پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 8


توجه: توضیحات این فایل شامل یک بخش مقدمه و سپس یک سوال است. 

بخش ” مقدمه ” در تمام مجموعه قسمت های ” پیدا کردن الگوهای تکرار شونده ” یکسان است اما در انتهای این توضیحات، در هر قسمت یک ” سوال متفاوت ” پرسیده می شود. (یعنی هر قسمت از این مجموعه، مقدمه یکسان اما سوال متفاوتی دارد)

لازمه درک سوال و پاسخ به آن این است که مقدمه را حتما بشنوید. هرچند در هر قسمت که دوباره مقدمه را می شنویم، از زاویه ی دیگری آن را درک می کنید که در نهایت به درک کلی ما از این اصل کمک می کند و می توانیم پاسخ های دقیق تری برای سوالات پیدا کنیم.


و اما سوال این قسمت از مجموعه ی ” پیدا کردن الگوهای تکرار شونده “

سوال:

چه ترس هایی دارید که هنوز نتوانسته اید بر آنها غلبه کنید و همچنان از مواجه شدن با آنها فرار می کنید؟

بعنوان مثال ممکن است پاسخ فرد این باشد که:

  • من از طرد شدن در رابطه می ترسم
  • من از شکست خوردن می ترسم.
  • من از ناشناخته ها می ترسم
  • من از تنها ماندن می ترسم
  • من از انتقاد شنیدن می ترسم
  • من از تغییر می ترسم
  • و…
نکته: در فایل صوتی و تصویری، مثالهای بیشتر با جزئیات توضیح داده شده تا مفهوم سوال را بهتر درک کنید و پاسخ‌های دقیق‌تری برای این سوال بنویسید
توضیحات استاد عباس منش پیرامون این سوال را در فایل صوتی یا تصویری بشنوید. سپس پاسخ خود به این سوال را در بخش نظرات این قسمت بنویسید.

منابع بیشتر درباره محتوای این فایل: دوره کشف قوانین زندگی

اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در بروزرسانی اخیر این دوره و نحوه خرید را از اینجا مطالعه کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 8
    182MB
    22 دقیقه
  • فایل صوتی پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 8
    21MB
    22 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

538 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «اعظم م» در این صفحه: 1
  1. -
    اعظم م گفته:
    مدت عضویت: 1348 روز

    سلام وآرزوی سلامتی برای استاد نازنینم و همه ی دوستان عزیز

    ترس هایی،وحشتناکی که داشتم این بود که مریض نشوم یا بیمار نشوم ترس از بی مادر شدن بچه هایم،،که چه روزهای تلخی را بابت این ترس هایم گذراندم،،،تا یه کوچولو جایی از بدنم درد میکرد فکر میکردم خدای ناکرده یه درد ناعلاجی دارم و میمیرم

    حتی میترسیدم برم چکاب ،وقتی هم میرفتم جونم به لبم رسیده بود ته تهش هم خدا را شکر بیماری خاصی نداشتم،،همش تو حول وولا بودم،،،مدام میترسیدم اتفاق خاصی بیفته،،،،همش فکر میکردم حتما اتفاق بدی میاففته،،،چون اوضاع خانواده (خانه ی پدری ام)خیلی ناجور بود،همش اتفاق های بد

    وقتی ازدواج کرده بودم اوضاع مالی شوهرم خیلی عالی بود از طرف اطرافیان،بهم حسادت میشد ومن میترسیدم از حسادت اونها،،،و من آگاهی های که الان داشتم را نداشتم وحس بدی داشتم،،،

    میترسیدم چون خیلی بهم حسادت میکردند و اذیت میشدم ،،اونقدر خودما اذیت کردم وحسم بد بود که همسرم شغل خویش را از دست داد و به بدبختی افتادیم،..

    یه جورایی میخواستم بهم توجه کنند ،،،واونها چون اوضاع مالیم خوب بود مدام اذیتم میکردند چون عزت نفس نداشتم،وابسته به رفتار اونها بودم

    من از حرف مردم خیلی ترسیدم

    من همش به خاطر مردم زندگی کردم،،وترسیدم،،خیلی جاها حقم ضایع شد وترسیدم بگم

    وقتی بچه هام دیر میرسیدند خونه

    میترسیدم..بیشترین هیجانی که مرا به اوج بدبختی کشوند ترس بود

    به خاطر حرف مردم،و نداشتن عزت نفس، گذاشتم هر کس هر کاری خواست انجام بده.

    ته تهش همه ترس های ما به خاطر شرک است و نداشتن توحید واقعی

    توحید فقط نماز خواندن نیست و به قول وسخن نیست .توحید را لحظه به لحظه با قدرت دادن به خداوند باید انجام دهیم. وعمل کنیم به معنای واقعی کلمه.

    تا اینکه ده سال پیش با برنامه های گنج حضور آشنا شدم ومرا از قعر چاه نجات دادند،،،و دوسال پیش با استاد گرامی ام عباس منش آشنا شدم و مولانایی که شهبازی نازنین به من شناساند را در زندگی عملی وزیبا وشگفت انگیز عباس منش میبینم،،،

    وقتی بچه هام را میبینم خدارا شکر میکنم که ترس های مرا ندارند واین به این علته که روی خودم کار میکنم،،،ولی باید بهتر بشوم و بیشتر و بیشتر روی خود کارکنم

    تا آخرین لحظه ی عمر

    با آرزوی سلامتی و عشق برای همه ی استادان وارسته وهدایت گر که مارا از قعر چاه نجات دادند و به سرزمین رهایی ،زیبایی وخوشبختی هدایت کردند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: