داستان تحول من
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- به رؤیاهایت باور داشته باش 1377MB32 دقیقه
شرایط سخت و طاقت فرسا، شروع تحول زندگی من بود. پس از سالها زندگی در شرایط ناخواسته، مصمّم شدم تا زندگی دلخواهم را بسازم. به ندای قلبم اعتماد کردم و ذهنم را برای تغییر همه چیز باز گذاشتم:
- تغییر شهری که سالها در آن زندگی کرده بودم و همه جای آن را میشناختم؛
- تغییر روابط و دوستانی که آن روزها مهمترین سرگرمی زندگیام بودند.
- تغییر شغلی که تصور میکردم تنها کاری است که انجامش را بلدم.
- و مهمتر از همه تغییر باورهای محدودکنندهای که، بعداً فهمیدم منشأ همهی این ناخواستهها بودند؛
زیرا “نشانهها” به وضوح فریاد میزدند که زندگی به سبک اکثریت جامعه، مثل زنجیر، تو را در این شرایط نادلخواه نگه داشته و مرتباً همین ناخواستهها را برایت تکرار میکند.
آن روزها با این وضوح که در دوره 12 قدم آموزش دادهام، بلد نبودم فکر خدا را بخوانم و قوانین بدون تغییر این نیرو را بفهمم. آن روزها با این وضوح، ارتباط بین باورهایم و شرایطی که تجربه میکنم را نمیدیدم. آن روزها به دقتِ تمرین ستاره قطبی، بلد نبودم فرکانس خواستههایم را به جهان ارسال کنم. اما داستان تحوّل من با مشاهده زندگی افرادی شروع شد که در همان شهر و اوضاع اقتصادی همان کشور زندگی میکردند و با اینکه استعداد و توانایی بیشتری نسبت به من نداشتند، زندگی روی خوش و پربرکت خودش را به آنها نشان میداد و باعث شک کردن من به پیش فرضهای ذهنم میشد.
همهی عمر رویای زندگی در آزادی مالی، زمانی و مکانی را داشتم تا بتوانم هر ایدهای که دارم را اجرا کنم؛ هرجای دنیا که خواستم زندگی کنم؛ هر وقت که خواستم مسافرت بروم، بیآنکه نگران هزینههای آخر ماه یا کمبود وقت و انرژی باشم.
یادم میآید برای سالهای متوالی، عید هر سال باز هم به جیب خالیام نگاه میکردم و به خودم میگفتم:
- “عید سال بعد، دیگر مشکلات مالی امسال را ندارم و میتوانم برای عزیزانم هدایایی ارزشمند بخرم”
دیدن آدمهایی که آرزوهای من، واقعیت زندگی آنها بود، این رویا را هر روز قویتر میکرد. مشاهدهی زندگی آنها، این ایمان را در دلم رشد میداد که شرایط کنونی را به عنوان واقعیت زندگی یا سرنوشت غیر قابل تغییر، نپذیرم.
همین ایمان بود که مرا به سمت کشف قوانین زندگی هدایت کرد. هرچه قوانین زندگی را بهتر میشناختم، رؤیای زندگی در آزادی مالی و زمانی و مکانی، امکان پذیرتر به نظر میرسید و رسیدن به آرزوهایم برای ذهنم منطقتر میشد.
رمز تغییر این است که در شروع کار، ثابت قدم بمانی و مسیر درست را ادامه دهی حتی اگر ظاهراً نتیجه خیلی عظیمی نمیبینی. آن روزها فقط یک راننده تاکسی بودم و ذهنم مملو از باورهای محدود کننده و فقر آلودی بود که اجازه دیدن فراوانی نعمتها را به من نمیداد. ذهنم آنقدر با باورهای محدودکننده برنامهنویسی شده بود که نمیتوانستم دلیل زندگی در شرایط ناخواسته را باورهای محدودکنندهام بدانم، نه پدرم! نه جامعه! و نه هر عامل دیگری بیرون از من.
اما میدانستم قدم اول از پذیرفتن این مسئولیت شروع میشود.
قدم اول این است که بپذیری شرایط سخت مالی زندگیات را خودت با باورهایت ایجاد کردهای و ربطی به شرایط اقتصادی مملکت ندارد؛ بپذیری این تحقیر شدنها در رابطه، نتیجه باورهای خودت است و ربطی به ویژگی های اخلاقی همسر یا اطرافیانات ندارد؛ بپذیری شرایط زندگیات، نتیجه باورهای خودت است و ربطی به مکان جغرافیاییای که در آن به دنیا آمدهای، ندارد؛
در ابتدای مسیر، وقتی هنوز نتیجهی خیلی بزرگی در دست نداری که بتوانی حریف نجواهای ذهن بشوی، باید بتوانی ایمانت را حفظ کنی؛برای تغییر باورهایت مصمم بمانی و ادامه دهی؛
به جای واکنش نشان دادن به شرایط ناخواسته کنونی، “احساس خوب داشتن” را اصل بدانی و به شیوه محدودکننده قبلی برنگردی؛
من در مسیر تغییر باورهایم، جای خالیِ “همراهان مثبت و حمایتکننده” را به وضوح میدیدم. خصوصاً در ابتدای مسیر که ذهن تمام تلاش خود را میکند تا تو را به شیوه قبلی برگرداند. در چنین لحظاتی که کنترل ذهن سختترین کار دنیا میشود، حضور در یک محیط ایزوله مثل “خانواده صمیمی عباسمنش”، برای تقویت ایمانم حیاتی می شد. برای همین مصمم شدم تا “این محیط صمیمی” را بسازم و مسیر را برای اعضای این خانواده، هموار کنم.
- زیرا حضور در این محیطِ سرشار از آگاهیهای خالص، میتوانست راهنمایی راستین باشد برای تقویت ایمانِ نوپایم در شروع مسیر؛
- محیطی که هر بار به آن وارد میشوم، کلیدهای هدایتگر را در دستم بگذارد و باورهای نوپای مرا با ورودیهای قدرتمندکننده تغذیه کند؛
- محیطی که بودن در آن، مدام به یادم آورد: “ساختن باورهای قدرتمند کننده“، ارزشمندترین سرمایهگذاری در زندگیام است؛
- کنترل ورودیهای ذهنم، مهمترین مسئولیت زندگی من است.
اگر در لحظات ناامیدی که ترسِ “اگر جواب ندهد چه” در من رخنه میکرد، محیطی مثل خانواده صمیمی عباس منش را داشتم، قانون احساس خوب = اتفاقات خوب را سریعتر به یاد میآوردم؛ ضرورت اجرای این قانون را بهتر درک می کردم و این یادآوری، قدمهایم را برای استمرار ورزیدن در این مسیر، استوارتر می کرد. در حقیقت، پیچ و خمهایی که من در مسیر درک قوانین زندگی و نحوه هماهنگ شدن با آنها تجربه کردم، باعث شد تا بخواهم این دانشگاه زندگی ساز را ایجاد کنم:
- دانشگاهی که “توحید” را به عنوان اصل و اساس رسیدن به آزادی مالی و زمانی و مکانی، به من یاد بدهد؛
- دانشگاهی که این اساس را به من بفهماند که: “تمام اتفاقات زندگیام بدون استثناء نتیجه باورهای خودم است“؛
- دانشگاهی که رابطه “توحید عملی” با “این اساس را به من نشان دهد تا بتوانم شرکهای مخفی ذهنم را بشناسم؛
- شرکهایی که تلاش میکنند عواملی مثل شانس، جبر جغرافیایی، وضعیت خانواده و… را عامل تعیین کنندهی شرایط زندگیام بدانم و به این شکل مسئولیت تغییر زندگیام را به عهده نگیرم؛
- دانشگاهی که در صلح بودن با خودم را به من یاد بدهد؛
دانشگاهی که با آموزههایی چون دوره جهانبینی توحیدی، توانایی کنترل ذهن را به من بیاموزد. به گونهای که: آرامش را جایگزین نگرانیهایم کند؛ ایمان را جایگزین ترسهایم کند؛ توحید را جایگزین شرکهای مخفی وجودم نماید؛
دانشگاهی که با آگاهیهایی اصل و خالص ” دوره روانشناسی ثروت ۱ “، منطقهایی قوی دربارهی امکان پذیربودنِ رسیدن به استقلال مالی در دستم بگذارد و به من کمک کند تا «ساختن استقلال مالی» را از همین جایی که هستم و همین شرایط و امکاناتی که دارم، شروع کنم. آگاهیهایی که در یک فرایند لذتبخش، باورهای قدرتمند کننده را جایگزین باورهای محدودکنندهای نماید که در تمام این سالها ذهنم را برای فقر طراحی کرده بود؛
دانشگاهی که تا با آگاهیهای خالص “دوره روانشناسی ثروت ۳ “، مرا به این اطمینان برساند که، برای راه اندازی کسب و کارم، نیاز به سرمایه اولیه هنگفت ندارم، بلکه نیاز به باورهای ثروتآفرین دارم؛ نیاز به تشخیص هدایتهای خداوند و حساب کردن روی آنها دارم؛ نیاز به شناخت علایقم و ارزشمند دانستن آنها دارم؛
نیاز به پرورش توانایی حل مسئله دارم؛ نیاز دارم باور کنم همه ی شغل ها پتانسیل یکسانی برای ساختن ثروت دارند اما آنچه مرا به ثروت واقعی میرساند، رفتن در مسیر علایقم است؛ باورهای ثروت آفرین ساختن درباره علایقم است؛
به آگاهی هایی نیاز دارم که قدرت “تشخیص اصل از فرع” را به من بیاموزند تا به جای تلاش برای یک شبه پولدار شدن، قدم به قدم باورهایم را تقویت کنم؛ برای خلق ثروت بیشتر، با کسب و کارم ارزش بیشتری خلق کنم، مسائل بیشتری را در جامعهام حل کنم و به این شکل ظرف وجودم را برای دریافت ثروتهای بیشتر، بزرگتر کنم.
آن روزها،به راهنمایی مثل ۱۲ قدم نیاز داشتم تا در یک فرایند تکاملی و لذتبخش، گاری سنگین و زهوار در رفته باورهای محدودکننده را از دوشم باز کند، مرا از مسیر سنگلاخی باورهای محدودکنندهام، به مسیر هموار و لذتبخش باورهای قدرتمندکننده هدایت کند. راهنمایی که به من یاد بدهد تا فکر خدا را بخوانم و آسان شوم برای آسانیها.
چقدر خوب میشد اگر آن روزها میدانستم خداوند چگونه فکر میکند و چه قوانینی بر جهانش مقرر کردهاست؟!
چگونه میتوانم قوانین آفرینش را درک کنم؛ با این قوانین هماهنگ شوم و کنترل همه جانبه زندگیام را در دست بگیرم.
چقدر خوب میشد اگر راهنمایی عملی در دستم بود که به من میفهماند مهمترین اصل در رسیدن به خواستهها، ساختن باورهای هماهنگ با آن خواسته است. راهنمایی عملی که باورهای هماهنگ با خواستههایم را به من میشناساند و چگونگی ایجاد آنها را در عمل با من تمرین میکرد.
آن روزها راهنمایی مثل دوره کشف قوانین زندگی میتوانست آگاهیهای فراموش شدهی قبل از تولد را به یادم آورد. همان آگاهیهایی که هر بار در قالب رؤیا و آرزو در دلم زنده میشد، ولی ترمزهای مخفی ذهنم و باورهای کهنه و محدود کنندهای که ذهنم را برنامه ریزی کرده بود، مجالی به بروز آنها نمیدانند.
در حالیکه وجود راهنمای مثل دوره کشف قوانین زندگی، بدون نیاز به آزمون و خطا، چگونگی شناساییِ این ترمزها و حذف آنها را به من یاد میداد تا بدون تقلا، خواستههایم به صورت طبیعی وارد زندگیام شوند.
آن روزها راهنمایی نیاز داشتم تا زندگی به سبک قانون سلامتی را به من بیاموزد و این خوشبختی را به من هدیه دهد که هم تناسب اندام داشته باشم، هم انرژی بالا برای حرکت در مسیر اهدافم و هم سلامتی کامل جسمانی.
به خاطر ثباتم در این مسیر، خداوند همانگونه که وعده داده بود، بیش از آنچه می خواستم به من نعمت بخشید و مرا به فراتر از آرزوهایم رسانید. نعمت هایی در قالب ثروت، روابطی عالی، دوستانی فوق العاده، سلامتی و.. به قول قرآن: چه کسی وفادارتر از خداوند به عهد خویش است.
به عبارت بهتر، تضادهایی که در مسیر تغییر زندگیام با آنها مواجه شدم، خواستههای بسیاری را در دلم زنده کرد و پایداری من در این مسیر، تمام آن خواسته ها را وارد زندگی ام کرد. اما با اطمینان می گویم برای من با ارزشترین پاداشِ استمرار در این مسیر، تولد خانواده صمیمی عباس منش و تجربهی بودن در جمع صمیمی این خانواده است.
داستان تولد خانواده صمیمی عباس منش و تلاش ما برای بهبود همیشگیِ این خانواده این است که:
آگاهی های منتشر شده در این محیط، ردپاهایی باشند برای همهی افرادی که آمادهاند تا شرایط زندگی خود را به سمت دلخواه تغییر دهند.
من هرگز فراموش نکردم که وجود مأمنی مطمئن مثل خانواده صمیمی عباسمنش، چقدر میتوانست مسیر را برایم هموار و تغییر را برایم آسان و لذت بخش کند.
برای همین، مانند پدری که به خاطر گذراندن کودکیاش در فقر و کمبود، به خاطر تمام آرزوهایی که بر دلش مانده، تمام اسباب بازیهای که نخریده، تمام کیک تولدهایی که نخورده ، تمام هدایایی که نگرفته و تمام بازیهایی که تجربه نکرده است، میخواهد بهترینِ همهی اینها را برای فرزندش انجام دهد، تصمیم گرفتم تمام آنچه را برای شما بسازم که در مسیر این تغییر، با تمام وجودم جای خالیاش را احساس کرده ام.
خانواده صمیمی عباسمنش متولد شده تا همراه و راهنمایی باشد برای شما که آمادهی تغییر شده ای و این جملات الهام بخش را می خوانی؛
- برای شما که مثل من متعهد شدهای تا رؤیاهایت را باور کنی؛
- برای شما که متعهد شدهای تا به جای کوچک کردن خواسته هایت، باورهایت را بزرگ کنی؛
- متعهد شده ای تا به شیوه ی بی حاصل قدیمی شک کنی و قوانین خداوند را بشناسی تا بتوانی برنامهنویس زندگی خود باشی.
بنیان خانواده صمیمی عباس منش بر پایه اشاعه توحید و یکتاپرستی است تا همه ما که اینجا جمع شدهایم، همواره به یاد داشته باشیم:
خداوند به عنوان سیستمی که این جهان را آفریده و هدایت میکند و تنها منبع قدرت و ثروت است، مقرر کرده تا زندگی ما در دست باورها و فرکانسهای خودمان باشد.
همه ما به یک اندازه به این منبع قدرت و هدایت وصل هستیم اما به اندازهی ایمان به این نیرو و هماهنگی با قوانین این سیستم، به این منبع وصل میشویم و این اتصال را به شکل: آزادی مالی، آزادی زمانی، رابطه عاشقانه، سلامتی، شغل مورد علاقه، آرامش و در یک کلام خوشبختی تجربه میکنیم.
تنها کار زندگی ما این است که قوانین این نیرو را بهتر بشناسیم و در اجرای آن بهتر شویم.
این تنها راهی است که کنترل آگاهانه اتفاقات زندگیمان را در دست خودمان میگذارد. هیچ چیز بیشتر از این به شما احساس آرامش میدهد که احساس کنی کنترل زندگیات در دست خودت است.
این جنس از آرامش، رمز جاری شدن هموارهی نعمتها به زندگی است.
سلام به همه دوستان ارزشمندم و استاد عباسمنش عزیز
بالاخره بعد از روزها که عضو این سایت بودم تصمیم گرفتم اولین ردپامو اینجا به جا بزارم
جریان آشنایی من خیلی زیاد تصادفی بود توی شرایط روحی روانی خوبی نبودم که یه دوست رو توی خیابون میبینم کسی که سالها ازش خبر نداشتم وقتی از حال من باخبر میشه بهم پیشنهاد این سایت رو میده ولی من مقاوم بودم به این داستانا به استاد عباسمنش و هیچ وقت پیگیر نشدم تا حدود یکسال بعد که دیگه واقعا دوست داشتم یه تغییری اتفاق بیفته توی زندگیم
همه چیو ول کرده بودم اومده بودم تهران که متفاوت باشم که حالم خوب بشه ولی نبود تاااا یه شب که گریه و استرس از دست دادن شخصی که دوسش داشتم نمیزاشت بخوابم سایتو باز کردم عضو شدم و از نشونه امروزم رو نشونم بده شروع کردم
حرفای استاد بهم آرامش میداد انگار همون چیزی بود که میخواستم بشنوم و دیگه نتونستم کنار بکشم شده بود دلیل آرامشم و هرروز مصمم تر میشدم که نه زندگی معنایی بالاتر ازین داره قوانین ثابتی داره باید یاد بگیرم و بسازم آرزوهامو همونطور که استاد ساخته ولی سخت بود انتخاب دوره برام
خیلی ازبین دیدگاه ها سرچ کردم که کدوم دوره رو شروع کنم احساس نیاز به همه رو داشتم و با دوره قانون آفرینش شروع کردم و خیلی لذت بخشه برام حتما دیدگاهمو میزارم و حتما حتما میام میگم که چه معجزه های قشنگی توی زندگیم اتفاق افتاد….
مررررسی از همگی
آرزو موفقیت و شادی میکنم برای همگی..
اول تشکر وسپاس از خدای خوبم که در مسیر زندگیم تحت هرشرایطی دستم را گرفتِ و نشانه ها رابرای هدایتم به من نشان میدهد.
باسلام خدمت شما استاد گرامی.
من چند روز است که با سایت شمااشنا شده ام وبادیدن فایلهای رایگان سایت نور امیدی در وجودم روشن شد که (پس من هم میتوانم به خواسته هایم برسم.)
حدود ۴ سال است که با قدرت جذب اشناشده ام ،ولی از انجا که عجول هستم و فکر میکنم اگر خدا میخواهد بدهد، باید سریع وخوبش رو بدهد ،مدام بدنبال نتیجه سریع بودم وداشته هایم را زود از یاد میبردم.
یک سالی بود که در موضوع مورد نظرم اتفاقات خوبی می افتاد ولی من اصلا انها را قبول نداشتم و فکر میکردم حتما باید یک شبه اتفاق بزرگی بیفتد و زندگی ام را بادیگران مقایسه میکردم و مدام به جای شکرگزاری ،افسوس میخوردم.
تقریبا ۲۰ روز پیش همان چیزهای خوب وزیبا از زندگیم بیرون شد و بعداز اینکه انها را از دست دادم متوجه اشتباهم شدم
)از قدیم گفته اند؛ وقتی چیزی را از دست میدهی تازه قدرش را میدانی)
همین اتفاق برای من افتاد.
از خداخواستم دوباره فرصتی به من بدهد تا زندگیم را از نو بسازم.
خداروشکر با گروه شما اشنا شدم و متوسل شدم به قران و با نگاه کردن فایلهای شما و دیدن شرایط مالی و عاطفی شما انگیزه ام برای شروع دوباره زیادتر شده.
خدایاشکرت که همیشه بهترین حامی من هستی
سلام خدمت خدای جانم ودستان نابش
اینکه خیلی اتفاقی باسایت آشنا شدم بعد به سمت فایلایرایگانی که تو تلگرام واینستا بود کشیده شدم وبعد فهمیدم اینا دوره های استادن وراه رو اشتباه رفتم واول مقاومت کردم وبعد فهمیدم من از اساس اشتباه رفتم وباحذف تمام فایلااا وارد سایت شدم وحسم هرروز بهتر از دیروز شد ومعنای درست درلحظخ بودن روبهم اموخت یعنی خدا همیشه با ماست اگر خودمونو گول نزنیم با باورهای غلط،من نزدیک یکسال واردسایت شم پستی بلندی داشتم ولی امیدم بخدا زیاد بوده ومن شای از لحاظ شغل شغلی نداشته باشم ولی قوانین خدا بی نظیر ومن روبه سمت ثروت هدایت کردد وبا گذشته تفاوت فراوان دارم وذات انسانیت رو در من پی ریزی کرده که بتونم خود واقعیم باشم وبا شرک های مخفی درونم بجای مقاومت مقابله کنم خدایاشکرت دراین خانواده صمیمی قرار گرفتم
سلام آقای عباس منش عزیز
و گروه تحقیقاتی عباس منش
من چند ماهی هست تو سایتتون عضوم ولی تا الان کامنتی نزاشته بودم
من ۱۷ سالمه؛از سن ۱۵ سالگی با همچین چیزایی آشنا شدم،نه خیلی تخصصی اما یه چیزایی رو فهمیدم تا به الان…
به خودم قول دادم که سال ۱۴۰۰ با استفاده از فایلای رایگان شما به پول خرید دوره هاتون برسم…
و نمیدونید که چقدررر خوشحالم که با سایتتون آشنا شدم…
سایتی که هر سوالی دارم میام از اینجا میپرسم
روش فکر میکنم و در نهایت تصمیم میگیرم
و اینم نمیدونید که چقدر خوشحالم با سن کم
این سنی که همه دخترای اطراف من درگیر رنگ لاک و مدل لباساشونن
من از ۱۵ سالگی تا الان که دارم تحقیق میکنم
بازم احساس میکنم هیچی نمیدونم
اما سال ۱۴۰۰ برای من خیلی خاصه
من مطئنم و به خدای خودم ایمان دارم
خلاصه خواستم اعلام حضور کنم♡
سلام فاطمه جان!
خواستم تحسینت کنم عزیزم، چقدر از اعتماد به نفس و احساس ارزشمندیت خوشم اومد، با این جمله زیبا که گفتی تو دورانی که هم سن و سال های من دنبال رنگ لاک ناخنشون هستن من دنبال تحقیق هستم. دنبال پیشرفت و موفقیت و رشد هستم. تو جز یکی از ۵٪ انسان هایی هستی که میخوای شرایط متفاوتی رو بگیری به همین دلیلم متفاوت فکر میکنی و عمل میکنی. بنابراین بسیار تحسینت میکنم و افتخار میکنم در محلی حضور دارم که چنین انسان های بی نظیری در اون هستن افرادی که اونطوری که جامعه حرکت میکنه و باور میکنه حرکت نمیکنن و باور نمیکنن بلکه اونجوری که خداوند ازشون انتظار داره اونجوری که سعادت و ثروت و سلامتی و موفقیت و روابط خوب و چیزهای خوب ایجاد میکنه باور میکنن و عمل میکنن و یکی از همون کارها وقت گذاشتن روی خود و سرمایه گذاری روی خود هست که ارزشمندترین کاری که یک فرد باید انجام بده و مهمترین سرمایه گذاری زندگیشه. عاشقتم امیدوارم که خیلی پیشرفت کنی و به هر چی میخوای برسی و چرخ زندگیت هر روز روان تر و بهتر و لذت بخش تر باشه.
سلام عرض میکنم خدمت استاد عزیزم من حدود ۵ سالی هست که با شما آشنا شدم اوایل از فرط خوشحالی که چقدر با شما به خواسته هام نزدیک شدم در پوست خود نمیگنجیدم مطمئن بودم که منم یه اسفندی خاصم اما الان که دارم اینو براتون مینویسم شاید ناامید ترین آدم روی زمینم انگار هرچی تلاش میکنم بیشتر از خواسته هام فاصله میگیرم امروز دست به یه کار احمقانه زدم وبا دفتر یکی ازاین آقایون تماس گرفتم ونارضایتیم رو اعلام کردم الانم منتظرم که هر لحظه بیان ببرنم نمیدونم چرا نتونستم اون چیزی بشم که باید میبودم از خودم شرمنده ام که نتونستم کاری انجام بدم همینطور از بچه هام که اینهمه با هم به خواسته هامون توجه کردیم اما نتونستم بهشون نشون بدم که میشود اما نشد شاید این آخرین باری باشه که وارد سایت شدم اما برای شما آرزو میکنم که تمام اون چیزی رو که میخواید بدست بیارید به این جمله خیلی اعتقاد داشتم من نه آنم که زبونی کشم از چرخ و فلک چرخ بر هم زنم ارغیر مرادم گردد ایمان ابراهیم خواستم وضعیتم اینه زندگیم خیلی با زندگه شما شباهت داشت فکر میکردم منم مثل شما بتون زندگیمو اونجور که دلم میخواد بسازم امااااااا نتونستم متاسفمممم
سلام استاد عباس منش
درحدود 3ماه پیش به پیشنهاد خواهرم،شروع به گوش کردن فایل های رایگان تون تو تلگرام کردم.از اون روز تا به الآن شاید بهترین دلیلی که منو پای فایلهای شما نگهداشته حال دل خوب هستش و شاید من تو بدترین شرایط مالی استارت زدم به گوش کردن و احساس میکنم روند خوبی رو دنبال میکنم…
به هر حال،خدا رو شاکرم از اینکه با شما و گروه تحقیقاتی عباسمنش آشنا شدم.
شاید تا این لحظه به پیشرفت مالی چشمگیری نرسیده باشم ولی باور و ایمانم به الله یگانه قطعی و صددرصد هستش و ایمان دارم مدار به مدار شرایط، امکانات،ارتباطات،افراد و مکانها نسبت به ایمانم تغییر میکند و به نفع من و آرزوهایم خواهد شد.
از شما بخاطر تمام حضورتان سپاسگزارم.
سلام استاد
کاش ماادما یاد بگیریم وقتی همه چی خوبه به شرایطمون مغرور نشیم و تو خواب غفلت نباشیم
بدی نکنیم
و بدونیم اگر مسیر بد بریم ممکنه کار به جایی برسه که تغییر خیلی سخت بشه
پس تو شرایط خوب ، به ظاهر موافق دنیا دلخوش نکنیم
و فکر اینده باشیم
فکر اینکه اگاهی عمل سلامتی ثروت و روابط خوب ایجاد کنیم
رابطه خوب با خدا بسازیم
تا پشتوانه ما باشن
خدا کافیه
به نام خالق مهربانم صادقانه بگم خیلی وقت بود به سایت مراجعه نکرده بودم با دیدن ویدیو بی نهایت لذت بردم قبلا در قبال حرفهایتان مقاومت داشتم بهتر توضیح بدم در یه جاهایی بهم بر می خورد در یه جاهایی تشویق می شدم در یه جاهایی شک میکردم یه مدت سایت شما را رها کردم الان راحتر می تونم نظر بدم الان حرفهای شما را سریعتر و بهتر می فهمم فک کنم ۴ سالی شد به قول شما استاد عباس منش عزیز کار کردن روی بارها نامحدود هست تا پایان عمر خیلی می گفتین کامنت دوستان را بخونید هر چند با ارزش هستند اما من به خصوصیات خود واقف هستم به جای خوانندن کامنت ها بیشتر کتابهای صوتی مثل استر هیکس و کتابی همچون بخواهید تابه شما داده شود بجویید خواهید یافت و … قبلا خیلی به خودم دیکته میکردم که باید کامنت ها را بخونم واقعیت اش از هر کس یه نظر یه کامنت بیشتر گمراه میکنه نتیجه ای هم حاصل نمیشه من در این راه هزینه کردم یه چیز را راحت بگم من دیگه کلا با دنیا تعارف ندارم خیلی ها دوست دارن کامنت ها شون بوی گل و بلبل بده اما من هم به قول خودتون عمل کردم و میکنم دونستن مهم نیست عمل کردن مهم کائنات به عملکردهای ما پاسخ میده من یه پاشنه آشیل زندگیم را یافتم علاقه ، علاقه به پیدا کردن به شغل و حرفه به دور از نظر کل آدمهای جهان حتی تو کتاب رویاهایی که رویا نیستند اشاره کرده بودید شاید ایده ای که به ذهن میرسه خیلی مسخره باشه اما من عمل کردم و حال ام خوبه و خدا شکر در حال پیشرفت هستم قدرتمندترین کلامهای شما که در ذهن من هک شده این بود که رفته رفته هدایت می شوید و بیشتر سعی می کنم به سایت شما مراجعه کنم چون وقتی فایلهای شما را نگاه میکنم و گوش می کنم نجواهای ذهنی من تبدیل به گفته های شما میشه وقتی یه کاری میکنم یا اتفاقی می افته سریع صدای شما تو ذهن ام میاد مثلا بهم میگید برو جلو هدایت میشی من تونستم توام میتونی و بعد ها فهمیدم که نتیجه گوش دادن به فایلهای شما نتیجه اش باورسازی ماثر هست من با توجه به قوانین عالم هستی و آموخته هایم شما را تحسین و آرزوی خوشبختی و فراونی بیشتر از این که دارین را می کنم استاد عزیز واقعا به ۳ سال پیش شاید بیشتر به عقب نگاه میکنم اول این دارم روی ایمان ام کار میکنم روی باورهایم روی قوانین عالم هستی روی خواسته ها و در کل من از ۴ سال پیش کلا هر روز آموزش میبینم من روزی نشده که آموزش نیبینم و روزم را با بطالت بگذرونم آموزش میتونه روزی ۱ ساعت یا ۱۰ دقیقه باشه قبلا فکر میکردم البته اینم بگم خدا را شکر اونقدر روی کنترول افکار کار کردم و یا روی احساسم هر لحظه روی خودم مانیتور زدم تا ببینم تو چه وضعیتی هستم به قولی هر کس خودش را بهتر بشناسد به نوعی خدا را بهتر شناخته حتی می تونم بگم تو این ویدیو می تونم نظر بدم دقت میکردم واقعا کسی بخواد با دیدن این فایل اون فایل سریع به یه نتیجه مطلوبی برسه نمیشه اما یه روزی مسیرش را پیدا میکنه ایمان دارم بسته روانشناسی ثروت شما شاهکار هست من واقعیتش تو تلگرام با قیمت کم فروش میشه اما من خرید نکردم بسته های آموزشی شما با حلال و حرام اینها کاری ندارم اول خودم را در جایگاه شما گذاشتم گفتم اگربا خودت اینکار را میکردند خوشت می آمد یا اینکه این عملکرد تو چی را نشون میده بعد دیدم بله فرکانس کمبود توش هست به کمک ایزد منان هزینه بسته های شما را با شغل جدیدم فراهم می کنم در کلام آخرم می خوام به دوستان این کامنت را بذارم کسی که به سایت عباس منش وارد میشه خواه بخواهد یا نخواهد روزی تبدیل به عباسمنش میشه این یک قانون هست ما به هر چیز فکر کنیم روزی تبدیل به آن می شویم در کل الگوی زندگی من هستید استاد بزرگوار با قانون عالم هستی آرام آرام جلو می روم همیشه این آرزو را دارم آن طور که صحیح هست بفهمم نه آنگونه که دوست دارم روی ماهتون را می بوسم و از خدای متعال که از رگ گردن به من نزدیک هست و در فکر من هست بی نهایت سپاس گذارم و هر یک از ما جزی از خدا هستیم و سعی میکنم بیشتر زمان ام را به منبع عالم هستی وصل کنم حس خوب حال خوب و این را بگم یه زمانی به اشتباه اونقدر در مورد تجربه حس و حال خوب پیش رفتم که نعمتی که داشتم را از یاد بردم همیشه فکر میکردم خدای متعال این حس و حال خوب چطوری هست تا اینکه یه مدت سیستم ذهنی ام به هم ریخت حتی نمی توانستم در این مورد با کسی حرف بزنم کلا قاطی کرده بودم تا اینکه بعد یه مدت حالم خوب شد یه آرمش گرفتم و بعد دیدم حس و حال خوب را من همیشه داشتم اما اونقدر دیکته کردند منم فکر کردم که چی هست و الان فهمیدم حس و حال خوب یعنی آرامش حس سبکی و خونسردی اونقدر تو تیتر آموزشها از حس و حال خوب حرف میزنن آدم فکر میکنه که چی هست به حال خودش شک میکنه کامنت ام طولانی شد اما یه تصمیم گرفتم بیام هر روز یه فایل تصویری شما را ببینم واقعا انرژی گرفتم
سلام به شما با این درک فوق العاده تون واقعا بهتون تبریک میگم که اینقدر عالی درک و عمل کردین و من واقعا شما رو تحسین میکنم وواقعا سپاسگزارم از این کامنت شما چون خیلی چیزهارو بهم یاداوری کرد و بهم حس خوبی داد چون دقیق الان داشتم سعی میکردم یک فکر مو کنترل کنم ولی هی افسارش در میرفت ولی با کامنت شما حس میکنم الان افسارشو تا جایی در دست دارم و اومدم تشکر کنم از شما و ببه خصوص استاد فوق العاده که همچنین اگاهی های فوق العاده رو با تمام وجودش برای من میگذارد 😁😉
خداوندم شکرت که من در راه درست قرار دادی خدا متشکرم متشکرم متشکرم به خاطر اینکه در این مسیر فوق العاده حضور دارم و اماده ام خدایا عاشقتمم 🐥
با سلام
چقدر این جمله ی شما زیبا بود ویکی از باورهای من ،هرکسی وارد مسیر استادعباسمنش بشه چه بخواد چه نخواد یک عباسمنش خواهد شد 👌👏👏🌹
پیروز وسربلند باشید🌹
سلام به شما.ممنون بابت نوشته هاتون چقدر حالم عوض شد .از خدای بزرگ واستاد عزیز بابت همه انچه در اختیارم گذاشته سپاسگزارم.
باور قشنگیه تبدیل به عباسمنش شدن.بعضی چیزها مثل یک تحفه عجیب غافلگیرت می کنه.حتی فکرشم محشره.
شاد وسعادتمند باشید
با سلام خدمت استاد و برادر و راهنمای خوبم و همراه مهربانش.امیدوارم لحظه به لحظه زندگیتون بهتر و لذت بخش تر از همیشه باشه
سلام روزتون بخیر
امیدوارم این پیام رو استاد عزیز بخونن
من مدت کوتاهی هست با ایشون آشنا شدم و عضو سایت شدم دیشب در عالم رویا خوابی دیدم که ایمان دارم به حرف های ایشون
در خواب دیدم صحبت هایی که از استاد تو ذهنم بود و گوش داده بودم روی ماسه های دریا نوشته شده و همزمان تصویر آن و آدرس سایت عباسمنش روی آسمون نوشته شده بود و در خواب متعجب بودم از این اتفاق خیلی حس خوبی داشت از خدامیخام زودتر دوره ها رو بخرم و با ایمان مسیر ایشون رو ادامه بدم