پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 9 - صفحه 25 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 9
    172MB
    21 دقیقه
  • فایل صوتی پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 9
    20MB
    21 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

549 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    حسین ظریف گفته:
    مدت عضویت: 1931 روز

    سلام به استاد عزیز

    خانم شایسته گرامی

    از قسمت 2 الگوهای تکرار شونده

    تا همین قسمت

    تمام ویدیو ها مشابه همدیگه هستند

    میشه لطف کنید علتش رو بگید؟

    مرسی بابت همه ی زحماتتون

    یه سری مشکل تو کامنت گزاشتن هست اون هم اینکه من خواستم فقط همین مشابه بودن این چند قسمت رو بگم اما سایت مجبور میکنه که کامنت کوتاه هست و بشین برامون بیشتر تایپ کن که این پشتش یه علتی هست که منم میدونم ولی…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      hamann گفته:
      مدت عضویت: 1651 روز

      سلام

      لطفا توضیحات فایل رو مجدد بخونید

      بخش ” مقدمه ” در تمام مجموعه قسمت های ” پیدا کردن الگوهای تکرار شونده ” یکسان است اما در انتهای این توضیحات، در هر قسمت یک ” سوال متفاوت ” پرسیده می شود. (یعنی هر قسمت از این مجموعه، مقدمه یکسان اما سوال متفاوتی دارد)

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    زهره قلی زاده گفته:
    مدت عضویت: 767 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته خوش صدا

    من 30سالمه و درحال حاضر 29سال زندگی از نظر من یک طرف واین تقریبا یک سال یک طرف که با استاد آشنا شدم

    دیشب دفتر یادداشتم رو نگاه کردم دیدم نوشتم تو شب تولدم،خدایا ممنونم بزرگترین هدیه رو بهم دادی(آشنایی با سایت استاد)اون زمان فقط ماهی همسرم بهم 300تومن میداد(البته فقط دوماه این کار رو کردو سر مدل خرج کردنش باهم کنار نیومدیم و دیگه همون رو هم قطع کرد)

    من یه فایل استاد در مورد هدف گذاری شنیدم وبلافاصله هدف تعیین کردم گفتم تعهد میدم تو مدت یکسال درآمدم رو 6برابر کنم!!!بعد گفتم نه اگه قراره حرف استاد جواب بده چرا ننویسم 15برابر!!!باز یکم فک کردم گفتم 20برابر که بهتره!!!

    خیلی نوشتم دیگه پررررو نشو_همون 15برابر خوبه

    اما اما ذهنم همش مخالفت میکرد،بااینکه نوشته بودم15برابر ولی می‌گفت ببین اون6برابر ممکنه(خب یعنی من گفتم سال بعد این موقع300تومنت بشه 6برابر)

    تازه تصمیم گرفته بودم از چیزی که کاملا خودآموز یادش گرفتم درآمد دربیارم

    اما هیچ ایده ای نداشتم

    خلاصه روزها گذشت و….همه چی جور شد به لطف الله

    این وسط ها هم گیروگور پیش اومد اما دلم پرازشوق بود

    والان که تابستانه نزدیک یک ماه و نیم تو بهترین آموزشگاه شهر مدرس هستم و ماهی 2700تومن درآمد دارم

    خیلی خیلی خیلی خوشحالم

    ولی یه چیزی هست اینجا ،اگر کسی پیام من رو درک کرد لطفا جوابم رو بده

    حالا یه جورایی این رو نمیخام ،یعنی تا آخر تابستون این ماهی 2700رو دارم

    ولی دلم میخواد بیشترش رو داشته باشم

    این روزها گاهی حس و حالم می‌ره سمت حال بد

    گذشته رو خوب یادم میاد ازکجا رسیدم کجا

    ولی الان رونمیدونم چکار کنم؟؟؟یعنی باید منتظر بمونم ولذت ببرم

    دوره آفلاین تهیه کردم اما خیلی ها زنگ میزنن بخرن ولی آخرش اکی نمیشه،اصلا یه جوری میشم

    میگم چطوری پس ؟؟؟من بخام وبسپارم به خدا

    حالا که از300رسیدم به 2700میگم این کمه،من خیلی کارها دارم باید انجام بدم این پوله نمی‌رسه به اون کارها

    خداوندا پشتیبانم تویی درهرلحظه،شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      زیبا گفته:
      مدت عضویت: 2502 روز

      سلام زهره جان روزتون بخیر

      بهت تبریک میگم بابت نتیجه

      اینکه درآمد چندین برابر شده ایول

      با این درآمد راحت شو نگو من میخوام چطور برسم کلا حساب و کتاب نکن بزار باهاش راحت بشی

      و یه جمله دوستمون در کامنت گفت

      تکرار کن اون خدایی که دراند 300 رو کرده 2700

      باز هم میتونه اینو 10 برابر کنه

      و بدون راهها باز میشه و بهش میرسی

      از زندگی لذت ببر بقیه وارد زندگی میشه

      شاد موفق و ثروتمند باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        زهره قلی زاده گفته:
        مدت عضویت: 767 روز

        ممنونم زیبای عزیز

        خوشحالم کردی اول صبحی

        شاید یادم رفته واقعا،شاید طبیعی شده و فک میکنم همه ی کارها رو من انجام داده

        ولی خب میدونم که نه اینطور نیست،احساسای قبل ورود به این کاررو که خواندم فهمیدم چقدر آرزو بود برام همچین موقعیتی

        سپاس

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    سمانه گفته:
    مدت عضویت: 1922 روز

    سلااام به استاد عزیزم و همه دوستانم

    استاد جانم سپاسگزارم به خاطر این سوال ارزشمند و این فایل پرمحتوا و سپاسگزارم از مریم جانم به خاطر همکاری بی نظیرش کنار استاد

    و خداروشکرررر میکنم به خاطر این مسیر قشنگ

    من بارها هدف گذاشتم که پیاده روی کنم ولی هر بار به خاطر تنبلی نتونستم یا اینکه هر بار میخوام خوراکی هایی که میدونم خوردنش خوب نیست نخورم ولی باز هم نتونستم چون شکموام و میبینم ولع خوردن میاد سراغم

    یا اینکه هدف گذاشتم دیگه کل پولی که داریم خرج نکنیم ولی باز هر وقت چیزی رو میدیدیم که دلمون میخواست بدون فکر و بر اساس احساس میخریدیم و یهو متوجه میشدیم که پول تموم شد

    خداروشکررر خیلی از هدف گزاریهامون نتیجه میده دلیلش هم اینه که خیلی سعی کردم به آموزش هام جامه ی عمل بپوشونم

    به خدای بزرگ میسپارمتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    مهدی کریمی گفته:
    مدت عضویت: 2546 روز

    با سالم درود خدمت دوستان هم فرکانسی و استاد محترم و خانوم شایسته عزیز!

    خوب برویم سر اصل مطلب

    اگر امروز من به یکسری خواستهام نرسیدم

    بخاطریکه مثل وحی منزل این باور را نپذیرفتم که تمام شرایط زندگی ما حاصل فرکانسهای هست که هر لحظه به جهان هستی ارسال میکنم و جهان هستی شرایط و اتفاقات همجنس با باورهای ما را سر راه زندگی ما قرار می‌دهد.

    نمیگم که من به هیچ خواسته‌ای نرسیدم بلکه به میزان که به این قانون خوبتر عمل کردم.

    نتایج خوبتر گرفتم در زندگیم.

    مثل هماهنگی خوب که بین جسم و روحم دارم، سلامتی که دارم، پشرفت خوبی که در کسپ‌و‌کارم به دست آوردم و خیلی چیزهای دیگه که دارم خداره سپاسگزارم از بابتش.

    و منظور من عمل کردن به قانون به گونه اساسی و حرفی‌ای کار کردند هست که من باید انجام میدادم.

    یعنی یک خواسته‌ای که برایم اولویت بالای دارد‌‌. برای خودم مشخص کنم و باورهای هم جهت با خواسته‌ام را بنویسم.

    و هروز الگوهای های مشابه برایش پیداکنم‌

    و هروز این باورها را به گونه متفاوت با خودم تکرار کنم و دلیل های منطقی برایش پیدا کنم.

    و این مسیر را باید همیشه ادامه بادم نه یک روز و دو روز بلکه همیشه و همیشه…

    واگر کلی قانون به همین‌ یک موضوع خلاصه می‌شود و اصلی ترین موضوع همین‌ هست، پس چرا من وقت و زمانی کافی نمی‌گذارم روی قانون،

    منیکه ادعا دارم که به این درک رسیدم. که تمام اتفاقات زندگیم دست خودم است. هیچ عامل بیرونی در زندگیم تأثیری ندارد. و همه‌ای شرایط را با افکارم خلق میکنم.

    خوب پس چرا زمان کافی برای این موضوع نمی‌گذارم و هی تعلول میکنم و پشت گوش می‌اندازم؟

    پس چرا من وقت و زمان زندگیم را جمع کرده روی این موضوع نمی‌گذارم؟

    پس چرا باور های هماهنگ با خواسته هایم را نمی‌سازم؟

    پس چرا کوشش میکنم که تبلیغات کنم تا مشتریان بیشتر به دست بیارم؟

    پس چرا من به عوامل بیرونی قدرت میدم. که اگر وضعیت دولت تغییر کند شرایط من هم تغییر می‌کند؟

    پس چرا من میترسم اگر کسی ایده و محصولم را کاپی کند؟

    پس چرا میترسم وقتی کسی مرا تحدید کند؟

    پس چرا وقتی فروشم کم می‌شود، روی باورهایم کار نمی‌کنم و میگی بازار خرابه، مشتری نیست؟

    پس چرا وقتی روابطی خوبی با دیگران ندارم، باورهای خوب در مورد روابط نمی‌سازم؟

    پس چرا مسئولیت تمام زندگیم را در تمام ابعادش، به عهده نمی‌گیرم؟

    جواب تمام این سوال‌ها اینه که من مثل وحی منزل باور نکردم که تمام شرایط و اتفاقات زندگی من 100% حاصل ورودی های ذهن من هست، هیچ عاملی بیرونی تاثیر گذار نیست‌،

    و اگر امروز به یکسری خواستهام نرسیدم بخاطری کم کاری خودم روی موضوع بوده

    و خداوند را سپاسگزارم که امروز به این درک رسیدم که باید به قانون با جدیت نگاه کنم.

    و همیشه این موضوع را برایم یاد آورم شوم که اصل قانون همین‌ موضوع هست. و گاهی موقع ها ما اینقدر به شاخ و برگ قانون میچسپیم، که فراموش میکنیم که اصل قانون چه بوده، به قول استاد در قدم دوم میگه اگر ما هروز مواظب فرکانسهای خود باشیم و تمرکز روی نکات مثبت بگذارم جهان خودش ما را هدایت میکنه به سمت تورموزهای که باید برداشته شود.

    یعنی تو وقتی در مسیر درست قدم میگذاری جهان از حرکت کردن تو همایت می‌کند.

    به همین دلیل خیلی آدم های موفق جهان از قانون به گونه‌ای که ما آگاهی داریم. و همچین استاد داریم که فقط به ما قانون درس می‌دهد. نداشتن، ولی خیلی خوب تصمیم های خوب میگرفتن و به مسیر های خوب هدایت میشدن و خیلی موفقیت های بزرگ خلق کردند. مثل انیشتین، گرانبیل، ادیسون و ایلان ماسک که همه‌ای شان یک مسیر درست را ادامه دادند و مسیرها برایشان باز شدند و در یک کلام جهان همایت کردند از اهداف شان.

    و اینها نمونه‌ای خوب هست که به ما این باور را یاد آوری کند که خداوند از اهداف ما همایت می‌کند و خداوند دوست دارد که ما موفق شویم. به شرطیکه ما بخواهیم و این را به جهان ثابت کنیم. بعد جهان در خدمت ما در می‌آید و روی خوش خود را به ما نشان می‌دهد.

    و یکی تورموز های دیگه که دارم.

    ذهنم چند تیکه هست هم میخواهم ازدواج کنم و هم میخواهم به استقلال مالی و زمانی برسم و هم میخواهم مهاجرت کنم. و این با قانون در تضاد هست‌‌، چون فرکانسهای من چند تیکه هست.

    و یکی از دلیل های که من به خواستم نرسیدم.

    حتمآ همین‌ موضوع هست چون فرکانسهای من چند تیکه هست و تمرکز لیزری که عامل خلق هر خواسته‌ای هست ندارم و به همین دلیل به خواستهایم نرسیدم و مسیری موفقیتم خیلی آ هسته و کند بوده.

    بخاطریکه تمرکز 100درصدی نگذاشتم روی خواستم.

    به قول استاد اگر شما روی دوتا موضوع تمرکز میگذارید نتیجش هم پنجاه پنجاه نیست بلکه هشت هشت می‌شود

    و قانون تمرکز را رعایت نکردم.

    و خداوند را سپاسگزارم که متوجه این موضوع شدم.

    و از استاد عباس‌ منش عزیز و خانوم شایسته مهربان سپاس گذارم که همچین فضای ایجاد کردند که ما خودمان‌ را کندوکاو کنم و بشناسیم که چه باور های مخرب داریم که اصلا متوجهش نبودیم تا حالا

    و سپاسگزارم از دوستان که با کامنت های شان تجارب شان را به اشتراک می‌گذارند تا بتوانیم درک خوب از خودمان و جهان داشته باشیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    Fatemeh گفته:
    مدت عضویت: 1532 روز

    به نام خداوند یکتا

    سلام به همه عزیزان

    سوال: درباره هدف هایی که هر بار به عنوان هدف سالانه یا هدف کوتاه مدت انتخاب می کنید اما به آنها نمی رسید، چه دلایلی باعث می شود که شما باز هم به آن اهداف تعیین شده، نرسید؟

    1-چون من در شروع کار خیلی زیاد انگیزه وشور و شوق دارم و از کاری که دارم برای رسیدن به هدفم انجام می دهم خیلی لذت می برم، اما خیلی زود انگیزه وشور وشوقم رو از دست میدم و همین باعث میشه دیگه تمایلی برای انجام قدم هایی که باید بردارم تا به هدف مورد نظر برسم نداشته باشم و وقتی که انگیزه وشور شوقم زود از بین میره، باعث میشه تمرکز هم روی کاری که دارم انجام می دم نداشته باشم و به جای لذت برن از کاری که دارم انجام می دهم، مدام به دنبال بهانه ای برام فرار کردن از زیر کار باشم و کاری که دارم انجام می دم رو به خوبی انجام ندهم.

    2- چون من، قدم هایی را که برای رسیدن به هدفم مشخص کردم وباید بردارم رو مدام به تعویق می اندازم، وامروز وفردا می کنم.

    3-چون من از شکست خوردن می ترسم، می ترسم که مثل دفعه قبل هدفم رو دنبال کنم ودوباره به هدفم نرسم و اطرافیان من رو با افرادی که به این هدف مشترک رسیدند مقایسه کنند وبگن باز هم شکست خودی

    4- چون فکر می کنم به خاطر اینکه، هنوز نتونستم اون چیزی که واقعا بهش علاقه دارم رو در درون خودم پیدا کنم به خاطر همین بعضی هدف هایی که انتخاب می کنم و فکر می کنم بهشون علاقه دارم مثلا یک کاری رو به عنوان شغلم برای آینده انتخاب می کنم اما بعد چند روز که دارم برای رسیدن به اون شغل تلاش می کنم، می بینم من که واقعا به این کار علاقه ندارم و اگه بهش برسم هم فکر نکنم از انجام دادنش لذت ببرم و فکر می کنم به خاطر دیگران و…. انتخاب کردم بعد در وسط کار ولش می کنم و دنبالش نمی رم و کلا اون هدف رو بی خیال می شم.

    5- فکر می کنم به خاطر اینکه شاید هنوز *واقعا از ته قلبم باور نکردم که می تونم به هدفم برسم و دارم ادا در می یارم وخودم رو گول می زنم وسر خودم کلاه می گذارم ،و مگم که من باور دارم به هدفم می رسم، و به خاطر همن هم به هدفم نمی رسم، و از شکست خوردن می ترسم چون اگر باور داشتم که به هدفم می رسم نباید ترس از شکست خودن می داشتم ونگران می بودم

    شاد و سعادتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    الهام گفته:
    مدت عضویت: 2502 روز

    به نام خالق زیبایی ها

    الگوهای نرسیدن به اهداف؟

    انگیزه نداشتن،کم شدن شور و شوق در مسیر

    و علت اصلی کوتاه بودن سقف آرزوهام و قانع بودنم به همین چیزی که هست

    اینها عواملی هستند که من حس میکنم عامل اصلیه نرسیدن من به اهدافمه

    همیشه اون نیرو محرکه لازم برای شروع یه هدف رو حس میکنم ندارم.

    یعنی از نظر شور و اشتیاق خیلی بالا پایین میشم در مسیر رسیدن به اهداف

    اولش جو گیر میشم و چند روز ،یا حتی چند ساعت که میگذره عین اینکه باد یه بادکنکو بکشی،فِسسسسسس،باد اشتیاق و انگیزه من هم برای رسیدن به هدف از بین میره و دوباره دچار همون روزمرگی ها میشم.

    خصوصا زمانهایی که روی خودم کار میکنم انگیزه ام خیلی بالا میره و خیلی تصمیمها میگیرم اما همینکه فضا و محیطم عوض میشه واز اون صحبتهای استاد فاصله میگیرم همه چی رو فراموش میکنم و انگیزه ام کم فروغ میشه.

    کلا تا به اینجای مسیر به هر هدفی که داشتم و واقعا خواستم رسیدم اما با سرعت خیلی کم و در بازه زمانی طولانی

    و از این مورد اصلا راضی نیستم و باید بتونم سریعتر مدارم رو تغییر بدم و فرکانسهامو با اهدافم هماهنگ کنم.تا سریعتر نتیجه بگیرم.

    مثلا قبلا برای تغییر شغل،یا خرید خونه و ماشین خیلی طول کشید تا بهشون برسم و الان هم برای افزایش ثروت خیلی لاکپشتی دارم پیش میرم با اینکه چندین ساله دارم روی دوره ها کار میکنم.

    خودم میدونم که علتش نداشتن شور و شوق لازم برای شتاب گرفتن تو مسیر اهدافمه.

    حالا اینکه چطور در خودم آتش شور و شوق رو شعله ور کنم باید تمرکزی تر این موضوع رو بررسی و روش کار کنم تا به مسیر راحتتر و سریعتر هدایت شم.

    اهدافی که بارها تعیین کردم و هنوز بهش نرسیدم :

    1.مسلط شدن به زبان انگلیسی

    2.خرید ماشین

    3.برقراری رابطه عاشقانه

    خدایا سپاسگذارم به خاطر بودن در مسیر هدایت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    نسرين خالقي گفته:
    مدت عضویت: 1302 روز

    سلام بر استاد عزیز و مریم بانو

    خدا را شکر برای قوانین ساده و بدون تغییر ش ، برای بندگان شایسته و موحدش که هر روز چشم ما را به حقایق بیشتر باز می کند.

    با هر بار گوش کردن یک فایل و یا گرفتن هر دوره جدید، درک بهتر و کامل تری از این قانون بدون تغییر خداوند پیدا می کنه ، فکر کنم برای همین با هر بار گوش دادن یک فایل قدیمی تر انگار برای اولین بار داریم این حرفها را می شنویم ، یک پازل زیبا که قطعاتش کنار هم داره چیده میشه و قرار ه یک تابلوی زیبا بشه .

    باز هم هم زمانی جدید ، این هم زمانی ها که رخ میده یک حس شور و شعف و خوشحالی درونی خوبی دارم ، این فایل هم زمان شد با جلسه ۵ دوره کشف قوانین که اون هم در مورد هدف گذاری و داشتن شور و انگیزه بوده وهمچنین نشانه امروز من ” هدف گذاری با طی تدریجی تکامل ” بود و همه ابنها زمانی أست که در حال برداشتن اولین قدم ها برای کار جدید هستم .

    کاری که ترکیبی از جند علاقه أست که از کودکی داشتم . کاری که در حال حاضر دارم را خیلی دوست دارم و جای پیشرفت زیاد دارد ولی خواسته من کار مستقل از زمان و مکان أست کاری که در هر جای دنیا با ابزاری که در کیف و جیب بشه گذاشت انجام بدم اون هم در هر زمانی که دوست داشته باشم .

    به غیر از ان من در کار فعلی وارد یک منطقه امن شدم کارم هچ چالشی نداره ، با اینکه درخواست موقعیت جدید و بالاتر را دادم ، ولی تغییری حاصل نشد . دنبال موقعیت جدید هستم که در ان پیشرفت کنم و چالش برانگیز باشه، هر روز وادار به فکر کردن برای ایده جدید باشم ، مطالعه برای رسیدن به هدف بالاتر ، انگیزه بیشتر و بیشتر و از حالت یکنواختی خارج بشم ،

    فکر می کنم عجله ما در رسیدن به نقطه پایان هر هدف و گرفتن نتیجه بزرگ باعث می شه گاهی اصلا حرکت نکنیم یک جورایی بترسیم به انچه که در ذهن داریم و دلمون میخواد نرسیم ، بعدش یا سر خورده بشیم یا از قضاوت بقیه بترسیم و یا هزار فکر و نجوای منفی دیگه که اصلا پاهامون سست بشه برای حرکت . برای همین مصمم شدم کار جدید را مرحله به مرحله با نگاه به یک قدم جلوتر شروع کنم ، هر شب را فقط برای فردا برنامه بذارم یک قدم به جلو ، یک ایده جدید برای کار ، و در این راستا دارم درک می کنم اینکه میگید قدم بعدی و ایده گفته میشه یعنی چی ، دیشب اینقدر برای فکر هایی که دارم ذوق داشتم اصلا خوابم نمی برد دوست داشتم تا صبح کار کنم ولی باید هنوز کار فعلی را انجام بدم .

    اینکه میگید انگیزه چه ها می کنه واقعا درک می کنم ، خیلی وقته که به این باور رسیدم که داشتن یک هدف ، یک برنامه برای اینده چه انگیزه ای برای حرکت میده ، زمانی که مدرسه میرفتم ، موقع امتحانات اخر سال، یا ثلث دوم ، اگر برنامه سفر برای عید و تابستون بود اصلا با ذوق و شوق دیکه درس می خوندم الان هم اکر برنامه ای پیش رو باشه حتی یک دور همی ساده اصلا حس و حال ادم جور دیکه أست .

    ولی این تکه کردن هدف به قدم ها و هدف های کوچکتر را الان. دارم درک می کنم همیشه چشم من به نقطه پایان بود که زودتر نتیجه بگیرم که یک وقت از بقیه جا نمونم الان دارم می بینم هر روز داره فرصت ها بیشتر و بیشتر میشه واقعا خدا داره خودش راه را نشون میده انگار داری تو یک جاده جنگلی پر شاخ و برگ میری و با هر قدم ، راه برای قدم بعدی باز میشه ، الان خیلی حس خوبی دارم , الان انگار تازه دارم متوجه میشم “خدا اسمان و زمین و هر انچه بین ان أست مسخر انسان کرده ” یعنی چی .خدا را شکر برای وجود با برکت شما و همه عزیزان ،از خدا میخوام من را در این راه و هدف ثابت قدم نگه داره .

    شاد و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    فاطمه دبیری گفته:
    مدت عضویت: 1412 روز

    بنام الله زیبایی ها

    سلام به استادعزیزم ومریم بانو

    الگوهای تکرارشونده+قسمت30سریال زندگی دربهشت=هدف

    استاددرقسمت30سریال زندگی دربهشت هدفی که یعقوب گذاشته روتوضیح میدن وچقدراین پسردنبال هدفش سری رفته وحرکت کرده

    هدفی که تا بحال چنددفعه است که تعهدمیدم ومینویسم که درآمدم بالاببرم ولی نشده چون خیلی دوست دارم روی هدف درآمدثروت یاچه چیزی درون منه که میتونم رشدش بدم ازتوانایی خودم ثروت بسازم اینوخیلی دوست دارم بفهمم واین هدف رودارم احساس میکنم روی باورفراوانی وارزش لیاقت خودم بایدکارکنم، هدفم عشق وعلاقه ام باشه .اینارواحساس میکنم بایدروی خودم کارکنم

    هدفهای دیگه ای که گذاشتم مسافرت بوده هرچیزی سری بدستش آوردم

    به لطف خدای بخشنده الانم خیلی عالیه درآمدمون

    امامن دوست دارم خودم ازعشق وعلایق خودم ثروت بسازم رشدبدم اون عشق وعلاقه ام رو

    وهمیشه این هدف روگذاشتم وهنوزمتوجه نشدم چرابدستش نیاوردم

    سپاسگزاراستادهستم بابت این فایلهای بینظیرشون

    درپناه الله یکتاشادوسربلندباشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    آرش لشنی گفته:
    مدت عضویت: 1494 روز

    چرا به اهدافم نمی رسم؟

    1. همیشه بعد از شروع کردن افکار باطل به سراغم می آید.

    مثلاْ : – سنم زیاده فایده نداره

    – خب در سن بالا به این هدف هم برسم فایده نداره دیگه لذت 20 سالگی و 30 سالگی رو برام نداره

    – حالا مثلا زبان c رو هم یاد گرفتی از کجا معلوم که به درآمد زایی برسه؟

    – الان بیشتر نیاز دارم امورات روزمره ی زندگیم بگذره. خرج زندگی اولویت اول هستش حالا در کنار اون تلاش می کنم فلان چیز رو هم یاد بگیرم(که در همه ی موارد هرگز دیگه وقت و تمرکز برای یادگیری پیش نمی آد اگر هم وقتش باشه تمرکزش نیست)

    -حالا وقت زیاد دارم بذار سر فرصت انجام می دم هر وقت انرژی زیاد داشتم و حالم از هر جهت خوب بود.

    -امروز این کار رو انجام بدم اولویتش بیشتره. وقتی این کار انجام شد بعد با خیال راحت می شینم سر یادگیری مثلا زبان.

    -ای بیچاره فکر نون باش که خربزه آبه آخه الان توی این سن و سال باید فکر دو زار درآمد باشی نه اینکه تازه به صرافت بافتی که مهارت جدید یادبگیری.

    – اول باید همه ی فایل های عباسمنش رو گوش بدم و نکته برداری کنم بعد شروع به یادگیری زبان برنامه نویسی کنم.

    -در کنار یادگیری زبان باید چند کار دیگه هم انجام بدم مثلا اکتفا نکنم فقط به زبان انگلیسی باید برنامه نویسی هم یادبگیرم فایل های عباس منش رو هم گوش کنم حدود 500 کتاب موفقیت رو هم بخونم(که در اکثر اوقات در همون چند روز اول وقتی نمی تونم همه ی این کارها را با هم انجام بدم سرد می شم و همه رو رها می کنم)

    -در کنار تمام این گفتگو های ذهنی سرزنش اطرافیان هم که اضافه می شه دیگه واقعا همه چیز رها می شه (تو بی کاری یه شغل درست حسابی نداری یه خونه از خودت نداری لاابالی هستی تا کی می خوای این روش رو پیش بگیری و ….)

    تمام این مدت که برنامه ریزی می کنم برای هدفم به همین منوال می گذره و تلاشم شبیه به یک موج سینوسی بالا و پایین می ره تا بالاخره این افکار بر من غلبه می کنه و کلا رها می کنم و دست از تلاش می کشم.

    این الگو و این دور باطل یا لوپ از 24 سالگیم شروع شد و الان که 44 سال دارم همچنان ادامه داره …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    مهلا یعقوبی گفته:
    مدت عضویت: 1052 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان خیلی خوبم که خوندن کامنت‌های خیلی خوبشون برای من امید بخش مسیریه که دارم درش قدم گذاشتم.

    چه اهدافی را هربار انتخاب می‌کنیم و بهش نمیرسیم؟ چه عواملی باعث می‌شوند که به انها نرسیم.

    من همیشه سعی می‌کردم به خواسته ها و اهدافم برسم. اما هربار که می‌نوشتم نهابت چند روز طول میکشیدکه براشون تلاش کنم و بعد از چند روز احساسی که داشتم برای انجامشون از بین میرفت و احساس روزمرگی و بیهودگی بهم دست میداد. یه انتخاب هدفی مثل ورزش کردن یا منظم مسواک زدن که ساده‌ترین اهدافی بودن که من انتخاب مبکردم و هربار بیخیالشون میدشم دلیلش هم این بود که : باور نداشتم میتونم به طور منظم این هارو به عادت های روزانم تبدیل کنم. یا اینکه خودم در خونه ورزش کنم تاثیر چندانی نداره. خودم نمیتونم ادم منظمی باشم. نمیدونستم اون هدف رو چرا انتخاب کردم. و یا تو انتخاب اهداف بزرگ هم هیچ به انجام نمیرسید یا به اینکه تلاش کنم براشون، چون به شدت عوامل بیرونی برای من بزرگ بودن و من رو ناتوان می‌کردن. و من قدرت کافی رو در خودم نمیدیم که به اهدافم برسم. درحالی که الان میدونم من چقدر در زندگی خودم قدرت دارم و عوامل بیرونی هیچ نقشی رو در زندگی من ندارن.

    خیلیی خوشحالم که در جمعتون هستم و ممنونممم از استاد بی نهایت مهربونم️

    و خدایا شکرت بابت حضورم در این جمع بی‌نهایت مهربان و دوست داشتنی️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: