مصاحبه با استاد | فرصت «لذت بردن از مسیر رشد» را از خودت نگیر - صفحه 7 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری مصاحبه با استاد | فرصت «لذت بردن از مسیر رشد» را از خودت نگیر
    228MB
    38 دقیقه
  • فایل صوتی مصاحبه با استاد | فرصت «لذت بردن از مسیر رشد» را از خودت نگیر
    36MB
    38 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

787 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    شهرزاد عبدی گفته:
    مدت عضویت: 1645 روز

    سلام به همگی

    خداروشکر عجب نشانه خوبی بود این فایل

    مدت ها بود کامنت ننوشتم دلم حسابی تنگ شده بود حسابی مشغول کارای عید و بعدم دیدن عزیزانم و بعدش یک سفر طولانی و فوق‌العاده…

    استاد چقدر رها شدم با این فایلتون هروقت که فایلی گوش میدم که کمک میکنه به رها تر شدنم قشنگ احساس میکنم عضلاتم شل میشه دیگه اون انقباض ندارم…

    دقیقا همین طور که گفتین هدف لذت بردن‌..

    یه چیزی بهتون بگم شاید کمک دوستان بشه

    چند شب پیش با خالم صحبت راجب فایل های شما بود و من یک موضوعی مطرح کردم که در‌واقع یکی از تمرمز هام بود و جوابی که شنیدم از خالم خیلی قشنگ بود…

    بهم گفت هرجا احساس کردی خیلی نیاز به توجه داری و احساس کمبود محبت از طرف همسرت داری همون لحظه شروع کن به محبت کردن و بخشیدن

    آدم هایی که خیلی پر و بی نیاز هستن دائم درحال بخشیدن هستن مثل خیلی از ثروتمندان که از پولشون میبخشن به مقدار خیلی زیاد و مثالی که بهم زد از پدرم بود..

    پدرم آدم خیلی مهربون و بخشنده ای.اون همه مارو جمع کرد دورهم بردمون سفر و تمام امکانات مورد نیازمون تأمین کرد و وقتی دقت کردم دیدم به همه داره محبت میکنه به هرکی یه جور دائم درحال عشق ورزیدن به همه ماها بود به هرکدوم به شکل خودش و وقتی خاله ام اشاره کرد به این موضوع دیدم حق با اونه پدر من خیلی بی نیازه انقدر بی نیازه که دائم در حال بخشیدن این عشق و علاقه به خانواده اش هست….

    خواستم این رو به اشتراک بزارم گفتم شاید نشانه ای باشه برای دوستان عزیزم

    در پناه خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    ندابشارتی گفته:
    مدت عضویت: 1389 روز

    باسلام خدمت استادعزیز و خانم شایسته ی زیبا

    روز 85 ام و تعهدمن!

    چقد این فایل مناسب این‌روزهای منه

    چقد بهم حس ارامش داد شنیدنش

    اینک بشینم تو باشگاه قشنگمو فقط لذت ببرم

    باورهای خوبمو تکرار کنم

    و چقدر خوشحالم ک میتونم با جونو دل ارامش داشته باشم

    چرا ک به اندازه ی ظرف الانم کارمو شروع کردمو قدم بزرگو ترسناکی برنداشتم ک هروز مثل کابوس ذهنم نگرانو نجواها بریزنمم بهم

    هرچند ک همین الانم نجواها میانو میگن به هرحال تو بدهکار داداشتی‌ابجیتی باید پولشونو بدی

    ولی خداروشکر ک میدونم چی جواب بدم

    بهش میگم همون نیرویی ک بدونه اینک من درخواست پول بدم خودش این ادمهارو نه از سر اجبار یا رودربایستی،بلکه از سر حس خوب ،سراهم قرار داد و بهم با میل شخصیشون پول دادن،پولشونو جور میکنه تا به زودی برگردونم

    من هروز در باشگاهو باز میکنم میرم داخلش،نور سبز…

    یه اب پاش بر میدارم گلهای قشنگمو اب میدم نگاشون میکنم ….

    زمین تمیزه اما دوس دارم بازم تی بکشمو جارو کنم…چون ذره ذره ی اون مکان بهم حس خوب میده

    با هر بار جارو تی کشیدن،قوانینو نتایجمو مرور میکنمو میگم میشه جواب میده…

    میشینم روی صندلی نرمو سبزی ک‌شاگردم هدیه داده ،چشمامو میبندمو به هیچی فکر نمیکنم جز اینک میگم خودت میفرستی من هیچ کاری ندارم

    مثل امروز که نشستمو یه چای درست کرده بودمو داشتم مرور میکردم که باید کامنت امروزمو بنویسم ک گوشیم زنگ خورد

    از مددکاریه دادگاه

    بهم گفت با شرایط تو ،احتمال زیاد کارت تمموم‌میشه

    یه لحظه انگار از پشت خط صدای خدارو شنیدم

    از خوشحالی از سر اینک باز ی نشونه ی خوب،گریم گرفت

    خانومه گفت دخترم گریه نکن ،صداش پر از ارامش بود

    یهو یادم اوردم ک کار درست خودش راهشو پیدا میکنه…

    قرار شد چهارشنبه برم اونجا

    گوشیو قطع کردمو یه نگاه به بالا کردمو گفتم همه جوره داری چرخای زندگیمو روغن کاری میکنی دمت گرم

    همون موقع زنگ زدم به ابجی فاطمه

    بهم گفت واسه فلان جا نذر کن ندا،جواب میده

    گفتو گفتو گفت

    نمیخواستم یهو برگردم بگم تو باورات غلطه و من خوبم یا هرچیزی اینجوری

    خیلی ارروم گفتم اخه من باورامو عوض کردم ولی از انرژی خوب اون چیزی ک گفتی استفاده میکنم

    قطع کردمو به خودم گفتم خالق تویی ،باوراته

    اگه فکر میکنی کمک خواستن از فلان مکان مقدس میتونه نتیجه بده ،انجامش بده

    اما واقعا اینجور نبود افکارم

    خیلی ساله راهه بقیرو رفتمو‌نذرو دعا

    نتیجه کو؟؟

    اما از وقتی دارم رو حال خوبم کار میکنم رو تمرکزم رو اون چیزی ک قلبم بیشتر باهاش اروومه با این جمله ک زندگیت دسته خودته ،هیچ‌قدرتی بالاتر از منبع متعالی و‌خودت نیس،نتایج کوچیکو بزرگ با نشونه ها میان

    اونقدر از خوشحالی گریه کردمو اشک ریختم ک‌ی لحظه حس کردم پر از انرژیم

    دوباره جارو بدست شدمو شروع کردم تمیز کردنه باشگاه…

    با موزیک:

    بی تابی و دلبر و دلدار

    حاصل عمرم مستی و راستیست

    منم آن مجنون که ندارد

    لیلی ندارد

    هیچی ندارد

    به خدا دل بچگی میخواد

    هیچی نمیخوام زندگی میخوام

    به خدا من دنیارو دیدم

    هرچی دویدم هیچی ندیدم

    چه کنم چه کنم نکن ای دل

    من که دلم به خدا وصله

    آروم بگیر دل

    دل و دل نکن ای دل من

    که خدا با توئه همه جا

    جون من دنیا دو روزه

    من یه پرنده ی رهایم

    هی غم نخور بشنو صدایم

    من با خودم حالمچه خوبه

    من تنهایی حالم چه خوبه

    حال من حال عجیبیت

    هیچ کسی فکر کسی نیست

    غم نخور که خبری نیست

    قصه ی این زندگی چیست

    من یه پرنده ی رهایم

    هی غم نخور بشنو صدایم

    من با خودم حالم چه خوبه

    من تنهایی حالم چه خوبه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    باران و ایوب گفته:
    مدت عضویت: 1618 روز

    سلام استاد جانم و سلام بر خانوم شایسته عزیز و همه دوستان

    باران :

    استاد من دارم از مسیری که میرم لذت میبرم کاری که شروع کردم چنان انگیزه دارم ،ذوق دارم هرروز میرم مطالب جدید میخونم درمورد آشپزی ،چیزای جدید یاد گرفتم ،ابزار جدید خریدم برا کارم و از همه مهم تر یه حساب بانکی دارم که پول هایی که خودم درمیارم میندازم روش چقد حالم عالیه ،هنوز تکاملو طی نکردم کامل ولی ایمان دارم بخدای خودم ،میدونم موفق میشم با تلاش بیشتر و آگاهی های بیشتری تو این زمینه ،استاد من تو دوره روانشناسی ثروت 1باورهام تغییر کرد ،من از بچگی دوست داشتم خودم کار کنم پول دربیارم ولی باورم این بود تا مدرک آنچنانی نداشته باشم نمیتونم پول دربیارم ،ولی الان اینجور نیستم ،وقتی میبینم اینقدر فراوانی زیاده ،وقتی این همه خانوم هستن بدون مدرک دانشگاهی موفق ترینن ،پس منم میتونم و این تغییر باورها باعث شد برم تو دل ترس هام و شروع کنم کارمو ،کاری که بهش علاقه دارم ،اولاش میگفتم الان بقیه نمیگن همسرش مهندسه وضع مالیش خوبه کارمیکنه ،خیلی ذهنم مقاومت کرد ولی با توکل برخدا شروع کردم و الان بهترین حس دنیا رو دارم خدارو شکر ،و باعشق فراوان ادامه ش میدم انشالله به امید خدا .

    خداروهزاران هزار مرتبه شکر برا این پروژه.

    استاد عزیزم خییلی سپاسگزارم ازتون.

    و خانوم شایسته نازنینم خیییلی ممنونم ازتون برا زحماتتون برا این پروژه بی نظیر .

    در پناه الله یکتا باشید .

    خدانگهدار تا گام بعدی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    مریم انصاریان گفته:
    مدت عضویت: 1797 روز

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

    «وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَٰکِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ»

    «أَلَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ»

    ——————————————————————

    سلام به استاد توحیدی و عزیزم، سلام به استاد شایسته نازنین و سلام به عزیزان هم مسیر

    استاد عزیزم چند روزه قشنگ دارم به وضوح در وجودم نزدیکتر شدن به خدا ، دریافت نابتر هدایتها و همینطور مدام بیشتر و بیشتر شدن شناخت و درکم قانون رو می بینم.

    هدایتهای بینهایت ناب و پیوسته و زیبای ربّ العالمین ، و درک بالای من از این هدایتها ، یکم برام سنگینه شاید هم هنوز اون ته تهای ذهنم از خدا خجالت میکشم .

    نمیدونم فقط میدونم از لحظه ای که چند ماه پیش تسلیم شدم و رها از خواسته ای که فکر نمیکردم بهش چسبیدم مسیرم هموارتر شده، قلبم آرامتر شده ، درکم از قانون بالاتر رفته ، و از شروع پروژه اتفاقاتی افتاده کههر چقدر سنگین بوده ولی من گفتم الخیر فی ماوقع.

    چقدر اتفاقات و هدایتهای اخیر منو به تبعیت از هدایتها و تسلیم واقعی بودن رسونده به مرحله ای که تونستم فاصله بگیرم از نجواهایی که حاصلش برام شده بود نا آگاهانه توجه کردن به ناخواسته ها ، به حتی نا امید شدن از خودم به دوباره جاری شدن ترس ها در وجودم، اما من خدارو اجابت کردم وقتی گفت حتی اگه ترس هات حقیقت بشه اهمیت نده که اصلا چنین اتفاقی نخواهد افتاد چون تو میتونی از همین لحظه زندگی آینده خودتو شروع کنی و بسازی ، پس هر چقدر میتونی خوش باش حتی الکی خوش باش اما احساستو خوب کن، کانون توجهتو کنترل کن به ذهنت غذای سالم بده با ورودی های خوب ، یادت باشه من همواره با تو هستم .

    و این سه روزه هدایتها، نمیدونم چی بگم چطور بگم ولی من دارم وارد یه مرحله زیبای دیگه ای از تغییر میشم ، یه رشد بزرگی در وجودم از فهمیدن خدا و هدایتهاش دارم احساس میکنم و می بینم و از شما و خانم شایسته سپاسگزارم که با عشق بهمون در مسیر رشد و توحید کمک می کنید.

    کسب و کار با باورهای درست، عشق و علاقه و استمرار شکوفا میشه.

    دنبال نتایج لحظه ای نباشید ،نتایج لحظه ای همون لذت بردن از کاریه که داری انجام میدی.

    اگه باورهای درستی در مورد ثروت بسازید بعد دیگه نتایج میاد.

    خودتو با بقیه و نتایجشون مقایسه نکن، اگر عاشق چیزی هستی تو اون مسیر حرکت کن ،باورهاتو درست کن و لذت ببر از زندگیت ،نتایج خودش خواهد آمد.

    همه نیاز دارن به دیده شدن ،به احساس مهم بودن ، اما ما باید این نیازو مدیریت کنیم، نه که سرکوبش کنیم.

    اگر شما از زندگیتون لذت ببرید با تمرکز بر زیبایی ها با کنترل ورودی ها و ایجاد احساس خوب، شما هدایت میشید به جاهای درست ،هدایت میشید به جایی که باید باشید هدایت میشید.

    إیّاک نعبد و إیّاک نستعین إهدنا الصّراط المستقیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    بانو قدرتمند گفته:
    مدت عضویت: 2301 روز

    “بسم الله الرحمن الرحیم ”

    معبودا هرآنچه دارم از آن توست.

    سلام استاد جان سلام مریم جان جانانم

    آن شاالله که عالی باشید

    سلام به دختر پسرهایی توحیدی سایت

    استاد جان درمورد سوال دوست مون جواب تون دقیقا همین کارهایی بود که تو مسیرم انجام می‌دادم.

    یادمه شروع کارم ازساعت3صبح که بیدارمیشدم تاساعت11شب من زجر نمی‌کشیدم ونه حتی گشنه ام نمیشد خدا من رو هدایت کرده بود به یه تغذیه ای که یه تکه گوشت بوقلمون با بادام میخوردم اونم یک وعده در روز همین با ویتامین هایی که صبح که بیدار میشدم میخوردم و فقط آب میخوردم خیلی خیلی خیلی زیاد، این تغذیه من بود.

    اصلا نه حرف منفی آدمها رو تاثیر داشت خیلی ها میگفتن تو بدبخت میشی تو شروع کارم خیلی ها بهم میگفتن این کار که تو داری میکنی از تو گنده ترش هستش که تو هیچی در برابرشون و تو نمیتونی حتی با اونا رقابت کنی

    استاد جان من واسه رقابت نرفته بودم تو اون شغل من برای اینکه از اون شرایط فعلی بیام بیرون و تشنه این بودم که ثروت خلق کنم و آسایش داشته باشم و خودم هزینه برای ادامه تحصیل ام رو بپردازم تو شغلی که بهم تو اون شرایطی که بودم الهام شده بودرفتم

    و من اجرا میکردم پله به پله که بهم گفته می‌شد.

    با اون حال که اون شغل عشق واقعی ام نبود اما تمام خودم رو براش گذاشتم چرا که میخواستم بهم جواب بده که می‌شود از زیر صفر هر کاری رو شروع کرد بهم خیلی خیلی زیاد باور و ایمان توحید داد شغلم خیلی منو بزرگتر کرد خیلی بهم باور سالم داد الان حس میکنم که اگر بخواهم هرکاری مهم نیست چی باشه از زیر صفر کلوین به بالاترین درجه اعلا برسونم میتوانم.

    چون تو شروع کار یادمه هرکی هرچی میگفت من حس میکردم یه قدرت عظیم پشت منه و داره به اونایی که میگن تو هیچی تو این کار بهشون میخنده

    استاد جانم من تو یکسال تو جایی بودم که اونی که تو بیست سال همه خانواده اش تو این کار بودن به الله نبودتو جایگاهم

    همه کاسب هایی اون منطقه بهم میگفتن تو در برابر این آدم هیچی برو پی زندگیت بشین بچه‌ها تو بزرگ کن همونا الان همه حرفهایی اون سال شون یادشون رفته.

    وقتی شروع کردم با عشق وشور و ایمان ایمان ادامه دادم استمرار ورزیدم استادم عزیزم جانم خدا اعتبارش بهم داد ثروت شو بهم داد نام نیک شو بهم داد تو کل بازار همه من رو میشناختن به اسم قسم میخوردن و حتی نه خونه منو میشناختن نه حتی نشونه ای ازم داشتن میلیون میلیون بهم بار میدادن که بفروشم هروقت پول مشتری تسویه کرد براشون ببرم.

    خدا کاری تو کاسبی ام کرد که چی میتونم بگم خدا برام شاهکار کرد کار کرد معجزه هر لحظه از در و دیوار برام می‌بارید همه قلبها در برابرم نرم بود و الله کنارم مثل کوه بود هرجا که میرفتم

    استادم جانم عزیزم شب و روز باورهایی که از عزت نفس ساخته بودم مدام مرور میشد و اون تو گوشم بود و توی ماشین دوره ناب قانون‌ آفرینش تا شب برسم خونه پلی بود و من غرق نور و آگاهی بودم اونقدر حالم عالی بود احساس قدرت میکردم این حس قدرت بهم یه انگیزه ای میداد که فقط ادامه میدادم خواب حتی معنا شو از دست داده بود همین ادامه دادنه الان من رو در آسایش راحتی و روزی به غیر الحساب الرزق ارزقان الهی مقررم داشته

    تو فایل قبلی مصاحبه استاد جان نوشتم از کجا شروع کردم و الان کجا هستم.

    دارم خودمو برای یک مسیر جدید و یه عشق ناب خدا و حضور پررنگ تر خدا آماده میکنم.

    میخوام تو این مسیر جدید خدا رو در همه ابعادش خیلی خیلی عمیق تر استادم جانم تجربه اش کنم اونقدر عمیق که از حسش لبریز اشک شوق باشم.

    خدارو میخوام خیلی خیلی فراتر از اون بازار و این ثروت و راحتی و آسایش و اعتبار و نام نیک تجربه اش کنم.

    عاشقانه براتون مینویسم استادم جانم عزیزم

    خداروصدهزاران مرتبه شکر خوشحالم شما رو دارم الگویی توحیدی استادم جانم دوست دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    مهدی وثوق گفته:
    مدت عضویت: 1912 روز

    در مدار هشتادوپنج روز شمار تحول زندگیم و توضیحات این فایل در مورد علاقه شخصی باعث شد کمی بیشتر خودمو بشناسمو اجازه آزادتر بودن و تجربه کردنو به خودم بدم .

    مشابه این سوال اگه اشتباه نکنم در قسمت ۱۶ مصاحبه هم هس اما این فایل یه طعم دیگه داره .

    این بار گوش کردنش باعث شد به خودم اجازه بدم اشتباه کنم!

    بلاخره من یه انسانم و نباید از خودم انتظار بی نقص بودنو داشته باشم .

    فهمیدم خیلی کمالگرایانه دارم با خودم برخورد میکنم

    ثانیه ثانیه زندگیم رو اصول و برنامه ریزی باشه که چیع؟

    من که نمیخام زاکربرگ یا ایلان ماسک یا … بشم ، میخام خودمو تجربه کنم گوووور پدر شهرت و هر چیزی که عرف جامعه مشخص کرده … میخام خودم باشم ، هییچ گونه تمایلی به شهرت ندارم .

    ضمنا باید به خودم یاداوری کنم :

    واسم مهم نباشه تاثیری روی دنیا و ادمای اطرافم بذارم، همین که خودم لذت ببرم کافیه .

    در واقع این یادداشت هم شخصیه واسه دله خودمه…

    از یه دیدبالا تر به موضوع علاقه شخصی نگاه میکنم …

    به خودم حتی این حقو میدم که علاقه و سبک شخصیم تغییر کنه…

    دلیلی نمیبینم بخام به یه چیزی پای بند بمونم ، اصلا میخاااام اون گنجشک درونمو آزاد کنمو ازین شاخه به اون شاخه بپرم…

    میخام لذذذذت ب ب ر م .

    قسمت اخر این فایل منو تکون داد…

    پائلوکوئیلیو.

    هیپی ، هیپسر …

    تجربه کردن.

    سخت نگرفتم به خودم.

    با استایل خودم زندگی کردن .

    همون چیزی که دلم میخاد ، بیخیال مقایسه .

    من یه بار به دنیا میام .

    ارزششو داره .

    به خودم سخت نگیرم ،

    هدف زندگی ، لذت بردنه، احساس خوبه.

    هدفمندی برای هرکسی یه تعریفی داره .

    یکی وقتی احساس خوبی داره که داره فروشندگی میکنه .

    یکی دیگه وقتی احساس خوبی میکنه که داره معالجه میکنه .

    خدایا کمکم کن ، حمایتم کن واسه دل خودم زندگی کنم ، بنده توباشم نه برده پول .

    مصمم تر شدم به سبک خودم زندگی کنم .

    تصمیم گرفتم زیادی همه رفتارام حساب شده و آینده نگرانه نباشه.

    آینده ؟

    – میخام چند مدتی در حال زندگی کنم

    – واسه خودم زندگی کنم ، فک میکنم چن وقتی بی مسئولیت بودن، چرخیدن واسه خودم تاثیر بدی تو آیندم نذاره ؟

    میل شدیدی پیدا کردم برم تو طبیعت یه جای دوووووور کمپ بزنم تنها باشم .

    از دیروز به دلم افتاده برم “تنگه چاهکوه”

    متعهد میشم پس فردا هیچهاک کنمو یکی دوشب تو اون لالوها تو دره ، صخره ها بچرم واسه خودم …

    میخام خارج از برنامه اقدام کنم.

    میخااااام کودک درونمو آزاد کنم .

    میخام خودمو تجربه کنم .

    خدایا ازت ممنونم ساپورتم میکنی ، مثه همیشه حامی و هدایتگرم به تجربه های ناب و لذتبخش هستی …

    الان علاقه شخصی من :

    یه صندلی گذاشتن لب ساحلو ساااعت ها زول زدن به دریا و فایلای عباسمنش گوش کردنه ، بودن تو طبیعته.

    فعلا هیچ چشم اندازی برای شغل و بیزینس و پول ندارم .(حدودا ۳۰روز دیگه صلاحیت افسردومی شناورهای فلزی رو میگیرم)

    فعلا فقط میخام فایل گوش کنمو هیچ تعهدی به هیچ فعلو ادمو هیچ چیزی نداشته باشم

    فعالیت ها و مسئولیت های کوچولو و کوتاه مدتو انجام بدم، این کاریه که بهم الهام شده و منم متعهد شدمو دارم انجامش میدم.

    +۶۲۶

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    سارا محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1462 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    خدایا منِ نقطه، هیچی نمی دونم تو دانای نهان و آشکاری

    تو رب العالمینی

    پس از خزائن علم و حکمتت بر علم و حکمتم بیفزای … علم و حکمتی از جنس علم و حکمت سلیمان

    خدایا از شر نجواهای ذهنم… از شر باورهای ناهماهنگم … از شر قل و زنجیرهای نامرئیِ باورهای محدودکننده ام، به تو پناه میبرم… خدایا من اماده ام… من محیا هستم… کمکم کن ظرفم بزرگ تر بشه و از سرراست ترین مسیر به مدارهای بالاتر مهاجرت کنم… چونکه تو بهترین هادی و حامی هستی ای رب العالمین

    ای خیر الرازقین… ای ارحم الراحمین… ای کریم… ای غنی… منو از عوامل بیرونی بی نیاز کن … منم می خوام غنی بودن رو در همه ابعاد از سرراست ترین و لذت بخش ترین مسیر، تجربه کنم

    آمین

    ==================================

    سلام به بهترین استاد جهان

    سلام به مریم جاااانم

    سلام به دوستان مدار بهشت

    فرصت «لذت بردن از مسیر رشد» را از خودت نگیر

    ++ به صلح رسیدن درباره نیاز انسانی به نام “جلب توجه”، مدیریت این نیاز و هدایت آن در جهت سازندگی؛… مثل نیاز به هوا، آب، غذا، جنسی

    ++ به جای سرکوب “نیاز به جلب توجه”، مدیریت این میل انسانی را بیاموز؛

    ++ معیاری برای شناسایی میزان احساس نیاز به جلب توجه⬅️ آیا اولویت تو شده ؟؟ … آیا تلاش می کنی به هر قیمتی حتی زجر کشیدن این کار رو انجام بدی؟؟ … مثل ویدیوی اون یوتویوبر معروف از صحنه خودکشی یک انسان در ژاپن

    ++ “احساس نیاز به توجه” به خودی خود بخشی از ویژگی های انسانی است اما وقتی تبدیل به بالاترین اولویت شما شود و باعث فراموش کردن هدف اصلی زندگی تان شود؛ آون وقت اون نیاز شما رو کنترل می کنه و زندگی رو تلخ می کنه… اگر هدف اصلی زندگی(لذت بردن از زندگی و رشد کردن) را به یاد داده باشیم، این هدف همواره ناخالصی های سایر اهداف را به خوبی می ساید؛… این هدف کمک می کنه نه به خودمون سخت بگیریم نه به دیگران

    ++ کسب و کار پر رونق، خروجی این 3 عامل است⬅️ لذت بردن از کاری که انجام می دهی(کار مورد علاقه) + ساختن باورهای قدرتمندکننده و ثروت آفرین درباره حوزه ای که در آن فعالیت داری + ایجاد بهبود های کوچک اما مستمر در این مسیر… زیرا همه کسب و کارها پتانسیل یکسانی برای خلق ثروت دارند. بنابراین آنچه ثروت را خلق می کند، نوع شغل نیست بلکه باورهای صاحب کسب و کار درباره آن کار است.

    ++ توصیه استاد برای افرادی که هنوز مسیر مورد علاقه خود را نمی شناسند؛… با تمرکز بر زیبایی های زندگیتون، کنترل ذهن با کنترل ورودی های ذهن⬅️ شما هدایت میشید به جای درست که باید باشید…. خیلی آسون بگیرید و لذت ببرید…

    ++ تعریف شخصی از موفقیت⬅️ فردی که امیال انسانیش رو سرکوب نمی کنه ولی مدیریتش می کنه طوریکه اون نیاز، انسان رو کنترل نکنه و زندگی رو براش تلخ نکنه

    ++ درباره “احساس نیاز به توجه”، از یک طرف، حتی خودت را هم قضاوت نکن چه برسد به دیگران؛… و از طرف دیگر، آگاه باش اگر این میل مدیریت نشود، آن وقت شما را تحت کنترل می گیرد؛

    ++ ادامه دادن در مسیر هماهنگ با قانون، شخصیت ما را می سازد و نقاط ضعف شخصیتی مان را خود به خود از بین می برد؛

    ++ در مسیر رشد شخصی، هرگز خودت را با دیگران مقایسه نکن؛… “مقایسه خودت با دیگران”، دشمن “استمرار در مسیر رشد” است.

    ++ خودشناسی، ضروری ترین ابزار برای رسیدن به صلح درونی است؛

    ++ با هر بار نتیجه گرفتن، از احساس نیاز به توجه و تایید دیگران، بیشتر گذر می کنید و به سبک شخصی خود نزدیک تر می شوید؛… مثل استاد وقتی تو ایران معروف شد، خواسته ی جدیدی براش شکل گرفت و آرزوش این بود، کسی ایشون رو نشناسه …

    ++ اگر از انجام کاری لذت می بری، به خاطر همین احساس عشق، آن را ادامه بده. چه اهمیتی دارد که دیگران توانایی شما را تایید می کنند یا نه!

    ++ عشق و علاقه، استمرار، باورهای قدرتمند کننده: با این 3 ادامه بده و دنبال نتایج لحظه ای هم نباش. آنوقت است که نتایج پایدار خودش می آید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    Nafis گفته:
    مدت عضویت: 1070 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان شایسته

    و شما عزیزی که داری این نوشته را می خونی.

    کلید لذت بردن از مسیر است کلید شوق زندگی کردن است، امید به باور های بهتر ساختن و رشد کردن .

    کاری که دوست داری را ازش لذت میبری را انجام بده فارق از نظر مردم فارق از نگاه دیگران

    اینجا تو سایت من چند تا الگو دارم که برای عشق خودشون می نویسن و تو کارشون استمرار دارند.

    سعیده جان شهریاری با اینکه برخی ها بهش گفتن تکراری می نویسی از گذشته ها می گویی باز هم به عشقش که نوشتن است ادامه می‌دهد همه ما بهتر است به خودمون یاد آوری کنیم سپاسگزاری یعنی به یاد آوردن نعمت های گذشته لطف هایی که خدا در حقمون کرده اتفاقات معجزه وار زندگی‌مون به همراه دیدن داشته های الانمون

    و سمانه جان صوفی

    که هر روز با عشق برای خودش در صفحه زیبایی ها را ببینیم می نویسد چون خودش از این کار لذت می‌برد چون این کار باعث می‌شود تو مدار سپاسگزاری بمونه .

    استمرار لذت استمرار لذت اگر با باورهای درست همراه بشود به سمت موفقیت هدایت میشوی بلاشک.

    کافیه این سه تا را سرلوحه زندگی‌مون قرار بدهیم مواظب احساسات خوبمون باشیم به خودمون سخت نگیریم یادمون باشد ما انسانیم و هم نیاز به دوست داشتن و عشق ورزیدن داریم هم نیاز به دوست داشته شدن و خواستنی بودن داریم .

    یک مثال یادم اومد والدی که با عشق بچه اش را بزرگ می کند و از رشدش، از غذا دادن بهش از لباس پوشاندن و حمام کردنش و بازی و حرف زدن با هاش لذت می برد خیلی کمتر از سختی های بچه داری می گوید چون تو نظرش لذت کنار بچه بودن بیشتر است.

    اما والدی که همش از سختی های بچه بزرگ کردنش می گوید یک جور جلب توجه بقیه را می خواهد بگیرد ولی جلب توجه منفی و لذتش آروم آروم از بین می‌رود.

    تو همه کارها میشه این مثال را دید

    تو غذا پختن ، ورزش کردن ، شغل داشتن ، رژیم گرفتن …..

    و تو همه کار های روزانه میشه لذت برد اگر تو همون لحظه باشی و از همون کار اون لحظه ات لذت ببری برای خودت .

    خدایا تو هم ما را و همه مخلوقات را با عشق آفرید ی کمکم کن باورهایی بسازم که

    اجازه عشق ورزیدن و اجازه مورد عشق واقع شدن را به خودم بده . باورهایی بسازم که عاشق خوت و خودم بشوم . عاشق همه مخلوقات بشوم و فارق از نظر مخلوقاتت سبک شخصیم را داشته باشم از زندگیم لذت ببرم

    خدایا خودتو بهم ببخش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    الهام گفته:
    مدت عضویت: 2791 روز

    بنام خدای بخشنده و مهربان

    سلام

    همیشه دوست داشتم در تنهایی خودم باشم و هیچ وقت هم از کار و زندگی ام با کسی حرفی نمیزنم . نمی دانم چقدر دارم درست پیش میروم . شاید سالهای بعد من هم بخواهم ازموفقیتهایم برای دیگران بگویم . انسان رفته رفته شخصیتش تغییر میکند. یه وقتهایی میشود که اطرافیانم از من سوالهایی در مورد میزان درآمدم یا کارم میپرسند و من اصلا دوست ندارم پاسخ بدهم و سریع موضوع بحث را عوض میکنم . دوست ندارم در حاشیه باشم و رفت وآمد محدودی دارم . هفته پیش بعد از یکسال به تهران رفتم برای دیدن خانواده ام . طی سه چهار روزی که در معاشرت با خانوادم بودم کمی برایم سخت گذشت از جهت دیدگاه و افکار و باورها .

    تازه فهمیدم که من چقدر تغییر کردم . چقدر زندگی ام از هر جهت با کیفیت تر از بقیه است . چقدر من زندگی سالمتری دارم . چقدر خوبه که در حاشیه نیستم . اصلا کاری ندارم بقیه چه کار می کنند. فکر میکردم با اعضای خانواده ام غریبه هستم و تازه اولین بار است که آنها را ملاقات میکنم .

    در هرصورت خدا را هزاران بار شکر کردم که مسیری که انتخاب کردم درست است و می خواهم تا روزی که زنده هستم در این مسیر باشم .

    هدف من آرامش و حال خوب و ارتباط خوب با خدای درونم است . این آرامش و امنیت و راحتی و حال خوب و ارتباط با خدای خودم را با هیچ چیزی در دنیاعوض نمیکنم .

    وقتی هدف انسان ارتباط با خدای خودش باشه و این مهمترین چیز در زندگیش باشه دیگه بقیه ای وجود ندارن . آنوقته که خودبه خود شناخته میشی با نتایج خوبی که از طریق ارتباط قوی که با خدا ایجاد کردی .

    این اصل مهم زندگی منه ، رابطه خودم با خدای خودم که باید اول بسازم وبعد آروم آروم این رابطه را قویتر کنم .

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  10. -
    Morteza گفته:
    مدت عضویت: 2766 روز

    بنام الله یکتا

    استاد عباسمنش

    سلام عزیزم.عزیزم سلام.دوستت دارم عاشقتم والسلام?

    استاد تو فوق العاده ای.خدایا کمکم کن خلاصه بگم مفید بگم.چقد این باورم که در زمان مناسب در مکان مناسب قرار دارم منو دقیقا تو همین موقعیت قرار میده.که دقیقا زمانی چیزی رو میبینم و میشنوم که باید بشنوم.استاد فوق العاده بود این جلسه.بخصوص مثالتون از معروف شدن تو یه شهر یا معروف شدن با یه نقاب و ماسک تو دنیا.استاد خیلی حس خوبی دارم.چون امروز بعداز چندروز تونستم تصمیمی که گرفته بودم و در دوره عزت نفس قول داده بودم رو عملی کنم.و همین حالا که هنوز اون نتیجه دلخواهم رو نگرفتم ولی نتیجه لحظه ای که هنون عرت نفسم هست بی نهایت احساس خوبی بهم داده.استاد دوستت دارم بخاطر بودنت.خدایا سپاسگذارم بخاطر قرار دادنم در این مسیر.بابت آشناییم با بی نظیرترین بنده هایت.

    استاد من از همین الان میگم به یاری حق اگر زنده باشم یکی از کسانی هستم که بلیط دوره جدید رو رزرو میکنم.خدایا بی نهایت ازت سپاسگذارم بخاطر این ایمانم که خیلی مطمئن اعلام میکنم که از همین لحظه من دوره استاد رو تهیه میکنم و شک ندارم که بی نهایت آگاهی ناب به من خواهد رسید و دیگه هیچ ترسی از خرج کردن برای روح و روانم ندارم.برای نگاه توحیدیم و ثروتمند شدنم هیچ ترسی ندارم که چقدر قراره هزینه کنم.چه هزینه پولی و چه زمانی.مهم اینه که من بالاخره هدفم رو پیدا کردم.فهمیدم که تو این دنیا بحر چه آمدم.

    دوستان عزیز بخدا نمیدونم چجوری ازتون سپاسگذاری کنم.خدایا بی نهایت ازت سپاسگذارم بخاطر چنین بنده هایی که داری و بابت اینکه من با دردانه هات دوست هستم.دوستان ازتون بی نهایت سپاسگذارم که از تک تک جملاتتون تو زندگیم استفاده کردم و میکنم.چقد وقتا شد که احساسم داشت به سمتی میرفت که اتفاقات بد رو تجربه کنم و با اومدنم به سایت و هدایت شدنم به یکی یا چندتا از کامنت های فوق العاده شما منو از این رو به اون رو کرد.و این داستان همچنان ادامه داره.خیلی وقتا از احساس خوب اومدم و باز هم با خوندن کامنت شماها لذت بردم و باورهای قدرتمندکننده ای رو به من القا کردید.من قبلا فک میکردم باید کار خاصی کنم تا باورهام عوض بشه ولی باور کنید من فقط کامنت های شماهارو میخونم.صدای استاد رو گوش میکنم.با خوندن و شنیدن هرکدوم از باورهای قدرتمندکننده با کمی تعقل و تأمل خودبخود جزئی از وجودم میشه و با هربار تکرار با شنیدن و خوندن این باورهای جدید و قدرتمندکننده باورهای منم تقویت میشن و زندگی منو خلق میکنن.

    استاد ایولا داری با این شاگردات.خداروهزاران بار شکر.

    بابت دوره قانون افرینش مرسی داری استاد.تا جلسه چهار رو تهیه کردم و با این فایل دیگه منتظرم که از این دوره انلاین استفاده کنم.واااای خدای من.یادم میاد روز اولی که میخواستم یکی از محصولات رو بخرم زنگ زدم به خانم فرهادی و ترس داشتم.حتی بعداز خریدم به خانم فرهادی زنگ زدم و گفتم که من این محصول رو خریدم و به خودم گفتم مرگ یه بار شیون یه بار?و خانم فرهادی در جواب گفتن خب از همین پایه اشتباه داری میای.باید بگی من باور دارم این محصول به من کمک میکنه.بگذریم.

    میخوام بگم ولی امروز هیچ ترسی برای هزینه کردن و پرداخت بهای پیشرفت و رشدم ندارم.و دلیل اینکه خیلی از محصولات رو هنوز ندارم اینه که نمیخوام عالم بی عمل باشم و دوست دارم تکاملم طی کنم.هنوز یکسال نشده که به خانواده بزرگ و موفقِ عباسمنشی ها پیوستم ولی در همه زمینه ها پیشرفت های چشمگیری داشتم و به لطف الله مهربان روز به روز بیشتر و بیشتر میشه.

    همگی شاد و پیروز باشیم در پناه الله?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      سامان امینی گفته:
      مدت عضویت: 2716 روز

      سلام دوست عزیز بسیار بسیار خوب وکامل یه سری مسائل رو بهم یادآوری کردید اینکه ما از کجا شروع کردیم و چقدر خدا دوستمون داره که در اینجا حضور داریم عضوی از این خانواده هستیم و هیچ کدوم اتفاقی نیست

      براتون بهترینارو از خداوند منان خواهانم

      ..سپاسگذارم..

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: