مصاحبه با استاد | چگونه وارد مدار خواسته ام شوم - صفحه 9 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری مصاحبه با استاد | چگونه وارد مدار خواسته ام شوم
    198MB
    20 دقیقه
  • فایل صوتی مصاحبه با استاد | چگونه وارد مدار خواسته ام شوم
    18MB
    20 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

329 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سیما گفته:
    مدت عضویت: 3533 روز

    به نام خدا

    خدایاهرآنچه دارم ازآن توست.

    خدایاتنهاتورامی پرستم وتنهاازتویاری میجویم.مارابه راه راست هدایت فرما.راه کسانی که به آنهانعمت داده ای

    سلام‌به استادعزیزم وخانم شایسته مهربون ودوستان باصفا که کامنتهای عالی مینویسن.

    منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن

    منم‌که دیده نیالوده ام به بددیدن

    وفاکنیم وملامت کشیم وخوش باشیم

    که درطریقت‌ماکافریست رنجیدن

    نمیدونم چراهمین الان این شعربه‌ذهنم رسید..اماچون گفته شدنوشتم.

    این فایل چندسال پیش یعنی دقیقاهمون زمانی که ضبط شدروی سایت قرارگرفت ومن چندین باردیده بودمش.امانمیدونم چرا کامنتهای قبلی مربوط به‌همون زمان‌روش نیست.⁦.مهم اینه که پرازآگاهیه وقراره ماروبه‌مداربالاترببره^⁩

    چیزی که ازمطالب این فایل برام بولدشداین بودکه مادراستادبااینکه طبق گفته های استادازشرایط زندگیشون، اصلاشرایط سفرمکه رونداشتن امااین آرزورودرخودشون نکشتن.بااینکه درشرایطی زندگی میکردن که میدونستن این آرزوخیلی دورازدسترسه امااینقدراین خواسته قوی بود که بهش فکرمیکردن وهمیشه گوشه ذهنشون بودوبالاخره هم جهان کارخودش روکردوابروبادومه وخورشبدوفلک دست به کارشدن تابنده امیدوارخدا وبه آرزوش برسونن.

    واین برای من درس داشت .خیلی درس داشت.اینکه خواسته هامون روباشرایط فعلیمون مقایسه‌نکنیم واونا رونکشیم . به قول استاد:هرخواسته ای که به ذهنمون میرسه حتما قابلیت اجابت شدن روداشته وبه راحتی خواسته هامون روکنار نذاریم .چون خداوندهمه چیز میشود همه کس را

    به شرط اعتقاد

    به شرط پاکی دل

    به شرط طهارت روح

    به شرط پرهیزازمعامله باابلیس

    یه خاطره درموردیکی ازاقواممو.ن یادم اومد. نمیدونم این بنده خداچقدرآرزوی زیارت خانه خداروداشته. ایشون استاددانشگاهه وچندین سال پیش دقیقا درزمان حج تمتع به سمیناری چندروزه درکشورعربستان وشهرجده دعوت شدوچون همزمان بامناسک حج بودایشون تونست درمراسم عرفه وقربان شرکت کنه وخانه خداروزیارت کنه وبدون هیچ هزینه ثبت نام وسفرو….وباهزینه دولت کاملاغیرمنتظره مشرف بشه به خانه خدا.اینهاهمه کارخداونده که این همزمانیهاروبه این زیبایی رقم بزنه .مابنده چنین خدایی هستیم .کافیه بندگیش روکنیم .اماامان ازاین ذهن فر اموشکارکه رام کردنش خیلی انرژی نیازداره.

    تبریک میگم به استادعزیزبه خاطراین حرکت قشنگ که مادرشون روبه آرزوشون رسوندن وازخدامیخوام که کمک‌کنه درراه راست ثابت قدم بمونیم.

    سپاسگذارم استادعزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    م امیری گفته:
    مدت عضویت: 2442 روز

    بنام خدا

    با سپاس از استادِ جان و مریم نازنین

    این کامنت رو در حالی می‌نویسم که رد پایی باشه بر مداری که هستم

    این فایل رو زمانی گوش دادم که دیشبش، شب سخت و خیلی سخت رو گذروندم

    دیروز بعد از بارها و بارها بالااورن سخت، سردرد بی وقفه

    ساعت 11 شب راهی بیمارستان شدم و دکتر گفت که میگرن هست و آمپول و…

    اما در تمام اون لحظاتی که درد داشتم بخدا میگفتم بهم بگو چرا این درد رو دارم تجربه میکنم

    بهم یه نشونه بده

    علت این درد رو بگو

    چون قهوه زیاد خوردم؟

    چون قانون سلامتی رو ناقص عمل میکنم؟

    چون بی خوابی زیاد دارم؟

    بگو چرا خدا….

    متوجه شدم من خواسته ای دارم که چون تو ذهنم بسیار دور از دسترس میبینمش

    خواسته ای دارم که خودم رو لایق نمیدونم

    باعث شد من هر چقدر در طول روز برای آزمون استخدامی میخونم ذهنم و وجودم نمیتونه بخودش حق بده که آقاجان کافیه

    تو لایقش هستی

    و شب رو کم می‌خوابم که باز بیشتر بخونم

    که بسا خودم رو لایق بدنم که بابا منم قبول میشم

    …..

    استاد تو فایلشون گفتن هیچ رویایی اونقدر بزرگ نیس که برآورده نشه

    البته این بسته به اون احساس لیاقت فرد داره

    کی اون حس رو میده به ما؟

    خودمون

    کی اون احساس رو‌نمیده و میگه تو لایق نیستی؟

    متاسفانه باز هم خودمون

    من این شب ها، اینگونه زجر کشیدن ها رو تجربه میکنم در حالیکه در کنار من افرادی هستن که در طی 1 ماه فقط ساعت بیکاری شون درس خوندن ولی به خواستشون رسیدن، چرا؟

    چون خودشون به خودشون حق میدن

    خودشون خودشون رو لایق می‌دونن

    همه بحث ها به خودِ ما برمیگرده

    هیچ کس اون بیرون نیس

    استاد گفت باید بیفتی تو مسیر درست خواسته ات

    با دویدن هیچیییییییی درست نمیشه

    و من این جمله دومی رو بارررررررها تو زندگی تو زمینه های مختلف تجربه کردم

    بارهای باررررررر

    ولی دویدنم همراه با باورهای غلط، ترس و استرس و نگرانی بود

    خیلی دویدم گاها بی هدف، گاهی چون ملت میدویدن منم میدویدم که عقب نمونم، گاهی چون اشاره میکردن که ضرر ندارد تو هم بدو…..

    اینها فقط 4 جمله اس و من سالها رو باختم بخاطر دویدن های بی هدف، بی مقصد، بدونِ چرایی و با احساس بد

    خیلی وقتا تو زندگی به بقچه ام نگاه کردم دیدم همی دارم و هیچی ندارم که صد البته دلایل اش تو دوره احساس لیاقت برام باز شد

    این داستان بقچه ام رو با یه مثال بازترش میکنم

    یادمه دبیرستانی که بودیم نزدیکای عید می‌رفتیم یه شهر تفریحی اطرافمان که خانما به قصد خرید میرفتن

    خواهرم و دختر خاله امم میرفتن

    یه بار خواهرم کلیییی خرید کرد و وقتی برگشت، داداشم بهش گفت چیزایی که خریدی رو بیار نگاه کنیم

    آورد: کارت پستال، چندتا زنجیر رنگارنگ، تی شرت راحتی و جا سورمه ای، کاسه قشنگ و….

    شبش بابام گفت بریم تولد فلانی

    خواهر گفت من که لباس ندارم

    پدرم گفت همین هفته کلی پول دادم

    برو ««هرچی با پولت خریدی رو بپوش»»»

    اینجا بود که بقچه خواهرم همه چی داشت ولی هیچی هم نداشت

    استاد میگه فاصله تو با خواسته هاتُ فقط احساس خوب پُر می‌کنه

    و من اون دفعاتی که فقط میدویدم خبری از احساس خوب نبود….

    استاد جان ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  3. -
    سعیده گفته:
    مدت عضویت: 421 روز

    سلامی دوباره به همه ی اعضای سایت بهشتی.

    خلاصه داشتم میگفتم استاد….

    دیروز داشتم در مورد حرکت به مدار اسونیها و اتفاقات خوب و اسان شدن برای اسانیهای اونروزم صحبت میکردم و گفتم خدا میدونه چه اتفاقات خوب دیگه ای تا شب قراره بیفته!

    خلاصه بعد از ارسال کامنتم،در حالیکه سرکار بودم،پسر کوچکم زنگ زد و بعد احوالپرسی،به صورت سوالی گفت:مامان،تو چقدر قشنگی؟

    گفتم:قربونت بشم.تو چقدر قشنگی؟

    گفت همونقدر که تو قشنگی!

    خدایا اگه این عشق ورزیدنها تو نیستی پس چیه؟

    گفتم گوشی رو بده پدرت.

    به همسرم گفتم امیرعلی(پسر بزرگترم)که از مدرسه اومد بفرستش بره سر کوچه مرغ بخره اومدم خونه برای ناهار بپزم.

    گفت باشه.

    خلاصه ساعت یک و نیم رسیدم خونه.

    دیدم همسرم نه تنها مرغ رو پاک کرده‌،بلکه اونو هم پخته!!!

    خدایا اگه اینا اسونی نیست پس چیه؟

    خلاصه دم غروب تا درب هال رو باز کردم غروب زیبااااا رو دیدم.

    خدا رو توی رنگ نارنجی اسمون دیدم.

    خدا رو با دیدن ابرهایی دیدم که دورشون نارنجی شده بود.

    خدا رو وقتی دیدم که شب هلال ماه رو تو اسمون دیدم.

    خدا رو وقتی دیدم که دیگه در مقابل صحبت های نادلخواه همسرم واکنش نشون نمیدم و همون لحظه یادم میره.

    خلاصه اینو یادم رفت بگم.طرفای ساعت 8 شب رفتم نانوایی سنگک سر کوچه.

    فروشنده نان به تنها کسی که گفت میخوای نون رو برات تکه تکه کنم،من بودم.

    چون همیشه ازش درخواست چاقو میکردم برای تکه کردن نان.

    یه مدت که دیگه چاقوشون گم شده،خودش ازم میپرسه برات تکه تکه کنم؟

    و با همون وسیله ای که نون رو از تنور میاره بیرون واسم تکه میکنه.

    خدایا شکرت.

    این یعنی خدا دل بنده ها رو برات نرم میکنه‌.

    استاد دیشب موقع ظرف شستن یه الهام بهم شد که از لحظه حالت لذت ببر.

    اینکه احساس خوشبختیم رو موکول به رسیدن به خواسته ی خاصی نکنم.

    نگم بذار وقتی خونه دار شدم خوشحال باشم.

    نگم وقتی ماشین خریدم خوشحال باشم.

    نگم وقتی حساب بانکیم پر شد خوشحال باشم.

    نگم وقتی همسرم درامدش رفت بالا اونموقع خوشحال باشم.

    خیلی عجیب بود.

    این حرف رو که شما هزاران باربهمون گفتید.

    ولی من دیشب تازه یک ذره از این اگاهی رو درک کردم.

    امروز تو مسیر رفتن به سر کار در حالی که پیاده از کوچمون رد میشدم،

    گفتم خدایا من خوشبخت ترین زن روی زمینم.

    چون منو افریدی.

    منو لایق تجربه جهانت قرار دادی.

    من خوشبخت ترینم چون دو تا از بنده های بهشتیت رو فرزند من قرار دادی تا در کنارشون تجربه های لذت بخش داشته باشم.

    من خوشبختم چون یه خانواده 4 نفره هستیم که کاری به هیچکس نداریم.

    خدایا من خوشبختم چون همین الان با دوتا پای سالمی که بهم بخشیدی دارم زیر اسمونت راه میرم.

    خدایا شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    نوشین پورشفقی گفته:
    مدت عضویت: 1669 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به استاد بزرگوار

    بانو شایسته گرامی

    و تمام دوستان عزیزم

    گام 17 مهاجرت به مدار بالاتر

    صد در صد وقتی شرایط تغییر میکنه که خودمون از درون تغییر می‌کنیم.

    رسیدن به خواسته ها معنوی ترین کار دنیاست .درسته که الان به اون خواسته هام نرسیدم ولی از این همه تضادی که از لحاظ مالی دارم میبینم که وقتی به خواستم برسم میتونم به یکی کمک کنم یا

    به خدا نزدیک بشم .وقتی ثروتمند بشوم با تقوا تر میشوم .میشه از شخصیت و مهارتهامو تغییر بدم .میتونم باورامو تغییر بدم .و این هم با تکرار و تمرین امکان پذیره .برای اینکه تغییر کنی باید خودمون رو درگیر این آگاهی ها کنیم .وقتی خودمون رو درگیر این آگاهی ها کنیم میتونیم تسلیم مشکلات نشیم نا امید نمیشیم و در تنهایی خودمون با خودمون فکر می‌کنیم این آگاهی ها رو با خودمون تکرار می‌کنیم و درون همون تکرار به آگاهی هایی میرسیم و طرز فکرمون رو به ما نشون میده .

    مثلا :

    من سعی میکنم که تقوا داشته باشم و سعی می‌کنم این ویژگی رو در خودم بیشتر کنم

    با اینکه خیلی وقته به این آگاهی ها گوش میدم

    و این جمله رو هزاران بار شنیدم که من با افکارو و باورهام زندگی خودم رو خلق می‌کنم و جلسه اول روانشناسی ثروت 1و تمام فایلهای استاد شنیدیم که شغل خاص،نه کشور ،نه جنسیت و …هیچ عوامل بیرونی دلیل بر ثروتمند شدن نیست و من فکر میکردم که خیلی این آگاهی ها رو درک کردم و دارم با همین باورا زندگی میکنم

    اما امروز دو جا دو تا ماشین خوب دیدم و داشتم به خودم میگفتم که اینا چه کاری دارن میکنن که این ماشینارو خریدن و دارن اینطوری خرید میکنن

    ولی الان میفهمم که وقتی استاد میگن این افکار و باورامون هستند که نتایج رو رقم میزنن من حتی آنقدر هم به این جمله (آگاهی)باور 100 درصدی نداشتم .حالا که درونم رو کنکاش می‌کنم و باورهامو میبینم درمورد نوع شغل و باورهایی که در مورد فراوانی دارم و حتما باورهای داغون و محدود کننده ای که هنوز از وجودشون در درونم دارم و خبر ندارم بایدم نتایجم همین چیزا باشه .

    امیدوارم دیگه ذهن منطقی ام باور 100 درصد داشته باشه که تمام اتفاقات و شرایط و آدمهایی که داخل زندگیه من میای نتیجه باورها و فرکانس های خودمه و باید از درون تغییر کنم تا دنیای بیرونم تغییر کنه .خداروشکر روانشناسی ثروت 1 رو دارم و با خودم تعهد میبندم که اگر میخوام نتایج مالی ام تغییر کنه باید تمرکزی روی این دوره فوق العاده کار کنم انشالله از نتایج مالی ام چند وقته دیگه مینویسم

    .این کامت رو برای میزارم تا یادم نره که درونم رو باید تغییر بدم

    در پناه الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    مروارید رضایی گفته:
    مدت عضویت: 1337 روز

    سلام خدمت شما استاد گرامی‌

    خیلی حس خوبی بود که از رسیدن مادرتون به خواسته اش گفتین با این حس عالی ( من مادرم فوت کردند ولی اینقدر برای رسیدن یه مادر به خواسته اش خوشحال شدم که انگار واسه مادر خودم اتفاق افتاده )

    ایمان شما به قدری برای من و شخصی که باهاشون توی رابطه هستم بی نظیر هست که یکی از خواسته های من و ایشون این است که بتونیم بیایم امریکا و شما و خانم شایسته عزیز رو از نزدیک ببینیم و باهاتون گفتگویی از نزدیک داشته باشیم توی همون فرکانس بی نظیر شما باشیم …

    الان که دارم اینو مینویسم هیچ شرایطی نداریم و بدهی داریم ولی داریم هر دو تلاش میکنیم البته بیشتر ذهنی و در راستای کنترل افکار و ساختن باورهای ایمان که قلبمون میگه درسته و داریم سرکارمون رو میریم و هر‌روز با امید تازه روزم رو شروع میکنم و کار جسمی که میدونم باید انجام بدم و اقدام داشته باشم انجام میدم ولی فقط نصف روز و نصف روز دیگه کتاب میخونم و ویس گوش میدم و فکر میکنم به این قوانین و با عشقم راجب این موضوعات حرف میزنیم و لذت میبریم از زندگی به لطف خدا

    تا ماه پیش دقیقا توی مدار همون نازیبایی ها بودیم و همش سختی پشت سرهم (مداری که اسان شده بود سختیها)

    ماشین خراب میشد ، وسایل برقی خونه خراب میشد بچم مریض شد که حتی بیمارستان بستری شد و توی رابطه ام با عشقم همش بحث و ناراحتی پیش می اومد و بدهی که دیگه هرچی وام میگرفتم بازم تموم نمیشد و اوضاع از هر بعد ناراحت کننده ولی از زمانی که گفتم بسته و گفتم من اینارو به وجود اوردم و حالا نمیخوام و شروع کردم و به کنترل افکار و ندیدن این مشکلات و میگشتم یه مورد خوب یه مشتری خوب یه نکته از رابطه ای که دوسش دارم و …پیدا میکردم.

    سخت بود اولش ولی الان توی همین مدت کم

    مشتری هایی که باید صد بار زنگ میزدم که پول بریزن خودشون واریزی انجام میدن و چند ساعت بعد خبر میدن که پول ریختن و اعتماد کامل بهم دارن و دوباره همه چی الان به قدری خوب و اسون شده که خبری از ماه پیش نیست شکر خدا

    (من چند سال با شما اشنا شدم و فایل گوش میدم ولی همیشه یه مقطع خاص و دوباره فراموش میشد و استمرار نداشتم مثلا پارسال برج ابان من تا قدم 4 رو خریدم ولی بعدش دوباره جدیش نگرفتم و حال خوبم زود فراموش شد و ادامه ندادم و دردش رو کشیدم و دوباره از ماه پیش دیگه با ایمان کامل فقط دارم به شما گوش میدم و کنارش کتاب برتری خفیف رو میخونم و هنوز مدت خاصی نگذشته کلی نتیجه خیلی خوب دارم که از اون مدار پس کله خوردن و اون همه سختی پشت سرهم اومدم به مداری که نمیگم الان همه چی عاالیه ولی دیگه به اون سختی نیست و احساس رضایت دارم توی رابطه ام با عشقم و دخترم ، مالی داره روبراه میشه و مشتری ها اعتماد قبل رو دارن ،حال درونم خیلییی بهتره و امید دارم به این مسیر و با حال خوب دارم پیش میرم و هر روز با شوق جدید برای همون روز شروع میکنم و با اشتیاق 6 صبح بیدار میشم و به چیزهایی که خوشحالم میکنه فکر میکنم و ناراحتی ها رو میبینم و رد میشم و دوباره به خوشحالی هامو و خنده های دختر خوشگلم فکر میکنم و رابطه ی قشنگم رو تصور میکنم و مشتری های خوبی که دارم و میگم اینا واقعیه و اون اتفاقات که دوست ندارم واقعی نیس و احساسم رو سعی میکنم بالا نگه دارم

    خیلی خوشحالم که توی این مسیر قشنگ منم با شخصی که دوست داریم همو ،هستیم و هر دو شمارو قبول داریم و یه الگوی خیلی خوب هستین برای ما و داریم لذت میبریم از زندگی 🫂

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  6. -
    حسین نیساری گفته:
    مدت عضویت: 810 روز

    با سلام خدمت استاد جااااان و خانم شایسته عزیز

    چگونه وارد مدار خواسته هامون بشیم به این شکل است که خانم شایسته دارن زحمت می کشن برا ما با همین فرمول وارد مدارهای بالاتر می‌شویم فقط با استمرار این راه هست که هر چقدر در این مسیر باشی فرکانس های ارسالی قوی تر هست به جهان هستی و باعث می شود ایدها شرایط ها و موقعیت های بهتری وارد زندگی ما شود و وقتی مدارت عوض میشه خودت جنس عوض شدنش رو می فهمی که توام با آرامشه

    الهی شکر بخاطر همه چیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  7. -
    طیبه مزرعه لی گفته:
    مدت عضویت: 700 روز

    به نام ربّ

    سلام با بی نهایت عشق برای شما

    رد پای روز 24 بهمن رو با عشق مینویسم

    امروز هم مثل هر روز بهشتی و جذابم ،یه روز بهشتی تر و بی نهایت عالی تر بود

    وقتی تمرین ستاره قطبیم رو که در گوگل درایوم یه سری چیزارو هر روز ثابت مینویسم که درمورد تمرکز و خدا هست رو خوندم و بعد چیزایی که میخواستم در طول روز انجام بشه توسط خدا ،نوشتم و مادرم گفت برم نون بخرم

    وقتی حاضر شدم تا برم ،به قدری هوا عالی بود و بهشتی که فوق العاده حس خوبی داشتم

    نمیدونم چی شد تو راه، اینستاگرام رو باز کردم و دیدم صحبت های استاد فرشچیان رو که میگفت دو ساعت میخوابیدم

    من این مصاحبه و صحبت هاشونو چند ماه پیش شنیده بودم حتی دیروز به یادم اومد و گفتم وقتی استاد فرشچیان روزی دوساعت میخوابید و بعد فقط طراحی و نقاشی کار میکرد ،پس منم میتونم

    منم میتونم نخوابم و خدا بارها بهم‌گفته که نخواب کمکت میکنم

    من اگر ادامه دار بشه بیدار موندنم و کار ذهنیم بیشتر بشه و روی باورهام‌کار کنم و روی پیشرفت مهارتم در نقاشی و طراحی رو بیشتر کنم ،صد در صد میتونم به چیزایی که به چشم میبینم و خدا بهم الهام میکنه رو به تصویر بکشم‌

    مثلا من از پارسال یه عالمه از ابرای آسمون طرح برای نقاشی از خدا ایده گرفتم و به قدری زیبا بودن که طراحی ابرا دقیقا به شکل فرشته و یا شکل هایی که واضح میدیدم بودن و من عکس گرفتم

    و به هر کس نشون میدم میگه تو واقعا این عکس رو گرفتی

    مگه میشه انقدر دقیق طراحی بشه با ابر توی آسمون .

    و من توی دلم فقط یه جواب دارم براش

    خداست که دیده من طراحیم ضعیفه ،و وقتی بهش گفتم بلد نیستم

    ابرارو جوری برای من طراحی کرد که من فقط دور گیری کنم و شکل اصلی بدست بیاد

    و من هیچ کار دیگه انجام ندادم

    اما یه سری چیزا هم‌به چشم میبینم و نمیتونم به تصویر بکشم

    که باید طبق گفته استادم و استادی که در ورکشاپ بود و ازش راهنمایی خواستم ،گفت که باید تمرکز بذاری روی طراحی بدن انسان و حیوانات و چیزای دیگه

    باید آناتومی بدن یاد بگیری و فیگور و چیزای دیگه

    باید مثل یه پزشک اعضای بدن انسان رو بشناسی و بدونی چجوریه

    و اگر سه سال متمرکز بشی روش بعد 3 سال هر چی رو ببینی به راحتی میتونی به تصویر بکشی

    مثل استاد فرشچیان که میبینه و فقط قلم به دست میگیره و دستش حرکت میکنه و به تصویر میکشه

    خدایا کمکم کن تا اراده ام رو قوی کنم و تمرین کنم

    دلم میخواد ایده هایی که بهم دادی رو به تصویر بکشم

    من تو دفتر 107 آرزو نوشتم که میخوام نقاشیام رو هر کس ببینه اسم خدا به زبانش جاری بشه

    دلم میخواد یاد بگیرم حتی تو کشیدن نقاشی هم خودخواهانه نقاشی بکشم و فقط و فقط به حس خوبی که از خدا میگیرم و حالم خوب میشه فکر کنم

    دلم میخواد یاد بگیرم به اصل توجه کنم و به قول استاد عباس منش

    اگر به اصل توجه کنید باقی چیزها خود به خود به زندگیتون میاد

    خدا از باطن شما آگاه هست و میدونه که چی میخواین

    شما روی خودتون و تغییر شخصیتتون کار کنید خدا خودش خوب بلده در زمان مناسب و در مکان مناسب چیکار کنه

    خدایا شکرت

    من میدونم مثل همیشه که ریز به ریز هدایتم میکنی وبی نهایت کمکم میکنی از این به بعد هم کمکم میکنی

    امروز 24 بهمن خدای من، من رو به هموار ترین مسیر ها هدایت کن دلم میخواد یاد بگیرم

    دلم میخواد بهم بگی و به تصویر بکشم هرآنچه که باید به تصویر کشیده بشه

    و در این مسیر سعی میکنم تعیین تکلیف نکنم و تو بگی و من انجام بدم

    خیلی دوستت دارم ربّ من

    وقتی برگشتم خونه کارم رو شروع کردم

    طراحی کردم ، اصلا متوجه نشدم چجوری درست درمیومدن خدا داشت دستمو حرکت میداد، چند صفحه شروع کردم و از کتاب طراحی بدن انسان طراحی کردم

    آینه دستی رنگ کردم برای فروش

    رد پاهامو نوشتم که برای چند روز رو ننوشته بودم

    بعد داشتم کار میکردم تو اینستاگرام رفتم و فایلای تیکه ای رو ببینم که یه صحبتی بود گوش دادم میگفت

    خدا بفهمه به یکی تکیه کردی صاف میزنه همونجا

    خدا بدش میاد تو از چیزی امنیت بگیری

    خدا میگه ، وقتی روی زمین راه میری مواظب باش زمین نبلعتت ،مواظب باش آسمون رو سرت فرود نیاد ،

    بعد من به خدا میگم خدایا نمیاد ، آسمان رو سر کسی فرود نمیاد ، اینا بهشون بگی میخندن

    میگه چرا؟ میگه وسط همه امنیت هات ،نا امن باش ،

    خدا بفهمه به یکی تکیه کردی صاف میزنه همونجا

    خدا از تکیه کردن بنده هاش بدش میاد

    وقتی به خدا میگی تنها دارایی من اینه

    خدا میگه تنها دارایی تو منم

    ،اونو بزنین

    میدونی اگه خواستید خدا کارتون نداشته باشه

    برید بگید خدایا ما نیستیم

    ببین خدا چند بار زد؟

    و چه اهمیتی داره ،رفیق چیه اصلا

    خدا انقدر رفیق میریزه سرت

    رفیق کیلو چند ؟

    من به خاطر اون رفیق برم افسرده بشم

    به خدا بگم خدایا دل اونو با من نرم کن ،

    خدا میگه دلشو … اونو اونو میگه

    یعنی آدرس ندید به خدا ، خدا بدش میاد تو از چیزی امنیت بگیری

    وقتی این حرفارو شنیدم گفتم خدای من اگر ذره ای وابستگی درمن دیدی ،که تو از خودم بهتر منو میشناسی ، تا زمانی که آماده نشدم ،خودت میدونی چی میگم

    نمیخوام‌ ببینمش

    زمانی ببینمش که آماده ام

    که رها شدم و فقط و فقط تو رو در وجودش میبینم

    اون لحظه گفتم من تو رو میخوام ربّ من و کمکم کن

    فقط از تو آرامش بگیرم

    تا زمانی که یاد نگرفتم و وقتی نگاه کردم به فردی هنوز وابستگی باشه ،من نمیخوام ببینمش

    من دلم میخواد یادم بدی که من تو رو ببینم

    فقط و فقط تو رو ببینم

    هر کسی به من محبت و عشقی داد ،محبت و عشق تو رو ببینم نه اون فرد رو

    من این روزا دارم آگاهی های دوره عشق و مودت جلسات 6 تا 11 رو سعی میکنم در عمل انجام بدم

    و یه سری تمرینات برای خودم طراحی کردم

    و دارم انجامشون میدم

    یکی از تمریناتم اینه که وقتی به آدما نگاه میکنم و یا کاری برای من انجام میدن

    سریع به خودم میگم که این ها دستی بودن از دستان خدا و یادم باشه که خداست داره به من محبت میکنه از طریق این آدم و اینو میگم و ذوق میکنم که خدا چقدر حواسش به من هست و دوستم داره

    مثلا وقتی میرم کلاس رنگ روغنم ،هنرجوهایی که توی کلاس ما نیستن، به من محبت میکنن به طرق مختلف

    یکی چای میخره برام

    یکی میگه ناهار خوردی اگه نخوردی بگیرم

    به طرق مختلف خدا با بی نهایت دستانش به من محبتشو میرسونه

    همه اش کار خداست

    خدایا شکرت

    من تازه یاد گرفتم ، از همه چی بگذری یعنی چی

    گفت مهم نیست

    بعد خدا امتحانت کنه

    تنها دارایی من خداست

    تازه متوجه شدم که با اینکه تو این مدت گذشتم از پول و یه سری چیزای دیگه و از جایی که فکرشم نمیکردم واریزی میومد

    اما هنوز کامل از چند تا موضوع نگذشتم و الان فهمیدم که برام مهمه

    وقتی تنها دارایی رو خدا بدونم و بگذرم از همه چی دیگه هیچی برام مهم نیست

    دلم‌میخواد خدا یادم بده خودخواهانه عشق ورزیدن رو

    دلم میخواد خودخواهانه ببخشم

    برای اینکه خودم حالمو خوب کنم و لذت ببرم در همه جنبه ها خوخواهانه باشه رفتارم

    مثل خدا

    که مثلا خودخواهانه میبخشه که وقتی به خدا میگی، ببخشید سریع میبخشه و میگه بخشیدمت ولی سعی کن دیگه تکرار نشه و در مسیر من باشی

    اما اگر باز هم از نا آگاهی کاری کردی که نباید میکردی ، میبخشمت ولی سریع حالتو خوب کن

    و میگه ، چون من دلم میخواد تو حالت همیشه خوب باشه

    یا وقتی بی نهایت عشقش رو خودخواهانه میبخشه و لذت میبره از ارسال این همه عشق

    دلم میخواد منم یاد بگیرم لذت ببرم ،خودم لذت ببرم و حالم عالی باشه

    خدایا شکرت

    خیلی خیلی دوستت دارم

    برای تک تکتون بی نهایت عشق و شادی و سلامتی و شادی و ثروت و نعمت ار خدا میخوام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      سیده ملیکا مرتضوی گفته:
      مدت عضویت: 747 روز

      به نام خدای بی نهایت که هرچه داریم از اوست

      سلام طیبه جانم

      سلام عزیز دلم

      سلام خواهر دوست داشتنی من …

      امیدوارم حالت عالی باشه …

      لحظه به لحظه ی کامنتت رو حی کردم …

      مخصوصا اونجا که گفتی

      وقتی تمرین ستاره قطبیم رو که در گوگل درایوم یه سری چیزارو هر روز ثابت مینویسم که درمورد تمرکز و خدا هست رو خوندم و بعد چیزایی که میخواستم در طول روز انجام بشه توسط خدا ،نوشتم

      سریع کپیش کردم تا یه جا بنویسم و خودمم این کارو انجام بدم ….

      عالی هستی دختر

      خیلی لذت بردم

      از مسیرت

      از با خدا لذت بردنت

      از هدایت های خدا

      از دستان خدا

      مخصوصا وقتی گفتی

      یکی از تمریناتم اینه که وقتی به آدما نگاه میکنم و یا کاری برای من انجام میدن

      سریع به خودم میگم که این ها دستی بودن از دستان خدا و یادم باشه که خداست داره به من محبت میکنه از طریق این آدم و اینو میگم و ذوق میکنم که خدا چقدر حواسش به من هست و دوستم داره

      به خودم گفتم ملیکا

      تو هم باید همینطور باشی ….

      فقط به خدا تکیه کن …اون برات همه چیزهههه

      عاشقتم دخترررر

      هنرمند بی نظیر …

      امیدوارم هر کجا هستی دلت شاد باشه …

      و منتظر نتایج بی نظیرت هستم

      در پناه الله یکتا باشی نفسسسس

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    محمد شادی گفته:
    مدت عضویت: 818 روز

    بادورود به استاد عباس منش عزیز وخانوم شایسته عزیز من این فایل زیبا رو اولین بارم هست که میبینم ولی متأسفانه ناقص هست چرا کاملش و نزاشتین از تمام دوستان که این فایل رو به طور کامل می‌دونن از کدام قسمت سایت میتونم پیدا کنم راهنمای بکنن‌ممنون میشم . استاد چقدر عالیه که انسان در شرایطی که باشه که بتونه آرزوها و خواسته های عزیزانش رو برآورده کنه .درسته همانطور که استاد میگن اگه در مدار خواسته هامون قرار بگیریم رسیدن به خواسته ها اجتناب ناپذیر ه .استاد چقدر خوشحال بودن از رفتن مادرشون به مکه چه لذت داره ولی افسوس که بعضی ها مثل خودم مادرمون به رحمت خدا رفته و نمی‌تونیم این لذت رو تجربه کنیم . همواره خدارو شاکرم که من رو با این قوانین بی نقص آشنا کرد خدایا شکرت .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  9. -
    محسن حیدری گفته:
    مدت عضویت: 3635 روز

    سلام به استاد عزیزم

    خیلی وقته که روی فایل های رایگان کامنت نگذاشتم و فقط نگاه میکردم و روشون تعمق میکردم ولی این فایل 20 دقیقه ای فوق العاده زیبا رو که نگاه کردم و هدایت شدم بهش ی حسی بهم گفت بیام کامنت بنویسم و فرررریاااد بزن استاد حرفهای شما رو باید با طلا نوشت و چقدر صحبت هاتون درسته و من تو این چند سال به لطف خدای مهربان و آموزش های شما چقدر نتیجه گرفتم شاید نتایجم از دید دیگران اینقدر بزرگ نباشه ولی از نگاه خودمم خیلی بزرگه و واقعا خودم و آموزش های شمارو تحسین میکنم …. من به صورت موازی دارم راهنمای عملی و قانون آفرینش رو دارم جلو میبرم و تلفیق این دو تا چقدر عالیه که توی هر کدوم از جلسات دوره هاتون چیز های بسیار بسیار زیبا رو دارم یاد میگیرم متاسفانه انسانهای جهان به یک درصد هم این حرفها رو باور ندارند به همین دلیل است وضعیتشان در فقر و جنگ و بیماری هستند …. چون به قول استاد خودشون نام آگاهانه انتخاب کردند و اگر فقط به اندازه سر سوزن بخواهند که تغییر کنند خداوند هدایتشان میکند …. یکی از بزرگترین سپاسگزاری های من آشنا شدن با شما و آموزش های شماست هر روز تو تمرین ستاره قطبی جز یکی از خواسته هام هست که حداقل به اندازه یک ساعت هم که شده روی آموزش هام کار کنم و دقیقا طبق قانون فرکانس این اتفاق رخ میده …. ی زمانی آرزوی درآمد 20 میلیونی برام رویا بود ولی الان تو مدار درآمد صد میلیونی هستم و این حاصل کار کردن روی خودم و لطف خداست و همچنین دستی از دستان خدا آموزش های استاد عباس منش هست …

    در پایان عرایضم تشکر میکنم از خانم شایسته و استاد عزیزم که این پروژه مهاجرت رو راه اندازی کردند و با گذاشتن فایل های گذشته به ما قانون رو یادآوری کنند …

    ممنونیم از شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  10. -
    فتح الله جلیلی گفته:
    مدت عضویت: 915 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته گرامی و همه اعضای عزیز سایت استاد عباس منش.

    موضوعی که میخوام در موردش براتون بگم اصلا ربطی به این فایل با ارزش استاد نداره فقط گفتم یه توضیحی درباره خودم بدم شاید بعضی از دوستان مثل من باشند و با خوندن این مطلب جرقه‌ای تو ذهنشون بخوره.

    من حدود دو ساله که در سایت استاد عضو شدم و چند تا از دوره های استادو تهیه کردم و به نظر خودم خیلی تغییر کردم.

    از نظر مالی خدارو صد هزار مرتبه شکر پیشرفت خیلی خوبی داشتم و اصلا با دو سه ساله پیش از زمین تا آسمون تفاوته ولی فکر میکردم از نظر اخلاقی هم تغییر کردم تا دیروز.

    من از اون روزی که آمدم تو سایت خیلی به خانمم میگفتم که تو هم بیا عضو سایت بشو ولی همش بهم میگفت که تو فایلهارو ببین برام بگو تا در موردش صحبت کنیم و با صحبت‌های استاد موافق بود تا اینکه حدود یک هفته پیش بلاخره عضو سایت استاد شد و خودش شروع به گوش دادن فایل های استاد کرد.

    دیروز تو فایلهای دانلودی رایگان یه فایلی گوش داده بود که به من زنگ زد گفت تو فکر میکنی از نظر شخصیتی عوض شدی منم با اعتماد به نفس بهش گفتم صد در صد ولی جوابش چیزی بود که ذهنه منو دیروز تا به الان مشغول کرده.

    ازش نپرسیدم کدوم فایل بوده ولی بهم گفت استاد تو اون فایل گفته اگه قبل از اینکه بیاید عضو سایت بشید و روی شخصیت خودتون کارکنید از یه مسئله کوچیک بهم میریختید و هنوز هم بعد از اینکه میگید من چند ساله عضو سایت هستم و دارم روی خودم کار میکنم واز یه چیز کوچیک بهم میریزید شما هیچ تغییری نکردید فقط ادای آدمهای که تغییر کردند در میارید فقط بلدید حرفهای قشنگ بزنید ولی در عمل صفر صفر هستید.

    این جرقه‌ای بود که تو ذهنم خورد که نباید ادا در بیارم باید واقعا شخیصت خودمو تغییر بدم.

    فقط خواستم این مسئله رو با دوستان عزیزم در جریان بزارم که شاید بعضی از دوستان مثل من باشند و آنها هم یه کمی فکر کنند شاید واقعا تغییر نکردیم فقط ادا در میاریم.

    امیدوارم همه دوستان عزیزم هر کجا که هستند موفق وپیروز باشند.

    خیلی خیلی از شما سپاسگزارم که وقت گذاشتید و کامنت منو تا آخر خوندید.

    انشالله همیشه سالم و خوشحال و خوشبخت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: