مصاحبه با استاد | تنها راه تبدیل «آگاهی های خالص» به «باورهای قدرتمند کننده» - صفحه 13 (به ترتیب امتیاز)
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری مصاحبه با استاد | تنها راه تبدیل «آگاهی های خالص» به «باورهای قدرتمند کننده»173MB40 دقیقه
- فایل صوتی مصاحبه با استاد | تنها راه تبدیل «آگاهی های خالص» به «باورهای قدرتمند کننده»39MB40 دقیقه
سلام عرض ادب و احترام خدمت شما همسفران دوست داشتنی
خدارو سپاس بابت نشانه های امروز
خداروسپاس بابت حال خوب و انگیزه عالی
خدایا شکرت که من لایق این نشانه ها هستم
اقا از کجا بگم کمتر از 40 روز توی خانواده هستم روز به روز نشانه ها رو می بینم بعد از تایید هر نشانه نشانه بعدی میاد خدایا شکرت
دوتا نشانه امروز دریافت کردم که منتظرش بودم ولی نه به این شکل خدایا شکرت
1. بعد از تعهد روز دوم ثبت نام در سایت درآمدم تا الان 2 برابر ماه قبل شده
2. یکی از طلب هام که بخشیده بودم رو امروز تماس گرفتن و گفتن اول آذر ماه واریز می کنند
دو نشانه دیگه دارم که هر روز تجربه می کنم و واقعا با تمام وجود خدا رو شکر می کنم
اکثر مواقع با زنگ موبایل بلند میشدم از وقتی تمرین ها و فایل های رایگان رو می بینم صبح بدون کسلی با انرژی زیاد از خواب بلند میشم
نشانه بعدی این که با خوردن هر چیزی و هر کار های در لحظه به لحظه زندگی ام آگاهانه شکر گذاری می کنم و اصلا یادم نمیره
بچه ها امروز یه اتفاق جالب افتاد که الان یادم اومد
امروز نهار خورشت سبزی داشتیم جا تون سبز
در حین خوردن یه دونه استخون کوچیک داخل خورشت بود که یهویی به آرومی روی زبونم حسش کردم استخونه اینقدر تیز بود که وقتی درآوردمش رفت تو دستم و همون لحظه یه جمله به صورت ناخودآگاه سره زبونم اومد و به مادرم گفتم مادر دیدی خدا چقدر حوامو داره خدا خیلی دوسم داره و با خودم گفتم ممنون که حوامو داری همون لحظه خدا رو شکر کردم .
خدایا بابت تمام اتفاقا خوب سپاس
بابت وجود عزیزان و خانواده بزرگم سپاس
دوستدار همه تون هستم
درجه یک اید
آدم حسابی هستین
لایق بهترین ها هستید
شاد پیروز در پناه خداوند یکتا باشید.
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام به استاد عزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم
وسلام به تک تک دوستانم
استادجانم، از وقتی با شما آشنا شدم تا همین امروز به وضوح دیدم ودرک کردم که هر جا به حرفهای شما مقاومت داشتم اتفاقا همونجا مشکل اصلی ونقص درونی خودم بود، خب زمان برد تا بتونم اون نقص هارو بشناسم وکمرنگ شون کنم یا کلا از بین ببرمشون، من خودم همش برام سوال بود چرا خدا باید یه داستان رو مثلا در مورد همین موسی انقدر تکرار کنه؟!!!
اونم از زوایای مختلف؟؟
بعد دیدم که شما هم همین کارو دارید انجام میدید یعنی توی دوره 12 قدم و کتابهای الکترونیکی که ازتون تهیه کردم و تو تمام فایلهای سایت دارید هی چیزهای تکرار میگید کنار صحبت هایی که جدید هست…
وقتی تو این مسیر جلو اومدم یعنی رشد کردم ظرف وجودم بزرگتر شد و گنجایش بیشتری برای درک قوانین جهان هستی وشناخت خداوند پیدا کردم حس کردم تک تک حرفهاتون برام جدید هست یعنی انگار من یعنی کل وجودم شده بود پازلی که هر کدومش یه طرف افتاده بود و حرفهای شما در شکل اگاهی کنار خوندن قرآن شدند تکیه های پازل وجودم من هر کدوم قشنگ اومدن نشستند سر جای خودشون، دقیق ومنظم، ومن کم کم حس کردم روح وروان وجسم وجان وقلب واحساساتم دارند با هم هماهنگ میشند…
من حدودا یکسال فقط از فایلهای رایگان سایت استفاده میکردم یادمه حدودا 4 سال پیش تقریبا شاید 400 تا فایل کلا توی سایت بود که من همشون رو چندین بار دیده بودم وگوش داده بودم ولی اون اگاهی ها کاری بامن کرد که کلا شخصیتم دستخوش تغییرات خیلی مثبتی شد. بعدش دوره 12 قدم که با درکش که دیگه کولاک کرد باهام،
من آدمی بودم که ادعای همه چیز دان بودنم تا به عرش خدا رسیده بود..
حرف کسی رو قبول نداشتم که…
کتابها و افرادیکه علمی از روانشانسی داشتند برای من در حدی نبودند که بتونم ازشون چیزی یاد بگیرم…
قرآن که دیگه نگم براتون، هروقت میخوندم رو میکردم به خدا ومیگفتم آقااااا چرا خب بازیچه وسرگرمی دیگه ای برای خودت پیدا نکردی،فرشته ها ، حیوونا و گیاهان واینهمه موجود چرا انسان رو آفریدی که مجبورش کنی به یه زندگی اجباری که خودت میگی حتما باید اون شکلی باشه؟؟؟
هرچی خوبه ولذت داره وآدم دلش میخواد که از نظر شما گناهه؟
خلاصه که من یه بخش خلع درونی هم داشتم که الان فکر میکنم زورش بیشتر بود از ادعاها ومنیت هام، چون در کنار اونهمه تقلا برای اینکه منیتم رو ثابت کنم همیشه ته قلبم عاجزانه از خدا میخواستم راه درست بندگی وزندگی رو بهم نشون بده، منتهی از راه و روشی شیرین ودلچسب، که به دلم بشینه..
چند سالی هدایت شدم به جلسات خانواده معتادین نارانان، بد نبود خیلی چیزا یاد گرفتم ویه کم با خدا دوست شدم ولی زیاد به دلم نمی نشست، انگار مجبور بودم برم جایی یا با کسایی صحبت کنم که هم جنبه ی منفی رو بازگو میکردن وهم مثبت رو…
من ولی دلم میخواست جایی باشم با کسانی باشم که مدام در حال دیدن وگفتن وشنیدن در مورد زیبایی ها ومثبت ها هستند …
یه جایی مثل این سایت…
وخداوند هدایتم کرد به همون راه وروش دوستداشتنی ودلچسب…
من جز حرفهای الهام بخش وامیدوار کننده و خداپسندانه که خیر دنیا وآخرت رو به همراه داره هیچوقت ازتون چیزی نشنیدم وندیدم استاد جانم…
دقیقا همونی که میخواستم، همون ادمیکه حرف وعملش یکی هست…
در عین اینکه سعی میکنه مو به مو کلام خدارو درک کنه فکر خدا رو بخونه وبهش عمل کنه بدون تعصب وبدون در نظر گرفتن فرعیات و باورهای مذهبی گمراه کننده…
چقدر دنبال فرعیات بودیم چقدر غرق گمراهی بودیم الهی هزاران بار شکر الله مهربان رو که هدایتمون کرد به مسیر کسانی که بهشون نعمت عطاء کرده..
بخدا قسم که این مسیر الهی هست، چون وقتی دزش هستی ارومی حس خوشبختی وشادی قلبی رو احساس میکنی که هیچ چیز وهیچ جا نمی تونه بهت بده…
وقتی اون گاری زهوار درفته ی سنگین باورهای پوچ رو رها میکنی دیگه شاد وخندون وسبک وبال برا خودت اواز خان میری بدون اینکه به اخرش فکر کنی میگی فعلا مناظر زیبا رو ببینم وازش لذت ببرم مسیر به این زیبایی بی شک اخرش ومقصدش زیباتر از مسیرشم هست….
اون ارامشه حالا از کجا میاد؟؟
از اونجایی که میدونی نیروی برتری هست همیشه هست مهربانتر ازش وجود نداره که برات فقط خیرو خوشی میخواد به شرط پاکی دل به شرط ایمان و توکل وصداقت، وقتی قلبتو پاک میکنی میاد وخونه میکنه کنج قلبت…
بهت میگه الان به چی فکر کن چی بخور چی بپوش چی بگو چیکار کن باکی برو باچی برو کجا باش کجا نرو و خلاصه همه چیزو بهت میگه…و وقتی بهش گوش میدی و انجام میدی اون حس ارامش بهت داده میشه..
برعکس گوش دادن به نجواها به شیطان گوش دادن به کله ی پوک خودمون که فقط برامون دردسر درست میکرد و بهمون استرس واضطراب میداد…
خب آدم عاقل کدوم رو انتخاب میکنه؟ ارامش یا رنج رو؟؟
یادمه یه آدم معروفی یه چیزی تو این مایه ها گفت اگر انسانها به جای مبارزه با شیطان سعی میکردند بیشتر نیکی کنند شادی کنند، شیطان خودش نابود میشه…
خب وقتی من با خدا دوستم ، دلم میخواد بیشتر باهاش حرف بزنم، یه عمر من باهاش حرف زدم چرت وپرت وگله وآه وناله بود..
ولی وقتی گذاشتم یعنی اجازه دادم خودش از طریق کتاب قرانش از طریق سیدحسین عباسمنش واز طریق بندگان برگزیده اش باهام حرف بزنه حالم به طرز باور نکردنی خوب شد…
من میدونستم مسیرم اشتباه وبه خطاست، برای همین وقتی این مسیر درست رو پیدا کردم نخواستم که رهاش کنم…
شاید الان حدود 1400و1500 تا فایل توی سایت باشه که من هر کدوم رو چند بار دیدم وگوش دادم ولی هر بار گوش میدم هر بار می بینم میگم آهان همینو میخواستم چه خوب شد که بهم گفته شد بهم نشون داده شد…
در مورد قرآن هم همینطور استاد جان، همونطور که شما میگید هربار که میخونمش انگار خدا واضحتر وصمیمی تر و خودمونی تر باهام حرف میزنه..
گاهی دلداریم میده، گاهی دعوام میکنه، گاهی قربون صدقه ام میره، ولی در نهایت این حس رو بهم میده که بنده ی من چو با منی در یمنی، خیالت راحت…
استاد عزیزم استاد قشنگم، شما فقط صحبت کن فقط فایل اماده کن برامون که گنج و در وگوهره هست برامون حرفهاتون، ثبت با سند برابر، هر چی میگید رو هرکی بهش عمل کنه جز خیر وخوشی چیزی نمی بینه….
من هروقت میام اون ستاره متیازاتم رو می بینم که کم شده قلبم میریزه، می ترسم، چون اون ستاره ها بهم یادآوری میکنند که چقدر تو مسیر هستم یا چقدر دور شدم از مسیر..
اصلا اون ستاره ها ارتباط مستقیم با حال وروز من داره…
چون اگه من نیام و کامنت نذارم یعنی به درون خودم نزدیک نیستم وبیرون از خودم نزدیک شدم که جز فنا برام چیزی نداره…
من اینجا خودم رو می بینم ضعف هام رو حسن هام رو، اینجا انگار یه ترازو هست که وزن میکنه میزان درک وعمل به اگاهیهامو….
چون بیرون از این سایت من صداها وتصاویری رو می بینم که 99 درصد فرع وباطل هست…
نباید بذارم صداها وتصاویری بیرون از مسیر منو پر کنه…
خدارو صدهزار مرتبه شکر به خاطر اینترنت به خاطر گوشی ولپ تاپ به خاطر فضایی مجازی ، به خاطر اینکه من تو خونه ی خودم وهر جا که باشم به این اگاهیها به لطف خدا دسترسی دارم…
استاد جانم بی نهایت ازتون سپاسگزارم
بنام خدا
سلام استاد عزیزم و همه دوستان
بزرگترین پاشنه آشیل من از وقتی با استاد آشنا شدم این بوده ” عدم استمرار” یعنی هر موقع با جدیدت و تعهد روی باورهام کار کردم و تکرار کردم و از همه مهمتر آگاهانه حواسم به ورودی ها بوده و احساس خوبمو در طول روز خوب نگه داشتم به خدا پول و ثروت و احترام و همه چی عالی رو سرم ریخته ولی بعد یه مدتی کم شده یا حواسم به ورودیها نبوده برگشتم به همون چیزی که بودم جدیدا متوجه شدم تو یه موقعیت های خاص این برگشت به عقب تکرار شده برام و اون وقتیه که مهمون داریم مثلا چند روز و یا خودم چند روز مهمان باشم یه جایی اول این اتفاق میفته روتین مرتب و منظمی که رو خودم کار میکردم بهم میخوره مثلا یه روز شکرگزاری نمیکنم روز بعدش فایل گوش نمیدم بعد بقیه اخبار گوش میدن و در مورد بدبختیهاشون صحبت میکنن یعنی یه چهار روز ادامه داشته باشه میبینم همه نتایج قبل مهمونی ناپدید شد و احساسم بد شده الان دنبال اینم که این چالشو حل کنم چون در غیر این شرایط واقعا با تعهد رو خودم کار میکنم و خدارو شکر انقدر قانون خوب و دقیق عمل میکنه که شکی ندارم و میدونم فقط من باید سمت خودمو انجام بدم در مورد این که استاد همه چی تو آمریکا قسطیه جدیدا ایران هم همینطور شده من سه روز بود مهمان داشتم باهاش بازار و این ور اون ور تهران میرفتم با مترو یعنی هر شب قبل خواب به خودم میگفتم خدایا من تو یه دنیای دیگه زندگی میکنم مردم چقدر سگ دو میزنن و چقدر ناراحتن در حالی که من از صب پا میشم ذوق دارم و شادم و حال میکنم و از راه هایی که گمان نمیکنم پول و ثروت سرازیر میشه به سمت من واقعا وجود استاد و این سایت یکی از شکرگزاریهای همیشگیمه
سلام
من خودم به شخصه باراه رفتن وصحبت کردن باخودم بعدازشنیدن این اگاهی ها روی خودم کارمیکنم واحساسم خوب میشه الهامات به این شکل بهتر دریافت میکنم مثلا دارم یه کاریوانجام میدم ویه حسی میگه بلندشو اغلب هم بعدازشنیدن اگاهی هااین اتفاق می افته وهمینطور پشت سرهم الهامات میادخیلی خوبه احساسش درکم خیلی بهترمیشه احساسم بهترمیشه مثال هایی توذهنم میادکه منطقی میکنه برام اگاهی رو وهمه چیزبه هم وصل میشه ودرکم بهترمیشه به همون میزان که کارکردم
چقدرخداروشکرمیکنم بخاطرگوشی وایرپادی که کمک میکنه تمرکزی روی خودم کارکنم اگراین هانبودن چطوری میخواستم این فایل هاروگوش بدم اگرهمین ایرپادنداشتم تمرکزم چقدرپایین میومدصدای اطرافیان وتلویزیون و..خودش یکی ازعوامل حواس پرتی هاست ودورشدن ازمسیراصلی هستش چقدرهمین دوتاابزارفقط کمک میکنه روی خودم کارکنم حالابمونه نعمت های دیگه ای مثل گوش چشم مغز دست و…که همه ی این ابزارهادارن کمک میکنن راحت تروبهترزندگی کنیم واقعاخداروشکرت که هرچی داریم ازآن توست .
به قول یکی ازدوستان اگرهمین نفس کشیدن قطع بشه تمامی این نعمت هاهمشون باهم تواین جهان مادی قطع میشه .
بنام خدای رزاق و هدایت گر من
سلام و درود به استاد عزیزم و خانم شایسته گرامی ️
سلام و درود به خانواده صمیمی و بزرگ عباس منش
من به شخصه خودم اکثر مواقع ایر پاد در گوشم هست چه در منزل و چه در سر کار و پلیر من روی تکرار تنظیم شده نه اینکه بره فایل بعدی ، اونقدر اون فایل برای من تکرار میشه که تقریبا حفظ میشم و جملات و قبل از گوینده میدونم چی هست.
در مسیر سر کار هم مرتبا بصورت تصویری و صوتی فایل ها در حال بخش شدن است. و این تکرار و تکرار و تکرار باعث تثبیت شدن آگاهی های جدید در ذهن من میشه و اصلا مدل فکر کردن من و تغییر میده و دیگه برای ذهن مجالی برای فکر کردن به مدل قدیمی خودش نمیمونه .
من هر آگاهی جدیدی که میشنوم سعی میکنم در اخلاق و رفتارم بگنجونم و اون مدلی رفتار کنم تا شخصیت من تغییر کنه، وقتی شخصیت من تغییر میکنه خودم متوجه میشم که باید اتفاقات تحت تاثیر رفتار من تغییر کنه.
من سعی میکنم هم زمان با این پروژه و همزمان با محصولاتی که دارم روش ون کار میکنم طی یک برنامه منظم پیش برم و همیشه درگیر باشم با این آگاهی ها تا ذهن مجالی برای ایجاد نشتی انرژی و خارج شدن از مسیر پیدا نکنه.
من همیشه کامنت بچه ها رو بعد گذاشتن کامنت خودم میخونم که کامنت خودم خالص برداشت خودم باشه و تحت تاثیر کامنت های دیگه نباشه و به این طریق برداشت من با خوندن کامنت ها کامل تر میشه به روش های کار کردنم و اصلاح و پر بار تر میکنم.
در پناه رب رزاق و هدایت گر
کامنت چهل و نهم
6 بهمن 1403
تعهد دعا:
خداوندا سپاسگزارم که انقدر سریع الاجابی.
خدای مهربونم چقدر لذت میبردم وقتی بغلت میکردم و سرم رو میذاشتم روی پاهات و تو هم نوازشم میکردی و میگفتی دعات اجابت شد.
خدایا سپاسگزارم که کمکم کردی.
تو به دقیق ترین و بهترین شیوه کمکم کردی.
احساس میکنم این اتفاق یک موهبت بود از طرف تو، که به ما ثابت کنی چقدر قدرتمندی و اینکه چقدر بهمون نعمت دادی و ما قدرش رو نمیدونیم.
خدایا به خاطر تمام ناسپاسی هام منو ببخش و بهم کمک کن بتونم از مسیر درست به موفقیت برسم.
خداوندا به خاطر نزدیک بودنت ازت ممنونم.
مرسی که شنوا و بینا و آگاهی.
مرسی که درها رو به راحتی به روی ما باز میکنی.
خداوندا هنوز که هنوزه باورم نمیشه این مسئله انقدر سریع و راحت حل شد! این ها همه از معجزات توست.
خدایا سپاسگزارم که بنده هات رو خالق زندگی خودشون آفریدی و به هر مسیری که بخوان هدایتشون میکنی.
پروردگارا سپاسگزارم.
خودت دست هممون رو بگیر و به راه درست هدایت کن.
کمکمون کن به تو نزدیک و نزدیک تر بشیم که نور بیشتری به زندگیمون بتابه.
شکرت پروردگارم.
خدای مهربانم با اینکه چهار روزه از حل مسئله میگذره، ولی من هنوز هم توی شوکم! چطور انقدر راحت و بی دردسر حلش کردی؟ چطور انقدر عالی و بی نظیر بودی؟ خداوندا ازت ممنون و سپاسگزارم. شکرت.
خداوندا تو عظیمی، تو بزرگی، تو شگفت انگیزی، تو توانمندی، تو باشکوهی، قدرت تمام آسمان ها و زمین در دستان توست.
پروردگارم همه ی ما رو سالم و سلامت نگه دار.
همسر نازنینم رو سلامت نگه دار و کمک کن همیشه تک تک سلول های بدنش به سلامت ترین و درست ترین شکل ممکن کار کنن. نورت رو به سر تا پاش بتابون و در سلامتی کامل نگهش دار.
خداوندا دخترکم رو سالم و سلامت نگه دار و در تمام مراحل زندگی محافظ و پشتیبانش باش. پروردگارا دخترکم رو در پناه خودت به سلامت ترین حالت ممکن حفظ کن.
پروردگارا جای من رو در دستان توانمند خودت امن نگه دار و کمک کن تک تک سلول های بدنم همیشه در سلامتی کامل باشن.
شکرت خداوند باشکوهم
سپاسگزارم
زبانم قاصره
نمیدونم دیگه چی باید بگم که حق مطلب ادا بشه.
خودت به بزرگواری خودت سپاسگزاری های محدودم رو بپذیر.
خدایا شکرت.
عزیز دلم ازت سپاسگزارم
تعهد اول:
امروز چندتا ویدیو ادیت کردم و یه ویدیو هم گرفتم و کلی توش توضیحات دادم. اما الان که فکر میکنم می بینم می تونم بهتر از این هم عمل کنم. پس این ویدیو رو پاک میکنم و یه دونه دیگه می گیرم.
در ضمن احتمالا طی دو سه روز آینده چند تا مهمون میان خونمون و تا چند روز میمونن.
من اون موقع دیگه نمیرسم از خودم فیلم بگیرم، بنابراین توی این روزها باید تعداد فیلم هایی که میگیرم بیشتر بشه که وقتی مهمون هام اومدن، فقط همون ها رو ادیت کنم.
حالا که دیگه شکر خدای مهربون مسئله به راحتی حل شد، می تونم تمرکز بیشتری روی کارم بذارم. خداوندا شکرت.
تعهد دوم:
توی کامنت ها کارهای امروزم رو شرح دادم.
تعهد سوم:
خداوندا من هنوز باورم نمیشه مسئلمون به این راحتی حل شد! من میدونستم که تو حلال تمام مسائلی، ولی این که انقدر سریع اجابتم کردی خیلی برام شگفت انگیزه. من نیت کرده بودم ده روز به درگاهت دعا کنم، اما تو در روز سوم مسئله رو تمام و کمال و به دقیق ترین و بهترین شکل ممکن حل کردی. خدایا تا عمر دارم به خاطرش ازت سپاسگزارم. تو خیلی خوبی نازنین پروردگارم. شکرت.
پروردگارا شکرت که امروز دختر قشنگم کلی برام خندید و ذوق کرد. سپاسگزارم که تمام مراحل رشدش داره به دقیق ترین شکل ممکن پیش میره و بچم سالم و سلامته.
خداوندا شکرت که امروز همسر گلم انقدر با کلمات زیبا دلم رو شاد کرد. سپاسگزارم به خاطر سر تا پای وجود نازنینش که انقدر دوست داشتنی و عزیزه. خداوندا برام همیشه سالم و سلامت حفظش کن و نورت رو به سر تا پای وجود نازنینش بتابون. در پناه خودت و در امنیت و سلامت کامل نگهش دار. ازت سپاسگزارم.
خدای مهربونم شکرت به خاطر خودم که انقدر در زمینه ی زبان و طنز با استعدادم. مرسی که بهم ایده ی جالبی دادی و کمکم کردی دوتا از علایق و استعدادهام رو با هم ترکیب کنم و انگلیسی رو به زبان کمی طنز آموزش بدم. خداوندا شکرت. ازت سپاسگزارم.
سپاسگزارم که امروز غذای کمکی رو برای دخترکم شروع کردم و برای بار اول بهش غذای نیمه جامد دادم. خداوندا سپاسگزارم که دخترکم انقدر قوی و محکم و خوش اخلاق و نازنینه. شکرت که انقدر خوب آفریدیش. تو بهترین هدیه ی دنیا رو به من و همسرم دادی. بابتش ازت سپاسگزارم.
استاد گلم یک درخواست ازتون داشتم و نمیدونم اصلا این کار ممکن هست یا نه. من چند روز پیش باید غذای کمکی رو برای دخترم شروع می کردم، اما چون توی قانون سلامتی تقریبا همه چیز برای بدن مضر شناخته شده، دلم نمی خواست بهش غذای کمکی بدم. اما منبع موثقی هم نداشتم برای اینکه چطور می تونم با سالم ترین مواد غذایی، معده ی دخترم رو به خوردن غذای جامد و نیمه جامد عادت بدم. برای همین مجبور شدم طبق چیزهایی که بهم گفته شده عمل کنم. خواستم ازتون بخوام اگر ممکنه، یک قانون سلامتی هم برای شیرخواران تهیه کنید که بچه ها از همون اول با سالم ترین مواد غذایی، غذا خوردن رو شروع کنن. نمیدونم اصلا این کار امکان پذیر هست یا نه. اما اگر همچین چیزی بشه، چی میشه! چقدر انسان ها می تونن از این هم سالم تر زندگی کنن. ازتون سپاسگزارم استاد جانم که انقدر ماه و دوست داشتنی هستین و در تمام مراحل زندگیمون دارید کمکمون می کنید. امیدوارم همیشه در کنار مریم جان شایسته ی عزیز و نازنین و در پناه خدای مهربان سالم و سلامت باشید.
روزشمار93
سلام به همه
وارد ماه 4شدم و ی سری تغییرات کوچیک رو بزرگی حاصل شده در زندگیم
دقیقا درسته که باید مداوم و مستمر درحال باور سازی درست باشیم و مثال خوبی استاد زدن و من الان دفعه سومی هس ک دارم قرآن رو میخونم و هرسری با آیه های جدید و معانی جدید روبهرو میشم ک انگار برای اولین بارمه دارم میخونم حتی امروز ی صفحه بخونم فردا باز همون صفحه رو بخونم یچی متفاوت از دیروز دستگیرم میشه.
تغییر باور برابر با تغییر و تحول زندگی
از وقتی که دارم دوره لیاقت رو دنبال میکنم خیلی تغییرات توی خودم حس میکنم و ی آدم خیلی کمرویی بودم خیلی خیلی زیاد ک چند سالی میشد ک بهتر شده بودم و از وقتی شهر دیگه برای کارشناسی قبول شدم بهتر هم شدم ولی ن کاملا اوکی ولی از وقتی ک دارم دوره لیاقت رو میبینم به قدری اعتماد بنفس گرفتم که راحت سر کلاس هر سوالی برام پیش میاد سریع بدون ترس از استاد میپرسم و اینقدر حس خوبی میگیرم ک نگوووو
حتی برای مقالم یه فایل سخنرانی گرفتم از خودم و برای کنگره فرستادم و امروز متوجه شدم مقالم جزو مقالات برتر شده و این خیلی نتیجه بزرگی برامه.
خیلی راحت سرکلاس ارائه دادم و خداروشکر میکنم که دارم پیشرفت میکنم در همه زمینه ها.
خدایاشکرت که به تعهد امروزم عمل کردم .
شکر اگر اینجا هستم بخاطره وجود توعه خدای خوبم.
-ما اتفاقاتو با افکارمون ایجاد می کنیم ،
افکار ما به واسطه ورودی های ما تبدیل به باور میشن.
-باور های مناسب ثروت را با ورودی های مناسب ایجاد کنیم.
-باور های محدود کننده همیشه هستند ما باید باور های قدرتمند کننده رو مدام گوش بدیم مثه خوراک و غذا که هر روز استفاده میکنیم.
-نتایج وقتی ایجاد میشن که باور ها بصورت بنیادین تغییر کنند.
-ورودی ها باید مداوم باشه و هر روز تکرار بشن.
-پاشنه آشیل:جایی که توی دوره ها بیشتر مقاومت داریم و یه جورایی توی کتمون نمیره هست،باید همیشه و مدام روش کار بشه.
-تنها راه تغییر باور ها اینکه ورودی های جدید مثبت بدیم .
-کل موضوع تکرار اصل هست و با تکرار دوره ها باور های جدید به وجود میان….
به محض اینکه روی ورودی ها کار نشه ،،،نجواها رو خوراک میدی و باعث میشه قدرت بگیرن
دلیل نتایج های پایدار اینکه مستمر،مستمر،و باز هم مستمر روی باورها کار کنیم
سلام استاد عزیزم
و خانواده ی دوست داشتنی ام
استاد من یکسال میشه که روانشناسی ثروت 3 رو تهیه کردم و عاشقانه با این فایل و فایل های دیگتون حرکت میکنم!
استاد هرچند برام سخته! اعتراف این حقیقتی که میخوام بگم! ولی خیییییلی خیییییلی ارزشمنده رسیدن به این نتیجه! و در ادامه اعتراف به اون!
میخوام پیشتون اعتراف کنم که بعد از یک سال و اندی از استفاده از محصولاتتون، چند روزه که یهویی در حالیکه مرور میکردم روانشناسی ثروت 3 رو، قسمت اول رو گوش میکردم ؛ به طرز عجیبی جمله ای که شاید هزاران بار ازتون شنیده بودم منو چنان میخکوب کرد که ناخودآگاه یهو دکمه پاز رو زدم و جمله تون توی گوشم سنگین و محکم پیچید :
” باید تعهُّد بدین ” تَ عَ ه هُ د
قلبم داشت میومد توی ذهنم!!!!
این کلمه خیییییلی معنا داشت!!! آیا من معناش رو واااااقعا درک کرده بودم؟!!
وااااااااااااای و تازه اگه درک کرده بودم!! به اون با تمام ابعادش “عمل” کرده بودم؟!!
به بزرگی خدا قسم استاد وقتی به خودم اومدم، نمیدونستم چه مدت؟ یا چند ساعت توی دنیای خودم و سئوالی که از خودم کرده بودم غرق شدم!!! فقط وقتی به خودم اومد که فهمیدم که سیل اشک از چشممام سرازیره و سربر سجده ی شکر گذاشتم و ….
نمیدونم خوشحال بودم یا متعجب و حیران و سرگشته!!!
با خودم گفتم محبوبه!!!! یعنی تازه بعداز یکسال و اندی معنی کلمه ی به این مهمی اونم توی جلسه اول رو فهمیدی!!!
استاد من تازه یک هفته هست در دفترِ جدیدم
“تعهُّد ” داده ام که….!!!
بی نهایت خدای مهربان را سپاس میگویم که با اینکه بدون درک معنای “تعهد” ،سال قبل “تعهد” دادم که به مدت یکسال فقط به شیوه ای که شما میگویید عمل کنم و نه هیچ کتاب و استادی دیگر! و نخواهم کسی را کمک کنم، و فقط روی خودم کار کنم. ؛ به چنین نتایج عالی در زمینه های گوناگون برسم!!!! چه برسد به اینکه حال که میخواهم با درک معنای “تعهُّد ” دوباره و بسسسسسسیار بسسسسسسیار دقیق تر و متعهدتر پیش برم چه موهبتهایی در انتظارم هست!!
استاد عزیز، قشنگ و لذت بخش و شادی آفرین دارم تکاملم را طی میکنم و هر نفس شکرگزارِ یکتای بی همتا هستم!
” من تعهُّد میدهم ؛ تردید بارش را چو بسته
چهار رکن و هفت اقلیم و افلاک در اختیارم
آنچه می خواهم برایم میشود هرسو مهیا
هر بشر هر که می جویم برایم می شود آنی هویدا
حادثه یا رویدادی که مرا هرجا بخواهم میرساند
من تعهُّد میدم آخر جسارت میکنن ؛ تا قدرت و سحر و نبوغم را شناسم
تا میانِ خیلِ رویاها، این (((تعهُّد))) را به انجامی رسانم!
سپاس سپاس سپاس
هزاران سلام و درود به استاد عباسمنش عزیز و اعضای این خانواده ی بی نظیر از جمله خانم شبخیز و خانم نجاریان عزیز، آقای سپهوند عزیز، خانم گوهری بزرگوار و بقیه ی اعضای خانواده که این مدت توفیق خوندن جملات گران بهاشون رو داشتم.
چند ماه پیش توی گفتگویی که با یکی از دوستانم درمورد مسیرهای موفقیت و خودشناسی داشتیم، ایشون اینجارو به من معرفی کردن و گفتن که پدرشون نتایج فوق العاده ای در بخش های مختلف زندگیشون از اینجا گرفتن. اما من دو هفته اس عضو سایت شدم. من ۲۲ سالمه و از دوران دبیرستان تا حالا کم و بیش جاهای مختلف دنبال یادگیری مباحث خودشناسی و موفقیت و روابط و اعتماد به نفس و تحول خودم بودم. با نویسنده های مختلفی آشنا شدم، با مکاتب مختلف، با مراکز خودشناسی مختلف و… هر چند ماه وقتمو روی یکیشون میذاشتمو نکاتی رو هم که برداشت میکردم مینوشتم و بر اساس آموزش هاشون پیش میرفتم…توی این چند سال بالا پایین چه توی عملکردم چه توی باورهام زیاد داشتم، حال های خوب و بد زیادی رو تجربه کردم، تحولات مثبتی رو هم در خودم شاهد بودم. جالبه که من از همون دوران دبیرستان که این مسیرو شروع کردم مشوق یا راهنمایی نداشتم، خانوادم با اینکه خانواده ی مذهبی و ظاهرا دینداری هستن اما من هیچوقت نتونستم مشکلاتِ حل نشده ی زیادی رو که توی جنبه های مختلف زندگیم (روابط، اعتماد به نفس، خودشناسی، موفقیت و…) داشتم با اونها مطرح کنم و باهاشون گفتگوی نتیجه بخشی داشته باشم، در واقع این مباحث بین اونا و سایر اطرافیانم اصلا جایگاه و معنایی نداشتن و درکی از ضرورتشون نبود…خلاصه اینکه من سال هاست خودم از راه های مختلف دنبال یادگیری در این موضوعات بودم و گه گاهی پیشرفت هایی کردم و حال خوبی رو هم تجربه کردم، تا اینکه آخرین مرکز خودشناسی و موفقیتی که یک سال پیش باهاش آشنا شدمو باهاش پیش اومدم خیلیییییی برام متفاوت تر عمل کرد، یعنی چندین برابرِ منابع قبلی که ازشون استفاده کرده بودم روم تاثیر گذاشته، طوری که دوستام و اقوام هم بهم میگفتن خیلی تغییر کردی نسبت به قبل! و اینو خودم خیلی بیشتر از بقیه متوجه میشدم چون خیلی چیزا حس کردنیه نه دیدنی. منم با اون مرکز خودشناسی این چند ماه اخیر واقعا متوجه چیزایی در خودم شده بودم که هیچکدوم از راه های قبلی منو به این شدت تکون نداده بود! خودمم خیلی وقتا شگفت زده میشدم از جنسِ حرفام، از گفتگوهای ذهنیم، از آرامش و احساسم که چقدر با قبل فرق کرده! از اینکه خیلی از ترس های قبلیم نابود شده! سراغ خیلی از تجارب راحت تر میتونم برم! آرامشم در جمع ها بیشتر شده، به خودم بیشتر از قبل تکیه میکنم، بیشتر از قبل دنبال معنا و مفهوم در اتفاقات زندگیم هستم، کمتر از قبل حرفای منفی میزنم، کمتر توی خونه از زمین و زمان شکایت میکنم، به یه سری خواسته که توی ذهنم در نظر میگیرم راحت تر از قبل میرسم، حتی یه مشکل جسمی که داشتم و حلش برام غیرممکن مینمود و دیگه داشتم باهاش کنار میومدم توی اون مسیر به طرز شگفت انگیزی حل شد! حالا هربار که به جسمم نگاه میکنم که دیگه اون مشکلو نداره میگم خدایا توی این مسیر این یه معجزه بود که تو برام رقم زدی و هر لحظه بابتش خدارو شاکرم.
اما چرا حالا اینجام؟؟!!
راستش الان چند هفته اس بیشتر از هر زمانی توی عمرم به خدا ایمان آوردم، چند هفتس دارم مدام با خودم میگم منشاء همه ی این مسیرایی که من چند سال داشتم طی میکردم خدا بوده و من ازش غافل بودم، خدا بوده که بعد از هر راهِ خودشناسی منو به مدار بالاتری هدایت میکرده و راهِ تکامل یافته تری بهم نشون میداده، یعنی این چند سال دستمو گرفته بوده و پله پله منو توی مسیر بالاتر میبرده تا منو هربار به راهکارهای بهتری برای مسائلم برسونه و من اینو امروز درک کردم. امروز به این رسیدم که خدا بوده که قدم به قدم داشته منو به مسیرهای بهتر و بهترِ خودشناسی و موفقیت میرسونده، و حالا هم که بعد از مسیرِ بسیاااااار نتیجه بخش و زیبای قبلیم این سایتو به وسیله یه دوست به عنوان مسیر بهتر و خِیرتر برای من سر راهم گذاشته…خدایا ازت واقعا متشکرم…تو چقدر این سالها که من فکر میکردم توی این مسیرا تنها و سردرگمم هوامو داشتی و داشتی پله پله منو به مدارهای بالاتر و بالاتری میبردی…و من چقدر غافل بودم از حضور دَستان تو….واااااای حسِ این روزام بی نظیرهههههه…خیلی صدای درونمو بیشتر میفهمم…بیشتر بهش گوش میدم و بیشتر باهاش پیش میرم.
راستش اینجا یه حسی هست که هیچ جا نیست، وصف شدنی نیست، فقط کسی که در مدار حضور توی این خانواده قرار بگیره و بعد بیاد اینجا حسشو درک میکنه، حسی که بین اعضای این خانواده هستو من به جد میگم توی مسیر قبلی که توش بودم ندیدم واقعا (با اینکه بازم میگم اون مسیر برام فوق العاده بوده)، مخصوصا مخصوصا این حس توی بخش عقل کل به اوج خودش میرسه و اصن آدم اونجا فقط حظ میبره?، 《این خانواده واسم شده محکم ترین و اصلی ترین دلیلم واسه انتخابِ بودن در اینجا》، حرفایی که این چند وقته مدام از درون داره بهم گفته میشه اینه که:
فاطمه برای تو بهتره که طیِ طریق در کنار این خونواده کنی، اینجا یه انرژی و احساساتی وجود داره که تو الان بهشون نیاز داری، دارم حس میکنم که بهش عمیقا و شدیدا نیاز داری، تو همچین جوّ و مرورِ تجاربی که هر روز اعضا دارن میان میگن رو خیلی لازم داری تا بتونی همیشه در مسیرِ کار کردن روی خودت بمونی و ترکش نکنی.
شاید توی مسیرای قبلیم نبودِ همچین فضا و روابطی نقص کارم بود! که در نهایت منو به اینجا کشوند…یه دلیل دیگه که به من نشون داده اینجا بودنم درسته اینه که من توی مسیر قبلیم مثلا با روش و منابعی که استادم میگفت جلو میرفتم و شروع میکردم به کار روی خودم، بعد از مدت کوتاهی که نتیجه ی آنچنانی ظاهر نمیشد امیدم کمتر میشد، حس نگرانی و استرسم بیشتر میشد…در حالی که اینجا یاد گرفتم قانونی وجود داره به نام “قانون رهایی” که بدون توجه به اون اصن هیچ راهی منو به مقصد نمیرسونده!! الله اکبر…خدا جونم شکر فقطططط….من اینو واقعا تا قبل از این نمیدونستم….در صورتی که خیلی مهمه و باید آدم وقتی داره روی خودش کار میکنه حتما حس رهایی و آرامش داشته باشه به خدا بسپاره و متمرکز فقط جلو بره، شاید همین دلیل مهمی بوده که باعث شده قبلا رشدم خیلییییی قابل توجه نباشه. میخوام بگم این دو هفته اینجا مدام دارم متوجه نکاتی میشم که توی مسیرای قبلی کم داشتم که دو نمونه شو مثال زدم براتون.
اگه من چند هفتس که هر روز چندین ساعت دارم فقط صفحات مختلف سایتو میخونم، نظرات هر بخشو میخونم، سوال جوابای بخش عقل کل رو میخونم و فقط مات و مبهوت میمونم و همش اشک میریزم و تمام وجودمو یه انرژی عجیبی فرا میگیره خب اینا همه یه نشونه اس دیگه….آره قطعا نشونه ست….نشونه از طرف خدا واسه منی که همیشه برام رشد خودم مهم ترین چیز بوده، حالا خدا داره با نشونه هاش بهم میگه فاطمه از حالا به بعد بیا توی این راه قدم بذار، از حالا این مسیر برای تو خیرش بیشتره
من فهمیدم رشد و تکامل ما یه مسیره…مسیری که هر تجربه اش لازم بوده تا ما رشد کنیم، هر تجربه اش لازمه تا ما بتونیم به پله ی بالاتر صعود کنیم و مدارمون بره بالاتر، من اگه مسیرای قبلی خودشناسیو نرفته بودم الان اینجا نبودم، اونام جزء مسیر تکاملم بودن، باید طی میشدن تا به این مکان میرسیدم.
حالا چقدر حالم وصف ناشدنیه…چقدر آرومم…چقدر آگاهم…چقدر قوی ترم…چقدر بیشتر در لحظه ی اکنونم…چقدر خدا دوست ترم…چقدر قرآن دوست ترم…چقدر خودمو بیشتر قبول دارم…چقدر بیشتر به شاد و سالم و زیبا و خوشبخت و ثروتمند بودن علاقه مند شدم.
خدا جونم عاشقتممممم با سلول سلولِ وجودم…عشق اولمی…بی تو هرگز نفسی رو هم نمیخوام بگذرونم…
خانواده ی فوق العاده و الهی و پر از انرژی و حس حیاتِ عباسمنش و خود استاد عباسمنش خیلییییییی دوستون دارم?…واقعا عاشقانه دوستون دارم و حالم کنارتون عمیقا عااااالی ترینه
شما همگی بی نظیرید
به زودیِ زود منتظر نظرات نوشتاری و صوتی و تصویری من از تغییرات درونی و بیرونیم باشید?
مرهم قلب و دل بی قرارم
ای که تو شدی همه دار و ندارم
یا رب یا رب یا رب یا رب
یا رب ای دل عشق تو صبر و ثباتم میدهد
عطر تو وقت سحر از غصه نجاتم میدهد
?????
در پناه الله یکتا باشید
سلام عالی بود نظرتون این حس حس منم بود که دنبال خودشناسی و خداشناسی بودم والان با کلاسی ز کسی که شناخت خوبی پیداکرده و قبولش دارم متصل شدم که دارم بهتر خدامو و اهل بیتمو میشناسم و استاد هم مربی عالی در شناسوندن خدا داشته دارم ارومتر میشم و امیدوارتر که خدا بیشتر از خودمون دوست داره به سمتش بریم و بخوایم واقعا زندگی داره رنگ و بوی بهتری برام میگیره شکرت خدا شکر
سلام فاطمه خانم گل
چقدر خوبه که میگی چندساله که دنبال شناخت خودت وخداهستی.
چقدرخوبه که تواین سن به اینجارسیدی.
آفرین به شما وسایراعضای گروه که مثل شما تو این برهه اززندگیتون هستید.
اگرچه مطمانم همگی مامیتونیم بهره زیادی از این آموزشها ببریم.ولی حتما”شماعزیزان فرصت خیلی بیشتری برای زیباترکردن زندگیتون دارید.ازاین بابت خوشحالم براتون.
برای همه ی عزیزان و بخصوص برای شما واعضای جوانتر این خانواده والبته خواهران حقیقت که فابل زیباشون رادیدیم آرزوی موفقیت روزافزون دارم.
?????????
سلام محبوبه خانم عزیز?
خیلی خیلی سپاسگزارم از شما بابت نظر لطفتون
مطمئنا همه ی ما در هر مرحله ای که باشیم میتونیم از این آموزش ها خیلیییییی بهره ببریم و باهاشون تحولات عظیمی رو ایجاد کنیم.
منم از داشتن شما و بقیه اعضای خوبِ خانواده ی دوست داشتنیِ عباسمنش واقعا به خودم میبالم…به این همه وجودِ پر از خدا، پر از عشق و آگاهی?
برای من سعادت بزرگیه که اینجام.
در پناه الله یکتا باشید