایل که میخوای معمولا با گریه زاری التماس میکنی و میخوای ولی خدا گریه زاری نمیفهمه میگه بنده ی من فرکانست چند هرتز هست؟ من روی اون فرکانس امواجو برات میفرستم

    الان میفهمم چرا همیشه توی فیزیک خوب بودم و توی المپیادا رتبه میاوردم عاشقشم اصن

    فرکانس آدمم همون اول نمیره روی 400 هرتز که از کم شروع میشه و باندازه ای که باور میکنی فرکانست میره بالا

    باندازه ای که توکل میکنی و رها میکنی و تسلیم میشی فرکانست اوج میگیره

    هر لحظه که تسلیمم در کارگه تقدیر

    آرام تر از آهو بی باک تر از شیرم

    هر لحظه که میکوشم در کار کنم تدبیر

    رنج از پی رنج آید زنجیر پی زنجیر

    مولانا

    واقعا کاش میشد نشست با مولانا یه چایی خورد و حرف زدو فهمید که این چه عشقیه که بخدا داشته؟ این چه تسلیمیه؟ این چه ایمانیه؟ خداوند هممون رو هدایت کنه به مسیر کسانی که درآغوش کشیده شدند توسط خودش

    بعد که کم کم فرکانست اوکی میشه تک و توک الهام میگیری ولی گیجی که این الهامه یا نجواست یا خودم دیونه شدم الکی دارم میبافم؟ ولی اینجور مواقع رجوع کنیم به قلب که اولین اندامیه که شکل میگیره هنگام تولد چرا؟ چون خدا ما رو از قلب آفریده که جایگاه الهامات خودش باشه و در طی تکامل مغز شکل گرفته یعنی فک نکن مغز سلطانه ، قلب همه چیز است.

    اینطوریه که الهامات شکل میگیره… و زندگی پر از آرامش میشه

    دوستون دارم

    نور

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    Zhila J گفته:
    مدت عضویت: 3475 روز

    سلام وصد سلام وصدسلام به همه ی دوستانم

    در مورد شهود والهامات ، آگاهی واطلاعات دقیق رو ازاستاد عبامنش شنیدم .

    خوب خیلی تو زندگی حسش کردم ، مثلا بارها شده یه سری کارها رو میگفتم کاش انجامش میدادم ،یا به دلم اومدگفتن این حرف درست نیست، ولی گفتم که ای کاش نمی گفتم ، فلان جا میخواستم برم نرفتم با اینکه حسم خوب بود .

    قبلا ، من یه گوشی لمسی داشتم که خیلی دوستش داشتم ، قسمت لمسش خراب شد ووقتی می خواستم تایپ کنم به حالت عجیبی شروع میکرد تایپ کردن بدون اینکه دست بزنم ، حتی گوشی رو تا روشن میکردم این اتفاق می افتاد ولی حروف تایپ شده مفهوم نبود، انگار به صورت رمز زده میشد این سوال رو میکردم کی هستی نامتو بنویس ولی حروف صفحه تند وتند روشن میشد ویه سری پشت هم تکرار میشد،گاهی میترسیدم که چرا این اتفاق تکرار میشه ، بچه ها میگفتن خوب معلومه صفحه خرابه ولی اگه خرابی صفحه بود فقط باید حروف همونجا فشرده میشد نه از کل صفحه . گوشی رو عوض کردم ونفهمیدم چی بود دقیقا .چندین بار حروف رو یاد داشت کردم و فکر کردم به زبانهای دیگه باشه یا حروف ابجد باشه ، بالاخره ولش کردم.

    الآن یه سری از خدا سوال پرسیدم و منتظره جوابم بارها شده کتابی از میز انداختم وبعد از اینکه ورش داشتم وبستم ، یادم اومده که نکنه چیزی برا من داشته که دیگه دیر شده ومتوجه نشدم کجای کتاب باز شده بود .تازه گیها تو کامنتهای دوستان که میخونم هی کلمه ای نشانه دار میشد برای کپی ، اولش متوجه نمیشدم ، ولی چند بار کلمه ی انتخاب شده رو نگاه کردم وبه خاطر سپردم یه سری این تکرار شد دیدم کلمه تغییر ، شخصیت، کار، اومده وبعدم فکر کنم توفایل مهاجرت به مدار بالاتر استاد راجع به تغییر شخصیت وتبدیل عادات غلط به عادات خوب تاکید کرد ودیدم این جواب یکی از سوالات من بوده.

    دقت کردن وفهمیدن نشانه ها والهامات الهی که بیشتر به صورتهای مختلف میاد، درکش تو زندگی روز مره که مشغول میشیم ، خیلی حواس جمعی بیشتری میخواد .

    من بارها شده غذا درست میکنم نمک ریختم ، میگم نکنه نمکش کم بشه ، بازم میخوام بریزم حسم بد شده وگفته نریز ولی گوش ندادم وریختم وبعد که چشیدم دیدم چقدر شور شده ، یادمه یه بار داشتم الگوی شلوارو مینداختم رو پارچه که ببرم والگو چند بار سر خورد وافتاد زمین وهر بار ورش داشتم وگذاشتمش رو میز روی پارچه تا ببرمش، موقع دوخت دیدم دمپای شلوار کمه وقتی دقت کردم متوجه شدم الگوی شلوار ایراد داشته واگه من قبل برش متوجه این میشدم که کاغذ بی دلیل هی نمی افته بهتر بود، هرچند شلوارو باگوشه انداختن درستش کردم ، فقط میخوام بگم الهامات همیشه هست ولی درک زبانش هوشمندانه عمل کردن رو می طلبه .یک کلید برای من که بتونم الهامات رو جدی بگیرم ، میتونم بگم همین حسهاییه که در طول روزوشب در لحظه ، لحظه ی زندگیم حسش میکنم ودیگه برام واضحتر شده که هست وبرای ماندن در این مدار ، عمل کردن وتمرین درک بیشتر آن است .

    الآن سالهاست که هر عید که میشد چرخ خیاطیم خراب میشه ودم عید درستش میکردیم ودوباره عید بعدی کار نمیکرد .احساس میکنم جواب سوالم که کار مورد علاقه ام چیه ومن فکر میکنم خیاطیه رو میخواد بگه که نیست یه چیز دیگه است چون تکرار این اتفاق نمیتونه الکی باشه!!!

    امیدوارم الهامات درونیم امسال واضحتر بگه ومن ببینم خیاطی رو ادامه بدم یا نه، دنبال مسیر دیگه ای باشم.

    من از خدایم از ربّم در خواستی کردم ونشانه هایی آمد و به امید خدا تا عیدبهش میرسم و میام و در موردش مینویسم .

    آرزو میکنم وامیدوارم همگی گنجایش ظرف وجودیمون برای دریافت آمادگی بیشتر وثروت وتوحیدوتقوی، بزرگتر وبزرگتر بشه…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      Smaeil rostami گفته:
      مدت عضویت: 563 روز

      سلام همکلاسی خوبم،

      از توجهی که به الهام و نشونه داشتید و داربد لذت بردم و یاد یکی از الهامات واضح که چند ماه پیش داشتم افتادم اینجا براتون مینویسم؛

      مدتیه که به شدت در صدد تغییر شغلی هستم که سالهاست بهش مشغولم و داشتنش البته معجزه ای از طرف خدا بود برام ولی خوب به مرور درآمدش کم شد و به دلیل پر شدن سقفش ( به نسبت چیزی که من ازش میخواستم و به دست هم آوردم ) و چند دلیل دیگه ، میخوام که تغییر شغل بدم ، مدتی پیش تو خیابون داشتم میرفتم و شدیدا توی ذهنم داشتم با خدای خودم حرف میزدم و دقیق رسید به اونجا که من ازش پرسیدم که خدایا پس کی بهم میگی که چکار کنم برای تصمیمی که راجع بهش از خودش کمک‌ خواسته بودم و دقیقا توی همون لحظه که این جمله توی ذهنم مرور شد داشتم از دم یه میوه فروشی رد میشدم که رادیوش روشن بود و یه خانم مجری داشت این جمله رو میگفت که : خدا خودش موقعش که بشه بهت میگه چکار کنی !!!!! خدا رو شاهد میگیرم دیگه اصلا نه یک کلمه بیشتر و نه یه کلمه کمتر و فقط همین مقدار یعنی همین یه جمله رو شنیدم و از دم مغازه رد شدم.

      واقعا تا چند دقیقه بعدش انگار یه جورایی شوک بودم.

      باور به الهامات باور به غیبه و از نشونه های بارز ایمانه .

      الذین یومنون بلغیب

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    گیتی جابری گفته:
    مدت عضویت: 1443 روز

    سلام استاد عزیز و بزرگ

    اینقدر حرفاتون ادم رو توی حس. واقعی میبره که مو به تن ادم راست میشه , یعنی فکرشو بکن ادم بتونه ظرف وجودیش رو اونقدر بزرگ کنه که در یک روز , در یک لحظه , در یک موقعیت اونقدر ارتباط برقرار بشه که خدا با ادم حرف بزنه … چه عظمتی چه ترسی. چه حسی. قابل توصیف نیست. … اون لحظه ای که خدا برای اولین بار به قلب پیامبر وحی کرد. … بی دلیل نبود که پیامبر بعد از. برگشت از غار می لرزیدن,

    وای خدای من , چه طور ادم میتونه این. عظمت رو

    نمیدونم اسمش رو چی بذارم این سنگینی انرژی رو تحمل کنه. و چقدر وجود اون ادم بزرگه که لایق صحبت با خدا شده.

    و چقدر زیباست این خدایی شدن

    و خوش به سعادت شما که این چنین هدف بزرگی دارین و توی این مسیر قرار گرفتین

    همیشه از قدیم وقتی به ایه هایی که خدا به تک تک پیامبرانش سلام میکرد میرسیدم اشک توی چشمام حلقه میزد که خدایا چطور ادم میتونه به این مقام برسه که خدا اینجوری با عشق بهش سلام بده.

    و استاد جانم چقدر شما بزرگید و والا.

    که اینجوری توحیدی شدین توحیدی فکر میکنین و توحیدی عمل میکنین

    و چقدر حس خوبی دارین موقعی که با خدای درونتون صحبت میکنین و اعتماد کامل دارین به حرفایی که بهتون میگه و الهاماتش , و چقدر این احساس و رسیدن به این حالت به ادم ارامش میده که همیشه هدایت میکنه به مسیر خیر و خوبی, پس دیگه هیچ نگرانی وجود نداره وقتی توی این مسیر قرار میگیری .

    امیدوارم همه مون این حس رو تجربه کنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: