داستان تحول من
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- به رؤیاهایت باور داشته باش 1377MB32 دقیقه
شرایط سخت و طاقت فرسا، شروع تحول زندگی من بود. پس از سالها زندگی در شرایط ناخواسته، مصمّم شدم تا زندگی دلخواهم را بسازم. به ندای قلبم اعتماد کردم و ذهنم را برای تغییر همه چیز باز گذاشتم:
- تغییر شهری که سالها در آن زندگی کرده بودم و همه جای آن را میشناختم؛
- تغییر روابط و دوستانی که آن روزها مهمترین سرگرمی زندگیام بودند.
- تغییر شغلی که تصور میکردم تنها کاری است که انجامش را بلدم.
- و مهمتر از همه تغییر باورهای محدودکنندهای که، بعداً فهمیدم منشأ همهی این ناخواستهها بودند؛
زیرا “نشانهها” به وضوح فریاد میزدند که زندگی به سبک اکثریت جامعه، مثل زنجیر، تو را در این شرایط نادلخواه نگه داشته و مرتباً همین ناخواستهها را برایت تکرار میکند.
آن روزها با این وضوح که در دوره 12 قدم آموزش دادهام، بلد نبودم فکر خدا را بخوانم و قوانین بدون تغییر این نیرو را بفهمم. آن روزها با این وضوح، ارتباط بین باورهایم و شرایطی که تجربه میکنم را نمیدیدم. آن روزها به دقتِ تمرین ستاره قطبی، بلد نبودم فرکانس خواستههایم را به جهان ارسال کنم. اما داستان تحوّل من با مشاهده زندگی افرادی شروع شد که در همان شهر و اوضاع اقتصادی همان کشور زندگی میکردند و با اینکه استعداد و توانایی بیشتری نسبت به من نداشتند، زندگی روی خوش و پربرکت خودش را به آنها نشان میداد و باعث شک کردن من به پیش فرضهای ذهنم میشد.
همهی عمر رویای زندگی در آزادی مالی، زمانی و مکانی را داشتم تا بتوانم هر ایدهای که دارم را اجرا کنم؛ هرجای دنیا که خواستم زندگی کنم؛ هر وقت که خواستم مسافرت بروم، بیآنکه نگران هزینههای آخر ماه یا کمبود وقت و انرژی باشم.
یادم میآید برای سالهای متوالی، عید هر سال باز هم به جیب خالیام نگاه میکردم و به خودم میگفتم:
- “عید سال بعد، دیگر مشکلات مالی امسال را ندارم و میتوانم برای عزیزانم هدایایی ارزشمند بخرم”
دیدن آدمهایی که آرزوهای من، واقعیت زندگی آنها بود، این رویا را هر روز قویتر میکرد. مشاهدهی زندگی آنها، این ایمان را در دلم رشد میداد که شرایط کنونی را به عنوان واقعیت زندگی یا سرنوشت غیر قابل تغییر، نپذیرم.
همین ایمان بود که مرا به سمت کشف قوانین زندگی هدایت کرد. هرچه قوانین زندگی را بهتر میشناختم، رؤیای زندگی در آزادی مالی و زمانی و مکانی، امکان پذیرتر به نظر میرسید و رسیدن به آرزوهایم برای ذهنم منطقتر میشد.
رمز تغییر این است که در شروع کار، ثابت قدم بمانی و مسیر درست را ادامه دهی حتی اگر ظاهراً نتیجه خیلی عظیمی نمیبینی. آن روزها فقط یک راننده تاکسی بودم و ذهنم مملو از باورهای محدود کننده و فقر آلودی بود که اجازه دیدن فراوانی نعمتها را به من نمیداد. ذهنم آنقدر با باورهای محدودکننده برنامهنویسی شده بود که نمیتوانستم دلیل زندگی در شرایط ناخواسته را باورهای محدودکنندهام بدانم، نه پدرم! نه جامعه! و نه هر عامل دیگری بیرون از من.
اما میدانستم قدم اول از پذیرفتن این مسئولیت شروع میشود.
قدم اول این است که بپذیری شرایط سخت مالی زندگیات را خودت با باورهایت ایجاد کردهای و ربطی به شرایط اقتصادی مملکت ندارد؛ بپذیری این تحقیر شدنها در رابطه، نتیجه باورهای خودت است و ربطی به ویژگی های اخلاقی همسر یا اطرافیانات ندارد؛ بپذیری شرایط زندگیات، نتیجه باورهای خودت است و ربطی به مکان جغرافیاییای که در آن به دنیا آمدهای، ندارد؛
در ابتدای مسیر، وقتی هنوز نتیجهی خیلی بزرگی در دست نداری که بتوانی حریف نجواهای ذهن بشوی، باید بتوانی ایمانت را حفظ کنی؛برای تغییر باورهایت مصمم بمانی و ادامه دهی؛
به جای واکنش نشان دادن به شرایط ناخواسته کنونی، “احساس خوب داشتن” را اصل بدانی و به شیوه محدودکننده قبلی برنگردی؛
من در مسیر تغییر باورهایم، جای خالیِ “همراهان مثبت و حمایتکننده” را به وضوح میدیدم. خصوصاً در ابتدای مسیر که ذهن تمام تلاش خود را میکند تا تو را به شیوه قبلی برگرداند. در چنین لحظاتی که کنترل ذهن سختترین کار دنیا میشود، حضور در یک محیط ایزوله مثل “خانواده صمیمی عباسمنش”، برای تقویت ایمانم حیاتی می شد. برای همین مصمم شدم تا “این محیط صمیمی” را بسازم و مسیر را برای اعضای این خانواده، هموار کنم.
- زیرا حضور در این محیطِ سرشار از آگاهیهای خالص، میتوانست راهنمایی راستین باشد برای تقویت ایمانِ نوپایم در شروع مسیر؛
- محیطی که هر بار به آن وارد میشوم، کلیدهای هدایتگر را در دستم بگذارد و باورهای نوپای مرا با ورودیهای قدرتمندکننده تغذیه کند؛
- محیطی که بودن در آن، مدام به یادم آورد: “ساختن باورهای قدرتمند کننده“، ارزشمندترین سرمایهگذاری در زندگیام است؛
- کنترل ورودیهای ذهنم، مهمترین مسئولیت زندگی من است.
اگر در لحظات ناامیدی که ترسِ “اگر جواب ندهد چه” در من رخنه میکرد، محیطی مثل خانواده صمیمی عباس منش را داشتم، قانون احساس خوب = اتفاقات خوب را سریعتر به یاد میآوردم؛ ضرورت اجرای این قانون را بهتر درک می کردم و این یادآوری، قدمهایم را برای استمرار ورزیدن در این مسیر، استوارتر می کرد. در حقیقت، پیچ و خمهایی که من در مسیر درک قوانین زندگی و نحوه هماهنگ شدن با آنها تجربه کردم، باعث شد تا بخواهم این دانشگاه زندگی ساز را ایجاد کنم:
- دانشگاهی که “توحید” را به عنوان اصل و اساس رسیدن به آزادی مالی و زمانی و مکانی، به من یاد بدهد؛
- دانشگاهی که این اساس را به من بفهماند که: “تمام اتفاقات زندگیام بدون استثناء نتیجه باورهای خودم است“؛
- دانشگاهی که رابطه “توحید عملی” با “این اساس را به من نشان دهد تا بتوانم شرکهای مخفی ذهنم را بشناسم؛
- شرکهایی که تلاش میکنند عواملی مثل شانس، جبر جغرافیایی، وضعیت خانواده و… را عامل تعیین کنندهی شرایط زندگیام بدانم و به این شکل مسئولیت تغییر زندگیام را به عهده نگیرم؛
- دانشگاهی که در صلح بودن با خودم را به من یاد بدهد؛
دانشگاهی که با آموزههایی چون دوره جهانبینی توحیدی، توانایی کنترل ذهن را به من بیاموزد. به گونهای که: آرامش را جایگزین نگرانیهایم کند؛ ایمان را جایگزین ترسهایم کند؛ توحید را جایگزین شرکهای مخفی وجودم نماید؛
دانشگاهی که با آگاهیهایی اصل و خالص ” دوره روانشناسی ثروت ۱ “، منطقهایی قوی دربارهی امکان پذیربودنِ رسیدن به استقلال مالی در دستم بگذارد و به من کمک کند تا «ساختن استقلال مالی» را از همین جایی که هستم و همین شرایط و امکاناتی که دارم، شروع کنم. آگاهیهایی که در یک فرایند لذتبخش، باورهای قدرتمند کننده را جایگزین باورهای محدودکنندهای نماید که در تمام این سالها ذهنم را برای فقر طراحی کرده بود؛
دانشگاهی که تا با آگاهیهای خالص “دوره روانشناسی ثروت ۳ “، مرا به این اطمینان برساند که، برای راه اندازی کسب و کارم، نیاز به سرمایه اولیه هنگفت ندارم، بلکه نیاز به باورهای ثروتآفرین دارم؛ نیاز به تشخیص هدایتهای خداوند و حساب کردن روی آنها دارم؛ نیاز به شناخت علایقم و ارزشمند دانستن آنها دارم؛
نیاز به پرورش توانایی حل مسئله دارم؛ نیاز دارم باور کنم همه ی شغل ها پتانسیل یکسانی برای ساختن ثروت دارند اما آنچه مرا به ثروت واقعی میرساند، رفتن در مسیر علایقم است؛ باورهای ثروت آفرین ساختن درباره علایقم است؛
به آگاهی هایی نیاز دارم که قدرت “تشخیص اصل از فرع” را به من بیاموزند تا به جای تلاش برای یک شبه پولدار شدن، قدم به قدم باورهایم را تقویت کنم؛ برای خلق ثروت بیشتر، با کسب و کارم ارزش بیشتری خلق کنم، مسائل بیشتری را در جامعهام حل کنم و به این شکل ظرف وجودم را برای دریافت ثروتهای بیشتر، بزرگتر کنم.
آن روزها،به راهنمایی مثل ۱۲ قدم نیاز داشتم تا در یک فرایند تکاملی و لذتبخش، گاری سنگین و زهوار در رفته باورهای محدودکننده را از دوشم باز کند، مرا از مسیر سنگلاخی باورهای محدودکنندهام، به مسیر هموار و لذتبخش باورهای قدرتمندکننده هدایت کند. راهنمایی که به من یاد بدهد تا فکر خدا را بخوانم و آسان شوم برای آسانیها.
چقدر خوب میشد اگر آن روزها میدانستم خداوند چگونه فکر میکند و چه قوانینی بر جهانش مقرر کردهاست؟!
چگونه میتوانم قوانین آفرینش را درک کنم؛ با این قوانین هماهنگ شوم و کنترل همه جانبه زندگیام را در دست بگیرم.
چقدر خوب میشد اگر راهنمایی عملی در دستم بود که به من میفهماند مهمترین اصل در رسیدن به خواستهها، ساختن باورهای هماهنگ با آن خواسته است. راهنمایی عملی که باورهای هماهنگ با خواستههایم را به من میشناساند و چگونگی ایجاد آنها را در عمل با من تمرین میکرد.
آن روزها راهنمایی مثل دوره کشف قوانین زندگی میتوانست آگاهیهای فراموش شدهی قبل از تولد را به یادم آورد. همان آگاهیهایی که هر بار در قالب رؤیا و آرزو در دلم زنده میشد، ولی ترمزهای مخفی ذهنم و باورهای کهنه و محدود کنندهای که ذهنم را برنامه ریزی کرده بود، مجالی به بروز آنها نمیدانند.
در حالیکه وجود راهنمای مثل دوره کشف قوانین زندگی، بدون نیاز به آزمون و خطا، چگونگی شناساییِ این ترمزها و حذف آنها را به من یاد میداد تا بدون تقلا، خواستههایم به صورت طبیعی وارد زندگیام شوند.
آن روزها راهنمایی نیاز داشتم تا زندگی به سبک قانون سلامتی را به من بیاموزد و این خوشبختی را به من هدیه دهد که هم تناسب اندام داشته باشم، هم انرژی بالا برای حرکت در مسیر اهدافم و هم سلامتی کامل جسمانی.
به خاطر ثباتم در این مسیر، خداوند همانگونه که وعده داده بود، بیش از آنچه می خواستم به من نعمت بخشید و مرا به فراتر از آرزوهایم رسانید. نعمت هایی در قالب ثروت، روابطی عالی، دوستانی فوق العاده، سلامتی و.. به قول قرآن: چه کسی وفادارتر از خداوند به عهد خویش است.
به عبارت بهتر، تضادهایی که در مسیر تغییر زندگیام با آنها مواجه شدم، خواستههای بسیاری را در دلم زنده کرد و پایداری من در این مسیر، تمام آن خواسته ها را وارد زندگی ام کرد. اما با اطمینان می گویم برای من با ارزشترین پاداشِ استمرار در این مسیر، تولد خانواده صمیمی عباس منش و تجربهی بودن در جمع صمیمی این خانواده است.
داستان تولد خانواده صمیمی عباس منش و تلاش ما برای بهبود همیشگیِ این خانواده این است که:
آگاهی های منتشر شده در این محیط، ردپاهایی باشند برای همهی افرادی که آمادهاند تا شرایط زندگی خود را به سمت دلخواه تغییر دهند.
من هرگز فراموش نکردم که وجود مأمنی مطمئن مثل خانواده صمیمی عباسمنش، چقدر میتوانست مسیر را برایم هموار و تغییر را برایم آسان و لذت بخش کند.
برای همین، مانند پدری که به خاطر گذراندن کودکیاش در فقر و کمبود، به خاطر تمام آرزوهایی که بر دلش مانده، تمام اسباب بازیهای که نخریده، تمام کیک تولدهایی که نخورده ، تمام هدایایی که نگرفته و تمام بازیهایی که تجربه نکرده است، میخواهد بهترینِ همهی اینها را برای فرزندش انجام دهد، تصمیم گرفتم تمام آنچه را برای شما بسازم که در مسیر این تغییر، با تمام وجودم جای خالیاش را احساس کرده ام.
خانواده صمیمی عباسمنش متولد شده تا همراه و راهنمایی باشد برای شما که آمادهی تغییر شده ای و این جملات الهام بخش را می خوانی؛
- برای شما که مثل من متعهد شدهای تا رؤیاهایت را باور کنی؛
- برای شما که متعهد شدهای تا به جای کوچک کردن خواسته هایت، باورهایت را بزرگ کنی؛
- متعهد شده ای تا به شیوه ی بی حاصل قدیمی شک کنی و قوانین خداوند را بشناسی تا بتوانی برنامهنویس زندگی خود باشی.
بنیان خانواده صمیمی عباس منش بر پایه اشاعه توحید و یکتاپرستی است تا همه ما که اینجا جمع شدهایم، همواره به یاد داشته باشیم:
خداوند به عنوان سیستمی که این جهان را آفریده و هدایت میکند و تنها منبع قدرت و ثروت است، مقرر کرده تا زندگی ما در دست باورها و فرکانسهای خودمان باشد.
همه ما به یک اندازه به این منبع قدرت و هدایت وصل هستیم اما به اندازهی ایمان به این نیرو و هماهنگی با قوانین این سیستم، به این منبع وصل میشویم و این اتصال را به شکل: آزادی مالی، آزادی زمانی، رابطه عاشقانه، سلامتی، شغل مورد علاقه، آرامش و در یک کلام خوشبختی تجربه میکنیم.
تنها کار زندگی ما این است که قوانین این نیرو را بهتر بشناسیم و در اجرای آن بهتر شویم.
این تنها راهی است که کنترل آگاهانه اتفاقات زندگیمان را در دست خودمان میگذارد. هیچ چیز بیشتر از این به شما احساس آرامش میدهد که احساس کنی کنترل زندگیات در دست خودت است.
این جنس از آرامش، رمز جاری شدن هموارهی نعمتها به زندگی است.
به نام خدای ثروتمندم
من در زمان و مکان درست هستم و به بهترین زمان و مکان هدایت میشم
چقدر خوشحالم امروز که عضو این خانواده ثروتمند هستم
چقدر خوشحالم که هزار روز از بودنم در ابن سایت زیبا گذشت و یه روزهایی خوب پیشرفت کردم رقصیدم و ورزش کردم وزنمو کم کردم
می رفتم پیاده روی و صبح ها زود بیدار میشدم و سلامتیم هر روز بهتر میشد تا اینکه دوباره ترسها امدن و نجواهای ذهن که تغییراتت کمه بجنب عجله کن دیگه نیست بترس داره تمام میشه
خوشحالم که این فایل و دوباره دیدم تغییر زمان میبره همونطور که استاد عباسمنش با اولیت حرکت و کارش به ثروت نرسید
همانطور که با اولین سفرش به امریکا نرسید 20 سال زمان برد
برای هر کسی متفاوته ولی مهمه صبر کنیم زود ناامید نشیم و خودمونو تنها نبینیم
خدا خیلی بزرگه بهش توکل کنیم
به جریان هستی اعتماد کنیم
عجله برای پیشرفت نداشته باشیم
با 1000 روز امدن تو سایت عبایسمنش یه سیتیزن ثروتمند نمیشی باید به قانون تکاملت احترام بذاری
باید درکت از خودت و زندیگیت بالا بره
استاد عباسمنش هم چندتا کار رو امتحان کرد تو زندگیش
سپاس ❤❤🍃❤🍃❤🍃🍃❤🍃❤🍃
سلام
عشق برتو سید جان ومریم جان
امروز بعد از ۲۷۶۱ روز عضویت برای اولین بار دارم مینوسم ساعت ۶صبح۱۴۰۱/۰۶/۱۳که بمونه برا خودم که بعد از چه زمانی با اشنا شدم باشما صاحب چه چیزهای شدم وچقدر بالا وپایین امدم اونم به خاطر خودم بوده که عمل کردن به تمرین هاضعیف کار کردم ولی بازم چه قدر رشد کردم خدا بابت تمام نعمت هاشکر مکنم بخصوص استاد عزیزم سید جان
نحوه اشنایی من یه دوست وهمسایه مغازه بود که با هم روانشناسی ۱ گرفتم و کار کردن که اونم خودش یه داستان طولانی داره ولی خدا ممنون بابت اون دوست که سبب اشنایی باشما شد
امروز امدم بنوسیم مخوام دوباره شروع کنم ولی محکم تر وتمرین ها انجام بدم وروی خودم کار کنم وتهد بدم بابت فایل ها وهمه دوره ها تا در اینده بیام اینو بخونم وبگم که قوانین داره کار مکنه
به امید خدا مخوام فقط روی باورها کار کنم ودوره قانون سلامتی شروع کنم
همه دوره ها خردیم ولی امروز قول به خودم میدم که هر روز مثل غذا خوردن واب خوردم روی باور و قوانین کار کنم
خدا شگرت بابت این حال خوبم و حسم
خدا شگرت بابت تمام اتفاق های که برام رخ دادی که هر کودم یک درس بود
خداشگرت بابت داشته هام که بهم تو دادی که نمدانم از کجا وچطور فقط تمام تلاشمو کردم حالمو خوب کنم
هر لحظه که تسلیمم در کارگه تقدیر
آرام تر از آهو بی باک ترم از شیر
هر لحظه که میکوشم در کار کنم تدبیر
رنج از پی رنج آید زنجیر پی زنجیر
استاد عزیز چقدر زیبا چقدر عالی بیان کردین این مسیر که شما در پیش گرفتین و تا به اینجا رسیدین
من به خودم تعهد میدم که یک از بهترین شاگردان و رهروان راه توحید که شما بنا کردین باشم و تا زنده ام در این راه باقی بمانم و رسالتم را توحید بگذارم
تا زمانیکه خدا در زندگی تو نباشد تو به هیج جاه و هیج چیزی آرامش بخش نخواهی رسید هرچند با استعداد و با هنر باشی
بقول شاعر
تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافریست
راهرو گر صر هنر دارد توکل بایدش
به نام خدای بخشنده
سلام استاد عزیزم
سپاس بیکران خدای روزی دهنده و هدایتگرم
که الان در این لحظه در این مسیر الهی هستم.
بودن من در این مسیر هدایت خدا بوده
وفرکانس هایم.
خیلی خوشحالم بابت این موضوع و هر روز یکی از چیز هایی که سپاس گذاری میکنم همین است
من ۷ ۸ ماهی هست توی سایت هستم.
فایل های رایگان رو تا حد درک خودم کار کردم که این کار تا آخر ادامه داره.
و دوتا دوره از سایت خریدم
و دارم کار میکنم.
ولی ذهن نجوا گر هنوز رو من تاثیر زیاد داره
و نمیزاره تغییراتی که در من بعد اومدن به سایت شده رو ببینم
ولی منم دارم روی خودم کار میکنم
هر روز توی سایت هستمو دارم فایل گوش میکنم و روی خودم کار میکنم
و ایمان دارمکه منم میتونم به خواسته هام برسم.
و اینکه دارم روی خودم کار میکنم احساسم خوب هست
درست نتایجی بزرگ میخوام که الان ندارم ولی هر روز ایمانم به این راه قوی تر میشه که راه رسیدن به خواسته هام همین سایت و عمل به آموزه های استاده
و از خدا میخوام به همه ما هدایت به بهترین ها بده.
حسم عالی شد
سپاس گذارم که وقت گذاشتید
و خوندید
🙏🙏🙏🙏💐
سلام وعرض ادب به خانواده جدیدم ومخصوصا استادعزیزم…
استاد من ازطریق یکی ازدوستانم بااین سایت آشناشدم وحدود۳روزه به جمع خانواده عباس منش اضافه شده ام اول ازخدای بزرگ بسیارسپاسگذارم که منوبه این خانواده اضافه کرده که احساس بسیارخوبی نسبت به این خانواده دارم
انشالله به لطف خدای بزرگ وباکمک شمااستادعزیز وهم خانوادهای عزیزبتوانم دراین مسیر ایمان خودم راقوی کرده وتاپایان این مسیربا شما به نزدیک شدن به خدای یکتا تلاش کنم وازخدای مهربان میخواهم که منو دراین مسیر یاری کند مسیری که شمااستادسالیان سال زحمت کشیدید وهمانندلقمه ای آماده جلوی ماقرارداده اید به امیدروزی که همه مادرکنارهم درمحضرخداوند متعال سربلندباشیم،،،
درود بر شما استاد
من امروز صفحه جدیدی توی زندگیم باز شده وچند وقتی ه که شاهد ومنتظر اتفاقات خوب توی زندگیم از طرف خداوند هستم و هر روز این جمله روتوی دفتر ثبت روزانم مینویسم که
(خداوند راهنما راهبر وهدایت گر من ومن هر جاکه باشم خداوند از خزانه هستی خود نعمتی همچون سلامتی ،ثروت ،قدرت ،شادی ،موفقیت ،وپیروزی ،وآرامش رانصیبم خواهد کرد )وشک ندارم که این اتفاق بزرگ آشنایی با خانواده عباس منش زندگی من رادگر گون خواهد کرد
سالم تندرست باشید
به نام خدای هدایتگرم💌
استاد این داستان زندگیتون رو اوایل ورود به سایت خونده بودم و امروز دوباره خیلی هدایت گونه مجدد خوندمش واقعااا از تقریبا یک سال قبل که این متن خوندم چقدر خودِ من تغییر کردم یادمه اون اوایل حرفای شما برام خیلی سنگین بود به شدت مقاومت داشتم و این متن رو که اون موقع خونده بودم بین خودم و رویاهام فرسنگ ها فاصله میدیدم خیلب بیشتر از الان ترس داشتم برای تغییر برای حرف مردم و همش میگفتم از کجا معلوم اما امروز واقعا خوندن این متن یه حس عالی و ایمانی در من بیدار کرد و حس کردم دارم همون راهی رو دارم میرم که شما اوایل راه بودید و رفتید من همیشه با خودم میگم واقعا استاد چقدر ایمانش قوی هست و من چقدر دوست دارم این حد از ایمان و جسارت رو که منم داشته باشم شما هیچ الگویی نداشتین و فقط به وعده و ندای قلبتون گوش دادین و حرکت کردین پس اگر من با وجود شرایط مهیا الان و با وجود این سایت که یه لقمه آماده کرده همه چیو اگر نتونم به رویاهام برسم چجوری میخوام سرم رو پیش خدا بالا بگیرم ؟اصلا چطوری میتونم بهش بگم من بنده تو هستم ؟ با این همه نشانه که برام فرستادی
واقعا استاد جون خیلی ممنون ازتون این سایت جای به جاش بوی خدا میاد بوی آرامش بوی نعمت بوی هدایت بوی آزادی بوی ثروت بوی بهشت بوی انسانیت حتی این نوشته اول سایت که امروز دوباره به خوندش هدایت شدم و متوجه شدم چقدر من دیدگاهم تغییر کرده چقدر بیشتر دارم خدا رو باور میکنم و باورهای شرک آلود رو میشکنم خدایا شکرت ان شالله سال آینده هم این متن رو بخونم و با مدار بالاتر و کلی نتیجه تو دستم بیشتر خدا رو باور کنم
خدایا ثابت قدم نگه دار ما رو در این مسیر بهشتی🍇🌱
به نام خدای وهاب سلام استاد عزیزم من با خواندن داستان شما برای چندمین بار امشب خیلی تحسین کردم شمارو به خاطر شجاعت وپشتکاری که داشتید ودارید خیلی خیلی تحسین کردم به خاطر ایمانی که داشتید ودارید وخودم رو جای شما تصور کردم واقعا راهی که طی کردید خیلی تلاش وزحمت و سخت بوده چون هیچ الگویی یا فردی نبوده که بخواد به شما راهکار بده ومن وبقیه دوستان که الان توی این مسیر قدم گذاشتیم گنجینه ای چون شما رو داریم که تمام سختی راه رو طی کرده والان یک مسیر اسفالت کوتاه رو با دستور وعمل های ناب به ما اموزش میده وما باید متعهد باشیم وفقط اون اگاهی های عالی وخالص رو عمل کنیم وخیلی زودتر از زمانی روکه شما پشت سر گذاشتید رو تو کمترین زمان والبته طی کردن تکامل به تمام رویاهایی که داریم برسیم من شخصا برای تمام تلاش های شما احترام خاصی قائل هستم وسپاسگزارم که همه انچه که این سالها بهش زسیدید و با بیان ساده وعالی به ما انتقال میدین ممنونم استاد عزیزم بابت همه اون ثانیه ثانیه که وقت صرف کردید انرژی گذاشتید والان دراختیار ما قرار دادید سپاس وسپاس براتون از تنها قدرت جهان سلامتی وشادی وثروت بی پایان رو خواستارم 🙏❤❤❤❤
سلام و درود من این مقدمرو ک خوندم هربار بدنم مور مور شد و یهو اشک از چشمام سرازیر شد تمام انرژی ک استاد حین تایپ این کلمات گذاشته رو حس کردم کلمات انرژی استاد رو ب من منتقل کردن و با خوندنشون من بغضم گرف خدایا شکرت خدایاشکرت ک با قوانین زیبات و ساده ات آشنام کردی خدایا شکرت برای استاد و تمام کسانی ک از طریق آنها به من آگاهی دادی❤️❤️❤️
به نام حضرت دوست که هرچه داریم ازاوست
عرض ادب خدمت استادوهمه هم نوردان عزیز درراه خودشناسی وخداشناسی
استادمطالبی که ازشما خواندم خیلی به داستان زندگی من شبیه هست با این تفاوت که من از یه راه دیگه ای متوجه اسارت خودم درچنگال نفسانیات شدم وفهمیدم چقدر ذهنم درگیرافکارمنفی وبارهای اشتباه ومخرب شده شایدداستان تحول من شبیه به داستان عشق زلیخابه حضرت یوسف بودکه ازعشق زمینی به عشق خدایی رسیدکه پس ازگذشت سختیها ومبارزه بانفس ودرگیریهای فراوان ذهنی وبحران هویتی که برام پیش اومد وبه خواست خدای بزرگ به این موفقیت رسیدم که باکمک دعاوتلاش وتفکروتوکل وصبر زیادتمام سدهای ذهنی خودم روباقدرت ایمان وامید وتلاش مستمر شکستم کبه یاری خداولطف یکی ازبستگانم وارد سایت شماشدم وامیدوارم بامطالعه واستفاده عملی از راهکارها وراهنمایی های شمابتونم مراحل موفقیت رو بیش ازپیش طی کنم وبه بهترین نسخه ازخودم تبدیل بشم وبرنفسم پیروزبشم وبه گوهردرونم وعشق الهی برسم وسعی کنم وجودم مایه خیروبرکت برای دیگران باشه انشاالله باتشکرازشما برای فرصتی که دراختیارم گذاشتین به امیدموفقیت همه دوستانم
سلام دوست عزیز
از خوندن کامنتتون خیلی لذت بردم عشق زمینی شما رو به عشق الهی رسوند💖 انگاری هرچیزی که در این جهان مادی هست به نوعی راهی برای رسیدن ما به خداست یکی با جستجوی ثروت به خدا میرسه یکی با عشق به فرد و اینم یکی از زیبایی های خالق هست همه از مسیرهای متفاوت اما به یک اصل و اساس میرسن به سرچشمه و منشا میرسن واقعا حیرت انگیزه این خالق💖😍
امیدوارم هرلحظه خداوند هدایتگر ما به سمت نعمت ها و زیبایی ها باشه🌱🦋💖