اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
ممنونم از کمک دوستان درسته که من گفتم نماز نمیخونم اما از زمانی که فایلو گوش کردم خدا رو همیشه و همه جا بیشتر هس میکنم باز از آقای عباسمنش خواهش میکنم بیشتر توضیح بدن چون اگر خدا سیستم باشه و احساس بشری نداشته باشد کمی درکش شاید برای من سخته باز از کسایی که مطلعند خواهش میکنم کمک کنند با عرض تشکر
تضادی نداره . در آزمایش با آب وقتی لعنتهای زیارت عاشورا رو به ظالمین کنار آب گذاشتن مولکولهاش زشت نشده بودن . این دعا موافق کائناته . طبیعت این دعا رو تایید میکنه . منم مثل دوستان منتظرم که توضیح کامل تری رو از استاد دریافت کنم . با تشکر .
با سلام به دوست عزیزم. لطفا معانی دعاها را به فارسی مطالعه کنید و خودتون به خیلی چیزها دست پیدا می کنید. از مقایسه معنی دعای کمیل با زیارت عاشورا خیلی چیزها دستگیرتان میشه
در خیلی از کتب دینی امده است که هر که در مرثیه حسین (علیه السّلام) شعری بگوید و بگرید و بگریاند، حق تعالی او را بیامرزد و بهشت را برای او واجب می گرداند.
با سلام دوست عزیز من یک مورد رو که خودم تجربه کردم به شما بگم غم وگریه برای رضای خدا با غم وگریه برای مال دنیا فرق دارد گریه ای که خدا برای امام حسین فرموده باعث رضایت خداست و خداوند با احساس خوب واتفاقات خوب به شما پاسخ میدهد ولی غم وگریه برای مال دنیا یک جورایی اعلام ناراضی بودن ازحکمت خداست پس احساس ما بد میشود واتفاقات بد را تجربه میکنیم. تورابه خدا امامان معصوم را وارد این برنامها نکنید وباعث شبهه در دین نشوید امیدوارم جوابم قانع کننده باشد موفق باشید.
آقای نصر مگر همه دین آن چیزی است که هم اکنون در دست داریم؟
و ثانیا مگر از دین، تمام استخراجات صورت گرفته که به این راحتی بخواهیم بگوییم چنین چیزی (گریه کردن) را ندیده ایم؟
و مگر اولیای الهی در دل شب (که هرچه خبر هست در شب است و در روز خبری نیست) از شوق، از خوف و… گریه نمی کردند؟
استاد ما دستور جالبی را به ما میدادند و آن اینکه میفرمودند سعی کنید هر روز یک ربع در خلوت خودتان گریه کنید برای مظلومین عالم، برای گرفتاران، برای کسانی که اکنون در سختی هستند، برای آشنایانتان. میگفتند حتی اگر موضوعی برای گریه پیدا نکردید برای گرگ در بیابان دعا کنید که در آن سرما آیا سرپناهی دارد یا خیر؟ و میگفتند این گریه باعث میشود که دل جلا پیدا کند و قساوت نگیرد.
اگر شما در قران آیه ای دال بر اینکه گریه کنید تا جلا پیدا کنید به من معرفی نمایید بسیار سپاسگزار شما خواهم شد.(شاید بوده من توجهی نکرده ام)
بزرگوار استاد شما ازاین روش به آرامش میرسیده (البته شاید) این دلیل نمیشود که نسخه ای شود برای همه و این تنها راه جلای دل باشد.
مثلا بزرگترین راه جلای دل که هم در قرآن به آن اشاره شده و هم ائمه به آن توصیه کرده اند صداقت است.
دوست من در قران صریحا و اکیدا متذکر شده که نتیجه اعمال شما به خودتان برمیگردد پس اگر شما دعایی بکنید برای کسی یا حیوانی یا… و یا نفرینی بکنید هیچکس جز شما بهره یا ضرری نخواهد برد.
با توجه به قانون جذب فکرکردن به افکار منفی ، اعمال منفی اخبار منفی و ناامید کننده نباید انجام شود ولی زیارت عاشورا که بسیار مستند و قطعی است دارای افکار منفی می باشد و بر مداومت بر آن تاکید شده است آیا این تضاد نیست؟
سلام و درود . . ببخشید یکم دیر شد پاسختون.ببینین جناب تقی لو ، بعضی ها در روی زمین ملعون و لعنت شده دائمی هستند و بدون بخشش و گذشت خداوند در آتش جهنم جای دارند.
تمام دعاهایی که شما میفرمایین منفی است در زیارت عاشورا . . تمام این دعاها به لطف خداوند بزرگ با توجه به علم روانشناسی ثابت شده که شما وقتی لعنت میفرستی مثلا به یزید و شمر و .. دعا اثر مثبت پیدا میکنه واسه ماها.در واقع کوچکترین تضادی با قانون جذب نداره.
از لحاظ روانشناسی ثابت شده است.تست شده . . جواب گرفتن!!!
کلمه لعنت ، به تنهایی فرکانس منفی داره.اما به محض اینکه با یکی از ملعون شده های دائمی خداوند همراه بشه،فرکانسش مثبت میشه!!!
منبع حرفهامو هنوز پیدا نکردم.لابلای سخنرانی های روانشناسی بود که بنده ساعتها سخنرانی دارم.اگر پیداکردم حتما آدرسشو بهتون میدم که بدون سند حرفی رو نزده باشم.ممنونم.
از توجهتون خیلی ممنونم. جوابتون قابل تامل است و تو این مدت که فکر کردم به این نتیجه رسیدم که حتما خدا در برخی موارد که به نظر ما منفی است خیری برای بیشرفت ما قرار داده است البته تبصره های کوچکی هستند که گاهی خیلی مهم می شوند.
بسیار متشکرم استاد عزیز … فقط برای من سوالی پیش آمده که اگر خداوند کاملا بی احساس هست پس چرا میگن حس عشق رو از وجود خودش به ما ها داده و چرا خداوند دوس داره بندهاش باهاش صحبت کنن و راز و نیاز ودردو دل کنن و حتی جاهایی که بنده در فرکانس منفی هست بطور غیر قابل باور خودش بهش نعمتهای بزرگ میده…. خواهش میکنم پاسخ بدین سردرگم شدم
چون بااین احساس و با این طرز عمل به فرکانس خدا نزدیکتر میشیم و احساس بهتری پیدا می کنیم و به خواسته های خود نزدیکتر میشیم و این همان چیزی که خدا هم دوست داره ، همه این کارها برای این است که احساس بهتر ی داشته باشیم و به خدا نزدیکتر بشیم.
چیزی که من صحبتهای استاد متوجه شدم این هست که خداوند احساساتی نمیشه (دقیقه 2:14 فایل صوتی) نه اینکه حس عشق درونش نیست. احساساتی شدن یعنی اینکه من دلم بسوزه و با اینکه می دونم اینکار درست نیست، انجامش بدم
بله خداوند دوست داره ما باهاش صحبت کنیم چون ما بهش نیاز داریم خداوند که بی نیاز هست دقیقا مثل شکرگذاری که تاکید میکنه شکرگزاری کنید حالا چرا؟ اون که خودش بی نیازه ؟چون راه ورود نعمت هست و ما نیازمند هستیم ،
من فکر میکنم اگر یکم به زندگی خودمون و اطرافیانمون دقیق تر نگاه
کنیم ویکم بیشتر تامل کنیم بیشتر به صحبتهای استاد ایمان می آوریم.
مثلا چون ما شیعه هستیم از بچگی یاد گرفتیم شبهای احیا تا صبح بیدار بمانیم
و خدا را به خودش و ایمه قسم بدهیم که مارا ببخشد ویکسال آینده مان را رقم بزنیم
من در مورد دیگران نه قضاوت میکنم ونه این آداب را رد میکنم.ولی
در مورد خودم طی این همه سال هیچ تغییری در مسیر زندگیم ندیدم.از وقتی با سایت آشنا شدم,فهمیدم حتی در همچین شبی تا باوری یا نگرشی عوض نشود,در زندگیم هیچ چیز عوض نخواهد شد,, در ضمن مکررا در قرآن اشاره شده به اینکه کسانی که ایمان نیاوردند بر دلهایشان
جالبه که من فکر میکردم این موضوع که خداوند یک انرژی هست و قوانینی بر این جهان قرار داده و طبق همون قوانین جهان رو اداره میکنه رو کاملا باور کرده بودم ولی الان بعد این همه مدت میبینم که من هنوز باور ندارم که این جهان بر اساس سیستم و قوانین هست و اینو ازون جایی فهمیدم که ورودی هامو کنترل نمیکردم و همش اتفاقات بد میفتاد و من با خودم نمیگفتم که این اتفاقات بخاطر خودمه بخاطر فرکانس های خودمه و میگفتم تقصیر خداست و پیش خدا التماس میکردم که اوضاع رو برام درست کنه.
من هنوز تو لایه لایه های ذهنم این باور نرفته که احساسات خوب مساوی اتفاقات خوب و احساسات بد مساوی اتفاقات بد و فکر میکردم که حداقل همه زندگیم که دست خودم نیست دیگه.
باورهای درستی که ازین فایل یاد گرفتم:
1-خدا یک انرژی هست و یکسری قوانینی برای این جهان قرار داده که هرکسی طبق اون قوانین حرکت کنه به خودش خوبی میکنه و هرکسی خلاف قوانین حرکت کنه به خودش ضربه میزنه.
2-من خالق تمام اتفاقات زندگیم هستم. تک تک اتفاقات.
3-من با فرکانس هام و باورها، شرایط زندگیم رو بوجود میارم.
4-هر اتفاقی میفته نتیجه فرکانس های ماست. و کار خدا اینه که نتیجه فرکانس های مارو بهمون برمیگردونه
من یه آدم معتقد نیستم و به دلایلی با مذهب رسمی ارتباطی ندارم اما دانسته های خودم رو میگم.
این که بگوییم خداوند یک سیستم است!! ، خداوند یک انرژی است!!! ، خداوند احساسات تجربی ما را ندارد و انرژی اندیشمند است ، خداوند یک انسان است!! ، خداوند ویژگی های انسانی ندارد ، در وجود خداوند خشم غضی عشق و مهربانی نیست.
خداوند پدیده نیست.انرژی نیست.انسان نیست…
اگر خداوند به هر صورتی در ذهن ما بگنجد محدود می شود و دیگر خدا نیست.پس تمام این گزاره ها باطل است.
این که نباید در مورد ذات خداوند فکر کنیم یک موضوع مشخص است و در اکثر مذاهب اسلامی برابر با کفر دانسته شده.
این احادیث نقل شده از پیامبر در نهج الفصاحه است و می تونید خودتون بررسی کنید.
تفکّروا فی آلاء اللَّه و لا تفکّروا فی اللَّه.
در نعمتهاى خدا بیندیشید اما در باره ذات خدا میندیشید.
فکّروا فی الخلق و لا تفکّروا فی الخالق فإنّکم لا تقدرون قدره.
در باره خلق بیندیشید و در باره خالق میندیشید که به کنه ذات او نتوانید رسید.
تفکّروا فی خلق اللَّه و لا تفکّروا فی اللَّه فتهلکوا.
در باره خلق تفکر کنید و در باره خدا تفکر مکنید که هلاک خواهید شد.
تفکّروا فی کلّ شی ء و لا تفکّروا فی ذات اللَّه.
در همه چیز بیندیشید ولى در ذات خدا میندیشید.
اگر می خواهیم تصور انسان بودن در مورد خدا رو از بین ببریم دلیل نمیشه که خداوند رو چیز های دیگه مثل سیستم یا انرژی بدونیم!!
در ضمن رحمان یعنی کسی که به معنی مطلق رحمت و دلسوزی داره، هیچ قیدی و محدودیتی در خدا نیست و خدا توانای مطلق است.
تفاوت رحمن و رحیم در همین هست و اتفاقا بر عکس گفته شما رحمانیت خدا شامل همه موجودات می شود.نه فقط برای بندگان مومن!! که برای مشرکان و کافران هم و توقع داشتم این رو بدونید.
حدیث زیر چه طوری معنا داره اگه خداوند چرخ دنده ای باشه که اگر در جهت اون نباشی له میشی (فایل قبلی) .حداقل درست بودن منابع رو زیر سوال ببرید.
خداوند متعال به حضرت داود (علیه السّلام) فرمود : ای داود، اگر روی گردانان از من چگونگی انتظارم برای آنان، مدارایم با آنان و اشتیاق مرا به ترک معصیت هایشان می دانستند ، بدون شک از شوق آمدن به سوی من می مردند و بندبند وجودشان از محبّت من از هم می گسست.
(میزان الحکمه، ج4، ص 2797)
من از حرفهای شما در این چند ماه خیلی استفاده کردم ، حتی از همین فایل اما این دلیل نمیشه که هر حرفی رو بی دلیل و منطق قبول کنم….
(ملاصدرا: خداوند بینهایت است و لامکان و بی زمان، اما به قدر فهم تو کوچک میشود و به قدر نیاز تو فرود می آید و به قدر آرزوی تو گسترده و به قدر ایمان تو کارگشا میشود.)
پس دوست عزیز این میزان فهم و درک انسان است که هیچ گاه نمیتواند خدارا انچه که هست باور کند.او “حق لا یتنهی”است.اگر شما به یک جنین در رحم مادر بگویید دنیایی بیرون از اینجا و جود دارد که دارای این ویژگی هاست او هیچ گاه باور نمی کند زیرا انقدر درک و فهم ندارد.ما هم همین طور هستیم نمیتوانیم خدارا انگونه که هست بفهمیم و درک کنیم.
بی دلی در همه احوال خدا با او بود او نمی دیدش و از دور خدایا میکرد
شما اگه معتقد بودید و با دین رسمی ارتباط داشتید دیگه چی میگفتید؟
ذات درونی انسان، یا همان فطرت الهی انسان، رو نباید به خاطر اعمال و رفتار و کجروی و کج اندیشی دیگران از رحمت نامنتهای الهی محروم کرد.
آزادی و اختیار آدمی قابلیت بند کشیدن و یا حصار کشیدن ندارد.
آزادی و اختیار چیزی هست که انسانها متاسفانه خود را از آن محروم میکنند.
در آزادی و اختیار، انسان، خداگونه میشود و به خدا میرسد و البته نماز – نماز با همان ویژگیهایی که از نمازگذار در سوره معارج آمده- انسان را مشمول رحمت الهی می کند.
احسنت برشما به نظر بنده نمیشه همه چیز دنیا رو مادی دید همه وهمه چیز دنیا مثبت ومنفی داره خداوند که من قربونش برم نمیشه به چیزی تشبیعه کرد سیستم یا انرژی بسیار اشتباه است مثلمنا وقتی بنده ای شاد شود چون روح خداوند در وجود ماست هم شاد میشود چون ما جزیی از خداییم کدام شخصی رو میتونی پیدا کنی از خوشی بدش بیاد همه سعی میکنند با بدست اوردن پول در چند شیفت کاری خوشی رو برای خانواده ها فراهم کنند
فکر نمی کنم صحبت های جناب استاد عباس منش که به خداوند به عنوان یک انرژی بیندیشیم اشتباه باشد. هر چند اطلاعات خودم هم در این مورد زیاد نیست. ولی بعد از شنیدن این صحبت ها آیه ی 35 سوره نور به خاطرم آمد: اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاةٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَکَةٍ زَیْتُونِةٍ لَّا شَرْقِیَّةٍ وَلَا غَرْبِیَّةٍ یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُّورٌ عَلَى نُورٍ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاءُ وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ.
نور هم یک انرژی است. البته نمی دانم این دیدگاهم درست است یا نه.
خدا نور آسمانها و زمین است. مَثَل نور او چون چراغدانى است که در آن چراغى، و آن چراغ در شیشهاى است. آن شیشه گویى اخترى درخشان است که از درخت خجسته زیتونى که نه شرقى است و نه غربى، افروخته مىشود. نزدیک است که روغنش -هر چند بدان آتشى نرسیده باشد- روشنى بخشد. روشنىِ بر روى روشنى است. خدا هر که را بخواهد با نور خویش هدایت مىکند، و این مَثَلها را خدا براى مردم مىزند و خدا به هر چیزى داناست.
جدا از این که ماهیت نور هنوز معلوم نیست و هم رفتار موجی و هم ذره ای داره (و خدا مطمئنا رفتار ذره ای نداره و رفتار موجی هم همینطور و مفهوم موج هم با انرژی یکی نیست) خود آیه میگه این یک مثال است (یَضْرِبُ اللَّـهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ،مَثَلُ نُورِهِ).
مَثَلُ نُورِهِ (مثال نور او) یَهْدِی اللَّـهُ لِنُورِهِ (با نور خویش هدایت مىکند) می بینید که کلمه نور از کلمه او (خداوند) جدا شده.
همچنین آیه قَدْ جَاءَکُم مِّنَ اللَّـهِ نُورٌ (قطعاً براى شما از جانب خدا روشنایى آمده است.) (مائده/15)
یا آیه فَالَّذِینَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِی أُنزِلَ مَعَهُ ۙ أُولَـٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (پس کسانى که به او ایمان آوردند و بزرگش داشتند و یاریش کردند و نورى را که با او نازل شده است پیروى کردند، آنان همان رستگارانند.)
ستایش خدایى را که آسمانها و زمین را آفرید، و تاریکیها و روشنایى را پدید آورد. با این همه کسانى که کفر ورزیدهاند، [غیر او را] با پروردگار خود برابر مىکنند.
مَثَل آنان، همچون مَثَل کسانى است که آتشى افروختند، و چون پیرامون آنان را روشنایى داد، خدا نورشان را برد؛ و در میان تاریکیهایى که نمىبینند رهایشان کرد. (معنای متفاوت نور با خدا)
ما نمی تونیم آیات قرآن رو به طور کامل درک کنیم ولی اگه به تفسیر ها مراجعه کنید در این آیه و آیات دیگه برداشت عمومی از نور چیزی هست که باعث دیدن اجسام میشه ولی خود نور برای دیده شدن یه چیزی نیاز نداره.(ظاهر بنفسه و مظهر غیر)
و همینطور اگر چیزی وجود نداشته باشه ما نمی تونیم اون رو ببینیم.و چون وجود همه ی موجودات به وجود خدا بستگی داره خدا هم مصداق نور هست.(ظاهر بنفسه و مظهر غیر)
این عمومی ترین معنایی هست که در این موارد به کار میره.البته باز هم میگم من حقیقت قرآن رو نمی دونم و همینطور حقیقت نور رو و حقیقت خداوند رو ولی چیزی که پیدا هست جدا بودن معنای خداوند از معنای نور هست که و واقعا اگه بیشتر دقت کنیم خداوند از هر نظر مانند نور نیست .
آیه های دیگه رو هم می تونید بررسی کنید.اگه به هر نتیجه ای رسید خوشحال میشم من رو هم آگاه کنید :)
باسلام درمورد شناخت خدا این حدیث هم از حضرت علی است من عرفه نفس وقد عرفه ربه هر کس خودش را شناخت خدای خود را شناخته است مگر انسان مخلوق خداوند نیست ایا نباید انسان را بشناسیم دوست من درمورد شناخت خداوند تاکید بر حدود خداوند بوده چون خداوند نامحدود است ومامحدود فقط دراین مورد نمیتوان چیزی گفت خداوند بارهادرقران خودش را به نور اسمانها وزمین معرفی کرده خداوند انسان را افرید تا انسان باشناخت خداوند او راعبادت کند چون هیچ موجودی بغیر از انسان نتوانسته خدا را با شناخت عبادت کند دوست عزیز کتاب به سوی کمال ازدکتر علیرضا اذمنیان را مطالعه بفرمایید حتما خیلی از مطالب برایتان روشن می شود موفق باشید.
سلام بر شما.حتما کتابی که گفتید رو مطالعه می کنیم ولی دوست بزرگوارم من در مورد شناخت “ذات” خدا گفتم که با عقل ممکن نیست چون چیزی که بی نهایت است با ذهن قابل شناسایی نیست (برای مثال نمی تونیم یک خط بی نهایت رو در ذهن مجسم کنیم چون به انتها نمی رسیم همینطور جهان هستی که بی نهایت هست تماما قابل تصور نیست) و همونطور که شما گفتید خداوند نامحدود است و ما محدود و در مورد شناخت خداوند تاکید بر “حدود” خداوند بوده.همینطور شناخت خداوند و ویژگی های خداوند فقط بوسیله ذهن ما صورت نمیگیره.بحث من فقط در مورد این بود که در مورد ذات خدا نباید فکر کنیم نه این که نباید دنبال شناخت خداوند باشیم.باز هم از مهربانی تان ممنونم :)
دوستان دقت کنند که همه انسانها به غیر از پیامبران معصوم نیستند و وجود اشتباه در صحبت هایمان بسیار زیاد است. مخصوصا به دلیل علم ناقصمان در مورد خدا و قران اشتباهات بیشتر میشود. بنابراین همه چیز را صد در صد درست ندانیم و با دید بازتری نگاه کنیم.
ممنونم از کمک دوستان درسته که من گفتم نماز نمیخونم اما از زمانی که فایلو گوش کردم خدا رو همیشه و همه جا بیشتر هس میکنم باز از آقای عباسمنش خواهش میکنم بیشتر توضیح بدن چون اگر خدا سیستم باشه و احساس بشری نداشته باشد کمی درکش شاید برای من سخته باز از کسایی که مطلعند خواهش میکنم کمک کنند با عرض تشکر
براستی که چنین انسانهایی مانند استاد عباس منش کم هستندو
انشاالله همیشه پُرانرژی و شاد باشند.
سلام تحلیل خوبی بود ..
آیا میان تاکید دین برای گریه و خواندن پیوسته دعاهایی مثل زیارت عاشورا که اسامی انسان های بد و اعمال بد در آن تکرار شده با قانون جاذبه تضادی وجود دارد؟
با سلام این سوال بار ها برای من هم پیش اومده و از استاد خواهش دارم که به این سوال پاسخ بدن.
تضادی نداره . در آزمایش با آب وقتی لعنتهای زیارت عاشورا رو به ظالمین کنار آب گذاشتن مولکولهاش زشت نشده بودن . این دعا موافق کائناته . طبیعت این دعا رو تایید میکنه . منم مثل دوستان منتظرم که توضیح کامل تری رو از استاد دریافت کنم . با تشکر .
با سلام به دوست عزیزم. لطفا معانی دعاها را به فارسی مطالعه کنید و خودتون به خیلی چیزها دست پیدا می کنید. از مقایسه معنی دعای کمیل با زیارت عاشورا خیلی چیزها دستگیرتان میشه
سلام مجتبی جان
عزیز خوب که به سوالت توجه کنی متوجه جوابت میشی
من در هیج کجای دین ندیدم تاکییدی به گریه باشه.
ولی از مبلغان دینی زیاد شنیدم که این خود جای فکر داره…!
برادر اگه کمی در خود دین و قرآن توجه به خرج دهیم جواب خیلی سوالات را براحتی پیدا خواهیم کردو زیبایی های بسیار دین راخواهیم دید.
سلام اقای نصر
در خیلی از کتب دینی امده است که هر که در مرثیه حسین (علیه السّلام) شعری بگوید و بگرید و بگریاند، حق تعالی او را بیامرزد و بهشت را برای او واجب می گرداند.
یعنی همه این احادیث جعل است؟ و اشتباست؟
با سلام دوست عزیز من یک مورد رو که خودم تجربه کردم به شما بگم غم وگریه برای رضای خدا با غم وگریه برای مال دنیا فرق دارد گریه ای که خدا برای امام حسین فرموده باعث رضایت خداست و خداوند با احساس خوب واتفاقات خوب به شما پاسخ میدهد ولی غم وگریه برای مال دنیا یک جورایی اعلام ناراضی بودن ازحکمت خداست پس احساس ما بد میشود واتفاقات بد را تجربه میکنیم. تورابه خدا امامان معصوم را وارد این برنامها نکنید وباعث شبهه در دین نشوید امیدوارم جوابم قانع کننده باشد موفق باشید.
با سلام به شما دوست عزیز آقای نصر
آقای نصر مگر همه دین آن چیزی است که هم اکنون در دست داریم؟
و ثانیا مگر از دین، تمام استخراجات صورت گرفته که به این راحتی بخواهیم بگوییم چنین چیزی (گریه کردن) را ندیده ایم؟
و مگر اولیای الهی در دل شب (که هرچه خبر هست در شب است و در روز خبری نیست) از شوق، از خوف و… گریه نمی کردند؟
استاد ما دستور جالبی را به ما میدادند و آن اینکه میفرمودند سعی کنید هر روز یک ربع در خلوت خودتان گریه کنید برای مظلومین عالم، برای گرفتاران، برای کسانی که اکنون در سختی هستند، برای آشنایانتان. میگفتند حتی اگر موضوعی برای گریه پیدا نکردید برای گرگ در بیابان دعا کنید که در آن سرما آیا سرپناهی دارد یا خیر؟ و میگفتند این گریه باعث میشود که دل جلا پیدا کند و قساوت نگیرد.
با آرزوی سلامتی برای شما
سلام دوست من
اگر شما در قران آیه ای دال بر اینکه گریه کنید تا جلا پیدا کنید به من معرفی نمایید بسیار سپاسگزار شما خواهم شد.(شاید بوده من توجهی نکرده ام)
بزرگوار استاد شما ازاین روش به آرامش میرسیده (البته شاید) این دلیل نمیشود که نسخه ای شود برای همه و این تنها راه جلای دل باشد.
مثلا بزرگترین راه جلای دل که هم در قرآن به آن اشاره شده و هم ائمه به آن توصیه کرده اند صداقت است.
دوست من در قران صریحا و اکیدا متذکر شده که نتیجه اعمال شما به خودتان برمیگردد پس اگر شما دعایی بکنید برای کسی یا حیوانی یا… و یا نفرینی بکنید هیچکس جز شما بهره یا ضرری نخواهد برد.
موفقتر باشی
آقای نقی لو سلام . .
میشه سوالتون رو واضح تر بگین تا اگر میتونم بهتون توضیح بدم . .
با توجه به قانون جذب فکرکردن به افکار منفی ، اعمال منفی اخبار منفی و ناامید کننده نباید انجام شود ولی زیارت عاشورا که بسیار مستند و قطعی است دارای افکار منفی می باشد و بر مداومت بر آن تاکید شده است آیا این تضاد نیست؟
سلام و درود . . ببخشید یکم دیر شد پاسختون.ببینین جناب تقی لو ، بعضی ها در روی زمین ملعون و لعنت شده دائمی هستند و بدون بخشش و گذشت خداوند در آتش جهنم جای دارند.
تمام دعاهایی که شما میفرمایین منفی است در زیارت عاشورا . . تمام این دعاها به لطف خداوند بزرگ با توجه به علم روانشناسی ثابت شده که شما وقتی لعنت میفرستی مثلا به یزید و شمر و .. دعا اثر مثبت پیدا میکنه واسه ماها.در واقع کوچکترین تضادی با قانون جذب نداره.
از لحاظ روانشناسی ثابت شده است.تست شده . . جواب گرفتن!!!
کلمه لعنت ، به تنهایی فرکانس منفی داره.اما به محض اینکه با یکی از ملعون شده های دائمی خداوند همراه بشه،فرکانسش مثبت میشه!!!
منبع حرفهامو هنوز پیدا نکردم.لابلای سخنرانی های روانشناسی بود که بنده ساعتها سخنرانی دارم.اگر پیداکردم حتما آدرسشو بهتون میدم که بدون سند حرفی رو نزده باشم.ممنونم.
سلام و درود بر شما
از توجهتون خیلی ممنونم. جوابتون قابل تامل است و تو این مدت که فکر کردم به این نتیجه رسیدم که حتما خدا در برخی موارد که به نظر ما منفی است خیری برای بیشرفت ما قرار داده است البته تبصره های کوچکی هستند که گاهی خیلی مهم می شوند.
سلام
ممنون از نظرتون
محمد جواد فلاح میبدی
سلام ، خدایا سپاسگزارم که منو با این گروه فوق العاده آشنا کردی.
بسیار متشکرم استاد عزیز … فقط برای من سوالی پیش آمده که اگر خداوند کاملا بی احساس هست پس چرا میگن حس عشق رو از وجود خودش به ما ها داده و چرا خداوند دوس داره بندهاش باهاش صحبت کنن و راز و نیاز ودردو دل کنن و حتی جاهایی که بنده در فرکانس منفی هست بطور غیر قابل باور خودش بهش نعمتهای بزرگ میده…. خواهش میکنم پاسخ بدین سردرگم شدم
سلام خانم آناهیتا
چون بااین احساس و با این طرز عمل به فرکانس خدا نزدیکتر میشیم و احساس بهتری پیدا می کنیم و به خواسته های خود نزدیکتر میشیم و این همان چیزی که خدا هم دوست داره ، همه این کارها برای این است که احساس بهتر ی داشته باشیم و به خدا نزدیکتر بشیم.
در پناه حق
با سلام و تشکر
برای منم همچین سوالی پیش اومده و واقعا احساس سردرگمی میکنم. ممنون میشم استاد محترم ما رو از سردرگمی دربیارن.
سلام دوست عزیزم
چیزی که من صحبتهای استاد متوجه شدم این هست که خداوند احساساتی نمیشه (دقیقه 2:14 فایل صوتی) نه اینکه حس عشق درونش نیست. احساساتی شدن یعنی اینکه من دلم بسوزه و با اینکه می دونم اینکار درست نیست، انجامش بدم
باسلام استاد فرمودند که خداوند بندگان با ایمان را جواب میدهد نه کسانی که ایمان ندارند ایمان به زبان نیست باید ایمان قلبی باشد.
درود به شما
بله خداوند دوست داره ما باهاش صحبت کنیم چون ما بهش نیاز داریم خداوند که بی نیاز هست دقیقا مثل شکرگذاری که تاکید میکنه شکرگزاری کنید حالا چرا؟ اون که خودش بی نیازه ؟چون راه ورود نعمت هست و ما نیازمند هستیم ،
امیدوارم کمکتون کرده باشم .
باسلام خدمت آقای عباس منش . خسته نباشید ازاینکه اینقدر به یاد ماهستید ازصمیم قلب تشکرمیکنم فایل خدارابهتر بشناسیم دریافت شد اززحمات بی دریغ شما تشکر وقدردانی میکنم . ارادتمند گلرنگ
با سپاس از استاد عزیز,
من فکر میکنم اگر یکم به زندگی خودمون و اطرافیانمون دقیق تر نگاه
کنیم ویکم بیشتر تامل کنیم بیشتر به صحبتهای استاد ایمان می آوریم.
مثلا چون ما شیعه هستیم از بچگی یاد گرفتیم شبهای احیا تا صبح بیدار بمانیم
و خدا را به خودش و ایمه قسم بدهیم که مارا ببخشد ویکسال آینده مان را رقم بزنیم
من در مورد دیگران نه قضاوت میکنم ونه این آداب را رد میکنم.ولی
در مورد خودم طی این همه سال هیچ تغییری در مسیر زندگیم ندیدم.از وقتی با سایت آشنا شدم,فهمیدم حتی در همچین شبی تا باوری یا نگرشی عوض نشود,در زندگیم هیچ چیز عوض نخواهد شد,, در ضمن مکررا در قرآن اشاره شده به اینکه کسانی که ایمان نیاوردند بر دلهایشان
مهر میزنیم .و آنان کران کورند,,(شرمنده متن آیه دقیقا یادم نیست)
من فکر میکنم منظور از مهر,تعصب است که اجازه نمیدهد با ذهن
باز به حقایق پی ببریم وبه آگاهی برسیم,,
با آرزوی سلامتی و شادی برای همه عزیزان
سلام ب همه عزیزان
امید و ارزو دارم و از خداوند میخوام ب خواسته هاتون برسید
سلام به همه.
جالبه که من فکر میکردم این موضوع که خداوند یک انرژی هست و قوانینی بر این جهان قرار داده و طبق همون قوانین جهان رو اداره میکنه رو کاملا باور کرده بودم ولی الان بعد این همه مدت میبینم که من هنوز باور ندارم که این جهان بر اساس سیستم و قوانین هست و اینو ازون جایی فهمیدم که ورودی هامو کنترل نمیکردم و همش اتفاقات بد میفتاد و من با خودم نمیگفتم که این اتفاقات بخاطر خودمه بخاطر فرکانس های خودمه و میگفتم تقصیر خداست و پیش خدا التماس میکردم که اوضاع رو برام درست کنه.
من هنوز تو لایه لایه های ذهنم این باور نرفته که احساسات خوب مساوی اتفاقات خوب و احساسات بد مساوی اتفاقات بد و فکر میکردم که حداقل همه زندگیم که دست خودم نیست دیگه.
باورهای درستی که ازین فایل یاد گرفتم:
1-خدا یک انرژی هست و یکسری قوانینی برای این جهان قرار داده که هرکسی طبق اون قوانین حرکت کنه به خودش خوبی میکنه و هرکسی خلاف قوانین حرکت کنه به خودش ضربه میزنه.
2-من خالق تمام اتفاقات زندگیم هستم. تک تک اتفاقات.
3-من با فرکانس هام و باورها، شرایط زندگیم رو بوجود میارم.
4-هر اتفاقی میفته نتیجه فرکانس های ماست. و کار خدا اینه که نتیجه فرکانس های مارو بهمون برمیگردونه
من یه آدم معتقد نیستم و به دلایلی با مذهب رسمی ارتباطی ندارم اما دانسته های خودم رو میگم.
این که بگوییم خداوند یک سیستم است!! ، خداوند یک انرژی است!!! ، خداوند احساسات تجربی ما را ندارد و انرژی اندیشمند است ، خداوند یک انسان است!! ، خداوند ویژگی های انسانی ندارد ، در وجود خداوند خشم غضی عشق و مهربانی نیست.
خداوند پدیده نیست.انرژی نیست.انسان نیست…
اگر خداوند به هر صورتی در ذهن ما بگنجد محدود می شود و دیگر خدا نیست.پس تمام این گزاره ها باطل است.
این که نباید در مورد ذات خداوند فکر کنیم یک موضوع مشخص است و در اکثر مذاهب اسلامی برابر با کفر دانسته شده.
این احادیث نقل شده از پیامبر در نهج الفصاحه است و می تونید خودتون بررسی کنید.
تفکّروا فی آلاء اللَّه و لا تفکّروا فی اللَّه.
در نعمتهاى خدا بیندیشید اما در باره ذات خدا میندیشید.
فکّروا فی الخلق و لا تفکّروا فی الخالق فإنّکم لا تقدرون قدره.
در باره خلق بیندیشید و در باره خالق میندیشید که به کنه ذات او نتوانید رسید.
تفکّروا فی خلق اللَّه و لا تفکّروا فی اللَّه فتهلکوا.
در باره خلق تفکر کنید و در باره خدا تفکر مکنید که هلاک خواهید شد.
تفکّروا فی کلّ شی ء و لا تفکّروا فی ذات اللَّه.
در همه چیز بیندیشید ولى در ذات خدا میندیشید.
اگر می خواهیم تصور انسان بودن در مورد خدا رو از بین ببریم دلیل نمیشه که خداوند رو چیز های دیگه مثل سیستم یا انرژی بدونیم!!
در ضمن رحمان یعنی کسی که به معنی مطلق رحمت و دلسوزی داره، هیچ قیدی و محدودیتی در خدا نیست و خدا توانای مطلق است.
تفاوت رحمن و رحیم در همین هست و اتفاقا بر عکس گفته شما رحمانیت خدا شامل همه موجودات می شود.نه فقط برای بندگان مومن!! که برای مشرکان و کافران هم و توقع داشتم این رو بدونید.
حدیث زیر چه طوری معنا داره اگه خداوند چرخ دنده ای باشه که اگر در جهت اون نباشی له میشی (فایل قبلی) .حداقل درست بودن منابع رو زیر سوال ببرید.
خداوند متعال به حضرت داود (علیه السّلام) فرمود : ای داود، اگر روی گردانان از من چگونگی انتظارم برای آنان، مدارایم با آنان و اشتیاق مرا به ترک معصیت هایشان می دانستند ، بدون شک از شوق آمدن به سوی من می مردند و بندبند وجودشان از محبّت من از هم می گسست.
(میزان الحکمه، ج4، ص 2797)
من از حرفهای شما در این چند ماه خیلی استفاده کردم ، حتی از همین فایل اما این دلیل نمیشه که هر حرفی رو بی دلیل و منطق قبول کنم….
با عذرخواهی.
بسم الرب حق
(ملاصدرا: خداوند بینهایت است و لامکان و بی زمان، اما به قدر فهم تو کوچک میشود و به قدر نیاز تو فرود می آید و به قدر آرزوی تو گسترده و به قدر ایمان تو کارگشا میشود.)
پس دوست عزیز این میزان فهم و درک انسان است که هیچ گاه نمیتواند خدارا انچه که هست باور کند.او “حق لا یتنهی”است.اگر شما به یک جنین در رحم مادر بگویید دنیایی بیرون از اینجا و جود دارد که دارای این ویژگی هاست او هیچ گاه باور نمی کند زیرا انقدر درک و فهم ندارد.ما هم همین طور هستیم نمیتوانیم خدارا انگونه که هست بفهمیم و درک کنیم.
یاحق
بی دلی در همه احوال خدا با او بود او نمی دیدش و از دور خدایا میکرد
شما اگه معتقد بودید و با دین رسمی ارتباط داشتید دیگه چی میگفتید؟
ذات درونی انسان، یا همان فطرت الهی انسان، رو نباید به خاطر اعمال و رفتار و کجروی و کج اندیشی دیگران از رحمت نامنتهای الهی محروم کرد.
آزادی و اختیار آدمی قابلیت بند کشیدن و یا حصار کشیدن ندارد.
آزادی و اختیار چیزی هست که انسانها متاسفانه خود را از آن محروم میکنند.
در آزادی و اختیار، انسان، خداگونه میشود و به خدا میرسد و البته نماز – نماز با همان ویژگیهایی که از نمازگذار در سوره معارج آمده- انسان را مشمول رحمت الهی می کند.
با سلام
به نظر من تو این فایل منظور استاد این نبود که خدا چگونه است,بلکه منظور روشن شدن قوانین خداوند است,, و روش برخورد ما با قوانین,,,
موافقم کاملا چون بحث ذات خدا بسیاااااااااار گسترده و غیر قابل فهم کامل برای ما انسانهاست
سلام دوست من.
جانا سخن از زبان ما می گویی.
کاملا با مواردی که فرمودید موافق هستم.
احسنت برشما به نظر بنده نمیشه همه چیز دنیا رو مادی دید همه وهمه چیز دنیا مثبت ومنفی داره خداوند که من قربونش برم نمیشه به چیزی تشبیعه کرد سیستم یا انرژی بسیار اشتباه است مثلمنا وقتی بنده ای شاد شود چون روح خداوند در وجود ماست هم شاد میشود چون ما جزیی از خداییم کدام شخصی رو میتونی پیدا کنی از خوشی بدش بیاد همه سعی میکنند با بدست اوردن پول در چند شیفت کاری خوشی رو برای خانواده ها فراهم کنند
با سلام
فکر نمی کنم صحبت های جناب استاد عباس منش که به خداوند به عنوان یک انرژی بیندیشیم اشتباه باشد. هر چند اطلاعات خودم هم در این مورد زیاد نیست. ولی بعد از شنیدن این صحبت ها آیه ی 35 سوره نور به خاطرم آمد: اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاةٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَکَةٍ زَیْتُونِةٍ لَّا شَرْقِیَّةٍ وَلَا غَرْبِیَّةٍ یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُّورٌ عَلَى نُورٍ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاءُ وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ.
نور هم یک انرژی است. البته نمی دانم این دیدگاهم درست است یا نه.
با سپاس
دوست بزرگوارم ترجمه این آیه رو ببینید.
خدا نور آسمانها و زمین است. مَثَل نور او چون چراغدانى است که در آن چراغى، و آن چراغ در شیشهاى است. آن شیشه گویى اخترى درخشان است که از درخت خجسته زیتونى که نه شرقى است و نه غربى، افروخته مىشود. نزدیک است که روغنش -هر چند بدان آتشى نرسیده باشد- روشنى بخشد. روشنىِ بر روى روشنى است. خدا هر که را بخواهد با نور خویش هدایت مىکند، و این مَثَلها را خدا براى مردم مىزند و خدا به هر چیزى داناست.
جدا از این که ماهیت نور هنوز معلوم نیست و هم رفتار موجی و هم ذره ای داره (و خدا مطمئنا رفتار ذره ای نداره و رفتار موجی هم همینطور و مفهوم موج هم با انرژی یکی نیست) خود آیه میگه این یک مثال است (یَضْرِبُ اللَّـهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ،مَثَلُ نُورِهِ).
مَثَلُ نُورِهِ (مثال نور او) یَهْدِی اللَّـهُ لِنُورِهِ (با نور خویش هدایت مىکند) می بینید که کلمه نور از کلمه او (خداوند) جدا شده.
همچنین آیه قَدْ جَاءَکُم مِّنَ اللَّـهِ نُورٌ (قطعاً براى شما از جانب خدا روشنایى آمده است.) (مائده/15)
یا آیه فَالَّذِینَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِی أُنزِلَ مَعَهُ ۙ أُولَـٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (پس کسانى که به او ایمان آوردند و بزرگش داشتند و یاریش کردند و نورى را که با او نازل شده است پیروى کردند، آنان همان رستگارانند.)
باز هم نور معنای متفاوتی با خداوند داره.
الْحَمْدُ لِلَّـهِ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَجَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَالنُّورَ ۖ ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یَعْدِلُونَ ﴿انعام/1﴾
ستایش خدایى را که آسمانها و زمین را آفرید، و تاریکیها و روشنایى را پدید آورد. با این همه کسانى که کفر ورزیدهاند، [غیر او را] با پروردگار خود برابر مىکنند.
پس نور آفریده خداست.
مَثَلُهُمْ کَمَثَلِ الَّذِی اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّـهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَکَهُمْ فِی ظُلُمَاتٍ لَّا یُبْصِرُونَ ﴿17﴾
مَثَل آنان، همچون مَثَل کسانى است که آتشى افروختند، و چون پیرامون آنان را روشنایى داد، خدا نورشان را برد؛ و در میان تاریکیهایى که نمىبینند رهایشان کرد. (معنای متفاوت نور با خدا)
ما نمی تونیم آیات قرآن رو به طور کامل درک کنیم ولی اگه به تفسیر ها مراجعه کنید در این آیه و آیات دیگه برداشت عمومی از نور چیزی هست که باعث دیدن اجسام میشه ولی خود نور برای دیده شدن یه چیزی نیاز نداره.(ظاهر بنفسه و مظهر غیر)
و همینطور اگر چیزی وجود نداشته باشه ما نمی تونیم اون رو ببینیم.و چون وجود همه ی موجودات به وجود خدا بستگی داره خدا هم مصداق نور هست.(ظاهر بنفسه و مظهر غیر)
این عمومی ترین معنایی هست که در این موارد به کار میره.البته باز هم میگم من حقیقت قرآن رو نمی دونم و همینطور حقیقت نور رو و حقیقت خداوند رو ولی چیزی که پیدا هست جدا بودن معنای خداوند از معنای نور هست که و واقعا اگه بیشتر دقت کنیم خداوند از هر نظر مانند نور نیست .
آیه های دیگه رو هم می تونید بررسی کنید.اگه به هر نتیجه ای رسید خوشحال میشم من رو هم آگاه کنید :)
باسلام درمورد شناخت خدا این حدیث هم از حضرت علی است من عرفه نفس وقد عرفه ربه هر کس خودش را شناخت خدای خود را شناخته است مگر انسان مخلوق خداوند نیست ایا نباید انسان را بشناسیم دوست من درمورد شناخت خداوند تاکید بر حدود خداوند بوده چون خداوند نامحدود است ومامحدود فقط دراین مورد نمیتوان چیزی گفت خداوند بارهادرقران خودش را به نور اسمانها وزمین معرفی کرده خداوند انسان را افرید تا انسان باشناخت خداوند او راعبادت کند چون هیچ موجودی بغیر از انسان نتوانسته خدا را با شناخت عبادت کند دوست عزیز کتاب به سوی کمال ازدکتر علیرضا اذمنیان را مطالعه بفرمایید حتما خیلی از مطالب برایتان روشن می شود موفق باشید.
سلام بر شما.حتما کتابی که گفتید رو مطالعه می کنیم ولی دوست بزرگوارم من در مورد شناخت “ذات” خدا گفتم که با عقل ممکن نیست چون چیزی که بی نهایت است با ذهن قابل شناسایی نیست (برای مثال نمی تونیم یک خط بی نهایت رو در ذهن مجسم کنیم چون به انتها نمی رسیم همینطور جهان هستی که بی نهایت هست تماما قابل تصور نیست) و همونطور که شما گفتید خداوند نامحدود است و ما محدود و در مورد شناخت خداوند تاکید بر “حدود” خداوند بوده.همینطور شناخت خداوند و ویژگی های خداوند فقط بوسیله ذهن ما صورت نمیگیره.بحث من فقط در مورد این بود که در مورد ذات خدا نباید فکر کنیم نه این که نباید دنبال شناخت خداوند باشیم.باز هم از مهربانی تان ممنونم :)
سلام. صحبت های خوبی بود. ممنون.
دوستان دقت کنند که همه انسانها به غیر از پیامبران معصوم نیستند و وجود اشتباه در صحبت هایمان بسیار زیاد است. مخصوصا به دلیل علم ناقصمان در مورد خدا و قران اشتباهات بیشتر میشود. بنابراین همه چیز را صد در صد درست ندانیم و با دید بازتری نگاه کنیم.