مصاحبه با استاد | نحوه برخورد با تهمت - قسمت 2 - صفحه 22 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری مصاحبه با استاد | نحوه برخورد با تهمت - قسمت 2
    413MB
    60 دقیقه
  • فایل صوتی مصاحبه با استاد | نحوه برخورد با تهمت - قسمت 2
    58MB
    60 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

361 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ارزو طلائی گفته:
    مدت عضویت: 1447 روز

    سلام استاد عزیزم کمال تشکر از فایل بی‌نظیر تون را دارم

    من برای هر کدام از صحبتهای استاد الگوهایی داشته و دیده ام

    چند مدت قبل با یک دوست عزیزی بعد از ده سال همراه و همنشین شدم این دوست عزیز کلمه به کلمه صحبتهاش از غیبت، تهمت، قضاوت نادرست پر شده بود وقتی شروع به صحبت میکرد از آن محیط بیرون میرفتم ،یا هندزفری تو گوشم می گذاشتم ،اما چهار ستون تنم می‌لرزید که چرا این چنین راحت و بدون ترس در مورد دیگران صحبت میکند .یک بار بهش گفتم آن تهمتی که شما به آن شخص میزنید من آنجا بودم چنین چیزی ندیدم، برآشفته شد و با آب تاب فراوان آن تهمت را ادامه داد .یادم آمد این آدم از بچگی چنین بوده و دیگه این رفتار براش عادت شد .و جالبه در مورد کسی غیبت میکرد و تهمت میزد که چند روزی خونشون بود وان بنده خدا کلی بهش محبت کرده بود .باید بگم از رفتار این آدم ترس وجودم را گرفت گفتم نکنه منم درگیر تهمتهاش بشوم در نهایت این ترس کار خودشو کرد و من مورد اتهام قرار گرفتم ،من خودم را مقصر دونستم چون ازش ترسیدم و علت اینکه این فرد آمده بود تو مدارم این بود که یک مدتی تمرکزم رفته بود روی فردی که شخصیت تهمت زنی داشت در نهایت این فرد را جذب کردم . وقتی با این فرد و این همه تهمت غیبت و قضاوتهاش رو برو شدم با خودم گفتم فلانی این نتیجه تمرکزت روی رفتارهای اشتباه دیگران است و یک جورایی خودمو نبخشیدم و سزاوار دونستم خداوند منو عذاب بده به این ترتیب مدت طولانی با این شخص همراه بودم و شرایط برام بسیار سخت می‌گذشت.

    با اینکه گوشهامو می‌گرفتم و هندزفری تو گوشم می گذاشتم اما گاهی صحبتهای منفی اش به گوشم می‌رسید و احساس من داشت به آدمهایی که در مورد شون حرف میزد بدمیشد

    تا اینکه خداوند یک جورایی بهم الهام کرد اگر این فرد مدت طولانی همراه تو شده به این علته که خودتو نبخشیدی ،اشتباهتو پذیر درسشو بگیر و خودتو لایق همنشینی با افراد خوب بدون

    .برای حل این ماجرا که تهمت‌های بی وقفه به گوشم نرسه با این آدم قهر کردم نمی‌دونم کارم درست بود یا نه ،چون نمی‌تونستم از آن محیط بیرون بروم و کافی بود بهش یک سلام کنم،با جواب دادن سلام حرفاش پر میشد از …

    از خداوند خواستم هدایتم کنه به مسیر راستی درستی .————————————————-

    چند سال قبل یکی از دوستام دوستشو که دختر خیلی خنده رو و مهربانی بود بهم معرفی کرد ومن با این دختر دوست شدم و روزهای خاطره انگیز داشتیم، اما یک روز آن دوستم بهم گفت با این دختر خانم زیاد صمیمی نشو چون آدمی است که زیاد حسرت دیگران را میخوره این حرف اینقدر تاثیر منفی روی من گذاشت با اینکه آن دختر خانم خیلی باهام مهربان بود اما نمی‌تونستم احساس خوبی بهش داشته باشم و در نهایت هر دونفر را کنار گذاشتم،بارها دیدم همین دوستی که میگه فلانی حسرت دیگران را میخوره خودش بیشتر این اخلاق را داره.

    —————————————————–

    واقعا شنیدن غیبت روح و روان ادمو جوری آلوده می‌کنه که حالا حالا زمان می‌بره که بشه از آلودگی ها پاکش کرد .

    چند سال قبل متوجه یک احساس بدی توی وجودم شدم از یک سری آدمها بدم می‌آمد و ازشون نفرت داشتم در حالی که شاید یکی دو بار انها را بیشتر ندیده بودیم و فقط در حد یک سلام احوال پرسی بود و از خودم پرسیدم چرا من از این آدم اینقدر متنفرم در حالی که اصلا برخوردی باهاش نداشتم یا فقط اسمشو شنیده بودم و ایراد را در درد دلهای پیدا کردم که از افراد شنیده بودم که پر از غیبت و بدگویی و قضاوت در مورد دیگران بود .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    سمیرا ذوالقدری گفته:
    مدت عضویت: 2276 روز

    خدایا هرآنچه را که دارم از تو دارم.

    سلام به استاد زیبا وفوق العاده وخانم شایسته زیبا وبی نظیر

    سلام به همه دوستان عزیز در این سایت

    استاد واقعا ازتون سپاسگزارم باوت این فایلهای بسیار زیبا پر از آگاهی و درس زندگی واز قران کلام خدا که تا الان همچین چیزهای رو که درش بود نشنیده بودم چقدر عالی درک کردید قران رو وعمل کردید وهمین باعث موفقیت وخوشبختی شما شده عمل به قانون عمل به قرآن بهتون افتخار می کنم تحسین تون می کنم وباعث افتخار من هست که عضو این سایت الهی هستم خدا رو صد هزار مرتبه شکر.

    درمورد تجسس کردن در زندگی دیگران خدا رو شکر اصلا تو این مسئله ها نبودم ونیستم دوستانی داشتم و دارم که مدام دوست دارن از همه چی سر در بیارن حتی از زندگی من که چقدر حقوق دارم چقدر خرج کردم چکار می کنم واین اخلاقشون واقعا مورد پسند من نیست چند وقت بود سعی می کردم فاصله بگیرم ارتباطم رو کمتر کردم این دوتا فایل واقعا بهم این انگیزه رو بیشتر داد که تا جای که امکان داره باهاشون ارتباط نداشته باشم درمورد دیگران خیلی کنجکاو بود وبا من هم صحبت می کرد نا خودآگاه من هم وارد همون مسیر میشدم باعث میشد غیبت کنیم به قول شما استاد عزیز تهمت هم بزنیم چیزی رو که خودمون ندیده ایم فقط حدس وگمان بود وقتی این فایلها رو گوش کردم چند بار مدام تایید کردم حرفهاتون رو وبه خودم قول دادم تمام سعی خودم بکنم مسیر درست رو برم از این دو دوست فاصله بگیرم چون بسیار تاثیر داره رو شخصیت ما که با چه کسانی دوستی می کنیم وحرفهای منفی دیدگاه منفی که بیشتر جامعه فلان هستن دزدن نظر بد دارن فلان اتفاق بد بیفته چی وهزاران افکار منفی دیگه

    نمیگم من بی ایراد هستم اونها فقط ایراد دارن نه ولی واقعآ قلب من این رو احساس می کرد که من سازگار با این حرفها نیستم

    من این قدرت رو ندارم اونها رو تغییر بدم ولی این قدرت دارم خودم رو تغییر بدم وتمرکزم رو بزارم روی خواسته هام روی نعمتهای زندگیم زیبایی ها سپاسگزاری کردن

    خلوتی وتنهای خودم رو بیشتر دوست دارم خدا رو شکر نگران این که تنهاباشم نیستم که خوشحال هم هستم چون دیگه نمی خواد زور بزنی نشنوم ارتباطم با خدای خودم بیشتر میشه ارامشم بیشتر ورودی‌هام فقط فایلهای شما کامنت بچها سریالهای همین سایت واحساس خوب که قطعا هم فرکانس خوب اتفاقهای خوب رو رقم میزنه باید خیلی متعهدتر روی خودم کار کنم تمرین کنم وبه قول خانم شایسته عزیز نه بگم به هر انچه که بخواهد من رو از مسیر درست جدا کنه تمرکز من رو بگیره.

    خدا رو شکر دیگه تو شبکه های اجتماعی نیستم خبر هم از چیزی ندارم.

    سپاسگزار خداوند هستم که از زبان شما این درسها رو بهم داد وچیزی رو که قلبم با تمام وجود باور وتایید کرد.

    درپناه الله مهربان باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    روف رضایی گفته:
    مدت عضویت: 922 روز

    سلام خدمت استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته مهربان و دوستان عزیز و گرامی ام در این مسیر پر از خیر و برکت

    دوستان خوبم ممنون تان هستم بابت کامنت های بسیار زیبا و آموزنده تان

    رد پای شما عزیزان صحبت های استاد را چند برابر زیبا تر می سازد

    من دیروز یک رد پا از درک کی از این فایل داشتم گذاشتم

    و رد پای شما عزیزان بیشتر مثال ها را برایم واضح تر می سازد

    من قبلاً تجسس کردن در زندگی دیگران را زیاد انجام می دادم و عواقب این کار را هم نمی دانستم

    خلی دوست داشتم که بیبنم نزدیکانم در چی شرایط و وضعیتی قرار دارد

    و به نحوی دوست داشتم از زندگی هر کسی چیزی بدونم

    اگر می دیدم که فلانی در زندگی شأن موفقیت کسب کرده قشنگ حسودی می کردم و خودم را فرد ضعیف و ناتوان احساس می کردم

    و اگر می دیدم که شرایط ناجالبی دارد تازه در درونم خوشحال بودم که شرایطش از من بهتر نیست

    اگر می دیدم که یکی در کسب و کارش رشد داشته خلی خود خوری می کردم که چرا من از لحاظ مالی مانند فلان فرد نیستم

    و هیچ وقت هم برای بهتر شدن وضعیت مالی ام اقدام نمی کردم

    اما آنها را در ذهنم بد و بیراه می گفتم

    اگر می دیدم که یکی از لحاظ روابط در جایگاه بهتری قرار دارد با خودم می گفتم اینها دارد پیش دیگران ادا و اصول در می آورد شاید توی زندگی مشترک شأن رابط شأن اینقدر باحال نباشد

    و ذهنم دنبال نقایص و معایب بود

    و به این چنین نگرش ها به نحوی خودم را آرام می کردم

    یعنی چشم دیدن موفقیت کامیابی و زندگی شاد داشتن دیگران را نداشتم

    و در این منجلاب گیر کرده بودم

    شاید بروز هم داده نمی توانستم که من این چنین یک ضعف بزرگ را در درونم دارم

    و همین می شد که غیبت کردن پشت سر دیگران شروع می شد

    اما بازهم در غیبت کردن نسبت به سایر اعضای خانواده ام ضعیف تر بودم

    یعنی خلی زیاد در این گونه بحث ها دخیل نمی شدم

    در غیبت کردن سهم می گرفتم اما کمتر نسبت به دیگران

    و این کارم باعث شده بود که بیشتر موقع توی فامیل مرا انسان مغرور و خودخواه حساب می کردند

    حتی بعضی موقع من حین غیبت کردن پشت دیگران مانع این کار می شدم و همین امر موجب می شد که خانواده ام مرا مغرور حساب کند

    اما بعضی موقع ها سهمی خوبی داشتم در غیبت کردن

    این را گفتم که اری منم در این چنین شرایط قرار داشتم

    بعضی موقع ها پر رنگ بود و بعضی مواقع کم‌رنگ بود غیبت کردنم

    و نمیدانم دلیلش را

    اما حالا به لطف خداوند کمتر شده است

    و با آموزش های استاد عزیزم تلاش می کنم که در این چرخه قرار نداشته باشم و نمی گویم که اصلا غیبت نمی کنم اما تا جایی که توانسته ام خودم را متعهد کنم از این گونه جماعت ها و سخن ها دور باشم

    همین امروز خدا را شکر چند بار آگاهانه از این گونه صحبت ها و داستان ها دوری کردم و سهم نگرفتم که حتی دوست نداشتم چیزی بیشنوم

    وقتی این جور صحبت ها جریان داشت رفتم خودم را به کاری مشغول کردم

    جالب اینکه یک ساعت قبل از این رد پا نوشتن

    یکی از همکارانم در مورد یکی دیگه از همکارانم شروع کرد غیبت کردن

    که فلانی بودن یا نبودنش هیچ تاثیری در کار های ما ندارد

    این قدر حقوق می گیرد و هیچ کار خاصی انجام نمی دهد

    مثال زد از کار های امروز که انجام داده بودیم

    به لطف خداوند من یک جمله هم چیزی نگفتم و حتی آری و نخیر را هم بر زبان جاری نکردم

    تازه خودم را به سمتی دیگری کشاندم و باعث شد که این حرف و سخن در همان نقطه خاموش شود

    در حالیکه قبلاً حتما باید در این مورد صحبت می کرد و منم آتش را شعله ور تر می ساختم

    و بلخوص این فردی که ازش بد گفته شده بود

    چون به نحوی باهاش خلی گرم نیستم

    اما امشب اینجا آگاهانه از این حرف ها دوری کردم

    بعداً وقتی دوباره این موضوع به ذهنم آمد خلی خودم را تحسین کردم و به خودم قول دادم که حالا می دانی این کار ناجالب است پس باید همیشه ازش دوری کنی

    و از خدای خوبم می خواهم که مرا در این راه حمایت کند تا شریک گسترش این چرخه ناسالم نشوم

    از استاد عزیزم عباس منش عزیز و خانم شایسته مهربان سپاسگزارم بابت این چنین آموزش های که واقعا زندگی ما را دارد دیگر گون می سازد

    و این پروژه مهاجرت به مدار بالاتر واقعا تاثیر خلی خوبی در زندگی و افکارم گذاشته است

    از تجربیات شما دوستان عزیزم خلی درس ها می آموزم و ممنون و سپاسگزارم از شما خوبان

    خدایا تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می جویم

    خدایا صد هزار بار شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    مبين گفته:
    مدت عضویت: 2414 روز

    به نام یکتای بی‌همتا ،به نام او که کامل است و هرکس می‌خواهد در مسیر تکامل باشد بایدکه در صراط او باشد

    استاد چه فایل زیبایی و چقدر آموزنده، باید از خودم برایتان بگویم از محیط تهمت زده‌ای که من در آن بزرگ شدم شاید دوستانی که دوران کودکی و نوجوانی آنها در دهه 50 و 60 و 70 در روستاها و شهرهای کوچک گذشته حرف‌های من را بهتر متوجه شوند و آن را تصدیق کنند.

    در آن دوران محیط‌های بسته و محیط های کوچک روستایی و با ساختار قبیله ای و عشایری سرشار بود از تهمت ، از قضاوت و برچسب زدن به دیگران و پر بود از تهمت‌های اخلاقی.

    وقتی که استاد آیه‌های قرآن در مورد نهی از غیبت و تهمت را می‌خواند رفتار مردمان زمان پیامبر برای من یادآور فضای روستاها در دهه 60 و در دوران کودکی و نوجوانی خودم بود.

    به یاد ‌آوردم که چقدر فضا آلوده بود چه زنان نجیبی که به خاطر رفتارهایی که با معیارهای آن زمان کمی ناهمخوانی داشت مورد تهمت و افترا قرار می گرفتند

    زنانی که به واسطه باورهای متفاوتشان نمی خواستند کاملا در آن قالب تحمیلی باشند اما جامعه که ذلیل بودن ، مطیع بودن، و بی ارزش دانستن خود را برای زنان بعنوان معیارهای مطلوب تعریف کرده بود به آنان برچسب های زشت می زد و رفتار آنان را به بدترین نحو ممکن قضاوت می کرد

    و چه زنانی که به خاطر آنکه مورد اتهام و تهمت قرار نگیرند با محدودیت‌های خودساخته کمتر در کوچه و خیابان رفت و آمد می کردند، با لبخند نزدن و نخندیدن وبا سلام علیک نکردن و با پوشش های تیره به ظاهر حفظ آبرو می کردند.

    من وقتی سرگذشت تهمت زنندگان و غیبت کنندگان را رصد می کنم خیلی واضح و روشن درک می کنم که غیبت کردن برابر است با خوردن گوشت برادر مرده . آری کسی که خودش را کنترل نکند و غیبت دیگران برایش لذت داشته باشد عاقبتی تلخ و سخت در انتظارش است .بی عاقبتی، فرسودگی عجیب جسم، افسردگی، فقر و درماندگی حاصل این نوع زندگی واین نوع طرز فکر و طرز نگاه است.

    من هزاران هزار مرتبه شکر گزارم به خاطر جامعه‌ای که اکنون این همه تکامل پیدا کرده است و در همان روستاها و شهرهای کوچک فضا کاملاً تغییر کرده است دیگردخالت‌ها و سرک کشیدن‌های بیش از حد مردم در زندگی هم خیلی خیلی کم شده است

    دیگر صحبت کردن و احوالپرسی یک مرد با زن در کوچه مایه داستان سرایی های عجیب و غریب نمی شود صحبت کردن و همراه بودن یک مرد با یک زن، پوشش دختران و زنان و نوع لباسشان و ارتباطاتشان را در حوزه مسائل شخصی افراد می‌بینند و مردم کمتر در مورد آن قضاوت می‌کنند که فقط همین یک مورد جای هزاران هزار هزار بار شکرگزاری و سپاسگزاری دارد.

    وقتی که باورها و نگاه امروز افراد جامعه را نسبت به دهه 60 و 70 مقایسه می‌کنم می‌بینم که جامعه ما چقدر در مسیر تکامل جلو رفته و اخلاق افراد چقدر توحیدی تر شده است.

    چقدر زندگی کردن به خاطر دیگران کمرنگ‌تر شده است امروز بسیاری از ما افراد جامعه به حدی از تکامل و رشد رسیده ایم که لایق شنیدن این سخنان هستیم و هدایت شده ایم به شنیدن این حرف‌ها و عمل کردن به آنها

    در دهه 60 در روستای من در روستاهای ایران در شهرهای مختلف آن موقع هم قرآن بود اما آمادگی نبود ، درک نبود برای همین هم غیبت کردن و تهمت زدن خوراک دائمی جامعه بود.

    خدایا شکرت به خاطر دورانی که زندگی می‌کنیم خدایا شکرت به خاطر امکانات این روزگار، خدایا شکرت به خاطر اینترنت که یک نفر صدای توحیدیش را از هزاران کیلومتر فاصله به راحتی به گوش ما می‌رساند و بر قلب ما می‌نشاند و شخصیت و باورهای ما را متفاوت می‌کند خدایا شکرت بخاطر آمادگی که در جامعه ایجاد شده است و تحولی که در باورهای افراد جامعه ایجاد شده است.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    پونه گفته:
    مدت عضویت: 1084 روز

    سلام به استاد سخاوتمند ،سلام به خانواده صمیمی عباسمنش

    استاد عزیز شما نمونه بارز و گویا از برخورد با تهمت هستید.واقعا به این باور رسیدم که شما هر مسئله ای که راجع بهش صحبت میکنید قبلا خودتان با تمام وجود و کامل کامل بهش عمل کردید و واقعا شما یک الگوی کامل برای من هستید.واقعیتش وقتی صحبتهایی راجع به شما از سوی نزدیکترین افراد به شما شنیدم انتظار داشتم راجع بهش صحبت کنید ،اما دیدم شما در هیچکدوم از مباحثتون حتی جوری صحبت نمیکردید که گریزی به اون مسئله زده باشید.نه از خود دفاعی کردید نه تشریحی نه توجیهی.

    و هر بار شما رو تحسین میکردم و میگفتم هر چی استاد میگه خودش به بهترین نحو به اون عمل کرده .

    به خاطر همین صحبتهای شما اینقدر به دل میشینه و روی افراد تأثیر گذاره.

    وقتی این فایل برخورد با تهمت شما رو شنیدم برای هزارمین بارگفتم حرف= عمل

    و‌واقعا درست میفرمایید وقتی افراد به آدم نسبتی میدهند و واقعا اون نسبت تهمت باشه و در فرد نباشه اصلا برانگیختش نمیکنه که بخاد ثابت کنه که نه اینطوری نبوده و اون طور بوده.

    وقتی آدمها مُصر هستند که از خودشان دفاع کنند و یا توجیه و دلیل بیاورند یعنی نشونه ای از اون حرفها رو در خودشون دیدند .

    برای حقیقت مسائل خود فرد و خدای فرد کافیه.

    افرادی هم که مدام به دیگران نسبتی میدند یا تهمت میزنند وقتی ببینند بازخوردی از طرف نمیگیرند رها میکنند.

    شما الگویی از بمب انگیزه و تلاش و جاری بودن هستید.

    امیدوارم خدا مارو به راه کسانی هدایت کنه که به اونها نعمت داده.

    سلامت و شاد باشید

    در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    محمد علیزاده گفته:
    مدت عضویت: 1499 روز

    به نام خدای مهربانم .

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته بی نظیر و همه دوستان هم فرکانسیم

    الهی شکرت یک روز دیگه هستم در این جهان زیبای تو و این استاد بی نظیر و آگاهی های ناب الهی شکرت .

    هر چی این فایلها را میبینم و فکر میکنم میبینم که چقدر گوشت برادر مرده خوردم واااااااااااااااااای خدای من

    میدونم خدایم منو آمرزیده اگر نبخشیده بود معلوم نیست کجا بودم خدای غفور و رحیم من از این همه نعمت

    چیکار کنم تا بتونم سربلند باشم نزد جهانم جبران جهل های ناآگاهانه باشه

    همه ماها اگر به این واضحی اصلا میدونستیم جهان قانون داره و تمام زندگی خودم تجلی فرکانس های منه

    اینجوری زندگی نمیکردم همین الان داشتم مینوشتم آگاهی اومد داغ تازه الانه که فهمیدی سه سال و خورده ای به

    قول خودت آگاه شدی بشین فکر کن چقدر به این حرفهای مفتی که زدی عمل کردی ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت

    است عزیزم چه جوابی اومد خاموشم کرد هنگ کردم راست میگی الان که خودم آگاهانه مسیرم را انتخاب کردم

    چقدر باورش کردم که تمام اتفاقات زندگیم صد در صد بازتاب خودم هست چی به آینه نشون دادی تا به الان

    خوب آینه که نمیشه تو دستتو بلند کردی پاهاتو نشون بده که به میزانی که اینو قبول داشته باشی میتونی

    بهش با این علم عمل کنی و اگرنه مثل بقیه اکثریت جامعه عمل میکنی تفاوتت این میشه که بعضی اوقات

    حالت خوبه و بیشتر اوقات حالت بد هستش و بقیه را مقصر نرسیدن به خواسته هات میدونی واقعا همینه ها

    اگر من بخام با قوانین جهان زندگی کنم اگر هم تو این چند سال به قول خودم عمل کردم خوب زندگیم الان چیه

    اینا نشون میده که من چقدر کار کردم از نتایج ملموس در زندیگم در تمام ابعادش نه فقط مالی سلامتی که

    خوب خدارو شکر به لطف خودش عالیم ورزش میکنم اندام عالی که تقریبا دوست دارم خوبم توش روابط

    نه چندان البته من زیاد با کسی دوست نیستم و فقط به واسطه شغلی که دارم با آدمها ارتباط دارم در حد

    مکالمه تلفنی و در بعضی موارد که فروش جدی میشه به بازدید حضوری میرسه که خوب نسبت به قبل

    خیلی اعتماد به نفسم بالاتر رفته ولی خیلی با اون چیزی که دوست دارم فاصله دارد و در زمینه مالی خوب

    چیزهایی که دوست دارم را تا حدی دارم ولی خیلی چیزها هست که دوست دارم تجربه اشون کنم که الان

    نیست باید در این زمینه بیشتر کار کنم ضعفهام را پیدا کنم جالب اینه که مرتبط بشه به موضوع این فایل

    که در غیبت و تهمت هست و چه تبعاتی دارد ما اصلا خودم الان کمتر شده خدارو شکر ضعفها و نقصهای

    ادمها را بیشتر میبینیم نسبتی که با آدمها ارتباط دارم که معمولا اگر از قشر مرفح جامعه هم هستند متاسفانه

    ازین خصوصیات دارن که تاثیر زیادی به ما میزارن ما خودمون را گول میزنیم که نه من حواسم هست نه اینطور

    نیست استاد عزیزم به نکته عالی اشاره کردن که با کسانی که به عنوان دوست و یا صمیمی که باشه خیلی بیشتر رو

    افکار رفتار باورهامون اعتقادات ما تاثیر زیادی دارن که اصلا واقعا فکرشم نمیتونی بکنی من یه نمونش بگم

    من در شغلی که هستم زمینه خرید و فروش ملک هست با یکی از سازندگان نسبتا خوبی ارتباط بیشتری دارم

    که بیشتر روزها میاد پیشم دفتر یکی دوساعتی پیشم میمونه صحبت میکنه در مورد کارها ادمها معاملات و

    هر کسی یک جور تیک هایی تکه کلام خاص خودش را دارد الان تقریبا دوسال هست که با من در ارتباط هست

    و جالبه که من یک جورایی ناخوداگاه به شکلی که ایشون صحبت میکنه نحوه صحبت کردنش در من تاثیر گذاشته

    و خانمم بهم گفت مثل فلانی حرف میزنی و رفتارت شبیه اون شده من تعجب کردم با اینکه دارم رو خودم کار

    میکنم رو من اثر گذاشته این اثر گذاری دست خودمون نیست اصلا ذهن کارش را انجام میده ما فقط با چشممون

    میبینیم ولی در ذهن ما همه چی تثبیت میشه چیزی که زیاد تکرار بشه برای ذهن عادی میشه میخاد تقلید کنه

    و در اعمال ما خودش را نشون میده نورون های آینه ای و تقلید میمون اگر اشتباه نکنم چنین آزمایشاتی شده

    اینو میخام بگم که من خودم تجربش کردم تاثیر به ظاهر از ادم ثروتمند که رفتارهای خاص خودش را دارد

    و آدم موفقی هم هست خوب هر کسی ضعفهایی دارد ما باید فیلتر بسیار قوی داشته باشیم رو ورودی های ذهنمون

    مثل یک بچه واقعا باید ازش مراقبت کنیم هر چیزی را نشونش ندیم نشنویم نمیشه ببینی بشنوی بهش فکر نکنی

    حالا بیاریم تو تهمت و غیبت چه اتفاقی داره برامون میفته برای همه ما وقتی با ادمها در ارتباط هستیم که

    صد در صد هستیم ارتباط نمیشه نداشت ما موجوداتی هستیم که با ادمها در ارتباط هستیم رابطه داریم

    خیلی مراقب باشیم در صحبت کردنها با ادمها دل بهشون ندیم وقتی دارن از دایره اصولی که برای خودمون داریم

    رد نشن این رو دربایستی که خودم توش مشکل دارم را باید حلش کنم تا دل ندیم به حرفهایی که مارا از مسیر

    درست هدایت دور میکنه نشتی انرژی بگیرم و آگاهانه تر با مردم حرف بزنم سریع جلوش را بگیرم به نظر االان

    من بهترین روش زندگی مخصوصا در ارتباط با آدمها آگاهانه زندگی کردنه که میتونیم کنترل دستمون باشه

    کجا خاموش روشن کنیم اگر ذهن روش کار نشه ناخوداگاه میره سمتی که بقیه کنترلش کنن از دست تو کاملا خارج

    میشه و بلای که داره سر 99 درصد مردم جهان میاد حالشون همیشه بده و مینالن غیبت تهمت که ورودی ذهنشون

    میکنن خداور شکر که در مسیر درست قرار گرفتم و باید مراقبت کنم از کانون توجه خودم که آگاهانه کنترلش کنم

    ندم دست بدنه جامعه الهی شکرت که قوانینی در جهان وصف کردی که بتونم آرزوهام را رسالتم را زندگی کنم

    من مسول صد در صد زندگی خودم هستم راضی نیستم خوب از نو بسازمش الهی شکرت

    استادان عزیزم بی نهایت از شما سپاسگزارم برای این روشنایی مسیر درست صراط مستقیم دم شما گرم دوستون دارم

    همه شما را به خدای بزرگم میسپرم

    خدا نگهدارتون .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    سینا گفته:
    مدت عضویت: 3150 روز

    سلام و درود فراوان خدمت استاد عزیز و بزرگوار و خانم شایسته عزیز

    استاد اگه هزار بار از شما بابت تفسیر کردن آیات خداوند تشکر کنم بازم کمه

    چون تفسیر کردن ایات قرآن توسط شمااینقدر عمیق و ساده هست که راحت به گوشت و استخوان ما میشه چون به انچه که تفسیر میکنین اول خودتون عمل میکنین و نتیجه که گرفتین بعد اونموقع برداشتتون از ایات رو انتشار میدین و همین کار باعث میشه که وقتی این ایات رو میشنویم فکر میکنیم که قرآن همین الان داره نازل میشه

    واقعا از شما استاد عزیز بسیار سپاسگزارم بابت اینکه اینقدر ساده و با آگاهی کامل این آیات رو تفسیر میکنین

    استاد جان از انجا که شما در مورد حزن در قران صحبت کردین در مورد صلاه در قران صحبت کردین در مورد اعراض در قران صحبت کردین در مورد حجاب در قران صحبت کردین و خیلی موضوعات دیگر هم صحبت کردین و خیلی عالی و فوق العاده در این زمینه ها صحبت کردین کاش درمورد ایات زنا هم صحبت کنین چون اینقدر از کوچکی بما گفتن که اگه به نامحرم نگاه کنی زنای چشم انجام دادی اگه با نامحرم گفتگو کنی زنای گوش و زبان انجام دادی اگه دستت به نامحرم بخوره زنای لمس انجام دادی و خیلی راحت به افراد تهمت زنا میزنن و خیلی کارای دیگه که اصلا پایه علمی و قرآنی نداره. از اون طرف هم خداوند میگه اگه بخواهیم که به کسی حکم زناکار بدیم باید چهار تا شاهد از چهار زاویه این موضوع رو دیده باشن و ادم واقعا سر در گم میشه که چه چیزی این وسط درسته چون واقعا من تمام جواب سوالای خودمو با تفسیر آیات توسط شما گرفتم میخواستم که برداشتتون رو در این زمینه هم بفرمایید که مطئنم تفسیر این ایات(آیات زنا) هم مثل تفسیر موضوعات ایات قبل مثمر و الثمر واقع میشه و به گوشت و استخوان ما نفوذ میکنه ان شاالله

    در پناه خدای مهربان شاد و سالم باشین ان شاالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    زهرا و صدیقه گفته:
    مدت عضویت: 1927 روز

    به نام خداوند یکتا

    سلام خدمت اساتید عزیز و دوستان ارزشمند و پاکم

    چندین بار خواستم کامنت بنویسم اما نشانه ها میگفتن صبر کن تا الان

    چون این فایل بسیار عمیقه و بسیار به پاشنه اشیلهای من ارتباط داره و راجبش خیلی حرفها دارم که اتفاقا عمل کردم و انرژی بسیار زیادی گذاشتم ولی انگار الان زمان گفتنشون نیست و قراره زمان بهتری گفته بشن

    استاد عزیز چقدر درک شما از آیات قرآن عمیق و دقیق و موشکفانه هست و این به خاطر مدار پاک شما هست .ممکنه بار ها این آیات رو مرور کرده باشیم اما این درک زیبای شما درک بسیار متفاوت و دقیق تری هست.

    گاهی ذهن ادم انسان رو میبره تو حواشی و انسان رو قافل میکنه که قرآن آیاتی رو هم داره که مقتضای زمان پیامبر هست. از خدا میخوام ما رو در مسیر درست هر لحظه هدایتگر باشه و پناه میبرم به خداوند از یک لحظه غفلت و نجواهای شیطان حتی در درک آیات الهی…

    آگاهی های این دو تا فایل بسیار رویایی که دیدم رو برام مرور کرد که تو دریایی بسیار زیبا سوار قایق بودم که سطح آب دریا پر بود از تمساح هایی که هم به لحاظ ظاهری با مزه بودن و ترسناک نبودن و هم اینکه دهان هاشون با طناب بسته شده بود و گل ها و درختانی که نشون میده فقط بر زیبایی ها متمرکز باش این مسیر و زندگیت زیبایی های فراوان داره تمام تلاشت رو بکن زهرا.ادم هایی که فکر میکنی ترسناکن دهانهاشون بسته هست و هیچ خطری ندارن تو ببین چقدر درخت زیبا و چقدر نعمت تو همبن دریا هست.شاید تصویرسازیشون کنم بزنم یه جا همیشه جلو چشمام باشه و مدام ابن درک و قانون بهم یاد اوری بشه.

    زمان دانشگاه خیلی سالهای پیش کلاسمون کلا 14 تا دختر بودیم و منم اتفاقی با چند تا شون هم اتاقی بودم.بسیار بسیار شیطون بودن و کارای عجیب غریب تا دلت بخواد یه جوری که من گاهی بلد نبودم مثل اونها باشم یعنی چون دوست دتشتم باهاسون باشم و اون شیطنت ها برام تازگی داشت تلاشم رو هم میکردم اما خلاقیت اونها رو در اون روند نداشتم .یادمه یه بار عمدا کل لباسهای مخصوص کلاسهای کارگاهیمون رو که قبلش کلاس سفال بودیم گلی کردیم و عمدا تو دانشگاه به اون بزرگی با همون سرو ریخت رد شدیم رفتیم سلف که جلب توجه کنیم. این یه شیطنت کوچیک بود از کارای عجیب غریبی که میکردیم اما این یک مدت کوتاهی بود جهان ما رو از هم جدا کرد با این که بسیار باهاشون لحظات خوشی رو سپری میکردم و بچه های بدی هم نبودن اما کار مفیدی نداشتیم جز شیطنت یا حتی اگر کار مفیدی میخواستیم کنیم یه سمتش کارایی بود که برای جلب توجه اساتبد و بچه های دانشکده بود و این جدا شدن از اونها چقدر فراوان به نفع من شد چون هم رو خودم متمرکز تر شدم و هم اینکه اون سالها من تنها یک دوست بسیار بسیار صمیمی داشتم که همیشه وقتی داستان اون کاپتان روسی رو تو فایلهاتون میگین یاد سارای بی نظیر میافتم که نمونه بسیار عمل گرای یک انسان توحیدی بود رفتارش کردارش کلی الگو میشد ازش گرفت واقعا خدا به من لطف کرد تو تمام سالهای دوستیم با سارای عزیز.همون سالها سارا جان زودتر از من درسش تموم شد و یک کسب و کاری رو شروع کرد از همون چیزی که داشت و یک سرمایه کوچیکی که اون زمان در توانش بود وهیچ ربطی هم به رشته تحصیلیش نداشت و هیچ وقت قدم های غیر عاقلانه برنداشت و الان یکی از بهترین و ترند ها تو کار خودش هست .وقتی وارد این مسیر الهی شدم همون موقه ها ارتباطم با سارای عزیز هم که کلی سال دوست بسیار صمیمی بودیم قطع شد اون هم دوستی که بسیار بهش وابسته بودم اما انقدر تو این سالها خدا رو بهتر درک کردم که دیگه به لطف خدا و آموزشهای شما استاد عزیر اون دوستی و اون حد از وابستگی رو فراموش کردم همیشه دوسش دارم و هر زمان یادش میافتم محبتهای زیادش برام مرور میشه که انگار یه فرشته رو خدا رو زمین تو مسیر من قرار داده بود اما اون قطع ارتباط برای من بسیار بسیار خوب شد.سارا دوستی بود که وقتش رو صرف بدگویی و غیبت و تهمت نمیکرد و فقط دوست داشت بگردیم بخندیم و برای اهدافمون تلاش کنیم. هیچ وقت گریش رو ندیدم جز اینکه شادیش رو میدیدم انگار واقعا این قانون احساس خوب =اتفافات خوب رو کاملا درک کرده بود چون یادمه تو چه لحظاتی که واقعا هر کسی گریه هم نکنه حد اقل نمیخنده اون میخدید این رو بارها میدیدم و چهره خندان و زیباش رو.کسی بود که با یک فرهنگ کاملا متفادت از من بزرگ شده بود تو یک خانواده ای با فکر باز تر و آزادترر اما به شدت پایبند بود به یک سری اصول و ارزشهای اخلاقی و خیلی چیزها ازش یاد گرفتم و خدا رو بابت تمام سالها و لحظه های حضورش در زندگیم با تمام وجود سپاسگذارم .وقتی به مرور زمان اون قطع رابطه با حتی بهترین دوستم انقدر به نفعم شد دوستیهای کوچکتر برام کم اهمین تر شد.و راحت تر تونستم از یک سری افراد که قبلا کلی با هم لحظات خوب و خنده و البته که بدگویی و حرفهای ناجالب داشتیم بگذرم. الان سالهاست از وقتی وارد این مسیر الهی شدم فقط یک دوست بسیار صمیمی دارم که خداست.کسی که من کم کاری میکنم تو دوستیم اما اون همیشه هست حتی وقتی کم کاری میکنم من رو میبخشه و اون اشتباه رو هم برام نعمت و موهبت میکنه.کسی که نمیخواد بهش باج بدی تا نگهشداری بلکه میگه تو باش و من مشتاقم به بودن تو و دنیا رو به پات میریزم .کسی که هست هر لحظه و هر وقت بخوام پیشم باشه. و کم کاری از من هست نه از اون و اون همیشه یک دوست خوبه. این سالها نمیگم عالی عمل کردم که نا اگاهانه کم کاریهایی هم کردم اما تمام تلاشم این بود خودم رو تو یک محیط ایزوله حفظ کنم.اطرافیانم میگن تو منزوی شدی و از اجتماع فاصله گرفتی .اما واقعا کنج 2 متری که میز کارم و وسایلم هست برام ارامش بسیار زیادی داره.خیلی جمع هایی که قبلا برام بسبار جذابیت داشتن دیگه اون جذابیت رو نداره .اقوامی که وقتی کودک بودم روزشماری میکردم ببینمشون و حتی تا قبل از اشناییم با این مسیر از دیدنشون خوشحال میشدم و ذوق دیدنشون رو داشتم وقتی سالی یکبار هم میان و در حد یک ساعت حتی یک دقیقه هم تو جمعشون احساس غریبی میکنم.وقتی پدر و مادرم مکه رفته بودن مردم روستا که واقعا محبت بسیار زیادی که تصورشم نمیکردیم رو نسبت به ما نشون دادن اما یک تعدا اندکی هم بودن که خودتون میتونید حدس بزنید محیط روستا فضایی که استاد راجبش میگن بیشتر هست.اون تعدادی که با فرکانس ناجالب میومدن من حتی پیششون نرفتم و تو کنج زیبای خودم نشستم و فایلهای خانه تکانی رو گوش میکردم و مینوشتم یادم هست در ورودی خونمون رو چون هم زمان بنایی هم داشتیم اقای بنا گفتن رفت و امد نکنیم و قرار شد در اتاق من موقت برای رفت و امد باز بشه که همیشه قفل بود انقدر خدادند حواسش بهم بود و کمکم کرد تو مدار اون کسانی که نمیخواستم نباشم که با این که در رو باز کردن خودش خود به خود بدون قفل و کلید قفل شد تا همین تازگی.اما استاد با همه اینها و با انرژی زیادی که رو این قضیه گذاشتم اولا ادعایی ندارم چون از خدا و هدایتهاش بوده و از خدایی که شما رو بهمون عطا کرده و اینکه من الان همینکه شنوای یک سری روابط ناجالب و مسائل اطرافیانم که خودم تا حدی تو این سالها در مورد خودم حلشون کردم اما میشنوم این خودش همون دیوار سیمانیه که رنگ کاریش نیاز به تلاش بسیار بیشتر من داره

    انشالله خداوند هدایتگر همگیمون باشه

    سپاسگزار خداوند و شما اساتید عزیز و دوستان بی نظیرم در این مسیر الهب هستم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    عرفانه تیموری گفته:
    مدت عضویت: 2571 روز

    بنام خدا.عرض سلام و وقت بخیر خدمت همگی.

    اون قسمت از فایل ک استادگفتند خداوند نسبت ب شرایط اونموقع پیامبر این آیه هارو فرستاده. ک‌حتی درمورد اینکه بلند پیامبر رو صدا نکنید و…

    بیشتر ب اهمیت اینکه اگه لازم بود خداوند در مورد اون تهمت عظیم(در فایل قبلی) صحبت میکرد پی میبرم.باخودم میگم ببین حتی خداوند درین مورد هم ایه فرستاده.یعنی این مسئله اونموقع نسبت ب شرایط پیامبر خیلی اهمیت داشته.پس چرا اونجا گفته تهمت عظیم و خود تهمت رو درموردش حرفی نزده؟این یعنی اینکه مهم نیست اصل اون داستان چی بوده ک باعث تهمت عظیم شده.مهم اینه ک کلا تهمت زدن غیبت کردن تجسس کردن در زندگی دیگران باعت پخش تهمت شدن و درموردش بادیگران سخن گفتن کار درستی نیست.انگار حتی خود خداوندم نخاسته با تعریف کردن قصه ی اون تهمت خودشو تو مدار ناخاسته قراربده.انگار خاسته بگه ببین منه خداوند چطوری دارم بااین مسئله برخورد میکنم. ببین درمورد خود داستان حرفی نمیزنم پس تو هم یادبگیر.ببین اونجا درمورد اینکه پیامبر رو باصدای بلند صداکردن آیه فرستادم.حتمالازم بوده ک فرستادم.ولی درمورد اینکه اون تهمت عظیم درمورد چی بوده هیچ حرفی نزدم.بخاطزگر اینکه لازم نبوده حرف بزنم.ولی لازم بوده بگم ک تهمت نزنید و باعث پخش شدن تهمت هم نشید.

    اولش ک استاد درمورد آیه2سوره حجرات وقتی خداوند میفرماید کسانیکه ایمان اورده اید در برابر خدا و رسولش جلو نیفتید،قبل ازینکه توضیحات استاد رو بشنوم باخودم فکر کردم حتما اینجاهم منظور خدا این بوده ک وقتی میبینید کاری رو من و رسولم انجام نمیده چرا شماها انجام میدید؟چرا وقتی من و رسولم حرفی رو نمیزنیم شماها جلو میفتید و هی حرفی رو ک نباید میزنید.اگه اهمیت داشت حتما خودم یا پیامبرم میگفت.

    ولی بعدش ک ادامه توضیحات رو شنیدم متوجه شدم درمورد بلندصدا کردن اسم پیامبره.

    درهرحال این مثل یک آگاهی بود ک بعداز شنیدن این آیه یهو اومد.

    سپاسگذار خداوندم ک بهم فرصت داد تا این فایل رو ب اتمام برسونم و درموردش کامنت بذارم و خیلی خوشحالم و تایمی رو ک میذارم واسه انجام این تمرینها رو خیلی دوست دارم و عاشقشم و دوست ندارم سپری بشه این لحظات.

    خوشحالم و از خودمم ممنونم ک تمایل دارم ب تعهدم عمل کنم.

    و سپاسگذار استاد عزیز و خانم شایسته مهربان و تک تک شما عزیزان هستم.

    ازخدا برای هممون فراوانی در ثروت سلامتی عشق حال خوب ارتباط باخداوند رو طلب دارم.

    دوستتون دارم.عرفانه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    صدف احمدی گفته:
    مدت عضویت: 2388 روز

    سلام بر استاد زیبا و قشنگم

    استاد ممنونم ازتون

    که انقدر زیبا و دقیق مسائل مهمی رو که باعث میشن تو راه درست قرار بگیریم و توضیح میدین

    چیزی که همه ی ما از بقیه چیزها بهش بیشتر احتیاج داریم

    خدایا شکرت برای این اگاهی ناب

    و من الان میفهمم که چقدر عملگرایی مهم هست الان که 1 سال هست شروع کردم به عمل کردن به اون چیزهایی ک میدونم، بدون عذر و بهونه اووردن و دیدن نتایجم!!!!!!

    دیدن حال خوبم که اصلا قااااابل مقایسه نیست با قبلا

    و وقتی استمرار داشته باشی دیگه اون حال خوب همیشگیه همیشگیه همیشگیه

    و امروز بیشتر از دیروز و فردا بیشتر از امروز خواهد بود!!!!!

    و همچنین هدایت ها

    روز به روز به چیزهای بهتر تو هر زمینه ای که بخوای هدایت میشیی

    من به چیزهایی که میدونستم به عمل صالح به تمرکز بر نکات مثبت و به هر انچچچچه که فکر میکردم درسته عمل کردم

    اگه جایی فکرم اشتباه بوده بخاطر توجه به نکات مثبت و تعهددد به انجام این تمرین هدایت شدم به فکر یا عملی که باید جایگزین اون فکر قبلی میکردم و هی همه چی بهتر و بهترو شده خیلی کارا انجام شده که تو کل این 20 و چند سال زندگیم نمیتونستم به این شکل انجامش بدم حتی اگه انجامش داده بودم خیلی موقتی بوده و گذرا و باز برگشتم به حالت قبل

    در صورتی که الان مفهموم استمرارو درک کردم مفهوم تکامل و درک کردم و با گذاشتن این تکه پازل گمشده تو ذهنم همه چی درست نشسته جای خودش و میفهمم که همه چی چطور پیش میره و نتایجمو میبینم و اصلا اجازه میدم که با استمرار نتایج اتفاق بیفته و به فکر بهتر شدنم هستم وقتی نتایج به تثبیت میرسن ،

    خدایا شکرت بخاطر این درسهایی که بهم دادی و هدایت هایی که کردی

    هزاران هدایتی که در روز میشم و مدیون این سیستم زیبا هستم و بابتش بینهایت سپاسگزارم

    شایدم میلیون ها هدایت!!نمیدونم !

    سپاسگزارم ازتون

    بخاطر این محیط ایزوله ای که ساختید و ادم وقتی احتیاج به خوراک مثبت ذهنش داره کافیه بیاد تو این محیط

    این محیطی که علاوه بر خوراک مناسب تنوع هم توش داره میتونی انتخاب کنی چه طوری ذهنتو با نکات مثبت بمبارون کنی!

    با زندگی در بهشت

    با مصاحبه؟؟

    یا با محصولات؟؟؟

    عقل کل؟؟ یا مقاله ها؟؟؟

    یا حتی کامنت بچه ها؟؟

    و هر انچه و هر انچه ….

    خدایا سپاسگزارتم

    استاد ممنونم

    بچه ها دوستون دارم و ممنونم از حضورتون و تک تک قدمایی که تو این سایت در حال برداشتنش هستید

    خدایا سپاسسگزارتم بینهایت

    ؛)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: