شیوه مدیریت انتقادات - صفحه 7


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری شیوه مدیریت انتقادات
    447MB
    35 دقیقه
  • فایل صوتی شیوه مدیریت انتقادات
    16MB
    35 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

413 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    حسین یزدانی گفته:
    مدت عضویت: 2558 روز

    به نام خدا.

    سلام استاد عزیز.

    خدا رو شکر میکنم که تو مسیر دریافت این آگاهی ها قرار گرفتم.

    استاد چه تی شرت قشنگی تنتون بود.خیلی خوش لباس تر شدید. تبریک میگم بهتون.

    استاد همین طور که شما داشتید صحبت می‌کردید من و همسرم داشتیم با هم گوش میکردیم.

    و هر دوتامون به نشانه ی تایید صحبت‌های شما سرمون رو تکون می‌دادیم و فایل رو قطع میکردیم و در موردش صحبت میکردیم.

    استاد من و همسرم به دلیل تجربه های ناخواسته ای که تو زندگیمون داشتیم در مورد مسائل مالی یه جورایی خودمون، خودمون رو مورد انتقاد قرار می‌دادیم.

    اینم امروز با این فایل شما متوجه شدم.

    دیدم راست میگه استاد، چرا ما اینقدر داریم خودمون رو عذاب میدیم و ته ذهنمون میگیم به خودمون دیدی فلان جا اگر این کار رو نکرده بودی الان وضعیتت این نبود.

    اگه پولت رو فلان جا سرمایه گذاری نکرده بودی الان خیلی بهتر بودی.

    اگر با فلانی شریک یا دوست نشده بودی الان کلاه سرت نمی‌رفت.

    و بینهایت اگرهایی که مثل پتک میزنیم تو سر خودمون.

    و بازم در تایید صحبت‌های شما چون خودمون از کارهای گذشتمون انتقاد میکنیم به همین خاطر هم خانواده هامون هم دست میزارن روی همین مسئله و از ما انتقاد میکنن و استاد نمیدونی چقدر اعصابم به هم میریزه،

    مخصوصا مادرم که اگه یک سال روی کنترل ذهنم کار کنم، نیم ساعت با مادرم باشم چنان ناامیدم میکنه که باید سر بزارم به کوه و بیابان.

    البته دوستش دارم و اونم خوبی ما رو میخواد و بنده خدا دلش میسوزه برامون.

    و تنها مسئله ای هست که من و همسرم همین که در موردش نقد میشیم که الان فهمیدم جذب خودمون هست خیلی به هم میریزیم و احساس بدی پیدا می‌کنیم.

    ولی در مواردی که نتیجه دستم هست و دارم باهاش زندگی میکنم اگرم نقد بشم اصلا با خنده جواب طرف رو میدم.

    اینم با این فایل متوجه شدم.

    استاد من تو بحث تربیت فرزندانم یه جورایی رها هستم.

    بهشون گیر نمیدم، (گیر میدم ولی نه اونجوری که ازم فراری باشن، اتفاقا بیشتر با هم دوست میشیم)

    خلاصه چون نتیجه دستمه و رابطه ی خوبی با هم داریم و ازشون راضی هستم و همیشه سپاسگزار.

    هر وقت یکی بهم میگه این جوری با بچت رفتار نکن، یا خوب نیست با بچت این قدر راحتی،

    در کل میخواد یه نقدی بکنه.

    اولین چیزی که به ذهنم میاد نتیجه هام هستن و لذت و آرامشی که با بچه هام تجربه میکنم و در آرامش کامل به طرف میگم خیالت راحت، تو جوش بچه های من رو نزن.

    یه داستان دیگه هم که از نقد شدن در موردش به هم میریزم همون بحث فایل قبلی، الگوهای تکرار شونده 2.

    من به خاطر جذب این نوع رفتار در دوستان و بحث کاری که یا تقصیر کار میشدم یا متضرر،

    خیلی وقتا خودم رو نقد میکردم تو ذهن خودم،

    تو معلوم هست دوباره چه غلطی کردی که این آدمم سوار سرت شد، اینم بهت ضربه زد.

    و به محضی که یکی بهم میگفت با فلانی کار نکن یا دوستی نکن،به شدت حالم بد میشد.

    که به لطف آموزه های شما استاد عزیزم دارم تازگیا از این نقدها پند میگیرم.

    چون تازگیا میرم تو جاده خاکی ولی به محضی که متوجه میشم اصلاحش میکنم. خیلی فاصله ی وارد شدن تو یه مسیر به قولی نادرست و بیرون اومدن ازش کم شده، و خدا رو شکر میکنم از این بابت.

    (بعضی وقتا با این کامنتهام میگم الان استاد میگه بابا تو دیگه چقدر درب و داغون بودی، هیچ اشتباهی تو دنیا هست که تو نکرده باشی)

    و خلاصه امشب با همسرم تصمیم گرفتیم که (طبق اموزه های دوره ی عزت نفس)

    ما فارغ از اینکه چه نتایجی تو زندگیمون داریم خودمون رو ارزشمند بدونیم.

    گفتم بیا جدا کنیم وجود ارزشمند خودمون رو از هر عامل بیرونی که معیار ارزش گذاشتن آدم‌هاست.

    ما واقعا زندگی آرومی داریم، رابطه‌ی زیبایی داریم، فرزندان سالم و پاکی داریم که خیلی هم با وجود پول و ثروت فراوان نتونستن اینها رو به دست بیارن.

    پس ملاک ارزش آدمها مال و اموال نیست.

    همین که از وجود خدا هستیم ارزشمندیم. و پول و ثروت نتیجه ی ارزشمند دونستن خودمون هست و خداوند اجابت کرده و این ما هستیم که باید اجازه ی ورود بدیم به زندگیمون با حذف ترمزها،

    که از خداوند میخوام که این دفعه تو این مسیر ثابت قدمم بداره،

    خدا نگهدارت استاد گلم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 36 رای:
    • -
      سمیه زحمتکش گفته:
      مدت عضویت: 1625 روز

      به نام خداوندبخشاینده مهربان

      از مطالبتون بسیار لذت بردم

      مخصوصا کلام آخر

      همین که از وجود خدا هستیم ارزشمندیم

      چقدر آرومم کرد

      خدایی که از روح خودش در ما دمید وما را اشرف مخلوقات کرد

      وقتی فهمیدم از سخنان استاد که روح ما از خدا هیچ وقت جدا نمیشه اینقدر آروم شدم وخیالم راحت شد که دیگه شاید از تقلا کردن برای هر کاری دست برداشتم واین ما هستیم که از اون دور میشیم که احساس خلا داریم که فقط با خودش پر میشه

      سپاسگزارم بابت دوستان که در این سایت دارم توحیدی وارزشمند

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    سارا مرادی همت گفته:
    مدت عضویت: 1057 روز

    وَلِیَعْلَمَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ فَیُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ ۗ وَإِنَّ اللَّهَ لَهَادِ الَّذِینَ آمَنُوا إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ

    آنان که علم بهشون داده شده که تشخیص بِدن چی حقِ و از طرفِ خداست و بهش ایمان دارند و دل هاشون در برابرش خاشعِ و خداوند هدایت میکنه مومنان را به راه راست

    سلام استاد جونم

    از صبح چند بار فایل و گوش دادم و فکر کردم

    وقتی تجربه هامو مرور اجمالی کردم دیدم از وقتی که آگاهی های فایل ها رو درک کردم و تبدیل به عملم شده ،دیگه نه از کسی انتقاد کردم نه مورد انتقاد قرار گرفتم خداروشکر

    این در حالیکه که همیشه تو ذهنم میز محاکمه برپا بود تا آدم‌ها رو محکوم کنم و پیروزِ پرونده خودم باشم

    البته گاهی این خصلت دالی میکنه اما خداروشکر در لحظه مچ شو میگیرم و هدایتش میکنم به راه راست .

    این و مینویسم شاید چراغ راهی باشه برای کسی که انرژی حالِ خوبش و دریافت کنم .

    من چون خیلی بقیه رو انتقاد میکردم البته بصورتِ موزیانه در ذهنم ، همیشه نگرانِ قضاوت و انتقاد بقیه بودم

    من این قانون و الان با تک تک سلول هام درک کردم که به هر چی توجه کنم ( مخصوصا گفتگوهای درونی)

    همون و تو زندگی ام گسترش میدم

    هزار بار امتحانش کردم از مسایل پیش پا افتاده تا چیزهای مهم

    به محض اینکه توجه من به حدی رسید یعنی احساسات درگیرش شده ، بلافاصله نتیجه شو دیدم

    تو بحث انتقاد هم به این نتیجه رسیدم

    اگه انتقاد سازنده باشه ،احساس خوب بهم میده

    اگه احساس بد داد باید سریع دکمه اعراض و زد

    تو آیه ایی هم که نوشتم خدا میگه کسانی که بهشون علمش و دادم تشخیص میدن چی مسیر راه راست و چی نیست

    من خودم اگه تقوی داشته باشم خدا خودش بقیه کار ها رو برام آسون میکنه دیگه

    فعلا که لیزر فوکوسم روی هدفم ، وقت ندارم به انتقاد بقیه فکر کنم

    اما از خدا خواستم خودش درجه تقوی و در من بالا ببره که در شرایط مشابه تشخیص بدم که راه راسته یا باید اعراض کنم

    استاد جونم خیلی سپاسگزارتونم که عاشقانه تدریس میکنید

    مریم بانو ، ملکه پارادایس دوستت دارم که با قلمِ زیبات مینویسی

    عشقت و از تک تک کلمه هایی که مینویسی با قلبم دریافت میکنم عزیزم

    استاد ی چیز خنده دار بگم

    از روز شنبه که تصمیم گرفتم ذات مرد و تحسین کنم و توجه کنم به وجه زیبای ذات مرد ، خیلی شدید مورد لطف و عنایت آقایون قرار میگیرم

    بخدا تحسین کردن غوغا میکنه

    استاد خیلی خیلی خیلی خوشحالم که هدایت شدم به راه کسانی که خدا بهشون نعمت داده

    وقتی کامنت بچه ها رو میخونم فقط سپاسگزاری میکنم بابت وجود این همه آدم بینظیر

    و البته این سایت روزی رویا و خواسته ی شما بوده که خداوند اجابت کرده

    طبق قوانین ثابتِ خداوند منم رویاهام و باور دارم

    الهی بینهایت شکر

    خدا جونم به اندازه قطره های بارونت عاشقتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 56 رای:
  3. -
    زهرا بلاغی گفته:
    مدت عضویت: 2720 روز

    استاد جانم ، همین چنتا فایل اخیرتون ، خودش یه دوره کامله!! چه برسه به دوره کشف قوانین ! از خدا میخام منو در مدار اگاهی های ارزشمند این دوره قرار بده.

    صبح این فایلتون رو گوش دادم اما چیزی نیومد بنویسم به خودم گفتم نه من این موردو ندارم!

    الان داشتم به این فکر میکردم که قبلا چقد این بودما!!! انتقاد میشد ازم برخورد تند نشون میدادم ، و خودمم نسبت به خودم انتقاد میکردم

    و با کار کردن رو خودم ، با کارکردن و دیدن آموزش های شما بود که من الان اینم که میگم: نه من این موردو ندارم!!!

    خداروشاکرم که خیلی از مسائلی که شاید برا خیلیا اذیت کننده باشه برا ما اصلا بیسش از بین رفته و موردی نمی بینیمش!

    تنها موردی که هنوز وجود داره ولی خیلی کمه ، انتقادهای خونوادس! البته اینم بگم خونواده من چیزی که الان هستن فوق العادست فوق العاده ،

    و انتقادهاشون نسبت به قبل در واقع میشه گفت هیچه!

    این یکی دو مورد اندکی هم که هست ، باید به گفته شما ایگنور کنم و بخاطر توجه خودم به وجود اومده !

    چن روز پیش مامانم یچیزی گفت که‌ واکنشم فقط زدن به کانال شوخی و خنده ( ایگنور) بود ، خواهرمم ماجرا رو میدید

    با اینکه قضیه راجب من بودااا ولی خواهرم برافروخته شد و به مامانم گفت اینجوری نگو ، بعد به‌ من گفت زهرا تو چطوری ناراحت نشدی!!!

    گفتم وا مگه باید ناراحت میشدم ( شکلک خنده ) ،

    اخه چیزی نبود ، مامانم اینجوری فکر میکنه دیگه چون تفکرش با ما فرق داره نه اینکه منظور بدی داشته باشه ک ، مهم نیست مهم اینه من اونجوری نیستم!

    ( همین صحبت شما که خودمونو بزاریم جای طرف و از نقطه نظر اون ببینیم رو من داشتم ب صورت دیفالت انجام میدادم )،

    البته اینم بگم که من از بچهای 12 قدمم ، و شما تو قدم سوم بود فک کنم(من دقیق جلسات رو یادم نمیاد اما حرفا رو خوب یادمه) که توضیحاتی راجع به این مسائل دادید ،

    و الان شده جزیی از شخصیتم ، الان دیگه بدون فکر کردن اون کار درسته رو انجام میدم و این تغییر شخصیته خیلی لذت بخشه.

    جوری تغییر کرده که انگار نه انگار من یه روزی در برابر انتقاد بسیاااار برافروخته میشدم و هزارتا توضیح و دلیل و قسم و ایه به طرف میگفتم و اخرشم تو دلم همه فحشا رو بهش میدادم !

    (اینم بگم تعداد انتقادات به صفر کلوین :) نرسیده ، ولی اونقدری کمه مثلا سالی یکی دوبار ، که عملا میشه گفت صفر )

    ولیییی بد ماجرا اینه که ، من هنوز خودم گاهی از بقیه انتقاد میکنم! این از توقعم میاد که انتظار دارم بقیه کارشونو خیلی عالی انجام بدن! که خب نمیشه جانم . هممون کلی اشتباه داریم کلی نقاط قوت و کلی نقاط منفی ، و هر کس با همه این رفتاراش ، ارزشمنده.

    و بقول استاد در فایل الگوهای تکراری ، ببینم اگر کسی رو با الگویی که داره میتونم بپذیرم ، بپذیرمش و دیگه انتقاد نکنم! اگرم برام سخته خب خطش بزنم دیگ.

    اگرم عضو خونوادس که باید ایگنور کنم اون ویژگیشو و ویژگی های مثبتشو ببینم.

    همونقدری که من خودم از انتقاد بدم میاد ، بقیه هم این احساسو دارن . پس بای بای انتقاد

    از الان همه سعیمو میکنم ، که نه تنها اگر از من انتقادی شد ایگنور کنم ، بلکه در بقیه دنبال ویژگی های مثبتشون بگردم و اونا رو بهشون بگم نه نکات منفی و انتقادات رو ،

    عاشقتونم استاد جانم. مرسی از فایلای ارزشمندتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 28 رای:
  4. -
    سلما مصدق گفته:
    مدت عضویت: 2772 روز

    سلام به استاد عباسمنش عزیزم

    خداروشکر میکنم که این آگاهی های ناب الهی رو دریافت کردم و تا حدودی این آگاهی ها تبدیل شده به شخصیت من. اگر چه خیلییییی جای کار دارم ولی وقتی فکر کردم دیدم خیلی جاها فقططط به خاطر داشتن این آگاهی ها تونستم واکنش مناسبتری به انتقادات نشون بدم. اگر این آگاهی ها رو نداشتم واکنش احساسی شدیدی نشون میدادم. البته بعضی جاها هم با وجود داشتن این آگاهی ها طبق باورهای قبلی درونم رفتار کردم.

    چند وقت پیش کارفرمام بهم یک انتقادی کرد

    و من یکمی فقط یکمی احساساتی شدم ولی خودمو کنترل کردم و گفتم که روش و سبک کار من همینه اما من برای نظر شما احترام زیادی قائلم چون میدونم تجربه بیشتری در این زمینه دارین و حتما به ایده شما عمل میکنم.

    ولی بااینکه تشخیص دادم حرف ایشون درسته و انتقادش سازنده اس، ولی خیلی دیر به حرفش عمل کردم. یعنی عمل کردم ولی یکمی دیر وقتیکه کار از کار گذشته بود.

    در پایان مدت اون پروژه کاری متوجه شدم که همکاران دیگه هم همون انتقاد رو به من داشتن. و این ثابت میکرد که اون انتقاد و بازخورد درست بوده.

    اگر من همون موقع ایده ایشون رو اجرا میکردم خیلی به نفعم بود. اجرای اون ایده یکم شجاعت میخواست. باید متفاوت با روش قبلی عمل میکردم ولی خب بخاطر مقاومت ها و ترمزایی که داشتم از این انتقاد سازنده به نفع خودم استفاده نکردم.

    جالبه وقتی به درون خودم رجوع کردم دیدم آره من خودمم همچین انتقادی رو از خودم داشتم که جهان دارشت بازتاب اونو بهم نشون میداد. من خودمم تو ذهنم داشتم به این کار خودم دقیقا همین ایراد رو میگرفتم و میدونستم این جای کارم ایراد داره ولی سعی نمیکردم که شجاعت به خرج بدم و ایراد خودمو اصلاح کنم.

    اما نکته مثبتش این بود که خوشبختانه من به انتقاد ایشون واکنش شدیدی نشون ندادم و عصبانی نشدم.

    میدونی وقتی بااااور کنی که جهان بازتاب خودته دیگه قضیه گله و شکایت و واکنش احساسی شدید کلا موضوعیت خودشو از دست میده.

    وقتی باور کنی انتقاد یک نوع تضاده که مثل همه تضادهای دیگه باعث رشد و پیشرفت ما میشه. چه اون انتقاد سازنده باشه چه مخرب در هر صورت به نفع ماست. یا اینکه باور کنی انتقاد یه نشونه اس که خدا برات فرستاده که از طریق بنده هاش بهت بفهمونه که کارتو اصلاح کنی و بهترش کنی.

    وقتی که به این درک و اطمینان برسی که وقتی یک رفتاری یا انتقادی از کسی میبینی یه چیزی درون خودت مشکل داره و فقط باید درون خودتو کند و کاو کنی دقت کنی ببینی چه گیرو گوری داری بعد که ایرادتو پیدا کردی شجاعت به خرج بدی و اصلاحش کنی و عملکردتو بهبود بدی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 36 رای:
  5. -
    سولماز ستاری گفته:
    مدت عضویت: 2270 روز

    با سلام ووقت به خیر خدمت استادگرامی و خانم شایسته گل و همه ی دوستان خوبم

    من میخوام از تجربه خودم بگم وقتی که هنوز محرد بودم ،در خونه پدرم ،خیلی مواقع پیش میومد که برادرانم از من انتقاد بیجا میکردند و واقعا قصدشون فقط تحریک کردن احساسات من بود و منم چون اون زمان آشنایی با این مباحث نداشتم به راحتی وارد جنگ و دعوا میشدم.

    اما حالا جوری شده که اگه اونها پشت تلفن یک حرف نامربوط بزنند و واقعا انتقاد بیجا بکنن،خیلی راحت حرف رو عوض میکنم و سعی میکنم هر چه زودتر مکالمه رو قطع کنم ،چون میدونم اگر تا قیامت هم دلیل بیارم اونها قانع نمیشوند پس وقت خودم رو هدر نمیدهم.

    ولی جاهایی بوده که انتقاد شده بهم ،مثلا اینکه ادم زیاد اجتماعی نیستم یعنی خیلی خجالتی هستم که خودم این مورد رو قبول کردم و میدونم که باید روش کارکنم،البته قبلا فکرمیکردم خجالتی بودن یعنی مودب بودن که البته تحت تاثیر تربیت خانوادگی اینجورفکرمیکردم،ولی حالا دیگه فرق میکنه.

    و میدونم که این پاشنه آشیل من هست و باید روی مهارت ارتباط با دیگران کارکنم.

    ممنون و سپاسگزارم از استاد گرامی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  6. -
    سیدجابر سجادی گفته:
    مدت عضویت: 1911 روز

    به نام خداوند یگانه

    سلام خدمت استاد بزرگ ودوست داشتنی

    وهم کلاسی های خوبم

    استاد سپاسگزارم بابت این فایل که واقعا باعشق ظبط کردید

    استاد چقدر در کلام شما آرامش هست چقدر کلام شما توحیدی وپاک است

    ومن

    چقدر درگذشته با انتقاد دیگران در هرزمینه ای بهم می‌ریختم ودرکنترل افکار واحساساتم ناتوان میشدم

    وچقدر راحت نیز دیگران را مورد انتقاد قرار می‌دادم

    وچنان احساساتم شدید میشد از انتقاد دیگران

    که حتی خوابم نمی‌برد وحال و روزم در استرس وناتوانی سپری میشد

    وچون توان راه مقابله با انتقادهای دیگران رانداشتم

    خودن را مورد سرزنش قرار می‌دادم واز درون خودم را پوچ می‌دانستم

    وبه لطف خدای مهربان بعد از آشنایی با استاد واستفاده از فایلهای قانون آفرینش که استاد مفصل توضیح میده در این مورد تونستم قانون را دراین ضمینه درک کنم و روی خودم کار کنم ودیگران ودولت

    وخانواده را مورد انتقاد قرار ندهم و آرام آرام دیگران نیز از انتقاد کردن من دست برداشتند

    این زمانی اتقاق افتاد که من خدای درونم را یافتم

    و ورق برگشت و انتقاد از دیگران ودیگران از من به 90 درصد کاهش یافت

    وبه قول قرآن وقتی که کافران ازپیامبر انتقاد می‌کردند خداوند پاسخ می‌دهد که عزت تو نزد ماست

    یعنی توجه ای به انتقادات انها نکن که احساسات

    جریحه دار میشه

    داستایوفسکی تو تسخیرشدگان نوشته؛

    می‌دانم اگر قضاوت نادرستی در مورد کسی بکنم، دنیا تمام تلاشش را می‌کند تا مرا در شرایط او قرار دهد تا به من ثابت کند در تاریکی، همه ی ما شبیه یکدیگریم

    واین روز هاچقدر ماه کامل وزیباست در آسمان ایران

    خدایاشکرت بابت استاد عزیز ودوستان بی نظیرم

    واین سایت فوق العاده که وجود خداوند را می‌توان احساس کرد

    موفق وخوشبخت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 30 رای:
    • -
      سیده زهرا حمزه پور گفته:
      مدت عضویت: 998 روز

      سلام به شما دوست عزیز و همه ی همراهان این سایت بهشتی

      کامنت شما رو خوندم و لذت بردم تیکه آخر کامنت نوشتید چقدر ماه کامل و زیباست در آسمان ایران ،،دیشب نشسته بودم و داشتم غذا رو آماده میکردم که چشم‌هام از پنجره روبرو به ماه افتاد اول فکر کردم بازتاب لامپ تو شیشه هست ولی خیلی زود متوجه بزرگی و زیبایی ماه شدم ،تا آخر شب به هر بهانه ای ماه رو میدیم و تحسین میکردم ،،دقیقا دو رو پیش نشانه روز من سریال زندگی در بهشت بود که استاد و مریم جان برای ساخت چیکن کوپ داشتن چوب ها رو برش میدادن با اره برقی آخر فایل متوجه ماه شدن و کلی ذوق کردن و فیلم گرفتن و تحسین کردن ،،همونجا گفتم نگاااه زهرا تو کجای کاری نگاهشون کن برا دیدن ماه تو این وضع چقدر ذوق میکنن چقد تحسین میکنن حالا من هر وقت ماه رو میبینم یه الله اکبر میگم و تمام ،به خودم بعد دیدن اون فایل قول دادم از این به بعد بیشتر زیبایی ها رو تحسین کنم البته من زیبایی ها رو میدیدم و تحسین میکنم ولی نه مثل استاد و مریم جان که از دیدن کوچکترین چیزها خیلی خیلی ذوق میکنن و لذت میبرن (من ساکن تنکابن زیبا هستم و کلی زیبایی خدادادی)و جالب اینجاست وقتی دیشب ماه رو دیدم از این هم فرکانسی بیشتر ذوق کردم که منم دقیقا ماه رو دیدم ️خدایا شکرت که من در فرکانس دیدن زیبایی هستم خدایا شکرت از دیشب دوست داشتم بیام کامنت بزارم و بگم این موضوع رو ولی نمیدونستم کجا تو کدوم فایل بنویسم تا اینکه امروز صبح هدایت شدم به کامنت شما،و دیدم شما هم مثل من ماه رو دیدید و از دیدنش لذت بردید

      براتون از الله یکتا سلامتی ثروت و آرامش رو خواستارم

      در پناه الله یکتا باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        سیدجابر سجادی گفته:
        مدت عضویت: 1911 روز

        سلام زهرای عزیز

        سپاسگزارم از شما

        ماه دیشب کامل و زیبا بود ومن همیشه از دیدن ماه لذت می‌برم وعظمت وبزرگی خداوند را میشه فهمید زیرا که خداوند پاک ومنزه

        است

        وتنکابن که جای بسیار زیبا وفوق العاده ومردمانی نازنین پارسال چند روزی در این شهر زیبا مهمان بودم در جنگل‌های 2000و3000

        و روستای اشکور محله

        خدایاشکرت بابت تمام زیبایهای جهان هستی

        موفق باشی

        دوست عزیز

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    فاطمه ابراهیمی گفته:
    مدت عضویت: 1635 روز

    درود

    خدایا شکرت

    امروز نیاز به کنترل ذهن زیاد داشتم.

    خدا رو شکر خیلی توانستم این کار را بکنم اما یک جاهایی هم واقعا زورم نرسید و احساسات بر عقلم غلبه می کرد اما باز سعی می کردم با گفتگو خودمم را آرام کنم و خدا رو شکر در این کجدار و مریز حالم خیلی بهتر شد.

    و خبر خوب این است که زمانی که کنترل ذهن می کنی و حالت خوب می شود اتفاقات بیرونی هم شکل و شمایلش تغییر می کند.

    خدایا شکر امروز چقدر توانستم در مورد قانون صحبت کنم هم با خواهرم هم با همسرم.

    وقتی می بینم کسانی را دارم که درباره این آگاهی ها می توانم با آنها صحبت کنم بسیار خوشحال می شوم.

    وقتی با همسرم صحبت می کنم خیلی او را تحسین می کنم. همسرم مستقیم علاقه ای به فایل های استاد نشان نمی دهد. اما قبلا هم گفتم که وقتی من فایل ها را با صدای بلند گوش می کنم گوش هایش تیز می شود و خیلی خوب گوش می کند.

    وقتی با او صحبت می کنم می بینم ناخوداگاهش و درونش خیلی خوب دارد این فایل ها را عمل می کند و از این بابت خیلی خوشحالم.

    در کل وقتی ذهنت را کنترل می کنی خداوند هم پاسخ می دهد و تو را به سمت گفتگوهایی یا مکان هایی یا اتفاقاتی می برد که بهتر بتوانی ذهنت را کنترل کنی

    واقعا دم خدا گرم!

    درباره فایل امروز

    راستش با اینکه در آن فایل کشف ترمزها ننوشتم که از انتقاد کردن ناراحت می شوم اما این موضوع در من هم هست اما نه به آن اندازه که براشفته شوم و خیلی احساسم بد شود.

    یادم می آید قرار بود که بازی کنیم که در آن باید عیب یا ایرادهای هم دیگر را می گفتیم این موضوع برای دو سال پیش است که من یادم یم آید سریع گفتم نه از این صحبت ها خوشم نمیاد چون من خیلی بی جنبه هستم و ناراحت می شوم.

    الان می فهمم که آن روز کارم درست بوده است چون دلیلی ندارد از این بازی هایی کنیم که بخواهیم دنبال عیب و ایراد هم باشیم.

    اما الان متوجه شدم خب طبیعیه که آدم دوست دارد بیشتر تحسین شود تا مورد نقد قرار گیرد.

    اما به قول استاد هر چه قدر که انسان رشد یافته تر باشد این غلیان احساسات و ناراحتی در او کمتر خواهد شد. هر چقدر روی عزت نفس خودش کار کرده باشد کمتر تعریف یا نقد دیگران احساساتش را درگیر می کند.

    یادم می آید زمانی خودم ادعای روشنفکری داشتم و می گفتم آدمی باید انتقاد پذیر باشد، با این ادعا وقتی کسی حرفی به من می زد که نقد بود چه قصد تخریب داشت یا قصد بهبود در هر حال من ناراحت می شدم به حدی که از درون آتش می گرفتم اما تمام تلاشم را هم می کردم که این ناراحتی را در خودم نشان ندهم. با لبخند سعی کنم به بقیه نشان بدهم که من انتقاد پذیر هستم.

    اما باز هم خبر خوب این است که اکنون خیلی خیلی زیاد این خصوصیت در من بهبود یافته است. اکنون وقتی نزدیک ترین کسانم بخواهند چیزی به من بگویند البته که بیشتر تحسین است و گفتن نکات مثبتم ولی اگر 1 در صد هم بخواهند ایرادی از من بگیرند خدا روشکر نسبت به گذشته اصلا حالم به آن شدت بد نمی شود. خدایا شکرت و سپاسگزار این استاد همه چیز تمام هستم که اموزش هاش واقعا یکتاست.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  8. -
    مصطفی جعفری سرابی گفته:
    مدت عضویت: 989 روز

    بنام خداوند هادی و هدایتگر

    سلام خدمت استاد عباس منش عزیز و مریم بانو عزیز .

    یه ضرب المثلی هست که میگه گل بی خار خداست؛ و آدم کامل وجود ندارد و هر کدوم از ما ایراد یا ایراداتی داریم که باید همواره تلاش بکنیم و با خودمون در صلح باشیم تا اونا رو تا حد ممکن برطرف کنیم

    اینکه ما چطور رفتار کنیم که اکثر آدمهای اطرافمان آزمون راضی باشن و ازمون انتقاد نکن هرگز پیش نمیاد .اکثریت آدمها حتی از خدا انتقاد میکنن چه برسه به ما.

    استاد جان من چند روز پیش سر کار با صاحب کارم به مشکل خوردم.من داشتم سرامیک کف ساختمان رو انجام میدادم و همه سعی ام هم این هست که زیر سرامیک خالی نباشه تا بعدا لق نشن و زیر سرامیک رو با دوغاب سیمان حسابی پر میکردم و صاحب کارم وقتی دید من چیکار میکنم ازم انتقاد که که تو با این کارت داری به من ضرر میکنی و نباید دوغاب سیمان بریزی؛و واقعیتش این منو ناراحت کرد و هر چی براش توضیح میدادم اون تو گوشش نمیرفت؛تا جای که یه لحظه تصمیم گرفتم بقیه کار رو براش انجام ندم

    بعد یا فایل گواردیولا افتادم که میگفت من باید سمت خودمو خوب انجام بدم روی توانایی های خودم کار کنم ؛من نمیتونم صاحبکار رو که یه بساز بفروش هست قانع کنم و مطمئن هستم جهان منو به جاهای بهتری هدایت میکنه

    و از طرف دیگه انتقاد صاحب کارم طوری بود که اصلا باعث رشد من نمی شد

    این فایل شما خیلی خیلی با ارزش و بجا بود برای من و امثال من

    بینهایت ازتون ممنون و سپاس گذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  9. -
    ثريا حشمتي گفته:
    مدت عضویت: 1777 روز

    با سلام

    خداروشکر که میتونم با الهاماتش کامنتی بنویسم و رد پایی بزارم

    من هر وقت راجب کمال گرایی صحبتی میشد اصلااا فکر نمیکردم که ادم کمال گرایی باشم !

    ولی با ریز شدن در رفتارهام تو خیلی موارد متوجه شدم که من هم این ضعف رو دارم .

    راجب انتقاد هم

    اگه بخام بگم

    چون همیشه ما خیلی از ادمها کمبود عزت نفس داریم ،نظر دیگران برامون مهم هست،چون تایید شدن توسط ادمها یه هدفه تو هرجنبه از زندگیمون،

    تمامی اینها باعث میشه کمال گرا باشیم و در مقابل انتقادات،

    یا خودمون رو مورد سرزنش قرار بدیم،یا گارد بگیریم در مقابل انتقادات

    و اعراض کردن برامون کار مشکلی میشه در این شرایط!.

    خیلی از انتقادات ادمها راجب شخص خود من،دقیقا گیرای ذهنی خودم بودن،

    اون قسمتهای از وجه شخصیتی که خودم در صلح قرار نگرفتم باهاشون

    و حتی اگه تعریف هم بشه ازم چون خودم خیلی تو اون مورد خودم رو قبول ندارم،اون تحسین رو حتی خیلی اغراق امیز میدونم !!!

    من خودم خیلی کم انتقاد میکنم یا به یه سری افرادانتقاد انجام بدم

    ،ولی

    متاسفانه تو ذهنم این کار رو انجام میدم،ینی اون فرد و رفتارش رو تو ذهنم مورد قضاوت قرار میدم و میشه گفت توجه به نکته منفی میکنم،حالا خییلی وقتا واقعا رو زبون نمیارم و اگاهانه عمل میکنم به قانون که نباید

    به فرد تذکر بدم ،چون تو مدارش نباشه تاثیر نداره

    اگه راجبش باهاش حرف بزنم ،ینی دارم توجه به ناخواسته میکنم پس سکوت میکنم

    اگه راجبش بهش انتقاد کنم،ممکنه خودم دقیقا اون رفتار ازم سر بزنه و یا تو اون شرایط قرار بگیرم

    اصلا اگه انتقاد کنم مگه رفتار اون فرد تو زندگی من تاثیری میزاره ،پس سکوت میکنم

    این واگویه ها به لطف کار کردن روی قانون بوده و مدتها با اموزه های استاد پیش اومدن

    البته این ضعف هنوز تو وجودم هست که تو ذهنم اون رفتار رو اون شخص رو اون کار رو گاها مورد انتقاد قرار میدم ،ولی امیدوارم با کار کردن بیشتر روی خودم،این هم حل بشه

    و

    اینکه راجب افرادی که تو رابطه بسیار نزدیک هستم

    انقدر اون رفتارش مدام برام تکرار میشه که کنترل ذهن و زبان سخت میشه و ازش انتقاد میکنم ایراد میگیرم

    و این پاشنه اشیلم هست که باید بتونم راحب این افراد هم خودمو کنترل کنم و انتقاد نکنم

    موضوع جالبی که به ذهنم اومد این بود که ،

    من خیلی وقتا با خیلی از ادمها که ارتباط داشتم (دوستان ،همکارام ،فامیل)

    تو موقعیتی که با هم بودیم اینها اکثرا

    توجه به نکات منفی میکردن،انتقاد میکردن ،ایراد میگرفتن و من

    قبلا که تا این حد از قانون مطلع نبودم،فک میکردم که چقققدر این ادمها،حالیشون هست!!چقدر میتونن بررسی کنن و نقد کنن،چقدر خوبه که به همه چی نمیگن خوبه عالیه،و دارندمنتقدانه به موضوع نگاه میکنن!!

    در واقع من اینو یه پوئن مثبت میدونستم که این افراد دارند

    مثلا رستوران میرفتیم،من میگفتم چقدر غذاش خوبه،چقدر فضاش خوبه پیش خودم و یا با هم میخاستیم نظر بدیم

    ولی میدیدم دوستام میگن عذاش فلان ایراد رو داشت،چرا صندلیاش اینجوریه،چرا دسر بعداز عذاش این طعمی بود وووو

    منم میگفتم ببین اینا چند جای خیلی عالی رفتن حتما که اینجارو پسند نمیکنن

    ،اینا انقدر سریع از هر چیزی تعریف نمیکنن و انتقاد نشون میده که خیلی اطلاعات دارن!!

    در حالیکه اون موقع من بصورت ناخوداگاه انگار به قانون داشتم عمل میکردم،حالا اگه یه ایراد واضحی بود خوب منم متوجه میشدم،

    ولی در بیشتر مواقع ،انگار اون دید منفی بین باعث میشه ،قسمت انتقاد گر ذهنت فعال بشه و تمام تلاششو بکنه تا چند تا انتقاد یا به طرف کنه ،یا پشت سرش

    یا مثلا عروسی میرفتیم،من خیلی با جزییات لباس و میکاپ و شینیون و ..نگاه نمیکردم یا اگه میکردم خیلی متوجه ایرادت نمیشدم و میگفتم کلا این چیزا هم سلیقه ای هست پس خوب و بد نداریم

    ولی ،بعد از عروسی یا همون موقع ،ایراد گرفتن و انتقاد از سمت اطرافیان راجب ادمهایی مراسم شروع میشد ،و باز من میگفتم ثریا تو راجب مدروز و نحوه میکاپ و رقص ترند و …هیچی نمیدونی که همش میگی خیلی چیزا خوبه !!

    ولی الان خیلی خوشالم که این مدلی بودم و ناخودگاه کمی زیبا بین بودم(یا میشه گفت ایراد گیر و انتقاد گر ریز بینی نبودم)

    و تلاش میکنم که بیشتر بتونم شخصیت انتقاد گری نداشته باشم و این یه ویژگی مثبت من بوده که ازش خبر نداشتم

    البته من خودم بسیااااار جای کار دارم واقعااا که بتونم همیشه شکارچی نکات مثبت باشم و اگه انتقادی هم دارم رو در رو و به روش درست به شخص بگم

    راجب انتقادی که از خودم میشه

    که البته الان خیلی کم شده،

    ولی تو بعضی مواقع اصلا انقدر سریع واکنش نشون میدم که اجازه نمیدم که ببینم چی به چیه !!

    انگار دست رو پاشنه اشیل ادم گذاشته میشه !

    ولی در مواردی هم هست که با کلی منطق میتونم جلوی نجوای ذهنم رو بگیرم تا نتونه حس منو بد کنه

    ینی واکنش بهتری نشون میدم

    به لطف خدا و و الطاف این سایت و البته کار روی قران با افراد هم فرکانسی که با هدایت خدا باهاشون اشنا شدم و از اعضای این سایت هستن این دوستان

    و فردی که مدرس قران هستن بقدری خوب این قران و مفهوم توحید رو جا انداخت برام

    مفهوم حس خوب ،مفهوم در لحظه زندگی کردن،بیاد اوردن معاد

    که الان با طی کردن تکاملم

    واقعااا عمل کردن به اینکه

    احساس خوب همه چیز است

    برام کمی اسونتر شده

    و البته ،اب رو اتیش

    البته ،شاه کلید این جمله

    ینی

    وقتی کسی انتقادی میکنه،یا حرفی پشت سرم میزنه یا ایرادی ازم میگیره

    میگم خوب اون فرد ازاده که هر طور دوست داره فکر کنه و حرف بزنه

    میگم احساس خوبم نباید وابسته به عامل بیرونی بشه که با انتقاد یا تحسین کسی تغییر کنه

    میگم ثریا فک کن فردا روز نباشی اصلا انتقاد این فرد مهمه ایا،؟

    میگم مگه تو خالق زندگیت نیستی ،خوب این حرف از طرف اون شخص ،کجای زندگیته که بخاطرش ،حست رو بد کنی ؟

    میگم اگه خداست که ناظر و کافیه برای بنده ش ،خوب اون که میبینه نیت منو،تلاش منو برا بهتر شدن،

    خوب چرا باید اگه ادعای توحید دارم،حالم بد بشه

    ارزش نداره ذهنم رو درگیر کنم ناراحت بشم که باعث بشه مریض بشم(چون بیمار شدن اهرم رنج منه)

    خلاصه با این حرفا میتونم حتی اگه در لحظه هم ناراحت شده باشم ،سریع ذهنم رو کنترل کنم

    و انجام اینکار نیاز به طی تکاملم داشت و بقول استاد باشنه اشیل ها همیشه جای کار دارند

    موردی که خیلی باید روش کار کنم، که واقعااااا خیلی بهتر شدم،انتقاد و سررنش خودم هست

    چون وقتی ادم روی خودش کار میکنه،وقتی تو مسیر توحید قرار میگیره،وقتی داره رو عزت نفسش کار میکنه

    وقتی زمان و هزینه میزاره برای رشد شخصیتی خودش،

    انتظارش از خودش زیاد میشه،نتایج براش مهم میشن

    اون وقت شیطان راه ورود پیدا میکنه و دائم

    با اون حس کمال گرایی،جوری مورد انتقادت قرار میده که یادت میره

    موسایی بود و قتلی!!

    ابراهیمی بود و شک و درخواست از خدا برای اثبات وجودش !!!

    یونسی بود و با خطایش به جایی طرد میشه که عرب نی انداخت!!!

    یوسفی بود و شرک و چند سال بیشتر طعم زندان کشیدن !!!

    یعقوبی و از فرط وابستگی ،نابینا شدن !!!

    بله کلا یادت میره که باید خودت در صلح قرار بگیری

    با خودت

    اول خودت ،سرزنش نکنی خودتو

    خودت کسی رو مورد انتقاد مغزضانه قرار ندی

    باید خودت رو با نقص هات بعنوان انسان قبول کنی

    بعد

    بقول استاد

    جهان هم بهترین تصویر رو بهت نشون بده

    اگه انتقادی هم بشه،

    فردی که در صلح با خودش باشه

    بقدررررری حکمتانه رفتار میکنه که ترقی میکنه و اون انتقاد اهرم پیشرفتش میشه براش

    جایی که نیاز باشه اعراض میکنه و جایی که باید ،اون تغییر رو ایجاد میکنه تو وجودش ،تو کارش ،تو پیجش،تو سبک تغذیه ش،تو رابطه ش،تو هر جنبه از زندگیش

    خدایا شکرت که دارمت و بودنت دلیل امید زندگیم هست و در هجوم نا امیدیها ،با توکل به تو ،مسیرم رو ادامه میدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
    • -
      محمدرضا روحی گفته:
      مدت عضویت: 1317 روز

      به نام هدایت الله

      سلام خدمت ثریا خانوم

      خیلی عالی خوب وفوق العاده کامنت شما جادویی و گیرا بود واقعا ممنونم چقدر قشنگ مطلب رو ادا کردید

      مثل این نوشته ای که رد پا برای خودتون به جا گذاشتید ( چون همیشه ما خیلی از ادمها کمبود عزت نفس داریم ،نظر دیگران برامون مهم هست،چون تایید شدن توسط ادمها یه هدفه تو هرجنبه از زندگیمون،)

      وهمین که ضعفهای شخصیتی خودتون رو پیدا کردید وباز گو میکنید شجاعت وجسارت می‌خواهد که شما آن را خوب ومفصل توضیح دادید

      بهترینها رو براتون آرزو دارم موفق و ثروتمند باشید انشاالله

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    سید محسن مصطفوی گفته:
    مدت عضویت: 1017 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته

    اول تحسین می‌کنم چهره جوان شما رو که روز به روز جوان‌تر وشادابتر میشوید

    استاد تحسین می‌کنم شمارو که همیشه بر توحید متمرکز هستید چقدر زیبا بود و به دل من و قلبم نشست وقتی گفتید هیچ کس بین شما و خداوند وجود ندار ه و اگه بین خود و خداوند یک عامل بیرونی را موثر بدانید شرک است

    وقتی که من از انتقاد دیگران چه اون شخص قصد تخریب داشته باشه یا نه عصبانی شوم و واکنش نشون بدهم جهان هستی با این تکنیک داره منو مجاب میکنه که بپذیرم ظرفم‌کوچک است و باید بیشتر روی خودم کار کنم جهان هستی یک فشار به من میاره تا خودم رو به خودم بشناسونه ومن واکنش نشون بدم

    الخیر فی ما وقع

    این جمله طلایی رو در هر زمان سعی می‌کنم به یاد بیارم و ارومم میکنه

    اگر من از استارت صبح خودم رو بسپارم به خداوند و اعتماد بهش کنم معلومه که باور می‌کنم هر انتقاد یا اتفاق برای جهش من به نقاط بالاتره

    جهان هستی هر لحظه در حال درس دادن به انسان‌هایی هست که در پی بالا رفتن و صعود هستند

    انسانی که دانشجو ممتاز کاعنات هست هر اتفاق رو از طرف خداوند و با نگاه مثبت بهش نگاه میکنه و خوشحال میشه که معلمش خداونده و داره استادش میکنه

    نگاه توحیدی به هر مسئله خیلی می‌تواند انسان رو آرام کنه و استرس و نگرانی رو ازش بگیره

    خداوند به هزاران روش در حال آموزش دادن به من هست

    چند روزی هست یک صدای مزاحم از خونه بقلی میاد

    اول رفتم بهشون تذکر دادم اون بنده خدا صدا رو به حداقل رسون کلی هم هزینه کرد ولی باز هم همون یه ذره صدا رو مخم هست هنوز خواستم دوباره برم تذکر بدم به خودم گفتم صبر کن

    از خداوند سوال کردم بابایی جونم به من بگو کجای کار من ایراد داشته یا چه فرکانسی قبلا فرستادم که این صدا داره من رو آزار میده

    وقتی ریشه رنجش رو در خودم پیدا کردم خیلیییی آروم شدم‌ و دست از انتقاد برداشتم و دارم سعی می‌کنم ایراد کار خودم رو پیدا کنم

    اگر من روی خودم متمرکز باشم و هدایت رو بگیرم اصلا خیلی از صداها تو‌گوشم نمیبییره من تجربه کردم

    وقتی فرکانس من تغییر کرد دیگران خیلی منو انتقاد می کردند چون اونها آدم قبلی رو دوست داشتند ولی من چون قانون رو یاد گرفته بودم که من نباید با دیگران بحث کنم و توضیح بدم و دلیل بیارم و اونها رو قانع کنم

    فقط روی مدار خودم تمرکز کردم و سکوت کردم

    بعد از مدتی اون آدم که همسرم هست از من بیشتر پیگیر استاد هست البته ایشون استاد عرشیانفر رو دنبال میکنه حالا اینو می خواهم بگویم که ایشون روزی 7ساعت فیلم های چرت و پرت نگاه می‌کرد الان صفر شده بدون اینکه من کاری کنم یا بحث کنم

    جهان هستی خودش همه کارها رو میکنه من نمی خواهد و قدرت تغییر دیگران رو ندارم من فقط بای روی خودم کار کنم و بس ،

    اللهی صد هزار مرتبه شکر به خاطر استاد و همه دوستان هم‌فرکانسی خودم

    وقتی من در مسیر توحید هستم و به مزاج خیلی‌ها خوش نمیاد و اطرافیان من رو تحقیر می‌کنند و تخریب می‌کنند چون مثل بقیه عمل نمی کنم و انتقاد می‌کنند و من سکوت می‌کنم و میگذرم صدا های انتقاد رو به تشویق و تبریک جهان هستی به خودم تعریف می‌کنم که دارند بهم میگویند مسیرت درسته آفرین

    ولی اگه بیام بحث کنم که بگویم نظر من درسته و شما غلط من امتیاز منفی گرفتم برای همین مواظبم که دو باره کاری نکنم

    شاد و سلامت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای: