این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-9.gif8001020گروه تحقیقاتی عباس منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس منش2020-08-19 10:07:342024-09-17 08:04:03هدفگذاری با قانون تکامل
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام به استاد نازنین، مریم جانِ عزیز دل و دوستای خوبمون🖐🏻🥰
با اینکه چند روزی بود میخواستم بیام این کامنت رو بذارم ولی هی به تعویق مینداختم تا اینکه الان با اینکه ساعت ۳ صبحه و چشمام بسته بود، ولی گوشیمو گذاشته بودم روی میز و ویس های استاد داشت رندوم پخش میشد و اینقدر همشون جذاب بودن که اصلا خوابم نبرد و همونجوری تو تاریکی و چشم بسته همه رو گوش دادم و با هدایت خدا، با اینکه هنوز به قسمت ۱۲ عشق و مودت نرسیدم ولی اون پخش شد و ابتداش استاد گفتن این کامنت نوشتن ها و صحبت ها باعث میشه در اصل به خودتون کمک کنید، من با اینکه خیلی دست نوشتنم خوبه و وقتی شروع کنم کسی نمیتونه جلودارم باشه😅 نمیدونم چرا خیلی مقاومت میکردم نسبت به اینکه بیام کامنت بنویسم و همش ذهنم میگفت تو همین فایلارو گوش بده، کامنت نوشتن پیشکش🤪 ذهن سرکشه دیگه، باید رامش کرد😁خلاصه دیدم بله استاد درست میگن، من خودم این توصیه رو همیشه به بقیه میکنم که چیزی که بلدی رو اگه برای کسی دیگه توضیحش بدی درک خودت از اون مسئله بیشتر میشه، ولی خب عالم بی عمل، مثه زنبور بی عسل🙄😂
حالا من تصمیم گرفتم بیام و یه درک زیبایی از قوانینِ بدونِ تغییر خداوند رو که توی زندگیم متوجه شدم رو برای شما هم بگم😊
سپاسگزار خداوندم که من به همراه دو تا خواهرام شما رو دنبال میکنیم و من کوچیکشونم😁 باز هم خداروشکر من و دو تا خواهرام یه گروه سه تایی داریم و خیلی با هم در مورد حرف های استاد یا فایل هایی که تهیه کردیم و سوال هایی که داریم صحبت میکنیم و خیلی حس خوبی بینمون هست و واقعا خیلی خوبه آدم افراد هم فرکانس داشته باشه تا حرفاشو بهشون بزنه(استاد هم تاکید دارن با هیچ کس صحبت نکنید مگر افراد هم فرکانسی که شما رو تشویق میکنن و باعث نمیشن که ایمانتون کم بشه) باز هم خداروشکر میکنم😇
چند روز پیش هم من همین صحبتی که قراره بنویسم رو به خواهرام گفتم و یکیشون پیشنهاد داد بیام تجربمو کامنت کنم🙂
من چند روز پیش خیلی اتفاقی یکی از فایل ها رو توی تلگرام دیدم به نام “هدفگذاری” بعد روی لینکش که زدم وارد سایت شد ولی چیزی برام نیاورد، و خود کلمه “هدفگذاری” رو سرچ کردم و اولین جستجو این فایل برام اومد… الانم کامنتم رو میخوام زیر همین پست بنویسم:
استاد حرفای خیلی خوبی توی این فایل زدن که واقعا جا داره چندین و چند بار نگاهش کرد و درکنارش اون طبیعت خیابونا منو دیوونه ی خودش کرد😍 یه نکته ای که گفته شد این بود که استاد گفتن بشینید فکر کنید ببینید توی گذشتتون چه کاری رو انجام دادید و موفق بودید توش، تا یاد خودتون بیارید که مثلا اون موقع من تونستم این کارو انجام بدم، پس الان هم میتونم… منم نشستم فکر کردم🤔 دیدم توی درسم موفق بودم، من مدرسه تیزهوشان درس میخوندم و کنکور رتبه ی خوبی آوردم و دقیقا دانشگاهی که میخواستم قبول شدم… جالب اینجاست که اصلا این راهی که اومدم علاقه ی من نبوده و با خودم گفتم تو تونستی چیزی رو که بهش علاقه نداشتی به این خوبی از پسش بر بیای، دیگه چه برسه به اینکه دنبال علاقت بری،(هیچ وقت یه جمله ی دوستم توی گروه چت مدرسمون یادم نمیره، دوستم گفت بین همه ی ما، زهرا تنها کسی بود که دقیقا همونجایی که میخواست قبول شد؛ چون حتی یکی از دوستام که از منم رتبش بهتر شده بود و دانشگاهی که من رفتم رو میخواست بیاد، ولی قبول نشد و یکی دیگه از دوستامم رشته ی من رو قبول شد ولی یه شهر دیگه، و من تنها کسی بودم که توی تهران رشته ی دلخواهم قبول شدم) حالا که دارم مینویسم باز حرفای جدید میاد تو ذهنم😐 استاد سپاسگزارم ۳ صبح هدایتم کردی با حرفت🙃، آی اونایی که کامنت نمینویسید، بیاید بنویسید، کلی سود داره😅 خب اونجا بودیم که من توی کاری موفق شدم که بهش علاقه نداشتم، یکم که بیشتر فکر کردم فهمیدم قضیه از چه قرار بوده… من حدود ۱۲ ۱۳ سالگیم خیلی به موسیقی علاقه داشتم و همش فکر میکردم چطور میتونم واردش بشم ولی چون وضع مالی خوبی نداشتیم و از طرفی این حرفه برای یک دختر یا زن خوب محسوب نمیشد، منم گذاشتمش کنار البته با یک شرط، که درسم رو میخونم، به موفقیت میرسم، بعد با پول اون و در کنار اون کارم به علاقمم میپردازم(در اصل خودمو قانع کردم چون چاره ی دیگه ای نداشتم)
اوایل این تو ذهنم بود، ولی بعد کم کم اون علاقه از ذهنم رفت کنار و یجورایی درس رو به عنوان تنها راه موفقیت دیدم… یعنی بعد از یه مدت دیگه حتی تو ذهنم این نبود که من اون علاقمو گذاشتم کنار و الان این تنها راهمه… ناخودآگاه تمام تمرکزم فقط روی درسم اومد…. من کلا همیشه با اینکه با قوانین آشنا نبودم ولی دوست داشتم لحظه های شیرین برای خودم بسازم، با دوستام با معلمام، و من بر خلاف اینکه توی خانواده و اجتماع فردی گوشه گیر محسوب میشدم ولی توی مدرسه انرژی خاصی داشتم و همیشه به دوستامم میگفتم من اینجوری که با شما راحتم اصلا با خونوادم نیستم، و خود درس هم برام شیرین بود، به شدت به ریاضی علاقه داشتم و وقتی یه مسئله حل میکردم خیلی خوشحال میشدم، با نمره های خوب به خودم افتخار میکردم و کلی حس خوب داشتم؛ نکته ی مهم همینجا بود؛ ” احساس خوب” الان که فکر میکنم بهش تازه میفهمم چرا اون اتفاقات برام افتاد، من به طور خیلی هدایتی برای دبیرستان هم به رشته ریاضی هدایت شدم و همین برام یه سود داشت که توی کنکور راحت تر بودم(اینم از نتیجه احساس خوبم میدونم) و حتی با اینکه سال آخر درس های زیادی رو باید میخوندیم ولی من با لذت تمام همه ی اونا رو میخوندم و واقعا از لحاظ ارتباطی هم سال درخشانی با دوستا و معلما داشتم، و الان که کمی با قوانین آشنا شدم مطمئنم همون احساس خوب بود که نتیجش شد=> زهرا تنها کسی بود که همون رشته و دانشگاهی که میخواست قبول شد…. اما داستان همینجا تموم نمیشه☝🏻 من وارد دانشگاه شدم، بعد از قبولی حس اینو داشتم که انگار شاخ غولو شکستم، خسته و کوفته، و خوشحالی قبولیم شاید کلا دو هفته طول کشید و بعدش تمام😶 چون رشته ی من تضمین شغلی داره و از همون اول معلومه بعد از تحصیلت شغلت چیه، تازه یاد علاقه هام افتادم و با خودم گفتم الان شغلم این شده و منم این روند کسل کننده رو دوست ندارم😕 البته رشته ی من کسل آور نیست، برای من که علاقه نداشتم کسل آور بود… با اینکه تو بچگیم گفته بودم علاقمو بزرگ شدم میرم سراغش، ولی یه حسی بهم میگفت اونم نمیتونی انجام بدی، خلاصه کلی حس و حالم عوض شد، دیگه تو دانشگاه حوصله درس خوندن نداشتم، همینطور که درس نمیخوندم هی عقب میوفتادم و خودمو سرزنش میکردم، البته نه زیاد، چون به خودم یجورایی حق میدادم، واقعا دیگه دوست نداشتم درس بخونم، ولی خب چون رشته ی من جوریه که ازت تعهد میگیرن بعد از اتمام دانشگاه باید چند سال کار کنی و از همون روز اول دانشگاهم بهمون حقوق میدادن، هی با خودم میگفتم خب تو بااااید درس بخونی وگرنه گیر میوفتی و از طرفی پول خسارت هم نداری بدی…
من با استاد هم کمتر از یکساله آشنام و همون اوایل یکم فایل گوش میدادم و راجع به وضعیتم توی عقل کل سرچ میکردم، همه میگفتن نباید توی کاری که بهش علاقه نداری بمونی، و واقعا میتونم بگم اگر دانشگاه دیگه ای قبول شده بودم سریع انصراف میدادم ولی اینجا برای انصراف باید حدود ۱۰۰ الی ۲۰۰ میلیون تومن (مقدار حقوقی که توی چهار سال به دانشجو میدن+کمی خسارت) باید پرداخت کنم، و همین قضیه بیشتر اذیتم کرد و من دیگه از حال بد داشتم تو قعر چاه میرفتم و هیچ انگیزه ای برای هیچ کار دیگه ای هم نداشتم و همیشه نگرانی درسیم باهام بود و از خوشی های زندگیمم دیگه لذت نمیبردم و چون به هیچ کس هم این قضایا رو نمیگفتم واقعا داشتم از درون میترکیدم😅 همین الان حسم بد شد وقتی یاد اون دوره افتادم…. همونطور که قبلا احساس خوبم باعث اتفاقات خوبم میشد، اینبار احساس بدم باعث اتفاقات بد توی زندگیم میشد…
تا یجایی که یادم نمیاد دقیقا چه اتفاقاتی افتاد ولی دیگه وا دادم، بی خیال همه چیز شدم و یکی از نعمت های من این بود که خواهرم خیلی با استاد پیش میرفت و هرزچندگاهی فایل هایی رو برام ارسال میکرد و منم خوشم میومد ولی هنوز تو مدارش نبود که جدی بگیرمشون… یادمه خواهرم دوره عزت نفس رو گرفته بود و به من و خواهرمم داد که گوش کنیم، البته بعدش که فهمیدیم اجازه نداریم استفاده کنیم دیگه گوش ندادیم ولی تا قبل اینکه اینو بفهمیم من یکی دو تا فایل گوش داده بودم و در همون حد فهمیدم نباید خودمو سرزنش کنم🙂 و حال خوب خیلی مهمه، منم سعی کردم از زندگیم دوباره لذت ببرم، بدون اینکه فکر کنم الان چه وضعیتی دارم… لذت های عجیب و غریبی هم نداشتم، چون به موسیقی علاقه دارم یه چند ماهی خودمو تو دنیای آهنگا و خواننده های مورد علاقم غرق کردم و دوباره افتادم رو دور احساس خوب و واقعا با اینکه شرایطم مثل قبل بود، از درون سعی کردم خودمو شاد کنم، همین باعث شد بفهمم به ترانه نویسی علاقه دارم و البته تواناییش رو، ولی به عنوان شغل نه، در همون حد ایجاد احساس خوب، و اینکه چون فعلا هر چیزی مینوشتم بر اساس باور غلط و احساس بد بود، گذاشتمش برای مدتی بعد که با آگاهی های خوب و باورهای درست، ترانه های خوب بنویسم که هممونم بتونیم با خیال راحت صبح تا شب بهشون گوش بدیم😁واقعا به نظرم یه چیز مهمی که همه ی بچه های سایت و استاد کم داریم، کمبود آهنگای خوب با باورهای درسته، حتی آهنگای شاد باور غلط دارن😑 به قول استاد اینم یه نوع تضاده که میشه ازش خلق ثروت کرد😁بعد یه مدت دیدم توی نوشتن مهارت دارم و یه ایده فوق العاده توی ذهنم اومد ولی چون بازم علاقم بهش اونقدری نبود که بتونم توی مسیر خسته نشم، اونم فعلا گذاشتمش گوشه ذهنم برای بعدا(همه ایده هامم که گذاشتم کنار😅) واقعا از ته دل از خدا خواستم که مسیر علاقم رو بهم نشون بده و من ایمان آوردم که خدای درونمون بسیار هدایتگر و پاسخگو هست و من نشده سوال و خواسته ای درونم شکل بگیره و بیشتر از دو سه روز به جواب نرسیده باشم😊 در آخر به صورت خیلی هدایتی فهمیدم علاقه من عکاسیه😍و دقیقا چیزی که اصلا تا حالا بهش فکر نکرده بودم که میتونه جزو علایق و شغلم باشه، و اتفاقا به سبکی که علاقه دارم خیلی پولسازه و از این لحاظ باورهام از قبل آمادس😅 البته به دلیل نداشتن دوربین و چند تا پاشنه آشیل دیگه هنوز نتونستم واردش بشم ولی همون خدای درونم داره بهم کمک میکنه باورهای غلطمو بیرون بکشمو درستشون کنم و بدون ترس توی این دنیای زیبا قدم بذارم، حالا همین پیدا کردن علایقم خودش یه پروسه ی جالب داره و سوال جواب ها و هدایت هامم میتونه خودش یه کامنت دیگه باشه😉 یه سوالی هم که چند روزی هست دارم بهش فکر میکنم ولی هنوز به جوابش نرسیدم اینه که من اگر یکی از هدف هام برای ثروتمند شدن توی شغلم، انصراف از دانشگاهم باشه اشتباهه یا نه، و کلا اینکه باید چطور به این قضیه نگاه کنم که بتونم از اونجایی که علاقه ندارم خارج بشم🤔تا حدودی به جواب رسیدم، اینکه فقط توجهم روی خواستم باشه، به نکات مثبت این کارمم نگاه کنم و… خدا قطعا هدایتم میکنه😊 و اگر به جواب کامل رسیدم اون رو هم کامنت میکنم😁
واقعا بعد از اینکه سعی کردم حالمو خوب کنم، اون زهرایی که داشت جلوی زندگی تسلیم میشد و هیچ انگیزه و هدفی برای ادامه راه نداشت، به جایی رسید که اینقدر ایده تو ذهنش اومد که نمیدونه کدومو عملی کنه😁 و تقریبا از اولین فایل گفتگو با دوستان، وقتی دیدم بچه ها اینقدر زیاد و شبانه روز کار کردن تا نتیجه گرفتن، تصمیم گرفتم واقعا براش وقت بذارم، به قول خواهرم میگفت سپیده جان( امیدوارم اسمشونو درست گفته باشم) ۲۵۰ تا دفترچه نکات پر کرده، بعد ما توقع داریم با هفته ای دو سه تا فایل گوش دادن نتیجه هم بگیریم🤐 خلاصه که من واقعا با مرور دو سه سال اخیرم قانون “رابطه ی احساس با اتفاقات” رو قشنگ درک کردم و میدونم که اگر باز هم بگردم پیدا میکنم… دیگه این کامنت خیلی طولانی شد، گفتم که دستم شروع به نوشتن میکنه ول نمیکنه و هی ذهنمم کمکش میکنه فکرای بیشتر براش میاره😁 البته این از ویژگی های خوب دست و ذهن منه و سعی خودمو کردم جوری بنویسم باهام همراه شین😉، راستی یه نکته ی دیگه هم این بود که بعد از رسیدن به احساس خوب تازه تونستم کلی نکات مثبت شغلم رو هم ببینم😍 راجع به این قسمت ان شاءالله توی نشانه روزم تجربمو به اشتراک میذارم😊 اینم بگم الان این کامنتم تقریبا ۳ ساعت نوشتنش طول کشید😅 برای همین کامنت گریزم، ولی از این بعد سعی میکنم اینقدر بنویسم که بترکم😁البته ترکیدنی مثل ستاره های منظومه ی شمسی که با انفجارشون باعث تولید سیاره ها و گسترش جهان میشن🤩 عاشقتونم، از خدا ممنونم که منو به این راه زیبا هدایت کرد و برای همه زندگی سرشار از عشق، ایمان، سلامتی، ثروت، لذت، هدایت و حال خوب از خدای مهربان میخوام😇 خدانگهدار😘
خوشحالم که امروز این فایل زیبا نشانه من بود بعد از یه مدتی که تو سایت نبودم امروز این فایل قلبم را باز کرد و چقدر انرژی مثبت به من داد خدایا شکرت که توانستم این زیبایی ها را ببینم
عاشق آمریکای زیبا و ثروتمند هستم و این تمپای زیبا همچنان که استاد حرف میزنند من محو تماشای این شهر سبز و زیبا شده بودم ،خدایا یعنی میشه من یه روزی بیام آمریکا و از نزدیک این تمپای را ببینیم ،روی این چمن های سبز یکدست بشینم و دور این دریاچه زیبا و طولانی مثل استاد داده پیاده روی کنم ،چه ساختمانهای زیبا و مرتبی خدایا شکرت ،مثل یه بهشت هست ،خیابانهای تمیز با درختان نخل سبز زیبا ،واقعا این زیبایی چشمانم را روشن تر کرد و امیدم بیشتر کرد به زندگی
منم امسال به خیلی از اهدافم رسیدم اینکه ورزش و یوگا و مدیتیشن روتین زندگیام کردم خیلی خوشحالم این خودش یه حرکت هست برای من یه حرکت مثبت در جهت رشد جسمی و روحی ام واقعاً یه سطح بالاتر رفتنم
اینکه توانستم به سلامتی کامل برسم و تیروییدم کاملا سالم و عالی است خوشحالم
اینکه درآمدم بیشتر شد و از مرز صفر خیلی افزایش یافت خوشحالم چون من خالق زندگی خودم هستم و زندگی در دستان من است
چی بهتر از این که آدم به هدف های قدم به قدمش برسد ،استاد شما را تحسین میکنم برای ثروتی که دارید و تبریک بهتون میگم برای زندگی در تمپای زیبا و تبریک میگم برای داشتن این ماشین زیبا قطعاً لایقش هستید و ممنونم که این زیبایی ها را به اشتراک گذاشتید خوشحالم که آمریکا را از لنز دوربین شما میبینم قطعاً اهداف و خواسته های شما به ما جرات و شجاعت زندگی چ آرزو کردم را میدهد و خواسته های ما را زیاد میکند
باید همیشه اهدافی داشته و برای آن حرکت کرده و قدم برداریم. دوره ی قانون سلامتی برای ما هم باعث افزایش انرژی شده است و هم تمرکز ما را بر روی فایل های استاد و فعالیت های دیگری که در طول روز انجام می دهیم بسیار زیاد کرده است.
به نظر ما اولین دوره ای که پیشنیاز تمام دوره های استاد است قانون سلامتی است چون با افزایش انرژی علاوه بر رسیدن به احساس خوب به بهره وری بیشتر ما در تمام زمینه ها کمک می کند.
هدف هایی که برای خود انتخاب می کنیم باید متناسب با هدف های قبلی ما باشد. اگر اهداف بسیار بزرگی انتخاب کنیم انگیزه و امید خود را از دست داده و به آن دست نمی یابیم. بسیاری از افراد بدون داشتن هیچ سابقه ای از رسیدن به حتی کوچکرین اهداف، اهداف بزرگی انتخاب کرده و به سرعت شکست خورده و آن را رها می کنند.
اگر اهداف خود را به قدم های کوچک متوالی تبدیل کرده و هر روز قدمی برای آن برداریم، قوانین را به درستی درک کرده و خصوصا قانون تکامل را هیچ گاه فراموش نکنیم دست یابی به تمام اهداف امکان پذیر است. اهداف را برای خودمان لذت بخش کنیم.
اهدافی را که پیش از این به آن دست یافتیم مرتبا به یاد خود بیاوریم و با خودمان درباره ی رسیدن به ان صحبت کنیم.
هدف درستی انتخاب کنیم و قدم به قدم حرکت کرده تا به تدریج به اهداف خود دست یابیم همیشه هر چقدر هم که پیشرفت کنیم باز هم حد اعلایی برای آن وجود ندارد و هر بار تنها بهتر و بهتر می شویم. زمانی که نتایج را مشاهده می کنیم امید ما برای دستیابی به اهداف بزرگتر بیشتر شده و برای ذهنمان باور پذیر می شود که دستیابی به تمام اهداف امکان پذیر است. زمانی که حرکت کرده و ذوق و شوق و انگیزه داریم رسیدن به اهداف به معنای لذت بردن و درس یادگرفتن رشد و پیشرفت است و با اهرم رنج و لذت می توان جایگاه آن را به درستی در ذهن خود تنظیم کرده و مطابق با سوره ی انشراح بعد از دستیابی به اهداف هدف چالش برانگیز دیگری برای خود انتخاب و لذت بیشتری ببریم.
زمانی که به اهدافی دست می یابیم برای آن ارزش قایل باشیم و آن را با اهمیت بدانیم اگر در طول مسیر ناامید شدیم موفقیت های قبلی خود را به یاد آورده، خداوند در طول مسیر ایده هایی را به ما الهام که با عمل کردن به آن ها مسیر ما تصحیح خواهد شد. هدف داشتن اصل است، نه رسیدن به هدف. با ذوق و شوق رسیدن به هدف اصل است نه نتیچه آن.
از مسیر رسیدن به اهداف لذت ببریم. نتایج بزرگ و بزرگتر خواهد شد.
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و دوستان خوب هم فرکانسی ام
“هدفگذاری با قانون تکامل”
من تا روز ۵۹ ام این سفرنامه (روزشمار تحول زندگی من) پیش اومدم و سعی کردم آگاهی های این سفرنامه را متعهدانه به صورت ردپا از خودم بجا بزارم و اونها را در قالب ِ باورهای مناسب با جهادی اکبر، روی خودم کار کنم
و خوشبختانه نتایج خوبی هم گرفتم!
که مهم ترینش آرامش و احساس خوبی هست که تقریبا در بیشتر ساعات شبانه روزم دارم
و این احساس خوبم، نسبت به ۶۰ روز قبل یعنی قبل از شروع این سفرنامه زیبا، تفاوتش زمین تا آسمان است!
و اصلا قابل مقایسه با قبل از شروع سفرنامه نیست!
و چیز دیگه ای که از این سفرنامه آموختم و در عمل نشون میده خودش را، صبوری بوده! و اصل ِ اساسی ِ قانون ِ تکامل هست!
امروز دیدم فصل دوم به پایان نرسیده و فایلی برای روز آخر از فصل دوم نیومده!
خودم نیت کردم برای آخرین روز از این سفرنامه و چیزی که خیلی بهش نیاز داشتم برام اومد! و هدایت شدم به این فایل ِ بسیار عالی! که مسیر ِ تکامل را دوباره بهم گوشزد کنه!
این چند روز به هر فایلی برخوردم بیشتر در مورد دوره ۱۲ قدم و قانون تکامل بود یعنی به همشون به صورت هدایتی راهنمایی شدم!
و خوشبختانه دوره ۱۲ قدم را تا قدم چهارم اومدم و اگر خدا بخواد، قدم پنجم را هم چند روز دیگه خریداری میکنم! و هر روز و همیشه، تقریبا جلساتش را برای خودم مرور میکنم و عمل میکنم بهشون!
و این فایل هم، تکمیل کننده ی مطالبی بود که این چند روز بهشون هدایت شده بودم و همه در مورد قانون تکامل بود!
چون یه مدتی بود که کمی نجواهای ذهنی ام زیاد شده بود که میخواست بگه که دیدی با اینکه این همه داری روی خودت کار میکنی ولی به هیچ جا نرسیدی و هیچ نتیجه قابل توجهی نگرفتی!!!!!
و واقعا از خدا یاری خواستم که هدایتم کنه به سمتی که بتونم این نجواها را خاموش کنم!
و فهمیدم که فقط نیاز دارم مرتب به خودم یادآوری کنم که باید مسیر تکاملم را با عشق و صبوری و حس و حال خوب طی کنم و از زندگی ام لذت ببرم!
و نتایج اگرچه اولش کوچک هستن ولی به مرور به صورت تصاعدی خودش را نشون میده!
و تونستم با این فایل ها و مطالب عالی که استاد توی تمام اونها به قانون تکامل اشاره کردن، خودم را بمباران کنم و نجواهای ذهنم را تا حدود بسیار زیادی خاموش کنم!
خدایا شکرت که چقدر هدایت هایی که از سوی تو میشم برام آشکار و واضح هستن!
خدایا شکرت که قوه تشخیص الهامات و صدای زیبای خودت را از نجواهای ذهن ِ شیطانی بهم دادی!
خدایا برای هر لحظه ام ازت سپاسگزارم
و ازت یاری میخوام که مرا در این مسیر هدایتی و توحیدی، ثابت قدم بداری
چیزی رو انتخاب کن که در سبقه زندگیت به آن رسیده باشی،بنابراین هدفی را انتخاب کنید که با تکامل پیش رفته باشه،طرف الان موتور گازی ندارد دنبال رسیدن به ماشین bmw,هست.اولویت هاتون بشناسید با تمرکز و کنترل ذهن و تکامل به هر خواسته ای میتونی برسی.قدم هاتو محکم بردار با خودت زیاد حرف بزن،با نعمتهایی که به شما داده شده شکرگزار باش و تغییرات فرکانسی مناسبی لحاظ کن،باید هدف درست را انتخاب کنیم باتوجه به تاریخچه هدفهامون برای هدفهای بعدی گام برداریم،از لحاظ باورهای مناسب،و انرژی جسمانی و بدن سالم،برای خودت هدفگزاری کن،و انگیزه بوجود بیاره تا بتونی بهش برسی و تحقق خواسته ت برات میسر بشه،
ذوق و شوق فراوان نه اینکه پدر خودت در بیاری سختی و رنج بکشی،باید لذت ببری حال کنی در مسیر،خوش ذوق و خوش فکر باش و لذت ببر احساس عالی داشته باش،انرژیک و مثبت باش و قدم بقدم مسیرها رو طی کن هدفها میاد و هدفهای بعدی بوجود میاد انگیزه ایجاد کن،و برای رسیدن به هدف هات ارزش قائل شو و بهشون احترام بزار که راحتتر از قبل میتونی هدفهای بعدی در دسترس ت باشه،
سبک تغذیه و خوردو خوراک تون درست کنید ورزش کردن توی برنامه روزانه تون باشه احساس عالی و خوبی داشته باشید،هدف سالانه تون طبق الویت انتخاب کنید و قدمهاتون بردارید با توجه به تکامل برای تحقق خواسته هاتون قدم بردارید،تا کارهای بیشتر و نتایج و باورها و ایمان عالی ت پیشرفت رو براتون تداعی کنه.
سپاسگزار پروردگار عظیم بابت دریافت آگاهی های سایت بزرگ استاد عباس منش و بانو.
با شروع پاندمی کرونا خیییلی فرصت عالی پیدا کردم برای خونه بودن و کار کردن روی خودم
هدایت ها از اول شروع شد
با لایو های استاد میگفت چه کنم
شروع کردم با نظم سفر به دور امریکا رو دیدم
در کنارش آپدیت ثروت 1 اومد و دوره ها و خیلی مصمم تر روی فایل های رایگان
این مسیر خیلی زیبا تکاملی رفت جلو و میره
من معلم دبستان بودم کارم آنلاین شد و در اردیبهشت ماه علنا بیکار شدم
علاقه اصلی من و فعالیتم کارگردانی وبازیگری تیاتر
اجرای اسفند ماه به دلیل تعطیلیها کنسل شد
حالا این وسط من فرصتی پیدا کردم تا ببینم کجای کارم
ازین سوال جز سر درگمی چیزی نداشتم
فقط میدونستم باید این مسیرو ادامه بدم
ادامه بدم خودش میگه
هرروز هدایت ها منظم تر میشه به لطف الله
و من مات و مبهوت این هدایت ها
شرایط مالی به صورت خودکار پیش میره خودش شارژ میشه کم میشه پر میشه
اما ماجرا اینجاست که
من بخور و نمی نمیخام
تا همین جا هم فقط بخاطر اینکه زمان خالی داشته باشم برای متمرکز بودن روی فایلها به خودم آرامش میدادم
به خودم گفتم
من با باورهای داغون دوباره برم سراغ هرچیزی همین آش و همین کاسه …..
نتیجه قطعا تکراری خواهد بود
پس ارزششو داره صبوری کنم
اما الان بعد شش ماه یه حس کسالت اومد یه حسی که از یکجا ثابت بودن حس م بد شد
من کلا آدم اکتیوی ام
این مدت عجیب گذشت 75 روز ثابت قرنطینه و بقیه روزها هم خیلی محدود بیرون رفتم
حالا رسیدم به نقطه ای که داره بهم میگه حرکت کن
راستش یک ضعف عزت نفسی باعث شد این مدت ایده ها و الهاماتم رو عملی نکنم یا نیمه کاره بزارم
یا به خودم میگفتم من هنوز باورهای درست نساختم نتیجه ای متفاوت از قبل نداره حتما ….نجواهای شیطانه که باید مدام جلوش بایستم مدام صدای الهاماتم زیاد کنم تکرار کنم باور بسازم تا حرکتم به سمت صراط مستقیم هموار بشه به امید الله
عاشقتم خدای زیبای من
شکرت که دارمت
خودت تو قرآن گفتی
“پروردگار ما همان کسی است که به هر موجودی آنچه لازمه آفرینش او بوده ،داده ، سپس هدایت کرده است”
من راهی جز راهی که تو بگی نمیرم .
و قطعا آماده حرکت به سمت مسیر الهی زندگیمم
“کسانی که میزانهای (عمل )آنها سنگین تر است همان رستگارانند” “و کسانی که میزانهای (عمل)آنها سبک تر است ،افرادی هستند که سرمایه وجود خود را بخاطر ظلم و ستمی که نسبت به آیات ما میکردند ،از دست داده اند”
همینقدر واضح میگی از سرمایه وجودمون در مسیری که هدایت کردی استفاده کنیم رستگار میشیم
از تو مهربونتر
از تو نزدیکتر ندیدم
شکر دارمت
دیشب یه دوست عزیزی بمن گفت قدم اول دورازده قدم و تهیه کرده خیلی زیاد بهشون تبریک گفتم خداروشکر هرروز نعمت ها گسترش پیدا میکنه
و پست اینستا استادو دیدم
امروز یهو جلسه 8 عزت نفس و دیدم دقیقا راجع به حرکت کردن و یکجا نموندن استاد صحبت کردن
داستان قورباغه که اگه یهو تو آب جوش بندازین میپره بیرون
اما اگه تو آب سرد بزارید روی گاز بعد چند ساعت یه قورباغه پخته دارین چون متوجه نمیشه تلاشی نمیکنه
مثل آب و مرداب که از یکجا موندن گندیده میشه
راستش نتونستم تا آخرش فایل و ببینم
حالم دگرگون شدنتونستم این همه صداقت که هماهنگ زندگیم بود خودش بود داشت حرف میزد باهام وتحمل کنم رفتم بیرون یکم قدم زدم وقتی برگشتم این فایل و دیدم
و این فایل و کامل دیدم و تازه هدایت هاش و درک کردم
خدایا شکرت
تو بگو چطور حرکت کنم
مسیر رو نشون بده
شکر دارمت
همینقدر واضح تو زندگیم باش
انتخاب هدفهای متناسب با ذهن
منتظر نتیجه نبودن
دوباره میخوام جلسات قدم یک که چند وقتیه گوش نکردم شروع کنم
تمرین ستاره قطبی یکساله که با منه اما قطعا مسیری در پیشه که الان آمادگی شنیدنشو دارم
من از اول هم با ///هدف ثروتمند شدن ////به این سایت و به استاد جان هدایت شدم ولی چیزی که هست الان با آموزش های استاد جان یه آدم دیگه ای شدم چندین نفر به من گفتن یه جوره دیگه ای شدی خیلی فرق کردی خیلی..
منم می خندم و هیچی نمیگم چون در مدار نیستن و ممکنه منم از مدار دورم کنن
//من با ثروتمند شدنم به خدا نزدیکتر میشم پس راه خدایی را می کنم و به خودم افتخار می کنم//
///من هر چی ثروتمند شوم نزد خدا عزیزتر و محبوب تر میشم///
این دو تا باور در مورد ثروت را باید تکرار کنی و دنبال مثال هاش باشی و خیلی معرکه می کنه یعنی تحولی عظیم در راستای ثروتمند شدن داره…
وقتی هدف اصلی داشته باشی به سمت هدف های دیگه هم هدایت میشی باید اینو درک کنی و مقاومت ها را بزاری کنار تا نتیجه اصلی سرو کلش پیدا بشه حالا کی مقاومت ها می رن کنار وقتی روی خودت کار می کنی وقتی حرف های استاد جان را بهش عمل می کنی
درسته هدفم ثروتمندی بوده و هست اما دراین وادی موندن اونقدر به من آرامش داده اونقدر با خودم در صلحم اونقدر تغییراتی درخودم و در زندگیم افتاده که بخوام بگم زمانی نمی تونم براش تعیین کنم می خوام بگم اونقدر زیاده و دوست داشتنی و اونقدر با تکامل و با آرام آرام… خدارا شکر
به نام خالق زیباییهابه نام خدایی که انسانهای شریفی مثل استادعزیزمون راخلق کرده ،آفرین به این همه انگیره ،راسش تصوراکثرادمهاازثروتمندهااینه که فقط میخورن ومیخابن ومیچرخن البته بدون هدف وبدون یادخدا،امامن اززمانیکه بااستادورویه زندگیش آشناشدم دیدم رابه زندگی خیلی تغییردادم واقعن حال میکنم وقتی میبینم توهمه لحظه هااستادباخداهمگامه وسپاسگزاری میکنه اینکه انسان درگیرهدفی بشه وهمیشه برای خودش چالشی درست کنه خیلی خوبه چون هم سرگرم میشه هم انگیزه وانرژی زیادی دریافت میکنه ازبیکاری وبی عاری دست میکشه ازافکارسمی وناراحت کننده دورمیشه خلاصه خیلی چیزای مثبتی داره خودمن قبلازیادی زوم به هدفم میکردم ودنبال نتیجه دلخواه خودم بودم واگرنمیرسیدم حالم خراب میشدوناامیدمیشدم واین باعث میشدخیلی جاهاخودموسرزنش کنم اماالان یادگرفتم که فقط هرروزخودم راخوب سپری کنم باانتخاب هدفهای کوچیک وبزرگ امارهاوآزادازخودم توقع زیادی نداشته باشم به قول استادازمسیرم وهرروزم لذت ببرم اینطورفک میکنم بهتربه هدفم میرسم اگرم نرسیدم یانشدهم چیزی ازدست ندادم چون روزای قشنگی راطی کردم پس باامیدبه خداودلگرمی اون کنارم هرروزسعی میکنم بابرنامه پیش برم ،ازاستادعزیزهم به خاطردریافت این همه اگاهی بی نهایت سپاسگزارم خداحفظت کنه عباس منش که توتنهاکسی بودی که باعث تحول توزندگی من شدی ممنونتم 🙏
و واقعا از خدا سپاسگزارم که انسان های اطرافم تغییر کردن
احساس خوب =اتفاقات خوب
امروز من فقط داشتم گل سر میبافتم و یکم سرماخوردگیم بی حالم کرده بود و یکم دراز کشیدم، دیدم دارم ناخوب تر میشم سریع بلند شدم و هی میگفتم نه من حوصله تو رو ندارم سرماخوردگی، چون کارای مهم تر از تو رو دارم
خیلی خوشحالم از اینکه اولین باری بود که این حرفارو میزدم
چون همیشه قبلنا که مریض میشدم ،میگفتم باید استراحت کنی تا خوب بشی
اینبار داشتم یه جور دیگه فکر میکردم، انقدر قرار بود کار انجام بدم که وقتی برای سرماخوردگی نداشتم
میدونم که باورهای خودم باعث این سرماخوردگی هستن ولی راهشم خدا بهم نشون میده که چجوری خوب بشم
شروع کردم به گوش دادن باورای قوی که با صدای خودم ضبط کرده بودم و میگفتم که بدن من یه داروخانه هست که خودش خودشو ترمیم میکنه و بدون دخالت من میتونه خودش خودشو ترمیم کنه
و خیلی باورای دیگه رو داشتم تکرار میکردم و هم زمان احساسمو خوب میکردم و لبخند میزدم و ذوق میکردم
جوری که از درون واقعا حسی خوبی داشتم و سر شار از حس خوب بودم
یکم بعدش دیدم به کل آبریزش بینیم قطع شد و بدنم آروم شد و تا شب کلا محو شد و حالم خیلی خوب شده بود
انگار نه انگار من حالم ناخوب بود
جالب تر اینکه یاد حرف استاد عباس منش میفتم ، میگفت که فرکانس همین لحظه شما اتفاقات لحظه بعد شمارو رقم میزنن
چه یکثانیه ،چه 5 دقیقه چه یک ساعت و یک سال و 50 سال
این روزا این حرف استاد خیلی برام پر رنگ میشه تو اتفاقایی که به شکلای زیبا برام رخ داده و من این جمله رو یادم اومده
و خدا بهم یاد آور میشه که اگرم ارسال فرکانست سبب سرماخوردگیت شده
میتونی با تغییر دادن فرکانست به سمت احساس خوب و توجهت به زیبایی و افکار مثبت ،حالتو تغییر بدی و خیلی سریع به مسیر ربّ و صاحب اختیارت برگردی
لازمه اش اینه که سریع قدم برداری برای تغییر فرکانست
و برای من یادآور میشد که تک تک لحظه های زندگیمو خودم میتونم خلق کنم
حتی میتونم در لحظه تغییرش بدم به کمک خدا که هر لحظه داره کمکم میکنه و در همه چی اول خدا کارامو انجام میده بعد من میتونم کاریو انجام بدم
وگرنه من هیچی نیستم و هیچ قدرتی ندارم
اول خداست که قدرتو به من داده تا زندگیمو خودم خلق کنم با باور ها و فرکانس ها و کانون توجهم
خیلی خوشحالم از اینکه وقتی احساسمو هم جهت با تکرار باورهام میکنم همون لحظه نتیجه هاشو به چشم و قلبم ، میبینم و حس میکنم
وقتی حال من بهتر شد بارها به خودم گفتم وای ببین طیبه نیازی به هیچ دارویی نداشتی
تو فقط عمیقا و سرشار از حس خوب کردی خودتو و لبخند زدی و تکرار کردی که بدن من خودش خودشو ترمیم میکنه بدون دخالت من ،همه کد های سلامتی رو به راحتی کد بندی میکنه و خداست که کمک میکنه
وقتی داشتم به این باورا گوش میدادم تصورم میکردم که روی کدای گوی شکل سفید نورانی نوشته سلامتی و داره به کل بدنم منتقل میشه
و با هر دم بازدمی که انجام میدم بی نهایت کد سلامتی دارن به کل بدنم میرن و کد بندی میشن و سلامتی در کل بدنم مثل یک نور پا برجاست
خدایا شکرت
حتی وقتی من داشتم میگفتم من حوصله تو رو ندارم ،سرماخوردگی ، چون که من کارای زیادی دارم که از تو مهم ترن
که وقتی اینا رو میگفتم که من باید روز جمعه حالم خوب خوب بشه ،بعدشم آب ریزش بینیم قطع بشه و کاملا سر حال برم جمعه بازار و همه اینارو به خدا میگفتم و میگفتم باید بشه
چون من وقتی برای سرماخوردگی ندارم
و ازش بی نهایت سپاسگزارم که در لحظه حالمو خوب کرد
امروز وقتی داشتیم با خواهرم صحبت میکردیم قرار بود بریم آگهی بچسبونیم که رفتنمون نشد و موند برای فرداش که آگهی نیاز به خانم آشنا به قلاب بافی رو بزنیم به در و دیوار محله مون
من چند روزی بود نتونستم رد پاهامو بنویسم الان که مینویسم سه روز گذشته
ولی خداروشکر میکنم که خدا یکی یکی هرآنچه که نیاز هست رو بهم یادآوری میکنه که بنویسمش
یه چیزی هم چند وقتی بود که داشتم بهش فکر میکردم و اون این بود که
چرا آدما آلزایمر میگیرن ؟؟؟؟
و جدیدا با توجه به مداری که الان درش هستم جواب رو دریافت کردم
و اینو درک کردم که وقتی ما از خدا فاصله میگیریم و شرک میورزیم و یه سری باورای محدود داریم که همه اینا دست به دست هم میدن تا آدمایی که فراموشی میگیرن فراموش کنن
وقتی رد پاهامو مینویسم و به خدا میگم خدایا تو بگو هرآنچه که باید گفته بشه ،خودش همه چی رو ریز به ریز یادم میاره
یه وقتایی متعجب میشم میگم ببین چقدر من فراموش کردا بودم که یادآوری کرد
حتی وقتی یاد حرفای استاد عباس منش میفتم میگفت که خدای قدرتمندی که حتی میتونه یه چیزی رو از یادت ببره و یا یه چیزی رو به یادت بیاره که این بحثش جداست از آلزایمری که دلیلش رو درک کردم
سلام به شما طیبه عزیز من هم بافندگی بلدم داشتم به خدا می گفتم خدایا برای من چه کاری خوبه که شروع کنم که به هدایت امروز سایت من رو به فایل راهنمایی کرد من عادت نداشتم کامنت بخونم ولی امروز گفتم بزار کامنت ها رو بخونم که کامنت شما برام خیلی عجیب بود همون چیزی که از خدا می خواستم
سلاااام سلامیییی به گرمی و قشنگی سخنان استااااد بزرگوار و دوس داشتنی ام و مریم ناز و زیبایی که واقعا شایسته ستایش هس و با دلبریهاش بیشتر آدمو عاشق خودش میکنه 😍❤🤗
من این جمله آغازین رو از همین سایت از کامنتهای دوستان عزیزم یاد گرفتم و خیلی به دلم نشست،همیشه دوس داشتم یه جوری حرفمو شرو کنم که آغازش محکم باشه و کمک کنه که بتونم بقیه حرفمو بیارم و اونجور که باید به آخر برسونم، نمیدونم شاید اینم یه جور کمالگرایی بود که اجازه نمیداد من دست ببرم به نوشتن…💭
خلاصه از وقتی که این جمله رو یادم گرفتم بهم قدرت داد که بتونم جمله ام رو آغاز کنم
الان با یه جسارت و جرئت خیلی بالا اومدم بنویسیم،هیچ ایده ای ندارم درمورد اینکه قراره چیا بگم ولی میدونم که بهم الهام میشه چون با تمام وجودم دوس دارم پا از ترمزهایی که نمیذارن تو مسیرم پیشروی کنم بردارم و تموم مقاومت های ذهنیمو با این کار به ظاهر کوچیک و ساده ولی در اصل خیلی بزرگ بشکنم و خیلی هم خوشحالم بابت این قدرتی که یهو بهم دست داد که دست به این کار بزنم و باهمه مقاومتهایی که ذهنم داشت،اقدام کنم و قدم اول رو بردارم با ثبت کردن حسی که بهم موقع دیدن این فایل دست داد؛فایلی که شاید باورش سخت باشه ولی تا چن ساعت پیش داشتم درموردش فک میکردم، به اینکه چجوری تکاملمو طی بکنم و بعدش به هدفایی که تو ذهنم دارم برسم و از همه مهمتر در اکثر مواقع بیحال و بی حوصله هستم و دوس دارم در همه حالت سرحال و قبراق و باانگیزه باشم، هدایت شدم به دیدن این فایل محشری که مث همیشه زیباییهایی مث (💙🏙آسمون صاف و آبی که در خوشرنگی با دریا رقابت میکند و ،☁️ابرهای سفید به رنگ برفی که جا خوش کردن تو دامنش و 🌳درختان و آپارتمانهای سر به فلک کشیده رو به دریایی که من مانندشو فقط تو گیمهای کامپیوتری دیدم😄 که به صف کشیده شدن تو خیابونی که عابرای مختلفی رو تو خودش جا داده که هریک به نوعی سرشار از زندگی هس،ماشینای جورواجوری که هرکدوم به نوعی بدون منت نماد ثروت و دارابودن رو به رخ آدم میکشه که تو یه خوشرنگترینش هم یه استادی حضور دارن که با دیدن صورت زیبا و آرام و خونسردش گل از گلمون میشکفه و انگیزه و امید به زندگی آدم میره رو صد💯 ، چه برسه که بخواد به حرفاش گوش کنه و به آموزههاش عمل که دیگه اونموقع واویلاااس، میشه نورعلی نووور🤩💖) رو نشونمون میده، یکبار دیگه خیلی از چیزارو بهم فهموند و انگیزه داد تا منم بخوام هدفگذاری بکنم برای قوای بدنی بیشتر و اینکه چگونه تلاش بکنم در همه حالت سرحال و باحوصله باشم و ازهمه مهمتر کمک کرد که برای اولین بار هم که شده بعد از این همه مدت دیدن فایل های استاد و غبطه خوردن به حال اونایی که هروقت دلشون میخواد میان حرف دلشون رو میزنن، منم بتونم این کارو انجام بدم و لذت رسوندن حرفام به گوش استاد قشنگم رو تجربه کنم، واقعا که باورنکردنی و عجیبههه خدایاااا هزاران مرتبه شکرت، سپاسگزارم🌻💫💛
خداوندم شاهده الان که دارم این حرفارو مینویسم دستام میلرزه و قلبم از هیجان و شادی اونقد شدید میتپه که انگار میخواد از جاش کنده بشه💓💗فک کنم علتش اینه که دارم تمرین جلسه اول عزت نفس رو هم انجام میدم، اونجا که استادم ازم خواسته تصمیمی رو بگیرم که به خاطر ترسها و شک و تردیدهام، مدتها به تعویق انداختمش و هربار خواستم انجامش بدم یجورایی یه چیزی مانعم شده ولی الان میخوام با این باور که قطعا حرکت کردن بهتر از موندن تو ترسهاس، این تکلیفمو بهجا بیارم و به حرف استادم گوش داده و تمرینمو انجام بدم،خدایا شکرت😊💕
هرموقع به حرفای استادم گوش میدم باخودم فک میکنم که خداروشکر من چقد خوشبختم که تونستم تو این سن کم باهاش آشنا شده و تو این مسیری که ایشون میخواد دستمو بگیره قدم بردارم و اجازه بدم که با کمک ایشون هدایت بشم. خداروشکر چقد خوششانسم که با زودتر آشناشدن با قوانین جلوتر از خیلیا هستم و راحتتر میتونم باورهایی رو که مانند علفهای هرزی تو ذهنم رشد کرده رو تغییر بدم که بااینکه از بچگی در وجودم نهادینه شده ولی هنوز اونجور که باید ریشه هاشونو محکم نکردن و قبل اینکه سیمانی بشن ریشهکن کنم و برای همیشه از بین ببرمشون،خدایا شکرت🌱🍃💚
استادجانم من چن ساله که توسط برادرم باهاتون آشنا شدم،اوایل مث همه ذهنم مقاومت داشت و نمیتونستم به راحتی قبول کنم و حتی اعصابم خورد میشد وقتی میدیدم داداشم داره بهتون گوش میده و یافیلمتونو میبینه😅🙈💋ولی بعدش خداروشکر کم کم منم شرو کردم به گوش دادن بهتون و دیگه جوری شد که حتی بعضی وقتا بیشتر از داداشم از فایلاتون استفاده میکردم و اون خیلی خوشحال بود ازینکه من با قانون آشنا شدم ودیگه هروقت که میخوام میتونم به راحتی تمام اون چیزایی که دوس دارمشون رو جذب کنم و ازشوک لذت ببرم ،من با انتخاب خودم چادری شده بودم بااینکه اوایل همه چیز خوب بود و مطمئن بودم خدارو دارم ولی بعدش اونجوری پیش نرف که دلم میخواست و پیش بینی کرده بودم، و آرامش نداشتم و همش حس میکردم یه چیزی تو وجودم کمه و وقتی تمیتونستم پیداش کنم کلافه میشدم اما خداروشکر از وقتی باهاتون آشنا شدم و متوجه شدم که باید یه چیزایی رو تغییر بدم و همه چیز اونچیزایی نیس که من خیالم راحته دارمشون و بدست آوردم و دیگه نیاز نیس کاری بکنم، دیگه خداروشکر یواش یواش یه آرامشی وجودمو گرف که برا خودمم عجیب بود، جوری که دیگه نه عذاب وجدان داشتم و نه احساس گناه که بابتش سپاسگذارم😇💟
خداروشکر بعدش هم به ملاکهای ایمان و باور پی بردم و فهمیدم که باید رو خودم کار کنم نه رو ظاهرم،بعد به اذن خدا خودمو رها کردم از قید و بندهایی که یجورایی منو اسیر کرده بودن و باعث میشدن حس کنم تو قفسم و آزادی ندارم.خدایاشکرت🥰❣
الان دیگه خداروشکر خیلی سپاسگذارتر شدم و هدفهای خیلی بزرگی دارم و به خیلی از چیزایی که میخواستم به کمک باورهام و یاری خدای بزرگ رسیدم،خیلی از چیزارو بدست آوردم
و نکته طلایی که استاد گفتن اینکه:《هدف داشته باشیم به خاطر اینکه هدف داشتن اصله، نه به حاطر اینکه نتیجه هدف داشتن اصله》اینکه آدم زندگیش هدفمند باشه،خیلی مهمتر ازینه که به هدف برسیم
“هدفمند زندگی گردن از رسیدن به هدف مهمتره”
رسیدن به هدف پاداش جانبیشه ولی اون لحظاتی که با ذوق و شوق داریم حرکتمیکنیم تا به هدف برسیم اون لحظات اصلی هس که آدم معنای زندگی رو میفهمه😍
واقعا که باید با طلا نوشت این حرفارو💞👏🌹🤗
با هدایت پروردگار و استادم دست خالی مهاجرت کردم به تهران و تمام اون کارایی که بهم الهام شد رو تقریبا تا جایی که میتونستم بهشون گوش دادم ، درسته یه مدت بعدش چون دور شدم از استاد و این مسیر باز اوضاعم یکم ناجالب شد ولی هنوز خیلی مسیر پیش رو دارم و هدفای خیلی بزرگی دارم که میدونم اگه اراده کنم و بخوام باز میتونم عملی کنم ،مثلا اینکه میخوان باز اوضاعمو مث قبل روبه راه کنم و این دفعه با هدفگذاری مناسب با قانون تکامل، بعد از طی کردن تکاملم مهاجرت کنم به شهر رویاهایم استانبول،جایی که از بچگی دوس دارم اونجا زندگی کنم و مطمئن هستم که یه روزی میرسم به این خواستهام و الان فقط سعی دارم از اینجایی که هستم لذت ببرم و اجازه ندم تبدیل بشه به جایی که حس کنم اگه برم اونجا و فقط اونجا باشم میتونم خوشبخت و خوشحال باشم🙂🧡
شما هم منتظر بمونید چون قراره بعد یه مدت بیام و از تجربیات و حسای قشنگی که بعد مهاجرتم قراره چندین برابر بشه براتون حرف بزنم😉😁✌
و خیلیییی خوشحالم و شاکرم ازینکه یه دستی از دستان خداوند (عباسمنش) تو زندگیم هس که بعد از خداوند، دلم بهش گرمه و میدونم هروقت بخوام میتونم ازش کمک بگیرم و باخیال راحت بهش تکیه کنم و اجازه بدم منو هدایت کنه به اونجایی که رد پای موفقیت هس و صد البته عطر حضور الله یکتا❤خدایا شکرت
به امید ثبت رد پاهایی دیگر از موفقیتم…دوستون دارم درپناه رب شاد باشید🤗🌹🤍
سلام به استاد نازنین، مریم جانِ عزیز دل و دوستای خوبمون🖐🏻🥰
با اینکه چند روزی بود میخواستم بیام این کامنت رو بذارم ولی هی به تعویق مینداختم تا اینکه الان با اینکه ساعت ۳ صبحه و چشمام بسته بود، ولی گوشیمو گذاشته بودم روی میز و ویس های استاد داشت رندوم پخش میشد و اینقدر همشون جذاب بودن که اصلا خوابم نبرد و همونجوری تو تاریکی و چشم بسته همه رو گوش دادم و با هدایت خدا، با اینکه هنوز به قسمت ۱۲ عشق و مودت نرسیدم ولی اون پخش شد و ابتداش استاد گفتن این کامنت نوشتن ها و صحبت ها باعث میشه در اصل به خودتون کمک کنید، من با اینکه خیلی دست نوشتنم خوبه و وقتی شروع کنم کسی نمیتونه جلودارم باشه😅 نمیدونم چرا خیلی مقاومت میکردم نسبت به اینکه بیام کامنت بنویسم و همش ذهنم میگفت تو همین فایلارو گوش بده، کامنت نوشتن پیشکش🤪 ذهن سرکشه دیگه، باید رامش کرد😁خلاصه دیدم بله استاد درست میگن، من خودم این توصیه رو همیشه به بقیه میکنم که چیزی که بلدی رو اگه برای کسی دیگه توضیحش بدی درک خودت از اون مسئله بیشتر میشه، ولی خب عالم بی عمل، مثه زنبور بی عسل🙄😂
حالا من تصمیم گرفتم بیام و یه درک زیبایی از قوانینِ بدونِ تغییر خداوند رو که توی زندگیم متوجه شدم رو برای شما هم بگم😊
سپاسگزار خداوندم که من به همراه دو تا خواهرام شما رو دنبال میکنیم و من کوچیکشونم😁 باز هم خداروشکر من و دو تا خواهرام یه گروه سه تایی داریم و خیلی با هم در مورد حرف های استاد یا فایل هایی که تهیه کردیم و سوال هایی که داریم صحبت میکنیم و خیلی حس خوبی بینمون هست و واقعا خیلی خوبه آدم افراد هم فرکانس داشته باشه تا حرفاشو بهشون بزنه(استاد هم تاکید دارن با هیچ کس صحبت نکنید مگر افراد هم فرکانسی که شما رو تشویق میکنن و باعث نمیشن که ایمانتون کم بشه) باز هم خداروشکر میکنم😇
چند روز پیش هم من همین صحبتی که قراره بنویسم رو به خواهرام گفتم و یکیشون پیشنهاد داد بیام تجربمو کامنت کنم🙂
من چند روز پیش خیلی اتفاقی یکی از فایل ها رو توی تلگرام دیدم به نام “هدفگذاری” بعد روی لینکش که زدم وارد سایت شد ولی چیزی برام نیاورد، و خود کلمه “هدفگذاری” رو سرچ کردم و اولین جستجو این فایل برام اومد… الانم کامنتم رو میخوام زیر همین پست بنویسم:
استاد حرفای خیلی خوبی توی این فایل زدن که واقعا جا داره چندین و چند بار نگاهش کرد و درکنارش اون طبیعت خیابونا منو دیوونه ی خودش کرد😍 یه نکته ای که گفته شد این بود که استاد گفتن بشینید فکر کنید ببینید توی گذشتتون چه کاری رو انجام دادید و موفق بودید توش، تا یاد خودتون بیارید که مثلا اون موقع من تونستم این کارو انجام بدم، پس الان هم میتونم… منم نشستم فکر کردم🤔 دیدم توی درسم موفق بودم، من مدرسه تیزهوشان درس میخوندم و کنکور رتبه ی خوبی آوردم و دقیقا دانشگاهی که میخواستم قبول شدم… جالب اینجاست که اصلا این راهی که اومدم علاقه ی من نبوده و با خودم گفتم تو تونستی چیزی رو که بهش علاقه نداشتی به این خوبی از پسش بر بیای، دیگه چه برسه به اینکه دنبال علاقت بری،(هیچ وقت یه جمله ی دوستم توی گروه چت مدرسمون یادم نمیره، دوستم گفت بین همه ی ما، زهرا تنها کسی بود که دقیقا همونجایی که میخواست قبول شد؛ چون حتی یکی از دوستام که از منم رتبش بهتر شده بود و دانشگاهی که من رفتم رو میخواست بیاد، ولی قبول نشد و یکی دیگه از دوستامم رشته ی من رو قبول شد ولی یه شهر دیگه، و من تنها کسی بودم که توی تهران رشته ی دلخواهم قبول شدم) حالا که دارم مینویسم باز حرفای جدید میاد تو ذهنم😐 استاد سپاسگزارم ۳ صبح هدایتم کردی با حرفت🙃، آی اونایی که کامنت نمینویسید، بیاید بنویسید، کلی سود داره😅 خب اونجا بودیم که من توی کاری موفق شدم که بهش علاقه نداشتم، یکم که بیشتر فکر کردم فهمیدم قضیه از چه قرار بوده… من حدود ۱۲ ۱۳ سالگیم خیلی به موسیقی علاقه داشتم و همش فکر میکردم چطور میتونم واردش بشم ولی چون وضع مالی خوبی نداشتیم و از طرفی این حرفه برای یک دختر یا زن خوب محسوب نمیشد، منم گذاشتمش کنار البته با یک شرط، که درسم رو میخونم، به موفقیت میرسم، بعد با پول اون و در کنار اون کارم به علاقمم میپردازم(در اصل خودمو قانع کردم چون چاره ی دیگه ای نداشتم)
اوایل این تو ذهنم بود، ولی بعد کم کم اون علاقه از ذهنم رفت کنار و یجورایی درس رو به عنوان تنها راه موفقیت دیدم… یعنی بعد از یه مدت دیگه حتی تو ذهنم این نبود که من اون علاقمو گذاشتم کنار و الان این تنها راهمه… ناخودآگاه تمام تمرکزم فقط روی درسم اومد…. من کلا همیشه با اینکه با قوانین آشنا نبودم ولی دوست داشتم لحظه های شیرین برای خودم بسازم، با دوستام با معلمام، و من بر خلاف اینکه توی خانواده و اجتماع فردی گوشه گیر محسوب میشدم ولی توی مدرسه انرژی خاصی داشتم و همیشه به دوستامم میگفتم من اینجوری که با شما راحتم اصلا با خونوادم نیستم، و خود درس هم برام شیرین بود، به شدت به ریاضی علاقه داشتم و وقتی یه مسئله حل میکردم خیلی خوشحال میشدم، با نمره های خوب به خودم افتخار میکردم و کلی حس خوب داشتم؛ نکته ی مهم همینجا بود؛ ” احساس خوب” الان که فکر میکنم بهش تازه میفهمم چرا اون اتفاقات برام افتاد، من به طور خیلی هدایتی برای دبیرستان هم به رشته ریاضی هدایت شدم و همین برام یه سود داشت که توی کنکور راحت تر بودم(اینم از نتیجه احساس خوبم میدونم) و حتی با اینکه سال آخر درس های زیادی رو باید میخوندیم ولی من با لذت تمام همه ی اونا رو میخوندم و واقعا از لحاظ ارتباطی هم سال درخشانی با دوستا و معلما داشتم، و الان که کمی با قوانین آشنا شدم مطمئنم همون احساس خوب بود که نتیجش شد=> زهرا تنها کسی بود که همون رشته و دانشگاهی که میخواست قبول شد…. اما داستان همینجا تموم نمیشه☝🏻 من وارد دانشگاه شدم، بعد از قبولی حس اینو داشتم که انگار شاخ غولو شکستم، خسته و کوفته، و خوشحالی قبولیم شاید کلا دو هفته طول کشید و بعدش تمام😶 چون رشته ی من تضمین شغلی داره و از همون اول معلومه بعد از تحصیلت شغلت چیه، تازه یاد علاقه هام افتادم و با خودم گفتم الان شغلم این شده و منم این روند کسل کننده رو دوست ندارم😕 البته رشته ی من کسل آور نیست، برای من که علاقه نداشتم کسل آور بود… با اینکه تو بچگیم گفته بودم علاقمو بزرگ شدم میرم سراغش، ولی یه حسی بهم میگفت اونم نمیتونی انجام بدی، خلاصه کلی حس و حالم عوض شد، دیگه تو دانشگاه حوصله درس خوندن نداشتم، همینطور که درس نمیخوندم هی عقب میوفتادم و خودمو سرزنش میکردم، البته نه زیاد، چون به خودم یجورایی حق میدادم، واقعا دیگه دوست نداشتم درس بخونم، ولی خب چون رشته ی من جوریه که ازت تعهد میگیرن بعد از اتمام دانشگاه باید چند سال کار کنی و از همون روز اول دانشگاهم بهمون حقوق میدادن، هی با خودم میگفتم خب تو بااااید درس بخونی وگرنه گیر میوفتی و از طرفی پول خسارت هم نداری بدی…
من با استاد هم کمتر از یکساله آشنام و همون اوایل یکم فایل گوش میدادم و راجع به وضعیتم توی عقل کل سرچ میکردم، همه میگفتن نباید توی کاری که بهش علاقه نداری بمونی، و واقعا میتونم بگم اگر دانشگاه دیگه ای قبول شده بودم سریع انصراف میدادم ولی اینجا برای انصراف باید حدود ۱۰۰ الی ۲۰۰ میلیون تومن (مقدار حقوقی که توی چهار سال به دانشجو میدن+کمی خسارت) باید پرداخت کنم، و همین قضیه بیشتر اذیتم کرد و من دیگه از حال بد داشتم تو قعر چاه میرفتم و هیچ انگیزه ای برای هیچ کار دیگه ای هم نداشتم و همیشه نگرانی درسیم باهام بود و از خوشی های زندگیمم دیگه لذت نمیبردم و چون به هیچ کس هم این قضایا رو نمیگفتم واقعا داشتم از درون میترکیدم😅 همین الان حسم بد شد وقتی یاد اون دوره افتادم…. همونطور که قبلا احساس خوبم باعث اتفاقات خوبم میشد، اینبار احساس بدم باعث اتفاقات بد توی زندگیم میشد…
تا یجایی که یادم نمیاد دقیقا چه اتفاقاتی افتاد ولی دیگه وا دادم، بی خیال همه چیز شدم و یکی از نعمت های من این بود که خواهرم خیلی با استاد پیش میرفت و هرزچندگاهی فایل هایی رو برام ارسال میکرد و منم خوشم میومد ولی هنوز تو مدارش نبود که جدی بگیرمشون… یادمه خواهرم دوره عزت نفس رو گرفته بود و به من و خواهرمم داد که گوش کنیم، البته بعدش که فهمیدیم اجازه نداریم استفاده کنیم دیگه گوش ندادیم ولی تا قبل اینکه اینو بفهمیم من یکی دو تا فایل گوش داده بودم و در همون حد فهمیدم نباید خودمو سرزنش کنم🙂 و حال خوب خیلی مهمه، منم سعی کردم از زندگیم دوباره لذت ببرم، بدون اینکه فکر کنم الان چه وضعیتی دارم… لذت های عجیب و غریبی هم نداشتم، چون به موسیقی علاقه دارم یه چند ماهی خودمو تو دنیای آهنگا و خواننده های مورد علاقم غرق کردم و دوباره افتادم رو دور احساس خوب و واقعا با اینکه شرایطم مثل قبل بود، از درون سعی کردم خودمو شاد کنم، همین باعث شد بفهمم به ترانه نویسی علاقه دارم و البته تواناییش رو، ولی به عنوان شغل نه، در همون حد ایجاد احساس خوب، و اینکه چون فعلا هر چیزی مینوشتم بر اساس باور غلط و احساس بد بود، گذاشتمش برای مدتی بعد که با آگاهی های خوب و باورهای درست، ترانه های خوب بنویسم که هممونم بتونیم با خیال راحت صبح تا شب بهشون گوش بدیم😁واقعا به نظرم یه چیز مهمی که همه ی بچه های سایت و استاد کم داریم، کمبود آهنگای خوب با باورهای درسته، حتی آهنگای شاد باور غلط دارن😑 به قول استاد اینم یه نوع تضاده که میشه ازش خلق ثروت کرد😁بعد یه مدت دیدم توی نوشتن مهارت دارم و یه ایده فوق العاده توی ذهنم اومد ولی چون بازم علاقم بهش اونقدری نبود که بتونم توی مسیر خسته نشم، اونم فعلا گذاشتمش گوشه ذهنم برای بعدا(همه ایده هامم که گذاشتم کنار😅) واقعا از ته دل از خدا خواستم که مسیر علاقم رو بهم نشون بده و من ایمان آوردم که خدای درونمون بسیار هدایتگر و پاسخگو هست و من نشده سوال و خواسته ای درونم شکل بگیره و بیشتر از دو سه روز به جواب نرسیده باشم😊 در آخر به صورت خیلی هدایتی فهمیدم علاقه من عکاسیه😍و دقیقا چیزی که اصلا تا حالا بهش فکر نکرده بودم که میتونه جزو علایق و شغلم باشه، و اتفاقا به سبکی که علاقه دارم خیلی پولسازه و از این لحاظ باورهام از قبل آمادس😅 البته به دلیل نداشتن دوربین و چند تا پاشنه آشیل دیگه هنوز نتونستم واردش بشم ولی همون خدای درونم داره بهم کمک میکنه باورهای غلطمو بیرون بکشمو درستشون کنم و بدون ترس توی این دنیای زیبا قدم بذارم، حالا همین پیدا کردن علایقم خودش یه پروسه ی جالب داره و سوال جواب ها و هدایت هامم میتونه خودش یه کامنت دیگه باشه😉 یه سوالی هم که چند روزی هست دارم بهش فکر میکنم ولی هنوز به جوابش نرسیدم اینه که من اگر یکی از هدف هام برای ثروتمند شدن توی شغلم، انصراف از دانشگاهم باشه اشتباهه یا نه، و کلا اینکه باید چطور به این قضیه نگاه کنم که بتونم از اونجایی که علاقه ندارم خارج بشم🤔تا حدودی به جواب رسیدم، اینکه فقط توجهم روی خواستم باشه، به نکات مثبت این کارمم نگاه کنم و… خدا قطعا هدایتم میکنه😊 و اگر به جواب کامل رسیدم اون رو هم کامنت میکنم😁
واقعا بعد از اینکه سعی کردم حالمو خوب کنم، اون زهرایی که داشت جلوی زندگی تسلیم میشد و هیچ انگیزه و هدفی برای ادامه راه نداشت، به جایی رسید که اینقدر ایده تو ذهنش اومد که نمیدونه کدومو عملی کنه😁 و تقریبا از اولین فایل گفتگو با دوستان، وقتی دیدم بچه ها اینقدر زیاد و شبانه روز کار کردن تا نتیجه گرفتن، تصمیم گرفتم واقعا براش وقت بذارم، به قول خواهرم میگفت سپیده جان( امیدوارم اسمشونو درست گفته باشم) ۲۵۰ تا دفترچه نکات پر کرده، بعد ما توقع داریم با هفته ای دو سه تا فایل گوش دادن نتیجه هم بگیریم🤐 خلاصه که من واقعا با مرور دو سه سال اخیرم قانون “رابطه ی احساس با اتفاقات” رو قشنگ درک کردم و میدونم که اگر باز هم بگردم پیدا میکنم… دیگه این کامنت خیلی طولانی شد، گفتم که دستم شروع به نوشتن میکنه ول نمیکنه و هی ذهنمم کمکش میکنه فکرای بیشتر براش میاره😁 البته این از ویژگی های خوب دست و ذهن منه و سعی خودمو کردم جوری بنویسم باهام همراه شین😉، راستی یه نکته ی دیگه هم این بود که بعد از رسیدن به احساس خوب تازه تونستم کلی نکات مثبت شغلم رو هم ببینم😍 راجع به این قسمت ان شاءالله توی نشانه روزم تجربمو به اشتراک میذارم😊 اینم بگم الان این کامنتم تقریبا ۳ ساعت نوشتنش طول کشید😅 برای همین کامنت گریزم، ولی از این بعد سعی میکنم اینقدر بنویسم که بترکم😁البته ترکیدنی مثل ستاره های منظومه ی شمسی که با انفجارشون باعث تولید سیاره ها و گسترش جهان میشن🤩 عاشقتونم، از خدا ممنونم که منو به این راه زیبا هدایت کرد و برای همه زندگی سرشار از عشق، ایمان، سلامتی، ثروت، لذت، هدایت و حال خوب از خدای مهربان میخوام😇 خدانگهدار😘
به نام خداوند که تنها با یادش دلها آرامش میگیرند،
خوشحالم که امروز این فایل زیبا نشانه من بود بعد از یه مدتی که تو سایت نبودم امروز این فایل قلبم را باز کرد و چقدر انرژی مثبت به من داد خدایا شکرت که توانستم این زیبایی ها را ببینم
عاشق آمریکای زیبا و ثروتمند هستم و این تمپای زیبا همچنان که استاد حرف میزنند من محو تماشای این شهر سبز و زیبا شده بودم ،خدایا یعنی میشه من یه روزی بیام آمریکا و از نزدیک این تمپای را ببینیم ،روی این چمن های سبز یکدست بشینم و دور این دریاچه زیبا و طولانی مثل استاد داده پیاده روی کنم ،چه ساختمانهای زیبا و مرتبی خدایا شکرت ،مثل یه بهشت هست ،خیابانهای تمیز با درختان نخل سبز زیبا ،واقعا این زیبایی چشمانم را روشن تر کرد و امیدم بیشتر کرد به زندگی
منم امسال به خیلی از اهدافم رسیدم اینکه ورزش و یوگا و مدیتیشن روتین زندگیام کردم خیلی خوشحالم این خودش یه حرکت هست برای من یه حرکت مثبت در جهت رشد جسمی و روحی ام واقعاً یه سطح بالاتر رفتنم
اینکه توانستم به سلامتی کامل برسم و تیروییدم کاملا سالم و عالی است خوشحالم
اینکه درآمدم بیشتر شد و از مرز صفر خیلی افزایش یافت خوشحالم چون من خالق زندگی خودم هستم و زندگی در دستان من است
چی بهتر از این که آدم به هدف های قدم به قدمش برسد ،استاد شما را تحسین میکنم برای ثروتی که دارید و تبریک بهتون میگم برای زندگی در تمپای زیبا و تبریک میگم برای داشتن این ماشین زیبا قطعاً لایقش هستید و ممنونم که این زیبایی ها را به اشتراک گذاشتید خوشحالم که آمریکا را از لنز دوربین شما میبینم قطعاً اهداف و خواسته های شما به ما جرات و شجاعت زندگی چ آرزو کردم را میدهد و خواسته های ما را زیاد میکند
سپاس فراوان
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته ی عزیز
باید همیشه اهدافی داشته و برای آن حرکت کرده و قدم برداریم. دوره ی قانون سلامتی برای ما هم باعث افزایش انرژی شده است و هم تمرکز ما را بر روی فایل های استاد و فعالیت های دیگری که در طول روز انجام می دهیم بسیار زیاد کرده است.
به نظر ما اولین دوره ای که پیشنیاز تمام دوره های استاد است قانون سلامتی است چون با افزایش انرژی علاوه بر رسیدن به احساس خوب به بهره وری بیشتر ما در تمام زمینه ها کمک می کند.
هدف هایی که برای خود انتخاب می کنیم باید متناسب با هدف های قبلی ما باشد. اگر اهداف بسیار بزرگی انتخاب کنیم انگیزه و امید خود را از دست داده و به آن دست نمی یابیم. بسیاری از افراد بدون داشتن هیچ سابقه ای از رسیدن به حتی کوچکرین اهداف، اهداف بزرگی انتخاب کرده و به سرعت شکست خورده و آن را رها می کنند.
اگر اهداف خود را به قدم های کوچک متوالی تبدیل کرده و هر روز قدمی برای آن برداریم، قوانین را به درستی درک کرده و خصوصا قانون تکامل را هیچ گاه فراموش نکنیم دست یابی به تمام اهداف امکان پذیر است. اهداف را برای خودمان لذت بخش کنیم.
اهدافی را که پیش از این به آن دست یافتیم مرتبا به یاد خود بیاوریم و با خودمان درباره ی رسیدن به ان صحبت کنیم.
هدف درستی انتخاب کنیم و قدم به قدم حرکت کرده تا به تدریج به اهداف خود دست یابیم همیشه هر چقدر هم که پیشرفت کنیم باز هم حد اعلایی برای آن وجود ندارد و هر بار تنها بهتر و بهتر می شویم. زمانی که نتایج را مشاهده می کنیم امید ما برای دستیابی به اهداف بزرگتر بیشتر شده و برای ذهنمان باور پذیر می شود که دستیابی به تمام اهداف امکان پذیر است. زمانی که حرکت کرده و ذوق و شوق و انگیزه داریم رسیدن به اهداف به معنای لذت بردن و درس یادگرفتن رشد و پیشرفت است و با اهرم رنج و لذت می توان جایگاه آن را به درستی در ذهن خود تنظیم کرده و مطابق با سوره ی انشراح بعد از دستیابی به اهداف هدف چالش برانگیز دیگری برای خود انتخاب و لذت بیشتری ببریم.
زمانی که به اهدافی دست می یابیم برای آن ارزش قایل باشیم و آن را با اهمیت بدانیم اگر در طول مسیر ناامید شدیم موفقیت های قبلی خود را به یاد آورده، خداوند در طول مسیر ایده هایی را به ما الهام که با عمل کردن به آن ها مسیر ما تصحیح خواهد شد. هدف داشتن اصل است، نه رسیدن به هدف. با ذوق و شوق رسیدن به هدف اصل است نه نتیچه آن.
از مسیر رسیدن به اهداف لذت ببریم. نتایج بزرگ و بزرگتر خواهد شد.
خدایا شکرت
عاشقتونیم
۶۰ امین برگ سفرنامه ام
پایان فصل دوم
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و دوستان خوب هم فرکانسی ام
“هدفگذاری با قانون تکامل”
من تا روز ۵۹ ام این سفرنامه (روزشمار تحول زندگی من) پیش اومدم و سعی کردم آگاهی های این سفرنامه را متعهدانه به صورت ردپا از خودم بجا بزارم و اونها را در قالب ِ باورهای مناسب با جهادی اکبر، روی خودم کار کنم
و خوشبختانه نتایج خوبی هم گرفتم!
که مهم ترینش آرامش و احساس خوبی هست که تقریبا در بیشتر ساعات شبانه روزم دارم
و این احساس خوبم، نسبت به ۶۰ روز قبل یعنی قبل از شروع این سفرنامه زیبا، تفاوتش زمین تا آسمان است!
و اصلا قابل مقایسه با قبل از شروع سفرنامه نیست!
و چیز دیگه ای که از این سفرنامه آموختم و در عمل نشون میده خودش را، صبوری بوده! و اصل ِ اساسی ِ قانون ِ تکامل هست!
امروز دیدم فصل دوم به پایان نرسیده و فایلی برای روز آخر از فصل دوم نیومده!
خودم نیت کردم برای آخرین روز از این سفرنامه و چیزی که خیلی بهش نیاز داشتم برام اومد! و هدایت شدم به این فایل ِ بسیار عالی! که مسیر ِ تکامل را دوباره بهم گوشزد کنه!
این چند روز به هر فایلی برخوردم بیشتر در مورد دوره ۱۲ قدم و قانون تکامل بود یعنی به همشون به صورت هدایتی راهنمایی شدم!
و خوشبختانه دوره ۱۲ قدم را تا قدم چهارم اومدم و اگر خدا بخواد، قدم پنجم را هم چند روز دیگه خریداری میکنم! و هر روز و همیشه، تقریبا جلساتش را برای خودم مرور میکنم و عمل میکنم بهشون!
و این فایل هم، تکمیل کننده ی مطالبی بود که این چند روز بهشون هدایت شده بودم و همه در مورد قانون تکامل بود!
چون یه مدتی بود که کمی نجواهای ذهنی ام زیاد شده بود که میخواست بگه که دیدی با اینکه این همه داری روی خودت کار میکنی ولی به هیچ جا نرسیدی و هیچ نتیجه قابل توجهی نگرفتی!!!!!
و واقعا از خدا یاری خواستم که هدایتم کنه به سمتی که بتونم این نجواها را خاموش کنم!
و فهمیدم که فقط نیاز دارم مرتب به خودم یادآوری کنم که باید مسیر تکاملم را با عشق و صبوری و حس و حال خوب طی کنم و از زندگی ام لذت ببرم!
و نتایج اگرچه اولش کوچک هستن ولی به مرور به صورت تصاعدی خودش را نشون میده!
و تونستم با این فایل ها و مطالب عالی که استاد توی تمام اونها به قانون تکامل اشاره کردن، خودم را بمباران کنم و نجواهای ذهنم را تا حدود بسیار زیادی خاموش کنم!
خدایا شکرت که چقدر هدایت هایی که از سوی تو میشم برام آشکار و واضح هستن!
خدایا شکرت که قوه تشخیص الهامات و صدای زیبای خودت را از نجواهای ذهن ِ شیطانی بهم دادی!
خدایا برای هر لحظه ام ازت سپاسگزارم
و ازت یاری میخوام که مرا در این مسیر هدایتی و توحیدی، ثابت قدم بداری
خدای مهربانم
تنها تو را میپرستم
و تنها از تو یاری میخواهم
مرا به راه راست هدایت کن
راه کسانی که به آنان نعمت بخشیدی
نه راه کسانی که بر آنان خشم گرفتی
و نه گمراهان
خدایا شکرت خدایا صدهزار مرتبه شکرت
204مین نشانه روز من
موضوع فایل:هدفگزاری با قانون تکامل
چیزی رو انتخاب کن که در سبقه زندگیت به آن رسیده باشی،بنابراین هدفی را انتخاب کنید که با تکامل پیش رفته باشه،طرف الان موتور گازی ندارد دنبال رسیدن به ماشین bmw,هست.اولویت هاتون بشناسید با تمرکز و کنترل ذهن و تکامل به هر خواسته ای میتونی برسی.قدم هاتو محکم بردار با خودت زیاد حرف بزن،با نعمتهایی که به شما داده شده شکرگزار باش و تغییرات فرکانسی مناسبی لحاظ کن،باید هدف درست را انتخاب کنیم باتوجه به تاریخچه هدفهامون برای هدفهای بعدی گام برداریم،از لحاظ باورهای مناسب،و انرژی جسمانی و بدن سالم،برای خودت هدفگزاری کن،و انگیزه بوجود بیاره تا بتونی بهش برسی و تحقق خواسته ت برات میسر بشه،
ذوق و شوق فراوان نه اینکه پدر خودت در بیاری سختی و رنج بکشی،باید لذت ببری حال کنی در مسیر،خوش ذوق و خوش فکر باش و لذت ببر احساس عالی داشته باش،انرژیک و مثبت باش و قدم بقدم مسیرها رو طی کن هدفها میاد و هدفهای بعدی بوجود میاد انگیزه ایجاد کن،و برای رسیدن به هدف هات ارزش قائل شو و بهشون احترام بزار که راحتتر از قبل میتونی هدفهای بعدی در دسترس ت باشه،
سبک تغذیه و خوردو خوراک تون درست کنید ورزش کردن توی برنامه روزانه تون باشه احساس عالی و خوبی داشته باشید،هدف سالانه تون طبق الویت انتخاب کنید و قدمهاتون بردارید با توجه به تکامل برای تحقق خواسته هاتون قدم بردارید،تا کارهای بیشتر و نتایج و باورها و ایمان عالی ت پیشرفت رو براتون تداعی کنه.
سپاسگزار پروردگار عظیم بابت دریافت آگاهی های سایت بزرگ استاد عباس منش و بانو.
سلام نام خدا
خدایا سپاسس از هدایت های بی شمارت
هر لحظه و هرلحظه میبینم ومیشنوم
معجزه
معجزه
شکرت
با شروع پاندمی کرونا خیییلی فرصت عالی پیدا کردم برای خونه بودن و کار کردن روی خودم
هدایت ها از اول شروع شد
با لایو های استاد میگفت چه کنم
شروع کردم با نظم سفر به دور امریکا رو دیدم
در کنارش آپدیت ثروت 1 اومد و دوره ها و خیلی مصمم تر روی فایل های رایگان
این مسیر خیلی زیبا تکاملی رفت جلو و میره
من معلم دبستان بودم کارم آنلاین شد و در اردیبهشت ماه علنا بیکار شدم
علاقه اصلی من و فعالیتم کارگردانی وبازیگری تیاتر
اجرای اسفند ماه به دلیل تعطیلیها کنسل شد
حالا این وسط من فرصتی پیدا کردم تا ببینم کجای کارم
ازین سوال جز سر درگمی چیزی نداشتم
فقط میدونستم باید این مسیرو ادامه بدم
ادامه بدم خودش میگه
هرروز هدایت ها منظم تر میشه به لطف الله
و من مات و مبهوت این هدایت ها
شرایط مالی به صورت خودکار پیش میره خودش شارژ میشه کم میشه پر میشه
اما ماجرا اینجاست که
من بخور و نمی نمیخام
تا همین جا هم فقط بخاطر اینکه زمان خالی داشته باشم برای متمرکز بودن روی فایلها به خودم آرامش میدادم
به خودم گفتم
من با باورهای داغون دوباره برم سراغ هرچیزی همین آش و همین کاسه …..
نتیجه قطعا تکراری خواهد بود
پس ارزششو داره صبوری کنم
اما الان بعد شش ماه یه حس کسالت اومد یه حسی که از یکجا ثابت بودن حس م بد شد
من کلا آدم اکتیوی ام
این مدت عجیب گذشت 75 روز ثابت قرنطینه و بقیه روزها هم خیلی محدود بیرون رفتم
حالا رسیدم به نقطه ای که داره بهم میگه حرکت کن
راستش یک ضعف عزت نفسی باعث شد این مدت ایده ها و الهاماتم رو عملی نکنم یا نیمه کاره بزارم
یا به خودم میگفتم من هنوز باورهای درست نساختم نتیجه ای متفاوت از قبل نداره حتما ….نجواهای شیطانه که باید مدام جلوش بایستم مدام صدای الهاماتم زیاد کنم تکرار کنم باور بسازم تا حرکتم به سمت صراط مستقیم هموار بشه به امید الله
عاشقتم خدای زیبای من
شکرت که دارمت
خودت تو قرآن گفتی
“پروردگار ما همان کسی است که به هر موجودی آنچه لازمه آفرینش او بوده ،داده ، سپس هدایت کرده است”
من راهی جز راهی که تو بگی نمیرم .
و قطعا آماده حرکت به سمت مسیر الهی زندگیمم
“کسانی که میزانهای (عمل )آنها سنگین تر است همان رستگارانند” “و کسانی که میزانهای (عمل)آنها سبک تر است ،افرادی هستند که سرمایه وجود خود را بخاطر ظلم و ستمی که نسبت به آیات ما میکردند ،از دست داده اند”
همینقدر واضح میگی از سرمایه وجودمون در مسیری که هدایت کردی استفاده کنیم رستگار میشیم
از تو مهربونتر
از تو نزدیکتر ندیدم
شکر دارمت
دیشب یه دوست عزیزی بمن گفت قدم اول دورازده قدم و تهیه کرده خیلی زیاد بهشون تبریک گفتم خداروشکر هرروز نعمت ها گسترش پیدا میکنه
و پست اینستا استادو دیدم
امروز یهو جلسه 8 عزت نفس و دیدم دقیقا راجع به حرکت کردن و یکجا نموندن استاد صحبت کردن
داستان قورباغه که اگه یهو تو آب جوش بندازین میپره بیرون
اما اگه تو آب سرد بزارید روی گاز بعد چند ساعت یه قورباغه پخته دارین چون متوجه نمیشه تلاشی نمیکنه
مثل آب و مرداب که از یکجا موندن گندیده میشه
راستش نتونستم تا آخرش فایل و ببینم
حالم دگرگون شدنتونستم این همه صداقت که هماهنگ زندگیم بود خودش بود داشت حرف میزد باهام وتحمل کنم رفتم بیرون یکم قدم زدم وقتی برگشتم این فایل و دیدم
و این فایل و کامل دیدم و تازه هدایت هاش و درک کردم
خدایا شکرت
تو بگو چطور حرکت کنم
مسیر رو نشون بده
شکر دارمت
همینقدر واضح تو زندگیم باش
انتخاب هدفهای متناسب با ذهن
منتظر نتیجه نبودن
دوباره میخوام جلسات قدم یک که چند وقتیه گوش نکردم شروع کنم
تمرین ستاره قطبی یکساله که با منه اما قطعا مسیری در پیشه که الان آمادگی شنیدنشو دارم
من آماده ام
قطعا بزودی از تغییراتم خواهم گفت
در پناه حق
به نام خدا
//////هدف من … ثروتمند شدن//////////
من از اول هم با ///هدف ثروتمند شدن ////به این سایت و به استاد جان هدایت شدم ولی چیزی که هست الان با آموزش های استاد جان یه آدم دیگه ای شدم چندین نفر به من گفتن یه جوره دیگه ای شدی خیلی فرق کردی خیلی..
منم می خندم و هیچی نمیگم چون در مدار نیستن و ممکنه منم از مدار دورم کنن
//من با ثروتمند شدنم به خدا نزدیکتر میشم پس راه خدایی را می کنم و به خودم افتخار می کنم//
///من هر چی ثروتمند شوم نزد خدا عزیزتر و محبوب تر میشم///
این دو تا باور در مورد ثروت را باید تکرار کنی و دنبال مثال هاش باشی و خیلی معرکه می کنه یعنی تحولی عظیم در راستای ثروتمند شدن داره…
وقتی هدف اصلی داشته باشی به سمت هدف های دیگه هم هدایت میشی باید اینو درک کنی و مقاومت ها را بزاری کنار تا نتیجه اصلی سرو کلش پیدا بشه حالا کی مقاومت ها می رن کنار وقتی روی خودت کار می کنی وقتی حرف های استاد جان را بهش عمل می کنی
درسته هدفم ثروتمندی بوده و هست اما دراین وادی موندن اونقدر به من آرامش داده اونقدر با خودم در صلحم اونقدر تغییراتی درخودم و در زندگیم افتاده که بخوام بگم زمانی نمی تونم براش تعیین کنم می خوام بگم اونقدر زیاده و دوست داشتنی و اونقدر با تکامل و با آرام آرام… خدارا شکر
خدایا صدهزار مرتبه شکرت
به نام خالق زیباییهابه نام خدایی که انسانهای شریفی مثل استادعزیزمون راخلق کرده ،آفرین به این همه انگیره ،راسش تصوراکثرادمهاازثروتمندهااینه که فقط میخورن ومیخابن ومیچرخن البته بدون هدف وبدون یادخدا،امامن اززمانیکه بااستادورویه زندگیش آشناشدم دیدم رابه زندگی خیلی تغییردادم واقعن حال میکنم وقتی میبینم توهمه لحظه هااستادباخداهمگامه وسپاسگزاری میکنه اینکه انسان درگیرهدفی بشه وهمیشه برای خودش چالشی درست کنه خیلی خوبه چون هم سرگرم میشه هم انگیزه وانرژی زیادی دریافت میکنه ازبیکاری وبی عاری دست میکشه ازافکارسمی وناراحت کننده دورمیشه خلاصه خیلی چیزای مثبتی داره خودمن قبلازیادی زوم به هدفم میکردم ودنبال نتیجه دلخواه خودم بودم واگرنمیرسیدم حالم خراب میشدوناامیدمیشدم واین باعث میشدخیلی جاهاخودموسرزنش کنم اماالان یادگرفتم که فقط هرروزخودم راخوب سپری کنم باانتخاب هدفهای کوچیک وبزرگ امارهاوآزادازخودم توقع زیادی نداشته باشم به قول استادازمسیرم وهرروزم لذت ببرم اینطورفک میکنم بهتربه هدفم میرسم اگرم نرسیدم یانشدهم چیزی ازدست ندادم چون روزای قشنگی راطی کردم پس باامیدبه خداودلگرمی اون کنارم هرروزسعی میکنم بابرنامه پیش برم ،ازاستادعزیزهم به خاطردریافت این همه اگاهی بی نهایت سپاسگزارم خداحفظت کنه عباس منش که توتنهاکسی بودی که باعث تحول توزندگی من شدی ممنونتم 🙏
به نام ربّ
سلام با بی نهایت عشق برای شما
روز شمار 190
رد پای روز 28 شهریور رو با عشق مینویسم
و واقعا از خدا سپاسگزارم که انسان های اطرافم تغییر کردن
احساس خوب =اتفاقات خوب
امروز من فقط داشتم گل سر میبافتم و یکم سرماخوردگیم بی حالم کرده بود و یکم دراز کشیدم، دیدم دارم ناخوب تر میشم سریع بلند شدم و هی میگفتم نه من حوصله تو رو ندارم سرماخوردگی، چون کارای مهم تر از تو رو دارم
خیلی خوشحالم از اینکه اولین باری بود که این حرفارو میزدم
چون همیشه قبلنا که مریض میشدم ،میگفتم باید استراحت کنی تا خوب بشی
اینبار داشتم یه جور دیگه فکر میکردم، انقدر قرار بود کار انجام بدم که وقتی برای سرماخوردگی نداشتم
میدونم که باورهای خودم باعث این سرماخوردگی هستن ولی راهشم خدا بهم نشون میده که چجوری خوب بشم
شروع کردم به گوش دادن باورای قوی که با صدای خودم ضبط کرده بودم و میگفتم که بدن من یه داروخانه هست که خودش خودشو ترمیم میکنه و بدون دخالت من میتونه خودش خودشو ترمیم کنه
و خیلی باورای دیگه رو داشتم تکرار میکردم و هم زمان احساسمو خوب میکردم و لبخند میزدم و ذوق میکردم
جوری که از درون واقعا حسی خوبی داشتم و سر شار از حس خوب بودم
یکم بعدش دیدم به کل آبریزش بینیم قطع شد و بدنم آروم شد و تا شب کلا محو شد و حالم خیلی خوب شده بود
انگار نه انگار من حالم ناخوب بود
جالب تر اینکه یاد حرف استاد عباس منش میفتم ، میگفت که فرکانس همین لحظه شما اتفاقات لحظه بعد شمارو رقم میزنن
چه یکثانیه ،چه 5 دقیقه چه یک ساعت و یک سال و 50 سال
این روزا این حرف استاد خیلی برام پر رنگ میشه تو اتفاقایی که به شکلای زیبا برام رخ داده و من این جمله رو یادم اومده
و خدا بهم یاد آور میشه که اگرم ارسال فرکانست سبب سرماخوردگیت شده
میتونی با تغییر دادن فرکانست به سمت احساس خوب و توجهت به زیبایی و افکار مثبت ،حالتو تغییر بدی و خیلی سریع به مسیر ربّ و صاحب اختیارت برگردی
لازمه اش اینه که سریع قدم برداری برای تغییر فرکانست
و برای من یادآور میشد که تک تک لحظه های زندگیمو خودم میتونم خلق کنم
حتی میتونم در لحظه تغییرش بدم به کمک خدا که هر لحظه داره کمکم میکنه و در همه چی اول خدا کارامو انجام میده بعد من میتونم کاریو انجام بدم
وگرنه من هیچی نیستم و هیچ قدرتی ندارم
اول خداست که قدرتو به من داده تا زندگیمو خودم خلق کنم با باور ها و فرکانس ها و کانون توجهم
خیلی خوشحالم از اینکه وقتی احساسمو هم جهت با تکرار باورهام میکنم همون لحظه نتیجه هاشو به چشم و قلبم ، میبینم و حس میکنم
وقتی حال من بهتر شد بارها به خودم گفتم وای ببین طیبه نیازی به هیچ دارویی نداشتی
تو فقط عمیقا و سرشار از حس خوب کردی خودتو و لبخند زدی و تکرار کردی که بدن من خودش خودشو ترمیم میکنه بدون دخالت من ،همه کد های سلامتی رو به راحتی کد بندی میکنه و خداست که کمک میکنه
وقتی داشتم به این باورا گوش میدادم تصورم میکردم که روی کدای گوی شکل سفید نورانی نوشته سلامتی و داره به کل بدنم منتقل میشه
و با هر دم بازدمی که انجام میدم بی نهایت کد سلامتی دارن به کل بدنم میرن و کد بندی میشن و سلامتی در کل بدنم مثل یک نور پا برجاست
خدایا شکرت
حتی وقتی من داشتم میگفتم من حوصله تو رو ندارم ،سرماخوردگی ، چون که من کارای زیادی دارم که از تو مهم ترن
که وقتی اینا رو میگفتم که من باید روز جمعه حالم خوب خوب بشه ،بعدشم آب ریزش بینیم قطع بشه و کاملا سر حال برم جمعه بازار و همه اینارو به خدا میگفتم و میگفتم باید بشه
چون من وقتی برای سرماخوردگی ندارم
و ازش بی نهایت سپاسگزارم که در لحظه حالمو خوب کرد
امروز وقتی داشتیم با خواهرم صحبت میکردیم قرار بود بریم آگهی بچسبونیم که رفتنمون نشد و موند برای فرداش که آگهی نیاز به خانم آشنا به قلاب بافی رو بزنیم به در و دیوار محله مون
من چند روزی بود نتونستم رد پاهامو بنویسم الان که مینویسم سه روز گذشته
ولی خداروشکر میکنم که خدا یکی یکی هرآنچه که نیاز هست رو بهم یادآوری میکنه که بنویسمش
یه چیزی هم چند وقتی بود که داشتم بهش فکر میکردم و اون این بود که
چرا آدما آلزایمر میگیرن ؟؟؟؟
و جدیدا با توجه به مداری که الان درش هستم جواب رو دریافت کردم
و اینو درک کردم که وقتی ما از خدا فاصله میگیریم و شرک میورزیم و یه سری باورای محدود داریم که همه اینا دست به دست هم میدن تا آدمایی که فراموشی میگیرن فراموش کنن
وقتی رد پاهامو مینویسم و به خدا میگم خدایا تو بگو هرآنچه که باید گفته بشه ،خودش همه چی رو ریز به ریز یادم میاره
یه وقتایی متعجب میشم میگم ببین چقدر من فراموش کردا بودم که یادآوری کرد
حتی وقتی یاد حرفای استاد عباس منش میفتم میگفت که خدای قدرتمندی که حتی میتونه یه چیزی رو از یادت ببره و یا یه چیزی رو به یادت بیاره که این بحثش جداست از آلزایمری که دلیلش رو درک کردم
خیلی دوست دارم وقتی خدا هر لحظه مراقبمه خیلی ازش سپاسگزارم
برای تک تکتون بی نهایت عشق و شادی و سلامتی و آرامش از خدا میخوام
سلام به شما طیبه عزیز من هم بافندگی بلدم داشتم به خدا می گفتم خدایا برای من چه کاری خوبه که شروع کنم که به هدایت امروز سایت من رو به فایل راهنمایی کرد من عادت نداشتم کامنت بخونم ولی امروز گفتم بزار کامنت ها رو بخونم که کامنت شما برام خیلی عجیب بود همون چیزی که از خدا می خواستم
پروردگارا سپاسگذارم برا هدایت
به نام تنها فرمانروای جهان👑💛🌈
سلاااام سلامیییی به گرمی و قشنگی سخنان استااااد بزرگوار و دوس داشتنی ام و مریم ناز و زیبایی که واقعا شایسته ستایش هس و با دلبریهاش بیشتر آدمو عاشق خودش میکنه 😍❤🤗
من این جمله آغازین رو از همین سایت از کامنتهای دوستان عزیزم یاد گرفتم و خیلی به دلم نشست،همیشه دوس داشتم یه جوری حرفمو شرو کنم که آغازش محکم باشه و کمک کنه که بتونم بقیه حرفمو بیارم و اونجور که باید به آخر برسونم، نمیدونم شاید اینم یه جور کمالگرایی بود که اجازه نمیداد من دست ببرم به نوشتن…💭
خلاصه از وقتی که این جمله رو یادم گرفتم بهم قدرت داد که بتونم جمله ام رو آغاز کنم
الان با یه جسارت و جرئت خیلی بالا اومدم بنویسیم،هیچ ایده ای ندارم درمورد اینکه قراره چیا بگم ولی میدونم که بهم الهام میشه چون با تمام وجودم دوس دارم پا از ترمزهایی که نمیذارن تو مسیرم پیشروی کنم بردارم و تموم مقاومت های ذهنیمو با این کار به ظاهر کوچیک و ساده ولی در اصل خیلی بزرگ بشکنم و خیلی هم خوشحالم بابت این قدرتی که یهو بهم دست داد که دست به این کار بزنم و باهمه مقاومتهایی که ذهنم داشت،اقدام کنم و قدم اول رو بردارم با ثبت کردن حسی که بهم موقع دیدن این فایل دست داد؛فایلی که شاید باورش سخت باشه ولی تا چن ساعت پیش داشتم درموردش فک میکردم، به اینکه چجوری تکاملمو طی بکنم و بعدش به هدفایی که تو ذهنم دارم برسم و از همه مهمتر در اکثر مواقع بیحال و بی حوصله هستم و دوس دارم در همه حالت سرحال و قبراق و باانگیزه باشم، هدایت شدم به دیدن این فایل محشری که مث همیشه زیباییهایی مث (💙🏙آسمون صاف و آبی که در خوشرنگی با دریا رقابت میکند و ،☁️ابرهای سفید به رنگ برفی که جا خوش کردن تو دامنش و 🌳درختان و آپارتمانهای سر به فلک کشیده رو به دریایی که من مانندشو فقط تو گیمهای کامپیوتری دیدم😄 که به صف کشیده شدن تو خیابونی که عابرای مختلفی رو تو خودش جا داده که هریک به نوعی سرشار از زندگی هس،ماشینای جورواجوری که هرکدوم به نوعی بدون منت نماد ثروت و دارابودن رو به رخ آدم میکشه که تو یه خوشرنگترینش هم یه استادی حضور دارن که با دیدن صورت زیبا و آرام و خونسردش گل از گلمون میشکفه و انگیزه و امید به زندگی آدم میره رو صد💯 ، چه برسه که بخواد به حرفاش گوش کنه و به آموزههاش عمل که دیگه اونموقع واویلاااس، میشه نورعلی نووور🤩💖) رو نشونمون میده، یکبار دیگه خیلی از چیزارو بهم فهموند و انگیزه داد تا منم بخوام هدفگذاری بکنم برای قوای بدنی بیشتر و اینکه چگونه تلاش بکنم در همه حالت سرحال و باحوصله باشم و ازهمه مهمتر کمک کرد که برای اولین بار هم که شده بعد از این همه مدت دیدن فایل های استاد و غبطه خوردن به حال اونایی که هروقت دلشون میخواد میان حرف دلشون رو میزنن، منم بتونم این کارو انجام بدم و لذت رسوندن حرفام به گوش استاد قشنگم رو تجربه کنم، واقعا که باورنکردنی و عجیبههه خدایاااا هزاران مرتبه شکرت، سپاسگزارم🌻💫💛
خداوندم شاهده الان که دارم این حرفارو مینویسم دستام میلرزه و قلبم از هیجان و شادی اونقد شدید میتپه که انگار میخواد از جاش کنده بشه💓💗فک کنم علتش اینه که دارم تمرین جلسه اول عزت نفس رو هم انجام میدم، اونجا که استادم ازم خواسته تصمیمی رو بگیرم که به خاطر ترسها و شک و تردیدهام، مدتها به تعویق انداختمش و هربار خواستم انجامش بدم یجورایی یه چیزی مانعم شده ولی الان میخوام با این باور که قطعا حرکت کردن بهتر از موندن تو ترسهاس، این تکلیفمو بهجا بیارم و به حرف استادم گوش داده و تمرینمو انجام بدم،خدایا شکرت😊💕
هرموقع به حرفای استادم گوش میدم باخودم فک میکنم که خداروشکر من چقد خوشبختم که تونستم تو این سن کم باهاش آشنا شده و تو این مسیری که ایشون میخواد دستمو بگیره قدم بردارم و اجازه بدم که با کمک ایشون هدایت بشم. خداروشکر چقد خوششانسم که با زودتر آشناشدن با قوانین جلوتر از خیلیا هستم و راحتتر میتونم باورهایی رو که مانند علفهای هرزی تو ذهنم رشد کرده رو تغییر بدم که بااینکه از بچگی در وجودم نهادینه شده ولی هنوز اونجور که باید ریشه هاشونو محکم نکردن و قبل اینکه سیمانی بشن ریشهکن کنم و برای همیشه از بین ببرمشون،خدایا شکرت🌱🍃💚
استادجانم من چن ساله که توسط برادرم باهاتون آشنا شدم،اوایل مث همه ذهنم مقاومت داشت و نمیتونستم به راحتی قبول کنم و حتی اعصابم خورد میشد وقتی میدیدم داداشم داره بهتون گوش میده و یافیلمتونو میبینه😅🙈💋ولی بعدش خداروشکر کم کم منم شرو کردم به گوش دادن بهتون و دیگه جوری شد که حتی بعضی وقتا بیشتر از داداشم از فایلاتون استفاده میکردم و اون خیلی خوشحال بود ازینکه من با قانون آشنا شدم ودیگه هروقت که میخوام میتونم به راحتی تمام اون چیزایی که دوس دارمشون رو جذب کنم و ازشوک لذت ببرم ،من با انتخاب خودم چادری شده بودم بااینکه اوایل همه چیز خوب بود و مطمئن بودم خدارو دارم ولی بعدش اونجوری پیش نرف که دلم میخواست و پیش بینی کرده بودم، و آرامش نداشتم و همش حس میکردم یه چیزی تو وجودم کمه و وقتی تمیتونستم پیداش کنم کلافه میشدم اما خداروشکر از وقتی باهاتون آشنا شدم و متوجه شدم که باید یه چیزایی رو تغییر بدم و همه چیز اونچیزایی نیس که من خیالم راحته دارمشون و بدست آوردم و دیگه نیاز نیس کاری بکنم، دیگه خداروشکر یواش یواش یه آرامشی وجودمو گرف که برا خودمم عجیب بود، جوری که دیگه نه عذاب وجدان داشتم و نه احساس گناه که بابتش سپاسگذارم😇💟
خداروشکر بعدش هم به ملاکهای ایمان و باور پی بردم و فهمیدم که باید رو خودم کار کنم نه رو ظاهرم،بعد به اذن خدا خودمو رها کردم از قید و بندهایی که یجورایی منو اسیر کرده بودن و باعث میشدن حس کنم تو قفسم و آزادی ندارم.خدایاشکرت🥰❣
الان دیگه خداروشکر خیلی سپاسگذارتر شدم و هدفهای خیلی بزرگی دارم و به خیلی از چیزایی که میخواستم به کمک باورهام و یاری خدای بزرگ رسیدم،خیلی از چیزارو بدست آوردم
و نکته طلایی که استاد گفتن اینکه:《هدف داشته باشیم به خاطر اینکه هدف داشتن اصله، نه به حاطر اینکه نتیجه هدف داشتن اصله》اینکه آدم زندگیش هدفمند باشه،خیلی مهمتر ازینه که به هدف برسیم
“هدفمند زندگی گردن از رسیدن به هدف مهمتره”
رسیدن به هدف پاداش جانبیشه ولی اون لحظاتی که با ذوق و شوق داریم حرکتمیکنیم تا به هدف برسیم اون لحظات اصلی هس که آدم معنای زندگی رو میفهمه😍
واقعا که باید با طلا نوشت این حرفارو💞👏🌹🤗
با هدایت پروردگار و استادم دست خالی مهاجرت کردم به تهران و تمام اون کارایی که بهم الهام شد رو تقریبا تا جایی که میتونستم بهشون گوش دادم ، درسته یه مدت بعدش چون دور شدم از استاد و این مسیر باز اوضاعم یکم ناجالب شد ولی هنوز خیلی مسیر پیش رو دارم و هدفای خیلی بزرگی دارم که میدونم اگه اراده کنم و بخوام باز میتونم عملی کنم ،مثلا اینکه میخوان باز اوضاعمو مث قبل روبه راه کنم و این دفعه با هدفگذاری مناسب با قانون تکامل، بعد از طی کردن تکاملم مهاجرت کنم به شهر رویاهایم استانبول،جایی که از بچگی دوس دارم اونجا زندگی کنم و مطمئن هستم که یه روزی میرسم به این خواستهام و الان فقط سعی دارم از اینجایی که هستم لذت ببرم و اجازه ندم تبدیل بشه به جایی که حس کنم اگه برم اونجا و فقط اونجا باشم میتونم خوشبخت و خوشحال باشم🙂🧡
شما هم منتظر بمونید چون قراره بعد یه مدت بیام و از تجربیات و حسای قشنگی که بعد مهاجرتم قراره چندین برابر بشه براتون حرف بزنم😉😁✌
و خیلیییی خوشحالم و شاکرم ازینکه یه دستی از دستان خداوند (عباسمنش) تو زندگیم هس که بعد از خداوند، دلم بهش گرمه و میدونم هروقت بخوام میتونم ازش کمک بگیرم و باخیال راحت بهش تکیه کنم و اجازه بدم منو هدایت کنه به اونجایی که رد پای موفقیت هس و صد البته عطر حضور الله یکتا❤خدایا شکرت
به امید ثبت رد پاهایی دیگر از موفقیتم…دوستون دارم درپناه رب شاد باشید🤗🌹🤍